eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ تا چه حدّ است؟ 🔷جواب اين سؤال را میتوان با تأمل در آيه ۱۰۸ سوره انبياء به دست آورد. از آنجا كه مهم ترين مظهر رحمت و محكمترين پايه و اساس آن، و جلوه هاى آن است، خداوند چنين میفرماید: «قُلْ إنّما يُوحى اِلىَّ انّما اِلهُكُمْ اِلهٌ واحدٌ؛ به آنها بگو تنها چيزى كه به من وحى میشود اين است كه معبود شما معبود واحدى است».[۱] 💠در واقع در اين آيه ۳ نكته بنيادى مطرح شده است: 🔷نخست اين كه پايه اصلى توحيد است و به راستى هر چه بيشتر بينديشيد وجود اين رابطه نيرومند روشنتر میشود، توحيد در اعتقاد، در عمل، توحيد در كلمه، توحيد در صفوف و توحيد در قانون و در همه چيز. نكته ديگر اينكه به مقتضاى كلمه «انّما» كه دليل به حصر است، تمام دعوت پيامبر اسلام(ص) در اصل توحيد خلاصه میشود؛ مطالعات دقيق نيز نشان میدهد: اصول حتى فروع و احكام نيز، در پايان به باز میگردد و به همين دليل توحيد تنها يك اصل از اصول نيست، بلكه بعنوان است كه دانه هاى يك تسبيح را به هم پيوند میدهد و يا روحى است كه در كالبد دين دميده شده. 🔷و آخرين نكته اينكه مشكل اصلى تمام جوامع و ملل، آلودگى به شرك در اشكال مختلف است زيرا جمله «فَهَل انتُم مُسلِمُونَ؛ آيا تسليم در برابر اين اصل میشويد»، كه در ادامه آيه است میرساند كه مشكل اصلى بيرون آمدن از شرك و مظاهر آن و بالا زدن آستين براى شكستن بتها است، نه فقط بتهاى سنگى و چوبى، كه بتها از هر نوع مخصوصاً طاغوتهاى انسانى.[۲] پي نوشتها ۱. سوره انبياء،آيه۱۰۸ ۲. تفسير نمونه، ج۱۳،ص۵۷۳ منبع:سایت انوار طاها @tabyinchannel
ریشه اصلی اصول تربیت اسلامی 🔷 در اصول تربيتى، آن ريشه اصلى كه بايد آن را آبيارى كرد همان اعتقاد به خداست و در پرتو اعتقاد به خدا، هم بايد احساسات نوع دوستانه را تقويت كرد، هم حس زيبايى را پرورش داد، هم اعتقاد به روح مجرّد و عقل مجرّد و عقل مستقل از بدن را تقويت كرد و هم حتى از حس منفعت جويى انسان استفاده كرد، همان‏طور كه اين كار را در اديان كرده‏اند. 🔶 در اديان مى ‏بينيد كه از حس منفعت جويى بشر و نيز از حس فرار از ضرر او، به نفع اخلاق بشر استفاده شده است‏. 📝 جلد 22 مجموعه آثار ، صفحه 604 @tabyinchannel @daneshgahevelyat
⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️ 🌸 ⭕️ صلی‌الله‌عليه‌وآله (بخش اول) 🔶ماجرای بعثت حضرت پيامبر(ص)، با نقل‏‌های متفاوتی روايت شده است. 🔷چه سخنی رساتر و شيرين‏‌تر از بيان امام هادی(ع) که مي‏فرمايد: «هنگامی که صلی‌الله‏‌عليه‏‌و‏آله تجارت شام را ترک گفت، هر روز به کوه حرا (جبل‌النور) مي‏رفت و از فراز آن به آثار رحمت پروردگار می‌‏نگريست و از آنچه مي‏ديد، به ياد عظمت خدای آفريننده می‌‏افتاد و آن‏گاه با روشنی خاصی به عبادت خداوند مشغول مي‏شد. 🔷چون به چهل‌سالگی رسيد، خداوند، دل او را بهترين، روشن‌‏ترين و خاضع‌‏ترين دل‏ها يافت. در آن لحظه‏ ها، جبرئيل(ع) به سوی او آمد و بازوی او را گرفت و تکان داد و گفت: بخوان. گفت: چه بخوانم؟ جبرئيل گفت: ای محمد! بخوان به نام پروردگارت که آفريد. پس جبرئيل، رسالت خود را به انجام رسانيد و به آسمان‏ها بالا رفت و (ص) نيز از کوه فرود آمد. 🔷در اين هنگام، خداوند، کوه‏ها، صخره‏‌ها و سنگلاخ‌‏ها را به سخن آورد، به گونه‏‌ای که به هر کدام مي‏رسيد، ادای احترام مي‏کردند و مي‏گفتند: السلام عليک يا حبيبَ اللّه‏، السلام عليک يا ولی‌اللّه‏، السلام عليک يا رسولَ اللّه‏». 💠مهم‌ترين پيام بعثت 🔷 ، اصلی‌ترين و مهم‏‌ترين پيام بعثت است. فراگيری اين اصل چنان گسترده است که به نام شناخته مي‏شود. ، اصل توحيد، ساختار کلی همه آيات است و نخستين پيام همه پيامبران پيشين نيز اصل توحيد بوده است: «پيش از تو هيچ پيامبری نفرستاديم، مگر آنکه به وی وحی کرديم که معبودی جز من نيست، پس تنها مرا پرستش کنيد».[انبياء،۲۵] 🔷از سوی ديگر، فقط راه‌‏حلی برای بحران‏های دوران جاهليت نبوده است. توحيد، شعار محض نيست. توحيد يعنی نفرت و دوری و نفی همه طاغوت‏ها. توحيد يعنی تکيه نکردن به هيچ قدرتی جز قدرت و عظمت الله. با اين مفهوم، انسان قرن ۲۱، بيش از هر زمان ديگر به اين اصل حياتی نياز دارد. 🔷بشر امروز، با طاغوت‏ها و بت‏‌های درونی و بيرونی خود، از هرگونه پيشرفت و سعادت واقعی بازمانده است. توحيد يعنی نپذيرفتن هيچ‏گونه بی‌عدالتی. با اين وصف، از شخصی‌‏ترين رفتار انسان، تا قانون‏گذاری برای حکومت جهانی، جايگاه اجرای اصل توحيد است. بدون توحيد و مبارزه با قدرت‏‌های بيگانه، تمدن امروز نه تنها ارزشی ندارد، بلکه سرعت سقوط انسان را چند برابر خواهد کرد. منبع: وبسایت‌مرکزمطالعات وپاسخ‌گویی‌به‌شبهات @tabyinchannel
🌀روز خاتم الانبیاء ، روز توحید است و به همین جهت ◀️روز آزادی_بشر است، ◀️روز رستاخیز جهان انسانی است، ◀️روز عقل و علم است. ☘روز توحید و روز آزادی است ، آری، بدون شک اسلام منادی توحید در جهان است. 🌀فریاد «لا اله الّا اللّه» را، فریاد اینکه جز خدا چیز دیگری شایسته پرستش و عبادت، خضوع و کرنش نیست و بشر جز در پیشگاه حق در پیشگاه هیچ موجودی اعمّ از مجرّد و مادّی نباید خضوع نماید، این فریاد را اسلام بر آورد: تَعالَوْا الی‏ کلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَکمْ أنْ لا نَعْبُدَ إلَّا اللهَ وَ لا نُشْرِک بِهِ شَیئاً وَ لا یتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً ارْباباً مِنْ دونِ اللهِ‏[آل عمران/ 64] 👆این آیه همان آیه‌ای است که رسول اکرم به عنوان بخشنامه به نام سران جهان آن روز فرستاد. 📚امداهای غیبی‌ در زندگی‌ بشر @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️اسلام و سیاست - دیانت و سیاست - دین و سیاست (بخش اول) 💠رابطه بین دین و سیاست در اسلام چیست؟ 🔷تبیین آمیختگی دین و سیاست: مجموعه ای نظام‌مند و منسجم است که با اهداف، مبدأ و مبانی فکری آن هماهنگ است و دارای ساختار خاص سیاسی، فرهنگی، عبادی، اقتصادی و نظامی است؛ اگر تحقق عدالت اجتماعی، احقاق حق، ایجاد بستری مناسب برای رشد و تعالی افراد بشر است، بی تردید است و مسلما بدون ساختار سیاسی نیلی به اهداف مزبور ممکن نیست. از این رو در تعالیم انبیا و متون و منابع اصیل دینی، جایگاه ارزشمندی دارد و منصب امامت امری است که مورد اهتمام شارع بوده و پیامبران برای تحقق آن تلاش کرده اند. اکنون به صورت مختصر به نمونه هایی از عینیت دیانت و سیاست در اسلام اشاره مینماییم: 🔴یکم؛ در بخش اعتقادات 🔷در دل به عنوان زیربنای عقاید و اندیشه های اسلامی، سیاست نهفته بوده و در آیات متعدد قرآن، عبودیت الهی با نفی طواغیت همراه است؛ بسط و سریان توحید در حیات فردی و جمعی و اعتقاد به ربوبیت تکوینی و تشریعی، مستلزم برپایی جامعه‌ای موحدانه و حاکمیت قوانینی است که ناشی از خداوند است «و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الکافرون»[مائده،۴۴] 🔷 نیز دو رکن دیگر عقاید اسلامی است. تأمل در و هدف بعثت آنان، نشان از توجه ایشان به از طواغیت، مفاسد و دارد و بالاخره نیز در حیات اجتماعی و سیاست تأثیر داشته و زمینه شهادت طلبی و و جهاد علیه فساد و طواغیت را فراهم نموده و هدف غایی حرکت اجتماعی و نظام سیاسی را ترسیم می کند.[۱] 🔴دوم؛ در بخش احکام 🔷بررسی مباحث مختلف فقهی حاکی از آن است که در تمامی ابواب فقهی طرح گردیده است. البته جوهره برخی ابواب فقهی کاملا سیاسی است؛ نظیر کتاب جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، قضا و شهادات و حدود و دیات، و به طور کلی حضرت امام معتقد بودند که اگر کتب فقهی را در ۵۰ باب خلاصه کنیم، تنها اندکی از آنها غیر سیاسی هستند.[۲] 🔴 سوم؛ در بخش اخلاق 🔷 با گزاره های اخلاقی دین مبین اسلام ارتباطی تنگاتنگ داشته و مسایل اخلاقی هر دو حوزه فردی و اجتماعی را در بر میگیرد؛ های اجتماعی و سیاسی مستلزم دارا بودن ویژگی ها و صفات بارز اخلاقی است و تأمین توأمان سعادت دنیوی و اخروی جامعه و تنها در گرو که متخلق به صفات رهبران الهی چون پیامبر و امامان معصوم(ع) باشند میسر است. عهدنامه امام علی(ع) به مالک اشتر که مملو از دستورات اخلاقی - سیاسی است نمونه ای از این موضوع است.[نهج البلاغه، نامه ۵۳] و بالاخره این که سیره بزرگان دین اسلام از پیامبران و معصومین(ع) گرفته تا فقهای بزرگوار و همچنین منابع اسلامی (قرآن، روایات و عقل) همگی حاکی از اشتمال دین بر سیاست و آمیختگی این دو است. پی‌نوشت [۱] درآمدی‌برنظام‌سیاسی‌اسلام (محمد جواد نوروزی) ص ۳۶ [۲] مبانی‌اندیشه‌سیاسی‌اسلام (عمید زنجانی) منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
✳ عمل صالح، عملی است در جهت قدرت‌بخشیدن به ولی الهی 🔻 در این آیه‌ی شریفه که برای بیدارشدن صبح می‌خوانند: «قُلْ إِنَّمَآ أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰٓ إِلَيَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَآءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِٓ أَحَدًا»(کهف، ۱۱۰) همه‌جا داریم «عملوا الصالحات» اما این‌جا «عملا صالحا» آمده است؛ یعنی یک ! امام صادق علیه‌السلام فرمود این عملا صالحا، امیرالمومنین و ائمه علیهم‌السلام است. «ولایتهم العمل الصالح»! لقاء الهی در سایه‌ی این ولایت است و یعنی ایمان به این ائمه و کمک به آن‌ها! و هم یعنی دیگران را در ولایت شریک گرداندن! یعنی قرارگرفتن در صف دشمنان ائمه! خیال نکن که بت‌پرستی این است که یک مجسمه را بگذاری و عبادت کنی! خیر! این که شرک نفهم‌ها و جاهل‌هاست! شرک بدتر و بالاتر، این است که کسی در صف دشمنان اهل‌بیت باشد. 🔸 پس عمل صالح در ، عملی است که در جهت قدرت‌بخشیدن به ولی الهی و تحقق اهداف ولایت باشد. 📚 برگرفته از کتاب «دکترین انتظار و مبانی قرآنی آن» 📖 صفحات ۱۲۳ و ۱۲۴ @tabyinchannel @daneshgahevelyat
🌸☄🌸☄🌸☄🌸☄🌸 ☄ ⭕️ويژگی های (عج) (بخش اول) 🔶در اين مقاله نگاهی گذرا به ابعاد و زاوايای گوناگون زندگی اجتماعی در جامعه نبوی (عج) داريم و از آنجا كه اين مساله نقلی، و مستند به خبرهای آسمانی و وحی است (وگرنه بر اساس محاسبات ديگر، آينده بشريت تاريك است) طبعاً با استفاده از آيات و روايات بايد مورد مطالعه قرار گيرد و نگارنده در اين مقاله از همين زاويه، وضع دنيا در عصر امام مهدی(عج) را ترسيم نموده است. 💠از نظر اعتقادی و دينی 🔷 اثری از شرك و كفر و الحاد و زندقه و بت پرستی وجود نخواهد داشت و همانطوری كه بزرگترين دشمن معنويت و عقيده و به ماوراء طبيعت، يعنی مركز ماديت و ماترياليسم، شوروی سابق از هم فرو پاشيد و نابود شد، كل مكتبهای كفر و شرك نابود خواهد شد شعار طنين انداز خواهد شد و جوامع بشری به خدای يگانه ايمان خواهند آورد و تنها او را خواهند پرستيد. بشريت به يمن (عج) گمشده واقعی خويش را خواهد يافت، و به او كه كمال مطلق هستی است عشق خواهد ورزيد و در برابر او كرنش خواهد نمود. 🔷همه يك خدا را می‌پرستند، همه يك كتاب دارند (قرآن) به يك قبله نماز ميگذارند (كعبه)، شعار كل دنيا اذان خواهد بود، شيطان و ايادی او كوبيده ميشوند و رهزنی نخواهند كرد. دوباره زمين مرده به نور ايمان و حيات معنوی و مادی زنده خواهد شد، بتها در هم كوبيده ميشوند، صليب های دروغين شكسته خواهد شد و عيسای مسيح(ع) فرو خواهد آمد و به (عج) اقتدا خواهد نمود و آن روز كوس رسوایی كليسا نواخته خواهد شد. اينك بيان آيات و رواياتی در اين رابطه: «آنگاه كه (آل محمد) قيام كند در جهان كافری نخواهد ماند»[۱] 🔷امام باقر(ع) در تفسير آيه «اعلموا ان الله يحي الارض بعد موتها»[حدید،۱۷] فرمود: منظور از مرگ اهل زمين كفر آنها است، و الكافر ميت[۲] كافر مرده است (هر چند دارای حيات ظاهري و مادی باشد، ولی مرده متحرك است) و يكسر الصليب[۳]؛ در آن زمان صليب ها شكسته ميشود و دروغ هزاران سآله مسحيت تحريف شده برملا ميگردد. 🔷خداوند در شب معراج به رسول اكرم(ص)فرمود: «توسط (عج) شما خاندان زمين را از ياد خودم و تسبيح و تقديس خويش آباد خواهم كرد، همگان مرا تسبيح گفته، (و از عيوب و نقايص تنزيه خواهند كرد) شعار لااله‌الاالله و الله‌اكبر و الحمدلله ورد زبان همگان خواهد شد و به وسيله او زمين را از لوث وجود دشمنانم پاك خواهم گردانيد».[۴] «...لا تبقی فی‌الارض بقعه عبد فيها غير الله الا عبد الله فيها»[۵] بر روی زمين نقطه‌ای نخواهد ماند كه در آن مدتی غير خدا پرستش شده، مگر آنی‌كه خدا در آن پرستش خواهد شد. (بتخانه ها تبديل به مراكز عبادت الله ميشوند) پی‌نوشت‌ها [۱]تفسير نورالثقلين، ج۲ ص۲۷ [۲]همان، ج۵ ص۲۴۲ و بحارالانوار، ج۵۱ ص۵۴ [۳]بحارالانوار، ج۵۱ ص۶۱ [۴]همان، ج۵۱ ص۶۱ [۵]بحارالانوار، ج۵۱ ص۶۶ نویسنده: علی‌محمدی‌خراسانی (مجموعه مقالات(۱) بررسی ابعاد وجودی حضرت مهدی عج)، ص۴۳۳ منبع: وبسایت‌مرکزمطالعات وپاسخگویی‌به‌شبهات @tabyinchannel
شهید علامه : فکر دینی ما باید اصلاح بشود. تفکر ما درباره دین غلط است غلط. به جرأت می گویم از چهارتا مساله فروع آن هم در عبادات چندتایی هم از معاملات از این ها که بگذریم دیگر فکر درستی ما درباره دین نداریم؛ نه در این منبرها و در این خطابه‌ها می گوییم و نه در این کتاب‌ها و روزنامه‌ها و مقاله‌ها می نویسیم و نه فکر می‌کنیم ... ▪ بايد اعتراف كنيم كه به صورت اصلى در مغز و روح ما موجود نيست، بلكه اين فكرْ اغلب در مغزهاى ما به صورت مسخ شده موجود است؛ ما توحيد مسخ شده است، ما نبوت مسخ شده است، و امامت ما مسخ شده است، اعتقاد به ما كم و بيش همين طور. ▪ تمام دستورهاى اصولى اسلام در فكر ما تغيير شكل داده. در دين # هست، هست، هست، هست. تمام اينها بدون استثناء به صورت مسخ شده در ذهن ما موجود است. ▪فكر دينى ما بايد اصلاح بشود. تفكر ما درباره دين غلط است غلط. به جرئت مى گويم از چهارتا مسئله فروع، آنهم در عبادات، چندتايى هم از معاملات، از اينها كه بگذريم ديگر فكر درستى ما درباره دين نداريم؛ نه در اين منبرها و در اين خطابه ها مى گوييم و نه در اين كتابها و روزنامه ها و مقاله ها مى نويسيم و نه فكر مى كنيم. 📗 ده گفتار، شهید @tabyinchannel @daneshgahevelyat
✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨ ✨ ⭕️ضرورت تربیت دینی (بخش سوم) 🔶یکی از بر والدین این است که آن‌ها را با خدا و اهل بیت علیهم السلام و و آشنا سازند. با فطرتی پاک متولد می‌شود و این پدر و مادر هستند که باید فطرت او را در مرحله‌ی عمل و رفتار نیز هدایت کنند و به فعلیت تبدیل نمایند. 💠ایمان به آفریدگار 🔷 ، و عواطف اخلاقی و برای پذیرش تربیت آمادگی دارد؛ بنابراین، از همان ابتدای کودکی باید و توجه به پروردگار در اطراف کودک حاکم باشد تا این حسّ فطری شکوفا گردد. که والدین باید به کودک بیاموزند، این است که خالق و رازقی چون وجود دارد. 🔷تکرار نام خدا و اینکه او ما را آفریده است، و او قدرت بی‌انتها دارد، اندک اندک در ذهن کودک جا می‌گیرد. این که اهل بیت علیهم السلام تأکید می‌کنند، نخستین کلمه‌ای که به کودک می‌آموزند، کلمه باشد، از اهمیت و تقدم آموزش ایمان به خدا را نشان می‌دهد. 🔷اینکار تا آنجا ارزشمند است که عبدالرحمن سلمی به فرزند امام حسین علیه السلام سوره‌ی حمد را آموخت؛ زمانی که کودک در حضور پدر سوره حمد را قرائت کرد؛ امام حسین علیه السلام علاوه بر پول نقد و پارچه‌ای که به او دادند، دهان او را از دُرّ پر کردند؛ اطرافیان از اینکار و این همه بخشش تعجب کردند و از آن حضرت پرسش نمودند؛ 🔷امام حسین علیه السلام در پاسخ فرمودند: کجا این مال با آنچه که آموزگار به فرزند من آموخته است برابری می‌کند. [۱] که از همان اوان کودکی، تربیت می‌شوند، و نیرومند دارند؛ رشید و با شهامت رشد می‌کنند و در مشکلات خود را نمی‌بازند و با تمام گردنه‌های جاده دنیا را به سلامت می‌پیمایند. ... پی‌نوشت [۱] مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۶۴ 📕دوران‌طلایی‌تربیت (محمدعلی‌قاسمی) منبع: وبسایت‌راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ويژگی های دين و شريعت خاتم (بخش دوم) 💠با دقت و تتبع در آثار بزرگان ميتوان در مجموع شش ويژگی را برای استقصا كرد و برشمرد: 3⃣جاودانگی معجزه و تحريف ناپذيری كتاب آسمانی آن؛ نياز به معجزه‌ای هميشگی و ماندگار دارد تا همواره «برهانی» آشكار باشد بر حقانيت آن. به همين دليل معجزه دين آخرين از جنس كتاب انتخاب شده است. [۱] اين امر همچنين غير از اين كه سبب جاودانگی و عدم وقوع تحريف در اين كتاب آسمانی ميشود، مجال آن را نيز فراهم می‌آورد كه با پيشرفت علمی بشر، به تدريج، زوايای ديگرى از اعجاز آن آشكار گردد. [۲]. 4⃣«كامل و جامع بودن»؛ آيين اسلام در مقايسه با شرايع پيشين از دو جهت كاملتر است: (۱) 🔷الف) «از نظر سطح تعليمات»: تعاليم خود را متناسب با ، فهم و آگاهی مخاطبان خود به آنان عرضه ميكرده‌اند؛ به همين دليل هماهنگ با رشد آگاهی و تكامل جامعه بشرى، سطح تعاليم آنان نيز ارتقاء يافته است. به عنوان مثال، كه زيربنايی‌ترين اصل اعتقادی دينی است، درجات و مراتب مختلف دارد. آنچه يك انسان عامی به عنوان خدای يگانه در ذهن خود مجسم ميكند، با آنچه در قلب يك عارف تجلی ميكند، يكی نيست. عرفا نيز در يك درجه نيستند. «اگر ابوذر از آنچه در قلب سلمان ميگذشت آگاهی ميداشت، (بر او گمان شرك می‌برد و) او را می‌كشت» [۳]؛ از اين رو است كه در روايات اسلامى وارد شده: «خداوند چون ميدانست در آخرالزمان افراد متعمق و ژرف‌انديش خواهند آمد، {سوره} قل هو الله احد و آيات نخستين سوره حديد تا آنجا كه ميفرمايد: و هو عليم بذات الصدور را نازل كرد» [۴]؛ با اين وصف و تصوير از را بايد در ، به خصوص آياتی كه در روايت به آنها اشاره شده است، جستجو كرد. 🔷ب) «از نظر جامعيت و همه جانبه نگری»: طرحی است ، و برای تدبير و تنظيم روابط فردی و اجتماعی، و زندگی مادی و معنوی انسان؛ برخلاف كه برنامه‌ای و و متأثر از شرايط خاص زمانی و مكانى بوده‌اند [۵]؛ مثلاً، شريعت حضرت موسی(ع) زمانی ظهور كرد كه بنی اسرائيل، قومی بودند گرفتار دربند بردگی فرعون و محروم از حقوق انسانی خود. به همين دليل در اين دين بيشتر بر جنبه‌های مادی زندگی، همچون كار و تلاش و جنگ و اصلاح معيشت و احساس شخصيت و مطالبه حقوق فردی و اجتماعی تأكيد شده است؛ در حالى كه در آستانه ظهور حضرت عيسی(ع)، همين قوم از مصائبی چون جنگ، ناامنی، اسارت و تبعيد و حكمرانی پادشاهان ستمكار رنج می‌برد. پيشوايان دينی به زراندوزی و دنياطلبی رو كرده بودند و به جای آنكه در مقابل ظلم و ستم فرمانروايان، از توده مردم حمايت كنند، خود با وضع ماليات باری سنگين بر دوش آنان گذارده بودند. اين امر سبب شد در آيين مسيح(ع) به زهد و بی‌رغبتی به دنيا و رعايت حدود خود و حقوق ديگران و محبت و انسان دوستی توجه خاص شود. [۶] حال آن كه همه اين امتيازها را با هم در می‌آميزد و تعادلی در گرايشهای يك سويه يهود و مسيحيت پديد می‌آورد. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] ر.ش به: جعفر سبحانی، الهيات، ج ۲، ص ۲۲۲ و ۲۲۳ و مرتضی مطهری، مقدمه‌ای بر جهان بينی اسلامى، ص ۱۷۹ [۲] ر.ش به: مرتضی مطهری، مقدمه‌ای بر جهان بينی اسلامى، ص ۱۷۹ [۳] شيخ عباس قمی، سفينة البحار، ذيل ماده «ذر» [ج ۱، ص ۴۸۲] به نقل از: مرتضی مطهری، شش مقاله، ص ۸۲ [۴] پيشين به نقل از: كلينى، اصول كافى، ج ۱، ص ۹۱ [۵] مرتضی مطهری، شش مقاله، صص ۸۲-۸۹ (ختم نبوت) [۶] برای مطالعه در زمينه اوضاع اجتماعی قوم بنی اسرائيل در عصر ظهور دين يهود و مسيح، به كتاب تاريخ جامع اديان، نوشته جان بی ناس، ترجمه علی اصغر حكمت، صص ۴۹۰ و ۴۹۱، و ۵۵۱ - ۵۴۹ مراجعه شود. نویسنده: مركز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علميه منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اعتقاد به توحيد از ديدگاه قرآن چه آثار و فوايدی دارد؟ (بخش اول) 🔹اعتقاد به يكى از اصول دين اسلام به شمار می رود، و اين توحيد نه تنها در دين اسلام يك مسأله مهم است، بلكه اين اصل رشته پيوند بين تمام اديان آسمانی است، به طوری كه اولين دعوت انبياء الهی به اين اصل بوده است و تا آخر هم همه دستورات و قوانين دينى، آميخته و مُبتنی بر اين اصل می‌باشد و اينكه اگر كسی اعتقاد به خداوند متعال نداشته باشد، نميتوان او را ديندار يا مسلمان ناميد پس اعتقاد به چنين اصلی نمی تواند بدون آثار باشد، بلكه سرمنشأ تمام خيرات و آثار نيك است. همچنانكه پيامبر گرامی اسلام (ص) هم رستگاری انسان را در گرو اعتقاد به توحيد قرار داده است. «قولوا لا اله الاّ اللهُ تُفلِحوا» (بگوييد خدایی جز پروردگار يگانه نيست تا رستگار شويد). 🔹قبل از بيان آثار توحيد لازم به ذكر است كه «توحيد اقسامی دارد: توحید ذاتی، توحید صفاتی، توحید در خالقیت، توحید استقلالی،  توحید در ربوبیت و توحید در عبادت تقسیم می‌شود». [۱] وقتی بحث از توحيد ميكنيم، منظورمان توحيد در تمام مراتب فوق می باشد. همانطور كه از آيات و روايات بدست می آيد، اعتقاد به دارای آثار فراوانی می باشد كه نمى توان همه آنها را بيان كرد، و به همين خاطر ما تنها به گوشه ای از آن آثار اشاره می كنيم. آثار اعتقاد به توحيد، به آثار فردی، و اجتماعی تقسيم می شوند كه هر يك دارای اقسامی هستند از جمله: 💠ايجاد تعهّد اخلاقی و انسانی در مقابل وظايف و تكاليف 🔹يك خداشناس واقعی، خود را در مقابل قوانين و تكاليف الهی، ملتزم به اطاعت و عمل ميداند؛ چون از آنجايی كه يكى از اقسام توحيد، همان توحيد در اطاعت است، و توحيد در اطاعت يعنى اينكه انسان فقط بايد از خدای يگانه اطاعت كند، و از اطاعت طاغوت و ديگران پرهيز كند، قرآن كريم می فرمايد: «ان اعبُدوا اللهَ واجتَنبوا الطاغوت»؛ يعنى بندگی خدا را بكنيد و از طاغوت پرهيز كنيد. 🔹پس يك موحّد واقعی، هميشه در پی انجام كارهاى نيك است و به دنبال كارهاى بد و خلاف شرع نخواهد رفت؛ زيرا يك انگيزه درونی برای پرهيز از ارتكاب اعمال زشت دارد و آن انگيزه همان اطاعت خدای يگانه است، و او مى داند كه اگر به دنبال انجام اعمال زشت برود، از اطاعت خدا خارج می شود و اطاعت غير خدا را می كند، و اين با توحيد در اطاعت منافات دارد، و اين ايجاد تعهد اخلاقی و انسانی در انسان، يك اثر مثبت اجتماعی هم دارد و آن اين است كه ديگر لازم نيست بر سر چنين افرادی يك نگهبان و يا ناظر بگماری، تا مراقب اعمالشان باشد كه مبادا به دنبال كارهاى زشت بروند؛ چون وجود چنين تعهدی مانع از ارتكاب اعمال زشت می باشد، و وقتی كه افراد يك جامعه دارای چنين خصوصيتی شدند، ديگر كمتر نيازی به پليس و دادگاه پيدا می شود. 💠همت بلند [۲] 🔹اعتقاد به توحيد موجب تعالی همت انسان می شود. زيرا وقتی انسان اعتقاد به توحيد پيدا می كند، خودش را در مقابل منبع همه كمالات و  فيض ها مى بيند و سعی می كند خويشتن را به اين مبدأ نزديكتر كند و كارهاى خودش را فقط به خاطر خشنودی و جلب رضايت پروردگار متعال انجام دهد و در اين راه، سختی ها و مرارتها را به راحتی به جان بخرد، زيرا هدفش بزرگ است؛ لذا با اين  هدف انسان  از «حقير بينی» به طرف «عظيم نگری» پيش می رود. ... پی نوشت؛ [۱] ویکی فقه [۲] باهنر، محمد جواد، سخنی چند درباره خداشناسی، انتشارات اسلامی، ص ۱۰۱ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اعتقاد به توحيد از ديدگاه قرآن چه آثار و فوايدی دارد؟ (بخش دوم و پایانی) 💠نوع دوستی [۱] 🔹يكی ديگر از آثار توحيد، است. وقتی كه يك انسان خداشناس در تمام مراتب توحيد به يگانگی خداوند متعال قائل شد، هيچ وقت خواسته های نفسانی خويش را به انجام وظايف و تكاليف محوله از طرف خدا ترجيح نخواهد داد، و هرگز به دنبال خودپرستی يا تعصبات نژادی و قبيله ای، و يا مال و ثروت و زن و فرزند نخواهد بود، و چنين انسانی ديگر عاقبت كارش به تفاخر و خودنمايى و يا تكبر و شهوت‌پرستی و يا سودجويی شخصی منجر نميشود؛ زيرا هدف اين شخص هميشه تأمين خواسته ها و آرزوهای خويش نيست، بلكه برای آسايش ديگران و خدمت به جامعه اقدام می كند، و حتی گاهی مصلحت مردم را بر نفع شخصی خويش ترجيح ميدهد. 💠آزادگی [۲] 🔹كسی كه خدا را يكتا می داند و ايمان دارد كه او بر همه چيز دانا و توانا است و تمام موجودات مخلوق او هستند، هرگز در برابر ديگران به تملّق و چاپلوسی نمی پردازد، و نيرومندترين قدرت ها و شكوه مندترين ثروتها نمی تواند او را به بندگی و كوچكی و كرنش وا دارد، و تنها در پيشگاه خدای يكتاست كه سر به سجده می گذارد و در برابر اوست كه پيشانی بر خاك می نهد. قرآن كريم می فرمايد: «فالهُكُم الهٌ واحد فَله اَسلِمُوا؛ خدای شما خدایی است يكتا، در برابر او تسليم شويد». [حج، ۳۴] 💠همبستگی و وحدت جميع ملتها 🔹اگر افراد يك جامعه بر اين اعتقاد باشند كه تنها خالق و تنها مدبّر امورات و تنها حاكم و سلطان همه مخلوقات، خدای يگانه است، و فقط اوست كه شايسته اطاعت و بندگی است، و تنها او صاحب سرنوشت انسانهاست، در می يابند كه مبدأ همه يكی است، پس نمی تواند مقصد هم يكی نباشد. همچنانكه قرآن كريم می فرمايد: «إِنَّا لِله وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ؛ [بقرة، ۱۵۶] ما مملوک خداییم و یقیناً به سوی او بازمی گردیم». همچنین قرآن كريم در اين رابطه می فرمايد: «انّه لا اله الا انا فاعبدون؛ [انبیاء، ۲۵] خدای شما يكی است و پروردگاری غير از من نيست، پس بندگی مرا كنيد». پس وقتی كه همه به يك خدا معتقد شدند، و همه به دستورات يك خدا عمل كردند، ديگر جايى برای جدایی و اختلاف نمی ماند. و تمام طاغوتها، غرورها و سركشيها و بُخل و حسادتها، غالباً از اينجا سرچشمه می گيرد كه انسان خود را مالك حقيقی اموالى كه در اختيار دارد می پندارد، و يا اگر حكومتی در دایره وسيع يا كوچك در اختيار اوست، خود را مطلق العنان می شمرد، كه اين ديدی شرك‌آلود است و سرچشمه انواع گناهان و مفاسد اجتماعی است. [۳] 💠مساوات و عدالت 🔹در سايه ، همه خداپرستان چاره ای جز پيروى از قانون الهی كه بر اساس حكمت و عدل تنظيم شده ندارند. بديهى است كه پيروى از قانون الهی موجب گسترش عدالت واقعی خواهد شد، و هرگونه ظلم و تجاوز از بين خواهد رفت. در قدرت مطلق در خداوند متمركز شده است. او به همه چيز داناست و همه چيز به او برپاست و فرمان و امر او در سراسر جهان پهناور آفرينش جاریست؛ «هو الحی القيوم... بيده الملك... و هو علی كل شیء قدير... »؛ پس مالکیت مطلق هر چيز به دست خداست. كليه منابع طبيعى، اموال و ثروتها را او پديد آورده است، و صاحب اختيار و دارنده آنها می باشد. اين مواهب الهی برای عموم مردم آفريده شده است، پس بايد همه بندگان خدا از اين مواهب الهی بهره ببرند و اين بهره بردن هم بايد با رعايت اصل عدالت تعيين شده باشد. معرفی منابع جهت مطالعه بيشتر: ۱) پيام قرآن، آية الله مكارم شيرازى، ج۳، ص ۳۵۵ و ۲۸۲ و ۲۸۶ و ۳۷۶. ۲) الله خالق الكون، استاد جعفر الهادی. ۳) راه خداشناسی، آية الله سبحانی. ۴) درسهايی از اصول دين، هيئت تحريريه مؤسسه در راه حق. ۵) سخنی چند درباره خداشناسی، شهيد دكتر محمد جواد باهنر.   پي نوشت ها: [۱] باهنر، محمد جواد، سخنی چند درباره خداشناسی، انتشارات اسلامی، ص ۱۰۱ [۲] درسهايی از اصول دين بحث پيامدهای توحيد، هيئت تحريريه مؤسسه در راه حق، ص ۹۸ [۳] درسهايی از اصول دين، هيئت تحريريه مؤسسه در راه حق، چ پنجم، درس ۱، ص ۹۸ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
⭕️غلبه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت 🔹قیام برای که - صلی الله علیه و آله - را یک تنه بر تمام عادات و غلبه داد و بت‌ها را از خانه خدا برانداخت و به جای آن و را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام «قابَ قوسیْن او ادنی» رساند. بیانات‌ حضرت‌ امام در پیام به ملت ایران منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
⭕️ مشقات فراوان پیامبر اسلام (ص) 🔹 - صلی الله علیه و آله و سلم - تنها فرمود، و در یک محیطی که همه با او بودند، فرمود و های زیاد، های زیاد، های فراوان برد، تا اینکه را به مردم ابلاغ فرمود. کرد مردم را به ؛ دعوت کرد به ؛ آن قدر ایشان تحمل فرمود که گمان ندارم کسی طاقت آن را داشته باشد. بیانات‌ حضرت‌ امام در جمع علمای نجف ۴۴/۰۸/۲۳ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اسرار عجيبِ آفرينشِ انسان در دوران جنينى، تولّد و شيرخوارگى چه هماهنگی و قرابتی با آيات قرآن دارد؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۶۳ درباره اسرار عجيبِ در «دوران جنينى» و سپس «دوران تولّد» و «شيرخوارگى» سخنانی بیان فرموده که با آيات فراوانى از هماهنگ بوده و انسان را به درباره این اسرار فرا می خواند. در «سوره زمر» آیه ۶ مى خوانيم: «يَخْلُقُكُمْ فی بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فی ظُلُماتٍ ثَلَاثٍ ذلِكُمُ اللهُ رَبُّكُم» (او شما را در تان، پيوسته آفرينشى بعد از آفرينش ديگر در ميان تاريكى هاى سه گانه [ظلمت شكم مادر و رَحِم و مشيمه] مى بخشد، اين است خداوند، پروردگار شما). 🔹و در «سوره مؤمنون» آيات ۱۲ تا ۱۴ مى خوانيم: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طين‏ٍ - ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فی قَرارٍ مَكين‏ٍ - ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقين‏َ» (و ما را از عصاره اى از آفريديم، سپس او را اى در قرارگاه مطمئن [رحم] قرار داديم؛ سپس نطفه را به صورت [خون بسته] و علقه را به صورت [چيزى شبيه گوشت جويده شده] و مضغه را به صورت هايى درآورديم و بر استخوان ها پوشانديم؛ سپس آن را داديم؛ پس بزرگ است خدايى كه بهترين آفرينندگان است). 🔹 (عليه السلام) در كتاب «توحيد مفضّل»، آن را از نشانه هاى بزرگِ و قدرت و ياد فرموده است. در كتاب «توحيد مفضّل» از آن حضرت چنين نقل شده: «تو اى مفضّل، به بينديش كه نخستين مرحله آن، تربيت جنين در عالَم رَحِم است؛ در حالى كه در ميان ظلمت هاى سه گانه (شكم، رَحِم و مشيمه) قرار گرفته؛ در آن جايى كه راهى براى درخواست غذا و دفع آزار و جلب منفعت و دور ساختنِ زيانها از خود ندارد، خداوند خون عادت را [از طريق بند ناف] به سوى او روان ساخته، 🔹و همان گونه كه آب، گياهان را آبيارى مى كند، اين خون نيز جنين را آبيارى و تغذيه مى كند تا خود را بپيمايد و آن قدر قوى و محكم شود كه بتواند در هواى آزاد زندگى كند... و هنگامى كه متولّد مى شود آن خون را به شير تبديل مى كند و به سوى پستان مادرش روان مى سازد، طعم و رنگ آن به كلّى دگرگون مى گردد و به صورتى كه مورد نياز نوزاد است در مى آيد...». سپس امام صادق (عليه السلام) به شرح تكامل نوزاد در مراحل مختلف مى پردازد و شگفتى ها را يكى پس از ديگرى شرح مى دهد. [۱] 🔹البتّه در اين بحثِ فشرده، نمى توان مسائل عجيبى را كه در عصر ما از دوران تكامل يك نطفه در مراحل مختلف كشف شده، بازگو كنيم و آنچه را كه در فيلم هاى مستند لحظه به لحظه منعكس است در اينجا بيان كنيم؛ ولى همين قدر مى گوييم كه هزاران نكته باريك تر از مو در اين بحث نهفته است و به تعبير «قرآن مجيد»: «خَلْقاً مِّنْ بَعْدِ خَلْقٍ»؛ (و و پى در پى) [كه معمار آفرينش در آن ظلمت‌كده رَحِم نقش بر آب مى زند] از عجيب ترين پديده هاى جهان آفرينش است. 🔹مناسب است در اينجا به يك نكته از هزاران نكته اشاره كنيم و آن اينكه در تمام مدّت در درون كيسه اى قرار گرفته كه مملوّ از آب غليظ و لغزنده اى است و جنين در آن شناور است. اين كيسه آب از يك سو دستگاهی ضدّ ضربه است كه حتى اگر مادر، زمين بخورد و يا حركات تند و شديدى داشته باشد آسيبى به نمى رسد؛ 🔹و از سوى ديگر يك وسيله مؤثر تعديل كننده حرارت است و سبب مى شود كه سرما و گرماى برون به آسانى روى جنين تأثير نگذارد. ديگر آنكه شناور بودن جنين در كيسه آب سبب مى شود كه اعضاى او كه بسيار لطيف و آسيب پذيرند بر يكديگر فشار نياورند. همچنين را از امواج صداهاى ناهنجار بر كنار مى دارد و نيز نرمى و لطافتِ پوستِ او را حفظ مى كند و حتى علاوه بر بند ناف در تغذيه او نيز نقش دارد: «فَتَبَارَكَ اللهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ». پی نوشت: [۱] توحيد المفضّل‏، مفضّل بن عمر، داورى‏، بى تا، چ سوم‏، ص ۴۸، (خلق الإنسان و تدبير الجنين في الرحم). 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۶، ص ۳۲۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دیدگاه اسلام در مورد احترام به پدر و مادر چیست؟ (بخش اول) 🔸گرچه عواطف انسانى و مسأله ، به تنهایى براى رعایت در برابر کافى است، ولى از آنجا که حتى در مسائلى که هم عقل در آن استقلال کامل دارد و هم عاطفه آن را به وضوح درمى یابد، سکوت روا نمى دارد، بلکه به عنوان تأکید در اینگونه موارد دستورات لازم را صادر مى کند. در مورد آنقدر تأکید کرده است که در کمتر مسأله اى دیده مى شود. به عنوان نمونه به چند قسمت اشاره مى کنیم: 1⃣در چهار سوره از ، نیکى به ، بلافاصله بعد از مسأله قرار گرفته؛ این هم‌ردیف بودن دو مسأله، بیانگر این است که تا چه حدّ براى و احترام قائل است. در «سوره بقره» آیه ۸۳ مى خوانیم: «لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»؛ و در «سوره نساء» آیه ۳۶: «وَ اعْبُدُوا اللهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»؛ و در «سوره انعام» آیه ۱۵۱ مى فرماید: «أَلاّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»؛ و در «سوره اسراء» آیه ۲۳ نیز، این دو را قرین با هم مى بینیم: «وَ قَضى رَبُّکَ أَلاّ تَعْبُدُوا إِلاّ إِیّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً». 2⃣اهمیت این موضوع تا آن پایه است که هم و هم صریحاً توصیه مى کنند که حتى اگر و باشند رعایت احترام‌شان لازم است. در «سوره لقمان» آیه ۱۵ مى خوانیم: «وَ إِنْ جاهَداکَ عَلى أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوف» (اگر آنها به تو اصرار کنند که مشرک شوى، اطاعتشان مکن، ولى در زندگى دنیا به با آنها معاشرت نما!). 3⃣ در برابر و در قرآن مجید، در ردیف شکرگزارى در برابر قرار داده شده، چنان که مى خوانیم: «أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ». [لقمان، ۱۴] با این که نعمات خداوند بیش از آن اندازه است که قابل احصاء و شماره باشد، و این دلیل بر عمق و وسعت مى باشد. 4⃣، حتى کمترین بى احترامى را در برابر و اجازه نداده است. در حدیثى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانیم: «لَوْ عَلِمَ اللّهُ شَیْئاً هُوَ أَدْنَى مِنْ أُفّ لَنَهى عَنْهُ وَ هُوَ مِنْ أَدْنَى الْعُقُوقِ وَ مِنَ الْعُقُوقِ أَنْ یَنْظُرَ الرَّجُلُ إِلى والِدَیْهِ فَیُحِدَّ النَّظَرَ إِلَیْهِم». [۱] (اگر خداوند چيزى كمتر از (اوه) گفتن سراغ داشت از آن نهى مى كرد: و از كمترين مراتب شدن است. نوعى از عاق شدن اين است كه انسان به و تيز نگاه كند. (خيره شود)). ... پی نوشت: [۱] «جامع السعادات»، جلد ۲، صفحه ۲۵۸ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چ ۲۶، ج ۱۲، ص ۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۱۰۸ «نهج البلاغه» در باب توحید با چه براهینی به «اثبات خداوند» می‌پردازد؟ 🔹 (عليه السلام) در آغاز خطبه ۱۰۸ ، به سراغ حمد و و ذكر جمال و جلال او و براهين ذات مقدّسش مى رود. در عباراتى كوتاه و زيبا و دلنشين، به مهم‌ترين دلايل اشاره مى كند. نخست مى فرمايد: «الْحَمْدُللهِ الْمُتَجَلِّی لِخَلْقِهِ بِخَلْقِهِ» (ستايش مخصوص است كه با خود، بر انسان ها تجلى كرده است!). و اين، در واقع اشاره به است كه در جاى جاى آمده است. 🔹گاه دست انسان را مى گيرد و به مى برد و سيّارات و ثوابت و كهكشان هاى با عظمت را به او نشان مى دهد، و گاه به مى كشاند و ساختمان شگفت انگيز آن را به انسان ارائه مى دهد. گاه عجايب خلقت پرندگان، گاه شگفتى هاى جهانِ حيوانات و جانداران، گاه اسرار آفرينش نباتات، گاه عجايب اعماق درياها. آرى، به وسيله ، را به خلقش نشان داده است و اين، داستان عجيب و طولانى دارد كه هرگز تمام نمى شود. 🔹از يك سو، هر قدر در عظمت بينديشيم، به جايى نمى رسيم و از سويى ديگر، در اسرار خلقت آنها و حاكم بر آنها. از تفسير بالا روشن شد كه خلق در «لِخَلْقِهِ» اشاره به انسان ها است و در «بِخَلْقِهِ» اشاره به تمامى مخلوقات است. يكى خاص، و ديگرى عام است. سپس در ادامه اين سخن، اشاره به مى كند و مى فرمايد: «وَ الظَّاهِرِ لِقُلُوبِهِمْ بِحُجَّتِهِ» ( كه با و دليل خود، بر آشكار شده است!). 🔹چه حجّتى از اين بالاتر كه وقتى به قلب و خود باز مى گردد، بانگ و خداشناسى را از هر گوشه آن مى شنود و به همين دليل، هر قدر در انكار ذات پاكش بكوشند و براى منحرف ساختن بندگان تلاش كنند، هنگامى كه فشارها برچيده شد، و ابرهاى ظلمانى وساوس شيطانى كنار رود، تجلّى مى كند و باز انسان به سوى خدا بر مى گردد. در سومين جمله، اشاره به دليل سومى مى كند كه مى توان آن را نام نهاد. 🔹مى فرمايد: «خَلَقَ الْخَلْقَ مِنْ غَيْرِ رَوِيَّةٍ، إِذْ كَانَتِ الرَّوِيَّاتُ لاَ تَلِيقُ إِلَّا بِذوِی الضَّمَائِرِ، وَ لَيْسَ بِذِی ضَمِيرٍ فِی نَفْسِهِ» ( را بدون نياز به فكر و انديشه آفريد؛ چرا كه مخصوص كسانى است كه داراى روح و ضمير باطن هستند و او چنين نيست!). مى دانيم تمام بازگشت به و برنامه ريزى و نقشه كشى هاى قبلى مى كند و اين تفكّر و برنامه ريزى نيز بازگشت به مخلوقات و مصنوعات جهان آفرينش دارد. 🔹يعنى هر چه مى سازد، و مانندى براى آن در جهان خلقت ديده؛ و گاه اَشكال مخلوقات گوناگون را به هم تركيب مى كند و از آن چيزى درست مى كند؛ صنعت كشتى را از مرغان دريايى، و هواپيما را از خلقت پرندگان، و مراكب ديگر را از مراكب صحرايى آموخته است. بنابراين، اوّلا در نياز به انديشه و تفكّر دارد و ثانياً نياز به و و از موجودات اطراف خويش. 🔹آن كس كه تمام افعالش است، نه انديشه اى لازم دارد و نه الگويى، تنها . امروز ثابت شده است كه تنها در روى كره زمين ميليونها نوع گياه و حيوان و حشره وجود دارد كه هنوز بسيارى از آنها كه در اعماق درياها و يا در قلب جنگلها و يا درون كويرهاى دوردست و يا مناطق قطبى زندگى مى كنند، براى انسان كشف نشده است؛ آفريده هايى با هاى حيرت انگيز و طرز زندگى كاملا متفاوت و ساختمان و تركيب بندى بسيار حساب شده. 🔹تمام اينها، است، و او يكى از دلايل و و است. گذشته از همه اينها، مصنوعات بشرى با گذشت قرنها و استفاده كردن از تجربه هاى ديگران تكامل مى يابد؛ در حالى كه چنين نيست و اگر روند تكاملى داشته باشند، از درون خود آن مخلوق سرچشمه مى گيرد، نه با تجربه جديد. 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۴، ص ۵۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دیدگاه اهل بیت (علیهم السلام) نسبت به فطری بودن توحید چیست؟ 🔹در احادیث اسلامى درباره بودن و ، بحث هاى قابل ملاحظه اى وارد شده است، که در بعضى تأکید بر ، و در بعضى تحت عنوان و در بعضى دیگر و بالاخره در بعضى نیز تحت عنوان آمده است. در حدیث معتبرى که محدث بزرگوار «کلینى» در «اصول کافى» آورده، از «هشام بن سالم» چنین نقل مى کند: «از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: منظور از «فِطْرَتَ اللهِ الَّتى فَطَرَ الناسَ عَلَیها»، [۱] چیست؟ فرمود: منظور، است. [۲] و نیز در همان کتاب «کافى» از یکى دیگر از یاران امام صادق (علیه السلام) نقل شده که وقتى از امام، تفسیر آیه را مطالبه کرد، امام فرمود: «هِىَ الإِسْلامُ». [۳] 🔹در حدیث مشابهى از امام باقر (علیه السلام) مى خوانیم که در پاسخ «زراره» یکى از یاران دانشمندش، که از تفسیر آیه سؤال کرده بود، فرمود: «فَطَرَهُمْ عَلَى الْمَعْرِفَةِ بِه»؛ (خداوند سرشت آنها را بر و شناخت خود قرار داد). [۴] حدیث معروف «کُلُّ مَوْلُود یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ حَتّى لَیَکُونُ أبْوَاهُ هُما اللَّذان یُهَوِّدانِهِ وَ یُنَصِّرانِهِ» که از پیامبر گرامى اسلام (صلى الله علیه و آله) نقل شده، نیز نشان مى دهد هر بر و دین خالى از شرک متولد مى شود، و معتقد است، «یهودیت و نصرانیت» انحرافی، از طریق پدر و مادر به آنها القاء مى شود. [۵] و بالاخره، در حدیثى که آن نیز در اصول کافى از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است در تفسیر همین آیه، مى خوانیم: «قالَ هِىَ الْوِلایَةُ»؛ (فرمود: منظور فطرت و پذیرش رهبرى اولیاى الهى است). [۶] 🔹در خطبه اوّل «نهج البلاغه» نیز از اميرالمؤمنين امام على (علیه السلام) در عبارتى کوتاه و پرمعنى چنین آمده است: «خداوند رسولان خود را به سوى انسان ها فرستاد و انبیاى خود را یکى پس از دیگرى مأموریت داد، تا وفاى به را از آن ها مطالبه کنند، و نعمت هاى فراموش شده الهى را به آنها یادآور شوند. از طریق تبلیغ بر آنان اتمام حجت نمایند، و گنجینه هاى اندیشه ها را براى آنها فاش سازند». طبق روایات فوق، نه تنها که مجموع به صورت فشرده، در درون نهاده شده، از توحید گرفته تا رهبرى پیشوایان الهى و جانشینان راستین پیامبر (صلى الله علیه و آله) و حتى فروع احکام. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره روم، آیه۳۰ [۲] اصول كافى، ج۲، ص۱۲، باب فطرة الخلق على التوحيد [۳] همان مدرک [۴] همان مدرک [۵] تفسير« جوامع الجامع»، مرحوم« طبرسى»، ذيل آيات ۳۰ تا ۳۷ سوره روم [۶] تفسير« نور الثقلين»، ج۴، ص۱۸۲ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج ۱۶، ص ۴۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه تعصّبات نژادى یهود مانع ایمان به پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) گردید؟ 🔹خداى متعال در آیات ۹۱ - ۹۳ «سوره بقره» به یکى از جنبه هاى تعصبات نژادى که در دنیا به آن معروفند اشاره کرده، چنین می فرماید: «وَ إِذا قیلَ لَهُمْ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ اللهُ قالُوا نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَیْنا وَ یَکْفُرُونَ بِما وَرائَهُ». (هنگامى که به آنها گفته شود: به آنچه خداوند نازل فرموده بیاورید، مى گویند: ما به چیزى ایمان مى آوریم که بر خود ما نازل شده باشد (نه بر اقوام دیگر) و به غیر آن کافر مى شوند). آنها نه به ایمان آوردند و نه به ، بلکه تنها و را در نظر مى گرفتند؛ (در حالى که این حق است و منطبق بر نشانه ها و علامت هایی است که در کتاب خویش خوانده بودند). «...وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما مَعَهُمْ...». 🔹پس از آن پرده از روى آنان بر داشته مى فرماید: اگر بهانه عدم ایمان شما این است که محمّد (صلى الله علیه و آله) از شما نیست (پس چرا به خودتان در گذشته ایمان نیاوردید؟ پس چرا آنها را کشتید اگر راست مى گوئید و ایمان دارید)؟!؛ «قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِیاءَ اللهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ». اگر به راستى آنها به ایمان داشتند، توراتى که را گناه بزرگى مى شمرد، نمى بایست بزرگ خدا را به قتل برسانند. از این گذشته، اصولاً این سخن که ما تنها به دستوراتى ایمان مى آوریم که بر ما نازل شده باشد، از اصول توحید و مبارزه با شرک است، این یک نوع و خود پرستى است، چه در شکل شخصى باشد، یا در شکل نژادى. آمده است که این گونه خوهاى زشت را از وجود انسان ریشه کن سازد، تا انسان ها دستورات خدا را فقط به خاطر این که از ناحیه خدا است بپذیرند. 🔹به عبارت دیگر اگر پذیرش دستورات الهى مشروط به این باشد که بر خود ما نازل گردد، این در حقیقت است، نه ایمان، و است، نه اسلام؛ و قبول چنین دستوراتى هرگز دلیل ایمان نخواهد بود. جالب این که: در آیه فوق مى فرماید: «هنگامى که به آنها گفته شود به آنچه خدا نازل کرده ایمان بیاورید...» که در این عبارت، نه محمّد (صلى الله علیه و آله) مطرح است، نه موسى و نه عیسى (علیهما السلام) بلکه صرفاً «ما أَنْزَلَ الله». براى روشن تر ساختن دروغ و ، در آیه بعد، سند دیگرى را بر ضد آنها افشا مى کند و مى فرماید: «وَ لَقَدْ جاءَکُمْ مُوسى بِالْبَیِّناتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ». ( آن همه معجزات و دلائل روشن را براى شما آورد، ولى شما بعد از آن را انتخاب کردید و با این کار ظالم و ستمگر بودید)!. 🔹اگر شما راست مى گویید و به پیامبر خودتان ایمان دارید، پس دلیل بعد از آن همه دلائل روشن توحیدى چه بود؟ این چه ایمانى است که به محض غیبت (علیه السلام) و رفتنش به کوه طور از دل هاى شما پرواز مى کند و جاى آن، و گوساله جاى توحید را مى گیرد؟ آرى شما با این کارتان هم به خود ستم کردید و هم به جامعه خود و نسل هاى آینده تان. در سومین آیه مورد بحث، سند دیگرى بر بطلان این ادعاى آنها ذکر کرده مسأله را به میان مى کشد، مى فرماید: «وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَکُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّة وَ اسْمَعُوا قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَیْنا». (ما از شما گرفتیم و کوه طور را بالاى سرتان قرار دادیم و به شما گفتیم، دستوراتى را که مى دهیم محکم بگیرید و درست بشنوید؛ اما آنها گفتند شنیدیم و مخالفت کردیم). 🔹«وَ أُشْرِبُوا فی قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِکُفْرِهِمْ». (آرى دل هاى آنها به خاطر کفرشان با محبت گوساله آبیارى شده بود)!. آرى، و که نمونه آن عشق به گوساله طلایی سامرى بود در تار و پود قلبشان نفوذ کرد، و در سراسر وجودشان ریشه دواند، و به همین دلیل، خدا را فراموش کردند. شگفتا! این چگونه ایمانى است که هم، با کشتن پیامبران خدا مى سازد، هم گوساله پرستى را اجازه مى دهد، و هم میثاق هاى محکم الهى را به دست فراموشى مى سپرد؟! آرى (اگر شما مؤمنید ایمانتان بد دستوراتى به شما مى دهد)؛ «قُلْ بِئْسَما یَأْمُرُکُمْ بِهِ إیمانُکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ». 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چاپ پنجاه و پنجم، ج ۱، ص ۴۰۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«قرآن» چه کسانی را به عنوان «زیانکارترین مردم» معرّفى کرده است؟ 🔹خداوند متعال در «آیات ۱۰۳ و ۱۰۴ سوره کهف» مى فرماید: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالاْ َخْسَرِینَ أَعْمالاً - الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً»؛ (بگو: آیا به شما خبر دهیم که (مردم) در کارها، چه کسانى هستند؟ - آنها که در زندگى دنیا [و نابود] شده؛ با این حال، مى پندارند انجام مى دهند!). در زندگى خود و دیگران بسیار دیده ایم گاه، انجام مى دهد در حالى که فکر مى کند و مهمى انجام داده است، این گونه ، ممکن است یک لحظه و یا یک سال و یا حتى یک ادامه یابد، و راستى از این بزرگتر تصور نمى شود. 🔹 چنین کسانى را نام نهاده، دلیلش هم روشن است؛ زیرا کسانى که مرتکب مى شوند، اما مى دانند خلافکارند، غالباً حدّ و براى خلافکارى خود قرار مى دهند، و لااقل چهار اسبه نمى تازند، و بسیار مى شود که به خود مى آیند و براى جبران آن به سراغ و مى روند. اما آنها که و در عین حال را ، را و را ها مى پندارند، نه تنها در صدد نخواهند بود، که با شدت هر چه تمام تر به کار خود ادامه مى دهند؛ حتى هاى وجود خود را در این مسیر به کار مى گیرند، و چه تعبیر جالبى قرآن درباره آنها ذکر کرده: «أَخْسَرِینَ أَعْمالاً». 🔹در تفسیرهاى گوناگونى براى «أَخْسَرِینَ أَعْمالاً» آمده است که هر یک از آنها اشاره به مصداق روشنى از این مفهوم وسیع است، بى آن که آن را محدود کند. در حدیثى از «اصبغ بن نباته» مى خوانیم: شخصى از «اميرالمؤمنين » (علیه السلام) از تفسیر این آیه سؤال کرد، امام فرمود: «منظور و هستند، اینها در آغاز بر بودند، سپس در خود گذاردند، و این بدعت ها آنها را به راه کشانید اما مى کردند انجام مى دهند». [۱] در حدیث دیگرى از علی (علیه السلام) مى خوانیم: پس از ذکر گفتار فوق، فرمود: « نیز چندان از آنها فاصله نداشتند»! [۲] 🔹در حدیث دیگر، مخصوصاً اشاره به (مردان و زنان تارک دنیا) و گروه هاى از مسلمین شده است. [۳] و در بعضى از روایات، به «منکران (علیه السلام)» تفسیر گردیده. که یک ، در گوشه «دیرها» تن به مى دهند، از ازدواج چشم مى پوشند، از لباس و غذاى خوب صرف نظر مى کنند، دیرنشینى را بر همه چیز مقدم مى شمرند، و مى کنند این محرومیت ها سبب قرب آنها به خدا است آیا مصداق «أَخْسَرِینَ أَعْمالاً» نیستند؟ آیا هیچ مذهب و ممکن است بر خلاف قانون و ، اجتماعى را به دعوت کند؟ و این کار را سرچشمه به خدا بداند؟ 🔹همچنین آنها که در آئین خدا گذاردند، را به جاى و (علیه السلام) بنده خدا را به عنوان فرزند خدا، و دیگر از این قبیل را وارد نمودند، به گمان این که دارند خدمتى مى کنند، آیا این گونه افراد از نیستند؟! ، آن جمعیت قشرى بى‌مغز و که بزرگترین گناهان (همچون کشتن علیه السلام و گروهى از مسلمانان راستین و گل هاى سرسبد اسلام) را موجب به خدا مى دانستند، و حتى بهشت را در انحصار خود فرض مى کردند آیا از نبودند؟! خلاصه آیه آن چنان مفهوم وسیعى دارد که اقوام زیادى را در گذشته، حال و آینده در برمى گیرد. پی نوشت‌ها؛ [۱] تفسیر «نور الثقلین»، ج ۳، ص ۳۱۲ [۲] همان مدرک [۳] همان مدرک [۴] تفسیر «نور الثقلین»، ج ۳، ص ۳۱۱ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چ ۲۶، ج ۱۲، ص ۶۰۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️انقلاب مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) از چه خاستگاه دینی نشأت گرفت؟ به عبارتی این انقلاب مشروعیّت خود را از چه مبانی و قواعد دینی می گیرد؟ (بخش اول) 🔸 بر مبانی و اصول خاصی استوار است که آن را از سایر می کند، برای آشنایی بیشتر با این ، به طور اختصار به تعدادی از اصول و مبانی آن اشاره می شود: 1⃣نفی حاکمیت غیر خدا 🔹براساس ، بر این عقیده است که از آن است: «إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِله». [انعام، ۵۷] بر پایه این عقیده باید مبتنی بر باشد. در حالی که رژیم شاهنشاهی قبل از انقلاب، سعی در سازی و کردن جامعه و قوانین داشت، و در این راستا اقدامات متنوعی انجام داد، که یکی از آنها ارائه لایحه‌ انجمن های‌ ایالتی‌ و ولایتی بود. 🔹این اتفاق با عقیده حاکمیت منافات داشت. برای اصلاح آن اقدامات مختلفی کردند که فایده نداشت؛ لذا کار به و تغییر حکومت کشید تا بر اساس تصویب و اجرا شود. مؤلّف کتاب ریشه های انقلاب اسلامی درباره لایحه ایالتی ولایتی چنین می نویسد: «در تيرماه ۱۳۴۱ ش، امير اسدالله پس از دكتر امينی، به نخست‌ وزيری رسيد. ، لايحه انجمن‌ های ايالتی و ولايتی را به كابينه برد و به تصويب رساند. 🔹در متن تصويب‌نامه اين طرح،‌ قيد از جمله شرايطِ انتخاب‌ كنندگان و انتخاب ‌شوندگان حذف شده بود. همچنين منتخبانِ مردم در نيز تغيير يافته بود. به اين ترتيب نمايندگان موظف شده بودند به جای سوگند به ، به كتاب آسمانی قسم ياد... پس از تصويب لایحه مزبور، رسانه‌ های جمعی متن آن را قرائت كردند و تبليغات گسترده‌ ای در اين باره به راه افتاد. 🔹 (ره) اولين كسى بود كه به رغم ظاهر موجّه و فريبنده اين مصوبه، خطرناكِ نهفته در آن را دريافت. ايشان با شناختی كه از بانيان و طراحانِ اصلی اين‌گونه مصوبات داشت، می دانست و اين طرح‌ ها در و ديگر كشورهای اسلامی مقدمه‌ای برای از ميان برداشتن نام و استقرار و دين‌ ستيز است». [۱] 🔹بنابراین یکی از مبانی مهم و ایجاد نظام جمهوری اسلامی ایران، عقیده در حاکمیت و پیاده سازی بوده است. ... پی نوشت: [۱] انقلاب اسلامی و ريشه‌ های آن، مصباح يزدى، محمدتقى، تدوين و نگارش: شبان‌نيا، قاسم، ناشر: انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى، ۱۳۹۵ش، چ نهم، ص ۲۴۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) برکات بعثت پیامبر (ص) را چگونه بیان میفرماید؟ 🔹 (ع) در بخشی از خطبه اول «نهج البلاغه»، اشاره به چهار نکته ميفرمايد: نخست، مسأله و بخشى از و آن حضرت و نشانه هاى نبوّت او. دوّم، وضع دنیا در زمان آنحضرت از نظر انحرافات دینى و اعتقادى و نجات آنها از این ، به وسیله نور محمّدى (ص). سوّم، رحلت پیامبر از دار دنیا. چهارم، که از آنحضرت باقى مانده، یعنى . 🔹در قسمت اوّل ميفرمايد: «اِلى اَنْ بَعَثَ اللهُ سُبْحانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لاِنْجازِ عِدَتِهِ وَ اِتْمامِ نُبُوَّتِهِ»؛ (قرنها گذشت و روزگاران سپری شد] تا اینکه خداوند سبحان، رسول الله صلی الله علیه و آله را براى وفاى به عهد خود و کامل کردن نبوّتش برانگیخت و کرد». سپس اشاره به بخشى از آنحضرت کرده، ميفرمايد: «مَاْخُوذاً عَلَى الْنَبییّنَ میثاقُهُ»؛ (این درحالى بود، که از همه پیمان درباره او گرفته شده بود [که به او ایمان بیاورند و بشارت ظهورش را به پیروان خویش بدهند]). 🔹«مَشْهُورَةً سِماتُهُ، کَریماً میلادُهُ»؛ (در حالیکه نشانه هایش مشهور و پسندیده بود). این تعبیر ممکن است اشاره به کرامت و عظمت پدر و مادر و اجداد او باشد و یا برکاتى که او براى جهانیان فراهم گشت، چه اینکه مطابق نقل تواریخ، همزمان با تولّد آنحضرت در خانه کعبه فرو ریختند، خاموش شد، که مورد پرستش گروهى بود خشکید، و قسمتى از درهم شکست و فروریخت و همه اینها بیانگر آغاز عصرجدیدى در مسیر و مبارزه با بود. 🔹سپس مى افزاید: «وَ اَهْلُ الاَرْضِ یَومَئِذ مِلَل مُتَفَرِّقَة وَ اَهْواء مَنْتَشِرَة وَ طَرائِقُ مُتَشَتِّت»؛ (در آنروز زمین، داراى مذاهب پراکنده و افکار و خواسته هاى ضدّ و نقیض و راهها و عقاید پراکنده بودند). «بَیْنَ مُشَبِّه للهِ بِخَلْقِهِ اَوْ مُلْحِد فِى اسْمِهِ اَوْ مُشیر اِلى غَیْرِهِ»؛ (گروهى خدا را به مخلوقاتش تشبیه میکردند و گروهى نام او را بر بتها مینهادند یا به غیر او اشاره و دعوت میکردند). از مادّه «لحد» بر وزن مَهْد به معناى حفره اى است که در یک طرف قرار گرفته است، و به همین جهت به حفره اى که در یک جانب قرار گرفته است لحد میگویند، 🔹سپس به هرکارى که از حدّ وسط منحرف بسوى افراط و تفریط شده، گفته میشود، و و را نیز به همین جهت میگویند، و منظور از جمله بالا «مُلْحِد فِى اسْمِهِ» همان است که دربالا اشاره شد که نام خدا را بر بتها مى نهادند؛ مثلا به یکى از بتها اللات و به دیگرى العزّى و به سوّمى منات میگفتند که به ترتیب از الله و العزیز و المنّان منشتق شده است، و یا اینکه منظور آنست که صفاتى براى خدا همچون صفات مخلوقات قائل میشدند و اسم او را دقیقاً بر مسمّى تطبیق نمیکردند. جمع میان هر دو تفسیر نیز ممکن است. سپس مى افزاید: «پس خداوند آنها را بوسیله آنحضرت از رهایى بخشید و با ، آنان را از نجات داد». 🔹بعد به فراز دیگرى از این بحث پرداخته، ميفرمايد: «سپس خداوند سبحان لقاى خویش را براى (ص) انتخاب کرد، و آنچه را نزد خود داشت براى او پسندید، و او را با رحلت و انتقال از دار دنیا به سراى آخرت، گرامى داشت و از گرفتارى در چنگال مشکلات نجات بخشید»؛ «آرى در نهایت احترام او را قبض روح کرد، درود خدا بر او و آلش باد»؛ «او هم آنچه را انبیاى پیشین براى امّت خود به یادگار گذارده بودند در میان شما به جاى نهاد»، «زیرا آنها هرگز امّت خود را بى سرپرست و بى آنکه راه روشنى در پیش پایشان بنهند و پرچمى برافراشته، نزد آنها بگذارند رها نمیکردند!». 🔹بدیهى است منظور امام(ع) از تعبیر بالا همان چیزیست که در آمده است که طبق این روایت متواتر، (ص) فرمود: «من از میان شما میروم و دو چیز پرارزش در میان شما به یادگار میگذارم: و که اگر به این دو جویید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو ازیکدیگر جدا نمیشوند تا در کنار نزد من آیند». به هرحال دلسوزى نسبت به منحصر به حال حیاتشان نبوده است و بدون شک، نگران آینده آنها نیز بوده اند، بیش از آنچه پدر به هنگام وفات، نگران فرزندان خردسال خویش است؛ به همین دلیل نمیتوان باور کرد که آنها را بدون و سرپرست و ، رها سازند و زحمات یک عمر خویش را براى هدایت آنان بر باد دهد.  📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، ناصر مكارم شيرازى، دارالكتب الاسلاميه‏، ۱۳۸۷ش‏ ج۱ ص۲۲۸ منبع:وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اهداف رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله) در کلام امام علی (علیه السلام) چگونه بیان شده است؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه دوم بعد از تحکیم پایه هاى شهادت به توحید و یگانگى خدا، به سراغ دوّمین و مهمترین اصل بعد از توحید یعنى شهادت به مى رود و مى فرماید: «وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ». (من گواهى مى دهم که و اوست). آرى پیش از آن که (صلی الله علیه و آله) باشد، او بود، و تا بنده خاص نباشد به نمى رسد؛ ضمناً به ، پاسخى است به آنها که رسولان خدا را تا سرحدّ الوهیت بالا مى بردند و بزرگترین افتخار آنان را که عبودیتشان بود از آنها مى گرفتند. 🔹سپس رسالت و (صلی الله علیه و آله) را این چنین توصیف مى کند، مى فرماید: «اَرْسَلَهُ بِالدّینِ الْمَشْهُورِ وَ الْعَلَمِ الْمَأثُورِ وَ الْکِتابِ الْمَسطُورِ، وَالنُّورِ السّاطِعِ وَ الضِّیاءِ اللامِعِ، وَ الاَمْرِ الصّادِعِ». (او را با دین و و نشانه روشن و نوشته شده و و روشنایى تابنده و امر و و بى پرده فرستاد). در این که این تعبیرات ششگانه عمیق و پرمحتوا اشاره به چه امورى است تفسیر هاى گوناگونى وجود دارد. 🔹نخست این که «دین مشهور» اشاره به و «علم مأثور» اشاره به و «کتاب مسطور» اشاره به و «نور ساطع» اشاره به و «ضیاء لامع» اشاره به و «امر صادع» (به قرینه آیه فَاصْدَعْ بِما تُؤمَرُ) [۱] اشاره به و اظهار بدون پرده در برابر و است. این احتمال نیز وجود دارد که «نور ساطع» و «ضیاء لامع» توضیحات بیشترى درباره قرآن مجید باشد چرا که قرآن مایه روشنایى افکار و جوامع انسانى است. 🔹سپس به هدف نهایى (صلى الله علیه و آله) و آوردن و و قوانین و مى پردازد و مى فرماید: هدف از این بعثت و تجهیزات همراه پیامبر، چند چیز بود. هدف این بود که: «اِزاحَةً لِلشُّبُهاتِ، وَ احْتِجاجاً بِالْبَیِّناتِ، وَ تَحْذیراً بِالآیاتِ وَ تَخْویفاً بِالمَثُلاتِ». ( را از میان بردارد و با دلایل و استدلال کند و به وسیله مردم را از مخالفت خدا برحذر دارد و از که به دنبال مخالفت دامنگیرشان مى شود بترساند). 🔹در تفسیر این چهار تعبیر نیز مى توان گفت که «اِزاحةً لِلشُّبُهاتِ» اشاره به حقایقى است که در پرتو روشن مى شود و هرگونه شک و را مى زداید و «وَ احْتِجاجاً بِالْبَیِّناتِ» اشاره به است که براى گروهى که استدلالات عقلى، آنان را قانع نمى کند، موجب و ایمان است، 🔹و «تحذیر به آیات» تهدید به و «تخویف به مثلات» تهدید به است همان گونه که در به آن اشاره شده است، مى فرماید: «وَ یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالسَّیِئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَ قَدْ خَلَتْ مَنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ»؛ [۲] (آنها پیش از حسنه و رحمت الهى از تو تقاضاى شتاب در سیئه و مى کنند با این که پیش از آنها ، بر گذشتگان نازل شده است). پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره حجر، آیه ۹۴ [۲] سوره رعد، آیه ۶ 📕پيام امام امير المومنين (ع)، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۷ش، ج ۱، ص ۲۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ارکان انقلاب اسلامی (بخش اول) 🔸نویسندگان بسیاری تاکنون در داخل و خارج از کشور در رابطه با قلم‌فرسایی کرده و مجموعه‌ای گسترده از نوشته‌ها درباره‌ی شکل داده‌اند. اما فاصله‌ی زیاد بسیاری از این مکتوبات با واقعیت و ماهیت و عدم تجانس و حتی وجود تعارض میان خیلی از این آثار، نیاز به معرفی و ارزیابی دقیق ارکان انقلاب اسلامی از خلال و دیدگاه‌های را ضروری می‌سازد.  🔹براى شکل گیرى هر ، یک و دو مورد نیاز است، که بدون حضور و دخالت هر یک از آن‌ها به معنای حقیقی و کامل کلمه شکل نمی‌گیرد، و تحقق خارجی نخواهد یافت. این ، که عناصر موجده‌ی انقلاب هستند، نامیده می‌شوند. این عناصر عبارت‌اند از که همان و مکتبى است که انقلاب بر پایه‌ی آن استوار مى گردد و نیز یکى و دیگرى . 🔹هرگاه این سه عنصر در کنار هم قرار گیرند و جهت‌گیرى یکسان داشته باشند، شکل مى گیرد و واقعیت خارجی می‌یابد. بدیهى است هر چه این بیشتر باشد، سرعت شکل گیرى و پیروزى نیز بیشتر خواهد بود. در ادامه، به بررسی «ارکان‌ عمده‌‌ انقلاب‌ اسلامی» از دیدگاه می‌پردازیم. 💠الف. مکتب اسلام (۱) 🔹 بر پایه‌ی اندیشه و استوار است. تفسیر انسان، تفسیر تاریخ، تحلیل حوادث حال و گذشته و آینده، تفسیر طبیعت، تبیین همه‌ی علایقى که انسان را با دنیاى بیرون از وجود او، یعنى جهان، اشیا و انسان‌ها مرتبط مى کند و نیز فهم و درک آدمى از وجود خود و خلاصه همه‌ی چیزهایى که نظام ارزشى جامعه را مى سازد و آن را بر اداره‌ی مطلوب خود قادر مى سازد، از این ریشه و مایه مى گیرد و منشعب مى شود. [بیانات در مجمع عمومی سازمان ملل، ۶۶/۰۶/۰۳] 🔹نظر به اینکه دو برداشت انحرافى و متضاد از در جامعه وجود داشت، که یکى فهم کوته نظرانه، تعصب آمیز و ، و دیگرى برداشت و تساهل آمیز، برداشت صحیح را با نام معرفى می‌کنند. 🔹مقام معظم رهبرى در این باره مى فرماید: «در ، و ، جایگزین اسلام خرافه و بدعت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام التقاط و جهالت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام دنیاپرستى یا رهبانیت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام تحجّر و غفلت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام بى بندوبارى و بى تفاوتى؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام بى‌حالى و افسردگى؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام تشریفاتى و بى خاصیت؛ اسلام‌ ، جایگزین اسلام بازیچه ی دست قدرت ها و خلاصه (ص) جایگزین اسلام آمریکایى گردید». [بیانات، ۶۹/۰۳/۱۰] 🔹اساسى ترین مبناى جهان‌بینى الهى و اسلامى، به معنى اعتقاد به وجود خدا و قدرت غیبى او و حاکمیت علم، قدرت، عزت، جلال، جمال مطلق، اراده و مشیّت او بر هستى است، [بیانات، ۷۷/۱۰/۲۲] و همه‌ی امور دیگر به نحوى از انحاء به باز مى گردند. یکى از نکات برجسته و قابل توجه در زمینه‌ی این بود که سازنده‌ فرهنگ ملّى شد و به همین جهت، امورى نظیر ، ، پیروى از انسان باتقوا و عادل، بیزارى از ظلم و ظالم، و همبستگى، و... در متن این قرار گرفت و خمیرمایه‌ی حرکت انقلابى مردم شد و را براى مردم به ارمغان آورد. [بیانات، ۶۴/۴/۱۴] ... منبع: پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فضیلت تلاوت «سوره ابراهیم» چیست؟ 🔹از (صلى الله علیه و آله) نقل شده است: «مَن قَرَأَ سُورَةَ ابْراهِیمَ وَ الْحِجْرِ أُعطِىَ مِنَ الْأجْرِ عَشْرُ حَسَنْات بِعَدَدِ مَنْ عَبَدَ الأصْنامَ وَ بِعَدَدِ مَنْ لَمْ یَعْبُدْها» [۱] (کسى که و را بخواند، خداوند به تعداد هر یک از کسانى که بت مى پرستیدند و آنها که بت نمى پرستیدند، ده حسنه به او مى بخشد). 🔹البته پاداش هایى که درباره سوره هاى وارد شده، پاداشى است در برابر خواندن توأم با و سپس . و از آنجا که این سوره و همچنین سوره حجر، بحث از و و شاخه ها و فروع آن به میان آمده، مسلماً توجه و عمل به محتواى آنها، چنان فضیلتى را نیز در بر خواهد داشت، یعنى آدمى را به رنگ خود در مى آورد و شایسته مقام و پاداشى مى کند. پی نوشت: [۱] مجمع‏ البيان، آغاز سوره. 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چ سی و یکم، ج ۱۰، ص ۳۰۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel