eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️قرآن کریم 🔹یک وظیفه «یاد دادن» و «تعلیم کردن» است. در این جهت مخاطب قرآن خواهد بود، و با زبان و با او سخن می‌گوید. اما به ‏جز این زبان، «قرآن» زبان دیگری نیز دارد که مخاطب آن عقل نیست، بلکه است، و این زبان دوم «احساس» نام دارد. 🔹آن که می‌خواهد با آشنا گردد و بدان انس بگیرد می‌باید، با این دو زبان هر دو آشنایی داشته باشد، و هر دو را در کنار هم مورد استفاده قرار دهد. تفکیک این‌ دو از هم مایه بروز و اشتباه و سبب و زیان خواهد بود. آنچه را که ما می‌‏نامیم عبارت است از «احساسی بسیار عظیم و عمیق که در درون انسان وجود دارد و گاهی اسم آن را احساس هستی می‌گذارند»، 🔹یعنی احساسی از ارتباط «انسان» با «هستی مطلق». کسی که زبان دل را بداند و با آن را مخاطب قرار دهد، او را از اعماق هستی و کنه وجودش به حرکت درمی‌آورد. آن وقت دیگر تنها و انسان تحت تأثیر نیست، بلکه سراسر وجودش تحت تأثیر قرار می‌گیرد. 📕آشنایی با قرآن (نسخه سایت)، مرتضی مطهری، ج ۱ ص ۳۶ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️ماموریت انبیاء الهی 🔹 (عليه السلام) نیز را این طور تعریف می‌کند: «خدا را یکی پس از دیگری فرستاد تا اینکه وفای آن را که در نهاد بشر با دست خلقت بسته شده از بخواهند؛ از مردم بخواهند به آن پیمانی که با زبان بسته نشده و روی کاغذ نیامده، بلکه روی صفحه دل آمده، روی عمق ذات و آمده، قلم خلقت او را در سرّ ضمیر، در اعماق شعور باطن بشر نوشته است، به آن باوفا باشند». [نهج البلاغة، خطبه اول] 📕امدادهای غیبی در زندگی بشر، مرتضی مطهری، ص ۲۷ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
تبیین
⭕️امام علی (علیه السلام) به سرنوشت انسان های محروم می اندیشید... 💠علامه شهید مرتضی مطهری (ره): 🔹[امام علی علیه السلام] وقتی که خبردار می‌شود که عامل او (فرمانداری که از ناحیه او منصوب است) در یک مهمانی شرکت کرده است، نامه عتاب‌آمیزی به او می‏نویسد که در هست. حال چه مهمانی‌ای بوده است؟ آیا آن فرماندار در مهمانی‌ای شرکت کرده بود که در سر سفره آن مشروب بوده است؟ نه. در آنجا قمار بوده؟ نه. در آنجا مثلًا زنهایی را آورده و رقصانده بودند؟ نه. در آنجا کار حرام دیگری انجام داده بودند؟ نه. 🔹پس چرا آن مهمانی مورد ملامت قرار می‌گیرد و نامه تند نوشته می‌شود؟ می‌گوید: «وَ ما ظَنَنْتُ انَّک تُجیبُ الی‏ طَعامِ قَوْمٍ عائِلُهُمُ مَجْفُوٌّ وَ غَنِیهُمْ مَدْعُوٌّ» (هرگز نمى پنداشتم كه تو دعوت مردمى را اجابت كنى كه را از در مى رانند و را بر سفره مى نشانند). «گناه فرماندارش» این بوده که بر سر ‏‌ای شرکت کرده است که صرفاً اشرافی بوده، یعنی در آنجا شرکت داشته و محروم بوده‌اند. 🔹 علیه السلام می‌گوید: من باور نمی‌کردم که من، نماینده من پای در مجلسی بگذارد که صرفاً از اشراف تشکیل شده است. بعد راجع به خودش و زندگی خودش برای آن فرماندار شرح می‌دهد. درباره خود می‌گوید: را از درد خودش بیشتر احساس می‌کرد؛ درد آنها سبب شده بود که اساساً درد خود را احساس نکند. سخنان علیه السلام نشان داده که او واقعاً و و بوده است. 🔹اما علیه السلام را که اینقدر ستایش می‌کنیم نه فقط به خاطر این است که بوده که پیامبر فرمود: «انَا مَدینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلی بابُها»؛ بیشتر از این جهت ستایش می‌کنیم که بود، این رکن از را داشت که به «سرنوشت انسان های محروم» می‌اندیشید، غافل نبود، درد دیگران را احساس می‌کرد، چنانکه سایر ارکان انسانیت را هم داشت. 📕آزادی معنوی (نسخه سایت)، مرتضی مطهری، ص ۲۳۴ و ۲۳۵ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
