eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، چه فوایدی را برای «تفکّر» بیان فرموده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ مى فرمايد: «وَ مَنْ تَفَكَّرَ أَبْصَرَ» (هر كس خود را به كار گيرد را مى بيند و را انتخاب مى كند). اهمّيّت در همه امور و چيزى نيست كه بر كسى مخفى باشد و تمام و موفق همين راه را پيموده اند. 🔹 در اين باره مى فرمايد: «قُلِ الْعَفْوَ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُون * فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ ... » [۱] (اينچنين خداوند را براى شما روشن می سازد، شايد كنيد! * [تا انديشه كنيد] درباره و ! ... ). پی نوشت: [۱] سوره بقره، آيات ۲۱۹ و ۲۲۰ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۹، ص۶۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در تبیین پیامدهای «ظلم» به دیگران چه می فرمايند؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۸۶ هشدار شديدى به و مى دهد و مى فرمايد: «لِلظَّالِمِ الْبَادِی غَداً بِكَفِّهِ عَضَّةٌ» (آن كه ابتداى به مى كند [فرداى ] دست خود را از پشيمانى [به دندان] مى گزد). حضرت اين سخن را از «آيه ۲۷ سوره فرقان» برگرفته است، آنجا كه مى فرمايد: «و يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِى اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلاً» (و [همان] روزى كه دست خود را [از شدت حسرت] به دندان مى گزد و مى گويد: اى كاش با رسول [خدا] راهى برگزيده بودم). 🔹نكته شايان توجه اين است كه حضرت در اينجا را مقدم به «بادى» كرده، يعنى آن كسى كه ابتداى به مى كند، از اين نظر كه شخص دوم اگر «مقابله‌ به‌ مثل» كند نيست، بلكه است، و اگر بيش از مقداری که به او شده مقابله به مثل كند باز قبح و زشتى ظلم او به اندازه كسى كه «ابتدا به كرده» نيست و تعبير به «عَضَّة»؛ (به دندان گزيدن) كنايه از است؛ زيرا انسان هنگامى كه به ناراحتى هاى شديد گرفتار مى شود، كه از خود او سر زده و باعث و بانى آن بوده، مى خواهد از خود انتقام بگيرد و براى اين كار به آزار خويشتن مى پردازد؛ 🔹گاه بر سر و صورت خود مى كوبد و گاه دست خود را كه با آن كار خلافى انجام داده مى گزد، و همه اينها نشانه «ناراحتى شديد از و نوعى مجازات و انتقام از خود» است. حديثى از (علیه السلام) نقل شده است که: حضرت در مورد دو نفر كه به هم مى دادند فرمود: «الْبَادِی مِنْهُمَا أَظْلَمُ وَ وِزْرُهُ وَ وِزْرُ صاحِبِهِ عَلَيْهِ مَا لَمْ يَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ» [۱] (آن كس كه ابتدا كرده تر است و او و گناه نفر ديگر بر اوست مادامى كه از حدّ تعدّى نكند). جمله اخير «ما لَمْ يَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ» ممكن است اشاره به آن قسم از سبّ باشد كه در انجام آن مجاز است؛ 🔹مثل اين كه كسى به ديگرى بگويد: «لعنة الله عليك» و او در جوابش بگويد: «عليك لعنة الله»، ولى در همان كتاب «اصول كافى» و در جای ديگر به جاى «ما لَمْ يَتَعَدَّ»، عبارت «ما لَمْ يَعْتَذِرَ» آمده است [۲]، اشاره به اين كه اگر شخص عذرخواهى كند و از كار خود توبه كرده و جبران نمايد او برداشته مى شود. اين نسخه صحيح تر به نظر مى رسد؛ زيرا درباره نفر دوم تعبير به «وِزْر» شده كه نشان مى دهد او هم گناهكار است؛ خواه تعدى كند يا تعدى نكند، ولى هرگاه مسئله عذرخواهى پيش آيد مشكل حل مى شود. [۳] 🔹درباره و عاقبتِ كار او احاديث ديگرى نيز از (عليهم السلام) نقل شده است. (صلی الله علیه و آله) در این رابطه می فرماید: «الظُّلْمُ نَدامَةٌ» [۴](، پشيمانى است). با اين كه مى دانيم سبب پشيمانى است، ولى به قدرى اين رابطه شديد است كه حضرت فرموده ستمگرى عين است. در حكمت ۳۴۱ آمده كه (عليه السلام) فرموده است: «يَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ يَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُوم»؛ و شبيه همين تعبير در حكمت ۲۴۱ آمده است: «يَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ يَوْمِ الظّالِمِ عَلَى الْمَظْلُومِ»؛  🔹و مفهوم هر دو اين است كه روزى كه خداوند از انتقام مى گيرد بسيار شديدتر است از روزى است كه ظالم به ستم مى كند. در مورد در روز از بعضى روايات استفاده مى شود كه به صورت و تاريكى مجسم مى شود، همان گونه كه در حديثى از (صلی الله علیه و آله) نقل شده است كه فرمود: «از بپرهيزيد كه در روز ظلمت و تاريكى است). [۵] 🔹بر اساس روايات، از جمله گناهانى است كه و عقوبت آن در اين دامان انسان را مى گيرد، همان گونه (عليه السلام) در حدیثی می فرماید: «هيچ كس به ديگرى نمى كند، مگر اين كه خداوند او را در جان يا مال او خواهد گرفت). [۶] اين سخن را با حديثى از (صلی الله علیه و آله) پايان مى دهيم كه فرمود: «چيزى كه آن بسيار زود به انسان مى رسد است، و چيزى كه آن زود دامن انسان را مى گيرد و ستم است». [۷] 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۴۶۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فلسفه وجود «عالَم برزخ» چیست؟ 🔹فلسفه زندگى به خوبى روشن است؛ چرا كه محل و و پرورش و علمى و عملى براى عالَم ديگر است. به تعبير روايات اسلامى و بعضى از آيات قرآن، مزرعه، تجارتخانه، دانشگاه، و يا به تعبير ديگر به منزله «عالَم جنين» براى جهان ديگر است. مركز انوار الهى، دادگاه بزرگ حقّ، محل رسيدگى به و جوار قرب و رحمت خداست. در اينجا اين سؤال باقى مى ماند كه فلسفه چيست؟ 🔹در پاسخ اين سؤال مى توان گفت: كه كه در ميان دنيا و آخرت قرار گرفته، مانند فلسفه هر مرحله متوسّط ديگر است؛ زيرا انتقال از محيطى به محيط ديگر كه از هر نظر با آن متفاوت است، در صورتى قابل تحمل خواهد بود كه مرحله ميانه اى وجود داشته باشد، مرحله اى كه بعضى از ويژگى هاى مرحله اول و پاره اى از ويژگى هاى مرحله دوّم در آن جمع باشد. به علاوه براى همه انسان ها در يك روز تحقق مى يابد؛ چرا كه زمين و آسمان بايد دگرگون شود و عالمى نو ايجاد گردد و حيات نوين انسان ها در آن عالم نو صورت گيرد. 🔹با اين حال راهى جز اين نيست كه در ميان دنيا و آخرت باشد و ارواح بعد از جدا شدن از بدن هاى مادّىِ عنصرى به منتقل گردند و تا پايان دنيا در آنجا بمانند، و پس از پايان دنيا و آغاز شدن قيامت، همه با هم محشور نشوند؛ زيرا ممكن است هر انسانى براى خود مستقلا قيامتى داشته باشد، چرا كه بعد از فناء دنيا و تبديل زمين و آسمان ها به زمين و آسمان هاى ديگرى است. از اين گذشته از رواياتى استفاده مى شود كه در پاره اى از كمبودهاى و تربيت جبران مى گردد، درست است كه آنجا جاى انجام عمل صالح نيست، ولى چه مانعى دارد كه محل معرفت بيشتر و آگاهى افزون تر باشد؟ 🔹در حديثى از (عليه السلام) مى خوانيم: «مَنْ ماتَ مِنْ أَوْلِيائِنا وَ شِيعَتِنا وَ لَمْ‌ يُحْسِن الْقُرانَ عُلِّم فى قَبْرِهِ لِيَرْفَعُ اللهُ بِهِ مِنْ دَرَجَتِهِ، فَاِنَّ دَرَجاتِ الْجَنَّةِ عَلى قَدْرِ آياتِ الْقُرآنِ، يُقالُ لَهُ اِقْرَأْ وَ ارْقَ، فَيَقْرأُ ثُمَّ يَرْقى» [۱] (هركس از و ما بميرد و هنوز را به طور كامل فرا نگرفته باشد، در به او مى دهند تا خداوند بدين وسيله را بالا برد، چرا كه به اندازه آيات قرآن است به او گفته مى شود بخوان و بالا رو، او مى خواند [و از درجات بهشت] بالا مى رود). پی نوشت: [۱] الكافی، دارالكتب الإسلاميه، چ ۴، ج ‏۲، ص ۶۰۶، باب؛ بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ‌ ۲، ج ‏۸۹، ص ۱۸۸، باب ۲۰ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، چ‌ ۹، ج ۵، ص ۳۷۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جوان و اهمیت دوره جوانی 🔹 فصل ، آزادگی، و دوران تجربه های جدید برای آبادانی مادی و معنوی فرد و جامعه و فصل بروز خوبی ها و استعدادهاست. ، چون رودی است جاری و بی بازگشت؛ است که تنها یک بار در آسمان عمر آدمی طلوع می کند. پس اینک که می‌توانی، دامنی از گل سرخ پر کن! چرا که عقاب کهنسال زمان، همچنان در پرواز است و این گُل که امروز به روی تو می خندد، فردا همه بر باد خواهد رفت. 🔹از عمر آدمی، بهترین بخش آن است، آن هنگام که خون گرم جوانی در تن جاری است؛ و چون این دوران سپری شود، ایامی سخت‌تر و ناخوش تر، آن روزگار خوش را در پی خواهد بود. پس ناز و بهانه را رها کن و غنیمت شمار که چون را بی بهره پشت سر نهادی، جز آه و پیش رو نخواهی داشت. این سخن (صلی الله علیه و آله) را آویزه گوش ساز که: «فرشته ای الهی هر شب بیست ساله را ندا می دهد که شما را فریب ندهد». [۱] 🔹بدان، که چون ، ، ، و مانند آن، هشیاری و اغتنام فرصت می طلبند. (صلی الله علیه و آله) در سخنی دیگر می فرمایند: «کسی که دَرِ نیکی و خیری بر او گشوده شد، باید آن را شمارد؛ چه اینکه نمی داند چه وقت بر روی او بسته خواهد شد». [۲] ، بهاری سبز و خرم است که در سرزمین عمر آدمی تنها یک بار به گل و شکوفه می نشیند، و چون دست خزانِ میانسالی و کهنسالی بر آن افتد، امیدی به رویش و شادابی و سرسبزی دگر باره آن نخواهد بود. 🔹از زمانی که به عرصه وجود پا می نهد، دوره های گوناگون را پشت سر می‌گذارد؛ نوزادی، خردسالی، کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و پیری. هریک از این دوره ها، شرایط ویژه خود را دارد. در میان این دوره ها، ، بهاری است که در آن رقم می‌خورد، وی شکل می‌گیرد و ، بارور و پایه های دینی و عقیدتی اش استوار می شود. ، بهار زندگی است؛ بهاری ارزشمند، ولی زودگذر. جوانی، فصل رویش ها و شکفتن ها، دوران درخشندگی و نشاط زندگی، زمان ظهور غریزه ها و کشش ها و آرزوهاست. 🔹روح کنجکاو و پرخروش ، همیشه در جستجو برای آشنایی با پدیده های وجود خود و پیرامون خویش است. بر اساس موقعیت، محیط زندگی، شرایط زمانی و همنشینی با دوستان، زمینه های شکل گیری دیدگاه ها، باورها، عواطف و شخصیت جوان فراهم می شود. همواره از مسائل و عوامل درونی و بیرونی اثر می پذیرد و هر لحظه به شکلی، توجه وی را به خود جلب می کند و رشته خواسته ها و اندیشه های او را به سوی خود می‌کشاند. همه این حالات و نوسان های روحی و روانی، از ویژگی های دوران جوانی است. 🔹 برای درک بهتر خود و آشنایی با پیرامون خویش، به و نیاز دارد. او همواره در حال رشد است و رشد جسمی اش، به طور طبیعی، با حالت ها و هیجان های روحی و عاطفی همراه است. اگر از نظر ، و در راه درست و الهی و در مسیر تکاملی قرار گیرد، بالندگی و کمالش حتمی و عینی است. بنابراین، او به راهنمایی و خیراندیش نیازمند است تا چگونه زیستن را به او بیاموزند. در این میان، و و مطمئن در جوانی، بیشترین اثر را در آینده انسان دارد. 🔹 (صلی الله علیه و آله) نیز بر ارزش و اهمیت دوره جوانی تأکید دارد و در سفارشی به ابوذر می فرماید: «یا اَباذَرٍّ اِغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْسٍ ... شَبابَک قَبْلَ هَرَمِک» [۳] (ای ابوذر، پنج چیز را قبل از پنج چیز دریاب و غنیمت شمار ... و را قبل از پیری». که به قدر و منزلت جوانی آگاه است، هرگز آینده خود را از نظر دور نمی‌دارد و می‌کوشد تا از رهگذر جوانی، توشه های گرانسنگی برای باروری و بالندگی آینده اش برگیرد، از جمله گنج ها و ذخیره های دوران جوانی،  و است که به شمار می آید و تلاش در این زمینه، از سفارش های پیاپی (علیهم السلام) بوده است. پی نوشت‌ها؛ [۱] مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۲۵۳ [۲] بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۱۶۵ [۳] وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۸۶ منبع: حوزه نت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، درباره «شوخی های بی محتوا» چه هشداری داده است؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ ، خطاب به فرزندش امام حسن مجتبی (علیه السلام) مى فرمايد: «إِيَّاكَ أَنْ تَذْكُرَ مِنَ الْكَلَامِ مَا يَكُونُ مُضْحِكاً، وَ إِنْ حَكَيْتَ ذَلِكَ عَنْ غَيْرِكَ» (از گفتن سخنان خنده آور [و بى محتوا] بپرهيز، هرچند آن را از ديگرى نقل كنى). زيرا اين گونه سخنان از يكسو هيبت و را برباد مى دهد، و از سويى ديگر غالباً همراه با غيبت يا استهزاء فرد آبرومندى است؛ بنابراين هم مايه در و هم در است. خواه اين سخن از خودش باشد يا به نقل از ديگرى. چه تفاوت مى كند كه غيبت يا سُخريه، ابداعِ خود انسان باشد يا حكايت از ديگرى. 🔹البتّه اين سخن به آن معنا نيست كه انسان از شوخى و بپرهيزد و خشك و عَبُوس در مجالس بنشيند؛ زيرا مى دانيم شخص (صلى الله عليه و آله) و (عليهم السلام) و اين گونه شوخى و مزاحِ مشروع را داشته اند؛ حتى توصيه شده در سفرها براى از بين بردن فشار مشكلاتِ سفر، مزاح بيشتر كنيد. مرحوم علّامه بحر العلوم در اشعار فقهى خود مى گويد: وَ اَكْثِرِ الْمِزاحَ فِى السَّفَرِ إذا - لَمْ يَسْخَطِ الرَّبَ وَ لَمْ يَجْلِبْ أذىً «در سفرها بيشتر كن مشروط بر اينكه موجب خشم خدا و آزار شنوندگان نباشد». 🔹اين سخن برگرفته از حديث (صلى الله عليه و آله) است كه فرمود: «وَ أَمَّا الَّتِي فِي السَّفَرِ فَبَذْلُ الزَّادِ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ وَ الْمِزَاحُ فِي غَيْرِ الْمَعَاصِی» [۱] (مروّت در سفر آن است كه انسان از زاد و توشه خود به ديگران ببخشد و داشته باشد و مزاحِ خالى از معصيت كند). كوتاه سخن اينكه اين امور در حد نيكوست، و اگر از حد اعتدال بگذرد، يا موجب وهن شخصيت انسان مى شود و مردم همچون دلقكى به او نگاه مى كنند، و يا اينكه وارد گناهانى مى شود كه خشم خدا را برمى انگيزد. پی نوشت: [۱] الخصال‏، ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق، غفارى، على اكبر، انتشارات اسلامى‏، قم، ۱۳۶۲، چاپ اول‏‏، ج ‏۱، ص ۳۲۴ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چاپ اول‏، ج ۹، ص ۶۸۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن کریم چه عاملی را دلیل طغیان انسان ها معرفی می کند؟ 🔹 وقتى به جايى مى رسند، دست و پاى خود را گم كرده و مى كنند. آيات شريفه ۶ و ۷ سوره علق: «كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَى - أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى» (چنين نيست كه شما می پنداريد به يقين انسان مى كند - از اين‏ كه خود را ببيند) اشاره به همين مطلب دارد. 🔹افراد كم ظرفيّتى را مى شناسيم كه وقتى به و رسيدند همه چيز را به فراموشى سپردند و گاه دوستان چندين ساله را هم نشناختند. گاه ظرفيت ها آنقدر كم است كه در برابر خداوند هم مى كنند و و بلكه اصل وجود خود را نيز منكر مى شوند. 🔹در مقابل، افرادى هستند كه ظرفيت وجودى آنها از اقيانوس هم بيشتر است. اگر ظرف آبى به آب اقيانوس اضافه شود اثرى براى آن ندارد، همان گونه كه اگر ظرف آبى هم از آن برداشته شود اثرى ندارد. 🔹 (عليه السلام) از جمله اين افراد است، آن قدر دريادل است كه وضعيت زندگيش پس از خلافت تفاوتى با دوران خانه نشينى اش ندارد. خوشا به حال انسان هاى پرظرفيت كه آمد و رفت آنها را تكان نمى دهد. 📕داستان ياران، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: عليان نژادى، ابوالقاسم، ‏مدرسه امام على بن ابى طالب (ع)، قم‏، ۱۳۹۰ ش، ‏چ اول‏، ص ۱۰۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام حسین (عليه السلام):  🔸«لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيا إلاّ يَوْمٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذلِكَ الْيَوْمَ حَتّى يَخْرُجَ رَجُلٌ مِنْ وُلْدى، فَيَمْلاَءُها عَدْلاً وَ قِسْطاً كَما مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً، كَذلِكَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلی الله عَليه و آلِه يَقُول».  🔹اگر از دنيا به جز يك روز باقى نمانده باشد، خـداوند آن روز را طـولانى خواهـد كـرد، تا اينكه «مردى از خاندان» من كند، و را پـر از و نماید، همانگونه كه از و پر شده است، از رسول خدا صلی الله عليه و آله چنين شنيدم. 📕بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«عفت نفس» چگونه به دست می آید؟ (بخش اول) 🔹 (علیه السلام) می‌فرماید: «طُوبَى لِمَنْ تَحَلَّى بِالْعَفَافِ وَ رَضِیَ بِالْکَفَاف» [۱] (خوشا به حال کسی که خود را به و بیاراید و با روزى به اندازه کفاف بسازد). نقطه مقابل «شکم پرستى و شهوت پرستى»، و صفتی است که باعث حفظ در «نیروی شهوت» در انسان می‌شود. 🔹 به معنای دور داشتن خود در صحنه عمل و رفتار، از هرگونه و است. «عفت» به گفته راغب اصفهانى در کتاب «المفردات»، به معنى پدید آمدن حالتى در است که آدمى را از «غلبه شهوت» باز مى دارد، و به کسى گفته می‌شود که داراى این وصف و حالت باشد. 🔹 از «بزرگترین فضایل انسانى» است و هیچ کس در «سیر الى الله»، بدون داشتن «عفت» به جایى نمى رسد. در زندگى نیز آبرو و حیثیت و شخصیت انسان در گرو است. مرحوم آیت الله مجتهدی می‌فرماید: گناه نکردن است. حال برای گناه نکردن و باید را به «نیکی ها» آراست و از «بدی ها و زشتی ها» پیراست و در حقیقت به پرداخت. ... منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۷۳ نهج البلاغه درباره ناپايداری دنیا و غفلت از آخرت چه هشداری می دهد؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۷۳ «نهج البلاغه» به ناپايدارى و بى قرارى آن اشاره مى كند و به همگان هشدار مى دهد كه زرق و برق آن را نخورند؛ (علیه السلام) مى فرمايد: «أَلا وَ إِنَّ هذِهِ الدُّنْيَا الَّتِي أَصْبَحْتُمْ تَتَمَنَّوْنَهَا وَ تَرْغَبُونَ فِيهَا، وَ أَصْبَحَتْ تُغْضِبُكُمْ وَ تُرْضِيكُمْ، لَيْسَتْ بِدَارِكُمْ، وَ لَا مَنْزِلِكُمُ الَّذِي خُلِقْتُمْ لَهُ وَ لَا الَّذِي دُعِيتُمْ إِلَيْهِ» (آگاه باشيد! اين كه شما پيوسته آن را مى كنيد و به آن می ورزيد، و آن نيز گاه شما را خشمگين و گاه خشنود مى سازد، خانه و شما نيست كه براى آن آفريده شده و به سوى آن دعوت گرديده ايد). 🔹اين تعبير اشاره به همان چيزى است كه بارها در بيان شده و نيز در بعضى از آيات به آن اشاره مى كند كه « سراى جاويدان و جايگاه اصلى ما نيست، بلكه منزلگاهى است موقّت» كه در سفر خود به سوى در آن مسكن گزيده ايم تا زاد و برگيريم و به سلامت از اين راه پر خوف و خطر بگذريم و به دار كه به فرموده قرآن «لَهِيَ الحَيَوانُ» [۱] ( در آن است» نايل شويم. سپس براى تأكيد بيشتر مى افزايد: «أَلَا وَ إِنَّهَا لَيْسَتْ بِبَاقِيَة لَكُمْ وَ لا تَبْقُونَ عَلَيْهَا» (آگاه باشيد! نه براى شما باقى مى ماند و نه سلطه شما بر آن باقى خواهد ماند، [بلکه هر دو رو به زوال و پايان پذير است]). 🔹و در ادامه اين سخن در پاسخ كسانى كه را همواره فريبنده معرفى مى كنند، مى افزايد: «وَ هِيَ وَ إِنْ غَرَّتْكُمْ مِنْهَا فَقَدْ حَذَّرَتْكُمْ شَرَّهَا. فَدَعُوا غُرُورَهَا لِتَحْذِيرِهَا، وَ أَطْمَاعَهَا لِتَخْوِيفِهَا» (اين گرچه از جهتى شما را داده، ولى از جهتى ديگر شما را از بر حذر داشته است؛ پس به دليل از فريبندگى هايش چشم بپوشيد و مظاهر را به جهت جنبه هاى هشدار دهنده اش رها سازيد). درست است كه بسيارى از زرق و برق هاى فريبنده و غافل كننده است، ولى در كنار آن، صحنه هايى به ما نشان مى دهد كه هر غافلى را از بيدار مى كند. 🔹درست در همان لحظه اى كه شخصى بر اريكه مى نشيند، ديگرى از تخت سقوط مى كند؛ در همان زمانى كه شخصى وارث آلاف و الوف مى شود، جنازه صاحب اصلى آن اموال بر دوش انسانها روانه مى گردد؛ در همان زمان كه نوزادى متولّد مى شود و پدر و مادر خندان مى شوند، در گوشه ديگرى جمعى را مى بينيم كه براى از دست دادن عزيزان، ناله و سر داده اند! چرا ما تنها بخش اوّل را مى بينيم و از بخش دوّم ؟ 🔹اين نكته مهمى است كه (عليه السلام) با عبارات پرمعناى ياد شده، همگان را به آن توجّه مى دهد و در كلمات قصار و عبارات ديگر «نهج البلاغه» نيز بر آن تأكيد شده است. در ادامه اين سخن و در نتيجه گيرى مى فرمايد: «وَ سَابِقُوا فِيهَا إِلَى الدَّارِ الَّتِي دُعِيتُمْ إِلَيْهَا، وَ انْصَرِفُوا بِقُلُوبِكُمْ عَنْهَا». ([بنابراين] و در اين جهان به سوى كه به آن دعوت شده ايد سبقت جوييد و با جان و دل از روى بگردانيد». پی نوشت: [۱] سوره عنکبوت، آیه ۶۴ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۵۱۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
تبیین
⭕️«کلام نور» 🔸«وَ إِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَ لَا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ». 🔹«و [یاد کنید] هنگامی که از شما گرفتیم که خون همدیگر را نریزید، و یکدیگر را از خانه های خود آواره نکنید، سپس [به پیمانتان] اقرار کردید و بر آن هم گواهی می دهید». 🔸«ثُمَّ أَنْتُمْ هَٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَ تُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِنْكُمْ مِنْ دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَ إِنْ يَأْتُوكُمْ أُسَارَىٰ تُفَادُوهُمْ وَ هُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ ۚ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَ مَا اللهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ». 🔹«باز این شما هستید که یکدیگر را می کشید، و گروهی از خودتان را از خانه هایشان آواره می کنید، و از روی گناه و تجاوز یکدیگر را بر ضد آنان [که آواره کرده اید] یاری و کمک می دهید، و اگر آنان در حال اسارت نزد شما آیند، برای آزاد شدنشان فدیه می دهید، در صورتی که آواره کردنشان بر شما حرام بود. آیا به بخشی از کتاب [آسمانی] ایمان می آورید و به بخشی دیگر کفر می ورزید؟ [حرام بودن جنگ و آواره کردن را مردود می شمارید، و وجوب آزاد کردن هم کیشان را از اسارت قبول می کنید!] پس کیفر کسانی از شما که چنین تبعیضی را [در آیات خدا] روا می دارند، جز خواری و رسوایی در زندگی دنیا نیست، و روز به سوی سخت ترین عذاب بازگردانیده می شوند، و خدا از آنچه انجام می دهید، بی خبر نیست». 🔸«أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ۖ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَ لَا هُمْ يُنْصَرُونَ». 🔹«اینها همان کسانند که را به زندگی فروخته‌اند؛ از این رو عذاب آنها تخفیف داده نمی‌شود؛ و کسی آنها را یاری نخواهد کرد». 📕قرآن کریم، سوره بقره، آیات ۸۴ تا ۸۶ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«عفت نفس» چگونه به دست می آید؟ (بخش چهارم و پایانی) 🔸 نقطه مقابل «شکم پرستى و شهوت پرستى»، و صفتی است که باعث حفظ در «نیروی شهوت» در انسان می‌شود. به معنای دور داشتن خود در صحنه عمل و رفتار، از هرگونه و است. از «بزرگترین فضایل انسانى» است و هیچ کس در «سیر الى الله»، بدون داشتن «عفت» به جایى نمى رسد. 💠اقدامات لازم برای تزکیه نفس و دوری از گناه (۳) 8⃣«مؤاخذه‌ و مجازات‌» 🔹پس‌ از محاسبه‌ لازم‌ است،‌ به‌ خاطر که‌ انجام‌ داده‌، و مجازات‌ شود تا از تکرار آن‌ جلوگیری‌ گردد. در آغاز، خودمان را مورد خطاب و تهدید قرار دهیم که: من گرفته‌ام که فلان گناه را ترک کنم، اگر در این کار با من همکاری نکنی و مرتکب شوی، فلان را درباره‌ات اجرا می‌کنم. مثلاً اگر به نامحرم نگاه کنی، یک روز روزه می‌گیرم. به‌ منظور تنبیه‌ و تأدیب‌ خویش‌، تکالیف‌ و انجام‌ اموری‌ را برخود الزام‌ می‌کردند. از قبیل‌ شب‌ زنده‌ داری‌، گرسنگی‌، روزه‌ داری،‌ کم‌ گویی‌، اطعام‌ و غیره. (علیه السلام) می‌فرماید: « برای به اسارت در آوردن و شکستن عادت‌های بد، کمک خوبی است». [۱] 9⃣«دعا و توسل» 🔹کمک و از ، در رشد و ضروری است؛ زیرا بدون استعانت از خداوند متعال هیچ کسی نمی تواند در این مسیر موفق شود، و به علیهم السلام بسیار موثر، بلکه لازم است. هنگامی که پیراهن حضرت یوسف (عليه السلام) شفاء می‌دهد، یک نظر و توجه (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که جان‌ها به فدایش باد چه خواهد کرد. 🔟«پایداری» 🔹هیچ صفتی یکباره در وجود آدمی پدید نمی آید و از بین نمی‌رود. برای اینکه دچار نشویم، لازم است به مواردی که در بالا ذکر شد توجه و تأمل کنیم؛ و اینکه بر اثر به انجام ندادن گناه، «ملکه ترک گناه» در ما پدید می آید و دیگر به راحتی از فاصله می‌گیریم. البته در ابتدا مشکل به نظر می‌رسد، اما بعد از گذشت مدتی به خوبی را در خود می توان مشاهده کرد، که لازمه این موفقیت و سعادت، است. هنگامی این پایداری از ما سر می‌زند که به کار و برنامه خود ایمان و اعتقاد کامل داشته باشیم. 🔹دیگر اینکه به پیامد دوری از گناه که همان رسیدن به «کمال» و «سعادت حقیقی» خود در این دنیا و «بهشت» و «قرب الهی» در آخرت است، فکر کنیم؛ و نکته آخر اینکه بدانیم ما نهایتا صد سال در این دنیا می‌خواهیم زندگی کنیم، و برای همیشه از این می رویم، و تا بی نهایت در خواهیم بود. توجه به این امور عزم و اراده و قدرت ما را در تضمین خواهد کرد ان شاء الله. پی نوشت؛ [۱] غررالحکم، ص ۷۷۳ منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تفاوت منظر دید یک انسان دین‌دار به دنیا با انسانی که سکولار است در چیست؟ 🔹 در «جامعه اسلامی» به مراتب بالاتر از یک «جامعه سکولار» است، و به همین خاطر مشکلاتی از قبیل در بین بسیار کمتر از است. جهان‌بینی یک «انسان دین‌دار»، با یک انسان بی اعتقاد به دین بسیار متفاوت است. یک ، «دنیا» را جایی برای پر کردن جیب شخص، و احساس لذت بیشتر در یک دوره‌ی زندگی خاص نمی‌داند و برای این دفتر یک سر‌آغازی و سرانجامی قائل است. 🔹او اذعان دارد که انسان‌ هایی که ما هستیم و در این زندگی می‌کنیم از یک جایی آمده‌ایم و به یک جا خواهیم رفت، به تعبیری «انا لله و انا الیه راجعون». در تک تک اعمالی که در این دنیا می‌کنیم، هستیم و باید پاسخگو باشیم. 🔹در مقابل، منطق این است که ما به دنیا آمده‌ایم، ولی برای چه آمده‌ایم را نمی‌ دانیم، ولی آنچه که روشن است این است که باید از این زندگی نهایت لذت را ببریم و کمتر درد بکشیم. هنگامی که این دو را کنار هم قرار می‌دهیم، به و جهت داشتن زندگی آن پی می‌بریم. منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel