eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
👆👆👆 🔷البته نکته اساسي در پيوند عيد غدير و قربان آن است که در قرآن مي خوانيم: زماني که خداوند ـ عليه السلام ـ را به امتحانات گوناگون آزمود و ايشان همه آنها را به اتمام رساند، خداوند به ايشان فرمود: تو را براي مردم قرار دادم و او گفت آيا از ذريه من هم کسي به مي رسد، خداوند فرمود، عهد من «امامت و ولايت» به نمي رسد.[۴] از آيه شريفه فوق استفاده مي شود که حضرت ابراهيم ـ عليه السلام ـ پس از تحمّل هاي سخت که از جمله مهم ترين آنها قرباني فرزند بود به رسيد، و اين امر نشانگر آن است که نقطه مشترک روز عيد قربان و روز عيد غدير از لحاظ معرفتي و با نگاهي عميق، امر ولايت و امامت است. اگر حضرت ابراهيم ـ عليه السلام ـ ، فرزند خود را به قربانگاه آورد تا مايه تقرّبش به ذات اقدس الهي شود، حضرت امير ـ عليه السلام ـ هم تمام هستي اش را قرباني راه خدا نمود. 🔷از ديگر اشتراکات عيد غدير و عيد قربان، مسأله فضيلت اين دو عيد اکبر الهي است: از ـ عليه السلام ـ روايت شده است که فرمودند: در روز ، چهار روز با شتاب به خدا مي رسد همان گونه که عروس به حجله خود مي رسد پرسيدند اين چهار روز کدام است؟ حضرت فرمودند: روز قربان، روز فطر، روز جمعه و روز غدير که روزي است که ابراهيم خليل ـ عليه السلام ـ در آن از آتش رهايي ياف و به جهت سپاسگزاري، آن روز را روزه گرفت و نيز روزي است که در آن روز ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ حضرت عليه السلام ـ را به عنوان خود معرّفي و فضيلت هاي او را بيان نمود و خداوند بدين وسيله را کامل کرد و حضرت امير ـ عليه السلام ـ به خاطر شکرگزاري اين روز را روزه گرفته است.[۵] اين روز، ، روز ناراحتي شيطان و روزي است که اعمال و دوستداران پذيرفته شده و خداوند عمل آنها را و نابود مي گرداند و اين همان است که خداوند در آيه ۲۳ سوره فرقان مي فرمايد: «آن اعمال اعمال مخالفين اهل بيت ـ عليهم السلام ـ را باطل و نابود نموديم. 🔷وجه اشتراک ديگر غدير و قربان را بايد در خود نام جستجو کنيم، غدير نام برکه اي است که اين واقعه اعلام ـ عليه السلام ـ در نزديکي آن واقع شده است؛ از سوي ديگر حاجيان هم که به مني قرباني مي فرستند شهر مکّه کنار قرار دارند که آب پر برکتش به دعاي حضرت ابراهيم ـ عليه السلام ـ نياز آبي همه زائران و ساکنان را تأمين مي کند. برکه و چاه هر دو محل تجمع آب هستند و آب، مظهر پاکي است و تفسير عرفاني آب، همان و است همان طور که آب ظاهر را تطهير مي کند، باطني هم بدون ولايت ممکن نيست. لذا باز از هر دو عيد قربان و عيد غدير، به پاکي ظاهري که مظهرش آب است و پاکي و طهارت باطني که مظهرش ولايت است و معناي باطني آب هم همان ولايت است دست مي يابيم. 👇👇👇
🔷در اين آيات آمده است: «قد صدقت الرّءيا انا کذلک نجزي المحسنين انّ هذا لهو البلاء المبين و فديناه بذبح عظيم؛[۲] او را ندا داديم که اي #ابراهيم، رؤياي خود را حقيقت بخشيدي و ما #نيکوکاران را چنين پاداش مي دهيم راستي که اين همان #آزمايش آشکار بود و او را در ازاي #قرباني بزرگي باز رهانيديم». براي اين که برنامه ابراهيم ـ عليه السلام ـ ناتمام نماند #خداوند قومي بزرگ فرستاد تا قرباني کند و سنتي براي آيندگان در مراسم #حج و سرزمين منا از خود بگذارد. 🔷از آن چه بيان شد معلوم مي شود که ريشه قرباني کردن از زمان آدم ابوالبشر بوده و #پيامبران بعد از او نيز اين کار را انجام مي داده اند. اما زماني که #پيامبر_اکرم (ص) به پيامبري مبعوث گرديد اين سنت پيامبران به آئين خرافاتي و غلط آميخته شده بود. شيوه مردم در زمان #جاهليت چنان بود که پس از ذبح يا نحر، #کعبه را به خون قرباني مي آلودند و قسمتي از گوشت آن را بر خانه کعبه مي آويختند تا خداوند آن را قبول کند.[۳] 🔷اما #اسلام حرمت خاصي براي قرباني قرار داد که به آن در اين آيه اشاره شده است: «لاَ تُحِلُّواْ شَعَآئِرَ اللّهِ وَلاَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلاَ الْهَدْيَ وَلاَ القائد؛[۴] #شعائر خدا را #حلال مشماريد و نيز چهار ماه #حرام را حلال مشماريد و نيز کشتن و خوردن قرباني هاي بي نشان مردم و قرباني هاي نشان دار آنان را حلال ندانيد». 👇👇👇
❌به خدا سوگند چشمانتان به علیه السلام نمی افتد ..❗️❗️ ✅ (ع) : ☝️ به خدا سوگند ! چشمان شما به نمی افتد ، مگر اینکه شده و خالص سازی شوید ، و از یکدیگر متمایز شوید ، تا جایی که از شما نمی مانند مگر بسیار کمیاب و کمیاب ترین و نادرترین. ❌ والله ! ما یکون ما تمدّون أعینکم إلیه ، حتّی تمحّصوا و تمیّزوا و حتّی لایبقی إلّا الأندر فالأندر. 📕غیبت نعمانی ص۲۰۸ ✅رهبرانقلاب: قبل از ظهور مهدی موعود، در میدان‌های مجاهدت، انسان‌های پاک امتحان می شوند. در کوره‌های آزمایش وارد می شوند و سربلند بیرون می‌آیند. ٧٠/١١/٣٠ @tabyinchannel
؟ 📌در ایامی که بر ما گذشت هر چند سخت گذشت بسیاری از دوستان سوال میکردند که این های پی در پی نشانه چیست؟ ❓در این فتنه ها چرا و حتی برخی ها دچار مضلات الفتن 👈فتنه های گمراه کننده و اغواگر👉شدند و نه تنها خودشان دچار تحیر شدند بلکه دیگرانی را نیز دچار سرگشتگی کردند، مخصوصا در روزهای پس از فتنه آبان ۹۸ و یا ... 👌پاسخ این سوال را در آیه ۱۷۹ سوره باید پیدا کرد، خداوند همه مهر و مهرورز می فرمایند: مَا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشَاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ ﴿۱۷۹﴾ خدا بر آن نيست كه را به اين [حالى] كه شما بر آن هستيد واگذارد تا آنكه پليد را از پاک جدا كند و خدا بر آن نيست كه شما را از آگاه گرداند ولى خدا از ميان فرستادگانش هر كه را بخواهد برمى‏ گزيند پس به خدا و پيامبرانش ايمان بياوريد و اگر بگرويد و پرهيزگارى كنيد براى شما پاداشى بزرگ خواهد بود 👈این آیات اشاره به دارد که خداوند می فرمایند این جهان یک محل است و این ب، ها و ... وسیله آزمایش مردم بخصوص مومنان هستند اما در قسمت نخست آیه پیامی واضح برای ما دارد که خداوند، كفّار را به حال خود رها مى‌كند؛ «نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً» ولى مؤمنان را رها نمى‌كند. «ما كانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ» ♦️ نیز در خطبه های نماز جمعه ۲۷ دیماه به برای ملت بزرگ ایران اشاره کردند. بدون شک جداسازى پاك از پليد، از است. «حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ» و این های اخیر به خوبی این مهم را نشان داد... ♦️قطعا در دوران این فتنه ها منجر به از ، و در هر لباسی که شده باشند، خواهد شد و نکته بسیار مهم آنجاست که و پاكى اصالت داشته و پايدار است، ولى خبث عارضى و رفتنى است و ما در ایام اخیر این رفتار ها و برخی حتی برخی را با این آیه میتوانیم تحلیل کنیم... 👌مهم این است که ما در این دوران با ، و راه را گم نکنیم تا ان شاءالله مطابق با بیانیه پس از شکستن دشمن و امید آفرینی به سمت تحقق ایجاد و ، ایران اسلامی را به پیش ببریم... @tabyinchannel @daneshgahevelyat
⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️ ☄ ⭕️ و سختیها 💠آزمایش انسانها 🔷در که صورت میگیرد هست. یک خصوصیت این است که گاهی آزمایش کننده میخواهد از این آزمایش چیزی را استفاده کند، که به آنها کار نداریم. مثل یک نفر معلم که میخواهد وضع شاگردها را به دست بیاورد، خودش هم نمیداند وضع درسی آنها چگونه است. اول سال، وسط سال و آخر سال میخواهد بفهمد که این شاگردان درسشان را خوانده اند یا نخوانده اند، میخواهد یک پرده جهالتی را از جلوی خودش رفع کند، اینها را امتحان میکند و آن وقت میفهمد هرکس در چه حدی است. 🔷یک نتیجه دیگری که در آزمایشهای انسانها میگیرند، این است که برای آزمایش کننده چیزی مجهول نیست، ولی برای خود آزمایش شده ها مجهول است. باز مثل همان شاگردها، ای بسا خود معلم الآن میداند شاگرد اول کیست، شاگرد دوم کیست، شاگرد سوم کیست و کی باید حتما رفوزه شود، ولی اگر همینطور بنشیند و بگوید این نمره اش بیست است، او پانزده، او ده، او هشت، همه اعتراض دارند غیر از آن که نمره بیست گرفته، امتحان میکند تا بر خود آنها حقیقت روشن شود. 🔷[آزمایش] اولی درباره خداوند معنی ندارد. خداوند هیچوقت بندگانش را به سختیها و شداید و امتحانات گرفتار نمیکند، برای اینکه خودش موضوعی را به دست بیاورد، است. قرآن میگوید: «و ما تکون فی شان و ما تتلوا منه من قران و لا تعملون من عمل الا کنا علیکم شهودا»[یونس، ۶۱] هیچ جنبشی، هیچ حرکتی نمیکنید مگر اینکه ما شاهد و ناظر هستیم. «لا تاخذه سنة و لا نوم»؛ «او را چرت و خواب فرا نگیرد»[بقره، ۲۵۵]، «فانه یعلم السر و اخفی»؛«همانا او بر نهان و مخفی ترین امور آگاه است»[طه، ۷]. یا در آیات دیگر میفرماید: آنچه که در خاطر افراد خطور میکند، ما میدانیم. 🔷پس قرآن وقتی که برای خدا ذکر میکند، نمیخواهد بگوید خدا آزمایش میکند برای اینکه خودش عالم بشود، ولی دومی مانعی ندارد که خداوند آزمایشها را به وجود بیاورد برای اینکه روشن شود. 💠فلسفه اصلی امتحان و آزمایش 🔷ولی در باب امتحان یک جنبه سومی وجود دارد که آن و آزمایش است و آن این است که وقتی و آزمایش قرار میگیرند، به کار می افتند و به اصطلاح فلاسفه آنچه که در قوه دارند به فعلیت میرسد، یعنی اگر امتحان در کار نیاید، استعدادها بالقوه باقی میماند، یعنی نمیکند، به حد فعلیت نمیرسد، رشد نمیکند، ولی وقتی که یک موجود در معرض عمل و امتحان قرار گرفت، خودش را طی میکند، میکند، میکند، نظیر کارهای تمرینی است که ورزشکاران قبل از مسابقه های نهایی انجام میدهند، آنچه که انجام میدهند برای این نیست که مربی بفهمد هرکس استعدادش چقدر است، برای این است که خودشان آماده شوند، برای این است که هرچه در استعداد دارند به ظهور بپیوندد. 🔷سختیها و شدایدی که خداوند تبارک و تعالی در دنیا برای انسان پیش می آورد و بلکه - در تعبیر دیگر قرآن - نعمتهایی هم که در دنیا برای انسان می آورد، برای این است که آن بروز کند، یعنی از قوه به فعلیت برسد. انسان از نظر حالات روحی، درست حالت یک بچه ای را دارد که از نظر جسمی در حالی که تازه به دنیا آمده است استعداد این را که یک جوان برومند بشود دارد، ولی حالا که آن را ندارد، باید تدریجا رشد کند تا یک جوان برومند بشود. 🔷انسان هم از نظر کمالات واقعی و نفسانی (یعنی آنچه که در استعداد دارد) اول در یک حد بالقوه است، میتواند باشد، اما حالا که نیست، از یک طرف به واسطه سختیها و شداید و از طرف دیگر به واسطه همان نعمتهایی که به او داده میشود، در معرض یک چنین امتحانی قرار میگیرد تا به حد کمال برسد. «و لنبلونکم بشی ء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین». باید این سختیها پیش بیاید و در زمینه این سختیهاست که آن صبرها، مقاومتها، پختگیها، کمالها برای انسان پیدا میشود، آن وقت موضوع این نوید و بشارت واقع میشود. این هم دو آیه که مربوط به یک موضوع بود و عرض کردیم. 🔗متن کامل را اینجا 👈hawzah.net/fa/Article/View/2885 بخوانید. @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️فرزند آوری در آئینه آیات قرآن (بخش سیزدهم) 🔸شبهه تعبیر از فرزندان به عنوان «فتنه» در قرآن و پاسخ آن 🔹در مقابل تمامی آن تعبیرات بسیار ستوده از موضوع در قرآن کریم (که در بخش های قبلی این نوشتار بدان ها اشاره گردید) ممکن است عده ای با استناد به آیاتی نظیر آیه ۱۵ سوره تغابن «إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظيمٌ؛ اموال و فرزندان تان فقط شما هستند و خداست كه پاداش عظيم نزد اوست!»؛ و آیه ۲۸ سوره انفال «وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَ أَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظيمٌ؛ و بدانيد اموال و شما، است؛ و [براى كسانى كه از عهده امتحان برآيند] پاداش عظيمى نزد خداست»، که در آنها از به تعبیر شده، شبهه تناقض آیات قرآن را راجع به این موضوع مطرح کنند. پاسخ این سؤال از فهم صحیح معنای واژه «فتنه» می گذرد. به معنای است و در این آیات این معنا بیان شده که اگر انسان در این ميدان آزمايش، از عهده تکلیف خود برآید، به تصریح همین آیه ۱۵ سوره تغابن یعنی «وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ»، پاداش عظیمی نزد خدا خواهد داشت. 🔹در واقع خداوند براى تربيت انسان، دائما او را در كوره هاى داغ قرار مى دهد و با امور مختلفى او را مى آزمايد، اما و از مهم‌ترين وسائل امتحان او را تشكيل مى دهند، چرا كه جاذبه اموال از يكسو و عشق و علاقه به فرزندان از سوى ديگر، چنان كشش نيرومندى در انسان ايجاد مى كند كه در مواردى كه رضاى خدا از رضاى آنها جدا مى شود، انسان سخت در فشار قرار مى گيرد. [۱] بسيارند كسانى كه از نظر عبادات معمولى و تظاهر به دين و مذهب، و حتى گاهى از نظر انجام مستحبات، بسيار سخت‌گيرند و وفا دارند، اما به هنگامى كه پاى يك مسئله مالى به ميان مى آيد، همه چيز كنار مى رود و تمام قوانين الهى، و مسائل انسانى، و حق و عدالت، به دست فراموشى سپرده مى شود. در مورد ، كه ميوه هاى قلب انسان و شكوفه هاى حيات او هستند نيز غالبا چنين است بسيارى از كسانى را كه به ظاهر پایبند به امور دينى و مسائل انسانى و اخلاقى هستند، مى بينيم كه به هنگامى كه پاى فرزندشان به ميان مى آيد گويى پرده اى بر افكارشان مى افتد و همه اين مسائل را فراموش مى كنند، عشق به فرزند سبب مى شود كه حرام را حلال، و حلال را حرام بشمرند و براى تامين آينده خيالى او تن به هر كارى بدهند و هر حقى را زير پا بگذارند. [۲] 🔹با این توضیحات روشن می شود که در قرآن هیچ تناقضی بین آیات ستایش کننده فرزندآوری و آیاتی که فرزندان را در کنار اموال موجب «فتنه» می دانند وجود ندارد. چرا که بر اساس آموزه های اصیل اسلامی، امتحان ها و به عنوان اموری ناگزیر، مرحله ای از مراحل رشد انسان اند. در روايتى از امام على (ع) می‌خوانيم كه فرمود:  «لَا يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْفِتْنَةِ لِأَنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ إِلَّا وَ هُوَ مُشْتَمِلٌ عَلَى فِتْنَةٍ وَ لَكِنْ مَنِ‏ اسْتَعَاذَ فَلْيَسْتَعِذْ مِنْ مُضِلَّاتِ الْفِتَنِ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَقُولُ - وَاعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَة؛ [۳] هيچ كس از شما نگويد خداوندا، من به تو پناه مى برم، از امتحان و آزمايش، چرا كه هر كس داراى وسيله آزمايشى است، و لكن كسى كه مى خواهد به خدا پناه برد، از امتحانات گمراه كننده پناه برد، چه اينكه خداوند مى گويد: بدانيد و شما است». اگر یکی از شمرده شده است نه تنها امری مذموم نیست، بلکه نشانه این است که «نعمت فرزند» مطلوب و محبوب نوع بشر و دارای جاذبه ای است که عشق کور به آن می تواند موجب لغزش انسان باشد. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] تفسیر نمونه، ج ۲۴، ص ۲۰۶ و ۲۰۷ [۲] همان، ج ۷، ص ۱۳۸ [۳] نهج البلاغة، فيض الإسلام‏، نشر هجرت‏، قم، چ اول، ص ۴۸۴ نویسندگان: حجّة الاسلام احمد حیدری -  علی غبیشاوی منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️طبق بیان امام علی (ع)، پیامبر اکرم (ص) چه فتنه‌ای را برای امت اسلامی بعد از خودش پیش بینی کرده بود؟ 🔹 (ع) در بخشی از خطبه ۱۵۶ «نهج البلاغه» به سؤال خود از (ص) در خصوص و که بعد از آن حضرت رخ می دهد اشاره نموده و می فرماید: «آن حضرت [به من] فرمود: اى علی، مردم بعد از من با ثروتشان آزمايش مى شوند؛ دين‌دار بودن را منّتى بر خدا قرار مى دهند و [با اين كه مرتكب گناهان بزرگى مى شوند] انتظار رحمت از خدا دارند و خود را از خشمش در امان مى بينند، خدا را با شبهات دروغين و هوس هاى غفلت زا حلال مى شمرند، را به نام «نبيذ»، و را به نام «هديه» و را به اسم «تجارت»، حلال مى پندارند!». (ص) در اين بخش از فرمایشش بر جزئياتى از اين و انگشت مى نهد و به پنج وصف از اوصاف گروهى كه امتحان مى شوند اشاره مى كند. قبل از هر چيز تصريح مى كند كه آنها به اموال شان امتحان مى شوند؛ اشاره به اينكه ، عمده ترين وسيله امتحان آنهاست؛ همانگونه كه در هر عصر و زمانى چنين است، و ديگر اينكه آنها گرفتار غرور بى دليلى اند؛ چرا كه مسلمان بودنِ خود را به رخ مردم مى كشند و گويا منّتى بر خدا دارند؛ با تمام آلودگى هايى كه مرتكب ميشوند خود را مشمول رحمت خدا و در امان از عذاب او مى پندارند و چنين است حال تمام گنهكارانِ مغرور و از خود راضى. 🔹«قرآن مجيد» درباره گروهى از اعرابِ تازه مسلمان كه داراى همين صفات بودند، مى فرمايد: «آنها بر تو مى نهند كه اسلام آورده اند؛ بگو: اسلام آوردنِ خود را بر من منّت نگذاريد؛ بلكه خدا بر شما منّت مى نهد كه شما را به سوى ايمان هدايت كرده است، اگر [در ادعاى ايمان] راستگوييد». [ترجمه‌ی آيه ۱۷ سوره حجرات] و از ويژگى هاى ديگر آنها اين است كه را كه مورد علاقه آنهاست، زير قرار مى دهند، يا براى اينكه مردم را بفريبند و يا حتى وجدان خود را نيز فريب دهند، به سراغ مى روند. وقتى به آنها گفته شود: شراب از مُحرّمات مُسلّم است مى گويند: اين همان نبيذى است كه پيامبر اكرم (ص) و اصحابش از آن مى نوشيدند؛ در حالى كه آن نبيذ نه مُسكر بود و نه حرام؛ بلكه پيامبر اکرم (ص) هنگامى كه يارانش بعد از ورود به مدينه از سرد بودن طبيعتِ آب مدينه و ناراحتی‌ هاى گوارشى شكايت كردند، به آنها فرمود: چند دانه اى خرما درون خمره آب بريزيد تا مشكل شما برطرف گردد. اين آب نه مضاف مى شد و نه خرما در حدّى بود كه مُسكر شود. از آن مى نوشيدند و وضو مى گرفتند؛ ولى بعضى از گمراهان آن را بهانه كردند؛ مقدار زيادى خرما در آب مى ريختند و در جاى گرمى قرار مى دادند تا تخمير و به مُسكر تبديل شود و آن را به نام نبيذ مى نوشيدند. همچنين بسيارى از افرادِ گناهكار و ضعيف الايمان در گذشته و حال، نام را بر هديه مى گذاشتند و نيز در پوشش معاملاتِ صورى به مشغول شده و میشوند. 🔹بديهى است در محيط هاى مذهبى كه گناهِ آشكار، مشكلات زيادى دارد، ترجيح مى دهند كه اعمال خود را در پوشش عناوين فريبنده اى انجام دهند. اين همان است كه به نام و از آن خبر داده اند. به يقين، اين نوع مخالفت با قوانين الهى از مخالفتِ صريح و آشكار بدتر و خطرناكتر است؛ زيرا ممكن است به سرعت در جامعه فراگير شود، بى آنكه به مانعى برخورد كند؛ در حالى كه گناهانِ آشكار چنين نيست و در يك جامعه مذهبى با موانع زيادى برخورد مى كند. افزون بر اين، اينگونه فرار از قانون، گناه مضاعفى است؛ هم گناه رباخوارى است و هم رياكارى و بازى با احكام دين. به تعبير ديگر، در اين نوع فرار از قانون، تنها صورتى از قانون و حكم الهى باقى مى ماند، بى آن كه محتوا و فلسفه آن وجود داشته باشد؛ مثلا تحريم رباخوارى به دليل مفاسد زيادى است كه در نظام اقتصادى جامعه به وجود مى آيد و سبب فاصله طبقاتى و ثروتمندتر شدن ثروتمندان و فقيرتر شدن فقيران مى گردد؛ به همين جهت زشتى آن از زناى با محارم بيشتر شمرده شده و به جنگ با خدا رفتن معرفى شده است و در احاديث اسلامى، هفت نوع مفسده مختلف براى آن ذكر شده كه در بحث ربا شرح آن را داده ايم. آيا با يك صورت سازى و مثلا اضافه كردن يك سير نبات يا يك قوطى كبريت با يك معامله سنگين ربوى، همه اين مفاسد حل مى شود؟!! هرگز! آيا به گفته مرحوم وحيد بهبهانى تمام مشكل در كلمه سُحت و رباست؟ و تمام گناه ربا فقط به اين الفاظ بر مى گردد يا حكمتى در اين حكم بوده، كه بايد مورد توجه قرار گیرد؟! • مآخذ در منبع موجود است منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امتحان به غیبت امام زمان از شدیدترین امتحانات است؟ (بخش اول) 🔹یکی از حکمتها و و پنهان‌ زیستی (عج)، و آزمایش انسانها ـ به‌ خصوص شیعیان ـ است. آنان در این ابتلا و ، باید پایبندی و باور عمیق خود به و نیز میزان و علاقه‌‌ خود را نشان دهند. در غیبت شباهتهایی به پیشین وجود دارد؛ به‌ ویژه آنکه آنها نیز دارای ـ کوتاه مدت یا طولانی ـ بودند. همانطور که با غیبت پیامبران، امت آنان را کرده است، می‌خواهد امت اسلامی را نیز و شاید این برابری طول با غیبت مجموع پیامبران، برای این باشد که میخواهد این امت را با آزمایشهایی سخت‌تر از آزمون آنها، بیازماید. 🔹از روایات مختلف، به دست می‌آید که در ، گرفتار خواهند شد؛ چنانکه نیز دچار آزمونها و ابتلائات مختلفی بودند؛ در قرآن کریم، سوره عنکبوت، آيات ۲و۳ میفرماید: «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَ‌کُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لَا یُفْتَنُون. وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّـهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِین» 🔹[ترجمه آیات:] (آیا گمان کرده اند، همین که بگویند: آوردیم، رها میشوند و آنان [به وسیله جان، مال، اولاد و حوادث] مورد قرار نمیگیرند؟ در حالی که یقیناً کسانی را که پیش از آنان بودند، کرده ایم [پس اینان هم بی تردید آزمایش میشوند]، و بی تردید خدا کسانی را که [در ادعای ایمان] گفته اند میشناسد، و قطعاً را نیز میشناسد). به سبب طولانی شدن ، عده‌ای از مردم دچار تردید، حیرت و می شوند و از باور به ، برمیگردند؟! این آسیبها و عوامل مشکل‌زا در ، عبارت است از: 1⃣حیرت و سرگردانی 🔹 (ع) فرمود: «بدانید که فرزندم خواهد داشت که ، در آن دچار میشوند و آنها که برای ظهورش از پیش خود وقت تعیین می‌کنند، به دروغگویی می‌افتند». [۱] ابن عباس نیز گفته است: «پس از یک و ، ظاهر می‌شود». [۲] 2⃣گمراهی و ضلالت 🔹در دوران پرآشوب ، عده‌ای از مردم از مسیر برگشته، دچار اختلاف و میشوند و از هدایتهای الهی باز می‌مانند. (ص) میفرمود: «تکونُ له غیبة و حیرة تَضِلُّ فیها الامم» [۳] (برای او و برای امت خواهد بود که خیلی‌ها در آن دوران خواهند شد). سدیر میگوید: (ع) فرمود: «...وای بر شما! در [۴] نظر انداختم... و در ولادت ما و غیبت او و طولانی‌ شدن آن و مدت عمر وی، تأمل کردم و دیدم که ، گرفتار و مصیبتها هستند و به‌ جهت طولانی‌ شدن ، در دلهایشان شک و تردید راه می‌یابد و بیشتر آنها از دینشان برمیگردند...». [۵] 3⃣برگشت از اعتقاد به مهدویت 🔹 (ع) از پدران بزرگوارش از (ع) نقل میکند: «در دوران غیبت جز ـ که در جانشان رسوخ کرده و خداوند از آنان بر ما پیمان گرفته و در جانشان ثابت کرده و به دم الهی یاریشان نموده است ـ کسی بر اعتقاد خود، استوار نخواهد ماند». [۶] به همین مضمون از امام عسکری و امام سجاد‌ (ع) نیز روایاتی نقل شده است. [۷] 4⃣قساوت و تیره‌شدن دل‌ها 🔹در روایت است: «به‌ جهت طولانی‌ شدن ، دلها سخت و تیره میشود و جز آنها که خداوند به او را در قلوبشان نشانده و به دم الهی یاریشان کرده است، کسی دیگر بر اعتقاد او باقی نماند». [۹] 5⃣عدم تحمل و برداری 🔹 (ع) نیز فرموده است: «شتاب مردم برای اینکار آنان را هلاک می‌سازد. خداوند برای شتاب مردم، شتاب نمیکند. برای این امر، مدتی هست که باید پایان پذیرد. اگر مدت آن سرآید، نه ساعتی جلو می‌افتد و نه ساعتی تأخیر میشود». [۱۰] ... پی‌نوشت‌ها؛ [۱] اثبات‌الهداة، شیخ حر عاملی، ج۳، ص۴۸۲، ح۱۸۹. [۲] یوم‌الخلاص، کامل سلیمان، ج۱، ص۳۴۶. [۳] بحارالانوار، ج۵۱، ص۷۲. [۴]  عنوان کتاب حدیثی است که به املای (ص) و خط (ع) بر پوست بزغاله نوشته شد. کتاب از ودایع امامت و از  به شمار می‌آید که مطابق برخی از روایات، تنها پیامبر(ص) و اوصیای او می‌توانند به آن نگاه کنند. (ویکی شیعه). [۵] اثبات‌الهداة، شیخ حر عاملی، ج۳، ص۴۷۵، ح۱۶۲. [۶] همان، ص۴۶۴، ح۱۱۷. [۷] ر.ک: همان، ص۷۹، ح۱۸۰؛ ص۴۶۷، ح ۱۲۷. [۸] همان، ص۴۸۸، ح۲۰. [۹] اصول کافی، ج۱، ص۳۶۹ منبع؛ پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️رابطه امتحان الهی با گرفتاری‌ها 🔹یکی از ها و که برای بسیاری از گرفتاری ها و در قرآن کریم و منابع روایی بیان شده است مساله می باشد. آزمایش الهی برای بندگان و پرورده شدن آن ها در کوران حوادث و بلاها می باشد، وگرنه خداوند، عالِم به تمام امور عالَم می باشد و چیزی از او مخفی نیست. شاید انسانی پیدا نشود که ادعا کند هیچ نوع بلا و گرفتاری ندیده است؛ یکی مریض دارد و دیگری خود، مریض است. 🔹فرد دیگری از فقر و نداری می نالد، عده ای درگیر جنگ و جدال هستند و افرادی هم گرفتار سیل و زلزله و... همه ما بخشی از این را خود تجربه کرده ایم. چه و فلسفه ای در پس این بلاها و وجود دارد؟ آیا گرفتاری ها فقط در اثر گناهان است؟ خیلی از بزرگان و اولیاء الهی نیز در طول حیات خود گرفتار بلاهای فراوانی بوده اند، با آنکه از معصیت مبرا بوده اند. های متعددی برای و مصائب ذکر شده است، یکی از این حکمت ها، مساله می باشد که دراین نوشتار به آن اشاره مختصری می کنیم. 💠رابطه بلا و مصیبت با امتحان الهی 🔹 یکی از سنت های قطعی خداوند است، در چنین آمده است: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ اَلْخَوْفِ وَ اَلْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ اَلْأَمْوٰالِ وَ اَلْأَنْفُسِ وَ اَلثَّمَرٰاتِ وَ بَشِّرِ اَلصّٰابِرِينَ» [بقره، ۱۵۵] (و بی تردید شما را به چیزی اندک از ترس و گرسنگی و کاهش بخشی از اموال و کسان و محصولات [نباتی یا ثمرات باغ زندگی از زن و فرزند] می  کنیم؛ و را بشارت ده). در گرفتاری و بلاست که نشان می دهد چقدر اهل است. کسی که در برابر صبر می کند، فرق دارد با کسی که زبان به اعتراض و گلایه و نارضایتی باز می کند. 🔹انسان تا در معرض قرار نگیرد چگونه می تواند خود را نشان بدهد؟! خیلی از مردم ادعای دارند، اما تا به سختی و بلایی مبتلا می شوند ایمان‌ شان را فراموش می کنند. که همه چیز را می داند چه نیازی به دارد؟ سؤالى كه به ذهن مى‏ رسد اين است كه مگر براى اين نيست كه اشخاص يا چيزهاى مبهم و ناشناخته را بشناسيم و از ميزان و نادانى خود بكاهيم؟ 🔹اگر چنين است‏ خداوندى كه علمش به همه چيز احاطه دارد و از اسرار درون و برون همه كس و همه چيز آگاه است، غيب آسمان و زمين را با علم بى‏ پايانش می داند، چرا مى كند؟ مگر چيزى بر او مخفى است كه با امتحان آشكار شود؟! در پاسخ به این سوال می گوییم: و امتحان در مورد خداوند با آزمايش هاى انسان بسيار متفاوت است. آزمايش‏ هاى ما براى شناخت بيشتر و رفع ابهام و جهل است، اما در واقع همان و است. در در بیش از بيست مورد امتحان به خدا نسبت داده شده است.  🔹اين يک  و سنت دائمى پروردگار است كه براى شكوفا كردن و در نتيجه پرورش دادن بندگان، آنان را مى‏ آزمايد. يعنى همانگونه كه فولاد را براى استحكام بيشتر در كوره مى‏ گدازند تا به اصطلاح آب‌ديده شود، را نيز در كوره سخت پرورش مى ‏دهد تا گردد. چنانچه در آیه دیگری می فرماید: «وَ لِيَبْتَلِيَ اللهُ ما فِی صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ ما فِی قُلُوبِكُمْ وَ اللهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُور» [آل عمران، ۱۵۴] (او آنچه را شما در سينه داريد تا دل‌هاى شما كاملا خالص گردد و او به همه اسرار درون شما آگاه است). باید بدانیم از این گریزی نیست و خود را برای مواجهه صحیح با آنها آماده کنیم. 🔹خدای متعال در آیه دیگری می فرماید: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا اَلْجَنَّةَ وَ لَمّٰا يَأْتِكُمْ مَثَلُ اَلَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ اَلْبَأْسٰاءُ وَ اَلضَّرّٰاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتّٰى يَقُولَ اَلرَّسُولُ وَ اَلَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتىٰ نَصْرُ اللهِ أَلاٰ إِنَّ نَصْرَ اللهِ قَرِيبٌ» [بقره، ۲۱۴] (آیا پنداشته اید در حالی که هنوز حادثه هایی مانند ، شما را نیامده، وارد می شوید؟! به آنان و آسیب هایی رسید و چنان و مضطرب شدند تا جایی که پیامبر و کسانی که با او ایمان آورده بودند [در مقام دعا و درخواست یاری] می گفتند: یاری خدا چه زمانی است؟ [به آنان گفتیم:] آگاه باشید! یقیناً نزدیک است). 🔹این آیه و آیات مشابه آن، نشان می دهند که در هم مردم و مخصوصاً مومنین چقدر با انواع بلا مورد قرار گرفته اند و ما نیز از این سنت الهی مستثناء نیستیم. نویسنده: عظیمی رادفر مجتبی منبع؛ وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خداوند چگونه در قرآن «صدق» و «راستی» را يکی از موارد «آزمايش» خود دانسته است؟ 🔹خداوند در «آيه ۳ سوره عنکبوت» اعلام مى كند كه قطعى است و شامل همگان مى شود، سپس مى افزايد: «وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهُمْ فَلَيَعَلَمَّنَ اللّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبينَ» ([آزمايش در اين آيه مخصوص اصحاب پيامبر (صلى الله عليه و آله) نيست] ما انسان های پیشین را نيز ، بايد علم خداوند در مورد كسانى كه مى گويند و آنها كه مى گويند، تحقق يابد [و واقعيت عينى به خود بگيرد]). 🔹بی شک (صلى الله عليه و آله) در برابر قرار گرفتند كه يكى از مهم ترين آنها، بود. «هجرت» يعنى چشم پوشى از اموال و دارایی ها در وطن و تمام تعلّقاتى كه انسان در وطن دارد، و انتقال يافتن به نقطه اى كه بايد همه چيز را از صفر شروع كند، و در ميان انواع محروميت ها زندگى نمايد. در صورتى كه زن و فرزند نیز با او هماهنگ نباشند مشكل به مراتب بيشتر مى شود. 🔹قرآن به ياران پيامبر (صلى الله عليه و آله) هشدار مى دهد كه اين يك است [زیرا اگر در مكه بمانيد تحت شكنجه هاى دشمنان هستيد و اگر به مدينه برويد گرفتار محروميت و سختی مى شويد] تصوّر نكنيد اين آزمون بزرگ و آزمون هاى ديگرى همچون ، شنيدن و ديدن از دشمن، منحصر به شما است، ما همه را كرديم، اساساً بر پايه قرار دارد، و اين جهان ميدان آزمايش بزرگ است. 🔹خداوند مى خواهد و راستگويان در ادّعاى ايمان، از شناخته شوند. در حقیقت و راستى به عنوان نشانه ، و به عنوان نشانه و كفر معرفى شده است. البته مفهوم صدق و كذب در اينجا، صدق و كذب در است نه در سخن، عملى كه هماهنگ با ادعاهاى قبلى انسان و خط مشى اجتماعى او باشد صدق است، و عمل ناهماهنگ كذب است. و البته و در عمل و گفتار، ريشه هاى مشتركى دارند، زيرا بيان حقيقت است و بيان عكس آن است، اين تبيين گاه در سخن و گاه به وسيله عمل ظاهر مى شود. 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابى طالب (ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ۱، ج ۳، ص ۲۰۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در برخی از آیات قرآن، از استغفار و طلب آمرزش انبیاء خبر داده شده است؛ مثل استغفار حضرت نوح (ع)، حضرت داود (ع) و حضرت سلیمان (ع). همچنین خداوند به پیامبر اسلام (ص) در سوره نصر دستور استغفار می دهد: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا». آیا این موارد با عصمت انبیاء سازگار است؟! (بخش اول) 💠عصمت انبیای الهی و منطقی نبودن انتساب «استغفار» به آنها 🔹در آیاتی را می بینیم که حکایت از این دارد که همچون حضرات ، و (علیهم السلام) از خداوند متعال طلب میکنند. علاوه بر آن در آیه ای از سوره نصر از (ص) خواسته میشود که: «پروردگارت را تسبيح و حمد كن و از او آمرزش بخواه». [۱] با توجه به اینکه و غیرمعصوم فقط وقتی میکنند که مرتکب شده باشند، ممکن است این سؤال پدید آید که مگر نیز همچون انسانهای معمولی - نعوذبالله - مرتکب گناهی میشوند که بخاطر آن از درگاه الهی کنند؟ در پاسخ این سؤال باید تک تک آیاتی را که در این بحث مورد مناقشه قرار میگیرند، به صورت جداگانه بررسی کرد. 1⃣استغفار حضرت داوود (ع) و ماجراهای مربوط به آن 🔹در قرآن کریم در «آیات ۲۱ تا ۲۵ سوره ص» و در گزارش بخشی از داستان (علیه السلام) می خوانیم: «وَ هَلْ أَتاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ - إِذْ دَخَلُوا عَلى‏ داوُدَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قالُوا لا تَخَفْ خَصْمانِ بَغى‏ بَعْضُنا عَلى‏ بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ وَ اهْدِنا إِلى‏ سَواءِ الصِّراطِ - إِنَّ هذا أَخي‏ لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً وَ لِيَ نَعْجَةٌ واحِدَةٌ فَقالَ أَكْفِلْنيها وَ عَزَّني‏ فِی الْخِطابِ - قالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤالِ نَعْجَتِكَ إِلى‏ نِعاجِهِ وَ إِنَّ كَثيراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَيَبْغي‏ بَعْضُهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ قَليلٌ ما هُمْ وَ ظَنَّ داوُدُ أَنَّما فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ راكِعاً وَ أَنابَ - فَغَفَرْنا لَهُ ذلِكَ وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفى‏ وَ حُسْنَ مَآبٍ». 🔹ترجمه آیه: (آيا داستان هنگامى كه از محراب [داوود] بالا رفتند به تو رسيده است؟! - در آن هنگام كه [بى مقدمه] بر او وارد شدند و او از ديدن آنها وحشت كرد. گفتند: «نترس، هستيم كه يكى از ما بر ديگرى كرده، اكنون در ميان ما به حق كن و ستم روا مدار و ما را به راه راست هدايت كن - اين برادر من است و او نود و نه ميش دارد و من يكى بيش ندارم، امّا او اصرار میكند كه: اين يكى را هم به من واگذار و در سخن بر من غلبه كرده است!» - [داوود] گفت: «مسلّماً او با درخواست يک ميش تو براى افزودن آن به ميش هايش، بر تو ستم نموده و بسيارى از شريكان [و دوستان] به يكديگر ستم ميكنند، مگر كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند، امّا عدّه آنان كم است!». (ع) دانست كه ما او را [با اين ماجرا] ، از اين رو از پروردگارش طلب آمرزش نمود و به سجده افتاد و توبه كرد - ما اين عمل را بر او بخشيديم و او نزد ما داراى و سرانجامى نيكوست) 🔹با توجه به در اين آيات و روايات اسلامى كه در تفسير اين آيات آمده، (علیه السلام) اطلاعات و مهارت فراوانى در امر داشت و خدا مى خواست او را كند، لذا چنين (وارد شدن بر (ع) از طريق غيرمعمول از بالاى محراب) براى او پيش آورد. او گرفتار دستپاچگى و عجله شد و پيش از آنكه از طرف مقابل توضيحى بخواهد داورى كرد، هرچند بود. گرچه او به زودى متوجه لغزش خود شد و پيش از گذشتن وقت جبران نمود، ولى هرچه بود كارى از او سر زد كه شايسته مقام والاى نبوت نبود، لذا از اين استغفار كرد و خداوند هم او را مشمول عفو و بخشش قرار داد. 🔹یکی از شواهد صحت چنین تفسیری «آیه ۲۶ همین سوره ص» است که در آن می خوانیم: «يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَليفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَق». (اى ! ما تو را و (نماينده خود) در زمين قرار داديم پس در ميان مردم بحق داورى كن). اين تعبير نشان میدهد كه لغزش (ع) در طرز قضاوت و داورى بوده است. به اين ترتيب در آيات فوق چيزى كه مخالف شأن و مقام اين پيامبر بزرگ باشد وجود ندارد. [۲] ... پی‌نوشت‌ها؛ [۱]سوره نصر،آیه۳: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ». [۲]تفسیرنمونه،مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الإسلامی، ۱۳۷۴ش، چ۱، ج ۱۹، ص۲۵۰ منبع:وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در برخی از آیات قرآن، از استغفار و طلب آمرزش انبیاء خبر داده شده است؛ مثل استغفار حضرت نوح (ع)، حضرت داود (ع) و حضرت سلیمان (ع). همچنین خداوند به پیامبر اسلام (ص) در سوره نصر دستور استغفار می دهد: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا». آیا این موارد با عصمت انبیاء سازگار است؟! (بخش دوم) 💠چرایی استغفار سلیمان (عليه السلام) 🔹در موردی دیگر و در سوره «ص» و راجع به (علیه السلام) می خوانیم: «وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمانَ وَ أَلْقَيْنا عَلى‏ كُرْسِيِّهِ جَسَداً ثُمَّ أَنابَ - قالَ رَبِّ اغْفِرْ لي‏ وَ هَبْ لي‏ مُلْكاً لا يَنْبَغي‏ لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ»؛ [۱] (ما را آزموديم و بر تخت او جسدى افكنديم، سپس او به درگاه خداوند توبه كرد - گفت: پروردگارا! مرا ببخش و حكومتى به من عطا كن كه بعد از من سزاوار هيچ كس نباشد كه تو بسيار بخشنده ‏اى). 🔹باید توجه داشت که اين آيات درباره يكى از هايى است كه خدا درباره (عليه السلام) كرد آزمايشى كه با همراه بود و به دنبال آن سليمان نبی (علیه السلام) به درگاه خدا روى آورد و از اين «ترک اولى» توبه كرد. فشرده بودن محتواى اين آيات به گروهى از خيال پردازان افسانه باف مجالى داده است كه داستان هاى بى اساس و موهومى را در اينجا بسازند و امورى را به اين پيامبر بزرگ نسبت دهند كه يا مخالف اساس نبوت است، يا منافى مقام عصمت، و يا اصولا منافات با منطق عقل و خرد دارد. 🔹به هر حال و محدثان در اين زمينه اخبار و تفسيرهايى نقل كرده اند كه از همه موجه تر و روشن تر اين است كه بگوییم: (علیه السلام) آرزو داشت فرزندان برومند شجاعى نصيبش شود كه در اداره كشور و مخصوصا جهاد با دشمن به او كمک كنند. او داراى همسران متعدد بود. با خود گفت: از آن زنان فرزندان متعددی نصیبم می گردند و به هدف هاى من كم می كنند. 🔹اما چون در اينجا غفلت كرد و «ان شاء الله» - جمله اى را كه بيانگر اتكاى انسان به خدا در همه حال است - را نگفت در آن زمان هيچ فرزندى از همسرانش تولد نيافت، جز فرزندى ناقص الخلقه همچون جسدى بى روح كه آن را آوردند و بر كرسى او افكندند! سخت در فكر فرو رفت و ناراحت شد كه چرا يک لحظه از خدا [۲] غفلت كرده و بر نيروى خودش تكيه كرده است، پس توبه كرد و به درگاه خدا بازگشت. البته تفاسیر دیگری نیز راجع به این آیه از سوی برخی از مفسرین بیان شده است که هیچ کدام خالی از مناقشه و اشکال نیست و موجه تر از همه شان همین تفسیر شرح داده شده در بالاست. [۳] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره ص، آیات ۳۴ و ۳۵ [۲]تفسیرنمونه،مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الإسلامی، ۱۳۷۴ش، چ۱، ج ۱۹، ص ۲۸۱ [۳] همان منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فلسفه «امتحانات الهی» چیست؟ 🔹 از بندگان براى كشف مجهولات نيست؛ بنابراين، اگر كسى تصوّر كند كه از آگاه نيست و به قصد اطّلاع و آگاهى از باطن انسانها، آنها را مى كند اين تفكّر اشتباه است، و خداوند، عالِم بر همه چيز است. در نماز غفيله مى خوانيم: هر برگى از هر درختى در هر نقطه اى از نقاط دنيا بيفتد خداوند از آن آگاه است. 🔹«وَ مَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا» [۱] علاوه بر اين، در زير اين زمينها در صحراها و بيابان ها دانه هاى فراوانى است كه در شرايط مناسب آب و هوايى گياهان و درختان مختلفى از آن مى رويد، خداوند متعال نسبت به آنها نيز آگاه است. «وَ لَا حَبَّةٍ فِى ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ» [۲] خداوندى كه چنين علم وسيع و گسترده اى دارد چيزى از او پنهان نيست، كه با آزمايش و امتحان به آن پى ببرد. پس هدف از آزمايشات و چيست؟ 🔹امتحانات پروردگار براى هاست. معروف است كه فولاد را زير فشار آتش با دماى بالا قرار مى دهند تا آبديده شود و تكامل پيدا كند. انسانها نيز در كوره هاى آزمايشات الهى مى شوند و تكامل پيدا مى كنند. 🔹امیرالمؤمنین (عليه السلام) در كلام معروف شان مى فرمايد: «إِنَّ الشَّجَرَةَ الْبَرِّيَّةَ أَصْلَبُ عُوداً ... وَ أَبْطَأُ خُمُوداً»؛ [۳] (درخت بيابانى چوبش محكم تر و شعله اش فروزان تر است). ولى درختانى كه در لب جوى آب پرورش يافته اند و هيچ زحمتى متحمّل نمى شوند و احساس تشنگى نمى كنند، چوب هاى سستى دارند و هيزم آن آتش قابل ملاحظه اى ندارد. 🔹آرى، را همچون ، و همانند درختان بيابان مقاوم، و مى كند. ولى امتحانات پروردگار سه تفاوت عمده با ساير امتحانات دارد: اوّلاً: از نظر زمانى است؛ از لحظه بلوغ . ثانياً: مادّه امتحانى خاصّى ندارد و ممكن است خداوند انسان را امتحان كند. ثالثاً: هيچ استثنايى ندارد، و نيز امتحان مى شوند و آنها به مراتب سخت تر است. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره انعام، آیه ۵۹ [۲] همان سوره، همان آيه. [۳] نهج البلاغه، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۴۱۸، نامه ۴۵ 📕داستان ياران، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: عليان نژادى، ابوالقاسم، ‏مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۹۰ش ‏چ اول‏، ص ۱۳۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️هر کس در این دنیا پا گذاشت و مکلف بود به تکلیفی، این آزمایش می‌شود... 🔹 هم . یعنی هر کس در این پا گذاشت و مکلف بود به تکلیفی، این میشود و گمان نکند که من این کار را که میکنم کسی نمی‌بیند. این کاری که می‌کنید خود این کار می‌شود. خدای تبارک و تعالی در محضرش واقع می‌شود. موکل هستند بر این فرد. باید ما فکر کنیم که چه باید بکنیم که از زیر بار مسئولیت خارج بشویم. 🔹مائی که امروز مقدرات مملکتمان بدست خودمان افتاده است همه‌مان ، کسی نیست که نباشد، همه هستیم. ببینیم که باید چکار بکنیم که این مسئولیتی که به عهده ماست بطوری انجام بدهیم که فردا پیش‌ خدای تبارک و تعالی و پیش انبیای خدا خجلت زده نباشیم و آبرومند باشیم. آن این است که در هر کاری مشغول است او را خوب انجام بدهد. فرض کنید خدای نخواسته، همه افراد کشور خلاف می‌کنند، شما یک نفر بکن. هرکسی فکر خودش باشد. 🔹هرکسی کارهای خودش است، هیچ کسی مسئول کار دیگری نیست. او کار را میگوید و مواظبت هم میکند، اما هیچ کس نمیتواند که عمق کارهای شما را بفهمد چه جوری است، لکن در . آنهایی که در هرجا خدمت میکنند توجه کنند که و که از طرف خدا موکل هستند هستند. همین‌ موجهایی که در دنیا از حرف شما، از عمل شما منعکس میشود، همینها فردا پیش شما شهادت میدهند. باید توجه بکنید به اینکه . بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۲/۱۱/۱۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه اسراری نهفته است؟ (بخش دوم) 🔸 (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از امورى است که به تنهایى از کشف همه آن ناتوان است، و پیوسته قرار گرفته، و فکرها را مشغول نموده است؛ ولى باید توجّه داشت که براساس برخى ، علّت و فلسفه واقعى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سرّى از است. در ادامه‌ی این نوشتار مواردی از ، که در روایات به آنها اشاره شده است بیان می‌گردد؛ 1⃣آزمایش مردم 🔹یکی از مردم است. این سنت در تمام ‏های_گذشته نیز اجرا شده است. در می‏فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لَا يُفْتَنُونَ - وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ»؛ [۱] (آیا گمان کرده اند، همین که بگویند: آوردیم، رها می شوند و آنان [به وسیله جان، مال، اولاد و حوادث] مورد قرار نمی گیرند؟ - در حالی که یقیناً کسانی را که پیش از آنان بودند، کرده ایم [پس اینان هم بی تردید آزمایش می شوند]، و بی تردید خدا کسانی را که [در ادعای ایمان] راست گفته اند می شناسد، و قطعاً دروغگویان را نیز می شناسد.). 🔹با توجه به آیه فوق، در هر زمان و دوره‏ای، آن دوره را مورد قرار می‏دهد، تا واقعی از متظاهرین به دین و ایمان مشخص شوند. در هر زمان، و متناسب با رشد و آن زمان است. در دوران ، با غایب شدن ‏_خدا، مردم به و پایداری نسبت ‏به دین می‏شوند، تا از غیر واقعی تمیز داده شده، و هر کدام در خور موفقیت در این امتحان به دست آورند. 🔹سدیر صیرفی می‌گوید: «من با سه نفر از صحابه محضر (علیه‌ السلام) رسیدیم، دیدیم آن حضرت بر روی خاک نشسته و مانند فرزند مرده، جگر سوخته گریه می‌کرد. آثار حزن و اندوه از چهره اش نمایان است و اشک، کاسه چشمهایش را پر کرده بود و چنین می‌فرمود: سرور من (دوری) تو خوابم را گرفته و خوابگاهم را بر من تنگ کرده، و آرامشم را از دلم ربوده. آقای من تو مصیبتم را به مصیبت‌های دردناک ابدی پیوسته است. گفتم: خدا دیدگانت را نگریاند ای فرزند بهترین مخلوق! برای چه‌ این چنین گریانی و از دیده اشک می‌باری؟ چه پیش آمدی رخ داده که‌ این گونه اشک می‌ریزی؟ 🔹 آه دردناکی کشید و با تعجب فرمود: وای بر شما، سحرگاه امروز به کتاب (جفر) نگاه می‌کردم و آن کتابی است که علم منایا و بلایا و آنچه تا روز قیامت واقع شده و می‌شود در آن نوشته شده، درباره تولد ما و و او دقت کردم. و همچنین دقت کردم در گرفتاری آن زمان، و شک و تردیدها که به خاطر او که در دلهایشان پیدا می‌شود و در نتیجه بیشتر آن‌ها از خارج می‌شوند، و ریسمان اسلام را از گردن برمی دارند… اینها باعث گریه من شده است». [۱] ... پی نوشت؛ [۱] بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۹؛ (روایت تلخیص شده است). روایت برگرفته از سایت منبر عالمانه دُرر منبع: راسخون به نقل از وبسایت عصر انتظار @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه امام علی (علیه السلام) علت «زوال نعمت ها» چيست؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۷۸ ميفرمايد: «به خدا سوگند! هرگز ملتى كه در ناز و نعمت مى زيستند، زوال نيافت، مگر بر اثر كه مرتكب شدند؛ زيرا هرگز به بندگانش ستم روا نمیدارد». در واقع اين سخن برگرفته از است؛ آنجا كه ميفرمايد: «إِنَّ اللهَ لا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْم حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ» (خداوند هاى هيچ قوم و ملتى را تغيير نمیدهد، مگر آنكه آنها آنچه را مربوط به خودشان است، تغيير دهند). 🔹و نيز ميفرمايد: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَ الْاَرْضِ وَ لَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ» [اعراف، ۹۶] (اگر اهل شهرها و آبادى ها ايمان مى آوردند و پيشه ميكردند، آسمانها و زمين را بر آنها مى گشوديم؛ ولى آنها [حقّ را] تكذيب كردند، ما نيز آنان را به مجازات كرديم). به يقين بر حسب و لياقتها در ميان بندگان تقسيم میشود؛ لذا پاكان و شايسته آنند، نه . 🔹پرسشی در اينجا مطرح میشود، اینکه در روايات میخوانيم خداوند براى ترفيع مقام گاه آنها را به مبتلا مى سازد؛ همانگونه كه در تعبير معروف آمده است: «اَلْبَلَاءُ لِلْوَلَاءِ»؛ [۱] و از بعضى آيات و روايات استفاده میشود كه گاهى براى و پاداشهاى بزرگ الهى، و نيز گاه براى هشدار و بيدارى بندگان است؛ آيا اين موارد با آنچه در عبارت ذكر شد منافات ندارد؟ 🔹پاسخ این است که آنچه در كلام (عليه السلام) آمده، يك است و ميدانيم هر قانون كلى دارد. موارد و بيدار باش و امثال آن، استثنائاتى در قانون كلى فوق محسوب میشود و به تعبير ديگر آنچه حضرت فرموده، حمل بر غالب میشود و اين شبيه چيزى است كه در بيان شده است: «وَ مَا أَصَابَكُمْ مِّنْ مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ» [شوری، ۳۰] (هر بر شما میرسد به سبب است كه انجام داده ايد و بسيارى را نيز عفو میكند). 🔹به يقين اين آيه با آيه «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَىْءٍ مِنَ الْخَوْفِ... » [بقره، ۱۵۵] كه از هاى مختلف الهى به وسيله بلاها سخن ميگويد، و نيز با آيه «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِى الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِى النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِى عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» [روم، ۴۱] ( در خشكى و دريا به دليل كه مردم انجام داده اند آشكار شد، خدا میخواهد نتيجه بعضى را به آنها بچشاند؛ شايد [به سوى حقّ] بازگردند) منافاتى ندارد؛ و اگر انسان درست دقت كند غالباً میتواند مواردى را كه جنبه دارد، از مواردى كه براى يا است بازشناسد. 🔹هرگاه مهمى از او سر زد و يا آلوده به انواع شد، حوادث تلخى كه بعد از آن پيدا میشود، قطعاً است؛ ولى حوادث تلخى كه براى و پاكان پيش مى آيد، معمولاً جنبه و هشدار براى ترفيع مقام است. سپس امام (عليه السلام) در ادامه اين سخن كه در واقع نتيجه مستقيم يادآورى پيشين است، ميفرمايد: «و اگر مردم زمانى كه بر ایشان نازل میشود و از آنان زايل مى گردد، با در پيشگاه خدا كنند و با قلب هاى پر از عشق و محبّتِ به خدا، از او درخواست [توبه] نمايند، يقيناً آنچه، از دستشان رفته به آنان بازمیگردد و هر خرابى را براى آنها اصلاح میكند». 🔹در واقع اين طبيب حاذق الهى بعد از ذكر درد، به بيان درمان مى پردازد و راه دفع آفات و بلاها را به آنها مى آموزد و را كه باشد و از اعماق جان برخيزد و در يك كلمه، در انسان ايجاد كند، میشمرد؛ همانگونه كه در احاديث متعدد ديگرى وارد شده است؛ از جمله امام سجاد (عليه السلام) ميفرمايد: « بلاهايى را كه نازل شده و نازل نشده است، برطرف میسازد». پی نوشت‌ها؛ [۱] اين عبارت كه در كلمات علما و بزرگان آمده، متن حديث نيست، بلكه برگرفته از احاديث اسلامى است؛ از جمله در حديثى از امام صادق(ع) میخوانيم كه فرمود: «پيامبران الهى بيش از همه [با آفات و مصايب] آزمايش ميشوند؛ سپس كسانى كه بعد از آنها قرار دارند و به همين ترتيب آنها كه برترند آزمون بيشترى دارند). الكافی ج۲ ص۲۵۲ [۲] الكافی، همان، ج۲ ص۴۶۹ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، چ۱ ج۶ ص۶۲۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فلسفه «امتحان» و «آزمودن» انسان ها چيست؟ 🔸خداوند متعال را آفريده و آنها را به سوی هدايت كرده است. انسان ضمن برخورداری از اين هدايت عمومی، از نيز بهره می‌برد. هدايت خاص انسان، با تحقق می‌يابد، تا او با اختيار و اراده خود را پيموده و از اين رهگذر، خود را پس داده، خود را به فعليت، و كمال های مكنون خود را به منصه ظهور برساند، و به جايگاه‌ نهايی‌ لايق‌ خود، سعادت ابدی يا شقاوت دائمی، شكر يا ناسپاسی، پيروزی يا شكست برسد. در برخی آياتی كه از نمونه ها و مصاديق سخن به ميان آورده، به جزييات نيز اشاره كرده، كه در ادامه به آنها می‌پردازیم. 💠توبه و بازگشت به حق 🔹خداوند برخی بندگان را با و و و آزموده، تا اندرز گرفته كنند، و به حق بازگردند: «وَ بَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛ [اعراف، ۱۶۸] و آنها را به نيكيها و بدی‌ها ، شايد بازگردند». 💠خالص كردن مومنان و نابودی كافران 🔹خداوند در گذر زمان و به تدريج با آزمونها را از شائبه های كفر و نفاق و... دور ساخته، و آنها را خالص ميگرداند و را كه كفر و شرك آنها را فرا گرفته به محق و نابودی ميكشاند: «وَ لِيُمَحِّصَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقَ الْكَافِرِينَ؛ [آل عمران، ۱۴۱] و تا خداوند را خالص گرداند (و ورزيده شوند) و را تدريجا نابود سازد». 💠ظاهر ساختن باطن انسانها و جداسازی انسانهای پاك از خبيث 🔹 برای ظاهر کردن سريره های انسانها، و پيدا شدن يا آنان است: «...وَ لِيَبْتَلِيَ اللهُ مَا فِی صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ مَا فِی قُلُوبِكُمْ...؛ [آل عمران، ۱۵۴] ...و اينها برای اين است كه خداوند آنچه در سينه شما پنهان است ، و آنچه در دلهای شما (از ايمان) میباشد خالص گرداند...». بنابراين خداوند براساس سنت ، پاكان را از افراد خبيث و پليد جدا میسازد: «...حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ...؛ [آل عمران، ۱۷۹] ...تا آنكه را از جدا سازد...». 💠شناخته شدن نيكوكارتران 🔹خدای سبحان آسمانها و زمين و مرگ و زندگی و... را آفريد تا انسانها را و معلوم شود چه كسی عملش نيكوتر است: «وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَيَّامٍ... لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا؛ [هود، ۷] او كسی است كه آسمانها و زمين را در شش روز (شش دوران) آفريد... (به خاطر اين آفريد) تا شما را كند تا كداميك عمل‌تان بهتر است». 💠سنجش ميزان صبر بر محروميتها و رضايت از برخورداریها 🔹انسانها بوسيله يكديگر میشوند تا اينكه شكيبايی آنها معلوم گردد: «...وَ جَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَ تَصْبِرُونَ...؛ [فرقان، ۲۰] ...و بعضی از شما را، وسيله بعض ديگر قرار داديم، آيا صبر و شكيبایی میكنيد؟ (و از عهده امتحانات بر می آئيد)». و رضايت هركس به آنچه از آن برخوردار شده يا از آن محروم گشته آشكار شود. 💠شناخته شدن مجاهدان و صابران 🔹از ديگر اهداف ، شناخت پيكارگران و صابران بيان شده، تا بدين وسيله ايشان خود را دريافت كنند. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ...؛ [محمد ص، ۳۱] ما همه شما را قطعا می‌كنيم، تا معلوم شود و از ميان شما كيانند...». 💠دستيابی به تقوا 🔹خداوند مومنان را تمرين داده يا سختی و مشقت را بر آنها تحميل میكند، تا با اين ، قلب هايشان به متخلق گردد. «أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى؛ [حجرات، ۳] كسانی هستند كه خداوند قلوبشان را برای خالص نموده است». 💠مشخص شدن شاكر و ناسپاس 🔹بجز مواردی كه خداوند در آن مستقيما فلسفه امتحان را بيان داشته، در آيه ای نيز از قول (ع) چنين نقل كرده كه برخورداری وی از برای اوست، تا معلوم گردد كه وی سپاسگزاری میكند يا كفران می‌ورزد: «...قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِيَبْلُوَنِي أَ أَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَ مَنْ شَكَرَ...؛ [نمل، ۴۰] ...گفت اين از فضل‌ پروردگار من است تا مرا كند، كه آيا او را بجا می آورم يا ميكنم...». 💠گذشته از موارد ياد شده، در روايات نيز تهذيب نفس و رسيدن به مقام رضا و رسيدن انسانها به پاداش و كيفر اعمال نيك و بد خويش، از فلسفه‌ های امتحان ياد شده است. [۱] پی‌نوشت؛ [۱] دائره المعارف قرآن كريم، مركز فرهنگ و معارف قرآن، بوستان كتاب، ج۴، ص ۲۶۸-۲۷۰ منبع: وبسایت انوارطاها @tabyinchannel