eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
442 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️☄☀️☄☀️☄☀️☄☀️ ☄ ⭕️جایگاه اجتماعی زن در قرآن (بخش اول) 🔶در به لحاظ اجتماعی برای قرار داده شده است. ضرورت حضور زنان در مسائل اجتماعی، استقلال مالی قائل شدن برای زنان، و به رسمیت شناختن حقوق آنان، و دادن مسئولیت های مهم اجتماعی به زنان مثل امر به معروف و نهی از منکر بخشی از این برای است‌. 🔷نگاه ارزشی به در ادیان و اقوام مختلف همیشه مورد اختلاف بوده است. هرکس مدعی است در نظر و آیین او نگاه ویژه ای به زن شده است. آیا از و جایگاه او سخنی گفته است؟ در پاسخ به اینکه از جایگاه چگونه یاد کرده است فقط بخش کوتاهی از آیات را که به اشاره دارد، مورد بررسی قرار می دهیم. 🔷در  رسیدن به بین و تفاوتی نیست، چنانچه قرآن کریم می فرماید: «مردان و مسلمان، و مردان و با ايمان، و مردان و عبادت‌پيشه، و مردان و زنان راستگو، و مردان و زنان شكيبا، و مردان و زنان فروتن، و مردان و زنان صدقه‌ دهنده، و مردان و زنان روزه‌دار، و مردان و زنان پاكدامن، و مردان و زنانى كه خدا را فراوان ياد مى‌كنند، خدا براى [همه‌] آنان آمرزشى و پاداشى بزرگ فراهم ساخته است». [احزاب، ترجمه آیه ۳۵] 🔷اما آنچه در حقیقیت تفاوت بین زن و مرد را رقم می زند، در است. با توجه به این تفاوت فیزیکی نگاه اقوام و ادیان به نیز متفاوت است. البته این نگاه متفاوت کاملا درست است، اما بحث در این است که به خوبی توانسته این تفاوت ها را درک کند؟ به حدی به اهمیت داده است، که خداوند در به نام (نساء) از آنان سخن گفته است. ... منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
تبیین
⭕️اميرالمؤمنين امام علی علیه السلام: 🔹[خداوند] را آغاز كرد، و را بيافريد، بدون نياز به فكر و انديشه اى، يا استفاده از تجربه اى، بى آنكه حركتى ايجاد كند، و يا تصميمى مضطرب در او راه داشته باشد. براى پديد آمدن موجودات، وقت مناسبى قرار داد، و را هماهنگ كرد، و در هر كدام، غريزه خاصّ خودش را قرار داد، و را همراه آنان گردانيد. 🔹خدا پيش از آن كه موجودات را بيافريند، از تمام جزئيّات و جوانب آنها آگاهى داشت، و حدود و پايان آنها را مى دانست، و از درون و بيرون پديده ها، آشنا بود. سپس خداى سبحان را شكافت، و اطراف آن را باز كرد، و هواى به آسمان و زمين راه يافته را آفريد، و در آن آبى روان ساخت، آبى كه امواج متلاطم آن شكننده بود، كه يكى بر ديگرى مى نشست، 🔹آب را بر بادى طوفانى و شكننده نهاد، و باد را به باز گرداندن آن فرمان داد، و به نگهدارى آب مسلّط ساخت، و حد و مرز آن را به خوبى تعيين فرمود. فضا را در زير تندباد و آب را بر بالاى آن در حركت بود. سپس خداى سبحان طوفانى بر انگيخت كه آب را متلاطم ساخت و امواج آب را پى در پى در هم كوبيد. طوفان به شدّت وزيد، و از نقطه اى دور دوباره آغاز شد. 🔹سپس به طوفان امر كرد تا امواج درياها را به هر سو روان كند و بر هم كوبد و با همان شدّت كه در فضا وزيدن داشت، بر امواج آب ها حمله ور گردد از اوّل آن بر مى داشت و به آخرش مى ريخت، و آب هاى ساكن را به امواج سركش بر گرداند. تا آنجا كه آب ها روى هم قرار گرفتند، و چون قلّه هاى بلند كوه ها بالا آمدند. امواج تند كف هاى بر آمده از آب ها را در هواى باز، و فضاى گسترده بالا برد، كه از آن هفت آسمان را پديد آورد. 🔹 را چون موج مهار شده، و را مانند سقفى استوار و بلند قرار داد، بى آن كه نيازمند به باشد يا ميخ هايى كه آنها را استوار كند. آنگاه فضاى آسمان پايين را به وسيله نور درخشنده بخشيد و در آن چراغى روشنايى بخش (خورشيد)، و ماهى درخشان، به حركت در آورد كه همواره در مدار فلكى گردنده و بر قرار، و سقفى متحرّك، و صفحه اى بى قرار، به گردش خود ادامه دهند. 📕نهج البلاغه، ترجمه بخشی از خطبه ۱ (راه های خداشناسی) منبع؛ وبسایت اهل البیت عليهم السلام @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۱۰۸ «نهج البلاغه» در باب توحید با چه براهینی به «اثبات خداوند» می‌پردازد؟ 🔹 (عليه السلام) در آغاز خطبه ۱۰۸ ، به سراغ حمد و و ذكر جمال و جلال او و براهين ذات مقدّسش مى رود. در عباراتى كوتاه و زيبا و دلنشين، به مهم‌ترين دلايل اشاره مى كند. نخست مى فرمايد: «الْحَمْدُللهِ الْمُتَجَلِّی لِخَلْقِهِ بِخَلْقِهِ» (ستايش مخصوص است كه با خود، بر انسان ها تجلى كرده است!). و اين، در واقع اشاره به است كه در جاى جاى آمده است. 🔹گاه دست انسان را مى گيرد و به مى برد و سيّارات و ثوابت و كهكشان هاى با عظمت را به او نشان مى دهد، و گاه به مى كشاند و ساختمان شگفت انگيز آن را به انسان ارائه مى دهد. گاه عجايب خلقت پرندگان، گاه شگفتى هاى جهانِ حيوانات و جانداران، گاه اسرار آفرينش نباتات، گاه عجايب اعماق درياها. آرى، به وسيله ، را به خلقش نشان داده است و اين، داستان عجيب و طولانى دارد كه هرگز تمام نمى شود. 🔹از يك سو، هر قدر در عظمت بينديشيم، به جايى نمى رسيم و از سويى ديگر، در اسرار خلقت آنها و حاكم بر آنها. از تفسير بالا روشن شد كه خلق در «لِخَلْقِهِ» اشاره به انسان ها است و در «بِخَلْقِهِ» اشاره به تمامى مخلوقات است. يكى خاص، و ديگرى عام است. سپس در ادامه اين سخن، اشاره به مى كند و مى فرمايد: «وَ الظَّاهِرِ لِقُلُوبِهِمْ بِحُجَّتِهِ» ( كه با و دليل خود، بر آشكار شده است!). 🔹چه حجّتى از اين بالاتر كه وقتى به قلب و خود باز مى گردد، بانگ و خداشناسى را از هر گوشه آن مى شنود و به همين دليل، هر قدر در انكار ذات پاكش بكوشند و براى منحرف ساختن بندگان تلاش كنند، هنگامى كه فشارها برچيده شد، و ابرهاى ظلمانى وساوس شيطانى كنار رود، تجلّى مى كند و باز انسان به سوى خدا بر مى گردد. در سومين جمله، اشاره به دليل سومى مى كند كه مى توان آن را نام نهاد. 🔹مى فرمايد: «خَلَقَ الْخَلْقَ مِنْ غَيْرِ رَوِيَّةٍ، إِذْ كَانَتِ الرَّوِيَّاتُ لاَ تَلِيقُ إِلَّا بِذوِی الضَّمَائِرِ، وَ لَيْسَ بِذِی ضَمِيرٍ فِی نَفْسِهِ» ( را بدون نياز به فكر و انديشه آفريد؛ چرا كه مخصوص كسانى است كه داراى روح و ضمير باطن هستند و او چنين نيست!). مى دانيم تمام بازگشت به و برنامه ريزى و نقشه كشى هاى قبلى مى كند و اين تفكّر و برنامه ريزى نيز بازگشت به مخلوقات و مصنوعات جهان آفرينش دارد. 🔹يعنى هر چه مى سازد، و مانندى براى آن در جهان خلقت ديده؛ و گاه اَشكال مخلوقات گوناگون را به هم تركيب مى كند و از آن چيزى درست مى كند؛ صنعت كشتى را از مرغان دريايى، و هواپيما را از خلقت پرندگان، و مراكب ديگر را از مراكب صحرايى آموخته است. بنابراين، اوّلا در نياز به انديشه و تفكّر دارد و ثانياً نياز به و و از موجودات اطراف خويش. 🔹آن كس كه تمام افعالش است، نه انديشه اى لازم دارد و نه الگويى، تنها . امروز ثابت شده است كه تنها در روى كره زمين ميليونها نوع گياه و حيوان و حشره وجود دارد كه هنوز بسيارى از آنها كه در اعماق درياها و يا در قلب جنگلها و يا درون كويرهاى دوردست و يا مناطق قطبى زندگى مى كنند، براى انسان كشف نشده است؛ آفريده هايى با هاى حيرت انگيز و طرز زندگى كاملا متفاوت و ساختمان و تركيب بندى بسيار حساب شده. 🔹تمام اينها، است، و او يكى از دلايل و و است. گذشته از همه اينها، مصنوعات بشرى با گذشت قرنها و استفاده كردن از تجربه هاى ديگران تكامل مى يابد؛ در حالى كه چنين نيست و اگر روند تكاملى داشته باشند، از درون خود آن مخلوق سرچشمه مى گيرد، نه با تجربه جديد. 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۴، ص ۵۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۸۶ نهج البلاغه با چه عباراتی قدرت خداوند را به تصویر می کشد؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۸۶ به شرح يكى از صفات مهم يعنى او مى پردازد و در اين زمينه نخست مسئله و را مطرح كرده و مى فرمايد: «خَلَقَ الْخَلَائِقَ عَلَى غَيْرِ مِثَالٍ خَلَا مِنْ غَيْرِهِ، وَ لَمْ يَسْتَعِنْ عَلَى خَلْقِهَا بِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ»؛ ( را بدون همانندى كه از ديگرى گرفته باشد و در آفرينش آنها از كسى يارى نجست). 🔹هنگامى كه به نظر مى افكنيم انواع بی‌شمارى از را در عالم جانداران و گياهان و جمادات مى بينيم كه هر يك شكل و ساختمان بديع و و جالبى دارند. موجوداتى كه هرگز سابقه نداشته و آنها را از كتم عدم به عرصه وجود آورد و در مسير تكامل پيش فرستاد؛ در حالى كه اگر صنايعى دارند از ديگرى است؛ مثلا روز نخست كسى با دقّت در بال و پر پرندگان و كيفيّت پرواز آنها به فكر ساختن نوعى هواپيماى بسيار ابتدايى افتاد. 🔹سپس دانشمندان در زمان هاى بعد يكى پس از ديگرى اختراع پيشين را گرفته و به تكميل آن پرداختند تا در عصر و زمان ما به اوج تكامل خود رسيد. بر اين اساس، ما يا در اختراعات خود از الهام مى گيرند و يا از ديگرى؛ نه كارى بدون سابقه انجام مى دهند و نه كارى بدون كمك گرفتن از ديگران؛ در حالى كه كارهاى آنها است؛ ولى در پهنه آفرينش و در ايجاد اين همه و بى شمار، نه نياز به سابقه دارد و نه نياز به كمك. 🔹آنگاه به سراغ چهره ديگرى از او رفته و مى فرمايد: «وَ أَنْشَأَ الْاَرْضَ فَأَمْسَكَهَا مِنْ غَيْرِ اِشْتِغَالٍ، وَ أَرْسَاهَا عَلَى غَيْرِ قَرَارٍ، وَ أَقَامَهَا بِغَيْرِ قَوَائِمَ، وَ رَفَعَهَا بِغَيْرِ دَعَائِمَ، وَ حَصَّنَهَا مِنَ الْاَوَدِ [۱] وَ الْاِعْوِجَاجِ، وَ مَنَعَهَا مِنَ التَّهَافُتِ [۲] وَ الْاِنْفِرَاجِ» [۳] ( زمين را آفريد و آن را در جاى خود ثابت نگه داشت، بى آنكه اين كار او را به خود مشغول سازد و در عين حركت و بى قرارى به او ثبات بخشيد. بدون هيچ پايه اى آن را بر پا كرد و بى هيچ آن را برافراشت و از كژى و اعوجاج نگاه داشت و از سقوط و در هم شكافتن آن جلوگيرى كرد). 🔹امروز اين مطلب براى همه ما مسلم است كه ميليون ها سال است به دور خود و به دور خورشيد در در حركت است و اين حركت سريع به قدرى منظم و آرام است كه ساكنان زمين هرگز آن را احساس نمى كنند و به همين دليل دانشمندان پيشين كره زمين را مركز عالَم و ثابت مى دانستند. امروز ما مى دانيم كه قرار گرفتن زمين در فاصله معينى از خورشيد و در وضعى كاملا يكنواخت و آرام، نتيجه قوه‌ جاذبه و دافعه است. 🔹بر اين اساس هر دو جسم، يكديگر را به نسبت مستقيم جرم ها و به نسبت معكوس مجذور فاصله ها جذب مى كنند. اين نيرو سبب مى شود كره خاكى ما به سرعت به سوى خورشيد پيش رود و مجذوب آن شود و تبديل به دود و بخار گردد؛ از سوى ديگر حركت دورانى بر گِرد يك مركز سبب فرار آن جسم از مركز مى شود كه آن را «نيروى‌ » مى نامند، و هر قدر حركت سريعتر باشد «نيروى » بيشتر است، لذا هنگامى كه قلاب سنگ را به دور دست به طور سريع به گردش در مى آورند ناگهان آن را رها مى كنند به شدت به نقطه دور پرتاب مى شود. 🔹حال براى اينكه ميليون ها سال در مدار خود به صورت يكنواخت گردش كند تنها راه اين است كه كه تناسب با جسم زمين و خورشيد دارد، با كه بر اثر حركت و گريز از مركز حاصل مى شود كاملا باشد؛ حتى اگر كمى فاصله زيادتر و يا كمتر گردد و يا كمى حركت كندتر و يا سريع تر شود اين بر هم مى خورد و در فضا سرگردان مى شود و يا به سوى خورشيد رفته و جذب مى گردد. اين چه است كه ميليون ها سال زمينِ با اين عظمت را در عين حركت هاى متعدّد، ثابت نگه داشته، بى آنكه پايه اى بخواهد و يا داشته باشد و يا اينكه با گذشت اين همه زمان شكافى بردارد و اجزاى آن در هم بريزد؛ آيا جز مى تواند چنين برنامه اى براى زمين تنظيم كند؟ پی نوشت‌ها؛ [۱] «اَوَد» به معناى فشار و سنگينى است كه گاه موجب كجى و اعوجاج مى شود. [۲] «تهافت» يعنى فرو ريختن و خرد شدن. [۳] «انفراج» به معناى شكاف برداشتن است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۷، ص ۲۲۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۹۱ «نهج البلاغه» برنامه الهى برای آفرینش و تدبیر موجودات را چگونه ترسیم نموده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۹۱ ، به «جهان آفرينش» و «تدبير الهى در خلقت و نظم» اشاره می نماید و از اين و به عنوان آينه‌اى براى نشان دادن جلال و جمال پروردگار بهره مى گيرد و مى فرمايد: «قَدَّرَ مَا خَلَقَ فَأَحْكَمَ تَقْدِيرَهُ، وَ دَبَّرَهُ فَأَلْطَفَ تَدْبِيرَهُ، وَ وَجَّهَهُ لِوِجْهَتِهِ» ([خداوند] آنچه به درستى نموده است و به خوبى كرده و در مسير خودش قرار داده است). 🔹به اين ترتيب، مراحل سه گانه و و را بيان فرموده است. «تقدير»، مقام اندازه گيرى خلقت موجودات است، و «تدبير»، به راه انداختن آنها در مسير تعيين شده است و «توجيه»، فراهم ساختن اسباب حركت در اين مسير براى رسيدن به است، و تمام اين مراحل طبق و است، به گونه اى كه در همه جهان هستى هيچ موجودى نه در آغاز آفرينش و نه در مسير حركت خود به سوى هدف، بى برنامه نيست. 🔹به همين جهت بلافاصله مى افزايد: «فَلَمْ يَتَعَدَّ حُدُودَ مَنْزِلَتِهِ، وَ لَمْ يَقْصُرْ دُونَ الإِنْتِهاءِ إِلى غَايَتِهِ، وَ لَمْ يَسْتَصْعِبْ إِذْ أُمِرَ بِالمُضِيِّ عَلَى إِرَادَتِهِ، فَكَيْفَ وَ إِنَّمَا صَدَرَتِ الْأُمُورُ عَنْ مَشِيئَتِهِ؟» ( از حدّ و منزلت خود تجاوز نكرده و قبل از رسيدن به كوتاهى ننموده است، و به هنگامى كه به آن داده شد كه مطابق اراده پروردگار حركت كند، ننمود؛ چگونه ممكن است سرپيچى كند، حال آن كه همه چيز از او سرچشمه گرفته است؟!). 🔹در حقيقت اين سخن، اشاره به آن است كه تصوّر نشود حركات موجودات زمينى و آسمانى و پيمودن مراحل وجود در جهان گياهان و حيوانات و انسان و كواكب آسمان بى حساب است. همه در خود سر بر او دارند و را كه از پيش براى آنها تعيين كرده، اجرا مى كنند و هيچ تخلّفى از برنامه هاى تعيين شده ندارند، و به اين ترتيب، مجموعه اى است از و حركات و جريان هاى برنامه ريزى شده. در آيات نيز، به اين مراتب و مراحل سه گانه اشاره شده است. 🔹در «سوره يس» آيات ۳۸ تا ۴۰ مى فرمايد: «وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ - وَ الْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ - لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِى لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَ لَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَ كُلٌّ فِى فَلَكٍ يَسْبَحُونَ»؛ (و خورشيد كه پيوسته به سوى قرارگاهش در حركت است، [آيتى ديگر از آيات خدا است] اين و اندازه گيرى خداوند قادر دانا است، و براى ماه منزلگاه هايى قرار داديم [هنگامى كه اين منازل را طى كرد] سرانجام به صورت شاخه كهنه قوسى شكل و زرد رنگ خرما در مى آيد. نه خورشيد را سزاست كه به ماه رسد و نه شب بر روز پيشى مى گيرد و هر كدام در مسير خود شناورند). آيات فراوان ديگرى نيز در «قرآن مجيد» است كه به اين حقيقت اشاره مى كند. 🔹در اينجا به دو نكته بايد توجّه داشت: نخست اين كه، آنچه در جمله هاى بالا درباره امر و فرمان و پيروى موجودات از آمده، همه اشاره به اوامر تكوينيّه الهى، يا به تعبيرى ديگر: اشاره به قوانينى است كه خداوند براى جهان هستى تعيين كرده و همه موجودات را در سیطره اين قوانين قرار داده است، به گونه اى كه تخلّف از اين قوانين براى آنها غير ممكن است. ديگر اين كه، اين سخن هرگز به معناى مجبور بودن انسان در افعال خويش نيست! چرا كه خداوند صفت و را به عنوان يك قانون از قوانين عالم هستى براى انسان قرار داده است، و هرگز انسان نمى تواند اين صفت را از خود سلب كند و به تعبير ديگر: او هم به فرمان خدا است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۴، ص ۶۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ادله عقلی و قرآنی تدوین «حقوق بشر» از جانب خداوند چیست؟ 🔸«حقوق بشر» باید تنها از جانب «خداوند متعال» تدوین شود؛ حال به ذکر «ادلّه عقلی» و «قرآنی» بر این مدعا اشاره می کنیم: 1⃣انسان دارای ارتباطی تنگاتنگ با «هستی بخش» خود دارد. این ارتباط تنها محدود به آفرینش آغاز انسان نیست، بلکه پس از او نیز همواره در بستر این رابطه نزدیک با است و نمی تواند به خودی خود در این مسیر گام بردارد. نتیجه این که: تعیین‌ [که گامی از گام های همین مسیر تکاملی است] باید از سوی همان «مبدأ هستی بخش» صورت پذیرد. 2⃣قبل از تدوین باید و او را بشناسیم. شناخت این نیازها مستلزم داشتن در ابعاد گوناگون حیات است. روشن است که تنها به همه این ابعاد آگاه است؛ زیرا هم «غیب گذشته و هم آینده» جهان را می داند، و هم به «شهود جهان موجود» نیز احاطه دارد. از این رو تنها است که می تواند به تعیین و تدوین بپردازد. 3⃣خداوند متعال می فرماید: «أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ فَاللهُ هُوَ الْوَلِی وَ هُوَ یحْی الْمَوْتی وَ هُوَ عَلی کُلِ شَی ءٍ قَدِیرٌ» [۱] (آیا آنها غیر از او را خود برگزیدند؟! در حالى که فقط است، و اوست که مردگان را زنده مى کند، و اوست که بر هر چیزى ). 🔹در این آیه، خداوند شیوه کافران را مورد نقد قرار می دهد و به آن ها دستور می دهد که در خود به خدا پناه ببرند؛ زیرا که دارای «ولایت همه جانبه» نسبت به جهان است؛ اوست که بر هر کاری توانایی دارد، و از این رو حق اوست که برای هر موجودی در جهان قائل شود و برای هر حریمی، را تعیین نماید. 4⃣خداوند متعال می فرماید: «اَلْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ» [۲] (اینها حقیقتى است از جانب تو). می دانیم که تنها می تواند حق را تعیین و عطا کند. در حقیقت، جز «حقّ محض»، حق های دیگر بالعرض و نسبی اند. پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره شوری، آیه ۹ [۲] همان، سوره آل عمران، آیه ۶۰ 📕اسلام شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۶ش، چاپ سوم، ص ۵۴۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جایگاه تفکر در آموزه‌های اسلام 🔸 به عنوان یک ، همواره انسان را به در امور مختلف رهنمون می کند، تا سبب ارتقای او شود، و یا اینکه از گذشتگان  گرفته و زندگی خود را سر و سامان دهد. انسان برای خود یک سری و دارد که در اثر می تواند از حجم مجهولات خود کم کرده، و بر میزان معلوماتش اضافه نماید. امام خمینی (ره) در این راستا می فرماید: «تفکر فرایندی است که در طی آن سلسله ای از امور معلوم و مشخص در کنار هم قرار می گیرند تا امری مجهول را، واضح و روشن سازند». [۱] 💠جایگاه تفکر در اسلام 🔹 نیز طرفدار است و در آیات و روایات فراوانی در فرصت های مختلف امر به تفکر کرده است؛ چون حاصل تفکر دانایی است. نیز یک امر پسندیده می باشد؛ زیرا فرد و دانا در تصمیم گیری ها و جهت گیری های خود و عمل می کند و کمتر دچار لغزش و می شود. [۲] 💠تفکّر در آیات 🔹 در آیات متعدد و موضوعات مختلف انسان ها را به و فراخوانده است. بسیاری از آیات، ، اندیشه ورزان و آنان که در مقام فهم واقعیات هستند را به بهترین صورت، کرده، و گریزان از حقیقت را سخت مورد نکوهش قرار داده اند. از جمله محورهای اساسی که قرآن، انسان را به تفکر در مورد آنها تشویق می کند، عبارتند از: 1⃣تفکّر در جهان خلقت 🔹 در آیات مختلف امر به در کرده است، به عنوان مثال: «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ؛ [آل عمران، ۱۹۰] همانا در آسمان ها و زمین و رفت و آمد شب و روز، نشانه هایی از (حکمت) است برای خردمندانی که بیندیشند». 2⃣تفکّر در احکام و آیات الهی 🔹خداوند حتی در جایی که آیات خود را تبیین و روشن کرده است نیز بحث را پیش می کشد، و اهمیت آن را به خلق گوشزد کرده و می فهماند که چه جایگاهی در دارد و را نمی پذیرد: «كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ؛ [بقره، ۲۱۹] خداوند را به روشنی بیان می کند، باشد که شما در آن و کنید». 3⃣تفکّر در تحولات تاریخی 🔹اطلاع از زندگی و ملت های گذشته،  و که باعث پیشرفت یا عقب ماندگی آنان شده، انسانی را پرورش می دهد، و انسان می گیرد، از این رو سفارش به در می کند: «قُلْ سِيرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ؛ [انعام، ۱۱] بگو، روی گردش کنید؛ سپس بنگرید تکذیب کنندگان آیات الهی چه شد؟!» 💠تفکّر در روایات 🔹در متعدد و مختلفی امر به شده و اهمیت جایگاه آن نیز بیان شده است، حتی در برخی روایات  از دانسته شده است؛ زیرا تفکّر در عبادت انسان نیز تاثیر می گذارد و  انسان را تغییر می دهد. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «اندیشه و ، انسان را به و عمل به آن می کشاند». [۳] امام صادق علیه السلام  میفرماید: «بیشترین  عبادت ابوذر، و عبرت گرفتن بود». [۴] 🔹این روایت به خوبی بر ما روشن می کند، که با چه درجه ای از ایمان را می توان به دست آورد و به رسید. هر اندازه بیشتر راهگشا باشد، ثواب و بیشتری را به ارمغان می آورد. ، دارای درجات و مراتبی است. گاهی اثر یک لحظه تفکّر یک هفته انسان را جلو می اندازد، گاهی یک ماه، گاهی یکسال و گاهی یک عمر. 🔹 هرچه باشد حرکت و پیشرفت بیشتری به وجود می آورد، مانند یک لحظه تفکّر «حر بن یزید ریاحی» در زمین کربلا که او را از جهنمی بودن رها کرد و به مراتب بالای بهشت رساند. [۵] در نتیجه در اسلام از برخوردار است و سبب می شود به درجات مادی و معنوی برسد و خود را تامین نماید، که از راههای دیگر، امکان دسترسی به این آثار مهم وجود ندارد. پی نوشت‌ها؛ [۱] شرح چهل حدیث، ص۱۹۱ [۲] میزان الحکمة، ج۱۰، ح۱۶۲۰۹ [۳] کافی، ج۲، ص۵۵ [۴] خصال، ص۴۲ [۵] شرح چهل حدیث، ص۱۸۹ نویسنده: علی اعظمی منبع: وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
⭕️غایت بعثت 🔹 همان است که خدای تبارک و تعالی در فرموده است: «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الامِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ و یُزَکِّیهِم وَ یُعلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکمَهَ وَ إِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ». اینهایی است که در این آیه شریفه ذکر می‌فرماید؛ 🔹می‌فرماید که خدای تبارک و تعالی آن خدایی است که کرده است در بین شما از خود شما یک ، یک فرستاده‌ای و این این چند امر را از طرف خدا باید انجام بدهد: «یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ»؛ را بر قرائت کند. 🔹 آیات الهی است و آوردن این است، و تلاوت کردن این کتاب بزرگ و آیه عظیم الهی است. گرچه همه آیات حق تعالی هستند، لکن فشرده از تمام و تمام چیزهایی [است‌] که در باید انجام بگیرد. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۰/۰۳/۱۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه آيات و روايات، وسعت حكومت «حضرت مهدى» (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه مقدار است؟ 🔸مطابق برخى ادله، حكومت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر كل است؛ زيرا: 1⃣هدف از مطابق برخى از آيات، رسيدن كل بشر به كامل در تمام زمينه هاست. 2⃣در برخى از آيات آمده است كه تمام را فرا خواهد گرفت. 3⃣مطابق برخى روايات كه به حد تواتر رسيده (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را پر از و داد خواهد كرد. 4⃣در برخى از روايات، حكومت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تشبيه به حكومت ذوالقرنين در گستردگى آن شده است. 5⃣همچنين در برخى روايات آمده است تمام مناطق روى را خواهد كرد. نعمانى به سندش از ابى حمزه ثمالى نقل كرده كه از (عليه السلام) شنيدم فرمود: « ... خداوند براى او روم و چين و ترك و ديلم و سِند و هند و كابل شاه و خزر و ... را فتح خواهد كرد ... ». [۱] 6⃣مطابق برخى روايات، همه مردم روى زمين شده و زمين آباد خواهد شد. [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] الغيبة (للنعمانی)، نشر صدوق‏، چ۱، ص ۲۳۵ [۲] ينابيع المودة لذو القربى‏، قندوزى، چ۲، ج ‏۳، ص ۳۴۵ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ ۷، ص ۶۵۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا خداى متعال دستور مطالعه در «آفرینش آسمان‌ها» را به انسان‌ها مى دهد؟ 🔹 در «آیات ۳ و ۴ سوره ملک»، به نظام کلى جهان پرداخته، و انسان را به «مطالعه مجموعه عالم هستى» دعوت مى کند، تا از این طریق، خود را براى آن آزمون بزرگ آماده کند؛ مى فرماید: «الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماوات طِباقاً». (همان خدایی که را بر روى یکدیگر آفرید). و به دنبال آن، مى افزاید: «ما تَرى فِی خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُت». (در خلقت خداوند رحمان هیچ نقص و تضاد و عیبى نمى بینى). با تمام عظمتى که عالم هستى دارد، هر چه هست است و ، ، و ترکیبات حساب شده، و قوانین دقیق؛ و اگر بى نظمى در گوشه اى از جهان راه مى یافت، آن را به نابودى مى کشید. 🔹از نظام عجیب و شگفت انگیزى که بر یک دانه اتم، و ذرات الکترون و پروتون حاکم است، گرفته، تا نظامات حاکم بر کل منظومه شمسى، و منظومه هاى دیگر و کهکشان ها، همه در «سیطره قوانین دقیقى» قرار دارند که، آنها را در مسیر خاصى پیش مى برند، خلاصه، همه جا است و ، و همه جا است و . و در پایان آیه، براى تأکید بیشتر مى فرماید: «فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرى مِنْ فُطُور». (بار دیگر نگاه کن و عالم را با دقت بنگر، آیا هیچ شکاف، خلل و اختلافى در جهان مشاهده مى کنى؟!). «فُطُور» از ماده «فطر» (بر وزن سطر) به معنى شکافتن از طول است، و به معنى شکستن (مانند افطار روزه) و اختلال و فساد نیز مى آید، و در آیه مورد بحث به همین معنى است. 🔹منظور این است که: هر چه انسان در دقت کند، کمترین خلل و ناموزونى در آن نمى بیند. لذا، در آیه بعد، براى تأکید همین معنى مى افزاید: «ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِیرٌ». (بار دیگر دیده خود را باز کن، و دو مرتبه به بنگر، سرانجام چشمانت به سوى تو باز مى گردد، در حالى که خسته و ناتوان شده، و در جستجوى خلل و نقصان در این عالم بزرگ ناکام مانده است!). «کَرَّتَیْن» از ماده «کرّ» (بر وزن شرّ) به معنى توجه و بازگشت به چیزى است، و «کرة» به معنى تکرار و «کَرَّتَیْن» تثنیه آن است، ولى بعضى از مفسران گفته اند: منظور از «کَرَّتَیْن» در اینجا معنى تثنیه نیست، بلکه، منظور توجه‌ هاى مکرّر، پى‌درپى و متعدد است. 🔹بنابراین، حداقل در این آیات دستور به مردم مى دهد: سه بار در عالم هستى بنگرند، و را مطالعه کنند، و به یک معنى بارها و بارها دقیق شوند، و هنگامى که نتوانستند کمترین خلل و نقصانى در این نظام عجیب بیابند، به این دستگاه و این جهان و علم و قدرت بى پایان او آشناتر شوند. به هر حال، از این آیات، دو نتیجه مهم مى توان گرفت: نخست این که: به همه رهروان راه حق، دستور مؤکد مى دهد: هر چه مى توانند در و شگفتى هاى جهان آفرینش بیشتر مطالعه و دقت کنند، و به یک بار و دو بار قناعت ننماید، چه بسیار اسرارى که در نگاه اول و دوم خود را نشان نمى دهد، دیده‌ هاى تیزبین لازم است که بعد از چندین نگاه آنها را بیابد. 🔹دیگر این که: هر قدر انسان در این نظام دقیق تر و باریک تر شود، آن را بهتر درک مى کند، انسجامى خالى از هرگونه نقص، خلل، کژى و اعوجاج. و اگر، در نظر سطحى و ابتدایی بعضى از پدیده هاى این جهان به عنوان شرور، آفات و فساد دیده مى شود (همچون زمین لرزه ها، سیلاب ها، بیمارى ها و حوادث ناگوارى که گهگاه در زندگى انسان ها رخ مى دهد) در مطالعات دقیق تر روشن مى شود: آنها نیز اسرار و فلسفه‌ هاى‌ دقیق و مهمى دارند. [۱] 🔹این آیات اشاره روشنى به دارد که مى گوید: وجود در هر دستگاه، نشانه وجود و در پشت آن دستگاه است، و گرنه، حوادث اتفاقى حساب نشده، و تصادف هاى کور و کر، هرگز نمى توانند «مبدأ نظام و حساب» گردد، همان گونه که در حدیث معروف «مفضّل» از (علیه السلام) آمده است: «إِنَّ الاِْهْمالَ لایَأْتِى بِالصَّوابِ، وَ التَّضادَ لایَأْتِى بِالنِّظامِ». [۲] (مهمل کارى، هرگز نتیجه درست نمى دهد، و تضاد، مبدأ نظام نمى گردد!). پی نوشت‌ها؛ [۱] شرح این مطلب را در مباحث «اثبات وجود خدا» در پاسخ به دلائل مادّیین در زمینه «آفات و بلاها» ذکر کرده ایم، به کتاب «آفریدگار جهان» مراجعه کنید. [۲] بحار الانوار، ج ۳، ص ۶۳ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چ ۲۹، ج ۲۴، ص ۳۲۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel