eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
442 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
👆👆👆 🔷البته نکته اساسي در پيوند عيد غدير و قربان آن است که در قرآن مي خوانيم: زماني که خداوند ـ عليه السلام ـ را به امتحانات گوناگون آزمود و ايشان همه آنها را به اتمام رساند، خداوند به ايشان فرمود: تو را براي مردم قرار دادم و او گفت آيا از ذريه من هم کسي به مي رسد، خداوند فرمود، عهد من «امامت و ولايت» به نمي رسد.[۴] از آيه شريفه فوق استفاده مي شود که حضرت ابراهيم ـ عليه السلام ـ پس از تحمّل هاي سخت که از جمله مهم ترين آنها قرباني فرزند بود به رسيد، و اين امر نشانگر آن است که نقطه مشترک روز عيد قربان و روز عيد غدير از لحاظ معرفتي و با نگاهي عميق، امر ولايت و امامت است. اگر حضرت ابراهيم ـ عليه السلام ـ ، فرزند خود را به قربانگاه آورد تا مايه تقرّبش به ذات اقدس الهي شود، حضرت امير ـ عليه السلام ـ هم تمام هستي اش را قرباني راه خدا نمود. 🔷از ديگر اشتراکات عيد غدير و عيد قربان، مسأله فضيلت اين دو عيد اکبر الهي است: از ـ عليه السلام ـ روايت شده است که فرمودند: در روز ، چهار روز با شتاب به خدا مي رسد همان گونه که عروس به حجله خود مي رسد پرسيدند اين چهار روز کدام است؟ حضرت فرمودند: روز قربان، روز فطر، روز جمعه و روز غدير که روزي است که ابراهيم خليل ـ عليه السلام ـ در آن از آتش رهايي ياف و به جهت سپاسگزاري، آن روز را روزه گرفت و نيز روزي است که در آن روز ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ حضرت عليه السلام ـ را به عنوان خود معرّفي و فضيلت هاي او را بيان نمود و خداوند بدين وسيله را کامل کرد و حضرت امير ـ عليه السلام ـ به خاطر شکرگزاري اين روز را روزه گرفته است.[۵] اين روز، ، روز ناراحتي شيطان و روزي است که اعمال و دوستداران پذيرفته شده و خداوند عمل آنها را و نابود مي گرداند و اين همان است که خداوند در آيه ۲۳ سوره فرقان مي فرمايد: «آن اعمال اعمال مخالفين اهل بيت ـ عليهم السلام ـ را باطل و نابود نموديم. 🔷وجه اشتراک ديگر غدير و قربان را بايد در خود نام جستجو کنيم، غدير نام برکه اي است که اين واقعه اعلام ـ عليه السلام ـ در نزديکي آن واقع شده است؛ از سوي ديگر حاجيان هم که به مني قرباني مي فرستند شهر مکّه کنار قرار دارند که آب پر برکتش به دعاي حضرت ابراهيم ـ عليه السلام ـ نياز آبي همه زائران و ساکنان را تأمين مي کند. برکه و چاه هر دو محل تجمع آب هستند و آب، مظهر پاکي است و تفسير عرفاني آب، همان و است همان طور که آب ظاهر را تطهير مي کند، باطني هم بدون ولايت ممکن نيست. لذا باز از هر دو عيد قربان و عيد غدير، به پاکي ظاهري که مظهرش آب است و پاکي و طهارت باطني که مظهرش ولايت است و معناي باطني آب هم همان ولايت است دست مي يابيم. 👇👇👇
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن کریم حقیقت «امامت» را چگونه تبیین مى کند؟ (دوم و پایانی) 🔸با مراجعه به پى مى بریم که براى معناى جامع و کاملى است که مرجعیت دینى و سیاسى از شئونات آن به حساب مى آید، در اینجا به برخى از آیات اشاره مى کنیم: 4⃣امامت، روح تمام دستورات اسلام 🔹خداوند متعال میفرماید: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ» [مائده، ۶۷] (اى پیامبر! آنچه از خدا بر تو نازل شد به خلق برسان که اگر نرسانى تبلیغ رسالت و اداى وظیفه نکرده اى و خداوند تو را از آزار مردم نگه خواهد داشت). 🔹به اتفاق علماى و طبق نظر جماعت کثیرى از دانشمندان اهل تسنن، این آیه در ، در شأن امیرالمؤمنین (عليه السلام) نازل شد و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بعد از نزول آیه، ولایت امیرالمؤمنین را به مردم ابلاغ نمود. از عبارت «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» استفاده میشود که قرآن معناى خاصى از را در نظر دارد، و این معنا غیر از آن است که اهل سنّت به آن معتقدند. 🔹 قائل است که از و روح تمام دستورات شریعت است. این چه معنایى براى امامت است و این چیست که اگر پیامبر (صلی الله علیه و آله) آن را براى مردم نکند گویا هیچ کارى را انجام نداده است؟ آیا غیر از ابلاغ ولایت (عليه السلام) است؟ 5⃣هدایت موجودات توسط امام 🔹خداوند می‌فرماید: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ» [سجده، ۲۴] (و از آنان و پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) مى کردند، چون نمودند و به آیات ما یقین داشتند). و نیز می‌فرماید: «وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ نافِلَةً وَکُلاّ جَعَلْنا صالِحِینَ - وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ...» [انبیاء، ۷۲-۷۳] (و اسحاق و علاوه بر او یعقوب را به وى بخشیدیم و همه آنان را مردانى صالح قرار دادیم. 🔹و آنان را قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت مى کنند و به آنها انجام کارهاى نیک را وحى کردیم...). در این آیه خداوند متعال براى تعدادى از انبیا بعد از و صبر پیشه کردن هنگام بلاها، و هدایت را عنایت کرده است. این امامت و هدایت به طور حتم، و  و تکوینى است نه تشریعى؛ زیرا قبل از رسیدن به مقام امامت، داراى مقام هدایت و امامت تشریعى به جهت نبوّت بوده اند. 📕امام شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد جمکران، چ دوم، ج۱، ص۳۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فوايد حجت غايب از نظر (قسمت دوم) 💠هدايت معنوى امام (علیه السلام) در تمامى حالات 🔹علامۀ طباطبائى (ره) در ذيل آيۀ «وَ إِذِ اِبْتَلىٰ إِبْرٰاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمٰاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قٰالَ إِنِّي جٰاعِلُكَ لِلنّٰاسِ إِمٰاماً» بحثى دارد تحت اين عنوان كه حضرت ابراهيم (عليه السلام) بعد از نبوت و رسالت (كه شأن آن هدايت ظاهرى مردم است تا انسان‌ها را ارائه طريق بنمايد) به ، منصوب مى‌گردد، كه چيزى است ما فوق ارائۀ طريق و هدايت ظاهرى. و سپس اضافه مى‌كند كه در هر جا متعرض معنى و حقيت شده آن را به‌عنوان و هدايت‌گر تفسير نموده مانند آيۀ: «وَ وَهَبْنٰا لَهُ إِسْحٰاقَ وَ يَعْقُوبَ نٰافِلَةً وَ كُلاًّ جَعَلْنٰا صٰالِحِينَ - وَ جَعَلْنٰاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنٰا» [۱]. 🔹و نيز آيۀ: «وَ جَعَلْنٰا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنٰا لَمّٰا صَبَرُوا وَ كٰانُوا بِآيٰاتِنٰا يُوقِنُونَ». [۲] و در اين آيات را مقيّد نموده به «أمر» و أمر الهى در آيۀ: «إِنَّمٰا أَمْرُهُ إِذٰا أَرٰادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ». [۳] و نيز آيۀ: «وَ مٰا أَمْرُنٰا إِلاّٰ وٰاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ» [۴] بيان شده كه عالم امر عالم تجرّد است، و وقايع و حوادث در آن عالم دفعى است و تدريج و تدرّج كه از لوازم عالم خلق است در آنجا نيست. با اين مقدمات معلوم مى‌گردد كه گذشته از ارشاد و هدايت ظاهرى، يك نوع هدايت و جذبۀ معنوى است كه با نورانيت و بصيرتى كه خداوند متعال به او عطا نموده در دل‌هاى آماده و شايسته، تأثير و تصرّف مى‌نمايد و اين صاحبدلان را به‌سوى ، و مى‌نمايد و به اصطلاح، آنها را هدايت به‌معناى «ايصال الى المطلوب» مى‌كند. 🔹علامۀ طباطبائى (ره) در كتاب شيعه در اسلام خود ص ١۵٢ در رابطه فوايد وجود (عليه السلام) در حال مى‌گويد: كسانى‌ كه اعتراض مى‌كنند كه شيعه وجود را براى بيان احكام دين و حقايق آيين و راهنمائى مردم لازم مى‌دانند و غيبت امام ناقض اين غرض است، زيرا امامى كه به‌ واسطۀ غيبتش مردم هيچگونه دسترسى به وى ندارند فايده‌اى بر وجودش مترتّب نيست... به حقيقت معناى پى‌ نبرده‌اند، زيرا در بحث امامت روشن شد كه وظيفۀ امام (عليه السلام) تنها بيان صورى معارف و راهنمایى ظاهرى مردم نيست، 🔹و (علیه السلام) چنان‌كه وظيفۀ راهنمایى صورى مردم را به عهده دارد، همچنان و رهبرى باطنى اعمال را به عهده دارد، و اوست كه حيات معنوى مردم را تنظيم مى‌كند و حقايق اعمال را به‌سوى خدا سوق مى‌دهد، بديهى است كه و حضور جسمانى امام (علیه السلام) در اين باب تاثيرى ندارد و (علیه السلام) از راه به نفوس و ارواح مردم اشراف و اتصال دارد، اگر چه از چشم جسمانى ايشان مستور است و وجودش پيوسته لازم است، اگر چه موقع حضور و اصلاح جهانيش تا كنون نرسيده است. 🔹توضيح كلام علامۀ طباطبائى (ره) در نفوذ معنوى (عليه السلام): مى‌دانيم خورشيد يك سلسله اشعۀ مرئى دارد كه از تركيب آن‌ها با هم هفت رنگ معروف پيدا مى‌شود و يك سلسله اشعۀ نامرئى كه به‌نام اشعۀ فوق بنفش و اشعۀ مادون قرمز ناميده مى‌شود. همچنين يك‌ رهبر بزرگ‌ آسمانى خواه پيامبر باشد يا امام، علاوه بر تربيت تشريعى كه از طريق گفتار و رفتار تعليم و تربيت عادى صورت مى‌گيرد، يك نوع و از راه نفوذ معنوى در دل‌ها و فكرها دارد كه مى‌توان آن را نام گذارد. در آنجا الفاظ و كلمات و گفتار و كردار نقشى ندارد، بلكه تنها جاذبه و كشش درونى كار مى‌كند. 🔹در حالات بسيارى از پيشوايان بزرگ الهى مى‌خوانيم كه گاهى بعضى افراد منحرف و گناهكار با برخورد و ارتباطى اندك با آن ذوات مقدسه، به‌ كلّى تغيير مسير مى‌دادند و از گمراهى و ضلالت به سوى نور و صراط مستقيم هدايت مى‌شدند. اين دگرگونى‌ هاى تند و سريع و همه جانبه، اين انقلاب‌هاى جهش آسا و فراگير آن‌هم با يك نگاه يا ارتباطى اندك (البته براى آنها كه در عين آلودگى، يك نوع آمادگى نيز دارند) نتيجۀ جذبۀ ناخود آگاه است كه گاهى از آن به نفوذ شخصيّت تعبير مى‌شود. 🔹اشخاصى با يك برخورد و ملاقات با افرادى كه داراى روح بزرگ و عالى بودند، چنان بى‌اختيار و ناخود آگاه تحت تأثير آن قرار مى‌گيرند كه كاملاً متحول مى‌شوند. اين تأثيرگذارى قابل توجيه نيست، مگر اينكه بپذيريم كه اين تأثيرگذارى نتيجۀ شعاع اسرار آميزى است كه از درون ذات انسان‌هاى بزرگ برمى‌خيزد. ... 📕دوازده گفتار درباره دوازدهمین حجت خدا حضرت مهدی (عج) حسین اوسطی، ص ۱۳۷ منبع؛ وبسایت اهل البیت @tabyinchannel