eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
442 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️🔹⚡️🔹⚡️🔹⚡️🔹⚡️ 🔹 ⭕️اساس چيست؟ 🔷اين بر دو پايه اصلی (صغری و كبری) و يك نتيجه قرار گرفته است: 1⃣ بر اساس يك و حساب شده ای آفريده شده، و بر هر ذره ای از موجودات، يك سلسله قوانين تغيير ناپذيری حكومت ميكند. 2⃣هر جا و حساب شده ای هست، ممكن نيست زاييده رويدادهای تصادفی باشد و حتما بايد از و سرچشمه گرفته شده باشد. 💠نتيجه اینکه و گواه اينست، كه و سازنده ای دانا با نقشه آن را طرح، و سپس كاخ عظيم عالم هستی را بر پايه آن بنا نهاده است. 📕اصول عقايد حجة الاسلام قائمی، درس ششم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا خداى متعال دستور مطالعه در «آفرینش آسمان‌ها» را به انسان‌ها مى دهد؟ 🔹 در «آیات ۳ و ۴ سوره ملک»، به نظام کلى جهان پرداخته، و انسان را به «مطالعه مجموعه عالم هستى» دعوت مى کند، تا از این طریق، خود را براى آن آزمون بزرگ آماده کند؛ مى فرماید: «الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماوات طِباقاً». (همان خدایی که را بر روى یکدیگر آفرید). و به دنبال آن، مى افزاید: «ما تَرى فِی خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُت». (در خلقت خداوند رحمان هیچ نقص و تضاد و عیبى نمى بینى). با تمام عظمتى که عالم هستى دارد، هر چه هست است و ، ، و ترکیبات حساب شده، و قوانین دقیق؛ و اگر بى نظمى در گوشه اى از جهان راه مى یافت، آن را به نابودى مى کشید. 🔹از نظام عجیب و شگفت انگیزى که بر یک دانه اتم، و ذرات الکترون و پروتون حاکم است، گرفته، تا نظامات حاکم بر کل منظومه شمسى، و منظومه هاى دیگر و کهکشان ها، همه در «سیطره قوانین دقیقى» قرار دارند که، آنها را در مسیر خاصى پیش مى برند، خلاصه، همه جا است و ، و همه جا است و . و در پایان آیه، براى تأکید بیشتر مى فرماید: «فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرى مِنْ فُطُور». (بار دیگر نگاه کن و عالم را با دقت بنگر، آیا هیچ شکاف، خلل و اختلافى در جهان مشاهده مى کنى؟!). «فُطُور» از ماده «فطر» (بر وزن سطر) به معنى شکافتن از طول است، و به معنى شکستن (مانند افطار روزه) و اختلال و فساد نیز مى آید، و در آیه مورد بحث به همین معنى است. 🔹منظور این است که: هر چه انسان در دقت کند، کمترین خلل و ناموزونى در آن نمى بیند. لذا، در آیه بعد، براى تأکید همین معنى مى افزاید: «ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِیرٌ». (بار دیگر دیده خود را باز کن، و دو مرتبه به بنگر، سرانجام چشمانت به سوى تو باز مى گردد، در حالى که خسته و ناتوان شده، و در جستجوى خلل و نقصان در این عالم بزرگ ناکام مانده است!). «کَرَّتَیْن» از ماده «کرّ» (بر وزن شرّ) به معنى توجه و بازگشت به چیزى است، و «کرة» به معنى تکرار و «کَرَّتَیْن» تثنیه آن است، ولى بعضى از مفسران گفته اند: منظور از «کَرَّتَیْن» در اینجا معنى تثنیه نیست، بلکه، منظور توجه‌ هاى مکرّر، پى‌درپى و متعدد است. 🔹بنابراین، حداقل در این آیات دستور به مردم مى دهد: سه بار در عالم هستى بنگرند، و را مطالعه کنند، و به یک معنى بارها و بارها دقیق شوند، و هنگامى که نتوانستند کمترین خلل و نقصانى در این نظام عجیب بیابند، به این دستگاه و این جهان و علم و قدرت بى پایان او آشناتر شوند. به هر حال، از این آیات، دو نتیجه مهم مى توان گرفت: نخست این که: به همه رهروان راه حق، دستور مؤکد مى دهد: هر چه مى توانند در و شگفتى هاى جهان آفرینش بیشتر مطالعه و دقت کنند، و به یک بار و دو بار قناعت ننماید، چه بسیار اسرارى که در نگاه اول و دوم خود را نشان نمى دهد، دیده‌ هاى تیزبین لازم است که بعد از چندین نگاه آنها را بیابد. 🔹دیگر این که: هر قدر انسان در این نظام دقیق تر و باریک تر شود، آن را بهتر درک مى کند، انسجامى خالى از هرگونه نقص، خلل، کژى و اعوجاج. و اگر، در نظر سطحى و ابتدایی بعضى از پدیده هاى این جهان به عنوان شرور، آفات و فساد دیده مى شود (همچون زمین لرزه ها، سیلاب ها، بیمارى ها و حوادث ناگوارى که گهگاه در زندگى انسان ها رخ مى دهد) در مطالعات دقیق تر روشن مى شود: آنها نیز اسرار و فلسفه‌ هاى‌ دقیق و مهمى دارند. [۱] 🔹این آیات اشاره روشنى به دارد که مى گوید: وجود در هر دستگاه، نشانه وجود و در پشت آن دستگاه است، و گرنه، حوادث اتفاقى حساب نشده، و تصادف هاى کور و کر، هرگز نمى توانند «مبدأ نظام و حساب» گردد، همان گونه که در حدیث معروف «مفضّل» از (علیه السلام) آمده است: «إِنَّ الاِْهْمالَ لایَأْتِى بِالصَّوابِ، وَ التَّضادَ لایَأْتِى بِالنِّظامِ». [۲] (مهمل کارى، هرگز نتیجه درست نمى دهد، و تضاد، مبدأ نظام نمى گردد!). پی نوشت‌ها؛ [۱] شرح این مطلب را در مباحث «اثبات وجود خدا» در پاسخ به دلائل مادّیین در زمینه «آفات و بلاها» ذکر کرده ایم، به کتاب «آفریدگار جهان» مراجعه کنید. [۲] بحار الانوار، ج ۳، ص ۶۳ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چ ۲۹، ج ۲۴، ص ۳۲۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
تبیین
⭕️«غیب» چیست؟ 💠آیت الله شهید مطهری (ره): 🔹 عبارت است از اینکه انسان اقرار و اعتراف داشته باشد که در و هست که من با پوستهِ بدن خودم یعنی با حواس خودم نمی‌توانم آنها را کنم، ولو اینکه اینجا حضور داشته باشند؛ چشم من، گوش من، ذائقه من، لامسه و شامه من قادر به نیستند. یعنی من درباره خودم این‏طور قضاوت کنم که این حواسی که من دارم، وسایل بسیار بسیار محدودی است که برای تماس پیدا کردن من با دنیای خارج به من داده شده است. 🔹اصلًا چشم را برای چه به من داده‌اند؟ برای اینکه وقتی می‌خواهم با این دنیا از راه رنگ‌ها و شکل‌ها ارتباط پیدا کنم، بتوانم و راه خودم را به دست آورم، همین. گوش را برای چه به من داده‌اند؟ برای اینکه امواج دیگری است به نام اصوات که به وسیله گوش ادراک می‌شوند. لذا وقتی می‌خواهم در این دنیا کارهای زندگی‌ام را انجام دهم، باید گوش داشته باشم. همچنین سایر حواس. اما آیا این که من دارم ابزاری است برای من که هرچه را در است با آنها درک کنم، به طوری که اگر چیزی را با حواس خودم درک نکنم، قبول نداشته باشم؟ 🔹نه، این اشتباه است. بلکه بزرگترین اشتباهی که بشر در زندگی خودش مرتکب می‌شود، و شکل علمی هم به آن می‌دهد، همین است که خیال کند حواسی که به او در دنیا و در این طبیعت داده‏ شده است برای این است که هرچه را در این دنیا هست با همین حواس کشف کند، به طوری که اگر چیزی را با حواس خودش درک نکرد، آن را نفی کند و بگوید وجود ندارد، چرا که اگر می‏‌بود من با دست خودم آن را لمس می‌کردم، با چشم خودم آن را می‌دیدم یا با گوش خودم آن را می‏‌شنیدم یا با ذائقه خودم آن را می‏‌چشیدم. 🔹تمام چیزهایی را که باید به آنها داشته باشد، با کلمه بیان کرده است؛ ایمان به اینکه و هست که از حدود من بیرون است. پس با چه چیزی من وجود آنها را قبول کنم؟ راه دیگری به انسان نشان داده شده است؛ دلایلی به انسان داده شده که از راه آنها می‌تواند را قبول کند. البته این هم معلوم است که معنای اینکه می‌گوید « کسانی هستند که ایمان به می‌آورند» این نیست که هر چیزی را که به شکل امر نهانی به ما گفتند، بگوییم ما مؤمنیم پس آن را قبول داریم. 🔹مثلًا فلان جن‌گیر می‌آید و می‌گوید من لشکری از جن دارم که چنین و چنان می‌کند، بگوییم: الَّذینَ یؤْمِنونَ بِالْغَیبِ‏، به ما گفته شده است که به غیب ایمان داشته باشید، پس ما باید به ادعای این جن‌گیر هم ایمان داشته باشیم! اینکه آن چیست، در جاهای دیگر و در غیر قرآن توضیح داده شده است. نگفتم به هر ادعایی که به صورت باشد باید ایمان آورد، بلکه نباید منکر غیب بود. منکر نباید بود. 📕آزادی معنوی، مرتضی مطهری، ص ۲۱۶ و ۲۱۷ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel