✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️فوايد حجت غايب از نظر (قسمت دوم)
💠هدايت معنوى امام (علیه السلام) در تمامى حالات
🔹علامۀ طباطبائى (ره) در ذيل آيۀ «وَ إِذِ اِبْتَلىٰ إِبْرٰاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمٰاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قٰالَ إِنِّي جٰاعِلُكَ لِلنّٰاسِ إِمٰاماً» بحثى دارد تحت اين عنوان كه حضرت ابراهيم (عليه السلام) بعد از نبوت و رسالت (كه شأن آن هدايت ظاهرى مردم است تا انسانها را ارائه طريق بنمايد) به #مقام_امامت، منصوب مىگردد، كه #شأن_امامت چيزى است ما فوق ارائۀ طريق و هدايت ظاهرى. و سپس اضافه مىكند كه در #قرآن هر جا متعرض معنى و حقيت #امامت شده آن را بهعنوان #هادى و هدايتگر تفسير نموده مانند آيۀ: «وَ وَهَبْنٰا لَهُ إِسْحٰاقَ وَ يَعْقُوبَ نٰافِلَةً وَ كُلاًّ جَعَلْنٰا صٰالِحِينَ - وَ جَعَلْنٰاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنٰا» [۱].
🔹و نيز آيۀ: «وَ جَعَلْنٰا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنٰا لَمّٰا صَبَرُوا وَ كٰانُوا بِآيٰاتِنٰا يُوقِنُونَ». [۲] و در اين آيات #هدايت را مقيّد نموده به «أمر» و أمر الهى در آيۀ: «إِنَّمٰا أَمْرُهُ إِذٰا أَرٰادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ». [۳] و نيز آيۀ: «وَ مٰا أَمْرُنٰا إِلاّٰ وٰاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ» [۴] بيان شده كه عالم امر عالم تجرّد است، و وقايع و حوادث در آن عالم دفعى است و تدريج و تدرّج كه از لوازم عالم خلق است در آنجا نيست. با اين مقدمات معلوم مىگردد كه #مقام_امامت گذشته از ارشاد و هدايت ظاهرى، يك نوع هدايت و جذبۀ معنوى است كه با نورانيت و بصيرتى كه خداوند متعال به او عطا نموده در دلهاى آماده و شايسته، تأثير و تصرّف مىنمايد و اين صاحبدلان را بهسوى #كمال، و #اصل مىنمايد و به اصطلاح، آنها را هدايت بهمعناى «ايصال الى المطلوب» مىكند.
🔹علامۀ طباطبائى (ره) در كتاب شيعه در اسلام خود ص ١۵٢ در رابطه فوايد وجود #امام (عليه السلام) در حال #غيبت مىگويد: كسانى كه اعتراض مىكنند كه شيعه وجود #امام را براى بيان احكام دين و حقايق آيين و راهنمائى مردم لازم مىدانند و غيبت امام ناقض اين غرض است، زيرا امامى كه به واسطۀ غيبتش مردم هيچگونه دسترسى به وى ندارند فايدهاى بر وجودش مترتّب نيست... به حقيقت معناى #امامت پى نبردهاند، زيرا در بحث امامت روشن شد كه وظيفۀ امام (عليه السلام) تنها بيان صورى معارف و راهنمایى ظاهرى مردم نيست،
🔹و #امام (علیه السلام) چنانكه وظيفۀ راهنمایى صورى مردم را به عهده دارد، همچنان #ولايت و رهبرى باطنى اعمال را به عهده دارد، و اوست كه حيات معنوى مردم را تنظيم مىكند و حقايق اعمال را بهسوى خدا سوق مىدهد، بديهى است كه #غيبت و حضور جسمانى امام (علیه السلام) در اين باب تاثيرى ندارد و #امام (علیه السلام) از راه #باطن به نفوس و ارواح مردم اشراف و اتصال دارد، اگر چه از چشم جسمانى ايشان مستور است و وجودش پيوسته لازم است، اگر چه موقع حضور و اصلاح جهانيش تا كنون نرسيده است.
🔹توضيح كلام علامۀ طباطبائى (ره) در نفوذ معنوى #امام (عليه السلام): مىدانيم خورشيد يك سلسله اشعۀ مرئى دارد كه از تركيب آنها با هم هفت رنگ معروف پيدا مىشود و يك سلسله اشعۀ نامرئى كه بهنام اشعۀ فوق بنفش و اشعۀ مادون قرمز ناميده مىشود. همچنين يك رهبر بزرگ آسمانى خواه پيامبر باشد يا امام، علاوه بر تربيت تشريعى كه از طريق گفتار و رفتار تعليم و تربيت عادى صورت مىگيرد، يك نوع #تربيت_روحانى و از راه نفوذ معنوى در دلها و فكرها دارد كه مىتوان آن را #تربيت_تكوينى نام گذارد. در آنجا الفاظ و كلمات و گفتار و كردار نقشى ندارد، بلكه تنها جاذبه و كشش درونى كار مىكند.
🔹در حالات بسيارى از پيشوايان بزرگ الهى مىخوانيم كه گاهى بعضى افراد منحرف و گناهكار با برخورد و ارتباطى اندك با آن ذوات مقدسه، به كلّى تغيير مسير مىدادند و از گمراهى و ضلالت به سوى نور و صراط مستقيم هدايت مىشدند. اين دگرگونى هاى تند و سريع و همه جانبه، اين انقلابهاى جهش آسا و فراگير آنهم با يك نگاه يا ارتباطى اندك (البته براى آنها كه در عين آلودگى، يك نوع آمادگى نيز دارند) نتيجۀ جذبۀ ناخود آگاه است كه گاهى از آن به نفوذ شخصيّت تعبير مىشود.
🔹اشخاصى با يك برخورد و ملاقات با افرادى كه داراى روح بزرگ و عالى بودند، چنان بىاختيار و ناخود آگاه تحت تأثير آن قرار مىگيرند كه كاملاً متحول مىشوند. اين تأثيرگذارى قابل توجيه نيست، مگر اينكه بپذيريم كه اين تأثيرگذارى نتيجۀ شعاع اسرار آميزى است كه از درون ذات انسانهاى بزرگ برمىخيزد. #ادامه_دارد...
📕دوازده گفتار درباره دوازدهمین حجت خدا حضرت مهدی (عج) حسین اوسطی، ص ۱۳۷
منبع؛ وبسایت اهل البیت
#امام_مهدی #امام_زمان
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد