eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️ 🌸 ⭕️اينكه میگويد: «الا بذكر اللّه تطمئن القلوب» چگونه دل با ياد خدا آرام میگيرد؟ 💠ابتدا بايد عوامل نگرانى و پريشانى را بررسى كنيم تا كلام قرآن روشن شود.  🔷گاهى و به خاطر آينده تاريك و مبهمى است كه در برابر فكر انسان خودنمائى میكند، اما به خداوند قادر و متعال، خدايى كه همواره كفالت بندگان خويش را بر عهده دارد، میتواند اينگونه نگرانيها را از ميان ببرد و به او دهد كه تو در برابر حوادث آينده درمانده نيستى، .  🔷گاه ، فكر انسان را به خود مشغول میدارد، نگرانى از كه انجام داده، اما توجه به اينكه و توبه پذير و رحيم است به او میدهد.  🔷گاه و انسان در برابر عوامل طبيعى و گاه در مقابل انبوه دشمنان داخلى و خارجى او را نگران میسازد، اما هنگامى كه به مى افتد و متكى به قدرت و رحمت او میشود، قدرتى كه برترين قدرتهاست و هيچ چيز در برابر آن ياراى مقاومت ندارد، قلبش آرام مى گيرد.  🔷گاهى ريشه انسان، احساس پوچى زندگى و بى هدف بودن آن است، ولى كسى كه به خدا دارد و مسير تكامل زندگى را به عنوان يك هدف بزرگ پذيرفته، همچون افراد بى هدف سرگردان نيست.  🔷 و دلباختگى در برابر زرق و برق زندگى مادى، يكى از بزرگترين انسانها بوده و هست، اما و توجه به آزادگى مومن كه هميشه با زهد و و عدم اسارت در چنگال زرق و برق زندگى مادى همراه است به همه اين اضطرابها پايان مى دهد.  🔷يك عامل مهم ديگر براى نگرانى ترس و است. از آنجا كه امكان مرگ تنها در سنين بالا نيست، بلكه در سنين ديگر بخصوص هنگام بيماريها، جنگها، ناامنيها وجود دارد. اين نگرانى میتواند عمومى باشد، ولى اگر ما از نظر جهان بينى، مرگ را به معنى فنا و نيستى و پايان همه چيز بدانيم، اين اضطراب و نگرانى كاملا بجاست، اما هرگاه ، را دريچه اى به يك و بدانيم و گذشتن از گذرگاه مرگ را همچون عبور از دالان زندان و رسيدن به فضاى آزاد بشمريم، ديگر اين نگرانى بى معنى است، و هنگامى كه ديديم اين عوامل - كه البته عوامل نگرانى منحصر به اينها نيست - در برابر ايمان به خدا ذوب و بى رنگ و نابود مى گردد؛ تصديق خواهيم كرد كه .  📕تفسير نمونه ج ۱۰، ص ۲۱۰، آيت الله ناصر مكارم شيرازى و ديگران @tabyinchannel
💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫 🌸 ⭕️افزایش و شکیبایی 🔶در این مقاله چند راهکار جهت و شکیبایی ارائه شده است. نخست باید را به جهان اصلاح نماییم. اگر کسی دنیا را آنطور که هست بشناسد، در حوادث خود را نمی بازد. چون میداند جهان طبیعت، سرای دگرگونی است و ، است. 🔷 را بایستی تقویت کرد. هر قدر به حکمت و رحمت پروردگار بیشتر باشد، او نیز افزون تر خواهد بود. امام علی (ع) میفرمایند: اساس و ، و یقین به خداوند است.[غررالحکم، ج ۲، ص ۴۱۵]‌ انسان در پرتو و ، اراده ای نیرومند و ایمانی استوار پیدا میکند، و همه مشکلات برای او آسان می گردد. قرآن مجید می فرماید: «وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکبِیرَةٌ إِلَّا عَلَی الْخاشِعِینَ؛ در زندگی از و کمک بگیرید، هرچند این کار جز برای فروتنان سنگین و گران است». [بقره، ۴۵] امام صادق (ع) میفرمایند: هنگامی که مشکل مهمی برای امیرالمومنین (ع) پیش می آمد، به بر میخاست. [تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۲۱۹] 🔷 از اولیای خدا بسیار کارساز است. با بررسی اجمالی زندگانی بزرگان در می یابیم که آنها همواره با روبه رو بوده اند. با از بزرگان میتوان با مشکلات را آموخت. قرآن کریم میفرماید: «فَاصْبِرْ کما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ؛ کن همانطوری که پیامبران اولوالعزم صبر کردند». [احقاف، ۳۵] توجه به اینکه هر چه باشد، و است. قرآن کریم به همه افراد نوید میدهد که همیشه است. «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یسْراً»؛ [انشراح، ۵]‌ 🔷توجه به اجر و [بقره، ۱۵۵] و این که خداوند با صابران است. [انفال، ۴۶] امام علی (ع) درباره  میفرمایند: «صَبَروا ایاماً قَصیرة اعقَبَتهُم راحةً طویله؛ آنها [در] روزهای کوتاه [دنیا] کردند و در عوض، نصیبشان شد». [نهج البلاغه، خ ۱۹۲] امام صادق (ع) میفرمایند: «هرکس از مؤمنان که به بلایی گرفتار شود و کند، برای او اجر هزار شهید است». [کافی، ج ۳، ص ۱۴۶]‌ همچنین نگاه به کسانی که با مشکلات بزرگتری دست به گریبان هستند، تحمل سختیها را آسان تر میسازد. را باید تمرین کرد. امام علی (ع) میفرمایند: «عَوِّد نَفسک التصَبُر عَلَی المکروه؛ خود را به بر عادت بده». [نهج البلاغه، نامه ۳۱، قسمت ۱۶] منبع: وبسایت راسخون به نقل از حوزه نت @tabyinchannel
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹 💫 ⭕️نشاط و معنويت (بخش اول) 🔶هر كس ممكن است برداشت خاصی از مفهوم داشته باشد و متناسب با آن برای تحصيل و فراهم سازی مقدمات آن تلاش كند، امّا تعريفی كه با رويكرد دينی از «نشاط» سازگاری داشته باشد، اين است كه فرد در زندگی خود و داشته و از برخوردار باشد. 🔷طبق اين تعريف، سؤال در واقع برمی‎گردد به اينكه چه كار كنيم تا در زندگی، احساس رضايت و سعادتمندی داشته و سلامت روانی خود را حفظ كنيم. عمده‎ترين عواملی كه را در زندگی از وی سلب می‎كند و باعث ، و انواع اختلالات روانی در فرد می‎شود، افتادن در ، و بی‎معنايی و درماندگی در برابر حوادث و بحرانهای زندگی است. [۱] بنابراين خود را در زندگی بايد در مسائلی جستجو كنيد كه بتوانيد اين را كنترل كند. به اعتقاد بسيارى از روانشناسان ‎ترين_عاملی كه می‎تواند عوامل بحران‎زای زندگی را كنترل كند و و را در انسان به وجود آورد، چيزى جز و اعمال و نيست. پس بايد برای كسب و و افسردگی به سوى و مذهب روی آوريم و با و انجام اعمال و رفتار مذهبی به احساس نشاط بيشتر دست يابيم. 💠اسلام دين شادی و نشاط 🔷چه و چه ، همگی براساس ، ، ‌ و است. دقت در اين احكام، جدا از عنصر رضايت كه شادمانی هميشگی را تضمين ميكند، نشان‌دهنده رفتارها و و نشاط‌ آور است. مانند عيد فطر، عيد قربان، عيد غدير، رفتارها و انديشه‌های شادمانه زيستن را القاء ميكنند. با صحه‌ گذاشتن بر و تأييد و تكميل آن، نيز تاكيد بر رفتارها و لحظه‌های شادی كردن برای انسان‌ها است. برای خدمت به جامعه و خلق خدا، جدا از فلسفه بندگی و اطاعت، خدا موجب ، ، و بين انسانها ميشود. وقتی انسانها به همديگر خدمت ميكنند، جو محبت و رضايت و شادمانگی در جامعه حاكم ميشود و افراد آن جامعه از لحظه لحظه زندگی خود در آن جامعه، لذت می‌برند. 💠مؤمن، شادترين انسان 🔷از نظر و ، شادترين انسان است. چون هر گونه از سختی روزگار گلايه و شكوه و ناله نميكند. را محل ماندن نميداند، و يك به حساب می آورد. را تحمل ميكند و در انتظار ، لحظه‌ها را با و شادمانی سپری ميكند و خداوند تبارك و تعالی نيز به خاطر اين رضايت و شادمانگی ، عاشقانه او را دعوت به ميكند، و لحظه‌های شادمانگی را برای او رقم ميزند؛ «يا ايتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربك راضيه مرضيه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی». [فجر، آيه ۲۷ الی آخر]. ... پی نوشت: [۱] محمود ميرنسب، بررسی رابطه توكل به خدا... با اضطراب و افسردگی، پايان نامه كارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، ۱۳۷۹، ص ۲۰-۵۷ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️ ☄ ⭕️چرا باید همه کارها را با آغاز کرد؟ 🔷ما با گفتن  كه در آغاز تمام سوره هاى قرآن جز سوره برائت آمده؛ اعلام مى كنيم كه را به نام و آغاز مى كنيم و در انجام برنامه هاى خويش از او . [۱] كار و برنامه ما هرچه باشد، فانى و ناپايدار است، محدود و كوچك است، امّا هنگامى كه آن را به پيوند مى دهيم كه و و و بى انتها است، رنگ او را به خود مى گيرد و از عظمت و جاودانگى او بهره مند مى شود. نيروى ما هرچه باشد ضعيف است، امّا هنگامى كه اين قطره هاى ناچيز به اقيانوس پر عظمت قدرت الهى ضميمه شود عظمت پيدا مى كند و روح و درك و آمادگى تازه اى به ما مى بخشد، و اين است رمز در آغاز هر كار! در سخن از (ع) در آغاز بعثت به (ص) است؛ آنجا كه پيامبر را در آغوش گرفت و فشرد و گفت: «بخوان كه جهان را آفريد». 🔷به اين ترتيب (ع) نيز نخستين برنامه رسالت خود را به هنگام بعثت پيغمبر اكرم (ص) با شروع كرد. همچنین در سوره «هود» از داستان (ع) سخن مى گويد. هنگامى كه و نسبت به قوم كافر و سركش فرا رسيد و كشتى را آماده حركت ساخت و به ياران اندك خود كه از هشتاد نفر تجاوز نمى كردند دستور داد سوار كشتى شوند، و گفت: «به بر آن كشتى سوار شويد؛ شما با باشد و هم شما با »، سپس از غفران و رحمت الهى كمك مى گيرد و مى گويد: «إِنَّ رَبِّى لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ». [۲] علاوه بر این در سوره «نحل» سخن از نامه اى است كه (ع)، بعد از آن كه هدهد او را از قوم سبا و بت پرستى آنان با خبر ساخت، براى نوشت. هنگامى كه اين نامه به دست ملكه سبا رسيد، اطرافيان و درباريان را جمع كرد و به آنها گفت: «اين نامه با ارزشى است كه از سليمان (ع) به من رسيده است؛ و مضمون آن اين است: ، برترى جويى بر من نكنيد و به سوى من آييد و تسليم حق باشيد». 🔷از مجموع چهار آيه فوق به خوبى استفاده مى شود كه بايد به صورت گيرد؛ خواه اين كار تعليم و هدايت الهى باشد (مانند سوره هاى قرآن)، يا نيايش بندگان در برابر ذات پاك او (سوره حمد)، يا آغاز دعوت رسالت و نخستين پيام وحى (مانند آغاز سوره علق) و يا اينكه آغاز حركتى باشد براى نجات از بحران و طوفان و آغاز توقف براى پياده شدن از كشتى و شروع برنامه جديد، (مانند داستان نوح)، يا آغاز نامه و دعوت به تسليم در برابر حق (مانند نامه سليمان براى ملكه سبا). خلاصه خواه از سوى باشد يا از سوى يا از سوى يا همچون نوح و سليمان (عليهم السلام) يا ، انسان ها همه در آغاز هر كار بدون استثناء بايد به نام او شروع كنند و خود را به ذات پاك او مرتبط سازند و از اين درياى بيكران علم و قدرت آگاهى و توانايى جويند. اين است معناى حديث معروف پيامبر (ص) «كُلُّ أَمْر ذِى بال لَم يُذْكَرْ فِيهِ بِسم الله فَهُوَ أَبْتَرْ؛ هر كار با اهميّتى بر آن برده نشود بى عاقبت و است». [۳] پی نوشت: [۱] بعضى معتقدند جمله محذوف در اينجا «ابتداء» (ابتدا میكنم) بوده، و بعضى میگویند: «استعين» (يارى مى جويم) است. البتّه در صورتى كه اين جمله را خداوند بيان كند ـ مانند تمام سوره هاى قرآن جز سوره حمد ـ بايد به معناى اوّل باشد، ولى در خصوص سوره حمد كه از زبان بندگان است مى تواند به معناى اوّل يا دوّم و يا هر دو بوده باشد، بنابراين «با» در بسم الله يا به معناى استعانت است يا به معناى مصاحبت. (دقت كنيد) [۲] «وَقَالَ ارْكَبُوا فِيهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا ۚ إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ» (سوره هود، آیه ۴۱). [۳] بحار الأنوار، مجلسى، محقق/ مصحح جمعى از محققان‏، دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏، ۱۴۰۳ ق، چ دوم، ج۷۳، ص۳۰۵، باب۵۸ 📕پیام قرآن، ناصر، مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۶ ش، چ نهم، ج۱، ص۳۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹 💫 ⭕️نشاط و معنويت (بخش دوم) 🔶هر كس ممكن است برداشت خاصی از مفهوم داشته باشد و متناسب با آن برای تحصيل و فراهم سازی مقدمات آن تلاش كند، امّا تعريفی كه با رويكرد دينی از «نشاط» سازگاری داشته باشد، اين است كه فرد در زندگی خود و داشته و از برخوردار باشد. 💠توصيه هايى برای شاد زيستن (۱) 1⃣با ياد خدا به زندگی نشاط بدهيد: 🔷از نظر زندگی كه در آن و وجود نداشته باشد، هيچ لذّت و ندارد. خداوند در قرآن كريم می‎فرمايد: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً؛ هر كس از روی بگرداند، و دشواری خواهد داشت». [طه، ۱۲۴] دوری از ياد خدا زندگی را دشوار، و زندگی را برای انسان می‎سازد. اين نشاط در زندگی ناشی از است كه با ياد خدا حاصل می‎شود. خداوند می‎فرمايد: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ همانا با دلها آرامش می‎يابد». [رعد، ۲۸] تبيين روانشناختی اين مسأله آن است كه ياد و فرد را از اميال و تكانشهايی كه براى او استرس و فشار روانی ايجاد می‎كند، باز می‎دارد و سبب می‎شود كه به جای توجه صِرف به لذتهای دنيوی، به با و تقرُّب به او توجه كند. بروز مشكلات برای چنين فردی، وی را از هدف اصلی باز نمی‎دارد [۱] و چون خود را در مسير رشد و احساس می‎كند، از زندگى لذت می‎برد. بنابراين يكی از راه‎های اصلی دستيابی به نشاط بيشتر در زندگی، آن است كه هميشه و در هر حال به باشيم. 2⃣توكل به خدا 🔷 ، زيربنای يك زندگی شادمانه و توأم با و خوشبختی است. انسانی كه به خدا ميكند، با در مقابل مشكلات می ‌ايستد و هرگز احساس شكست و نگرانی نميكند. اگر در كارها و برنامه‌های خود،‌ به خدا داشته باشيم، هم به دست می‌يابيم و هم طی كردن مسيرهای طولانی و سخت موفقيت‌، برای ما‌ آسان و عملی ميشود. انسانهايی كه به خدا می‎كنند در انجام كارهای سخت و بزرگ،‌ كمترين فشارها را احساس ميكنند و در برابر تندباد حوادث مانند كوهی استوار و مقاوم هستند. ، كليد در توفيق الهی است. انسانی كه به خدا توكل ميكند، هر لحظه تحت عنايت و لطف بيكران خدا قرار ميگيرد. 3⃣توسل به معصومين و اولياء خدا را فراموش نكنيم 🔷يكی ديگر از عوامل دستيابی به نشاط بيشتر در زندگی، عليهم السلام و اولياى خدا است. 4⃣به ارزشها پايبند باشيم 🔷 و اعتقادات ثابت و تعريف شده، به در زندگی كمك ميكند و همچنين شادمانگی را پايدار ميسازد. انسان بی‌اعتقاد و هرهری مذهب، با زندگی احساس بيگانگی ميكند، و به طرف گرايش پيدا ميكند. ، يكی از علل اساسی افسردگيها و بی نشاطی انسان است. انسان بی‌اعتقاد، در هستی و خلقت، بی‌ريشه است، و نخواهد كرد. همانگونه كه نميتواند در كارها، موفق عمل كند، انسان بی‌اعتقاد و فاقد ارزشهای متعالی نيز نميتواند به طور مداوم از زندگی لذت برده و احساس خوشبختی نمايد. ... پی نوشت: [۱] امان الله خلجی موحّد، روان درمانی با كلام آسمانی، شهر انديشه، چ اول، ۱۳۷۹، فصل اول و سوم منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥 🌹 ⭕️نور و ظلمت در قرآن کریم (بخش اول) 🔷واژه‌ها و کلمات ترکیبی وحی در از عمق و ژرفای خاصی برخوردار است، به طوری که با هیچ کتاب دیگر آسمانی و غیر آن قابل قیاس نمی‌باشد؛ چنانچه اندیشمند و فرهیخته‌ای به قرائت آن بپردازد و آن را مطالعه کند، بی‌تردید حیرت و اضطراب و شگفتی خاصی به وی دست خواهد داد و در ضمیر ناخودآگاهش پرسش‌ها و سؤال‌های گوناگون و متعددی ایجاد می‌شود و او را به کنکاش و جستجو وامی‌دارد و این راه را ادامه می‌دهد تا ضمیر پرسش‌گر و وجدان درونیش آرام گیرد. [۱] قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ - الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ [رعد، ۲۸ و ۲۹]؛ آگاه باشید تنها با و توجه به ذکر او دلها آرامش می‌یابد - آنانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام داده‌اند، پاکیزه‌ترین زندگی نصیبشان خواهد شد و بهترین سرانجام را خواهند داشت». 🔷در مجموعه دریای گهربار وحی و ستارگان بزرگ و کوچک قرآن، واژه و درخششی دیگر دارد. واژه ، و هدایت‌گر تکوینی و تشریعی همه عالم است، جهان بدون مفهوم و معنا ندارد و اشیاء متعدد و گوناگون از یکدیگر جدا نمی‌گردند و تشخیص و تمیز پیدا نمی‌کنند. او سبب جدایی انواع و اجناس از یکدیگر است، در پرتو برکت وجودی ، هر چیزی در جای خود قرار دارد و به موقع وظیفه و تکلیف خود را انجام می‌دهد که در این امور آسمان‌ها و زمین و هر آنچه وجود دارد در پرتو نورانیتش راه صحیحی را طی می‌کنند. «وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الأَْرْضِ طَوْعاً وَ کَرْهاً وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ؛ [آل عمران، ۸۳] تمام کسانی که در آسمان‌ها و زمین هستند از روی اختیار و یا از روی اجبار در برابر فرمان او تسلیمند و دنباله رو او هستند و همه بسوی او باز گردانده می‌شوند». 🔷 ، مظهر تاریکی، ستم، زورگویی، تبعیض، بی‌عدالتی، گناهان، جنایات انسانی و غیر انسانی و تجاوز نسبت به یکدیگر است. هر آن کس در آن وادی قدم نهد در باتلاقی فرو رفته است که لحظه به لحظه و آن به آن، تیره‌روزی و سیاه‌بختی را برای خود و همراهانش بوجود آورده،‌ از انسانیت به حیوانیت و از آن به عالم جمادات نزول کرده، تا جایی که هیچگونه تکلیفی را برای خود احساس نکند. قرآن این حالت را چه زیبا تبیین می‌کند: «وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الإِْنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالأَْنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ؛ [اعراف، ۱۷۹] به یقین گروه بسیاری از جنیان و انسان‌ها را در دوزخ خواهیم برد، آنان دلها (عقل‌ها) یی دارند که با آن (اندیشه نمی‌کنند) نمی‌فهمند و چشم‌هایی که با آن نمی‌بینند و گوش‌هایی دارند که با آن نمی‌شوند، آنان همانند چهارپایان هستند بلکه وضعیت بدتری (گمراه‌ترند) دارند، اینان غافلان کوردل (که در ظلمت بسر برده‌اند) هستند، چرا که با داشتن همه گونه امکانات هدایت باز هم گمراهند». ... پی نوشت: [۱] در بحث تحریف تورات و انجیل و دیگر کتاب‌های آسمانی گفته شده: جابجایی و یا ازدیاد و نقیصه در ترکیب کلمات چیزی است که دشمنان مکتب توحیدی در طول گذشت زمان بر آن دست یازیدند، تا آن اثر ژرف از آنها گرفته شود و هدایت آن کمرنگ شود، از این رو کتاب‌های فوق وحی اصیل نیستند و در آنها تحریف به وجود آمده است، لکن قرآن این معجزه خالده الهی از این دستبرد محفوظ مانده و حق تعالی حفاظتش را بر عهده داشته است: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ؛ ما خود قرآن را فرو فرستادیم و آن را به صورت صد در صد حفظ خواهیم کرد. این بالاترین و اساسی‌ترین فرق این کتاب با دیگر کتب آسمانی است». منبع: وبسایت رشد @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام على (ع) در خطبه ۱۹۹ نهج البلاغه درباره اهمّیّت و آثار «نماز» چه فرموده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹سپس امام (ع) در پنجمين استدلال خود با استناد به كلام معروف رسول خدا (ص) درباره اهمّيّت نماز مى فرمايد: «وَ شَبَّهَهَا رَسُولُ اللهِ (ص) بِالْحَمَّةِ تَكُونُ عَلَى بَابِ الرَّجُلِ، فَهُوَ يَغْتَسِلُ مِنْهَا فِي الْيَوْمِ و اللَّيْلَةِ خَمْسَ مَرَّاتٍ، فَمَا عَسَى أَنْ يَبْقَى عَلَيْهِ مِنَ الدَّرَنِ؛ رسول خدا (ص) را به چشمه آبگرمى تشبيه فرمود كه بر در خانه انسان باشد و او هر شبانه روز پنج مرتبه خود را در آن شستشو دهد كه بى شكّ چرك و آلودگى در بدنش باقى نخواهد ماند [نمازهاى پنج گانه روزانه نيز آنچنان روح و قلب انسان را شستشو مى دهد و آثارى از گناه در آن باقى نمى گذارد]». [۱] با توجّه به اينكه در متن خطبه تعبير به «حمّه» (چشمه آبگرم يا آبهاى گرمى كه به عنوان درمان بيمارى ها مورد استفاده قرار مى گيرد) شده روشن مى شود كه همچون چشمه آب معمولى نيست، بلكه چشمه خاصّى است كه در زدودن آلودگى ها دارد؛ ولى بايد توجّه داشت كه اين تعبير تا آنجا كه ما تفحّص كرديم تنها در كلام امام (ع) و در اين خطبه آمده است. 🔹 (ع) در ادامه سخن در ششمين استدلال خود به آيه ديگرى در قرآن مجيد در ارتباط به مقام والاى نمازگزاران مى فرمايد: «وَ قَدْ عَرَفَ حَقَّهَا رِجَالٌ مِنَ الْمُؤْمِنيِنَ الَّذِينَ لَا تَشْغَلُهُمْ عَنْهَا زِينَةُ مَتَاعٍ، وَ لَا قُرَّةُ عَيْنٍ مِنْ وَلَدٍ وَ لَا مَالٍ، يَقُولُ اللهُ سُبْحَانَهُ: "رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَ لَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللهِ وَ إِقَامِ الصَّلَاةِ وَ إِيتَاءِ الزَّكَاةِ"؛ [نور، ۳۷] گروهى از مؤمنان كه زينت متاع دنيا و فرزندان، اموالى كه مايه چشم روشنى است، آنها را به خود مشغول نداشته، را خوب شناخته اند. خداوند سبحان درباره آنها مى فرمايد: "آنها مردانى هستند كه تجارت و بيع آنان را از و و پرداختن زكات باز نمى دارد"». بايد توجّه داشت كه آيه فوق به فاصله يك آيه از «آيه نور» در «قرآن مجيد» واقع شده و در آيه قبل از آن سخن از بيوت مرتفعى است كه نور پرفروغ الهى در آن مى درخشد و صبح و شام در آن تسبيح و تحميد خدا مى شود و افرادى كه در آيه مورد بحث به آنان اشاره شده، همانند پاسداران نور الهى هستند كه زرق و برق دنيا آنها را به خود مشغول نمى كند و از ياد خالق و كمك به خلق باز نمى دارد. 🔹سرانجام در بيان هفتمين و آخرين دليل براى اهمّيّت نماز به برنامه پيامبر اكرم (ص) كه برگرفته از قرآن مجيد است اشاره کرده و مى فرمايد: «وَ كَانَ رَسُولُ اللهِ (ص) نَصِباً بِالصَّلَاةِ بَعْدَ التَّبْشِيرِ لَهُ بِالْجَنَّةِ، لِقَوْلِ اللهِ سُبْحَانَهُ: "وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْهَا" [طه، ۱۳۲]، فَكَانَ يَأْمُرُ بِهَا أَهْلَهُ وَ يُصَبِّرُ عَلَيْهَا نَفْسَهُ؛ (ص) بعد از بشارت به بهشت، خويش را براى به تعب و مشقّت مى انداخت، زيرا خداوند به او فرموده بود: خانواده خويش را به دعوت كن و در برابر آن شكيبا باش [زيرا نماز كليد ورود به بهشت است] لذا آن حضرت پى در پى اهل بيت خود را به دعوت مى كرد و خود را بر آن وادار مى كرد [و در انجام آن اصرار و شكيبايى داشت]». اين دلايل هفتگانه كه اميرالمؤمنين امام على (ع) براى بيان از آيات قرآن و سنّت پيامبر (ص) آورده و ده ها دلايل ديگر كه به يقين، امام (ع) در مقام بيان همه آنها نبوده است، نشان مى دهد كه چه گوهر گرانبهايى است و چه تأثيرى در و دارد و دور ماندن از نماز و بركات آن، چه خطراتى ايجاد مى كند. پی نوشت‌ها؛ [۱] اين حديث را مرحوم شيخ حر عاملى در وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت، قم، چ اول، ج ‏۴، ص ۳۰ (باب تحريم إضاعة الصلاة و وجوب المحافظة عليها) آورده است. با اين تفاوت كه به جاى «حمّه»، «نهر» و «النهر الجارى» ذكر شده است. همين مضمون در مسند أبي داود الطيالسي، سليمان بن داود، دار هجر، الطبعه: الأولى، ج ۱، ص ۷۱؛ الجامع الصحيح المسمى بصحيح مسلم، القشيري النيسابوري، مسلم بن الحجاج، دار إحياء التراث العربی، ج ۱، ص ۴۶۲ نيز آمده است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۷، ص ۷۲۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در اسلام امنیت اجتماعی چه جایگاهی دارد و برای ارتقاء آن در جامعه چه بايد کرد؟ (بخش دوم) 💠راهکارهای ايجاد امنيت اجتماعی 🔸 در جهت برقراری و ، راه حل ها و راهکارهای فراوانی را ارائه نموده که به طور يقين ذکر تمامی آنها در اين نوشتار نمی گنجد، و از همين رو ما به طور اختصار به دو مورد از اين راهکارها اشاره کرده و می گذريم: 1⃣توجه به عبادت و ياد خدا 🔹با وجود پيشرفت های صنعتی و تکنولوژی، انسان امروزی بيش از گذشته در معرض ناامنی قرار دارد؛ چرا که گسترش زندگی صنعتی و ماشينی، اگر چه توانسته است جسم او را اندکی به راحتی رساند و زحمت جسمی او را کم نمايد، ولی اين حقيقت بر کسی پوشيده نيست که روح و روان او را به بند کشيده و در مقابل آن آسايش جسمانی، انواع و اقسام اضطرابات، دغدغه ها و نگرانی های روحی را به او هديه نموده است!!! و اين نيز نبوده مگر به خاطر اينکه دلبستگی به ظواهر تمدن امروزی او را از غافل کرده، و در نتيجه اين فراموشی ياد خدا، هم و هم او به خطر افتاده است. 🔹از همين رو قرآن کريم همواره انسان ها را متذکر اين معنا می گرداند که اگر طالب آسايش و آرامش هستيد، راهی جز روى آوردن به ياد خدا، فرا روی شما نيست: «الذين امنوا و تطمئن قلوبهم بذکرالله ألا بذکرالله تطمئن القلوب؛ [رعد، ۲۸] آنها کسانی هستند که ایمان آورده اند، و دلهایشان به یاد خدا مطمئن و (آرام) است؛ آگاه باشيد که تنها با دل ها آرام می گيرد». هنگامی که دل و جان انسان در اثر ياد خدا به ساحل آرامش رسيد، به طور طبيعى جامعه بشری نيز از امنيت اجتماعی مطلوب برخوردار خواهد شد. ، نفس سرکش را مؤدب به آداب الهی و رعايت حقوق فردى و اجتماعى ديگران نموده و در نتيجه را در بالاترين سطح برای جوامع بشری به ارمغان می آورد. 🔹 بنا به تصريح آيه شريفه «... إنّ الصلاة تنهی عن الفحشاء والمنکر...» [عنکبوت، ۴۵] انسان را از غيبت، دروغ، سرقت، قتل نفس، تجاوز به حريم خصوصی ديگران، رباخوارى، زنا، چشم چرانی، تهمت، حرام خواری، قمار، شرب خمر و هر عملی که به نوعی منجر به تجاوز به حقوق ديگران، و در نتيجه ايجاد اختلال در امنيت اجتماعی است برحذر می دارد. اگر تمامی همّ و غمّ متوليان ايجاد «امنيت» و تئوری پردازان اجتماعی، دست يافتن به راه حلی عملی و کارا برای از بين بردن ناامنی و ريشه کن کردن عوامل آن است، پس چرا بايد از آسان ترين و بهترين راه حل اين امر يعنى غافل باشند؟ و درست به همين خاطر است که ما معتقديم برای برقراری امنيت اجتماعی بهترين و مهم‌ترين راه، اصلاح و بهينه سازی رابطه بين انسان و خداوند، و تلاش در جهت آشنا کردن انسان ها با خالق خويش است و اين امر ممکن نخواهد بود مگر از طريق . ... منبع؛ وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عفت نفس چگونه به دست می آید؟ (بخش اول) 🔹امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «طُوبَى لِمَنْ تَحَلَّى بِالْعَفَافِ وَ رَضِیَ بِالْکَفَاف»؛ خوشا بحال کسی که خود را به و پرهیزکارى بیاراید و با روزى به اندازه کفاف بسازد». [تصنیف غررالحکم و درر الکلم، ص۳۹۸] نقطه مقابل «شکم پرستى و شهوت پرستى» و صفتی است که باعث حفظ اعتدال در نیروی شهوت در انسان می‌شود. به معنای دور داشتن خود در صحنه عمل و رفتار، از هرگونه ناهنجاری و زشتی است. 🔹 به گفته راغب اصفهانى در کتاب «المفردات»، به معنى پدید آمدن حالتى در نفس است که آدمى را از غلبه شهوت باز مى دارد و به کسى گفته میشود که داراى این وصف و حالت باشد. عفت از بزرگترین فضایل انسانى است و هیچ کس در سیر الى الله، بدون داشتن عفت به جایى نمى رسد. در زندگى دنیا نیز آبرو و حیثیت و شخصیت انسان در گرو عفت است. مرحوم آیت الله مجتهدی می‌فرماید: گناه نکردن است. حال برای گناه نکردن و عفیف بودن باید نفس را به نیکی ها آراست و از بدی ها و زشتی ها پیراست و در حقیقت به پرداخت. 💠اقدامات لازم برای تزکیه نفس و دوری از گناه 🔹«تفکر و اندیشه»؛ یکی از موانع مهم تهذیب نفس و یکی از علل انجام گناه، و بی‌خبری است. امام‌ خمینی‌ (ره) می‌فرماید: «اوّل‌ شرط‌ مجاهده‌ با نفس‌ و حرکت‌ به‌ جانب‌ حق‌ تعالی‌، است‌». اگر ما در شبانه روز سرگرم زندگی دنیا باشیم، و و را فراموش کنیم، و اگر ساعتی در کارهای خود و عواقب آن اندیشه نداشته باشیم، به احتمال زیاد گرفتار گناه و معصیت می‌شویم، و اگر به دستورات الهی توجه داشته باشیم، و شرایط سخت پس از مرگ و عالم برزخ و حساب و کتاب قیامت را همواره در نظر داشته باشیم، مسلماً خود را آلوده به گناه و معصیت نخواهیم کرد و نفس ما شروع به رشد و بالندگی خواهد نمود. امام علی (ع) می‌فرماید: هرکس که قلبش را با تداوم ، آباد سازد افعالش در باطن و ظاهر خوب خواهد شد. [غررالحکم، ص ۶۹۰] 🔹«ترس از خداوند»؛ برترین افسار و لگامی که نفس بدان پیش رانده میشود، ترس از خداوند عز و جل است: «وَ أمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهیَ النَّفْسَ عَنِ الْهَوَی - فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأَوَی؛ [نازعات، ۴۰ و ۴۱] و آن کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوی بازدارد - قطعاً بهشت جایگاه اوست!». ابزارها و وسایل فراهم سازی ترس از خداوند بسیارند که در رأس آنها بسیار به یاد مرگ بودن است. 🔹«توجه به کرامت ذات و تقویت ارزش‌های انسانی»؛ اگر انسان توجه کند که موجود گرانبهایی است و از علم و کمال و جمال الهی برخوردار است و مقامی بس بلند و رفیع دارد، و را دون شأن خویش می‌داند و طبعاً از آنها بیزار، و در این راه پایدار خواهد بود. وقتی فهمید روح انسان، موجودیت حقیقی انسان الهی است و از عالم بالا آمده، شهوات‌ و خواسته‌های حیوانی در نظرش بی‌ارزش، و تمایل به در وجودش احیاء خواهد شد. امام علی (ع) فرمود: «هرکس که نفس خودش را گرامی بدارد، شهوت‌ها برایش کوچک و بی‌ارزش خواهد بود». [نهج البلاغه، قصار، ص۴۴۹] 🔹«ترک معاشرت با بدان»؛ انسان موجودی است اثرپذیر و مقلد. بسیاری از صفات و آداب و رفتارش را از انسان های دیگری که با آنها در ارتباط است، فرا می‌گیرد. مخصوصاً دوستان نزدیک تأثیر شگرفی بر نفس و رفتار انسان می‌گذارند. بنابراین تا جایی که امکان دارد با افرادی که نفسهای خود را آلوده کرده اند، کمتر معاشرت کند. امام علی (ع) می‌فرماید: «از دوستی با جداً اجتناب کنید، زیرا شرّ به شرّ ملحق خواهد شد». [غررالحکم، ص ۱۴۷] حضرت همچنین میفرماید: «از همنشینی با دوست بد جداً اجتناب کن که همنشینِ خود را به هلاکت می‌رساند، و به آبرویش لطمه می‌زند». [غررالحکم، ص ۱۴۲] منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
⭕️ذکر خداوند سبحان در هر حال 🔹در کتاب کافی به نقل از علیه‌ السلام آمده است: «ثَلاثٌَ لا تُطِیقُها هذِهِ الاْءُمةُ... وَ ذِکرُ الله‏ِ عَلی کل حالٍ». [١] (سه چیز است که این توان آن را ندارند... تا اینکه می‌فرماید: و در ). 🔹و در روایت دیگر می‌فرماید: «لا أَقُولُ سُبْحانَ الله‏ِ وَ الْحَمْدُلِلهِ، وَ إِنْ کانَ ذِکرا وَ لکنْ ذِکرُهُ عِنْدَ حَلالِهِ وَ حَرامِهِ». [۲] مقصود من گفتن سبحان الله و الحمدلله نیست، هر چند این هم ذکر است، بلکه منظور من به هنگام [پیش‌ آمدن] و است. پی نوشت‌ها؛ [۱] من لایحضرة الفقیه، ج۴، ص۳۵۸ [۲] اصول کافی، ج۲، ص۱۴۵ 📕در محضر بهجت، ج۲، ص۶۹ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در تبیین مواضع لزوم سكوت كردن و موارد سخن گفتن چه می فرمایند؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۸۲ اشاره به موارد لزوم و موارد كرده ميفرمايد: «لَا خَيْرَ فِی الصَّمْتِ عَنِ الْحُكْمِ؛ كَمَا أَنَّهُ لَا خَيْرَ فِی الْقَوْلِ بِالْجَهْلِ» (خاموش ماندن از فايده اى ندارد، همانگونه كه ). بهتر است يا گفتن؟ دانشمندان در اين باره بحثهاى مختلفى كرده اند؛ گروهى و گناهان كبيره و عظيمه ناشى از آن را در نظر گرفته و دستور به داده اند؛ عده اى را كه در سخن گفتن است در نظرگرفته و سخن گفتن را توصيه ميكنند؛ 🔹ولى حق مطلب همان است كه (عليه السلام) فرمود. آنجاكه انسان، و سخن بگويد است و ترك آن رذيلت؛ و آنجاكه انسان و نابخردانه سخن بگويد است و ترك آن فضيلت. به همين دليل هم روايات زيادى در و وارد شده است؛ «از (عليه السلام) سؤال شد كه سخن گفتن افضل است يا سكوت؟ فرمود: «لِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُما آفاتٌ فَإذَا سَلِما مِنَ الآفاتِ فَالْكَلامُ أفْضَلُ مِنَ السُّكُوتِ» (هر كدام از اين دو آفاتى دارد؛ هرگاه از آفات سالم باشند، سخن گفتن از سكوت افضل است)؛ 🔹عرض كردند: اى پسر رسول خدا چگونه است [كه سخن گفتن افضل باشد]؟ امام (عليه السلام) فرمود: «لاَِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ ما بَعَثَ الاَنْبِياءُ وَ الاَوْلِياءُ بِالسُّكُوتِ إنَّما بَعَثَهُمْ بِالْكَلامِ» (خداوند و را به سكوت مبعوث نكرد؛ بلكه مبعوث كرد تا با مردم سخن بگويند [و پيام خدا را به آنها برسانند]). حضرت در پايانِ اين حديث به نكته جالبى اشاره كرده فرمود: «إنّكَ تَصِفُ فَضْلَ السُّكُوتِ بِالْكَلامِ وَ لَسْتَ تَصِفُ فَضْلَ الْكَلامِ بِالسُّكُوتِ» [۱] (حتى هنگامى كه مى خواهى را بيان كنى با بيان میكنى، و هرگز فضيلت كلام را با سكوت بيان نخواهى كرد). 🔹درحديث ديگرى از (عليه السلام) از پدرانش از (عليه السلام) چنين آمده است: «جُمِعَ الْخَيْرُ كُلُّهُ فی ثَلاثِ خِصالٍ اَلنَّظَرِ وَ السُّكُوتِ وَ الْكَلامِ فَكُلُّ نَظَرٍ لَيْسَ فيهِ اِعْتِبارٌ فَهُوَ سَهْوٌ وَ كُلُّ سُكُوتٍ لَيْسَ فيهِ فِكْرٌ فَهُوَ غَفْلَةٌ وَ كُلُّ كَلامٍ لَيْسَ فيهِ ذِكْرٌ فَهُوَ لَغْوٌ» ( در سه خصلت جمع شده است: كردن و و گفتن؛ هر كه در آن نباشد سهو وبيهوده است، و هر كه درآن نباشد غفلت و بى خبرى است، و هر كه درآن نباشد لغو است). و درپايان اضافه فرمود: «فَطُوبَى لِمَنْ كانَ نَظَرُهُ عَبَراً وَ سُكُوتُهُ فِكْراً وَ كَلامُهُ ذِكْراً» [۲] (خوشا به حال كسانى كه عبرت، فكر و ذكر باشد). 🔹نتيجه اينكه، و نيز مانند ساير اعمال انسان اگر در حد و شرايط لازم باشند ، و درغیر اینصورت میباشد، و اين باتفاوت اشخاص، مجالس، مطالب و موضوعات متفاوت میشود، و هركس میتواند با دقت، فضيلت را از رذيلت تشخیص دهد. به‌يقين، «امربه‌ معروف» و «نهى‌ ازمنكر» و از «حكم به حق» و از «شهادت عادلانه» و از «اندرز ونصيحتهاى مخلصانه» و از «مشورت خردمندانه» جزء و يا از است؛ ولى به «دروغ»، «غيبت»، «تهمت»، «اهانت»، «امربه منكر» و «نهى ازمعروف»، «شهادت به باطل» و «فضول كلام» (سخنان بیجا و بى معنا) جزء و از میباشد. 🔹تعبير به «حكم» در كلام حضرت تنها به معناى قضاوت كردن در محاكم قضايى يا فتواى به حلال و حرام آنگونه كه بعضى از شارحان پنداشته اند، نيست، بلكه هرسخن حكيمانه و خردمندانه اى را فرا میگيرد؛ زيرا نقطه مقابل آن درهمين كلام «جهل» ذكر شده است. نيز كراراً به مسئله «تكلم به حق» اشاره كرده و اهل كتاب را نسبت به كتمان حق و سكوت سرزنش ميكند: ازجمله میفرمايد: «وَ إِذْ أَخَذَ اللهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لَا تَكْتُمُونَهُ» [آل عمران، ۱۸۷] ([بخاطر بياوريد] هنگامى راكه خدا، از كسانى كه كتاب آسمانى به آنها داده شده، پيمانى گرفت كه حتماً آن را براى مردم آشكار سازيد و كتمان نكنيد!). پی نوشت‌ها؛ [۱]وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، چ۱ ج۱۲ ص۱۸۸ [۱]من لا يحضره الفقيه‏، ابن بابويه، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه، چ۲ ج۴ ص۴۰۵ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ۱، ج۱۳ ص۴۳۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️به چه عشق هایی، عشق‌ های نامقدّس و مجازی می گویند؟ 🔹در «عشق‌هاى و »، انسان ديوانه وار به چيزى علاقه پيدا مى كند و هر چه دارد در پاى آن مى ريزد. در واقع، منظور از در اينجا، است كه دو انسان را به و آلودگى و در لجنزارِ عصيان مى كشاند و هر چه در نكوهش آن گفته شود، كم است. اين جاذبه سركش، را ويران مى كند و از كار مى اندازد و انسان بر اثر آن دست به كارهاى جنون آميزى مى زند. نخستين خطر آن، پرده افكنى بر ، و است. 🔹اين گونه عاشقانِ بى قرار، حتّى بدترين عيوب را با تفسيرهاى شگفت آور حُسن معرّفى مى كنند! نه مى پذيرند و نه گوش به ناصحان مى دهند و حتّى گاه به ستيز در برابر اندرزگويان بر مى خيزند. اشخاصى كه گرفتار چنين هاى داغ و مى شوند، پيش خود فكر مى كنند در پرتو اين عشق، دركى پيدا كرده اند كه ساير مردم از آن محرومند و معتقدند: "اگر بر ديده مجنون نشينى * به غير از خوبى ليلى نبينی". اين عاشقانِ خسته دل، در عالمى از و غوطه ورند و همه ارزش ها در نظر آنها جابجا مى شود. 🔹آنها تنها با زبان عشق سر و كار دارند و از كسانى كه با زبان علم و منطق با آنها سخن مى گويند، بيگانه اند. اين عشق هاى آتشينِ مجازى، غالباً با يك آميزشِ جنسى خاموش مى شود! يكباره پرده ها كنار مى رود و ، باز مى شود، گويى عاشقِ بى‌قرار از يك بيدار شده و گاه آن عشق پرشور جاى خود را به و بيزارى مى دهد؛ چرا كه مى بيند همه چيز خود را در پاى نثار كرده و از دست داده است. اين گونه ، غالباً به رسوايى مى كشد. همان رسوايى كه بعد از بيدارى و هوشيارى قابل جبران نيست. 🔹بسيارى از ، و ، ناشى از عدم انطباق تخيّلات عاشقانه، با انسان ها است. نه تنها عشق هاى آتشينِ جنسى، بلكه عشق به و و جاه و جلال و و برق نيز، همين پيامدها را دارد. حديثى كه از (عليه السلام) درباره نقل شده است، ناظر به همين معنى است: «يكى از يارانِ آن حضرت مى گويد: درباره عشق [و عاشقان] از او سؤال كردم، فرمود: «قُلُوبٌ خَلَتْ عَنْ ذِكْرِ اللهِ، فَأَذَاقَهَا اللهُ حُبَّ غَيْرِهِ» (دل هايى است كه از خالى شده و خداوند محبّت غير خود را به آنها چشانيده است). 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۱۰۹ «نهج البلاغه» می فرماید: «مَنْ عَشِقَ شَيْئاً أَعْشَى بَصَرَهُ، وَ أَمْرَضَ قَلْبَهُ، فَهُوَ يَنْظُرُ بِعَيْنٍ غَيْرِ صَحِيحَةٍ، وَ يَسْمَعُ بِأُذُنٍ غَيْرِ سَمِيعَةٍ» [۱] (هر كس به چيزى ورزد، نابينايش مى كند و را بيمار مى سازد، سپس با مى نگرد و با مى شنود». در حديث ديگرى كه از (علیه السلام) درباره از ديدن نقل شده، مى خوانيم: «عَيْنُ المُحِبِّ عَمِيَّةٌ عَنْ مَعَايِبِ الْمَحْبُوبِ، وَ أُذُنُهُ صَمَّاءُ عَنْ قُبْحِ مَسَاوِيهِ» [۲] (چشم مُحب و ، از ديدن ، نابينا، و گوشش از شنيدن كاستى هاى او ناشنواست)؛ 🔹و اينكه در بعضى از احاديث از (صلی الله علیه و آله) آمده است: «مَنْ عَشِقَ فَعَفَّ ثُمَّ مَاتَ، ماتَ شَهِيداً» [۳] (كسى كه شود و پيشه كند، سپس [با همين حالِ پارسايى] از دنيا برود، از دنيا رفته است»؛ اشاره به همين گونه عشق هاى آلوده مجازى است. همچنين حديث ديگرى كه از آن حضرت نقل شده است كه فرمود: «مَنْ عَشِقَ وَ كَتَمَ وَ عَفَّ وَ صَبَرَ، غَفَرَ اللهُ لَهُ، وَ أَدْخَلَهُ الْجَنَّةَ» [۴] (كسى كه شود و كتمان كند و و شكيبايى پيشه كند، خداوند گناهان او را مى بخشد و او را وارد بهشت مى كند). پی نوشت‌ها؛ [۱] علل الشرائع‏، ابن بابويه، ج ۱، ص ۱۴۰. [۲] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، ص ۴۶۵، (حکمت ۲۹). [۳] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، متقى هندی، صفوة السقا، ج ۳، ص ۶۶۴، ح ۶۹۹۹. [۴] همان، ص ۶۶۶، ح ۷۰۰۲ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، ج ۴، ص ۵۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شيرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️معصومین (عليهم السلام) در تبیین اهمیّت «نماز» چه می فرمایند؟ 🔹 (علیه السّلام) در بخشی از نامه ۴۷ (وصیتنامه حضرت) به سراغ مى رود و براى اهمّيّت آن چنين توصيه مى فرمايد: «اللهَ اللهَ فِي الصَّلاَةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِينِكُمْ» خدا را خدا را، كه را برپا داريد؛ چرا كه شماست). 🔹تعبير «ستون دين»، به طور گسترده در روايات (عليهم السلام) آمده است از جمله (صلى الله عليه و آله) مى فرمايد: «إِنَّ عَمُودَ الدِّينِ الصَّلاَةُ وَ هِيَ أَوَّلُ مَا يُنْظَرُ فِيهِ مِنْ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ فَإِنْ صَحَّتْ نُظِرَ فِي عَمَلِهِ وَ إِنْ لَمْ تَصِحَّ لَمْ يُنْظَرْ فِي بَقِيَّةِ عَمَلِهِ» [۱] ( ستون دين است و آن، نخستين چيزى از است كه [در قيامت] به آن نظر مى شود. اگر صحيح بود به ساير اعمال [خوب او] رسيدگى مى شود و اگر صحيح نبود به ساير اعمال او توجّه نخواهد شد). 🔹 (عليه السلام) اين سخن را به صورت گسترده ترى بيان فرمود: «الصَّلاَةُ عَمُودُ الدِّينِ مَثَلُهَا كَمَثَلِ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ إِذَا ثَبَتَ الْعَمُودُ ثَبَتَتِ الاَْوْتَادُ وَ الاَْطْنَابُ وَ إِذَا مَالَ الْعَمُودُ وَ انْكَسَرَ لَمْ يَثْبُتْ وَتِدٌ وَ لا طُنُبٌ» [۲] ( است، مانند «ستون خيمه»؛ هنگامى كه ثابت و برقرار باشد، طناب ها و ميخ ها كارآيى دارند و اگر خيمه كج شود يا بشكند، از ميخ ها و طناب ها كارى ساخته نيست). 🔹دليل آن اين است كه ، انسان را پيوسته به مى اندازد و را در انسان زنده مى كند، لذا او را از فحشا، و باز مى دارد، و به اين ترتيب برپا مى ماند؛ اما ، انسان را به مى كشاند و آن كس كه خدا را فراموش كند آلوده هر كار خلافى مى شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] تهذيب الأحكام، طوسى، دار الكتب الإسلامية‏، چ ۴، ج ۲، ص ۲۳۷ [۲] المحاسن‏، برقى، دار الكتب الإسلامية، چ دوم‏، ج ‏۱، ص ۴۴ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۱۰، ص ۲۷۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در نامه ۳۱ «نهج البلاغه»، چه دستوراتى را به عنوان عصاره همه فضيلت ها معرفی كرده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ ، اندرزهاى روح پرور و سازنده خود را آغاز مى كند و در عبارات كوتاه «چهار دستور» به فرزندش مى دهد؛ دستوراتى كه «عصاره همه فضيلت ها» است؛ مى فرمايد: «فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللهِ - أَيْ بُنَيَّ - وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ وَ الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ». (پسرم تو را به و التزام به فرمان‌ او و آباد كردن قلب و روحت با ذكرش و چنگ زدن به توصيه مى كنم). 🔹سفارش به همان سفارشى است كه همه و سرآغاز برنامه هاى خود بعد از ايمان به پروردگار قرار داده اند؛ همان كه زاد و راه و ملاك فضيلت و برترى انسان ها بر يكديگر و است. به معناى «خداترسی درونى» و پرهيز از هرگونه ، و احساس مسئوليّت در پيشگاه پروردگار كه سد محكمى در ميان انسان و گناهان ايجاد مى كند. مرحله ادناى آن عدالت و مرحله اعلاى آن عصمت است. 🔹در دومين دستور به التزام به اشاره مى كند، همان چيزى كه بارها در به عنوان (اَطِيعُوا اللهَ) آمده و از ميوه هاى درخت پربار . تعبير به «عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ» اشاره به اهمّيّت است كه بدون آن، خانه قلب ويران مى شود، و جولانگاه لشكر شيطان. «قرآن مجيد» مى فرمايد: «أَلَا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ». [۱] هم آبادى دل ها و هم آرامش آن در سايه است؛ نه تنها «ذكر لفظى» ـ هرچند ذكر لفظى هم بسيار مهم است ـ بلكه «ذكر عملى» آن گونه كه در روايات وارد شده، 🔹كه (عليه السلام) فرمود: «سه چيز است كه انجام آن از مشكل ترين كارهاست» و سومين آن را «ذِكْرُ اللهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ»؛ (ذكر خدا در هر حال) بيان فرمود؛ سپس در تفسير چنين مى فرمايد: «وَ هُوَ أَنْ يَذْكُرَ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ الْمَعْصِيَةِ يَهُمُّ بِهَا فَيَحُولُ ذِكْرُ اللهِ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ تِلْكَ الْمَعْصِيَةِ وَ هُوَ قَوْلُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ: "إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُون‏َ"[۲]». [۳] 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] ( آن است كه چون تصميمى بر مى گيرد، عزّ و جلّ را ياد كند و ميان او و آن حائل شود، و اين همان چيزى است كه خداوند عزّ و جلّ [در قرآن] فرموده است: هنگامى كه گرفتار وسوسه هاى شوند، به ياد [خدا و پاداش و كيفر او] مى افتند؛ و [در پرتو ياد او، راه حق را مى بينند و] ناگهان مى شوند). 🔹و تعبير به «الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ» اشاره به چنگ زدن به است كه همه در آن هست و در خود «قرآن» به آن اشاره شده است: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَ لَا تَفَرَّقُوا» [۴] (و همگى به [قرآن، و هرگونه وحدت الهى]، چنگ زنيد و پراكنده نشويد). مى دانيم براى در آيه شريفه مزبور، معانى بسيارى ذكر كرده اند؛ بعضى از مفسّران آن را اشاره به ، بعضى اشاره به و بعضى گفته اند كه منظور و اهل بيت (عليهم السلام) است، 🔹ولى در ميان اين تفاسير اختلافى نيست؛ زيرا به معناى ارتباط با خداست كه تمام اينها را شامل مى شود. به همين دليل (عليه السلام) در ادامه اين سخن مى فرمايد: «وَ أَيُّ سَبَبٍ أَوْثَقُ مِنْ سَبَبٍ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللهِ إِنْ أَنْتَ أَخَذْتَ بِهِ» (و كدام وسيله مى تواند ميان تو و خداوند مطمئن تر از باشد اگر به آن چنگ زنى و دامان آن را بگيرى؟). تعبير به (ريسمان و طناب) اشاره به اين است كه چون انسان بدون در قعر چاه طبيعت گرفتار است، لازم است كه به آن چنگ زند و از آن چاه در آيد و اين ريسمان همان ، و است. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره رعد، آيه ۲۸ [۲] سوره اعراف، آيه ۲۰۱ [۳] الخصال‏، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، قم، ۱۳۶۲ش، چ اول‏‏، ج ‏۱، ص ۱۳۱ [۴] سوره آل عمران، آيه ۱۰۳ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۴۷۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در برخی از آیات قرآن، از استغفار و طلب آمرزش انبیاء خبر داده شده است؛ مثل استغفار حضرت نوح، حضرت داود و حضرت سلیمان (عليهم السلام). همچنین خداوند به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در سوره نصر دستور استغفار می دهد: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا». آیا این موارد با عصمت انبیاء سازگار است؟! (بخش چهارم و پایانی) 💠سوره نصر و انتساب «استغفار» به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) 🔹آیه دیگری که در موضوع بحث ما محل مناقشه قرار گرفته، «آیه ۳ سوره نصر» است که در آن پس از فتح مکه (صلی الله علیه و آله) را مخاطب قرار داده می فرماید: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ»؛ (پروردگارت را تسبيح و حمد كن و از او بخواه). در توضیح فلسفه این می گوییم چنین دستوری است براى‌ همه‌ ، زيرا: 🔹اولا در طول طولانى بین (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان از یک طرف، و از طرف دیگر كه سال هاى زيادى به طول انجاميد (حدود بيست سال) و روزهاى بسيار سخت و دردناكى را طى كردند، گاهى آن چنان حوادث پيچيده مى شد كه جانها به لب می رسيد و در بعضى در مورد وعده هاى الهى پيدا مى شد. [۱] اما اكنون كه پيروزى فرا رسيده، مى فهمند كه همه آن و غلط بوده و بايد در مقام برآيند. 🔹ثانيا هر قدر حمد و كند، باز حق شكر او را ادا نخواهد كرد، و لذا در پايان اين حمد و ثنا بايد از تقصير خويش روى به درگاه خدا آورد و كند. 🔹ثالثا معمولا بعد از پيروزی ها، وسوسه‌ های‌ شيطان شروع مى شود و حالت غرور از يک سو، و تندروى و انتقام جويى از سوى ديگر نزد اشخاص به وجود مى آيد. در اينجا بايد به بود و پيوسته كرد تا هيچ يک از اين حالات پيدا نشود يا اگر پيدا شده بر طرف گردد. 🔹رابعا: اعلام بر مشرکین در جریان تقريبا به معناى اعلام پايان مأموريت (صلی الله علیه و آله) و اتمام عمر آن حضرت و شتافتن به لقاى محبوب بود، و اين حالت مناسب و و است، و لذا در روايات وارد شده است كه بعد از نزول اين سوره (صلی الله علیه و آله) اين جمله را بسيار تكرار مى فرمود: «سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ فَاغْفِرْ لِي إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» [۲] (خداوندا! منزهى و تو را حمد و مى كنم. خداوندا! مرا ببخش كه تو بسيار توبه پذير و مهربانى). [۳] 🔹با این توضیحات دقیق و صحیح راجع به مشخص می شود که اخبار آیات قرآن مجید درباره به هیچ وجه تناقضی با ندارد. پی نوشت‌ها؛ [۱] همان گونه كه قرآن در مورد جنگ احزاب و در آیه ۱۰ سوره احزاب مى فرمايد: «وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللهِ الظُّنُونَا»؛ (و دل ها به گلوگاه رسيده بود و گمان هاى [نامناسبى] در باره خدا داشتيد). [۲] تفسير القمی‏، قمى، على بن ابراهيم‏، دار الكتاب‏، قم، ۱۴۰۴ق، چ ۳، ج ۱، ص ۴۴ [۳] تفسير نمونه، همان، ج‏ ۲۷، ص ۴۰۱ منبع:وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️نماز برای این است که بنده یادش نرود خدایی دارد... 🔹 برای این است که بنده یادش نرود دارد؛ برای این است که ما همیشه یادمان باشد که هستیم، یعنی چشم بینایی در بالای سر ما وجود دارد، در قلب ما وجود دارد، در تمام جهان وجود دارد؛ یادمان نرود به موجب اینکه هستیم ما عبث نیست. هستیم پس و داریم. 🔹پس اینکه من می‌خوانم، مرتب می‌گویم: الله اکبر، لا حول و لا قوة الا بالله، سبحان الله، و اعلام می‌کنم که من بنده هستم، برای این است که همیشه در دل من باشد. فایده آن چیست؟ در این مرحله فایده‌اش این است: یادمان‏ هست که هستیم، یادمان هست که داریم، یادمان هست که در دنیا وجود دارد؛ به این قانون باید عمل بشود 📕آزادی معنوی، مرتضی مطهری، ص ۴۱ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مقام عبودیت حضرت زینب (سلام الله علیها) 🔹 کسی است که در ، و در شرایط سخت، آن زمانی که و انسان آماج تیر و قرار می‌گیرد، به جای شکایت و اعتراض، خود را حفظ و ارتباطش را با مستحکم تر نماید، و همین نکته کلیدی است که آدمی را آرام و را در مقابل آن گرفتاری‌ها تشدید می‌نماید. 🔹«الَّذينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللهِ أَلا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» [۱] (آن‌ها كه به خدا آورده و به ياد خدا آرام مى‏‌گيرد، آگاه شويد كه تنها دل‌هاست). عقیله‌ بنی‌ هاشم، و استقامت، (سلام الله علیها)، عمیقا این ارتباط با معدن آرامش را حفظ نموده بود، که توانست در دوران زندگی مشقت بارش، آن همه را تحمل نماید. به عنوان نمونه: 🔹الف: آن بانوی مکّرمه در حساس ترین شب زندگی، شب هجران از (علیه السلام)، فرزندان و برادران، شب اسارت و غربت، شب آوارگی، و تنهایی، و خویش را ترک ننمود. از فاطمه بنت الحسین (سلام الله علیها) نقل شده است که فرمود: «وَ اَمَّا عَمَّتِی زِینَب فَاِنَّهَا لَم تَزَل قَائِمَةٌ فِی تِلکَ اللَّیلَة اَی عَاشِرَة مِنَ المُحَرَّمِ فِی مِحرابِها تَستغیث اِلَی رَبِّهَا... [۲] عمّه ام (سلام الله علیها) در تمام‌ در محراب خویش ایستاده و به پروردگارش استغاثه می‌نمود». 🔹ب: روز عاشورا (علیه السلام) که خود و واسطه فیض الهی است، هنگام وداع با مصیبت زده‌اش، جمله‌ای را می‌فرماید که حاکی از رسیدن قلّه رفیع و پرستش آن مخدّره، دارد: «يا اُخْتاه! لا تَنْسِنی فی نافلةِ اللَّيْل»؛ [۳] (! مرا در فراموش مکن). 🔹ج: (عليه السلام) درباره این جنبه از زندگی خانم (سلام الله علیها) می‌فرمودند: «اِنَّ عَمَّتي زَيْنَب کانَتْ تُؤَدّي صَلَواتِها مِنْ قِيام، اَلفَرائِضَ وَ النَّوافِلَ، عِنْدَ مَسيرِنا مِنَ الکُوفَةِ اِلَی الشّامِ، وَ فی بَعْضِ المَنازِل تُصَلّي مِنْ جُلُوسٍ... لِشِدَّةِ الجُوعِ وَ الضَّعْفِ مُنْذُ ثَلاثِ لَيالٍ لاَنَّها کانَتْ تَقْسِمُ ما يُصيبُها مِنَ الطَّعامِ عَلَي الاَطْفالِ، لِاَنَّ القَوْمَ کانُوا يَدْفَعُونَ لِکُلِّ واحِدٍ مِنّارغيفاً واحِداً مِنَ الخُبْزِ فِي اليَوْمِ وَ اللَّيلَة»؛ [۴] (همانا عمه ‏ام همه نمازهای واجب و مستحب خود را در طول مسير ما از کوفه به شام ايستاده می‏ خواند و در بعضی از منزل ‏ها نشسته نماز خواند... و اين هم به جهت گرسنگی و ضعف او بود، زيرا سه شب بود که غذايی را که به او می ‏دادند ميان اطفال تقسيم می‌کرد، چون‌ که آن مردمان (سنگدل) در هر شبانه روز به ما يک قرص نان بيشتر نمی دادند». 🔹این‌ها گوشه‌هایی از و ارتباط (سلام الله علیها) با حق‌ تعالی بود که به ما این درس را می‌دهد، که اگر می‌خواهیم در مقابل امواج سهمگین و کوبنده به ساحل آرامش برسیم، بهترین راه، و اتصال با می‌باشد. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره رعد، آيه ۲۸ [۲] بحرانى اصفهانى، عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار الأقوال،ج ۱۱، ص ۹۵۴، مؤسسة الإمام المهدى (عج)، قم [۳] همان [۴] همان منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نماز چه جایگاهی در بین اعمال دارد و چرا باید نماز بخوانیم؟ (بخش اول) 💠اهمیت نماز در متون دینی 🔹از آنجا که برای اهمیت زیادی در و بیان شده است، پاسخ به این سؤال که «چرا باید بخوانیم؟» نیز اهمیت زیادی دارد. در اینکه هر لازم است از شبانه روز را با خود داشته باشد شکی نیست؛ اما ما معتقدیم بهترین روش راز و نیاز با خداوند است. ما می گوییم ‏ و معراج افراد با ايمان است و كسى كه را ترك كند رابطه ميان او و خدا قطع مى گردد. 🔹در حديث معروف پيامبر اسلام (صلّى الله عليه و آله) آمده است: « ‏_دين‏ است، كسى كه عمدا آن را ترك كند خود را ويران كرده است». [۱] و در حديث ديگرى از پيامبر (صلی الله علیه و آله) آمده است: « همچون است، هنگامى كه ستون خيمه برقرار باشد، طناب ها و ميخ ها و پوشش خيمه برقرار و مفيد است، و هنگامى كه بشكند، نه طناب ها بدرد مى خورد و نه ميخ ها و پوشش». [۲] به همین دلیل موقعيت در ميان به قدرى است كه هيچ يك از عبادات به مرتبه آن نمى رسد. [۳]  💠فلسفه نماز چیست؟ 🔹ما معتقدیم مراتب عالی به خاطر و های بسیار مهم و ذی قیمت مستتر در پس این عبادت است. چيزى نيست كه بر كسى مخفى باشد، ولى دقت در متون و اسلامى ما را به ريزه كاری هاى بيشترى در اين زمينه رهنمون مى گردد: 1⃣«یاد خدا»:  🔹 و و و و و و بالآخره همان است، همان است كه در آيه ۴۵ سوره عنكبوت به عنوان برترين نتيجه بيان شده است: «اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَ اللهُ يَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ»؛ (آنچه را از به تو شده كن، و را بر پا دار، كه نماز [انسان را] از و باز مى دارد و از آن هم برتر و بالاتر است، خداوند مى داند شما چه كارهايى انجام مى دهيد). 🔹البته ذكرى كه مقدمه فكر و فكرى كه انگيزه عمل بوده باشد، چنان كه در حديثى از (علیه السلام) آمده است كه در تفسير جمله‏ «وَ لَذِكْرُ اللهِ أَكْبَرُ» فرمود: «أَنَّهُ ذِكْرُ اللهِ عِنْدَ مَا أَحَلَ‏ وَ حَرَّم‏»؛ [۴] ( كردن است به هنگام انجام و [يعنى به ياد خدا بيافتد و به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد]). 2⃣«سبب مغفرت معصیت ها و خطاها»:  🔹 وسيله شستشوى از ، و مغفرت و است؛ چرا كه خواه ناخواه انسان را دعوت به و گذشته مى كند؛ لذا در حديثى مى خوانيم: پيامبر (صلی الله علیه و آله) از ياران خود سؤال كرد: «اگر بر در خانه يكى از شما از و پاكيزه باشد، و در هر خود را در آن دهد، آيا چيزى از و كثافت در بدن او مى ماند؟». در پاسخ عرض كردند: نه، فرمود: « درست همانند اين است، هر زمان كه انسان مى خواند گناهانى كه در ميان دو نماز انجام شده است از ميان مى رود». [۵] و به اين ترتيب جراحاتى كه بر و جان انسان از مى نشيند، با مرهم التيام مى يابد و كه بر قلب مى نشيند زدوده مى شود. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الانوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۷۹، ص۲۰۲؛ [۲] همان، ص۲۱۸؛ [۳] ر.ک: آيين ما (اصل الشيعة)، كاشف الغطاء، محمد حسین، ترجمه: مكارم شيرازى، ناصر، انتشارات امام على بن ابى طالب(ع)، چ۱، ص۱۹۱؛ [۴] بحارالانوار، همان، ص۲۰۰؛ [۵] وسائل الشيعه، مؤسسة آل البيت (ع) لإحياء التراث، چ۱، ج۳، ص۷، ح ۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️راه رهایی دل از وساوس شیطانی و افکار پوچ و واهی 🔹«علمای اخلاق»، راه رهایی دل از و افکار پوچ و واهی را در این دانسته‌اند که انسان: اولا را از خود دور و خود را به بیاراید؛ چه آنکه هر یک از چون: «غضب»، «شهوت»، «آزمندی»، «حسد»، «بخل»، «طمع»، «تعصب و سوءظن»، دروازه‌ای برای ورود افکار فاسد به است؛ 🔹همچنان که هریک از و ، دری است برای ورود افکار روشنگر و به خانه دل؛ ثانيا از بیکاری بپرهیزد که بیکاری زمینه‌ساز هجوم به فضای اندیشه و به خانه دل است؛ ثالثا همواره به باشد و را و بداند که یاد خدا، به منزله غذایی برای روح انسان است. 📕 (تلخیص و تحریر کتاب معراج‌السعادة)، ص ۹۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فلسفه «عبادات» چیست؟ 🔹بى شك، از ما و فرشتگان بى نياز است، و اگر تمام جهانيان، راه يا را پيش گيرند چيزى بر جلال او افزوده يا از آن كاسته نمى شود. از این رو می فرماید: «إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الْاَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللهَ لَغَنِىٌّ حَمِيدٌ» [۱]، و نيز مى فرمايد: «وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِىٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ». [۲] 🔹هر كس هر چيز دارد از و رشحه اى از رشحات وجود اوست، بنابراين كارى نمى تواند انجام دهد كه بر عظمت خالق بيفزايد، و از اينجا به خوبى مى توان نتيجه گرفت كه و عموماً، و خصوصاً به خود باز مى گردد. ، فلسفه مشترك و فلسفه خاص دارد؛ 🔹 «عبادات»، و تواضع در پيشگاه خدا و شكستن بت و غرور و و طغيان است. افزون بر اين، ، انسان را به مى اندازد، و قلب و را زنده نگاه مى دارد، و آثار و بى خبرى را مى زدايد، و بدين ترتيب انسان را هميشه در مسير عبوديّت و حق نگاه مى دارد. 🔹اضافه بر اين، هر يك از ، خود را نيز دارد؛ نهى از فحشا و منكر مى كند، و مبارزه با هواى نفس را تقويت مى نمايد، و ، اختلاف طبقاتى را از بين مى برد يا كاهش مى دهد، باعث اتّحاد صفوف مسلمانان و قوّت و قدرت اسلام مى گردد، و در روايات اسلامى كه در باب فلسفه احكام آمده به همه اين امور اشاره شده است. [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره ابراهيم، آيه ۸ [۲] سوره آل عمران، آيه ۹۷ [۳] ر ک: نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۵۱۲، (حکمت ۲۵۲) 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏ ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۷، ص ۴۴۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️ماه رمضان را به یاد خدا و رحمت های خدا شکرگذاری کنید 🔹ماه شما را دعوت کرده تبارک و تعالی به خودش. همانطور که می‌بینید است، مثل میهمانی ماها نیست که آن جور تشریفات را داشته باشد، پرهیز دادن است از آن چیزهایی که مربوط به انسان است؛ توجه بکنید که را به عمل بکنید یعنی ؛ فقط نباشد، 🔹دعا به باشد. خواندن خدا و تذکر خدا به معنای واقعی، آن که نفوس را مطمئن می‌کند، آن ذکری که «بِذِکْر اللهِ تَطْمَئِنَّ القُلُوبْ». واقعاً و حاضر دیدن خدا را در همه جا. را به خدا، به خدا و به های که به شما عنایت کرده است کنید و را بگویید، یاد خدا را بکنید. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۳/۰۳/۰۹ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«نماز» چه نقشی در تربیت انسان ها بر عهده دارد؟ 🔹 موجود است که نه تنها ديگران را فراموش مى كند، بلكه در مواقع بسياری گرفتار نيز مى شود و اين خودفراموشى بزرگترين اوست. دو عامل مهم به اين كمك مى كند؛ نخست نيازهاى‌ واقعى‌ است، بخصوص در زمانى كه زندگى پيچيده و پر از مشكلات شود، و ديگرى و زرق و برق ها و آميخته با هوی و هوس ها و عشق به مال و جاه و شهوات است. 🔹در اين حال درست به مسافرى مى ماند كه در دو طرف جادّه، قصرهاى سر به فلك كشيده و شاهدان زيباروى را مى بيند كه ناگهان او را از مسير اصلى بازداشته و به مى كشاند. مهم‌ترين آثار بيدار ساختن انسان و پايان دادن به است؛ زيرا هنگامى كه به ميان آمد، وضع به كلى دگرگون مى شود. آيه شريفه «أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِی» [طه، ۱۴] كه را ياد خدا مى شمارد و آيه شريفه «لَذِكْرُ اللهِ أَكْبَرُ» [عنکبوت، ۴۵] كه بعد از جمله «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ» آمده، نشان مى دهد كه ريشه‌ اصلى‌ فلسفه‌ نماز در ياد خدا نهاده شده؛ 🔹زيرا سرچشمه همه ، حُبّ دنيا و است كه ، انسان را از آن باز مى دارد، همانگونه كه در «آيه ۲۹ سوره نجم» مى خوانيم: «فَأَعْرِضْ عَنْ مَّنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنَا وَ لَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا» (حال كه چنين است از كسى كه از روى گردانده، جز را نخواسته اعراض كن). طبق آيات ديگر قرآن، در اطراف قلب انسان، طواف مى كند، همين كه ياد خدا در آن پيدا شود مى گريزد: «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ». [اعراف، ۲۰۱]  🔹و اگر مى بينيم در روايات اسلامى، و چشمه آب زلال پاك كننده شمرده شده، دليلش همين است؛ به ويژه اگر اين نماز به صورت انجام شود و مؤمنان، به صورت دسته جمعى به درگاه خدا روى آورند. در روايتى از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) آمده است: «مَنْ صَلّى الصَّلَاةَ فِی جَماعَةٍ فَظَنُّوا بِهِ كُلَّ خَيْرٍ وَ أَقْبِلُوا شَهادَتَهُ» [۱] (هر كس هاى پنج‌گانه روزانه را با [با شرايط كامل] بخواند، هر كار نيكى را درباره او گمان داشته باشيد و شهادت او را بپذيريد). 🔹اگر نگاهى به (طهارت، وضو و غسل) كه انسان را به پاكى جسم و جان، دعوت مى كند، و شرايط ديگر آن مانند پاك و حلال بودن لباس و توجّه به كعبه، كهن ترين مركز توحيد و اركان و محتواى آيات و اذكار و تعقيبات آن شود، ديد و فهم انسان را درباره اين عبادت بزرگ و بى نظير، گسترش مى دهد و نشان مى دهد كه چه نقش مهمى در و رساندن او به جوار در سير و سلوك معنوى و عرفانى دارد. پی نوشت: [۱] دعائم الإسلام‏، ابن حيون مغربى، مؤسسة آل البيت (ع)‏، چ ۲، ج ‏۱، ص ۱۵۳ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ ۱، ج ۷، ص ۷۳۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نقش «اسوه ها» و «الگوها» در رشد اخلاقی انسان 🔹یک «گرایش فطری» در بشر هست که داشته باشد، که او در زندگی قرار گیرد. قهرمانی با و ویژگی های برجسته، که دیگران فاقد آن هستند. چنین گرایشی در ابعاد اجتماعی هم مطرح می‌باشد؛ به همین دلیل است که هر ملتی قهرمان و اسطوره ای، هر چند خیالی دارد، که بخشی از هویت آن جامعه را تشکیل میدهد. این گرایش نقش مهمی در صعود و نزول در بشر دارد. وقتی پوشالی باشد، یا قهرمانی اش را مدیون و سطح پایین جامعه باشد، قرار دادنش در بهترین حالت، انسانی می‌سازد مثل خودش . 🔹پس ضروری است که هم و ارزشمند را شناخت، و هم الگویی که با آن معیارها هماهنگ باشد. برای پیروانش شخص (صلّی الله علیه و آله) را بعنوان و معرفی می‌نماید:  «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللهِ اسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللهَ وَ الْیَوْمَ الآخِرَ وَ ذَکَرَ اللهَ کَثیراً» [۱] (یقیناً برای شما در [روش و رفتار] است، برای کسی که همواره به خدا و روز قیامت امید دارد، و خدا را بسیار یاد می کند). 🔹آیت الله العظمی مکارم شیرازی در تفسیر این آیه می‌فرماید: «این آیه ناظر به است؛ به نکته مهمّی اشاره میکند و آن اینکه، علیرغم ضعفها و بیتابی ها و بدگمانی های بعضی از تازه مسلمانان در این میدان نبرد عظیم، (صلّی الله علیه و آله) مانند کوهی استوار، و ایستادگی کردند؛ از آرایش جنگ های صحیح و انتخاب بهترین روش های نظامی، لحظه ای غافل نمی ماندند، و در عین حال از راههای مختلف برای ایجاد شکاف در جبهه دشمن از پای نمی نشستند؛ همراه دیگر مؤمنان کلنگ به دست گرفتند و خندق کندند، و برای حفظ یارانشان با آنها مزاح و شوخی می کردند؛ برای دلگرم ساختن مؤمنان، آنان را به خواندن اشعار حماسی تشویق می‌نمودند؛ آنی از غافل نبودند، و یارانشان را به و فتوحات بزرگ نوید می‌دادند. 🔹همین امور سبب حفظ جمعیّت اندک مسلمین در برابر گروه عظیم احزاب، که از نظر ظاهری کاملًا برتری داشتند، شد؛ این و مقاومت عجیب، برای‌ همه بود. می‌فرمايد: « (در میدان جنگ احزاب) بود برای آنها که امید به خدا و روز رستاخیز دارند، و خدا را بسیار یاد می‌کنند». نه تنها در میدان جنگ احزاب که مصداق جهاد اصغر محسوب می‌شد، (صلی الله علیه و آله) و الگو بودند، بلکه در میدان و مبارزه با هوی و هوس های نفسانی و نیز و سرمشق بسیار مهمّی بودند و می‌باشند؛ 🔹و آن کسی که بتواند گام در جای گام‌های آن بزرگوار بنهد، این راه پر فراز و نشیب را با سرعت خواهد پیمود. قابل توجّه اینکه در این آیه، علاوه بر مسأله «ایمان به خدا و روز جزا» (لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللهَ وَ الْیَوْمَ الآخِرَ)، روی نیز تکیه شده است، و با ذکر جمله «وَ ذَکَرَ اللهَ کَثیراً» نشان می‌دهد، آنهایی که بسیار به هستند، از هدایت های چنین پیشوایی الهام می‌گیرند، زیرا و ، آنها را متوجّه مسئولیّت های بزرگشان می‌کند، در نتیجه به دنبال رهبر و پیشوایی می‌گردند، و کسی را بهتر از (صلی الله علیه و آله) برای این کار نمی یابند». [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره احزاب، آیه ۲۱ [۲] اخلاق در قرآن، جلد ۱، ص۳۷۱ منبع: وبسایت اهل البیت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آداب گفتگو با ديگران 🔸، به عنوان يکی از کم هزينه ترين امور، گرچه در بدو نظر بسيار آسان و بی مؤونه تلقی ميگردد، اما بايد گفت به کارگیری اين که از امتيازات انسان است، و دارد که بدون آن، نه تنها بهره لازم حاصل نمی‌گردد، بلکه گاه غير قابل حل و ضايعات جبران ناپذيری نيز به بار خواهد آمد. بخشی از اين که زمينه تفاهم بهتر را فراهم و ما را از لغزش های احتمالی ايمن خواهد ساخت، به شرح زير عرضه ميگردد: 🔹۱) سخن بگوييد و با سخن خود حق را بر ملا سازيد. ۲) از روی و آگاهی سخن گفته و هيچ گاه بدون تأمل کافی حرف نزنيد؛ به آثار و حرف های خود توجه کنيد. ۳) ، بدون عجله و با حرف بزنيد. ۴) و بجا سخن گوييد (سنجيده گويی) و حرف (لغو) نزنيد. ۵) سعی کنيد تنها به هنگام صحبت کنيد. (کم گويی) ۶) مختصر و سخن گوييد. (آفه الکلام الاطاله) ۷) در نقل سخنان، را رعايت کنيد. ۸) در مورد امورى که به شما مربوط نيست، حرفی نزنيد. 🔹۹) هرگز به تکلم نکنيد؛ (دروغ، غيبت، تهمت، تمسخر، شايعه، افشای سر، هتک حرمت، عيب جويی، دشنام، تحقير، سخنان نيش دار و اختلاف افکنی). ۱۰) در وقت و هيجان، در امور مهم سخن نگوييد. ۱۱) هرگز الفاظ و و ناپسند بر زبان جاری نکنيد. ۱۲) در سخن گفتن را رعايت کنيد. ۱۳) سطح درک مخاطبان را رعايت کنيد. ۱۴) در بين صحبت ديگران، حرف نزنيد؛ (شنونده خوبی باشيد). ۱۵) بکوشيد تا سخنان شما همراه با تشويق ديگران باشد. 🔹۱۶) با سخنان خود، ها را به اطرافيان تلقين کنيد. ۱۷) نکات مثبت شخصيت افراد را يادآوری کنيد. ۱۸) در نقل لطيفه ها و سخنان خنده دار نکنيد، و اگر قصد شوخی داريد، مخاطب را از جدی نبودن سخن خود آگاه کنيد. ۱۹) بهتر است در وقت صحبت، داشته باشيد. ۲۰) بهتر است در بيان نقاط ضعف ديگران از کنايه استفاده کنيد. ۲۱) هيچ گاه بی دليل کسی را با حرفهايتان نترسانيد. ۲۲) در محاورات، خود را در نظر بگيريد. [۱] ۲۳) و از روی صحبت کنيد. 🔹۲۴) در وقت سخن گفتن، به حرکات فک و لب خود دقت کنيد. [۲] ۲۵) حرکت دست و حالات چهره خود را با سخنانتان هماهنگ کنيد. ۲۶) وقتی با از خود سخن می گوييد، صدای خود را از صدای آنان بالاتر نبريد. ۲۷) اشتياق و آمادگی را برای شنيدن سخنانتان در نظر بگيريد. ۲۸) شايسته است بدون آن که اظهار بزرگی کنيد، سخنانتان موجب و برای ديگران باشد. ۲۹) سعی کنيد سخنان شما، را در دل شنوندگان زنده کند و نيز سخنان خود را با نام خدا آغاز کنيد. ۳۰) از کلمات بهره بگيريد. (عرض می کنم، خواهش می کنم، اختيار داريد و ضميرهای جمع مانند شما، ايشان، و...) 🔹۳۱) حتی المقدور از سخنی که بار منفی دارد، خودداری کنيد. (جملات تنفرآميز، يأس آور، حاکی از شکايت و گله، انتقاد آميز و سرزنش زا). ۳۲) در غير موارد لازم، از اظهارات خود بپرهيزيد و در صورت نياز، حرفتان را با بيانی رساتر تکرار کنيد. ۳۳) سعی کنيد از جملات امری، کمتر استفاده کنيد و از زياد به کار بردن ضمير «من» بپرهيزيد. ۳۴) از آميختن سخنان خود با و خودداری کنيد. در صورت نياز، همراه با و برهان سخن گوييد. ۳۵) از به کارگيری کلمات و و بپرهيزيد. 🔹۳۶) سزاوار است سخنان شما، هميشه همراه با نقل کلام بزرگان دين و و حاوی نکات باشد، تا به رشد مخاطبان منجر شود. ۳۷) دستور زبان را به خوبی فرا گيريد و از به کار بردن الفاظ غربی بپرهيزيد. [۳] ۳۸) در استفاده از کلمات با معانی مشترک، را در نظر داشته باشيد. ۳۹) تکيه کلام های زائد را با تمرين از سخنانتان حذف کنيد. (بله ـ راستش ـ خوب ـ و...). ۴۰) از بپرهيزيد و با سخن با ديگران گفتگو کنيد. و پيوسته در نظر داشته باشيد که سخنان شما، حاکی از و ميزان شماست. «اللسان ميزان الانسان». [۴] پی نوشت‌ها؛ [۱] فرهنگ عمومی جملات و عبارات خاصی برای بيان شادی، غم، تبريک، تسليت و... دارد که بهتر است اين موارد را آموخته و رعايت کنيم. [۲] می توانيد در مقابل آيينه تمرين و حرکات نامناسب را اصلاح کنيد. [۳] صاحب نظرات فرهنگی، برای بسيارى از الفاظ نامأنوس واراداتی، معادل‌های فارسی مناسب انتخاب کرده اند. شايسته است طالب محترم اين موارد را شناخته و در به کارگیری و ترويج آن بکوشند. [۴] غرر الحکم، ۱۲۸۲ 📕آيين گفتگو در فرهنگ دین، ص ۱ - ۵ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
⭕️کوشش در بندگی و عبادت 🔹در و او، هر قدر کوشا باشیم به همان درجه، و به قرب (بهرمند از تقرب) خواهیم بود. باید بدانیم که هدف باید این باشد که تمام عمر، صرف در و او و باشد، تا به «آخرین درجه قرب مستعد» خودمان برسیم؛ و گرنه بعد از آنکه دیدیم بعضی، به رسیدند و ما بی‌جهت، عقب ماندیم، خواهیم شد. 📕به‌ سوی محبوب، ص ۴٩ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel