eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️پيامبر اکرم الله عليه و آله:  🔸«أمّا عَلامَةُ المُوقِنِ فَسِتَّةٌ؛ أيْقَنَ باللهِ حَقّا فآمَنَ بهِ، و أيقَنَ بأنّ المَوتَ حقٌّ فحَذِرَهُ، و أيقَنَ بأنّ البَعثَ حَقٌّ فخافَ الفَضيحَةَ، و أيقَنَ بأنّ الجَنّةَ حَقٌّ فاشتاقَ إلَيها، و أيقَنَ بأنّ النّارَ حَقٌّ فظَهَرَ سَعيُهُ لِلنَّجاةِ مِنها، و أيقَنَ بأنّ الحِسابَ حَقٌّ فحاسَبَ نَفسَهُ». 🔹 شش چيز است: به يقين پيدا كرده و لذا به او آورده است، و يقين پيدا كرده كه راست است، و لذا از آن بر حذر است، و يقين پيدا كرده كه راست است و از اين رو از رسوايى [در آن روز ] مى ترسد، و يقين پيدا كرده كه راست است، و از اين رو مشتاق آن است، و يقين پيدا كرده كه راست است، و از اين رو براى نجات از آن مى كوشد و يقين پيدا كرده كه راست است، و از اين رو از خود حساب مى كشد. 📕تحف العقول، ۲۰ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه قرآن مجازات اخروی ترک نماز چیست؟ 🔹 به قدرى اهمّيّت دارد که آيات و روايات بی شمارى در كتبِ معروفِ اسلامى درباره اهمّيّتِ آنها وارد شده و با صراحت ترك اين فريضه را از اسباب سقوط در شمرده است؛ آنجا كه در سوره مبارکه مدثر مى فرمايد: گروهى از بهشتيان (اصحاب اليمين) در ارتباطى كه از جايگاه خود با مجرمانِ دوزخى مى گيرند از آنها سؤال مى كنند: «مَا سَلَكَكُمْ فِی سَقَرَ؛ چه چيز شما را به دوزخ فرستاد؟!». آنها در پاسخ مى گويند: «قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ - وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ - وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ - وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ؛ ما از نبوديم - و مستمندان را اطعام نمى كرديم - و پيوسته با اهل باطل همنشين بوديم - و همواره روز جزا را انكار مى كرديم». [۱] 🔹گرچه در اين آيه علاوه بر ترك اشاره به سه گناه ديگر نيز شده است؛ ولى ذكر ترك نماز به عنوان اوّلين گناه به خوبى نشان مى دهد كه تا چه حدّ، ترك اين خطرناك است. به علاوه، اين امور چهارگانه هر كدام مستقلا مى تواند يكى از اسباب سقوط در دوزخ گردد (ترك اطعام مستمندان ظاهراً اشاره به منع حقوق واجبه است). مسئله آنقدر از نظر مهم است كه طبق بعضى از رواياتِ معروف، نخستين چيزى كه از نامه اعمال به آن نگاه مى شود نماز است، اگر در نامه اعمال (به طور صحيح) وجود داشت، به ساير اعمالِ نيك نگاه خواهد شد، و اِلا به بقيه نگاه نمى شود و چنين كسى روانه دوزخ مى گردد. [۱] اين مطلب شايد به خاطر آن باشد كه سرچشمه زاينده ايمان و ضامن بقاى آن است، با ترك نماز اصل ايمان به تزلزل مى افتد و مى دانيم يكى از شرایط قبولى اعمال، است كه بدون ايمان هيچ چيزى پذيرفته نيست. پی نوشت‌ها؛ [۱] وسائل الشيعة، عاملى، شيخ حرّ، مؤسسة آل البيت(ع)، قم، ‏‏۱۴۰۹ ق، چ اول، ج ‏۴، ص ۳۴، باب۸؛ الكافی، كلينى، دارالكتب الإسلامية، چ چهارم، ج ‏۳، ص ۲۶۸ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، چ نهم، ج ۶، ص ۲۹۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) گردنه های سخت پس از مرگ را چگونه به تصویر کشیده است؟ 🔹 (ع) در قسمتی از نامه ۳۱ ، که خطاب به امام حسن (ع) است، به مسئله سفر طولانى و پرخوف و خطر اشاره می نماید، و مسير راه را به دقت روشن ساخته و وسيله نجات را يادآورى مى كند. نخست مى فرمايد: «وَ اعْلَمْ أَنَّ أَمَامَكَ عَقَبَةً كَئُوداً، الْمُخِفُّ فِيهَا أَحْسَنُ حَالًا مِنَ الْمُثْقِلِ، وَ الْمُبْطِئُ عَلَيْهَا أَقْبَحُ حَالًا مِنَ الْمُسْرِعِ؛ [فرزندم!] بدان پيش روى تو گردنه صعب العبورى هست كه سبكباران [براى عبور از آن] حالشان از سنگين باران بهتر است، و كند روان وضعشان بسيار بدتر از شتاب كنندگان است». منظور از اين گردنه صعب العبور، مرگ و سكرات آن است يا عالم برزخ و يا پل صراط (و يا همه اينها). 🔹بديهى است براى عبور سالم از گردنه هاى صعب العبور، بايد بار خود را سبك كرد و به سرعت گذشت؛ زيرا در اين گونه گردنه ها ممكن است راهزنان و يا حيوانات درنده نيز وجود داشته باشند. اين تعبير برگرفته از «قرآن مجيد» (آيات ۱۱ تا ۱۴ سوره بلد) است: آنجا كه مى فرمايد: «فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ - مَا أَدْراكَ مَا الْعَقَبَةُ - فَكُّ رَقَبَةٍ - أَوْ إِطْعامٌ فِى يَوْمٍ ذِى مَسْغَبَةٍ...؛ ولى او از آن گردنه مهمّ نگذشت! - و تو نمی ‏دانى آن گردنه چيست! - آزاد كردن برده‏ اى - يا غذا دادن در روز گرسنگى...». برخى از مفسّران در شرح اين آيات، «عقبه» را به معناى هواى نفس، و بعضى ديگر به گردنه هاى صعب العبور روز قيامت تفسير كرده اند كه كلام حضرت متناسب با همين تفسير دوم است. 🔹آنگاه حضرت در ادامه سخن مى فرمايد: «وَ أَنَّ مَهْبِطَكَ بِهَا لَا مَحَالَةَ إِمَّا عَلَى جَنَّةٍ أَوْ عَلَى نَارٍ؛ و [بدان كه] نزول تو بعد از عبور از آن به يقين يا در است و يا در ». سپس مى افزايد: «فَارْتَدْ لِنَفْسِكَ قَبْلَ نُزُولِكَ وَ وَطِّئِ الْمَنْزِلَ قَبْلَ حُلُولِكَ فَلَيْسَ بَعْدَ الْمَوْتِ مُسْتَعْتَبٌ وَ لَا إِلَى الدُّنْيَا مُنْصَرَفٌ؛ بنابراين پيش از ورودت در آنجا وسايل لازم را براى خويش مهيا ساز و منزلگاه را پيش از نزول، آماده نما؛ زيرا پس از راهى براى عذرخواهى نيست و نه طريقى براى بازگشت به دنيا [و جبران گذشته]». شايان توجّه است كه جمله «لَيْسَ بَعْدَ الْمَوْتِ مُسْتَعْتَبٌ» نخستين بار در كلام پيامبر اكرم (ص) آمده است آنجا كه مى فرمايد: «لَيْسَ بَعْدَ الْمَوْتِ مُسْتَعْتَبٌ أَكْثِرُوا مِنْ ذِكْرِ هَادِمِ اللَّذَّاتِ وَ مُنَغِّصِ الشَّهَوَاتِ؛ [۱] بعد از راهى براى عذرخواهى و جلب رضايت پروردگار نيست؛ بنابراين بسيار به ياد چيزى باشيد كه لذات را در هم مى كوبد و شهوات را بر هم مى زند». 🔹جمله «وَ لَا إِلَى الدُّنْيَا مُنْصَرَفٌ؛ راه بازگشتى وجود ندارد»، حقيقت و واقعيّت واضحى است كه در آيات «قرآن مجيد» و روايات به طور گسترده به آن اشاره شده است. «قرآن مجيد» مى فرمايد:  «حَتّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ - لَعَلِّى أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ كَلَّا...؛ [آنها همچنان به راه غلط خود ادامه مى دهند] تا زمانى كه يكى از آنها فرا رسد، مى گويد: [پروردگارا!] مرا بازگردانيد؛ - شايد [در برابر آنچه ترك كردم و كوتاهى نمودم] عمل صالحى انجام دهم [؛ ولى به او مى گويند:] چنين نيست!». 🔹در خطبه ۱۸۸ «نهج البلاغه» درباره مردگان آمده است: «لَا عَنْ قَبِيحٍ يَسْتَطِيعُونَ اِنْتِقَالاً وَ لَا فِي حَسَنٍ يَسْتَطِيعُونَ اِزْدِيَاداً؛ نه قدرت دارند از كه انجام داده اند كنار بروند و نه مى توانند بر خود چيزى بيفزايند». آرى منزلگاه هاى اين عالَم قابل بازگشت نيست، همان گونه كه فرزند ناقص براى تكامل بيشتر هرگز به رَحِم مادر باز نمى گردد و ميوه اى كه از درخت جدا شد به شاخه بر نمى گردد، كسانى كه از اين دنيا به عالَم برزخ مى روند نيز امكان بازگشت به دنيا را ندارند. برزخيان نيز هنگامى كه به قيامت منتقل شوند هرگز نمى توانند به عالَم برزخ بازگردند و اين هشدارى است به همه ما كه بدانيم ممكن است در يك لحظه همه چيز تمام شود، درهاى توبه بسته شود و راه تحصيل زاد و توشه مسدود گردد و با يك دنيا حسرت، چشم از جهان بپوشيم. پی نوشت‌ها؛ [۱] الدعوات، قطب الدين راوندى، سعيد بن هبة الله‏، انتشارات مدرسه امام مهدى (ع)، قم، چ اول‏، ص ۲۳۸ [۲] سوره مؤمنون، آيات ۹۹ و ۱۰۰؛ سوره انعام، آيه ۲۸؛ سوره فاطر، آیه ۳۷ نيز به همين معنا اشاره شده است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۹، ص ۵۷۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) در خطبه ۱۵۲ «نهج البلاغه» جایگاه و موقعيت ائمه (علیهم السلام) را چگونه بیان نموده است؟ 🔹 (ع) در بخشی از خطبه ۱۵۲ به سراغ بيان موقعيت و پيشوايان حق مى رود و مقامات آنها را اينگونه بيان ميفرمايد: «وَ إِنَّمَا الْأَئِمَّةُ قُوَّامُ اللهِ عَلَى خَلْقِهِ، وَ عُرَفَاؤُهُ [۱] عَلَى عِبَادِهِ؛ وَ لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ، وَ لَا يَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْكَرَهُمْ وَ أَنْكَرُوهُ؛ [امامان معصوم (عليهم السلام)] از طرف خداوند و را بر عهده دارند و نمایندگان او در میان بندگانش هستند؛ هيچ كس داخل نمى شود، مگر كسى كه آنها را بشناسد و آنان نيز او را بشناسند، و هيچ كس وارد نمى شود، مگر كسى كه آنها را انكار كند و آنها نيز او را انكارش نمايند». 🔹اين تعبير نشان مى دهد كه و (عليهم السلام) از سوى تعيين ميشوند، نه از سوى مردم، و اگر بيعت و انتخابى لازم است براى انسجام كار و پيشرفت امور آنهاست. تعبير به (جمع قائم) اشاره به است و تعبير به «عرفاء» (جمع عريف) اشاره به اين است كه آنها به علت شناختى كه درباره و شرايط و دارند، و به و آنها آشنايند، هر كس را در جاى مناسب مى نشانند و هر كار را در موقع مناسب انجام مى دهند. 🔹جمله «لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ...» و «لَا يَدْخُلُ النَّارَ...» تأكيدهايى است بر آنچه در جمله هاى قبل گفته شد؛ زيرا هنگامى كه بپذيريم آنها از طرف تعيين شدند، كسى كه آنها را به رسميت بشناسد و آنان اعمالش را صحيح بشناسند، به يقين، اهل بهشت‌اند، و كسى كه آنها را انكار كند، در واقع، فرمان خدا را انكار كرده، و چنين كسى سزاوار دوزخ است؛ همچنين كسى كه آنها اعمالش را منكَر بشمرند او نيز دوزخى است. 🔹بديهى است همه اين تعبيرات با سازگار است كه (عليه السلام) را از سوى خدا به وسيله پيغمبر (صلی الله عليه و آله) يا امام (عليه السلام) پيشين میدانند و او را تشخيص از میشمارند، و به يقين كسى كه ، او را با فكر برگزينند، و اى بسا خطاكار و ستمكار از آب درآيد، داراى چنين مقاماتى نيست. حديث معروف «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ اِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيْتَةً جَاهِلِيَّةً؛ [۲] كسى كه بميرد و را نشناسند، مرگ او است». 🔹عجب‌اين‌است كه «ابن‌ابى الحديد» (عالم سنی) در اينجا اصرار دارد كه جمله هاى بالا درباره تمام خلفا كه بعد از پيامبر (صلى الله عليه و آله) روى كار آمدند صادق است، در حالى كه امام (عليه السلام) در جمله قبل از آن، نكوهش شديدى از حكومت عثمان كرده بود و اين مطلب با آنچه «ابن ابى الحديد» استنباط كرده در تناقض آشكار است. چگونه ممكن است پيشوای ضعيفى كه تمام اسلامى و را در اختيار و بستگان فرصت طلب و خود گذاشته است، و به همين جهت قيام كردند و خون او را مباح شمردند و غالب صحابه نيز در برابر آن سكوت نمودند، مصداق  «قُوّامُ اللهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ عُرَفائُهُ عَلَى عِبادِهِ» باشد؟ و هر كس او را انكار كند وارد دوزخ شود و هر كس او را قبول كند وارد بهشت گردد؟ 🔹در حديثى از (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم كه به اميرمؤمنان امام علی (عليه السلام) فرمود:  «ثَلَاثٌ أُقْسِمُ أَنَّهُنَّ حَقٌّ، إِنَّكَ وَ الْأَوْصِيَاءَ مِنْ بَعْدِكَ عُرَفَاءُ، لَا يُعْرَفُ اللهُ إِلَّا بِسَبِيلِ مَعْرِفَتِكُمْ وَ عُرَفَاءُ لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَكُمْ وَ عَرَفْتُمُوهُ وَ عُرَفَاءُ لَا يَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْكَرَكُمْ وَ أَنْكَرْتُمُوهُ؛ [۳] سه چيز است كه سوگند ياد ميكنم، همه حقّ است، تو و عرفاء و سرشناسانى هستيد، كه را جز از طريق [و راهنمايى و هدايتتان] نمیتوان شناخت؛ و عرفايى هستيد كه هيچ كس وارد بهشت نمیشود، مگر كسى كه شما او را شناخته ايد و او شما را شناخته، و عرفايى هستيد كه هيچكس داخل دوزخ نمیشود، مگر آنها كه شما را انكار كنند و شما آنها را انكار كنيد». پی نوشت‌ها؛ [۱] «عرفاء» جمع «عريف» به معناى رئيس و سرشناس يك قوم است كه همه او را مى شناسند و امورشان را تدبير مى كند. [۲] كمال الدين و تمام النعمة، ابن بابويه، اسلاميه‏، چ دوم‏، ج۲، ص۴۰۹، باب۳۸؛ و... [۳] الخصال‏، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، چ اول‏‏، ج۱، ص۱۵۰ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج۶، ص۵۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه روايات حقيقت «پل صراط» چيست؟ 🔹در اينكه منظور از چيست؟ بايستی به سراغ رفت و از آنها كمك گرفت؛ در حديثى از «مفضّل بن عمر» مى خوانيم كه: «مى گويد از (عليه السلام) درباره سؤال كردم فرمود: همان طريق به سوى و متعال است. 🔹سپس افزود: «هُما صِرَاطَانِ: صِرَاطٌ فِی الدُّنْيا وَ صِرَاطٌ فِی الْآخِرَةِ، فَاَمَّا الصِّراطُ الَّذِی فِی الدُّنْيا فَهُوَ الْإِمَامُ الْمَفْرُوضُ الطّاعَةُ، مَنْ عَرَفَهُ فِی الدُّنْيَا وَ اقْتَدَى بِهُداهُ مَرَّ عَلَى الصِّراطِ الَّذِی هُوَ جِسْرُ جَهَنَّمَ فِی الْآخِرَةِ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ فِی الدُّنْيا زَلَّتْ قَدَمُهُ عَنِ الصِّراطِ فِی الْآخِرَةِ، فَتَرَدَّى فِی نَارِ جَهَنَّمَ»؛ [۱] (دو صراط است: در و صراطى در ؛ و امّا در همان است؛ هركس او را بشناسد و به او اقتدا كند از - كه است بر روی - در مى گذرد، و هر كس او را در نشناسد قدمش بر مى لرزد و در سقوط مى كند». 🔹در تفسير امام حسن عسكرى (عليه السلام) اين دو : «صراط و » به صراط مستقيم معتدل بين «غلّو و تقصير» و «صراط آخرت» تفسير شده است. [۲] اين نكته نيز قابل توجّه است كه در عبور از اين مشكل شمرده شده است. در حديثى از (صلى الله عليه و آله) و هم از (عليه السلام) آمده است: «اِنَّ عَلَى جَهَنَّمَ جِسْراً اَدَقُّ مِنَ الشَّعْرِ وَ اَحَدُّ مِنَ السَّيْفِ»؛ [۳] (بر [روی] پلى است باريكتر از مو و تيزتر از شمشير!». 🔹صراط «مستقيم» و حقيقت «ولايت» و «عدالت» در اين دنيا نيز چنين است، باريكتر از مو و تيزتر از شمشير؛ چرا كه ، خط باريكى بيش نيست و بقيه هر چه هست خطوط انحرافى در چپ و راست است. علاوه بر این، عبور بندگان از روی که از می گذرد نکات لطیفی را در بر دارد؛ از يكسو با مشاهده ، قدر عافيتِ بهشت را بهتر مى دانند، و از سوى ديگر وضع در آنجا تجسمى است از وضع ما در اينجا، بايد از روى گذر كرد و به بهشت رسيد و از سوى سوّم تهديدى است جدّى براى همه و آلودگان كه سرانجام گذرگاهشان از اين راه باريكِ خطرناك خواهد گذشت. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۶، ص ۱۴۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«پل صراط» چيست و اعتقاد به آن چه آثار تربيتی دارد؟ 🔹 ، گذرگاهى است ، ، ، باريكتر از مو، تيزتر از شمشير، گذرگاهى كه و ايستگاه هاى متعددى دارد و در هر موقف از چيزى سؤال مى كنند. در يك جا از ، جاى ديگرى از و ، جايى از و مانند آن؛ 🔹گذرگاهى كه اجازه عبور از آن بدون (صلى الله عليه و آله) و اميرالمؤمنين (عليه السلام) و تخلّق به اخلاق آنها امكان پذير نيست؛ و بالأخره گذرگاهى كه هر كس به مقدار نور و توانايى عبور از آن را دارد، و اگر كسى نتواند به سلامت، از آن بگذرد سقوطش در حتمى است، 🔹و هرگز به كانون نعمت هاى معنوى و مادى پروردگار، يعنى راه نخواهد يافت. توجّه به اين معانى و ايمان به آن بدون شك بازتاب گسترده اى در و او خواهد داشت، و او را به دقت هر چه بيشتر در انتخاب راه هاى زندگى و جداسازى دقيق از و تخلّق به اخلاق اولياء الله وادار مى سازد. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چاپ نهم، ج ۶، ص ۱۵۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا طالبان بهشت و فراریان از دوزخ در خواب غفلت فرو می روند؟ 🔹امام علی (علیه السلام) در فرازی از خطبه ۲۸ نهج البلاغه، به همگان هشدار مى دهد و مى فرماید: «أَلا وَ إِنّى لَمْ أرَکَالْجَنَّةِ نامَ طالِبُها وَ لا کَالنَّارِ نامَ هارِبُها». (بدانید! من هرگز چیزى را مانند ندیدم که طالبانش [این گونه] به خواب فرو رفته باشند، و نه همانند آتشِ [وحشتناکِ] که فراریان از آن [این گونه] به خواب فرو روند). افرادى را دیده ایم که وقتى سفر کوچکى در پیش دارند که مختصر منافع مادى در آن است، شبانگاه خواب از چشمشان مى پرد و بیدار مى مانند و یا هنگامى که خطرى جزیى آنها را تهدید مى کند، خواب به چشمانشان فرو نمى رود؛ 🔹با این حال چگونه ممکن است که انسانِ طالبِ در سراى جاودان باشد ـ نعمتى که بالاتر از آن تصور نمى شود، یا ترسانِ از آتش باشد، ـ درد و رنج جاودانى بى نظیرى که از آن رنجى برتر تصور نمى شود ـ ولى چنان به فرو رود که گویى، خبرى نیست که نیست؟! این پدیده ممکن است از نسبت به جهان دیگر سرچشمه گیرد، و یا از غرق شدن در منافع زودگذر و زرق و برق دنیا؛ هر چه باشد پدیده اى دردناک و وحشت‌زا است. به هر حال، وظیفه رهبران الهى است که مردم را همواره از این خواب غفلت بیدار کنند و با تقویت مبانى ایمان و زدودن آثار خودباختگى در برابر سود و زیان زودگذر دنیا، آنان را به وظایف اصلى و اهداف بزرگى که در پیش دارند آشنا و آشناتر سازند. 🔹سپس امام علی (علیه السلام) به مسأله مهم دیگرى در همین رابطه اشاره کرده، مى فرماید: «أَلاَ وَ إِنَّهُ مَنْ لاَیَنْفَعُهُ الْحَقُّ، یَضُرُّهُ الْبَاطِلُ وَ مَنْ لایَسْتَقیمُ بِهِ الْهُدَى، یَجُرُّ بِهِ الضَّلاَلُ إِلَى الرَّدَى». (آگاه باشید! آنها که از سود نگیرند، زیان دامنشان را خواهد گرفت، و آن کس که [انوار] او را به راه راست نبرد، [ظلمتِ] او را به وادى هلاکت مى کشاند). هدف اميرالمؤمنين (عليه السلام) از بیان این جمله علاوه بر توجه دادن به یک اصل کلّى که در سرنوشت انسانها بیشترین اثر را دارد، این است که به مردم بفهماند اگر از دستورات او که هماهنگ با حقّ و عدالت است پیروى نکنند، در چنگال ظلم و ستم گرفتار خواهند شد و زیانِ باطل، تمام زندگى آنها را فرا خواهد گرفت، همان گونه که سرانجام نیز چنین شد. 📕پيام امام امير المومنين (ع)، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۵ش، ج ۲، ص ۱۸۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه قرآن عاقبتِ «دنیاپرستی و زراندوزی» چیست؟ 🔹«حُبّ دنيا»، سرچشمه اصلى همه است و از عوامل مهمى است كه گروه كثيرى از انسانها را به مى كشاند، چنانكه در آيه ۱۸ «سوره اسراء» مى خوانيم: «مَنْ كانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَنْ نُرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْليها مَذْمُوماً مَدْحُوراً»؛ (آن كس كه فقط زندگى زودگذر [دنياى مادى] را بطلبد، آن مقدار كه بخواهيم به هر كس اراده كنيم از آن مى دهيم، سپس را براى او قرار خواهيم داد كه در آتش مى سوزد؛ در حالى كه نكوهيده و رانده [درگاه خدا] است!). يعنى چنان نيست كه به تمام مقصود و منظور خود برسند؛ بلكه ممكن است با هزار گونه تلاش و تن دادن به انواع و جرائم سنگين به قسمتى از منظور خود نائل گردند؛ ولى كانون قهر و غضب الهى - يعنی دوزخ - در انتظار آنهاست، هم جسم آنها را مى سوزاند و هم به حكم اينكه «مذموم» و «مدحور» و درگاه خدايند روح آنها را. [۱] 🔹علاوه بر این، گرچه يكى از مظاهر است، ولى روى اين موضوع بالخصوص در ، به عنوان يكى از اسباب گرفتارى در تكيه شده، آنجا كه مى فرمايد: «وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لَا يُنْفِقُونَها فِی سَبِيلِ اللهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ اَلِيمٍ - يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِی نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُم وَ جُنُوبُهُم وَ ظُهُورُهُم هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُم فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ» [۲]؛ (آنها كه و را گنجينه مى سازند و در راه خدا نمى كنند، آنها را به بشارت ده، در آن روز كه آن [سكّه هاى طلا و نقره] را در آتش مى گذارند و به وسيله آن صورت ها، پهلوها و پشت هايشان را مى كنند [و به آنها مى گويند:] اين همان چيزى است كه براى خود گنجينه ساختيد، پس بچشيد [عذاب] آنچه را براى خود اندوختيد). [۳] 🔹آنچه در اينجا لازم است به آن اشاره كنيم، دو نكته است؛ نخست اينكه جمع تا چه اندازه محسوب مى شود؟ اين مطلبى است كه در ميان مفسّران سخت مورد گفتگو است، آنچه در بسيارى از روايات در منابع شيعه و اهل سنت آمده و بسيارى از مفسّران آن را برگزيده اند اين است كه: هر مالى كه زكات آن پرداخته شود كنز محسوب نمى شود: «اَىُّ مَالٍ اُدِّيَتْ زَكاتُهُ فَلَيْسَ بِكَنْزٍ». [۴] البته ممكن است در مواقع فوق العاده و هنگامى كه حفظ مصالح جامعه اسلامى ايجاب كند از سوى حكومت اسلامى محدوديت هايى براى جمع بيان شود 🔹(چنان كه در بعضى از روايات از امام علی عليه السلام نقل شده) و يا از اين فراتر در يك مقطع خاص اعلام گردد كه همه و ذخائر براى حفظ موجوديت جامعه اسلامى مصرف گردد (آن گونه كه در بعضى از روايات در مورد قيام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه آمده است)؛ ولى اينها هيچ كدام ضابطه كلّى نيست، ضابطه اصلىِ كنز، همان است كه در بالا گفته شد. ديگر اينكه چرا ميگويد: پيشانى، پشت و پهلوهايشان را مى كنند؟ ممكن است به خاطر واكنش هايى باشد كه آنها در برابر محرومان و انجام مى دادند؛ نخست چهره و پيشانى درهم مى كشيدند، سپس با از آنها منحرف مى شدند، و بعد به كلّى پشت كرده و روى مى گردانيدند، لذا به ترتيب پيشانى، پهلوها و پشت آنها را با همان سكّه ها داغ مى كنند، آن گونه كه قلبِ را داغ و سوزان كردند. پی نوشت‌ها؛ [۱] شبيه همين معنا در سوره نازعات، آيه ۳۸ آمده است كه هر كس دنيا را بر آخرت مقدّم دارد جايگاهش دوزخ است. [۲] سوره توبه، آیات ۳۴ و ۳۵ [۳] شبيه همين معنا در سوره هُمزه، آيات ۲ الی ۶؛ سوره مسد، آيات ۲ و ۳؛ سوره حاقه، آيات ۲۸ الی ۳۱ آمده است. [۴] براى توضيح بيشتر به تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۳۷۴ش، چ اول، ج ۷، ص ۳۹۴ مراجعه كنيد. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ نهم، ج۶، ص۲۸۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا نباید از «شیطان» پیروی کرد؟ 🔹از عوامل مهم سقوط در كانون قهر و ، تسليم شدن و زمام اختيار خود را به دست آنها سپردن است؛ چنان كه قرآن مجيد در «آیه ۱۸ سوره اعراف» مى فرمايد: هنگامى كه رانده درگاه خدا شد خداوند به او خطاب كرد: «قَالَ اُخْرُجْ مِنْهَا مَذْمُوماً مَدْحُوراً لَّمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَاَمْلَئَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ اَجْمَعِينَ؛ فرمود: از آن [مقام] با ننگ و خوارى بيرون رو، سوگند ياد مى كنم كه هركس از از تو پيروى كند را از همگى آنها پر مى سازم». 🔹گرچه در اين آيه سخن از خصوص ، رئيس شياطين است؛ ولى مى دانيم كه همه پيرو ابليس‌اند، همه جا يكى است و پيروى از شياطينِ جنّ و انس، پيروى از محسوب مى شود و سرنوشت همه اين پيروان، سقوط در است. آنها با وعده هاى دروغين، تزئين شهوات، دعوت به ، منع از خيرات و تشويق به ، پيروانِ خود را از خدا دور ساخته و به آتش قهر و غضب او گرفتار مى سازند. [۱] پی نوشت: [۱] شبيه همين معنا در سوره لقمان، آيه ۲۱ و سوره ابراهيم، آيه ۲۲ نيز آمده است. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ نهم، ج ۶، ص ۲۸۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله:  🔸مَنِ اشْتاقَ اِلَى الجَنَّةِ سارَعَ اِلَى الْخَيراتِ، وَ مَنْ خافَ النّارَ تَرَكَ الشَّهَـواتِ، وَ مَنْ تَرَقَّبَ الْمَوتَ اَعْرَضَ عَنِ اللَّذّاتِ، وَ مَنْ زَهِدَ فىِ الدُّنيا هانَتْ عَلَيهِ المُصيباتُ.  🔹هركس مشتاق باشد، براى انجام كارهاى نيك مى شتابد، هركس از آتش بيمناك باشد، شهوت ها را رها مى كند، هركس چشم به راه باشـد، از لذّت هـا اعراض مى كند، و هركس در دنيا پيشه كند، مصيبت ها براى او آسان مى گردد. 📕مكارم الاخلاق، ص ۴۴۷ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «برزخ» چیست؟ 🔹 به معناى چيزى است كه در ميان دو شىء حايل شود، سپس اين معنا توسعه يافته و به هر امرى كه در ميان دو چيز يا دو مرحله قرار گيرد، اطلاق شده است. [۱] در منظور از ، جهانى است كه ميان و قرار دارد، يعنى هنگامى كه از بدن جدا مى شود، پيش از آنكه بار ديگر در به بدن اصلى باز گردد، در كه است و ناميده مى شود قرار خواهد داشت. 🔹براى اثبات ، دليل عمده ما دلائل نقلى و آيات و روايات است، هر چند اين مسئله از طرق عقلى يا حسى (از طريق تماس و ارتباط با ارواح) نيز امكان پذير است. گرچه بحث زيادى در مورد ندارد و نسبتاً از كنار این مسأله، ساده گذشته است، ولى با اين حال، و روشنى در در اين زمينه دارد كه مى تواند اصول كلى مربوط به را براى ما روشن سازد. 🔹قرآن در سوره مومنون، آيات ۹۹ و ۱۰۰، بحث در مورد را از چگونگى وضع كفّار و ظالمان و مجرمان آغاز كرده مى فرمايد: «حَتى إذا جَاءَ اَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ إِرجِعُونِ - لَعَلِّى أَعْمَلُ صالِحاً فيما تَرَكْتُ». ([آنها همچنان به راه نادرست خويش ادامه مى دهند] تا زمانى كه يكى از آنان فرا رسد، در اين حال مى گويد: پرورگارا! مرا برگردانيد شايد انجام دهم در آنچه ترك كردم [و گذشته تاريك خودم را جبران نمايم]). 🔹اما به زودى با جواب منفى آميخته با دليل و برهان روبرو مى شود، به او مى گويند:  «كَلاّ إنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائَلُها». (چنين نيست، اين سخنى است كه او به زبان مى گويد [و اگر باز گردد همان برنامه هاى سابق را تكرار مى كند]). سپس مى افزايد: «وَ مِنْ وَرائِهِمْ بِرْزَخٌ إلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ». (و پيش روى آنها است تا روزى كه مبعوث مى شوند). آغاز اين آيه اشاره به يعنى منزلگاه است، و پايان آن اشاره به يعنى است. 🔹گرچه بعضى اصرار دارند كه برزخ را در اينجا به معناى حائلى كه در ميان انسان و درجات عالى بهشت قرار دارد تفسير كنند، ولى جمله «إلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ»؛ (تا ) قرينه روشنى است بر اينكه مرحله اى قبل از روز رستاخيز و بعد از است. بعضى نيز برزخ را به معناى مانعى براى بازگشت به اين دنيا تفسير كرده اند، اين معنا نيز با ذيل آيه كه مى گويد اين برزخ تا روز قيامت ادامه دارد سازگار نيست. (دقت كنيد) به اين ترتيب ، به وضوح اشاره به در ميان و مى كند. 🔹در روايتى از (عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: «اَتَخَوَّفُ عَلَيْكُمْ فى الْبَرْزَخِ»؛ (من از درباره شما مى ترسم) راوى سؤال كرد: «ما الْبَرْزَخُ»؛ ( چيست؟) فرمود: «أَلْقَبْرُ مُنْذُ حِينَ مَوْتِه إلى يَوْمِ القِيامَة»؛ [۲] (، همان است، از آن زمانى كه مى ميرد تا ). و در حديث ديگرى از (عليه السلام) آمده است: «إنَّ ألْقَبْرَ رَوْضَةٌ مِنْ رِياضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ الْنِيرانِ»؛ ( باغى از باغ هاى يا حفره اى از حفره هاى است). پی نوشت‌ها؛ [۱] در سوره رحمان، آيه ۲۰ درباره درياى آب شيرين و شور كه در كنار هم قرار دارند مى فرمايد: «بِيْنَهُما بَرْزَخُ لا يَبْغِيانِ»؛ (در ميان آن دو، است كه مانع از غلبه يكى بر ديگرى است). [۲] تفسير نور الثقلين‏، عروسى حويزى، انتشارات اسماعيليان‏، قم‏، ۱۴۱۵ق، ‏چ۴، ج۳، ص۵۵۴، سوره مؤمنون، آيات ۹۷ الى ۱۰۰؛ و... 📕پیام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ۹، ج۵، ص۳۵۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️انقلاب مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) از چه خاستگاه دینی نشأت گرفت؟ به عبارتی این انقلاب مشروعیّت خود را از چه مبانی و قواعد دینی می گیرد؟ (بخش سوم) 🔸 بر مبانی و اصول خاصی استوار است که آن را از سایر می کند، برای آشنایی بیشتر با این ، به طور اختصار به تعدادی از اصول و مبانی آن اشاره می شود: 3⃣عدالت طلبی و ظلم ستیزی 🔹یکی از اهداف مهم خداوند متعال از ارسال رسل و انزال کتب، از ، تبعیض نژادی، پرپایی و در جامعه می‌باشد. خداوند متعال در سوره حدید آیه ۲۵ می‌فرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ...»؛ (همانا ما خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو [ی تشخیص حق از باطل] نازل کردیم تا مردم به برخیزند). (صلی الله علیه و آله) نیز درباره اهمیت چنین فرمود: «الْعَدْلُ‏ مِيزَانُ‏ اللهِ فِی الْأَرْضِ‏ فَمَنْ أَخَذَهُ قَادَهُ إِلَى ‏الْجَنَّةِ وَ مَنْ تَرَكَهُ سَاقَهُ إِلَى النَّارِ»؛ ( میزان و در زمین است، هر که آن را دریابد به او را سوق دهد، و هر که آن را رها سازد به او را می کشاند». [۱] 🔹 (عليه السلام) نیز در یکی از خطبه هایش برترین بندگان خداوند را امامی عادل می ‌داند که را در جامعه برپا می‌ کند: «بدان، نزد خدا است که خود، هدايت شده و ديگران را می کند؛ سنت هاى شناخته شده را بر پا مى دارد، و بدعت هاى ناشناخته را مى ميراند؛ چرا که روشن و اند و نشانه هاى مشخص دارند، و آشکارند و علامت هايى دارند، [و نا آشنا بودن بدعت ها دليل روشنى بر عدم مشروعيت آن هاست] نزد خداوند است که هم خود، است و هم به وسيله او گمراه مى شوند، کسى که سنّت هاى مقبول را از ميان برده و بدعت هاى متروک را زنده کرده است، من از رسول خدا (صلی الله عليه و آله) شنيدم که فرمود: روز ، را حاضر مى کنند، در حالى که نه ياورى با اوست و نه عذرخواهى، سپس او را در آتش مى افکنند و همچون سنگ آسيا در آن، به گردش در مى آيد [و همگان رسوايى او را مى بينند] آنگاه او را در قعر دوزخ به زنجير مى کشند». [۲] 🔹 (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران معتقد است برای تحقق آمده است، و خود نیز در پیگیری این هدف را دنبال می کرد و چنین در کتاب بیع خود می نویسد: « برای برپایی به پا خواست، که در آن مالیات و بیت المال عادلانه است، قوانین جزائی در حیطه قصاص، حدود و دیه که برای ریشه کن سازی مفاسد و فواحش تشریع شده، ‌و نیز قوانین مربوط به حقوق و دادرسی به روشی عادلانه و آسان تشریع شده است». [۳] ... پی نوشت ها [۱] وسائل الشیعة، مؤسسة آل البيت، لإحياء التراث، المکتبة الاسلامیة، تهران، چ ۲، ج ۱۱، ص ۳۱۰ [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم، چ ۱، ص ۲۳۴ و ۲۳۵، خطبه ۱۶۴ [۳] كتاب بيع، موسوی خمینی، روح الله، تحقيق: مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام خمينی، مهر، قم، سال چاپ ۱۴۲۱ ق، چ ۱، ج ۲، ص ۴۶۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) چه توصیه ای به فرماندار خود درباره برخورد با نیکوکاران و بدکاران می کند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از عهدنامه مالک اشتر، خطاب به او می فرماید: «وَ لاَ يَكُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسِيءُ عِنْدَكَ بِمَنْزِلَة سَوَاء، فَإِنَّ فِي ذَلِكَ تَزْهِيداً لاَِهْلِ الاِْحْسَانِ فِي الاِْحْسَانِ وَ تَدْرِيباً لاَِهْلِ الاِْسَاءَةِ عَلَى الاِْسَاءَةِ وَ أَلْزِمْ كُلاًّ مِنْهُمْ مَا أَلْزَمَ نَفْسَهُ». (هرگز نبايد افراد و در نظرت باشند؛ زيرا اين كار سبب مى شود به نيكى ها و به اعمال بد گردند، بنابراين هر يك از اينها را مطابق آنچه براى خود خواسته اند ده). 🔹آنچه (عليه السلام) در اين دستور بيان كرده يكى از است؛ از مديريت خداوند و پيامبران بر جهان انسانيت گرفته تا مديريت يك پدر در خانواده. (صلی الله علیه و آله) را به بشارت و انذار دستور مى دهد و او را «مُبشر» و «نذير» مى نامد. خداوند وعده را به و را به داده است. اين اصل در با تمام اختلافاتى كه در عقايد و فرهنگ و حكومت دارند تحت عنوان و ، سارى و جارى است. 🔹دليل آن روشن است؛ زيرا ادامه انگيزه مى خواهد و بازايستادن از كار خلاف نيز انگيزه اى مى طلبد. ممكن است و اعتقادات دينى آثار مطلوبى از خود در اين زمينه به يادگار بگذارند، ولى اين انگيزه ها در همه نيست؛ به علاوه اگر مسأله و نباشد آن انگيزه ها نيز سست مى شود. جمله «وَ أَلْزِمْ كُلاًّ...» اشاره لطيفى به اين نكته است كه وقتى آنها چيزى را براى خود بپسندند دليل ندارد حاكم آن را به آنان ندهد. را براى خود پسنديده و را، بنابراين خواسته خودش را بايد به او داد. 🔹از اين بالاتر، انگيزه اى براى و كيفر بدكار انگيزه اى براى ادامه كار نيكوكار مى شود، همان گونه كه حضرت در عبارت زيباى ديگرى در فرموده: «ازْجُرِ الْمُسِيءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ»؛ [۱] ( را به واسطه مجازات كنيد). اشاره به اينكه وقتى خود را از هاى مادى و معنوى محروم مى بيند مى شود، و بر سر عقل مى آيد و چه بسا از كار خود كند و باز ايستد. پی نوشت: [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۵۰۱، (حکمت ۱۷۷) 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۱۰، ص ۴۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه قرآن، «اسراف‌كاران» و «تبذير كنندگان» چگونه مجازات می شوند؟ 🔹 و به معناى وسيع كلمه از است كه با اهمّيّت زياد از آنها ياد كرده و مى فرمايد: «وَ أَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ اَصْحَابُ النَّار»؛ [۱] (، اهل آتش اند). گرچه اين سخن در «سوره غافر» از زبان مؤمن آل فرعون نقل شده، ولى قرآن بر آن صحه نهاده است. 🔹همچنين در مورد مى فرمايد: «اِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا اِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ»؛ [۲] ( هميشه بوده اند). روشن است سرنوشت و ، چيزی جز گرفتار شدن در كانونِ قهر و يعنى نيست. و «سرف» بر وزن «هدف» به گفته بعضى از ارباب لغت به معناى از و مرز در هر كارى است، هر چند اين واژه بيشتر در مورد تجاوز از حدّ در هزينه ها اطلاق مى شود. [۳] 🔹به همين دليل و كه از حدّ و تجاوز كرده اند در ، شمرده شده اند، و حتى كشتار افراد بى گناه نيز نوعى اسراف تلقى شده است. از ماده «بذر» در اصل به معناى است، و معمولا در مواردى كه را بدون هدف پراكنده مى سازند و به اصطلاح مى كنند كه نتيجه اش و تضييع است اطلاق مى شود. [۴] 🔹اگر دقيقاً در وضع دنياى امروز و و كه بر آن حاكم است كه نه تنها در مواد غذايى و ، بلكه در همه چيز از و مرز تجاوز مى شود بينديشيم، مى بينيم اين و ، قبل از آنكه موجب شود، را در همين فراهم ساخته است كه صغير و كبير در آتش آن مى سوزند و فريادشان به جايى نمى رسد، آنگاه تصديق خواهيم كرد كه مجازات اسراف و تبذير بايد باشد. پی نوشت‌ها [۱] سوره غافر، آيه ۴۳؛ [۲] سوره اسراء، ۲۷؛ [۳] مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانى، ص ۴۰۷؛ [۴] التحقيق فى كلمات القرآن الكريم‏، مصطفوى، حسن‏، ج ۱، ص ۲۳۸ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، چ ۹، ج ۶، ص ۲۹۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️ماه‌ترین ماه 🔹بی‌شک یکی از که در هرساله تکرار می‌شود و از جمله مناسباتی است که به فرقه خاصی از مسلمانان تعلق ندارد، ماه مبارک است؛ ماهی که در بین مسلمین به و او مشهور است. ماهی که همه در تلاشند تا زیر بدون چترِ به رقص بندگی درآیند؛ 🔹که صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلم فرمود: «[ماه رمضان] ماهی که اول آن ، میانه‌اش و آخر آن و آزادی از است». [۱] ماهی که به هر بهانه‌ای مستحق و می‌شوی؛ « هایتان در این ماه، و ، است». [۲] 🔹ماهی که در آن جز ، در باقی نمی‌ماند و همه از جاری زلال این ماه و پاک می‌گردند؛ «در آخر هر روز از ماه مبارک ، خداوند را هزارهزار از است؛ چون شب و روز جمعه شود، هر ساعتی هزارهزار و در شب و روز آخر ماه رمضان به تعداد تمام آزادشدگان در طول ماه، از نجات می‌یابند». پی نوشت‌ها؛ [۱] کافی، ج۴، ص۶۷ [۲] امالی شیخ صدوق، ص۸۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه قرآن عاقبت «ظلم» و بیدادگری و همکاری با ظالمان چیست؟ 🔹در آيات بسيارى از ، و بيدادگران به آتش سوزانِ تهديد شده اند، و تعبيراتى كه درباره آنها وارد شده درباره كمتر گروهى ديده مى شود. اين، نشان مى دهد كه تا چه حدّ، براى ترك و ستم اهميت قائل است. 🔹در «آيه ۲۹ سوره كهف» در شديدترين تهديدات مى فرمايد: «اِنّا اَعْتَدْنَا لِلظّالِمِينَ نَاراً اَحَاطَ بِهِمْ سُرادِقُهَا و اِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِی الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَ سَاءَتْ مُرْتَفِقاً» (ما براى آماده كرده ايم كه آنها را از هر سو كرده، و اگر تشنه شوند و تقاضاى آب كنند آبى براى آنها مى آورند همچون كه صورتها را بريان مى كند! چه نوشيدنى بدى! و چه بد محل اجتماعى؟!). 🔹در تعبير كوبنده ديگرى در «آيه ۱۵ سوره جنّ» مى خوانيم: «وَ اَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً»؛ (اما ، هيزمِ آتشِ دوزخند!). اين تعبير نشان مى دهد كه از زبانه مى كشد، و همان گونه كه در اين عالم آتش سوزانى بر بودند، در آنجا كه عالَم تجسّم اعمال است وجودشان يك پارچه آتش مى شود و تعبيرى از اين گوياتر و رساتر درباره و ظالم وجود ندارد. [۱] 🔹نه تنها و ستم، را به دوزخ - آن كانون قهر و غضب الهى - مى فرستند؛ بلكه به فرموده (در آيه ۱۱۳ سوره هود) كسانى كه بر آنها تكيه كنند، و يا جزء و آنان باشند نيز مشمول خواهند بود؛ مى فرمايد: «وَ لَا تَرْكَنُوا اِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ اَوْلِياءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ» (تكيه بر نكنيد كه شما را فرا مى گيرد و جز خدا ولىّ و سرپرستى نخواهيد داشت و از سوى هيچ كس يارى نمى شويد). 🔹«تركنوا» از ماده «ركون» به گفته ارباب لغت به معناى اعتماد و تمايل به چيزى است كه لازمه آن قوّت و قدرت است؛ زيرا انسان به چيزى اعتماد مى كند كه داراى قوّت است و لذا واژه «ركن» به ستون يا ديوارى كه ساختمان يا اشياء ديگر را سرپا نگه مى دارد اطلاق مى شود. [۲] با توجه به اينكه آيه فوق هم از نظر عنوانِ ، مطلق است و هم از نظر تعبير به «ركون» شامل هرگونه وابستگى و اعتماد به هر و مى شود و مى فرمايد: سرانجام همه آنها، گرفتارى در چنگال است؛ بلكه در اين نيز غالباً نتيجه اى جز و ناكامى نمى گيرند؛ زيرا هنگامى كه قوى شد بر آنها نيز رحم نمى كند. 🔹به هر حال جايى كه تكيه بر آنها اين گونه مايه بدبختى است، مسلماً كمك كردن به آنها و و ستمگران به طريق اولى، انسان را به مى كشاند و به همين دليل با صراحت تعاون و همكارى بر هرگونه و را ممنوع شمرده و (در آيه ۲ سوره مائده)مى فرمايد: «وَ لَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ». در نيز و مجازات براى كسانى كه به نحوى از انحاء، را تقويت كنند، و حتى قلم يا دواتى براى نوشتن يك حكم ظالمانه در اختيارشان بگذارند بيان شده است. پی نوشت‌ها؛ [۱] شبيه همين معنا در سوره هاى سبأ، آيه ۴۲؛ سوره زخرف، آيه ۶۵؛ سوره آل عمران، آيه ۱۵۱؛ سوره ابراهيم، آيه ۲۲؛ سوره مريم، آيه ۷۲؛ سوره اعراف، آيه ۴۱؛ سوره انبياء، آيه ۲۹ و سوره شورى، آيه ۴۵ نيز آمده است. [۲] المصباح المنير فی غريب الشرح الكبير للرافعی، المقری الفيومی، موسسه دار الهجرة، قم‏، بی تا، چ۲، ج ‏۲، ص ۲۳۷ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر،، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۶، ص ۲۸۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا «دوزخیان» پس از مدتی به عذاب عادت می کنند؟ 🔹گاه گفته شده است كه بعد از ورود در آتش به اندازه مدتى را كه در دنيا در شرك گذراندند معذّب مى شوند؛ اما بعد از پايان اين مدّت، براى آنها به صورت نعمت در مى آيد! چرا كه با طبيعت آنان هماهنگ مى شود، به گونه اى كه اگر آنها را وارد بهشت كنند ناراحت مى شوند! چرا كه با طبيعت آنان سازگار نيست! 🔹آنان از آتشِ دوزخ و نيشِ مارها و عقربها چنان لذّتى مى برند كه بهشتيان از سايه درختانِ بهشتی و حور و قصور و طوبى و كوثر متلذّذ مى شوند، در اين دنيا نيز مى بينيم اگر بلبل از بوى گل مست مى شود بعضى از حشراتِ كثيف از بوى گندِ زباله ها سرمست مى گردند»! [۱] 🔹اين پندار كه نقطه مقابل پندار سابق و كاملا متضادّ با آن نيز با هيچ يك از و سازگار نيست، مخصوصاً در بعضى از آنها تصريح شده است كه هر زمان از ميان برود خداوند آنها را به پوست های نوينى تبديل مى كند تا را بچشند! و اصولا تهديد به در آتش، تهديد به است و اگر مبدّل به نعمت جاودانى گردد تهديدآميز نيست. 🔹اين گونه تفسيرها درباره دليل بر اين است كه گويندگانش بررسى دقيق و حتى بررسى اجمالى روى آيات قرآن نداشته اند، و اگر را با دقّت بخوانيم آنها با اين گونه سخنانِ زشت و زننده و بى مأخذ روشن مى شود. 🔹به علاوه بايد توجه داشت كه كردنِ انسان به ها حدّ و مرزى دارد؛ پاره اى از ناراحتى ها ناراحتى هاى جزيى است كه انسان با گذشت زمان به آن خو مى گيرد؛ ولى مثلا هرگاه آبِ بدنِ انسان كم شود از تشنگى رنج مى برد و محال است كسى چنان عادت كند كه بدنِ او نياز به آب نداشته باشد و هرگز تشنه نشود. پی نوشت: [۱] اين سخن كه با كمى تلخيص در بالا آورديم در اسفار از «محی الدين عربى» در الفتوحات المكية، ابن عربى، محى الدين، دار صادر، بيروت، بی تا، ج ۲، ص ۶۴۷ نقل شده است (الحكمة المتعالية فى الاسفار العقلية الاربعة، صدر المتألهين، دار احياء التراث، بيروت، ۱۹۸۱م، چ ۳، ج ۹، ص ۳۴۹). 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۶، ص ۴۹۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا «شفاعت» مخصوص روز قیامت است؟ 🔹بى شك از جمله زمان هايى كه در آنها صورت مى گيرد روز است؛ چرا كه بسيارى از ناظر به آن روز مى باشد؛ ولى آيا در و يا حتى در عالم نيز شفاعت صورت مى گيرد و در آخرت قبل از پايان حساب شفاعتى هست يا نه؟ جاى بحث و گفتگو است. مرحوم علّامه طباطبايى (ره) در اينجا بحث مشروحى دارد و در پايان چنين نتيجه مى گيرد كه مسئله در از مواقف روز انجام مى گيرد، در اينجاست كه تقاضاى مغفرتِ شفاعت شونده را مى كند تا بدين وسيله وارد نشود و يا به كمك شفاعتِ او بعضى از كسانى را كه در دوزخ‌اند خارج شوند. 🔹وى در بعضى ديگر از كلماتش اشاره به كرده و رواياتى را كه بر حضور (صلى الله عليه وآله) و (عليهم السلام) به هنگام و و كمك به دلالت دارد مورد توجه قرار داده، مى افزايد: اينها از قبيل شفاعت نيست، بلكه از قبيل تصرّف و است كه خدا به آنها بخشيده است. [۱] عجب اينكه ايشان هنگامى كه از حقيقت سخن مى گويد، آن را چنان توسعه داده كه هرگونه تأثير اسباب را در عالم تكوين و تشريع مشمول شفاعت مى شمرد؛ ولى در اينجا كمك و اعانت اولياء الله به گروهى از مؤمنان را براى نجات آنها از مشكلات برزخ و قبر، مصداق شفاعت نمى داند. 🔹به هر حال آنچه از مجموعه و به دست مى آيد اين است كه به معناى وسيع كلمه در هر سه عالم ، و صورت مى پذيرد، هرچند محل اصلى شفاعت و آثار مهم آن در روز و براى نجات از عذاب است. در «آيه ۶۴ سوره نساء» مى خوانيم: «وَ لَوْ اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَ اَسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ، لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحِيماً»؛ (اگر آنها هنگامى كه به خود مى كردند [و مرتكب گناه مى شدند] به نزد تو مى آمدند و از خدا طلب آمرزش مى كردند و (صلى الله عليه وآله) نيز براى آنها استغفار مى كرد خدا را توبه پذير و مهربان مى يافتند). 🔹آيا از سوى (صلى الله عليه و آله) براى مؤمنانِ خطاكار چيزى جز شفاعت مى تواند باشد؟! همين معنا در داستان حضرت يعقوب (عليه السلام) و فرزندانش نيز در «قرآن کریم » آمده است؛ آنها از خواستند در پيشگاه خدا براى آنان كند او هم پذيرفت. [۲] و نيز بسيار شده است كه در همين جهان، افراد يا اقوامى به خاطر و از عذاب دنيا نجات يافته اند و اين، چيزى جز شفاعت نيست. 🔹در نيز روايات بسيارى داريم كه آدمى همچون نماز، روزه، ولايت و امثال آن يا حضور اولياء الله سبب و مجازات‌ها مى گردد و يا دفن انسان صالح و پاكدامنى كه داراى حسنات مهمى بوده است در يك مقبره سبب تخفيف مجازات گنهكاران آن گورستان مى شود. اينها همه نيز اشاراتى است به در عالم برزخ؛ حتى نماز ميِت و تقاضاى مغفرتى كه در ضمن آن براى مردگان مى شود مسلماً بى تأثير نيست، اين نيز خود، نوعى شفاعت است. بنابراين محدود به عالم خاصى نيست، بلكه همه را در بر مى گيرد، منتها جايگاه اصلی و مهم شفاعت همان و در آستانه قرار گرفتن در برابر كانون عذاب الهى است. پی نوشت‌ها؛ [۱] الميزان فى تفسير القرآن، طباطبايى، سيد محمد حسين، انتشارات اسلامى، قم، ۱۴۱۷ق، چ ۵، ج ۱، ص ۱۵۶ [۲] سوره يوسف، آيه ۹۷ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ۹، ج۶، ص۵۲۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تجسّم اعمال» در روایات اسلامی چگونه مطرح و بازتاب داده شده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸در اعم از احاديثى كه از طرف شيعه يا اهل سنت رسيده است مسئله بازتاب گسترده اى دارد، به گونه اى كه مرحوم شيخ بهائى در يكى از سخنانش مى گويد: «تَجَسُّمُ الأعْمالِ فى النَّشْأَةِ الاُخْرَوِيَّةِ قَدْ وَرَدَ فى اَحادِيثَ مُتَكَثِّرَة مِنْ طُرُقِ الْمُخالِفِ وَ الْمُؤالِفِ» [۱] ( در جهان ديگر در احاديث زيادى از طرق موافقين و مخالفين نقل شده است). در اينجا از ميان آنها به احاديث زير قناعت مى كنيم: 3⃣در حديثى از رسول خدا (صلى الله عليه وآله) مى خوانيم كه فرمود: جبرئيل به من گفت: «يا مُحَمَّدُ! عِشْ ما شِئْتَ فَاِنّكَ مَيِّتّ ... وَ اعْمَلْ ما شِئْتَ فَاِنّكَ مُلَاقِيهِ» [۱] (اى محمد! هرچه مى خواهى زندگی كن، ولى سرانجام بدرود حيات خواهى گفت... و هر مى خواهى انجام بده كه سرانجام، آن را ملاقات خواهى كرد). 4⃣باز در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «اِنّ الْمُؤْمِنَ اِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ صُوِّرَ لَهُ عَمَلُهُ فِي صُورَةٍ حَسَنَةٍ فَيَقُولُ لَهُ مَا اَنْتَ؟ فَوَ الله اِنِّي لَاَرَاكَ اِمْرَأَ صِدْقٍ، فَيَقُوُلُ لَهُ اَنَا عَمَلُكَ فَيَكُونُ لَهُ نُوراً وَ قَائِداً اِلَى الْجَنَّةِ...» [۲] (هنگامى كه از قبرش [در قيامت] خارج مى شود او در صورت زيبايى در برابر او ظاهر مى شود و مى گويد: تو كيستى كه به خدا سوگند من تو را شخص صادقى مى بينم؟ او در جوابش مى گويد: من توام و او براى نور و روشنايى و راهنما به سوى است...). 5⃣و بالاخره در حديثى از (عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: «اِذا وُضِعَ الْمَيِّتُ فِي قَبْرِهِ مُثِّلَ لَهُ شَخْصٌ وَ قالَ لَهُ يَا هَذَا كُنَّا ثَلَاثَةً، كانَ رِزْقُكَ فَانْقَطَعَ بِاِنْقِطَاعِ اَجَلِكَ وَ كانَ اَهْلُكَ فَخَلَّفُوكَ وَ انْصَرَفُوا عَنْكَ وَ كُنْتُ عَمَلُكَ فَبَقَيْتُ مَعَكَ، اَمَا اِنِّي كُنْتُ اَهْوَنُ الثَّلَاثَةِ عَلَيْكَ!» [۳] (هنگامى كه در قبر گذارده مى شود، شخصى در برابر او نمايان مى گردد و به او مى گويد: اى انسان! ما سه چيز بوديم: يكى رزق تو بود كه با پايان عمرت قطع شد و ديگرى خانواده ات بودند كه تو را گذاشتند و رفتند و من توام كه با تو مانده ام؛ ولى من از هر سه براى تو كم ارزش تر بودم). 🔹احاديث در اين زمينه بسيار است از جمله «احاديث معراج» كه (صلى الله عليه و آله) از كنار و مى گذرد و هر گروهى از را به و كيفرى شبيه خود گرفتار ديد، و نيز اعمال را مشاهده كرد كه سبب پيدايش مرافق تازه اى در مى شود. اخبارى كه درباره وارد شده و تجسّم آن را به صورت پاره كه غيبت کننده آن را تناول مى كند بيان مى دارد شاهد ديگرى بر اين مدّعاست. 🔹از مجموع روايات گذشته به خوبى مى توان نتيجه گرفت كه در صورت هاى مناسبى در عالم و ، مى گردد، حتّى تعبير «اَلَّذِينَ يَأْكُلُونَ اَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْماً اِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَاراً» [۴] (كسانى كه را از روى ظلم و ستم مى خورند، فقط در شكم خود داخل مى كنند) نشان مى دهد كه در عالَم دنيا نيز از نوعى تجسّم برخوردار است، به طورى كه در باطن به شكل است، هر چند كسانى كه چشم واقع بين ندارند آن را نمى بينند. دليلى ندارد كه همه روايات را بر معناى مجازى و كنايى حمل كنيم و همه را تأويل و توجيه نماييم، با اينكه عمل به ظواهر آنها بى مانع است و مشكلى ايجاد نمى كند. پی نوشت‌ها؛ [۱] كنز العمال في سنن الأقوال و الأفعال، متقي هندی، مؤسسة الرسالة، چ ۵، ج ۱۵، ص ۵۴۶؛ [۲] همان، ج ۱۴، ص ۳۶۶؛ [۳] الکافی، دارالكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۳، ص ۲۴۰؛ [۴] سوره نساء، آیه ۱۰ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۶، ص ۱۰۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نقش حجاب زنان در اخلاق 🔸نقش «حجاب زنان» در «اخلاق» چیست؟ آیا زنانی که باحجاب تر هستند، بااخلاق ترند؟ آیا حجاب زنان رابطه ای با اخلاقشان دارد؟ 🔹 و ، علاوه و بر فواید فراوانی که دارد، بر روی «خلق و خوی» نه تنها زن، بلکه در مردان نیز تأثیر دارد. وقتی در یک جامعه، از دوری کنند و زیبایی‌های خود را فقط در برابر محارم خود - به خصوص همسر - آشکار کنند، زن و مرد و به تبع آن به آرامش و امنیت روحی و روانی خواهد رسید؛ و در کنار این آرامش روحی، نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. اصولا و - به ویژه زنان - گرایش به خودآرایی دارند تا اینگونه ‌جنس مخالف را برانگیزند و توجه آنان را به خود جلب و جذب کنند. 🔹لذا در تهییج همسران از طریق خودآرایی مورد تشویق و ترغیب قرار گرفته و آیات و روایات بسیاری در این زمینه وارد شده است که چگونه همسران به این نیاز طبیعی یکدیگر پاسخ دهند و با پوشیدن و آراستن خود به زر و زیور و جامه‌های زیبا و خوشنگار، شرایط مناسب و شایسته‌ای برای پاسخ به عواطف و احساسات یکدیگر در این حوزه فراهم آورند. اما از آن‌جایی‌که هر گونه «تهییج جنس مخالف» از سوی دیگران به معنای شکستن است، امری ممنوع و دانسته شده است. 🔹بر این اساس همه عوامل و ابزارهای تهییج جنسی جنس مخالف، تحریم شده و قوانین سفت و سختی در این باره وضع شده است تا در سلامت باقی بماند. از جمله این قوانین است. قانون حجاب، اختصاصی به مرد و زن ندارد و همگان موظف به اجرای دقیق آن هستند. هر چند که میزان و شرایط حجاب در مرد و زن فرق می‌کند و این تفاوت به سبب اختلاف طبیعی در زن و مرد است. یک جامعه، نقش بسیار مهمی در سلامت روحی و روانی اجتماع خود دارند. 🔹لذا لازم است درباره‌ی عواقب و و یا آگاهی کسب کنند؛ از جمله: «بی‌حجابی» و «بدحجابی» که طبعاً پیامدهایی همچون آرایش و عشوه‌گری و امثال آن همراه دارد، - مخصوصا جوانان - را در یک حالت قرار می‌دهد؛ تحریکی که سبب آنها و ایجاد هیجان های بیمارگونه عصبی و گاه سرچشمه امراض روانی می‌گردد. مگر اعصاب انسان چقدر می‌تواند بار هیجان را بر خود حمل کند؟ حتی روان‌پزشکان می‌گویند هیجان مستمر، عامل بیماری است. 🔹 می‌خواهد و مسلمان، روحی آرام و اعصابی سالم و چشم و گوشی پاک داشته باشند، و این یکی از فلسفه‌های است. افزایش و از هم‌ گسیختگی زندگی زناشویی یکی از دیگر آثار است. چون «هرچه را دیده بیند دل کند یاد» و به دنبال دیدن، انسان سبب می‌شود که هر روزی به یکی دل ببندد و دیگری را رها کند. گسترش دامنه فحشا و افزایش فرزندان نامشروع از دردناک‌ترین پیامدهای و است. 🔹 و سقوط شخصیت او و تبدیل شدن به وسیله‌ای برای اشباع هوس‌های سرکش مشتی آلوده، از دیگر تبعات و نتایج خودنمایی او در جامعه است. (عليه السلام) می‌فرمایند: «در که بدترین زمان‌هاست جمعی از زنان پوشیده‌های برهنه‌اند و از خانه با بیرون می‌آیند؛ اینان از دین بیرون رفتگانند و داخل در شده و به سوی شهوت تمایل دارند و به طرف در شتابند. را حلال می‌دانند و در به عذاب ابدی گرفتار». 🔹همه‌ی اموری که در بالا ذکر شد در بدخلقی انسان - به ویژه زنان - مؤثر است. اگر با توجه به دستورات شرع مقدس، خود را رعایت کنند و در حد ضرورت با اختلاط داشته باشند، و همه‌ی نیازهای خود را در خانه و در کنار همسر جستجو کنند، از تبعات ارتباط با نامحرم مصون و از بسیاری نگرانی‌ها در امان خواهند ماند؛ در نتیجه از دیگران خواهند بود. 🔹ذکر یک نکته و آن اینکه اگر مقصود از این پرسش این است که «آیا چون برای دیگران هستند، باید از برخوردار باشند؟» باز هم پاسخ مثبت است؛ زیرا عده‌ای مغرض و یا جاهل، اگر احیانا خطایی که از و سر زند، به پای دین و حجاب آنها می‌گذارند، بنابراین «زنان باحجاب» باید بیش از دیگران به دستورات دین - بویژه - عمل کنند. منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه قرآن عاقبت «استکبار و تکبّر ورزی» چیست؟ 🔹 چه در برابر خالق باشد، چه در برابر خلق و چه در مقابل حقايق (انسان از تسليم در برابر حقّ رویگردان باشد) از اسباب سقوط در است. (خود برتر بينى) كه سرچشمه اصلى بسيارى از جنايات، ظلمها، ستمها و حقّ كشى هاست نيز همانند است كه آدمى را در اين كانون قهر و غضب وارد مى سازد. 🔹 در «آيه ۶۰ سوره زمر» مى فرمايد: «اَلَيْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْمُتَكَبِّرِينَ» (آيا در جايگاهى براى نيست؟). و در «آيه ۳۶ سوره اعراف» مى فرمايد: «وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها اُولئِكَ اَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ» [۱] (كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند و در برابر آن ورزيدند، اهل آتش‌اند و هميشه در آن خواهند ماند). 🔹همين معنا در آيات ديگر «قرآن مجيد» نيز آمده است. در «آيات ۱۵ و ۱۶ سوره ابراهيم» درباره مى فرمايد: «وَ اسْتَفْتَحُوا وَ خابَ كُلُّ جَبّارٍ عَنِيدٍ - مِنْ وَرآئِهِ جَهَنَّمُ وَ يُسْقَى مِنْ ماءٍ صَدِيدٍ» (آنها [رسولان الهى] از خدا تقاضاى پيروزى كردند [و دعايشان مستجاب شد] و هر و زيانكار گشت - [سرانجام] پیش روی او است، و او را از آبی چرکین و متعفّن می نوشانند!!). 🔹 معانى مختلفى دارد: يكى از آنها قهر، غلبه، سلطه و نفوذ است، منتها اين امر گاه دارد مانند: و سلطه او بر عالَم هستى بر همه چيز، و گاه دارد، مانند: سلطه، غلبه و نفوذ و . به گفته «لسان العرب» به معناى كسى است كه از مسير حقّ منحرف مى گردد و آگاهانه حقّ را انكار مى كند، 🔹و اينها همه از آثار و و است، و اگر كمى دقت كنيم مى بينيم اين يكى از حجاب هاى مهم معرفت و از عوامل انسان و حقّ كشى و تعدّى و نسبت به حقوق ديگران و انواع ديگر است. [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] شبيه همين معنا در سوره غافر، آيات ۶۰ و ۷۲ و ۷۶؛ سوره اعراف، آيات ۴۰ و ۴۱؛ سوره نبأ، آيات ۲۱ و ۲۲؛ سوره نازعات، آيه ۳۷؛ سوره ص، آيات ۵۵ و ۵۶ آمده است. [۲] شبيه همين تعبير در سوره ق، آيه ۲۴؛ سوره مدّثر، آيه ۱۶ آمده است. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ نهم، ج ۶، ص ۲۸۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel