eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
442 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ مشقات فراوان پیامبر اسلام (ص) 🔹 - صلی الله علیه و آله و سلم - تنها فرمود، و در یک محیطی که همه با او بودند، فرمود و های زیاد، های زیاد، های فراوان برد، تا اینکه را به مردم ابلاغ فرمود. کرد مردم را به ؛ دعوت کرد به ؛ آن قدر ایشان تحمل فرمود که گمان ندارم کسی طاقت آن را داشته باشد. بیانات‌ حضرت‌ امام در جمع علمای نجف ۴۴/۰۸/۲۳ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اسرار عجيبِ آفرينشِ انسان در دوران جنينى، تولّد و شيرخوارگى چه هماهنگی و قرابتی با آيات قرآن دارد؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۶۳ درباره اسرار عجيبِ در «دوران جنينى» و سپس «دوران تولّد» و «شيرخوارگى» سخنانی بیان فرموده که با آيات فراوانى از هماهنگ بوده و انسان را به درباره این اسرار فرا می خواند. در «سوره زمر» آیه ۶ مى خوانيم: «يَخْلُقُكُمْ فی بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فی ظُلُماتٍ ثَلَاثٍ ذلِكُمُ اللهُ رَبُّكُم» (او شما را در تان، پيوسته آفرينشى بعد از آفرينش ديگر در ميان تاريكى هاى سه گانه [ظلمت شكم مادر و رَحِم و مشيمه] مى بخشد، اين است خداوند، پروردگار شما). 🔹و در «سوره مؤمنون» آيات ۱۲ تا ۱۴ مى خوانيم: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طين‏ٍ - ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فی قَرارٍ مَكين‏ٍ - ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقين‏َ» (و ما را از عصاره اى از آفريديم، سپس او را اى در قرارگاه مطمئن [رحم] قرار داديم؛ سپس نطفه را به صورت [خون بسته] و علقه را به صورت [چيزى شبيه گوشت جويده شده] و مضغه را به صورت هايى درآورديم و بر استخوان ها پوشانديم؛ سپس آن را داديم؛ پس بزرگ است خدايى كه بهترين آفرينندگان است). 🔹 (عليه السلام) در كتاب «توحيد مفضّل»، آن را از نشانه هاى بزرگِ و قدرت و ياد فرموده است. در كتاب «توحيد مفضّل» از آن حضرت چنين نقل شده: «تو اى مفضّل، به بينديش كه نخستين مرحله آن، تربيت جنين در عالَم رَحِم است؛ در حالى كه در ميان ظلمت هاى سه گانه (شكم، رَحِم و مشيمه) قرار گرفته؛ در آن جايى كه راهى براى درخواست غذا و دفع آزار و جلب منفعت و دور ساختنِ زيانها از خود ندارد، خداوند خون عادت را [از طريق بند ناف] به سوى او روان ساخته، 🔹و همان گونه كه آب، گياهان را آبيارى مى كند، اين خون نيز جنين را آبيارى و تغذيه مى كند تا خود را بپيمايد و آن قدر قوى و محكم شود كه بتواند در هواى آزاد زندگى كند... و هنگامى كه متولّد مى شود آن خون را به شير تبديل مى كند و به سوى پستان مادرش روان مى سازد، طعم و رنگ آن به كلّى دگرگون مى گردد و به صورتى كه مورد نياز نوزاد است در مى آيد...». سپس امام صادق (عليه السلام) به شرح تكامل نوزاد در مراحل مختلف مى پردازد و شگفتى ها را يكى پس از ديگرى شرح مى دهد. [۱] 🔹البتّه در اين بحثِ فشرده، نمى توان مسائل عجيبى را كه در عصر ما از دوران تكامل يك نطفه در مراحل مختلف كشف شده، بازگو كنيم و آنچه را كه در فيلم هاى مستند لحظه به لحظه منعكس است در اينجا بيان كنيم؛ ولى همين قدر مى گوييم كه هزاران نكته باريك تر از مو در اين بحث نهفته است و به تعبير «قرآن مجيد»: «خَلْقاً مِّنْ بَعْدِ خَلْقٍ»؛ (و و پى در پى) [كه معمار آفرينش در آن ظلمت‌كده رَحِم نقش بر آب مى زند] از عجيب ترين پديده هاى جهان آفرينش است. 🔹مناسب است در اينجا به يك نكته از هزاران نكته اشاره كنيم و آن اينكه در تمام مدّت در درون كيسه اى قرار گرفته كه مملوّ از آب غليظ و لغزنده اى است و جنين در آن شناور است. اين كيسه آب از يك سو دستگاهی ضدّ ضربه است كه حتى اگر مادر، زمين بخورد و يا حركات تند و شديدى داشته باشد آسيبى به نمى رسد؛ 🔹و از سوى ديگر يك وسيله مؤثر تعديل كننده حرارت است و سبب مى شود كه سرما و گرماى برون به آسانى روى جنين تأثير نگذارد. ديگر آنكه شناور بودن جنين در كيسه آب سبب مى شود كه اعضاى او كه بسيار لطيف و آسيب پذيرند بر يكديگر فشار نياورند. همچنين را از امواج صداهاى ناهنجار بر كنار مى دارد و نيز نرمى و لطافتِ پوستِ او را حفظ مى كند و حتى علاوه بر بند ناف در تغذيه او نيز نقش دارد: «فَتَبَارَكَ اللهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ». پی نوشت: [۱] توحيد المفضّل‏، مفضّل بن عمر، داورى‏، بى تا، چ سوم‏، ص ۴۸، (خلق الإنسان و تدبير الجنين في الرحم). 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۶، ص ۳۲۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دیدگاه اسلام در مورد احترام به پدر و مادر چیست؟ (بخش اول) 🔸گرچه عواطف انسانى و مسأله ، به تنهایى براى رعایت در برابر کافى است، ولى از آنجا که حتى در مسائلى که هم عقل در آن استقلال کامل دارد و هم عاطفه آن را به وضوح درمى یابد، سکوت روا نمى دارد، بلکه به عنوان تأکید در اینگونه موارد دستورات لازم را صادر مى کند. در مورد آنقدر تأکید کرده است که در کمتر مسأله اى دیده مى شود. به عنوان نمونه به چند قسمت اشاره مى کنیم: 1⃣در چهار سوره از ، نیکى به ، بلافاصله بعد از مسأله قرار گرفته؛ این هم‌ردیف بودن دو مسأله، بیانگر این است که تا چه حدّ براى و احترام قائل است. در «سوره بقره» آیه ۸۳ مى خوانیم: «لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»؛ و در «سوره نساء» آیه ۳۶: «وَ اعْبُدُوا اللهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»؛ و در «سوره انعام» آیه ۱۵۱ مى فرماید: «أَلاّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»؛ و در «سوره اسراء» آیه ۲۳ نیز، این دو را قرین با هم مى بینیم: «وَ قَضى رَبُّکَ أَلاّ تَعْبُدُوا إِلاّ إِیّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً». 2⃣اهمیت این موضوع تا آن پایه است که هم و هم صریحاً توصیه مى کنند که حتى اگر و باشند رعایت احترام‌شان لازم است. در «سوره لقمان» آیه ۱۵ مى خوانیم: «وَ إِنْ جاهَداکَ عَلى أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوف» (اگر آنها به تو اصرار کنند که مشرک شوى، اطاعتشان مکن، ولى در زندگى دنیا به با آنها معاشرت نما!). 3⃣ در برابر و در قرآن مجید، در ردیف شکرگزارى در برابر قرار داده شده، چنان که مى خوانیم: «أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ». [لقمان، ۱۴] با این که نعمات خداوند بیش از آن اندازه است که قابل احصاء و شماره باشد، و این دلیل بر عمق و وسعت مى باشد. 4⃣، حتى کمترین بى احترامى را در برابر و اجازه نداده است. در حدیثى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانیم: «لَوْ عَلِمَ اللّهُ شَیْئاً هُوَ أَدْنَى مِنْ أُفّ لَنَهى عَنْهُ وَ هُوَ مِنْ أَدْنَى الْعُقُوقِ وَ مِنَ الْعُقُوقِ أَنْ یَنْظُرَ الرَّجُلُ إِلى والِدَیْهِ فَیُحِدَّ النَّظَرَ إِلَیْهِم». [۱] (اگر خداوند چيزى كمتر از (اوه) گفتن سراغ داشت از آن نهى مى كرد: و از كمترين مراتب شدن است. نوعى از عاق شدن اين است كه انسان به و تيز نگاه كند. (خيره شود)). ... پی نوشت: [۱] «جامع السعادات»، جلد ۲، صفحه ۲۵۸ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چ ۲۶، ج ۱۲، ص ۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۱۰۸ «نهج البلاغه» در باب توحید با چه براهینی به «اثبات خداوند» می‌پردازد؟ 🔹 (عليه السلام) در آغاز خطبه ۱۰۸ ، به سراغ حمد و و ذكر جمال و جلال او و براهين ذات مقدّسش مى رود. در عباراتى كوتاه و زيبا و دلنشين، به مهم‌ترين دلايل اشاره مى كند. نخست مى فرمايد: «الْحَمْدُللهِ الْمُتَجَلِّی لِخَلْقِهِ بِخَلْقِهِ» (ستايش مخصوص است كه با خود، بر انسان ها تجلى كرده است!). و اين، در واقع اشاره به است كه در جاى جاى آمده است. 🔹گاه دست انسان را مى گيرد و به مى برد و سيّارات و ثوابت و كهكشان هاى با عظمت را به او نشان مى دهد، و گاه به مى كشاند و ساختمان شگفت انگيز آن را به انسان ارائه مى دهد. گاه عجايب خلقت پرندگان، گاه شگفتى هاى جهانِ حيوانات و جانداران، گاه اسرار آفرينش نباتات، گاه عجايب اعماق درياها. آرى، به وسيله ، را به خلقش نشان داده است و اين، داستان عجيب و طولانى دارد كه هرگز تمام نمى شود. 🔹از يك سو، هر قدر در عظمت بينديشيم، به جايى نمى رسيم و از سويى ديگر، در اسرار خلقت آنها و حاكم بر آنها. از تفسير بالا روشن شد كه خلق در «لِخَلْقِهِ» اشاره به انسان ها است و در «بِخَلْقِهِ» اشاره به تمامى مخلوقات است. يكى خاص، و ديگرى عام است. سپس در ادامه اين سخن، اشاره به مى كند و مى فرمايد: «وَ الظَّاهِرِ لِقُلُوبِهِمْ بِحُجَّتِهِ» ( كه با و دليل خود، بر آشكار شده است!). 🔹چه حجّتى از اين بالاتر كه وقتى به قلب و خود باز مى گردد، بانگ و خداشناسى را از هر گوشه آن مى شنود و به همين دليل، هر قدر در انكار ذات پاكش بكوشند و براى منحرف ساختن بندگان تلاش كنند، هنگامى كه فشارها برچيده شد، و ابرهاى ظلمانى وساوس شيطانى كنار رود، تجلّى مى كند و باز انسان به سوى خدا بر مى گردد. در سومين جمله، اشاره به دليل سومى مى كند كه مى توان آن را نام نهاد. 🔹مى فرمايد: «خَلَقَ الْخَلْقَ مِنْ غَيْرِ رَوِيَّةٍ، إِذْ كَانَتِ الرَّوِيَّاتُ لاَ تَلِيقُ إِلَّا بِذوِی الضَّمَائِرِ، وَ لَيْسَ بِذِی ضَمِيرٍ فِی نَفْسِهِ» ( را بدون نياز به فكر و انديشه آفريد؛ چرا كه مخصوص كسانى است كه داراى روح و ضمير باطن هستند و او چنين نيست!). مى دانيم تمام بازگشت به و برنامه ريزى و نقشه كشى هاى قبلى مى كند و اين تفكّر و برنامه ريزى نيز بازگشت به مخلوقات و مصنوعات جهان آفرينش دارد. 🔹يعنى هر چه مى سازد، و مانندى براى آن در جهان خلقت ديده؛ و گاه اَشكال مخلوقات گوناگون را به هم تركيب مى كند و از آن چيزى درست مى كند؛ صنعت كشتى را از مرغان دريايى، و هواپيما را از خلقت پرندگان، و مراكب ديگر را از مراكب صحرايى آموخته است. بنابراين، اوّلا در نياز به انديشه و تفكّر دارد و ثانياً نياز به و و از موجودات اطراف خويش. 🔹آن كس كه تمام افعالش است، نه انديشه اى لازم دارد و نه الگويى، تنها . امروز ثابت شده است كه تنها در روى كره زمين ميليونها نوع گياه و حيوان و حشره وجود دارد كه هنوز بسيارى از آنها كه در اعماق درياها و يا در قلب جنگلها و يا درون كويرهاى دوردست و يا مناطق قطبى زندگى مى كنند، براى انسان كشف نشده است؛ آفريده هايى با هاى حيرت انگيز و طرز زندگى كاملا متفاوت و ساختمان و تركيب بندى بسيار حساب شده. 🔹تمام اينها، است، و او يكى از دلايل و و است. گذشته از همه اينها، مصنوعات بشرى با گذشت قرنها و استفاده كردن از تجربه هاى ديگران تكامل مى يابد؛ در حالى كه چنين نيست و اگر روند تكاملى داشته باشند، از درون خود آن مخلوق سرچشمه مى گيرد، نه با تجربه جديد. 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۴، ص ۵۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دیدگاه اهل بیت (علیهم السلام) نسبت به فطری بودن «توحید» چیست؟ 🔹در احادیث اسلامى درباره بودن معرفة الله و ، بحث هاى قابل ملاحظه اى وارد شده است، که در بعضى تأکید بر ، و در بعضى تحت عنوان معرفت و در بعضى دیگر و بالاخره در بعضى نیز تحت عنوان آمده است. در حدیث معتبرى که محدث بزرگوار «کلینى» در «اصول کافى» آورده، از «هشام بن سالم» چنین نقل مى کند: «از (علیه السلام) پرسیدم: منظور از «فِطْرَتَ اللهِ الَّتى فَطَرَ الناسَ عَلَیها» [۱] چیست؟ فرمود: منظور، است. [۲] 🔹و نیز در همان کتاب «کافى» از یکى دیگر از یاران امام صادق (علیه السلام) نقل شده که وقتى از (عليه السلام)، تفسیر آیه را مطالبه کرد، امام فرمود: «هِىَ الإِسْلامُ». [۳] در حدیث مشابهى از (علیه السلام) مى خوانیم که در پاسخ «زراره» یکى از یاران دانشمندش، که از تفسیر آیه سؤال کرده بود، فرمود: «فَطَرَهُمْ عَلَى الْمَعْرِفَةِ بِه» [۴] (خداوند آنها را بر معرفت و خود قرار داد). 🔹حدیث معروف «کُلُّ مَوْلُود یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ حَتّى لَیَکُونُ أبْوَاهُ هُما اللَّذان یُهَوِّدانِهِ وَ یُنَصِّرانِهِ» که از پیامبر گرامى اسلام (صلى الله علیه و آله) نقل شده، نیز نشان مى دهد هر بر و دین خالى از شرک متولد مى شود، و معتقد است، «یهودیت» و «نصرانیت» انحرافی، از طریق پدر و مادر به آنها القاء مى شود. [۵] و بالاخره، در حدیثى که آن نیز در اصول کافى از (علیه السلام) نقل شده است در تفسیر همین آیه، مى خوانیم: «قالَ هِىَ الْوِلایَةُ»؛ (فرمود: منظور فطرت و پذیرش رهبرى اولیاى الهى است). [۶] 🔹در خطبه اوّل «نهج البلاغه» نیز از اميرالمؤمنين (علیه السلام) در عبارتى کوتاه و پرمعنى چنین آمده است: «خداوند خود را به سوى انسان ها فرستاد و انبیاى خود را یکى پس از دیگرى مأموریت داد، تا وفاى به را از آن ها مطالبه کنند، و نعمت هاى فراموش شده الهى را به آنها یادآور شوند. از طریق تبلیغ بر آنان نمایند، و گنجینه هاى اندیشه ها را براى آنها فاش سازند». طبق روایات فوق، نه تنها که مجموع به صورت فشرده، در درون نهاده شده است، از توحید گرفته تا رهبرى پیشوایان الهى و جانشینان راستین پیامبر (صلى الله علیه و آله) و حتى فروع احکام. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره روم، آیه۳۰‌. [۲] اصول كافى، ج۲، ص۱۲، باب فطرة الخلق على التوحيد. [۳] همان مدرک. [۴] همان مدرک. [۵] تفسير جوامع الجامع، مرحوم طبرسى، ذيل آيات ۳۰ تا ۳۷ سوره روم. [۶] تفسير« نور الثقلين»، ج۴، ص۱۸۲ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازی، دار الکتب الإسلامیه، چ ۲۵، ج ۱۶، ص ۴۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه تعصّبات نژادى یهود مانع ایمان به پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) گردید؟ 🔹خداى متعال در آیات ۹۱ - ۹۳ «سوره بقره» به یکى از جنبه هاى تعصبات نژادى که در دنیا به آن معروفند اشاره کرده، چنین می فرماید: «وَ إِذا قیلَ لَهُمْ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ اللهُ قالُوا نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَیْنا وَ یَکْفُرُونَ بِما وَرائَهُ». (هنگامى که به آنها گفته شود: به آنچه خداوند نازل فرموده بیاورید، مى گویند: ما به چیزى ایمان مى آوریم که بر خود ما نازل شده باشد (نه بر اقوام دیگر) و به غیر آن کافر مى شوند). آنها نه به ایمان آوردند و نه به ، بلکه تنها و را در نظر مى گرفتند؛ (در حالى که این حق است و منطبق بر نشانه ها و علامت هایی است که در کتاب خویش خوانده بودند). «...وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما مَعَهُمْ...». 🔹پس از آن پرده از روى آنان بر داشته مى فرماید: اگر بهانه عدم ایمان شما این است که محمّد (صلى الله علیه و آله) از شما نیست (پس چرا به خودتان در گذشته ایمان نیاوردید؟ پس چرا آنها را کشتید اگر راست مى گوئید و ایمان دارید)؟!؛ «قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِیاءَ اللهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ». اگر به راستى آنها به ایمان داشتند، توراتى که را گناه بزرگى مى شمرد، نمى بایست بزرگ خدا را به قتل برسانند. از این گذشته، اصولاً این سخن که ما تنها به دستوراتى ایمان مى آوریم که بر ما نازل شده باشد، از اصول توحید و مبارزه با شرک است، این یک نوع و خود پرستى است، چه در شکل شخصى باشد، یا در شکل نژادى. آمده است که این گونه خوهاى زشت را از وجود انسان ریشه کن سازد، تا انسان ها دستورات خدا را فقط به خاطر این که از ناحیه خدا است بپذیرند. 🔹به عبارت دیگر اگر پذیرش دستورات الهى مشروط به این باشد که بر خود ما نازل گردد، این در حقیقت است، نه ایمان، و است، نه اسلام؛ و قبول چنین دستوراتى هرگز دلیل ایمان نخواهد بود. جالب این که: در آیه فوق مى فرماید: «هنگامى که به آنها گفته شود به آنچه خدا نازل کرده ایمان بیاورید...» که در این عبارت، نه محمّد (صلى الله علیه و آله) مطرح است، نه موسى و نه عیسى (علیهما السلام) بلکه صرفاً «ما أَنْزَلَ الله». براى روشن تر ساختن دروغ و ، در آیه بعد، سند دیگرى را بر ضد آنها افشا مى کند و مى فرماید: «وَ لَقَدْ جاءَکُمْ مُوسى بِالْبَیِّناتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ». ( آن همه معجزات و دلائل روشن را براى شما آورد، ولى شما بعد از آن را انتخاب کردید و با این کار ظالم و ستمگر بودید)!. 🔹اگر شما راست مى گویید و به پیامبر خودتان ایمان دارید، پس دلیل بعد از آن همه دلائل روشن توحیدى چه بود؟ این چه ایمانى است که به محض غیبت (علیه السلام) و رفتنش به کوه طور از دل هاى شما پرواز مى کند و جاى آن، و گوساله جاى توحید را مى گیرد؟ آرى شما با این کارتان هم به خود ستم کردید و هم به جامعه خود و نسل هاى آینده تان. در سومین آیه مورد بحث، سند دیگرى بر بطلان این ادعاى آنها ذکر کرده مسأله را به میان مى کشد، مى فرماید: «وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَکُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّة وَ اسْمَعُوا قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَیْنا». (ما از شما گرفتیم و کوه طور را بالاى سرتان قرار دادیم و به شما گفتیم، دستوراتى را که مى دهیم محکم بگیرید و درست بشنوید؛ اما آنها گفتند شنیدیم و مخالفت کردیم). 🔹«وَ أُشْرِبُوا فی قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِکُفْرِهِمْ». (آرى دل هاى آنها به خاطر کفرشان با محبت گوساله آبیارى شده بود)!. آرى، و که نمونه آن عشق به گوساله طلایی سامرى بود در تار و پود قلبشان نفوذ کرد، و در سراسر وجودشان ریشه دواند، و به همین دلیل، خدا را فراموش کردند. شگفتا! این چگونه ایمانى است که هم، با کشتن پیامبران خدا مى سازد، هم گوساله پرستى را اجازه مى دهد، و هم میثاق هاى محکم الهى را به دست فراموشى مى سپرد؟! آرى (اگر شما مؤمنید ایمانتان بد دستوراتى به شما مى دهد)؛ «قُلْ بِئْسَما یَأْمُرُکُمْ بِهِ إیمانُکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ». 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چاپ پنجاه و پنجم، ج ۱، ص ۴۰۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️انقلاب مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) از چه خاستگاه دینی نشأت گرفت؟ به عبارتی این انقلاب مشروعیّت خود را از چه مبانی و قواعد دینی می گیرد؟ (بخش اول) 🔸 بر مبانی و اصول خاصی استوار است که آن را از سایر می کند، برای آشنایی بیشتر با این ، به طور اختصار به تعدادی از اصول و مبانی آن اشاره می شود: 1⃣نفی حاکمیت غیر خدا 🔹براساس ، بر این عقیده است که از آن است: «إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِله». [انعام، ۵۷] بر پایه این عقیده باید مبتنی بر باشد. در حالی که رژیم شاهنشاهی قبل از انقلاب، سعی در سازی و کردن جامعه و قوانین داشت، و در این راستا اقدامات متنوعی انجام داد، که یکی از آنها ارائه لایحه‌ انجمن های‌ ایالتی‌ و ولایتی بود. 🔹این اتفاق با عقیده حاکمیت منافات داشت. برای اصلاح آن اقدامات مختلفی کردند که فایده نداشت؛ لذا کار به و تغییر حکومت کشید تا بر اساس تصویب و اجرا شود. مؤلّف کتاب ریشه های انقلاب اسلامی درباره لایحه ایالتی ولایتی چنین می نویسد: «در تيرماه ۱۳۴۱ ش، امير اسدالله پس از دكتر امينی، به نخست‌ وزيری رسيد. ، لايحه انجمن‌ های ايالتی و ولايتی را به كابينه برد و به تصويب رساند. 🔹در متن تصويب‌نامه اين طرح،‌ قيد از جمله شرايطِ انتخاب‌ كنندگان و انتخاب ‌شوندگان حذف شده بود. همچنين منتخبانِ مردم در نيز تغيير يافته بود. به اين ترتيب نمايندگان موظف شده بودند به جای سوگند به ، به كتاب آسمانی قسم ياد... پس از تصويب لایحه مزبور، رسانه‌ های جمعی متن آن را قرائت كردند و تبليغات گسترده‌ ای در اين باره به راه افتاد. 🔹 (ره) اولين كسى بود كه به رغم ظاهر موجّه و فريبنده اين مصوبه، خطرناكِ نهفته در آن را دريافت. ايشان با شناختی كه از بانيان و طراحانِ اصلی اين‌گونه مصوبات داشت، می دانست و اين طرح‌ ها در و ديگر كشورهای اسلامی مقدمه‌ای برای از ميان برداشتن نام و استقرار و دين‌ ستيز است». [۱] 🔹بنابراین یکی از مبانی مهم و ایجاد نظام جمهوری اسلامی ایران، عقیده در حاکمیت و پیاده سازی بوده است. ... پی نوشت: [۱] انقلاب اسلامی و ريشه‌ های آن، مصباح يزدى، محمدتقى، تدوين و نگارش: شبان‌نيا، قاسم، ناشر: انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى، ۱۳۹۵ش، چ نهم، ص ۲۴۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) برکات بعثت پیامبر (ص) را چگونه بیان میفرماید؟ 🔹 (ع) در بخشی از خطبه اول «نهج البلاغه»، اشاره به چهار نکته ميفرمايد: نخست، مسأله و بخشى از و آن حضرت و نشانه هاى نبوّت او. دوّم، وضع دنیا در زمان آنحضرت از نظر انحرافات دینى و اعتقادى و نجات آنها از این ، به وسیله نور محمّدى (ص). سوّم، رحلت پیامبر از دار دنیا. چهارم، که از آنحضرت باقى مانده، یعنى . 🔹در قسمت اوّل ميفرمايد: «اِلى اَنْ بَعَثَ اللهُ سُبْحانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لاِنْجازِ عِدَتِهِ وَ اِتْمامِ نُبُوَّتِهِ»؛ (قرنها گذشت و روزگاران سپری شد] تا اینکه خداوند سبحان، رسول الله صلی الله علیه و آله را براى وفاى به عهد خود و کامل کردن نبوّتش برانگیخت و کرد». سپس اشاره به بخشى از آنحضرت کرده، ميفرمايد: «مَاْخُوذاً عَلَى الْنَبییّنَ میثاقُهُ»؛ (این درحالى بود، که از همه پیمان درباره او گرفته شده بود [که به او ایمان بیاورند و بشارت ظهورش را به پیروان خویش بدهند]). 🔹«مَشْهُورَةً سِماتُهُ، کَریماً میلادُهُ»؛ (در حالیکه نشانه هایش مشهور و پسندیده بود). این تعبیر ممکن است اشاره به کرامت و عظمت پدر و مادر و اجداد او باشد و یا برکاتى که او براى جهانیان فراهم گشت، چه اینکه مطابق نقل تواریخ، همزمان با تولّد آنحضرت در خانه کعبه فرو ریختند، خاموش شد، که مورد پرستش گروهى بود خشکید، و قسمتى از درهم شکست و فروریخت و همه اینها بیانگر آغاز عصرجدیدى در مسیر و مبارزه با بود. 🔹سپس مى افزاید: «وَ اَهْلُ الاَرْضِ یَومَئِذ مِلَل مُتَفَرِّقَة وَ اَهْواء مَنْتَشِرَة وَ طَرائِقُ مُتَشَتِّت»؛ (در آنروز زمین، داراى مذاهب پراکنده و افکار و خواسته هاى ضدّ و نقیض و راهها و عقاید پراکنده بودند). «بَیْنَ مُشَبِّه للهِ بِخَلْقِهِ اَوْ مُلْحِد فِى اسْمِهِ اَوْ مُشیر اِلى غَیْرِهِ»؛ (گروهى خدا را به مخلوقاتش تشبیه میکردند و گروهى نام او را بر بتها مینهادند یا به غیر او اشاره و دعوت میکردند). از مادّه «لحد» بر وزن مَهْد به معناى حفره اى است که در یک طرف قرار گرفته است، و به همین جهت به حفره اى که در یک جانب قرار گرفته است لحد میگویند، 🔹سپس به هرکارى که از حدّ وسط منحرف بسوى افراط و تفریط شده، گفته میشود، و و را نیز به همین جهت میگویند، و منظور از جمله بالا «مُلْحِد فِى اسْمِهِ» همان است که دربالا اشاره شد که نام خدا را بر بتها مى نهادند؛ مثلا به یکى از بتها اللات و به دیگرى العزّى و به سوّمى منات میگفتند که به ترتیب از الله و العزیز و المنّان منشتق شده است، و یا اینکه منظور آنست که صفاتى براى خدا همچون صفات مخلوقات قائل میشدند و اسم او را دقیقاً بر مسمّى تطبیق نمیکردند. جمع میان هر دو تفسیر نیز ممکن است. سپس مى افزاید: «پس خداوند آنها را بوسیله آنحضرت از رهایى بخشید و با ، آنان را از نجات داد». 🔹بعد به فراز دیگرى از این بحث پرداخته، ميفرمايد: «سپس خداوند سبحان لقاى خویش را براى (ص) انتخاب کرد، و آنچه را نزد خود داشت براى او پسندید، و او را با رحلت و انتقال از دار دنیا به سراى آخرت، گرامى داشت و از گرفتارى در چنگال مشکلات نجات بخشید»؛ «آرى در نهایت احترام او را قبض روح کرد، درود خدا بر او و آلش باد»؛ «او هم آنچه را انبیاى پیشین براى امّت خود به یادگار گذارده بودند در میان شما به جاى نهاد»، «زیرا آنها هرگز امّت خود را بى سرپرست و بى آنکه راه روشنى در پیش پایشان بنهند و پرچمى برافراشته، نزد آنها بگذارند رها نمیکردند!». 🔹بدیهى است منظور امام(ع) از تعبیر بالا همان چیزیست که در آمده است که طبق این روایت متواتر، (ص) فرمود: «من از میان شما میروم و دو چیز پرارزش در میان شما به یادگار میگذارم: و که اگر به این دو جویید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو ازیکدیگر جدا نمیشوند تا در کنار نزد من آیند». به هرحال دلسوزى نسبت به منحصر به حال حیاتشان نبوده است و بدون شک، نگران آینده آنها نیز بوده اند، بیش از آنچه پدر به هنگام وفات، نگران فرزندان خردسال خویش است؛ به همین دلیل نمیتوان باور کرد که آنها را بدون و سرپرست و ، رها سازند و زحمات یک عمر خویش را براى هدایت آنان بر باد دهد.  📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، ناصر مكارم شيرازى، دارالكتب الاسلاميه‏، ۱۳۸۷ش‏ ج۱ ص۲۲۸ منبع:وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اهداف رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله) در کلام امام علی (علیه السلام) چگونه بیان شده است؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه دوم بعد از تحکیم پایه هاى شهادت به توحید و یگانگى خدا، به سراغ دوّمین و مهمترین اصل بعد از توحید یعنى شهادت به مى رود و مى فرماید: «وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ». (من گواهى مى دهم که و اوست). آرى پیش از آن که (صلی الله علیه و آله) باشد، او بود، و تا بنده خاص نباشد به نمى رسد؛ ضمناً به ، پاسخى است به آنها که رسولان خدا را تا سرحدّ الوهیت بالا مى بردند و بزرگترین افتخار آنان را که عبودیتشان بود از آنها مى گرفتند. 🔹سپس رسالت و (صلی الله علیه و آله) را این چنین توصیف مى کند، مى فرماید: «اَرْسَلَهُ بِالدّینِ الْمَشْهُورِ وَ الْعَلَمِ الْمَأثُورِ وَ الْکِتابِ الْمَسطُورِ، وَالنُّورِ السّاطِعِ وَ الضِّیاءِ اللامِعِ، وَ الاَمْرِ الصّادِعِ». (او را با دین و و نشانه روشن و نوشته شده و و روشنایى تابنده و امر و و بى پرده فرستاد). در این که این تعبیرات ششگانه عمیق و پرمحتوا اشاره به چه امورى است تفسیر هاى گوناگونى وجود دارد. 🔹نخست این که «دین مشهور» اشاره به و «علم مأثور» اشاره به و «کتاب مسطور» اشاره به و «نور ساطع» اشاره به و «ضیاء لامع» اشاره به و «امر صادع» (به قرینه آیه فَاصْدَعْ بِما تُؤمَرُ) [۱] اشاره به و اظهار بدون پرده در برابر و است. این احتمال نیز وجود دارد که «نور ساطع» و «ضیاء لامع» توضیحات بیشترى درباره قرآن مجید باشد چرا که قرآن مایه روشنایى افکار و جوامع انسانى است. 🔹سپس به هدف نهایى (صلى الله علیه و آله) و آوردن و و قوانین و مى پردازد و مى فرماید: هدف از این بعثت و تجهیزات همراه پیامبر، چند چیز بود. هدف این بود که: «اِزاحَةً لِلشُّبُهاتِ، وَ احْتِجاجاً بِالْبَیِّناتِ، وَ تَحْذیراً بِالآیاتِ وَ تَخْویفاً بِالمَثُلاتِ». ( را از میان بردارد و با دلایل و استدلال کند و به وسیله مردم را از مخالفت خدا برحذر دارد و از که به دنبال مخالفت دامنگیرشان مى شود بترساند). 🔹در تفسیر این چهار تعبیر نیز مى توان گفت که «اِزاحةً لِلشُّبُهاتِ» اشاره به حقایقى است که در پرتو روشن مى شود و هرگونه شک و را مى زداید و «وَ احْتِجاجاً بِالْبَیِّناتِ» اشاره به است که براى گروهى که استدلالات عقلى، آنان را قانع نمى کند، موجب و ایمان است، 🔹و «تحذیر به آیات» تهدید به و «تخویف به مثلات» تهدید به است همان گونه که در به آن اشاره شده است، مى فرماید: «وَ یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالسَّیِئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَ قَدْ خَلَتْ مَنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ»؛ [۲] (آنها پیش از حسنه و رحمت الهى از تو تقاضاى شتاب در سیئه و مى کنند با این که پیش از آنها ، بر گذشتگان نازل شده است). پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره حجر، آیه ۹۴ [۲] سوره رعد، آیه ۶ 📕پيام امام امير المومنين (ع)، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۷ش، ج ۱، ص ۲۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ارکان انقلاب اسلامی (بخش اول) 🔸نویسندگان بسیاری تاکنون در داخل و خارج از کشور در رابطه با قلم‌فرسایی کرده و مجموعه‌ای گسترده از نوشته‌ها درباره‌ی شکل داده‌اند. اما فاصله‌ی زیاد بسیاری از این مکتوبات با واقعیت و ماهیت و عدم تجانس و حتی وجود تعارض میان خیلی از این آثار، نیاز به معرفی و ارزیابی دقیق ارکان انقلاب اسلامی از خلال و دیدگاه‌های را ضروری می‌سازد.  🔹براى شکل گیرى هر ، یک و دو مورد نیاز است، که بدون حضور و دخالت هر یک از آن‌ها به معنای حقیقی و کامل کلمه شکل نمی‌گیرد، و تحقق خارجی نخواهد یافت. این ، که عناصر موجده‌ی انقلاب هستند، نامیده می‌شوند. این عناصر عبارت‌اند از که همان و مکتبى است که انقلاب بر پایه‌ی آن استوار مى گردد و نیز یکى و دیگرى . 🔹هرگاه این سه عنصر در کنار هم قرار گیرند و جهت‌گیرى یکسان داشته باشند، شکل مى گیرد و واقعیت خارجی می‌یابد. بدیهى است هر چه این بیشتر باشد، سرعت شکل گیرى و پیروزى نیز بیشتر خواهد بود. در ادامه، به بررسی «ارکان‌ عمده‌‌ انقلاب‌ اسلامی» از دیدگاه می‌پردازیم. 💠الف. مکتب اسلام (۱) 🔹 بر پایه‌ی اندیشه و استوار است. تفسیر انسان، تفسیر تاریخ، تحلیل حوادث حال و گذشته و آینده، تفسیر طبیعت، تبیین همه‌ی علایقى که انسان را با دنیاى بیرون از وجود او، یعنى جهان، اشیا و انسان‌ها مرتبط مى کند و نیز فهم و درک آدمى از وجود خود و خلاصه همه‌ی چیزهایى که نظام ارزشى جامعه را مى سازد و آن را بر اداره‌ی مطلوب خود قادر مى سازد، از این ریشه و مایه مى گیرد و منشعب مى شود. [بیانات در مجمع عمومی سازمان ملل، ۶۶/۰۶/۰۳] 🔹نظر به اینکه دو برداشت انحرافى و متضاد از در جامعه وجود داشت، که یکى فهم کوته نظرانه، تعصب آمیز و ، و دیگرى برداشت و تساهل آمیز، برداشت صحیح را با نام معرفى می‌کنند. 🔹مقام معظم رهبرى در این باره مى فرماید: «در ، و ، جایگزین اسلام خرافه و بدعت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام التقاط و جهالت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام دنیاپرستى یا رهبانیت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام تحجّر و غفلت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام بى بندوبارى و بى تفاوتى؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام بى‌حالى و افسردگى؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام تشریفاتى و بى خاصیت؛ اسلام‌ ، جایگزین اسلام بازیچه ی دست قدرت ها و خلاصه (ص) جایگزین اسلام آمریکایى گردید». [بیانات، ۶۹/۰۳/۱۰] 🔹اساسى ترین مبناى جهان‌بینى الهى و اسلامى، به معنى اعتقاد به وجود خدا و قدرت غیبى او و حاکمیت علم، قدرت، عزت، جلال، جمال مطلق، اراده و مشیّت او بر هستى است، [بیانات، ۷۷/۱۰/۲۲] و همه‌ی امور دیگر به نحوى از انحاء به باز مى گردند. یکى از نکات برجسته و قابل توجه در زمینه‌ی این بود که سازنده‌ فرهنگ ملّى شد و به همین جهت، امورى نظیر ، ، پیروى از انسان باتقوا و عادل، بیزارى از ظلم و ظالم، و همبستگى، و... در متن این قرار گرفت و خمیرمایه‌ی حرکت انقلابى مردم شد و را براى مردم به ارمغان آورد. [بیانات، ۶۴/۴/۱۴] ... منبع: پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فضیلت تلاوت «سوره ابراهیم» چیست؟ 🔹از (صلى الله علیه و آله) نقل شده است: «مَن قَرَأَ سُورَةَ ابْراهِیمَ وَ الْحِجْرِ أُعطِىَ مِنَ الْأجْرِ عَشْرُ حَسَنْات بِعَدَدِ مَنْ عَبَدَ الأصْنامَ وَ بِعَدَدِ مَنْ لَمْ یَعْبُدْها» [۱] (کسى که و را بخواند، خداوند به تعداد هر یک از کسانى که بت مى پرستیدند و آنها که بت نمى پرستیدند، ده حسنه به او مى بخشد). 🔹البته پاداش هایى که درباره سوره هاى وارد شده، پاداشى است در برابر خواندن توأم با و سپس . و از آنجا که این سوره و همچنین سوره حجر، بحث از و و شاخه ها و فروع آن به میان آمده، مسلماً توجه و عمل به محتواى آنها، چنان فضیلتى را نیز در بر خواهد داشت، یعنى آدمى را به رنگ خود در مى آورد و شایسته مقام و پاداشى مى کند. پی نوشت: [۱] مجمع‏ البيان، آغاز سوره. 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چ سی و یکم، ج ۱۰، ص ۳۰۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️ولادت پیامبر اکرم، مبدأ برکات و خیرات 🔹ولادت‌ها مختلف است: یک تولدی است که «مبدا خیرات» است، «مبدا برکات» است، «مبدا کوبیدن ظالم» است، «مبدا خاموش شدن آن بتکده‌ها و آتشکده‌ها» است، مثل که گفته شده است که «آتشکده پارس» خاموش شد و کنگره‌های طاق کسری ریخته شد - حالا ریخته شدن و خاموش شدنش با تاریخ، گفته شده - لکن مطالب این است که دو قوه بوده است آن وقت که یکی قوه حکومت جائر بوده است، و یکی هم قوای روحانی آتش‌پرست؛ و به آمدن [این دو قوه شکست‌]؛ مبدا شکست این دو قوه است. 🔹یکی طاق کسری که کنگره‌هایش، کنگره‌های ظالمانه‌اش ریخت. اینکه می‌گویند «انوشیروان عادل» این از اساطیر است! یک مرد ظالم سفاکی بوده است، منتها شاید پیش سلاطین دیگر وقتی گذاشتند، به او گفتند عادل! و الّا کجایش انوشیروانْ عادل بوده است؟! به تولد ، این پایه‌ها، یعنی مبدا ریختن‌ پایه‌های و خاموش شدن آتش های و و [فرو ریخت‌]؛ آن دو قوه‌ای که در آن وقت بوده است، با آمدن ایشان هر دو مبدا شکست، این دو اصل؛ یعنی ، در عالم به واسطه توحید بسط پیدا کرد و ان شاء الله می‌کند. بیانات‌ حضرت‌ امام در جمع ایرانیان مقیم خارج از کشور ۵۷/۰۸/۰۴ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel