eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اسلام در فعالیت های «اقتصادی» افراد چه محدودیت هایی را قائل شده است؟ (بخش سوم و پایانی) 🔸 با پی ریزی اصولی، امکان تمرکز ثروت در دست فرد یا گروه خاصی را به حدّاقل رسانیده است و اگر به عللی مشروع، ثروت در نقطه ای گرد آمد، برای تعدیل آن گام های مؤثری برداشته است که می تواند از تمرکزهای مضر جلوگیری کند. در ادامه به جهاتی که مانع از تمرکز ثروت می گردد اشاره می کنیم. 💠«زکات» 🔹راه دوم برای تعدیل ثروت و سرانجام رفع نیازمندی های اجتماعی، است که وجوب آن از می باشد. چیزهایی که پرداخت زکات آن ها واجب است عبارتند از: طلا، نقره، گندم، جو، خرما، کشمش، گوسفند، گاو و شتر، و زکات این ها در صورتی واجب است که به حدّ نصاب برسد. و حدّ نصابی که برای آن ها تعیین شده است نمایانگر مفهوم «غنی» و «پردرآمد بودن» در «اقتصاد» اسلامی است. از امام صادق (علیه السلام) نقل است که فرمود: «انَّمَا وُضِعَتِ الزَّکَاةُ اخْتِبَاراً لِلْأَغْنِیَاءِ وَ مَعُونَةً لِلْفُقَرَاءِ وَ لَوْ أَنَّ النَّاسَ أَدَّوْا زَکَاةَ أَمْوَالِهِمْ مَا بَقِیَ مُسْلِمٌ فَقِیراً مُحْتَاجاً وَ لَاسْتَغْنَى بِمَا فَرَضَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ وَ إِنَّ النَّاسَ مَا افْتَقَرُوا وَ لَا احْتَاجُوا وَ لَا جَاعُوا وَ لَا عَرُوا إِلَّا بِذُنُوبِ الْأَغْنِیَاء؛ [۱] برای و و مستمندان واجب شد. هر گاه این گروه، زکات خود را بدهند، مسلمان نیازمندی در جامعه یافت نمی شود، هر نوع فقر و نیازی، گرسنگی و برهنگی در جامعه پیدا شود تنها به جهت سرپیچی متمکّنان از دادن حقوق این افراد است». 💠«خمس» 🔹بیست درصد غنایمی که مسلمانان در نبرد از دشمنان به دست می آورند، یا درآمدی که پس از کسر هزینه سالانه نصیب انسان می شود، یا گنجی که به دست می آید، یا جواهری که در سایه «غوّاصی» به دست می آید، یا مال حلالی که با حرام مخلوط می شود و مقدار حرام و صاحب آن معلوم نباشد، و یا دارایی کسانی که مرده اند و وارثی ندارند و منابع دیگری که در فقه اسلامی به طور مبسوط نوشته شده، باید «تخمیس» شده و این بیست درصد پرداخت شود و در مصارف زیر به کار گرفته شود: ۱) تأمین کمبود زندگی افرادی که طبق قوانین اسلام نمی توانند از زکات استفاده کنند؛ مانند خاندان پیامبر (علیهم السلام) و نسل او. ۲) تأسیس مراکز عمومی فرهنگی و تبلیغ اسلامی که بقای مکتب و اشاعه آن بستگی به چنین مراکزی دارد. ۳) تأمین زندگی بی درآمدها و یا کم درآمدها که انفاق های قبلی نتوانسته است زندگی آنان را تأمین نماید. پی نوشت؛ [۱] من لا یحضره الفقیه، ابن بابویه، محمد بن على، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین، چ دوم، ج ‏۲، ص ۷ (علة وجوب الزکاة) 📕اسلام شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ سوم، ص ۴۱۱ منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مهارت های ضروری در سبك زندگی اسلامی (بخش اول) 💠مهارت ها، معجون کار و دانش 🔹 بر آن است تا بسازد. از اين رو، کتاب هدايت است و هر چند که در آن، از علوم و معارف بسياری سخن به ميان آمده است، اما همه آن ها در راستای قرآن است. اگر آيات قرآنی گاه به توصيف چيزى چون نيکی می پردازد، با سبک و سياق خاصی به طرح موضوع می پردازد، تا نشان دهد که يک کتاب آموزشی صرف نيست، بلکه هدف آن و آدمی است. به عنوان نمونه خداوند در آيه ۱۷۷ سوره بقره بر آن است تا «بر» و را معنی و توصيف کند، ولی در نهايت به توصيف «بار» يعنى نيکوکار می انجامد. 🔹خداوند در این آیه می فرماید: [ترجمه آیه:] « این نیست که روی خود را به سوی مشرق و مغرب کنید، بلکه [واقعی و کامل، که شایسته است در همه امور شما ملاک و میزان قرار گیرد، منش و رفتار و حرکات] کسانی است که به و روز و فرشتگان و و پیامبران آورده اند، و و ثروتشان را با آنکه دوست دارند به و یتیمان و و در راه ماندگان و سائلان و [در راه آزادی] بردگان می دهند، و را [با همه شرایطش] برپای می دارند، و می پردازند، و چون بندند به پیمان خویشند، و در و تهیدستی و و بیماری و هنگام جنگ شکیبایند؛ اینانند که [در دین داری و پیروی از حق] راست گفتند، و اینانند که ». 🔹در اين آيه به جای توصيف و تعريف نيکی، معرفی می شود، زيرا هدف بيان يک مجموعه اصول اخلاقی صرف، مانند کتب علم اخلاق نيست، بلکه و انسان اخلاقی است. از اين رو محور مباحث را قرار مى دهد و می گويد آن است که شخص به خدا، روز جزا، فرشتگان، کتاب و پيامبران ايمان بياورد و مالی را که دوست و نياز دارد به خويشان و يتيمان و مانند آن ها انفاق کند و کارهای ديگرى انجام دهد که در آيه آمده است. 🔹خداوند به صراحت در و فلسفه آن را و دانسته است. (بقره، آيات ۱۲۹ و ۱۵۱؛ آل عمران، آيه ۱۶۴؛ جمعه، ۲) بنابراين، آنچه مهم است همان اتمام و است که خدا و پيامبر (صلی الله علیه و اله) بر آن تاکيد دارند؛ چرا که انسان بدون روشی که خداوند به عنوان ارائه داده و بدون تصرفات (صلی الله علیه و آله) و (علیم السلام) نمی تواند به دست يابد و خودش را پاک و پاکيزه از نواقص و عيوب کرده و به بايسته و شايسته بيارايد. (نور، آيه ۲۱) 🔹از همين آموزه های وحيانی قرآنی به سادگی دانسته می شود که با و ، شدنی است، زيرا انسان با و معرفت، حقايق را دريافت کرده و با کار و تلاش آن را در خود می کند و علم و دانش را جزو جوهر ذات خويش قرار مى دهد. بر آن است تا هايی را به انسان بياموزد که با آن خود را به برساند و نواقص و را از خود برطرف سازد. 🔹البته برخی از مهارت ها در زندگی انسانی بسيار مهم و اساسی است و بايد انسان بيشتر به آنها توجه يابد و در کسب و تحصيل آن ها بکوشد. اين موجب می شود تا ، آسان تر و نیکوتر باشد، و بهتر بتواند به و مقاصد خودش برسد. بر آن است که اين را آموخته و در سرشت آدمی نهادينه شود. در بخش های بعدی این نوشتار به بیان برخی از مهارت هايی که در زندگی، کسب آنها ضرورت دارد خواهیم پرداخت. ... برگرفته از روزنامه كيهان، شماره ۲۱۲۰۴، ص ۸ (معارف) منبع؛ وبسایت پژوهه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ولایت و ولایت مدار و ولی به چه معناست؟ 🔹 معانى مختلفى دارد. ریشه لغوى آن به معناى قرب، اتصال و پیوند دو یا چند شىء است. یکی از معانی رایج اصطلاحى عبارت است از: «تصدى امر و اداره حکومت». مجتهد جامع الشرایطی است که با توجه به «واجدیت صلاحیت های علمی، اخلاقی و مدیریتی»، در به نیابت از (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به منصوب گردیده و «متولی مدیریت جامعه اسلامی» می باشد، و اطاعت از دستورات حکومتی برای همگان واجب است. 🔹انبوهی از معانی و معارف در نهفته است. ابتدا به «آیه ولایت» اشاره و سپس را معنا می‌کنیم: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ»؛ (سرپرست و شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که آورده اند، همانها که را برپا مى‌دارند، و در حال ، مى‌دهند). براساس‌ این‌ آیه‌ شریفه، و سرپرست و صاحب اختیار مومنین، خداوند و رسول‌ خدا و امام علی (علیهم السلام) است. (که این آیه شریفه پس از خاتم بخشی امیرالمومنین علیه‌ السلام در حالت رکوع نازل شد) 🔹در واقع مفهومی است که دارد و خدای متعال همه مومنین را به آن دستور می‌دهد. ما تنها به یک دسته از این آیات اشاره می‌کنیم. در سه بار دستور در قالب تعبیر «یُسَلِّمُوا تَسْلیما» (نساء ۶۵ و احزاب ۲۲ و ۵۶) بیان شده است. محض همراه با رضایت، یا به تعبیر لطیف دیگر «رام» بودن در برابر ، معنای «تسلیم» است که همه به آن امر شده‌اند. این‌ بسیار دقیق‌ است و تمامی ابعاد زندگی و رفتارها و حتی افکار انسان را شامل می‌شود. 🔹مصداق کامل این تسلیم محض و رام ولایت بودن، خودِ وجود نازنین امیرالمومنین‌ (علیه السلام) است که با تمام وجود، مولای خود (صلی الله علیه و آله) است و در همه حال در خدمت ایشان بودند، و انگار از خود اراده‌ای به جز آنچه مدّ نظر و مورد رضای ایشان بود نداشتند. ما هم اگر می‌ خواهیم باشیم، باید تمامی‌ و خود را بر محور رضایت ولیّ‌ الله‌ الاعظم ارواحنا فداه قرار دهیم. خواست ایشان خواست ما و رضای ایشان رضای ما باشد. 🔹 نیز به عنوان نایب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) صاحب‌ این‌ ولایت در امر حکومت است، و هر گونه تخطی از فرمان ایشان، انسان را از مدار خارج می‌کند. این تعبیر که ولایت فقیه همان ولایت رسول الله (صلی الله علیه و آله) از فرمایشات رهبر کبیر و معمار جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی (ره) است که وظیفه ما را در قبال به خوبی روشن می‌سازد. با تأمل در آنچه بیان شد معارف بسیاری برای انسان حاصل می‌شود.  منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا هر گونه «سخن درگوشى» در اسلام حرام است؟ 🔹 تنها به معنى «سخنان درگوشى» نیست، بلکه هر گونه و مخفیانه را نیز شامل مى شود؛ زیرا در اصل، از ماده «نجوة» - بر وزن دفعة - به معنى «سرزمین مرتفع» گرفته شده است، بدین جهت که سرزمین هاى مرتفع از اطراف خود جدا هستند، و از آنجا که و از اطرافیان جدا مى شود، به آن گفته اند. بعضى معتقدند: همه اینها از ماده «نجات» به معنى «رهایی» گرفته شده است؛ زیرا یک نقطه مرتفع از هجوم سیلاب در امان است، و یک «مجلس سرّى» یا از اطلاع دیگران برکنار مى باشد. 🔹به هر حال در «آیه ۱۱۴ سوره نساء» مى خوانیم: (در غالب جلسات محرمانه و مخفیانه آنها که بر اساس نقشه هاى شیطنت آمیز بنا شده خیر و سودى نیست)؛ «لا خَیْرَ فی کَثیر مِنْ نَجْواهُمْ». پس از آن براى این که گمان نشود هرگونه و یا جلسات سرّى مذموم و ممنوع است، به چند مورد به عنوان مقدمه بیان یک قانون کلى، به صورت استثناء در ذیل آیه اشاره کرده، مى فرماید: (مگر کسى که در خود، توصیه به و به دیگران، یا انجام ، و یا در میان مردم نماید)؛ «إِلاّ مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَة أَوْ مَعْرُوف أَوْ إِصْلاح بَیْنَ النّاس». 🔹و (این گونه اگر به خاطر و ریاکارى نباشد، بلکه منظور از آن کسب بوده باشد، خداوند براى آن مقرر خواهد فرمود)؛ «وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللهِ فَسَوْفَ نُؤْتیهِ أَجْراً عَظیما». اصولاً «نجوا»، و «تشکیل جلسات سرّى» در قرآن (سوره مجادله آيه ۱۰) به عنوان یک معرفى شده است، مى فرماید: «اِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّیْطانِ»؛ (نجوا از است). زیرا این کار غالباً براى اعمال نادرست صورت مى گیرد، چرا که انجام کار خیر، مفید و مثبت معمولاً چیز محرمانه و مخفیانه اى نیست که مردم بخواهند با سخنان درگوشى آن را انجام دهند. 🔹ولى از آنجا که گاهى پیش مى آید که انسان مجبور مى شود در از روش استفاده کند، این استثناء مکرر در قرآن آمده است. در «آيه ۹ سوره مجادله» مى خوانیم: «یا أَیُّهَا الَّذِیْنَ آمَنُوا اِذا تَناجَیْتُمْ فَلا تَتَناجَوا بِالإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ مَعْصِیَةِ الرَّسُولِ وَ تَناجَوا بِالْبِرِّ وَ التَّقْوى»؛ (اى کسانى که ایمان آورده اید هنگامى که مى کنید براى گناه، ستم و نافرمانى پیامبر نجوا نکنید، و تنها براى و نجوا داشته باشید). اساساً اگر در حضور جمعیت انجام پذیرد، را برمى‌انگیزد، و گاهى حتى در میان دوستان ایجاد مى کند؛ به همین دلیل، بهتر است جز در موارد ضرورت از این موضوع استفاده نشود و فلسفه حکم مزبور در نیز همین است. 🔹البته گاهى ایجاب مى کند از استفاده شود، و از جمله است که در آیه فوق به عنوان از آن یاد شده است. و یا کردن که گاهى اگر آشکارا گفته شود، طرف، در برابر جمعیت شرمنده مى شود، و شاید به همین علت از پذیرش آن امتناع ورزد و مقاومت کند، که در آیه فوق از آن تعبیر به شده است. و یا در موارد «اصلاح بین مردم» که گاهى گفتن مسائل، جلو اصلاح را مى گیرد، و باید با هر کدام از طرفین دعوا جداگانه و به صورت صحبت شود تا پیاده گردد. در این سه مورد و آنچه مانند آن است، ضرورت اقتضاء مى کند کار مثبت در زیر چتر قرار گیرد. 🔹قابل توجه این که: موارد سه گانه فوق، همه در عنوان مندرج است؛ زیرا آن کس که امر به معروف مى کند، زکات علم مى پردازد، و آن کس که اصلاح ذات البین مى نماید، زکات نفوذ و حیثیت خود را در میان مردم اداء مى کند، چنان که از (عليه السلام) نقل شده: «اِنَّ اللهَ فَرَضَ عَلَیْکُمْ زَکاةَ جاهِکُمْ کَما فَرَضَ عَلَیْکُمْ زَکاةَ ما مَلَکَتْ أَیْدِیْکُمْ» [۱] (خداوند بر شما کرده است و خود را بپردازید، همان طور که بر شما واجب کرده زکات مال خود را بدهید). و از (صلی الله علیه و آله) نقل شده که به «ابو ایوب» فرمود: «آیا نمیخواهى تو را از صدقه اى آگاه کنم که خدا و پیامبرش آن را دوست مى دارند: هنگامى که مردم با یکدیگر دشمن شوند، آنها را ده و زمانى که از هم دور گردند آنها را به هم نزدیک کن». [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] وسائل الشيعه، ج۱۶، ص۳۸۱، چ آل البيت [۲] كنزالعمال، ج۳، ص۵۹، مؤسسة الرسالة بيروت، ۱۶ جلدى 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی، مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیۀ، چ۳۶، ج۴، ص۱۶۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «ماعون» در «آیه ۷ سوره ماعون» چیست؟ 🔹خداى متعال در «آیه ۷ سوره ماعون» مى فرماید: «وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ» (آنها دیگران را از منع مى کنند). مسلماً، یکى از سرچشمه هاى و ، عدم ایمان به روز و عدم توجه به است، و گرنه چگونه ممکن است انسان پاداش هاى الهى را رها کند و رو به سوى خلق و خوش آیند آنها آورد؟! از ماده «مَعْن» (بر وزن شأن) به معنى چیز کم است، و بسیارى از مفسران معتقدند: منظور از آن در اینجا، است که مردم مخصوصاً همسایه ها از یکدیگر به عنوان عاریه یا تملک مى گیرند؛ مانند مقدارى نمک، آب، آتش (کبریت)، ظروف و مانند اینها. 🔹بدیهى است، کسى که از دادن چنین اشیائى به دیگران خوددارى مى کند، و بى ایمانى است، یعنى آنها به قدرى اند که، حتى از دادن این اشیاء کوچک مضایقه دارند، در حالى که همین اشیاء کوچک، گاه نیازهاى بزرگى را برطرف مى کند و منع آن، مشکلات بزرگى در زندگى مردم ایجاد مى نماید. جمعى نیز گفته اند: منظور از ، است، چرا که زکات نسبت به اصل مال غالباً بسیار کم است، گاه ده درصد، گاه پنج درصد و گاه دو و نیم درصد است. البته «منع زکات» نیز یکى از بدترین کارها است، چرا که «زکات» بسیارى از مشکلات اقتصادى جامعه را حل مى کند. 🔹در روایتى، از (علیه السلام) آمده است که در تفسیر «ماعون» فرمود: «هُوَ الْقَرْضُ یُقْرِضُهُ، وَ الْمَتاعُ یُعِیرُهُ، وَ الْمَعْرُوفُ یَصْنَعُهُ» [۱] ( وامى است که انسان به دیگرى مى دهد، وسائل زندگى است که به عنوان عاریه در اختیار دیگران مى گذارد و کمک ها و کارهاى خیرى که انسان انجام مى دهد). در روایت دیگرى، از همان حضرت این معنى نقل شده و در ذیل آن آمده است، راوى گفت: «ما همسایگانى داریم که وقتى وسائلى را به آنها عاریه مى دهیم، آن را مى شکنند و خراب مى کنند، آیا گناه است به آنها ندهیم؟ فرمود: در این صورت مانعى ندارد». [۲] در معنى احتمالات دیگرى نیز گفته اند:، تا آنجا که در تفسیر «قرطبى» بالغ بر دوازده قول در این زمینه نقل شده، که بسیارى از آنها را مى توان در هم ادغام کرد و مهم همان است که در بالا آوردیم. 🔹ذکر این دو کار پشت سر یکدیگر ( و در سوره فوق) گويى اشاره به این است که، آنها آنچه براى خدا است به نیت خلق به جا مى آورند، و آنچه براى خلق است، از آنها دریغ مى دارند، و به این ترتیب، هیچ را به حق دارش نمى رسانند. این سخن را با حدیثى از (صلى الله علیه و آله) پایان مى دهیم؛ حضرت فرمود: «مَنْ مَنَعَ الْماعُونَ جارَهُ مَنَعَهُ اللّهُ خَیْرَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ، وَ وَکَّلَهُ إِلى نَفْسِهِ، وَ مَنْ وَکَّلَهُ إِلى نَفْسِهِ فَما أَسْوَأَ حالُهُ؟» [۳] (کسى که وسائل ضرورى و کوچک را از اش دریغ دارد، خداوند او را از خیر خود، در قیامت منع مى کند، و او را به حال خود وامى گذارد، و هر کسى خدا او را به خود واگذارد، چه بد حالى دارد). پی نوشت‌ها؛ [۱] «نور الثقلين»، ج ۵، ص ۶۷۹ [۲] همان [۳] همان 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمى مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و ششم، ج ۲۷، ص ۳۶۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️کلام نور 🔸«يَا بَنِی إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَ إِيَّايَ فَارْهَبُونِ» 🔹ای ! نعمت هایی را که به شما ارزانی داشتم به یاد آورید! و به که با من بسته‌اید وفا کنید، تا من نیز به پیمان شما وفا کنم. (و در راه انجام وظیفه، و عمل به پیمان ها) تنها از من بترسید! 🔸«وَ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ وَ لَا تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَ لَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِی ثَمَنًا قَلِيلًا وَ إِيَّايَ فَاتَّقُونِ» 🔹و به آنچه کرده‌ام (قرآن‌) بیاورید! که نشانه‌ های آن، با آنچه در کتاب های شماست، مطابقت دارد؛ و نخستین کافر به آن نباشید! و آیات مرا به بهای ناچیزی نفروشید! (و به خاطر درآمد مختصری، نشانه‌های قرآن و پیامبر اسلام را، که در کتب شما موجود است، پنهان نکنید!) و تنها از من (و مخالفت دستورهایم) بترسید (نه از مردم)! 🔸«وَ لَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَ تَكْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» 🔹و را با مخلوط نکنید [تا تشخیص دادنشان بر مردمِ جویای حق دشوار نشود]، و حق را [که قرآن و پیامبر است] در حالی که می دانید [و می شناسید، از مردم] پنهان نکنید. 🔸«وَ أَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَ آتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ» 🔹و را بر پا دارید، و بپردازید، و همراه رکوع کنندگان رکوع کنید [که نماز خواندن با جماعت محبوب خداست]. 🔸«أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَ فَلَا تَعْقِلُونَ» 🔹آیا مردم را به فرمان می دهید و خود را [در ارتباط با نیکی] می کنید؟ در حالی که [تورات را که با شدت به نیکی دعوتتان کرده] می خوانید. آیا [به وضع زیان بار و خطرناک خود] نمی اندیشید؟ 📕قرآن کریم، سوره مبارکه بقره، آیات ۴۰ تا ۴۴ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در «عالم برزخ» اعمال و عبادات چگونه بر انسان نمایان می شوند و چطور او را در مقابل سختی های آن عالم یاری می کنند؟ 🔹هر باطنی مثالی دارد و باطنی عقلی. انسان، باطن مثالی را در مشاهده ميكند، برزخ همان است، از معصوم (عليه السلام) سؤال ميكنند كه از كجا شروع ميشود؟ ميفرمايد:  «قَالَ‏ الْقَبْرُ مُنْذ». لحظه‏ای كه انسان وارد ميشود، وارد برزخ شده است. آنچه به عالم مثال برميگردد، انسان در آن را می بيند؛ اما باطن عقلی عبادات را در مافوق برزخ می بيند. 🔹ابوبصير - كه از شاگردان معروف امام باقر و امام صادق (عليهما السلام) است - نقل ميكند: «إِذَا مَاتَ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ دَخَلَ مَعَهُ فِي قَبْرِهِ سِتَّةُ صُوَر...». [۱] (وقتی بنده از دنيا رفت، به همراه او وارد و مي شوند، اين شش صورت او را از شش جهت از آسيبها محافظت می كنند؛ آن كس كه طرف راست اين بنده مؤمن قرار گرفته در معرفی خود میگويد: من نمازم. يعنی همين صورت نورانی كه در قبر، طرف راست نمازگزار قرار ميگيرد و ميتوان او را در برزخ ديد و با او سخن گفت و از او شفاعت طلبيد، نمونه است، همه بر همين منوال است. 🔹سپس آن صورتی كه طرف چپ او قرار گرفته ميگويد: من هستم. زكات تنها مربوط به مال نيست؛ بلكه انسان موظف است خدادادی را بپردازد، هيچ نعمتی بی ‏مسئوليت نيست، در روايات آمده است: «زَكَاةُ الْعِلْمِ تَعْلِيمُهُ مَنْ لَا يَعْلَمُه‏؛ [۲] زكات دانش، آموختن آن به كساني است كه نمی‌دانند». «زَكَاةُ الْجَمَالِ الْعَفَاف‏؛ [۳] زكات نعمت زيبارويي، عفت و پاكدامني است». «زَكَاةُ الشَّجَاعَةِ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّه‏؛ [۴] زكات نعمت شجاعت، جهاد در راه خداست» و... همه اينها از مصاديق زكات است و اگر پرداخته شد، اين زكات به صورت نورانی در قبر به پرداخت‏ كننده خود كمك ميكند و او را از آسيب و حادثه محافظت می‌نماید. 🔹صورتی كه در قبر روبروی بنده مؤمن ايستاده ميگويد من هستم، سرّ مثالی روزه ‏ای كه برای رضای خدا گرفته ميشود به صورت شخصی نورانی در قبر جلوه می كند؛ و آن صورت نورانی كه پشت سر او است و از پشت وی را حمايت ميكند ميگويد من و عمره هستم. در مراسم حج، (عليه السلام) در صحرای عرفات به شخصی فرمودند: تعداد حاجيان را چقدر تخمين می‌زنی؟ راوی رقم زيادى را گفت، سپس عرض كرد: حاجيانی كه برای خدا از ثروت خود گذشتند و با ضجه و ناله خدا را می ‏خوانند. 🔹امام (عليه السلام) فرمود: چقدر ضجه و ناله فراوان است و حاجی كم! گفت: همه حاجی هستند، آيا اين تعداد كم است؟ آنگاه حضرت، را به وی نشان داد، ديد سرزمين وسيع عرفات پر است از خوك و بوزينه! و در بين اينها تنها چند نفر انسان هستند! [۵] هر كس باطنی دارد كه با او متحد است؛ عامل با عملِ خود متحد است و هر كس با محشور ميشود، امام صادق (عليه السلام) فرمود:  «يَحْشُرُ النَّاسَ‏ عَلى‏ نِيَّاتِهِم‏». [۶] امامان معصوم (عليهم السلام) باطن افراد را می‏بينند و احياناً به ديگران هم نشان می دهند. 🔹امّا آن نوری كه پايين پای اوست ميگويد: من هايى هستم كه تو به برادران مؤمن روا داشتی، خيری كه به ديگران رساندی. آنگاه اين پنج نفر كه خود را معرفی كردند، از آن كس كه بالای سر مؤمن ايستاده سؤال ميكنند كه تو كيستی كه از همه ما هستی؟ ميگويد: من . محبت علی و اولاد علی (علیهم صلوات الله) به اين صورت جلوه می كند، پيروى از آنها به اين شكل مجسم می شود كه از همه نورانی ‏تر است و بالای سر مؤمن بر او اشراف دارد. وقتی انسان تشنه (عليهم السلام) بود نه علاقه ‏مند صوری، با آنها محشور ميشود. پی نوشت‌ها؛ [۱] المحاسن‏، برقى، ج ‏۱، ص ۲۸۸ [۲] عدة الداعی و نجاح الساعی، حلى، ص ۷۲ [۳] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، ص ۳۹۰، حکمت ۵ [۴] همان، حکمت ۱۱ [۵] التفسير المنسوب الى الامام العسكرى (ع)، امام عسكرى (ع)، ص ۶۰۶ [۶] تهذيب الأحكام، طوسى، ج ‏۶، ص ۱۳۵ 📕حکمت عبادات، جوادی آملی، عبدالله، محقق: شفیعی، حسین، مركز نشر اسراء، چ ۱۵، ص ۱۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نماز چه جایگاهی در بین اعمال دارد و چرا باید نماز بخوانیم؟ (بخش چهارم و پایانی) 💠اهمیت نماز در متون دینی 🔹از آنجا که برای اهمیت زیادی در و بیان شده است، پاسخ به این سؤال که «چرا باید بخوانیم؟» نیز اهمیت زیادی دارد. در اینکه هر لازم است از شبانه روز را با خود داشته باشد شکی نیست؛ اما ما معتقدیم بهترین روش راز و نیاز با خداوند است. 💠فلسفه نماز چیست؟ 🔹ما معتقدیم مراتب عالی به خاطر و های بسیار مهم و ذی قیمت مستتر در پس این عبادت است. چيزى نيست كه بر كسى مخفى باشد، ولى دقت در متون و اسلامى ما را به ريزه كاری هاى بيشترى در اين زمينه رهنمون مى گردد: 9⃣«انگیزه مواظبت بر سایر اعمال»:  🔹 علاوه بر شرایط صحت، شرايط قبول، يا به تعبير ديگر دارد كه رعايت آنها نيز يك عامل مؤثر ديگر براى ترك بسيارى از است. در و ، امور زيادى به عنوان ذكر شده است؛ از جمله مساله است كه در روايات آمده: «نماز تا چهل روز مقبول نخواهد شد مگر اينكه توبه كند». [۱] و در روايات متعددى مى خوانيم: «از جمله كسانى كه نماز آنها قبول نخواهد شد است». [۲] و در بعضى از روايات نیز تصريح شده است كه كسى كه نمى پردازد، یا می خورد و... قبول نخواهد شد. پيدا است كه فراهم كردن اين شرايط قبولى تا چه حد است؟ [۳] 🔟«تقویت رو ح نظم و انضباط در انسان»:  🔹 روح را در انسان تقويت مى كند؛ چرا كه دقيقا بايد در انجام گيرد كه تاخير و تقديم آن هر دو موجب بطلان نماز است؛ همچنين و ديگر در مورد نيت و قيام و قعود و ركوع و سجود و مانند آن كه رعايت آنها، پذيرش را در برنامه هاى زندگى كاملا آسان مى سازد. همه اينها فوایدى است كه در ، قطع نظر از مساله جماعت وجود دارد، و اگر ويژگى را بر آن بيفزائيم - كه همان است - بركات بى شمار ديگرى دارد كه اينجا جاى شرح آن نيست، بعلاوه كم و بيش همه از آن آگاهيم. [۴] 💠کلامی از امام رضا (علیه السلام) راجع به فلسفه نماز 🔹در زمينه فلسفه و اسرار حديث جامعى از (علیه السلام) نیز نقل شده که به تنهایی می تواند پاسخ دقیقی برای سؤال مورد بحث ما باشد: (علیه السلام) در پاسخ نامه اى كه از فلسفه نماز و علت تشریع آن سؤال شده بود چنين فرمود: «علت اين است كه توجه و اقرار به است، و مبارزه با و بت پرستى، و در در نهايت و نهايت ، و اعتراف به و از معاصى گذشته، 🔹و نهادن پيشانى بر زمين همه روز براى ؛ و نيز هدف اين است كه انسان همواره و باشد، گرد و غبار بر دل او ننشيند، مست و نشود، و باشد، طالب و علاقمند افزونى در دين و دنيا گردد. علاوه بر اينكه مداومت در شب و روز كه در پرتو حاصل مى گردد، سبب مى شود كه ، و مدبر و خود را فراموش نكند، روح سركشى و بر او غلبه ننمايد؛ و همين توجه به خداوند و قيام در برابر او، انسان را از باز مى دارد و از انواع جلوگيرى مى كند». [۵] پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الانوار، دار احیاء التراث العربی، ج ۸۴، ص ۳۱۷ و ۳۲۰؛ [۲] همان، ص ۳۱۸؛ [۳] تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دار الكتب الاسلامية، ۱۳۷۴ش، چ ۱۶، ج ۱۶، ص۲۹۲؛ [۴] همان، ج ‏۱۶، ص ۲۹۴؛ [۵] وسائل الشيعه، مؤسسة آل البيت(ع) لاحیاء التراث، ج ۳، ص ۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فلسفه «عبادات» چیست؟ 🔹بى شك، از ما و فرشتگان بى نياز است، و اگر تمام جهانيان، راه يا را پيش گيرند چيزى بر جلال او افزوده يا از آن كاسته نمى شود. از این رو می فرماید: «إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الْاَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللهَ لَغَنِىٌّ حَمِيدٌ» [۱]، و نيز مى فرمايد: «وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِىٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ». [۲] 🔹هر كس هر چيز دارد از و رشحه اى از رشحات وجود اوست، بنابراين كارى نمى تواند انجام دهد كه بر عظمت خالق بيفزايد، و از اينجا به خوبى مى توان نتيجه گرفت كه و عموماً، و خصوصاً به خود باز مى گردد. ، فلسفه مشترك و فلسفه خاص دارد؛ 🔹 «عبادات»، و تواضع در پيشگاه خدا و شكستن بت و غرور و و طغيان است. افزون بر اين، ، انسان را به مى اندازد، و قلب و را زنده نگاه مى دارد، و آثار و بى خبرى را مى زدايد، و بدين ترتيب انسان را هميشه در مسير عبوديّت و حق نگاه مى دارد. 🔹اضافه بر اين، هر يك از ، خود را نيز دارد؛ نهى از فحشا و منكر مى كند، و مبارزه با هواى نفس را تقويت مى نمايد، و ، اختلاف طبقاتى را از بين مى برد يا كاهش مى دهد، باعث اتّحاد صفوف مسلمانان و قوّت و قدرت اسلام مى گردد، و در روايات اسلامى كه در باب فلسفه احكام آمده به همه اين امور اشاره شده است. [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره ابراهيم، آيه ۸ [۲] سوره آل عمران، آيه ۹۷ [۳] ر ک: نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۵۱۲، (حکمت ۲۵۲) 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏ ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۷، ص ۴۴۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«معصومين» (علیهم السلام) نسبت به خيانت در اموال عمومی و «بيت‌ المال» چگونه عمل می کردند؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸از منظر اسلام، و سرمايه هاى معنوى و مادى، که به جامعه تعلق دارد، داراى‌ است و فلسفه آن نيز روشن است؛ زيرا اولا اين اموال به تعلق دارد و باید عادلانه تقسیم شود تا هر کس به اندازه سهمش از آن برخوردار شود، و ثانياً با رواج‌ در اموال عمومى و ، نظام جامعه از هم گسيخته شده، و چنين جامعه اى هرگز روى سعادت را نمى بيند. 💠ذکر رویدادی در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، که نشان از اهميت‌ فوق‌ العاده بيت‌ المال دارد. 🔹 (صلی الله علیه و آله) به هنگام فتح «مكه» به تمام مجرمان و جنايتكاران قريش و غير قريش كه قريب ۲۰ سال بر ضد آن حضرت و يارانش توطئه كردند و خون هاى زيادى از مسلمانان را ريختند، فرمان عفو عمومى داد، و آن روز را روز مرحمت و عفو و بخشش نام گذاشت، فرمانى كه اثر بسيار مطلوبى در جلب و جذب مردم مكه به اسلام داشت، با اين حال چند نفر را از اين عفو عمومى استثنا فرموده و دستور دادند هر كجا آنها را یافتند به قتل برسانند، 🔹يكى از آنها «ابن اخطل» بود، او هنگامى كه اسلام آورد و به «مدينه» هجرت كرد (صلی الله علیه و آله) او را مأمور جمع آورى كرد، و فردی از طايفه «خزاعه» را همراه او فرستاد. مقدار قابل ملاحظه اى جمع آورى كرد، اما رفيقش را كشت، و اموال را با خود برداشت و به «مكه» برگشت؛ هنگامى كه قريش سؤال كردند چرا برگشتى؟ گفت: آيينى بهتر از آيين شما نيافتم. او كنيزان خواننده اى داشت، و اشعارى در هجو پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى‌گفت و به آنها مى داد تا به آواز بخوانند؛ او جلساتى را با حضور تشكيل مى داد و در آن مجالس، آواز خوانده و شراب مى نوشيدند. اين فرد وقاحت و بى شرمى را به نهايت رسانده بود، خيانت در ، بازگشت به بت‌پرستى، هتك و توهين نسبت به اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله)، سبب ارتداد و صدور چنین دستوری درباره او شده بود. او به پرده هاى كعبه پناه برد (از آنجا كه كعبه پناهگاه اين گونه جنايتكاران نيست) او را بيرون كشيده و كشتند. [۱] 🔹در ماجرایی، (صلی الله علیه و آله) هنگام بازگشت از «خيبر»، به سرزمين «وادى القرى» رسيدند. غلامى به همراه حضرت بود كه «رفاعة بن زيد» او را به حضرت هديه داده بود. آن غلام (كه طبق بعضى از روايات مِدْعَم نام داشت) مشغول پياده كردن وسايل سفر پيامبر (صلی الله علیه و آله) از شتر بود كه ناگهان تيرى از ناحيه دشمن به سوى او پرتاب شد، و او را کشت. اصحاب [ضمن تأسّف بر اين حادثه] گفتند «بهشت بر او گوارا باد». (صلی الله علیه و آله) فرمود: نه، سوگند به كسى كه جان محمد در دست او است، اكنون آن لباس در تنش در آتش دوزخ مى سوزد، همان لباسى كه روز «خيبر» از به برده بود، اصحاب تعجب كردند، و سخت تحت تأثير قرار گرفتند. [۲] 🔹على‌رغم اين كه گروهى از مردم، خيانت به را سهل و ساده مى شمردند، اين‌ تعبيرات‌ شديد و تكان دهنده، نشان داد که اینکار از ، و كيفر آن از است؛ و رویدادهایی از این دست در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، نشان از اهميت‌ فوق‌العاده دارد. پی نوشت‌ها؛ [۱] المغازى، الواقدی، ج۲، ص۸۵۹، شأن غزوة الفتح؛ شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد، ج۱۸، ص۱۴ [۲] السيرة النبوية، الحميرى المعافرى، ج۲، ص۳۳۸ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابيطالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ۱، ج۳، ص۱۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel