eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
442 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🌹✨ ✨ ✅مگر ابتدا در بوده كه در به خروج از اشاره شده است؟ 🔷خداوند در سوره بقره آيه ۲۵۷ ميفرمايد: «اللَّهُ وَلىُِّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلىَ النُّورِ وَ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلىَ الظُّلُمَاتِ أُوْلَئكَ أَصْحَبُ النَّارِ  هُمْ فِيهَا خَلِدُون» خداوند، ولى و سرپرست كسانى است كه ايمان آورده اند آنها را از ظلمتها، به سوى نور بيرون مى برد. (اما) كسانى كه كافر شدند، اولياى آنها طاغوتها هستند كه آنها را از نور، به سوى ظلمتها بيرون مى برند آنها اهل آتشند و هميشه در آن خواهند ماند. 🔷علامه طباطبايي معتقد است انسان از همان آغاز خلقت، داراى است كه نورى است اجمالى، اگر انسان از آن مراقبت كند، میكند و تفصيل پذيرفته، از حالت اجمال خارج ميشود. آدمي چون در همان آغاز خلقت نسبت به معارف حقه و اعمال صالح به تفصيل ندارد، بنابراين نسبت به اين معارف در است. بدين ترتيب آدمي در هم دارد كه است و هم دارد كه در واقع همان عدم اطلاع از تفصيل معارف است. به اين معنا در آغاز خلقت با هم جمع میشود. زماني كه انسان در هنگام ايمان مى آورد، به تدريج از ظلمت دينى به سوى و اطاعت هاى تفصيلى خارج میشود (مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلىَ النُّورِ) و اگر كافر شود از نور فطريش كه همان علم اجمالي ديني است، به سوى تفصيلى كفر و معصيت بيرون میشود (مِّنَ النُّورِ إِلىَ الظُّلُمَاتِ).[۱] @tabyinchannel 👇
🌸🍃﷽🌸🍃 ⛔️ اون چیزی که است، افشاى مردم در برابر ديگران است، 👈 نه گفتنِ کسی، به خودش. اگر عیب کسی رو به خودش بگی هیچ ایرادی نداره🙂 💢چون پيامبر(ص) فرمود: 👈، آيينه‌ى است. 📚بحار، ج 74، ص 233. ✨✨✨ 👈یعنی اگر عیب و ایرادی از کسی ببینه باید خیلی محترمانه بره عیبش رو به خودش بگه. تا اون بتونه متوجه خودش بشه و خودش رو اصلاح کنه.👌 ❌نه اینکه بره پشت سرش حرف بزنه و کنه❗️ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تفکیک ناپذیری از اخلاق در اسلام (بخش دوم) 🔶 ، سیاست خاصی است و با سیاستهای منفور جهان به هیچ وجه قابل مقایسه نمیباشد. در مساله وحدت و در ، اختلاف اساسی اسلام، با فلسفه سیاسی غرب آشکار می شود. در نظام سیاسی اسلام، نه تنها از سیاست جدا نیست، بلکه بر استوار است. 🔷 ، طبق مکلف است را در اعمال خود بکار بندد، و در و ، نمونه و آراسته به فضائل عالی انسانی باشد. ، و و شرافت روح را از وظایف قطعی شناخته، و به هیچ سیاستمداری اجازه نداده است که باعث ذلت و خواری خود شود، و به حقارت و فرومایگی تن در دهد، و برای جلب منافع مادی، شرف انسانی خود را پایمال نماید. امام صادق (ع) میفرمایند: «خداوند کارهای شخص را به خودش واگذار نموده، تا آن طوری که میل دارد، عمل نماید؛ ولی به وی اجازه نداده است که خود را نماید و موجبات پستی و خواری خویش را فراهم آورد». [وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۲۴، باب ۱۲ کراهه التعرض للذل] 🔷 ، مکر و فریب، دروغ و اغفال، خدعه و تدلیس و ریا و تزویر و سایر را از عیوب اخلاقی میداند و نفعی که از این راهها عاید شخص میگردد، ناپاک و پلید میخواند. در ، وسیله را توجیه نمیکند، و برای وصول به هدف، هر نوع وسیله را مجاز نمیداند، زیرا در یک ، نه تنها هدفها ارزش دارند، بلکه نیز دارای ارزش اند. بعبارت دیگر: سؤال اینکه: «هدف وسیله را مباح میکند یا نه؟» سئوالی نیست که بتوان جدا و بیرون از اعتبارات یک مکتب بدان پاسخ گفت، مکاتب ممکن است اندیشه های متفاوت درباره آن داشته باشند. ممکن است در مکتبی انتخاب وسیله برای رسیدن به هدف مجاز شمرده شود ولی در مکتب دیگر نه. 🔷 از مکاتبی است که خود معین میکند برای وصول به چه وسائلی را می پسندد و کدام را مجاز نمیشمارد. در ، معقول نیست روش هایی برای تامین هدف برگزیده شود، و با آن اهدافی که در نظر دارد، تناقض داشته باشد. مثلا که ، ، ، پرهیز از دروغ و مکر و فریب و... را در صدر اهداف خود قرار داده، معقول نیست در عین حال، هر روشی را برای رسیدن به این اهداف تجویز کند، زیرا در این صورت به مرتکب شده است، به این معنی نمیتوان از مردم دوستی دم زد، اما به خاطر همین مردم، که رفاه و آزادی شان مورد نظر است، مردم را به انواع قتل و شکنجه و فریب و تحمیق گرفتار کرد. 🔷آری ، مبتنی بر و است و لذا موسس و خود عملا در همه حال بود، و ایشان هرگز در دوران رسالت خود، بر خلاف و اصول اخلاقی قدمی برنداشت، را اغفال نکرد و وعده دروغ به مردم نداد، و فضیلت را هیچ وقت نادیده نگرفت و از راه گول زدن و انواع حقه بازیها و دغل کاریها که عادت سیاستمداران منفور تاریخ است، خود را پیش نبرد؛ او هرگز به مصلحت رنگ عوض نکرد و برخلاف عقیده و ایمانش سخن نگفت. ... برگرفته از فصلنامه مکتب اسلام، شماره ۷، داود الهامی منبع: حوزه نت @tabyinchannel
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹 💫 ⭕️نشاط و معنويت (بخش اول) 🔶هر كس ممكن است برداشت خاصی از مفهوم داشته باشد و متناسب با آن برای تحصيل و فراهم سازی مقدمات آن تلاش كند، امّا تعريفی كه با رويكرد دينی از «نشاط» سازگاری داشته باشد، اين است كه فرد در زندگی خود و داشته و از برخوردار باشد. 🔷طبق اين تعريف، سؤال در واقع برمی‎گردد به اينكه چه كار كنيم تا در زندگی، احساس رضايت و سعادتمندی داشته و سلامت روانی خود را حفظ كنيم. عمده‎ترين عواملی كه را در زندگی از وی سلب می‎كند و باعث ، و انواع اختلالات روانی در فرد می‎شود، افتادن در ، و بی‎معنايی و درماندگی در برابر حوادث و بحرانهای زندگی است. [۱] بنابراين خود را در زندگی بايد در مسائلی جستجو كنيد كه بتوانيد اين را كنترل كند. به اعتقاد بسيارى از روانشناسان ‎ترين_عاملی كه می‎تواند عوامل بحران‎زای زندگی را كنترل كند و و را در انسان به وجود آورد، چيزى جز و اعمال و نيست. پس بايد برای كسب و و افسردگی به سوى و مذهب روی آوريم و با و انجام اعمال و رفتار مذهبی به احساس نشاط بيشتر دست يابيم. 💠اسلام دين شادی و نشاط 🔷چه و چه ، همگی براساس ، ، ‌ و است. دقت در اين احكام، جدا از عنصر رضايت كه شادمانی هميشگی را تضمين ميكند، نشان‌دهنده رفتارها و و نشاط‌ آور است. مانند عيد فطر، عيد قربان، عيد غدير، رفتارها و انديشه‌های شادمانه زيستن را القاء ميكنند. با صحه‌ گذاشتن بر و تأييد و تكميل آن، نيز تاكيد بر رفتارها و لحظه‌های شادی كردن برای انسان‌ها است. برای خدمت به جامعه و خلق خدا، جدا از فلسفه بندگی و اطاعت، خدا موجب ، ، و بين انسانها ميشود. وقتی انسانها به همديگر خدمت ميكنند، جو محبت و رضايت و شادمانگی در جامعه حاكم ميشود و افراد آن جامعه از لحظه لحظه زندگی خود در آن جامعه، لذت می‌برند. 💠مؤمن، شادترين انسان 🔷از نظر و ، شادترين انسان است. چون هر گونه از سختی روزگار گلايه و شكوه و ناله نميكند. را محل ماندن نميداند، و يك به حساب می آورد. را تحمل ميكند و در انتظار ، لحظه‌ها را با و شادمانی سپری ميكند و خداوند تبارك و تعالی نيز به خاطر اين رضايت و شادمانگی ، عاشقانه او را دعوت به ميكند، و لحظه‌های شادمانگی را برای او رقم ميزند؛ «يا ايتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربك راضيه مرضيه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی». [فجر، آيه ۲۷ الی آخر]. ... پی نوشت: [۱] محمود ميرنسب، بررسی رابطه توكل به خدا... با اضطراب و افسردگی، پايان نامه كارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، ۱۳۷۹، ص ۲۰-۵۷ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گناه آزار و اذیت مومنان (بخش اول) 🔸هر گونه علل و عواملی که پیوندها و انسجام اجتماعی را کاهش دهد به عنوان عملی زشت و «رفتار ناهنجار» معرفی و گاه به عنوان ، و گاه دیگر به عنوان تلقی شده و مجازات و مکافات دنیوی و اخروی بر آن بار شده است. از جمله این عوامل میتوان به «اذیت و آزار مؤمنان» اشاره کرد که ترکیب آنان، امت اسلام و جامعه اسلامی را می سازد. 🔹پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «هر که را با نگاه خود بترساند، خداوند او را در روزی که هیچ سایه ای جز سایه او نیست، بترساند». [وسایل الشیعه، ج ۸، ص ۶۱۴] در این روایت، کوچکترین عملی که موجب ترس و «اذیت مومن» شود، به عنوان گناهی معرفی می شود که شخص باید آماده مجازات آن در روز رستاخیز باشد. بنابراین حتی نگاه ترسناکی که مومنی را به هراس افکند، رفتاری زشت و دارای مجازات اخروی دانسته شده و از آن پرهیز داده شده است. امام صادق (ع) به «آزار زبانی» به عنوان رفتار ناهنجار دیگر اجتماعی اشاره کرده و برای آن مجازاتی سخت‌تر در رستاخیز بیان می کند. به این معنا که هرگونه رفتار خرد و کلانی که موجبات اذیت و آزار مومنان را فراهم آورد، در دنیا و آخرت تاثیرات خود را به جا خواهد گذاشت و شخص از بازتاب و مکافات عمل خویش بی بهره نخواهد ماند. اگر کسی با نگاهش کسی را می آزارد، از سایه الهی بی بهره خواهد شد، اگر با زبان و سخنی درشت، دیگری را بیازارد می بایست خود را آماده این کند که از رحمت الهی محروم شود. 🔹آن حضرت میفرماید: «هر که با جزئی از یک کلمه به زیان مومنی کمک کند، روز رستاخیز خداوند را در حالی دیدار می‌کند که میان دو چشمانش نوشته شده است: نومید از رحمت من». [کافی، ج ۲، ص ۳۶۸] از نظر پیامبر (ص) اذیت و آزار مومن، برابر با اذیت و آزار رسول خدا (ص) و برابر با اذیت خداوند است که چنین شخصی در تمامی کتب آسمانی از تورات و انجیل و زبور و قرآن، انسانی ملعون می باشد. [بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۱۵۰] برخی از افراد با کارهای خویش دل مومنان را به درد می آورند و آنان را اندوهگین می‌سازند. این افراد حتی اگر همه دنیا را برای شاد کردن وی به او بخشند و آن را کفاره آن قرار دهند، این کار نمی‌تواند کفاره زشتی عمل دل شکستن و اندوهگین کردن مومن باشد، و شخص آزار دهنده گمان نکند که با این کارش پاداشی می برد؛ زیرا اندوهی که در دل مومنی انداخته و حزنی که در یک دم بر جانش نشانده است، هیچ چیز نمی‌تواند آن را بزداید. این است که گفته اند انسان نباید کاری کند که دلی اندوهگین گردد که هیچ چیزی نمی تواند کفاره آن باشد. پیامبر اکرم (ص) نیز می‌فرماید: «هر که مومنی را غمگین کند، آنگاه دنیا را به او بدهد، این بخشش کفاره عمل او نخواهد بود و برای او پاداشی به دنبال نخواهد داشت». [همان] ... منبع؛ پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گناه آزار و اذیت مومنان (بخش دوم و پایانی) 🔸هر گونه علل و عواملی که پیوندها و انسجام اجتماعی را کاهش دهد به عنوان عملی زشت و «رفتار ناهنجار» معرفی و گاه به عنوان ، و گاه دیگر به عنوان تلقی شده و مجازات و مکافات دنیوی و اخروی بر آن بار شده است. از جمله این عوامل میتوان به «اذیت و آزار مؤمنان» اشاره کرد که ترکیب آنان، امت اسلام و جامعه اسلامی را می سازد. 💠حرمت مومن بالاتر از حرمت کعبه 🔹امام رضا (ع) به نقل از پیامبر اسلام (ص) فرمود: «هر که را به خاطر فقر و تهیدستی‌اش خوار و کوچک شمارد، روز رستاخیز خداوند او را شهره می کند و رسوایش می نماید». [بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۱۴۲] بنابراین آزار دهنده مومن باید همواره این آمادگی را داشته باشد که مجازات الهی دامنگیر وی در دنیا و آخرت شود، و این سنت الهی است که هر کسی را به کارش در دنیا و آخرت پاداش دهد. البته آنچه در این دنیا از مجازات و عذاب های دنیوی می بیند، تنها بخشی از آن عذاب الهی است. با این توصیف نباید هرگز به اذیت و آزار مومنان امت اسلام اقدام کرد، که هر که مومنی را خوار کند، خداوند نیز خوار و ذلیلش می کند. [همان] و این خواری و ذلت را در دنیا نیز خواهد چشید. 🔹هدف از این همه سختگیری نسبت به حفظ حرمت مومنان که شهروندان امت اسلام و جامعه ایمانی هستند از آن روست که اگر اینگونه واکنش شدید و سخت نسبت به شهروندانی که هنجارشکنی می کنند، وجود نداشته باشد، امت اسلامی نمی تواند انسجام و همدلی را حفظ کند، و در مسیر کمال گام بردارد. در دستگاه الهی از چنان قرب و منزلتی برخوردار است که ارزش و احترام دیگر موجودات در برابر آن هیچ است؛ زیرا تنها است که ظرفیت تحمل اسمای الهی را دارد، و همه هستی در برابر انسان مومن، می توان گفت کم وزن است، و وزن و اعتبار مومن است که به جهان، بها و ارزش می دهد. بنابراین حفظ حرمت حریم مومنان و شهروندان امت اسلام، یکی از مهم ترین اصول ارزشی اسلام است که باید از سوی همگان پاس داشته شود. منبع؛ پرسمان @tabyinchannel
⭕️جلوه‌ای از وجود مطلق در ملت‌ 🔹«و لَا تَهِنُوا و لَا تَحْزَنُوا وَ اَنتُمُ الْاَعلَونَ إنْ کُنْتُم مُومِنینَ»؛ نه کنید و نه باشید، اگر هستید، دارید و از همه بالاترید؛ لکن مهم  است. و چطور تحصیل کنیم ایمان را؟ شهادتین است. حظ قلب است. آن چیزی را که زبان بگوید و تلقین کند به ، و قلب قبول کند؛ باور کند. اگر باور کردید که است، است، است، است، اگر باور کردید این معنا را، دیگر نه حزنی است و نه سستی... بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۳/۲۵ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️صبر و حوصله، عامل توسعه در تعاملات اجتماعی (بخش اول) 💠رابطه صبر و ایمان 🔹یکی از امتیازات بر دیگر موجودات، داشتن قدرت  است که این اختیار در موارد مختلف تحقق می یابد. یکی از موارد تحقق اختیار، در برابر است. در مقابل ناملایمات می تواند با سوء اختیار خود ، بیتابی و جزع و فزع کند، و نیز می تواند به اختیار خود و حوصله کند، و این صفت والای انسانی را در خود تحقق بخشد، و این اوست. اما اگر نکند ایمان خود را از بین برده است. 🔹 (علیه السلام) می فرمایند: «الصَّبرُ مِنَ الإِیمانِ بِمَنزِلَةِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ، فَإِذا ذَهَـبَ الـرَّأسُ ذَهَبَ الجَسَدُ، کَذلِکَ إذا ذَهَبَ الصَّبرُ ذَهَبَ الإِیمانُ» [۱] ( براى ، مانند سر براى بدن است؛ پس هر گاه سر برود، بدن (هم از بین) مى رود. همچنین، هر گاه «صبر» برود، «ایمان» (نیز از بین) مى رود). حضرت در این حدیث از تشبیه استفاده کرده اند. تشبیه، منظور گوینده را برای شنونده ملموس و آسان تر می گرداند. 🔹در این حدیث تشبیه از باب تشبیه معقول به محسوس، و تشبیه امور معنوی به امور مادی است؛ یعنی و که به وسیله حواس پنجگانه قابل حسّ و لمس نیستند، و دو امر اند، چون حضرت می خواهند نسبت بین صبر و ایمان را بیان کنند از تشبیه محسوس استفاده کرده اند که قابل مشاهده با چشم است. این تشبیه به این صورت است که مانند سر است و مانند بدن. 🔹توضیح آن این است که سر قسمتی از بدن و دارای تفاوت اساسی با دیگر اعضاست، زیرا بیشتر حواس پنجگانه در سر قرار دارند و نیز چندین عضو مهم دیگر بدن، از جمله اعضایی که به وسیله آنها انسان با دیگران ارتباط برقرار می کند مانند زبان، چشم، گوش و مهم تر از همه، مغز که فرمانده تمام اعضای بدن است، هم در سر قرار دارند. اهمیت سر نسبت به بدن این است که برخی اعضای دیگر بدن که حیاتی نیستند، مانند دست و یا پا ممکن است در حوادثی دچار آسیب های جدی شوند و پزشکان به ناچار آن عضو را از بدن جدا کنند و نهایتاً انسان زنده بماند، 🔹اما امکان ندارد که سر از بدن جدا شود و انسان زنده بماند، زیرا حیات و بقای بدن وابسته به سر است. در نسبت سر به ایمان این گونه است، یعنی همانطور که به خاطر جدا شدن سر، بدن نیز بی جان می‌شود، با از بین رفتن ، نیز از بین می رود؛ پس «ایمان» وابسته به «صبر» است. بنابراین انسان مومن اگر بخواهد خود را حفظ کند باید در موارد مختلف کند. به مومنان دستور به و داده و همراهی خود را با بیان فرموده است: 🔹«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» [۲] (ای افرادی که آورده‌اید! از و ، کمک بگیرید! (زیرا) خداوند با است). (رض) می فرماید: «آنچه میزانِ سعادت است، این است که انسان، باشد و  داشته باشد و دیگران را به صبر وادار کند، و حق بگوید؛ و دیگران را به حق وادار می کنید شما سعادتمندید؛ آنهایى که همه چیز دنیا دارند، هم سلامت بدن دارند، هم مادیاتشان تامین است، لکن‌ ندارند، اینها غرق در هستند، معنوى و بلکه خسارات مادى هستند». [۳] ... پی‌نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره بقره، آيه ۱۵۳ [۲] الکافی، کلینی، ج ۲، ص ۸۹ [۳] صحیفه نور، ج ۶، ص ۱۶۷ پدید آورنده: حسن جوادی منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) وضعیت مؤمنان راستین را در «آخرالزّمان» چگونه بیان می کند؟ 🔹 (ع) در آخرین بخش از خطبه ۱۰۳ به وضع و به تعبير ديگر: زمان پر شور و شرّى كه قبل از (عج) فرا مى رسد اشاره كرده، گاه را در آن زمان شرح مى دهد، و گاه وضع و و قوانين اسلامى را، مى فرمايد: «وَ ذلِكَ زَمَانٌ لَا يَنْجُو فِيهِ إِلَّا كُلُّ مُؤْمِنٍ نُوَمَةٍ، إِنْ شَهِدَ لَمْ يُعْرَفْ، وَ إِنْ غَابَ لَمْ يُفْتَقَدْ؛ آن [زمان]، زمانى است كه هيچ كس از نجات نمى يابد، مگر كه بى نام و نشان است! اگر در حضور است، شناخته نمى شود و اگر غايب شود، كسى سراغ او را نمى گيرد!». 🔹بديهى است در زمان هايى كه ، را فرا مى گيرد و مديران و سردمداران اجتماع، افراد فاسد و آلوده هستند، و با شخصيّت، اگر چهره هاى شناخته شده اى باشند ، آنها را رها نمى كنند؛ يا بايد تسليم شان شوند و در رديف كارگزاران آنها قرار گيرند و يا در صورت مقاومت و امتناع، آنها را از ميان برمیدارند. بنابراين، صلاح كار و با شخصيّت در اين است كه و دور از شهرت زندگى كنند، تا كسى به سراغ آنها نيايد. 🔹در عين حال اين گمنامى ظاهرى، چيزى از مقام آنها نمى كاهد و خود را در جامعه خواهند داشت؛ از اين رو (ع) در ادامه سخن مى افزايد: «أُولَئِكَ مَصَابِيحُ الْهُدَى، وَ أَعْلَامُ السُّرَى؛ [۱] آنها و نشانه هايى براى حركت در شب هاى تاريك رهروان راه حقّ اند». گرچه خاموشند، ولى راه و براى افراد آگاه و بيدار، است و به چراغ ها و نشانه هايى مى مانند كه در مسير مسافران نصب مى شود، تا در شب تاريك راه را گم نكنند و بى راهه نروند. 🔹سپس در توصيف اين گروه از مى افزايد: «لَيْسُوا بِالْمَسَايِيحِ، وَ لَا الْمَذَايِيعِ الْبُذُرِ؛ آنها در ميان مردم اظهار وجود نمى كنند، و احمقانه و ناآگاهانه به افشاى اسرار نمى پردازند». در پايان اين توصيف چنين مى فرمايد: «أُولَئِكَ يَفْتَحُ اللهُ لَهُمْ أَبْوَابَ رَحْمَتِهِ، وَ يَكْشِفُ عَنْهُمْ ضَرَّاءَ نِقْمَتِهِ؛ آنها كسانى هستند كه خداوند درهاى رحمتش را به روی‌شان مى گشايد، و سختى ها و مشكلات را از آنان برطرف مى سازد!». اين تعبير نشان مى دهد كه در آن و طوفانى، خداوند عنايتش را از - كه هدايتگر ديگرانند - بر نمیگیرد و آنان را از شرّ ، دوران و زمان حفظ مى كند. 🔹سپس در ادامه اين بحث، (ع) به پيشگويى صريح‌تر و توضيح بيشترى درباره آن زمان پرداخته، مى افزايد: «أَيُّهَا النَّاسُ! سَيَأْتِي عَلَيْكُمْ زَمَانٌ يُكْفَأُ [۲] فِيهِ الْإِسْلَامُ، كَمَا يُكْفَأُ الْإِنَاءُ بِمَا فِيهِ؛ اى مردم! به زودى زمانى بر شما فرا مى رسد كه واژگون مى شود، همچون ظرفى كه واژگون شود و آنچه در آن است بريزد». تعبير به «يُكْفَأُ فِيهِ الْإِسْلَامُ» كنايه لطيفى است از دگرگون شدن همه و از دست رفتن حقيقت آن؛ 🔹زيرا تشبيه به ظرفى شده كه معارف و قوانين و احكام و اخلاق اسلامى در آن جاى گرفته است و همانگونه كه اگر ظرف آب را وارونه كنند، هر چه در آن است مى ريزد، هم در آن زمان مى شود و محتواى خود را از دست مى دهد و تنها نامى از آن باقى مى ماند. نشانه هاى چنين زمانى در عصر ما ظاهر شده؛ بسيارى از تنها به نام آن قناعت كرده اند؛ نه اثرى از در آنها ديده مى شود، نه ، نه بر پروردگار! نه آشنا به معارف قرآنند و نه آگاه از حقايق سنّت؛ در ميان غوطه ورند و جز و و و شهواتِ حيوانى چيزى را به رسميّت نمى شناسند. پی نوشت: [۱] «سُرى» (بر وزن شما) به معناى راه رفتن در شب است. [۲] «يُكفأ» از مادّه «كَفأ» (بر وزن نفع) به معناى واژگون كردن است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۴، ص ۴۲۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️صفات مومن از نظر امام رضا (عليه السلام) (بخش اول) 🔸امام رضا (علیه‌ السلام) می‌فرمایند: « حقیقت ایمان را درک نمیکند، مگر آنکه را دارا باشد: خصلتى از خداوند، که افراد باشد، خصلتى از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) که با مردم باشد، خصلتى از ولىّ خدا که و در مقابل شدائد و سختی‌ها باشد». 🔹حضرت، سه ویژگی را برای مومن برمی‌شمرند که هر یک از ویژگیها را منوط به فردی میکنند: سنت اول از خداوند، که انسان مانند خداوند ستار و پوشاننده اسرار دیگران باشد؛ سنت دوم از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) که مدارا کردن با مردم است، و سنت سوم که باید از امامش یاد بگیرد، صبر و استقامت در مشکلات است. 💠اولین ویژگی: کتمان اسرار افراد 🔹 باید مانند خداوند متعال پوشاننده و کتمان کننده باشد. یکی از صفات خداوند ستاریت اوست؛ معنای ستار بودن خدا، آن است که اعمال انسانها را از دیگر انسانها می‌پوشاند تا آبروی آنان حفظ گردد. ستاریت دو جنبه تکوینی و تشریعی دارد؛ با توجه به جنبه تکوینی برخی از صفات و آفات درونی انسان، بر دیگران پوشیده می‌ماند و کسی از آن خبر ندارد؛ 🔹اما از لحاظ جنبه تشریعی، انسان مومن نباید از سوءاستفاده کرده و آنرا افشا نماید، و در روایات نیز از این افشاء راز یا عیب دیگران نهی شده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در وصیتش به ابوذر می‌فرماید: «مجالس، امانت، و برادرت شمرده می‌شود». 🔹در حدیث بالا حضرت به صراحت به افشا سر برادر ایمانی را خیانت شمرده است، و ناگفته پیداست که کسی که خیانت کند، هرگز مومن نخواهد بود. چون مومن به برادرش خیانت نمی‌کند؛ علت آن است که امام علی (علیه السلام) می‌فرمایند: « با برادر مومنش فریبکاری نمی‌کند و به او خیانت نمی‌ورزد و او را خوار نمی سازد و به او تهمت نمی‌زند». پس یکی از خصلت های مومن برادران مومن است. ... منبع: راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️صفات مومن از نظر امام رضا (عليه السلام) (بخش دوم) 🔸امام رضا (علیه‌ السلام) می‌فرمایند: « حقیقت ایمان را درک نمیکند، مگر آنکه را دارا باشد: خصلتى از خداوند، که افراد باشد، خصلتى از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) که با مردم باشد، خصلتى از ولىّ خدا که و در مقابل شدائد و سختی‌ها باشد». 💠ویژگی دوم: مدارا کردن با مردم 🔹 با مردم «نشانه عقل» آدمی است؛ یعنی انسانی که در اجتماع با دیگران، با  رفتار می‌کند، مردم او را انسان عاقلی خواهند دانست. با مردم باعث می‌شود که انسان هم در دنیا، از بسیاری از آفات بدور باشد و هم از لحاظ ، مورد احترام خواهد بود؛ چرا که امام باقر (علیه‌ السّلام) می‌فرمایند: «سلامت دین و دنیا در با مردم است». 🔹نکته بسیار مهم در مدارا کردن با مردم آن است که انسانی که با دیگران با نرمی و مدارا رفتار می‌کند، او را از مصیبت‌ها و بلاها دور می‌کند؛ چون نرمی با مردم صدقه است؛ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مدارا کردن با مردم را می‌دانند و می‌فرمایند: «مُداراةُ الناس صدقةٌ». 🔹یعنی نقطه مشترک بین و ، دوری از آفات است، همانگونه که صدقه انسان را از آفات دور می‌کند، به وسیله مدارا کردن با مردم، انسان از مصیبت‌ها و بلایا مصون می‌ماند. ناگفته نماند، که مدارا کردن با مردم هم و مادی دارد و هم و معنوی. 🔹این مطلب از حدیثی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل شده که: « با مردم، نصف ایمان است، و نرمى و مهربانى کردن با آنان، نصف زندگى است». پس مدارا کردن با مردم، نصف ایمان و نصف زندگی است. مدارا کردن با مردم باعث می‌شود عمل انسان کامل شود و اگر مدارا کردن با مردم تحقق نیابد، عمل انسان کامل و تمام نخواهد شد. ... منبع: راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️صفات مومن از نظر امام رضا (عليه السلام) (بخش سوم و پایانی) 🔸امام رضا (علیه‌ السلام) می‌فرمایند: « حقیقت ایمان را درک نمیکند، مگر آنکه را دارا باشد: خصلتى از خداوند، که افراد باشد، خصلتى از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) که با مردم باشد، خصلتى از ولىّ خدا که و در مقابل شدائد و سختی‌ها باشد». 💠ویژگی سوم: صبر و استقامت در مشکلات 🔹قرآن کریم یکی از مدال های بزرگی را که به حضرت ایوب (عليه السلام) می‌دهد،  در مشکلات است؛ قرآن مجيد در مورد ایشان میفرماید: «إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا». [۱] (ما ایوب را یافتیم). اما جایگاه ، در بین عبادات همچون سر به بدن است، که اگر سر نباشد، بدن نیز نخواهد بود؛ آیا بدن بدون سر فایده ای دارد؟ همانگونه ، در بین عبادات است که بدون آن دیگر عبادات فایده ای ندارند. 🔹این مطلب در حدیثی از امام على (عليه السلام) نقل شده که فرمودند: «نقش در کارها همانند نقش سر در بدن است، همچنان که اگر سر از بدن جدا شود، بدن از بین می‌رود، نیز هرگاه همراه کارها نباشد، کارها تباه میگردند». پس ، جایگاه قدرتمندی در بین عبادات دارد و صد البته که مراتبی دارد که همه عبادات آدمی را شامل می‌شود؛ «صبر در طاعت»، «صبر در مصیبت» و «صبر در معصیت» که هر یک اجر و پاداشی بس بزرگ را در پی دارد. 🔹یکی از آثار در مشکلات، آن است که ، با صبر بر مشکلات یک سوم از حقیقت ایمانش را تکمیل می‌کند؛ چنانچه امام رضا (عليه السلام) میفرمایند: «هیچ بنده اى حقیقت ایمانش را کامل نمی‌کند، مگر اینکه در او سه خصلت باشد: «دین‌ شناسى، تدبر نیکو در زندگى، و در مصیبت‌ها و بلاها». 🔹بنابراین، انسان می‌تواند با صبر بر مشکلات، پازل‌های ایمانی اش را تکمیل کرده و خودش را به جرگه عابدان برساند؛ و اینگونه است که امام رضا (عليه السلام) فرمودند که در او سه خصلت باید وجود داشته باشد که یکی از آنها سنتی از امامش است که باید او نیز در مشکلات پیشه کند. پی نوشت: [۱] سوره ص، آیه ۴۴ منبع: راسخون @tabyinchannel