eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸☄🌸☄🌸☄🌸☄🌸 ☄ ⭕️سعادت و لذت در قرآن (بخش دوم) 🔶يكی از مباحث مهم علم اخلاق مقوله‏ و است، و اينكه سعادت چيست؟ و لذت كدام است؟ مقوله ای است كه ذهن علمای اخلاق را به خود مشغول داشته است. در اين نوشتار به تعريف و از منظر پرداخته مي‏شود. 🔷واژه به معنای به كار مي‏رود؛ رستن از گرفتاریها و رنجها و موانع و رسيدن به هدف و مطلوب انسان، در راه رسيدن به مقصد و خود، پيوسته با موانع و گرفتاریها و دشمنانی درگير است، ولی با و مي‏تواند، اين گرفتاریها را بر طرف سازد و موانع را از سر راه برداشته به هدف و مطلوب خويش نايل شود كه در اين صورت مي‏گويند: شد، يعنی رست و رها شد، يا راحت شد و بر دشمن چيره گرديد. در چنين مواردی از واژه استفاده مي‏شود. نيز در مواردی واژه را بكار برده است. از آن جمله، روزی كه بنا بود ساحران فرعون، به دستور وی در برابر موسی خودنمايی و عرض اندام كنند. 🔷قرآن نقل میکند كه فرعون برای تشويق و دلگرمی به آنان گفت: «وَقَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَى؛ [طه،۶۴] امروز آن كسی كه چيره شود رستگار خواهد شد»، و به جای پيروزی و چيره شدن بر خصم، واژه را بكار مي‏برد، چنانكه در زمينه معنوی نيز، درباره‏ كسانی كه از رنج و گرفتاری دنيا رهيده و در صحنه‏ ديگری به آسودگی وارد ميشوند، از همين واژه استفاده شده و به آياتی بر مي‏خوريم؛ مانند اين آيه كه میفرمايد: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى؛ [اعلی،۱۴] هر آينه پاكان رستگار شدند. و آيه‏‌ای كه ميفرمايد: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا؛ [شمس،۹] هر كه در پاكی آن (نفس) كوشيد رستگار شد»؛ و در آيه‏ اول سوره‏ مومنون مي‏فرمايد: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ؛ هر آينه اهل ايمان رستگار شدند». 🔷آری و برای رسيدن انسان به و نه تنها موثر است، بلكه خواهد بود. چنانكه در آيات ديگری بعنوان ‏_عبادات و غايت كارهای شايسته انسان مطرح شده، و همراه با كلمه‏ لعل بكار برده شده است؛ مثل آنجا كه مي‏فرمايد: «وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛ [جمعه،۱۰] بسيار خدا را بياد آريد، شايد شديد»، و آيه‏‌ای كه مي‏فرمايد: «وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛ [ال عمران،۱۳۰] از خدا پروا کنید تا رستگار شويد». در اين گونه موارد كه خداوند مي‏خواهد مردم را وادار به ، به ذكر خدا، به اجتناب از معاصی كند، با استفاده از جمله‏ «لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» بيان مي‏فرماید كه است و به انسان می آموزد كه برای رسيدن به آن بايد اين كارهای خوب را انجام دهد، و آن كارهای زشت را ترك كند. ... نویسنده: آیت‌الله‌مصباح‌يزدی (اخلاق در قرآن) منبع: وبسایت‌مرکزمطالعات و پاسخ‌گویی‌به‌شبهات @tabyinchannel
🌸☄🌸☄🌸☄🌸☄🌸 ☄ ⭕️سعادت و لذت در قرآن (بخش سوم) 🔶يكی از مباحث مهم علم اخلاق مقوله‏ و است، و اينكه سعادت چيست؟ و لذت كدام است؟ مقوله ای است كه ذهن علمای اخلاق را به خود مشغول داشته است. در اين نوشتار به تعريف و از منظر پرداخته مي‏شود. 🔷قرآن و را به عنوان هدف از انجام كارهای خوب مطرح مي‏كند، كه همه كارهای عبادی و افعال شايسته را برای رسيدن به آن بايد انجام داد؛ ولی هيچگاه باری خود ، هدف و غايت ديگری را بيان نمي‏كند و نمي‏گويد: كه اگر كسی به فلاح رسيد چه مي‏شود، چون در ورای و رستگاری هدف ديگری، و غايت گرانبهاتر و پر ارزش‏تری وجود ندارد. فی المثل در قرآن کریم به آياتی بر مي‏خوريم نظير: «فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي؛ [طه،۱۴] و مرا ستايش كنی و را برای ياد من بپا دار»؛ 🔷و نظير: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ...؛ [عنکبوت، ۴۵] هر آينه‏ آدمی را از زشتی و بدی باز مي‏دارد و همانا ياد خدا بزرگتر است...»؛ كه در آنها ذكر خدا و دوری گزيدن از فحشا و منكر به عنوان مطرح گرديده است، و آيه‏: «وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛ [انفال، ۴۵] و خدا را بسيار ياد كنيد شايد رستگار شديد»؛ كه برای كه در آيات گذشته، به عنوان هدف نماز مطرح شده بود، به نوبه‏ خود رسيدن به فلاح و را به عنوان مطرح مي‏كند؛ 🔷ولی در هيچيك از آيات قرآن نمي‏توان جمله ای را پيدا كرد، كه برای خود ، چيز ديگری به عنوان هدف آن معرفی شده و مثلاً بگويد: «افلحوا لعلكم كذا؛ به فلاح برسيد تا چنين و چنان شود»، و ما از اين برخورد، نتيجه مي‏گيريم كه ، و است، مثل كه تعبير ديگری از هدف است. كلمه فوز هم به معنای كاميابی و رسيدن به مطلوب است، اعم از مطلوب مادی و معنوی. ... نویسنده: آیت‌الله‌مصباح‌يزدی (اخلاق در قرآن) منبع: وبسایت‌مرکزمطالعات و پاسخ‌گویی‌به‌شبهات @tabyinchannel
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️ ☄ ⭕️ و علت برتری در حجاب (بخش سیزدهم) 🔶باید توجه داشت كه همانطور كه بقیه واجبات داراى مراتب مختلفى مى‏باشند، نیز داراى مراتب خوب، متوسط و خوب‏تر است و محسوب مى‏گردد. در این جا چند نكته وجود دارد كه براى روشن شدن آنها باید دید اساسا چیست؟ 💠 ، هدف اساسی وجوب حجاب 🔷با توجه به آیات قرآن مجید، به خوبی مشخص و معیّن می‏گردد كه هدف از تشریع وجوب دست‏یابی به ، ، و جهت استحكام و گسترش است. «و اِذا سَأَلْتُموهُنَّ مَتاعا فَسْئلوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُم أطْهَرُ لِقلوبِكُم و قُلُوبِهِنَّ». [احزاب، ۵۳] 🔷چون به نامحرم توسط ، باعث و تهییج جنسی آنان و در نتیجه منجر به و ریشه‏كن نمودن امنیّت اجتماعی می‏شود، در كنار و پوشش بدن به ، را نیز امر به و داده و نگاه به نامحرم را بر ایشان، حرام كرده است. 🔷چنانكه در این‏باره از امام رضا (ع) نقل شده است: «حرّم النَّظَر الی شُعورِ النّساء المَحْجوبات بالاَزْواج و غَیْرهِنَّ مِنَ النّساء لما فیه مِنْ تَهْییجِ الرّجال و ما یَدْعوا التَّهْییج الی الفَساد و الدُّخول فیما لا یحلّ و لا یجمل؛ به موهای زنان باحجاب ازدواج‏كرده و بانوان دیگر، از آن جهت حرام شده است كه نگاه، را برمی‏انگیزد و آنان را به فرا می‏خواند در آنچه كه ورود در آن نه حلال است و نه شایسته». [بحارالانوار، ج ۱۰۴، ص ۳۴] 🔷از مجموع گفتار فوق روشن می‏گردد كه از علاوه بر موارد مذكور، و از ، جهت تأمین و گسترش است. ... منبع: پرسمان / حقوق زن @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تفکیک ناپذیری از اخلاق در اسلام (بخش دوم) 🔶 ، سیاست خاصی است و با سیاستهای منفور جهان به هیچ وجه قابل مقایسه نمیباشد. در مساله وحدت و در ، اختلاف اساسی اسلام، با فلسفه سیاسی غرب آشکار می شود. در نظام سیاسی اسلام، نه تنها از سیاست جدا نیست، بلکه بر استوار است. 🔷 ، طبق مکلف است را در اعمال خود بکار بندد، و در و ، نمونه و آراسته به فضائل عالی انسانی باشد. ، و و شرافت روح را از وظایف قطعی شناخته، و به هیچ سیاستمداری اجازه نداده است که باعث ذلت و خواری خود شود، و به حقارت و فرومایگی تن در دهد، و برای جلب منافع مادی، شرف انسانی خود را پایمال نماید. امام صادق (ع) میفرمایند: «خداوند کارهای شخص را به خودش واگذار نموده، تا آن طوری که میل دارد، عمل نماید؛ ولی به وی اجازه نداده است که خود را نماید و موجبات پستی و خواری خویش را فراهم آورد». [وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۲۴، باب ۱۲ کراهه التعرض للذل] 🔷 ، مکر و فریب، دروغ و اغفال، خدعه و تدلیس و ریا و تزویر و سایر را از عیوب اخلاقی میداند و نفعی که از این راهها عاید شخص میگردد، ناپاک و پلید میخواند. در ، وسیله را توجیه نمیکند، و برای وصول به هدف، هر نوع وسیله را مجاز نمیداند، زیرا در یک ، نه تنها هدفها ارزش دارند، بلکه نیز دارای ارزش اند. بعبارت دیگر: سؤال اینکه: «هدف وسیله را مباح میکند یا نه؟» سئوالی نیست که بتوان جدا و بیرون از اعتبارات یک مکتب بدان پاسخ گفت، مکاتب ممکن است اندیشه های متفاوت درباره آن داشته باشند. ممکن است در مکتبی انتخاب وسیله برای رسیدن به هدف مجاز شمرده شود ولی در مکتب دیگر نه. 🔷 از مکاتبی است که خود معین میکند برای وصول به چه وسائلی را می پسندد و کدام را مجاز نمیشمارد. در ، معقول نیست روش هایی برای تامین هدف برگزیده شود، و با آن اهدافی که در نظر دارد، تناقض داشته باشد. مثلا که ، ، ، پرهیز از دروغ و مکر و فریب و... را در صدر اهداف خود قرار داده، معقول نیست در عین حال، هر روشی را برای رسیدن به این اهداف تجویز کند، زیرا در این صورت به مرتکب شده است، به این معنی نمیتوان از مردم دوستی دم زد، اما به خاطر همین مردم، که رفاه و آزادی شان مورد نظر است، مردم را به انواع قتل و شکنجه و فریب و تحمیق گرفتار کرد. 🔷آری ، مبتنی بر و است و لذا موسس و خود عملا در همه حال بود، و ایشان هرگز در دوران رسالت خود، بر خلاف و اصول اخلاقی قدمی برنداشت، را اغفال نکرد و وعده دروغ به مردم نداد، و فضیلت را هیچ وقت نادیده نگرفت و از راه گول زدن و انواع حقه بازیها و دغل کاریها که عادت سیاستمداران منفور تاریخ است، خود را پیش نبرد؛ او هرگز به مصلحت رنگ عوض نکرد و برخلاف عقیده و ایمانش سخن نگفت. ... برگرفته از فصلنامه مکتب اسلام، شماره ۷، داود الهامی منبع: حوزه نت @tabyinchannel
⭕️آباد کردن زندگی حقیقی در آخرت، هدف از قبول مسئولیت 🔹انسان احتیاج دارد به . در یادآوری، نتایج بزرگی هست که در دانستن، آن نتایج نیست. خیلی چیزها را انسان میداند، اما باید مرتب به انسان بشود. توجه کنیم که ما کجا هستیم، چه کار داریم میکنیم، چیست؟ هدف، این یک شاهی صنار دنیا نیست که ما به خاطر آن، وظیفه‌ی بزرگ را فراموش کنیم و اهداف عالی را زیر پا بگذاریم. هدف، مدح و تمجید این و آن نیست که مثلاً فرض بفرمائید چند صباحی به یک کرسی‌ای تکیه بزنیم، چهار نفر جلوی ما خم و راست بشوند یا اطاعت کنند. اینها که برای بشر کوچک است. هدف، است؛ نجاح است - «قد افلح المؤمنون» - باید آن را هدف گرفت. باید به فکر بود، که این زندگی حقیقی شروع خواهد شد؛ حالا دیر یا زود، برای همه‌ی ماها، چند روز دیگر، چند ساعت دیگر، چند سال دیگر؛ بالاخره آن زندگی حقیقی با مرگ مادی و جسمانی آغاز خواهد شد. هدف این است که آنجا را آباد کنیم؛ همه‌ی اینها مقدمات است. بیانات مقام معظم رهبری ۸۹/۱/۱۶ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
⭕️فداکاری امام حسین علیه السلام 🔹[امام حسین (علیه السلام)] پاسداری که هر چه داشت در راه اهدا کرد؛ و را از پرتگاه رژیم طاغوتی نجات داد. 🔹رژیم منحط می‌ رفت تا را رژیم طاغوتی، و بنیانگذار اسلام را بر خلاف آنچه بوده معرفی کند. و (یزید) به اسم خلیفه رسول الله با آن کرد که چنگیز با ایران، و را تبدیل به نمود. 🔹اگر پاسدار عظیم الشان اسلام و شهادت جوانمردانه پاسداران بزرگ و اصحاب فداکار او نبود، در خفقان بنی امیه و رژیم ظالمانه آنان وارونه معرفی می‌شد، و زحمات نبی اکرم - صلی الله علیه و آله - و اصحاب فداکارش هدر می‌رفت. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۴/۰۶ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا زندگى چند روزه دنیا می تواند هدف آفرینش ما باشد؟ 🔹حقیقت این است که در دل این عالم پهناور گویى تابلوى بزرگى براى نشان دادن نصب شده که گاه بر اثر عظمتش نمى توانیم آن را در لحظات نخستین ببینیم و روى آن نوشته شده است و . فرض کنید من شصت سال در این زندگى کنم، همه روز از صبح تا شام براى به دست آوردن روزى تلاش نمایم و شب خسته و وامانده به منزل باز گردم و نتیجه اش این باشد که در طول عمرم چندین تُن غذا و آب مصرف کنم و با زحمت و دردسر، خانه اى فراهم سازم و بعد بگذارم و از این جهان بروم؛ آیا این ارزش آن را دارد که مرا به این زندگى پر درد و رنج بخواند؟ 🔹راستى اگر مهندسى، ساختمان عظیمى را در وسط بیابانى بر پا کند و سالیان دراز در تکمیل و تنظیم آن بکوشد و تمام وسائل را در آن فراهم سازد، و هنگامى که از او سؤال کنند منظورت چیست؟ بگوید: هدفم این است که در تمام عمر این ساختمان، رهگذرى از این راه بگذرد و یک ساعت در آن بیاساید! آیا همه تعجّب نخواهیم کرد و نخواهیم گفت: یک ساعت آسودن یک راهگذر، این همه تشکیلات و مقدّمات و ذى المقدّمات نمى خواهد. به همین دلیل آنها که عقیده به و زندگى پس از مرگ ندارند زندگى این جهان را پوچ مى دانند، و این سخن در کلمات مادّى ها زیاد به چشم مى خورد که زندگى این جهان بى هدف است، حتّى گاه افرادى از آنها دست به انتحار مى زنند، چرا که از این زندگى مادى تکرارى و بى هدف خسته شده اند. 🔹چیزى که به هدف مى دهد و آن را و مى کند این است که باشد و تحمّل این زندگى و چیدن این همه مقدّمات براى آن، به خاطر استفاده در مسیر یک باشد. در اینجا مثال جالبى می‌ زنیم و آن این که اگر جنینى که در شکم مادر است عقل و هوش کافى مى داشت و به او مى گفتند: بعد از این زندگى که تو در اینجا دارى خبرى نیست، حتماً او به زندگیش اعتراض مى کرد، و مى گفت: «این چه معنى دارد من در این محیط زندانى باشم؟ خون بخورم و دست و پا بسته در گوشه اى بیفتم و بعد هیچ؟ آفریدگار چه هدفى از این آفرینش داشت؟!» 🔹امّا اگر به او اطمینان دهند که این چند ماه یک مرحله زودگذر و دوران آمادگى براى یک زندگى نسبتاً طولانى در دنیاست، جهانى که نسبت به محیط جنین وسیع و پرنور و پرشکوه است، و نسبت به آن مواهب گوناگون دارد، در این موقع او قانع مى شد که دوران جنینى مفهوم و هدف قابل ملاحظه اى دارد و به همین دلیل قابل تحمّل است. مى فرماید: «و لقد علمتم النشأة الاولى فلولا تذکرون» [۱] (شما زندگى این جهان را دانستید، چگونه متذکّر نمى شوید (که بعد از آن جهان دیگرى وجود دارد)). 🔹خلاصه اینکه این جهان با تمام وجودش فریاد مى زند که بعد از آن جهان دیگرى است، وگرنه لغو و بیهوده و بى معنى بود. این سخن را از زبان بشنوید که مى فرماید: «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون» [۲] (آیا شما گمان کردید که شما را آفریدیم و شما به سوى ما باز نمى گردید؟). اشاره به این که اگر که در قرآن از آن تعبیر به بازگشت به سوى خدا شده، در کار نبود، با بیهودگى مساوى بود. نتیجه این که مى گوید: بعد از این جهان باید جهان دیگرى وجود داشته باشد. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره واقعه، آیه ۶۲ [۲] سوره مؤمنون، آیه ۱۹۵ 📕پنجاه درس اصول عقائد برای جوانان، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى ‏، مدرسه الامام على بن ابیطالب (ع)، قم‏، ۱۳۷۶ش، ص ۳۷۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۹۱ «نهج البلاغه» برنامه الهى برای آفرینش و تدبیر موجودات را چگونه ترسیم نموده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۹۱ ، به «جهان آفرينش» و «تدبير الهى در خلقت و نظم» اشاره می نماید و از اين و به عنوان آينه‌اى براى نشان دادن جلال و جمال پروردگار بهره مى گيرد و مى فرمايد: «قَدَّرَ مَا خَلَقَ فَأَحْكَمَ تَقْدِيرَهُ، وَ دَبَّرَهُ فَأَلْطَفَ تَدْبِيرَهُ، وَ وَجَّهَهُ لِوِجْهَتِهِ» ([خداوند] آنچه به درستى نموده است و به خوبى كرده و در مسير خودش قرار داده است). 🔹به اين ترتيب، مراحل سه گانه و و را بيان فرموده است. «تقدير»، مقام اندازه گيرى خلقت موجودات است، و «تدبير»، به راه انداختن آنها در مسير تعيين شده است و «توجيه»، فراهم ساختن اسباب حركت در اين مسير براى رسيدن به است، و تمام اين مراحل طبق و است، به گونه اى كه در همه جهان هستى هيچ موجودى نه در آغاز آفرينش و نه در مسير حركت خود به سوى هدف، بى برنامه نيست. 🔹به همين جهت بلافاصله مى افزايد: «فَلَمْ يَتَعَدَّ حُدُودَ مَنْزِلَتِهِ، وَ لَمْ يَقْصُرْ دُونَ الإِنْتِهاءِ إِلى غَايَتِهِ، وَ لَمْ يَسْتَصْعِبْ إِذْ أُمِرَ بِالمُضِيِّ عَلَى إِرَادَتِهِ، فَكَيْفَ وَ إِنَّمَا صَدَرَتِ الْأُمُورُ عَنْ مَشِيئَتِهِ؟» ( از حدّ و منزلت خود تجاوز نكرده و قبل از رسيدن به كوتاهى ننموده است، و به هنگامى كه به آن داده شد كه مطابق اراده پروردگار حركت كند، ننمود؛ چگونه ممكن است سرپيچى كند، حال آن كه همه چيز از او سرچشمه گرفته است؟!). 🔹در حقيقت اين سخن، اشاره به آن است كه تصوّر نشود حركات موجودات زمينى و آسمانى و پيمودن مراحل وجود در جهان گياهان و حيوانات و انسان و كواكب آسمان بى حساب است. همه در خود سر بر او دارند و را كه از پيش براى آنها تعيين كرده، اجرا مى كنند و هيچ تخلّفى از برنامه هاى تعيين شده ندارند، و به اين ترتيب، مجموعه اى است از و حركات و جريان هاى برنامه ريزى شده. در آيات نيز، به اين مراتب و مراحل سه گانه اشاره شده است. 🔹در «سوره يس» آيات ۳۸ تا ۴۰ مى فرمايد: «وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ - وَ الْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ - لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِى لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَ لَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَ كُلٌّ فِى فَلَكٍ يَسْبَحُونَ»؛ (و خورشيد كه پيوسته به سوى قرارگاهش در حركت است، [آيتى ديگر از آيات خدا است] اين و اندازه گيرى خداوند قادر دانا است، و براى ماه منزلگاه هايى قرار داديم [هنگامى كه اين منازل را طى كرد] سرانجام به صورت شاخه كهنه قوسى شكل و زرد رنگ خرما در مى آيد. نه خورشيد را سزاست كه به ماه رسد و نه شب بر روز پيشى مى گيرد و هر كدام در مسير خود شناورند). آيات فراوان ديگرى نيز در «قرآن مجيد» است كه به اين حقيقت اشاره مى كند. 🔹در اينجا به دو نكته بايد توجّه داشت: نخست اين كه، آنچه در جمله هاى بالا درباره امر و فرمان و پيروى موجودات از آمده، همه اشاره به اوامر تكوينيّه الهى، يا به تعبيرى ديگر: اشاره به قوانينى است كه خداوند براى جهان هستى تعيين كرده و همه موجودات را در سیطره اين قوانين قرار داده است، به گونه اى كه تخلّف از اين قوانين براى آنها غير ممكن است. ديگر اين كه، اين سخن هرگز به معناى مجبور بودن انسان در افعال خويش نيست! چرا كه خداوند صفت و را به عنوان يك قانون از قوانين عالم هستى براى انسان قرار داده است، و هرگز انسان نمى تواند اين صفت را از خود سلب كند و به تعبير ديگر: او هم به فرمان خدا است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۴، ص ۶۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در «عصر ظهور» رشد عقلى و تكامل علمى انسان در چه سطحی است؟ 🔹نقش اصلى دعوت در گسترش دانايى و آموزش و تجربه و تعليم است و از شاخه هاى و شناخت به شمار مى رود. پيامبران به ها راه و رسم زندگى و و نتيجه آن را آموختند. از سوى ديگر چون هدف از خلقت انسان و تكامل و شناخت اوست، بايد روزى اين هدف تحقق يابد و روزگارِ دانش هاى راستين و پيروزى بر مجهولات فرا رسد. 🔹از اين رو در كه روزگار تحقق همه آرمان هاى انسانى و الهى است، انسان به مى رسد و در ابعاد گوناگون دانايى، از جهان شناسى، انسان شناسى و خداشناسى، عروج لازم را مى يابد. در دوران (عجل الله تعالى فرجه) همه مسائل بشرى به هدف اصلى و مرز نهايى مى رسد، 🔹و در پس اعصار و قرون زیاد به محضر استاد و معلمى راه مى يابد كه نكته اى از ديد ژرف‌نگر و حقيقت بينِ او پوشيده نيست، و هدف او پرده بردارى از و مجهولات است و تا سرحد امكان و توانِ انسان ها، آنان را به مى رساند. اين موضوع از مهم ترين برنامه ها و اقدام هاى (عجل الله تعالى فرجه) است و از اين رهگذر دو محور اساسى تحقق مى پذيرد: 1⃣با گسترش شناخت و كشف اسرار كائنات، پايه هاى استوار مى گردد. 2⃣ و دانايى، تشكيل جامعه انسانى و بسامان و مرفه را ممكن مى سازد. 🔹 (صلى الله عليه و آله) فرمود: « ... تَاسِعُهُمُ الْقَائِمُ الَّذِی يَمْلَأُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأَرْضَ نُوراً بَعْدَ ظُلْمَتِهَا وَ عَدْلًا بَعْدَ جَوْرِهَا وَ عِلْماً بَعْدَ جَهْلِهَا ... » [۱]؛ (نهمين از آنان (عج) است كه خداوند به دست او سرزمين تاريك [زندگى] را نورانى و روشن مى كند و از پر می کند پس از [دورانِ] ظلم، و علم و را فراگير مى سازد پس از [دورانِ] جهل و نادانى ... ). (عليه السلام) فرمود: «إِذَا قَامَ‏ قَائِمُنَا وَضَعَ‏ اللهُ يَدَهُ‏ عَلَى‏ رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ» [۲]؛ ( ما به هنگام رستاخيزِ خويش، نيروهاى عقلانى توده ها را تمركز می دهد و و دريافت هاى خلق را به كمال می رساند). پی نوشت‌ها؛ [۱] كمال الدين و تمام النعمة، ابن بابويه، اسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۹۵ق، چ دوم‏، ج ‏۱، ص ۲۶۰، باب ۲۴ [۲] الخرائج و الجرائح‏، قطب الدين راوندى، مؤسسه امام مهدى (عج)، قم‏، ۱۴۰۹ق، چ اول‏، ج ‏۲، ص ۸۴۰ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۹۰ش، چ هفتم، ص ۶۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فرزند آوری از نگاه اسلام (بخش دوم و پایانی) 🔸برای ، اهداف بسیاری یاد شده که از همه مهم‌تر است، که با آمدن فرزند زندگی ها رنگ و بوی محبت بیشتری به خود میگیرد. داشتن یکی از اهداف مهم ازدواج و «زندگی مشترک» است و اکثر زوجین داشتن فرزند را به عنوان یکی از خواسته ها و های خود در زندگی مشترک مد نظر دارند؛ در ادامه بخش قبل، در این بخشِ نوشتار نیز به مواردی مرتبط با این موضوع پرداخته می‌شود.   💠عامل نشاط والدین 🔹داشتن و نگاه به او می تواند موجب و سلامت روانی آنها شود. «پژوهش ها نشان داده است که یکی از بزرگترین عوامل شادی آفرین برای والدین، اولین ملاقات آنها با خویش پس از تولد بوده است. همزمان با تولد فرزند، به زن و شوهری که صاحب فرزند شده اند، و خطاب می شود، و لذا آنها زندگی خود را معنادار تر از گذشته می یابند، 🔹و بعدها نیز شنیدن الفاظ «مامان» و «بابا» از کودک برای آنها لذت بخش است. ، هم، فی نفسه موجب نشاط والدین میشود و هم زوجین از دیدن فعالیت های شیرین و دل انگیز آنها و نگاه به چهره‌های بشّاش و تبسم آفرین فرزندان احساس شادمانی میکنند. بنابراین، همانگونه که تولد می‌تواند موجب نشاط و سلامت روانی والدین شود، نگاه به چهره فرزند نیز میتواند وصف ناشدنی برای آنان به ارمغان آورد و موجب شان شود». [۱] 🔹لذا وقتی که از (عليه السلام) سؤال می کنند که: بهترین چیزها برای آدمی چیست؟ می فرماید: «داشتن ؛ وقتی سوال می شود بدترین و تلخ ترین حالت برای انسان چیست؟ می فرماید: از دست دادن فرزند». [۲] 💠نقش فرزند صالح 🔹در دستگیر والدین می‌شوند و پس از مرگ والدین، سبب رشد و تعالی معنوی آنها می‌گردند.  💠فرزندان موهبت الهی هستند 🔹از نظر شرع مقدس اسلام، ، موهبت الهی هستند که به در اختیار قرار گرفته اند، و والدین در دنیا و آخرت در برابر اعمال آنان مسئولند. (علیه السلام) در رساله حقوق خود می‌فرماید: « هرگونه که باشد، چه نیک چه بد، در دنیای گذرا به تو منسوب است، و تو در آنچه به او سرپرستی داری هستی، در ادب نیکو و راهنمایی به سوی پروردگار، 🔹پس بر این کار می‌گیری اگر درست عمل کنی، و می بینی، اگر نادرست عمل نمایی». سعادت و شقاوت فرزند در درجه اول بستگی به دارد که او را چگونه تربیت کنند. (صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: «خداوند متعال را با به انسان عطا می‌فرماید و این والدین هستند که او را بدبخت و گمراه می‌کنند».    💠جواب قرآن به کسانی که بهانه می‌آورند که ما بچه نمی‌خواهیم 🔹امروزه برخی از به بهانه هایی همچون وضعیت اقتصادی و تربیت صحیح فرزندان از زیر بار مسئولیت، شانه خالی می کنند و زندگی دو نفره را به مشغله هایش ترجیح می دهند. این یکی از برای جلوگیری از است که: آیا اگر بچه دار شوم، می‌رسم تربیت شان کنم یا نه؟ اصلا با این مخارج سنگین مگر می‌شود بچه دار شد؟! درست است که هم تربیت می‌خواهد هم حداقل مخارجی برای تامین معاش را، اما آدمی برای رشد و رزقش باید تلاش کند و خیالش راحت باشد که پشتیبان اوست. مگر شده است کسی به خداوند متعال اعتماد کند و جواب نگیرد؟  🔹مردی به نام بکر ابن صالح گوید به (علیه السلام) نوشتم که پنج سال است که از خودداری کرده ام، زیرا خانواده ام فرزند نمی‌خواهد و می‌گوید: بزرگ کردن ایشان به خاطر فقر و مشکل است، شما چه می‌فرمایید؟ حضرت در جواب نامه مرقوم فرمود: بخواه که به آن ها می‌دهد. همچنین خداوند در آیه ۱۵۱ سوره انعام می‌فرماید: «لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ» (فرزندان تان را از بیم فقر نکشید، ما شما و آن‌ها را روزی می‌دهیم). پی نوشت‌ها؛ [۱] با کودکان خود رشد کنید، جوزف براگا، لوری براگا (مترجم پروین عظیمی) ص ۱۶ و ۲۵ [۲] من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۱۸۸ منبع: راسخون @tabyinchannel
⭕️به‌ گونه‌ای دعا کنیم که استجابت آن را بفهمیم 🔹برخی گمان می‌کنند که کار پیرزن‌ها و پیرمردها و عَجَزه (افراد ناتوان و عاجز) است؛ آنها که نمی‌توانند در میدان جنگ و جهاد شمشیر بزنند. ولی معلوم می‌شود مسئله از این بالاتر است! در روایت دربارۀ آمده است: «مَنْ دَعا وَ هُوَ لا یَحِسُّ سِوَی الإجَابَةِ أُسْتُجیبَ لَهُ» (هر کس کند و جز احساس نکند، دعایش مستجاب می‌شود). 🔹گویا حالتی در ما پیدا شده، شبیه به یأس از اجابت، که ما فقط با زبان و است، نه دعای برخاسته از دل مطمئن و امیداور به اجابت. قلب متیقّن و دلِ شکسته‌ای می‌خواهد که دعایش مثل تیر به برسد؛ به‌ گونه‌ای‌که کنیم و آن را بفهمیم، و یا حداقل به ما وعدۀ استجابت بدهند؛ ولو بعد از چهل سال. همچنان که دربارۀ حضرت یعقوب علیه‌السلام ظاهراً دارد. 📕در محضر بهجت، ج۳، ص۲۳۰ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اصول تربیت اخلاقی 🔹ارتباط و ، ارتباطی دوسویه و طرفینی است. همان طور که «هدف»، تعیین کننده «شیوه» است، از طرف دیگر، «شیوه» نیز تعیین کننده «هدف» است. محوری ترین هدف بعثت انبياء را معرفی کرده است. وظیفه اصلی پیامبران، «تزکیه بشر» برای ترقی و تکامل معنوی و روحی، و رسیدن به هدف نهایی خلقت انسان، یعنی نزدیکی و به خدای متعال است. 🔹از این رو، اگر چه هدایت بشر بوده است، اما از آنجا که نمی توان بین و خط قرمزی کشید و برای هر کدام متولی خاصی معین کرد، می توان را نیز یکی از عوامل مؤثر در معرفی کرد. از سویی دیگر، آیاتی از نقش اصلی در تربیت را به خود نسبت می دهد؛ مثلا خداوند متعال می فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا» [۱] (هرکس خود را پاک و کرد، رستگار شد). 🔹خداوند در این آیه، «تزکیه» را به خود نسبت داده است. بر اساس این آیه، و انسان در سایه و تلاش خود او حاصل می شود. از جمع بندی این دسته از آیات، چند نکته به دست می آید؛ نخست آنکه «قرآن کریم» به نقش عوامل گوناگون مؤثر در فرایند و یکسان نبودن تأثیر این عوامل، توجه داشته است. دوم اینکه کسی که به امر مبادرت می ورزد، باید زمینه ای فراهم آورد که با اراده و اختیار خود، در جهت نیل به تلاش کنند. 🔹اگرچه اراده، فعل خود انسان است و کسی نمی تواند آن را در انسان ایجاد کند، می تواند مقدماتی را فراهم کند که به وسیله آن مقدمات، توجه را به خوبی ها و کمالات معطوف گرداند و انگیزه او را تقویت کند. مجموعه‌ای از عوامل مختلف در امر «تربیت اخلاقی» تأثیرگذارند. ، عوامل دخیل در را در یک چینش طولی قرار می دهد و نقش واقعی و نهایی را برای خداوند متعال قائل است. سوماً، در آیاتی که عمل را به پیامبر یا خود انسان نسبت می دهد، در واقع، فاعل مستقل خود خداوند است، و فاعلیت پیامبر و انسان، به اذن خداوند متعال و در طول فاعلیت اوست. 🔹چهارماً، این سلسله مراتب تربیتی که از خداوند تا انبیاء و اولیاء، و از اولیاء تا بندگان الهی وجود دارد، فقط در فرهنگ تعلیم و تربیت معنا پیدا می کند. (علیه السلام) در توصیه خود به کمیل بن زیاد می فرماید: «ای کمیل، به درستی که پیامبر خدا را، خداوند، خود، تربیت فرمود و آن بزرگوار مرا ادب آموخت و من نیز مؤمنان را تربیت می کنم و برای آنان آداب ارزشمند را به میراث می گذارم». 📕برنامه درسی و تربیت اخلاقی، حمیدرضا کاظمی، چ اول، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel