eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔔 مردم چهار گروهند، از کدام گروهی؟ ✅امام كاظم(ع): 🔰 مردم چهار گروهند: 📛📛📛 جاهلى كه در هوا و هوس ، و در آستانه ی هلاك شدن است 📛📛📛 عابدى كه تظاهر به مى كند و هر چه بيشتر عبادت مى نمايد، فقط بيشتر مى شود 📛📛📛 عالمى كه مى خواهد پشت سرش حركت كنند و دارد از او تعريف نمايند ✅✅✅ و حق شناسِ حق جويى كه دوست دارد حق را به پادارد، اما يا ناتوان است و يا زير سلطه ی دیگران قرار دارد. چنين فردى، بهترين نمونه روزگار و عاقل ترين مردم است. 📙 الخصال، ص ۲۶۲
🍀حضرت زهرا سلام الله علیها 🔷اِنَّ السَّعیدَ، کُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَن أحَبَّ عَلِیاً فی حَیاتِه وَ بَعدَ مَوتِه؛ 🔶همانا (به معنای) کامل و حقیقی کسی است که (ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش داشته باشد. 📙امالی(صدوق) ص182 @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه خوب است که انسان را یافته باشد تا در میان آشوبِ بتواند در دامنش بخزد. پناهگاهی اطمینان‌بخش که در آن به انتظار آرامش ضربان خود نفسی برآورد. بزرگترین را در آن بیابد که خود را به اختیار او گذارد، کند که رازدارش اوست، اختیاردارش اوست. زیبایی‌های جهان را با حواس او در کشد، با قلب او از زندگی کام گیرد، حتی با او رنج ببرد... آه رنج کشیدن با ، !
🌸☄🌸☄🌸☄🌸☄🌸 ☄ ⭕️جرعه ای از دریای بیکران در اندیشه (ع) - (بخش دوم) 🔶یکی از مهمترین و اساسی ترین مبانی فکری و اعتقادی جامعه اسلامی بحث است؛ موضوعی بسیار مهم و راهبردی که بنیادی ترین مباحث فکری، اخلاقی، اعتقادی، فقهی و اجتماعی در گرو شناخت و آشنایی آن است. در این نوشتار تلاش داریم از مهمترین اسناد ، یعنی ، که (ع) آن را در اختیار جامعه بشری قرار دادند، خوشه ای برچینیم. 💠تلنگری بر جایگاه فراموش شده اهل بیت (ع) 🔷در فرازهای ابتدایی زیارت ارزشمند جامعه کبیره، بعد از اقرار و شهادت به وحدانیت خدای متعال و حقانیت رسالت پیامبر اکرم (ص)، با و معنادار، زیارت آغاز می شود. عبارت بسیار زیبا و ارزشمندی که تداعی گر فراموش شده (ع) در جامعه اسلامی است. «السَّلامُ عَلَیکمْ یا أَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ؛[۱] سلام بر شما‌ ای اهل بیت نبوّت، و جایگاه رسالت». 🔷هر چند آیات روشنی از به خوبی دلالت بر جایگاه اهل بیت پیامبر (ص) در فرهنگ اسلامی دارد، ولی گویی مردم بسیاری از آیات وحیانی را به فراموشی سپرده، و نسبت و قرابت و نزدیکی خاندان عصمت و طهارت (ع) را با پیامبر اکرم (ص) از یاد برده بودند. جایگاه ممتازی که دوستی و ارتباط و عشق به آنها اجر و مزد رسالت به شمار آمده بود. 🔷«قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی؛[شوری، ۲۳] بگو: «من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى‏ کنم، جز ‏داشتن‌نزدیکانم [اهل بیتم‏]»؛ در واقع اگر جامعه اسلامی (ع) را به فراموشی نمی سپرد، واقعه تلخ سقیفه، واقعه دردناک حمله به خانه دختر پیامبر، و واقعه فاجعه آمیز و اندوهبار سال ۶۱ هجری، به وقوع نمی پیوست، و عصر حضور اهل بیت (ع) مصادف با عصر خفقان و تحت فشار قرار گرفتن پیروان ایشان نمی شد. 💠امام معدن رحمت الهی 🔷در یکی از فرازهای زیارت جامعه کبیره، به عنوان معرفی می شوند. «وَ مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ؛ و معدن رحمت»؛ اگر بخواهیم برای معنای ، نمونه عینی و مصداق دنیایی ذکر کنیم، علیهم السلام نمونه عینی و بارز آن به شمار می روند؛ چرا که ایشان در تمام ابعاد مادی و معنوی تلاش داشته اند، جلوه های ناب رحمانی را در ارتباط با مردم به منصه ظهور برسانند. 🔷چه در مباحث دنیوی و خلق حماسه های انسان دوستی و مهرورزی، و چه در مباحث معنوی و اخروی و هدایت جامعه انسانی به سوی قله های سعادت و شادکامی، (ص) مصداق بارز به شمار می آیند. در منابع روایی، امام علی (ع) در جلوه ای از عبارات رحمانی، خطاب به کارگزاران و آحاد مردم این چنین بیان می فرماید: «أشعِر قَلبَکَ الرَّحمَةَ لِجَمیعِ النّاسِ وَ الإحسانِ إلَیهِم وَ لا تُنِلهُم حَیفا وَ لا تَکُن عَلَیهِم سَیفا؛[۲] مهربانى با همه مردم و نیکى به ایشان را شعار دل خویش ساز، و به آنها ستمى مرسان و شمشیرى بر آنان مباش». 💠امام گنجینه ای از علم و معرفت الهی 🔷امام در فرازهایی از اشاره ای معنادار به کنه و اقیانوس علوم و معارف اهل بیت (ع) می نمایند: «وَ خُزَّانَ الْعِلْمِ؛ خزانه‌داران دانش». ... پی‌نوشت‌ها [۱] من لا یحضره الفقیه، ج‏۲، ص۶۱۰، ح۳۲۱۳ [۲] تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص۶۷، ح۸۹۶ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
⭕️پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله: 🔸خَيْرُ الاَْصْحابِ صاحِبٌ اِذا ذَكَرْتَ اللّه َ اَعانَكَ وَ اِذا نَسيتَ ذَكَّرَكَ؛ 🔹بهترين ، كسى است كه هرگاه خدا را ياد نمودى تو را يارى كند، و چون خدا را فراموش نمودى به يادت آورد.  📕نهج الفصاحه، ح ۱۴۷۹ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فرمول شناسایی دوست از دشمن 🔹یکی از ‌نشانه‌ های‌ دوست‌ خوب را امام‌ حسین‌ علیه‌ السلام این چنین بیان فرمودند: «کسی که تو را دوست دارد، تو را نهی می‌کند و کسی که با تو دشمنی دارد، تو را فریب می‌دهد». [۱] نهی کردن از کاری، معمولا ناخوشایند است، و یا بچه‌ها از ممنوعیت‌ های والدین خسته و ناراحت هستند، و این در حالی است که وقتی کسی ما را دوست دارد، دلش نمی‌خواهد ما گرفتار شویم و به مشکلات بیافتیم و وظیفه دارد ما را از کاری که به صلاح‌مان نیست باز دارد. 🔹اما آنچه دیده می شود وقتی کسی به جرمی دستگیر می‌شود در اعترافش می‌گوید فریب دوستم را خوردم، او نمیدانسته که هیچ وقت‌ یک‌ «دوست‌ خوب» انسان را فریب نمی‌دهد و به کار زشت دعوت نمی‌کند. لذا کسانی که گرفتار دوست بد شوند در فردای قیامت هم از این دوستی حسرت می‌خورند و میگویند: «يَا وَيْلَتَىٰ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا؛ [۲] اى واى بر من! کاش فلانى را دوستِ خود نگرفته بودم». پس سعی‌ کنیم‌ از دوستانی که خیرخواهمان هستند و ما را از انجام کارهایی که به نفعمان نیست باز می‌دارند، خسته و رنجور نشویم. پی نوشت‌ها؛ [۱] نزهة الناظر و تنبيه الخاطر (حلوانی) ج ۱، ص ۷۷ [۲] قرآن کریم، سوره فرقان، آیه ۲۸ منبع: وبسایت‌رهروان‌ولایت @tabyinchannel
⭕️پیامبر اکرم صلی الله عليه و آله:  🔸«اَحْبِبْ فِى اللهِ وَ ابْغِضْ فِى اللهِ وَ والِ فِى اللهِ وَ عـادِ فِى اللهِ فَاِنَّهُ لَنْ تُنالَ وُلاِيَةُ اللهِ اِلاّ بِذلِك، وَ لا يَجِـدُ رَجـُلٌ طَعْمَ الإيمانِ وَ اِنْ كَثُرَتْ صَلاتُهُ وَ صِيامُهُ حـَتّى يـَكُونَ كَذلِك».  🔹در بـدار، و بـدار، براى خدا و كن، و براى خدا كن؛ يقينا جـز با اين، به نخـواهى رسيد. و هـرگز كسى را نمى يـابد، هر چند و فراوان باشد، مگر آنـكه چنـين باشـد. 📕وسائل الشيعه، ج ۱۱، ص ۴۴۰ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مهارت های ضروری در سبك زندگی اسلامی (بخش دوم) 💠برخی از مهارت هايی که در زندگی کسب آنها ضرورت دارد عبارتند از: 1⃣«مهارت های بين فردی» 🔹انسان به هر دليلى چون تسخير و عاطفه و استخدام و مانند آن ها در دنيا نيازمند ديگرى است و بدون ديگرى نمی تواند زندگی کند. خداوند در بيان مى کند که اين گونه است که برخی را برخی ديگر قرار داده تا را پيش برند. خداوند در آيه ۳۲ سوره زخرف به صراحت از و به عنوان علت اصلی سخن گفته و می فرمايد: «آیا آنان هستند که رحمت پروردگارت را تقسیم می کنند؟ ما در زندگی دنیا معیشت آنان را میانشان تقسیم کرده ایم، و را از جهت درجات [فکری و مادی] بر برخی داده ایم تا برخی از آنان برخی دیگر را [در امر معیشت و سایر امور] به خدمت گیرند؛ و رحمت پروردگارت از آنچه آنان جمع می کنند، بهتر است». 🔹در انسان ها به صورت وارد می شوند (مريم، آيه ۹۵)، هر چند که مجموع می شوند (واقعه، آيه ۵۰؛ هود، آيه ۱۰۳)، ولی تشکيل نمی دهند؛ زيرا نيازی به ديگرى ندارند تا براساس ضوابط با روابط و به تعبير قرآن «بيع و خله» (بقره، آيه ۲۵۴) با بستن قرارداد و يا روابط دوستانه و خويشاوندی نيازهای يکديگر را برآورده سازند؛ اما انسان در برخلاف آخرت ديگرى است. اينجاست که به عنوان يک خود را نشان می دهد. خداوند در بر کسب مهارت بين فردی تاکيد دارد و از انسان ها می خواهد ياد بگيرند چگونه در زندگی و رفتار کنند. اصولا و برای تبيين کسب مهارت های بين فردی چون و تاکيد دارد. 🔹همکاری و مشارکت نه تنها در مسائل عبادی محض چون حج و نماز، بلکه در امور ديگر مانند کسب و تزکيه و انسان های خوب و نيک، و نيز مورد تاکيد است. خداوند در آيه ۲ سوره مائده مى فرمايد: «...و تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان و اتقوا الله ان الله شديد العقاب» (...و در و با يکديگر کنيد و در گناه و تعدی دستيار هم نشويد و از خدا پروا کنيد که خدا سخت کيفر است». از ديگر موضوعات اين مهارت، و اعتماد به گروه است. اصولا به معناى گروه معتقد به هدف و روش خاص است. امت ها براساس اعتقاد به هدفی خاص است که دور هم گرد می آيند. 🔹 يا اهل ايمان از واژگان پرکاربرد در است. خداوند از می خواهد، هم در کارها به يکديگر رسانند و هم به يکديگر اعتماد کنند. اعتماد به مومن به عنوان برادر دينی، به شخص اين امکان را می دهد تا در يک فضای سالم و در امنيت و آرامش کامل بتواند اهداف خويش را پيش برد. در آيات و روايات بر اموری چون اصالت صحت و اصالت برائت و مانند آنها تاکيد بسياری شده است. اينها بستر و فضای مناسبی را فراهم می آورد تا افراد بتوانند به ديگرى اعتماد کرده و در يک فضای امن روحی و روانی به فعاليت بپردازند. 🔹در روابط بين فردی بر اساس اصول و معيارها و شاخص هايی تنظيم می شود. و هر يک می تواند به بهبود ارتباطات بی‌انجامد. روابط ميان براساس «الاقرب فالاقرب» سامان می يابد و اين گونه است که در ارث طبقات اول تا سوم مطرح می شود. همين معيار، مهم‌ترين اصل در تبيين و تعيين حدود سبز تا قرمز ارتباط است. همچنين ارتباط با دوستان بايد در همين چارچوب سامان يابد و با دوستانی که اعتماد بيشتری داريم بهتر مى توانيم کار کنيم. البته بايد ارتباط ميان فردی شناخته شود و براساس آن عمل کرد؛ زيرا با بايد چنان رفتار کرد که اگر شد همه تو را نداند، و با دشمن نيز چنان کرد که جايى برای گذاشته شود. ... برگرفته از روزنامه كيهان، شماره ۲۱۲۰۴ به تاريخ، ص ۸ (معارف) منبع؛ وبسایت پژوهه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تولی» و «تبری» از منظر روایات چه اهمیّتی دارند؟ (بخش دوم) 🔸احاديث بسيار فراوانى در كتب اسلامى اعم از شيعه و اهل سنّت در زمينه «حبّ فى الله» و «بغض فى الله» و و آمده است، و به قدرى در اين باره داده شده كه در كمتر چيزى نظير آن ديده مى شود. بى شك اين اهمّيّت به خاطر آثار مثبتى است كه پيوند «دوستى با اولياء الله و دوستان خدا»، و «بيزارى از دشمنان حق» دارد؛ اين آثار مثبت هم در ظاهر مى شود و هم در و هم در و . 💠اين احاديث نشان مى دهد كه بايد در طريق «تهذيب نفس» و «سير و سلوك الى الله»، هر كس و مقتدايى را برگزيند. در اينجا به بخشى از اين احاديث كه از كتب مختلف گلچين شده است اشاره مى شود: 3⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: روزى (صلی الله علیه و آله) به يارانش فرمود: «كداميك از دستگيره هاى ايمان محكم‌تر و مطمئن‌تر است؟ ياران عرض كردند خدا و رسولش آگاهتر است. بعضى گفتند نماز و بعضى گفتند زكات و بعضى روزه و بعضى حج و عمره و جهاد! (صلی الله علیه و آله) فرمود: همه آنچه را گفتيد داراى فضيلت است، ولى پاسخ سؤال من نيست؛ محكم‌ترين و مطمئن ترين دستگيره هاى ايمان، «دوستى براى خدا» و «دشمنى براى خداست» و دوست داشتن و تبرّى از ». [۱] 🔹 (صلی الله علیه و آله) نخست با اين سؤال مهم، افكار مخاطبان را در اين مسأله سرنوشت ساز به جنب و جوش در آورد ـ و اين كارى بود كه گاه قبل از القاء مسائل مهم انجام مى داد ـ گروهى اظهار بى اطّلاعى كردند و گروهى با شمردن يكى از اركان مهم اسلام پاسخ گفتند؛ ولى در عين تأكيد بر اهمّيّت آن برنامه هاى مهمّ اسلامى، سخنان آنها را نفى كرد و سپس افزود: «مطمئن ترين دستگيره ايمان، و است!». 🔹تعبيرِ به «دستگيره» در اينجا گويا اشاره به اين است كه مردم براى وصول به مقام قرب الى الله، بايد به وسيله اى چنگ بزنند و بالا بروند كه از همه مهم‌تر و مطمئن تر، دستگيره «حبّ فى الله» و «بغض فى الله» است. اين به خاطر آن است كه پيوند محبّت با دوستان خدا و اقتدا و تأسّى به اولياء، عاملى است براى حركت در تمام زمينه هاى و . بنابراين با احياء اين ، اصول ديگر نيز زنده مى شود و با ترك اين اصل بقيّه تضعيف يا نابود مى گردد. 4⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) می‌خوانيم كه خطاب به يكى از يارانش به نام جابر كرد و فرمود: «اِذا اَرَدْتَ اَنْ تَعْلَمَ اَنَّ فيكَ خَيْراً فَانْظُرْ اِلى قَلْبِكَ فَاِنْ كانَ يُحِبُّ اَهْلَ طاعَةِ اللهِ وَ يُبْغِضُ اَهْلَ مَعْصِيَتِهِ، فَفيكَ خَيْرٌ، وَ اللّهُ يُحِبُّكَ؛ وَ اِنْ كانَ يُبْغِضُ اَهْلَ طاعَةِ اللهِ وَ يُحِبُّ اَهْلَ مَعْصِيَتِهُ، فَلَيْسَ فيكَ خَيْرٌ، وَ اللّهُ يُبْغِضُكَ وَ الْمَرْءُ مَعَ مَنْ اَحَبَّ» [۲] (هرگاه بخواهى بدانى در تو و نيكى وجود دارد يا نه؟ نگاهى به كن! اگر «اهل اطاعت الهى» را مى دارد و «اهل معصيت» را مى شمرد، تو انسان خوبى هستى و خدا تو را دوست دارد؛ و اگر اهل اطاعت الهى را دشمن مى دارد و اهل معصيتش را دوست مى دارد، نيكى در تو نيست و خدا تو را دشمن مى دارد؛ و انسان با كسى است كه او را دوست مى دارد). 🔹جمله «وَالْمَرْءُ مَعَ مَنْ اَحَبَّ» اشاره لطيفى به اين واقعيّت است كه هر از نظر خطّ و ربط اجتماعى و خلق و خو و صفات انسانى و همچنين در روز رستاخيز، با كسانى خواهد بود كه به آنها عشق مى ورزد و دارد؛ و اين نشان مى دهد كه مسأله در مباحث اخلاقى سرنوشت ساز است. 5⃣در حديث ديگرى از (علیه السلام) مى خوانيم كه (صلی الله علیه و آله) فرمود: «وُدُّ الْمُؤمِنِ لِلْمُؤْمِنِ فِى اللهِ مِنْ اَعْظَمِ شُعَبِ الاَْيمانِ، اَلا وَ مَنْ اَحَبَّ فِى اللهِ وَ اَبْغَضَ فِى اللهِ وَ اَعْطى فِى اللهِ وَ مَنَعَ فِى اللهِ فُهُوَ مِنْ اَصْفِياءِ اللهِ» [۳] ( نسبت به مؤمن به خاطر از «بزرگترين شاخه هاى ايمان» است؛ آگاه باشيد كسى كه به خاطر خدا بدارد و به خاطر خدا بدارد، به خاطر خدا ببخشد و به خاطر خدا خوددارى از بخشش كند، او از برگزيدگان خداست!». ... پی نوشت‌ها؛ [۱] الکافی، دارالکتب الإسلامية، چ ۴، ج ۲، ص ۱۲۵ [۲] همان، ص ۱۲۶ [۳] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج ۶۶، ص ۲۴۰، باب ۳۶ 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چ۱، ۱۳۷۷ش، ج ۱، ص ۳۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) چه ویژگی هایی را برای «دوست واقعی» برمی شمارد؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۳۴ با اشاره به بعضى از شرايط مهم دوستى، مى فرمايد: «لَا يَكُونُ الصَّدِيقُ صَدِيقاً حَتَّى يَحْفَظَ أَخَاهُ فِي ثَلَاثٍ: فِي نَكْبَتِهِ، وَ غَيْبَتِهِ، وَ وَفَاتِهِ» ( انسان، دوست نخواهد بود مگر اين كه خود را در سه حالت فراموش نكند: به هنگامى كه دنيا به او پشت مى كند و در زمانى كه غايب است و پس از مرگش). شك نيست كه در زندگى خود نيازمند به است كه در به او كمك كنند و در زمان راحتى مونس انسان باشند؛ زيرا با داشتن از يك سو و ، به تنهايى قادر به رسيدن به همه آنها نيست، 🔹از سوى ديگر ايجاب مى كند كه براى خود انتخاب كند؛ ولى اين ياران اند؛ گروهى مانند كه دائماً انتظار دارند در مقابل خدمتى، به آنان شود و طبيعى است كه هر وقت از دوست خود بهره اى نداشته باشند او را براى هميشه رها مى كنند. گروه ديگرى هستند كه گرچه در برابر هر خدمت انتظار خدمتى دارند، ولى را فراموش نمى كنند و به پاس آنها دوست خود را در مشكلات يارى مى دهند، اما هنگامى كه تصور مى كنند پاداش خدمت هاى پيشين او را داده اند رهايش مى سازند. 🔹گروه سومى نيز هستند كه دوستى آنها بر اساس است و صفا و ، نه نتيجه خدمت و كارى شبيه تجارت. آنها به هنگام قدرت به دوستان خود خدمت مى كنند و انتظار پاسخى از آنها ندارند و به همين دليل به هنگام بروز مشكلات براى دوستان خود هرگز آنها را رها نمى سازند و همچنان به و دوستى وفادارند. (عليه السلام) در اين كلام پربارش اشاره به اين گروه مى كند كه و واقعى اند؛ آنها در سه زمان خود را فراموش نمى كنند؛ به هنگام : آنها در چنين زمانى در كنار خود مى ايستند، به او مى كنند، تسلى خاطر مى دهند، و وفادارند. 🔹«نكبت» در اصل به معناى انحراف از مسير است، همان گونه كه در قرآن مجيد آمده «وَ إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ» [۱] (امّا كسانى كه به آخرت ايمان ندارند از اين راه منحرف مى شوند). از اين رو هنگامى كه دنيا به كسى پشت كند از آن تعبير به مى كنند، و از آنجا كه بروز ، مصائب و مصداق نكبت است بسيارى از ارباب لغت، را به معناى بلا و تفسير كرده اند. شاعر نيز مى گويد: «دوست آن باشد كه گيرد دست دوست - در پريشان حالى و درماندگى»؛ 🔹اضافه بر اين، بعضى هستند كه در حضور دوست، به سبب شرم و حيا رسم دوستى را به جا مى آورند، ولى به هنگامى كه آنها غائب باشند خود را از آن خلاص مى كنند و به اصطلاح «حفظ الغيب» ندارند، و از آن فراتر هنگامى كه از برود و دست او از همه چيز كوتاه گردد و اميد خدمتى از او نداشته باشند او را مى كنند، نه به سراغ همسر و فرزند او مى روند كه اگر مشكلى دارند حل كنند، نه در جمع دوستانِ زنده، از او مى كنند و نه براى او انجام مى دهند. 🔹 (عليه السلام) مى فرمايد: كسى است كه در اين سه حالت دوستش را فراموش نكند. البته فراوان اند و كه در كلام حكيمانه فوق بگنجند اندك اند. در حديثى در «غرر الحكم» از (عليه السلام) آمده است كه مى فرمايد: «اَلصَّدِيقُ اَلصَّدُوقُ مَنْ نَصَحَكَ فِی عَيْبِكَ وَ حَفِظَكَ فِی غَيْبِكَ وَ آثَرَكَ عَلَى نَفْسِهِ» [۱] ( كسى است كه تو را براى تو بگويد و دهد و در غيبتت مراتب دوستى را حفظ كند و تو را [در حل مشكلات] بر خود مقدم شمرد). پی نوشت؛ [۱] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامی‏، چ۲، ص۱۰۴، قصار ۱۹۲۶ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۱۳، ص۱۱۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تولی» و «تبری» از منظر روایات چه اهمیّتی دارند؟ (بخش سوم) 🔸احاديث بسيار فراوانى در كتب اسلامى اعم از شيعه و اهل سنّت در زمينه «حبّ فى الله» و «بغض فى الله» و و آمده است، و به قدرى در اين باره داده شده كه در كمتر چيزى نظير آن ديده مى شود. بى شك اين اهمّيّت به خاطر آثار مثبتى است كه پيوند «دوستى با اولياء الله و دوستان خدا»، و «بيزارى از دشمنان حق» دارد؛ اين آثار مثبت هم در ظاهر مى شود و هم در و هم در و . 💠اين احاديث نشان مى دهد كه بايد در طريق «تهذيب نفس» و «سير و سلوك الى الله»، هر كس و مقتدايى را برگزيند. در اينجا به بخشى از اين احاديث كه از كتب مختلف گلچين شده است اشاره مى شود: 6⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: «اِذا جَمَعَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَلاَْوَّلينَ وَ الاْخِرينَ قامَ مُناد فَنادى يُسْمِعُ الّناسَ فَيَقُولُ: اَيْنَ الْمُتَحابُّونَ فِى اللهِ قالَ: فَيَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النّاسِ فَيُقالُ لَهُمْ اِذْهَبُوا اِلَى الْجَنَّةِ بِغَيْرِ حِساب قالَ: فَتَلَقّاهُمُ الْمَلائِكَةُ فَيَقُولُونَ اِلَى اَيْنَ؟ فَيَقُولُونَ اِلَى الْجَنَّةِ بِغَيْرِ حِساب! قالَ فَيَقُولُونَ فَاَىُّ ضَرْب اَنْتُمْ مِنَ النّاسِ؟ فَيَقُولُونَ نَحْنُ الْمتَحابُّونَ فِى اللهِ، قالَ فَيَقُولُونَ وَ اَىُّ شَىء كانَتْ اَعْمالُكُمْ؟ قالُوا كُنّا نُحِبّ فِى اللهِ وَ نُبْغِضُ فِى اللهِ، قالَ فَيَقُولُونَ نِعْمَ اَجْرُ الْعامِلينَ!» [۱] 🔹(هنگامى كه خداوند متعال اقوام اوّلين و آخرين را [در ] جمع كند، ندا دهنده اى ندا مى دهد، به گونه اى كه به گوش همه مردم برسد؛ مى فرمايد كجا هستند آنهايى كه «به خاطر خدا» همديگر را داشتند، فرمود در اين هنگام گروهى از مردم بر مى خيزند و به آنها گفته مى شود، بدون حساب به سوى برويد! فرمود: در اين موقع از آنها استقبال مى كنند، مى گويند به كجا مى رويد؟ 🔹مى گويند: به بهشت بدون حساب! مى گويند شما از كدام گروه مردم هستيد؟ مى گويند ما كسانى هستيم كه «به خاطر خدا يكديگر را مى داشتيم»؛ مى گويند، اعمال شما چه بود؟ مى گويند ما به خاطر خدا گروهى را مى داشتيم و به خاطر خدا گروهى را مى داشتيم، فرشتگان مى گويند: چه خوب است پاداش عمل كنندگان!). تعبير «نِعْمَ اَجرُ الْعامِلِينَ» نشان مى دهد كه «محبّت با اولياء الله» و «دشمنى با اعداء الله» سرچشمه اعمال نيك و پرهيز از اعمال بد است. 7⃣در حديث ديگرى از پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) چنين آمده است: «اِنَّ حَولَ الْعَرْشِ مَنابِرٌ مِنْ نُور عَلَيْها قومٌ لِباسُهُمْ وَ وُجُوهُهُمْ نُورٌ ليْسُوا بِأَنْبياء يَغْبِطُهُمُ الأَنْبياءُ وَ الشُّهَداءُ قالُوا يا رَسُولَ الله حَلِّ لَنا قالَ: هُمْ الْمُتَحابُّونَ فِى اللهِ وَ الْمُتَجالِسُونَ فِى اللهِ وَ الْمُتَزاوِرُونَ فِى اللهِ» [۲] (در اطراف عرش الهى منبرهايى از نور است كه بر آنها گروهى هستند كه لباسها و صورتهايشان از نور است؛ آنها پيامبر نيستند ولى پيامبران و شهداء به حال آنها غبطه مى خورند! عرض كردند: اى رسول خدا! اين مسأله را براى ما حل كن [آنها چه كسانى هستند؟] فرمود: آنها كسانى هستند كه به خاطر يكديگر را دارند و براى خدا با يكديگر مجالست مى كنند و براى خدا به ديدار هم مى روند). 8⃣در حديث ديگرى (يا در ادامه حديث بالا) مى خوانيم: (صلی الله علیه و آله) فرمود: «لَو اَنَّ عَبْدَيْنِ تَحابّا فِى اللهِ اَحَدُهُما بِالْمَشْرِقِ وَ الآخَرُ بِالْمَغْرِبِ لَجَمَعَ اللّهُ بَيْنَهُما يَوْمَ القِيامَةِ وَ قالَ النَّبِىُّ (ص) اَفُضَلُ الأَعَمالِ اَلْحُبُّ فِى اللهِ وَ الْبُغْضُ فِى الله» [۳] 🔹(اگر دو بنده [از بندگان خدا] يكديگر را به خاطر دوست دارند، يكى در مشرق باشد و ديگرى در مغرب، خداوند آن دو را در قيامت در كنار هم قرار مى دهد، و فرمود: برترين اعمال و است). اين حديث نشان مى دهد كه محكم‌ترين پيوند در ميان انسانها، پيوندِ مكتبى است كه سبب همگونى در اخلاق و رفتارهاى انسانى میشود؛ بديهى است آنها كه يكديگر را به خاطر خدا دوست دارند، صفات و افعال خداپسندانه را در يكديگر مى بينند و همين «حبّ فى الله» و «بغض فى الله» گام مؤثّرى براى آنها است. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ۴، ج۲، ص۱۲۶ [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج ۶۶، ص ۲۵۲، باب ۳۶ [۳] همان 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چ ۱، ۱۳۷۷ش، ج ۱، ص ۳۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در تبیین آثار «محبت و دوستی» با مردم چه می فرماید؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۴۲ با اشاره به آثار و با مردم مى فرمايد: «التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ» (اظهار و دوستى با نيمى از عقل است). تعبير به «نيمى از عقل» اشاره به اين است كه كارى است فوق العاده ، و منظور از اين است كه كارهايى انجام دهد كه نشانه و دوستى باشد؛ در به يارى آنها بشتابد و در برابر كارهاى ناروا به هنگام قدرت به جاى انتقام جويى كند و با با مردم روبه‌رو شود، 🔹در برابر آنها كند، سخنان آنها را بشنود و به آنها بگذارد. مجموعه اين امور و مانند آن را «تودد» مى گويند كه آثار فراوانى دارد؛ از جمله: در سايه براى انسان پيدا مى شوند، اگر اهل كسب و تجارت باشد، او فراوان مى گردند، و اگر مدير تشكيلاتى باشد، افرادى كه در زير مجموعه او هستند به او عشق مى ورزند و خود را به خوبى انجام مى دهند، چنانچه لشگرى باشد افراد لشكر او سر بر فرمان او خواهند بود، اگر و روحانى باشد مردم به او مى كنند و ارشادات و را به گوش جان مى پذيرند، 🔹و چنانچه پدر و باشد همسر و فرزندان به او علاقه مند مى شوند و محيط خانواده محيطى مملوّ از و و همكارى خواهد بود، و همچنين افراد ديگر در محيط ها و پست هاى ديگر. ولى به عكس اگر انسان در برابر مردم باشد و با قيافه درهم كشيده روبه رو شود، بى اعتنايى كند، بورزد، نسبت به سرنوشت آنها بى اعتنا باشد و به تعبير قرآن «فَظّاً غَلِيظَ القَلبِ» [آل عمران، ۱۵۹] باشد، از اطراف او پراكنده مى شوند، در ميان جمع زندگى مى كند ولى تك و . به گفته شاعر: «نهال دوستى بنشان كه كام دل به بار آرد ؛ درخت دشمنى بركن كه رنج بى شمار آرد». 🔹در كتاب «بحارالانوار» از (عليه السلام) در ضمن مواعظ آن حضرت چنين نقل شده: «مَنْ كانَ الْوَرَعُ سَجِيَّتَهُ وَ الْكَرَمُ طَبيعَتَهُ وَ الْحِلْمُ خَلَّتَهُ كَثُرَ صَديقُهُ وَ الثَّناءُ عَلَيْهِ وَ انْتَصَرَ مِنْ أعْدائِهِ بِحُسْنِ الثَّناءِ عَلَيْهِ» [۱] (كسى كه و ورع، خوى و خصلت او باشد، و و بخشش طبيعتش، و حلم و عادتش، بسيار مى شوند و ثناخوانانش فراوان و از اين طريق بر پيروز مى گردد). البته نبايد خوش رفتارى با مردم را با مسئله تملق و چاپلوسى اشتباه كرد، كه آن حساب جداگانه اى دارد و به يقين از صفات مذموم است. 🔹مرحوم مغنيه مى گويد: «بعضى از شارحان نهج البلاغه تعبير به «نصف العقل» را چنين تفسير كرده اند: «اَلْمُرادُ بِنِصْفِ الْعَقْلِ تَدْبيرُ الْمَعاشِ» [۲] (منظور از نصف عقل تدبير معاش است). ولى به يقين اين تفسير، تفسير تمام جمله امام (عليه السلام) نيست، بلكه مى تواند بخشى از آن را تشكيل دهد؛ زيرا كسانى كه هستند، در امر و جلب شركاى خود و مشتريان فراوان موفق تر خواهند بود. مرحوم كلينى در كتاب «كافى» بابى تحت عنوان «التَّحَبُّبُ إلَى النّاسِ وَ التَّوَدُّدُ إِلَيْهِمْ» ذكر كرده و در ذيل آن احاديث متعددى از معصومين (عليهم السلام) آورده است. 🔹از جمله در حديثى از (صلی الله علیه و آله) نقل مى كند كه: «مرد عربى از طايفه بنى تميم خدمت حضرت عرض كرد يا رسول الله، توصيه اى به من بفرما!، آن حضرت در یکی از توصیه های خود چنین می فرماید: «تَحَبَّبْ إلَى النّاسِ يُحِبُّوكَ» [۳] (به مردم اظهار كن تا تو را بدارند). و نيز در آن حضرت در حديث ديگرى می فرماید: «ثَلاثٌ يُصْفينَ وُدَّ الْمَرْءِ لاِخيهِ الْمُسْلِمِ يَلْقاهُ بِالْبُشْرِ إذا لَقِيَهُ، وَ يُوَسِّعُ لَهُ فِي الْمَجْلِسِ إذا جَلَسَ إلَيْهِ، وَ يَدْعُوهُ بِأحَبِّ الاَسْماءِ إلَيْهِ» [۴] (سه چيز است كه اظهار هر كسى را نسبت به برادر مسلمانش صفا مى بخشد: او را با ملاقات كند و در مجلس كه مى نشيند [هنگام ورود برادر مسلمانش] براى او جا باز كند و وى را به بهترين نام هايش خطاب نمايد). پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ‏۷۵، ص ۳۷۹، باب ۲۹ [۲] فی ‏ظلال ‏نهج ‏البلاغة، مغنية، محمد جواد، دارالعلم‏ للملايين، چ ۳، ج ۴، ص ۳۰۸ [۳] وسائل الشيعة، عاملى، مؤسسة آل البيت (ع)‏، چ ۱، ج ‏۱۲، ص ۵۲، باب ۲۹ [۴] الكافی، ص ۶۴۳ 📕پيام امام امير المؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۱۳، ص۱۵۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تولی» و «تبری» از منظر روایات چه اهمیّتی دارند؟ (بخش چهارم و پایانی) 🔸احاديث بسيار فراوانى در كتب اسلامى اعم از شيعه و اهل سنّت در زمينه «حبّ فى الله» و «بغض فى الله» و و آمده است، و به قدرى در اين باره داده شده كه در كمتر چيزى نظير آن ديده مى شود. بى شك اين اهمّيّت به خاطر آثار مثبتى است كه پيوند «دوستى با اولياء الله و دوستان خدا»، و «بيزارى از دشمنان حق» دارد؛ اين آثار مثبت هم در ظاهر مى شود و هم در و هم در و . 💠اين احاديث نشان مى دهد كه بايد در طريق «تهذيب نفس» و «سير و سلوك الى الله»، هر كس و مقتدايى را برگزيند. در اينجا به بخشى از اين احاديث كه از كتب مختلف گلچين شده است اشاره مى شود: 9⃣در حديث قدسى مى خوانيم: به (عليه السلام) فرمود: «هرگز براى من انجام داده اى؟ موسى عرض كرد: آرى! براى تو نماز خوانده ام، روزه گرفته ام، انفاق كرده ام و به ياد تو بوده ام؛ فرمود: امّا نماز براى تو نشانه [ايمان] است و روزه سپر آتش و انفاق سايه اى در محشر و ذكر خدا نور است؛ كدام را براى من به جا آورده اى اى موسى؟! عرض كرد خداوندا! خودت مرا در اين مورد راهنمايى فرما! فرمود: آيا هرگز به خاطر من كسى را داشته اى و به خاطر من كسى را داشته اى؟ [در اينجا بود كه] (عليه السلام) دانست برترين اعمال و [دوستى براى خدا و دشمنى براى خدا] است». [۱] 🔟اين بحث را با حديث ديگرى از (عليه السلام) پايان مى دهيم (هر چند احاديث در اين زمينه، بسيار فراوان است)، فرمود: «مَنْ اَحَبَّ لِله وَ اَبْغَضَ لِله وَ اَعْطى لِلّهِ وَ مَنَعَ لِلّهِ فَهُوَ مِمَّنْ كَمُلَ إِيمانُهُ» [۲] (كسى كه «به خاطر » بدارد و به خاطر خدا بدارد و به خاطر خدا ببخشد و به خاطر خدا ترك بخشش كند، او از كسانى است كه كامل شده است!». 💠از احاديث دهگانه بالا استفاده مى شود كه در حساب مهمّى براى و باز شده است؛ تا آنجا كه به عنوان و نشانه و برتر از نماز و روزه و حجّ و جهاد و انفاق فى سبيل الله معرّفى شده و صاحبان اين صفت، پيشگامان در بهشتند و دارند كه انبياء و شهداء به حال آنها غبطه مى خورند. اين تعبيرات، پرده از نقش مهمّ مسأله و و در تمام برنامه هاى دينى و الهى بر مى دارد. 🔹دليل آن هم روشن است، زيرا انسان پيشوايان بزرگ را به خاطر و و و اعمال صالحه ديگر، دوست مى دارد، با اين حال چگونه ممكن است به آنان تأسّى نكند و همگام و همدل و همرنگ نشود! اين همان است كه علماى اخلاق از آن به عنوان يك اصل اساسى در ياد كرده اند، و پيروى و كردن به را شرط موفّقيّت در سير و مى دانند. يكى از دلايل مهمّى كه در هر مورد و در هر مناسبت از انبياى الهى سخن مى گويد و پيغمبر اكرم و را دستور مى دهد كه به ياد آنها و تاريخ و زندگانى شان باشند، همين است كه از آنان بگيرند و راه و را در تاريخ زندگى آنها بجويند. 🔹اين نكته شايان توجّه است كه معمولاً داراى روح قهرمان پرورى هستند؛ يعنى هركس مى خواهد به شخص بزرگى عشق بورزد و او را در زندگى خود قرار دهد و در ابعاد مختلف زندگى به او اقتدا كند. انتخاب چنين قهرمانى در و شكل دادن به زندگى او تأثير فراوانى دارد و با تغيير شناخت اين قهرمانها، زندگى ممكن است دگرگون شود. بسيارى از افراد يا ملّت ها كه دستشان به دامان نرسيده، قهرمانان خيالى و افسانه اى براى خود ساخته اند و در ادبيّات و فرهنگ خود جايگاه مهمّى براى آنها قائل شده اند. 🔹محيط زندگى اجتماعى و تبليغات مطلوب و نامطلوب در گزينش قهرمانها مؤثّر است. اين قهرمانها ممكن است مردان الهى، رجال سياسى، چهره هاى ورزشى و يا حتّى بازيگران فيلمها بوده باشند. هدايت اين تمايل فطرى بشر به سوى و «الگوهاى والاى انسانى» مى تواند كمك مؤثّرى به پرورش در فرد و جامعه بنمايد. مسأله در حقيقت، در همين راستا است؛ و به همين دليل آيات و روايات اسلامى اهمّيّت فوق العاده اى براى آن قائل شده است و بدون آن بقيّه برنامه ها را ناقص و حتّى در خطر مى شمرد. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی، چ۲، ج۶۶، ص۲۵۲، باب۳۶ [۲] همان، ص۲۳۸ 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چ۱، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از منظر عقل، آیا «دوستان» بر رفتار و اخلاق انسان تاثیر می گذارند؟ 🔸مى گويند: بهترين دليل بر امكان چيزى وقوع آن است؛ در موضوع مورد بحث، مشاهده نمونه هاى عينى كه با سرچشمه انواع مى شود و معاشرت با در و جان انسان اثر مى گذارد، بهترين دليل است. اين تشبيه قديمى كه و بد، همانند بيماری هاى است، كه به سرعت به نزديكان و همنشينان سرايت مى كند، تشبيه صحيح گويايى است؛ مخصوصاً در مواردى كه بر اثر كمى سنّ و سال يا كمى معلومات و يا سستى ايمان و اعتقاد مذهبى، زمينه هاى روحى براى پذيرش آماده است. معاشرت اين گونه افراد با سمّ مهلك و كشنده اى است. بسيار ديده شده است كه خوب و بد بر اثر ها بكلّى دگرگون شده و آنها تغيير يافته است؛ و اين امر دلائل مختلفى از نظر روانى دارد: 1⃣از جمله مسائلى كه روانكاوان در مطالعات خود به آن رسيده اند، وجود در انسانها است؛ يعنى افراد آگاهانه يا ناآگاه آنچه را در و خود مى بينند حكايت مى كنند؛ بطور ناآگاه شادى در اطرافيان خود مى پاشند، و « افسرده كند انجمنى را». ، دوستان خود را مأيوس و ، همنشينان خود را بدبين بار مى آورند، و همين امر سبب مى شود كه دوستان با سرعت در يكديگر تأثير بگذارند. 2⃣مشاهده و زشتى و آن، از آن مى كاهد و كم كم به صورت يك امر عادى در مى آيد؛ و مى دانيم يكى از عوامل مؤثّر در و زشتی ها، احساس قبح آن است. 3⃣تأثير در انسانها غير قابل انكار است؛ و همنشينان خود را معمولا زير بمباران مى گيرند، و همين امر سبب مى شود كه گاه در نظر آنان تزيين يابد و را بكلّى دگرگون سازد. 4⃣معاشرت با ، را در انسان تشديد مى كند و سبب مى شود كه نسبت به همه كس بدبين باشد، و اين يكى از عوامل در پرتگاه گناه و است. روشنى اين موضوع، يعنى سرايت حسن و قبح اخلاقى از دوستان به يكديگر سبب شده كه شعرا و ادبا نيز در اشعار خود هر كدام به نوعى درباره اين مطلب دادِ سخن بدهند. 🔹در يك جا مى خوانيم: «كم نشين با كه صحبت بد - گر چه پاكى، تو را كند ؛ آفتاب ار چه روشن است آن را - پاره اى ابر ناپديد كند». در جاى ديگر آمده است: «با كم نشين كه بد مانى - خو پذير است ». اشعار در اين زمينه بسيار فراوان است و اين بحث را با شعر معروفى از سعدى كه با تكرار هرگز كهنه نشده است پايان مى دهيم: «گِلى خوشبوى در حمام روزى - رسيد از دست محبوبى به دستم ؛ بدو گفتم كه مشكى يا عبيرى - كه از بوى دل آويز تو مستم ؛ بگفتا من گِلى ناچيز بودم - و ليكن مدّتى با گُل نشستم ؛ كمال همنشين در من اثر كرد - وگرنه من همان خاكم كه هستم». 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چ۱ اول، ۱۳۷۷ش، ج ۱،ص ۱۶۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️همنشینى با دوستان چه تأثیرى بر شخصیّت انسان دارد؟ 🔹بدون شک عامل سازنده انسان ـ بعد از اراده، خواست و تصمیم او ـ امور مختلفى است که از اهم آنها ، و است؛ چرا که خواه و ناخواه، است، و بخش مهمى، از افکار و صفات اخلاقى خود را از طریق مى گیرد. این حقیقت، هم از نظر و هم از طریق و مشاهدات حسى به ثبوت رسیده است. 🔹این تأثیرپذیرى، از نظر منطق تا آن حدّ است که در روایات اسلامى از پیامبر خدا (علیه السلام) چنین نقل شده: «لا تَحْکُمُوا عَلَى رَجُل بِشَیْء حَتَّى تَنْظُرُوا إِلَى مَنْ یُصَاحِبُ، فَإِنَّمَا یُعْرَفُ الرَّجُلُ بِأَشْکَالِهِ وَ أَقْرَانِهِ وَ یُنْسَبُ إِلَى أَصْحَابِهِ وَ أَخْدَانِهِ» [۱] (درباره کسى قضاوت نکنید، تا به نظر بیفکنید، چرا که انسان به وسیله دوستان، یاران و رفقایش شناخته مى شود). 🔹امیرالمؤمنین (علیه السلام) در گفتار گویاى خود، مى فرماید: «فَمَنِ اشْتَبَهَ عَلَیْکُمْ أَمْرُهُ وَ لَمْ تَعْرِفُوا دِینَهُ، فَانْظُرُوا إِلَى خُلَطائِهِ، فَإِنْ کَانُوا أَهْلَ دِینِ اللهِ فَهُوَ عَلى دِینِ اللهِ، وَ إِنْ کانُوا عَلى غَیْرِ دِینِ اللهِ فَلا حَظَّ لَهُ مِنْ دِینِ اللهِ» [۲] (هر گاه وضع کسى بر شما مشتبه شد، و دین او را نشناختید، به نظر کنید، اگر اهل دین و آئین خدا باشند، او نیز پیرو آئین خدا است، و اگر بر آئین خدا نباشند، او نیز بهره اى از آئین حق ندارد). 🔹به راستى، گاه، نقش در و یک انسان، از هر عاملى مهم‌تر است، گاه او را تا سر حدّ فنا و نیستى پیش مى برد، و گاه او را به اوج افتخار مى رساند. «آیات ۲۷ تا ۲۹ سوره فرقان»، به خوبى نشان مى دهد چگونه ممکن است تا مرز پیش برود، اما یک از ناحیه یک ، او را به بازگرداند، و سرنوشتى مرگبار براى او فراهم سازد که از حسرت آن، روز هر دو دست را به دندان بگزد، و فریاد «یا وَیْلَتى» از او بلند شود. 🔹در حدیثى از نهمین پیشواى بزرگ اسلام (علیه السلام) مى خوانیم: «إِیَّاکَ وَ مُصَاحَبَةَ الشَّرِیرِ فَإِنَّهُ کَالسَّیْفِ الْمَسْلُولِ یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ یَقْبَحُ أَثَرُهُ» [۳] (از بپرهیز که همچون شمشیر برهنه اند، ظاهرش زیبا و اثرش بسیار زشت است!). (صلى الله علیه و آله) فرمود: «أَرْبَعٌ یُمِتْنَ الْقَلْبَ: الذَّنْبُ عَلَى الذَّنْبِ... وَ مُجالَسَةُ الْمَوْتَى، فَقِیلَ لَهُ یا رَسُولَ اللهِ وَ مَا الْمَوْتى؟ قالَ: کُلُّ غَنِیّ مُتْرِف» [۴] (چهار چیز است که را مى میراند: تکرار گناه ـ تا آنجا که فرمود: ـ و همنشینى با مردگان، کسى پرسید: اى رسول خدا مردگان کیانند؟! فرمود: ثروتمندانى که مست ثروت اند). [۴] پی نوشت‌ها؛ [۱] «سفینة البحار»، ج ۲، ص ۲۷ [۲] «بحار الانوار»، ج ۷۴، ص ۱۹۷ [۳] همان، ص ۱۹۸ [۴] «خصال صدوق»، ج ۱، ص ۲۲۸ (طبق نقل «بحار الانوار»، ج ۷۴، ص ۱۹۵) 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و ششم، ج ۱۵، ص ۸۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) ارزش «دوست خوب» را چگونه بیان می فرماید؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ می فرماید: «وَ الصَّاحِبُ مُنَاسِبٌ» [۱] ( و همنشين [خوب] همچون انسان است). اشاره به اينكه پيوندهاى گاه به قدرى قوى مى شود كه جاى پيوندهاى نَسَبى را مى گيرد؛ بلكه گاهى از آن قوى تر نيز مى شود. ضرب المثل معروفى است كه مى گويند از كسى پرسيدند: دوست بهتر است يا برادر؟ گفت: برادرى كه دوست باشد بهتر است. ضرب المثلى نيز در زبان عرب رايج است كه مى گويد: «اَلصَّديقُ نَسيبُ الرُّوحِ وَ الْأَخُ نَسيبُ الْبَدَنِ» [۲] (دوست، هماهنگ و مناسب با روح، و برادر، هماهنگ و مناسب با جسم و بدن است). 🔹از اين سخن مى توان چنين نتيجه گرفت كه همان حقوقى كه براى خويشاوندان در نظر گرفته مى شود، بايد درباره در نظر گرفته شود. حضرت در ادامه مى فرمايد: «وَ الصَّدِيقُ مَنْ صَدَقَ غَيْبُهُ» ( آن است كه در غياب انسان، را ادا كند). اشاره به اينكه كسانى كه در حضور انسان اظهار محبّت و عشق و علاقه مى كنند، ممكن است نشانه واقعى دوستى آنها نباشد؛ آنگاه آشكار مى شود كه انسان در غياب دوستش تمام آنچه را در حضور مى گفت و رعايت مى كرد بگويد و رعايت كند. 🔹 (علیه السلام) در بخش دیگری از این نامه مى فرمايد: «وَ رُبَّ بَعِيدٍ أَقْرَبُ مِنْ قَرِيبٍ، وَ قَرِيبٍ أَبْعَدُ مِنْ بَعِيدٍ» (چه بسا كه از نزديكتر و خويشاوندانى كه از هركس دورترند). اشاره به اينكه هميشه دليل بر پيوند دل ها و نزديكى فكرها نيست؛ گاه مى شود به انسان از نزديكان نزديكترند. آنچه مهم است پيوند و ارتباط به يكديگر است كه اگر در نزديكان پيدا نشد مى توان آن را در دورافتادگان جستجو كرد. «قرآن كريم» نيز مى فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَ أَوْلَادِكُمْ عَدُوّاً لَّكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ». [۳] 🔹حضرت در ادامه می فرماید: «وَ الْغَرِيبُ مَنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ حَبِيبٌ» ( كسى است كه نداشته باشد). آرى! آنچه انسان را از غربت بيرون مى آورد است، و كسانى كه محروم از محبّت تنهاى تنهايند. اين غربت از عوامل مختلفى سرچشمه مى گيرد: گاه و و است كه مردم را از انسان مى راند، و گاه و گاه و عوامل ديگر است. بنابراين براى اينكه از غربت بيرون آييم راهى جز اين نيست كه اين گونه رذايل را از خود دور سازيم و با جاذبه اخلاقى را برای خود فراهم نماییم. پی نوشت‌ها؛ [۱] «مناسب» از ريشه «نسب» در اينجا به معناى خويشاوند است. [۲] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، مكتبة آية الله المرعشی النجفی، قم،‏ ۱۴۰۴ق، چ اول، ج ۱۶، ص ۱۱۷ [۳] سوره تغابن، آيه ۱۴ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۶۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در حکمت ۲۱۱ نهج البلاغه، اهمیت و ارزش «دوستی» را چگونه ترسیم می نمایند؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از حکمت ۲۱۱ به اهميت اشاره كرده مى فرمايد: «وَ الْمَوَدَّةُ قَرَابَةٌ مُسْتَفَادَةٌ» (دوستى، نوعى است). گاه از طريق طبيعى مثلاً تولد دو فرزند از يك پدر و مادر حاصل مى شود، كه اين دو به طور طبيعى برادرند؛ ولى گاه با ديگرى كه هيچ رابطه نسبى با او ندارد چنان مى شود كه همانند برادر يا برتر از برادر، با او پيدا مى كند. 🔹اين گونه نوعى خويشاوندى اكتسابى است. از سویی آيين دوستى و مودت است، و به مسئله آن قدر اهميت داده كه در حديثى از اميرالمؤمنين (عليه السلام) مى خوانيم: «الصَّديقُ أَقْرَبُ الاَقارِبِ» [۱] (، نزديكترين خويشاوندان است). در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «مَنْ لَا صَدِيقَ لَهُ لَا ذُخْرَ لَهُ» [۲] (كسى كه ندارد اندوخته اى [براى مبارزه با مشكلات] ندارد). 🔹تا آنجا كه در حديثى از (عليه السلام) مى خوانيم: «لَقَدْ عَظُمَتْ مَنْزِلَةُ الصَّدِيقِ حَتّى أَهْلُ النّارِ يَسْتَغِيثُونَ بِهِ وَ يَدْعُونَ بِهِ فِى النّارِ قَبْلَ الْقَريبِ الْحَمِيمِ قَالَ اللهُ مُخْبِراً عَنْهُمْ: "فَمَا لَنَا مِنْ شَافِعِينَ - وَ لاَ صَدِيقٍ حَمِيمٍ"». [۳] ( بسيار والاست، تا آنجا كه اهل دوزخ از يارى مى طلبند و او را از درون آتش دوزخ صدا مى زنند، پيش از آنكه نزديكان پرمحبت خود را صدا بزنند؛ خداوند در قرآن از آنها چنين خبر داده كه مى گويند: «[واى بر ما] ما امروز شفاعت كنندگانى نداريم و نه »). پی نوشت‌ها؛ [۱] غرر الحكم و درر الكلم‏، دار الكتاب الإسلامی‏، قم، چ ۲، ص ۴۲، قصار ۷۲۵ [۲] همان، ص ۶۳۶، قصار ۱۱۰۶ [۳] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ ۲، ج ‏۷۱، ص ۱۷۶، باب ۱۱؛ سوره شعراء، آيه ۱۰۰ و ۱۰۱ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۶۳۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از معاشرت و دوستی با این افراد بپرهیزید! 🔹در اینجا از تاثیر سخن گفته شده و همچنین افرادی که با آنها از نظر معیارهای اسلامی ممنوع است معرفی شده اند. در زندگی همواره از کسانی که با آنها رفت‌و آمد‌ دارند  های رفتاری خود را برداشت می کنند و همین امر موجب تأثیرگذاری مستقیم در و می باشد. خداوند متعال نقش همنشین را تا حد عاقبت به شر نمودن انسان بیان فرموده است: 🔹«وَ یوْمَ یعَضُّ الظَّالِمُ عَلی یدَیهِ یقُولُ یا لَیتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا یا وَیلَتی لَیتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلًا لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِی وَ کانَ الشَّیطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولًا». [فرقان، ۲۷-۲۸] (به خاطر بیاور روزی را که دست خویش را از شدت حسرت به دندان میگزد و میگوید: ای کاش با رسول خدا راهی برگزیده بودم، ای وای بر من! کاش [شخص گمراه] را خود انتخاب نکرده بودم! او مرا از یاد حق ساخت، بعد از آن که آگاهی به سراغ من آمده بود، و همیشه مخذول کننده انسان بوده است». 🔹پیامبر اکرم(ص) نیز در این باره میفرماید: «الْمَرْءُ عَلَی دِینِ خَلِیلِهِ فَلْینْظُرْ أَحَدُکمْ مَنْ یخَالِل». [بحار، ج۷۱، ص۱۹۲] (انسان بر دین دوستش است، پس هریک از شما مراقب باشد که با چه کسی میکند». لذا اجازه و برقراری ارتباط با هرکسی را نداده و برای معاشرت با دیگران را مطرح نموده و از پیروان خود میخواهد از همنشینی با کسانی که این ارزش ها و معیارها را ندارند دوری کنند. از همین رو در آیات و روایات متعددی از معاشرت و دوستی با برخی افراد که از لحاظ و ، با معیارهای اسلامی سنخیت ندارند، منع نموده که به تعدادی از آنها به صورت فهرست وار اشاره می‌نماییم: 💠کافران 🔹در قرآن کریم آمده است: «لا یتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ...». [آل عمران، ۲۸] (افراد باایمان نباید به جای مؤمنان، را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند) 💠دشمنان خدا و مؤمنین 🔹خداوند متعال در قرآن میفرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکمْ أَوْلِیاءَ». [ممتحنه، ۱] (ای کسانی که ایمان آورده اید! من و دشمن خودتان را دوست نگیرید!) 💠منحرفان اعتقادی 🔹امام صادق(ع) در این باره میفرماید: «لَا تَصْحَبُوا أَهْلَ الْبِدَعِ وَ لَا تُجَالِسُوهُمْ فَتَصِیرُوا عِنْدَ النَّاسِ کوَاحِدٍ مِنْهُمْ». [کافی، ج۲، ص ۳۷۵] (رفاقت نکنید با ، و همنشین آنها نشوید تا در نظر مردم یکی از آنها شمرده شوید) 💠سبک شمارندگان نماز 🔹امام صادق (ع) میفرماید: «اخْتَبِرُوا إِخْوَانَکمْ بِخَصْلَتَینِ فَإِنْ کانَتَا فِیهِمْ وَ إِلَّا فَاعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ مُحَافَظَةٍ عَلَی الصَّلَوَاتِ فِی مَوَاقِیتِهَا وَ الْبِرِّ بِالْإِخْوَانِ فِی الْعُسْرِ وَالْیسْر». [کافی، ج۲، ص۶۷۲] (دو خصلت‌اند که در هر که باشند خوب است و اگر در کسی نباشند دور شو از او، سپس دور شو و باز هم دور شو، گفته شد که آن دو خصلت کدامند؟ فرمود:  در وقت خودش و مواظبت بر آن، و نیکی کردن به برادران دینی در سختی و راحتی) 💠غافلان از یاد خدا 🔹خداوند متعال میفرماید: «وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطاً». [کهف، ۲۸] (و از کسانی که قلبشان را از یاد خود ساختیم اطاعت مکن! همانها که از هوای نفس پیروی کردند، و کارهایشان افراطی است) 💠کسانی که احکام دین را نادیده میگیرند 🔹رسول خدا (ص) فرمود: «چهار چیز دل را می میراند که یکی از آنها همنشینی با مردگان است؛ سوال کردند: همنشینی با مردگان چیست؟ حضرت فرمود: همنشینی با کسانی که را گم کرده و از پایبند بودن به آنچه را که امر کرده منع میکنند». [بحار، ج۱، ص۲۰۳] 💠دروغگو، گناهکار، بخیل، نادن و قاطع رحم 🔹امام سجاد (ع) در توصیه ای فرزندشان امام باقر (ع) را از رفاقت با پنج دسته بر حذر داشتند و فرمودند: «ای فرزندم، به پنج گروه نظر کن و با آنها رفاقت نکن و سخن نگو و همراه آنها نشو: از رفاقت با   بپرهیز که او مانند سراب است که نزدیک را دور و دور را نزدیک جلوه میدهد؛ از دوستی با (گناهکار) اجتناب کن که تو را به یک لقمه یا کم تر میفروشد؛ از رفاقت با خودداری کن که تو را در زمانی که نیاز به او داری، رها میکند؛ از مصاحبت با بپرهیز که او میخواهد به تو نفع رساند، اما ضرر میرساند؛ از دوستی با کسی که از بریده، دوری کن که او را در قرآن ملعون یافته ام». [بحار، ج۷۱، ص۱۹۹] منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا باید «اهل بیت» (علیهم السلام) را یاری کنیم؟ آیا هم‌اکنون «امام زمان» (عجل الله تعالی فرجه) نیازمند یاری ما می باشد؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹در بخشی از زیارت‌ جامعه‌ کبیره خطاب به (علیهم السلام) آمده است: «مَنْ وَالاكُمْ فَقَدْ وَالَى اللَ وَ مَنْ عَادَاكُمْ فَقَدْ عَادَى اللَ وَ مَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللهَ وَ مَنْ أَبْغَضَكُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللهَ» (آنكه شما را داشت، خدا را دوست داشته، و هركه شما را داشت خدا را دشمن داشته، و هركه به شما ورزيد به خدا محبت ورزيده‏ و هركه با شما نمود، با خدا كينه‏ ورزى نموده است). این محبت‌ ویژه‌ الهی نیز بی دلیل نیست، چرا که «دین خدا» با حمایت از او حفظ می‌گردد. آنها «چراغ هدایت» و «حافظان‌ شریعت‌ الهی» می باشند. 🔹آنها برگزیدگانی هستند که «کارگزاران خداوند» بر روی زمین اند. این افراد کسانی هستند که خداوند درباره ایشان میفرماید: «أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا» [۱] ( که به دستور ما مردم را می کردند). در زیارت جامعه کبیره جانشینان‌ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) اینگونه توصیف می‌شوند: «أَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمَهْدِيُّونَ الْمَعْصُومُونَ الْمُكَرَّمُونَ الْمُقَرَّبُونَ الْمُتَّقُونَ الصَّادِقُونَ‏ الْمُصْطَفَوْنَ الْمُطِيعُونَ لِله الْقَوَّامُونَ بِأَمْرِه» (شما کمال‌ یافته، هدایتگر، مُبرای از خطا، بزرگوار، مقّرب، پرهیزکار، راست کردار، برگزیده و مطیع‌ امر خداوند هستید که او اراده و خواسته هایش را به وسیله شما برپای می دارد). 🔹آنان سرچشمه‌ همه‌ برکات و واسطه همه می باشند، و آنچه از طرف پروردگار به بندگانش احسان می شود به خاطر آنهاست: «بِكُمْ يَمْحُو مَا يَشَاءُ [الله] وَ بِكُمْ يُثْبِتُ وَ بِكُمْ تُنْبِتُ الْأَرْضُ أَشْجَارَهَا وَ بِكُمْ تُخْرِجُ الْأَشْجَارُ أَثْمَارَهَا وَ بِكُمْ تُنْزِلُ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ رِزْقَهَا وَ بِكُمْ يَكْشِفُ اللهُ الْكَرْبَ» (خداوند به وسیله‌ شما آنچه را بخواهد محو کرده، و یا ایجاد می کند. به برکت شما درختان زمین می روید و میوه می دهد. به یُمن‌ وجود شما باران فرو می ریزد و برکات آسمانی نازل می گردد و خداوند به وسیله شما گرفتاری ها و مشکلات را برطرف می کند). بنابراین اگر کسی بخواهد را یاری کند تا مشمول عنایات پروردگار و امدادهای غیبی او واقع شود، باید او را یاری کند. 🔹با این توضیح، روشن می شود که منظور (علیه السلام) ـ در عصر عاشورا ـ از ندای «آیا کسی هست مرا یاری کند» چیست؟ این که چرا «حضرت سیدالشهداء» (علیه السلام) پس از این که همه عزیزانش در خون تپیده و جز دشمن کینه توز در برابرش نیست، فریاد می ‏زند که: «هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللهِ هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللهَ فِينَا هَلْ مِنْ مُغِيثٍ يَرْجُو اللهَ بِإِغَاثَتِنَا هَلْ‏ مِنْ‏ مُعِينٍ‏ يَرْجُو مَا عِنْدَ اللهِ فِی إِعَانَتِنا» [۲] (آیا کسى هست که از حرم‌ رسول‌ خدا دفاع کند؟ آیا خداپرستى در میان شما پیدا مى‏‌شود که از خدا بترسد و ستم بر ما روا ندارد؟ آیا فریادرسى هست که براى خدا به فریاد ما برسد؟ آیا هست که با امید به عنایت خداوند به یارى ما برخیزد؟). 🔹مگر نمی ‏داند کسی نیست که او را یاری کند؟ و بر فرض کسی هم بیاید، در مقابل لشکری انبوه، چه کاری از او ساخته است؟ آری! پاسخ این است که او است و صفت رحمانیّت و رحیمیّت خدا نیز در او متجلّی است. به همین خاطر در آن لحظات می خواست که حتی یک نفر را هم که شده، از منجلاب گمراهی به سعادت برساند. منظور حضرت از این سخن، این بود که: «آیا کسی هست که به سوی ما بیاید تا سعادتمند و رستگار شود؟» زیرا سعادت در و دین اوست که بدون محقّق نمی گردد. این ندای نصرت طلبی تا ابد خاموش نخواهد شد. 🔹 (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز این ندا را به نحوی تکرار کرده، از منتظرانش می خواهد که برای نزدیک شدن زمان بسیار دعا کنند؛ چرا که ظهور او موجب «گشایش در امور» است: «أَكْثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعْجيلِ الْفَرَجِ، فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم». [۳] به امید روزی که ندای ظهورش را بشنویم، و به او به نحو احسن پاسخ گوییم. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره سجده، آیه۲۴ [۲] اللهوف على قتلى الطفوف، ابن طاووس، جهان، تهران، چ۱، ۱۳۴۸ش، ص۱۱۶ [۳] كمال الدين و تمام النعمة، ابن بابويه، اسلامية، تهران، ۱۳۹۵ق، چ۲، ج ‏۲، ص۴۸۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«ابن ابی الحدید» در كتاب شرح نهج البلاغه خود به چه احادیثی در فضیلت «امام علی» (عليه السلام) از منابع اهل سنت اشاره كرده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۵۴ به بيان بخشى از فضايل (عليهم السلام) پرداخته، چنين مى فرمايد: «نَحْنُ الشِّعَارُ وَ الْأَصْحَابُ، وَ الْخَزَنَةُ وَ الْأَبْوَابُ، وَ لَا تُؤْتَى الْبُيُوتُ إِلَّا مِنْ أَبْوَابِهَا، فَمَنْ أَتَاهَا مِنْ غَيْرِ أَبْوَابِهَا سُمِّيَ سَارِقاً»؛ (ما [پيامبر خدا] و او و و درهاى علوم وى هستيم؛ و به تنها بايد از آن وارد شد، و هركس كه از غير در وارد شود سارقش مى نامند!). 🔹اشاره به اين كه ما از همه به (صلی الله علیه و آله) نزديكتريم و و دانش آن حضرت به ما رسيده است و هركس ميخواهد به آن وجود مقدّس و او راه يابد بايد از ما وارد شود. اين تعبيرات در واقع برگرفته از روايات خود (صلی الله علیه و آله) درباره (عليهم السلام) عموماً و (عليه السلام) خصوصاً مى باشد. احاديثى مانند كه تمام مسلمين را تا روز قيامت به و (عليهم السلام) ارجاع می دهد و حديث «اَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِىٌّ بَابُهَا فَمَنْ اَرَادَ الْعِلْمَ فَلْيَأْتِ الْبَابَ»؛ [۱] (من و درِ آن است، هر كس میخواهد بايد از در آن وارد شود». 🔹جالب اينكه ابن ابى الحديد هنگامى كه به تفسير اين بخش از خطبه مى پردازد، ميگويد: «آنچه (عليه السلام) در اين خطبه به آن اشاره كرده، تنها است كه (صلی الله علیه و آله) در روايات بسيار درباره آن حضرت بيان فرموده است». سپس مى افزايد: «منظور من در اينجا رواياتى كه اماميه در زمينه (عليه السلام) به آن استدلال كرده اند، نيست، بلكه منظور رواياتى است كه بزرگان حديث در كتابهاى خود از (عليه السلام) آورده اند و من مختصرى از آن را در اينجا مى آورم». و به دنبال آن ۲۴ روايت ناب در آن حضرت نقل ميكند. 🔹مناسب است در اينجا به بعضی از این روایات بسيار پرمحتوا اشاره کنیم. (صلی الله علیه و آله) به (عليه السلام) فرمود: «اى ! خداوند تو را به آراسته است كه بندگانش را به زينتى بهتر از آن نياراسته است و آن، در نزد خداست كه همان در دنياست. خداوند تو را چنان قرار داده كه چيزى از گردآورى نمیكنى و دنيا نيز چيزى از تو بر نمى گيرد و نمى كاهد. خداوند به تو را بخشيده و تو را آنگونه قرار داده كه از چنين پيروانى خشنود شوى؛ آنها نيز به همچون تو خشنود باشند». [۲] 🔹در روایت دیگری (صلی الله علیه و آله) فرمود:  «خداوند با من درباره عهدى فرمود [و اشاره به مقامات و فضايل علی كرد] عرض كردم: پروردگارا، آن را براى من بيان فرما؛ فرمود: بشنو! ، و دوستان من و كسانى است كه اطاعتم كنند، و او است كه را به آن ملزم ساختم، كسى كه او را دارد، مرا دوست داشته و كسى كه از وى كند، مرا اطاعت نموده است. او را به اين بشارت ده». 🔹در حدیثی دیگر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هر آن کس که دوست دارد همچون من كند، و همچون من از برود، و ساكن جاويدانى شود كه خداوند آن را غرس كرده، پس بايد را بعد از من دارد و دوست او را نيز دوست داشته باشد و به پس از من اقتدا كند كه آنها از من اند؛ از باقيمانده گِل من سرشته شدند و فهم و به آنان داده است. واى بر كسانى از امت من كه آنها را كنند و نسبت به من كنند! خداوند هرگز آنها را مشمول شفاعت من نكند!». پی نوشت‌ها؛ [۱] اين حديث مشهورى است كه در كتب معروف اهل سنت مانند المستدرك على الصحيحين، أبو عبدالله حاكم نیشابوری؛ المعجم الكبير، الطبرانی و غير آنها نقل شده است. [۲] ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه خود اين حديث را از ابونعيم اصفهانى در حلية الأولياء و طبقات الأصفياء، نقل كرده است ● در منبع موجود است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۸۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام صادق» (عليه السلام) چه صفاتی را برای شخصی كه با او «مشورت» ميشود لازم می دانند؟ 🔹 (عليه السلام) در روايتى كه محدث قمى آن را در «سفينة البحار» آورده است می فرمايد:  «المَشوِرَةٌ لَا يَكُونُ الَّا بِحُدُودِها فَمَن عَرِف بِحُدُودِها وَ اِلَّا كانَتْ مَضَرَّتُها عَلَى المُسْتَشِيرِ اَكثَرُ مِن مَنْفَعَتِهَا لَهُ فَأوَّلُهَا اَنْ يَكُونَ الَّذِى يُشَاوِرُهُ عَاقِلاً وَ الثَّانِيَةُ أَن يَكُونَ حُرّاً مُتَدَيِّناً وَالثَّالِثَةُ اَن يَكُونَ صَدِيقاً مُوَاخِِياً وَالرَّابِعَةُ اَن تُطَلِّعَهُ عَلَى سِرِّكَ فَيَكُونُ عِلمُهُ بِهِ كَعِلْمِكَ بِنَفْسِكَ ثُمَّ يَستُرُ ذَلِكَ وَ يَكتُمُهُ فَاِنَّهُ اِذَا كَانَ عَاقِلاً اِنْتَفَعَتْ بِمَشورَتِهِ وَ اِذَا كَانَ حُرّاً مُتَدَيِّناً جَهَدَ نَفسَهُ فِى النَّصِيحَةِ لَكَ وَ اِذَا كَانَ صَدِيقاً مُوَاخِياً كَتَمَ سِرَّكَ اِذَا اِطَّلَعتَهُ عَلَيهِ وَ اِذَا اِطَّلَعتَهُ عَلَى سِرِّكَ فَكَانَ عِلمُهُ بِهِ كَعِلمِكَ تَمَّتِ المَشوِرَةُ وَ كَمُلَتِ النَّصِيحَةُ»؛ [۱] 🔹[ترجمه روایت:] ( حاصل نمی‌شود، مگر به و آن؛ كسى كه حدود آن را شناخت [به نتيجه رسيده و نفع مى برد] و گرنه آن نسبت به بيشتر از آن است. نخستين حدّ از آن حدود اين است كه با مشورت كند. دوم اين كه كسى كه مورد مشورت قرار مى گيرد و باشد. سوّم اين كه و برادر باشد. چهارم اين كه كسى باشد كه او را بر و خود مطلع كنى، و علمش به آن راز، مثل علم تو به نفس خودت باشد و آن را مستور و كند. 🔹پس اگر شخص باشد از مشورتش مى برى و اگر آزاده و باشد، در نصيحت تو با نفس خود كرده و از تو مضايقه نمى كند، و اگر و برادر باشد تو كرده و علمش به راز تو مثل علم تو باشد، در اين صورت و نصيحت كامل مى شود). از روايت فوق خصوصيات و اوصاف ، روشن شد و اينكه: ، ، ، ، و باشد. پی نوشت: [۱] مستدرك سفينه البحار، نمازى شاهرودى، جامعه مدرسين‏، چ اول‏، ج ‏۶، ص ۶۲ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، نسل جوان‏، قم‏، چ اول‏، ج ۲، ص ۳۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️اقتدار ملّی؛ وجهه‌ی خارجی انتخابات 🔹از جهت‌ هم و حضور مردم و ، نشان‌ دهنده‌ی است. این را همه باید بدانیم و اذعان کنیم که بله، امکانات دفاعی و قدرت های دیپلماسی و امثال اینها به کشور اقتدار می‌دهد، در این شکّی نیست؛ 🔹امّا بیش از همه‌ی اینها مردم یک کشورند، که‌ می‌دهند. وقتی همه‌ احساس کنند در - و - که این است، است، سرِ پا است، است،  است، این کشور یک اقتداری، یک در چشم همه‌ پیدا می کند؛ چه دوست و چه دشمن. 🔹بنابراین موجب اقتدار کشور خواهد شد. و ، مظهر حضور مردم است؛ اجتماعات انقلابی، مظهر حضور مردم است و از همه مهم‌تر البتّه است. بیانات‌ مقام‌ معظم رهبری ۱۴۰۰/۰۱/۰۱ منبع: وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
تبیین
⭕️نصیحت پیر میکده 💠آیت الله العظمی بهجت(ره): 🔹وقتی ، پیر خود را می‌یابد، از او برای رسیدن به راهنمایی و دستگیری می‌خواهد. او می‌گوید: راه رسیدن به محبوب در طریق است. «اساس و بندگى، است. خداوند مى‌فرمايد: «يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ» [۱] (خداوند آنان را دارد و آنان خدا را دوست دارند)؛ و نيز مى‌فرمايد: «وَ الَّذِينَ ءَامَنُوآ أَشَدُّ حُبًّا لِله» [۲] (و كسانى كه آورده‌اند، را به خدا دارند). 🔹سرسلسله عشاق، سیّدی است از تبار طاووس. او به مطالبی می‌گوید که تا آن زمان کسی از آنها اطلاعی نداشت. او دقایقی از را بیان می‌دارد که سرآغاز طریق عشق است. شیوه‌اش ، مرامش است. «مرحوم رحمه‌الله در و از ذخاير بوده است. 🔹او مدّعی است که خداوند را به او عطا کرده است. در كتاب ضمن اعمال ربيع‌الاول يا ربيع‌الثانى صريحاً مى‌گويد كه برخى از را خود انشا نموده است، و دعاهاى زيادى نيز با عدم تصريح به انشاى خود ذكر نموده كه واقعاً با از حضرات عليهم‌السلام سنخيت دارد و از لحاظ علوّ مضامين، از كلام غيرمعصومين برتر است». 🔹کتاب «اِقبال‌ُالاَعمال» کتاب سال است که توسط سید نگاشته شد. این کتاب مورد اقبال و عاشقان طریق محبوب قرار گرفت و تشنه را جرعه وصال نوشانید. «هر کس را نداشت، اساتید ما او را رفیق خود نمی‌شمردند. هر مقدار از را که مطالعه کردنی است، مطالعه و هر مقدار را که عمل کردنی است، به هر اندازه حال دارید عمل کنید». 🔸در دوران ما نیز وقتی خدمت و عاشق آستان الهی و ائمه اطهار، شیخ قدس‌سره، می‌رسیدند و برای عمل در ماه مبارک و نیز رجب و شعبان در خواست دستورالعمل می‌کردند، این‌طور جواب می‌شنیدند: «، اقبال، اقبال»؛ «مطالعه و عمل به اقبال سیّد کافی است» و یا «اَنسب [مناسب‌تر] از کتاب سراغ ندارم». پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره مائده، آیه ۵۴ [۲] همان، سوره بقره، آیه ۱۶۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «تولّی» و «تبرّی» که به عنوان دو دستور اسلامی به ما آموخته اند چیست؟ و آیا این دو دستور را در دنیای امروز نیز می توان انجام داد؟ 🔹معمولا را تشبیه به درخت برومندى مى کنند که ، و ریشه هاى آن را و هاى وسیع ، و شاخه هایش را تشکیل مى دهد. و نیز معمولا ده موضوع را به عنوان و برنامه های عملی ذکر می کند در حالی که گسترده تر از آن است که در ده موضوع خلاصه شود. ولى اهمّیّت این سبب شده است که آنها را در ردیف اوّل بشمارند، وگرنه مسلّماً منحصر به اینها نیست. 🔹از این دستورات ده گانه، مربوط به و نیایش و پیوند با خداست - نماز، روزه، حج - و مربوط به مسائل و پیوند با خدا - زکات، خمس و مربوط به مسائل و و است - جهاد، امر به معروف و نهى از منکر، تولّى و تبرّى - فعلا سخن از دو دستور اخیر است که به معناى و است. چه کسى را دوست بداریم و از که متنفّر باشیم؟ 🔹دوستان خدا، مردم حق طلب، انسانهاى ارزنده و حامیان حقّ و عدالت را بداریم، و از آلودگان، ستمگران، بى بند و باران و دشمنان خدا و مردم، باشیم. چرا همه را دوست نداریم؟ چرا با همه خلق خدا خوب نباشیم؟ مگر در دنیاى امروز مى توان اصل زندگى مسالمت آمیز را با همه کس و در همه جا فراموش کرد؟ 🔹باید از کسانى که طرفدار «تز» دوستى با همه و در تحت هر شرایطى هستند پرسید: آیا در جهانى که و و و ، و ، و و و وجود دارد همه را دوست بداریم؟! با همه خوش باشیم؟! و به همه کمک کنیم؟! آیا چنین اجازه اى را به ما مى دهد؟ آیا عاطفه زنده هیچ مردمى با این ، هماهنگى دارد؟ 🔹اگر این در اصول اساسى برنامه هاى عملى گنجانیده شده، به خاطر آن است که طرفداران حقّ و عدالت و آزادگى و پاکى و درستى، صفوف خود را هر چه فشرده تر سازند و و و آلودگان هرچه تنهاتر بمانند و در یک محاصره اجتماعى و اخلاقى از طرف انسانهاى مثبت و ارزنده قرار گیرند. 🔹آیا بدن آدمى هر غذایى را مى پذیرد؟ آیا ذائقه انسان یک وسیله و ، براى جدا کردن غذاهاى مفید از زیانبخش نیست؟ آیا به هنگام خوردن غذاهاى مسموم و گرفتار شدن بدن به غذایى، «معده» راه سازشکارى را پیش مى گیرد و انسان را تسلیم مى کند یا این که تمام قدرت خود را به کار مى اندازد تا از طریق «استفراغ» خود را از غذاى مسموم ابراز کرده، آن را به بیرون پرتاب کند؟ 🔹آیا تعادل نیروى و ، رمز بقاى جهان هستى نیست؟ چگونه مى تواند از تعادل این دو نیرو که در شکل تولّى و تبرّى ظاهر مى شود مستثنا بماند؟ اگر به جاى این دو دستور، با همه کس و هر مکتب و بى تفاوت بودن در برابر هر چیز و هر صحنه پیدا شود، و و سازنده را جذب نکند، و و منفى را از خود نراند، نابودى چنان اجتماعى سریع خواهد بود؛ به همین دلیل، در حدیثى از (صلى الله علیه و آله) مى خوانیم: «اَوْثَقُ عُرَى الإیَمانِ الحُبُّ فِى اللهِ وَ البُغْضُ فِى اللهِ»؛ (محکم ترین دستگیره هاى ، دوست داشتن براى خدا، و ابراز تنفّر کردن براى خداست). پی نوشت: [۱] سفینة البحار، ج ۲، ص ۱۳ 📕پاسخ به پرسش های مذهبی، آیات عظام مکارم شیرازی و جعفر سبحانی، مدرسة الإمام علی بن أبی طالب(ع)، چ دوم، ص ۴۳۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel