eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️ ☄ ⭕️مردم و حکومت اسلامی (بخش پنجم و پایانی) 💠 در نظام (شکل گیری و استمرار) 🔷به طور خلاصه در تبیین مفهوم مردمسالاری دینی می توان چنین بیان نمود: ناظر به مدلی از حکومت است، که بر و استوار بوده، و حاکم در چارچوب مقررات الهی، حق مداری، خدمت محوری و ایجاد بستری برای رشد و تعالی مادی و معنوی ایفای نقش می کند. [تبیین نظریه مردم سالاری دینی در قیاس با دمکراسی غربی، محمدجواد نوروزی، چکیده مقالات همایش مردم سالاری دینی ص۶۹] و این مدل بر دو پایه استوار است: ۱) از سویی ریشه در دارد. ۲) این آموزه ها را از رهگذر خواست، و اراده مردم دنبال می کند. لذا در نظام مردم‌سالاری‌ دینی، نظام سیاسی بر دو رکن و استوار است، و این نظام با در نظر داشتن اصول اعتقادی اسلام، رابطه مردم و حکومت را تبیین می کند. 🔷 عبارتند از: ۱) فضیلت محوری، ۲) هدایت محوری، ۳) حاکمیت الهی، ۴) ایمان دینی، ۵) انتخاب مردمی، ۶) آرمان گرایی، ۷) تکلیف محوری، ۸) شایسته سالاری، ۹) قانون محوری، ۱۰) رضایت مندی، [مردم سالاری دینی در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری، محسن مهاجرنیا، پیشین، ص۶۵] وجوه اشتراک و افتراق مردم سالاری دینی، با مردم سالاری غیردینی و دموکراسی غربی عبارتند از: الف. : ۱) ذی حق دانستن و حرمت نهادن به ملت. ۲) زمینه سازی برای در تمام مراحل تصمیم گیری سیاسی و اجتماعی. ۳) تعیین به عنوان طرق قانونی اعمال مردم سالاری. ۴) الزام به رأی اکثریت در امور اجرایی. ۵) احترام به آزادی های فردی و جمعی. ۶) توسعه همه جانبه و رشد و شکوفایی خلاقیت ها در پرتو تضارب آراء و تعامل افکار. 🔷ب. : ۱) در مردم سالاری سکولار، حاکمیت ملی بطور مطلق پذیرفته می شود، ولی در مردم سالاری دینی، با پذیرش ، حاکمیت ملی، نسبی خواهد بود. ۲) مردم سالاری سکولار، رأی اکثریت را به صورت مطلق ملاک عمل قرار می دهد، اما در مردم سالاری دینی، در بعد قانونگذاری، رأی اکثریت در چارچوب شریعت پذیرفته می شود. ۳) در مردم سالاری سکولار، حاکمیت، اولاً و بالذات از آن مردم است، ولی در مردم سالاری دینی، اولا و بالذات از آن ، و حاکمیت مردم در طول حاکمیت خداوند است، نه در عرض آن. ۴) در مردم سالاری سکولار، دین صرفاً امری شخصی و مربوط به حوزه فردیست، اما در مردم سالاری دینی، حوزه فردی و اجتماعی مردم را در بر می گیرد. ۵) مردم سالاری سکولار، با مردم سالاری دینی، در ارائه تعریف از بشر و حقوق آن، در پاره ای از موارد دیگر با هم اختلاف دارند. [مردم سالاری دینی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، حسین جوان آراسته، پیشین، ص۱۷] 🔷و نکته دیگر اینکه، سه بحران در طرح نظریه مردم سالاری دینی مؤثر بوده اند: ۱) بن بست تئوریک اندیشه سیاسی غربی، ۲) بن بست دمکراسی در مقام عمل، ۳) بحران معنویت و دین. [محمدجواد نوروزی، پیشین، ص۶۹] در هر صورت «امروزه ، در نظام‌‌ حرف نو و جدیدی است که توجه بسیاری از ملت ها، شخصیتها و روشنفکران عالم را به سوی خود جلب کرده است.» [مقام معظم رهبری، روزنامه کیهان ۷۹/۸/۲۹] البته منظور از جدید بودن مردم سالاری دینی، نو بودن آن در ادبیات سیاسی جهان است، اما درونمایه آن، که برخاسته از است، ریشه های عمیق و دیرین دارد. 🔴نتیجه آنکه، نه تنها به معنای تأیید شیوه دموکراسی نمی باشد، بلکه درست در نقطه مقابل آن می باشد، به این معنا که صرفا با ابتنای بر ، و در چارچوب تعالیم آن، حاکمیت مردم بر سرنوشت سیاسی و اجتماعی شان به رسمیت شناخته می شود. بر این اساس ما به دموکراسی، رنگ دین نزده ایم، بلکه این است، که را تبیین، و جایگاه مردم در حکومت را برای ما مشخص می کند. از این رو چنین شیوه ای که برخواسته از و است، به تعبیر می شود و دیگر «دین مردم سالار» که آموزه های دینی را در خواست و نظر مردم منحصر نماید، معنا و مفهومی ندارد. [مردم سالاری دینی ایران و لیبرال دموکراسی غرب، سید خدایار مرتضوی، فصلنامه راهبرد، ش۲۸، ص۲۰۰] منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
⭕️غلبه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت 🔹قیام برای که - صلی الله علیه و آله - را یک تنه بر تمام عادات و غلبه داد و بت‌ها را از خانه خدا برانداخت و به جای آن و را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام «قابَ قوسیْن او ادنی» رساند. بیانات‌ حضرت‌ امام در پیام به ملت ایران منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سیاست گام به گام «شیطان» (بخش دوم و پایانی) 🔸 باطل را در لباس حق وانمود می کند تا انسان را فریب دهد. 💠از قله تا درّه 🔹فرض کنید شخصی در قله سراشیبی ایستاده است. سراشیبی به شکلی است که فقط یکی دو گام بعدی را می تواند ببیند، نه آنکه از قله سراشیبی بتواند با یک نگاه دره وحشتناک آن را مشاهده کند، لذا احساس ترس نمی کند و یک گام به سوی جلو برمی‌دارد، و برداشتن تک تک این گام ها برای او آسان است، چون پایان راه را نمی بیند، لذا گام به گام جلو می‌رود. 🔹وقتی به وسط سراشیبی رسیده آنگاه یک نگاه به عقب می‌کند و می بیند چه فاصله زیادی را از قله پیموده و بازگشت به عقب نیز کار دشواری است، لذا از بازگشت ناامید شده به راه خود ادامه می‌دهد. از طرف دیگر هنگام اولین گناه، او را بسیار سرزنش کرد و او نیز دچار شد، اما به خاطر دوباره را خورد و یک گام دیگر برداشت؛ اکنون دست برداشتن از آن لذت برایش کار سختی است، گام سوم را برداشت باز عادت او به لذت شدیدتر شد، به همین صورت وقتی تا وسط سراشیبی رفته آنقدر به عادت کرده که حاضر نیست گناه را ترک کند. 💠مانند زنجیر... 🔹 مانند زنجیری است که انسان هرچه بیشتر زمینه آن را فراهم کند، یعنی مرتکب شود، به همان مقدار آن زنجیر را محکمتر به دست و پای خود می‌بندد، و در هر بار بر ضخامت زنجیر نیز افزوده می‌شود. در ، زنجیر را با دست خود بر پای خود بسته بود، آن وقت می توانست با همان دستان خود زنجیر را از پاهای خود باز کند، اما با و بر پس از بستن پاها، اکنون زنجیرها را بر دستان خود نیز بسته است، یعنی با آنچه که می توانست باز کند، آنها را نیز به زنجیر کشیده است، اکنون با چه وسیله ای می تواند زنجیرها را باز کند؟ 💠از رحمت خدا ناامید نشوید 🔹در اینجا نیز جای نیست، نه آن فاصله زیاد تا قله او را از بازگشت و مایوس کند و نه این زنجیرهای ضخیم، بلکه او دارای است، که اگر آن تکیه گاه را در فاصله هر چند هزار کیلومتری به آن چنگ زند، دوباره به قله خواهد رسید، زنجیرها را می تواند بشکند و خود را از آنها رها ساخته، پیدا کند. آن تکیه گاه . 🔹 عظیم تر و پر برکت تر از ساعات و ایّام انسان وجود ندارد، سرمایه اى است که گاه بهره گیرى از یک ساعت آن، می‌ تواند انسان را از پست ترین حالات به اوج عظمت برساند و همچون «حرّ بن یزید ریاحى» از صف درآید و در صفوف بهترین و شهیدان جاى گیرد. [۱] در حالى که مدتى طولانى از عمرش در خدمت حاکمان ظالم بنى امیه بود، همین که در آخرین ساعات عمرش بیدار شد و شهادت در راه امام حسین (علیه السلام) را بر همه چیز ترجیح داد، نام او از فهرست شقاوتمندان حذف گردید و در فهرست سعادتمندان قرار گرفت. [۲] 💠مصادیقی از گام های شیطان از منظر روایات 🔹 و (علیهم السلام) می فرمایند: «إنَّ مِن خُطُواتِ الشَّیطانِ الحَلْفَ بِالطلاقِ، و النُّذورَ فی المَعاصِی، و کُلَّ یَمینٍ بِغَیرِ اللهِ تعالى» [۳] (سوگند خوردن براى طلاق، و نذر کردن براى گناه، و سوگند یاد کردن به غیر خدا، از است». (عليه السلام) هنگامی که آیه «لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ» را قرائت کردند، فرمودند: «کُلُّ یَمینٍ بِغَیرِ اللهِ فهِی مِن خُطُواتِ الشَّیطانِ» [۴] (هر سوگندى که به غیر خدا یاد شود، از است).   پی نوشت‌ها؛ [۱] پیام امام امیرالمومنین(ع)، آيت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی، ج۳، ص۵۷ [۲] همان، ج۱۳، ص۲۶۳ [۳] میزان الحکمه، ج۵، ص۵۴۵ [۴] همان منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام باقر (علیه السّلام) چه آثاری در فرهنگ و دانش اسلامی شيعی از خود به يادگار گذاشته است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹تلاش‌ های خستگی‌ ناپذیر (ع) و پس از وی تلاش‌ های (ع) سبب شد تا با اتکای به (ص) و اشراقات و بر قلوب (علیهم السّلام)، زودتر از اهل سنت و... به مرحله تدوین برسد، تا جایی که «مصطفی عبدالرازق» می‌ نویسد: «پذیرفتن اینکه تدوین زودتر از فرق دیگر اسلامی شروع شده عاقلانه است؛ زیرا اعتقاد آنان به یا معانی شبیه آن در مورد چنین اقتضا می‌ کرده که قضاوت‌ها و فتاوای آنها به وسیله پیروانشان تدوین گردد». [۱] 🔹این (ص) بود که از طریق عصمت به طور مستقل به ما رسیده است. اهل سنت احادیثی را که از (ع) نقل می‌ کنند، معمولاً با اتصال سند آن از پدرش از پدرانش به (ص) می‌ رسانند، ولی به دلیل اعتقاد به و آن حضرت و دیگر ، نیازی به ذکر سند نمی‌ بیند. از خود (ع) درباره احادیثی که بدون ذکر سند از نقل می‌ کند، سؤال شد، فرمودند: 🔹«اِذَا حَدَّثْتُ بِالْحَدِیثِ وَ لَمْ اَسْنَدُهُ، فَسَنَدِی فِیهِ اِلَی زَینِ الْعَابِدِینَ، عَنْ أَبِیهِ الْحُسَیْنِ الشَّهِیدِ عَنْ أَبِیهِ عَلِیُّ بْنُ اَبِی طَالِبٍ (ع) عَنْ رَسُولِ اللهِ عَنْ جِبْرِیلَ عَنِ اللهِ تَعَالَی». [۲] (وقتی را روایت کرده و آن را ذکر نمی‌ کنم، سند من در چنین مواردی پدرم زین العابدین از پدرش حسین شهید از پدرش علی بن ابیطالب، از (ص) از جبرئیل و پس از آن از ). 🔹 (ع) مانند دیگر امامان شیعه برای بیان اهمیت موقعیت از لحاظ ، کوشش بلیغی از خود نشان می‌ داد و در روایتی که در این زمینه از آن حضرت نقل شده، چنین آمده است: «آلُ مُحَمَّدٍ أَبْوَابُ اللهِ وَ سَبِیلُهُ وَ الدُّعَاةُ اِلَی الْجَنَّةِ وَ الْقَادَةُ اِلَیْهَا». [۳] (، درهای علوم الهی و راه وصول به رضای او و دعوت کنندگان به بهشت و سوق‌ دهندگان مردم بدان هستند). و نیز از آن حضرت روایت شده: «کُلُّ شَیْ‌ءٍ لَمْ یَخْرُجْ مِنْ هَذَا الْبَیْتِ فَهُوَ وِبَالٌ»؛ [۴] (هر آن چیزی که از این خانه بیرون نیاید خالی از پیامد سوء نخواهد بود). 🔹در حقیقت آن حضرت (ص) را از طریق (ع) برای مردم روایت می ‌کردند و این در زمانی بود که کسانی چون «مکحول» [۵] وقتی حدیثی از امیرالمؤمنین (ع) روایت میکردند از شدت ترس، آن حضرت را با عنوان «ابو زینب» یاد می‌ کردند. بنابراین می‌ بینیم که ، تنها احادیث رسول خدا (ص) می‌ باشد و دلیل آن این است که این میراث مورد به مورد به اتکا دارد، به طوری که امام باقر (ع) فرمود: «اِذَا حَدَّثْتُکُمْ بِشَیْ‌ءٍ فَسَأَلُونِی عَنْ کِتَابِ اللهِ». [۶] (وقتی برای شما نقل می‌کنم در موضوع مطابقت آن با ، از من سؤال کنید). 🔹این میراث (ع) است که سبب حفظ و سلامت از تحریفات حدیثی شده است که به دلیل ننوشتن حدیث و انگیزه‌ های دیگر زمینه‌ های آن ایجاد شده بود. (ع) با استناد به حدیث: «عَلِیٌّ أَقْضَاکُمْ»؛ ( قاضی‌ ترین شماست) که از طرق متعددی از شخص (ص) نقل شده، می‌ کوشید یکی از علمای اهل سنت را به پذیرفتن احکام قضایی (ع) واداشته و عقیده آن عالم را دایر بر جواز عمل به احکام قضایی دیگران باطل سازد. [۷] 🔹همچنین آن حضرت در پاره‌ ای از موارد، علومی را که از طریق برخی صحابه نقل شده بود، به صراحت باطل اعلام می‌ کرد، به طوری که یک بار پس از تقسیم به و فرمود: «اُشْهِدُکُمْ عَلَی زَیْدِ بْنِ ثَابِتٍ، لَقَدْ حَکَمَ فِی الْفَرَائِضِ بِأَحْکَامِ الْجَاهِلَیَّةِ». [۸] (شما را گواه می‌ گیریم بر زید بن ثابت که در مسأله ارث مطابق احکام جاهلیت حکم کرده است). پی نوشت‌ها؛ [۱] تمهید لتاریخ الفقه الاسلامی، سبحانی جعفر، دار الاضوء، ص ۲۰۳؛ [۲] إعلام الورى بأعلام الهدى، طبرسى، دار الکتب الاسلاميه‏، ص ۲۴۶؛ [۳] وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت (ع)، ج ۱۸، ص ۹؛ [۴] الميزان فى تفسير القرآن، انتشارات اسلامى، ج ۳، ص ۱۷۶؛ [۵] ابن ابی الحدید او را به بغض امیر المؤمنین (ع) نسبت داده است. (اختصاص‏، مفيد، گنکره شیخ مفید، چ ۱، ص ۱۲۸) [۶] المیزان، همان، ج ۳، ص ۱۷۶؛ [۷] وسائل الشیعة، همان، ج ۱۸، ص ۸ - ۹؛ [۸] الکافی، همان، ج ۷، ص ۴۰۷ 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، ۱۳۸۱ش، چ ۶، ص ۳۰۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️آزمونِ خدمت 🔹همه چیز دست خود شماست و خود شمایید. در رژیم سابق ملت می‌گفت خوب، من چه کنم، به دست من چیزی نیست، اگر سوال می‌شد. که همه چیز در دست خود دیگر این عذر پذیرفته نیست که من چه کنم. هر کس در هر محلی که هست، آن کسی که در یک ایستاده است و برای رفت و آمد مردم راه می‌دهد یا کارهای دیگر انجام می‌دهد، با آن کسی که در اداره روی صندلی نشسته است و مردم به او مراجعه می‌کنند، 🔹و آن کسی که در جبهه دارد جنگ می‌کند، و آن کسی که در پشت‌ جبهه هست و خدمت می‌کند، و آن که در بازار مشغول کسب و تجارت هست، و آن که در ادارات مشغول فعالیت هستند، و آن که در محل کشاورزی مشغول خدمت هستند، و آنهایی که در مشغول فعالیت هستند، و که در این کشور تصور بکنید، تمام اینها، از مقدرات این مملکت می‌کنند از شما. 🔹کسی گمان نکند که خوب من بازاری هستم، نمی‌توانم. من یک اداری جزء هستم، من یک کارمند ضعیف هستم. فرق ما بین هیچ یک از شماها نیست در این معنا. هر کس آن محلی که هست همان محل، است. آن کارمند جزئی که یک کار جزئی انجام می‌دهد، آن کار جزئی آزمایش اوست. آیا این کاری که دست اوست انجام چطور می‌دهد؟ با کسانی که به او در همین جزئی مراجعت می‌کنند چه رفتار می‌کند؟ آیا قصدش از این است یا قصدش ؟ این مساله استثنا ندارد. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۲/۱۱/۱۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در حکمت ۱۳۵ نهج البلاغه چه آثاری را برای «استغفار‌» بیان می نماید؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از حکمت ۱۳۵ مى فرمايد: «وَ مَنْ أُعْطِيَ الاِسْتِغْفَارَ لَمْ يُحْرَمِ الْمَغْفِرَةَ»؛ (كسى كه توفيق يابد از محروم نمى شود). به معناى از گذشته و به سوى و يكى از شرايط آن است؛ 🔹البته گاه استغفار و به يك معنا نيز استعمال مى شوند، به هر حال و ودود، وعده داده كه را مورد محبت قرار دهد و آنها را مشمول و خويش سازد. بر این اساس خداوند در «آیه ۱۱۰ سوره نساء» مى فرمايد: 🔹«وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللهَ يَجِدِ اللّهَ غَفُوراً رَحِيماً»؛ (هر كس انجام دهد يا به خود ستم كند، سپس از خداوند نمايد، را و خواهد يافت».‌ همچنین (ص) در حديثى می فرماید: «خَيْرُ الْعِبادَةِ اَلاِسْتِغْفَارُ»؛ [۱] (بهترين عبادت، است). 🔹آن حضرت در حديث ديگرى می فرماید: «أَكْثِرُوا مِنَ الاِسْتِغْفارِ فَإنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ يُعَلِّمْكُمُ الاِسْتِغْفارَ إلَّا وَ هُوَ يُريدُ أنْ يَغْفِرَ لَكُمْ»؛ (زياد كنيد، زيرا متعال را به شما نياموخته، مگر به اين جهت كه مى خواهد شما را ). [۲] تأثير در برطرف شدن ، هِمَم (جمع همّ) و و فزونى ، بر اساس روايات قابل انكار نيست. پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، كلينى، دارالكتب الإسلامية، ج ۲، ص ۵۱۷ [۲] ميزان الحكمه، محمدی ری شهری، مترجم: شیخی، حمید رضا، ج ۸، ص ۴۶۳، ح ۱۵۲۰۹ 📕 پيام امام امير المؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۱۳، ص ۱۱۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام کار را برای خدا انجام داد 🔹 در امام بزرگوار، در درجه‌ی اول، خود او بود. امام کار را برای انجام داد. از اول، هر چه که احساس میکرد اوست، آن را انجام می داد. از در این راه، امام ابا نکرد. از در سال ۱۳۴۱، امام اینجور عمل کرد؛ با پیش رفت. به مردم و مسئولین هم این درس را بارها گفت و تکرار کرد که آنچه مهم است، است. ما تکلیف را انجام می دهیم، ترتّب نتیجه بر کار ما دست . 🔹بنابراین مظهر مهم معنویت در رفتار امام، او بود. برای خاطر تعریف و تمجید این و آن، حرفی نزد، کاری نکرد، اقدامی نکرد. آنچه که برای انجام داد، به وسیله‌ی خدای متعال به آن برکت داده شد؛ شد. خاصیت این است. امام همین توصیه را به هم تکرار میکردند. امام ماها را امر می کردند به این که اهل باشیم، اهل اعتماد به خدا باشیم، اهل حسن‌ظن به پروردگار باشیم، برای خدا کار کنیم. 🔹خود او اهل بود، اهل بود، اهل بود، اهل استمداد از خدا بود، اهل بود. بعد از پایان ماه رمضان، انسان وقتی امام را می‌دید، به طور محسوسی در او احساس نورانیت می کرد. از فرصت های زندگی برای به خدای متعال، برای پاکیزه‌ کردن دل و جان مطهرِ خودش استفاده می کرد. دیگران را هم امر می کرد و می‌گفت: ما در هستیم. عالَم، محضر خداست. 🔹عالَم، محل حضور جلوه‌ های الهی است. همه را به این راه سوق میداد. خود او اهل رعایت بود، دیگران را هم به اخلاق سوق می‌داد. بخش‌ مهمی‌ از در عبارت است از ، دوری از ، دوری از ، دوری از ، دوری از ، دوری از ، دوری از جداسازی دلها از یکدیگر. خود این چیزها را رعایت می کرد، به مردم هم سفارش می کرد، به مسئولین هم سفارش میکرد. بیانات رهبر معظم انقلاب در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی (ره) ۹۰/۳/۱۴ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه «ریا» را از وجودمان ریشه کن کنیم؟ 🔹راه مبارزه با ، مانند همه اخلاق و و ناپسند، دو چيز است: نخست توجّه به و هاى آن براى و نابود كردن آنها، و سپس مطالعه در پيامدهاى آن براى آگاه شدن از كه در انتظار آلودگان به اين اخلاق مذموم است. ريشه همان و عدم توجّه به است. 🔹اگر پايه هاى «توحيد افعالى» در درون جان ما محكم شود و بدانيم و و و به دست ، و نيز در و اختيار اوست، هرگز به خاطر جلب رضاى اين و آن اعمال خود را آلوده به نمى كنيم! اگر به يقين بدانيم كسى كه با همه چيز دارد، و كسى كه از او جداست فاقد همه چيز است؛ 🔹و به مصداق آيه شريفه  «إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ ۖ وَ إِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِی يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ ۗ وَ عَلَى اللهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»؛ [۱] (اگر شما را یاری کند، هیچ کس بر شما و غالب نخواهد شد، و اگر شما را ، بعد از او شما را یاری خواهد داد؟ و باید فقط بر خدا کنند)؛ 🔹و اگر به اين توجّه كنيم كه تمام نزد و به دست خداست: «الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَ يَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ العِزَّةَ للهِ جَمِيعًا»؛ [۲] (آيا كسانى كه با طرح دوستى مى ريزند مى خواهند و آبرو نزد آنها كسب كنند، با اين كه همه از آن ». آرى! اگر به اين امور در اعماق جان مستقر شود دليلى ندارد كه براى و كسب وجاهت و آبرو يا جلب اعتماد آنها خود را آلوده به كند! 🔹بعضى از گفته اند ريشه اصلى حبّ جاه و است، كه اگر آن را تشريح كنيم به سه اصل باز مى گردد: علاقه به ، فرار از مذّمت و ، و ورزيدن به آنچه در دست است. سپس مثالى براى آن در مورد فى سبيل الله مى زنند كه گاه به جهاد مى رود براى اينكه از و قهرمانى او سخن بگويند، و گاه به جهاد مى رود تا او را به و جُبن متّهم نسازند، و گاه به خاطر به چنگ آوردن قدم در ميدان مى گذارد! 🔹تنها كسى مى تواند از بهره بگيرد كه براى عظمت آئين حق و از خدا پيكار كند. اين از يكسو، و از سوى ديگر، هنگامى كه انسان به «آثار مرگبار » بينديشد كه: همچون آتش سوزانى است كه در خرمن مى افتد و همه را خاكستر مى كند؛ نه تنها و طاعات انسان را بر باد مى دهد، بلكه است كه مايه صاحب آن در و است. 🔹 همچون موريانه اى است كه ستون هاى كاخ را از درون تهى مى كند و بر سر صاحبش ويران مى سازد. نوعى و و است. شخصيّت انسان را در هم مى كوبد و آزادگى و حريّت و را از او مى گيرد و «بدبخت‌ترين مردم در »! توجّه به اين حقايق، اثر باز دارنده مهمّى بر دارد. 🔹اين نكته نيز قابل توجّه است كه پنهان كردن نيّت هاى آلوده به ، براى مدّت طولانى ممكن نيست، و غالباً در همين دنيا شناخته و مى شوند، و از لابه‌لاى و آنها آنها فاش مى شود، و ارزش خود را نزد خاصّ و عام از دست مى دهند؛ توجّه به اين معنى نيز اثر باز دارنده مهمّى دارد. لذّتى كه از و نيّت پاك به انسان دست مى دهد، با هيچ چيز قابل مقايسه نيست، و همين امر براى كافى است. 🔹بعضى از علماى اخلاق گفته اند: يكى از طرق عمل اين است كه انسان تلاش براى پنهان نگاه داشتن و خود كند، و به هنگام در را بر روى خود ببندد، و هنگام و كارهاى خير ديگر سعى بر آن نمايد تا تدريجاً به اين كار عادت كند. ولى اين به آن معنا نيست كه از شركت در جمعه و جماعت و مراسم حج و اعمال دسته جمعى ديگر خوددارى نمايد كه آن نيز ضايعه اى است بزرگ! پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره آل عمران، آيه ۱۶۰ [۲] همان، سوره نساء، آیه ۱۳۹ 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن أبیطالب(ع)، قم، چ اول، ۱۳۷۷ه.ش، ج ۱، ص ۲۹۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، درباره لزوم «اخلاص» در «دعا» چه فرموده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ به فرزندش (علیه السلام) مى فرمايد: «وَ أَخْلِصْ فِي الْمَسْأَلَةِ لِرَبِّكَ، فَإِنَّ بِيَدِهِ الْعَطَاءَ وَ الْحِرْمَانَ». (به هنگام ، پروردگارت را با بخوان [و تنها دست به دامان لطف او بزن] چرا كه و به دست اوست). 🔹 نيز از ثمرات به است؛ زيرا هنگامى كه انسان بداند «لَا مُؤَثِّرَ فِی الْوُجُودِ إِلَّا اللهُ» يقين پيدا مى كند كه و به دست اوست. به هنگامى كه به اين امر پيدا كرد تنها به در خانه او مى رود و با هرچه مى خواهد از او مى خواهد. 🔹به همين دليل در روايات وارد شده است كه ؛ (عليه السلام) مى فرمايد: «كُلُّ رِيَاءٍ شِرْكٌ إِنَّهُ مَنْ عَمِلَ لِلنَّاسِ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَى النَّاسِ وَ مَنْ عَمِلَ للهِ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَى اللهِ»؛ [۱] (هر است، هر كس كارى براى كند پاداش خود را بايد از مردم بگيرد، و هركس براى انجام دهد او بر ). 🔹اين جمله در ضمن به اين حقيقت نيز اشاره دارد كه خواسته هاى خود را بايد فقط از بخواهد، نه از غير خدا و اگر طبق عالَم اسباب به سراغ غير خدا مى رود باز هم را مى داند كه گاه به دست تحقق مى يابد و جمله «فَإِنَّ بِيَدِهِ الْعَطَاءَ وَ الْحِرْمَانَ» نيز بيانگر همين حقيقت است. پی نوشت: [۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ چهارم، ج ‏۲، ص ۲۹۳، (باب الرياء). 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۵۰۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) علاقه خود را به مرگ و شهادت چگونه توصیف كرده است؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از وصیت خود (نامه ۲۳ «نهج البلاغه») موضع خود را در برابر و بيان مى كند؛ همان چيزى كه در موارد ديگرى از نيز منعكس است و آن اينكه من نه تنها از نمى ترسم، بلكه عاشق بى قرار مرگى هستم كه در و براى خدا باشد، مى فرمايد: «وَ اللهِ مَا فَجَأَنِی مِنَ الْمَوْتِ وَارِدٌ كَرِهْتُهُ، وَ لَا طَالِعٌ أَنْكَرْتُهُ، وَ مَا كُنْتُ إِلَّا كَقَارِبٍ وَرَدَ، وَ طَالِبٍ وَجَدَ» (وَ ما عِنْدَ اللهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرارِ)»؛ 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (به خدا سوگند چيزى از نشانه هاى به طور ناگهانى به من روى نياورده كه من از آن ناخشنود باشم، و طلايه اى از آن آشكار نشده كه من آن را زشت بشمارم، من نسبت به همچون كسى هستم، كه شب هنگام در جستجوى آب باشد و ناگهان در ميان تاريكى ها به آن برسد و يا همچون كسى كه گمشده [بسيار نفيس] خود را ناگهان پيدا كند [؛ چرا كه من به اين واقعيّت معتقدم] كه آنچه نزد [در سراى ديگر] براى بهتر است). 🔹جمله اخير برگرفته از «آيه شريفه ۱۹۸ سوره آل عمران» است. در آغاز آيه، از پاداش سخن مى گويد و سرانجام با جمله مزبور آيه را پايان مى دهد. آنچه در بخش اخير اين وصيّتنامه آمده همان است كه امير مؤمنان (عليه السلام) بارها در و غير آن بيان فرموده. (عليه السلام) كه جاى خود دارد، هم هرگز از نمى ترسند، مخصوصاً اگر مرگ آميخته با در راه خدا باشد. كسانى از مى ترسند كه يا به زندگى پس از مرگ ندارند، و مرگ را فنا و نابودى همه چيز مى پندارند و از آن وحشت مى كنند، 🔹يا اينكه ايمان به زندگى پس از مرگ دارند، ولى پرونده به گونه اى و تاريك است كه مى دانند براى آنان آغاز ناراحتى و است؛ اما آنها كه هم ايمان به دارند و هم پرونده پاك و نورانى است، دليلى ندارد كه از مرگ بترسند، بلكه به بيان (عليه السلام) در «خطبه ۵ » علاقه آنها به از علاقه طفل شيرخوار به پستان مادر هم بيشتر است: «وَ اللهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّه‏ِ». بى جهت نيست كه طبق روايت مشهور هنگامى كه عبدالرحمن‌ فرق نازنين (عليه السلام) را در محراب عبادت شكافت، حضرت فرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»؛ (به پروردگار كعبه رستگار شدم). 🔹با توجّه به اينكه «قارب» طبق آنچه در «لسان العرب» و بعضى از كتب آمده است به معناى كسى است كه شبانه به دنبال آب مى رود و يا كسى كه فاصله ميان او و سرچشمه آب يك شب راه است، استفاده مى شود كه جمله «كَقَارِبٍ وَرَدَ، وَ طَالِبٍ وَجَدَ» اشاره به اين است كه من و را همچون تشنه كامى كه زودتر از آنچه فكر مى كرد به سرچشمه آب رسيد، به دست آوردم و گمشده خود را كه سال ها در انتظارش بودم يافتم. چقدر تفاوت است ميان اين سخن و سخن كه وقتى در چنگال گرفتار مى شوند، مى لرزند و فرياد مى كشند و ذليلانه تقاضاى بازگشت به مى كنند. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۲۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel