eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
427 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! (بخش اول) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه حرکت مصلحانه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 1⃣وضعیت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی جامعه و حاکمان زمان امام حسین علیه السلام (۱) 🔹 فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در با رحلت پیامبر اکرم (ص) آغاز شد و روز به روز گسترش پیدا کرد. کار به جایی رسید که در عصر و ارزش های اسلامی و معنوی یکی پس از دیگری جای خود را به ارزش های مادی و جاهلی دادند؛ که این روند انحرافی در اواخر عمر معاویه به اوج خود رسید. [۱] در این دوره تاریخی مبارزه با مبانی و ارزشهای اسلامی شکل علنی به خود گرفت و بار دیگر با همه ویژگی‌هایش ظهور یافت و در معرض نابودی قرار گرفت. به طور کلی مبارزه با قرآن کریم و سنت رسول خدا (ص) به مرحله جدیدی وارد شده و شکل علنی به خود گرفت. لذا ، جدی شد. [۲]  🔹و همه اینها به خاطر رفتارهای ضد دینی حکومت و زمامداران وقت بود. از وقتی خلیفه شد، ابزارهای دینی و دنیوی را به استخدام درآورد و جامعه را از ارزش های الهی و معنوی تهی ساخت و به سوی ارزش های مادی و جاهلی سوق داد. [۳] فضای کلی به این گونه بود که عده ای را با تطمیع و جماعتی را با تهدید، مطیع خود ساخته بودند. خواص امت در مقابل ستمکاران سکوت کرده و عوام امت نیز هر یک به طریقی گرفتار بدبختی و تباهی شده بودند. 🔹در حالی که (ص) یکی بعد از دیگری از بین می رفت، کسی فریاد نمی کشید و و در جامعه اسلامی تعطیل شده بود. سرسپردگی به دنیا فخر شمرده می شد. ارزش های دینی و معنوی رنگ باخته بودند. اولیای خدا در رنج و شکنجه گرفتار آمده بودند. فقر و بی چیزی جماعتی از خلق را به ستوه آورده بود. سنت های جاهلی بار دیگر در جامعه اسلامی رخ می نمود و جماعتی به احیای آن سنت ها فخر می فروختند. حکام با هوسبازی و خودخواهی در منجلاب سلطنت غوطه می خوردند و در برابر خدای متعال گستاخی می کردند. فحشا و منکرات آشکارا انجام می گرفت و حتی در مقدس ترین شهرها استعمال آلات لهو و لعب و شراب خواری رواج یافته بود. [۴] اما این تباهی و سقوط با به حکومت رسیدن به اوج خود رسید. یکی از ویژگی های که نزد مورخین مشهور است این است که اهل لهو و لعب و اهل مسکرات بوده است. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] زمینه های قیام امام حسین(ع)، عبدالحمیدی، حسین، زمزم هدایت، چ دوم، ص ۳۷۱ [۲] همان [۳] همان [۴] همان، ص ۳۷۲ منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) چه اهدافی را برای بعثت پیامبر اكرم (ص) بيان می کند؟ 🔹امام علی (ع) در بخشی از خطبه ۱۸۵ نهج البلاغه به برنامه هاى مختلف و اهداف‌ (ص) پرداخته، چنين مى فرمايد: «أَرْسَلَهُ بِوُجُوبِ الْحُجَجِ، وَ ظُهُورِ الْفَلَجِ، وَ إِيضَاحِ الْمَنْهَجِ؛ او را براى بيان حجت هاى لازم و پيروزى آشكار [حق بر باطل] و روشن ساختن راه حقّ فرستاد». به اين ترتيب در جمله هاى سه گانه بالا، اهداف بعثت را كه اتمام حجت و پيروزى حق بر باطل، و روشن ساختن راه سعادت می‌باشد بيان فرموده است. آنگاه به برنامه هاى عملى پيامبر اکرم (ص) پرداخته، چنين مى فرمايد: «فَبَلَّغَ الرِّسَالَةَ صَادِعاً بِهَا، وَ حَمَلَ عَلَى الْمَحَجَّةِ دالّاً عَلَيْهَا، وَ أَقَامَ أَعْلَامَ الْاِهْتِدَاءِ وَ مَنَارَ الضِّيَاءِ، وَ جَعَلَ أَمْرَاسَ الْاِسْلَامِ مَتِينَةً، وَ عُرَا الْاِيمَانِ وَثِيقَةً؛ او خود را آشكارا ابلاغ كرد، و انسان ها را بر مسير حقّ قرار داد؛ در حالى كه راه پيشرفت را به آنها نشان داده بود، پرچم هاى هدايت را برافراشت و نشانه هاى روشن را برپا ساخت، ريسمان هاى [خيمه] را محكم نمود و دستگيره هاى ايمان را استوار ساخت». 🔹در آغاز، سخن از پرداختن به ابلاغ رسالت الهى به طور كلى به ميان آمده است، همانگونه كه در قرآن مجيد مى فرمايد: «فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ؛ [حجر، ۹۴] آنچه را مأموريت دارى آشكار ساز و از مشركان روى گردان»؛ سپس از جزئيات اين برنامه سخن مى گويد كه (ص) مردم را از بيراهه به جاده اصلى دعوت كرد و دلايل و نشانه ها را براى پيمودن اين راه به آنها گوشزد نمود و چراغ هاى نورانى بر سر هر راه نهاد، تا به هنگام تاريكى نيز از ادامه مسير باز نايستند، و سرانجام با بيانات كافى و تدبيرهاى سازنده رشته‌ های‌ اسلام را محكم ساخت و دستگيره هاى ايمان را استحكام بخشيد. كمتر كلامى را مى توان پيدا كرد كه در عين كوتاهى و فشردگى، اين همه مطلب را درباره اهداف و برنامه هاى (ص) بيان كند. 🔹جمله «جَعَلَ أَمْرَاسَ الْاِسْلَامِ مَتِينَةً»، گويا را به خيمه اى تشبيه مى كند كه ريسمان هاى محكمى از هر سو، آن را به زمين هاى اطراف متّصل كرده است، تا تندبادها نتواند آن را از جا بر كَند. اين ريسمان ها امورى مانند جمعه و جماعات و حجّ و زكات و جهاد و امر به معروف و نهى از منكر است كه هميشه حوزه اسلام را حفظ كرده و از آن دفاع مى نمايد؛ هر جا اين تعليمات اسلامى پياده شود، بيمه مى شود، و هرگاه ضعيف گردد دشمنان بر مسلمين چيره خواهند شد. جمله «وَ عُرَى الْاِيمَانِ وَثِيقَةً»، را تشبيه به طنابى كرده كه دستگيره هاى مختلفى در آن است و براى نجات از قعر چاه، يا نجات در پرتگاه ها بايد به اين دستگيره ها چسبيد. بديهى است اگر اين دستگيره ها سست و ضعيف باشند، نه تنها انسان نجات نمى يابد، بلكه گرفتار سقوط خطرناكى مى شود. 🔹اين دستگيره ها همان فروع و تعليمات اسلام در برنامه هاى مختلف عبادى و اجتماعى است كه در احاديث نيز به آن اشاره شده است. از جمله در روایات نقل شده كه پيامبر اكرم (ص) روزى از اصحابشان پرسیدند: «أَىُّ عُرَى الْإِيمَانِ أَوْثَقُ؟؛ كدام يك از دستگيره هاى ايمان محكم تر است؟»، جمعى گفتند: خدا و پيامبرش آگاهترند؟ و بعضى از نماز يا زكات و... نام بردند. رسول خدا (ص) فرمود: آنچه گفتيد داراى فضيلت است؛ ولى پاسخ اصلى نيست؛ «محكم ترين دستگيره هاى ايمان، دوست داشتن براى خدا و دشمن داشتن براى خداست، و محبّت اولياى الهى و بيزارى از دشمنان الهى است». [۱] البتّه مفاهيم اخلاقى همچون توكّل، تفويض، تسليم، رضا، صبر، يقين و... كه در روايات به آن اشاره شده نيز مى تواند به عنوان دستگيره هاى ايمان معرفى شود و هيچ كدام با يكديگر منافاتى ندارند. پی نوشت: [۱] الكافی، كلينى، دارالكتب الإسلامية، ‏۱۴۰۷ ق، چ چهارم، ج ‏۲، ص ۱۲۶ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۷، ص ۱۵۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️ مشقات فراوان پیامبر اسلام (ص) 🔹 - صلی الله علیه و آله و سلم - تنها فرمود، و در یک محیطی که همه با او بودند، فرمود و های زیاد، های زیاد، های فراوان برد، تا اینکه را به مردم ابلاغ فرمود. کرد مردم را به ؛ دعوت کرد به ؛ آن قدر ایشان تحمل فرمود که گمان ندارم کسی طاقت آن را داشته باشد. بیانات‌ حضرت‌ امام در جمع علمای نجف ۴۴/۰۸/۲۳ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حس اعتماد به نفس‏ 🔹امروز علمای و چقدر کوشش می‌کنند که به اصطلاح حس را در انسان بیدار کنند و بجا هم هست. اعتماد به نفسی که در بیدار می‌کند این است که انسان را از هرچه، غیر است از بین می‌برد و به هرچه انسان بخواهد امید ببندد از راه عمل خودش باید امید ببندد، و همینطور پیوند انسان با هر چیز و هر کس از راه است. 🔹شما نمی‌توانید با صلی الله علیه و آله و سلم مرتبط باشید جز از راه ، نمی‌توانید با علیه السلام مرتبط باشید جز از راه ، نمی‌ توانید با سلام الله علیها مرتبط باشید جز از راه ؛ یعنی برای پیوند و ارتباط با پیامبر و اهل بیتش همه راه‌ها جز راه عمل را بسته است. 🔹حدیثی از صلی الله علیه و آله الآن یادم آمد و یادم هست که در ۱۷ - ۱۸ سال قبل که این حدیث را خواندم تحت تأثیر آن قرار گرفتم و دیدم براستی در زندگی صلی الله علیه و آله چه تابلوهای عجیبی پیدا می‌شود که در تاریخ زندگی احدی چنین تابلوهایی و چنین و پرمغزی را نمی‌توانید پیدا کنید. 🔹وقتی انسان فکر می‌کند و می‌بیند که یک مرد امّی در چنان محیطی این طور جمله‌ها در زندگی خودش ساخته است غرق در حیرت می‌شود، و جز اینکه به او اقرار کند راه دیگری ندارد. این حدیث را در کتاب‏ داستان راستان‏ هم نقل کرده‌ام. حدیث این است: صلی الله علیه و آله در یکی از مسافرت‌ هایی که با اصحابشان می‌رفتند (نقل نشده که در کدام مسافرت بوده است) موقع ظهر که شد دستور دادند قافله پایین بیایند. 🔹هر کسی از مرکب خودش پایین آمد، صلی الله علیه و آله هم پایین آمدند و جهتی را گرفتند و به آن سو رفتند. اصحاب فکر کردند که لابد حضرت برای قضای حاجت به آن سو می‌روند. ولی دیدند حضرت پس از آنکه مقداری از شتر خودشان دور شدند برگشتند. خیال کردند که حضرت این محل را مناسب فرود آمدن تشخیص نداده‌اند و آمده‌اند دستور دهند که برویم در جای دیگری پایین بیاییم. 🔹حضرت در حالی که به طرف مرکب خودشان برمی‌گشتند با احدی حرف نمی‌‏زدند. آمدند تا به مرکب خودشان رسیدند. اصحاب دیدند که حضرت دست بردند در خورجین و توبره ‏ای که بر شترشان بود و عِقال، یعنی زانوبند شتر را بیرون آوردند و با آن زانوهای شترشان را بستند و بعد دوباره به راه قبلی خودشان رفتند. فهمیدند که این راه دور را حضرت برگشتند که زانوبند شتر را ببندند. کار به این کوچکی!! عرض کردند: یا رسول الله! اگر شما برای انجام چنین کاری برگشتید چرا به ما فرمان ندادید؟! 🔹این اصحابی که فدایی هستند و اگر پیغمبر بگوید در دریا یا آتش بروید فوراً می‌روند، اینها که جلو شمشیرها می‌روند و افتخارشان این است که فرمان صلی الله علیه و آله را اجرا کنند عرض کردند: یا رسول الله! چرا از دور فرمان ندادید که ما این کار را بکنیم؟حضرت فرمودند: «لا یسْتَعِنْ احَدُکمْ مِنْ غَیرِهِ وَ لَوْ بِقَضْمَةٍ مِنْ سِواک»؛ هرگز از دیگران در کارها کمک نجویید، و لو برای یک امر باشد، و لو برای اینکه یک مسواک از دیگران بخواهید. 🔹یعنی را تا آن حدی که برای شما ممکن است و می‌توانید انجام دهید، از دیگری نخواهید که برایتان انجام دهد. ببینید چقدر بجا! حالا اگر همین جمله را یک وقتی بالای منبر گفته بود، اینقدر اثر نمی‏ بخشید. این جمله را در وقتی می‌گوید که خودش اول می‌کند. غرضم این جهت است که یکی از اصول که تفکر اسلامی را زنده می‌کند، عمل و به است. 📕احیای تفکر اسلامی، مرتضی مطهری (نسخه سایت)، ص ۵۵ - ۵۷ منبع: پورتال جامع استاد شهید آیت الله مطهری @tabyinchannel
⭕️شخصیت والای پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) 🔹درباره‌ (ص) حقیقتاً زبان بنده و امثال بنده قاصر است از بیان، و ذهن و دل بنده و امثال بنده قاصر است از فهم درباره‌ شخصیّت والای آن بزرگوار؛ حقیقتاً اینجور است. بنده فقط یک کلمه از این کتاب قطور فضل (ص) را مختصراً عرض می کنم و آن، این است که این خورشید تابان عالم هستی، به گردن همه‌ آحاد بشریّت حق دارد؛ بنده این را می خواهم عرض بکنم. همه‌ آحاد بشریّت، چه مؤمنین به این دین و چه غیر آنها، مدیون پیامبر اعظم (ص) و به معنای واقعی کلمه متعلَّق دِین آن بزرگوار هستند؛ چرا؟ 🔹این حقّ عظیمی که این بزرگوار بر گردن بشریّت دارد چیست؟ آن، این است که (ص) نسخه‌ درمان همه‌ دردهای عُمده‌ی بشریّت را به بشر عرضه کرد؛ این یک واقعیّت است. خدای متعال می فرماید که «کِتابٌ اَنزَلنَاهُ اِلَیکَ لِتُخرِجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النّور‌»؛‌ [۱] ظلمات چیست؟ ظلمات همه‌ آن چیزهایی است که زندگی بشر را در طول تاریخ، تیره و تار کرده، تلخ کرده، زهرآلود کرده؛ اینها ظلمات است. جهل، ظلمت است؛ فقر، ظلمت است؛ ظلم، ظلمت است؛ تبعیض، ظلمت است؛ غرق شدن در شهوات، ظلمت است؛ مفاسد اخلاقی، آسیب‌ های اجتماعی، همه‌ اینها ظلماتند. اینها همه ظلمت هایی هستند که بشر در طول تاریخِ طولانیِ زندگیِ خود از اینها رنج دیده. بی‌ ایمانی ظلمت است، بی‌ هدفی ظلمت است؛ اینها دردهای عمیق بشر است. 🔹 (ص) نسخه‌ درمان این دردها را - هم نسخه‌ معرفتی را، هم نسخه‌ی عملی را - به بشر عرضه کرد. اگر می خواهید از این دردها خلاص بشوید، علاجش اینها است. این (ص) و ، علاج دردهای بشریّت است؛ این را (ص) به بشر عرضه کرده. لذا امیرالمؤمنین (ع) درباره‌ی پیغمبر (ص) می فرماید: «طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ قَد اَحکَمَ مَراهِمَهُ وَ اَحمىٰ مَواسِمَه»؛ [۲] این پزشکِ ماهر حاذق، هم مرهمها را فراهم کرده - آن دارویی که روی زخم می گذارند که زخم بهبود پیدا کند - هم وسیله‌ی داغ کردن را؛ که در گذشته وقتی یک زخمی به وسیله‌ی مرهم خوب نمی‌شد، آن را داغ می کردند خوب می‌شد. هر دو را دارد: هم مرهم را، هم وسیله‌ی داغ کردن را؛ اینها را در قرآن به بشریّت عرضه کرده. اگر می خواهید خوب زندگی کنید، این جوری عمل کنید. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره‌ ابراهیم، بخشی از آیه‌ ۱؛ « ...کتابى است که آن را به سوى تو فرود آوردیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکی‌ها به سوى روشنایى بیرون آورى‌...». [۲] نهج‌البلاغه، خطبه‌ ۱۰۸ بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۰۷/۱۱ منبع: وبسایت‌دفترحفظ‌ونشرآثارمعظم‌له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خصوصیات منحرفان قوم یهود در قرآن از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدّ ظلّه العالی) - (بخش چهارم) 🔸در ابتداى ظهور پیامبر اسلام (ص) انتظار می رفت که پیش از دیگران با نداى اسلام لبیک گویند، چرا که آنها - بر خلاف مشرکان - بودند؛ به علاوه صفات (ص) را نیز در کتاب هاى خود خوانده بودند؛ ولى می گوید: با سابقه بدى که اکثریت آنها دارند، انتظار شما مورد ندارد؛ چرا که گاهى صفات و روحیات انحرافى یک جمعیت، سبب می شود که با تمام نزدیکى به حق از آن دور گردند. [۱] 💠خوی استکباری بنى اسرائیل 🔹 در موارد مختلف و از جمله در سوره بقره روحیه استکبارى [یهود] را براى پذیرش حق مذمت مى نماید: «افَکلّما جاءَکم رَسُولٌ بِما لا تَهْوى انْفُسُکم اسْتَکبَرتُم؛ آیا هر پیامبرى که برخلاف هواى نفس شما اوامرى از جانب خداوند آورد، استکبار کرده و از امرش سرپیچى مى نمائید»؟! [۲] به «اشموئیل» پیغمبر زمانشان در مورد انتخاب «طالوت» به فرماندهى لشکر ایراد کردند، و گفتند: «نَحْنُ أَحَقُ بِالْمُلْک مِنْهُ وَ لَمْ یؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمالِ؛ ما از او به فرماندهى و حکومت سزاوارتریم، چرا که از دودمان معروفیم، بعلاوه طالوت ثروتى ندارد!». [۳] 🔹گفتنی است خداوند در قرآن کریم به علّت تفاوت میان قوم عیسى بن مریم (ع) و قوم یهود اشاره کرده، مى فرماید: «ذَلِک بِانَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَ رُهْبَاناً وَ انَّهُمْ لَایسْتَکبِرُونَ؛ این به خاطر آن است که در میان آن ها (مسیحیان) افرادى دانشمند و تارک دنیا، هستند و آنان تکبّر نمى ورزند»، از این تعبیر به خوبى روشن مى شود که یکى از عوامل اصلى نسبت به اهل ایمان و استکبار آنان بود. [۴] 💠استهزاگری یهود مدینه 🔹خداوند از زبان یهود نقل مى کند که آن ها از روى استهزا به (ص)، یا انبیاى دیگر مى گفتند: «وَقَالُوا قُلُوبُنَا غُلْفٌ؛ تو که مى دانى دل هاى ما در غلاف است، و ما چیزى از سخنان تو را درک نمى کنیم». [۵] ابن عباس، مفسر معروف نقل مى کند: مسلمانان صدر اسلام هنگامى که (ص) مشغول سخن گفتن بود و بیان آیات و احکام الهى مى کرد، گاهى از او مى خواستند کمى با تأنّى سخن بگوید تا بتوانند مطالب را خوب درک کنند، و سؤالات و خواسته هاى خود را نیز مطرح نمایند، براى این درخواست جمله «راعنا» که از ماده «الرعى» به معنى مهلت دادن است، به کار مى بردند. ولى همین کلمه «راعنا» را از ماده «الرُّعونة» که به معنى کودنى و حماقت است استعمال مى کردند. در اینجا براى دستاویزى پیدا شده بود که با استفاده از همان جمله اى که مسلمانان مى گفتند، پیامبر یا مسلمانان را استهزاء کنند. [۶] 💠توطئه چینی یهودیان صدر اسلام 🔹 براى متزلزل ساختن ایمان مسلمانان از هر وسیله اى استفاده مى کردند، تهاجم نظامى، سیاسى و اقتصادى؛ این آیه اشاره به بخشى از آن ها دارد. مى فرماید: «وَ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکتابِ آمِنُوا بِالَّذِی أُنْزِلَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ اکفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ؛ گروهى از اهل کتاب گفتند: [بروید و ظاهرا] به آنچه بر مؤمنان نازل شده، در آغاز روز ایمان بیاورید و در پایان روز کافر شوید [و کفر خود را آشکار سازید] شاید آنها (مؤمنان) نیز متزلزل شده باز گردند». [۷] این توطئه در افراد ضعیف النفس اثر قابل ملاحظه اى خواهد داشت، به خصوص این که عده مزبور از دانشمندان یهود بودند، و همه مى دانستند که آنها نسبت به کتب آسمانى و نشانه هاى آخرین پیامبر، آشنایى کامل دارند و این امر لااقل پایه هاى ایمان تازه مسلمانان را متزلزل مى سازد. [۸] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۱۴ [۲] بقره، ۸۷؛ (اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقین)، ج‏۱، ص۱۳۹) [۳] بقره، ۲۴۷؛ (تفسیر نمونه، ج‏۱۸، ص۱۱۲) [۴] مائده، ۸۲؛ (اخلاق در قرآن، ج‏۲، ص۳۲) [۵] بقره، ۸۸؛ (پیام قرآن، ج‏۱، ص۲۹۸) [۶] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۸۳ [۷] آل عمران، ۷۲؛ (تفسیر نمونه، ج‏۲، ص۶۱۴) [۸] تفسیر نمونه، ج‏۲، ص۶۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (حفظه الله) @tabyinchannel