eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
442 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️انقلاب مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) از چه خاستگاه دینی نشأت گرفت؟ به عبارتی این انقلاب مشروعیّت خود را از چه مبانی و قواعد دینی می گیرد؟ (بخش سوم) 🔸 بر مبانی و اصول خاصی استوار است که آن را از سایر می کند، برای آشنایی بیشتر با این ، به طور اختصار به تعدادی از اصول و مبانی آن اشاره می شود: 3⃣عدالت طلبی و ظلم ستیزی 🔹یکی از اهداف مهم خداوند متعال از ارسال رسل و انزال کتب، از ، تبعیض نژادی، پرپایی و در جامعه می‌باشد. خداوند متعال در سوره حدید آیه ۲۵ می‌فرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ...»؛ (همانا ما خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو [ی تشخیص حق از باطل] نازل کردیم تا مردم به برخیزند). (صلی الله علیه و آله) نیز درباره اهمیت چنین فرمود: «الْعَدْلُ‏ مِيزَانُ‏ اللهِ فِی الْأَرْضِ‏ فَمَنْ أَخَذَهُ قَادَهُ إِلَى ‏الْجَنَّةِ وَ مَنْ تَرَكَهُ سَاقَهُ إِلَى النَّارِ»؛ ( میزان و در زمین است، هر که آن را دریابد به او را سوق دهد، و هر که آن را رها سازد به او را می کشاند». [۱] 🔹 (عليه السلام) نیز در یکی از خطبه هایش برترین بندگان خداوند را امامی عادل می ‌داند که را در جامعه برپا می‌ کند: «بدان، نزد خدا است که خود، هدايت شده و ديگران را می کند؛ سنت هاى شناخته شده را بر پا مى دارد، و بدعت هاى ناشناخته را مى ميراند؛ چرا که روشن و اند و نشانه هاى مشخص دارند، و آشکارند و علامت هايى دارند، [و نا آشنا بودن بدعت ها دليل روشنى بر عدم مشروعيت آن هاست] نزد خداوند است که هم خود، است و هم به وسيله او گمراه مى شوند، کسى که سنّت هاى مقبول را از ميان برده و بدعت هاى متروک را زنده کرده است، من از رسول خدا (صلی الله عليه و آله) شنيدم که فرمود: روز ، را حاضر مى کنند، در حالى که نه ياورى با اوست و نه عذرخواهى، سپس او را در آتش مى افکنند و همچون سنگ آسيا در آن، به گردش در مى آيد [و همگان رسوايى او را مى بينند] آنگاه او را در قعر دوزخ به زنجير مى کشند». [۲] 🔹 (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران معتقد است برای تحقق آمده است، و خود نیز در پیگیری این هدف را دنبال می کرد و چنین در کتاب بیع خود می نویسد: « برای برپایی به پا خواست، که در آن مالیات و بیت المال عادلانه است، قوانین جزائی در حیطه قصاص، حدود و دیه که برای ریشه کن سازی مفاسد و فواحش تشریع شده، ‌و نیز قوانین مربوط به حقوق و دادرسی به روشی عادلانه و آسان تشریع شده است». [۳] ... پی نوشت ها [۱] وسائل الشیعة، مؤسسة آل البيت، لإحياء التراث، المکتبة الاسلامیة، تهران، چ ۲، ج ۱۱، ص ۳۱۰ [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم، چ ۱، ص ۲۳۴ و ۲۳۵، خطبه ۱۶۴ [۳] كتاب بيع، موسوی خمینی، روح الله، تحقيق: مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام خمينی، مهر، قم، سال چاپ ۱۴۲۱ ق، چ ۱، ج ۲، ص ۴۶۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) چه توصیه ای به فرماندار خود درباره برخورد با «نیکوکاران» و «بدکاران» می کند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از عهدنامه مالک اشتر، خطاب به او می فرماید: «وَ لاَ يَكُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسِيءُ عِنْدَكَ بِمَنْزِلَة سَوَاء، فَإِنَّ فِي ذَلِكَ تَزْهِيداً لاَِهْلِ الاِْحْسَانِ فِي الاِْحْسَانِ وَ تَدْرِيباً لاَِهْلِ الاِْسَاءَةِ عَلَى الاِْسَاءَةِ وَ أَلْزِمْ كُلاًّ مِنْهُمْ مَا أَلْزَمَ نَفْسَهُ». (هرگز نبايد افراد و در نظرت يكسان باشند؛ زيرا اين كار سبب مى شود به نيكى ها بى‌رغبت و به اعمال بد تشويق گردند، بنابراين هر يك از اينها را مطابق آنچه براى خود خواسته اند ده). 🔹آنچه (عليه السلام) در اين دستور بيان كرده يكى از «اصول‌ مهم‌ مديريت» است؛ از مديريت خداوند و پيامبران بر جهان انسانيت گرفته تا مديريت يك پدر در خانواده. (صلی الله علیه و آله) را به بشارت و انذار دستور مى دهد و او را «مُبشر» و «نذير» مى نامد. خداوند وعده را به «صالحان» و را به «بدكاران» داده است. اين اصل در تمام اقوام با تمام اختلافاتى كه در عقايد و فرهنگ و حكومت دارند تحت عنوان و ، سارى و جارى است. 🔹دليل آن روشن است؛ زيرا ادامه انگيزه مى خواهد و بازايستادن از كار خلاف نيز انگيزه اى مى طلبد. ممكن است انگيزه‌ هاى معنوى و اعتقادات دينى آثار مطلوبى از خود در اين زمينه به يادگار بگذارند، ولى اين انگيزه ها در همه نيست؛ به علاوه اگر مسأله و نباشد آن انگيزه ها نيز سست مى شود. جمله «وَ أَلْزِمْ كُلاًّ...» اشاره لطيفى به اين نكته است كه وقتى آنها چيزى را براى خود بپسندند دليل ندارد حاكم آن را به آنان ندهد. «پاداش» را براى خود پسنديده و «كيفر» را، بنابراين خواسته خودش را بايد به او داد. 🔹از اين بالاتر، «پاداش نيكوكار» انگيزه اى براى ترك‌ عمل‌ بدكار، و «كيفر بدكار» انگيزه اى براى ادامه كار نيكوكار مى شود، همان گونه كه حضرت در عبارت زيباى ديگرى در «نهج البلاغه» فرموده: «ازْجُرِ الْمُسِيءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ» [۱] (بدكار را به واسطه پاداش نيكوكاران مجازات كنيد). اشاره به اينكه وقتى خود را از پاداش هاى مادى و معنوى محروم مى بيند مى شود، و بر سر عقل مى آيد و چه بسا از كار خود كند و باز ايستد. پی نوشت: [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۵۰۱، (حکمت ۱۷۷) 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۱۰، ص ۴۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه قرآن، «اسراف‌كاران» و «تبذير كنندگان» چگونه مجازات می شوند؟ 🔹 و به معناى وسيع كلمه از است كه «قرآن مجيد» با اهمّيّت زياد از آنها ياد كرده و مى فرمايد: «وَ أَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ اَصْحَابُ النَّار»؛ [۱] (، اهل آتش اند). گرچه اين سخن در «سوره غافر» از زبان مؤمن آل فرعون نقل شده، ولى قرآن بر آن صحه نهاده است. 🔹همچنين قرآن کریم در مورد مى فرمايد: «اِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا اِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ». [۲] ( هميشه برادران شياطين بوده اند). روشن است سرنوشت و ، چيزی جز گرفتار شدن در كانونِ قهر و غضب الهى يعنى نيست. و «سرف» بر وزن «هدف» به گفته بعضى از ارباب لغت به معناى از حدّ و مرز در هر كارى است، هر چند اين واژه بيشتر در مورد تجاوز از حدّ در هزينه ها اطلاق مى شود. [۳] 🔹به همين دليل «مشركان» و «گناهكارانى» كه از حدّ و تجاوز كرده اند در «آياتِ قرآن»، شمرده شده اند؛ و حتى كشتار افراد بى گناه نيز نوعى اسراف تلقى شده است. از ماده «بذر» در اصل به معناى است؛ و معمولا در مواردى كه را بدون هدف پراكنده مى سازند و به اصطلاح مى كنند كه نتيجه اش اتلاف و تضييع است اطلاق مى شود. [۴] 🔹اگر دقيقاً در وضع دنياى امروز و و كه بر آن حاكم است كه نه تنها در مواد غذايى و امكانات مادّى، بلكه در همه چيز از حدّ و مرز تجاوز مى شود بينديشيم، مى بينيم اين و ، قبل از آنكه موجب جهنّمِ آخرت شود، جهنّمِ سوزانى را در همين دنيا فراهم ساخته است كه صغير و كبير در آتش آن مى سوزند و فريادشان به جايى نمى رسد، آنگاه تصديق خواهيم كرد كه مجازات اسراف و تبذير بايد باشد. پی نوشت‌ها [۱] سوره غافر، آيه ۴۳؛ [۲] سوره اسراء، ۲۷؛ [۳] مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانى، ص ۴۰۷؛ [۴] التحقيق فى كلمات القرآن الكريم‏، مصطفوى، حسن‏، ج ۱، ص ۲۳۸ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، چ ۹، ج ۶، ص ۲۹۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه قرآن عاقبت «ظلم» و بیدادگری و همکاری با ظالمان چیست؟ 🔹در آيات بسيارى از ، و بيدادگران به آتش سوزانِ تهديد شده اند، و تعبيراتى كه درباره آنها وارد شده درباره كمتر گروهى ديده مى شود. اين، نشان مى دهد كه تا چه حدّ، براى ترك و ستم اهميت قائل است. 🔹در «آيه ۲۹ سوره كهف» در شديدترين تهديدات مى فرمايد: «اِنّا اَعْتَدْنَا لِلظّالِمِينَ نَاراً اَحَاطَ بِهِمْ سُرادِقُهَا و اِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِی الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَ سَاءَتْ مُرْتَفِقاً» (ما براى آماده كرده ايم كه آنها را از هر سو كرده، و اگر تشنه شوند و تقاضاى آب كنند آبى براى آنها مى آورند همچون كه صورتها را بريان مى كند! چه نوشيدنى بدى! و چه بد محل اجتماعى؟!). 🔹در تعبير كوبنده ديگرى در «آيه ۱۵ سوره جنّ» مى خوانيم: «وَ اَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً»؛ (اما ، هيزمِ آتشِ دوزخند!). اين تعبير نشان مى دهد كه از زبانه مى كشد، و همان گونه كه در اين عالم آتش سوزانى بر بودند، در آنجا كه عالَم تجسّم اعمال است وجودشان يك پارچه آتش مى شود و تعبيرى از اين گوياتر و رساتر درباره و ظالم وجود ندارد. [۱] 🔹نه تنها و ستم، را به دوزخ - آن كانون قهر و غضب الهى - مى فرستند؛ بلكه به فرموده (در آيه ۱۱۳ سوره هود) كسانى كه بر آنها تكيه كنند، و يا جزء و آنان باشند نيز مشمول خواهند بود؛ مى فرمايد: «وَ لَا تَرْكَنُوا اِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ اَوْلِياءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ» (تكيه بر نكنيد كه شما را فرا مى گيرد و جز خدا ولىّ و سرپرستى نخواهيد داشت و از سوى هيچ كس يارى نمى شويد). 🔹«تركنوا» از ماده «ركون» به گفته ارباب لغت به معناى اعتماد و تمايل به چيزى است كه لازمه آن قوّت و قدرت است؛ زيرا انسان به چيزى اعتماد مى كند كه داراى قوّت است و لذا واژه «ركن» به ستون يا ديوارى كه ساختمان يا اشياء ديگر را سرپا نگه مى دارد اطلاق مى شود. [۲] با توجه به اينكه آيه فوق هم از نظر عنوانِ ، مطلق است و هم از نظر تعبير به «ركون» شامل هرگونه وابستگى و اعتماد به هر و مى شود و مى فرمايد: سرانجام همه آنها، گرفتارى در چنگال است؛ بلكه در اين نيز غالباً نتيجه اى جز و ناكامى نمى گيرند؛ زيرا هنگامى كه قوى شد بر آنها نيز رحم نمى كند. 🔹به هر حال جايى كه تكيه بر آنها اين گونه مايه بدبختى است، مسلماً كمك كردن به آنها و و ستمگران به طريق اولى، انسان را به مى كشاند و به همين دليل با صراحت تعاون و همكارى بر هرگونه و را ممنوع شمرده و (در آيه ۲ سوره مائده)مى فرمايد: «وَ لَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ». در نيز و مجازات براى كسانى كه به نحوى از انحاء، را تقويت كنند، و حتى قلم يا دواتى براى نوشتن يك حكم ظالمانه در اختيارشان بگذارند بيان شده است. پی نوشت‌ها؛ [۱] شبيه همين معنا در سوره هاى سبأ، آيه ۴۲؛ سوره زخرف، آيه ۶۵؛ سوره آل عمران، آيه ۱۵۱؛ سوره ابراهيم، آيه ۲۲؛ سوره مريم، آيه ۷۲؛ سوره اعراف، آيه ۴۱؛ سوره انبياء، آيه ۲۹ و سوره شورى، آيه ۴۵ نيز آمده است. [۲] المصباح المنير فی غريب الشرح الكبير للرافعی، المقری الفيومی، موسسه دار الهجرة، قم‏، بی تا، چ۲، ج ‏۲، ص ۲۳۷ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر،، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۶، ص ۲۸۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا «دوزخیان» پس از مدتی به عذاب عادت می کنند؟ 🔹گاه گفته شده است كه بعد از ورود در آتش دوزخ به اندازه مدتى را كه در دنيا در شرك گذراندند معذّب مى شوند، اما بعد از پايان اين مدّت، براى آنها به صورت نعمت در مى آيد! چرا كه با طبيعت آنان هماهنگ مى شود، به گونه اى كه اگر آنها را وارد بهشت كنند ناراحت مى شوند! چرا كه با طبيعت آنان سازگار نيست! 🔹آنان از آتشِ دوزخ و نيشِ مارها و عقربها چنان لذّتى مى برند كه بهشتيان از سايه درختانِ بهشتی و حور و قصور و طوبى و كوثر متلذّذ مى شوند، در اين دنيا نيز مى بينيم اگر بلبل از بوى گل مست مى شود بعضى از حشراتِ كثيف از بوى گندِ زباله ها سرمست مى گردند»! [۱] 🔹اين پندار كه نقطه مقابل پندار سابق و كاملا متضادّ با آن نيز با هيچ يك از و «جاودانگى عذاب» سازگار نيست، مخصوصاً در بعضى از آنها تصريح شده است كه هر زمان پوستهاى‌ تنِ‌ آنها از ميان برود خداوند آنها را به پوست های نوينى تبديل مى كند تا را بچشند! و اصولا تهديد به در آتش، تهديد به است و اگر مبدّل به نعمت جاودانى گردد تهديدآميز نيست. 🔹اين گونه تفسيرها درباره دليل بر اين است كه گويندگانش بررسى دقيق و حتى بررسى اجمالى روى نداشته اند، و اگر «آيات قرآن» را با دقّت بخوانيم تضادّ آنها با اين گونه سخنانِ زشت و زننده و بى مأخذ روشن مى شود. 🔹به علاوه بايد توجه داشت كه عادت كردنِ انسان به ناراحتى ها حدّ و مرزى دارد؛ پاره اى از ناراحتى ها ناراحتى هاى جزيى است كه انسان با گذشت زمان به آن خو مى گيرد؛ ولى مثلا هرگاه آبِ بدنِ انسان كم شود از تشنگى رنج مى برد و محال است كسى چنان عادت كند كه بدنِ او نياز به آب نداشته باشد و هرگز تشنه نشود. پی نوشت: [۱] اين سخن كه با كمى تلخيص در بالا آورديم در اسفار از «محی الدين عربى» در الفتوحات المكية، ابن عربى، محى الدين، دار صادر، بيروت، بی تا، ج ۲، ص ۶۴۷ نقل شده است (الحكمة المتعالية فى الاسفار العقلية الاربعة، صدر المتألهين، دار احياء التراث، بيروت، ۱۹۸۱م، چ ۳، ج ۹، ص ۳۴۹). 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۶، ص ۴۹۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا «شفاعت» مخصوص روز قیامت است؟ 🔹بى شك از جمله زمان هايى كه در آنها صورت مى گيرد روز است؛ چرا كه بسيارى از «آيات شفاعت» ناظر به آن روز مى باشد؛ ولى آيا در و يا حتى در نيز «شفاعت» صورت مى گيرد و در آخرت قبل از پايان حساب شفاعتى هست يا نه؟ جاى بحث و گفتگو است. مرحوم علّامه طباطبايى (ره) در اينجا بحث مشروحى دارد و در پايان چنين نتيجه مى گيرد كه مسئله در آخرين موقف از مواقف روز انجام مى گيرد، در اينجاست كه تقاضاى مغفرتِ شفاعت شونده را مى كند تا بدين وسيله وارد نشود و يا به كمك شفاعتِ او بعضى از كسانى را كه در دوزخ‌اند خارج شوند. 🔹وى در بعضى ديگر از كلماتش اشاره به «عالم برزخ» كرده و رواياتى را كه بر حضور (صلى الله عليه وآله) و (عليهم السلام) به هنگام «مرگ» و «سؤال قبر» و كمك به دلالت دارد مورد توجه قرار داده، مى افزايد: اينها از قبيل شفاعت نيست، بلكه از قبيل تصرّف و حكومت الهيّه‌اى است كه خدا به آنها بخشيده است. [۱] عجب اينكه ايشان هنگامى كه از حقيقت سخن مى گويد، آن را چنان توسعه داده كه هرگونه تأثير اسباب را در عالم تكوين و تشريع مشمول «شفاعت» مى شمرد؛ ولى در اينجا كمك و اعانت اولياء الله به گروهى از مؤمنان را براى نجات آنها از مشكلات برزخ و قبر، مصداق شفاعت نمى داند. 🔹به هر حال آنچه از مجموعه آيات و روايات به دست مى آيد اين است كه به معناى وسيع كلمه در هر سه عالم ، و صورت مى پذيرد، هرچند محل اصلى شفاعت و آثار مهم آن در روز و براى نجات از عذاب است. در «آيه ۶۴ سوره نساء» مى خوانيم: «وَ لَوْ اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَ اَسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ، لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحِيماً». (اگر آنها هنگامى كه به خود مى كردند [و مرتكب گناه مى شدند] به نزد تو مى آمدند و از خدا طلب آمرزش مى كردند و (صلى الله عليه وآله) نيز براى آنها استغفار مى كرد خدا را توبه پذير و مهربان مى يافتند). 🔹آيا تقاضاى مغفرت از سوى پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) براى مؤمنانِ خطاكار چيزى جز شفاعت مى تواند باشد؟! همين معنا در داستان حضرت يعقوب (عليه السلام) و فرزندانش نيز در «قرآن کریم » آمده است؛ آنها از خواستند در پيشگاه خدا براى آنان كند او هم پذيرفت. [۲] و نيز بسيار شده است كه در همين جهان، افراد يا اقوامى به خاطر و از عذاب دنيا نجات يافته اند و اين، چيزى جز شفاعت نيست. 🔹در نيز روايات بسيارى داريم كه آدمى همچون نماز، روزه، ولايت و امثال آن يا حضور اولياء الله سبب و مجازات‌ها مى گردد و يا دفن انسان صالح و پاكدامنى كه داراى حسنات مهمى بوده است در يك مقبره سبب تخفيف مجازات گنهكاران آن گورستان مى شود. اينها همه نيز اشاراتى است به در عالم برزخ؛ حتى نماز ميِت و تقاضاى مغفرتى كه در ضمن آن براى مردگان مى شود مسلماً بى تأثير نيست، اين نيز خود، نوعى شفاعت است. بنابراين محدود به عالم خاصى نيست، بلكه همه را در بر مى گيرد، منتها جايگاه اصلی و مهم شفاعت همان و در آستانه قرار گرفتن در برابر كانون عذاب الهى است. پی نوشت‌ها؛ [۱] الميزان فى تفسير القرآن، طباطبايى، سيد محمد حسين، انتشارات اسلامى، قم، ۱۴۱۷ق، چ ۵، ج ۱، ص ۱۵۶ [۲] سوره يوسف، آيه ۹۷ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ۹، ج۶، ص۵۲۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تجسّم اعمال» در روایات اسلامی چگونه مطرح و بازتاب داده شده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸در اعم از احاديثى كه از طرف شيعه يا اهل سنت رسيده است مسئله بازتاب گسترده اى دارد، به گونه اى كه مرحوم شيخ بهائى در يكى از سخنانش مى گويد: «تَجَسُّمُ الأعْمالِ فى النَّشْأَةِ الاُخْرَوِيَّةِ قَدْ وَرَدَ فى اَحادِيثَ مُتَكَثِّرَة مِنْ طُرُقِ الْمُخالِفِ وَ الْمُؤالِفِ» [۱] ( در جهان ديگر در احاديث زيادى از طرق موافقين و مخالفين نقل شده است). در اينجا از ميان آنها به احاديث زير قناعت مى كنيم: 3⃣در حديثى از رسول خدا (صلى الله عليه وآله) مى خوانيم كه فرمود: جبرئيل به من گفت: «يا مُحَمَّدُ! عِشْ ما شِئْتَ فَاِنّكَ مَيِّتّ ... وَ اعْمَلْ ما شِئْتَ فَاِنّكَ مُلَاقِيهِ». [۱] (اى محمد! هرچه مى خواهى زندگی كن، ولى سرانجام بدرود حيات خواهى گفت... و هر مى خواهى انجام بده كه سرانجام، آن را ملاقات خواهى كرد). 4⃣باز در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «اِنّ الْمُؤْمِنَ اِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ صُوِّرَ لَهُ عَمَلُهُ فِي صُورَةٍ حَسَنَةٍ فَيَقُولُ لَهُ مَا اَنْتَ؟ فَوَ الله اِنِّي لَاَرَاكَ اِمْرَأَ صِدْقٍ، فَيَقُوُلُ لَهُ اَنَا عَمَلُكَ فَيَكُونُ لَهُ نُوراً وَ قَائِداً اِلَى الْجَنَّةِ...». [۲] (هنگامى كه از قبرش [در قيامت] خارج مى شود او در صورت زيبايى در برابر او ظاهر مى شود و مى گويد: تو كيستى كه به خدا سوگند من تو را شخص صادقى مى بينم؟ او در جوابش مى گويد: من توام و او براى نور و روشنايى و راهنما به سوى است...). 5⃣و بالاخره در حديثى از (عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: «اِذا وُضِعَ الْمَيِّتُ فِي قَبْرِهِ مُثِّلَ لَهُ شَخْصٌ وَ قالَ لَهُ يَا هَذَا كُنَّا ثَلَاثَةً، كانَ رِزْقُكَ فَانْقَطَعَ بِاِنْقِطَاعِ اَجَلِكَ وَ كانَ اَهْلُكَ فَخَلَّفُوكَ وَ انْصَرَفُوا عَنْكَ وَ كُنْتُ عَمَلُكَ فَبَقَيْتُ مَعَكَ، اَمَا اِنِّي كُنْتُ اَهْوَنُ الثَّلَاثَةِ عَلَيْكَ!». [۳] (هنگامى كه در گذارده مى شود، شخصى در برابر او نمايان مى گردد و به او مى گويد: اى انسان! ما سه چيز بوديم: يكى رزق تو بود كه با پايان عمرت قطع شد و ديگرى خانواده ات بودند كه تو را گذاشتند و رفتند و من توام كه با تو مانده ام؛ ولى من از هر سه براى تو كم ارزش تر بودم). 🔹احاديث در اين زمينه بسيار است از جمله «احاديث معراج» كه (صلى الله عليه و آله) از كنار و مى گذرد و هر گروهى از را به و كيفرى شبيه خود گرفتار ديد، و نيز اعمال را مشاهده كرد كه سبب پيدايش مرافق تازه اى در مى شود. اخبارى كه درباره وارد شده و تجسّم آن را به صورت پاره كه غيبت کننده آن را تناول مى كند بيان مى دارد شاهد ديگرى بر اين مدّعاست. 🔹از مجموع روايات گذشته به خوبى مى توان نتيجه گرفت كه در صورت هاى مناسبى در عالم و ، مجسّم مى گردد، حتّى تعبير «اَلَّذِينَ يَأْكُلُونَ اَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْماً اِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَاراً». [۴] (كسانى كه را از روى ظلم و ستم مى خورند، فقط در شكم خود داخل مى كنند) نشان مى دهد كه در عالَم دنيا نيز از نوعى تجسّم برخوردار است، به طورى كه در باطن به شكل است، هر چند كسانى كه چشم واقع بين ندارند آن را نمى بينند. دليلى ندارد كه همه روايات را بر معناى مجازى و كنايى حمل كنيم و همه را تأويل و توجيه نماييم، با اينكه عمل به ظواهر آنها بى مانع است و مشكلى ايجاد نمى كند. پی نوشت‌ها؛ [۱] كنز العمال في سنن الأقوال و الأفعال، متقي هندی، مؤسسة الرسالة، چ ۵، ج ۱۵، ص ۵۴۶؛ [۲] همان، ج ۱۴، ص ۳۶۶؛ [۳] الکافی، دارالكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۳، ص ۲۴۰؛ [۴] سوره نساء، آیه ۱۰ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۶، ص ۱۰۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نقش حجاب زنان در اخلاق 🔸نقش «حجاب زنان» در «اخلاق» چیست؟ آیا زنانی که باحجاب تر هستند، بااخلاق ترند؟ آیا حجاب زنان رابطه ای با اخلاقشان دارد؟ 🔹 و ، علاوه و بر فواید فراوانی که دارد، بر روی «خلق و خوی» نه تنها زن، بلکه در مردان نیز تأثیر دارد. وقتی در یک جامعه، از دوری کنند و زیبایی‌های خود را فقط در برابر محارم خود - به خصوص همسر - آشکار کنند، زن و مرد و به تبع آن به آرامش و امنیت روحی و روانی خواهد رسید؛ و در کنار این آرامش روحی، نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. اصولا و - به ویژه زنان - گرایش به خودآرایی دارند تا اینگونه ‌جنس مخالف را برانگیزند و توجه آنان را به خود جلب و جذب کنند. 🔹لذا در تهییج همسران از طریق خودآرایی مورد تشویق و ترغیب قرار گرفته و آیات و روایات بسیاری در این زمینه وارد شده است که چگونه همسران به این نیاز طبیعی یکدیگر پاسخ دهند و با پوشیدن و آراستن خود به زر و زیور و جامه‌ های زیبا و خوش‌نگار، شرایط مناسب و شایسته‌ای برای پاسخ به عواطف و احساسات یکدیگر در این حوزه فراهم آورند. اما از آن‌جایی‌ که هر گونه «تهییج جنس مخالف» از سوی دیگران به معنای شکستن است، امری ممنوع و دانسته شده است. 🔹بر این اساس همه عوامل و ابزارهای تهییج جنسی جنس مخالف، تحریم شده و قوانین سفت و سختی در این باره وضع شده است تا در سلامت باقی بماند. از جمله این قوانین است. «قانون حجاب»، اختصاصی به مرد و زن ندارد و همگان موظف به اجرای دقیق آن هستند. هر چند که میزان و شرایط حجاب در مرد و زن فرق می‌کند و این تفاوت به سبب اختلاف طبیعی در زن و مرد است. یک جامعه، نقش بسیار مهمی در سلامت روحی و روانی اجتماع خود دارند. 🔹لذا لازم است درباره‌ی عواقب و و یا آگاهی کسب کنند؛ از جمله: «بی‌حجابی» و «بدحجابی» زنان که طبعاً پیامدهایی همچون آرایش و عشوه‌گری و امثال آن همراه دارد، - مخصوصا جوانان - را در یک حالت قرار می‌دهد؛ تحریکی که سبب آنها و ایجاد هیجان های بیمارگونه عصبی و گاه سرچشمه امراض روانی می‌گردد. مگر اعصاب انسان چقدر می‌تواند بار هیجان را بر خود حمل کند؟ حتی روانپزشکان می‌گویند هیجان مستمر، عامل بیماری است. 🔹 می‌خواهد و مسلمان، روحی آرام و اعصابی سالم و چشم و گوشی پاک داشته باشند، و این یکی از فلسفه‌ های است. افزایش و از هم‌ گسیختگی زندگی زناشویی یکی از دیگر آثار است. چون «هرچه را دیده بیند دل کند یاد» و به دنبال دیدن، انسان سبب می‌شود که هر روزی به یکی دل ببندد و دیگری را رها کند. گسترش دامنه فحشا و افزایش فرزندان نامشروع از دردناک‌ترین پیامدهای و است. 🔹 و سقوط شخصیت او و تبدیل شدن به وسیله‌ای برای اشباع هوس‌های سرکش مشتی آلوده، از دیگر تبعات و نتایج او در جامعه است. (عليه السلام) می‌فرمایند: «در که بدترین زمان‌هاست جمعی از زنان پوشیده‌های برهنه‌اند و از خانه با بیرون می‌آیند؛ اینان از دین بیرون رفتگانند و داخل در شده و به سوی شهوت تمایل دارند و به طرف در شتابند. را حلال می‌دانند و در به عذاب ابدی گرفتار». 🔹همه‌ی اموری که در بالا ذکر شد در بدخلقی انسان - به ویژه زنان - مؤثر است. اگر با توجه به دستورات شرع مقدس، خود را رعایت کنند و در حد ضرورت با اختلاط داشته باشند، و همه‌ی نیازهای خود را در خانه و در کنار همسر جستجو کنند، از تبعات ارتباط با نامحرم مصون و از بسیاری نگرانی‌ها در امان خواهند ماند؛ در نتیجه از دیگران خواهند بود. 🔹ذکر یک نکته و آن اینکه اگر مقصود از این پرسش این است که «آیا چون برای دیگران هستند، باید از برخوردار باشند؟» باز هم پاسخ مثبت است؛ زیرا عده‌ای مغرض و یا جاهل، اگر احیانا خطایی که از زنان مؤمن و باحجاب سر زند، به پای دین و حجاب آنها می‌گذارند، بنابراین «زنان باحجاب» باید بیش از دیگران به دستورات دین - بویژه - عمل کنند. منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه قرآن عاقبت «استکبار و تکبّر ورزی» چیست؟ 🔹 چه در برابر خالق باشد، چه در برابر خلق و چه در مقابل حقايق (انسان از تسليم در برابر حقّ رویگردان باشد) از اسباب سقوط در است. (خود برتر بينى) كه سرچشمه اصلى بسيارى از جنايات، ظلمها، ستمها و حقّ كشى هاست نيز همانند است كه آدمى را در اين كانون قهر و غضب وارد مى سازد. 🔹 در «آيه ۶۰ سوره زمر» مى فرمايد: «أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْمُتَكَبِّرِينَ». (آيا در جايگاهى براى نيست؟). و در «آيه ۳۶ سوره اعراف» مى فرمايد: «وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ». [۱] (كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند و در برابر آن ورزيدند، اهل آتش‌اند و هميشه در آن خواهند ماند). 🔹همين معنا در آيات ديگر «قرآن مجيد» نيز آمده است. در «آيات ۱۵ و ۱۶ سوره ابراهيم» درباره مى فرمايد: «وَاسْتَفْتَحُوا وَ خَابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ - مِنْ وَرَائِهِ جَهَنَّمُ وَ يُسْقَىٰ مِنْ مَاءٍ صَدِيدٍ». (آنها [رسولان الهى] از خدا تقاضاى پيروزى كردند [و دعايشان مستجاب شد] و هر نوميد و زيانكار گشت - [سرانجام] پیش روی او است، و او را از آبی چرکین و متعفّن می نوشانند!!). 🔹 معانى مختلفى دارد: يكى از آنها قهر، غلبه، سلطه و نفوذ است، منتها اين امر گاه دارد مانند: نفوذ خداوند و سلطه او بر عالَم هستى بر همه چيز، و گاه دارد، مانند: سلطه، غلبه و نفوذ طغيانگران و جبّاران. به گفته «لسان العرب» به معناى كسى است كه از مسير حقّ منحرف مى گردد و آگاهانه حقّ را انكار مى كند، 🔹و اينها همه از آثار كبر و غرور و خودبرتربينى است، و اگر كمى دقت كنيم مى بينيم اين يكى از حجاب هاى مهم معرفت و از عوامل گمراهى انسان و حقّ كشى و تعدّى و تجاوز نسبت به حقوق ديگران و انواع گناهان ديگر است. [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] شبيه همين معنا در سوره غافر، آيات ۶۰ و ۷۲ و ۷۶؛ سوره اعراف، آيات ۴۰ و ۴۱؛ سوره نبأ، آيات ۲۱ و ۲۲؛ سوره نازعات، آيه ۳۷؛ سوره ص، آيات ۵۵ و ۵۶ آمده است. [۲] شبيه همين تعبير در سوره ق، آيه ۲۴؛ سوره مدّثر، آيه ۱۶ آمده است. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ نهم، ج ۶، ص ۲۸۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️نزدیکی به بهشت و دوری از دوزخ 🔹چرا ما نمی توانیم از همین محدوده‌ی خارج بشویم؟ و چرا نمی توانیم فرض کنیم که ماورای این عالم جسم یک «عوالم ناشناخته‌ی ملکوتی» هم هست که وجود محدود ما و ذهن و هوش محدود ما نمی تواند آنها را درک کند؟ 🔹مگر نمی بینیم که دانش بشری با همه‌ی عظمتش حتی در محدوده‌ی جسمانی هم، هنوز به اعماق نرسیده؟ حقیقت جسم بشر و بسیاری از این حقایق عالم مادی هنوز کشف نشده، چگونه تصور می کنیم که این ذهن محدودمان باید بتواند عوامل ماورای این عالم را اگر باشد کشف کنیم؟ 🔹 مصدق با سخن‌ وحی‌ الهی دارند بما می گویند این هست و باید برای آن «عوالم» تلاش کرد و از عذاب آن عوالم باید ترسید! (عليه السلام) بزرگترین مرد تاریخ اسلام بعد از پیغمبر می‌فرماید: «شغل من الجنه و النار امامه». آن کسی که و پیش روی اوست، از هر هدف دیگری ذهنش منصرف و مشغول است. 🔹به فکر این است که خودش را بتواند به برساند و از عذاب خودش را دور کند؛ این آن توضیح مختصری بود که درباره‌ی آیه خواستم عرض کنم، که البته در خلال بحث تفسیری به مواردی از این قبیل خواهیم رسید. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری در جلسه بیست و ششم تفسیر سوره بقره ۱۳۷۱/۰۲/۲۳ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه روايات حقيقت «پل صراط» چيست؟ 🔹در اينكه منظور از چيست؟ بايستی به سراغ روايات رفت و از آنها كمك گرفت؛ در حديثى از «مفضّل بن عمر» مى خوانيم كه: «مى گويد از (عليه السلام) درباره «صراط» سؤال كردم فرمود: همان طريق به سوى معرفت و شناخت خداوند متعال است. 🔹سپس افزود: «هُما صِرَاطَانِ: صِرَاطٌ فِی الدُّنْيا وَ صِرَاطٌ فِی الْآخِرَةِ، فَاَمَّا الصِّراطُ الَّذِی فِی الدُّنْيا فَهُوَ الْإِمَامُ الْمَفْرُوضُ الطّاعَةُ، مَنْ عَرَفَهُ فِی الدُّنْيَا وَ اقْتَدَى بِهُداهُ مَرَّ عَلَى الصِّراطِ الَّذِی هُوَ جِسْرُ جَهَنَّمَ فِی الْآخِرَةِ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ فِی الدُّنْيا زَلَّتْ قَدَمُهُ عَنِ الصِّراطِ فِی الْآخِرَةِ، فَتَرَدَّى فِی نَارِ جَهَنَّمَ». [۱] ( است: صراطى در و صراطى در ؛ و امّا صراط در دنيا همان «امام‌ واجب‌ الاطاعه» است؛ هركس او را بشناسد و به هدايت او اقتدا كند از - كه پلى است بر روی جهنّم - در مى گذرد، و هر كس او را در نشناسد قدمش بر مى لرزد و در سقوط مى كند». 🔹در تفسير امام حسن عسكرى (عليه السلام) اين دو : «صراط و » به صراط مستقيم معتدل بين «غلّو و تقصير» و «صراط آخرت» تفسير شده است. [۲] اين نكته نيز قابل توجّه است كه در روايات اسلامى عبور از اين راه پرخطر مشكل شمرده شده است. در حديثى از (صلى الله عليه و آله) و هم از (عليه السلام) آمده است: «اِنَّ عَلَى جَهَنَّمَ جِسْراً اَدَقُّ مِنَ الشَّعْرِ وَ اَحَدُّ مِنَ السَّيْفِ». [۳] (بر [روی] پلى است باريكتر از مو و تيزتر از شمشير!». 🔹صراط «مستقيم» و حقيقت «ولايت» و «عدالت» در اين دنيا نيز چنين است، باريكتر از مو و تيزتر از شمشير؛ چرا كه ، خط باريكى بيش نيست و بقيه هر چه هست خطوط انحرافى در چپ و راست است. علاوه بر این، عبور بندگان از روی که از جهنّم می گذرد نکات لطیفی را در بر دارد؛ از يكسو با مشاهده ، قدر عافيتِ بهشت را بهتر مى دانند، و از سوى ديگر وضع در آنجا تجسمى است از وضع ما در اينجا، بايد از روى جهنّمِ‌ سوزانِ‌ شهوات گذر كرد و به بهشت تقوا رسيد و از سوى سوّم تهديدى است جدّى براى همه مجرمان و آلودگان كه سرانجام گذرگاهشان از اين راه باريكِ خطرناك خواهد گذشت. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۶، ص ۱۴۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اثر تربیتی «معاد باوری» در روایات اسلامی چگونه بیان شده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸در روايات اسلامى اين موضوع، بازتاب گسترده اى پيدا كرده است و رابطه عميق و ريشه دار و مستمر اين دو را با يكديگر روشن مى سازد، به عنوان نمونه به روايات زير توجه كنيد: 4⃣در حماسه هاى «كربلا» و «عاشورا» نيز مى خوانيم كه (عليه السلام) روز ياران خود را مخاطب ساخته فرمود: «صَبْراً بَنِى الْكِرامِ فَمَا الْمَوْتُ اِلاّ قَنْطَرَةٌ تَعْبُرُ بِكُمْ عنِ الْبُؤْسِ وَ الضَّراءِ اِلَى الْجِنانِ الْواسِعَةِ وَ النَّعيمِ الدّائِمَةِ فَاَيُّكُمْ يَكْرَهُ اَنْ يَنْتَقِلَ مِنْ سَجْن اِلى قَصْر». ( كنيد اى بزرگ زادگان! چرا كه [و شهادت] تنها پلى است كه شما را از ناراحتى ها و رنج ها به سوى باغ هاى وسيع و نعمت هاى جاويدان عبور مى دهد، كداميك از شما ناخشنوديد كه از زندانى به قصرى منتقل شويد؟). 🔹اين سخن را (عليه السلام) در حالى بيان فرمود كه هر قدر دايره محاصره او و لشكريانش تنگ‌تر مى شد و مشكلات ميدان جنگ شديدتر مى گشت چهره هايى برافروخته تر و حالتى آرام‌تر داشتند. در اينجا بعضى از يارانش به بعضى ديگر اشاره كرده، مى گفتند: «اُنْظُرُوا لا يُبالى بِالْمَوْتِ». (بنگريد او به اعتنا نمى كند و هراسى از آن ندارد). (عليه السلام) اين معنا را شنيد و سخنان فوق را بيان فرمود و سپس افزود: پدرم از رسول خدا (صلی اللله عليه و آله) چنين نقل كرد: 🔹«اِنَّ الدُّنْيا سِجْنُ الْمُؤْمِنِ وَ جَنَّةُ الْكافِرِ وَ الْمَوْتُ جِسْرُ هؤُلاءِ اِلى جِنانِهِمْ وَ جِسْرُ هؤُلاءِ اِلى جَحيمِهِمْ ما كَذِبْتُ وَ لا كُذِّبْتُ». [۱] (، زندان مؤمنان و بهشت كافران است و ، پلى است براى گروه اوّل به سوى ، و پلى است براى گروه دوّم به سوى [اين يك حقيقت است] نه دورغ مى گويم و نه به من دروغ گفته شده است). رَمز حماسه هاى عاشورا و شجاعت بى نظير امام حسين (عليه السلام) و يارانش را كه در تاريخ با خطوط زرين و درخشان ثبت شده است بايد در همين راستا و در و مستحكم آنان نسبت به و زندگى جاويدان جستجو كرد. 5⃣تأثير ايمان به در حسن اعمال به قدرى روشن و آشكار است كه اميرمؤمنان (عليه السلام) تعجب مى كند از كسى كه ايمان به دارد و در خويش نمى كوشد مى فرمايد: «عَجِبْتُ لِمَنْ يَعْلَمُ اَنَّ لِلاعمالِ جَزاءاً كَيْفَ لا يُحْسِنُ عَمَلَهُ». [۲] 6⃣اين سخن را با حديث پرمعنايى از (صلى الله عليه و آله) پايان مى دهيم: آنجا كه در نشانه ها و علائم فرمود: از نشانه هاى آنها اين است: «اَيْقَنَ بِاَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ فَاشْتاقَ اِلَيْها وَ اَيْقَنَ بِاَنَّ النّارَ حَقٌّ فَظَهَرَ سَعْيُهُ لِلنِّجاةِ مِنْهاوَ اَيْقَنَ بِانَّ الْحِسابَ حَقُّ فَحاسَبَ نَفْسَهُ». [۳] (آنها به ايمان دارند، لذا مشتاق آنند [و براى رسيدن به آن در نيكى ها تلاش دارند] و به يقين دارند، لذا براى رهايى از آن سعى مى كنند [و گِرد گناه نمى گردند] و يقين دارند كه روز حق است، لذا به حساب خويش مى رسند [پيش از آنكه به حساب آنها برسند]). 🔹احاديث در اين زمينه بسيار فراوان است و آنچه در بالا گفته شد، تنها گوشه كوچكى از آنها محسوب مى شود و همگى تأكيد بر تأثير عميق ايمان به سراى در تربيت انسان دارد. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ ۲، ج ‏۴۴، ص ۲۹۷، باب ۳۵. [۲] غرر الحكم و درر الكلم‏، دارالكتاب الإسلامی، قم، چ ۲، ص ۴۶۱، قصار ۲۵. [۳] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏، مؤسسة آل البيت(ع)، قم، چ ۱، ج ‏۱۱، ص ۱۹۷ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۵، ص ۳۲۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel