eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
442 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🥀✨🥀✨🥀✨🥀✨ 🥀✨ ✨ ✅از کجا بفهمیم نزد چه جایگاهی داریم؟ 💠 علیه السلام: 🔷هر كس دوست دارد بداند جايگاهش نزد خداوند چطور است، بايد ببيند مقام و مرتبه خدا نزد وى چقدر است... ، زيرا كسى كه كار و هر دو در اختيار او قرار گيرد، و او كار آخرت را بر دنيا برگزيند، پس خدا را دوست مى دارد، و كسى كه كار دنيا را انتخاب كند، خداوند پيش او و جايگاهى ندارد.. 💠 _علیه_السلام به جابر جعفی فرمودند: 🔷به شیعیانم بگو میان ما و خداوند متعال خویشاوندی نیست و تنها وسیله (نزدیکی) به او اطاعت است... چه کسی از خدا (از روی و ) چیزی خواسته است که به او نداده؟ یا بر او کرده و کفایت امر او ننموده؟ یا به او اعتماد کرده، و او را رهایی نبخشیده است؟ 💠 صلی الله علیه و آله: 🔷به کوچکی گناه نگاه نکن! بلکه بنگر چه کسی را نافرمانی میکنی!» 📕بحار الانوار، ج ۷۰، ص ۲۵، ح ۲۷ 📕بحارالانوار، جلد ۷۸، صفحه ۱۸۳ 📕مکارم اخلاق، ص ۴۶۰، انتشارات شریف رضی، قم: چ ۴، ۱۴۱۲
✅ارتباط عمقي و معرفتي  و ⭕️  از قرب به معناي نزديکي و گرفته شده، اوّلين  که در تاريخ بشر کنوني پذيرفته شد، مربوط به حضرت [۱] عليه السلام است. در ميان اقوام پيشين هم رسم بر اين بود که براي تقرّب به معبود يا معبودان خود قرباني کنند. اين مسأله ادامه يافت تا هنگامه نبوّت عليه السلام در اين هنگام ايشان ۳ مرتبه در رؤياي صادقه ديدند که ايشان را امر به ذبح فرزند مي فرمايند. آنگاه که يقين براي ايشان حاصل شد که رؤيا صادقه است، خود را براي اجراي آمده کردند ولي تيغ، گلوي فرزند ايشان عليه السلام را نبريد، و به امر الهي قوچي را به عنوان قرباني به جاي فرزندشان، ذبح کردند. که اين قضيّه مبناي  در هم قرار گرفت. 💠بعد از ذکر تاريخچه اجمالي  بايد مطالب ذيل را ذکر کنيم: 🔷اوّلا: در ما کلمه «قرباني» در مواردي ذکر شده مثل «الصلوة قربان کل تقيّ» نماز مايه تقرّب هر شخص به است. پس با توجه به روايت شريفه «قربان»، «آنچه مايه تقرّب الي الله» است، صرفاً در ذبح حيوان خاصّ خلاصه نمي شود بلکه مفهومي بسيار گسترده تر از آن دارد. و بالاترين و عالي ترين مصداق «قربان»، و کشتن و از بين بردن نفساني و اخلاقي است که در حديث شريف «موتوا قبل ان تموتوا» يعني بميريد پيش از آنکه شما را بميرانند، بدان اشاره شده دارد. معناي «موتوا» در حديث فوق اين است که نفسانيّت خود را ذبح کنيد و از منيّت ها و هواهاي نفساني کاملا جدا شويد تا به جوار دست يابيد. 🔷پيوند روز  با که مطلقه کليّه الهيّه است، اين است که در روز عيد قربان رذائل و هواهاي نفساني را در درون خود ذبح و قرباني کنيد تا با و پاکي روح، وارد، عيد ولايت مطلقه کليّه الهيّه حضرت امير ـ عليه السلام ـ شويد زيرا مسأله عليه السلام آن قدر پاک و طاهر است که، هرگز نمي تواند با آلودگي هاي باطني، قدم در آن نهاد و خود را از مواليان واقعي حضرت امير ـ عليه السلام ـ دانست. 🔷امّا خود با قطع نظر از ، به منزله آخرين جزء از علّت تامّه نسبت به مبعث ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ است. بلکه به منزله باطن يک چيز ظاهر و به منزله روح، نسبت به است، زيرا تمامي خيرات و سعادات مشروط به امير المومنين علي ـ عليه السلام ـ و فرزندانش ـ عليهم السلام ـ است. در روايات کثيره از طريق و اهل سنت وارد شده که نورهاي پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ يکي بود تا اين که در صلب عبدالله و ابیطالب از هم جدا گشته و خداوند، ولايت آنان را بر همه مردم واجب نموده است و اين ولايت در روز غدير آشکار شد،[۲] به همين جهت در آمده: «امروز «روز غدير» دينتان را برايتان کامل و نعمتم را بر شما تکميل و را براي شما انتخاب نمودم».[۳] 👇👇👇
✅ريشه #قرباني_کردن در اسلام 🔷 #قرباني يک عبادت و از #شعائر_اسلام است و در مقابل ديگر عبادت ها از جايگاه و اهميت خاصي برخوردار است. از نظر معني لغوي هر آن چيزي است که وسيله #تقرب و نزديکي به #خداوند متعال باشد، خواه آن چيز ذبح حيوان باشد يا ديگر صدقات. در عرف عام به آن حيوان خاص #قرباني گفته مي شود که به خاطر رضاي خداوند در روزهاي #عيد_قربان #مسلمانان آن را ذبح مي کنند. 🔷ذبح قرباني جهت تقرب پروردگار از زمان ابوالبشر #حضرت_آدم (ع) شروع شد، وقتي که دو فرزندش هابيل، قوچي و قابيل مقداري گندم را به عنوان قرباني به بارگاه خداوندي تقديم نمودند، به دستور و روال آن زمان صاعقه اي از آسمان قرباني #هابيل را سوزاند که اين علامت قبوليت بود و قرباني #قابيل به حال خود باقي ماند. 🔷در #قرآن_مجيد اين واقعه تاريخي چنين آمده است: «إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِن أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ؛[۱] وقتي که (هابيل و قابيل پسران آدم) #قرباني تقديم کردند از يکي (هابيل) پذيرفته شد و از ديگري (قابيل) پذيرفته نشد». قرباني به عنوان شعار #دين و آيين و مشروعيت آن به زمان حضرت آدم بر ميگردد، اما وقتي که واقعه بي نظير و شگفت انگيز #حضرت_ابراهيم (ع) پيش آمد که در آن واقعه ايشان براي ذبح و قرباني کردن يکتا فرزندش #اسماعيل (ع) اقدام فرمود و از اين #امتحان_الهي سربلند بيرون آمد قرباني جايگاه و اهميت ويژه اي را در اديان سماوي کسب کرد. داستان مذکور در سوره صافات قرآن مجيد آمده است. 👇👇👇
⭕️امام محمد باقر عليه السلام: 🔸«فِيمَا نَاجَى بِهِ اللهُ مُوسَى (ع) عَلَى الطُّورِ أَنْ يَا مُوسَى أَبْلِغْ قَوْمَكَ أَنَّهُ مَا يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ الْمُتَقَرِّبُونَ بِمِثْلِ الْبُكَاءِ مِنْ خَشْيَتِی وَ مَا تَعَبَّدَ إِلَيَّ الْمُتَعَبِّدُونَ بِمِثْلِ الْوَرَعِ عَنْ مَحَارِمِی وَ لَا تَزَيَّنَ لِيَ الْمُتَزَيِّنُونَ بِمِثْلِ الزُّهْدِ فِي الدُّنْيَا عَمَّا بِهِمُ الْغِنَى عَنْهُ قَالَ فَقَالَ مُوسَى (ع) يَا أَكْرَمَ الْأَكْرَمِينَ فَمَا ذَا أَثَبْتَهُمْ عَلَى ذَلِكَ فَقَالَ يَا مُوسَى أَمَّا الْمُتَقَرِّبُونَ إِلَيَّ بِالْبُكَاءِ مِنْ خَشْيَتِي فَهُمْ فِي الرَّفِيقِ الْأَعْلَى لَا يُشَارِكُهُمْ فِيهِ أَحَدٌ».   🔹از نجواهاى با (ع) در اين بود: اى موسى! به قوم خود برسان كه ، با چيزى مانند از ترس من، به من نزديك نشدند، و به چيزى مانند پرهيز از هاى من مرا عبادت نكردند، و ، به چيزى مانند بی اعتنايى به چيزهايى از دنيا كه بدان نياز ندارند، خويشتن را نياراستند.  (ع) عرض كرد: اى گرامی ترين گراميان! چه چيز آنان را در اين راه و ثابت قدم گرداند؟ فرمود: اى موسى! امّا آنان كه با از ترس من جوياى به من هستند، در اند و هيچ كس در اين (مرتبه) با آنان شريك نيست. 📕ثواب الأعمال، ۲۰۵/۱ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«قرآن» چه کسانی را به عنوان «زیانکارترین مردم» معرّفى کرده است؟ 🔹خداوند متعال در «آیات ۱۰۳ و ۱۰۴ سوره کهف» مى فرماید: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالاْ َخْسَرِینَ أَعْمالاً - الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً»؛ (بگو: آیا به شما خبر دهیم که (مردم) در کارها، چه کسانى هستند؟ - آنها که تلاشهایشان در زندگى دنیا گم [و نابود] شده؛ با این حال، مى پندارند انجام مى دهند!). در زندگى خود و دیگران بسیار دیده ایم گاه، انسان انجام مى دهد در حالى که فکر مى کند و مهمى انجام داده است، این گونه ، ممکن است یک لحظه و یا یک سال و یا حتى یک عمر ادامه یابد، و راستى از این بزرگتر تصور نمى شود. 🔹«قرآن کریم» چنین کسانى را نام نهاده، دلیلش هم روشن است، زیرا کسانى که مرتکب گناهى مى شوند، اما مى دانند خلافکارند، غالباً حدّ و مرزى براى خلافکارى خود قرار مى دهند، و لااقل چهار اسبه نمى تازند، و بسیار مى شود که به خود مى آیند و براى آن به سراغ و اعمال صالح مى روند. اما آنها که گنهکارند و در عین حال گناهشان را عبادت، اعمال سوءشان را صالحات، و کژى‌ها را درستى ها مى پندارند، نه تنها در صدد نخواهند بود، که با شدت هر چه تمام تر به کار خود ادامه مى دهند؛ حتى تمام سرمایه هاى وجود خود را در این مسیر به کار مى گیرند، و چه تعبیر جالبى درباره آنها ذکر کرده: «أَخْسَرِینَ أَعْمالاً». 🔹در روایات اسلامى تفسیرهاى گوناگونى براى «أَخْسَرِینَ أَعْمالاً» آمده است که هر یک از آنها اشاره به مصداق روشنى از این مفهوم وسیع است، بى آن که آن را محدود کند. در حدیثى از «اصبغ بن نباته» مى خوانیم: شخصى از (علیه السلام) از تفسیر این آیه سؤال کرد، امام فرمود: «منظور و هستند، اینها در آغاز بر حق بودند، سپس در دین خود گذاردند، و این بدعت ها آنها را به راه انحراف کشانید اما گمان مى کردند کار نیکى انجام مى دهند». [۱] در حدیث دیگرى از (علیه السلام) مى خوانیم: پس از ذکر گفتار فوق، فرمود: « نیز چندان از آنها فاصله نداشتند!». [۲] 🔹در حدیث دیگر، مخصوصاً اشاره به (مردان و زنان تارک دنیا) و گروه هاى از مسلمین شده است. [۳] و در بعضى از روایات، به منکران ولایت امام على (علیه السلام) تفسیر گردیده. راهبانى که یک عمر، در گوشه دیرها تن به انواع محرومیتها مى دهند، از ازدواج چشم مى پوشند، از لباس و غذاى خوب صرف نظر مى کنند، دیرنشینى را بر همه چیز مقدم مى شمرند، و گمان مى کنند این محرومیت ها سبب آنها به خدا است آیا مصداق «أَخْسَرِینَ أَعْمالاً» نیستند؟ آیا هیچ مذهب و ممکن است بر خلاف قانون و ، انسان اجتماعى را به انزوا دعوت کند؟ و این کار را سرچشمه قرب به خدا بداند؟ 🔹همچنین آنها که در آئین خدا بدعت گذاردند، تثلیث را به جاى توحید، و مسیح (علیه السلام) بنده خدا را به عنوان فرزند خدا، و خرافاتى دیگر از این قبیل را وارد آئین‌ پاک‌ الهى نمودند، به گمان این که دارند خدمتى مى کنند، آیا این گونه افراد از نیستند؟! خوارج نهروان، آن جمعیت قشرى بى‌مغز و نادان که بزرگترین گناهان (همچون کشتن امام على علیه السلام و گروهى از مسلمانان راستین و گل هاى سرسبد اسلام) را موجب به خدا مى دانستند، و حتى بهشت را در انحصار خود فرض مى کردند آیا از «زیانکارترین مردم» نبودند؟! خلاصه آیه آن چنان مفهوم وسیعى دارد که اقوام زیادى را در گذشته، حال و آینده در برمى گیرد. پی نوشت‌ها؛ [۱] تفسیر «نور الثقلین»، ج ۳، ص ۳۱۲ [۲] همان مدرک [۳] همان مدرک [۴] تفسیر «نور الثقلین»، ج ۳، ص ۳۱۱ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چ ۲۶، ج ۱۲، ص ۶۰۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
تبیین
⭕️بی نیاز شدن روح از بدن‏ 💠شهید آیت الله مرتضی مطهری (ره): 🔹 در نتیجه به خداوند - و تقرب به خداوند در نتیجه عبودیت و اخلاص و خود را فراموش کردن و تذلل در نزد پروردگار و اطاعت محض در برابر پروردگار - می‌رسد به این مرحله که در عین اینکه نیازمند به است، روحش از بدنش بی‌نیاز می‌شود، چطور؟ ما الآن، هم نیازمند به بدن‌مان است، هم نیازمند به روح‌مان. الآن اگر آن روح و قوه حیات ما نباشد، این بدن ما زنده نیست؛ اگر هم این بدن ما نباشد این روح ما در اینجا کاری از او ساخته نیست، نمی‌تواند کاری بکند. 🔹اما آیا همه انسانها همین جورند؟ هم بدنشان نیازمند به روح است و هم روحشان نیازمند به بدن؟ یا اینکه در نتیجه به خدا و ، می‌رسند به این حد که لااقل از بی‌نیاز می‌شود. چطور بی‌نیاز می‌شود؟ یعنی این قدرت را پیدا می‌کنند که به اصطلاح «روح» را از این «بدن» تخلیه کنند (البته در اینجا تخلیه به معنی مردن نیست)، یعنی همان را در مقابل بدن حفظ می‌کنند. 🔹در زمان خودمان، هستند چنین اشخاصی که قدرت دارند تخلیه کنند، یعنی را از منفک کنند به طوری که خودش را مسلط بر این بدن می‌بیند. بدنِ خودش را می‌بیند که در اینجا مثلاً مشغول عبادت است و خودش در جای دیگر سیر می‌کند، را دارد می‌بیند. شیخ شهاب الدین سهروردی، معروف به «شیخ اشراق» عبارتی دارد، می‌گوید ما حکیم را حکیم نمی‌شماریم، مگر آن وقتی که قدرت داشته باشد بر اینکه روح خودش را از بدنش خلع کند. 🔹 می‌گوید ما حکیم را حکیم نمی‌شماریم مگر در آن مرحله‏‌ای که برایش ملکه شده‏ باشد، یعنی هر وقت که اراده کند بتواند روح خودش را از بدنش مستقل و جدا کند. برای ما خیلی این حرفها سنگین و زیاد است. چنین چیزهایی را باور نمی‌کنیم؛ حق هم داریم باور نکنیم، برای اینکه ما خیلی از این مراحل پرت هستیم. ولی از آن بدبینی و باورنکردن‌ های خودتان کمی پایین بیایید... 📕آزادی معنوی (نسخه سایت)، مرتضی مطهری، ص ۶۷ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام» کار را برای خدا انجام داد 🔹مظهر معنویت در ، در درجه‌ی اول، خود او بود. امام کار را برای انجام داد. از اول، هر چه که احساس میکرد اوست، آن را انجام می داد. از فداکاری در این راه، امام ابا نکرد. از شروع مبارزات در سال ۱۳۴۱، امام این‌جور عمل کرد؛ با تکلیف پیش رفت. به مردم و مسئولین هم این درس را بارها گفت و تکرار کرد که آنچه مهم است، است. ما تکلیف را انجام می دهیم، ترتّب نتیجه بر کار ما دست خداست. 🔹بنابراین مظهر مهم معنویت در رفتار امام، «اخلاص» او بود. برای خاطر تعریف و تمجید این و آن، حرفی نزد، کاری نکرد، اقدامی نکرد. آنچه که برای انجام داد، به وسیله‌ی خدای متعال به آن برکت داده شد؛ ماندگار شد. خاصیت اخلاص این است. امام همین توصیه را به هم تکرار می‌کردند. امام ماها را امر می کردند به این که اهل باشیم، اهل اعتماد به خدا باشیم، اهل حسن‌ظن به پروردگار باشیم، برای خدا کار کنیم. 🔹خود او اهل بود، اهل بود، اهل بود، اهل استمداد از خدا بود، اهل بود. بعد از پایان ماه رمضان، انسان وقتی امام را می‌دید، به طور محسوسی در او احساس نورانیت می کرد. از فرصت های زندگی برای به خدای متعال، برای پاکیزه‌ کردن دل و جان مطهرِ خودش استفاده می کرد. دیگران را هم امر می کرد و می‌گفت: ما در محضر خدا هستیم. عالَم، محضر خداست. 🔹عالَم، محل حضور جلوه‌ های الهی است. همه را به این راه سوق می‌داد. خود او اهل رعایت بود، دیگران را هم به اخلاق سوق می‌داد. بخش‌ مهمی‌ از در عبارت است از اخلاق، دوری از گناه، دوری از تهمت، دوری از سوء ظن، دوری از غیبت، دوری از بددلی، دوری از جداسازی دلها از یکدیگر. خود امام بزرگوار این چیزها را رعایت می کرد، به مردم هم سفارش می کرد، به مسئولین هم سفارش میکرد. بیانات رهبر معظم انقلاب در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی (ره) ۹۰/۳/۱۴ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار تربیتی «نماز» (بخش چهارم) 🔸، یکی از «فروع دین اسلام» بوده و عبادتی است که‌ پنج بار در روز با شرایط خاص بر مسلمانان واجب شده است. این باعث رهایی از خودمحوری و خودشیفتگی می‌شود، و روحیه مردم‌گرایی را در انسان زنده می‌کند. موجب تنزیه وجدان اخلاقی می‌شود، به این صورت که یکی از مظاهر وجدان اخلاقی احساس گناه است و نماز باعث آمرزش گناهان می‌گردد. 4⃣تثبیت عزت نفس 🔹ارزشمندترین گوهر وجود آدمی، احساس کرامت و است. زیرا اصل و اساس خلقت آدمی، بر مبنای فرموده الهی «و لقد کرمنا بنی آدم»، زیرا چنین تدبیر گردیده که ، جایگاه واقعی خویش را بیابند و آن را به رایگان از کف ندهند. 🔹در حدیث آمده است که «الصلوه قربان کل تقی» یعنی نماز، مایه نزدیک شدن هر پرهیزکاری به خدا است. از یک سوی به وسیله نیایش به خداوند جسته و به همین جهت منزلت و رفعت مقام می‌یابد، و از سوی دیگر لازمه قبولی ، بریدن از «ما سوی الله» است، یعنی کوچکترین احساس نیازی به غیر خدا نداشته باشد و فقط به التجا نماید. 🔹آورده‌اند که: و ، انسان را «مستجاب الدعوة» می‌کند، زیرا پیمان خداست «الصلوه عهد الله» و هر کس به پیمان خدا وفا کند، خداوند هم به پیمان او وفادار است «اوفوا بعهدی اوف بعهدکم». [۱] 🔹آیت الله جوادی آملی در تبیین فلسفه انقلاب اسلامی، تعبیر زیبا و محکمی دارند، ایشان می‌گویند: «انقلاب برای این نبود که انسان‌ها از بندگی حق آزاد شوند، ما انقلاب نکردیم برای این که از عبادت خدا آزاد بشویم، ما بنده‌ایم. انقلاب کردیم برای این که جز خدای سبحان کسی بر ما مسلط نشود». [۲] 🔹اگر آدمی حقیقت آیه «ایاک نعبد و ایاک نستعین» (تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم) را در نماز درک کند، گردن در برابر غیر خدا خم نخواهد کرد و لو به بهای از دست دادن جان حاضر به عبودیت در مقابل غیر معبود نخواهد بود. «هر که پیمان با هوالموجود بست - گردنش از قید هر معبود رست». ... پی نوشت‌ها: [۱] دیلمی، حسین، هزار و یک نکته درباره نماز، ص۲۱۶ [۲] جوادی آملی، عبدالله، اسرار عبادات، ص۱۴۸ منبع: ویکی فقه @tabyinchannel