تبیین
⭕️بی نیاز شدن روح از بدن‏ 💠شهید آیت الله مرتضی مطهری (ره): 🔹 در نتیجه به خداوند - و تقرب به خداوند در نتیجه عبودیت و اخلاص و خود را فراموش کردن و تذلل در نزد پروردگار و اطاعت محض در برابر پروردگار - می‌رسد به این مرحله که در عین اینکه نیازمند به است، روحش از بدنش بی‌نیاز می‌شود، چطور؟ ما الآن، هم نیازمند به بدن‌مان است، هم نیازمند به روح‌مان. الآن اگر آن روح و قوه حیات ما نباشد، این بدن ما زنده نیست؛ اگر هم این بدن ما نباشد این روح ما در اینجا کاری از او ساخته نیست، نمی‌تواند کاری بکند. 🔹اما آیا همه انسانها همین جورند؟ هم بدنشان نیازمند به روح است و هم روحشان نیازمند به بدن؟ یا اینکه در نتیجه به خدا و ، می‌رسند به این حد که لااقل از بی‌نیاز می‌شود. چطور بی‌نیاز می‌شود؟ یعنی این قدرت را پیدا می‌کنند که به اصطلاح «روح» را از این «بدن» تخلیه کنند (البته در اینجا تخلیه به معنی مردن نیست)، یعنی همان را در مقابل بدن حفظ می‌کنند. 🔹در زمان خودمان، هستند چنین اشخاصی که قدرت دارند تخلیه کنند، یعنی را از منفک کنند به طوری که خودش را مسلط بر این بدن می‌بیند. بدنِ خودش را می‌بیند که در اینجا مثلاً مشغول عبادت است و خودش در جای دیگر سیر می‌کند، را دارد می‌بیند. شیخ شهاب الدین سهروردی، معروف به «شیخ اشراق» عبارتی دارد، می‌گوید ما حکیم را حکیم نمی‌شماریم، مگر آن وقتی که قدرت داشته باشد بر اینکه روح خودش را از بدنش خلع کند. 🔹 می‌گوید ما حکیم را حکیم نمی‌شماریم مگر در آن مرحله‏‌ای که برایش ملکه شده‏ باشد، یعنی هر وقت که اراده کند بتواند روح خودش را از بدنش مستقل و جدا کند. برای ما خیلی این حرفها سنگین و زیاد است. چنین چیزهایی را باور نمی‌کنیم؛ حق هم داریم باور نکنیم، برای اینکه ما خیلی از این مراحل پرت هستیم. ولی از آن بدبینی و باورنکردن‌ های خودتان کمی پایین بیایید... 📕آزادی معنوی (نسخه سایت)، مرتضی مطهری، ص ۶۷ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
تبیین
⭕️آزادی معنوی، بزرگترین برنامه انبیاء 🔹بزرگترین برنامه انبیاء «آزادی معنوی» است. اصلاً  یعنی آزادی معنوی؛ «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا - وَ قَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا». [۱] (بی تردید کسی که را [از آلودگی پاک کرد و] رشد داد، شد - و کسی که آن را [به آلودگی ها و امور بازدارنده از رشد] بیالود [از رحمت حق] نومید شد). و بزرگترین خسران عصر ما این است که همواره می‌گویند ؛ 🔹اما جز از «آزادی اجتماعی» سخن نمی‌ گویند؛ از ، دیگر حرفی نمی‌‏ زنند، و به همین دلیل به آزادی اجتماعی هم نمی‌رسند. در عصر ما یک که به صورت فلسفه و سیستم‌ های فلسفی مطرح شده است این است که اساساً درباره ، شخصیت انسانی و شرافت معنوی انسان هیچ بحث نمی‌کنند؛ «نَفَخْتُ فیهِ مِنْ روحی‏» [۲] (از روح خود در آن دمیدم) فراموش شده است؛ 🔹می‌گویند: اصلاً چنین چیزی وجود ندارد، انسان یک موجود دوطبقه‏‌ای نیست که طبقه عالی و طبقه دانی داشته باشد، اصلاً انسان با یک هیچ فرق نمی‌کند!، یک حیوان است، زندگی ‏تنازع بقاست! (زندگی را از دست یکدیگر گرفتن)، و جز تنازع بقا چیز دیگری نیست! یعنی زندگی جز تلاش کردن هر فرد برای خود و جنگیدن برای منافع خود چیز دیگری نیست! می‌دانید این جمله چقدر به ضربه وارد کرده است؟! 🔹می‌گویند جز و میدان جنگ چیز دیگری نیست؛ بلکه جمله‌ای می‌گویند که بعضی هم خیال می‌کنند که خیلی حرف درستی است؛ می‌گویند: « گرفتنی است نه دادنی». ، هم گرفتنی است و هم دادنی. اصلًا این جمله که حق را فقط باید گرفت و کسی به تو نمی‌دهد، ضمناً تشویق به این است که تو حق را باید بگیری، نه اینکه حق را باید بدهی؛ صاحب حق باید بیاید، اگر توانست به زور از تو بگیرد، اگر نتوانست که نتوانست. 🔹اما نیامدند این حرف را بزنند. پیغمبران گفتند «حق»، هم گرفتنی است و هم دادنی؛ یعنی و پایمال شده را توصیه کردند به اینکه برو را بگیر، و از آن طرف را وادار کردند علیه خودش قیام کند که را بدهد، و در این کار خودشان هم کامیاب و موفق شدند. پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره شمس، آيات ۹ و ۱۰ [۲] همان، سوره ص، آيه ۷۲ 📕آزادی معنوی (نسخه سایت)، مرتضی مطهری، ص ۳۷ و ۳۸ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️معنای انتظار ظهور 🔹 یعنی چه؟ «افْضَلُ الْاعْمالِ انْتِظارُ الْفَرَجِ‏» یعنی چه؟ بعضی خیال می‌کنند اینکه افضل اعمال، انتظار فرج است، به این معناست که انتظار داشته باشیم (عجّل الله تعالی فرجه) با عده‌ای که خواص اصحابشان هستند یعنی سیصد و سیزده نفر و عده‌ای غیرخواص کنند، بعد دشمنان اسلام را از روی زمین بردارند، و و کامل را برقرار کنند، آن وقت به ما بگویند بفرمایید!؛ 🔹ما انتظار چنین فرجی را داریم و می‌گوییم هم انتظار فرج است! (یعنی بگیر و ببند، بده به دست من پهلوان!) نه، داشتن یعنی انتظار در رکاب امام بودن و و احیاناً ، یعنی آرزوی واقعی و حقیقی در راه حق، نه آرزوی اینکه تو برو کارها را انجام بده، بعد که همه کارها انجام شد و نوبت استفاده و بهره گیری شد آن وقت من می‌آیم! 📕آزادی معنوی، ص ۱۷۳ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️اسلام منادی توحید در جهان 🔹آری، بدون شک «منادی توحید» در جهان است. فریاد «لا اله الّا الله» را، فریاد اینکه جز چیز دیگری شایسته و ، خضوع و کرنش نیست، و جز در پیشگاه حق در پیشگاه هیچ موجودی اعمّ از مجرّد و مادّی نباید خضوع نماید، این فریاد را بر آورد: 🔹« ... تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللهَ وَ لَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَ لَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللهِ... » [۱[ (...بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است [و همه کتاب های آسمانی و پیامبران آن را ابلاغ کردند] که جز را نپرستیم، و چیزی را شریک او قرار ندهیم، و بعضی از ما بعضی را اربابانی به جای خدا نگیرد...). 🔹این آیه همان آیه‌ای است که (صلی الله علیه و آله) به عنوان بخشنامه به نام سران جهان آن روز فرستاد. پی نوشت: [۱] قرآن کریم، سوره آل عمران، آيه ۶۴ 📕امدادهای غیبی در زندگی بشر، (نسخه سایت) مرتضی مطهری، ص ۱۷ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️ماهیت انقلاب اسلامی 🔹می‌دانیم که «انقلابات مقدّس‏ اجتماعی» منتهای هنرشان این است که در طبقه محروم و مظلوم روح حیاتی بدمند و آنها را به در برابر وادار کنند. ماهیت تنها این نبود که طبقه‏ای را به جان طبقه دیگر بیندازد؛ 🔹البته این کار را کرد، این روح را دمید و مردم را به «قیام» در برابر «ظلم» وادار کرد، امّا کارش تنها این نبود؛ کاری بالاتر و نیز بپا کرد که جز از او و کسانی از طراز او یعنی پیغمبران، ساخته نیست. 🔹 ایجاد کرد، یعنی را حتی علیه «تبهکاری های خودش» به واداشت. این خصوصیت منحصراً از است که قادر است را علیه تبهکاری و جنایتکاری شخص خودش به قیام وادارد که از خود حساب بکشد، خود را ملامت کند و خود را به پای و انصاف بکشد. 📕امدادهای غیبی در زندگی بشر، مرتضی مطهری، ص ۱۹ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
تبیین
⭕️غیب یعنی چه؟ 🔹 یعنی «نهان»، «پشت پرده»، یعنی آن چیزهایی که از ما نهان است و «پشت پرده محسوسات» واقع شده است. این کلمه را زیاد به کار برده است، گاهی تنها، مثل اینکه می‌فرماید: «الَّذینَ یؤْمِنونَ بِالْغَیبِ» [۱] (آنان که به ایمان دارند)؛ یا می‌فرماید: «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیبِ لا یعْلَمُها الّا هُوَ» [۲] ( نزد خداست و جز او کسی از آنها آگاه نیست)، 🔹و گاهی همراه با کلمه «شهادت» مثل اینکه می‌فرماید: «عالِمُ الْغَیبِ وَ الشَّهادَةِ» [۳] (خداوند هم به غیب آگاه است و هم به شهادت). فلاسفه اسلامی از همین تعبیر قرآنی استفاده کرده، «جهان طبیعت» را و «جهان ملکوت» را اصطلاح کرده‌اند. برای ایمان و اعتقاد ما به «عالم شهادت»، حواسّ ما کافی است. 🔹اساساً این عالم از آن جهت نامیده شده است که ما با حواسّ خود با آن سر و کار داریم و محسوس و ملموس ماست؛ علیهذا نیازمند به معرّف و معلّمی برای اینکه به وجود چنین جهانی مؤمن بشویم نیستیم. نیازمندی ما به و و ، برای آشنا شدن بیشتر با حقایق آن است. امّا این حواس برای ایمان و اعتقاد به «جهان غیب» کافی نیست؛ 🔹برای ایمان و اعتقاد به ، «قوّه عقل» که خود مرتبه غیب وجود ماست، باید دست به کار و فعّالیت بشود، و یا قوّه‌ای نهان‏تر و مخفی‏تر از عقل باید غیب را شهود نماید. ، راهنمایان جهان غیب‏اند؛ آمده‌اند که مردم را به غیب و ماورای ظاهر و محسوسات، مؤمن و معتقد نمایند. 🔹 به اینکه مردم به وجود غیب ایمان داشته باشند اکتفا نکرده‌اند، «پیغمبران» آمده‌اند که میان و رابطه برقرار کنند، حلقه اتّصال میان مردم و جهان غیب باشند، مردم را مؤمن به و «عنایت های خاصّ» در شرایط خاصّی بنمایند. اینجاست که مسئله‌ عملًا با زندگی بشر تماس پیدا می‌کند. پی نوشت‌ها: [۱] سوره بقره، آیه ۳ [۲] سوره انعام، آیه ۵۹ [۳] سوره انعام، آیه ۷۳ 📕امدادهای غیبی در زندگی بشر، مرتضی مطهری، ص ۵۹-۶۱ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️پرده غیب‏ 🔹 یعنی نهان، پسِ پرده. این «پرده» چیست؟ چگونه پرده‏ای است که جلو چشم ما کشیده شده که نمی‌توانیم ببینیم؟ آیا واقعاً پرده‏ای وجود دارد که باید پس برود تا ببینیم، یا اینکه این تعبیرات کنایه از حقایق دیگری است؟ اتّفاقاً همین تعبیر در خود نیز آمده است. 🔹درباره می‌فرماید: «لَقَدْ كُنْتَ فِی غَفْلَةٍ مِنْ هَٰذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ». [۱] ([به او می گویند:] تو از این روز بزرگ در بی خبری و بودی، پس ما بی خبری را از دیده [بصیرت] ات کنار زدیم، در نتیجه دیده ات امروز بسیار تیزبین است). 🔹جمله معروفی منسوب است به حضرت امیر (عليه السلام): «لَوْ کشِفَ الْغِطاءُ مَا ازْدَدْتُ یقیناً». (فرضاً بر افتد، بر یقین من افزوده نمی‌شود). مسلّما این از نوع مادّه و جسم نیست؛ این «پرده» جز حجاب محدودیت حواسّ ما که تنها امور نسبی و محدود را درک می‌کند نمی‌باشد. پی نوشت: [۱] سوره ق، آیه ۲۲ 📕امدادهای غیبی در زندگی بشر، مرتضی مطهری، ص ۶۱ و ۶۲ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
تبیین
⭕️«مددهای غیبی‏» 🔹گذشته از اینکه اشیاء در اصل هستی خود از مدد می‌گیرند، به عبارت دیگر سراسر طبیعت است؛ در زندگی بشر یک سلسله «مددهای غیبی خاصّی» هم وجود دارد. یعنی چه؟ مگر مددهای عمومی و خصوصی در کار است؟ بلی. لازم است قبلًا اصطلاحی از ذکر کنم و سپس به توضیح مطلب بپردازم. قرآن، را هم با صفت و هم با صفت یاد می‌کند. «بسم الله» که خود آیه‌ای از قرآن است هم مشتمل بر «رحمان» است، هم مشتمل بر «رحیم». 🔹 و دو مشتق از «رحمت» می‌باشند با این تفاوت که عبارت است از «رحمت عمومی» که شامل همه موجودات است - وجود هر موجودی برای آن موجود رحمت است، وسائلی که برای ابقاء و ادامه وجود او آفریده شده است رحمت است - امّا عبارت است از «الطاف و دستگیری‌ های خاصّی که یک موجود مکلّف در اثر حسن انجام وظیفه مستحقّ آن می‌گردد»؛ است که طبق قانون خاص، نه قانون عامّ طبیعت، شامل حال می‌گردد. پیامبران آمده‌اند که ما را به این گونه مؤمن نمایند. اگر چنین در ما پیدا شود، ما عملًا با خداوند وارد معامله و بده و بستان می‌شویم، 🔹احساس می‌کنیم که کردیم و خداوند به ما نیک داد، ما را و نگهداری کرد؛ بر عکس، کردیم و دیدیم. به‌ هر حال در زندگی خاصّ خود، اعمّ از زندگی فردی یا اجتماعی، احیاناً مشمول لطف ها و رحمت های خاصّی می‌شود که او را دستگیری می‌کند و از سقوط نجات می‌دهد. خداوند درباره می‌فرماید: «أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَىٰ، وَ وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَىٰ، وَ وَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَىٰ». [۱] ما در نمازهای پنجگانه می‌گوییم: «ایاک نَعْبُدُ وَ ایاک نَسْتَعینُ». (خدایا! تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو کمک می‌خواهیم)؛ این خود نوعی استمداد از است. پی نوشت؛ [۱] قرآن کریم، سوره ضحی، آیات ۶ الی ۸ 📕امدادهای غیبی در زندگی بشر، مرتضی مطهری، ص ۷۰ و ۷۱ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
تبیین
⭕️انواع امدادها 🔹 گاهی به صورت فراهم شدن شرایط موفّقیت است، و گاهی به صورت الهامات و هدایتها و روشنی‌ها و روشن‏بینی‏ها. ولی باید دانست که اینگونه ، گزاف و رایگان نیست؛ چنین نیست که انسان در خانه‌اش بنشیند، دست روی دست بگذارد و منتظر باشد «دستی از غیب برون آید و کاری بکند». خیر چنین انتظاراتی بر خلاف ناموس آفرینش است. 🔹دو آیه از ذکر می‌کنم، یکی در مورد مددهایی که به صورت «فراهم شدن شرایط موفّقیت» است، و دیگر در مورد مددهایی که به صورت «الهامات و هدایت های معنوی» است؛ ببینید چه شرایطی ذکر می‌کند و چگونه است که به صورت گزاف و رایگان رخ نمی‏نماید. در مورد اول می‌گوید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ». [۱] (ای مؤمنان! اگر خدا را یاری کنید، خدا هم شما را یاری می کند و گام هایتان را محکم و استوار می سازد). 🔹ببینید «یاری الهی» را که است، مشروط می‌کند به یاری قبلی خدا، یعنی به اینکه خدمت و عمل و مجاهدتی در راه خیر عموم صورت بگیرد و مخصوصاً در راه خدا باشد، یعنی لله و فی الله باشد؛ یعنی هم عمل و مجاهدت و کوشش شرط است، و هم اخلاص و حسن نیت. 🔹در مورد دوم می‌گوید: «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَ إِنَّ اللهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ». [۲] (آنان که در راه ما کوشش و جدّیت به خرج می‌دهند ما راه های خود را به آنها ارائه می‌دهیم. خداوند با نیکوکاران است). در این آیه نیز هم کوشش را و هم اینکه «در راه ما» باشد ذکر می‌کند، هم صرف نیروی بدنی و هم صرف نیروی روحی را شرط قرار می‌دهد و در این صورت است که هدایت و به انسان داده می‌شود. می‌بینید که سخن از مددهای گزاف و رایگان نیست. پی نوشت‌ها: [۱] سوره محمد (ص)، آیه ۷ [۲] سوره عنکبوت، آیه ۶۹ 📕امدادهای غیبی در زندگی بشر (نسخه سایت)، مرتضی مطهری، ص ۷۱ تا ۷۲ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel