eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
442 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حضرت علی اکبر (عليه السلام) وارث صفات نبوی 🔹 (ع) وارث صفات نبوی است و صفات خَلق، خُلق و منطق را از  به ارث برد. (ع) میفرمود: پسرم؛ تجلی وجود جدم را آنقدر در تو آشکارا می‌بینم که هرگاه دلم برای او تنگ میشود به تو مینگرم. ۱۱ شعبان سال ۳۳ هجری از راه میرسد و زمین مشتاقانه در انتظار هدیه‌ای الهی است. ملکوتیان بی صبرانه در تدارک برگه‌ای از مصحف وجود پیامبر بر دفتر گیتی هستند. (ع) پسر ارشد (ع) چشم به جهان میگشاید و عالم را به نور خود روشن میسازد. 🔹در توصیف عظمت او همین بس که (عج) زائر اوست و در رثای او چنین سخن میگوید: «سلام بر تو‌ ای ، اول فدایی از بهترین نسل ابراهیم خلیل؛ شهادت میدهم که تو از هر کس أولی به خدا و رسولش هستی و خداوند ما را به زیارت تو و رفاقت جد و پدر، عمو، برادر و مادر مظلومه‌ات، موفق بدارد. من از دشمنان و کشندگان تو بیزارم و از خداوند میخواهم با تو در نعیم ابدی بوده و همیشه از دشمنانت دور باشم؛ سلام و رحمت خدا بر تو باد». [۱] 🔹 (ع) تجدید نسخه‌ای از وجود (ص) بر آفاق بود و از این‌رو آنحضرت را «أشبَهُ النّاسِ خَلقاً و خُلقا و مَنطِقاً بِرَسولِ» [۲] از نظر ، و ، شبیه ترین مردم به (ص) دانسته‌اند. از این کلام در می‌یابيم که (ع) از رسول خدا سه ويژگی خَلق، خُلق، و منطق را به ارث برده‌اند: 💠علی اکبر (ع) وارث صفت خَلق 🔹بی تردید (ص) از نظر جمال و زيبايی، بهترين فرد جامعه بوده است، و زيباترين حسن جمال را دارا بوده است. نقل کرده‌اند که کسی بهتر و زیباتر از (ص) ندیده بود. گویا خورشید در صورت مبارکش نمایان بود. [۳] همچنان که مرحوم طبرسی در معرفی (ص) از قول هند بن ابی هاله چنين می‌نگارد: (ص) بسيار بزرگوار و با شخصيت بود، چهره‏ اش چون ماه شب چهارده ميدرخشيد، رنگ رخسارش روشن و شاداب و پيشانيش گشاده و بلند بود، ابروانى كمانى و ظريف و پيوسته داشت، محاسنی انبوه داشت و گونه ‏اى صاف، چشمانش سياه و...، دندان‌هايش سپيد و زيبا و از هم گشاده بود. [۴] (ع) نیز حسن جمال و زیبایی را از جد خود به ارث برده بود. 💠علی‌ اکبر (ع) وارث صفت خُلق 🔹خداوند متعال که همه چیز در برابر او کوچک و ناچیز است، و خوی (ص) را در ، چنين توصیف ميکند: «وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ» [قلم،۴] (و به راستی تو و برجسته‏‌ای داری). آری، که تربيت يافته ذات ربوبی بوده باید دارای چنین اخلاق پسندیده‌ای باشد، چنان که (ع) فرمود: «خداوند عزوجل پيامبرش را تربيتى نيکو كرد؛ چون تربيت او را تكميل نمود فرمود: و به راستی تو اخلاق عظيم و برجسته‏‌ای داری». [۵] اگر پیامبر قله‌های را فتح نکرده بود هرگز نمی‌فرمود: «من برای تکميل ارزشهای اخلاقی مبعوث شدم». [۶] وجود مقدس (ع) نیز این ویژگی منحصر به فرد را از جد خویش به ارث برد و صاحب گشت. 💠علی اکبر (ع) وارث صفت منطق 🔹رفتار اجتماعی نیکو و برخورد مناسب با اطرافیان، که ثمره تفکر سلیم است، از جمله آموزه های اسلام می‌باشد و (ص) بهترين الگوی عملی در اين مساله مهم هستند. با تأمّل در تاريخ اسلام و روايات، به اين امر مهم در حیات رسول گرامی اسلام (ص) پی می‌بریم، ولی خداوند متعال در قرآن کريم پيرامون منطق نبوی توصیفی دارد که هر کسی را توانایی دستیابی به چنين منطقی نیست: «وَ مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى» [نجم،۳] (و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‏‌گويد). 🔹علامه طباطبايى در تفسیر اين آيه چنين می‌نگارد: مقصود از كلمه «هوى» هواى نفس و رأى و خواسته آن است. جمله «ما ينطق» مطلق است و در آن، نطق، به طور مطلق نفى شده است. مقتضاى اين اطلاق آن است كه از مطلق سخنان پيغمبر نفى شده باشد». [۷] (ع) این صفت ویژه را نیز از (ص) به ارث برده و صاحب مبرّا از هوای نفسانی بود. 🔹اینکه امام حسین(ع) فرزندش (ع) را از سه منظر (خَلق، خُلق و منطق) به (ص) تشبيه کردند، حاکی از مقام والای «حضرت علی اکبر» (ع) است که زبان از توصیف آن لال، قلم از نگارش آن شکسته و کُمیت عقل آدمی از درک حقیقت آن لَنگ است. سلام بر تو‌ ای صدیق و شهید بزرگوار و سید پیشتاز که با سعادت زیستی و با شهادت درگذشتی و از دنیا جز عمل صالح بهره‌ای نگرفتی و در زندگی جز به سودای پر سود آخرت نپرداختی. پی‌نوشتها؛ [۱]بحارالانوار ج۹۸ ص۲۶۹. [۲]لهوف ص۶۷. [۳]فتح الباری ج۶ ص۵۷۳. [۴]مكارم الأخلاق ص۱۲. [۵]کافی ج۱ ص۲۶۶. [۶]مجمع البيان ج۱ ص۵۰۰. [۷]الميزان ج۱۹ ص۲۷ منبع:وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در اسلام «امنیت اجتماعی» چه جایگاهی دارد و برای ارتقاء آن در جامعه چه بايد کرد؟ (بخش اول) 🔹 در لغت، به معنای در امان بودن، ايمنی، بی ترسی، آرامش و آسودگی [۱] می باشد، که يکی از مهم ترين خواسته های مردمان هر سرزمينی می باشد و تمامی دولت ها و حکام در صدد تأمين آن برای مردم خود و يا حداقل برای تدوام و ثبات حکمرانيشان هستند. لذا در قديم و فقدان خطر نسبت به جان و مال و عِرض و حقوق آحاد مردم در جامعه کيميا بود، و گاهی به طور محدود و به ضرورت آن را پديد می آوردند؛ مانند امنيت مکانی و امنيت زمانی و مانند ماه های حرام که در بين اعراب، جنگ حرام بود تا به زندگانى خود سر و سامانی بدهند. به دليل اهميت وافر و تندرستی، از آن به دو نعمت مجهول تعبير مى نمودند. [۲] 🔹به دليل اهميت اين امر در آياتی چند از درباره اين موضوع صحبت به ميان آمده است که استشهاد ما در اينجا به مناسبت موضوع بحث «آيه شريفه ۱۲۶ از سوره بقره» می باشد: «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَٰذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ قَالَ وَ مَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَىٰ عَذَابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ». (و [یاد کنید] آن گاه که ابراهیم گفت: پروردگارا! این [مکان] را شهری قرار ده و اهلش را آنان که به خدا و روز قیامت ایمان آورده اند از هر نوع میوه و محصول روزی بخش. خدا فرمود: [دعایت را درباره مؤمنان اجابت کردم، ولی] هر که کفر ورزد بهره اندکی به او خواهم داد، سپس او را به عذاب آتش می کشانم و آن بد بازگشت‌گاهی است). 💠امنيت اجتماعی 🔹 به امنيتی که در سطح مملکت بوده و ناشی از امنيت قضايی و قانون اساسی کشور است، گفته می شود. به همين خاطر در مقدمه قانون اساسی اين چنين آمده است: مسئله قضا در رابطه با پاسداری از حقوق مردم در خط حرکت اسلامی، به منظور پيشگيرى از انحرافات، امری است حياتى، از اين رو ايجاد سيستم قضايی بر پايه عدل اسلامی و متشکل از قضات عادل و آشنا به ضوابط دقيق دينى پيش بينی شده است. 🔹اين نظام به دليل حساسيت بنيادی و دقت در مکتبی بودن آن لازم است به دور از هر نوع رابطه و مناسبات ناسالم باشد. «وَ إِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ». [۳] (و چون در ميان مردم به داوری نشينيد به داوری كنيد). لذا به جهت اهميت ايجاد ، به خصوص در بعد اجتماعی و حفظ نظم عمومی، در هر جامعه ای تشکيلات قضايی با وظايف خاصی برای مقابله با مجرمان در نظر گرفته شده است، که مطابق با اصل ۱۵۶، اين نهاد قضایی، یعنی قوه قضائیه در نظام جمهوری اسلامی تشکيل يافته و عهده دار وظايف مشخصی است. 🔹برخی از فاکتورها و عوامل مهمی که در ايجاد و تثبيت امنيت اجتماعی حائز اهميت و نقش والايی دارند عبارتند از: ۱) اراده و خواست عمومی در جهت مقابله با هر گونه اخلال در نظم و فساد. ۲) انجام و اقامه فريضه معروفِ و . ۳) ارتقاء سطح باورهای دينى و فرهنگ عمومی. ۴) وجود نهادهای پيشگيرى کننده از معضلات و بزهکاری های اجتماعی و تدوين برنامه ريزى های لازم در اين زمينه، مثل مقابله با گسترش طلاق و پيشگيرى از اثرات سوء آن بر افراد جامعه. ۵) رفع موانع ازدواج، تحصيل و کار، و نيز رفع تبعيض طبقاتى از ميان افراد و اقشار گوناگون جامعه. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] فرهنگ مفصل و مصور عميد، گرافيك [۲] جعفری لنگرودی، جعفر، مبسوط در ترمينولوژی حقوق، كتابخانه گنج دانش، ص ۶۴۱ [۳] قرآن کریم، سوره نساء، آيه ۵۸ منبع؛ وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در اسلام «امنیت اجتماعی» چه جایگاهی دارد و برای ارتقاء آن در جامعه چه بايد کرد؟ (بخش دوم) 💠راهکارهای ايجاد امنيت اجتماعی 🔸 در جهت برقراری و تأمين ، راه حل ها و راهکارهای فراوانی را ارائه نموده که به طور يقين ذکر تمامی آنها در اين نوشتار نمی گنجد، و از همين رو ما به طور اختصار به دو مورد از اين راهکارها اشاره کرده و می گذريم: 1⃣«توجه به عبادت و ياد خدا» 🔹با وجود پيشرفت های صنعتی و تکنولوژی، انسان امروزی بيش از گذشته در معرض قرار دارد؛ چرا که گسترش زندگی صنعتی و ماشينی، اگر چه توانسته است جسم او را اندکی به راحتی رساند و زحمت جسمی او را کم نمايد، ولی اين حقيقت بر کسی پوشيده نيست که روح و روان او را به بند کشيده و در مقابل آن آسايش جسمانی، انواع و اقسام اضطرابات، دغدغه ها و نگرانی های روحی را به او هديه نموده است!!! و اين نيز نبوده مگر به خاطر اينکه دلبستگی به ظواهر تمدن امروزی او را از غافل کرده، و در نتيجه اين فراموشی ياد خدا، هم و هم او به خطر افتاده است. 🔹از همين رو همواره انسان ها را متذکر اين معنا می گرداند که اگر طالب آسايش و آرامش هستيد، راهی جز روى آوردن به ، فرا روی شما نيست: «الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللهِ أَلَا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ». [۱] (آنها کسانی هستند که آورده اند، و دلهایشان به مطمئن و (آرام) است؛ آگاه باشيد که تنها با دل ها آرام می گيرد). هنگامی که دل و جان انسان در اثر «ياد خدا» به ساحل آرامش رسيد، به طور طبيعى جامعه بشری نيز از «امنيت‌ اجتماعی‌ مطلوب» برخوردار خواهد شد. 🔹، نفس سرکش را مؤدب به آداب الهی و رعايت حقوق فردى و اجتماعى ديگران نموده و در نتيجه را در بالاترين سطح برای جوامع بشری به ارمغان می آورد. بنا به تصريح آيه شريفه «...إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ...» [۲] انسان را از غيبت، دروغ، سرقت، قتل نفس، تجاوز به حريم خصوصی ديگران، رباخوارى، زنا، چشم چرانی، تهمت، حرام خواری، قمار، شرب خمر و هر عملی که به نوعی منجر به تجاوز به حقوق ديگران، و در نتيجه ايجاد اختلال در است برحذر می دارد. 🔹اگر تمامی همّ و غمّ متوليان ايجاد «امنيت» و تئوری پردازان اجتماعی، دست يافتن به راه حلی عملی و کارا برای از بين بردن و ريشه کن کردن عوامل آن است، پس چرا بايد از آسان ترين و بهترين راه حل اين امر يعنى غافل باشند؟ و درست به همين خاطر است که ما معتقديم برای برقراری بهترين و مهم‌ترين راه، اصلاح و بهينه سازی رابطه بين انسان و خداوند، و تلاش در جهت آشنا کردن انسان ها با خالق خويش است و اين امر ممکن نخواهد بود مگر از طريق اقامه . ... منبع؛ وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در اسلام امنیت اجتماعی چه جایگاهی دارد و برای ارتقاء آن در جامعه چه بايد کرد؟ (بخش سوم) 💠راهکارهای ايجاد امنيت اجتماعی 🔸 در جهت برقراری و اجتماعی، راه حل ها و راهکارهای فراوانی را ارائه نموده که به طور يقين ذکر تمامی آنها در اين نوشتار نمی گنجد، و از همين رو ما به طور اختصار به دو مورد از اين راهکارها اشاره کرده و می گذريم. 2⃣«اجرای حدود اسلامی» (۱) 🔹 قوانین تنبیهی است که به منظور فراهم کردن و خالی از هرگونه و ، در کنار فاکتورهای تشويقی برای دور کردن انسان ها از عوامل‌ مخلّ‌ امنيت‌ اجتماعی در نظر گرفته شده است؛ زيرا اين به تجربه ثابت گرديده که برخی انسان ها تنها هنگامی که با سخت و کيفری شديد مواجه می شوند دست از گناه کشيده و خود را آلوده به معصيت نمی نمايند. از آنجا که گناهی که از آدمی سر می زند، اغلب به حيطه فردی خويش محدود نشده و عواقب و ثمرات آن دامنگير اجتماع نيز شده و در نتيجه را به مخاطره می افکند، اجرای اين قوانين و مقررات بايد از سوی «مجريان‌ حکومت‌ اسلامی» با جديت دنبال شود. 🔹به عنوان نمونه دو گناه بزرگ و از جمله عواملی هستند که اگر نسبت به آنها هرگونه سهل انگاری و مسامحه ای صورت گيرد بسيار زودتر از آنچه تصور شود در جامعه فراگير شده و در نتيجه را به طور جدی تهديد می نمايند. از همين رو در آيات بسيارى از نسبت به اين دو گناه هشدارهايی داده شده است، تا انسانها از ارتکاب آنها خودداری کنند، و چنانچه کسی پا را از اين فراتر نهاد و عليرغم تحذيرات خداوند، مرتکب يکی از اين گناهان گرديد، بايد مطابق دستورات قرآن و شرع مقدس با آنها برخورد شود. 🔹درباره معضل که يکی از عوامل بر هم زننده نظم جامعه و ايجاد ناامنی اجتماعی است‌. چنين فرمان می دهد: «وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِنَ اللهِ ۗ وَاللهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ». [۱] (دست مرد و زن را به کيفر عملی که انجام داده اند به عنوان يک قطع کنيد و خداوند توانا و حکيم است). با توجه به مفاد اين آيه شريفه اين مطلب به خوبی اثبات ميشود که از نظر «اسلام»، از چنان درجه ای از اهميت برخوردار است که فرمان می‌دهد که به سبب برهم زدن آن، دست يک انسان قطع گردد و مرتکب ايجاد در جامعه، يک عمر بدون دست زندگی کند، ولی محفوظ بماند. 🔹اگر امروز در جامعه فراوان است، به خاطر آن است که چنين حکمی اجرا نمی‌شود و لذا در محيط هايى که اين حکم اجراء می‌گردد (مانند محيط عربستان سعودی که تا سال های اخير اين حکم در آن اجرا می‌شد) امنيت فوق العاده ای از نظر مالی در جامعه حکم فرما بود... و جالب اينکه اين با اينکه قرن ها اجرا می شد و در پناه آن آغاز اسلام در امنيت و رفاه می زيستند، در مورد تعداد بسيار کمی از افراد که از چند نفر تجاوز نمی کرد در طی چند قرن اجرا گرديد». [۱] ... پی نوشت؛ [۱] تفسير نمونه، ج ۴، ص ۳۷۸ منبع؛ وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در اسلام امنیت اجتماعی چه جایگاهی دارد و برای ارتقاء آن در جامعه چه بايد کرد؟ (بخش چهارم و پایانی) 💠راهکارهای ايجاد امنيت اجتماعی 🔸 در جهت برقراری و تأمين ، راه حل ها و راهکارهای فراوانی را ارائه نموده که به طور يقين ذکر تمامی آنها در اين نوشتار نمی گنجد، و از همين رو ما به طور اختصار به دو مورد از اين راهکارها اشاره کرده و می گذريم. 2⃣اجرای حدود اسلامی (۲) 🔹بسيار ضروری است که به يکی از آيات که به روشنی فرمان مبارزه با عوامل ايجاد در جامعه را صادر فرموده اشاره کنيم تا هرچه بيشتر به اهتمام قرآن کريم در مبارزه با اخلال در واقف شويم. در «آيه ۳۳ سوره مائده»، خداوند می فرمايد: «إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ». 🔹[ترجمه آیه شریفه:] (کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ برمی‌خیزند، و اقدام به در روی زمین می‌کنند، [و با تهدید اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله می‌برند] فقط این است که اعدام شوند، یا به دار آویخته گردند، یا [چهار انگشت از] دست [راست] و پای [چپ] آنها، بعکس یکدیگر، بریده شود؛ و یا از سرزمین خود تبعید گردند. این رسوایی آنها در دنیاست؛ و در آخرت، مجازات عظیمی دارند). 🔹در اين آيه شريفه عبارت «إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ» بيان کننده حال کسانی است که به دشمنی با خدا و رسول خدا اقدام می کنند. مفسر کبير قرآن مرحوم علامه طباطبايی، در تفسير اين عبارت و توضيح کلمه می فرمايد: «...مراد از ، دشمنی با خدا در خصوص مواردی است که رسول نيز در آن دخالتی دارد و در نتيجه تقريباً متعين می شود که بگوييم: مراد از با خدا و رسول، عملی است که برگشت می کند به ابطال اثر چيزى که رسول از جانب خدای سبحان بر آن چيز ولايت دارد، 🔹نظير جنگيدن کفار با رسول و با مسلمانان و راهزنی راهزنان که را خدشه دار می سازد، که با گسترش دامنه ولايت رسول، آن امنيت را گسترش داده و همين که بعد از ذکر محاربه با خدا و رسول جمله: «وَ يَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا» را آورده، معنای مورد نظر را مشخص ميکند و می‌فهماند که منظور از با خدا و رسول در زمين از راه اخلال به و راهزنی است...». [۱] 🔹پس از آنکه دانستيم مراد از محاربه با خدا و رسول، اخلال در امنيت اجتماعی است، با نگاهی به متن آيه شريفه استفاده می شود که برای آنان که را برهم زده و موجبات را فراهم می آورند خداوند متعال «چهار نوع کيفر» معين فرموده است که بنا به نوع جرم، حاکم اسلامی يکی از آنها را برای مجازات در نظر می گيرد، که عبارت است از: «کشته شدن»، «به دار آويخته شدن»، «بريدن دست و پای آنها به طور مخالف» و «تبعيد از محل زندگی». 🔹در ضمن، آيه شريفه به خوبی بيانگر اهميت والای در آيين است؛ چرا که آنان را که به اين امر مهم لطمه وارد می نمايند را با عنوان «محارب با خدا و رسول» ياد کرده است، يعنی «امنيت اجتماعی» امری است که به طور مستقيم وابسته به خدا و رسول است و جزو محسوب ميگردد، که هر که به اين حدود تجاوز کند، در واقع حد و مرز الهی را مورد سوءقصد قرار داده است. پی نوشت‌؛ [۱] تفسير الميزان، ج ۵، ص ۵۳۳ منبع؛ وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا می توان مسئله «معاد» را با دلیل عقلی اثبات نمود؟ (بخش اول) 🔸گذشته از دلائل نقلى فراوانى كه براى اثبات در قرآن مجيد آمده است و شامل صدها آيه در اين زمينه مى شود «دلائل عقلى روشنى» نيز بر اين امر وجود دارد كه به طور فشرده در اينجا قسمتى از آنها يادآورى مى شود: 1⃣«برهان حكمت» 🔹اگر زندگى اين جهان را بدون جهان ديگر در نظر بگيريم پوچ و بى معنى خواهد بود، درست به اين مى ماند كه زندگى دوران جنينى را بدون زندگى اين دنيا فرض كنيم. اگر قانون خلقت اين بود كه تمام جنين‌ها در لحظه تولد خفه مى شدند و مى مردند چقدر دوران جنينى بى مفهوم جلوه مى كرد؟ همچنين اگر زندگى اين جهان بريده از جهان ديگر تصور شود اين سردرگمى وجود خواهد داشت؛ 🔹زيرا چه لزومى دارد كه ما هفتاد سال يا كمتر و بيشتر در اين دنيا در ميان مشكلات دست و پا زنيم؟ مدتى خام و بى تجربه باشيم «و تا پخته شود خامى، عمر تمام است!». مدتى به دنبال تحصيل علم و دانش باشيم هنگامى كه از نظر معلومات به جائى رسيديم برف پيرى بر سر ما نشسته! تازه براى چه زندگى مى كنيم؟ خوردن مقدارى غذا و پوشيدن چند دست لباس و خوابيدن و بيدار شدن هاى مكرر و ادامه دادن اين برنامه خسته كننده تكرارى را دهها سال؟! 🔹آيا به راستى اين آسمان گسترده، اين زمين پهناور و اين همه مقدمات و مؤخّرات و اين همه استادان و مربيان و اين همه كتابخانه هاى بزرگ و اين ريزه كارى هايى كه در آفرينش ما و ساير موجودات به كار رفته، همه براى همان خوردن و نوشيدن و پوشيدن و زندگى مادى است؟ اينجا است كه آنها كه را قبول ندارند، اعتراف به پوچى اين زندگى مى كنند و گروهى از آنها اقدام به خودكشى و نجات از اين زندگى پوچ و بى معنى را مجاز و مايه افتخار مى شمرند! چگونه ممكن است كسى به خداوند و حكمت بى پايان او ايمان داشته باشد و زندگى اين جهان را بى آنكه مقدمه اى براى زندگى جاويدان جهان ديگر باشد قابل توجه بشمرد؟ 🔹 مى فرمايد: «أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنَا لا تُرْجَعُونَ». [۱] (آيا گمان كرديد آفريده شده ايد و به سوى ما باز نمى گرديد؟) يعنى اگر بازگشت به سوى خدا نبود زندگى اين جهان عبث و بيهوده بود. آرى در صورتى زندگى اين دنيا مفهوم و معنى پيدا مى كند و با سازگار مى شود كه اين جهان را مزرعه اى براى جهان ديگر «اَلدُّنْيَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَةِ» و گذرگاهى براى آن عالم وسيع «اَلدُّنْيَا قَنْطَرَةٌ» و كلاس تهيه و دانشگاهى براى جهان ديگر و تجارتخانه اى براى آن سرا بدانيم، 🔹همانگونه كه (عليه السلام) در كلمات پرمحتوايش فرمود: «اين جايگاه صدق و راستى است براى آن كس كه با آن به راستى رفتار كند، و خانه تندرستى است براى آن كس كه از آن چيزى بفهمد، و سراى بى نيازى است براى آن كس كه از آن برگيرد و محل اندرز است، براى آنكه از آن گيرد، مسجد دوستان خدا است، نمازگاه فرشتگان پروردگار و محل نزول وحى الهى و تجارت خانه اولياء حق است». [۲] كوتاه سخن اينكه مطالعه و بررسى وضع اين جهان به خوبى گواهى مى دهد بر اينكه پشت سر آن است: «وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشأَةَ الأُولى فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ‏» [۳] (و به راستی پیدایش نخستین را [که جهان فعلی است] شناختید، پس چرا متذکّر [پدید شدن جهان دیگر] نمی شوید؟!). ... پی نوشت‌ها: [۱] سوره مؤمنون، آيه ۱۱۵ [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏۱۴۱۴ق، چ ۱، ص ۴۹۳ (حکمت ۱۳۱). [۳] سوره واقعه، آيه ۶۲ 📕يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: حسينى، سيد حسين، دار الكتب الاسلامية، تهران، ‏۱۳۸۶ش، ‏چ ۴، ‏ص ۳۱۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عاملی که قوم حضرت شعیب (عليه السلام) را گرفتار عذاب کرد 🔸«قوم شعیب» به دلیل بی‌اعتنایی به برخی مسائل شرعی دچار شدیدترین عذاب الهی شدند. 🔹دقت‌ در کسب‌ و دوری‌ از اموال‌ از تأکیدات مهم دین مبین به تمام انسان‌هاست. در دیدگاه دین اسلام به سعادت دنیوی و اخروی دست می‌یابد که دارای باشد، چرا که این مسأله ارتباط مستقیمی با تأمین نیاز‌های جسم انسان و پاکی و ناپاکی روح، اندیشه و ایمان و باور‌های قلبی او دارد. برای درک دقیق‌تر تأثیر رزق‌ بر سرنوشت‌ افراد همین بس که (علیه السلام) در روز عاشورا مهم‌ترین عامل عداوت را، روی آوردن به معرفی کردند و خطاب به آن‌ها فرمود: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ...» (شکم‌ های شما از پر شده است که حاضر نیستید صدای مرا بشنوید). 🔹جالب است که لشکریان ، از مسلمانان بودند که تقید به عبادات شرعی داشتند و تنها به واسطه روی‌ آوردن‌ به‌ از مسیر حق خارج شدند؛ از این رو پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در روایتی فرمود: «الْعِبَادَةُ مَعَ أَکْلِ الْحَرَامِ کَالْبِنَاءِ علَى الْمَاء». [۱] (کسی که می‌خورد و عبادت هم می‌کند، مانند کسی است که روی آب، ساختمان بنا می کند). بنابراین اگر مسیر از طریق باشد، جامعه به رستگاری می‌رسد، در غیر این صورت آثار و تبعات آن گریبانگیر مردم خواهد بود. براساس آیاتی از ، جوامعی به دلیل عدم تقید به نوع درآمدشان، مورد قرار گرفتند که از جمله آن‌ها (عليه السلام) بود:  🔹«...فَأَخَذَهُمْ عَذَابُ يَوْمِ الظُّلَّةِ ۚ إِنَّهُ كَانَ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ». [۲] (...در نتیجه عذاب روز سایبان (یعنی روزی که ابری تیره و صاعقه زا سایه می اندازد) آنان را فرا گرفت، همانا آن روزی بزرگ بود). در آیات مربوط به (علیه‌ السلام) و قومش می‌ خوانیم که آن حضرت بعد از دعوت به توحید، قوم خود را به و در و تجارت دعوت کرد، و در نهایت کسانی که قبول نکردند به گرفتار شدند. این خود نشان می‌دهد که یک جامعه را نمی‌توان ساده شمرد، و نیز نشان می‌دهد که فقط مأمور به مسائل اخلاقی و عبادی نبوده‌اند، بلکه اصلاح وضع نابسامان اجتماعی و اقتصادی نیز بخش مهمی از دعوت آنها را تشکیل می‌داده است.  پی نوشت‌ها: [۱] عدة الداعی، ص۳۰۲ [۲] سوره شعراء، آیه ۱۸۹ منبع: تسنیم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️رابطه امتحان الهی با گرفتاری‌ها 🔹یکی از حکمت ها و دلایلی که برای بسیاری از و در قرآن کریم و منابع روایی بیان شده است مساله بندگان می باشد. «آزمایش الهی» برای بندگان و پرورده شدن آن ها در کوران حوادث و بلاها می باشد، وگرنه خداوند، عالِم به تمام امور عالَم می باشد و چیزی از او مخفی نیست. شاید انسانی پیدا نشود که ادعا کند هیچ نوع بلا و گرفتاری ندیده است؛ یکی مریض دارد و دیگری خود، بیمار است. 🔹فرد دیگری از فقر و نداری می نالد، عده ای درگیر جنگ و جدال هستند و افرادی هم گرفتار سیل و زلزله و... همه ما بخشی از این بلاها را خود تجربه کرده ایم. چه حکمت و فلسفه ای در پس این و وجود دارد؟ آیا گرفتاری ها فقط در اثر گناهان است؟ خیلی از بزرگان و اولیاء الهی نیز در طول حیات خود گرفتار بلاهای فراوانی بوده اند، با آنکه از معصیت مبرا بوده اند. حکمت های متعددی برای بلاها و مصائب ذکر شده است، یکی از این حکمت ها، مساله می باشد که در این نوشتار به آن اشاره مختصری می کنیم. 💠رابطه بلا و مصیبت با امتحان الهی 🔹 یکی از سنت های قطعی خداوند است، در چنین آمده است: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ اَلْخَوْفِ وَ اَلْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ اَلْأَمْوٰالِ وَ اَلْأَنْفُسِ وَ اَلثَّمَرٰاتِ وَ بَشِّرِ اَلصّٰابِرِينَ». [۱] (و بی تردید شما را به چیزی اندک از ترس و گرسنگی و کاهش بخشی از اموال و کسان و محصولات [نباتی یا ثمرات باغ زندگی از زن و فرزند] می  کنیم؛ و صبر کنندگان را بشارت ده). انسان در گرفتاری و بلاست که نشان می دهد چقدر اهل است. کسی که در برابر صبر می کند، فرق دارد با کسی که زبان به اعتراض و گلایه و نارضایتی باز می کند. 🔹انسان تا در معرض قرار نگیرد چگونه می تواند خود را نشان بدهد؟! خیلی از مردم ادعای ایمان دارند، اما تا به سختی و بلایی مبتلا می شوند ایمان‌ شان را فراموش می کنند. خدایی که همه چیز را می داند چه نیازی به امتحان دارد؟ سؤالى كه به ذهن مى‏ رسد اين است كه مگر براى اين نيست كه اشخاص يا چيزهاى مبهم و ناشناخته را بشناسيم و از ميزان جهل و نادانى خود بكاهيم؟ 🔹اگر چنين است‏ خداوندى كه علمش به همه چيز احاطه دارد و از اسرار درون و برون همه كس و همه چيز آگاه است، غيب آسمان و زمين را با علم بى‏ پايانش می داند، چرا امتحان مى كند؟ مگر چيزى بر او مخفى است كه با امتحان آشكار شود؟! در پاسخ به این سوال می گوییم: مفهوم و در مورد خداوند با آزمايش هاى انسان بسيار متفاوت است. آزمايش‏ هاى ما براى شناخت بيشتر و رفع ابهام و جهل است، اما در واقع همان و است. در «قرآن کریم» در بیش از بيست مورد به خدا نسبت داده شده است.  🔹اين يک «قانون كلى و سنت دائمى پروردگار» است كه براى شكوفا كردن استعداد های نهفته و در نتيجه دادن بندگان، آنان را مى‏ آزمايد؛ يعنى همانگونه كه فولاد را براى استحكام بيشتر در كوره مى‏ گدازند تا به اصطلاح آب‌ديده شود، آدمى را نيز در كوره حوادث سخت پرورش مى ‏دهد تا گردد. چنانچه در آیه دیگری می فرماید: «...وَ لِيَبْتَلِيَ اللهُ ما فِی صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ ما فِی قُلُوبِكُمْ وَ اللهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُور». [۲] (...او آنچه را شما در سينه داريد تا دل‌هاى شما كاملا خالص گردد و او به همه اسرار درون شما آگاه است). باید بدانیم از این ابتلائات گریزی نیست و خود را برای مواجهه صحیح با آنها آماده کنیم. 🔹خدای متعال در آیه دیگری می فرماید: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا اَلْجَنَّةَ وَ لَمّٰا يَأْتِكُمْ مَثَلُ اَلَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ اَلْبَأْسٰاءُ وَ اَلضَّرّٰاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتّٰى يَقُولَ اَلرَّسُولُ وَ اَلَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتىٰ نَصْرُ اللهِ أَلاٰ إِنَّ نَصْرَ اللهِ قَرِيبٌ». [۳] (آیا پنداشته اید در حالی که هنوز حادثه هایی مانند ، شما را نیامده، وارد بهشت می شوید؟! به آنان سختی‌ها و آسیب هایی رسید و چنان متزلزل و مضطرب شدند تا جایی که پیامبر و کسانی که با او ایمان آورده بودند [در مقام دعا و درخواست یاری] می گفتند: یاری خدا چه زمانی است؟ [به آنان گفتیم:] آگاه باشید! یقیناً یاری خدا نزدیک است). 🔹این آیه و آیات مشابه آن، نشان می دهند که در امت های قبل هم، مردم و مخصوصاً مومنین چقدر با انواع بلا مورد قرار گرفته اند و ما نیز از این سنت الهی مستثناء نیستیم. پی نوشت‌ها: [۱] سوره بقره، آیه ۱۵۵ [۲] سوره آل عمران، آیه ۱۵۴ [۳] سوره بقره، آیه ۲۱۴ نویسنده: عظیمی رادفر مجتبی منبع؛ وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
⭕️«زن»، انسان‌ساز است 🔹 بر ملت‌ها حق دارند و حق بيشتر دارند؛ زن‌ها مردان شجاع را در دامن خود بزرگ مى‌كنند. انسان‌ساز است، و زن‌ها نيز انسان‌ساز؛ وظيفه زن ها انسان‌ سازى است... بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۷/۱۲/۱۳ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام مهدی» (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در قرآن (بخش اول) 🔸اندیشه پیروزی نهایی نیروی حق و بر باطل و ستم، و برپایی تمام ارزش های انسانی به دست مبارک (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اندیشه ­ای است که همه گروه های مسلمان، آن را باور دارند؛ زیرا ریشه در دارد؛ اما چرا نام در قرآن نیامده است؟ آیا اگر نام او می­‌آمد، باور مردم به او عمیق تر نمی­‌شد؟ برای پاسخ به این سؤال، روش­ های قرآن را در معرفی انسان های نیک و وارسته بیان می‌کنیم. برای شناساندن این افراد، از سه راه استفاده کرده است: 🔹راه اول؛ معرفی با اسم: نخستین راه شناساندن، آوردن اسم شخصیت مورد نظر است؛ مانند: «وَ مَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ». [۱] یا «وَاذْكُرْ فِی الْكِتَابِ مَرْيَمَ». [۲] راه دوم؛ معرفی با عدد: شیوه دوم، بیان تعداد افراد خاص است. قرآن نقبای بنی اسرائیل را با عدد می‌شناساند؛ مانند: «وَ بَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا». [۳] راه سوم؛ معرفی با ویژگی و صفت: شناساندن با ویژگی های فرد، بهترین راه معرفی است، زیرا راه را بر سودجویان می­‌بندد. نام جعلی درست کردن آسان است، ولی ویژگی­ های هر فرد، مخصوص او است. 🔹همچنین از افرادی نام می برد که با آنکه پیامبر (صلی الله علیه و آله) را کاملاً با نام می‌شناختند، ولی باز او را انکار می‌کردند. قرآن کریم، اهل بیت را در آیه­ های تطهیر، مباهله، ولایت [۴] و... با این روش معرفی کرده است. (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز در با این روش شناسانده شده است. اینک به بررسی چند آیه از آیات مهدویت می پردازیم: 🔹آیه اول: آیا می­‌توان زنده بودن (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را از استفاده کرد؟ برخی آیه­ های قرآن کریم، وجود و را بر روی زمین می­‌رسانند. یکی از این آیات، آیه ۴ سوره قدر است: «تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ». (در شب قدر فرشتگان و روح با اجازه پروردگارشان برای هر امری فرود می آیند). فعل «تنزّل» مضارع است و استمرار و تداوم را می­‌رساند، پس هر سال، شب قدر دارد. در شب قدر، فرشتگان و روح نازل می­ شوند. 🔹از طرفی هر انسانی، توانایی پذیرش فرشتگان - به ویژه روح که برتر از فرشتگان است - را ندارد و لذا باید انسانی در مرتبه پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) باشد تا این قابلیت را دارا باشد. اما هم اکنون در شب قدر، فرشتگان و روح بر چه کسی نازل می­‌شوند؟ امام علی (علیه السلام) فرمودند: «شب قدر، در هر سال است، و امر سال در آن شب نازل می­‌شود؛ برای این امر، والیانی پس از رسول خدا وجود دارد». ابن عباس پرسید: «اینان چه کسانی هستند؟» فرمود: «من و یازده نفر از نسل و فرزندان من». [۵] ... پی نوشت‌ها: [۱] سوره آل عمران، آیه ۱۴۴ [۲] سوره مریم، آیه ۱۶ [۳] سوره مائده، آيه ۱۲ [۴] احزاب، ۳۲؛ آل عمران، ۶۱؛ مائده، ۵۵ [۵] اصول کافی، ج۱، ص ۵۳۲، ح۱۱ برگرفته از مجله امان، ش ۷ (نویسنده: سیدحسن زمانی) منبع: حوزه نت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام مهدی» (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در قرآن (بخش دوم و پایانی) 🔸چرا نام (عجل الله تعالی فرجه) در نیامده است؟ آیا اگر نام او می­‌آمد، باور مردم به او عمیق‌تر نمی­شد؟ برای پاسخ به این سؤال، ­های_قرآن را در معرفی انسانهای نیک و وارسته بیان میکنیم. برای شناساندن انسان های نیک و وارسته از سه راه استفاده کرده است: راه اول: معرفی با اسم. راه دوم: معرفی با عدد. راه سوم: معرفی با ویژگی و صفت. شناساندن با ، بهترین راه معرفی است، زیرا راه را بر سودجویان می­‌بندد. نام جعلی درست کردن آسان است، ولی ویژگی­های هر فرد، مخصوص اوست. و اینک بررسی آیه دوم از آيات مهدویت: 🔹اگر بخواهیم ویژگیهای عصرظهور (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را به بهترین شکل بیان کنیم، آیه ­ای بهتر از آیه۵۵ سوره نور نمی­‌یابیم. دراین آیه، خداوند به مؤمنان صالح وعده می­دهد و وعده او حق و یقینی است. [۱] اما این وعده چیست؟ بهتراست آیه را بخوانیم و وعده های الهی را درآن ببینیم. «وَعَدَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ». 🔹[ترجمه آیه شریفه:](خدا به کسانی ازشما که ایمان آورده وکارهای شایسته انجام داده اند، وعده داده است که حتماً آنان را درزمین جانشین [دیگران] کند، همانگونه که پیشینیان آنان را جانشین [دیگران] کرد، وقطعاً دینشان را که برای آنان پسندیده به سودشان استوار ومحکم نماید، و یقیناً ترس و بیمشان را تبدیل به امنیت کند، [تا جایی که] فقط مرا بپرستند [و] هیچ چیزی را شریک من نگیرند؛ وآنان که پس ازاین نعمت های ویژه ناسپاسی ورزند [در حقیقت] فاسق اند). 💠وعده­ های خداوند به مؤمنان صالح 🔹تمام زمین را در اختیارشان می­گذارد، همانند حکومتهای صالحان گذشته، چون نوح و داود و سلیمان (علیهم‌ السلام). دین آنان را در تمام زمین برتری و گسترش می­دهد؛ دینی که خداوند برای انسانها پسندیده است، یعنی ، همراه با ولایت اهل بیت (علیهم السلام) که جریان غدیر و آیه های مربوط به آن، آن‌را می­رساند. و را جایگزین ترس و وحشت مؤمنان درستکار قرار می­دهد. البته امنیت کامل، زمانی حاصل می­شود که سراسر زمین دراختیار مؤمنان باتقوا باشد و دشمن قابل توجهی مقابل آنان نباشد. 🔹نتیجه این حکومت، ازمیان رفتن جلوه ­های شرک و نفاق و پرستش خدای یکتاست. در پرتو آن، برکت از آسمان و زمین آشکارمیشود وهمگان در رفاه وآسایش قرار می­گیرند. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) در ذیل این آیه فرمودند: «وقتی ما قیام کند، زمین را پر از و می­کند، پس از آنکه لبریز از ظلم و ستم شده باشد»؛ و فرمودند: «خوشا به حال در پنهانی او و خوشا به حال یاری کنندگانش در او». [۲] 🔹نکته مهم اینکه ، حق وتخلف ناپذیر است، ولی جهانی شدن آیین الهی تاکنون اتفاق نیفتاده است، به‌همین سبب مفسر بزرگ قرآن، مرحوم طبرسی در تفسیر این آیه میگوید: «چون گسترش دین درسراسر زمین و جهانگیر شدن آیین، از گذشته تاکنون پدیدار نشده است، به یقین، این امر در آینده اتفاق خواهد افتاد، زیرا جهانی شدن ، وعده ای الهی است و وعده خدا، تخلف پذیر نیست». [۳] 🔹امام سجاد(عليه السلام) پس از تلاوت آیه فوق فرمودند: «به خدا سوگند! اینان ماهستند؛ خداوند بدست مردی از ما، اینکار را در حق آنان خواهد کرد و آن مرد، این امت است و او همان کسی است که پیامبر [درباره او] فرمود: «اگراز عمر دنیا جز یکروز نمانده باشد، خداوند آن روز را چنان طولانی کند تا مردی ازخاندان من حاکم جهان گردد؛ نام او همنام من است، او زمین رااز و پر خواهدکرد، همانگونه که ازظلم وستم لبریز شده باشد». [۴] 🔹دراین نوشتار مجال بررسی آیات دیگر قرآن نیست، و لذا درپایان یادآور میشویم اهل سنت نیز روایاتی آورده اند که آیاتی از قرآن را درباره (عجل الله تعالی فرجه) وحکومت جهانی آن حضرت میداند؛ برای نمونه فخررازی در ذیل آیه۳ سوره بقره، از مصادیق «غیب»، مهدی آل محمد (عجل الله تعالی فرجه) را میداند که باید به آن ایمان داشت. [۵] پی نوشت‌ها: [۱]دربیش از۲۰ آیه قرآن، حق بودن وعده های خداوند و تخلف ناپذیر بودنشان بیان شده است. [۲]بحارالانوار، ج۳۶ ص۳۰۴ باب۴۱ ح۱۴۴. [۳]مجمع البیان، ج۷ ص۱۵۲. [۴]همان. [۵]تفسیر فخر رازی برگرفته از مجله امان، شماره ۷؛ نویسنده: سیدحسن زمانی منبع:حوزه نت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار تربیتی «نماز» (بخش هفتم) 🔸، یکی از «فروع دین اسلام» بوده و عبادتی است که‌ پنج بار در روز با شرایط خاص بر مسلمانان واجب شده است. این باعث رهایی از خودمحوری و خودشیفتگی می‌شود، و روحیه مردم‌گرایی را در انسان زنده می‌کند. موجب تنزیه وجدان اخلاقی می‌شود، به این صورت که یکی از مظاهر وجدان اخلاقی احساس گناه است و نماز باعث آمرزش گناهان می‌گردد. 7⃣تکیه‌گاهی مطمئن و استوار 🔹دنیایی که ما را احاطه نموده، از روند پیچیده دایم‌التزایدی تبعیت می‌کند که به مرور زمان، مشکلاتی خاص را برای انسان به همراه آورده و گذشت زمان به آن مدد نموده و بار روانی این قبیل مشکلات مضاعف می‌شود، و آدمی در مواجهه خویش با چنین دنیایی، خود را بیش از پیش ناتوان، ضعیف و آسیب‌پذیر، احساس می‌کند. شتاب روند زندگی و تغییرات سریعی که در این مجموعه حادث می‌گردد، بر ناتوانی فرد می‌افزاید و نیاز او را به داشتن و ، روز افزون می‌سازد. 🔹، چنین «پشتیبان قوی و نیرومندی» است که را در پناه خود می‌گیرد و او را از مخاطرات و تهدیدها، می‌کند، زیرا هم از حیث ارتباط کلامی با خداوند، ، تجلی یاری خواستن از پروردگار است، و با ادای عبارت قرآنی «ایاک نعبد و ایاک نستعین» هم بر ، تاکید می‌ورزد و هم بر از ذات لایزال آن محبوب اصرار می‌نماید. 🔹و علاوه بر آن، از جهت ارتباط روحی و روانی با خداوند، چون خود را در پیشگاه با عظمتش می‌یابد، احساس ، و در نهایت اطمینان از حمایت و آن ذات مقدس پیدا می‌کند. بر همین اساس است که توصیه می‌فرماید که «از صبر و ، یاری و استعانت جویید». [۱] و رسول خدا (صلّی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌) فرمودند: «هر گاه کار بر پیامبران الهی سخت می‌شد و بیمناک و‌ اندوهگین می‌شدند به پناه می‌بردند». [۲] 🔹نابغه شرق، شیخ الرئیس نیز می‌گوید: «هر زمان برایم مشکلی علمی پیش می‌آمد و از حل آن عاجز می‌ماندم، به مسجد شهر می‌رفتم و دو رکعت به جا می‌آوردم. سپس از خداوند می‌خواستم مرا به وسیله نور آن نماز یاری دهد تا گره از مشکلم باز کند، پس از ادای آن دو رکعت، راه حل مشکل برایم آسان می‌شد و به آنچه می‌خواستم می‌رسیدم». [۳] ... پی نوشت‌ها: [۱] سوره بقره، آیه۱۵۳. [۲] دیلمی، حسین، هزار و یک نکته درباره نماز، ص۲۳۱. [۳] همان، ص۲۶۲. منبع: ویکی فقه @tabyinchannel