eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️ ☄ ⭕️درباره در چه می‌دانیم؟ (بخش چهارم و پایانی) 🔷 علاوه بر محاسن و کاربردهای مفیدی که دارد، متقابلاً می‌تواند زمینه را برای کاربران ایجاد نماید. در کنار و آگاهی از این فضا، به عنوان یکی از ضروریات دنیای امروز، و در و توجه به حریم اشخاص و نظارت بر فعالیت‌های خود در این فضا از دیگر در است، 🔷همانطور که نیز فرموده، باید توجه داشت: اگر انسان از و حساب و کتاب‌های عقلانی بعد از این دنیا باخبر باشد، و به آن توجه کند، هیچ‌گاه به نرفته و همیشه خواهد بود. و ، فطری و ذاتی است که در وجود همه انسان‌ها قرار داده شده، اما آن در باعث تثبیت و آن در تمام و خودداری از می‎شود. 🔷کارهایی که انسان‌ها در انجام می‌دهند از اطلاع دیگران مخفی می‌ماند، شاید به همین دلیل است که به راحتی در این فضا به آلوده می‌شوند و اعمالی که در دنیای حقیقی از آن پرهیز می‌کنند را به راحتی و بدون هیچ ترس و پروایی مرتکب می‌شوند، اما باید دانست بالاخره زمانش که فرا برسد، تمام این به وضوح برای همه آشکار می‌شود و آن وقت است که انسان از شرم نمی‌داند چه کند. 🔷پس و در به اندازه فضای حقیقی است! در تمام عرصه‌ ها و ترس از خداوند است؛ اگر ارتباط خود را با خدا محکم‌تر و عمیق‌تر کند هرگز به آلوده نمی‌شود و در این مسیر پیروز و است. پس شایسته است در فضای مجازی را پیشه خود سازیم و با در این فضا خود و دیگران را از مشکلات و نجات دهیم. منبع: مشرق به نقل از جوان آنلاین @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جامعيت و رشد متوازن شخصيتی (بخش دوم) 💠برنامه رشد متوازن ابعاد شخصيت (۱) 1⃣ : [۱] روح علمی، بعد حقيقت جویی فطری انسان (بی غرضی، بی تعصبی و پذيرش حق) را در انسان پرورش ميدهد. علمی را که مانع رشد و کمال شود، و حجاب از شناخت و معرفت خدا و نفس شود را مانع پرورش نفس ميشمارد. 2⃣ : [۲] باعث شکوفايی عقل ميشود، در به مسأله بسيار سفارش شده است؛ ميفرمايد: وقتی از می‌پرسيم که چه چيز شما را به اينجا کشانيد، ميگويند: ما درِ را به روی خود بستيم. (تفکر در خلقت، در تاريخ، در خود و پرهيز از تقليد کورکورانه) 3⃣ و : [۳] باعث پرورش و تقويت اراده انسان ميشود. انسانی که دنبال هوا باشد، به فرمايش امام علی عليه السلام همانند اسب سواری است که اسبش چموشی ميکند و اختيار را از دست او گرفته، و را به اسب رام که سوارکار اختيارش را دارد تشبيه کرده اند. و حيوان به است و نظام پاداش و تنبيه و وعده و وعيد الهی هم اينجاست که مفهوم پيدا ميکند و هر چه قدر قدرت اراده قوی باشد، انسان در اختيار طرف خير محکم تر است. 4⃣ : [۴] باعث تقويت عشق و علاقه معنوی و ايجاد حرارت ايمانی در انسان ميشود. مثلا به ابعاد سازندگی دقت کنيد (درس مسالمت جويی، هدفداری، رعايت حقوق، ضبط و کنترل نفس و کنترل احساسات، توجه به نظم و دقت و...). 5⃣ : [۵] عامل اصلاح اخلاق و نفس است. مثل ازدواج، عامل جايگزين برای پرورش بعدی از انسان ندارد؛ آدم جهاد رفته و جهاد نديده از نظر روحيه يکسان نيستند. پيامبر اکرم (ص) در حديثى ميفرمايند: عامل اصلاح و اخلاق و نفس است. ايشان فرمود که: جهاد نکرده يا کسی که آرزوی جهاد را در سر نپرورانيده باشد، در روحش شعبه ای از نفاق است. 6⃣ با ديگران: [۶] بعد عاطفی انسان را تقويت ميکند که در معاشرت انسان از ديگران مخصوصاً محبوبان بيشتر اثر ميگيرد و صفات محبوب و کسی که مورد علاقه فرد است را کسب ميکند. اين علاقه بالاترين و بزرگترين عامل در تغيير انسان است. (تقويت بعد عاطفی، اجتماعی و...) 7⃣ : [۷] قوه خيال را تمرکز ميدهد، ذهن را منطقی ميکند، کار اگر مورد علاقه انسان باشد استعداد، ابتکار و خلاقيت را نيرومند ميکند و تأثير فراوانی بر شخصيت فرد ميگذارد. ولی متأسفانه به اهميت آن کم توجه شده است، کار، به قلب خشوع ميدهد، حرمت اجتماعی به انسان می بخشد، کار ميتواند بر تربيت انسان (ابعاد وجودی او) اثر بگذارد و انسان هم ميتواند بر کار اثرگذار باشد. (رابطه دو طرفه بين پرورش استعدادها و کار وجود دارد) پيامبر اكرم (ص) به کسی که بی جهت بيکار بود فرمودند: از چشم من افتادی. ... پی نوشت ها: [۱] مطهری، مرتضی، جلوه های معلمی، انتشارات مدرسه، وزارت آموزش و پرورش [۲] همان، ص ۲۸۵ ـ ۲۸۷، با تغيير و اضافه [۳] همان [۴] همان [۵] همان [۶] همان [۷] همان نویسنده: محمدحسین قدیری منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بصیرت؛ چیستی و چگونگی (بخش چهارم) 💠ویژگی های افراد بابصیرت 2⃣تفکر و عبرت آموزی (۱) 🔹از نگاه ، یکی از ویژگی های ، تفکر و عبرت آموزی است. قرآن، صاحبان بصیرت را به تفکر و عبرت فرا می خواند. موضوع تفکر و عبرت اموزی می تواند یکی از موارد زیر باشد: الف) خودشناسی، سِیر اَنفسی و دقت در وجود خود؛ چنانکه می فرماید: «وَ فِی أَنْفُسِكُمْ أَ فَلَا تُبْصِرُونَ». [ذاریات، ۲۱] ب) سیر آفاقی و دقت در پدیده های محیط اطراف؛ چنانکه می فرماید: «أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْمَاءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا ... أَفَلَا يُبْصِرُونَ». [سجده، ۲۷] روشن است، کسی که اهل بصیرت باشد، تنها به دیدن پدیده ها اکتفا نمی کند؛ بلکه سعی می کند ریشه ها و فلسفه پدیده ها را نیز کشف کند. ج) تفکر در تاریخ؛ خداوند انسانها را به از سرنوشت گذشتگان فرا می خواند و می فرماید: «وَاللهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصَارِ». [آل عمران، ۱۳] 🔹به این ویژگی در روایات نیز اشاره شده است. از جمله امام علی (ع) می فرمایند: «فاِنَّمَا الْبَصِیرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَکرَ وَ نَظَرَ فَاَبْصَرَ وَ انْتَفَعَ بِالْعِبَرِ؛ [۱]  کسی است که شنید و اندیشه کرد، و نظر کرد و بصیر شد، و از پند گرفت». مقام معظم رهبری نیز همواره بر تاکید کرده، آن را یکی از ویژگیهای مهم اهل بصیرت معرفی می فرمایند و عدم تفکر و عبرت نگرفتن را از نشانه های عدم بصیرت می دانند. به عنوان نمونه، پس از یادآوری حدیث فوق، می فرمایند: «نظر؛ یعنی نگاه کند، چشم خود را نبندد. ایراد کار بسیاری از کسانی که در لغزشگاه های بی بصیرتی لغزیدند و سرنگون شدند، این است که نگاه نکردند و چشم خودشان را بر یک سری حقایق واضح بستند. انسان باید نگاه کند؛ وقتی که نگاه کرد، آنگاه خواهد دید... ما اگر بخواهیم پیدا کنیم، باید چشم را باز کنیم؛ باید ببینیم. یک چیزهایی هست که قابل دیدن است. اگر ما از آنها سطحی عبور کنیم، آنها را نبینیم، طبعاً اشتباه می کنیم». [۲] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] نهج البلاغه، خطبه ۱۵۳ [۲] بیانات مقام معظم رهبری ۸۹/۰۸/۰۴ منبع: حوزه نت، به نقل از مبلغان، شماره ۲۲۲، محمد علی محمدی @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا تفکر افراد دیندار تفکرى کاملتر و بالاتر است؟ 🔹محتویات فکر انسان هر چه عالى تر باشد، آن فکر کاملتر و عالى‌تر است، بنابراین هر چه معلومات و معقولات انسان توسعه بیشترى داشته باشد به همان اندازه، فکر انسان وسیعتر خواهد بود. از اینجا نتیجه مى گیریم که فکر کامل، فکرى است که متوجّه عالیترین موجودات باشد و پست‌ترین افکار، آن فکرى است که در اطراف پست ترین موجودات دور مى زند. 🔹اکنون براى بهتر روشن شدن مطلب، اعتقادات یک فرد دیندار و بى دین را با هم مقایسه مى کنیم: یک «فرد مادّى» مى گوید که عالَم، همان چیزى است که ما مى بینیم و یا علوم طبیعى براى ما اثبات کرده است؛ طبیعت محدود و قوانین جبرى آن، سازنده این جهانند و هیچگونه نقشه و فکرى در ساختمان آن به کار نرفته است. بشر هم جزئى از طبیعت است و پس از مرگ، اجزاى او از هم متلاشى و تجزیه شده و بار دیگر به طبیعت برمى گردند و هیچگونه بقایى براى او نیست. در واقع، میان انسان و سایر حیوانات، چندان فاصله اى وجود ندارد. 🔹در مقابل یک «فرد دیندار» معتقد است که عالَم، خیلى بزرگتر است از آنچه ما درک مى کنیم و عالَم ماوراى این طبیعت به مراتب از جهان طبیعت، وسیعتر مى باشد. نیروى سازنده این عالَم، علم و قدرتى بى نهایت دارد، همیشه بوده و خواهد بود. عالَم بر طبق یک نقشه بسیار عمیق و دقیق استوار شده است و عدم اطّلاع کامل ما از اسرار آن، دلیل بر نبودن آن اسرار نیست، بلکه به خاطر نادانى ماست. انسان فاصله بسیار زیادى از حیوانات دارد. «مرگ» به معناى فنا و نابودى نیست (مرگ، پایان کبوتر نیست) [۱]، بلکه یکى از مراحل کمال بشر است، زیرا انسان، پس از مرگ وارد عالَم وسیعتر و پهناورترى مى گردد. 🔹اکنون خود شما قضاوت کنید که روح کدامیک از این دو نفر کاملتر و قوی‌تر است؟ آن کس که فکر او تنها در محدوده مادّه، گردش مى کند و یا آن کس که برفراز آسمان ابدیّت و در یک فضاى بى انتها پرواز مى نماید؟ جواب این سؤال ناگفته، روشن است... آرى، این است که فکر انسان را در افقى بلندتر از افکار مادّى قرار مى دهد و روح قوى و همّت عالى به او مى بخشد! پی‌نوشت‌؛ [۱] سهراب سپهرى 📕آفريدگار جهان‏، مكارم شيرازى، ناصر، ص ۲۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تزکیه چیست و برای رسیدن به آن چه باید کرد؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸 در اصل‌ به‌ معنی‌ نمو و رشد دادن‌ است‌ و برای‌ رسیدن‌ به‌ آن اول از بدی‌ها، یعنی‌ تصفیه دل‌ از اخلاق‌ زشت‌ و اجتناب‌ از گناه‌، و دوم پرورش‌ و به‌ وسیله تحصیل‌ علوم‌ و معارف‌ حقه‌ و فضائل‌ و مکارم‌ اخلاق‌ و انجام‌ عمل‌ صالح‌ لازم است. 💠پس‌ از این‌ که‌ بیماری‌ اخلاقی‌ شناخته‌ شد، باید وارد میدان‌ مبارزه‌ شد. آن‌چه‌ در تهذیب‌ نفس‌ ما را یاری‌ می‌کند عبارتند از: 1⃣«تفکر»؛ امام‌ خمینی (ره)‌ می‌فرمايد: «اوّل‌ شرط‌ مجاهده‌ با نفس،‌ و حرکت‌ به‌ جانب‌ حق‌ تعالی‌، است‌ و تفکر در این‌ مقام‌، عبارت‌ است‌ از آن‌که‌ انسان‌ لااقل‌ در هر شب‌ و روزی‌ مقداری‌ فکر کند، در این‌که‌ آیا مولای‌ او که‌ او را در این‌ دنیا آورده‌ و تمام‌ اسباب‌ آسایش‌ و راحتی‌ را از برای‌ او فراهم‌ کرده‌... آیا وظیفه ما با این‌ مولای‌ مالک‌ الملوک‌ چیست‌؟». [۱] 2⃣«توجه‌ به‌ کرامت‌ انسانی‌»؛ کسی‌ که‌ به‌ مقام‌ شامخ‌ خود پی‌ ببرد، از دوری‌ خواهد کرد، امام‌ علی‌ (ع‌) می‌فرماید: «هر کس‌ نفس‌ خود را گرامی‌ بدارد، شهوت‌ها برای‌ او کوچک‌ و بی‌ ارزش‌ خواهد بود». [۲] 3⃣«مشارطه‌»؛ در اوّل‌ روز انسان‌ با خود شرط‌ کند که‌ امروز بر خلاف‌ امر الهی‌ رفتار نکند. 4⃣«مراقبه‌»؛ انسان‌ در طول‌ روز مراقب‌ اعمال‌ خود باشد. این‌ مرحله‌ از حساس‌ترین‌ مراتب‌ سیر و سلوک‌ به‌ شمار می‌رود. قرآن‌ مجید بر این‌ نکته‌ تأکید دارد که‌ خداوند بر احوال‌ و اعمال‌ شما نظارت‌ دارد: «...إِنَّ اللهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا؛ یقیناً خدا همواره بر شما حافظ و نگهبان است». [نساء، ۱] کسی‌ که‌ از آیه‌ فوق‌ درس‌ گرفته‌ باشد، همواره‌ خداوند را ناظر بر کارهای‌ خود می‌داند و از غفلت‌ و گناه‌ اجتناب‌ می‌وزرد. 5⃣«محاسبه‌»؛ برای‌ تزکیه‌ نفس‌ لازم‌ است‌ از اعمال‌ روزانه‌ حسابرسی‌ به‌ عمل‌ آید‌. امام‌ علی‌ (ع‌) می فرماید: «هر کس‌ نفس‌ خود را به‌ حساب‌ بکشد، بر عیوبش‌ واقف‌ می‌گردد و به‌ گناهانش‌ پی‌ می‌برد، پس‌ از گناهانش‌ توبه‌ می‌کند و عیوبش‌ را اصلاح‌ می‌نماید». [۳] 6⃣«مؤاخذه‌ و مجازات‌»؛ پس‌ از محاسبه‌ لازم‌ است‌ نفس‌ به‌ خاطر عمل‌ زشتی‌ که‌ انجام‌ داده‌، تنبیه‌ و مجازات‌ شود تا از تکرار آن‌ جلوگیری‌ گردد. امام‌ علی‌ (ع‌) می‌فرماید: «هر کس‌ نفس‌ خود را بر عیب‌ها و گناهان‌ توبیخ‌ کند، از ازدیاد گناه‌ اجتناب‌ خواهد کرد». [۴] اولیای‌ الهی‌ به‌ منظور تنبیه‌ و تأدیب‌ خویش‌، تکالیف‌ و انجام‌ اموری‌ را بر خود الزام‌ می‌کردند، از قبیل‌ شب‌ زنده‌داری‌، گرسنگی‌، روزه‌داری‌ کم‌ گویی‌، اطعام‌ و غیره‌. پی‌نوشت‌ها [۱] امام‌ خمینی‌، چهل‌ حدیث‌، ص‌۶ [۲] نهج‌ البلاغه‌، قصار ۴۴۹ [۳] غررالحکم‌، ج۵، ص‌۳۹۹ [۴] همان نویسنده: سجاد شمس الدینی برگرفته از مرکز ملی پاسخگویی به مسائل دینی منبع: وبسایت‌ رهروان‌ ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عفت نفس چگونه به دست می آید؟ (بخش اول) 🔹امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «طُوبَى لِمَنْ تَحَلَّى بِالْعَفَافِ وَ رَضِیَ بِالْکَفَاف»؛ خوشا بحال کسی که خود را به و پرهیزکارى بیاراید و با روزى به اندازه کفاف بسازد». [تصنیف غررالحکم و درر الکلم، ص۳۹۸] نقطه مقابل «شکم پرستى و شهوت پرستى» و صفتی است که باعث حفظ اعتدال در نیروی شهوت در انسان می‌شود. به معنای دور داشتن خود در صحنه عمل و رفتار، از هرگونه ناهنجاری و زشتی است. 🔹 به گفته راغب اصفهانى در کتاب «المفردات»، به معنى پدید آمدن حالتى در نفس است که آدمى را از غلبه شهوت باز مى دارد و به کسى گفته میشود که داراى این وصف و حالت باشد. عفت از بزرگترین فضایل انسانى است و هیچ کس در سیر الى الله، بدون داشتن عفت به جایى نمى رسد. در زندگى دنیا نیز آبرو و حیثیت و شخصیت انسان در گرو عفت است. مرحوم آیت الله مجتهدی می‌فرماید: گناه نکردن است. حال برای گناه نکردن و عفیف بودن باید نفس را به نیکی ها آراست و از بدی ها و زشتی ها پیراست و در حقیقت به پرداخت. 💠اقدامات لازم برای تزکیه نفس و دوری از گناه 🔹«تفکر و اندیشه»؛ یکی از موانع مهم تهذیب نفس و یکی از علل انجام گناه، و بی‌خبری است. امام‌ خمینی‌ (ره) می‌فرماید: «اوّل‌ شرط‌ مجاهده‌ با نفس‌ و حرکت‌ به‌ جانب‌ حق‌ تعالی‌، است‌». اگر ما در شبانه روز سرگرم زندگی دنیا باشیم، و و را فراموش کنیم، و اگر ساعتی در کارهای خود و عواقب آن اندیشه نداشته باشیم، به احتمال زیاد گرفتار گناه و معصیت می‌شویم، و اگر به دستورات الهی توجه داشته باشیم، و شرایط سخت پس از مرگ و عالم برزخ و حساب و کتاب قیامت را همواره در نظر داشته باشیم، مسلماً خود را آلوده به گناه و معصیت نخواهیم کرد و نفس ما شروع به رشد و بالندگی خواهد نمود. امام علی (ع) می‌فرماید: هرکس که قلبش را با تداوم ، آباد سازد افعالش در باطن و ظاهر خوب خواهد شد. [غررالحکم، ص ۶۹۰] 🔹«ترس از خداوند»؛ برترین افسار و لگامی که نفس بدان پیش رانده میشود، ترس از خداوند عز و جل است: «وَ أمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهیَ النَّفْسَ عَنِ الْهَوَی - فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأَوَی؛ [نازعات، ۴۰ و ۴۱] و آن کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوی بازدارد - قطعاً بهشت جایگاه اوست!». ابزارها و وسایل فراهم سازی ترس از خداوند بسیارند که در رأس آنها بسیار به یاد مرگ بودن است. 🔹«توجه به کرامت ذات و تقویت ارزش‌های انسانی»؛ اگر انسان توجه کند که موجود گرانبهایی است و از علم و کمال و جمال الهی برخوردار است و مقامی بس بلند و رفیع دارد، و را دون شأن خویش می‌داند و طبعاً از آنها بیزار، و در این راه پایدار خواهد بود. وقتی فهمید روح انسان، موجودیت حقیقی انسان الهی است و از عالم بالا آمده، شهوات‌ و خواسته‌های حیوانی در نظرش بی‌ارزش، و تمایل به در وجودش احیاء خواهد شد. امام علی (ع) فرمود: «هرکس که نفس خودش را گرامی بدارد، شهوت‌ها برایش کوچک و بی‌ارزش خواهد بود». [نهج البلاغه، قصار، ص۴۴۹] 🔹«ترک معاشرت با بدان»؛ انسان موجودی است اثرپذیر و مقلد. بسیاری از صفات و آداب و رفتارش را از انسان های دیگری که با آنها در ارتباط است، فرا می‌گیرد. مخصوصاً دوستان نزدیک تأثیر شگرفی بر نفس و رفتار انسان می‌گذارند. بنابراین تا جایی که امکان دارد با افرادی که نفسهای خود را آلوده کرده اند، کمتر معاشرت کند. امام علی (ع) می‌فرماید: «از دوستی با جداً اجتناب کنید، زیرا شرّ به شرّ ملحق خواهد شد». [غررالحکم، ص ۱۴۷] حضرت همچنین میفرماید: «از همنشینی با دوست بد جداً اجتناب کن که همنشینِ خود را به هلاکت می‌رساند، و به آبرویش لطمه می‌زند». [غررالحکم، ص ۱۴۲] منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
⭕️آموزش تفکر محور 🔹اگر را یک معناى وسیعى بگیریم، این سه عرصه را شامل می‌شود: «یاد دادن »، کار دوّم که از این مهم‌تر است، «یاد دادن » است، سوّم، «رفتار و اخلاق»؛ ، . بیانات مقام معظم رهبری ۹۳/۰۲/۱۷ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مهارت های ضروری در سبك زندگی اسلامی (بخش سوم) 💠برخی از مهارت هايی که در زندگی کسب آنها ضرورت دارد عبارتند از: 2⃣«مهارت مقابله با هيجانات» 🔹از ديگر مهارت هايی که انسان بدان نياز دارد، مهارت مقابله با شديد عاطفی است. انسان به طور طبيعى هر روز دچار انواع و اقسام می شود. هيجاناتی از قبيل ، ، ، و مانند آن تحت تاثير عوامل درونی و بيرونی اتفاق می افتد. هرکسی بايد نسبت به هيجان های خود و ديگران شناخت داشته باشد؛ زيرا و معرفت نسبت به به انسان کمک می کند تا راه هاى و مهار و را نيز بياموزد و هيجانات خويش را در راستای به کار گيرد. 🔹در براساس اصل پيش گفته و انسان های کامل، همواره و عوامل و آثار آن مورد توجه بوده، و حتی دستورها و راه هايی برای مهار و و بهره وری از هيجانات بيان شده است؛ زيرا با ، و ما ارتباط دارند و زندگی و ما را تحت تأثير مستقيم و شديد خود قرار مى دهند. در آيات و ، راه های مقابله با هيجاناتی چون ناکامی، خشم، بی حوصلگی، ترس و اضطراب و مانند آن بيان شده است. 🔹خداوند در آياتی از به عنوان نمونه راه های مقابله با هيجان های شديد خود و ديگران مانند هيجان خشم را بيان مى کند و می فرمايد چگونه انسان مى تواند خويش را مهار کرده و آن را فرو خورد. آگاهی نسبت به و علل و عوامل آن و اينکه هر مصیبتی در زندگی انسان بر اساس حکمت و مشيت الهى است به آدمی کمک می کند تا آنها را مهار نماید. (حديد، آيات ۲۲ و ۲۳) ... برگرفته از روزنامه كيهان، شماره ۲۱۲۰۴ به تاريخ، ص ۸ (معارف) منبع؛ وبسایت پژوهه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اسرار عجيبِ آفرينشِ انسان در دوران جنينى، تولّد و شيرخوارگى چه هماهنگی و قرابتی با آيات قرآن دارد؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۶۳ درباره اسرار عجيبِ در «دوران جنينى» و سپس «دوران تولّد» و «شيرخوارگى» سخنانی بیان فرموده که با آيات فراوانى از هماهنگ بوده و انسان را به درباره این اسرار فرا می خواند. در «سوره زمر» آیه ۶ مى خوانيم: «يَخْلُقُكُمْ فی بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فی ظُلُماتٍ ثَلَاثٍ ذلِكُمُ اللهُ رَبُّكُم» (او شما را در تان، پيوسته آفرينشى بعد از آفرينش ديگر در ميان تاريكى هاى سه گانه [ظلمت شكم مادر و رَحِم و مشيمه] مى بخشد، اين است خداوند، پروردگار شما). 🔹و در «سوره مؤمنون» آيات ۱۲ تا ۱۴ مى خوانيم: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طين‏ٍ - ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فی قَرارٍ مَكين‏ٍ - ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقين‏َ» (و ما را از عصاره اى از آفريديم، سپس او را اى در قرارگاه مطمئن [رحم] قرار داديم؛ سپس نطفه را به صورت [خون بسته] و علقه را به صورت [چيزى شبيه گوشت جويده شده] و مضغه را به صورت هايى درآورديم و بر استخوان ها پوشانديم؛ سپس آن را داديم؛ پس بزرگ است خدايى كه بهترين آفرينندگان است). 🔹 (عليه السلام) در كتاب «توحيد مفضّل»، آن را از نشانه هاى بزرگِ و قدرت و ياد فرموده است. در كتاب «توحيد مفضّل» از آن حضرت چنين نقل شده: «تو اى مفضّل، به بينديش كه نخستين مرحله آن، تربيت جنين در عالَم رَحِم است؛ در حالى كه در ميان ظلمت هاى سه گانه (شكم، رَحِم و مشيمه) قرار گرفته؛ در آن جايى كه راهى براى درخواست غذا و دفع آزار و جلب منفعت و دور ساختنِ زيانها از خود ندارد، خداوند خون عادت را [از طريق بند ناف] به سوى او روان ساخته، 🔹و همان گونه كه آب، گياهان را آبيارى مى كند، اين خون نيز جنين را آبيارى و تغذيه مى كند تا خود را بپيمايد و آن قدر قوى و محكم شود كه بتواند در هواى آزاد زندگى كند... و هنگامى كه متولّد مى شود آن خون را به شير تبديل مى كند و به سوى پستان مادرش روان مى سازد، طعم و رنگ آن به كلّى دگرگون مى گردد و به صورتى كه مورد نياز نوزاد است در مى آيد...». سپس امام صادق (عليه السلام) به شرح تكامل نوزاد در مراحل مختلف مى پردازد و شگفتى ها را يكى پس از ديگرى شرح مى دهد. [۱] 🔹البتّه در اين بحثِ فشرده، نمى توان مسائل عجيبى را كه در عصر ما از دوران تكامل يك نطفه در مراحل مختلف كشف شده، بازگو كنيم و آنچه را كه در فيلم هاى مستند لحظه به لحظه منعكس است در اينجا بيان كنيم؛ ولى همين قدر مى گوييم كه هزاران نكته باريك تر از مو در اين بحث نهفته است و به تعبير «قرآن مجيد»: «خَلْقاً مِّنْ بَعْدِ خَلْقٍ»؛ (و و پى در پى) [كه معمار آفرينش در آن ظلمت‌كده رَحِم نقش بر آب مى زند] از عجيب ترين پديده هاى جهان آفرينش است. 🔹مناسب است در اينجا به يك نكته از هزاران نكته اشاره كنيم و آن اينكه در تمام مدّت در درون كيسه اى قرار گرفته كه مملوّ از آب غليظ و لغزنده اى است و جنين در آن شناور است. اين كيسه آب از يك سو دستگاهی ضدّ ضربه است كه حتى اگر مادر، زمين بخورد و يا حركات تند و شديدى داشته باشد آسيبى به نمى رسد؛ 🔹و از سوى ديگر يك وسيله مؤثر تعديل كننده حرارت است و سبب مى شود كه سرما و گرماى برون به آسانى روى جنين تأثير نگذارد. ديگر آنكه شناور بودن جنين در كيسه آب سبب مى شود كه اعضاى او كه بسيار لطيف و آسيب پذيرند بر يكديگر فشار نياورند. همچنين را از امواج صداهاى ناهنجار بر كنار مى دارد و نيز نرمى و لطافتِ پوستِ او را حفظ مى كند و حتى علاوه بر بند ناف در تغذيه او نيز نقش دارد: «فَتَبَارَكَ اللهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ». پی نوشت: [۱] توحيد المفضّل‏، مفضّل بن عمر، داورى‏، بى تا، چ سوم‏، ص ۴۸، (خلق الإنسان و تدبير الجنين في الرحم). 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۶، ص ۳۲۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۱۰۸ «نهج البلاغه» در باب توحید با چه براهینی به «اثبات خداوند» می‌پردازد؟ 🔹 (عليه السلام) در آغاز خطبه ۱۰۸ ، به سراغ حمد و و ذكر جمال و جلال او و براهين ذات مقدّسش مى رود. در عباراتى كوتاه و زيبا و دلنشين، به مهم‌ترين دلايل اشاره مى كند. نخست مى فرمايد: «الْحَمْدُللهِ الْمُتَجَلِّی لِخَلْقِهِ بِخَلْقِهِ» (ستايش مخصوص است كه با خود، بر انسان ها تجلى كرده است!). و اين، در واقع اشاره به است كه در جاى جاى آمده است. 🔹گاه دست انسان را مى گيرد و به مى برد و سيّارات و ثوابت و كهكشان هاى با عظمت را به او نشان مى دهد، و گاه به مى كشاند و ساختمان شگفت انگيز آن را به انسان ارائه مى دهد. گاه عجايب خلقت پرندگان، گاه شگفتى هاى جهانِ حيوانات و جانداران، گاه اسرار آفرينش نباتات، گاه عجايب اعماق درياها. آرى، به وسيله ، را به خلقش نشان داده است و اين، داستان عجيب و طولانى دارد كه هرگز تمام نمى شود. 🔹از يك سو، هر قدر در عظمت بينديشيم، به جايى نمى رسيم و از سويى ديگر، در اسرار خلقت آنها و حاكم بر آنها. از تفسير بالا روشن شد كه خلق در «لِخَلْقِهِ» اشاره به انسان ها است و در «بِخَلْقِهِ» اشاره به تمامى مخلوقات است. يكى خاص، و ديگرى عام است. سپس در ادامه اين سخن، اشاره به مى كند و مى فرمايد: «وَ الظَّاهِرِ لِقُلُوبِهِمْ بِحُجَّتِهِ» ( كه با و دليل خود، بر آشكار شده است!). 🔹چه حجّتى از اين بالاتر كه وقتى به قلب و خود باز مى گردد، بانگ و خداشناسى را از هر گوشه آن مى شنود و به همين دليل، هر قدر در انكار ذات پاكش بكوشند و براى منحرف ساختن بندگان تلاش كنند، هنگامى كه فشارها برچيده شد، و ابرهاى ظلمانى وساوس شيطانى كنار رود، تجلّى مى كند و باز انسان به سوى خدا بر مى گردد. در سومين جمله، اشاره به دليل سومى مى كند كه مى توان آن را نام نهاد. 🔹مى فرمايد: «خَلَقَ الْخَلْقَ مِنْ غَيْرِ رَوِيَّةٍ، إِذْ كَانَتِ الرَّوِيَّاتُ لاَ تَلِيقُ إِلَّا بِذوِی الضَّمَائِرِ، وَ لَيْسَ بِذِی ضَمِيرٍ فِی نَفْسِهِ» ( را بدون نياز به فكر و انديشه آفريد؛ چرا كه مخصوص كسانى است كه داراى روح و ضمير باطن هستند و او چنين نيست!). مى دانيم تمام بازگشت به و برنامه ريزى و نقشه كشى هاى قبلى مى كند و اين تفكّر و برنامه ريزى نيز بازگشت به مخلوقات و مصنوعات جهان آفرينش دارد. 🔹يعنى هر چه مى سازد، و مانندى براى آن در جهان خلقت ديده؛ و گاه اَشكال مخلوقات گوناگون را به هم تركيب مى كند و از آن چيزى درست مى كند؛ صنعت كشتى را از مرغان دريايى، و هواپيما را از خلقت پرندگان، و مراكب ديگر را از مراكب صحرايى آموخته است. بنابراين، اوّلا در نياز به انديشه و تفكّر دارد و ثانياً نياز به و و از موجودات اطراف خويش. 🔹آن كس كه تمام افعالش است، نه انديشه اى لازم دارد و نه الگويى، تنها . امروز ثابت شده است كه تنها در روى كره زمين ميليونها نوع گياه و حيوان و حشره وجود دارد كه هنوز بسيارى از آنها كه در اعماق درياها و يا در قلب جنگلها و يا درون كويرهاى دوردست و يا مناطق قطبى زندگى مى كنند، براى انسان كشف نشده است؛ آفريده هايى با هاى حيرت انگيز و طرز زندگى كاملا متفاوت و ساختمان و تركيب بندى بسيار حساب شده. 🔹تمام اينها، است، و او يكى از دلايل و و است. گذشته از همه اينها، مصنوعات بشرى با گذشت قرنها و استفاده كردن از تجربه هاى ديگران تكامل مى يابد؛ در حالى كه چنين نيست و اگر روند تكاملى داشته باشند، از درون خود آن مخلوق سرچشمه مى گيرد، نه با تجربه جديد. 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۴، ص ۵۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«ترتيل»، بهترين روش قرائت قرآنی 🔸 بهترين روش برای است؛ زيرا اين روش هايى دارد كه خواننده قرآن با آن، به سوی هدف عالی (كه هدايت انسان هاست) هدايت می‌شود. در اين سطور به چند ويژگی از ويژگی های پرداخته می شود. 1⃣تدبر در قرآن 🔹خداوند در انسانها را به و در قرآن دعوت ميكند، زيرا قرآن و درس آموزی است، انسان های پرهيزكار است. اگر مسلمانان را به تلاوت آياتش دعوت كرده است، برای اين است كه از های قرآن درس بگيرند و از معارف بلند آن ره‌توشه‌ای برای و خويش برگيرند. اين موضوع تنها با خواندن قرآن حاصل نميشود، بلكه بايد خواندن، همراه با توجه به ، ‌ آن و و كردن باشد. 🔹به همين خاطر است كه امام علی (علیه السلام) می‌فرماید: «لا خَيْرَ فی قِراءةٍ لَيْسَ فِيها تَدَبُّرٌ»؛ [۱] (در قرائتی كه در آن نباشد، خيری نيست). زمانی حالت و ايجاد ميشود كه ، آن را با آرامش و شمرده بخواند، و در هر فرازی خود را مخاطب قرآن ببيند و در آن كند. در كلامی از ابن عباس نقل شده است كه: «سوره بقره و آل عمران را با و بخوانم برايم محبوبتر است از اين كه تمام قرآن را با سرعت بخوانم». [۲] 2⃣احترام باری تعالی 🔹 هر گاه بخواهد قرآن را تلاوت كند، بايد ابتدا آن را در دل خود حاضر كند و بداند كه قرآن ، و تلاوت كلام الهی بس عظيم و خطير است، آن گاه متوجه ميشود كه بايد آن را با احترام بخواند. حفظ ايجاب ميكند كه تلاوت آن همراه با ، آرامش و پرهيز از عجله باشد. 🔹غزالی در اين زمينه ميگويد: «بدان كه استحباب دارد نه تنها برای تدبّر، زيرا برای افراد غير عرب كه معنی قرآن را نمی‌ فهمند نيز ترتيل و شمرده خواندن مستحب است، زيرا تلاوت با ترتيل نشانه احترام و تكريم و با وقار نگهداشتن قرآن است و تأثيرش در قلب از با سرعت و شتاب خواندن بيشتر بهتر می‌باشد ». [۳] 3⃣تأثير در قلب‌ها 🔹 به صورت آهسته و سبب تأثير در ميشود. از اين تأثير، قاری و استماع كننده بهره‌مند می‌شوند. هنگام تلاوت ، قاری فرصت دارد تا را به قلب خويش القا كند، و بر اثر تكرار القاها قلب و او تأثير می‌پذیرد. همين موضوع برای تلاوت ترتيل نيز وجود دارد، زيرا فرصت و انديشيدن آيات را پيدا ميكند، در نتيجه مفاهيم و پيام های آيات در سراسر وجودش پرتوافكن شده، موجب تنبه و تأثير پذيری روح و روانش ميگردد. پي نوشت ها: [۱] تحف العقول، ابن شعبه حرّانی، ص ۲۰۴، مؤسسه النّشر الاسلام [۲] هفده گفتار در علوم قرآنی، محمد حسينى، ص ۳۱۴، انتشارات بدر [۳] النشر فی القراآت العشر، ج ۱، ص ۲۰۹ نویسنده: ابوالفضل علامی، علم تجويد منبع: وبسایت اندیشه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تفکر» قبل از سخن گفتن، چه تاثیری در درمان بیماری های زبان دارد؟ 🔸یکی از داروهایی که برای تجویز شده آن است كه قبل از سخن گفتن ابتدا كند تا مصداق اين كلام شود: «كم گوى و گزيده گوى چون دُرّ». در روايات اهل بيت (عليهم السلام) دو تعبير ديده مى شود: 1⃣«لِسَانُ المُؤمِنِ وَرَاءُ قَلبِهِ وَ قَلبُ المُنَافِقِ وَرَاءُ لِسَانِهِ»؛ [۱] ( پشت قلب او و پشت زبان او است)؛ يعنى حرف خود را از فيلتر و دستگاه تصفيه قلب مى گذراند و بعد به روى زبان منتقل مى كند؛ ولى برعكس است، اول حرفى را مى زند و سپس [درباره آن] مى انديشد و لذا در بسيارى از موارد سخنانش موجب پشيمانى او می شود. بايد شعار «اول انديشه بعد گفتار» را نصب العين خود قرار دهيم؛ البته گاهى هم انديشه بدون گفتار است و آن در جايى است كه انديشه هيچ تصديقى و تأييدى براى سخن گفتن ندارد، بلكه انسان را از بازگو كردنِ حرف منع مى كند. 🔹بعضى ها واقعاً چه جرأتى دارند كه كسى را كه در هفتاد سال كسب كرده با اى يا از بين مى برند، ولى بايد گفت به ظاهر شايد چنين باشد، ولى در واقع ثواب خود را از بین برده و بر ثواب متهم افزوده است. اين بيچاره نمى داند كه ممكن است براى اين تمام ثواب هاى او محو شود. اگر گفته شود اين معقول نيست كه با يك شايعه يا تهمت هاى هفتاد ساله اين شخص مثلاً از بين برود، زيرا با اين زحمت اين همه عبادت كرده تا توانسته است اين همه ثواب و اجر كسب كند! 🔹در جواب مى گویيم آن شخص هم هفتاد سال براى كسب زحمت كشيده و شما آن را با شايعه اى از بين بردى، تعجب ندارد كه با شايعه اى هم ثواب هاى هفتاد ساله شما از دست برود، مواظب باشيد زود خود را از دست ندهيد يا اين كه زود فرد ديگرى را قبول نكنيد. اگر در نامه اعمالت داشته باشى، با زدن به شخصى به نامه اعمال او مى رود و اگر حسنه اى نداشته باشى بايد سيئات او را قبول كنى. 2⃣تعبير دومى كه در روايات ديده مى شود اين است: «لِسَانُ العَاقِلِ وَرَاءُ قَلبِهِ وَ قَلبُ الاَحمَقِ وَرَاءُ لِسَانِهِ» [۲] ( پشت قلب او و پشت زبان او است). بازگشت هر دو تعبير به يك مطلب است؛ زيرا در واقع در تعبير اول، و هم همان است. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۶۸، ص۲۹۲، باب۷۸ [۲] وسائل الشيعة، شيخ حر عاملى، مؤسسة آل البيت(ع)، چ۱، ج۱۵، ص۲۸۱، باب۳۳ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج ۱، ص ۱۰۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در منابع اسلامی چه ارزش و اهميتی برای «سكوت» بيان شده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸در روایات اسلامی تاکید زیادی به شده است. (عليه السلام) در فرازی از خطبه متقين در بيان اوصاف ايشان ميفرمايد: «اگر پرهيزكار سكوت كند، سكوت او، او را محزون نمیكند». 🔹كسى كه ارزش و مقدار را فهميده باشد، را شعار خود قرار داده و بدون و سخن نمى گويد، و كسى كه اطلاع و احاطه بر و خصوصيات دقيق و باريك پيدا كرده و «سكوت» را نگهبان امين اسرار و حقایق قلبى خود قرار داده است، البته و چنين آدمی عبادت خواهد بود و كسى بر اين عبادتِ او آگاهى نمى يابد بجز پادشاه با جبروت كه همان است. [۱] 🔹ابن ابى الحديد در ذيل اين فراز ميگويد: « از فوت كلام و سخن نگفتن محزون و ناراحت نمیشود، زيرا را غنيمت میداند، نه خسران و زيان». [۲] آرى ساكتان ناطقند، آنها گرچه ساكتند، ولى روش و منش آنها گوياى ارزش هاى اخلاقى است. آنها مجسمه و تابلوى تمام نماى قرآن‌اند. « هم امر و هم نهى مى كند و است». [۳] (صلی الله علیه و آله) ميفرمايد: «چهار چيز است كه فقط دارا است، يكى از آنها است و آن اولين عبادت است». [۴] 🔹 (عليه السلام) ميفرمايد: «كسانى كه قبل از شما بودند، را فرا گرفتند و شما سخن را، اگر فردى از شما خواست و عبادت كننده [با خلوص نيت] باشد، بايد را قبل از آن به مدت ده سال فرا گيرد، اگر اين كار را به خوبى انجام داد و بر آن كرد، مى شود وگرنه بايد بگويد: «مَا اَنَا لِمَا اَرُومُ بِاَهْلٍ» [۵] (من اهليّت آنچه را در نيت دارم، ندارم). 🔹از (صلی الله علیه و آله) نقل شده كه: «حضرت به مردى كه نزد ايشان آمده بود فرمود: آيا تو را به امرى كه وارد میكند، راهنمایى كنم؟ گفت: بله يا رسول الله! فرمود: از آنچه خدا به تو داده به ديگرى بده؛ گفت: اگر محتاجتر از ديگرى بودم چطور؟! فرمود: مظلوم را يارى كن؛ گفت: اگر ضعيفتر از كسى باشم كه ياريش میكنم؟! فرمود: راهنماى انسان جاهل و احمق باش؛ گفت: اگر خود، جاهلتر از ديگرى بودم؟! فرمود: « خود را كن، جز براى خير»؛ تو را خوشحال نمیكند اينكه در وجودت خصلتى از اين خصال باشد كه تو را به سوى بهشت سوق دهد؟». [۶] 🔹 (عليه السلام) نيز درباره در «نهج البلاغه» میفرمايد: «، زياد و وقتش مشغول است». [۷] آنقدر به دنبال كار خير است كه ديگر، وقتى براى كلام و ندارد. «كم گوى و بجز مصلحت خويش مگوى - چيزى كه نپرسند تو خود پيش مگوى ؛ گوش تو دو دادند و زبان تو يكى - يعنى كه دو بشنو و يكى بيش مگوى». [۸] 🔹«آنرا كه شراب معرفت نوش كنند - از هرچه به جز اوست فراموش كنند ؛ آنرا كه زبان دهند، ديده ندهند - و آن را كه دهند ديده خاموش كنند». [۹] (عليه السلام) ميفرمايد: «در حكمت آل داود (عليه السلام) چنين آمده است: «بر فرد لازم است كه عارف به زمان خود باشد و روى آورنده به شأن و امورات خود گردد و بررسى احوال خود كند و خود باشد». [۱۰] «وَشّا» ميگويد: «شنيدم از (عليه السلام) كه میفرمود: اگر مردى از بنى اسرائيل میخواست عابد بشود مى بايست ده سال قبل از آن اختيار كند». [۱۱]  🔹پيرگوى (گوينده اى كه پيرمرد بود) درباره خودستايى نزد حكيمى لاف میزد، كه بر سه زبان مسلط است و میتواند با آن زبانها نطق كند؛ حكيم گفت: بفرمائيد كه به چه زبانى ميتوانيد كنيد. [۱۲] در مجلس معاويه يكى از بزرگان خاموش بود و هيچ نمیگفت، معاويه گفت: «چرا سخن نمیگويى؟ آن مرد فاضل گفت: چه گويم، اگر راست گویم از تو بترسم و اگر دروغ گويم از خدا بترسم، پس در اين مقام اولاتر [از سخن گفتن است]». [۱۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲ ج‏۶۸ ص۲۸۴ باب۷۸. [۲] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، مكتبة آية الله المرعشی النجفی، چ۱ ج۱۰ ص۱۳۸ ص۱۶۰. [۳] بحارالأنوار، همان، ج۸۹ ص۲۰ باب۱. [۴] همان، ج۷۴ ص۸۸ باب۴. [۵] همان، ج۷۵ ص۲۸۸ باب۲۴. [۶] همان، ج۶۸ ص۲۹۶ باب۷۸. [۷] همان، ج۶۴ ص۳۰۵ باب۱۴. [۸] مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة، امام صادق (ع)، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چ۱ ص۱۲۱. [۹] همان [۱۰] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴ ج۲ ۱۱۶. [۱۱] الكافی، همان، ج۲ ص۱۱۶. [۱۲] مجله پاسدار اسلام، ش۹۰، ص۳۸ [۱۳] خواندنی های دلنشین، سعیدی لاهیجی، کتاب سعدی، ۱۳۶۸ش، ج۱ ص۹۱ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۲، ص۵۶۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️بسیج بیش از آنکه یک سازمان باشد، یک فرهنگ و یک تفکّر است 🔹 بیش از آنکه یک سازمان باشد، یک است، یک تفکّر است. بنابراین، همه‌ کسانی که این فرهنگ را پذیرفته‌اند، در این راه حرکت کرده‌اند، این را ممشای خودشان قرار داده‌اند، و لو داخل سازمان نباشند، ؛ و این یک جمع کثیری از ملّت ایران را شامل می شود، در حالی که در سازمان بسیج هم نه اسمشان هست، نه رسمشان هست. این فرهنگ چیست؟ فرهنگ بسیج است، است، کردن است، 🔹در مقابل قضایای جاری کشور و مؤثّر در آینده‌ی کشور است؛ فرهنگ بسیجی است، قدر انقلاب را دانستن و معنای انقلاب را دانستن است؛ فرهنگ بسیجی قانون‌گریز نبودن است، نظم‌ناپذیر نبودن است، هنجارشکن نبودن است؛ اینها است. بسیجی ممکن است به یک مطلبی، به یک واقعیّتی، به یک شخصی معترض باشد؛ هیچ اشکالی ندارد، امّا هنجارشکنی نمیکند، با دشمن ــ قبلاً هم گفته‌ام ــ مخرج مشترک پیدا نمی کند. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۱۴۰۲/۰۹/۰۸ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جایگاه تفکر در آموزه‌های اسلام 🔸 به عنوان یک ، همواره انسان را به در امور مختلف رهنمون می کند، تا سبب ارتقای او شود، و یا اینکه از گذشتگان  گرفته و زندگی خود را سر و سامان دهد. انسان برای خود یک سری و دارد که در اثر می تواند از حجم مجهولات خود کم کرده، و بر میزان معلوماتش اضافه نماید. امام خمینی (ره) در این راستا می فرماید: «تفکر فرایندی است که در طی آن سلسله ای از امور معلوم و مشخص در کنار هم قرار می گیرند تا امری مجهول را، واضح و روشن سازند». [۱] 💠جایگاه تفکر در اسلام 🔹 نیز طرفدار است و در آیات و روایات فراوانی در فرصت های مختلف امر به تفکر کرده است؛ چون حاصل تفکر دانایی است. نیز یک امر پسندیده می باشد؛ زیرا فرد و دانا در تصمیم گیری ها و جهت گیری های خود و عمل می کند و کمتر دچار لغزش و می شود. [۲] 💠تفکّر در آیات 🔹 در آیات متعدد و موضوعات مختلف انسان ها را به و فراخوانده است. بسیاری از آیات، ، اندیشه ورزان و آنان که در مقام فهم واقعیات هستند را به بهترین صورت، کرده، و گریزان از حقیقت را سخت مورد نکوهش قرار داده اند. از جمله محورهای اساسی که قرآن، انسان را به تفکر در مورد آنها تشویق می کند، عبارتند از: 1⃣تفکّر در جهان خلقت 🔹 در آیات مختلف امر به در کرده است، به عنوان مثال: «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ؛ [آل عمران، ۱۹۰] همانا در آسمان ها و زمین و رفت و آمد شب و روز، نشانه هایی از (حکمت) است برای خردمندانی که بیندیشند». 2⃣تفکّر در احکام و آیات الهی 🔹خداوند حتی در جایی که آیات خود را تبیین و روشن کرده است نیز بحث را پیش می کشد، و اهمیت آن را به خلق گوشزد کرده و می فهماند که چه جایگاهی در دارد و را نمی پذیرد: «كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ؛ [بقره، ۲۱۹] خداوند را به روشنی بیان می کند، باشد که شما در آن و کنید». 3⃣تفکّر در تحولات تاریخی 🔹اطلاع از زندگی و ملت های گذشته،  و که باعث پیشرفت یا عقب ماندگی آنان شده، انسانی را پرورش می دهد، و انسان می گیرد، از این رو سفارش به در می کند: «قُلْ سِيرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ؛ [انعام، ۱۱] بگو، روی گردش کنید؛ سپس بنگرید تکذیب کنندگان آیات الهی چه شد؟!» 💠تفکّر در روایات 🔹در متعدد و مختلفی امر به شده و اهمیت جایگاه آن نیز بیان شده است، حتی در برخی روایات  از دانسته شده است؛ زیرا تفکّر در عبادت انسان نیز تاثیر می گذارد و  انسان را تغییر می دهد. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «اندیشه و ، انسان را به و عمل به آن می کشاند». [۳] امام صادق علیه السلام  میفرماید: «بیشترین  عبادت ابوذر، و عبرت گرفتن بود». [۴] 🔹این روایت به خوبی بر ما روشن می کند، که با چه درجه ای از ایمان را می توان به دست آورد و به رسید. هر اندازه بیشتر راهگشا باشد، ثواب و بیشتری را به ارمغان می آورد. ، دارای درجات و مراتبی است. گاهی اثر یک لحظه تفکّر یک هفته انسان را جلو می اندازد، گاهی یک ماه، گاهی یکسال و گاهی یک عمر. 🔹 هرچه باشد حرکت و پیشرفت بیشتری به وجود می آورد، مانند یک لحظه تفکّر «حر بن یزید ریاحی» در زمین کربلا که او را از جهنمی بودن رها کرد و به مراتب بالای بهشت رساند. [۵] در نتیجه در اسلام از برخوردار است و سبب می شود به درجات مادی و معنوی برسد و خود را تامین نماید، که از راههای دیگر، امکان دسترسی به این آثار مهم وجود ندارد. پی نوشت‌ها؛ [۱] شرح چهل حدیث، ص۱۹۱ [۲] میزان الحکمة، ج۱۰، ح۱۶۲۰۹ [۳] کافی، ج۲، ص۵۵ [۴] خصال، ص۴۲ [۵] شرح چهل حدیث، ص۱۸۹ نویسنده: علی اعظمی منبع: وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه انسان می تواند به درمان «ناسپاسی» در وجود خویش بپردازد؟ 🔹نخستين راهکار برای تقویت حس در انسان، افزایش و در صنایع الهیه و انواع «نعمت هاى ظاهرى و باطنى» او است. [۱] راهکار ديگر، دقت در «زندگی افرادى است كه در سطح پایین‌ تری از انسان زندگی می کنند». با افزایش دقت در زندگى آنان، روح افزایش می یابد، در حالى كه اگر به بالادست خود بنگرد وسوسه‌ هاى شيطانى و روحیه در او آشكار مى شود. 🔹از سوى دیگر، انسان ها باید در هر و بلايى از بلاهاى دنيا، با خود بیاندیشند که سخت‌تر از آن نیز قابل تصوّر است؛ این اندیشه، انسان را به ترغیب می كند كه گرفتار مصیبتی بدتر از آن نشده است. نقل شده که فردی برای شکایت به حضور یکی از بزرگان رسید و گفت: دزد به خانه من آمده و همه چيز را با خود برده است، آن شخص فرهیخته در پاسخ به او گفت: برو خدا كن كه اگر به جاى آن دزد، به خانه تو مى آمد و تو را مى برد، چه مى كردى؟ [۲] 🔹 (عليه السلام) در كتاب معروف «توحيد مفضّل» با عباراتی گويا و دلايل روشن و تحليل هاى شگفت انگيز، به بیان می پردازد، اما گاه در ضمن بحث به ذكر مى پردازد، تا از اين طريق انسان ها را به شناخت «منعم حقيقى» آشنا سازد. آن حضرت در بخشى از سخنان خود با اشاره به دو نعمت «سخن گفتن» و «نوشتن»، به عنوان دو رکن اصلى تمدّن انسانى، مى فرمايد: «اگر خداوند ابزار اين دو كار را در اختيار او نگذاشته بود، نه توان بر سخن گفتن داشت نه نوشتن. 🔹آرى زبان و دهانى در اختيار بشر گذارده كه به كمك آن دو مى تواند بگويد، و دست و انگشتانى به او بخشيده كه قلم به دست بگيرد و امور مختلف را . اگر اين دو نبود انسان همچون چهار پايان بود كه نه سخن مى گويند و نه چيزى مى نويسند، [نه علم و دانشى دارند و نه تمدّن درخشانى] هر كس اين نعمت را بجا آورد، در انتظار او است، و هر كس كند [به خدا زيان نمى رساند بلكه به خودش زيان مى رساند] زيرا خداوند از جهانيان بى نياز است». [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] معراج السعادة، نراقى، هجرت‏، قم، چ ۵، ص ۸۱۰. [۲] المحجة البيضاء في تهذيب الإحياء، فيض كاشانى، جامعه مدرسين، چ ۴، ج ۷، ص ۲۲۷. [۳] توحيد المفضل‏، قم‏، داورى‏، بى تا، چ ۳، ص ۷۹ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابیطالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۷۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه انسان می تواند به درمان «ناسپاسی» در وجود خویش بپردازد؟ 🔹نخستين راهکار برای تقویت حس در انسان، افزایش و در و انواع هاى ظاهرى و باطنى او است. [۱] راهکار ديگر، در زندگی است كه در از انسان زندگی می کنند. با افزایش دقت در زندگى آنان، افزایش می یابد، در حالى كه اگر به خود بنگرد وسوسه هاى شيطانى و در او آشكار مى شود. 🔹از سوى دیگر، انسان ها باید در هر و از بلاهاى دنيا، با خود بیاندیشند که سخت تر از آن نیز قابل تصوّر است؛ این ، انسان را به ترغیب می كند كه گرفتار مصیبتی بدتر از آن نشده است. نقل شده که فردی برای شکایت به حضور یکی از بزرگان رسید و گفت: دزد به خانه من آمده و همه چيز را با خود برده است، آن شخص فرهیخته در پاسخ به او گفت: برو كن كه اگر به جاى آن دزد شيطان به خانه تو مى آمد و ايمان تو را مى برد، چه مى كردى؟ [۲] 🔹 (عليه السلام) در كتاب معروف با عباراتی گويا و و تحليل هاى شگفت انگيز، به بیان می پردازد، اما گاه در ضمن بحث به ذكر هاى بزرگ الهى مى پردازد، تا از اين طريق انسان ها را به شناخت آشنا سازد. آن حضرت در بخشى از سخنان خود با اشاره به دو نعمت و ، به عنوان دو رکن اصلى تمدّن انسانى، مى فرمايند: 🔹«اگر خداوند ابزار اين دو كار را در اختيار او نگذاشته بود، نه توان بر داشت نه ؛ آرى خداوند زبان و ذهنى در اختيار بشر گذارده كه به كمك آن دو مى تواند سخن بگويد، و دست و انگشتانى به او بخشيده كه قلم به دست بگيرد و امور مختلف را بنويسد؛ اگر اين دو نبود انسان همچون چهار پايان بود كه نه سخن مى گويند و نه چيزى مى نويسند [نه علم و دانشى دارند و نه تمدّن درخشانى] هر كس شكر اين را بجا آورد، در انتظار او است، و هر كس كند [به خدا زيان نمى رساند بلكه به خودش زيان مى رساند] زيرا از جهانيان است». پی نوشت: [۱] معراج السعادة، نراقى، مؤسسه‏ انتشارات هجرت‏، قم، ۱۳۷۷ش، چ۵، ص۸۱۰ [۲] المحجة البيضاء فی تهذيب الإحياء، فيض كاشانى، مؤسسه انتشارات اسلامى جامعه مدرسين، قم، ۱۴۱۷ق، چ۴، ج۷، ص۲۲۷ [۳] توحيد المفضل‏، مفضل بن عمر، مصحح: مظفر، كاظم‏، قم‏، داورى‏، بى تا، چ۳، ص ۷۹ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۷۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اولین چیزی که انسان باید در مورد آن «تفکر» و «اندیشه» کند چه موضوعی است؟ 🔹مسلماً نخستين چيزى كه بايد روى آن فكر كنيم اين است كه ما از كجا شروع شده؟ اين چيست؟ و اين راه دراز را ما چگونه پيموده ايم؟ موضوعى قبل از اين براى و انديشه نداريم، چه اينكه آشنایی با و حل اين معما مى تواند كمك زيادى به حل معماهاى ديگر كند. ممكن است بگوئيد بسيار خوب بايد نيروى را بكار انداخت، ولى مگر نه اين است كه پاره اى از مكتب هاى فلسفى جديد «مانند پراگماتيسم» به ما توصيه مى كنند كه ارزش و اصالت بلكه وجود هر پديده بسته به نتايج آن است؛ 🔹يعنى چيزى كه در زندگى ما نتيجه اى ندارد اصلا بايد گفت وجود ندارد و يا وجود و عدمش در ترازوى فكر و انديشه ما يكسان است. ما چه الزامى به شناسائى نخستين از نظر ادامه زندگى فردى و اجتماعى داريم؟ مگر نه اين است كه ملت‌هایی همچون «ملت چين» بدون حل اين مسئله زنده هستند و شايد از ما هم بهتر زندگى مى كنند، و هرگز زحمت مطالعه در چنان مسئله پيچيده اى را هم به خود نمى دهند؟ ولى كسانى كه با اين منطق مى خواهند خود را حتى از زير بار فكر و انديشه در مورد اين حقيقت بزرگ كنار بكشند دو مطلب را فراموش كرده اند: 🔹نخست اينكه براى و مطالعه در مسائل مختلف نتيجه اى بالاتر از تصور نمى شود، و به عبارت ديگر ما هميشه را بخاطر علم مى خواهيم و را بخاطر درك واقعيت آنها مى جوئيم نه فقط بخاطر اثرى كه در زندگى ما دارند. (دقت بفرمائيد) بزرگترين گمشده بشر و درك واقعيات جهان هستى آخرين هدف و آرزوى انسانهاست، و لذا در تمام طول تاريخ زندگى بشر شاهد و كوشش هاى خستگى ناپذير انسان براى هستيم، 🔹و بخوبى احساس مى كنيم كه ما را بسوى اين هدف مى راند، بدون اينكه خود را مسئول ارتباط علوم و دانش هایی كه بخاطر آنها زمين و آسمان را جستجو مى كنيم، با زندگى روزمره، بدانيم. مگر اين همه تلاش و كه براى پى بردن به اسرار كهكشان ها و سحابی ها و چگونگى پيدايش عوالم دور دست مى شود به خاطر اثرى است كه آنها در زندگى روزانه ما دارند؟ با اينكه در شرایط فعلى هيچگونه اثر محسوسى براى آنها در زندگى ما به چشم نمى خورد، 🔹حتى اگر به فرض محال موشك هایی به سرعت سير نور ساخته شود باز دسترسى ما به آنها امكان پذير نيست و يا اينكه پى بردن به اسرار زندگى مورچگان، و تمدن خيره كننده موريانه و حشراتى مانند آنها كه ساليان دراز افكار دانشمندان را بخود جذب كرده است بخاطر تأثير آنها در زندگى مادى ماست؟ چرا فلكى يا حشره شناس از اين همه هاى خود خسته نمى شوند؟ زيرا آنها را (هر چه باشد) خود در برابر طاقت فرسا مى دانند و از خود احساس غرور و مى كنند. 🔹جایی كه درباره از چنين فكر كنيم آيا مى توانيم درباره بزرگترين و اساسى ترين مسئله مربوط به پيدايش اين جهان يعنى درباره نخستين (فرضاً كه در زندگى و سرنوشت ما اثر نداشته باشد) از و خوددارى نمائيم؟ ثانياً: اصولا اين مسئله در زندگى و ، و ما دارد، و ما تا حدود زيادى به آن مربوط است و هاى كنونى و شكست بن بست هایی كه در زندگى ماشينى فعلى پيدا شده بدون به آن مبدأ ميسر نيست. 🔹 و جان ما و باز يافتن براى مقابله با بدون اتكاء به چنين مبدئى ممكن نيست. در كاوشها و هاى علمى نيز اعتقاد به يك و قدرت، كه طرح اصلى را با نظام خاصى ريخته، به ما روشن بينى می دهد و به و هر چه بيشتر در همه پديده ها و بر می انگیزد و اين خود سرچشمه بسيارى از خواهد بود. بنابراين چگونه می توان گفت حل اين مسئله در زندگى ما اثر محسوسى ندارد و به همين دليل بايد آنرا كنار گذاشت و فكر خود را بخاطر آن خسته نكرد؟ 📕معماى هستى‏، مكارم شيرازى، ناصر، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۶ش، ‏چاپ شانزدهم‏، ص ۹۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️طبق احادیث نبوی بهترین اشخاص از نظر انجام اعمال چه کسانی اند؟ 🔹روايتى از (صلى الله عليه و آله) درباره اين آيه : «اَحْسَنُ عَمَلاً» [۱] است كه نقل می كنیم تا ببينيم چه عملى است؟ آيا عمل بيشتر و متنوع تر يا نه؟ مسلماً جواب منفى است؛ زيرا و آورنده شرع مقدس كه خود ما را ترغيب به انجام اعمال نيك و شايسته فرموده، چنين نظری ندارد.  🔹«قَالَ اَبُو قُتَادَةُ سَأَلتُ النَّبِىّ (صلى الله عليه وآله) عَن قُولِهِ تَعَالَى: «اَيُّكُم اَحْسَنُ عَمَلاً» مَا عُنِىَ بِهِ؟ فَقَالَ: يَقُولُ: أَيُّكُمْ اَحْسَنُ عَقْلاً ثُمّ قَالَ اَتَمُّكُم عَقْلاً وَ اَشَدُّكُم لِله خَوفاً وَ اَحْسَنُكُم فِيمَا اَمَرَ اللهُ بِهِ وَ نَهَى عَنهُ نَظَراً وَ اِن كَانَ اَقَلَّكُم تَطَوُّعاً»؛ [۲] 🔹[ترجمه‌ روایت:] (ابو قتاده مى گويد از (صلى الله عليه و آله) درباره قول خداوند متعال: «أَيكُمْ اَحسَنُ عَمَلاً» سؤال كردم كه مراد از اين كلام كه [كدام يك از حيث عمل بهتريد] چيست؟ حضرت فرمودند: هر كدام كه از حيث بهتريد و بهتر عقل خود را به كار مى اندازيد و مى كنيد. سپس فرمودند: بهترين شما از حيث ، كامل ترين شما از حيث و شما است از جهت و شما است از حيث نظر در آنچه به آن و از آن كرده). 🔹که يا مراد اين است كه دقت و فكرى كند تا از مطلع شود و كوركورانه [خدا را] عبادت نكند، و يا اين كه دقت مى كند تا به و خداوند به نحو ، جامه عمل بپوشاند، و در جايگاهى باشد كه مرضىّ است اگرچه از حيث عمل، عمل كمترى داشته باشد. 🔹از اين حديث استفاده مى شود كه اگر انسان در يك فقط يك آيه بخواند و پيرامونش كند، بهتر است تا ۳۰ جزء را بدون تفكر، تلاوت كند. همچنین اين روايت تائيد مى كند مضمون روايتى را كه مى گويد: «تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَبْعِينَ سَنَةً»؛ (يك ساعت عالم بودن بهتر از ۷۰ سال عابد بودن است). پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره ملك، آيه ۲ [۲] مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش، چ۳، ج۱۰، ص۴۸۴، المعنى (ذيل آيه ۲، سوره ملك) 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۱، ص۵۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تفكّر» و «تدبّر» در قرآن، چه ميزان اهميت دارد؟ 🔹 كتابى است كه شكوفايى پيام‌ها و معارف آن، در پناه است. عبارت است از: به كار بردن براى كشف مجهولات و پاسخ به سؤالات. در اين زمينه مى‌فرمايد: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» [نحل، ۴۴] (و را [هم] به سوی تو نازل کردیم، به خاطر اینکه برای مردم آنچه را که برای [هدایتشان] به سویشان نازل شده بیان کنی، و برای اینکه [در پیامبری تو و آنچه را به حق نازل شده] ).   🔹پس انتظار آن است كه انسان، را در كنار بيانات پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و سنت قرار داده، در آنها و خود را مرتفع سازد؛ زيرا تنها در سايه در آيات است كه بسيارى از سؤالات اساسى انسان، پاسخ داده مى‌شود. قرآن به پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مى‌فرمايد: «قُلْ هذِهِ سَبِيلِى أَدْعُوا إِلَى اللهِ عَلى بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِى...» [یوسف، ۱۰۸] (بگو: طریقه من و پیروانم همین است که خلق را به خدا با بینایی و دعوت کنیم...).  🔹اما در عبارت است از تأمل در عواقب يك امر. ، از معارف و سخن مى‌گويد، از هاى انسان و نظام و مى‌گويد، و مثبت و منفى رفتارش را متذكر مى‌شود. در آيات قرآن يعنى، توجه به عواقب و لوازم آيات و آثار مترتب بر عمل كردن، يا نكردن بر مقتضاى آن. با اين است كه دل و قلب انسان راه مى‌افتد و از بشارتهاى قرآن بهره مى‌گيرد و تهديدهايش در او مؤثر مى‌افتد. قرآن در اين زمينه مى‌فرمايد: «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها» [محمد، ۲۴] (آيا در آيات الهى نمى‌كنند، يا آنكه بر دل‌شان‌، خود، قفل‌ها زده اند). 🔹پس و در ، به ايجاد روح بصيرت و روشن بينى و زنده شدن و فعال شدن قدرت درك قلب و جان آدمى است. در روايات نيز ثواب در آيات قرآن، از قرائت آن بيشتر معرفى شده است: «لا خير فى قرائة ليس فيها تدبر» [۱] ([آگاه باشيد كه‌] خيرى در تلاوت قرآن بدون و ارزيابى آن وجود ندارد). اصولًا از مقايسه آيه ۱۲۱ سوره بقره «الذين آتينا هم الكتاب يتلونه حق تلاوته اولئك يؤمنون به» و «آيه ۲۹ سوره جن» كه هدف از را بهره‌مندى و تدبر در آن مى‌داند، در مى‌يابيم كه «تلاوت راستين» در جريان در آيات است.  🔹در اين باره توجه به چند نكته، بايسته است: ۱) الهى بودن قرآن بدون در آن معلوم نخواهد شد: «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً». [نساء، ۸۲] ۲) بدون در قرآن، نمى‌توان از ذخاير بى‌كران و پر خير و بركت كلام خدا بهره‌اى جست. ۳) بدون نمى‌توان از ظلمت شك و ترديد و سرگردانى نفاق، خود را رهانيد و به ايمانى راسخ و استوار، دست يافت. ۴) بدون ، عمق و مغز آيات را نمى‌توان دريافت و به حقايق شگفت و حيرت آورش پى برد. ۵) در قرآن، با تمام وجود، در جاى جاى قرآن، حضور خداوند را حس مى‌كند و دل و جانش را از نور خدا سرشار مى‌نمايد. [۲] پی‌نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، ج ۹۲، ص ۲۱۱ [۲] تقى پور، ولى‌الله، پژوهشى پيرامون تدبر بر قرآن، انتشارات اسوه، چ اول، ص ۳۱ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۱۸۲ «نهج البلاغه» چگونه خداوند را توصیف می نماید؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۸۲ در شرح چنين مى فرمايد: «لَمْ يُولَدْ سُبْحَانَهُ فَيَكُونَ فِی الْعِزِّ مُشَارَكاً، وَ لَمْ يَلِدْ فَيَكُونَ مَوْرُوثاً هَالِكاً، وَ لَمْ يَتَقَدَّمْهُ وَقْتٌ وَ لَا زَمَانٌ، وَ لَمْ يَتَعَاوَرْهُ [۱] زِيَادَةٌ وَ لاَ نُقْصَانٌ» (او از كسى تا همتايى در عزّت و قدرت داشته باشد، و به دنيا نياورده تا پس از وفاتش وارث او گردد؛ وقت و زمانى پيش از او نبوده و و بر او عارض نشده است). از جمله قوانينى كه بر و ممكنات حاكم است اين است كه هر گروهى قدم به عرصه حيات مى گذارد، بعد از مدتى جاى خود را به مى سپارد. 🔹، را به ارث مى برند و آنها نيز آن صفات را براى فرزندانشان به ارث مى گذارند؛ ولى چون ازلى و ابدى است، نه از كسى يافته تا همتايى داشته باشد، و نه كسى از وى شده تا وارث او گردد. جمله «وَ لَمْ يَتَقَدَّمْهُ...» اشاره به اين است كه او است؛ زيرا زمان، نتيجه حركت موجودات از نقصان به كمال و از كمال به نقصان است و چون وجود مقدّس ، عين است و و در او راه ندارد وقت و زمانى نيز براى او تصوّر نمى شود. [۲] 🔹چون نفى شبيه، همتا، وقت، زمان، زياده و نقصان از ذات پاك او، ممكن است اين توهّم را به وجود آورد كه نتيجه آن تعطيل معرفة الله است و به بيان ديگر راهى به سوى شناخت او وجود ندارد، بلافاصله مى فرمايد: «بَلْ ظَهَرَ لِلْعُقُولِ بِمَا أَرَانَا مِنْ عَلَامَاتِ التَّدْبِيرِ الْمُتْقَنِ، وَ الْقَضَاءِ الْمُبْرَمِ» (بلكه به سبب نشانه‌هاى و كه به ما ارائه داده، نزد عقل ها آشكار شده است). 🔹اشاره به اينكه گرچه كُنه ذات از دسترس عقل بشر خارج است، ولى اثبات او از طريق مطالعه در ، و بسيار حكيمانه اى كه بر آن حاكم است كاملا ممكن است. اين همان چيزى است كه در روايات ديگر اسلامى نيز به آن اشاره شده كه درباره نينديشيد، بلكه درباره و و او در جهان انديشه كنيد، و نيز پايه خداشناسى را بر آن قرار داده و صاحبان انديشه و را به در آن در همه حال دعوت مى كند و مى فرمايد:  🔹«إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماوَاتِ وَ الْاَرْضِ وَ اخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ لَآيَاتٍ لاُِولِى الْاَلْبَابِ - الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللهَ قِيَاماً وَ قُعُوداً وَ عَلَى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِى خَلْقِ السَّماوَاتِ وَ الْاَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» (به يقين در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و شد شب و روز، هاى روشنى براى است - همان كسانى كه خدا را ايستاده و نشسته و در حالى كه بر پهلو خوابيده ‏اند، ياد ميكنند و در آسمانها و زمين می‌انديشند و می گويند: پروردگارا! اينها را بيهوده نيافريده ‏اى؛ منزّهى تو! ما را از عذاب دوزخ نگاهدار). پی نوشت: [۱] «يتعاور» از ريشه «تعاور» به معناى دست به دست كردن چيزى و به صورت متناوب انجام دادن است و در جمله بالا منظور اين است كه زيادى و نقصان، يكى بعد از ديگرى بر ذات مقدّس خداوند عارض نمى شود و ذات پاك او در معرض حوادث نيست. [۲] بعضى از شارحان، وقت و زمان را به يك معنا و مترادف دانسته اند؛ ولى بعضى ديگر، به معناى زمان معين گرفته اند؛ اما زمان را داراى مفهوم عامى شمرده اند، که تفسير دوم صحيح تر به نظر مى رسد. قرآن مجيد در سوره نساء، آيه ۱۰۳ نيز درباره نماز مى گويد: «إِنَّ الصَّلوةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَاباً مَّوْقُوتاً» (نماز براى مؤمنان وظيفه ثابت و معينى و [و داراى وقت خاصى] است). 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۷، ص ۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، چه فوایدی را برای «تفکّر» بیان فرموده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ مى فرمايد: «وَ مَنْ تَفَكَّرَ أَبْصَرَ» (هر كس خود را به كار گيرد را مى بيند و را انتخاب مى كند). اهمّيّت در همه امور و چيزى نيست كه بر كسى مخفى باشد و تمام و موفق همين راه را پيموده اند. 🔹 در اين باره مى فرمايد: «قُلِ الْعَفْوَ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُون * فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ ... » [۱] (اينچنين خداوند را براى شما روشن می سازد، شايد كنيد! * [تا انديشه كنيد] درباره و ! ... ). پی نوشت: [۱] سوره بقره، آيات ۲۱۹ و ۲۲۰ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۹، ص۶۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«دشمن شناسی» با قوه تعقل 💠«تفکر»، راهی به سوی شناخت دشمن 🔹خداوند متعال در آیه ۱۱۸ سوره آل عمران می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ لا يَأْلُونَكُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفی صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُون‏» (اى كسانى كه ايمان آورده‌‏ايد! از غير خود، انتخاب نكنيد! آنها از هر گونه و درباره شما، كوتاهى نمی‌كنند. آنها دوست دارند شما در و زحمت باشيد. (نشانه‏ هاى) از دهان (و كلام) شان آشكار شده و آنچه در دلهايشان پنهان می‌دارند، از آن مهمتر است. ما (و راه‌هاى پيشگيرى از شرّ آنها) را براى شما بيان كرديم اگر انديشه كنيد!). 🔹این آیه، به در مورد روابط شان با کشورهای غیر مسلمان هشدار می‌دهد و جامعه اسلامی را به و در رابطه با فرا می‌خواند. واضح است که به سرکردگی ، دشمنی خود را با «انقلاب اسلامی ایران» به شکل‌های مختلف نشان داده است. مثل حادثه طبس و جنگ تحمیلی و... چند سال گذشته هم در قضیه برجام. 🔹همه دنیا دید که جمهوری اسلامی ایران در توافق برجام چقدر از مواضع خود کوتاه آمد؛ ولی روز به روز بیشتر شد و اینکه به تعبیر رهبر انقلاب «وزیر امور خارجه وقت آمریکا در نامه خداحافظی خود، به دولت بعدی توصیه می‌کند که «تا می‌توانید به ایران سخت بگیرید و تحریم‌ها را حفظ کنید، زیرا با سخت گیری میتوان از ایران امتیاز گرفت». [۱] کمتر عاقلی بعد از این همه تجربه و دولت‌های مستکبر با ایران، در دشمنی آنها شک می‌کند. 💠عاقل از تجربه پند گیرد 🔹معمولاً انسان عاقل، از تجربه‌ها پند گرفته و اشتباهات قبلی را جبران می‌کند. (علیه السلام) در حدیثی در مورد ، بیان می‌کند که: «اَلْعَقْلُ حِفْظُ التَّجارِبِ وَ خَيْرُ ما جَرَّبْتَ ما وَعَظَكَ» [۲] (، اندوختن تجربه ها (و عمل به آن) است و بهترين تجربه، آن است كه پندت داده). تجربه‌ای که ملت ایران از سالیان پیش، از دشمنی گرفته و هم در قضیه برجام تکرار شد، باید فراروی جامعه اسلامی قرار گیرد و به آن بها داده شود؛ زیرا که به حکم و گفتار حدیث (صلی الله علیه و آله) «مؤمن دو بار از یک سوراخ گزیده نمی‌شود». [۳] کسی است که به فرموده (عليه السلام) تلاش او ثمره‌ای را در بر داشته باشد. 🔹روایت (علیه السلام) این است: «اَلْعاقِلُ مَنْ اَحْسَنَ صَنائِعَهُ وَ وَضَعَ سَعْيَهُ فى مَواضِعِهِ» [۴] ( كسى است كه كارهايش را خوب انجام دهد و تلاشى كه مى كند، به جا باشد). بنابراین براساس تجربه‌های زیاد از و با ملت ایران، و نیز تجربه تلخ برجام، شکی برای دشمن بودن دشمنان قسم خورده‌ی این مرز و بوم وجود ندارد؛ و سخن آخر اینکه بر اساس آموزه‌های ، دشمنان جامعه اسلامی در صدد تخریب روزافزون جامعه اسلامی هستند و باید آحاد جامعه اسلامی در این نکته تأمل و دقت کنند. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] بیانات مقام معظم رهبری ۹۵/۱۰/۱۹ [۲] كشف المحجة لثمرة المهجه، ص۲۳۱ [۳] من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص۳۷۸ [۴] تصنيف غرر الحكم و درر الكلم‏، ص۵۴ منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«خانواده» کانون محبت و رحمت 🔸نهاد از جمله مهم‌ترین و اصلی ترین ارکان تشکیل دهنده به حساب می آید، که در آموزه های اسلامی از جایگاه و برخوردار است، بطوری که هیچ نهاد دیگری با آن قابل مقایسه نیست. در حدیثی از (صلی الله علیه و آله) نقل شده است: «ما بُنِيَ فی الإسلامِ بِناءٌ أحَبَّ إلى اللهِ عزّ و جلّ، و أعَزَّ مِنَ التَّزويجِ» [۱] (در اسلام هيچ بنايى ساخته نشد كه نزد خداوند عزّ و جلّ محبوبتر و ارجمندتر از باشد). 💠هدف از تشکیل خانواده 🔹در نگاه کسانی که برای بنیاد مقدس ارزش و قداستی قائل نیستند، تشکیل خانواده صرفاً در جهت تمتعات جنسی خلاصه می‌شود. بینش ضعیف و نگاه مادی و غیر دینی و عاطفی این دسته از افراد نوعاً باعث می‌شود هیچگاه لذت و بهره‌ای از این نداشته باشند. در منطق «قرآن» و «روایات اسلامی» دارای حکمت و دلایل متعدد روانی، ‌اجتماعی ‌و دینی است. 1⃣آرامش، نیاز فطری هر انسان 🔹یکی از مهم‌ترین نیازهایی که هر انسانی در زندگی خود به دنبال آن می‌گردد، نیاز به و است. خداوند متعال در آیات متعددی راه رسیدن به این نیاز فطری را بیان فرموده است، از جمله اینکه در منطق یکی از راه‌های که را به طور نسبی به می‌رساند تشکیل است. در این خصوص خداوند متعال می‌فرماید: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» [۲] (و از نشانه ‏هاى او اينكه از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان يابيد، و در ميانتان و قرار داد؛ در اين نشانه ‏هايى است براى گروهى كه مى‏ كنند!). 🔹این آیه شریفه به چند نکته ارزشمند مهم و ارزشمند اشاره دارد: الف: ، کانون آرامش:‌ «أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها» (از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان يابيد). خداوند متعال را «محل آرامش» برای زوجین قرار داده است، از این رو کسانی که طالب آرامش هستند، لازم است از این نکته قرآنی غفلت نورزند. ب: ، کانون محبت و رحمت: «وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَة»ً (و در ميان‌تان و قرار داد). خداوند متعال به طور طبیعی پیمان را عامل پیدایش مودت و رحمت قرار داده است، از این رو کسانی که طالب هستند لازم است از این نکته قرآنی نیز غفلت نورزند. 2⃣سازندگی اجتماعی 🔹یکی از مهم‌ترین کاربردهای تشکیل ، «تقویت فضایل اخلاقی» در جهت دستیابی به و حذف بزه‌های اخلاقی مرتبط با بنیاد خانواده است. خطری که را تهدید میکند، تقدس زدایی از کانون خانواده است؛ چرا که و غیر اسلامی، و پایبندی به ارزش های خانواده را مانعی اساسی در جهت خواسته های نامشروع خود می‌داند، از این رو برای رسیدن به آن خود به دنبال حذف فرهنگ زندگی خانوادگی و تبلیغ زندگی‌های فردی و همجنس گراست. [۳] 3⃣تقویت و فضائل اخلاقی 🔹از جمله کاربردهای تشکیل خانواده تقویت در بستر خانواده است. از جمله مهم‌ترین عوامل تاثیر گذار در بارور سازی فضائل و کمالات اخلاقی است. «تشکیل خانواده» زمینه را برای پایبندی به فراهم می‌کند. برآورده شدن بسیاری از نیازهای جسمی و عاطفی در این محیط برآورده می‌شود؛‌ نیازهای ارزشمندی که اگر در محیط خانوده مورد توجه قرار نگیرد، زمینه را برای بروز مشکلاتی فراهم میکند. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار، ج١٠٣، ص٢٢٢ ح٤٠ [۲] سوره روم، آيه ۲۱ [۳] تحکیم خانواده از نگاه قرآن، محمدی ری شهری، ص۱۲ منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قوای نفسانی (بخش دوم و پایانی) 🔸 دارای قوای سه گانه ، و است که هر يک تأمين بخشی از نيازهای انسان را بر عهده دارند. همه قوای بشری برای حکمت و غرض و هدفی آفريده شده اند و هر کدام سهم بسزایی برای رساندن به کمال مطلوبش دارند؛ آنچه مهم است جهت دادن و تربيت کردن و شکوفا نمودن اين قواست، به گونه ای که هر کدام نقش خود را به شکل بايسته و شايسته در ترقی و تعالی انسان ايفا کنند. در این بخش به راه ايجاد اعتدال در قوا و شیوه های عملی آن می‌پردازیم. 💠«راه ايجاد اعتدال در قوا» 🔹برای اين قوا بايد همه آنها را «تحت تدبير و کنترل عقل و شرع» در آورد. در روايات معتبری که از (عليهم السلام) رسيده است، مطالب ارزنده ای در اين خصوص وجود دارد. 💠«شيوه های عملی ايجاد اعتدال» 🔹مراعات اموری که در ادامه آورده می‌شود، برای کمک به عقل و ايجاد بستر مناسب برای تعديل قوا مفيد است: ۱) همنشينی با و معاشرت با کسانی که از برخوردارند و نيز اجتناب و پرهيز از همنشينی با و کسانی که دارای اخلاق زشت و ناپسند هستند؛ زيرا معاشرت با هرکس قويترين انگيزه برای خو گرفتن به صفات و اخلاق اوست. ۲) به کار بردن قوا در راه کسب و مواظبت و مداومت بر اعمال و افعالی که آثار و نتايج آن، تحصيل فضايل است؛ همچنان که اگر کسی بخواهد ملکه جود و سخاوت را در خود حفظ کند، بايد مال و بذل و بخشش را همواره ادامه دهد و بر ، در زمانی که به طرف بخل و امساک می‌رود، تسلط داشته باشد. 🔹۳) بايد هنگام اقدام بر هر عملی، و نمايد و مواظب باشد که هيچ کاری را بدون توجّه به آثار آن انجام ندهد و در صورت روی آوردن به ، خود را و تأديب نمايد. ۴) از ديدن و شنيدن و تخيل آن چه و را بر می انگيزد به شدت پرهيز نمايد، و زمانی که بالطبع آن دو قوه به جنبش در آمدند، در بهره گيری از آن به اندازه ای که طبيعت بشری اقتضا می‌کند اکتفا نمايد و از آنچه به سلامت تن و روان او صدمه وارد می‌کند پرهيز نمايد؛ البته ملاک و معيار بهره گيری معتدل از اين قوا، و است. ۵) بايد خود را با جستجو و بررسی و محاسبه به دست آورد و پس از آگاهی، در ريشه کن ساختن آن کوشش فراوان نمايد. در مجموع، بايد با و تکرار عمل اخلاقی، از اين که در این نوشتار بدانها پرداخته شد، برای تحقق بهره گيرد و زمينه را فراهم نسازد. [۱] پی نوشت؛ [۱] برای مطالعه بيشتر ر.ک: گزيده کتاب جامع السعادات (ملا مهدی نراقی) ترجمه سيد جلال الدين مجتبوی، ص ۶۷ به بعد؛ و روش خودسازی (جمعی از نويسندگان)؛ و اخلاق عملی (مهدوی کنی)، ج۱، و مقالات (محمد شجاعی)، ج۲و۳ نویسنده: رضا رمضانی - اخلاق و عرفان، ص ۷۴ - ۷۸ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel