eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
427 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️هدف از فرستادن «حضرت آدم» (علیه السلام) به زمین چه بود؟ 🔹(ع) در خطبه ۹۱ «نهج البلاغه» می فرماید: «فَأَهْبَطَهُ بَعْدَ التَّوْبَةِ لِيَعْمُرَ أَرْضَهُ بِنَسْلِهِ، وَ لِيُقِيمَ الْحُجَّةَ بِهِ عَلَى عِبَادِهِ». (خداوند (ع) را بعد از توبه از بهشت فرو فرستاد تا با كمك خود، زمين را آباد سازد، و را بر بندگانش، اقامه كند). با توجه به عبارت قبل از این فراز که حضرت می فرماید: خداوند (ع) را در زمين جاى داد، استفاده مى شود كه منظور از و (ع)، هبوط و نزول مكانى نيست، بلكه مقامى است؛ يعنى خداوند (ع) را از آن مقام والايى كه داشت به خاطر اين ترك اُولى تنزّل داد. 🔹تعبير به و آبادسازى به وسيله (ع) و نسل او نشان مى دهد كه بايد هدف همه عمران و باشد، نه تخريب آن به وسيله جنگ ها و اختلافات ويرانگر و يا تنبلى و سستى و بيكارى و يا حتّى تخريب محيط زيست! و جالب اينكه اين و آبادى بعد از توبه صورت گرفته، و تا انسان از خود نكند توفيق اين عمران و آبادى دست نمى دهد. در نيز ميخوانيم: «هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ...» [۱]؛ (اوست كه شما را از آفريد و آن را به شما واگذاشت؛ پس از او آمرزش بطلبيد سپس به سوى او باز گرديد...). 🔹در ضمن از جمله «فَأَهْبَطَهُ بَعْدَ التَّوْبَةِ» به خوبى استفاده مى شود كه بعد از توبه صورت گرفته است. از بعضى از آيات «قرآن مجيد» استفاده مى شود كه توبه قبلاً بوده و از بعضى استفاده مى شود كه توبه بعداً صورت گرفته است و جمع ميان آنها كاملاً ممكن است، كه (ع) توبه از خطاى خود را مكرّر انجام داد: هم قبل از هبوط و هم بعد از هبوط؛ و بسيار مى شود كه انسان خطايى مرتكب شود و ساليان دراز هر زمان به يادش مى آيد، از آن استغفار مى كند. 🔹نكته ديگرى كه در عبارت فوق به چشم مى خورد و بارها در آيات «قرآن مجيد» به آن اشاره شده، مسئله بر است. گر چه خداوند به انسانها داده است، ولى به آن اكتفا نفرموده؛ بلكه با فرستادن و نزول و ابلاغ - كه در هر عصر و زمان صورت مى گرفته - را بر بندگانش تمام كرد، همانگونه كه در ادامه اين سخن مى فرمايد: «و لَمْ يُخْلِهِمْ بَعْدَ أَنْ قَبَضَهُ، مِمَّا يُؤَكِّدُ عَلَيْهِمْ حُجَّةَ رُبُوبِيَّتِهِ، وَ يَصِلُ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ مَعْرِفَتِهِ، بَلْ تَعَاهَدَهُمْ بِالْحُجَجِ عَلَى أَلْسُنِ الْخِيَرَةِ مِنْ أَنْبِيَائِهِ، وَ مُتَحَمِّلِي وَدَائِعِ رِسَالَاتِهِ، قَرْناً فَقَرْناً؛ حَتَّى تَمَّتْ بِنَبِيِّنَا مُحَمَّد(ص) حُجَّتُهُ، وَ بَلَغَ الْمَقْطَعَ [۲] عُذْرُهُ وَ نُذُرُهُ». 🔹(بعد از مرگ (ع)، بندگان را از بر ربوبيّتش خالى نگذاشت و ميان فرزندان آدم(ع) و معرفت خويش پيوندى برقرار ساخت و قرن به قرن، و دليل ها را بر زبان برگزيده و حاملان ودايع رسالت خويش براى آنها اقامه نمود، تا اينكه به وسيله پيامبر ما (ص) حجّتش تمام شد [و سلسله پيامبران ختم گرديد] و بيان و [و بشارت] به آخر رسيد). جمله «لَمْ يُخْلِهِمْ بَعْدَ أَنْ قَبَضَهُ» نشان مى دهد كه (ع) يكى از و از هاى او بوده است، و بعد از رحلت او، خدا پيامبران ديگرى در هر زمان فرستاد و همچنان ادامه يافت تا به (ص) رسيد. [۳] 🔹در اينجا اين سؤال پيش مى آيد كه اگر اتمام حجّت در هر عصر و زمان لازم است چرا با ظهور (ص)، سلسله پيامبران پايان گرفت و آن حضرت خاتم انبياء بود؟ پاسخ اين سؤال با توجّه به يك نكته روشن مى شود و آن اينكه خداوند آخرين دستورات و را بر (ص) نازل كرد و اصول جامع و ضوابط متينى را مقرّر داشت كه دانشمندان هر قوم و هر ملّت در سايه آن مى توانند راه خود را به سوى خدا و طريق خويش را به سعادت بازيابند، بخصوص اينكه (ص) تا دامنه قيامت خواهند بود. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره هود، آيه ۶۱ [۲] «مَقْطع» به معناى پايان است [۳] جمله «لِيُقِيمَ الْحُجَّةَ بِهِ عَلَى عِبَادِهِ» (بنابراين كه ضمير «به» به آدم بر گردد)، نيز دليل ديگرى بر نبوّت آدم(ع) است و تعبير به «عِبَادِهِ» اشاره به حوّا و فرزندان آدم است. به علاوه سرنوشت آدم و خروج از بهشت بعد از ارتكاب خطا، حجّتى براى همه بندگان تا روز قيامت مى تواند باشد. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۴، ص ۱۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا باید اهل بیت (علیهم السلام) را یاری کنیم؛ آیا هم اکنون امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) نیازمند یاری ما می باشد؟ (بخش اول) 🔹 (علیه السلام) در یکی از سخنانش که یاران خود را به دلیل ملامت نمود، مثالی از (صلی الله علیه و آله) زد و فرمود: «فَلَمّا رَأَی اللهُ صِدقَنا اَنزَلَ بِعَدُوِّنَا الکَبتَ وَ اَنزَلَ عَلَینا النَّصر». [۱] (زمانی که خداوند ما را دید، ما را کرد و ما را نمود). اگر شما نیز وارد میدان می شدید و می کردید، خدای متعال شما را سرکوب می کرد و به شما می داد. این یک و قانونی الهی است. برای قطعی بوده و از می باشد. 🔹 این کار را به عنوان بر عهده خود قرار داده، می فرماید: «وَ كانَ حَقًّا عَلَینا نَصرُ المُؤمِنین» [۲] و نیز می فرمايد: «إِنَّ اللهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا»؛ [۳] (قطعا خداوند از كسانى كه آورده‏ اند مى ‏كند). نکته عجیب اینکه خداوندِ توانایِ بی نیاز، در این آیات به گونه ای سخن می گوید که گویا خود را بدهکار می داند؛ لذا در ادامه این آیه می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ» بدین معنی که این و یاری، امری می باشد که خلاف آن خیانت و ناسپاسی شمرده می شود. او حتی تأکید می نماید که من بر این کار توانایم: «اِنَّ اللهَ عَلی نَصرِهِم لَقَدیر». [۴] 🔹او با این سخنان بیان می دارد که احتمال تخلّف از این وعده، صفر است. چون نه از تخلف خواهد نمود و نه کسی می تواند او را در این مسیر ناتوان سازد. البته همه این موارد از او نشأت می گیرد، وگرنه کسانی که تمام هستی شان را از او گرفته اند چه طلب و حقّی می توانند بر عهده او داشته باشند. آنها همه ، و خویش را مدیون خداوند هستند. 🔹با این همه، یاری رساندن به را بدون شرط قرار نداده است؛ بلکه آن را متوقف بر این امر نموده است که آنها نیز خداوند را یاری کنند: «إِنْ تَنْصُرُوا اللهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُم»؛ [۵] (اگر را یاری کنید، او نیز شما را یاری کرده و گام هایتان را در ثابت و پایدار نگاه می دارد). این شرط ممکن است سؤالی در ذهن مخاطب ایجاد کند مبنی بر اینکه که خود بی نیاز مطلق است، چگونه چنین درخواستی را از خود نموده است؟ و این درخواست به چه معناست؟ 🔹پاسخ این سؤال در «آیه ۱۴ سوره صف» آمده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا كُونوا أَنصَارَ اللهِ كَمَا قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوَارِیِّینَ مَنْ أَنصَارِی إِلَى اللهِ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللهِ»؛ (اى كسانى كه آورده ‏ايد باشيد، همانگونه كه عيسى بن مريم به حواريون گفت: چه كسانى در راه خدا ياوران من هستند؟ حواريون گفتند: ما ياوران خدا هستيم‏). در اینجا می بینیم هنگامی که حضرت عیسی (علیه السلام) طلب یاری می کند، حواریون در پاسخ او می گویند: «ما یاوران خداییم»، بدین معنا که آنها خدا را، یاری خود می دانستند. 🔹این مطلب وقتی اهمیت پیدا می کند که خداوند نیز برداشت آنها را تأیید نموده، به همه دستور می دهد شما نیز با یاری رساندن به ، پروردگارتان را یاری نمایید؛ «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا كُونوا أَنصَارَ اللهِ». آری! یاری را برای می خواهد، و او بدلیل علاقه و که به اولیای خویش دارد، آنها را یاری خود و به آنها را ظلم به خود و به آنها را احسان به خود می داند، و آنان را و قرار داده است. این مسأله در متون حدیثی نیز به صراحت نقل شده است. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت، قم، ۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۹۲، خطبه ۵۶ [۲] سوره روم، آیه ۴۷ [۳] سوره حج، آیه ۳۸ [۴] سوره حج، آیه ۳۹ [۵] سوره محمد (ص)، آیه ۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام حسین عليه السلام:  🔸«اَيُّهَا النّاسُ! اِنَّ اللهَ جَلَّ ذِكْرُهُ ما خَلَقَ الْعِبادَ اِلاّ لِيَعْرِفُوهُ، فَاِذا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ، فَإذا عَبَدُوهُ اسْتَغْنُوا بِعِبادَتِهِ عَنْ عِبادَةِ ما سِواهُ. فَقالَ لَهُ رَجُلٌ: يَابْنَ رَسُولِ اللهِ بِأَبى أَنْتَ وَ اُمّی فَما مَعْرِفَةُ اللهِ؟ قالَ: «مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمانٍ إِمامَهُمْ اَلَّذى يَجِبُ عَلَيْهِمْ طاعَتُهُ». 🔹اى مردم! همانا را نيافريده مگر براى آنكه او را ، وقتى او را شناختند او را خواهند كرد، هنگامى كه او را پرستش كردند از بندگى غير او بى نياز مى شوند. مردى گفت: اى فرزند رسول خدا، پدر و مادرم فدايت باد، چيست؟ فرمود: عبارت است از شناخت مردم هر زمان را، آن امامى كه او بر آنها واجب است. 📕علل الشرايع، ص ۹ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اصولا بررسی و بیان «فلسفه احکام» چه فوایدی دارد؟ 🔹بسيار مى شود كه ، خود را از آثار مهمّ‌ و غذاهاى تقويتى كه درمان بيمارى ها را تسريع مى كند باخبر مى سازند تا با و علاقه بيشتر، داروهاى تلخ را تحمّل كنند و را دقيقاً بكار بگيرند. 🔹 نيز دقيقاً همين مسير را مى پيمايند و و آثار حيات‌بخش را براى مردم شرح مى دهند تا آتش را در دل آنها شعله ور سازند و با عزمى راسخ به دنبال انجام برنامه ها بفرستند. بيان ، علاوه بر اينكه شوق و مردم را براى انجام افزون مى كند و تحمّل ناراحتى را براى انجام پاره اى از وظايفِ سخت و سنگين آسان مى سازد، چند فايده ديگر نيز دارد: 1⃣به همه هشدار مى دهد كه بايد در چه مسيرى حركت كنند تا پياده شود؛ مثلا هنگامى كه مى فرمايد: «فَرَضَ اللهُ... الْحَجَّ تَشْيِيداً لِلدِّينِ»؛ [۱] (خداوند را سبب و قرار داده است). مفهومش اين است كه را آنچنان با شكوه برگزار كنند كه به اين هدف والا برسند، نه اينكه تنها به آداب صورى حجّ و تشريفات ظاهرى آن قناعت كنند. 2⃣ديگر اينكه: بدانند آثار و اين به باز مى گردد. در واقع ما با انجام اين اعمال، خدمتى به مى كنيم؛ منّتى بر خدا نداريم و بايد بسيار باشيم. همانگونه كه در مورد اصل و مى فرمايد: «يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَىَّ إِسْلَامَكُمْ بَلِ اللهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ»؛ [۲] (گروهى بر تو مى گذارند كه شده اند! بگو بر شما مى گذارد كه شما را به سوى كرده است، اگر در ادّعاى اسلام راست مى گويند). 3⃣سرانجام اينكه: مى توانيم با توجّه به ، خود را كنيم، كه تا چه اندازه درگاه خداوند است، و چه اندازه از آن دور مى باشد. مثلا وقتى مى فرمايد: «، و ، از فحشا و است» بايد ملاحظه كنيم كه آيا بعد از انجام روزه و نماز، روح و پرهيز از گناه در ما حاصل شده است يا نه؟ و به اين ترتيب، ارزش و خود را به دست آوريم. 🔹آرى! ما را مى دانيم و حكمت او ايجاب مى كند كه هيچ را بدون و نتيجه بيان نفرمايد؛ و چه بى خبرند آن كه مى گويند معلّل به اغراض نيست؛ يعنى هيچ در كارها و و او وجود ندارد! آنها با اين و ناپسند خود، حكيم بودن را زير سؤال مى برند و چنين مى پندارند كه به حقيقتِ توحيد نزديك شده اند؛ 🔹در حالى كه مصداق اين آيه شريفه اند كه: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالاً - أَلَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِی الْحَياةِ الدُّنْيَا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنونَ صُنْعاً»؛ [۳] (بگو: آيا به شما خبر دهيم كه [مردم] در كارها چه كسانى هستند؟ - آنها كه در گم [و نابود] شده، با اين حال مى پندارند انجام مى دهند). آرى! مُعلّل به اغراض نيست؛ يعنى كه به خود او بازگشت كند؛ زيرا، او از همه چيز و همه كس مى باشد؛ ولى افسوس كه اين اين سخن را نمى گويند، بلكه مى گويند ضرورتى ندارد كه نتيجه افعال و دستورات خداوند به برگردد و اين نهايت بى خبرى است!!! پی نوشت‌ها؛ [۱] الإحتجاج على أهل اللجاج، طبرسى، نشر مرتضى‏، مشهد، ۱۴۰۳ق، چ اول‏، ج ‏۱، ص ۹۹ [۲] سوره حجرات، آيه ۱۷ [۳] سوره كهف، آيات ۱۰۳ و ۱۰۴ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۴، ص ۶۳۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«روزه» چه اثر و فایده اى براى انسان دارد؟ (بخش دوم) 🔸 در سه بخش از زندگى انسان تأثیر گذار است: ۱) آثار تربیتی؛ ۲) آثار اجتماعی؛ ۳) آثار بهداشتی و درمانی. 2⃣آثار اجتماعى روزه 🔹 بر کسى پوشیده نیست. یک درس و برابرى در میان افراد است؛ با انجام این دستور مذهبى، هم وضع و اجتماع را به طور محسوس در مى یابند، و هم با صرفه جويى در غذاى شبانه روزى خود مى توانند به کمک آنها بشتابند. البته ممکن است با توصیف حال گرسنگان و محرومان، سیران را متوجه حال گرسنگان ساخت، ولى اگر این مسأله جنبه حسّى و عینى به خود بگیرد اثر دیگرى دارد. به این موضوع مهم اجتماعى رنگ حسّى مى دهد، 🔹لذا در حدیث معروفى از (عليه السلام) نقل شده که «هشام بن حکم» از علت تشریع پرسید، امام (عليه السلام) فرمود: «إِنَّما فَرَضَ اللّهُ الصِّیامَ لِیَسْتَوِیَ بِهِ الْغَنِیُّ وَ الْفَقِیرُ وَ ذلِکَ أَنَّ الْغَنِیَّ لَمْ یَکُنْ لِیَجِدَ مَسَّ الْجُوعِ فَیَرْحَمَ الْفَقِیرَ لاَِنَّ الْغَنِیَّ کُلَّما أَرادَ شَیْئاً قَدَرَ عَلَیْهِ فَأَرَادَ اللهُ تَعالى أَنْ یُسَوِّیَ بَیْنَ خَلْقِهِ وَ أَنْ یُذِیقَ الْغَنِیَّ مَسَّ الْجُوعِ وَ الأَلَمِ لِیَرِقَّ عَلَى الضَّعِیفِ وَ یَرْحَمَ الْجائِع»؛ [۱] 🔹[ترجمه روایت:] ( به این دلیل شده است که میان و برقرار گردد، و این به خاطر آن است که ، طعم را بچشد و نسبت به اداى حق کند؛ چرا که اغنیاء معمولاً هر چه را بخواهند براى آنها فراهم است؛ مى خواهد میان خود مساوات باشد، و طعم گرسنگى و درد و رنج را به اغنیاء بچشاند تا به و گرسنگان رحم کنند). به راستى اگر کشورهاى ثروتمند جهان چند روز را در سال بدارند و طعم گرسنگى را بچشند، باز هم این همه گرسنه در جهان وجود خواهد داشت؟! ... پی نوشت: [۱] من لايحضره الفقيه، ج ۲، ص ۷۳ (انتشارات جامعه مدرسين) 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چ ۵۵، ج ۱، ص ۷۰۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه انسان می تواند از تسلّط و «وسوسه شیطان» در امان باشد؟ 🔹پاسخ این سؤال در آیه ۲۷ «سوره اعراف» آمده است. خداوند مى فرماید: «إِنّا جَعَلْنَا الشَّیاطینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ» (ما را اولیاء و قرار دادیم). یعنى آنها هرگز اجازه ورود به منطقه و افرادى که آمادگى خود را براى پذیرش آنان اعلام نداشته اند، ندارند؛ و به تعبیر دیگر گام هاى نخستین از طرف خود برداشته مى شود، و اجازه ورود به کشور تن از طرف او داده مى شود، و تنها پس از موافقت خود انسان است که مى تواند از او بگذرد. 🔹بنابراین، کسانى که دریچه هاى خود را به روى ببندند، آنها قدرت عبور از آن را نخواهند داشت. آیات دیگر نیز شاهد این حقیقت است، در «سوره نحل» آیه ۱۰۰ مى خوانیم: «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُون» ( بر آنها است که به او عشق می ورزند و او را خود انتخاب کرده اند و کسانى که او را پرستش مى کنند). 🔹همچنین در آیه ۴۲ «سوره حجر» مى خوانیم: «إِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ إِلاّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغاوینَ» (تو بر من تسلط نخواهى داشت، مگر بر که از تو مى کنند). به تعبیر دیگر: درست است که ما و همکارانش را نمى بینیم، ولى به اصطلاح ردّ پاى آنها را مى توانیم مشاهده کنیم. 🔹هر جا است، در هر نقطه اى ، آماده است، در هر موقع پاى زرق و برق دنیا و به میان مى آید، به هنگام ، و در موقع برافروخته شدن آتش و ، حضور قطعى است، و گویا در چنین مواردى، انسان صداى او را با گوش دل مى شنود و ردپاى او را با چشم خود مى بیند. 🔹در این زمینه حدیث جالبى از (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «هنگامى که (علیه السلام) به قوم خود کرد (و هلاکت آنها را از خدا خواست و طوفان همه را در هم کوبید) نزد او آمده گفت: تو حقى بر گردن من دارى که من مى خواهم آن را تلافى کنم! عليه السلام (در تعجب فرو رفت) گفت: بسیار بر من گران است که حقى بر تو داشته باشم، چه حقى؟! گفت: 🔹همان نفرینى که درباره قومت کردى و آنها را غرق نمودى، و احدى باقى نماند که من او را گمراه سازم، بنابراین من تا مدتى راحتم، تا زمانى که نسل دیگرى به پاخیزند و من به گمراه ساختن آنها مشغول شوم. علیه السلام (با این که حداکثر کوشش را براى هدایت قوم خود کرده بود، در عین حال ناراحت شد و) به گفت: حالا مى خواهى چه جبرانى بکنى؟ 🔹گفت: در به یاد من باش! که من نزدیک ترین فاصله را به بندگان در این سه موقع دارم: هنگامى که ، تو را فرا مى گیرد به یاد من باش! هنگامى که میان دو نفر مى کنى به یاد من باش! و هنگامى که با تنها هستى و هیچ کس در آنجا نیست باز به یاد من باش»! [۱] پی نوشت: [۱] بحار الانوار، ج ۱۱، ص ۳۱۸؛ و جلد ۶۰، ص ۲۲۲؛ خصال صدوق، ج ۱، ص ۱۳۲، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ق؛ درر الاخبار، ص ۱۲۲، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامى، طبع اول، ۱۴۱۹ق 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دارالکتب الإسلامیه، چ ۳۲، ج ۶، ص ۱۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا روايات اسلامی جنبه تربيتی «مصائب و بلايا» را تأييد می كند؟ 🔸در روايات اسلامى تعبيرات روشنى كه حاكى از رابطه ميان بعضى از و مشكلات زندگى با مى باشد، ديده مى شود كه آنچه را از طريق و درک می کنیم تأييد مى كند؛ مانند: 1⃣در يكى از خطبه هاى اميرمؤمنان (عليه السلام) در مى خوانيم: «اِنَّ اللهَ يَبْتَلى عِبادَهُ عِنْدَ الأَعْمالِ السيِّئَةِ بِنَقْصِ الثَّمراتِ وَ حَبْسِ الْبَرَكاتِ وَ اِغْلاقِ خَزائِنِ الْخَيْراتِ، لِيَتُوْبَ تائِبٌ وَ يُقْلِعَ مُقْلِعٌ وَ يَتَذَكَّرَ مُتَذَكِّرٌ وَ يَزْدَجِرَ مُزْدَجِرٌ!» [۱] (خداوند خويش را به هنگامى كه انجام مى دهند، با كمبود ميوه ها و جلوگيرى از و بستن درهاى گنج هاى خيرات به روى آنان، مى سازد، تا توبه كاران كنند و آنها كه بايد دست از بكشند خوددارى نمايند و پند پذيران گيرند و آنها كه آماده اند از باز ايستند). 2⃣در حديث ديگرى از اميرمؤمنان (عليه السلام) مى خوانيم: «اِنَّ الْبَلاءَ لِلظّالِمِ اَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ اِمْتِحانٌ وَ لِلأَنْبِياءِ دَرَجَةٌ وَ لِلأَوْلياءِ كَرامَةٌ!» [۲] ( براى «ادب»، و براى «آزمايش» و براى «درجه» و براى «كرامت» است). 3⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: «اَلْمُؤْمِنُ لايَمْضى عَلَيْهِ اَرْبَعُونَ لَيْلَةً اِلاّ عَرَضَ لَهُ اَمْرٌ يُحْزِنُه يَذَّكَّرُ بِهِ» [۳] ( چهل شب بر او نمى گذرد، مگر اين كه حادثه غم انگيزى براى او رخ مى دهد كه مايه و او گردد). 4⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) آمده است: «اِذا اَرادَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَبْد خَيْراً فَاَذْنَبَ ذَنْباً تَبِعَهُ بِنِقْمَة، فَنُذكِّرُهُ الاِْسْتِغْفارَ وَ اِذا اَرادَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَبْد شَرّاً فَاَذْنَبَ ذَنْباً تَبِعَهُ بِنِعْمَة، لِيُنْسِيَهُ الاْسْتِغْفارَ وَ يَتَمادى بِه وَ هُوَ قَوْلُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ: سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ بِالنِّعَمِ عِنْدَ الْمَعاصى!» [۴] (هنگامى كه خير و براى بنده اى بخواهد، اگر كند او را به ناراحتى مبتلا مى سازد و و را به ياد او مى آورد و هنگامى كه براى بنده اى [بر اثر طغيانگرى زياد] شرّى بخواهد، اگر گناهى كند نعمتى به او مى دهد! تا استغفار را فراموش كند و به راه خود ادامه دهد! و اين همان چيزى است كه خداوند فرموده: ما آنها را از آنجا كه نمى دانند به سوى مى بريم به اين گونه كه به هنگام ، نعمت به آنها مى دهيم). 5⃣اين بحث را با حديث ديگرى از (عليه السلام) پايان مى دهيم، امير مومنان (عليه السلام) فرمود: «اِذا رَأَيْتَ اللهَ سُبْحانَهُ يُتابِعُ عَلَيْكَ اَلبَلاءَ فَقَدْ اَيْقَظَكَ، اِذا رَأَيْتَ اللهَ سُبْحانَهُ يُتابِعُ عَلَيْكَ النَّعَمَ مَعَ الْمَعاصى فَهُوَ اِسْتِدراجٌ لَكَ» [۵] (هنگامى كه مشاهده كنى [بعد از ارتكاب گناه] خداوند پشت سر هم بر تو مى فرستد تو را كرده، و هنگامى كه خداوند متعال با انجام هايش را بر تو مى فرستد اين، نوعى است). پی نوشت‌ها؛ [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ۱، ص۱۹۹، خطبه۱۴۳. [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۷۸، ص۱۹۸. [۳] الكافی، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، دارالكتب الإسلامية، تهران، چ۴، ج ‏۲، ص ۲۵۴. [۴] الكافی، همان، ص ۴۵۲. [۵] عيون الحكم و المواعظ، ليثى واسطى، محقق / مصحح: حسنى بيرجندى، حسين‏، دار الحديث‏، قم‏، ‏چ۱، ص۱۳۵ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۴، ص ۵۴۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel