eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
442 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام باقر (علیه السّلام) چه آثاری در فرهنگ و دانش اسلامی شيعی از خود به يادگار گذاشته است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹تلاش‌ های خستگی‌ ناپذیر (ع) و پس از وی تلاش‌ های (ع) سبب شد تا با اتکای به (ص) و اشراقات و بر قلوب (علیهم السّلام)، زودتر از اهل سنت و... به مرحله تدوین برسد، تا جایی که «مصطفی عبدالرازق» می‌ نویسد: «پذیرفتن اینکه تدوین زودتر از فرق دیگر اسلامی شروع شده عاقلانه است؛ زیرا اعتقاد آنان به یا معانی شبیه آن در مورد چنین اقتضا می‌ کرده که قضاوت‌ها و فتاوای آنها به وسیله پیروانشان تدوین گردد». [۱] 🔹این (ص) بود که از طریق عصمت به طور مستقل به ما رسیده است. اهل سنت احادیثی را که از (ع) نقل می‌ کنند، معمولاً با اتصال سند آن از پدرش از پدرانش به (ص) می‌ رسانند، ولی به دلیل اعتقاد به و آن حضرت و دیگر ، نیازی به ذکر سند نمی‌ بیند. از خود (ع) درباره احادیثی که بدون ذکر سند از نقل می‌ کند، سؤال شد، فرمودند: 🔹«اِذَا حَدَّثْتُ بِالْحَدِیثِ وَ لَمْ اَسْنَدُهُ، فَسَنَدِی فِیهِ اِلَی زَینِ الْعَابِدِینَ، عَنْ أَبِیهِ الْحُسَیْنِ الشَّهِیدِ عَنْ أَبِیهِ عَلِیُّ بْنُ اَبِی طَالِبٍ (ع) عَنْ رَسُولِ اللهِ عَنْ جِبْرِیلَ عَنِ اللهِ تَعَالَی». [۲] (وقتی را روایت کرده و آن را ذکر نمی‌ کنم، سند من در چنین مواردی پدرم زین العابدین از پدرش حسین شهید از پدرش علی بن ابیطالب، از (ص) از جبرئیل و پس از آن از ). 🔹 (ع) مانند دیگر امامان شیعه برای بیان اهمیت موقعیت از لحاظ ، کوشش بلیغی از خود نشان می‌ داد و در روایتی که در این زمینه از آن حضرت نقل شده، چنین آمده است: «آلُ مُحَمَّدٍ أَبْوَابُ اللهِ وَ سَبِیلُهُ وَ الدُّعَاةُ اِلَی الْجَنَّةِ وَ الْقَادَةُ اِلَیْهَا». [۳] (، درهای علوم الهی و راه وصول به رضای او و دعوت کنندگان به بهشت و سوق‌ دهندگان مردم بدان هستند). و نیز از آن حضرت روایت شده: «کُلُّ شَیْ‌ءٍ لَمْ یَخْرُجْ مِنْ هَذَا الْبَیْتِ فَهُوَ وِبَالٌ»؛ [۴] (هر آن چیزی که از این خانه بیرون نیاید خالی از پیامد سوء نخواهد بود). 🔹در حقیقت آن حضرت (ص) را از طریق (ع) برای مردم روایت می ‌کردند و این در زمانی بود که کسانی چون «مکحول» [۵] وقتی حدیثی از امیرالمؤمنین (ع) روایت میکردند از شدت ترس، آن حضرت را با عنوان «ابو زینب» یاد می‌ کردند. بنابراین می‌ بینیم که ، تنها احادیث رسول خدا (ص) می‌ باشد و دلیل آن این است که این میراث مورد به مورد به اتکا دارد، به طوری که امام باقر (ع) فرمود: «اِذَا حَدَّثْتُکُمْ بِشَیْ‌ءٍ فَسَأَلُونِی عَنْ کِتَابِ اللهِ». [۶] (وقتی برای شما نقل می‌کنم در موضوع مطابقت آن با ، از من سؤال کنید). 🔹این میراث (ع) است که سبب حفظ و سلامت از تحریفات حدیثی شده است که به دلیل ننوشتن حدیث و انگیزه‌ های دیگر زمینه‌ های آن ایجاد شده بود. (ع) با استناد به حدیث: «عَلِیٌّ أَقْضَاکُمْ»؛ ( قاضی‌ ترین شماست) که از طرق متعددی از شخص (ص) نقل شده، می‌ کوشید یکی از علمای اهل سنت را به پذیرفتن احکام قضایی (ع) واداشته و عقیده آن عالم را دایر بر جواز عمل به احکام قضایی دیگران باطل سازد. [۷] 🔹همچنین آن حضرت در پاره‌ ای از موارد، علومی را که از طریق برخی صحابه نقل شده بود، به صراحت باطل اعلام می‌ کرد، به طوری که یک بار پس از تقسیم به و فرمود: «اُشْهِدُکُمْ عَلَی زَیْدِ بْنِ ثَابِتٍ، لَقَدْ حَکَمَ فِی الْفَرَائِضِ بِأَحْکَامِ الْجَاهِلَیَّةِ». [۸] (شما را گواه می‌ گیریم بر زید بن ثابت که در مسأله ارث مطابق احکام جاهلیت حکم کرده است). پی نوشت‌ها؛ [۱] تمهید لتاریخ الفقه الاسلامی، سبحانی جعفر، دار الاضوء، ص ۲۰۳؛ [۲] إعلام الورى بأعلام الهدى، طبرسى، دار الکتب الاسلاميه‏، ص ۲۴۶؛ [۳] وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت (ع)، ج ۱۸، ص ۹؛ [۴] الميزان فى تفسير القرآن، انتشارات اسلامى، ج ۳، ص ۱۷۶؛ [۵] ابن ابی الحدید او را به بغض امیر المؤمنین (ع) نسبت داده است. (اختصاص‏، مفيد، گنکره شیخ مفید، چ ۱، ص ۱۲۸) [۶] المیزان، همان، ج ۳، ص ۱۷۶؛ [۷] وسائل الشیعة، همان، ج ۱۸، ص ۸ - ۹؛ [۸] الکافی، همان، ج ۷، ص ۴۰۷ 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، ۱۳۸۱ش، چ ۶، ص ۳۰۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) وضعیت مؤمنان راستین را در «آخرالزّمان» چگونه بیان می کند؟ 🔹 (ع) در آخرین بخش از خطبه ۱۰۳ به وضع و به تعبير ديگر: زمان پر شور و شرّى كه قبل از (عج) فرا مى رسد اشاره كرده، گاه را در آن زمان شرح مى دهد، و گاه وضع و و قوانين اسلامى را، مى فرمايد: «وَ ذلِكَ زَمَانٌ لَا يَنْجُو فِيهِ إِلَّا كُلُّ مُؤْمِنٍ نُوَمَةٍ، إِنْ شَهِدَ لَمْ يُعْرَفْ، وَ إِنْ غَابَ لَمْ يُفْتَقَدْ؛ آن [زمان]، زمانى است كه هيچ كس از نجات نمى يابد، مگر كه بى نام و نشان است! اگر در حضور است، شناخته نمى شود و اگر غايب شود، كسى سراغ او را نمى گيرد!». 🔹بديهى است در زمان هايى كه ، را فرا مى گيرد و مديران و سردمداران اجتماع، افراد فاسد و آلوده هستند، و با شخصيّت، اگر چهره هاى شناخته شده اى باشند ، آنها را رها نمى كنند؛ يا بايد تسليم شان شوند و در رديف كارگزاران آنها قرار گيرند و يا در صورت مقاومت و امتناع، آنها را از ميان برمیدارند. بنابراين، صلاح كار و با شخصيّت در اين است كه و دور از شهرت زندگى كنند، تا كسى به سراغ آنها نيايد. 🔹در عين حال اين گمنامى ظاهرى، چيزى از مقام آنها نمى كاهد و خود را در جامعه خواهند داشت؛ از اين رو (ع) در ادامه سخن مى افزايد: «أُولَئِكَ مَصَابِيحُ الْهُدَى، وَ أَعْلَامُ السُّرَى؛ [۱] آنها و نشانه هايى براى حركت در شب هاى تاريك رهروان راه حقّ اند». گرچه خاموشند، ولى راه و براى افراد آگاه و بيدار، است و به چراغ ها و نشانه هايى مى مانند كه در مسير مسافران نصب مى شود، تا در شب تاريك راه را گم نكنند و بى راهه نروند. 🔹سپس در توصيف اين گروه از مى افزايد: «لَيْسُوا بِالْمَسَايِيحِ، وَ لَا الْمَذَايِيعِ الْبُذُرِ؛ آنها در ميان مردم اظهار وجود نمى كنند، و احمقانه و ناآگاهانه به افشاى اسرار نمى پردازند». در پايان اين توصيف چنين مى فرمايد: «أُولَئِكَ يَفْتَحُ اللهُ لَهُمْ أَبْوَابَ رَحْمَتِهِ، وَ يَكْشِفُ عَنْهُمْ ضَرَّاءَ نِقْمَتِهِ؛ آنها كسانى هستند كه خداوند درهاى رحمتش را به روی‌شان مى گشايد، و سختى ها و مشكلات را از آنان برطرف مى سازد!». اين تعبير نشان مى دهد كه در آن و طوفانى، خداوند عنايتش را از - كه هدايتگر ديگرانند - بر نمیگیرد و آنان را از شرّ ، دوران و زمان حفظ مى كند. 🔹سپس در ادامه اين بحث، (ع) به پيشگويى صريح‌تر و توضيح بيشترى درباره آن زمان پرداخته، مى افزايد: «أَيُّهَا النَّاسُ! سَيَأْتِي عَلَيْكُمْ زَمَانٌ يُكْفَأُ [۲] فِيهِ الْإِسْلَامُ، كَمَا يُكْفَأُ الْإِنَاءُ بِمَا فِيهِ؛ اى مردم! به زودى زمانى بر شما فرا مى رسد كه واژگون مى شود، همچون ظرفى كه واژگون شود و آنچه در آن است بريزد». تعبير به «يُكْفَأُ فِيهِ الْإِسْلَامُ» كنايه لطيفى است از دگرگون شدن همه و از دست رفتن حقيقت آن؛ 🔹زيرا تشبيه به ظرفى شده كه معارف و قوانين و احكام و اخلاق اسلامى در آن جاى گرفته است و همانگونه كه اگر ظرف آب را وارونه كنند، هر چه در آن است مى ريزد، هم در آن زمان مى شود و محتواى خود را از دست مى دهد و تنها نامى از آن باقى مى ماند. نشانه هاى چنين زمانى در عصر ما ظاهر شده؛ بسيارى از تنها به نام آن قناعت كرده اند؛ نه اثرى از در آنها ديده مى شود، نه ، نه بر پروردگار! نه آشنا به معارف قرآنند و نه آگاه از حقايق سنّت؛ در ميان غوطه ورند و جز و و و شهواتِ حيوانى چيزى را به رسميّت نمى شناسند. پی نوشت: [۱] «سُرى» (بر وزن شما) به معناى راه رفتن در شب است. [۲] «يُكفأ» از مادّه «كَفأ» (بر وزن نفع) به معناى واژگون كردن است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۴، ص ۴۲۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«نماز» چه جایگاهی در بین اعمال دارد و چرا باید «نماز» بخوانیم؟ (بخش چهارم و پایانی) 🔸از آنجا که برای اهمیت زیادی در و بیان شده است، پاسخ به این سؤال که «چرا باید بخوانیم؟» نیز اهمیت زیادی دارد. در اینکه هر لازم است ساعاتی از شبانه روز را با خود راز و نیاز داشته باشد شکی نیست؛ اما ما معتقدیم بهترین روش راز و نیاز با خداوند است. ما می گوییم «نماز» ستون دين‏ و معراج افراد با ايمان است و كسى كه را ترك كند رابطه ميان او و خدا قطع مى گردد. چيزى نيست كه بر كسى مخفى باشد، ولى دقت در متون و اسلامى ما را به ريزه كاری هاى بيشترى در اين زمينه رهنمون مى گردد: 9⃣«انگیزه مواظبت بر سایر اعمال»:  🔹 علاوه بر شرایط صحت، شرايط قبول، يا به تعبير ديگر شرايط كمال دارد كه رعايت آنها نيز يك عامل مؤثر ديگر براى ترك بسيارى از است. در كتب فقهى و منابع حديث، امور زيادى به عنوان موانع قبول نماز ذكر شده است؛ از جمله مساله است كه در روايات آمده: «نماز شرابخوار تا چهل روز مقبول نخواهد شد مگر اينكه توبه كند». [۱] و در روايات متعددى مى خوانيم: «از جمله كسانى كه نماز آنها قبول نخواهد شد پيشواى ستمگر است». [۲] و در بعضى از روايات نیز تصريح شده است كه كسى كه نمى پردازد، یا می خورد و... قبول نخواهد شد. پيدا است كه فراهم كردن اين شرايط قبولى تا چه حد سازنده است؟ [۳] 🔟«تقویت رو ح نظم و انضباط در انسان»:  🔹 روح را در انسان تقويت مى كند؛ چرا كه دقيقا بايد در اوقات معينى انجام گيرد كه تاخير و تقديم آن هر دو موجب بطلان نماز است؛ همچنين و ديگر در مورد نيت و قيام و قعود و ركوع و سجود و مانند آن كه رعايت آنها، پذيرش را در برنامه هاى زندگى كاملا آسان مى سازد. همه اينها فوایدى است كه در ، قطع نظر از مساله وجود دارد، و اگر ويژگى جماعت را بر آن بيفزائيم - كه روح نماز همان جماعت است - بركات بى شمار ديگرى دارد كه اينجا جاى شرح آن نيست، بعلاوه كم و بيش همه از آن آگاهيم. [۴] 💠کلامی از امام رضا (علیه السلام) راجع به فلسفه نماز 🔹در زمينه فلسفه و اسرار حديث جامعى از امام رضا (علیه السلام) نیز نقل شده که به تنهایی می تواند پاسخ دقیقی برای سؤال مورد بحث ما باشد. امام (علیه السلام) در پاسخ نامه اى كه از و علت تشریع آن سؤال شده بود چنين فرمود: «علت اين است كه توجه و اقرار به ربوبيت پروردگار است، و مبارزه با شرك و بت پرستى، و قيام در پيشگاه پروردگار در نهايت خضوع و نهايت تواضع، و اعتراف به گناهان و از معاصى گذشته، 🔹و نهادن پيشانى بر زمين همه روز براى ؛ و نيز هدف اين است كه انسان همواره هشيار و متذكر باشد، گرد و غبار فراموشكارى بر دل او ننشيند، مست و مغرور نشود، خاشع و خاضع باشد، طالب و علاقمند افزونى در مواهب دين و دنيا گردد. علاوه بر اينكه مداومت در شب و روز كه در پرتو حاصل مى گردد، سبب مى شود كه انسان، و و خود را فراموش نكند، روح سركشى و طغيانگرى بر او غلبه ننمايد؛ و همين توجه به خداوند و قيام در برابر او، انسان را از باز مى دارد و از انواع جلوگيرى مى كند». [۵] پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الانوار، دار احیاء التراث العربی، ج ۸۴، ص ۳۱۷ و ۳۲۰؛ [۲] همان، ص ۳۱۸؛ [۳] تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دار الكتب الاسلامية، ۱۳۷۴ش، چ ۱۶، ج ۱۶، ص۲۹۲؛ [۴] همان، ج ‏۱۶، ص ۲۹۴؛ [۵] وسائل الشيعه، مؤسسة آل البيت(ع) لاحیاء التراث، ج ۳، ص ۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اصولا بررسی و بیان «فلسفه احکام» چه فوایدی دارد؟ 🔹بسيار مى شود كه طبيبانِ آگاه، بيماران خود را از آثار مهمّ‌ داروهاى شفابخش و غذاهاى تقويتى كه درمان بيمارى ها را تسريع مى كند باخبر مى سازند تا با شوق و علاقه بيشتر، داروهاى تلخ را تحمّل كنند و دستورات طبيب را دقيقاً بكار بگيرند. 🔹«طبيبان روحانى» نيز دقيقاً همين مسير را مى پيمايند و و آثار حيات‌بخش را براى مردم شرح مى دهند تا آتش اشتياق را در دل آنها شعله ور سازند و با عزمى راسخ به دنبال انجام برنامه ها بفرستند. بيان ، علاوه بر اينكه شوق و علاقه مردم را براى انجام افزون مى كند و تحمّل ناراحتى را براى انجام پاره اى از وظايفِ سخت و سنگين آسان مى سازد، چند فايده ديگر نيز دارد: 1⃣به همه مردم هشدار مى دهد كه بايد در چه مسيرى حركت كنند تا پياده شود؛ مثلا هنگامى كه مى فرمايد: «فَرَضَ اللهُ... الْحَجَّ تَشْيِيداً لِلدِّينِ». [۱] (خداوند را سبب قدرت و قوّت اسلام قرار داده است). مفهومش اين است كه را آنچنان با شكوه برگزار كنند كه به اين هدف والا برسند، نه اينكه تنها به آداب صورى حجّ و تشريفات ظاهرى آن قناعت كنند. 2⃣ديگر اينكه: مردم بدانند و اين به خودشان باز مى گردد. در واقع ما با انجام اين اعمال، خدمتى به خويش مى كنيم؛ منّتى بر خدا نداريم و بايد بسيار ممنون باشيم. همانگونه كه در مورد اصل ايمان و اسلام مى فرمايد: «يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَىَّ إِسْلَامَكُمْ بَلِ اللهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ». [۲] (گروهى بر تو منّت مى گذارند كه مسلمان شده اند! بگو بر شما منّت مى گذارد كه شما را به سوى هدايت كرده است، اگر در ادّعاى اسلام راست مى گويند). 3⃣سرانجام اينكه: مى توانيم با توجّه به ، اعمال خود را كنيم، كه تا چه اندازه مقبول درگاه خداوند است، و چه اندازه از آن دور مى باشد. مثلا وقتى مى فرمايد: «، تقوا و ، نهى از فحشا و منكر است» بايد ملاحظه كنيم كه آيا بعد از انجام روزه و نماز، روح تقوا و پرهيز از گناه در ما حاصل شده است يا نه؟ و به اين ترتيب، ارزش و خود را به دست آوريم. 🔹آرى! ما خداوند را حكيم مى دانيم و حكمت او ايجاب مى كند كه هيچ دستورى را بدون هدف و نتيجه بيان نفرمايد؛ و چه بى خبرند آن كه مى گويند معلّل به اغراض نيست؛ يعنى هيچ هدفى در كارها و برنامه‌ها و تشريعات او وجود ندارد! آنها با اين سخنِ زشت و ناپسند خود، «حكيم بودن خداوند» را زير سؤال مى برند و چنين مى پندارند كه به حقيقتِ توحيد نزديك شده اند؛ 🔹در حالى كه مصداق اين آيه شريفه اند كه: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالاً - أَلَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِی الْحَياةِ الدُّنْيَا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنونَ صُنْعاً». [۳] (بگو: آيا به شما خبر دهيم كه [مردم] در كارها چه كسانى هستند؟ - آنها كه تلاشهايشان در زندگى دنيا گم [و نابود] شده، با اين حال مى پندارند كار نيك انجام مى دهند). آرى! مُعلّل به اغراض نيست؛ يعنى كه به خود او بازگشت كند؛ زيرا، او از همه چيز و همه كس مى باشد؛ ولى افسوس كه اين ناآگاهان اين سخن را نمى گويند، بلكه مى گويند ضرورتى ندارد كه نتيجه افعال و دستورات خداوند به برگردد و اين نهايت بى خبرى است!!! پی نوشت‌ها؛ [۱] الإحتجاج على أهل اللجاج، طبرسى، نشر مرتضى‏، مشهد، ۱۴۰۳ق، چ اول‏، ج ‏۱، ص ۹۹ [۲] سوره حجرات، آيه ۱۷ [۳] سوره كهف، آيات ۱۰۳ و ۱۰۴ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۴، ص ۶۳۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فلسفه «عبادات» چیست؟ 🔹بى شك، از عبادت ما و فرشتگان بى نياز است، و اگر تمام جهانيان، راه ايمان يا كفر را پيش گيرند چيزى بر جلال او افزوده يا از آن كاسته نمى شود. از این رو می فرماید: «إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الْاَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللهَ لَغَنِىٌّ حَمِيدٌ»؛ [۱] و نيز مى فرمايد: «وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِىٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ». [۲] 🔹هر كس هر چيز دارد از بركات ذات‌ پاك‌ پروردگار و رشحه اى از رشحات وجود اوست، بنابراين كارى نمى تواند انجام دهد كه بر عظمت خالق بيفزايد، و از اينجا به خوبى مى توان نتيجه گرفت كه فلسفه و فايده ، عموماً، و خصوصاً به خود باز مى گردد. «عبادات»، فلسفه مشترك و فلسفه خاص دارد؛ 🔹«فلسفه مشترك عبادات»، و در پيشگاه خدا و شكستن بت كبر و غرور و سركشى و طغيان است. افزون بر اين، ، انسان را به مى اندازد، و و را زنده نگاه مى دارد، و آثار و بى خبرى را مى زدايد، و بدين ترتيب انسان را هميشه در مسير عبوديّت و حق نگاه مى دارد. 🔹اضافه بر اين، هر يك از عبادات، «فلسفه ويژه» خود را نيز دارد؛ نهى از فحشا و منكر مى كند، و مبارزه با هواى نفس را تقويت مى نمايد، و ، اختلاف طبقاتى را از بين مى برد يا كاهش مى دهد، باعث اتّحاد صفوف مسلمانان و قوّت و قدرت اسلام مى گردد، و در روايات اسلامى كه در باب فلسفه احكام آمده به همه اين امور اشاره شده است. [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره ابراهيم، آيه ۸ [۲] سوره آل عمران، آيه ۹۷ [۳] ر ک: نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۵۱۲، (حکمت ۲۵۲) 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏ ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۷، ص ۴۴۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف) پس از ظهور با «اهل كتاب» چگونه رفتار خواهد كرد؟ 🔹مطابق برخى از روايات، (عجل الله تعالى فرجه الشریف) پس از بين به توراتشان و بين به انجيلشان و بين به زبورشان حكم خواهد كرد. در اينجا دو سؤال مطرح می شود؛ سؤال اول اين است كه آيا پس از ظهور، (عجل الله تعالی فرجه الشریف) كسى از باقی مي ماند؟ و سؤال دوم اين است كه مقصود از بين اهل كتاب به كتاب آسمانی شان چيست؟ 💠در پاسخ به سؤال اول مى گوييم: 🔹همه انسانها در زمان حكومت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نمی شوند، و هستند كسانى از كه معاند نبوده، و در صدد ستيز و جنگ و مقابله با حضرت و حكومت او برنمی آيند. اين گروه از مى توانند در و مسلمين قرار بگيرند و با اعطاى به زندگى خود ادامه دهند. 💠اما در مورد سؤال دوم، دو احتمال وجود دارد: 1⃣مقصود، تطبيق اين كتب در آن قسمتى است كه فرمان به داخل شدن در و ايمان به (صلی الله عليه و آله) داده است؛ آن مواردی كه در نسخه هايى از که در دست (عجل الله تعالى فرجه الشریف) يا (عليه السلام) می باشد، وجود دارد و همان موارد را برای به اهل کتاب نشان مى دهند. 2⃣اينكه مقصود، آن است كه حضرت، اين كتب را بر معتقدان به آنها كه اسلام نياورده اند، ولى تحت به اجرا خواهد گذاشت. 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۹۰ش، چ هفتم، ص ۶۴۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️هم‌سویی دین و انسانیت 🔸 در تقابل با انسانیت نیست، بلکه «دین» باعث شکوفایی در انسان است. 🔹امروزه در بیشتر دورِهمی‌ها افرادی که ادعای روشنفکری دارند همه ‌چیز را در تضاد با جلوه می‌دهند، و مسیر پیشرفت انسان را در مخالفت با تبیین می‌کنند؛ به‌ عنوان‌ مثال بیان می‌کنند انسانیت بهتر از دین‌داری است! انسانیت داشته باشی نیازی به دین‌دار بودن نیست! 🔹در پاسخ به این کلام باید بیان کنیم که مخالف با نیست و ایجاد تقابل میان دین و انسانیت غالباً به‌ این‌ علت است که مشاهده که اهل نماز و روزه هستند، ولی را رعایت نمی‌کنند ما را نسبت به دین دلسرد می‌کند. در واقع عمل اشتباه بعضی از دین‌داران منجر به قضاوت نادرست نسبت به کل دین شده است. 🔹برای قضاوت صحیح رجوع به خود بهترین راهکار است. در نگاه نخست به سه دسته تقسیم می‌شوند: ۱) برنامه‌های اعتقادی یا همان اصول دین. ۲) احکام و برنامه‌های عملی یا همان فروع دین که به واجب، حرام، مکروه، مستحب و مباح تقسیم می‌شوند. ۳) مسائل و برنامه‌های اخلاقی که روح و روان انسان را پرورش داده و صفات پسندیده مانند عدالت، شجاعت و... را در انسان تقویت کرده و مبارزه با صفات رذیله مانند دروغ، دورویی و... را بیان می‌کنند. 🔹این تقسیم‌بندی روشن می‌کند که پایبندی برخی از به ، و نادیده گرفتن باعث شده است که برخی افراد، دین‌ را خلاصه در فروع بدانند و اعتقادات و مسائل اخلاقی آن را نادیده بگیرند، و انسانیت را در تقابل با دینداری فرض کنند، حال‌ آنکه نیز بخشی از است و «دین» به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم برای شکوفایی در انسان توصیه می‌نماید. نویسنده: اعظمی علی منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام باقر» (عليه السلام) از چه جایگاه علمی‌ای برخوردار بودند؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹كتب و مولفات و مورخان مانند: طبرى، بلاذرى، سلامى، خطيب بغدادى، ابونعيم اصفهانى، و كتبى مانند: موطا مالك، سنن ابى داود، مسند ابى حنيفه، مسند مروزى، تفسير نقاش، تفسير زمخشرى، و ده ها نظير اينها، كه از مهمترين كتب جهان تسنن است، پر از «سخنان پرمغز» (عليه السلام) است و همه جا جمله: «قال محمد بن على» و يا «قال محمد الباقر» به چشم مى خورد. [۱] نيز در زمينه هاى مختلف سرشار از سخنان و (عليه السلام) است و هركس كوچكترين آشنايى با اين كتابها داشته باشد، اين معنا را تصديق مى كند. 🔹آوازه علوم و دانش هاى (عليه السلام) چنان اقطار اسلامى را پر كرده بود كه لقب (گشاينده دريچه هاى دانش و شكافنده مشكلات علوم) به خود گرفته بود. ابن حجر هيتمّى مى نويسد: (عليه السلام) به اندازه اى گنج‌هاى پنهان و را آشكار ساخته، حقايق و و لطايف را بيان نموده كه جز بر عناصر بى بصيرت يا بد سيرت پوشيده نيست و از همين جاست كه وى را و ، و برافرازنده پرچم دانش خوانده اند. [۲] 🔹عبدالله بن عطأ كه يكى از شخصيت هاى برجسته و دانشمندان بزرگ عصر امام بود، می‌گويد: «من هرگز را در هيچ محفل و مجمعى به اندازه محفل (عليه السلام) از نظر علمى حقير و كوچك نديدم. من «حكم بن عتيبه» را كه در علم و فقه مشهور آفاق بود، ديدم كه در خدمت (عليه السلام) مانند كودكى در برابر استاد عالی مقام، زانوى ادب بر زمين زده شيفته و مجذوب كلام و شخصيت او گرديده بود. [۳] 🔹 (عليه السلام) در سخنان خود، اغلب به استناد نموده از كلام خدا شاهد مى آورد و می‌فرمود: «هر مطلبى گفتم، از من بپرسيد كه در كجاى است تا آيه مربوط به آن موضوع را معرفى كنم». [۴] (عليه السلام) شاگردان برجسته اى در زمينه هاى و و و ديگر علوم اسلامى تربيت كرد كه هر كدام وزنه علمى بزرگى به شمار مى رفت. شخصيت هاى بزرگى همچون: محمد بن مسلم، زراره بن اعين، ابو بصير، بريد بن معاويه عجلى، جابربن يزيد، حمران بن اعين، و هشام بن سالم از تربيت يافتگان مكتب آن حضرتند. 🔹 (عليه السلام) می فرمود: «مكتب ما و احاديث پدرم را چهار نفر زنده كردند، اين چهار نفر عبارتند از: زراره، ابوبصير، محمد بن مسلم و بريد بن معاويه عجلى. اگر اينها نبودند كسى از تعاليم دين و مكتب پيامبر بهره اى نمى يافت. اين چند نفر حافظان دين بودند. آنان، از ميان شيعيان زمان ما، نخستين كسانى بودند كه با مكتب ما آشنا شدند و در روز رستاخيز نيز پيش از ديگران به ما خواهند پيوست». [۵] شاگردان مكتب (عليه السلام) سرآمد فقها و محدثان زمان بودند و در ميدان رقابت علمى بر فقها و قضات غير شيعى برترى داشتند. پی نوشت: [۱] ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، موسسه انتشارات علامه، ج ۴، ص ۱۹۵؛ [۲] الصواعق المحرقه، الطبعه الثانيه، قاهره، مكتبه القاهره، ص ۲۰۱؛ [۳] سبط ابن الجوزى، تذكره الخواص، منشورات المطبعه الحيدريه، ص ۳۳۷؛ [۴] طبرسى، احتجاج، المطبعه المرتضويه، ص ۱۷۶؛ [۵] شيخ طوسى، اختيار معرفه الرجال، دانشگاه مشهد، ص ۱۳۶ و ۱۳۷ 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(ع)، چ ۲۶، ص ۳۱۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ضامن بقای ملت ها!! 🔹 یک‌ «ضرورت‌ اجتماعی‌» است. از آن جهت که متشکل از افراد با منافع، و سلایق متعارض و مختلف است، ضرورتا نیازمند یک است، و گرنه اگر و بر مجموعه ای از انسان ها حکومت نکند، لاجرم باید قائل به حکومت جنگل و شد که در آن قوی‌تر ها برنده، و بقیه طعمه آنها هستند و این مطلب را هم هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد. (عليه السلام) در خطبه ۴۰ «نهج البلاغه» می فرماید: «فَإِنَّهُ لاَبُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیر بَرّ أَوْ فَاجِر، یَعْمَلُ فِی إِمْرَتِهِ الْمُۆْمِنُ، وَ یَسْتَمْتِعُ فِیهَا الْکَافِرُ»؛ 🔹در این بیان حضرت، بر ضرورت‌ وجود و تأکید شده، بطوری که وجود حاکمی و لو غاصب و فاجر، بهتر از نبود هیچ است؛ زیرا به هر حال همان حاکم غاصب هم بخشی از نیازهای اجتماعی مردمش را رفع می‌کند. از این رو، تشکیل‌ از «ضروریات‌ دین‌ و مذهب » است، چرا که بدون ، اجرای در امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی، نظامی و حتی امور و مسلمانان معطل و مختل خواهد شد. 🔹تجربه تاریخی و عینی این حقیقت را به وضوح ثابت میکند، از این رو (صلی الله علیه و آله) پس از هجرت به مدینه، در اولین فرصت به تاسیس‌ نظام‌ و پرداخت. (عليه السلام) در این باره می‌ فرماید: «هیچ فرقه و ملتی را نمی یابیم پایدار مانده و زندگی کرده باشند، مگر با داشتن ، و این از آن‌رو است که مردم ناچارند برای امر و خود داشته باشند تا آنها را سرپرستی کند و زندگی مردم بدون ، قوام و سامان نمی‌ یابد». [۱] 🔹وجود در راس‌ نیز از مسلمات این دسته است و در متون اسلامی به آن تصریح و بر آن تاکید شده است.  (علیه السلام) می فرماید: « ...سه چیز است که مردم هر شهری به آن نیاز دارند، تا در امور دنیا و آخرت خود به آن پناه ببرند و اگر این سه را نداشته باشند به نابسامانی در زندگی گرفتار خواهند شد: فقیه دانای پرهیزگار، که مردم از وی پیروی کنند و پزشک آگاه مورد اعتماد». [۲] البته نظام هماهنگ با امور یاد شده در گرو داشتن ، با عقل نظری و عقل عملی است. 🔹 (عليه السلام) در روایت دیگری می فرماید: «اگر برای مردم، و ، امانت دار، نگهبان و پاکدست (عادل) قرار داده نمی شد، آیین نابود می گشت، از بین می رفت، سنت ها و تغییر می‌ یافت، بر آن می افزودند و از آن می کاستند و مسلمانان به شبهه دچار می شدند». 🔹 (ره) در «کتاب ولایت فقیه» چنین می فرماید: «هدف بعثت و کار انبیاء علیهم السلام تنها مساله‌ گویی و بیان احکام نیست؛ اینطور نیست که (صلی الله علیه و آله) و (علیهم السلام) مساله‌گو هایی باشند که خداوند آنان را تعیین فرموده تا مسائل و احکام را بدون خیانت برای مردم نقل کنند و آنان نیز این امانت را به فقها واگذار کرده باشند و معنای الفقها امنا الرسل این باشد که فقها در مساله گفتن امین باشند، 🔹در حقیقت مهم‌ ترین وظیفه انبیاء (علیهم السلام) برقرار کردن یک از طریق اجرای و است - لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ [حدید، ۲۵] - که البته با بیان احکام و نشر تعالیم و عقاید الهی ملازمه دارد، و این با تشکیل و اجرای‌ احکام امکان پذیر است؛ خواه نبی خود موفق به تشکیل حکومت شود، مانند رسول اکرم (صلی الله علیه و آله)، و خواه پیروانش پس از وی توفیق تشکیل حکومت و برقراری نظام عادلانه اجتماعی را پیدا کنند». پی نوشت‌ها: [۱] عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۰۱ [۲] تحف العقول، ص ۳۱۹ منبع: تبیان به نقل از خبرگزاری شبستان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اقامه عزای حسینی چه اثری در خودسازی و تربیت نفوس مردم دارد؟ 🔹مجالس‌ عزای‌ (علیه السلام) مجالس تحوّل روحى و مرکز و است. در این مجالس مردمى که با گریه بر مظلومیّت امام حسین (ع) آن حضرت را قرار مى دهند، در واقع زمینه و کردار خویش و همرنگى و خود را با سیره عملى آن حضرت فراهم مى سازند. تأثیر عمیق این مجالس به قدرى است که افراد زیادى در این مجالس، دگرگونى عمیقى یافته و تصمیم بر و معصیت مى گیرند، و چه بسا اشخاص گمراهى که با شرکت در این مجالس تنبّه حاصل کرده و راه نجات را پیدا مى کنند. این مجالس به آدمى درس ، ، ، و درس و مى آموزد. 🔹این مجالس مهد پرورش انسان هاى حق طلب و عدالت گستر و شجاع است. اضافه بر این، در طول تاریخ این جلسات به مثابه کلاس هاى درس براى توده هاى مردم بوده است و آنان را با معارف و ، تاریخ، رجال، و موضوعات گوناگون دیگر آشنا مى کرده است، و یکى از مؤثّرترین پایگاه هاى خودسازى و و بوده است. ماربین آلمانى در این زمینه مى گوید: «مادامى که این روش و خصلت (برپایى مجالس سوگوارى) در میان مسلمانان وجود دارد هرگز تن به خوارى نمى دهند و تحت اسارت کسى نمى روند... در حقیقت از این راه به همدیگر و شجاعت تعلیم مى دهند». [۱] 🔹 (علیهم السلام) با گشودن این باب، و تشویق مردم به شرکت در این محافل در واقع همه را به و در این دعوت کردند. شور و هیجان رزمندگان در جبهه هاى نبرد در جنگ تحمیلى هشت ساله، به ویژه در شب هاى عملیّات و لحظه شمارى آنان براى فداکارى و ایثار و نیل به شهادت، گواه روشنى بر تأثیر عمیق است. این است که اگر این مجالس را مجالس تأسّى و بنامیم بیراهه نرفته ایم. 🔹مرحوم فیض کاشانى در کتاب «محجّة البیضاء» در توضیح حدیث (صلی الله علیه و آله): «عِنْدَ ذِکْرِ الصّالِحینَ تَنْزِلُ الرَّحْمَةُ» (به هنگام یاد رحمت الهى نازل مى شود)، با اشاره به مسئله از محیط اجتماعى و ، در بیان علّت نزول رحمت به هنگام یاد صالحان، مى نویسد: «چون ذکر و طرح صلاحیّت هاى اخلاقى آنان باعث مى شود که انسان از آنها بگیرد و با تحت تأثیر واقع شدن، به آنها تأسّى و کند و زمینه صلاحیّت و برخوردارى از را براى خود فراهم سازد». [۲] 🔹ثقة الاسلام کلینى (ره) و شیخ الطایفه شیخ طوسى (ره) در حدیث معتبر از (عليه السلام) روایت کرده اند: «قالَ: قالَ لِی أبی: یا جَعْفَرُ أَوْقِفْ مِنْ مالی کَذا وَ کَذا النَّوادِبَ یَنْدُبَنِی عَشْرَ سِنِینَ بِمِنى أَیّامَ مِنى» [۳] (پدرم به من فرمود: اى جعفر! مقدارى از مالم را (پس از وفاتم) براى برپایى مجلس سوگوارى برایم در ایّام حج در منى اختصاص بده). صاحب جواهر در «کتاب طهارت» در بیان حکمت و فلسفه این وصیّت امام باقر (عليه السلام) بیانى دارد که مفادش چنین است: «چون برپایى و سوگوارى (علیهم السلام) باعث شناخت آنان و در نتیجه و تأسّى مردم به آن بزرگان است» [۴]، لذا احیاى نام و بزرگداشت خاطره آنان حرکتى پسندیده و عملى مطلوب است. پی نوشت‌ها؛ [۱] به نقل از: فلسفه شهادت و عزادارى، ص ۱۰۹ [۲] محجّة البیضاء، ج ۴، ص ۱۷ [۳] کافى، ج ۵، ص ۱۱۷ و تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۳۵۸ [۴] جواهر الکلام، ج ۴، ص ۳۶۶: «وَ قَدْ یُسْتَفادُ مِنْهُ اسْتِحْبابُ ذلِکَ اِذا کانَ الْمَنْدُوبُ ذا صِفات تَسْتَحِقُّ النَّشْرَ لِیُقْتَدى بِها». 📕«عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها»، سعید داودی و مهدی رستم نژاد، (زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، انتشارات امام على بن ابيطالب(ع)، ص ۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حجاب و عفاف؛ مسئله چیست؟ (بخش سوم و پایانی) 🔸 و از واژه های پر بسامد در فرهنگ دینی و ملی ما است. بدون شک از احکام شناخته شده شرعی، و از پسندیده ترین سجایای اخلاقی است. اما مفهوم این دو واژه چیست؟ چه رابطه ای دارند؟ فلسفه و مبنای لزوم آنها کدام است؟ پیشینه تاریخی و در قبال آن چیست؟ 💠حجاب؛ نه بی سابقه و نه سخت 🔹نکته مهم دیگری که باید به آن پرداخت، آن است که در ، نه یک الزام نوآورانه است و نه یک حکم سخت‌گیرانه. بررسی های تاریخی نشان می‌دهد که در ادیان گذشته هم، نه تنها اجباری بوده، که بسیار سختگیرانه هم اِعمال می‌شده است. همه مورخان، از حجاب‌ سخت‌ سخن گفته‏اند. برای مثال به نوشته ویل دورانت، مورخ نامدار جهان، در نزد یهودیان گفت‏وگوی علنی میان ذکور و اِناث، حتّی بین زن و شوهر از طرف فقهای دین ممنوع گردیده بود، دختران را به مدرسه نمی‏فرستادند و نپوشاندن موی سر خلافی بود که مرتکب آن را مستوجب طلاق می‏ساخت. 🔹ویل دورانت در صفحه ۳۰ جلد ۱۲ «تاریخ تمدن» (ترجمه فارسی) راجع‏ به قوم یهود و قانون تلمود می‏نویسد: «اگر زنی به نقض قانون یهود می‏پرداخت، چنانکه مثلا بی آنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم می‏رفت و یا در شارع عام نخ می‏رشت، یا با هر سنخی‏ از مردان درد دل می‏کرد، یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانه‏اش تکلم‏ می‏نمود همسایگانش می‏توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق‏ داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد». 🔹 هم، نه تنها احکام شریعت یهود در مورد را تغییر نداد، بلکه در برخی موارد، قدم را فراتر نهاد و با سخت‏گیری بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخت؛ تا آنجا که برای از بین بردن زمینه هرگونه تحریک و تهییج، را به صورت شدیدتری به رعایت کامل پوشش و دوری از هر گونه آرایش و تزیین فراخواند. در موارد فراوان، بر و پوشش تأکید و پیروانش را به و تنزّه از هوسرانی فراخوانده است و البته همه اینها با هدفی است که گفته شد. 💠حجاب و حکومت؛ حتی سکولارها 🔹آیا مسئله ای شخصی است یا به دلیل ارتباط با نظم عمومی و مصالح جامعه در حوزه اقتدار دولت است؟ این سوال مهمی است که در جای خود باید به آن پرداخت. آنچه اکنون به عنوان قدرِ متیقن در این باره می توان گفت عدم جواز بی تفاوتی جامعه اسلامی در برابر این و دیگر احکام الهی است. اصولاً برای اجرا و گسترش همین و است. از نظر نشانه آن که حاکمانی واقعاً ایمان دارند، آن است که به هیچ بهانه ای از اجرای سرباز نزنند و برای خشنودی دیگران، خدا را ناخشنود نسازند. 🔹این متن قرآن است: «الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَ آتَوُا الزَّكَاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ...». [۱] (همان کسانی که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا می‌دارند، و زکات می‌دهند، و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند...)، و این الگوی امارت مومنان است که خطاب به برخی از مردم می گفت: «خبردار شده ام که در راه، با مردان برخورد می کنند؛ آیا شرم نمی کنید و به غیرت نمی آیید، که زنان‌تان راهیِ بازارها و مغازه ها می‌شوند و با افراد بی دین برخورد می کنند!». و ، نه اینکه بر دولت و دولتمردان «هم» واجب است، بلکه در برخی فروض تنها بر عهده آنان است. 🔹از این رو، نه حکومت اسلامی و انقلابی، که هیچ حکومتی نمی تواند در زمینه روابط انسانی، و از جمله نوعِ روابط جنس های مخالف، بی تفاوت بماند. ویل دورانت می‏گوید: «سر و سامان بخشیدن به روابط جنسی همیشه‏ مهم‌ترین وظیفه اخلاقی به شمار می‏رفته است، زیرا غریزه تولید مثل، نه‏ تنها در حین ازدواج، بلکه قبل و بعد آن نیز مشکلاتی فراهم می‏آورد، و در نتیجه شدت و حدّت همین غریزه و نافرمان‌ بودن آن نسبت به قانون و انحرافاتی که از جاده طبیعی پیدا می‏کند، بی نظمی و اغتشاش در سازمان های‏ اجتماعی تولید می‏شد». 💠حجاب و کار فرهنگی! 🔹ناگفته پیداست که مقصود از «مسئولیت دولت دینی» در برابر ارزش های اخلاقی و احکامی نظیر ، نادیده گرفتن سایر مسئولیت‌ها نیست. معلوم است که اصلاح و به طور کلی، آنچه استاد مطهری «اخلاق جنسی» می نامد، تنها با دستور و تحکّم ناشدنی است، اما از سوی دیگر کوتاهی در اقدام‌ های عملی با چنین توجیهاتی غیر وجیه است، چه رسد به مقاومت و مخالفت!! مگر تاکنون کسی چنین گفته است که عده ای چنان می‌گویند؟! پی نوشت: [۱] سوره حج، آیه ۴۱ نویسنده: دکتر محسن اسماعیلی حقوقدان و عضو پیشین حقوقدان شورای نگهبان تنظیم و منبع: تبیان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام جعفر صادق (علیه‌ السّلام)، رئیس مذهب شیعه 🔹 (علیه‌السّلام) دارای شخصیتی ممتاز و بی‌نظیر بود و مورد مدح و ستایش صاحب نظران قرار گرفته است. مالک بن انس (از پیشوایان چهارگانه اهل‌ سنت) می‌گوید: هرگز چشمی مانند (علیه‌ السلام) را ندیده و گوشی نظیر او را نشنیده و هرگز بر قلب انسانی برتر از (علیه السلام)، از نظر دانش و عبادت و پرهیزگاری، خطور نکرده است. در دوران قبل از امامت، حضرت شاهد فعالیت‌ های پدر خویش در نشر معارف دینی و تربیت شاگردان وفادار و با بصیرت بود. 🔹 (علیه‌السّلام) در مناسبت‌ های مختلف به امامت و ولایت فرزندش (علیه‌السّلام) تصریح فرموده و شیعیان را پس از خودش به پیروی از او فرا می‌خواند. لذا احادیث زیادی مبنی بر نص (علیه‌السّلام) نقل شده است. (علیه السلام) در سال ۱۱۴ هجری قمری پس از شهادت پدرش در سن ۳۱ سالگی به رسید. دوران امامتش مصادف بود با اواخر حکومت بنی‌امیه که در سال ۱۳۲ ق به عمر آن پایان داده شد و اوایل حکومت بنی‌عباس. 🔹عصر آن حضرت همچنین عصر جنبش فرهنگی و فکری و برخورد فرق و مذاهب گوناگون بود. پس از زمان رسول خدا (صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله) دیگر چنین فرصتی پیش نیامده بود تا ترویج گردد، به خصوص که قانون منع حدیث و فشار حکام اموی باعث تشدید این وضع شده بود. لذا خلأ بزرگی در جامعه آن‌روز که تشنه هرگونه علم و دانش و معرفت بود، به‌ چشم می‌خورد. 🔹 (علیه‌السّلام) با توجه به فرصت مناسب سیاسی و نیاز شدید جامعه، دنباله نهضت علمی و فرهنگی پدرش را گرفت و حوزه وسیع علمی و دانشگاه بزرگی به‌ وجود آورد و در رشته‌ های مختلف علمی و نقلی شاگردان بزرگی تربیت کرد. (علیه السلام) از فرصت‌ های گوناگونی برای دفاع از دین و و نشر معارف صحیح اسلام استفاده می‌برد. 🔹مناظرات زیادی نیز در همین موضوعات میان ایشان و سران فرقه‌ های گوناگون انجام پذیرفت که طی آن‌ها با استدلال‌ های متین و استوار، پوچی عقاید آن‌ها و برتری ثابت می‌شد. همچنین در حوزه و نیز توسط ایشان فعالیت زیادی صورت گرفت، به‌ صورتی که شاهراه‌های جدیدی در این بستر گشوده شد که تاکنون نیز به راه خود ادامه داده است. 🔹بدین‌ ترتیب، شرایطی مناسب پیش آمد و بیش از هر وقت دیگر از طریق الهی خود منتشر گشت، به‌ صورتی که بیشترین در تمام زمینه‌ها از (علیه‌السّلام) نقل گردیده و مذهب تشیع به نام و فقه تشیع به نام خوانده می‌شود. آنچه به دوره امامت‌ حضرت (علیه‌ السّلام) ویژگی خاصی بخشیده، استفاده از علم بی‌کران امامت، تربیت‌ دانش‌طلبان و بنیان‌گذاری‌ فکری و علمی مذهب تشیع اسـت. منبع: ویکی فقه @tabyinchannel