eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
تبیین
⭕️تحلیل زمانه و عصر امام موسی بن جعفر (ع) 🔹این مقطع سی‌وپنج ساله (از ۱۴۸ تا ۱۸۳ هجری) یعنی دوران امامت حضرت ابی‌الحسن (علیهما السّلام) یکی از مهمترین مقاطع زندگینامه‌ی ائمه (علیهم‌ السّلام) است. دو تن مقتدرترین سلاطین بنی عباس - منصور و هارون - و دو تن از جبّارترین آنان - مهدی و هادی - در آن حکومت می‌کردند. 🔹بسی از قیامها و شورشها و شورشگرها در خراسان، در افریقیه، در جزیره‌ی موصل، در دیلمان و جرجان، در شام، در نصیبین، در مصر، در آذربایجان و ارمنستان و در اقطاری دیگر، سرکوب و منقاد گردیده و در ناحیه‌ی شرق و غرب و شمال قلمرو وسیع اسلامی، فتوحات تازه و غنایم و اموال وافر، بر قدرت و استحکام تخت عباسیان افزوده بود. 🔹جریان های فکری و عقیدتی در این دوران، برخی به اوج رسیده و برخی زاده شده و فضای ذهنی را از تعارضات، انباشته و حربه‌ای در دست قدرتمداران و آفتی در هوشیاری اسلامی و سیاسی مردم گشته و میدان را بر عَلَم‌دارانِ صحنه‌ی معارف اصیل اسلامی و صاحبان دعوت علوی، تنگ و دشوار ساخته بود. 🔹شعر و هنر، فقه و حدیث و حتّی زهد و ورع، در خدمت ارباب قدرت درآمده و مکمل ابزار زر و زور آنان گشته بود. در این دوران، دیگر نه مانند اواخر دوران بنی‌امیه و نه همچون ده‌ساله‌ی اول دوران بنی‌عباس و نه شبیه دوران پس از مرگ هارون که در هر یک، حکومت مسلط وقت، به نحوی تهدید می‌شد، تهدیدی جدی دستگاه خلافت را نمی‌لرزاند و خلیفه را از جریان عمیق و مستمر دعوت اهل بیت (علیهم‌ السّلام) غافل نمی‌ ساخت. 🔹در این دوران، تنها چیزی که می‌ توانست مبارزه و حرکت فکری و سیاسی اهل بیت (علیهم‌ السّلام) و یاران صدیق آنان را مجال رشد و استمرار بخشد، تلاش خستگی‌ ناپذیر و جهاد خطیر آن بزرگواران بود و توسل به شیوه‌ی الهی «تقیه». و بدین ترتیب است که عظمت حیرت‌آور و دهشت‌ انگیز جهاد حضرت (علیه‌ و علی‌ ابائه‌ التحیّة والسّلام) آشکار می‌گردد. بیانات مقام معظم رهبری ۶۸/۰۷/۲۶ منبع: وبسایت‌دفترحفظ‌و‌نشرآثارمعظم‌له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گفتار علماء و بزرگان اهل سنت درباره شخصیت «امام موسی کاظم (ع)» چیست؟ (بخش اول) 🔸با مراجعه به کلمات اهل سنت در طول تاریخ پى مى بریم که حضرت (علیه السلام) مورد توجه خاص و احترام ویژه آنان بوده است. در اینجا به نقل برخى از این کلمات مى پردازیم: 1⃣محمد بن ادریس شافعى:  وى مى گوید: «قبر موسى بن جعفر التریّاق المجرّب؛ [۱] قبر موسى بن جعفر (ع) اکسیر تجربه شده اى است). این کلام اشاره به اجابت دعا در کنار قبر حضرت دارد. 2⃣حسن بن ابراهیم، ابوعلى خلال، شیخ حنابله (از علماى قرن سوّم ه.ق): «ما همّنى امر فقصدت قبر موسى بن جعفر فتوسّلت به الاّ سهّل الله تعالى لى ما أحبّ؛ [۲] هیچ امرى بر من دشوار نشد جز آن که قصد قبر (ع) را مى نمودم و به او توسل مى کردم و خداوند متعال آنچه دوست داشتم را براى من تسهیل مى نمود». 3⃣محمّد بن ادریس بن منذر، ابوحاتم رازى (ت: ۲۷۷ ه.ق): او درباره (علیه السلام) مى نویسد: «ثقة صدوق، امام من ائمة المسلمین؛ [۳] او ثقه، صدوق، و امامى از امامان مسلمین است». 4⃣عبدالکریم بن محمّد سمعانى (ت: ۵۶۲ق):  «هو موسى بن جعفر بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب... و مشهده ببغداد مشهور یزار... زرته غیر مرّة مع ابنه محمّد بن الرضا على بن موسى؛ [۴] بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب... مرقد او در بغداد مشهور و محلّ زیارت است... من قبر او و قبر فرزندش محمّد پسر على بن موسى (الرضا) را چندین بار زیارت کردم». 5⃣ابوالفرج عبدالرحمن بن جوزى (ت: ۵۹۷ ه.ق): «کان یدعى العبد الصالح لأجل عبادته واجتهاده و قیامه باللیل و کان کریماً حلیماً، اذا بلغه عن رجل یؤذیه بعث إلیه بمال...؛ [۵] او را به جهت عبادت و کوشش فراوان و قیام در شب، عبد صالح مى خوانند. او مردى کریم و حلیم بود. هر گاه از کسى به او اذیتى مى رسید مالى براى او مى فرستاد...». 6⃣ابن اثیر جزرى (ت: ۶۳۰‌ ه.ق): «و کان یلقّب بالکاظم لأنّه کان یحسن إلى من یسىء إلیه، کان هذا عادته ابداً؛ [۶] او را لقب داده اند؛ زیرا به هر کس که او را اذیت مى کرد احسان مى نمود و این عادت همیشگى او بود». 7⃣محمّد بن طلحه شافعى (ت: ۶۵۲ ه.ق): «او امامى بزرگ مقدار، عظیم الشأن، مجتهدى بزرگ، کوشا در اجتهاد، مشهور به عبادت، مواظب بر طاعات و مشهور به کرامات بود. شب را تا به صبح به سجده و قیام بیتوته مى نمود، و روز را به صدقه و روزه ختم مى کرد. و به جهت کثرت بردبارى و گذشتش از متجاوزان، او را «کاظم» نامیدند. او انسان بدکار را به احسان خود پاسخ مى داد. و با انسان جنایتکار با عفو برخورد مى کرد. و به جهت کثرت عبادتش، او را عبد صالح نامیدند. و در عراق معروف به باب الحوائج الى الله است؛ زیرا حوائج متوسلین به خدا، به وسیله او برآورده مى شود. کرامت او عقل ها را متحیّر مى کند، و براى او نزد خداوند قدم صدقى است که زائل نشده و زائل نخواهد شد...  و اما مناقب او بسیار است، و اگر چیزى به جز عنایت الهى نسبت به او نباشد، همین منقبت او را بس است...». آن گاه برخى از مناقب آن حضرت را بازگو کرده است. [۷] 8⃣شمس الدین محمّد بن احمد بن عثمان ذهبى (ت: ۷۴۸ ه.ق): «او مردى صالح، عالم، عابد، بخشنده، بردبار و بزرگوار بود». [۸] و در جایى دیگر مى گوید: «او مردى صالح، عالم، عابد و الهى... بود». [۹] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] تحفة العالم، ج ۲، ص ۲۲ [۲] تاریخ بغداد، خطیب بغدادى، ج ۱، ص ۱۲۰، به نقل از او؛ المنتظم ج ۹، ص ۸۹ [۳] الجرح و التعدیل، ج ۸، ص ۱۳۸ [۴] انساب السمعانى، ج ۵، ص ۴۰۵ [۵] صفة الصفوة، ج ۲، ص ۱۸۴، ترجمه رقم ۱۹۱ [۶] الکامل فى التاریخ، ج ۶، ص ۱۴ [۷] مطالب السؤول، ج ۲، ص ۱۲۰ [۸] العبر، ج ۱، ص ۲۲۲ [۹] تاریخ الاسلام، حوادث وفیات ۱۹۰ - ۱۸۱ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۵ش، ص ۱۲۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تاريخ چگونه از «امام كاظم» (عليه السلام) و جايگاه ايشان در امت اسلامی ياد کرده است؟ (بخش اول) 🔹هفتمین امام شیعه امامیّه، (علیه السّلام) است که مسلمانان، به ویژه شیعیان، او را به دلیل حلم و بردباری‌ اش در برابر معاندان و فرونشاندن غیظ و خشم خویش در مقابل دشمنان [۱]، لقب داده‌ اند. تولّد آن حضرت به سال ۱۲۸ - و در منابع اندکی ۱۲۹ - در «ابواء» - که منطقه‌ ای است میان مکه و مدینه - از مادری با نام «حمیده بربریه» [۲] بوده است. ماه تولد در هیچ منبعی نیامده و تنها به سال اکتفا شده است. [۳] شهادت ایشان در بیست و پنجم رجب [۴] سال ۱۸۳ در بغداد، در زندان حاکم ستمگر عباسی، ، صورت گرفته است. برخی روز شهادت را پنجم و برخی ششم ماه رجب دانسته‌ اند. [۵] 🔹 (علیه السّلام) پس از شهادت پدر بزرگوارش در سال ۱۴۸، رهبری شیعیان را بر عهده گرفت و عمر شریف خود را در و گذراند. در میان شخصیّت‌ های علوی موجود در عصر آن حضرت، کسی را توان برابری با وی نبوده، و از نظر و و و سرآمد روزگار خویش به شمار می‌ آمد. «شیخ مفید» درباره آن حضرت می‌ گوید: «کان أبو الحسن موسی (علیه السّلام) أعبد أهل زمانه و أفقههم و أسخاهم کفّاً و أکرمهم نفساً». [۶] ( (علیه السّلام) پرستنده‌ ترین و سخی‌ترین و با شخصیّت‌ ترین اهل زمان خود بود). 🔹«شیخ طبرسی» می‌ نویسد: «کان علیه السّلام أحفظ النّاس لکتاب الله ... و کان النّاس بالمدینة یسمّونه زین المجتهدین». [۷] (آن حضرت حافظ‌ ترین مردم نسبت به کتاب خدا بود ... و مردم مدینه او را زینت کوشندگان در عبادت خدا می‌ نامیدند). «ابن ابی الحدید» درباره آن حضرت چنین می‌ نویسد: «جمع من الفقه و الدّین و النّسک و الحلم و الصّبر». [۸] (، ، و و ، همه در آن حضرت جمع بود). «یعقوبی»، مورّخ شهیر، درباره وی می‌ نویسد: «و کان موسی بن جعفر من أشدّ النّاس عبادة». [۹] ( (علیه السّلام) عابدترین مردم زمان خود بوده است). 🔹در «شذرات الذّهب» آمده است: «کان صالحاً عابداً جواداً حلیماً کبیر القدر». (آن حضرت از ، ، و بود و شخصیّتی بس بزرگ داشت). همانجا از قول «ابو حاتم» نقل می‌ کند که گفت: «ثقة امام من أئمّة المسلمین». [۱۰] (آن حضرت مورد وثوق و از ائمه مسلمین است). «یافعی» می‌ گوید: «کان صالحاً عابداً جواداً حلیماً و کان سخیّاً». [۱۱] «یحیی بن حسن بن جعفر»، نسب‌ شناس مشهور، درباره آن حضرت چنین نوشته است: «کان موسی بن جعفر یدعی العبد الصّالح من عبادته و اجتهاده». [۱۲] ( (علیه السّلام) به علت عبادت و اجتهادش، عبد صالح خوانده می‌ شد). 🔹این جملات، نمونه‌ هایی است از آنچه مورّخان و محدّثان و ، آن حضرت را با آن توصیف کرده‌ اند. «استاد عطاردی» جملات زیادی از این قبیل را در کتاب گران‌بهای خود «مسند الامام الکاظم (عليه السلام)» فراهم آورده است: «آنچه از سجایای امام، بیش از همه قابل توجه بوده، و آن حضرت است که ضرب المثل بوده است». «ابن عنبه» در این باره می‌ نویسد: «و فی کمّه صرر من الدّراهم فیعطی من لقیه و من ارد برّه و کان یضرب المثل بصرّة موسی». [۱۳] (همواره نزد او کیسه‌ هایی از زر بود و به هر کسی که می‌ رسید و یا به هر کسی که به احسان آن حضرت چشم داشت، از آنها می‌ بخشید، به طوری که کیسه‌ های زر او ضرب المثل شده بود). ... منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تاريخ چگونه از «امام كاظم» (عليه السلام) و جايگاه ايشان در امت اسلامی ياد کرده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸هفتمین امام شیعه امامیّه، (علیه السّلام) است که مسلمانان، به ویژه شیعیان، او را به دلیل حلم و بردباری‌ اش در برابر معاندان و فرونشاندن غیظ و خشم خویش در مقابل دشمنان، لقب داده‌ اند. شهادت ایشان در بیست و پنجم رجب سال ۱۸۳ در بغداد، در زندان حاکم ستمگر عباسی، ، صورت گرفته است. 🔹سخاوت (علیه السّلام) حتّی شامل کسانی می‌ شد که به آزار و اذیّت او می‌ پرداختند. در این زمینه «ابن خلّکان» از قول «خطیب»، چنین آورده است: «و کان سخیّا کریما و کان یبلغه عن الرّجل أنّه یؤذیه فیبعث الیه بصرّة فیها ألف دینار و کان یصرّ الصّرر ثلاث مائة دینار و اربع مائة دینار و مأتی دینار ثمّ یقسّمها بالمدینة فکانت صرر موسی مثلاً». (او چنان و بود که وقتی به وی اطلاع می‌ دادند فردی در صدد اذیت شماست، کیسه زری که حاوی هزار دینار بود برایش می‌ فرستاد. او همیشه زرها را در کیسه‌ های سیصد و چهار صد و دویست دیناری می‌ گذاشت و میان اهل مدینه تقسیم می‌ کرد و کیسه‌ های زر وی معروف بود). 🔹«ابو الفرج اصفهانی» درباره بخشش آن حضرت به کسانی که به آزار او می‌ پرداختند، روایت مفصلی آورده است که آدمی را به شگفتی وا می‌ دارد. «ذهبی»، رجالی مشهور درباره (علیه السّلام) می‌ نویسد: «و قد کان موسی من أجواد الحکماء و من العبّاد الاتقیاء». ( از سخاوتمندان حکما و از بندگان پرهیزکار خداوند بود). 🔹از جمله خصائص دیگر آن حضرت و وی بود. حضرتش سال‌ های متمادی در به سر برده و در تمام این مدت به عبادت خدا مشغول بود؛ به طوری که بسیاری از زندان بانان او تحت تأثیر قرار گرفته و از نگهداری امام در آن شرایط سخت خودداری می‌ کردند. درباره آن حضرت به «ربیع» گفت: «امّا انّ هذا من رهبان بنی هاشم». (این مرد از راهبان بنی هاشم است). «ربیع» می‌ گوید: «به «هارون» گفتم: پس چرا او را زندانی کرده‌ ای؟» هارون پاسخ داد: «هیهات لابدّ من ذلک». (چاره‌ ای جز این نیست). 🔹«ابن وردی» از مورّخان قرن هفتم، روایت مستندی درباره آن حضرت آورده است. مناسب است این نقل را هم بیفزاییم که (علیه السّلام) سخت به فرزندش (عليه السلام) علاقه‌مند بود. لذا از آن حضرت سؤال شد: «مَا بَلَغَ مِنْ حُبِّکَ لِمُوسَی؟ قَالَ: وَدَدْتُ أَنْ لَیْسَ لِی وَلَدٌ غَیْرُهُ کَیْلَایُشْرِکْهُ فِی حُبِّی اَحَدٌ». (شما چه اندازه را دوست دارید؟ حضرت فرمود: دوست داشتم جز فرزندی نداشتم تا هیچ شریکی در دوستی من نسبت به او وجود نداشت). 🔹به دلیل همین سجایای پاک اخلاقی بود که آن حضرت نزد مردم، محبوبیّت فراوانی داشت و درباره او به کرامات فراوانی قائل بودند. «ابن جوزی» در این زمینه روایتی آورده که «ابن حجر هیتمی» نیز آن را روایت کرده؛ مضمون روایت این است: «شقیق بلخی در سال ۱۴۹ در سفر حج به (علیه السلام) برخورد و چندین بار کوشید مطلبی از آن حضرت بپرسد که هر بار با خواندن آیه‌ای، ما فی الضمیرِ او را بر ملا کرد». منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel