eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️آیا عقیده «انتظار» در انسان ذاتی است یا بر اثر شرایط خاصی در او پدید می آید؟ 🔹برخلاف گفته هاى كسانى كه فكر مى كنند بذر اصلى انتظار ظهور يك مصلح بزرگ را، شكستها و ناكاميها و نابسامانيها در سطح افكار مى پاشد، عشق به اين موضوع مربوط به اعماق وجود آدمى است، گاهى به گونه پر رنگ، و گاهى كمرنگ. به تعبير ديگر: انسان از دو راه ـ از راه عاطفه، و از راه خِرَد ـ سرانجام در برابر چنين مسئله اى قرار مى گيرد و سروش اين ظهور را با دو زبان «فطرت» و «عقل» مى شنود. و به عبارت روشن تر: ايمان به جزئى «عشق به آگاهى» و «عشق به زيبايى» و «عشق به نيكى» (سه بُعد از ابعاد چهارگانه روح انسان) است، كه بدون چنان ظهورى اين عشقها به ناكامى مى گرايد و به شكست محكوم مى شود. شايد اين سخن نياز به توضيح بيشترى داشته باشد و آن اينكه: مى دانيم «عشق به تكامل» شعله جاويدانى است كه سراسر وجود انسان را در بر گرفته، او مى خواهد بيشتر بداند؛ بيشتر از زيباييها ببيند؛ بيشتر از نيكيها بهره ببرد و خلاصه آنچه مايه پيشرفت و برترى مى داند بيشتر فراهم سازد. 🔹هيچگاه پيدايش اين انگيزه ها را نمى توان با عوامل اجتماعى، و روانى، و وراثت، و تربيت، پيوند داد، گرچه اين عوامل در تضعيف يا دامن زدن به آنها سهم مهمى دارند؛ ولى اصل وجود آنها، جزء بافت روان انسانهاست و جزء ابعاد اصلى روح او، به دليل اينكه هيچ جامعه و هيچ ملّتى هرگز از اين انگيزه ها تهى نبوده است. خلاصه، علاقه انسان به پيشرفت و تكامل، به دانايى و زيبايى، به نيكى و عدالت، علاقه اى است، اصيل، هميشگى و جاودانى، و يك آخرين نقطه اوج اين علاقه است. چگونه ممكن است عشق به تكامل همه جانبه در درون جان انسان باشد و چنان انتظارى نداشته باشد! مگر پياده شدن تكامل جامعه انسانى بدون آن امكان پذير است! بنابراين، حتى كسانى كه در زندگانى گرفتار شكست و بحرانى نبوده اند، چنين احساسى را در درون جان خود دارند... از سوى ديگر، همانطور كه اعضاى پيكر انسان به تكامل و پيشرفتِ وجود او كمك مى كنند و عضوى در بدن نمى يابيم كه مطلقاً نقشى در اين حركتِ تكاملى نداشته باشد، خصايص روانى انسان نيز چنين اند؛ يعنى هر كدام نقش مؤثرى در پيشرفت هدف هاى اصيل او دارند. مثلاً، «ترس از عوامل خطرناك» كه در هر انسانى وجود دارد سپرى است براى حفظ او در برابر خطر. 🔹«خشم» به هنگامى كه انسان منافع خود را در معرض تهديد مى بيند، وسيله اى است براى افزايش قدرت دفاعى و بسيجِ تمام نيروهاى ذخيره جسمى و روحى براى نجات منافعش از خطر؛ بنابراين، عشق به تكامل، عشق به صلح و عدالت، نيز وسيله اى است براى رسيدن به اين هدف بزرگ و به منزله موتور نيرومندى است كه چرخ هاى وجود انسان را در اين راه به حركت دائمى وا مى دارد، و او را براى رسيدن به جهانى مملو از و كمك مى كند. از سوى ديگر، احساسات و دستگاه هايى كه در جسم و جان وجود دارد نمى تواند هماهنگ با مجموعه عالَم هستى نباشد؛ زيرا همه جهان هستى يك واحدِ به هم پيوسته است، و وجود ما نمى تواند از بقيه جهان جدا باشد. از اين بهم پيوستگى بخوبى مى توانيم نتيجه گيرى كنيم كه هر عشق و علاقه اصيلى در وجود ما هست، دليل بر آن است كه «معشوق» و «هدف» آن نيز در جهان وجود دارد و اين عشق وسيله اى است كه ما را به او نزديك مى سازد. 🔹يعنى اگر تشنه مى شويم و عشق به آب داريم دليل بر آن است كه «آبى» وجود دارد كه دستگاه آفرينش تشنگى آن را در وجود ما قرار داده است. اگر علاقه اى به جنس مخالف داريم دليل بر وجود جنسى مخالف در بيرون ماست؛ و اگر عشق به زيبايى و دانايى داريم دليل بر اين است كه زيباييها و دانايی هايى در جهان هستى وجود دارد. و از اينجا به آسانى نتيجه مى‌گيريم كه اگر انسانها را مى كشند كه جهان را پر از صلح و عدالت و نيكى و داد كند، دليل بر آن است كه چنان نقطه اوجى در تكامل جامعه انسانى امكان پذير و عملى است كه عشق و انتظارش در درون جان ماست. عموميت اين اعتقاد در همه مذاهب نيز نشانه ديگرى بر اصالت و واقعيت آن است؛ زيرا چيزى كه زائيده شرايط خاص و محدودى است نمى تواند اين چنين عمومى باشد، تنها هستند كه از چنين عموميتى برخوردارند، و اينها همه نشانه آن است كه از زبان عواطف و سرشت آدمى اين نغمه در جان او سر داده شده كه سرانجام ، جهان را در زير و قرار خواهد داد. 📕مسئله انتظار، مکارم شیرازی، ناصر، مطبوعاتی هدف، قم، بی تا، ص ۵ الی ۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مسئله انتظار چه اثرات مثبتی در روح و جان انسان منتظر در شرایط و اوضاع کنونی جهان دارد؟ 🔹برای بررسی دقیق و جامع از مسئله باید به سراغ پيامدهاى اين انتظار در وضع كنونى جوامع اسلامى برويم و ببينيم: آيا ايمان به چنين ظهورى، انسان را آنسان در افكار رؤيايى فرو مى برد كه از وضع موجود خود غافل مى گردد، و تسليم هر گونه شرايطى مى كند؟ يا اينكه براستى اين عقيده يك نوع دعوت به قيام و سازندگى فرد و اجتماع است؟ آيا ايجاد تحرّك می كند يا ركود؟ آيا مسئوليت آفرين است يا مايه فرار از زير بار مسئوليتها؟ و بالاخره آيا مخدّر است يا بيدار كننده؟ 🔹قبل از توضيح و بررسى اين سؤالات، توجه به يك نكته كاملا ضرورى است و آن اينكه سازنده ترين دستورات و عالى‌ترين مفاهيم، هرگاه به دست افراد ناوارد، يا نالايق، يا سوء استفاده چی، بيفتد، ممكن است آن را چنان مسخ كنند كه درست نتيجه اى برخلاف هدف اصلى بدهد و در مسير بر ضدّ آن حركت كند، و اين نمونه هاى بسيار دارد و مسئله به طورى كه خواهيم ديد، در رديف همين مسائل است. به هر حال، براى رهايى از هر گونه اشتباه در محاسبه، در اين گونه مباحث، بايد به اصطلاح آب را از سرچشمه گرفت تا آلودگی هاى احتمالى نهرها و كانال هاى ميان راه در آن اثر نگذارد. به همين دليل، ما در بحث انتظار مستقيما به سراغ متون اصلى اسلامى رفته، و لحن گوناگون رواياتى را كه روى مسئله انتظار تأكيد مى كند مورد بررسى قرار مى دهيم تا از هدف اصلى آگاه شويم. 🔹اكنون با دقت به اين چند روايت توجه كنيد: ۱) كسى از امام صادق (ع) پرسيد چه مى گوييد درباره كسى كه داراى ولايت امامان است، و انتظار ظهور حكومت حق را مى كشد و در اين حال از دنيا مى رود؟ امام (ع) در پاسخ فرمودند: «او همانند كسى است كه با رهبر اين انقلاب در خيمه او [ستاد ارتش او] بوده باشد ـ سپس كمى سكوت كرد ـ و فرمود مانند كسى است كه با پيامبر اسلام (ص) [در مبارزاتش] همراه بوده است». [۱] اين مضمون در روايات زيادى با تعبيرات مختلفى نقل شده است. ۲) در بعضى «همانند شمشيرزنى در راه خدا». ۳) و در بعضى ديگر «همانند كسى است كه در خدمت پيامبر (ص) با شمشير بر مغز دشمن بكوبد». ۴) و در بعضى دیگر «همانند كسى است كه زير پرچم قائم (عج) بوده باشد». ۵) و در بعضى ديگر «همانند كسى است كه پيشِ روى پيامبر (ص) جهاد كند». ۶) و بعضى ديگر «همانند كسى است كه با پيامبر (ص) شهيد شود». 🔹اين تشبيهاتِ هفتگانه كه در مورد (عج) در اين شش روايت وارد شده، بسيار پرمعنى و روشنگر اين واقعيت است كه يك نوع رابطه و تشابه در ميان مسئله و و مبارزه با دشمن، در آخرين شكل خود، وجود دارد.‌ ۷) در روايات متعددى نيز انتظار چنين حكومتى را داشتن، به عنوان بالاترين عبادت معرفى شده است. اين مضمون در بعضى از احاديث از پيامبر (ص) و در بعضى از امام علی (ع) نقل شده است از جمله در حديثى مي خوانيم كه پيامبر (ص) فرمود:  «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي اِنْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلّ‏؛ بالاترين اعمال امت من از ناحيه خدا كشيدن است» [۲]، و در حديث ديگرى از پيامبر (ص) ميخوانيم: «أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ». [۳] اين حديث اعمّ از اينكه انتظار فرج را به معنى وسيع كلمه بدانيم، و يا به مفهوم خاص، يعنى انتظار ظهور مصلح جهانى باشد، اهمّيّت انتظار را در مورد بحث ما روشن مى سازد. پی نوشت‌ها؛ [۱] المحاسن‏، برقى، ج ۱، ص ۱۷۴ [۲] كمال الدين و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۴ [۳] همان، ج ۱، ص ۲۸۷ 📕مسئله انتظار، مکارم شیرازی، ناصر، مطبوعاتی هدف، قم، بی تا، ص ۱۴ و ۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️معنای انتظار ظهور 🔹 یعنی چه؟ «افْضَلُ الْاعْمالِ انْتِظارُ الْفَرَجِ‏» یعنی چه؟ بعضی خیال می‌کنند اینکه ، انتظار فرج است، به این معناست که انتظار داشته باشیم (عجّل الله تعالی فرجه) با عده‌ای که خواص اصحابشان هستند یعنی سیصد و سیزده نفر و عده‌ای غیرخواص کنند، بعد را از روی زمین بردارند، و و کامل را برقرار کنند، آن وقت به ما بگویند بفرمایید!؛ 🔹ما انتظار را داریم و می‌گوییم هم انتظار فرج است! (یعنی بگیر و ببند، بده به دست من پهلوان!) نه، داشتن یعنی انتظار در رکاب امام بودن و و احیاناً ، یعنی آرزوی واقعی و حقیقی در راه حق، نه آرزوی اینکه تو برو کارها را انجام بده، بعد که همه کارها انجام شد و نوبت استفاده و بهره گیری شد آن وقت من می‌آیم! 📕آزادی معنوی، ص ۱۷۳ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel