eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
442 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آسيب شناسی مهدويت 🔸برای هر و مجموعه معرفتی ممكن است روی دهد كه مانع و بالندگی آن فرهنگ باشد. نيز گاهی به آفت هايی گرفتار می شود كه حركت رو به آن را كُند ميکند و بحث عهده دار شناختن آن و با آنهاست. 🔹آسيب‌های ، مواردی است كه از آنها موجب سستی و به ويژه جوانان نسبت به اصل وجود (عج) و يا ابعاد مختلف شناخت آن حضرت است؛ و گاهی نيز سبب گرايش به افراد يا مجموعه‌ های منحرف می گردد. بنابراين آشنايی با اين ، (عج) را از كجروی در و حفظ خواهد كرد. ما در اينجا مهم‌ترين آسيب‌های فرهنگ مهدويت را در عنوان هایی جدا از يكديگر مورد بحث قرار می دهيم: 💠«برداشت‌های غلط»؛ از آسيب‌ های مهم در ، تفسيرها و از موضوعات اين فرهنگ اسلامی است. و ناقص از به دريافت غير صحيح می‌انجامد كه چند نمونه از آن را بيان می کنيم. 1⃣برداشت غلط از مفهوم انتظار 🔹برداشت غلط از سبب شده است كه بعضی گمان كنند كه چون از فسادها به دست (عج) خواهد بود، ما در برابر و هيچ وظيفه‌ای نداريم، و بلكه ممكن است گفته شود كه برای نزديك شدن (عج) بايد برای ترويج بديها و زشتی‌ها در جامعه اقدام كنيم!! اين در مقابل ديدگاه و (عليه السلام) است كه و را از وظايف حتمی هر مسلمان می داند. 🔹امام خمينی (ره) در نقد اين ديدگاه می گوید: «ما اگر دستمان می رسيد، قدرت داشتيم، بايد برويم تمام ظلم‌ها و جورها را از عالم برداريم، تكليف شرعی ماست. منتها ما نمی توانيم. اينی كه هست اين است كه حضرت [امام مهدی (عج)] عالم را پر ميكند از عدالت؛ نه شما دست برداريد از اين تكليفتان، نه اين كه شما ديگر تكليف نداريد». [۱] ايشان همچنين در ادامه بيانات خود فرموده‌اند: «آيا ما بر خلاف آيات شريفه دست از برداريم؟ دست از برداريم، و توسعه بدهيم گناهان را برای اين كه حضرت بيايند؟!». [۲] 2⃣برداشت نادرست از ظاهر برخی روایات 🔹بعضی افراد از ظاهر برخی از روايات اينگونه برداشت كرده‌اند كه هر قبل از (عج) محكوم و مردود است، بنابراين در برابر قيام و كه قيامی بر ضدّ و ، و در جهت برقراری بوده است موضع نادرستی گرفته‌اند. در پاسخ بايد گفت كه اجرای بسياری از مانند اقامه حدود و قصاص، و نيز جهاد با دشمنان و مبارزه فراگير با فساد جز با تشكيل ممكن نيست؛ 🔹بنابراين تلاش برای برقراری كاری پسنديده و است، و نهی از در بعضی از روايات به معنی شركت در كه انگيزه الهی ندارد، و يا قيام هايی كه بدون توجه به شرايط و زمينه‌ های لازم انجام ميگيرد، و يا حركت هايی كه به عنوان قيام مهدوی شروع ميگردد، می باشد؛ نه اينكه هر انقلاب و حركتی كه در مسير است مردود شمرده شود. [۳] 3⃣نشان دادن چهره خشونت آميز از امام زمان (عج) 🔹يكی ديگر از برداشت‌ های غلط در ، نشان دادن چهره از (عج) است. بر خلاف تصوّر بعضی افراد كه می انديشند (عج) با شمشير عدالت، دريايی از خون به راه می اندازد و بسياری را از دم تيغ عبور می دهد، حضرت و رحمت پروردگار است، و مانند پيامبر عظیم الشأن اسلام (ص) ابتدا همگان را با بيان روشن و به و می خواند، و اكثر مردم دعوت امام (عج) را پاسخ می دهند و به او می پيوندند. بنابراين (عج) تنها با كه آگاهانه از پذيرفتن حق سر باز ميزنند و جز زبان شمشير نمی فهمند با برخورد ميکند. پي نوشت ها: [۱] صحيفه نور، ج۲۰، ص۱۹۶ [۲] همان [۳] براى اطلاع بيشتر درباره اين موضوع به كتاب «دادگستر جهان» نوشته «ابراهيم امينى»، ص ۲۵۴ تا ۳۰۰ مراجعه شود. منبع: راسخون به نقل از نگین آفرینش @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نهضت علمی امام صادق (علیه السلام) پس از شهادتشان چگونه پیگیری شد؟ 🔹بررسى اوضاع و احوال زمان (علیه السلام) نشان مى‏ دهد كه هرگونه اقدام حادی كه از آغاز روى آن حساسيت نشان بدهد صلاح نيست؛ از اين رو (علیه السلام) دنباله برنامه علمى پدر را گرفت و حوزه‏ اى‏ نه به وسعت دانشگاه جعفرى تشكيل داد و به بزرگ و رجال علم و فضيلت پرداخت. 🔹«سيد بن طاووس» مى‏ نويسد: گروه زيادى از و خاص (عليه ‏السلام) و رجال خاندان هاشمى در محضر آن حضرت گرد مى‏ آمدند و سخنان گهربار و پاسخ هاى آن حضرت به پرسش هاى حاضران را يادداشت‏ مى‏ نمودند، و هر حكمى كه در مورد پيش ‏آمدى صادر مى ‏نمود، ضبط مى‏ كردند. [۱] 🔹«سيد اميرعلى» مى ‏نويسد: در سال ۱۴۸ (علیه السلام) در شهر مدينه درگذشت، ولى خوشبختانه او تعطيل نشد، بلكه به رهبرى جانشين و فرزندش (علیه السلام)، شكوفايى خود را حفظ كرد. [۲] 🔹 (علیه السلام) نه تنها از نظر علمى، تمام دانشمندان و آن روز را تحت‏ الشعاع قرار داده بود، بلكه از نظر و صفات برجسته انسانى نيز زبان زد خاص و عام بود، به طورى كه تمام كه با زندگى پرافتخار آن حضرت آشنايى دارند در برابر عظمت وى سر تعظيم فرود آورده اند. 🔹«ابن حجر هيتمى»، دانشمند و محدث مشهور جهان تسنّ، مى‏ نويسد: (علیه السلام) و دانش هاى پدر و داراى و او بود. وى در پرتو و و فوق ‏العاده ‏اى كه (در رفتار با مردم نادان) از خود نشان داد، لقب يافت، و در زمان او هيچ ‏كس در و و به پايه او نمى ‏رسيد. [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] حاج شيخ عباس قمى، الأنوارالبهيه، مشهد، مؤسسه منشورات دينى مشهد، ص ۱۷۰ [۲] مختصر تاريخ‏ العرب، ط ۲، تعريب: عفيف ‏البعلبكى، دارالعلم‏ للملايين، ص ۲۰۹ [۳] الصواعق ‏المحرقه، مكتبه القاهره، ص ۲۰۳ 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق (علیه السلام)، قم، ۱۳۹۰ش، ص ۴۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مطابق قواعد عمومى، «مدت حكومت عدل امام زمان» (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چقدر است؟ 🔸مطابق قواعد عمومى، مقدار زمان لازم براى حكومت عدل جهانى و توحيدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بايد باشد تا بتواند اهداف عالى خلقت بشر در اين دنيا در آن مدت زمان تحقق يابد. اين مطلب را با مقدماتى كوتاه بیان مى كنيم: 💠الف)هدف از خلقت، ايجاد در سطح كل جامعه است، عبوديت در سطح وسيعش به نحو استغراقى نه بدلى. خداوند متعال مى فرمايد: «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْاِنْسَ اِلَّا لِيَعْبُدُونَ» [۱] (من جنّ و انس را نيافريدم جز براى اين‏كه مرا كنند). 💠ب) (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با برپايى در پياده نمودن اين هدف سهم عظيمى دارد. 💠ج) پياده كردن اين هدف عظيم، احتياج به دارد؛ زيرا اصل بر عدم معجزه است. 🔹نتيجه اينكه بقاى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و او در مدت كافى براى تطبيق هدف عالى خلقت انسان ضرورى است؛ زيرا هدف‌ خلقت‌ بشر در دو نوع است: 1⃣«هدف كلى»: براى مجموعه بشر كه در نهايت بايد به نحو عام استغراقى، تمام بشر به برسند. 2⃣«هدف مقطعى»: كه براى بشر در هر برهه ای از زمان متصور است، و آن به نحو عام بدلى براى برخى از افراد بشر تحقق يافته است. پی نوشت: [۱] سوره ذاريات، آيه ۵۶ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۹۰ش، چ هفتم، ص ۶۵۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️هدف زندگی انسان 🔹مبدأ و نقطه آغاز تمام انحرافات و گمراهی‌ها و محرومیت های معنوی انسان، عدم درک صحیح در این است؛ و اگر نداند یا فراموش کند که خدای متعال او را برای چه آفریده و در این سرای به او زندگی بخشیده و این همه امکانات در اختیارش نهاده است، زمینه چالش های بعدی را فراهم می سازد. از دیدگاه هدف نهایی و مقصد عالی زندگی و خلقت انسان، و و آمادگی برای حیات اخروی و لقای الهی و و وصول به مبدأ نور هستی است؛ 🔹همان‌گونه که جنین در رحم مادر، خود را برای زندگی کردن در دنیا کامل و آماده می‌کند، نیز باید خود را برای زندگی در و ، کامل و آماده سازد. در چندین آیه اولاً زندگی انسان را هدف‌دار می‌داند: «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً» [۱] (آیا می‌پندارید که شما را بیهوده آفریده‌ایم؟). و ثانیاً هدف‌ نهایی‌ خلقت‌ انسان را بازگشت به سوی خدا دانسته و فرموده است: «وَ أَنَّ إِلى‌ رَبِّکَ الْمُنْتَهى‌» [۲] (و اینکه پایان [همه امور] به سوی پروردگار توست). «إِنَّ إِلى‌ رَبِّکَ الرُّجْعى‌» [۳] (بی تردید بازگشت به سوی پروردگار توست). یعنی انتهای سیر ، به سوی است. 🔹البته به دلیل اینکه پروردگار عالم را به واسطه صفات خود پرورش می‌دهد، و ربوبیت او توسط صفات انجام می‌پذیرد، لذا می‌توان گفت: هدف نهایی زندگی انسان، «نزدیک شدن یا آراسته شدن به و دور شدن از » است، و در این راستا نیز تعبیراتی همچون «به کمال رسیدن»، «قرب به خدا»، «به خدا رسیدن»، «مظهر خدا شدن» و «به رنگ خدا درآمدن» که در جای‌جای ادبیات دینی و آموزه‌ های اخلاقی مطرح می‌شود، همه در نهایت به همین حقیقت - آراسته شدن به صفات و کمالات الهی و دور شدن از صفات شیطانی - بازمی‌گردد و خلاصه می‌شود. 🔹همچنین از استفاده می‌شود که این هدف، محقق و میسر نمی‌شود، مگر با عبودیت و خدای متعال: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیعْبُدُونِ» [۴] (و جن و را نیافریدم، جز آنکه مرا بپرستند). «وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِیعْبُدُوا اللهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاءَ» [۵] (در حالی که فرمان نیافته بودند، جز آنکه را بپرستند، و و را برای او از هرگونه شرکی خالص کنند، و حق‌گرا باشند). 🔹پس اگر کسی به و حیات پس از مرگ معتقد شد، و فهمید که هدف‌ نهایی‌ زندگی، آراسته شدن به صفات و کمالات الهی و آمادگی برای سفر آخرت و زندگی در عالم برزخ و سپس محشور شدن در قیامت و رسیدن به و است، و خود را در مسیر و عبودیت حق‌تعالی قرار داد، چنین فردی به راستی از بیدار شده است، آنگاه تمام زندگی‌اش به‌ و در همین راستا سامان می‌یابد، و از حیرت و و سرگشتگی نجات خواهد یافت، و به می‌رسد، ولی اگر چنین نشد، پایانی برای سرگشتگی و بی‌قراری انسان متصور نیست. 🔹بنابراین تنها کسانی که در مسیر عمل به و حفظ ارزشهای اعتقادی و تخلق به صفات الهی و حرکت و تلاش می‌کنند، از منظر دین و اخلاق، فرد بیدار و هشیار تلقی می‌شوند، و سایر مردمان که تلاش و کوشش آنان، تنها در محدوده پرورش تن و بهره‌مندی از و وصول به منافع و مطامع و و مال و مقام و شهرت خلاصه می‌شود و نسبت به خودسازی دینی و کمال انسانی و انجام وظایف فردی و اجتماعی و عبادی و آماده شدن برای سفر آخرت بی‌توجه‌اند، در و بی‌خبری زندگی خود را سپری می‌نمایند. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره مومنون، آیه ۱۱۵ [۲] سوره نجم، آیه ۴۲ [۳] سوره علق، آیه ۸ [۴] سوره ذاریات، آیه ۵۶ [۵] سوره بینه، آیه ۵ منبع: پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مطابق قواعد، مدت حيات بشريت بعد از ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه مقدار بايد باشد؟ 🔹از آنجا كه «هدف خلقت‌ انسان»، رسيدن به تكاملی است كه لايق آن است، و زمينه مساعدى براى رشد انسان در جهت رسيدن به می باشد، لذا بشريت بعد از اجتماع شرايط تكامل در عصر ظهور، استحقاق درجه اى جديد و عالى به جهت تطبيق در روى زمين را پيدا مى كند؛ 🔹لکن اين شرايط و قابليت ها هنگامى به بار مى نشيند و اثر مطلوب خود را مى گذارد كه بشر در مدت كافى زندگى كند تا در سايه «حكومت عدل‌ گستر الهى» به نهايت برسد، و بنابراين با عمرى كوتاه هرگز به طور طبيعى نمى تواند كمال خود را به بار بنشاند. دليل اين مطلب اين است كه: 🔹اولاً: هدف از خلقت بشر تنها تحقق و تشكيل حكومت عالَم گير نيست تا با وجود آن ولو در برهه اى از زمان مقصود حاصل شده باشد؛ بلكه و اعلى از تشكيل اين نوع ، پياده شدن به معناى وسيع و گسترده آن در است كه اين به نوبه خود اقتضاء دارد كه بشر در داشته باشد. 🔹ثانياً: بعيد به نظر مى رسد كه ، كوتاه تر از زمان مقدمات آن باشد. مى دانيم كه چه زمان هاى طولانى بشر خود را آماده كرده و به آن به سر مى برد، مدت زمانى كه مى توان به درازاى عمر بشريت به حساب آورد و چه فداكارى ها كه براى تحقق اين هدف به كار رفته است، حال چگونه مى توان طى كردن اين همه مقدمات طولانى را به جهت رسيدن به مدتى كوتاه در نتيجه گيرى دانست؟ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ هفتم، ص ۶۵۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️قدرت در ظالم دنیا را به فساد می‌کشاند 🔹 در دست ، دنیا را به می‌کشاند؛ و اگر چنانچه در رتبه‌ های پایین هم بیاییم قدرت در دست یک نفر انسانی که از آن قدرت‌های بزرگ بهره ندارد، در همان محیطی که قدرت دارد آنجا را به می‌کشاند. 🔹آنها را به فساد می‌کشانند، اینها یک کشور را یا دو کشور را. و پایین‌تر بیاییم، اگر در دست یک آدمی باشد که در یک محله هست، آن محله را به فساد می‌کشد. در یک هست، آن خانواده را به می‌کشد. قدرت در وقتی کمال است و می‌تواند که خودش را بروز بدهد که در دست باشد، در دست باشد. 📕صحیفه امام، ج ۱۸، ص ۲۰۶ منبع: وبسایت روح الله (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ارزش زن از نظر اسلام (بخش اول) 🔹دیدگاه درباره را می توان «دیدگاهی مترقی و در عین حال متعادل» دانست. در اسلام ، همچون مرد، انسان است، و سه ویژگی مهم انسانی یعنی «اختیار، مسئولیت پذیری و توان ارتقاء و کمال» را داراست، و همانند مرد از امکانات رشد و کامیابی برخوردار است. از دیدگاه ، هدف از خلقت زن و مرد عبودیت خداوند و تقرب به درگاه اوست، و نیز چون برای رسیدن به چنین هدفی خلقت شده است. از نظر آفرینش اصیل زن و مرد، به این معناست که هر کدام برای رسیدن به خود خلق شده اند، نه آنکه اصل، کمال مرد باشد و زن تنها ابزاری برای کمال‌یابی مرد به حساب آید. 🔹البته اصالت خلقت زن و مرد هرگز بدین معنا نیست که آنها مستقل از یکدیگر می توانند کاملا به کمال خویش دست یابند، بلکه و در «کمال یکدیگر» نقش مؤثری ایفا می‌کنند. راههای کمال انسان از نظر اسلام گوناگون می‌باشد. آفرینش زن و مرد با هدف یکسان، یعنی نیل به سعادت جاودانه و عبودیت عارفانه بوده است. بنابراین هر دو در این هدف اساسی مشترکند و آفرینش هیچکدام فرع بر دیگری نیست. این نکته نیز مسلم است که وصول به کمال، نیازمند امکانات و شرایط متناسب است. 🔹پژوهش دقیق در منابع اسلامی نشان می دهد که خداوند متعال هم از جنبه تکوینی و هم از جنبه تشریعی، شرایطی پدید آورده است که و هر کدام، متناسب با ظرفیت خویش، راه دنیوی و اخروی را دنبال کنند. وحدت در اهداف لزوما به معنای وحدت در مسیر رسیدن به آن هدف نیز هست. آیا و تفاوت‌ های تکوینی دارند؟ آنچه از ملاحظات مجموع آیات و روایات به دست می آید آن است که زن و مرد نه تنها در بعد جسمی، بلکه در احساسی، روحی، ذهنی و رفتاری به گونه ای از هم متمایزند. 🔹برخی از فیمینیست ها و گروهی از جامعه شناسان بر این باورند که هیچ تفاوتی میان زن و مرد، به جز تفاوت های بیولوژیک وجود ندارد و تفاوت های دیگر از جمله اختلاف در ذهنیت ها و رفتارها ناشی از تأثیرات محیطی و فرهنگی است، و هیچ ریشه تکوینی ندارد. بر اصل استوار است و اگر از واژه بهره می جوید، آن را در معنی و به کار می برد، اما بر اصل تشابه کامل میان زن و مرد استوار است. 🔹واژه تساوی و برابری در این دیدگاه به معنای تشابه و هم‌گونگی است. در ، ارتقای هریک از اعضای خانواده یا جامعه تا حدود زیادی در گرو ارتقای اعضای دیگر است. از این‌رو، افراد یک جامعه از جمله و ، خود را در کمال سایر افراد می دانند. بنابراین، راه حل برای ایجاد جامعه‌ای پویا و انسان های متکامل، تأکید بر لزوم هماهنگی و مودت متقابل، بویژه در روابط زن و مرد است. 🔹در مقابل، برخی از دانشمندان غربی تفاوت‌ های روحی و رفتاری و را محصول نظام های اجتماعی می دانند، و نقش مثبت و سازنده آن در پیشرو اهداف زندگی را نادیده می گیرند. برخی از که منکر تفاوت زن و مرد هستند، اصولا جنس را دشمن اصلی می دانند! و بر مبارزه با جنس مذکر اصرار می ورزند. از نظر تنها با سرسپردن به تفاوت های تکوینی و توجه به هدایت الهی و ایجاد زمینه برای تفاهم و همدلی است، که می توان به منافع واقعی هر دو جنس دست یافت. ... 📕اصول و مبانی مدیریت در اسلام، مهرداد حسن زاده و عبد العظیم عزیزخانی منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ارزش زن از نظر اسلام (بخش دوم و پایانی) 🔹بزرگترین دستاورد برای این بود که با طرح شعار تساوی زن و مرد، را از میدان قدرت‌نمایی آنان، یعنی خارج نموده و روانه میدان‌هایی کرد که قدرت برابری با در آن حوزه ها را نداشتند. اولین نهاد اجتماعی و رکن اساسی زن و مرد می‌باشد. بهترین محل پیوند زن و مرد و بیشترین زمینه‌ساز کمال آن دو است. در ، بر خلاف مسیحیت تحریف شده، که تجرد را مقدم به ازدواج و ازدواج را تنها به عنوان راهی برای فرار از بدکاری به رسمیت می شناسد، و بهترین نهاد سازنده اجتماعی به حساب می آید. 🔹 بهترین محیطی است که زن و مرد پیوسته یکدیگر را در پیمودن مسیر به تسخیر می آورند. نگاه به خانواده به گونه ای است که ارزش را گاه تا سر حد یک هم‌سفرگی ساده تنزل می‌دهد. با این وجود چون فردگرایی و لیبرالیسم، ارزش های پذیرفته شده در جهان غرب اند، گاه چنین می‌نماید که بروز این مسائل در از نگاه آنان بحران به حساب نمی آید.  رشد و پویایی خانواده را در گرو توجه به دانسته و جریان جاری زندگی را تنها بر این پایه ممکن و مطلوب می‌داند؛ اصلی که در این استدلال به کار رفته، این است که لازمه اشتراک زن و مرد، در حیثیت و شرافت انسانی، یکسانی و تشابه آنها در است. 🔹اگر بنا بشود تقلید و تبعیت کورکورانه از فلسفه غرب را کنار بگذاریم و در افکار و آراء فلسفی که از ناحیه آنها می‌رسد به خود اجازه فکر و اندیشه بدهیم، اول باید ببینیم آیا لازمه تساوی حقوق، تشابه حقوق هم هست یا نه؟ تساوی غیر از تشابه است؛ برابری است و یکنواختی. ممکن است پدری ثروت خود را به طور متساوی میان فرزندان خود تقسیم کند، اما به طور متشابه تقسیم نکند. مثلا ممکن است این پدر چند قلم ثروت داشته باشد؛ هم تجارتخانه داشته باشد و هم ملک مزروعی و هم مستغلات اجاری، ولی نظر به اینکه قبلا فرزندان خود را کرده است، در یکی ذوق و سلیقه تجارت دیده است و در دیگری علاقه به کشاورزی و در سومی مستغل‌داری. 🔹لذا هنگامی که می‌خواهد ثروت خود را در حیات خود، میان فرزندان تقسیم کند، با در نظر گرفتن اینکه آنچه به همه فرزندان می‌دهد، از لحاظ مساوی با یکدیگر باشد و ترجیح و امتیازی از این جهت در کار نباشد، به هر کدام از فرزندان خود همان سرمایه را می‌دهد که قبلا در آزمایش استعدادیابی آن را مناسب یافته است. غیر از است، غیر از است.   📕اصول و مبانی مدیریت در اسلام، مهرداد حسن زاده و عبد العظیم عزیزخانی منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
🔹خاندانش كه از بهترين طوايف عرب بودند. «پدرى» همچون و «جدّى» چون ، «عمويى» همچون و و «عموزاده اى» مانند و و فرزندانى همچون و (عليهم السلام) داشت. حرم امن الهى زادگاه او بود و هجرتگاهش طيّبه مركز گروهى از مردم ايثارگر و فداكار بود. دعوت خود را از آنجا گسترش داد و صداى او در تمام جهان پيچيد. 🔹«اسره» كه از مادّه «اسر» (بر وزن عصر) به معناى قدرت و قوّت گرفته شده، اشاره به خاندان و فاميل نزديك حضرت است. «شجره»، اشاره به ريشه اصلى اين خانواده است كه به (عليه السلام) باز مى گردد و «اغصان معتدل» اشاره به شاخه هاى او همچون عبدالمطلب، ابوطالب، حمزه، جعفر، اميرمؤمنان علی و ائمه هدى (علیهم السلام) مى باشد كه از نظر و و عدم اختلاف همچون شاخه هاى هماهنگ يك درخت بودند و «ثمار»؛ (ميوه ها)، و دانش هايى است كه از اين خاندان در طول تاريخ نصيب مردم شد. 🔹آنگاه به سراغ معرفى «برنامه هاى عملى » (صلی الله علیه و آله) می‌رود و می‌فرمايد: «أَرْسَلَهُ بِحُجَّةٍ كَافِيَةٍ، وَ مَوْعِظَةٍ شَافِيَةٍ، وَ دَعْوَةٍ مُتَلَافِيَةٍ». «خداوند او را با دليل كافى و اندرز شافى و دعوت اصلاح گرانه، فرستاد». آرى، او داراى ، و انواع بود و انسانها و جامعه هاى بيمار را با سخنان خود درمان كرد و ويرانى هاى فراوانى از عصر جاهليّت - كه در تمام شئون اجتماعى وجود داشت - اصلاح و آباد ساخت. «دعوت » (صلی الله علیه و آله) از نظر ريشه با حجت و همراه بود و از نظر محتوا، در بر داشت، و از نظر نتيجه به اصلاح مفاسد و ترميم ويرانیهاى فكرى و اخلاقى و اجتماعى منتهى شد. 🔹 (عليه السلام) سپس به كارهاى مهمّى كه (صلی الله علیه و آله) انجام داد پرداخته، چنين می‌فرمايد: «أَظْهَرَ بِهِ الشَّرَائِعَ الْمَجْهُولَةَ، وَ قَمَعَ بِهِ الْبِدَعَ الْمَدْخُولَةَ، وَ بَيَّنَ بِهِ الْأَحْكَامَ الْمَفْصُولَةَ». «خداوند به وسيله او احكام ناشناخته [الهى] را آشكار ساخت و بدعت هايى كه به نام دين در شريعت الهى وارد شده بود ريشه كن كرد و احكامى را كه اكنون نزد ما روشن است بيان داشت». در واقع (صلی الله علیه و آله) به سه كار مهم دست زد: را آشكار ساخت؛ و را از ميان برداشت و را به طور روشن براى همه مردم تبيين كرد كه هريك از اينها با مجاهدات بسيار و تحمّل رنج‌هاى فراوان صورت گرفت. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول، ج ششم، ص ۲۶۶ منبع؛ وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«انسان شناسی» چه جایگاهی در شناخت معنا و مفهوم «آزادی» دارد؟ 🔹 نیز همانند هستی شناسی در مقوله تأثیرگذار است. اگر جهان هستی را مخلوق اراده دانستیم که افعالش هدفمند است، نیز که جزئی از جهان هستی است دارای هدفی خواهد بود. همان گونه که بر هدفمندی جهان تأکید می نماید، بر بیهوده نبودن نیز تأکید می ورزد. خداوند متعال در این رابطه می فرماید: «أَ یحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ یتْرَکَ سُدی». [۱] (آیا گمان می کند که او را به حال خود رها کرده ایم؟!). 🔹و نیز می فرماید: «أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً». [۲] (آیا گمان کرده اید که ما شما را بیهوده آفریده ایم؟). این آیات، را هدفدار معرفی می کند و به «انسان ها» متذکّر می شود که برای رسیدن به مقصدی آفریده شده است. بدون شک در صورت هدفداری حیات انسانی، هم باید برای دستیابی به آن هدف مرزبندی و طراحی گردد. 🔹از سوی دیگر، از دیدگاه اسلام، علاوه بر «جسم»، دارای «روح» نیز هست. خداوند متعال می فرماید: «ثُمَّ سَوّاهُ وَ نَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ». [۳] (سپس [اندام] او را موزون ساخت و از روح خویش در وی دمید). همچنین در فرهنگ اسلامی، اصالت از آن است که می تواند را به مرز «تقوا» یا «پلیدی» نزدیک کند. قرآن در این باره می فرماید: «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوّاها • فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها». [۴] (و قسم به جان آدمی و آن کس که آن را [آفریده و] منظّم ساخته • پس پلیدکاری و پرهیزکاری اش را به آن آموخت). 🔹بنابراین، کمال و غایت آدمی، در ارتباط با او است. در فرهنگ اسلامی فلسفه خلقت انسان، «خلیفه الهی شدن» او است؛ یعنی خداوند را آفرید تا به مقام و منزلت که به واسطه قرب الهی است، نایل شود؛ زیرا کسی می تواند «خلیفه الله» باشد که بیش از دیگران با خداوند سنخیت و ارتباط داشته و بیشتر بتواند جلوه گاه باشد. در واقع «منزلت خلیفه اللهی» آن است که چنان رشد و کمال یابد که به لحاظ نظری و عملی به نایل آید. از این رو در فرهنگ قرآنی، انسان هایی موفق‌اند که به قرب الهی نایل آمده اند. 🔹همچنین خداوند متعال در آیه دیگر می فرماید: «وَالسّابِقُونَ السّابِقُونَ • أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ». [۵] (و [سومین گروه] پیشی گیرندگان [به اعمال نیک] که پیشی گیرندگان [به رحمت و آمرزش] اند • آنان به حقیقت مقربان درگاهند). حال اگر غایت و هدف انسان «قرب به خدا» است، نه فرو رفتن در مادیات، بدون شک نیز باید در این جهت قرار گیرد تا تأمین کننده هدف انسان باشد. لذا می توان گفت که از دیدگاه اسلام، وسیله ای است برای دستیابی انسان به ، بر خلاف مکاتب بشری که آزادی را یک هدف به شمار می آورند. پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره قیامت، آیه ۳۶. [۲] همان، سوره مومنون، آیه ۱۱۵. [۳] همان، سوره سجده، آیه ۹. [۴] همان، سوره شمس، آیه ۷ و ۸. [۵] همان، سوره واقعه، آیه ۱۰ و ۱۱. 📕اسلام شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۶ش، چ ۳، ص ۸۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فوايد حجت غايب از نظر (قسمت دوم) 💠هدايت معنوى امام (علیه السلام) در تمامى حالات 🔹علامۀ طباطبائى (ره) در ذيل آيۀ «وَ إِذِ اِبْتَلىٰ إِبْرٰاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمٰاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قٰالَ إِنِّي جٰاعِلُكَ لِلنّٰاسِ إِمٰاماً» بحثى دارد تحت اين عنوان كه حضرت ابراهيم (عليه السلام) بعد از نبوت و رسالت (كه شأن آن هدايت ظاهرى مردم است تا انسان‌ها را ارائه طريق بنمايد) به ، منصوب مى‌گردد، كه چيزى است ما فوق ارائۀ طريق و هدايت ظاهرى. و سپس اضافه مى‌كند كه در هر جا متعرض معنى و حقيت شده آن را به‌عنوان و هدايت‌گر تفسير نموده مانند آيۀ: «وَ وَهَبْنٰا لَهُ إِسْحٰاقَ وَ يَعْقُوبَ نٰافِلَةً وَ كُلاًّ جَعَلْنٰا صٰالِحِينَ - وَ جَعَلْنٰاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنٰا» [۱]. 🔹و نيز آيۀ: «وَ جَعَلْنٰا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنٰا لَمّٰا صَبَرُوا وَ كٰانُوا بِآيٰاتِنٰا يُوقِنُونَ». [۲] و در اين آيات را مقيّد نموده به «أمر» و أمر الهى در آيۀ: «إِنَّمٰا أَمْرُهُ إِذٰا أَرٰادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ». [۳] و نيز آيۀ: «وَ مٰا أَمْرُنٰا إِلاّٰ وٰاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ» [۴] بيان شده كه عالم امر عالم تجرّد است، و وقايع و حوادث در آن عالم دفعى است و تدريج و تدرّج كه از لوازم عالم خلق است در آنجا نيست. با اين مقدمات معلوم مى‌گردد كه گذشته از ارشاد و هدايت ظاهرى، يك نوع هدايت و جذبۀ معنوى است كه با نورانيت و بصيرتى كه خداوند متعال به او عطا نموده در دل‌هاى آماده و شايسته، تأثير و تصرّف مى‌نمايد و اين صاحبدلان را به‌سوى ، و مى‌نمايد و به اصطلاح، آنها را هدايت به‌معناى «ايصال الى المطلوب» مى‌كند. 🔹علامۀ طباطبائى (ره) در كتاب شيعه در اسلام خود ص ١۵٢ در رابطه فوايد وجود (عليه السلام) در حال مى‌گويد: كسانى‌ كه اعتراض مى‌كنند كه شيعه وجود را براى بيان احكام دين و حقايق آيين و راهنمائى مردم لازم مى‌دانند و غيبت امام ناقض اين غرض است، زيرا امامى كه به‌ واسطۀ غيبتش مردم هيچگونه دسترسى به وى ندارند فايده‌اى بر وجودش مترتّب نيست... به حقيقت معناى پى‌ نبرده‌اند، زيرا در بحث امامت روشن شد كه وظيفۀ امام (عليه السلام) تنها بيان صورى معارف و راهنمایى ظاهرى مردم نيست، 🔹و (علیه السلام) چنان‌كه وظيفۀ راهنمایى صورى مردم را به عهده دارد، همچنان و رهبرى باطنى اعمال را به عهده دارد، و اوست كه حيات معنوى مردم را تنظيم مى‌كند و حقايق اعمال را به‌سوى خدا سوق مى‌دهد، بديهى است كه و حضور جسمانى امام (علیه السلام) در اين باب تاثيرى ندارد و (علیه السلام) از راه به نفوس و ارواح مردم اشراف و اتصال دارد، اگر چه از چشم جسمانى ايشان مستور است و وجودش پيوسته لازم است، اگر چه موقع حضور و اصلاح جهانيش تا كنون نرسيده است. 🔹توضيح كلام علامۀ طباطبائى (ره) در نفوذ معنوى (عليه السلام): مى‌دانيم خورشيد يك سلسله اشعۀ مرئى دارد كه از تركيب آن‌ها با هم هفت رنگ معروف پيدا مى‌شود و يك سلسله اشعۀ نامرئى كه به‌نام اشعۀ فوق بنفش و اشعۀ مادون قرمز ناميده مى‌شود. همچنين يك‌ رهبر بزرگ‌ آسمانى خواه پيامبر باشد يا امام، علاوه بر تربيت تشريعى كه از طريق گفتار و رفتار تعليم و تربيت عادى صورت مى‌گيرد، يك نوع و از راه نفوذ معنوى در دل‌ها و فكرها دارد كه مى‌توان آن را نام گذارد. در آنجا الفاظ و كلمات و گفتار و كردار نقشى ندارد، بلكه تنها جاذبه و كشش درونى كار مى‌كند. 🔹در حالات بسيارى از پيشوايان بزرگ الهى مى‌خوانيم كه گاهى بعضى افراد منحرف و گناهكار با برخورد و ارتباطى اندك با آن ذوات مقدسه، به‌ كلّى تغيير مسير مى‌دادند و از گمراهى و ضلالت به سوى نور و صراط مستقيم هدايت مى‌شدند. اين دگرگونى‌ هاى تند و سريع و همه جانبه، اين انقلاب‌هاى جهش آسا و فراگير آن‌هم با يك نگاه يا ارتباطى اندك (البته براى آنها كه در عين آلودگى، يك نوع آمادگى نيز دارند) نتيجۀ جذبۀ ناخود آگاه است كه گاهى از آن به نفوذ شخصيّت تعبير مى‌شود. 🔹اشخاصى با يك برخورد و ملاقات با افرادى كه داراى روح بزرگ و عالى بودند، چنان بى‌اختيار و ناخود آگاه تحت تأثير آن قرار مى‌گيرند كه كاملاً متحول مى‌شوند. اين تأثيرگذارى قابل توجيه نيست، مگر اينكه بپذيريم كه اين تأثيرگذارى نتيجۀ شعاع اسرار آميزى است كه از درون ذات انسان‌هاى بزرگ برمى‌خيزد. ... 📕دوازده گفتار درباره دوازدهمین حجت خدا حضرت مهدی (عج) حسین اوسطی، ص ۱۳۷ منبع؛ وبسایت اهل البیت @tabyinchannel
⭕️قدرت کمال است، اما... 🔹یک نکته‌ای که هست که هم برای عزیزان سپاه ما و هم برای سایر قوای مسلحه ما و هم برای همه کس مفید است و وضع دنیا را هم با این نکته می‌شود سنجید، این است که اگر چنانچه به دست اشخاص غیر مهذب برسد خطر دارد؛ خودش یک است. 🔹خدای تبارک و تعالی قادر است، لکن چنانچه «قدرت» به دست برسد، همین کمال را به فساد می‌کشانند. دنیا امروز گرفتار این است که در دست اشخاصی است که از انسانیت بهره ندارند. ، قدرت‌های بزرگ جز به فکر اضافه کردن قدرت خودشان و پایمال کردن هیچ فکری ندارند. 🔹آنهایی هم که پیوسته به آنها هستند، آنها هم چون سنخ ذاتشان همان است نظیر آنها عمل می‌کنند. اگر در دست انسان کامل باشد، برای ملت‌ها ایجاد می‌کند. اگر «قدرت» در دست باشد، باشد باعث می‌شود که سلامت در جهان تحقق پیدا کند، در جهان تحقق پیدا بکند؛ و چنانچه در دست زورمندانی باشد که عاقل نیستند، مهذب نیستند مصیبت بارمی آورد. 📕صحیفه امام، ج ۱۸، ص ۲۰۶ منبع: وبسایت روح الله (ره) @tabyinchannel