eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 🔹اگر و اندشه ی من مسلمان نوعی ، و فکر خمودی باشد که، با اینکه خود دارای بسترهای فکری و مراجع ناب و خالص وحیانی هستم ولی در اثر جهالت و بعضا و کم حوصله گی به جای و با مبانی معرفتی خویش، شنوای خوبی برای می شوم ؛ 🔹و بعضا حتی با نیت و گمان اینکه جامعه ی خویش را با این فکرهای تولید شده و مساله ریزی شده در فرهنگ بی گانه می توانیم به تعالی و رشد برسانیم ، بر می گیریم ؛ 🔹بدتر زمانی است که جهت و خط سیر اندیشه ورزی ما قرار گرفته و آرمانهای جامعه ی خویش را طبق این خط سیر تبیین کنیم؛ 🔹در نهایت طوری می شود با اینکه سر سجاده نماز توحیدی می خوانیم ولی در اندیشه ها، ذهن ها و افکارهای امثال ، ، و ها می کنیم؛ 🔹البته این اول خمودی و فوت اندیشه اسلامی من نوعی است؛ خدا می داند چه بر سر اسلام چه بیاید از دست و ی خودی؛ 🔹چنانچه معروف است قابل علاج است آنچه قابل نیست (چهل مرکب) است؛ 🔹امید است بتوانیم طی مباحث آتیه به اندازه وسع خویش تبیینی از _ناب_محمدی که به آن هستیم همراه با نقد و تحلیل اندیشه های مخالف خدمتتان ارائه دهیم انشاء الله 👇 👇 @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عمل چه خطری برای فرد مبتلا دارد؟ 🔶 باید با سرپنجه و خودشان، پرده هاى جهل و جنایت را که به روى حساسترین حقایق مربوط به آنان انداخته شده پاره کنند، و به جاى فرار از درک حقیقت و پناه بردن به مسائلی که اثرى جز تخدیر و آنها ندارد، بنشینند و حقایق حسى و روشنى را که «حساب دو دو تا، چهار تا» را دارد بررسى نمایند و این را با چشم خود ببینند. 🔷یکى از اطباى معروف در کتاب خود که درباره زیان هاى عادت ننگین نوشته، مشاهدات جمعى از پزشکان را به این شرح نقل مى کند: «هوفمان» مى گوید: «جوانى را دیدم که از پانزده سالگى گرفتار این اعتیاد شوم شده بود و تا سن ۲۳ سالگى آن را ادامه داده بود. او چنان دچار گردید که هنگامى که مى خواست کتابى را بخواند چشمهایش سیاهى رفته سرش درد مى گرفت، حالتى شبیه سرسام به او دست داده بود، مانند افراد مست دچار سرگیجه شده بود، حدقه هاى چشم او بیش از حد معمولى گشاد و باز شده، و در قعر چشمهاى خود درد شدیدى احساس مى کرد».‌ 🔷مشاهدات دکتر هوچین سون ثابت مى کند عموم ناراحتى هاى مربوط به دستگاه تناسلى از آثار ، و ناراحتى هاى شبکیه و مشیمیه از آن سرچشمه مى گیرد (دقت کنید). نویسنده مزبور اضافه مى کند: «نخستین نتیجه عادت به این کار شنیع، این است که و زایل مى گردد، صورت، رنگ اصلى خود را از دست مى دهد و پژمرده مى شود، در نگاه هاى مبتلایان به این کار، هوش و ذکاوت اوّلى دیده نشده، حالت گرفتگى در سیماى آنها ظاهر مى گردد، چشم هاى آنها با حلقه هاى کبود رنگى احاطه مى شود. بعد از آن و در اعضاى مختلف مشاهده مى شود. ، ، ، ، و مزاج به طور غیر قابل توضیح، حسادت، و کدورت، مالیخولیا، فکر و تنهایى از نتایج شوم ابتلاى به این انحراف جنسى است. 🔷این طبیب در جاى دیگر از کتاب خود اضافه مى کند این عمل موجب (کم خونى) و ضایع شدن و مى گردد و باعث دوران سر، صداى گوش ها، کمردرد، سختى تنفس، ، ، و سستى و خلاصه در مى شود، و بر اثر رابطه نزدیکى که با حواس پنجگانه دارد، مخصوصاً در و اثر مى گذارد». (دقّت کنید). عادت به این مخصوصاً را در کم مى کند و به طورى که پزشک مزبور تصریح مى نماید: «اشخاصى که به این مبتلا هستند به محض گرفتارى به یکى از بیمارى هاى وخیم، به آسانى نمى توانند گریبان خود را از چنگال مرگ نجات دهند». 🔷او سپس از قول یکى از نویسندگان نقل مى کند که:‌ «جوانى را مى شناختم که به این بود. او گرفتار یکى از «بیمارى هاى تب دار» شد، در روز ششم بیمارى که کاملا ضعیف شده بود، باز نتوانست دست از عمل خود بردارد، لذا با تمام وحشت خود بر او ظاهر گشت و او را در کام خود فرو کشید»! و نیز نقل مى کند: «یکى از مبتلایانى که به یک نوع از این عادت شوم، مداومت مى نمود، رفته رفته در خود احساس کرد، بدن او رو به گذاشت، ساق پا و ران هاى او به طور محسوسى ضمور (کم گوشت) شد و ، او را آزار مى داد، ادامه این عمل منتهى به او گردید و پس از شش ماه بسترى شدن که با وضع قابل ترحمى با مرگ دست به گریبان بود، در آغوش فرو رفت»!مخصوصاً ابتلاى به این عادت شوم براى مجروحین و آنهایى که عمل جراحى در بدنشان شده فوق العاده خطرناک مى باشد. 🔷کوتاه سخن اینکه این عمل از و هم از است، و موجب و و مى گردد! به هر حال زیان هاى اینگونه انحراف بیش از آن است که شرح داده شود. و یکى از هولناکترین خطرات آن این است که این به هیچ وجه قابل کنترل نیست و با توسعه روز افزون خود، را مى کند و به صورت افراطى عجیبى گسترش یافته، هر گونه محدودیت را در هم مى شکند. درست است که هر گونه افراط در امور جنسى حتى از طریق مشروع (از طریق ازدواج) نیز ممکن است خطرات فراوانى در بر داشته باشد، ولى گذشته از که میان اشباع طبیعى این غریزه و اشباع از وجود دارد، فراهم شدن شرایط اشباع مشروع و طبیعى آن در همه حال ممکن نیست، در حالى که این عادت شوم نیاز به فراهم شدن شرایط خاصى ندارد و لذا به صورت خطرناکى در زندگى مبتلایان رخنه کرده و ریشه مى دواند. 📕مشكلات جنسى جوانان‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۰ ه. ش‏ ، ص ۱۳۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️رذیله تنبلی 🔹 علیه‌ السلام می فرمایند: «من از کسی که در کارهای دنیایی‌اش می‌کند، بدم می‌آید و کسی که در امور تنبلی کند، در امور است». 📕 (تلخیص و تحریر کتاب معراج‌السعادة)، ص ۳۲۶ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) از بیان حوادث آینده برای مردم چه اهدافی را دنبال می كرد؟ 🔹در بسيارى از خطبه هاى [۱] به مواردى برخورد مى كنيم كه (عليه السلام) از هاى مهمّى كه مردم در پيش داشتند، خبر مى دهد و در بسيارى از موارد، جزئيّات آن را نيز تشريح مى فرمايد و با صراحت مى فرمايد: «من اينها را از پيشوايم (صلى الله عليه و آله) آموختم». 🔹به نظر مى رسد كه هدف (عليه السلام) از اين پيشگويى ها دو چيز بوده است: نخست اينكه، به خاطر محبّتى كه (عليه السلام) به مردم داشته، در صدد بوده که آنان را آماده كند، تا ضايعات اين به حداقل برسد؛ درست مثل اينكه شخصِ آگاهى، مردم را از آمدن سيل، يا زلزله باخبر كند؛ 🔹گر چه مردم نمى توانند جلو آن را بگيرند، ولى با داشتن آگاهى قبلى، مى توانند خطرات آن را كم كنند. ديگر اينكه، به آنها بفهماند كوتاهى در و و سستى و هاى گوناگون و در يك جمله: «ارتكاب » چنين حوادثى را در پيش دارد؛ شايد بيدار شوند و كنند و به راه خدا بازگردند. پی نوشت‌؛ [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ ۱، ص ۱۴۷، (خطبه ۱۰۱)؛ همان، ص ۱۸۶، (خطبه ۱۲۸)؛ همان، ص ۱۸۷، (خطبه ۱۲۹) 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۴، ص ۳۸۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مردم از نظر داشتن يا نداشتن علم و آگاهی به چند گروه تقسيم می شوند و كداميك برای جامعه خطرناکتر است؟ 🔹مردم از نظر داشتن يا نداشتن علم و آگاهی به چهار گروه تقسيم می شوند: «عالم»، «جاهلِ قاصر»، «جاهلِ مقصّرِ بسيط»، و «جاهلِ مُركّب». كسى است كه مطلبى را به طور اجمال يا به طور تفصيل مى داند، يعنى نسبت به چيزى گاه دارد و گاه . مثلا اجمالا مى داند شراب، حرام است و زيان هايى براى جسم و روح انسان دارد؛ يا به طور تفصيل دلايل حرمت شراب و مدارك آن را ديده و آثار زيانبار آن را در هر يك از اعضاء بدن مورد بررسى دقيق قرار داده است. 🔹 كسى است كه نمى داند، ولى دسترسى به علم هم ندارد، يا به خاطر دور بودن از مراكز علم و يا فرو رفتن در و سهو و خطا. كسى است كه دسترسى به اسباب علم دارد، اما بر اثر و و سهل انگارى به سراغ علم نرفته و در و بى خبرى مانده است؛ ولى با اين حال از جهل خود باخبر است! يعنى مى داند كه نمى داند. اما كسى است كه واقعاً در جهل فرو رفته و از حقّ و واقعيت به دور افتاده، امّا از خود خبرى ندارد، بلكه به عكس خيال مى كند آگاه و با خبر است و آنچه را فهميده، عين واقعيّت مى باشد، و به تعبير ديگر نمى داند كه نمى داند. 🔹در ميان اين گروهها خطر و مسئوليّت از همه كمتر است و بعد از آن، قرار دارد و سپس ، كه ممكن است به خاطر جهل مُركّبش خطراتى براى خود و ديگران ايجاد كند. امّا از همه خطرناكتر، است. آن كس كه آگاهانه راه خلاف مى رود و همچون دزدى است كه با چراغ آمده، به كاهدان نمى زند، بلكه كالاى گزيده تر را مى برد. تمام هايى كه بشر در طول تاريخ داشته، به خاطر همين بوده است. سرچشمه تمام جنگ ها و نابسامانی ها در جامعه بشرى چه در گذشته و چه امروز از همين گروه است. آنها هستند كه خطرناكترين سلاح هاى كشتار جمعى را براى محو و نابودى انسان هاى بى گناه مى سازند. 🔹آنها هستند كه را براى استثمار و استعمار ملّت ها مى كشند. آنها هستند كه براى حفظ و نامشروعشان آتش جنگ را به پا مى كنند و بالأخره آنها هستند كه براى دست يافتن به منافع بيشتر، مراكز حسّاس تبليغاتى را به دست مى گيرند؛ را مى پوشانند و با و ، انسانها را در بى خبرى فرو مى برند. آنها را به سگ هارى تشبيه كرده كه عطش نامحدود و پايان ناپذيرى بر او غلبه نموده، در هيچ حال سيراب نمى شود. اگر به او حمله كنى دهانش باز و زبانش بيرون است و اگر او را به حال خود واگذارى باز چنين است: «فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتَرُكْهُ يَلْهَثْ». [۱] 🔹راستى اگر سؤال شود كه چه می شود كه با علم و در راه گام مى گذارد و اين تضادّ علم و عمل از كجا سرچشمه مى گيرد؟ جواب اين سؤال روشن است. گاه اين واقعاً پايه هاى ايمانش سست و ضعيف است، گرچه در ظاهر مسلمان است، و گاه در عين ايمان به خدا، آنچنان غلبه بر او شديد است كه سدّ ايمانش را كه معمولا چندان محكم نيست، مى شكند و سيلاب هوا و تمام وجودش را فرا مى گيرد و به قعر درّه هولناك و گمراهى پرتاب مى كند. 🔹اين سخن را با حديث زيبايى از (علیه السلام) پايان مى دهيم. حضرت مى فرمايد: «تورات با پنج جمله پايان يافته كه من دوست دارم در آغازِ هر روز آنها را از نظر بگذرانم. [سپس آنها را به اين صورت بيان مى فرمايد:] «اوّل: كه به علمش عمل نكند، با مساوى است»؛ «دوم: زمامدارى كه عدالت را درباره مردم رعايت نكند، با فرعون مساوى است»؛ «سوم: فقيرى كه در برابر غنى به خاطر طمع در اموالِ او ذليلانه خضوع مى كند، با سگ مساوى است»؛ «چهارم: ثروتمندى كه از مالش [براى خود و كمك به ديگران] بهره نمى گيرد، با فقير اجير مساوى است»؛ «پنجم: زنى كه براى هواى نفس و بدون نياز از منزل خارج مى شود، او با كنيزِ برده يكسان است، [چرا كه او هم برده هوس هاست])». [۲] پی نوشت: [۱] سوره اعراف، آيه ۱۷۶ [۲] الاثنی عشريه فی الرّدّ علی الصوفيه، حرّ عاملی، محمد بن محمد، علميه، قم، ۱۴۰۰ق، بی تا، ص ۲۰۶ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ ش، چ اول‏، ج ۴، ۶۳۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه «ايمان» در شخصيت مومنان، «خوش‌ بينی» ايجاد می‌کند؟ 🔹يكى از مهم‌ترين آثار  از نظر نشاط آفرينى و بهجت زایی، به جهان و خلقت و هستى است. از آن جهت كه تلقى انسان را نسبت به جهانْ، شكلی خاص می‌دهد، به اين نحو كه را ، و «هدف» را خير و تكامل و معرفى می‌كند، طبعاً ديد انسان را نسبت به و قوانين حاكم بر آن می‌سازد. 🔹حالت در نظام هستى، مانند حالت فردى است كه در كشورى زندگى می‌كند كه و تشكيلات و نظامات آن كشور را و می‏داند، به حسن‏ نيت گردانندگان اصلى كشور نيز ايمان دارد و قهراً زمينه و را براى خودش و همه افراد ديگر فراهم مى ‏بيند، و معتقد است كه تنها چيزى كه ممكن است موجب عقب‏ ماندگى او بشود، و خود او و انسان هايى مانند اوست كه مانند او مكلّف و مسئول ‏اند. 🔹از نظر چنين شخصى، مسئول عقب ‏ماندگى او «خودش» است، نه تشكيلات و نظامات كشور، و هر نقصى وجود دارد از آنجاست كه او و امثال او «وظيفه» و «مسئوليت خويش» را انجام نداده ‏اند. اين انديشه طبعاً او را به مى ‏آورد و با «خوش بينی» و «اميدوارى» به حركت و جنبش وادار مى ‏كند. اما يك در نظام هستى، مانند فردى است كه در كشورى زندگى مى ‏كند كه و تشكيلات و تأسيسات كشور را و مى ‏داند و از قبول آنها هم چاره ‏اى ندارد. 🔹درون چنين فردى همواره پر از و است. او هرگز به فكر نمى‏ افتد، بلكه فكر مى ‏كند در جايى كه زمين و آسمان بر ناهموارى است و سراسر هستى و جور و است، درستىِ ذره ‏اى مانند من چه اثرى دارد؟! چنين كسى هرگز از جهان لذت نمى‏ برد. جهان براى او همواره مانند يك است. اين است كه قرآن كريم مى‏ فرمايد: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً» [۱] (هر كس از توجه و من رو برگرداند، ‏_تنگ و پر از فشار خواهد داشت). پی نوشت؛ [۱] سوره طه، آیه ۱۲۴ 📕انسان و ايمان، مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج ۲، ص ۴۶ منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️با وجود اینکه وسعت و تنگی رزق و روزی دست خداست پس کار و کوشش انسان چه فایده ای خواهد داشت؟ 🔹از بسيارى از آيات و «مقدّر بودن روزى» و در منابع مختلف استفاده مى شود كه وسعت و فراخى روزى يا تنگى و ضيق آن، به اراده و نسبت داده شده است، تا بندگان خود را . به تعبير ديگر: به هر كس آنچه بوده است داده و براى هر كس آنچه مايه صلاح حالش بوده مقرّر فرموده. اين تعبيرات سؤالات متعدّدى بر مى انگيزد. نخست اينكه: اگر چنين است پس و كوشش، براى رزق و چه مفهومى مى تواند داشته باشد؟ 🔹ديگر اينكه: اين گونه برداشت ها سبب ركود فعّاليت هاى اجتماعى و عقب ماندگى جامعه مى گردد؛ جامعه اى كه بايد پر نشاط و پر اميد به فعّاليت هاى گسترده بپردازد و در ميدان رقابت از جوامع غير مسلمان عقب نماند. «قرآن مجيد» مى فرمايد: «نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِی الْحَيَاةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ» [۱] (ما و [روزى] آنها را در در ميانشان تقسيم كرديم و بعضى را بر بعضى برترى داديم). 🔹ولى پاسخ اين سؤال ها در آمده است كه هرگاه كنار هم چيده شود، ديگر ابهامى باقى نمى ماند. از يك سو، در «نهج البلاغه» و كلمات (علیه السلام) میخوانیم: «إِنَّ الرِّزْقَ رِزْقَانِ: رِزْقٌ تَطْلُبُهُ، وَ رِزْقٌ يَطْلُبُكَ، فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَأْتِهِ أَتاكَ» [۲] ( بر دو گونه است: قسمتى از آن، تو بايد به بروى، و قسمتى از آن، او به دنبال تو مى آيد به گونه اى كه اگر به سراغش نروى به خواهد آمد). 🔹واقعيت نيز چنين است كه قسمت مهمّى از چيزى است كه انسان بايد در راه آن تلاش و كند و تمام هوش و و خود را به كار گيرد و بدون اينها هرگز به آن نخواهد رسيد؛ ولى بخش ديگرى از روزی ها، است كه به سراغ انسان مى آيد و به او نشان مى دهد كه اگر چه تلاش و كوشش يك اصل مهم است، امّا منحصر به آن نيست و در همه حال بايد به او دل بست و همه چيز را از او دانست. 🔹در روايت ديگرى مى خوانيم: از جمله كه مستجاب نمى شود، دعاى انسان سالمى است كه در خانه نشسته و دست از و كوشش برداشته و عرضه مى دارد: خدايا به من روزى ده! [فرشتگان الهى] به او مى گويند: اين دعاى تو مستجاب نيست، برخيز و تلاش كن. (عليه السلام) مى فرمايد: «أَرْبَعٌ لاَيُسْتَجَابُ لَهُمْ دُعَاءٌ: الرَّجُلِ جَالِسٌ فِي بَيْتِهِ، يَقُولُ: يَا رَبِّ ارْزُقْنِي! فَيَقُولُ لَهُ: أَلَمْ آمُرْكَ بِالطَّلَبِ». [۳] 🔹از سوى ديگر، در بسيارى از موارد هماهنگ با است، يعنى خداوند مقدّر كرده آنها كه و كوشش مى كنند سهم بيشترى داشته باشند، و آنها كه سُست و سهم كمتر. اين هماهنگىِ تقدير و تدبير، پاسخ روشنى به كسانى مى دهد كه به بهانه از سرباز مى زنند و تن به مى دهند. از سوى سوم، بى شك استعداد جسمانى و فكرى همه يكسان نيست و افراد بشر از نظر هوش و استعداد و مديريّت اقتصادى و توان جسمى براى كار كردن بسيار تفاوت دارند و همين، سرچشمه تفاوت بهره هاى آنها در اين قسمت مى شود؛ 🔹آن كس كه اين تفاوت ها را كرده، طبعاً تفاوت هاى روزى را نيز مقدّر فرموده است و انتظار يكسان بودن همه انسانها از نظر روح و جسم، انتظار بسيار بى جايى است؛ مانند انتظار مساوى بودن همه اعضاى بدن و تمام استخوان ها و عضلات؛ چرا كه در مجموعه بدن، هر عضوى مأموريتى دارد و توان او به اندازه مأموريت اوست و مجموعه نيز، همانند يك بدن است با تفاوت ها در جهات مختلف و طبعاً با تفاوت در . نتيجه اينكه: آنچه در و درباره آمده، مى تواند اشاره اى به تمام آنچه در سه نكته بالا گفتيم بوده باشد و اين چيزى بر خلاف عدالت نيست؛ بلكه عين و است. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره زخرف، آيه ۳۲ [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۴۰۴، (نامه ۳۱) [۳] الکافی، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ ۴، ج ‏۲، ص ۵۱۱ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۴، ص ۱۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel