eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
442 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔮نقش در مقابله با 📌پيروزي ايران در يك منطقه حساس و همراه با شعور و آگاهي سياسی ملت در برابر استكبار جهاني درخشيد؛ ايران اسلامي و براي جهانيان گرديد كه به آن بفراروی افق روشن براي و هويدا شد. 🌀رويارويی با جمهوری اسلامي ايران در دهه های اول و دوم انقلاب با كليد خورد اما توفيقی چندان به دست نياورد و در روزهای پايانی انقلاب ، به در زمينه تهاجمی دست زد كه به فرموده 👇 📛 📛 📛 ، 📛 📛و يا نام گرفت. 🌀مورد تهديد واقع شدن ها و دشمن در جنگ تمام عيار نرم عليه ايران تا حدودی زياد به خواسته هايش رسيدند. و به عنوان سكاندار جمهوری اسلامی در سالهای متمادی بر ضرورت و اهميت موضوع بر انگيخت 🌀ايشان در با دشمن تأكيد داشتند كه دشمن به را هدف قرار داده است بنابراين بايد هميشه باشيم . 👌نقش كليدی در آگاهی جامعه نسبت به دشمن از جمله و از اهميت مهمی برخوردار است 👈اصلی ترين و محوری ترين عنصر جامعه يعنی ، در رأس همه ، هدفهای دشمن می باشد لذا و ايشان در جهت آگاهی و هوشياری جامعه نوعی تيز و هوشيارانه یود كه نمود از مبانی فكری و بنيادين نظام در تمام شرايط های در جهت مصون سازی و پيشگيری از تهديدات دشمنان می باشد. 🌀هدايت داهيانه در جهت فرهنگ سازی جامعه نقش آگاهی های سياسی و و ايران ضرورت پرداختن به آن یود كه بايد مد نظر همه ملت و مسئولان قرار می گرفت. 🎯 🎯 و 🎯 شناخت انواع 🎯و بهره گيری از قدرت نرم و سخت جامعه تأثيرگذاری غير ملموس و محسوس با نوعی دستيابی به قدرت از طريق فضاسازی و كنترل ذهنيت و اراده در جهت بصيرت جامعه كه دشمن سعی در مخدوش كردن آن کرد. 👈 از اين رو تمام دستگاههای فرهنگی و آموزشی كشور موظف بودند تا با و همسو و همسان با نيازهای فرهنگی جامعه به قول جبهه فرهنگی خوبی را در مقابل دشمن تشكيل دهند، ⚠️بنابراين و جامعه باعث بحرانی شدن هويت ها، مشروعيت ها، عدم مشاركت می شد كه بستر مناسبی را برای هدف تيرهای نرم و سخت دشمنان می کرد.. 🔺در اين راستا ايران اسلامی با موقعيتی سرشار از به آينده و و توسعه در جهت رفاه با پشتوانه عظيم قدرت نرم، انقلاب اسلامی ، دفاع مقدس ، و بهره گيری از سيره اهل بيت (س) و  استفاده از تمام ظرفيت ها از جمله بهره مندی از در جهت خدمت رسانی به مدد رام نمون رسانه های صوتی و تصويری و مكتوبی در جهت آرمانها و ارزشهای نظام گام بردارد و در حفظ و امنيت جامعه بكوشد تا بتواند بر فضای مجازی حاصل از اغواگری صاحبان رسانه های غربی پيروز گردد. كه در اين عرصه ها مصون سازی جامعه در راستا پيوند با و وحدت و انسجام ملی امكان پذير بود. @tabyinchannel @daneshgahevelyat
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️مختصری از و 🔶 ، تبلور زنده ي نماز، مناجات، حماسه، عدالت، و شهادت است. در مورد اين رخداد بسيار سخن گفته شده است، ولي به ابعاد گوناگون انساني و اجتماعي و درسها و پيامهاي زندگي ساز و حماسه‌‎آفرين آن كمتر توجه شده است. حال ما در اين مختصر به  ميپردازيم: 💠عبرتهاي سياسي 🔷حركت و (ع) يك جنبش خصوصي يا خانوادگي نبود بلكه و انقلابي بزرگ عليه حكومت بني اميه بود. از اين رو يك محسوب ميشود كه ازجهات گوناگون مي‎تواند الگوي سياسي جوامع باشد كه مهمترين آنها عبارتند: 1⃣ولايت و رهبري 💢از مهمترين اصول اسلام است. ولايت بر مسلمين را امامان حق خودشان مي‎دانستند و به غاصب بودن ديگران عقيده داشتند. از اين رو (ع) فرمودند: «ما خاندان پيامبر بر تصدي اين امر (حكومت بر امت) از اين مدّعيان ناحق سزاوارتريم». و در زيارتنامه‎ها گاهي لعنت بر كساني آمده است كه ولايت آنان را انكار كردند. از سرمايه‎ها و در حركت ، معرفي به امت اسلام و است. 2⃣عدم ترك امر به معروف و نهي از منكر 💢 به حساسيت مردم نسبت به احكام خدا و نظارت عمومي در امور واليان و مسئولان و مردم عادي وابسته است. از اين رو (ع) با درك موقعيت حساس جامعه كه روز به روز از سنت رسول خدا(ص) فاصله مي‎گرفت، پرچم و را علم كرد و در اين راه و اطرافيانش را به خطر انداخت و براي هميشه و به همگان آموخت كه سكوت در برابر ظلم، بدعت، انحراف، گناهي بزرگ و عليه آنها بالاترين درجه امر به معروف و نهي از منكر است. حال پيروان فرهنگ عاشورا، با الهام از  بايد نبض پرحركت جامعه اسلامي باشند و نسبت به جريان امور و وضعيت فرهنگي و سياسي حساسيت نشان دهند و با حضور دائم در ميدان امر به معروف و نهي از منكر، عرصه را بر فساد آفرينان تنگ سازند. 3⃣باطل ستيزي و جهاد 💢تلاش براي بازگرداندن خلافت اسلامي و حاكميت مسلمين به مجراي حق و اصيل خود و از بين بردن سلطه جائرانه باطل، صفحه ديگري از مبارزات (ع) مي‎باشد كه تكليف را بصورت كلي و هميشگي روشن مي‎سازد و اينكه در برابر ، نبايد سكوت و كرد. از تكاليف مهم مسلمانان در حراست از دين و كيان خويش و مقابله با دشمنان است كه است. و  يكي از مظاهر عمل به اين تكليف ديني بود و درسي براي همه ي آزادگان جهان كه در همه حال با همه توان تا آخرين دم، به نبرد با دشمنان اسلام و دين خدا برخيزند. 4⃣تدبير و برنامه‎ريزي 💢 ، يك و با برنامه بود نه يك شورش كور و بي‎هدف. براي لحظه به لحظه و روز بروز آن، دورانديشي و به كار گرفته شده بود. 5⃣كل يوم عاشورا 💢از عبرتها و درسهاي مهم عاشورا، از حق و مبارزه با باطل و ستم در هر جا و هر زمان است.  تكليف خاص آن حضرت و يارانش در آن مقطع زماني خاص نبود، بلكه هرگاه هر جا نظير آن شرايط پيش آيد، همان تكليف هم ثابت است. 💠پيام‎ها و عبرتهاي اخلاقي 1⃣آزادگي 💢آزادي در مقابل بردگي، اصطلاحي، حقوقي و اجتماعي است، اما برتر از آزادي است و نوعي حريت و رهايي انسان از قيدهاي ذلت‎آور و حقارت بار است.  جلوه بارزي از آزادگي در مورد (ع) و خاندان و ياران شهيد او است كه از ميان دو امر شمشير يا ذلّت، را پذيرفت و فرمود: انسانهاي آزاده در راه استقلال و رهايي از ستم طاغوتها و در آن لحظات حساس و دشوار انتخاب، مرگ سرخ و مبارزه خونين را برمي‎گزينند و جان مي‎بازند تا جامعه خود را آزاد كنند. 2⃣ايثار 💢 ، ايثار خون و جان است. كسي است كه حاضر باشد هستي و جان خود را فدا كند. در صحنه نخستين ايثارگر (ع) بود كه از جان و مال خود گذشت و براي همه مخصوصاً شيعيان اين درس را داد كه در راه رضاي خدا و خدا بايد از تمنيات خويش گذشت. 3⃣شجاعت 💢صحنه  تصويري است واضح از (ع) و اهل بيتش. شجاعت عاشورائيان ريشه در اعتقادشان داشت. لذا عاشورا الهام بخش شجاعت به مبارزان بوده است و محرم همواره روحيه، شهامت و ظلم‎ستيزي به مردم میداده است. 🔗متن کامل را اینجا 👈andisheqom.com/fa/Article/View/11000207 بخوانید. @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) در خطبه ۱۵۲ «نهج البلاغه» جایگاه و موقعيت ائمه (علیهم السلام) را چگونه بیان نموده است؟ 🔹 (ع) در بخشی از خطبه ۱۵۲ به سراغ بيان موقعيت و پيشوايان حق مى رود و مقامات آنها را اينگونه بيان ميفرمايد: «وَ إِنَّمَا الْأَئِمَّةُ قُوَّامُ اللهِ عَلَى خَلْقِهِ، وَ عُرَفَاؤُهُ [۱] عَلَى عِبَادِهِ؛ وَ لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ، وَ لَا يَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْكَرَهُمْ وَ أَنْكَرُوهُ؛ [امامان معصوم (عليهم السلام)] از طرف خداوند و را بر عهده دارند و نمایندگان او در میان بندگانش هستند؛ هيچ كس داخل نمى شود، مگر كسى كه آنها را بشناسد و آنان نيز او را بشناسند، و هيچ كس وارد نمى شود، مگر كسى كه آنها را انكار كند و آنها نيز او را انكارش نمايند». 🔹اين تعبير نشان مى دهد كه و (عليهم السلام) از سوى تعيين ميشوند، نه از سوى مردم، و اگر بيعت و انتخابى لازم است براى انسجام كار و پيشرفت امور آنهاست. تعبير به (جمع قائم) اشاره به است و تعبير به «عرفاء» (جمع عريف) اشاره به اين است كه آنها به علت شناختى كه درباره و شرايط و دارند، و به و آنها آشنايند، هر كس را در جاى مناسب مى نشانند و هر كار را در موقع مناسب انجام مى دهند. 🔹جمله «لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ...» و «لَا يَدْخُلُ النَّارَ...» تأكيدهايى است بر آنچه در جمله هاى قبل گفته شد؛ زيرا هنگامى كه بپذيريم آنها از طرف تعيين شدند، كسى كه آنها را به رسميت بشناسد و آنان اعمالش را صحيح بشناسند، به يقين، اهل بهشت‌اند، و كسى كه آنها را انكار كند، در واقع، فرمان خدا را انكار كرده، و چنين كسى سزاوار دوزخ است؛ همچنين كسى كه آنها اعمالش را منكَر بشمرند او نيز دوزخى است. 🔹بديهى است همه اين تعبيرات با سازگار است كه (عليه السلام) را از سوى خدا به وسيله پيغمبر (صلی الله عليه و آله) يا امام (عليه السلام) پيشين میدانند و او را تشخيص از میشمارند، و به يقين كسى كه ، او را با فكر برگزينند، و اى بسا خطاكار و ستمكار از آب درآيد، داراى چنين مقاماتى نيست. حديث معروف «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ اِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيْتَةً جَاهِلِيَّةً؛ [۲] كسى كه بميرد و را نشناسند، مرگ او است». 🔹عجب‌اين‌است كه «ابن‌ابى الحديد» (عالم سنی) در اينجا اصرار دارد كه جمله هاى بالا درباره تمام خلفا كه بعد از پيامبر (صلى الله عليه و آله) روى كار آمدند صادق است، در حالى كه امام (عليه السلام) در جمله قبل از آن، نكوهش شديدى از حكومت عثمان كرده بود و اين مطلب با آنچه «ابن ابى الحديد» استنباط كرده در تناقض آشكار است. چگونه ممكن است پيشوای ضعيفى كه تمام اسلامى و را در اختيار و بستگان فرصت طلب و خود گذاشته است، و به همين جهت قيام كردند و خون او را مباح شمردند و غالب صحابه نيز در برابر آن سكوت نمودند، مصداق  «قُوّامُ اللهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ عُرَفائُهُ عَلَى عِبادِهِ» باشد؟ و هر كس او را انكار كند وارد دوزخ شود و هر كس او را قبول كند وارد بهشت گردد؟ 🔹در حديثى از (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم كه به اميرمؤمنان امام علی (عليه السلام) فرمود:  «ثَلَاثٌ أُقْسِمُ أَنَّهُنَّ حَقٌّ، إِنَّكَ وَ الْأَوْصِيَاءَ مِنْ بَعْدِكَ عُرَفَاءُ، لَا يُعْرَفُ اللهُ إِلَّا بِسَبِيلِ مَعْرِفَتِكُمْ وَ عُرَفَاءُ لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَكُمْ وَ عَرَفْتُمُوهُ وَ عُرَفَاءُ لَا يَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْكَرَكُمْ وَ أَنْكَرْتُمُوهُ؛ [۳] سه چيز است كه سوگند ياد ميكنم، همه حقّ است، تو و عرفاء و سرشناسانى هستيد، كه را جز از طريق [و راهنمايى و هدايتتان] نمیتوان شناخت؛ و عرفايى هستيد كه هيچ كس وارد بهشت نمیشود، مگر كسى كه شما او را شناخته ايد و او شما را شناخته، و عرفايى هستيد كه هيچكس داخل دوزخ نمیشود، مگر آنها كه شما را انكار كنند و شما آنها را انكار كنيد». پی نوشت‌ها؛ [۱] «عرفاء» جمع «عريف» به معناى رئيس و سرشناس يك قوم است كه همه او را مى شناسند و امورشان را تدبير مى كند. [۲] كمال الدين و تمام النعمة، ابن بابويه، اسلاميه‏، چ دوم‏، ج۲، ص۴۰۹، باب۳۸؛ و... [۳] الخصال‏، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، چ اول‏‏، ج۱، ص۱۵۰ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج۶، ص۵۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن كريم در مقام تعريف انسان چه بيانی دارد؟ (بخش دوم) 💠ويژگى هاى آفرينشى «انسان» 🔹 در حقيقت آفرينش خود، از بهره مند است؛ خداوند اين تشريف را بدو بخشيده كه او را با دستان قدرت و حکمت خود آفريده است؛ «قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعَالِينَ» [۱] ([خداوند] فرمود: ای ابلیس! تو را چه چیزی از سجده کردن بر آنچه که با دستان قدرت خود آفریدم، بازداشت؟ آیا تکبّر کردی یا از بلند مرتبه گانی؟). خداوند كه خالق همه اشياء است، پس بى ترديد خصوصيتى در آفرينش اين بوده كه او را سزاوار اين تشريف كرده است. 🔹اين عنايت مخصوص او در حق اين موجود است كه شاهد آن، است كه در او به وديعت نهاده شده. علامه طباطبايى مى نويسد: «اينكه او را به دستان خود نسبت داده، دليلى بر است، چنان كه فرموده «وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِی» [۲] (و در او از دميدم). و اينكه فرموده با دو دست خود، كنايه از اهتمام ويژه او به آفرينش و صنع اوست، چرا كه هرگاه در ساختن چيزى اهتمام ويژه داشته باشد هر دو دست خود را به كار مى گيرد». [۳]  🔹دميدن روح الهى در او، كنايه از آن است كه در اصل وجود، از ، هر چند كه تن او برگرفته از عنصرى زمينى باشد. پس او به واقع پيش از آن كه عنصرى زمينى باشد، است. آرى ، نخست از عنصر اين زمين و سپس از نفخه‌اى علوى پديده آمد كه او را از صف ديگر جانداران جدا ساخته و از «امتيازات بزرگ انسانى» بهره مندش گردانيده؛ امتيازاتى كه نخستين آنها امكان پيمودن مدارج جهانى ويژه است. اين نفخه، را با ملأ اعلى ارتباط مى دهد و او را مى بخشد تا با خداى خود مرتبط گردد، از او فرا گيرد، از حوزه عملكرد اندام و حواس برهد و به سراپرده انديشه و دل راه يابد. 🔹او را محرم راز هستى مى گرداند تا بر فراز زمان و مكان و فراتر از جولانگه اندام و حواس برجهد و گاهى به انديشه اى نامحدود نيز دست يابد. [۱] و بدين سان سزاوار آن شد كه ـ كه همان ودايع ربّانى و بلند و ملكوتى است ـ به وى سپرده شود؛ تنها او، و نه ديگران. اين ودايع در نيروى عظيمى كه در طبيعت اوليه خود دارد خلاصه مى شود؛ نيرويى كه امكان چيرگى بر نيروهاى درونى طبيعت را بدو مى بخشد تا آنها را بدانگونه كه مى خواهد تسخير كند. اين همان نيروى و و و است؛ نيروى و ، نيروى و به كارگيرى، و همان جسارت برداشتن بار اين مسؤوليت خطير. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره ص، آیه ۷۵ [۲] همان، سوره حجر، آيه ۲۹ [۳] المیزان، ج ۱۷، ص ۲۳۹ [۴] به گرفته از سخن سيد قطب. ر.ك: فی ظلال القرآن، جزء ۱۴ / ۱۷. مجلد ۵، ص ۲۰۳ 📕نقد شبهات پيرامون قرآن كريم، معرفت، محمدهادی، مترجمان: حكيم باشی، حسن، رستمی، علی اكبر، عليزاده، ميرزا، خرقانی، حسن، مؤسسه فرهنگی تمهيد، ۱۳۸۸، چ دوم، ص ۳۸ الی ۴۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۹۱ «نهج البلاغه» برنامه الهى برای آفرینش و تدبیر موجودات را چگونه ترسیم نموده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۹۱ ، به «جهان آفرينش» و «تدبير الهى در خلقت و نظم» اشاره می نماید و از اين و به عنوان آينه‌اى براى نشان دادن جلال و جمال پروردگار بهره مى گيرد و مى فرمايد: «قَدَّرَ مَا خَلَقَ فَأَحْكَمَ تَقْدِيرَهُ، وَ دَبَّرَهُ فَأَلْطَفَ تَدْبِيرَهُ، وَ وَجَّهَهُ لِوِجْهَتِهِ» ([خداوند] آنچه به درستى نموده است و به خوبى كرده و در مسير خودش قرار داده است). 🔹به اين ترتيب، مراحل سه گانه و و را بيان فرموده است. «تقدير»، مقام اندازه گيرى خلقت موجودات است، و «تدبير»، به راه انداختن آنها در مسير تعيين شده است و «توجيه»، فراهم ساختن اسباب حركت در اين مسير براى رسيدن به است، و تمام اين مراحل طبق و است، به گونه اى كه در همه جهان هستى هيچ موجودى نه در آغاز آفرينش و نه در مسير حركت خود به سوى هدف، بى برنامه نيست. 🔹به همين جهت بلافاصله مى افزايد: «فَلَمْ يَتَعَدَّ حُدُودَ مَنْزِلَتِهِ، وَ لَمْ يَقْصُرْ دُونَ الإِنْتِهاءِ إِلى غَايَتِهِ، وَ لَمْ يَسْتَصْعِبْ إِذْ أُمِرَ بِالمُضِيِّ عَلَى إِرَادَتِهِ، فَكَيْفَ وَ إِنَّمَا صَدَرَتِ الْأُمُورُ عَنْ مَشِيئَتِهِ؟» ( از حدّ و منزلت خود تجاوز نكرده و قبل از رسيدن به كوتاهى ننموده است، و به هنگامى كه به آن داده شد كه مطابق اراده پروردگار حركت كند، ننمود؛ چگونه ممكن است سرپيچى كند، حال آن كه همه چيز از او سرچشمه گرفته است؟!). 🔹در حقيقت اين سخن، اشاره به آن است كه تصوّر نشود حركات موجودات زمينى و آسمانى و پيمودن مراحل وجود در جهان گياهان و حيوانات و انسان و كواكب آسمان بى حساب است. همه در خود سر بر او دارند و را كه از پيش براى آنها تعيين كرده، اجرا مى كنند و هيچ تخلّفى از برنامه هاى تعيين شده ندارند، و به اين ترتيب، مجموعه اى است از و حركات و جريان هاى برنامه ريزى شده. در آيات نيز، به اين مراتب و مراحل سه گانه اشاره شده است. 🔹در «سوره يس» آيات ۳۸ تا ۴۰ مى فرمايد: «وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ - وَ الْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ - لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِى لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَ لَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَ كُلٌّ فِى فَلَكٍ يَسْبَحُونَ»؛ (و خورشيد كه پيوسته به سوى قرارگاهش در حركت است، [آيتى ديگر از آيات خدا است] اين و اندازه گيرى خداوند قادر دانا است، و براى ماه منزلگاه هايى قرار داديم [هنگامى كه اين منازل را طى كرد] سرانجام به صورت شاخه كهنه قوسى شكل و زرد رنگ خرما در مى آيد. نه خورشيد را سزاست كه به ماه رسد و نه شب بر روز پيشى مى گيرد و هر كدام در مسير خود شناورند). آيات فراوان ديگرى نيز در «قرآن مجيد» است كه به اين حقيقت اشاره مى كند. 🔹در اينجا به دو نكته بايد توجّه داشت: نخست اين كه، آنچه در جمله هاى بالا درباره امر و فرمان و پيروى موجودات از آمده، همه اشاره به اوامر تكوينيّه الهى، يا به تعبيرى ديگر: اشاره به قوانينى است كه خداوند براى جهان هستى تعيين كرده و همه موجودات را در سیطره اين قوانين قرار داده است، به گونه اى كه تخلّف از اين قوانين براى آنها غير ممكن است. ديگر اين كه، اين سخن هرگز به معناى مجبور بودن انسان در افعال خويش نيست! چرا كه خداوند صفت و را به عنوان يك قانون از قوانين عالم هستى براى انسان قرار داده است، و هرگز انسان نمى تواند اين صفت را از خود سلب كند و به تعبير ديگر: او هم به فرمان خدا است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۴، ص ۶۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️با توجه به این که مأموران الهی حافظ انسان ها در برابر خطرات هستند، احتیاط و پیشگیری چه مفهومی دارد؟ 🔹در پاسخ به اين سؤال بايد گفت: «اَجَل» و «سرآمدِ عمر انسان»، بر دو گونه است: و . «اَجَل حتمى» سرآمدى است كه به هيچ وجه راه بازگشت براى آن نيست؛ مثل اينكه قلب انسان حداكثر قدرت ضربانش - در حالی كه كاملاً هم سالم باشد - فلان مقدار است؛ هنگامى كه آن عدد كامل شد قلب خواه ناخواه از كار مى ايستد، درست مانند ساعتى كه باطرى آن تمام شده باشد. 🔹امّا «اَجَل غير حتمى» سرآمدى است كه است و آن نيز بر دوگونه است؛ بخشى از آن در است كه مى تواند با رعايت از آن پرهيز كند، مانند: «پوشيدن زره» در تن و «گذاشتن كلاه‌خُود» بر سر و «گرفتن سپر» به دست در ميدان جنگ كه بى شك جلوى بسيارى از مرگ و ميرها را مى گيرد. پرهيز از اين گونه امور، به عهده خود گذارده شده است و اوست كه در برابر اين حوادث، مسئول و است. 🔹بخش ديگرى از سرآمدها، است كه معمولاً از اختيار انسان بيرون است؛ مانند: بخشى از حوادث رانندگى و يا مسأله پيش بينى نشده اى در مورد سقوط در چاه يا ريزش كوه و مانند آن. اينجاست كه فرشتگان و ، تا او فرا نرسيده باشد، او را در برابر اين حوادث مى كنند و هنگامى كه «اَجَل حتمى» او فرا رسيد او را به دست حادثه مى سپارند و رهايش مى كنند. 🔹البتّه اين بخش را نيز مى توان به دو گروه تقسيم كرد: و ؛ «مشروط» آن مواردى است كه پاسدارى ، مشروط به انجام كارى از قبيل دادن «صدقه»، «دعا كردن»، «صله رحم» و انجام مى باشد، و قسم ديگر آن است كه حتّى بدون اين شرط، مأمور محافظت او از اين خطرات هستند. خلاصه اينكه «تخلّف ناپذير» است؛ اما يا قابل تغيير مى باشد؛ گاه به وسيله و خود انسانها، و گاه به وسيله انجام همچون صله رحم و صدقه در راه خدا و گاه به وسيله كه مأمور حفظ انسان در برابر هستند. 🔹از اينجا روشن مى شود كه آياتى مانند: «فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَ لَا يَسْتَقْدِمُونَ» [۱] (هنگامى كه آنها فرا رسد، نه ساعتى از آن مى افتند و نه ساعتى بر آن مى گيرند)؛ و آيه شريفه: «وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللّهُ نَفْساً إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا» [۲] (خداوند هرگز كسى را كه فرا رسيده به تأخير نمى اندازد)، با آياتى مانند: «لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ...» منافات ندارد و همچنين با روايات فراوانى كه مى گويد: «صدقه» و «صله رحم»، اَجَل انسان را به تأخير مى اندازد، مخالف نيست، و در واقع جمع بين همه آيات و روايات با توجّه به اقسام سه گانه يا چهارگانه كه در بالا اشاره شد، روشن مى شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره اعراف، آيه ۳۴ [۲] سوره منافقون، آيه ۱۱ [۳] شرح بيشتر درباره اقسام اَجَل در تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۳۷۴ش، چ اول، ج ۱۸، ص ۲۰۷ به بعد آمده است. 📕پيام امام امير المومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۳، ص ۲۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ارکان انقلاب اسلامی (بخش سوم) 🔸براى شکل گیرى هر ، یک و دو مورد نیاز است، که بدون حضور و دخالت هر یک از آن‌ها به معنای حقیقی و کامل کلمه شکل نمی‌گیرد، و تحقق خارجی نخواهد یافت. این ، که عناصر موجده‌ی انقلاب هستند، نامیده می‌شوند. این عناصر عبارت‌اند از که همان و مکتبى است که انقلاب بر پایه‌ی آن استوار مى گردد و نیز یکى و دیگرى . هرگاه این سه عنصر در کنار هم قرار گیرند و جهت‌گیرى یکسان داشته باشند، شکل مى گیرد و واقعیت خارجی می‌یابد... در ادامه، به بررسی «ارکان‌ عمده‌‌ انقلاب‌ اسلامی» از دیدگاه می‌پردازیم. 💠ب. رهبری 🔹 و قوت در با اتکاى به ، ناشى از اوست، که مشروط به برخوردارى از ویژگی‌هایى نظیر ، ، ، ، ، ، ، و است؛ بر خلاف انقلاب‌هاى دیگر که غالباً انسان‌هایى به‌عنوان سیاستمدار حرفه اى با تکیه بر زر و زور و تزویر در جایگاه رهبرى قرار مى گیرند. [۱] 🔹 ، با برخوردارى از همه‌ی ویژگی‌هاى مورد نیاز براى رهبرى دینى و الهى، را به دست گرفت و هدایت پیامبرگونه‌ی خود را بر جهانیان آشکار ساخت. یکى از تفاوت هاى عمده‌ی ایشان با دیگر مصلحان تاریخ اسلام این بود که ضمن حضور در صحنه، خود را براى مردم تبیین نمود و آنان را به ایمان روشن بینانه و آگاهانه رساند [۲] 🔹و پس از اثبات خود، توانست را آرام‌آرام وارد کند، به همراهى این اقیانوس عظیم پرتلاطم، را شکل دهد و در نتیجه، آثار شوم تسلط را در این کشور برطرف و دنیا را متحول کند؛ به‌ گونه اى که حرکت او با هیچ حرکتى از صدر اسلام تاکنون قابل مقایسه نیست. [۳] 🔹 (ره) به‌عنوان معمار و رهبر این حرکت در انقلاب خود به مردم با همان چشمى نگاه مى‌کرد که پیامبران نگاه کرده بودند. پیامبران دنبال آدم‌هاى برجسته و ممتاز نبودند؛ بلکه در پى و مى‌گشتند. امام هم در این انقلاب دنبال خواص نمى‌گشت، بلکه به توده‌ى مردم دل مى‌داد، با آن‌ها حرف مى‌زد و با آن‌ها رابطه داشت. 🔹دل دادن به توده و و همان کسانى که سنگین‌ترین بارهاى از و کشور بر دوش آن‌هاست، از ویژگی‌هاى رهبری امام (ره) بود. مردم هم به آن بزرگوار پاسخ مناسب ‌دادند و به همین‌خاطر توانستند این را از راه‌هاى صعب‌العبور و خطرناک عبور دهند و بگذرانند. [۴] 🔹 در حرکت خود در درجه‌ی اول ناشی از او و در درجه‌ی دوم در پرتو و حسن ظن او به خدا بود. در نظر امام (ره)، پیروزى این نبود که بتواند آن کارى را که مى‌خواهد، انجام بدهد، بلکه این بود که بر خود عمل کند. با این روحیه و احساس و انگیزه، او کار را پیش برد و ادامه داد. (ره) دو خصوصیت دیگر هم داشت، که این هم جز با نورانیت الهى ممکن نبود و آن عبارت بود از: و . او در شناخت دشمنان و دوستان اشتباه نکرد. او همیشه بر مردم و ملت‌ها تکیه مى‌کرد. [۵] 🔹 ، در توصیف نقش و جایگاه (ره) در و نظام اسلامی، می‌فرمایند: «اگر و این و جهانى را و رستاخیز عظیمى که در دنیا به وجود آمده و رستاخیز عظیم‌ترى که در درون انسان‌ها پدید آمده و این تحولى که مس‌ها را طلا کرده است، کلمه‌ی‌ طیبه و شجره‌ی‌ طیبه بدانیم ‌ـ‌ که هست‌ ـ ریشه‌‌ی این شجره‌ی‌ طیبه، همین است که همه چیز از او رویید. او بود که این درخت مبارک را رویاند. او همه چیز بود و اگر نبود، ما هیچ چیز نداشتیم». [۶] ... پی نوشت ها [۱] پیام به نشست دانشجویان در آمریکا و کانادا، ۶۷/۱۰/۸، بیانات ۶۷/۱۱/۱۲؛ [۲] بیانات‌ مقام‌ معظم‌ رهبری ۸۲/۳/۱۴؛ [۳] پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال امام خمینى، ۶۹/۳/۱۰؛ بیانات، ۷۰/۳/۲۸؛ بیانات ۸۲/۳/۱۸؛ [۴] بیانات‌ مقام‌ معظم‌ رهبری ۶۸/۰۴/۰۴؛ [۵] همان، ۶۸/۴/۲۳؛ [۶] همان، ۶۸/۰۴/۲۸ منبع: پرسمان @tabyinchannel
⭕️امام سجاد علیه السلام 🔸«قالَ لُقمانُ لاِبنِهِ: يا بُنَيَّ، أخلِص طاعَةَ اللهِ حَتّى لا يُخالِطَها شَيءٌ مِنَ المَعاصی، ثُمَّ زَيِّنِ الطّاعَةَ بِاتِّباعِ أهلِ الحَقِّ؛ فَإِنَّ طاعَتَهُم مُتَّصِلَةٌ بِطاعَةِ اللهِ، و زَيِّن ذلِكَ بِالعِلمِ، و حَصِّن عِلمَكَ بِحِلمٍ لا يُخالِطُهُ حُمقٌ، وَاخزُنهُ بِلينٍ لا يُخالِطُهُ جَهلٌ، وشَدِّدهُ بِحَزمٍ لا يُخالِطُهُ الضِّياعُ، وَامزُج حَزمَكَ بِرِفقٍ لا يُخالِطُهُ العُنفُ». 🔹در بيان سفارش هاى (ع) به پسرش: اى پسرم! (عبادتِ) الهى را انجام بده، به طورى كه گناه كوچكى هم با آن مخلوط نشود، سپس با پيروى از ، طاعت خود را ببخش؛ زيرا طاعت آنان، به طاعت الهى پيوسته است، و همين طاعت را با ، آراسته كن، و دانشت را با حراست كن، تا با آن درنياميزد، و را با ذخيره كن، تا با همراه نگردد، و نرم خويى ات را با استوار كن، تا نابودى در آن راه نيابد، و تدبيرت را با درآميز، تا زورى در آن نباشد. 📕بحارالأنوار، ج۱۳، ص۴۲۰ ح۱۵ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️با وجود اینکه وسعت و تنگی رزق و روزی دست خداست پس کار و کوشش انسان چه فایده ای خواهد داشت؟ 🔹از بسيارى از آيات قرآن مجيد و روايات «مقدّر بودن » و در منابع مختلف استفاده مى شود كه «وسعت و فراخى روزى يا تنگى و ضيق آن، به «اراده و مشيّت خداوند» نسبت داده شده است، تا بندگان خود را بيازمايد. به تعبير ديگر: به هر كس آنچه مصلحتش بوده است داده و براى هر كس آنچه مايه صلاح حالش بوده مقرّر فرموده است. اين تعبيرات سؤالات متعدّدى بر مى انگيزد. نخست اينكه: اگر چنين است پس و كوشش، براى و چه مفهومى مى تواند داشته باشد؟ 🔹ديگر اينكه: اين گونه برداشت ها سبب ركود فعّاليت هاى اجتماعى و عقب ماندگى جامعه مى گردد؛ جامعه اى كه بايد پر نشاط و پر اميد به فعّاليت هاى گسترده بپردازد و در ميدان رقابت از جوامع غير مسلمان عقب نماند. مى فرمايد: «نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۚ وَ رَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ». [۱] (ما معيشت و [روزى] آنها را در حيات دنيا در ميانشان تقسيم كرديم و بعضى را بر بعضى برترى داديم). 🔹ولى پاسخ اين سؤال ها در روايات اسلامى آمده است كه هرگاه كنار هم چيده شود، ديگر ابهامى باقى نمى ماند. از يك سو، در «نهج البلاغه» و كلمات (علیه السلام) می‌خوانیم: «إِنَّ الرِّزْقَ رِزْقَانِ: رِزْقٌ تَطْلُبُهُ، وَ رِزْقٌ يَطْلُبُكَ، فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَأْتِهِ أَتاكَ». [۲] ( بر دو گونه است: قسمتى از آن، تو بايد به بروى، و قسمتى از آن، او به دنبال تو مى آيد به گونه اى كه اگر به سراغش نروى به خواهد آمد). 🔹واقعيت نيز چنين است كه قسمت مهمّى از چيزى است كه انسان بايد در راه آن و كند و تمام هوش و و خود را به كار گيرد و بدون اينها هرگز به آن نخواهد رسيد؛ ولى بخش ديگرى از روزی ها، «روزی های ناخواسته» است كه به سراغ انسان مى آيد و به او نشان مى دهد كه اگر چه تلاش و كوشش يك اصل مهم است، امّا منحصر به آن نيست و در همه حال بايد به او دل بست و همه چيز را از او دانست. 🔹در روايت ديگرى مى خوانيم: از جمله دعاهايى كه مستجاب نمى شود، دعاى انسان سالمى است كه در خانه نشسته و دست از و برداشته و عرضه مى دارد: خدايا به من ده! [فرشتگان الهى] به او مى گويند: اين دعاى تو مستجاب نيست، برخيز و تلاش كن. (عليه السلام) مى فرمايد: «أَرْبَعٌ لاَيُسْتَجَابُ لَهُمْ دُعَاءٌ: الرَّجُلِ جَالِسٌ فِي بَيْتِهِ، يَقُولُ: يَا رَبِّ ارْزُقْنِي! فَيَقُولُ لَهُ: أَلَمْ آمُرْكَ بِالطَّلَبِ». [۳] 🔹از سوى ديگر، در بسيارى از موارد هماهنگ با است، يعنى خداوند مقدّر كرده آنها كه و كوشش مى كنند سهم بيشترى داشته باشند، و آنها كه سُست و سهم كمتر. اين هماهنگىِ تقدير و تدبير، پاسخ روشنى به كسانى مى دهد كه به بهانه از سرباز مى زنند و تن به مى دهند. از سوى سوم، بى شك استعداد جسمانى و فكرى همه يكسان نيست و افراد بشر از نظر هوش و استعداد و مديريّت اقتصادى و توان جسمى براى كار كردن بسيار تفاوت دارند و همين، سرچشمه تفاوت بهره هاى آنها در اين قسمت مى شود؛ 🔹آن كس كه اين تفاوت ها را كرده، طبعاً تفاوت هاى را نيز مقدّر فرموده است و انتظار يكسان بودن همه انسانها از نظر روح و جسم، انتظار بسيار بى جايى است؛ مانند انتظار مساوى بودن همه اعضاى بدن و تمام استخوان ها و عضلات؛ چرا كه در مجموعه بدن، هر عضوى مأموريتى دارد و توان او به اندازه مأموريت اوست و مجموعه نيز، همانند يك بدن است با تفاوت ها در جهات مختلف و طبعاً با تفاوت در . نتيجه اينكه: آنچه در و درباره آمده، مى تواند اشاره اى به تمام آنچه در سه نكته بالا گفتيم بوده باشد و اين چيزى بر خلاف عدالت نيست؛ بلكه عين و است. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره زخرف، آيه ۳۲ [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۴۰۴، (نامه ۳۱) [۳] الکافی، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ ۴، ج ‏۲، ص ۵۱۱ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۴، ص ۱۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام هادی عليه السلام:  🔸«اُذْكُـرْ حَسَـراتِ التَّـفْريـطِ بِـأَخْـذِ تَقْـديمِ الْحَـزْمِ».  🔹«حسرت و پشيمانىِ كوتاهى در انجام كارها را به ياد آور، و بـا و جبـران كن». 📕بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۷۰ @tabyinchannel
تبیین
⭕️خلاصه بیانات آیت‌ الله‌ العظمی بهجت (ره) درباره انتخابات 💠چه کسی «حق انتخاب شدن» دارد؟ چه کسی حق دارد «امین مردم در امر دنیا و دین» باشد؟ به چه کسی حق داریم رأی بدهیم؟ تا مؤمنین چشم بسته یا با سهل انگاری گمراه نگردند. 🔹۱) دوازده امامی باشد؛ ۲) آگاه به مسائل شرعی شخصی باشد؛ ۳) آگاه به مسائل شرعی باشد؛ ۴) رجال با باشد؛ ۵) با و کامل باشد؛ ۶) التزام عملی به عقیده و ایمان داشته باشد؛ ۷) با باشد که از هیچ تهدید نترسد؛ ۸) از هیچ ملامت ‌کننده‌ و ملامتی نترسد؛ ۹) باشد؛ ۱۰) از رشوه و منافع شخصی دور باشد؛ ۱۱) از و وطن‌فروشان دور باشد؛ ۱۲) اهل اعتدال فکری و مسلکی باشد؛ 🔹۱۳) و متقی بوده و امر خدا را ترجیح دهد؛ ۱۴) زود تصمیم نگیرد و با احتیاط و توقف و عمل کند؛ ۱۵) در روشنایی توقف و در تاریکی حرکت نکند؛ ۱۶) فقط با حرکت کند و در تاریکی و جهل و شک توقف کند؛ ۱۷) اهل و باشد؛ ۱۸) باشد، نه مرتجع؛ ۱۹) در پیاده کردن کلیات باشد؛ ۲۰) بداند نه‌ تنها در مستقل بودن کشور اسلامی نقصی نیست، بلکه نقص در وابستگی است؛ 🔹۲۱) با و آگاه باشد، به آن معنا که مجهولات را از معلوم‌ها بیابد، نه همه‌چیزدان؛ ۲۲) با واجدین شرایط همراهی داشته باشد، نه با دیگران؛ ۲۳) رأی دادن فقط بر واجدین تمام شرایط جایز است؛ ۲۴) فاقد بعضی از این شروط امین نیست؛ ۲۵) رأی به فاقدین بعض شرایط بی‌اثر است؛ ۲۶) رأی به فاقدین بعض شرایط جایز هم نیست؛ ۲۷) شخص مشکوک، متروک است؛ ۲۸) اگر بداند یا احتمال دهد غیر واجد شرایط رأی می‌آورد، رأی به می‌شود با امکان. 💠آنچه رأی دهنده باید رعایت کند: 🔹۱) هرکس خود باید در جست‌و‌جوی باشد؛ ۲) جست‌و‌جو باید از عقلای متدین آگاه باشد؛ ۳) هم باید کامل باشد؛ ۴) دوستی و دشمنی نفسانی اثر نکند؛ ۵) نگاه کند کدام معتدل‌تر در فکر یا متلون است؛ ۶) کدام در تغییر نداده و نمی‌دهد؛ ۷) کدام ملکه و ائتمان دارد یا قوی‌تر است؛ ۸) در کدام راه ندارد؛ ۹) کدام در و با امیرالمؤمنین و حضرت مهدی ـ‌ علیهماالسلام‌ ـ نزدیک‌تر است؛ ۱۰) ـ‌ عجل‌ الله‌ تعالی‌ فرجه‌ الشریف‌ ـ در کدام یک بارزتر است؛ 🔹۱۱) اهل شر را باید شناخت تا اهل خیر را بیابد؛ ۱۲) انتخابات دول کفر و بیگانه را نگاه و از آن دوری کند؛ ۱۳) از شیوه رأی دادن دولت‌های کفر پرهیز کند؛ ۱۴) با چگونگی کار آنها مخالفت کند؛ ۱۵) ببیند دول کفر چگونه وطن‌فروشی می‌کنند با چه مقاصدی؟ ۱۶) ببیند رشوه چگونه تغییرشان می‌دهد؟ ۱۷) باید دید کدام در صفات از کفر دورتر است؛ ۱۸) کدام به و و و علیهم‌ السلام نزدیک‌تر است؛ ۱۹) در حال رأی را ناظر بداند و رضای او را مقدم بدارد. منبع: وبسایت‌ مرکز تنظیم‌ و نشر آثار ‌آیت‌ الله‌ العظمی‌ بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مکر خداوند! 🔸در آیه ای از خداوند می‌فرماید: «وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللهُ وَاللهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ»؛ «مکر خداوند» در این آیه به چه معناست؟ و آیا «مکر» قبیح نیست؟ 🔹نخست باید دانست بسیاری از که در فارسی نیز رایج شده اند، دگرگونی معنایی پیدا کرده اند. به طور مثال در زبان فارسی همواره معنای منفی دارد، در حالی که حیله در به معنی چاره و راه حلّ عملی است؛ لذا برخی، علم فیزیک را «علم الحیل» می گفتند؛ و در فرهنگ ابجدی «حیله» به معنای مهارت و نیک اندیشی و قدرت تصرّف در کارها آمده است. واژه‌ی نیز در «زبان فارسی» همواره معنی منفی دارد؛ در حالی در «زبان عربی» هم در معنی مثبت به کار می رود و هم در معنی منفی. 🔹قاموس قرآن در معنی گفته: «مکر: ؛ اعمّ از آنکه در کار بد باشد یا در کار خوب». در کتاب مفردات و اقرب الموارد گوید: « آن است که شخص را به حیله ای (روشی عملی) از مقصودش منصرف کنی و آن، دو نوع است، پسندیده و ناپسند. در تفسیر المنار گفته: « در اصل، است که مکر شده را به آنچه گمان نمی کرد می کشد». خداوند می‌فرماید: «وَ مَکَرُواْ وَ مَکَرَ اللهُ واللهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ» [۱] (آنها چاره اندیشی نمودند و به کار بستند تا به حقّ زیانی برسانند؛ نیز نمود که آنها ندانسته به خود زیان زده [و به نفع راه حق شد]؛ لذا و چاره کنندگان است). 🔹پس اینکه در «زبان فارسی»، و حیله را همواره در معنی به کار می‌برند، دلیل نمی‌شود که در «زبان عربی» هم همینگونه باشد. به طور مثال واژه‌ی «مزخرف» در فارسی معنی منفی دارد، در حالی که در عربی به معنی زینت داده شده است. لذا در فهم و ، باید به این اصل مهمّ توجّه داشت که به درستی معنا شوند. نیز به معنی «تدبیر» و «برنامه ریزی» و «طبق نقشه کار کردن» است، در حالی که گاهی به معنی فریب نیز به کار می رود. 🔹 نقشه می کشند و برنامه ریزی می کنند و تدابیری به کار می گیرند تا به حقّ ضربه بزنند، نیز تمهید و برنامه ریزی می کند و به کار می گیرد که خود کفّار ضربه بخورند؛ چنان که در جبهه‌ی جنگ، فرمانده دشمن نقشه حمله می کشد، فرمانده خودی نیز نقشه حمله طراحی می‌کند. کار هر دو را و نقشه جنگی گویند. منبع: پرسمان @tabyinchannel