eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا از منظر آیات و روایات قابلیت تغییر در اخلاقیات افراد وجود دارد؟ (بخش اول) 🔸آیات و روایات به روشنی بر قابلیّت تغییر در دلالت دارند؛ زيرا: 1⃣نفس مسأله و ارسال رسل و ، و بطور كلّى مأموريّتى كه آنها براى و تربيت همه داشتند، محكم‌ترين دليل بر امكان تربيت و پرورش در تمام افراد است. آياتى مانند: «هُوَ الَّذى بَعَثَ فِى الاُْمِّيِينَ رَسُولا مِنْهُم يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ وَ اِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِى ضَلال مُبِيْن». [۱] ، [۲] و آيات مشابه آن به خوبى نشان مى دهد كه هدف از مأموريّت (صلی الله علیه و آله) و و و همه كسانى بود كه در «ضَلال مُبِيْن» و بودند. 2⃣تمام آياتى كه خطاب به همه انسانها به عنوان «يا بَنى آدَمَ» و «يا اَيُّها النّاسُ» و «يا اَيُّها الاِْنْسانُ» و «يا عِبادى» مى باشد، و مشتمل بر اوامر و نواهى و مسائل مربوط به و كسب فضائل اخلاقى است، بهترين دليل بر امكان تغيير «اخلاق رذيله» و صفات ناپسند است، در غير اين صورت عموميّت اين خطابها لغو و بيهوده خواهد بود. 🔹ممكن است گفته شود: اين آيات غالباً مشتمل بر احكام است، و احكام مربوط به جنبه هاى عملى است، در حالى كه ناظر به است، ولى نبايد فراموش كرد كه «اخلاق» و «عمل» لازم و ملزوم يكديگر و به منزله علّت و معلول اند و در يكديگر دارند؛ هر سرچشمه اعمال خوب است، همان گونه كه ، اعمال زشت را به دنبال دارد؛ و در مقابل اعمال نيك و بد نيز اگر تكرار شود تدريجاً تبديل به خلق و خوى خوب و بد مى شود. 3⃣اعتقاد به عدم امكان تغيير اخلاق سر از اعتقاد به در مى آورد؛ زيرا مفهومش اين است كه صاحبان اخلاق بد و خوب قادر به تغيير آن نيستند، و چون اعمال آنها بازتاب اخلاق آنها است پس در انجام كار خوب يا بد مجبورند و در عين حال مكلّف به انجام خوبيها و ترك بديها هستند؛ اين عين جبر است و تمام را كه مذهب جبر دارد بر آن مترتّب مى شود. [۳] 4⃣آياتى كه با صراحت تشويق به مى كند و از بر حذر مى دارد نيز دليل محكمى است بر امكان تغيير صفات اخلاقى، مانند: «قَدْ اَفْلَحَ مَنْ زَكّيها وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسّيها» [۴] (هر كس خود را كند، شده، و آن كس كه نفس خويش را با و گناه آلوده سازد نوميد و گشته است). تعبير به «دسّيها» از ماده «دسّ» و «دسيسه» در اصل به معنى آميختن شىء ناپسندى با چيز ديگر است؛ مثل اين كه گفته مى شود: «دسّ الحنطة بالتراب» (گندم را با خاك مخلوط كرده)؛ اين تعبير نشان مى دهد كه بر پاكى و است و آلودگيها و از خارج بر انسان نفوذ مى كند، و هر دو قابل و تبديل است. 🔹در آيه ۳۴ سوره فصّلت مى خوانيم:  «اِدْفَعْ بِالَّتى هِىَ اَحْسَنُ فَاِذاَ الَّذى بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَاَنَّهُ وَلِىٌّ حَمِيْمٌ» ( را با دفع كن، ناگهان [خواهى ديد] همان كسى كه ميان تو و او دشمن است، گويى و صميمى [و قديمى تو] است!). اين آيه به خوبى نشان مى دهد كه و دشمنی هاى عميق كه در خلق و خوى انسان ريشه دوانده باشد، با و رفتار شايسته ممكن است تبديل به دوستی هاى داغ و ريشه دار شود؛ اگر قابل تغيير نبود اين امر امكان نداشت. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره جمعه، آيه ۲؛ [۲] آيه ۱۶۴ آل عمران نيز همين مضمون را در بردارد. [۳] ر.ک: الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج‏ ۱، ص ۱۵۵؛ و كشف المراد فى شرح تجريد الإعتقاد، علامه حلی، مؤسسة النشر الإسلامی، بحث قضا و قدر درباره مفاسد مذهب جبر. [۴] همان، سوره شمس، آيه ۹ و ۱۰ 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابيطالب (ع)، قم، چ اول، ۱۳۷۷ش، ج ۱، ص ۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در تبیین مواضع لزوم سكوت كردن و موارد سخن گفتن چه می فرمایند؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۸۲ اشاره به موارد لزوم و موارد كرده ميفرمايد: «لَا خَيْرَ فِی الصَّمْتِ عَنِ الْحُكْمِ؛ كَمَا أَنَّهُ لَا خَيْرَ فِی الْقَوْلِ بِالْجَهْلِ» (خاموش ماندن از فايده اى ندارد، همانگونه كه ). بهتر است يا گفتن؟ دانشمندان در اين باره بحثهاى مختلفى كرده اند؛ گروهى و گناهان كبيره و عظيمه ناشى از آن را در نظر گرفته و دستور به داده اند؛ عده اى را كه در سخن گفتن است در نظرگرفته و سخن گفتن را توصيه ميكنند؛ 🔹ولى حق مطلب همان است كه (عليه السلام) فرمود. آنجاكه انسان، و سخن بگويد است و ترك آن رذيلت؛ و آنجاكه انسان و نابخردانه سخن بگويد است و ترك آن فضيلت. به همين دليل هم روايات زيادى در و وارد شده است؛ «از (عليه السلام) سؤال شد كه سخن گفتن افضل است يا سكوت؟ فرمود: «لِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُما آفاتٌ فَإذَا سَلِما مِنَ الآفاتِ فَالْكَلامُ أفْضَلُ مِنَ السُّكُوتِ» (هر كدام از اين دو آفاتى دارد؛ هرگاه از آفات سالم باشند، سخن گفتن از سكوت افضل است)؛ 🔹عرض كردند: اى پسر رسول خدا چگونه است [كه سخن گفتن افضل باشد]؟ امام (عليه السلام) فرمود: «لاَِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ ما بَعَثَ الاَنْبِياءُ وَ الاَوْلِياءُ بِالسُّكُوتِ إنَّما بَعَثَهُمْ بِالْكَلامِ» (خداوند و را به سكوت مبعوث نكرد؛ بلكه مبعوث كرد تا با مردم سخن بگويند [و پيام خدا را به آنها برسانند]). حضرت در پايانِ اين حديث به نكته جالبى اشاره كرده فرمود: «إنّكَ تَصِفُ فَضْلَ السُّكُوتِ بِالْكَلامِ وَ لَسْتَ تَصِفُ فَضْلَ الْكَلامِ بِالسُّكُوتِ» [۱] (حتى هنگامى كه مى خواهى را بيان كنى با بيان میكنى، و هرگز فضيلت كلام را با سكوت بيان نخواهى كرد). 🔹درحديث ديگرى از (عليه السلام) از پدرانش از (عليه السلام) چنين آمده است: «جُمِعَ الْخَيْرُ كُلُّهُ فی ثَلاثِ خِصالٍ اَلنَّظَرِ وَ السُّكُوتِ وَ الْكَلامِ فَكُلُّ نَظَرٍ لَيْسَ فيهِ اِعْتِبارٌ فَهُوَ سَهْوٌ وَ كُلُّ سُكُوتٍ لَيْسَ فيهِ فِكْرٌ فَهُوَ غَفْلَةٌ وَ كُلُّ كَلامٍ لَيْسَ فيهِ ذِكْرٌ فَهُوَ لَغْوٌ» ( در سه خصلت جمع شده است: كردن و و گفتن؛ هر كه در آن نباشد سهو وبيهوده است، و هر كه درآن نباشد غفلت و بى خبرى است، و هر كه درآن نباشد لغو است). و درپايان اضافه فرمود: «فَطُوبَى لِمَنْ كانَ نَظَرُهُ عَبَراً وَ سُكُوتُهُ فِكْراً وَ كَلامُهُ ذِكْراً» [۲] (خوشا به حال كسانى كه عبرت، فكر و ذكر باشد). 🔹نتيجه اينكه، و نيز مانند ساير اعمال انسان اگر در حد و شرايط لازم باشند ، و درغیر اینصورت میباشد، و اين باتفاوت اشخاص، مجالس، مطالب و موضوعات متفاوت میشود، و هركس میتواند با دقت، فضيلت را از رذيلت تشخیص دهد. به‌يقين، «امربه‌ معروف» و «نهى‌ ازمنكر» و از «حكم به حق» و از «شهادت عادلانه» و از «اندرز ونصيحتهاى مخلصانه» و از «مشورت خردمندانه» جزء و يا از است؛ ولى به «دروغ»، «غيبت»، «تهمت»، «اهانت»، «امربه منكر» و «نهى ازمعروف»، «شهادت به باطل» و «فضول كلام» (سخنان بیجا و بى معنا) جزء و از میباشد. 🔹تعبير به «حكم» در كلام حضرت تنها به معناى قضاوت كردن در محاكم قضايى يا فتواى به حلال و حرام آنگونه كه بعضى از شارحان پنداشته اند، نيست، بلكه هرسخن حكيمانه و خردمندانه اى را فرا میگيرد؛ زيرا نقطه مقابل آن درهمين كلام «جهل» ذكر شده است. نيز كراراً به مسئله «تكلم به حق» اشاره كرده و اهل كتاب را نسبت به كتمان حق و سكوت سرزنش ميكند: ازجمله میفرمايد: «وَ إِذْ أَخَذَ اللهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لَا تَكْتُمُونَهُ» [آل عمران، ۱۸۷] ([بخاطر بياوريد] هنگامى راكه خدا، از كسانى كه كتاب آسمانى به آنها داده شده، پيمانى گرفت كه حتماً آن را براى مردم آشكار سازيد و كتمان نكنيد!). پی نوشت‌ها؛ [۱]وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، چ۱ ج۱۲ ص۱۸۸ [۱]من لا يحضره الفقيه‏، ابن بابويه، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه، چ۲ ج۴ ص۴۰۵ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ۱، ج۱۳ ص۴۳۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️هواپرستی نوعی پستی است... 🔹 علیه السلام می فرماید: «وَ هانَتْ عَلَیهِ نَفْسُهُ مَنْ امَّرَ عَلَیها لِسانَهُ‏؛ کسى که را بر خود امير سازد شخصيت او تحقير مى شود»؛ [۱] آن کسی که خودش را بر خودش غلبه می‌دهد، آن کسی که تابع شهوت خودش و است باید بداند که را به خودش کرده، خودش را کرده است. 🔹 نوعی پستی است. اصلًا در منطق علی (ع) تمام در یک کلمه جمع می‌شود و آن پستی روح و بزرگوار نبودن است، و تمام را علی (ع) در یک کلمه جمع می‌کند و آن بزرگواری روح است. در روح خودتان احساس بزرگواری کنید، می‌بینید هستید، می‌بینید هستید، می‌بینید هستید. در روح خودتان احساس بزرگواری کنید، می‌بینید هستید، منیع الطبع هستید، غیبت نمی‌کنید، هیچ کار پستی نمی‌کنید... پی نوشت؛ [۱] نهج البلاغه، حکمت ۲ 📕آزادی معنوی، مرتضی مطهری، (نسخه سایت) ص ۲۰۶ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️راه رهایی دل از وساوس شیطانی و افکار پوچ و واهی 🔹 ، راه رهایی دل از و افکار پوچ و واهی را در این دانسته‌اند که انسان: اولا را از خود دور و خود را به بیاراید؛ چه آنکه هر یک از چون: ، ، ، ، ، ، و ، دروازه‌ای برای ورود به قلب است؛ 🔹همچنان که هریک از و ، دری است برای ورود افکار روشنگر و به خانه دل؛ ثانيا از بپرهیزد که بیکاری زمینه‌ساز هجوم به فضای اندیشه و به خانه دل است؛ ثالثا همواره به باشد و را و بداند که یاد خدا، به منزله غذایی برای روح انسان است. 📕 (تلخیص و تحریر کتاب معراج‌السعادة)، ص ۹۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel