eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خصوصیات منحرفان قوم یهود در قرآن از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدّ ظلّه العالی) - (بخش اول) 🔸در ابتداى ظهور پیامبر اسلام(ص) انتظار میرفت که پیش از دیگران با نداى اسلام لبیک گویند؛ چراکه آنها - برخلاف مشرکان - بودند. به علاوه صفات (ص) را نیز در کتابهاى خود خوانده بودند. ولى میگوید: با سابقه بدى که اکثریت آنها دارند، انتظار شما مورد ندارد. چراکه گاهى صفات و روحیات انحرافى یک جمعیت، سبب میشودکه با تمام نزدیکى به حق از آن دور گردند. [۱] 💠افترا به خدا، پیامبر و کتب آسمانی 🔹قوم یهودمیگفتند: «لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَیاماً مَعْدُودَةً؛ هرگز آتش دوزخ جز چند روزى معدودى به ما نخواهد رسید». [۲] آنها معتقد بودند که چون نیاکان و اجدادشان پیامبران خدا بودند، آنها را شفاعت خواهند کرد، و یا گمان ميکردند میتوان براى گناهان فدیه و بدل تهیه نمود. [۳] در حالات یهود میخوانیم که آنهابراى کفاره گناهانشان قربانى میکردند، اگر دسترسى به قربانى بزرگ نداشتند یک جفت کبوترقربانى میکردند. [۴] 🔹«ابن صوریا» دانشمند یهودى از روى لجاج و عناد به پیامبراسلام (ص) گفت:تو چیزى که براى ما مفهوم باشد نیاورده اى! و خداوند نشانه روشنى بر تو نازل نکرده تا ما از تو تبعیت کنیم، آیه[۵] نازل شد و به او صریحاً پاسخ گفت.[۶] آیه ۱۰۱ سورۀ بقره، تاکید صریح تر و گویاترى روى همین موضوع دارد میفرماید: «وَ لَمَّا جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِیقٌ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکتابَ کتابَ اللهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ کأَنَّهُمْ لا یعْلَمُونَ؛ هنگامى که فرستاده اى از سوى خدا به سراغ آنها آمد و با نشانه هایى که نزد آنها بود مطابقت داشت، جمعى از آنانکه داراى کتاب بودند کتاب الهى را پشت سر افکندند، چنانکه گویى اصلاً ازآن خبر ندارند»! 💠بهانه جویی در یهود بنى اسرائیل 🔹ملت‌یهود از زمان (ع) تاکنون برنامه را دنبال کرده اند.[۸] در آیۀ۶۷ سورۀ بقره میخوانیم: «وَ اذْ قالَ مُوسى لِقُوْمِهِ انَّ اللهَ یأْمرُکم انْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قالُوا أتتخِذنا هُزُواً قالَ اعُوذُ بِاللهِ انْ اکونَ مِنَ الْجاهِلینَ؛ و[به خاطر بیاور] هنگامى را که موسى به قوم خودگفت: خداوند به شمادستور میدهد ماده گاوى را ذبح کنید، گفتند: آیا مارا مسخره میکنى؟ موسى گفت:به خدا پناه میبرم ازاینکه از جاهلان باشم!» این آیه مربوط به ماجراى قتلى است که در بنى اسرائیل اتفاق افتاد، و چون قاتل شناخته نشد، و میرفت که منشأ درگیریهای عظیمى میان قبائل بنى اسرائیل گردد، دستورى از سوى خداوند رسید که ماده گاوى را ذبح کنند، و قسمتى از بدن آنرا به بدن مقتول زنند تا به سخن آید و قاتل خود را معرفى کند.[۹] 🔹لجاجت و خیره سرى و بهانه جویى بنى اسرائیل اجازه نميداد موضوع خاتمه یابد. بنى اسرائیل ميخواستند بااین بهانه جوییها و لجاجتها، موسى (ع) شرایطى را پیشنهاد کند که اصلًا چنین گاوى پیدا نشود تا به ماجراجویى خود ادامه دهند.[۱۰] مفسر بزرگ اسلام مرحوم طبرسى از قول «ابن زید» چنین نقل میکند: هنگامى که (ع) از کوه طور بازگشت و را با خود آورد، به قوم خویش اعلام کرد کتاب آسمانى آورده ام که حاوى دستورات دینى و حلال و حرام است، دستوراتى که خداوند برنامه کار شما قرار داده، آن را بگیرید و به احکام آن عمل کنید. یهود به بهانه اینکه تکالیف مشکلى براى آنان آورده، بناى نافرمانى و سرکشى گذاشتند. [۱۱] 🔹همچنین قوم یهود، براى اینکه از قبول اسلام، سر باز زنند، بهانه هاى عجیبى مى آوردند از جمله [۱۲] بهانه آنها این بود که چون جبرئیل فرشته وحى تو است و تکالیف سنگین خدا را ابلاغ میکند ما ایمان نمى آوریم. [۱۳] آنها میگفتند: «الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللهَ عَهِدَ إِلَینا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى یأْتِینا بِقُرْبانٍ تَأْکلُهُ النَّارُ؛ خدا از ما پیمان گرفته که دعوت هیچ پیامبرى را نپذیریم، تا براى ما قربانى بیاورد که آتش آنرا بخورد!» [۱۴] و یا این آیه شریفه: «یسْئَلُک أَهْلُ الْکتابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَیهِمْ کتاباً مِنَ السَّماءِ؛ اهل کتاب (یهود) از تو تقاضا ميکنندکه کتابى ازآسمان [یکجا] بر آنها نازل کنى!» [۱۵] پی نوشت‌ها؛ [۱]تفسیرنمونه ج‏۱ ص۳۱۴ [۲]سوره بقره آیه ۸۰؛ (آیین ما «اصل الشیعة»، ص۷۱) [۳]برگزیده تفسیر نمونه ج‏۱ ص۷۱ [۴]همان ص۷۲ [۵]بقره، ۹۷ [۶]مجمع البیان و تفسیر قرطبى ذیل آیه مورد بحث؛ (تفسیرنمونه ج‏۱ ص۳۶۶) [۷]تفسیرنمونه ج‏۱ ص۳۶۷ [۸]همان، ص۳۶۱ [۹]پیام قرآن ج‏۱ ص۹۸ [۱۰]اخلاق در قرآن ج‏۳ ص۴۴ [۱۱]تفسیرنمونه ج‏۱ ص۲۹۴ [۱۲]برگزیده تفسیرنمونه ج‏۱ ص۳۵۷ [۱۳]تفسیر نمونه ج‏۱ ص۳۶۱ [۱۴]آل عمران،۱۸۳ [۱۵]نساء،۱۵۳ منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه تعصّبات نژادى یهود مانع ایمان به پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) گردید؟ 🔹خداى متعال در آیات ۹۱ - ۹۳ «سوره بقره» به یکى از جنبه هاى تعصبات نژادى که در دنیا به آن معروفند اشاره کرده، چنین می فرماید: «وَ إِذا قیلَ لَهُمْ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ اللهُ قالُوا نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَیْنا وَ یَکْفُرُونَ بِما وَرائَهُ». (هنگامى که به آنها گفته شود: به آنچه خداوند نازل فرموده بیاورید، مى گویند: ما به چیزى ایمان مى آوریم که بر خود ما نازل شده باشد (نه بر اقوام دیگر) و به غیر آن کافر مى شوند). آنها نه به ایمان آوردند و نه به ، بلکه تنها و را در نظر مى گرفتند؛ (در حالى که این حق است و منطبق بر نشانه ها و علامت هایی است که در کتاب خویش خوانده بودند). «...وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما مَعَهُمْ...». 🔹پس از آن پرده از روى آنان بر داشته مى فرماید: اگر بهانه عدم ایمان شما این است که محمّد (صلى الله علیه و آله) از شما نیست (پس چرا به خودتان در گذشته ایمان نیاوردید؟ پس چرا آنها را کشتید اگر راست مى گوئید و ایمان دارید)؟!؛ «قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِیاءَ اللهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ». اگر به راستى آنها به ایمان داشتند، توراتى که را گناه بزرگى مى شمرد، نمى بایست بزرگ خدا را به قتل برسانند. از این گذشته، اصولاً این سخن که ما تنها به دستوراتى ایمان مى آوریم که بر ما نازل شده باشد، از اصول توحید و مبارزه با شرک است، این یک نوع و خود پرستى است، چه در شکل شخصى باشد، یا در شکل نژادى. آمده است که این گونه خوهاى زشت را از وجود انسان ریشه کن سازد، تا انسان ها دستورات خدا را فقط به خاطر این که از ناحیه خدا است بپذیرند. 🔹به عبارت دیگر اگر پذیرش دستورات الهى مشروط به این باشد که بر خود ما نازل گردد، این در حقیقت است، نه ایمان، و است، نه اسلام؛ و قبول چنین دستوراتى هرگز دلیل ایمان نخواهد بود. جالب این که: در آیه فوق مى فرماید: «هنگامى که به آنها گفته شود به آنچه خدا نازل کرده ایمان بیاورید...» که در این عبارت، نه محمّد (صلى الله علیه و آله) مطرح است، نه موسى و نه عیسى (علیهما السلام) بلکه صرفاً «ما أَنْزَلَ الله». براى روشن تر ساختن دروغ و ، در آیه بعد، سند دیگرى را بر ضد آنها افشا مى کند و مى فرماید: «وَ لَقَدْ جاءَکُمْ مُوسى بِالْبَیِّناتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ». ( آن همه معجزات و دلائل روشن را براى شما آورد، ولى شما بعد از آن را انتخاب کردید و با این کار ظالم و ستمگر بودید)!. 🔹اگر شما راست مى گویید و به پیامبر خودتان ایمان دارید، پس دلیل بعد از آن همه دلائل روشن توحیدى چه بود؟ این چه ایمانى است که به محض غیبت (علیه السلام) و رفتنش به کوه طور از دل هاى شما پرواز مى کند و جاى آن، و گوساله جاى توحید را مى گیرد؟ آرى شما با این کارتان هم به خود ستم کردید و هم به جامعه خود و نسل هاى آینده تان. در سومین آیه مورد بحث، سند دیگرى بر بطلان این ادعاى آنها ذکر کرده مسأله را به میان مى کشد، مى فرماید: «وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَکُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّة وَ اسْمَعُوا قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَیْنا». (ما از شما گرفتیم و کوه طور را بالاى سرتان قرار دادیم و به شما گفتیم، دستوراتى را که مى دهیم محکم بگیرید و درست بشنوید؛ اما آنها گفتند شنیدیم و مخالفت کردیم). 🔹«وَ أُشْرِبُوا فی قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِکُفْرِهِمْ». (آرى دل هاى آنها به خاطر کفرشان با محبت گوساله آبیارى شده بود)!. آرى، و که نمونه آن عشق به گوساله طلایی سامرى بود در تار و پود قلبشان نفوذ کرد، و در سراسر وجودشان ریشه دواند، و به همین دلیل، خدا را فراموش کردند. شگفتا! این چگونه ایمانى است که هم، با کشتن پیامبران خدا مى سازد، هم گوساله پرستى را اجازه مى دهد، و هم میثاق هاى محکم الهى را به دست فراموشى مى سپرد؟! آرى (اگر شما مؤمنید ایمانتان بد دستوراتى به شما مى دهد)؛ «قُلْ بِئْسَما یَأْمُرُکُمْ بِهِ إیمانُکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ». 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چاپ پنجاه و پنجم، ج ۱، ص ۴۰۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خصوصیات منحرفان قوم یهود در قرآن از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدّ ظلّه العالی) - (بخش سوم) 🔸در ابتداى ظهور پیامبر اسلام (ص) انتظار میرفت که پیش از دیگران با نداى اسلام لبیک گویند؛ چراکه آنها - برخلاف مشرکان - بودند. به علاوه صفات (ص) را نیز در کتابهاى خود خوانده بودند. ولى میگوید: با سابقه بدى که اکثریت آنها دارند، انتظار شما مورد ندارد. چراکه گاهى صفات و روحیات انحرافى یک جمعیت، سبب میشودکه با تمام نزدیکى به حق از آن دور گردند. [۱] 💠تحریف توسط گروهی از یهود 🔹در «اسباب النزول» آمده است که گروهى از هنگامى که از طور بازگشتند به مردم گفتند: «ما شنیدیم که خداوند به (علیه السلام) دستور داد فرمان هاى مرا در آنجا که مى توانید انجام دهید، و آنجا که نمى توانید ترک کنید!» و این بود. [۲] درباره گروهى از مى فرماید: «أَ فَتَطْمَعُونَ أَنْ یؤْمِنُوا لَکمْ وَ قَدْ کانَ فَرِیقٌ مِنْهُمْ یسْمَعُونَ کلامَ اللهِ ثُمَ یحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ یعْلَمُونَ؛ [۳] آیا انتظار دارید به آیین شما (مسلمانان) ایمان بیاورند، با اینکه عدّه اى از آن ها سخنان خدا را مى شنیدند و پس از فهمیدن، آن را مى کردند در حالى که علم و آگاهى داشتند». 🔹در فرازی دیگر از قرآن کریم می خوانیم: «فَوَیلٌ لِلَّذِینَ یکتُبُونَ الْکتابَ بِأَیدِیهِمْ ثُمَّ یقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللهِ لِیشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً فَوَیلٌ لَهُمْ مِمَّا کتَبَتْ أَیدِیهِمْ وَ وَیلٌ لَهُمْ مِمَّا یکسِبُونَ؛ [۴] واى بر آنها که مطالبى با دست خود مى نویسند سپس مى گویند: از طرف خداست تا به بهاى کمى آن را بفروشند، واى بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند، و واى بر آنها از آنچه از این راه به دست مى آورند!». همچنین جمعى از اوصافى را که براى (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در تورات آمده بود تغییر دادند، و این تغییر به خاطر و بود که همه سال از ناحیه عوام به آن ها مى رسید. که تا آن زمان کم و بیش صفات واقعى او را شنیده بودند، از علماى خود مى پرسیدند آیا این همان نیست که بشارت ظهور او را مى دادید؟ آنها آیات‌ شده را بر آنها مى خواندند تا به این وسیله قانع شوند. [۵] 🔹از مجموع آیاتى که در قرآن مجید در باره آمده است، استفاده مى شود که آنها به انواعى از تحریف در کتاب آسمانى خود دست مى زدند، گاهى تحریف آن ها بود، یعنى عباراتى که در کتاب آسمانى آن ها نازل شده بود، بر خلاف معنى واقعى آن تفسیر مى کردند؛ الفاظ را بصورت اصلى حفظ مى نمودند و معانى آن را دگرگون مى ساختند. گاهى دست به مى زدند، و از روى استهزاء بجاى اینکه بگویند سمعنا و اطعنا (شنیدیم و اطاعت کردیم) مى گفتند: سمعنا و عصینا! (شنیدیم و مخالفت کردیم!). گاهى دست به مخفى ساختن قسمتى از آیات الهى می زدند، آنچه را موافق میل شان آشکار، و آنچه بر خلاف میل شان بود کتمان مى کردند. حتى گاهى با وجود حاضر بودن کتاب آسمانى براى اغفال مردم دست روى قسمتى از آن مى گذاشتند، که طرف نتواند آن را بخواند. [۶] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۱۴ [۲] همان [۳] سوره بقره، آیه ۷۵؛ (پیام امام امیر المومنین (ع)، ج‏۱، ص۶۰۴) [۴] سوره بقره، آیۀ۷۹؛ (تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۱۶) [۵] این شان نزول به طور اجمال در تفسیر مجمع البیان در ذیل آیه مورد بحث، و بطور تفصیل در آیات مناسب دیگر آمده است؛ (تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۱۷) [۶] تفسیر نمونه، ج‏۴، ص۳۱۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (حفظه الله) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۱۶۰ نهج البلاغه، درباره زندگى زاهدانه «حضرت موسی» (عليه السلام) چه فرموده است؟ 🔹 (عليه السلام) در خطبه ۱۶۰ بعد از بحث كوتاهى كه درباره زندگى زاهدانه (صلى الله عليه و آله) در مقام الگو و بيان می نماید، به «زندگی زاهدانه» یکی ديگر از «پيامبران الهى» اشاره مى كند تا روشن شود اين يك برنامه همگانى در زندگى بوده است، و همه آنها از اين نظر براى امّت هاى خود و اسوه بوده اند. (علیه السلام) مى فرمايد: «وَ إِنْ شِئْتَ ثَنَّيْتُ بِمُوسَى كَلِيمِ اللهِ (عليه السلام) حَيْثُ يَقُولُ: "رَبِّ إِنِّى لِمَا أَنزَلْتَ إِلَىَّ مِنْ خَيْر فَقِيرٌ"». (اگر بخواهى نفر دوّم يعنى [كه درود خدا بر او باد] را به تو معرفى مى كنم؛ در آنجا كه عرضه داشت: پروردگارا! به آنچه به من از نيكى عطا كنى نيازمندم). 🔹سپس (عليه السلام) به تفسير جمله ياد شده كه آيه‌اى است از «سوره قصص» و از زبان (عليه السلام) به هنگام ورود به دروازه مدين نقل شده، مى پردازد و مى فرمايد: «وَ اللهِ، مَا سَأَلَهُ إِلَّا خُبْزاً يَأْكُلُهُ، لاَنَّهُ كَانَ يَأْكُلُ بَقْلَةَ الْأَرْضِ، وَ لَقَدْ كَانَتْ خُضْرَةُ الْبَقْلِ تُرَى مِنْ شَفِيفِ [۱] صِفَاقِ [۲] بَطْنِهِ، لِهُزَالِهِ [۳] وَ تَشَذُّبِ [۴] لَحْمِهِ». (به خدا سوگند! (عليه السلام) غير از قرص نانى كه بخورد از خدا نخواست؛ زيرا وى [از زمانى كه از مصر فرار كرد و به سوى مدين آمد] از گياهان زمين تغذيه مى كرد، تا آنجا كه بر اثر لاغرى شديد و تحليل رفتن گوشتِ بدن او، رنگ سبز گياه از پشت پرده شكمش آشكار بود). 🔹هنگامى كه (عليه السلام) براى حمايت و دفاع از يكى از قوم بنى اسرائيل در برابر فرعونيان، يكى از آنها را كشت و همه جا در تعقيب او بودند از مصر فرار كرد و به سوى شام و شهر مدين آمد؛ در حالى كه هيچ گونه وسيله سفر با خود نداشت و چون دست گدايى در برابر كسى دراز نمى كرد به ناچار از گياهان بيابان مى خورد. در اين مدّت، (عليه السلام) سخت نحيف و لاغر شد؛ زيرا فاصله، نسبتاً طولانى بود و او با پاى پياده از كشورى به كشور ديگر مى آمد. 🔹كار او به جايى رسيد كه رنگ سبز گياهان از پشت پرده شكمش كم كم نمايان شد. او در اين حال از خداوند تنها كه گرسنگى اش را برطرف كند تمنّا كرد؛ در حالى كه مى توانست از او زندگانى پر زرق و برق و سفره هاى رنگين بخواهد. درست است كه (عليه السلام) در اين شرايطِ فوق العادّه به حكمِ اجبار و به طور طبيعى، بسيار در مضيقه بود، ولى مهم اين است كه تنها به مقدار رفع ضرورت از خداى خود تقاضا كرد و اين، دليل روشنى بر او است. پی نوشت‌ها؛ [۱] «شفيف» از ماده «شفوف» به معناى شفاف شدن چيزى است؛ به طورى كه آنچه در پشت آن قرار گرفته، نمايان شود. [۲] «صفاق» به معناى پوسته زيرين شكم است، كه زير پوسته روئين قرار گرفته است. [۳] «هزال» به معناى لاغرى است. [۴] «تشذب» به معناى متفرق شدن است و در اينجا به معناى تكيده شدن گوشت بدن است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۶، ص ۲۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️«کلام نور» 🔸«وَ إِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَىٰ بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ». 🔹«و [یاد کنید] زمانی که به قومش گفت: ای قوم من! قطعاً شما به سبب معبود گرفتن به خودتان ستم ورزیدید، پس به سوی آفریننده خود بازگردید، و [افرادی از] خودتان را [که گوساله را به پرستش گرفتند] بکشید که این [عمل] برای شما در پیشگاه آفریدگارتان بهتر است. پس [به دنبال اجرا کردن دستورش] توبه شما را پذیرفت؛ زیرا او بسیار توبه پذیر و است». 📕قرآن کریم، سوره مبارکه بقره، آیه ۵۴ @tabyinchannel
تبیین
⭕️«کلام نور» 🔸«وَ إِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَىٰ لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّىٰ نَرَى اللهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ». 🔹«و [یاد کنید] آن گاه که گفتید: ای ! هرگز به تو ایمان نمی آوریم تا را آشکارا [با چشم خود] ببینیم. پس صاعقه مرگبار شما را گرفت، در حالی که می دیدید». 🔸«ثُمَّ بَعَثْنَاكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ». 🔹«سپس شما را پس از مرگتان، حیات بخشیدیم؛ شاید شکر [نعمت او را] بجا آورید». 🔸«وَ ظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَ مَا ظَلَمُونَا وَ لَٰكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ». 🔹«و [در صحرای سوزان سینا] ابر را بر سر شما سایبان قرار دادیم؛ و بر شما گزانگبین و بلدرچین نازل کردیم؛ [و گفتیم:] از خوراکی های پاک و پاکیزه ای که روزیِ شما قرار داده ایم بخورید. و آنان [در تجاوز و طغیانشان و ناسپاسی و کفرانشان] بر ما ستم نکردند، بلکه همواره بر خود ستم می ورزیدند». 🔸«وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَٰذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ». 🔹«و [یاد کنید] هنگامی را که گفتیم: به این شهر [بیت المقدس] وارد شوید، و از نعمت های آن هر چه خواستید، فراوان و گوارا بخورید و از دروازه [شهر یا درِ معبد] فروتنانه و سجده کنان درآیید و بگویید: [خدایا! خواسته ما] ریزش گناهان ماست، تا گناهانتان را بیامرزیم و به زودی [پاداش] نیکوکاران را بیفزایم». 🔸«فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَيْرَ الَّذِی قِيلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ». 🔹«ولی ستمکاران، سخنی را که [بیرون دروازه شهر] به آنان گفته شده بود [پس از ورود به شهر] به سخنی دیگر تبدیل کردند [به جای درخواست ریزش گناهان، درخواست امور مادی کردند]. ما هم بر ستمکاران به سبب آنکه همواره نافرمانی می کردند، عذابی از آسمان فرود آوردیم. 📕قرآن کریم، سوره مبارکه بقره، آیات ۵۵ تا ۵۹ @tabyinchannel
⭕️«کلام نور» 🔸«وَ إِذِ اسْتَسْقَىٰ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللهِ وَ لَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ» 🔹و [یاد کنید] آن گاه که برای قومش درخواست آب کرد، پس گفتیم: عصایت را به این سنگ بزن. پس از آن جوشید به طوری که هر گروهی [از دوازده گروه بنی اسرائیل] چشمه ویژه خود را شناخت. [و گفتیم:] از روزیِ خدا بخورید و بیاشامید و تبهکارانه در زمین و بر پا نکنید. 📕قرآن کریم، سوره مبارکه بقره، آیه شریفه ۶۰ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فلسفه تكرار بعضی از مطالب در «قرآن مجيد» چيست؟ 🔹يكی از ويژگى هاى اين است كه برخی از مطالب آن بارها شده است. مانند «اصحاب الايكة» كه چند بار در «قرآن» مطرح شده است؛ اما چرا «اصحاب الايكة» در «قرآن» تكرار شده، و در چهار سوره مختلف مطرح گرديده است؟ چرا تاريخ برخى از پيامبران مانند حضرات ، ، و (عليهم السلام) در آيات مختلف قرآن مجيد تكرار شده است؟ فلسفه اين تكرار چيست؟ 🔹جواب: علما و مفسّران به اين سؤال، دو جواب داده اند: جواب اوّل اينكه: « درس هاى‌ عبرت‌ انگيزِ متعدّد و فراوانى دارد» و از زاويه هاى مختلف به آن نگريسته و ما را به آن درس ها رهنمون مى شود. به عنوان مثال، گاه از اين زاويه به داستان (عليه السلام) نگاه مى شود كه چگونه آن حضرت در دامان فرعون پرورش يافت؛ در حالى كه او براى نابودى موسى (عليه السلام) تمام فرزندان پسر بنى اسرائيل را به قتل مى رساند و تنها دختران را زنده نگه مى داشت. 🔹آرى! اگر خداوند اراده كند عليرغم قصد فرعون، قاتل او را در دامان خودش پرورش مى دهد؛ و گاه از اين زاويه به داستان آن حضرت نگاه مى شود كه با جسارت، شجاعت، با دستى خالى و بدون سپاه و لشكر در مقابل فرعونى كه ادعاى خدايى مى كرد و همه چيز در اختيار داشت، قد علم كرد و شجاعانه دعوتش را ابلاغ نمود؛ 🔹و گاه از اين زاويه به داستان آن حضرت نگاه مى شود كه با تكيه بر لطف و عنايت الهى جادوى تمام ساحران مصر را باطل كرد و آنها را وادار به تسليم نمود. بنابراين ، درس هاى مختلفى دارد و «قرآن مجيد» از زواياى مختلفی به آن پرداخته است، و در حقيقت اين امر، تكرارى نيست؛ گرچه در ظاهر تكرار شده است. 🔹جواب دوم اينكه: و اقتضاء مى كند كه تكرار گردد. اينكه در «سوره الرحمن» آيه شريفه «فَبِأَىِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ» تكرار شده، بدان جهت است كه خداوند متعال در اين سوره، «نعمت هاى مختلف مادّى و معنوى» را بيان كرده و پس از ذكر هر نعمتى از انسان سؤال مى كند كه كدام نعمت از نعمت هاى الهى را مى تواند انكار كند؟ نتيجه اينكه ، يا «پرداختن به يك موضوع از زواياى مختلف» است، يا «اهميّت آن موضوع»، سبب تكرار شده است. 📕داستان ياران، مكارم شيرازى، ناصر، ‏مدرسه امام على بن ابى طالب (ع)، ‏چ اول‏، ص ۲۵۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
تبیین
⭕️«کلام نور» 🔸«وَ إِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً ۖ قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا ۖ قَالَ أَعُوذُ بِاللهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ». 🔹«و [ای بنی اسرائیل به یاد آورید] هنگامی را که به قوم خود گفت: « به شما دستور می‌دهد را ذبح کنید؛ [و قطعه‌ای از بدن آن را به مقتولی که قاتل او شناخته نشده بزنید، تا زنده شود و قاتل خویش را معرفی کند؛ و غوغا خاموش گردد]؛ گفتند: «آیا ما را مسخره می‌کنی؟» [موسی] گفت: «به خدا پناه می‌برم از اینکه از جاهلان باشم!». 🔸«قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنَا مَا هِيَ ۚ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَا فَارِضٌ وَ لَا بِكْرٌ عَوَانٌ بَيْنَ ذَٰلِكَ ۖ فَافْعَلُوا مَا تُؤْمَرُونَ». 🔹«گفتند: [پس] از خدای خود بخواه که برای ما روشن کند این چگونه ماده‌گاوی باشد؟ گفت: خداوند می‌فرماید: ماده‌گاوی است که نه پیر و از کار افتاده باشد، و نه بکر و جوان؛ بلکه میان این دو باشد. آنچه به شما دستور داده شده، [هر چه زودتر] انجام دهید». 🔸«قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنَا مَا لَوْنُهَا ۚ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاءُ فَاقِعٌ لَوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ». 🔹گفتند: از پروردگار خود بخواه که برای ما روشن سازد رنگ آن چگونه باشد؟ گفت: خداوند می‌گوید: گاوی باشد زرد یکدست، که رنگ آن، بینندگان را شاد و مسرور سازد». 🔸«قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَ إِنَّا إِنْ شَاءَ اللهُ لَمُهْتَدُونَ». 🔹«گفتند: از پروردگارت بخواه برای ما بیان کند که [نهایتاً آن گاو] چه گاوی است؟ زیرا این گاو بر ما مُبهم و مُشتبه شده، و اگر خدا بخواهد [به شناخت آن] هدایت خواهیم شد». 🔸«قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَ لَا تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لَا شِيَةَ فِيهَا ۚ قَالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ ۚ فَذَبَحُوهَا وَ مَا كَادُوا يَفْعَلُونَ». 🔹«گفت: می‌فرماید: گاوی باشد که نه برای شخم زدن رام شده، و نه برای زراعت آبکشی کند؛ از هر عیبی برکنار باشد، و حتی هیچ‌گونه رنگ دیگری در آن نباشد؛ گفتند: الان حق مطلب را آوردی! سپس [چنان گاوی را پیدا کردند و] آن را سر بریدند؛ ولی مایل نبودند این کار را انجام دهند». 🔸«وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا ۖ وَاللهُ مُخْرِجٌ مَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ». 🔹«و [به یاد آورید] هنگامی را که فردی را به قتل رساندید؛ سپس درباره [قاتل] او به نزاع پرداختید؛ و خداوند آنچه را مخفی می‌داشتید، آشکار می‌سازد». 🔸«فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا ۚ كَذَٰلِكَ يُحْيِي اللهُ الْمَوْتَىٰ وَ يُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ». 🔹«سپس گفتیم: قسمتی از گاو را به مقتول بزنید! [تا زنده شود، و قاتل را معرفی کند]؛ این‌گونه را زنده می‌کند، و خود را به شما نشان می‌دهد؛ شاید اندیشه کنید!» 🔸«ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً ۚ وَ إِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ ۚ وَ إِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ ۚ وَ إِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللهِ ۗ وَ مَا اللهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ». 🔹«سپس دل های شما بعد از این واقعه سخت شد، همچون سنگ، یا سخت‌تر! چرا که پاره‌ای از سنگ‌ها می‌شکافد، و از آن نهرها جاری می‌شود؛ و پاره‌ای از آنها شکاف برمی‌دارد، و آب از آن تراوش می‌کند؛ و پاره‌ای از خوف خدا [از فراز کوه] به زیر می‌افتد؛ [اما دل های شما، نه از خوف خدا می‌تپد، و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انسانی است!] و از اعمال شما غافل نیست». 📕قرآن کریم، سوره مبارکه بقره، آیات شريفه ۶۷ تا ۷۴ @tabyinchannel
⭕️«کلام نور» 🔸«وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَ قَفَّيْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ ۖ وَ آتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَ أَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ ۗ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَىٰ أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَ فَرِيقًا تَقْتُلُونَ». 🔹«ما به کتاب (تورات) دادیم؛ و بعد از او، پیامبرانی دنبال هم فرستادیم؛ و به دلایل روشن دادیم؛ و او را به وسیله روح القدس تأیید کردیم. آیا چنین نیست که هر زمان، پیامبری چیزی بر خلاف شما آورد، در برابر او کردید (و از ایمان آوردن به او خودداری نمودید)؛ پس عده‌ای را کرده، و جمعی را به رساندید؟!». 🔸«وَ قَالُوا قُلُوبُنَا غُلْفٌ ۚ بَلْ لَعَنَهُمُ اللهُ بِكُفْرِهِمْ فَقَلِيلًا مَا يُؤْمِنُونَ». 🔹«و گفتند: دل های ما در غلاف و پوشش است [به این علتْ کلام تو را نمی فهمیم، ولی چنین نیست که می گویند] بلکه خدا به سبب آنان را از رحمتش دور کرده [در نتیجه از پذیرفتن اسلام خودداری می کنند] پس اندکی ایمان می آورند». 📕قرآن کریم، سوره بقره، آیات ۸۷ و ۸۸ @tabyinchannel
⭕️«کلام نور» 🔸«وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلَ اللهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَ يَكْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَهُمْ ۗ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِيَاءَ اللهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ». 🔹«هنگامی که به آنان گویند: به آنچه که خدا [بر پیامبر اسلام] نازل کرده ایمان آورید، گویند: به توراتی که بر خود ما یهودیان نازل شده ایمان می آوریم و به غیر آن در حالی که است و توراتی است که با آنان است، می ورزند. بگو: اگر شما [از روی درستی و راستی به تورات] مؤمن بودید، پس چرا پیش از این را می کشتید؟» 🔸«وَ لَقَدْ جَاءَكُمْ مُوسَىٰ بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظَالِمُونَ». 🔹«و قطعاً برای شما معجزات و آورد، سپس شما پس از [رفتن] او [به کوه طور] گوساله را معبود خود گرفتید، در حالی که [به خود و دلایل آشکار و روشن حق] ستمکار بودید». 📕قرآن کریم، سوره بقره، آیات ۹۱ و ۹۲ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تاريخ چگونه از «امام كاظم» (عليه السلام) و جايگاه ايشان در امت اسلامی ياد کرده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸هفتمین امام شیعه امامیّه، (علیه السّلام) است که مسلمانان، به ویژه شیعیان، او را به دلیل حلم و بردباری‌ اش در برابر معاندان و فرونشاندن غیظ و خشم خویش در مقابل دشمنان، لقب داده‌ اند. شهادت ایشان در بیست و پنجم رجب سال ۱۸۳ در بغداد، در زندان حاکم ستمگر عباسی، ، صورت گرفته است. 🔹سخاوت (علیه السّلام) حتّی شامل کسانی می‌ شد که به آزار و اذیّت او می‌ پرداختند. در این زمینه «ابن خلّکان» از قول «خطیب»، چنین آورده است: «و کان سخیّا کریما و کان یبلغه عن الرّجل أنّه یؤذیه فیبعث الیه بصرّة فیها ألف دینار و کان یصرّ الصّرر ثلاث مائة دینار و اربع مائة دینار و مأتی دینار ثمّ یقسّمها بالمدینة فکانت صرر موسی مثلاً». (او چنان و بود که وقتی به وی اطلاع می‌ دادند فردی در صدد اذیت شماست، کیسه زری که حاوی هزار دینار بود برایش می‌ فرستاد. او همیشه زرها را در کیسه‌ های سیصد و چهار صد و دویست دیناری می‌ گذاشت و میان اهل مدینه تقسیم می‌ کرد و کیسه‌ های زر وی معروف بود). 🔹«ابو الفرج اصفهانی» درباره بخشش آن حضرت به کسانی که به آزار او می‌ پرداختند، روایت مفصلی آورده است که آدمی را به شگفتی وا می‌ دارد. «ذهبی»، رجالی مشهور درباره (علیه السّلام) می‌ نویسد: «و قد کان موسی من أجواد الحکماء و من العبّاد الاتقیاء». ( از سخاوتمندان حکما و از بندگان پرهیزکار خداوند بود). 🔹از جمله خصائص دیگر آن حضرت و وی بود. حضرتش سال‌ های متمادی در به سر برده و در تمام این مدت به عبادت خدا مشغول بود؛ به طوری که بسیاری از زندان بانان او تحت تأثیر قرار گرفته و از نگهداری امام در آن شرایط سخت خودداری می‌ کردند. درباره آن حضرت به «ربیع» گفت: «امّا انّ هذا من رهبان بنی هاشم». (این مرد از راهبان بنی هاشم است). «ربیع» می‌ گوید: «به «هارون» گفتم: پس چرا او را زندانی کرده‌ ای؟» هارون پاسخ داد: «هیهات لابدّ من ذلک». (چاره‌ ای جز این نیست). 🔹«ابن وردی» از مورّخان قرن هفتم، روایت مستندی درباره آن حضرت آورده است. مناسب است این نقل را هم بیفزاییم که (علیه السّلام) سخت به فرزندش (عليه السلام) علاقه‌مند بود. لذا از آن حضرت سؤال شد: «مَا بَلَغَ مِنْ حُبِّکَ لِمُوسَی؟ قَالَ: وَدَدْتُ أَنْ لَیْسَ لِی وَلَدٌ غَیْرُهُ کَیْلَایُشْرِکْهُ فِی حُبِّی اَحَدٌ». (شما چه اندازه را دوست دارید؟ حضرت فرمود: دوست داشتم جز فرزندی نداشتم تا هیچ شریکی در دوستی من نسبت به او وجود نداشت). 🔹به دلیل همین سجایای پاک اخلاقی بود که آن حضرت نزد مردم، محبوبیّت فراوانی داشت و درباره او به کرامات فراوانی قائل بودند. «ابن جوزی» در این زمینه روایتی آورده که «ابن حجر هیتمی» نیز آن را روایت کرده؛ مضمون روایت این است: «شقیق بلخی در سال ۱۴۹ در سفر حج به (علیه السلام) برخورد و چندین بار کوشید مطلبی از آن حضرت بپرسد که هر بار با خواندن آیه‌ای، ما فی الضمیرِ او را بر ملا کرد». منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel