eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
442 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ویژگی‌های انسان عاقل و هوشمند (بخش دوم و پایانی) 🔸در طول تاریخ در هیچ مکتب و مذهب و در هیچ حزب و گروهی، بیشتر از «مکتب اسلام» و خصوصا «مذهب شیعه»، و در هیچ کتابی بیشتر از «قرآن» و در تعالیم هیچ پیامبری، بیش از تعالیم پیامبر گرامی اسلام «حضرت محمد مصطفی» (ص) بر اهمیت «عقل» و استفاده از آن و چگونگی شکوفایی آن تکیه نشده است. در این بخش نوشتار، به بیان دو ویژگی از انسان های عاقل، از دیدگاه قرآن کریم می پردازیم. 💠صبر در برابر رفتار جاهلی 🔹خداوند در قرآن کریم می‌فرمايد: «وَ عِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا؛ [فرقان، ۶۳] بندگان (خاص خداوند) رحمان، کسانی هستند که با آرامش و بی‌تکبّر بر زمین راه می‌روند؛ و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام می‌گویند (و با بی‌اعتنایی و بزرگواری می‌گذرند)». درباره این آیه تفسیرهای گوناگونی بیان شده است؛ یکی از آن تفاسیر، تفسیر نمونه است که می‌فرماید: «و هنگامی که جاهلان آنها را مورد خطاب قرار می‌دهند و به جهل و جدال و سخنان زشت می پردازند، در پاسخ آن ها «سلام» می‌گویند، سلامی که نشانه بی‌اعتنایی توأم با بزرگواری است، نه ناشی از ضعف؛ سلامی که ناشی از عدم مقابله به مثل در برابر جاهلان و سبک مغزان است؛ سلام و وداع گفتن با سخنان بی رویه آنها است، نه سلام تحیّت که نشانه محبت و پیوند و دوستی است، خلاصه سلامی که نشانه حلم و بردباری و بزرگواری است». [۱] 🔹یا در آیه ۳۴ سوره مبارکه فصلت میفرماید: «وَ لَا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لَا السَّيِّئَةُ ۚ ادْفَعْ بِالَّتِی هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ؛ هرگز نیکی و بدی یکسان نیست؛ بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه (خواهی دید) همان کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است!». و در پایان آیه به قسمتی از فلسفه عمیق این برنامه در یک جمله کوتاه اشاره کرده، میفرماید: «نتیجه این کار آن خواهد شد که دشمنان سرسخت همچون دوستان گرم و صمیمی شوند». 💠گذشت از ظلم دیگران 🔹حق کسی که به تو بدی کرده آن است که او را ببخشی و اگر دانستی که عفو مضر است، او را مجازات کنی. خداوند در قرآن کریم در سوره شوری می‌فرماید: «وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَٰئِكَ مَا عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ ﴿٤١﴾ إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ ۚ أُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿٤٢﴾ وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذَٰلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ ﴿٤٣﴾ ؛ و کسانی که پس از ستم دیدنشان [به حکم حق و برابر قوانین اسلام] در مقام انتقام برآیند، ایرادی بر آنان نیست [و در شرع مقدس مجوزی وجود ندارد که حق آنان را باطل کنند.] (۴۱) ایراد و محکومیت فقط متوجه کسانی است که به مردم ستم روا می دارند و به ناحق در زمین سرکشی می کنند، اینانند که برای آنان عذابی دردناک خواهد بود، (۴۲) امّا کسانی که شکیبایی و عفو کنند، این از کارهای پرارزش است!، (۴۳)». 🔹همچنین خداوند در سوره نحل آیه ۱۲۶ می‌فرماید: «وَ إِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ ۖ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ؛ و اگر [ستمگر را] مجازات کردید، پس فقط به مانند ستمی که به شما شده مجازات کنید، و اگر شکیبایی ورزید [و از مجازات کردن بگذرید] این کار برای شکیبایان بهتر است». بخشش به معنای بی خیالی نیست؛ بخشیدن خطای دیگران و نادیده گرفتن آن از بی توجهی، بی اعتنایی یا بی خیالی ناشی نمی‌شود، و آن هایی که فکر می‌کنند، بخشش، مترادف سستی و زد و بند و مطالبه گری و... است، اشتباه می‌کنند. بخشش واقعی از عشق حق، ریشه گرفته است، و انسان با بخشش به یکی از صفات الهی مجهز می‌شود و در می یابد که با بخشیدن چگونه می تواند یک گام به انسانیت نزدیکتر شود. به امید آنکه ان شاء الله هر چه بیشتر با مصادیقی که پیامبر اکرم (ص) فرموده است خود را بیشتر تطبیق داده و در مسیر «انسان های عاقل» البته به معنای واقعی، زندگی سعادتمندی داشته باشیم. پی نوشت؛ [۱] تفسیر نمونه، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ج۱۵، ص۱۴۹ منبع: حوزه نت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️باطن «اخلاص» و «ریا» چیست؟ 🔹 دارای شئون و آثاری مثل و است، و اين عقل همان نوری است كه وسيله شناخت و پرستش خدا و در نهايت بهشتی شدن انسان میشود. [۱] هرگاه اين نور بدون هيچ مانع و خسوفی تابش داشت، حالت و ايجاد می‌شود، و هرگاه اين عقل به سبب پيروى از ، مكسوف و پوشيده شد، حالت و بيدار می‌شود. شيخ كلينى (ره) از امام صادق (ع) روايت كرده است: «لَيْسَ بَيْنَ الْإِيمَانِ وَ الْكُفْرِ إِلَّا قِلَّةُ الْعَقْلِ قِيلَ وَ كَيْفَ ذَاكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ قَالَ إِنَّ الْعَبْدَ يَرْفَعُ رَغْبَتَهُ إِلَى مَخْلُوقٍ فَلَوْ أَخْلَصَ نِيَّتَهُ لِلهِ لَأَتَاهُ الَّذِی يُرِيدُ فِی أَسْرَعَ مِنْ ذَلِك‏». [۲] آری مرز ايمان و كفر چيزى جز نيست؛ چون انسان به منظور جلب توجه ديگران عبادت می‌كند در حالی كه اگر اين عبادت را برای خدا خالصانه انجام دهد، خداوند زودتر او را به مطلوبش می‌رساند. شبيه اين روايت نيز از امام باقر (ع) نقل شده كه حضرت فرق بين حق و باطل را «كم ‏عقلی» بيان فرمود. 🔹پس ، است و كسی كه عاقل نيست، مخلص نخواهد بود؛ در نتيجه «ريا» می‌كند. چنانكه عاقل، رياكننده نيست و «رياكار» عاقل نخواهد بود. حذيفة بن يمان می‌گويد: از رسول خدا معنای اخلاص را پرسيدم، حضرت فرمود: «من از جبرئيل و او از خدا سؤال كرد. خدای سبحان فرمود: سرّی است كه در دل محبوب خود قرار ميدهم». [۳] بنده سالك وقتی دوستدار خدای سبحان شد، تابع و پيرو چيزى است كه بر زبان دوست و حبيب خدا نازل شود، و آن كسی نيست جز وجود اقدس رسول اكرم (ص). پيروى او سبب محبوبيت خدای تعالی می‌شود. آرى پيروى از محبوب، محبوبيت می آورد؛ چنانكه خدای سبحان ميفرمايد: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهُ فَاتَّبِعُونی يُحْبِبْکُمُ الله». [آل عمران، ۳۱] در اين صورت، وعده قرب ولایی عملی می‌شود. چون خود وعده فرموده: هر كس به وسيله «نوافل» تقرب جويد، لاجرم محبوب حق تعالی شده به مقامی می‌رسد كه خدا، گوش، چشم و دست وی می‌شود. [۴] 🔹پس «اخلاص» كه اساس در نيت است، حكمتی ملكوتی دارد، كه كسى جز محبوب خدا به آن نمی‏رسد و كسى را خدا دوست ندارد، مگر آنكه نوافل و فرايض را انجام دهد. «ريا»، يعنی اينكه به مردم نشان دهد برای خدا كار ميكنم، در حالی كه برای خدا كار نكند، و معنای «سُمعه» آن است كه به گوش ديگران ميرساند كه برای خدا كار ميكنم، در حالی كه نكند. ريا و سُمعه اگر در متن عمل عبادی باشد، عمل باطل است. لذا در عبادات، نيت را شرط ميكنند و ريا را مبطل عمل می‏دانند. در بعضی از نصوص آمده است كه اگر كسى كار خيری را انجام داد و برای مردم بازگو كرد، مقداری از ثواب آن كم ميشود. اگر چند بار گفت، كم كم بی ‏ثواب ميگردد. مثل اينكه باغبانی زحمت بكشد گُلی را فراهم كند، سپس برگهای لطيف اين گل را مكرر لمس كند اين گل كم كم پژمرده ميشود. عمل خيری كه انسان انجام داد، اگر يكبار برای ديگران گفت، مثل آن است كه يكبار به برگ گل دست بزند، ده بار گفت مثل اينكه ده بار برگ گل را لمس كند، سرانجام، گل به صورت تفاله‌ای درمی‌آيد. 🔹 در عبادات لازم است ولی در مسائل غير عبادی (توصليات) دستوری نيست كه حتماً برای خدا كاری را انجام دهد. ولی اگر همين توصلی را رنگ عبادی داده در آن ريا كند، خود را گرفتار كرده است. مثلا لازم نيست دست آلوده را با قصد قربت بشويد، بلكه برای پاك شدن، صرف شستن كافی است. ولی اگر شخص نشان دهد كه اين عمل را برای رضای خدا ميكنم، شرك و معصيت محسوب ميشود؛ زيرا او مى توانست عمل را مثل ساير توصّليات انجام دهد، اما اگر خواست ثواب ببرد، بايد به قصد قربت باشد. پس شريك قرار دادن حرام است؛ زيرا اگر كسى در گوشه ‏ای از كارهای خود غير خدا را شريك قرار داد، در آن قسمت ديگر عبد خدا نيست. در نتيجه عمل او به خاطر ناقص بودن مورد قبول پروردگار نبوده و او بنده خدا نيست. در خطبه شعبانيه از رسول خدا (ص) رسيده است كه خدا را با نيتهای صادق و قلب طاهر بخوانيد. امام صادق (ع) ميفرمايد: قلب طاهر قلبی است كه در آن خاطره ‏ای غير [از] خاطره «الله» نباشد. پی نوشت‌ها؛ [۱] سئل عن الصادق(ع) ما العقل؟ قال: «مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمنُ، وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَان‏» (كافی ج۱ ص۱۱) [۲] همان ص۲۸ [۳] روض الجنان و روح الجنان فى تفسيرالقرآن، ابوالفتوح رازى، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، ج۲، ص۱۹۰ [۴] «وَ إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْت‏...» (كافى، ج۲، ص۳۵۲) 📕حکمت عبادات، جوادی آملی، عبدالله، محقق: شفیعی، حسین، مركز نشر اسراء، چ۱۵، ص۷۵ منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️معلم، شاگرد را همچون فرزند خویش بداند 🔹 را مثل خودش بداند. شما در مورد پسر خودتان یا دختر خودتان چه آرزوهایی دارید؟ نمی‌ خواهید باشد؟ نمی‌ خواهید باشد؟ نمی‌ خواهید باشد؟ نمی‌ خواهید باشد؟ نمی خواهید رفتار او در جوامع، در خانواده‌ها، باشد؟ انسان راجع به این چیزها را می خواهد؛ 🔹عین همینها را از این هم بخواهید. یعنی کار شما در درجه‌ی اوّل است، امّا در خلال هر درسی ـ بنده بارها گفته‌ام گاهی مثلاً یک ریاضی یا معلّم فیزیک، در اثنای درس، یک کلمه می گوید که از یک ساعت سخنرانی‌ای که بنده‌ی مثلاً واعظ میکنم تأثیرش در این بیشتر است! با یک کلمه؛ 🔹اینها را دیده‌ایم ـ با ، با ، با ، را، را، را در این پرورش بدهید. فرض کنید است، دارید او را می‌دهید؛ این اوّلین توقّعی است که انسان از دارد. البتّه این غیر از مسئله‌ی «پرورشی» است که بعداً عرض خواهم کرد؛ 🔹آن امور ، مستقلّاً یک مسئله‌ی جداگانه‌ای است؛ بعضیها اینها را با هم مخلوط میکنند. آنهایی که می خواستند را تعطیل کنند، می گفتند « در همان حالِ ، هم بدهد»، که خب این حرف ناقص و ناتمامی است؛ لکن در اثنای تعلیم می شود به معنای واقعی هم انجام داد، «پرورشی» هم به جای خود. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۱۴۰۲/۰۲/۱۲ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تفکر» قبل از سخن گفتن، چه تاثیری در درمان بیماری های زبان دارد؟ 🔸یکی از داروهایی که برای تجویز شده آن است كه قبل از سخن گفتن ابتدا كند تا مصداق اين كلام شود: «كم گوى و گزيده گوى چون دُرّ». در روايات اهل بيت (عليهم السلام) دو تعبير ديده مى شود: 1⃣«لِسَانُ المُؤمِنِ وَرَاءُ قَلبِهِ وَ قَلبُ المُنَافِقِ وَرَاءُ لِسَانِهِ»؛ [۱] ( پشت قلب او و پشت زبان او است)؛ يعنى حرف خود را از فيلتر و دستگاه تصفيه قلب مى گذراند و بعد به روى زبان منتقل مى كند؛ ولى برعكس است، اول حرفى را مى زند و سپس [درباره آن] مى انديشد و لذا در بسيارى از موارد سخنانش موجب پشيمانى او می شود. بايد شعار «اول انديشه بعد گفتار» را نصب العين خود قرار دهيم؛ البته گاهى هم انديشه بدون گفتار است و آن در جايى است كه انديشه هيچ تصديقى و تأييدى براى سخن گفتن ندارد، بلكه انسان را از بازگو كردنِ حرف منع مى كند. 🔹بعضى ها واقعاً چه جرأتى دارند كه كسى را كه در هفتاد سال كسب كرده با اى يا از بين مى برند، ولى بايد گفت به ظاهر شايد چنين باشد، ولى در واقع ثواب خود را از بین برده و بر ثواب متهم افزوده است. اين بيچاره نمى داند كه ممكن است براى اين تمام ثواب هاى او محو شود. اگر گفته شود اين معقول نيست كه با يك شايعه يا تهمت هاى هفتاد ساله اين شخص مثلاً از بين برود، زيرا با اين زحمت اين همه عبادت كرده تا توانسته است اين همه ثواب و اجر كسب كند! 🔹در جواب مى گویيم آن شخص هم هفتاد سال براى كسب زحمت كشيده و شما آن را با شايعه اى از بين بردى، تعجب ندارد كه با شايعه اى هم ثواب هاى هفتاد ساله شما از دست برود، مواظب باشيد زود خود را از دست ندهيد يا اين كه زود فرد ديگرى را قبول نكنيد. اگر در نامه اعمالت داشته باشى، با زدن به شخصى به نامه اعمال او مى رود و اگر حسنه اى نداشته باشى بايد سيئات او را قبول كنى. 2⃣تعبير دومى كه در روايات ديده مى شود اين است: «لِسَانُ العَاقِلِ وَرَاءُ قَلبِهِ وَ قَلبُ الاَحمَقِ وَرَاءُ لِسَانِهِ» [۲] ( پشت قلب او و پشت زبان او است). بازگشت هر دو تعبير به يك مطلب است؛ زيرا در واقع در تعبير اول، و هم همان است. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۶۸، ص۲۹۲، باب۷۸ [۲] وسائل الشيعة، شيخ حر عاملى، مؤسسة آل البيت(ع)، چ۱، ج۱۵، ص۲۸۱، باب۳۳ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج ۱، ص ۱۰۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از نگاه روایات اسلامی «مشاور» چه شرایطی را بايد دارا باشد تا انسان بتواند با طیب خاطر با او مشورت نماید؟ 🔹بى شك طرف انسان، مخصوصاً در امور مهمّه و مسائل حساس اجتماعى، هر شخصى نمیتواند باشد، بلكه بايد داراى باشد كه او را براى اين كار كند؛ به همين دليل در ، گروهى به عنوان «افراد شايسته مشورت» و گروهى به عنوان «غير شايسته» معرّفى شده‌اند. (عليه السلام) در حديثى ميفرمايد: « تنها با چهار شرط سودمند است: نخست اينكه تو باشد، دوّم و ، و سوّم و دلسوز باشد و چهارم اینکه او را از راز خود در مسأله مورد مشورت چنان آگاه سازی که خود آگاهی، و او این راز را مخفی دارد و کتمان نماید». [۱] 🔹در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: «بهترين كسى كه با او میكنى صاحبان عقل و علم و كسانى كه داراى تجربه و دور‌انديشى هستند می‌باشد». [۲] در نقطه مقابل اين معنى، در روايات اسلامى شديداً از با افراد بخيل، ترسو، حريص و احمق نهى شده است. (صلی الله علیه و آله) به (عليه السلام) فرمود: «اى على با آدم نكن كه راه خروج [از مشكلات] را بر تو تنگ ميكند، و با مشورت مكن كه تو را از [بذل و بخشش بجا] و رسيدن به هدف باز می‌دارد، و با نيز مشورت مكن كه حرص و آز را براى تو زينت میدهد [و تو را به راه خطا میکشاند]». [۳] 🔹در روايات ديگرى از با افراد ، ، و دروغگو نيز نهى شده است. [۴] از آنچه در بالا گفته شد به خوبى استفاده می‌شود كه ـ مخصوصاً در امور مهم ـ بايد افرادى ، ، ، ، ، ، و بوده باشند و از ميان رفتن هريك از اين صفات موجب وهن، سستى و تزلزل پايه هاى مشورت می‌گردد. مثلا هرگاه ، آدم و جاهل باشد، حقايق را در نظر انسان دگرگون می‌سازد و - آنگونه كه در احاديث وارد شده است - اراده می‌كند به تو نيكى رساند ولى مايه شرّ می‌شود! و اگر باشد مانع از اقدام به موقع و قاطعيّت در امور می‌گردد، 🔹و هر گاه باشد به تعبير روايات، دور را در نظر تو نزديك، و نزديك را دور مى سازد و به سرابى می‌ماند كه تشنگان را در بيابان فريب می‌دهد و اگر باشد مانع از هر كار خير می‌گردد و دائماً تو را از فقر و تنگدستى می‌ترساند، و اگر باشد مانع از تصميم‌ گيرى به موقع می‌شود، و فرصتها از دست می‌رود و اگر آدم يا بى تجربه‌اى باشد همه چيز را به هم می‌ریزد و برنامه هاى سازنده را به شكست می‌کشاند و اگر باشد تو را به ظلم و ستم دعوت می‌كند تا آتش حرص را فرو بنشاند. [۵] با توجه به اين پيامدها بايد در انتخاب مخصوصاً در مسائل مهمّ اجتماعى كه حقوق ديگران در آن مطرح است سختگير بود، و معيارهاى بالا را دقيقاً در نظر گرفت. 🔹اين نكته نيز قابل توجّه است كه از نظر اسلام ايجاد حق می‌كند؛ يعنى شخص يا بايد مشورت را نپذيرد و يا اگر پذيرفت را رعايت كند، و آنچه را خير و تشخيص می‌دهد در اختيار قرار دهد، و در غير اين صورت محسوب می‌شود! و خيانت در مشورت يكى از است. در حديثى از (صلی الله علیه و آله) می‌خوانيم: «هركس برادر مؤمنش با او كند و خيرخواهى را خالصانه انجام ندهد، خداوند و خرد او را از او خواهد گرفت». [۶] در حديث ديگرى از (عليه السلام) آمده است: «خيانت به كسى كه در برابر نظر تو تسليم شده و می‌خواهد از بدترين كارها، و بزرگترين بدیها، و موجب [روز قيامت] است!). [۷] پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دارإحياءالتراث العربی، چ۲، ج۷۲، ص۱۰۲. [۲] غررالحكم و دررالكلم‏، تميمى آمدى، چ۲، ص۳۵۶، قصار۴۴. [۳] بحارالأنوار، همان، ج۷۰، ص۳۰۴ [۴] همان، ج۷۵، ص۲۳۰، باب۲۳. [۵] تمام آنچه در بالا گفته شد تقريباً در روايات مختلف آمده است. [۶] بحارالأنوار، همان، ج۷۲، ص۱۰۴، باب ۴۸. [۷] غررالحكم و درر الكلم‏، همان، چ۲، ص۳۶۳، قصار۳۸ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۹۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در منابع اسلامی چه ارزش و اهميتی برای «سكوت» بيان شده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸در روایات اسلامی تاکید زیادی به شده است. (عليه السلام) در فرازی از خطبه متقين در بيان اوصاف ايشان ميفرمايد: «اگر پرهيزكار سكوت كند، سكوت او، او را محزون نمیكند». 🔹كسى كه ارزش و مقدار را فهميده باشد، را شعار خود قرار داده و بدون و سخن نمى گويد، و كسى كه اطلاع و احاطه بر و خصوصيات دقيق و باريك پيدا كرده و «سكوت» را نگهبان امين اسرار و حقایق قلبى خود قرار داده است، البته و چنين آدمی عبادت خواهد بود و كسى بر اين عبادتِ او آگاهى نمى يابد بجز پادشاه با جبروت كه همان است. [۱] 🔹ابن ابى الحديد در ذيل اين فراز ميگويد: « از فوت كلام و سخن نگفتن محزون و ناراحت نمیشود، زيرا را غنيمت میداند، نه خسران و زيان». [۲] آرى ساكتان ناطقند، آنها گرچه ساكتند، ولى روش و منش آنها گوياى ارزش هاى اخلاقى است. آنها مجسمه و تابلوى تمام نماى قرآن‌اند. « هم امر و هم نهى مى كند و است». [۳] (صلی الله علیه و آله) ميفرمايد: «چهار چيز است كه فقط دارا است، يكى از آنها است و آن اولين عبادت است». [۴] 🔹 (عليه السلام) ميفرمايد: «كسانى كه قبل از شما بودند، را فرا گرفتند و شما سخن را، اگر فردى از شما خواست و عبادت كننده [با خلوص نيت] باشد، بايد را قبل از آن به مدت ده سال فرا گيرد، اگر اين كار را به خوبى انجام داد و بر آن كرد، مى شود وگرنه بايد بگويد: «مَا اَنَا لِمَا اَرُومُ بِاَهْلٍ» [۵] (من اهليّت آنچه را در نيت دارم، ندارم). 🔹از (صلی الله علیه و آله) نقل شده كه: «حضرت به مردى كه نزد ايشان آمده بود فرمود: آيا تو را به امرى كه وارد میكند، راهنمایى كنم؟ گفت: بله يا رسول الله! فرمود: از آنچه خدا به تو داده به ديگرى بده؛ گفت: اگر محتاجتر از ديگرى بودم چطور؟! فرمود: مظلوم را يارى كن؛ گفت: اگر ضعيفتر از كسى باشم كه ياريش میكنم؟! فرمود: راهنماى انسان جاهل و احمق باش؛ گفت: اگر خود، جاهلتر از ديگرى بودم؟! فرمود: « خود را كن، جز براى خير»؛ تو را خوشحال نمیكند اينكه در وجودت خصلتى از اين خصال باشد كه تو را به سوى بهشت سوق دهد؟». [۶] 🔹 (عليه السلام) نيز درباره در «نهج البلاغه» میفرمايد: «، زياد و وقتش مشغول است». [۷] آنقدر به دنبال كار خير است كه ديگر، وقتى براى كلام و ندارد. «كم گوى و بجز مصلحت خويش مگوى - چيزى كه نپرسند تو خود پيش مگوى ؛ گوش تو دو دادند و زبان تو يكى - يعنى كه دو بشنو و يكى بيش مگوى». [۸] 🔹«آنرا كه شراب معرفت نوش كنند - از هرچه به جز اوست فراموش كنند ؛ آنرا كه زبان دهند، ديده ندهند - و آن را كه دهند ديده خاموش كنند». [۹] (عليه السلام) ميفرمايد: «در حكمت آل داود (عليه السلام) چنين آمده است: «بر فرد لازم است كه عارف به زمان خود باشد و روى آورنده به شأن و امورات خود گردد و بررسى احوال خود كند و خود باشد». [۱۰] «وَشّا» ميگويد: «شنيدم از (عليه السلام) كه میفرمود: اگر مردى از بنى اسرائيل میخواست عابد بشود مى بايست ده سال قبل از آن اختيار كند». [۱۱]  🔹پيرگوى (گوينده اى كه پيرمرد بود) درباره خودستايى نزد حكيمى لاف میزد، كه بر سه زبان مسلط است و میتواند با آن زبانها نطق كند؛ حكيم گفت: بفرمائيد كه به چه زبانى ميتوانيد كنيد. [۱۲] در مجلس معاويه يكى از بزرگان خاموش بود و هيچ نمیگفت، معاويه گفت: «چرا سخن نمیگويى؟ آن مرد فاضل گفت: چه گويم، اگر راست گویم از تو بترسم و اگر دروغ گويم از خدا بترسم، پس در اين مقام اولاتر [از سخن گفتن است]». [۱۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲ ج‏۶۸ ص۲۸۴ باب۷۸. [۲] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، مكتبة آية الله المرعشی النجفی، چ۱ ج۱۰ ص۱۳۸ ص۱۶۰. [۳] بحارالأنوار، همان، ج۸۹ ص۲۰ باب۱. [۴] همان، ج۷۴ ص۸۸ باب۴. [۵] همان، ج۷۵ ص۲۸۸ باب۲۴. [۶] همان، ج۶۸ ص۲۹۶ باب۷۸. [۷] همان، ج۶۴ ص۳۰۵ باب۱۴. [۸] مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة، امام صادق (ع)، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چ۱ ص۱۲۱. [۹] همان [۱۰] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴ ج۲ ۱۱۶. [۱۱] الكافی، همان، ج۲ ص۱۱۶. [۱۲] مجله پاسدار اسلام، ش۹۰، ص۳۸ [۱۳] خواندنی های دلنشین، سعیدی لاهیجی، کتاب سعدی، ۱۳۶۸ش، ج۱ ص۹۱ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۲، ص۵۶۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام صادق» (عليه السلام) چه صفاتی را برای شخصی كه با او «مشورت» می‌شود لازم می دانند؟ 🔹 (عليه السلام) در روايتى كه محدث قمى آن را در «سفينة البحار» آورده است می فرمايد: «المَشوِرَةٌ لَا يَكُونُ الَّا بِحُدُودِها فَمَن عَرِف بِحُدُودِها وَ اِلَّا كانَتْ مَضَرَّتُها عَلَى المُسْتَشِيرِ اَكثَرُ مِن مَنْفَعَتِهَا لَهُ فَأوَّلُهَا اَنْ يَكُونَ الَّذِى يُشَاوِرُهُ عَاقِلاً وَ الثَّانِيَةُ أَن يَكُونَ حُرّاً مُتَدَيِّناً وَالثَّالِثَةُ اَن يَكُونَ صَدِيقاً مُوَاخِِياً وَالرَّابِعَةُ اَن تُطَلِّعَهُ عَلَى سِرِّكَ فَيَكُونُ عِلمُهُ بِهِ كَعِلْمِكَ بِنَفْسِكَ ثُمَّ يَستُرُ ذَلِكَ وَ يَكتُمُهُ فَاِنَّهُ اِذَا كَانَ عَاقِلاً اِنْتَفَعَتْ بِمَشورَتِهِ وَ اِذَا كَانَ حُرّاً مُتَدَيِّناً جَهَدَ نَفسَهُ فِى النَّصِيحَةِ لَكَ وَ اِذَا كَانَ صَدِيقاً مُوَاخِياً كَتَمَ سِرَّكَ اِذَا اِطَّلَعتَهُ عَلَيهِ وَ اِذَا اِطَّلَعتَهُ عَلَى سِرِّكَ فَكَانَ عِلمُهُ بِهِ كَعِلمِكَ تَمَّتِ المَشوِرَةُ وَ كَمُلَتِ النَّصِيحَةُ». [۱] 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] ( حاصل نمی‌شود، مگر به حدود و خصوصيات آن؛ كسى كه حدود آن را شناخت [به نتيجه رسيده و نفع مى برد] و گرنه ضرر آن نسبت به مشورت كننده بيشتر از نفع آن است. نخستين حدّ از آن حدود اين است كه با مشورت كند. دوم اين كه كسى كه مورد مشورت قرار مى گيرد و باشد. سوّم اين كه و باشد. چهارم اين كه كسى باشد كه او را بر و خود مطلع كنى، و علمش به آن راز، مثل علم تو به نفس خودت باشد و آن را مستور و كتمان كند. 🔹پس اگر شخص مورد مشورت باشد از مشورتش نفع مى برى، و اگر و باشد، در نصيحت تو با نفس خود مجاهدت كرده و از تو مضايقه نمى كند، و اگر و برادر باشد، كتمانِ سرّ تو كرده و علمش به راز تو مثل علم تو باشد، در اين صورت و نصيحت كامل مى شود). از روايت فوق خصوصيات و اوصاف شخص مورد مشورت، روشن شد و اينكه: «عاقل»، «حرّ»، «متدين»، «صديق»، «برادر» و «امين بر سرّ» باشد. پی نوشت: [۱] مستدرك سفينه البحار، نمازى شاهرودى، جامعه مدرسين‏، چ اول‏، ج ‏۶، ص ۶۲ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، نسل جوان‏، قم‏، چ اول‏، ج ۲، ص ۳۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فلسفه «رشد تدریجی» عقل و حواس در کودکان چیست؟ 🔹اگر از آغاز مى‌ داشت، مسلّمآ بسيار رنج مى‌ برد؛ زيرا احساس ناتوانى و مذلّت مى‌ كرد، که چرا نمى‌ تواند راه برود، غذا بخورد و كمترين حركتى داشته باشد؛ بايد او را در پارچه‌ اى بپيچند و در گهواره بخوابانند و جامه‌ اى بر او بيفكنند و تر و خشك كنند. (علیه السلام) ضمن اشاره به اين مطلب در حديث معروف توحيد مفضّل مى‌ فرماید: 🔹«بعلاوه اگر متولّد مى‌ شد و زندگى مستقل داشت، شيرينى حركات كودكانه و حلاوت تربيت اولاد و رابطه‌ اى كه از اين طريق ميان فرزندان و پدر و مادر در تمام عمر برقرار مى‌ شود از ميان مى‌رفت». [۱] گذشته از اينها انتقال به دنياى كاملا جديد و ناشناخته، چنان وحشت و اضطرابى در او ايجاد مى‌ كرد كه ممكن بود فكر و اعصاب او را آزار دهد؛ ولى آن قدرت لايزالى كه انسان را براى تكامل آفريده همه اين اصول را در او پيش‌ بينى فرموده است. 🔹همچنين اگر او كامل بود، يك مرتبه چشم باز مى‌ كرد و صحنه‌ هاى تازه را مشاهده مى‌ نمود و گوش او صداها و آهنگ‌ هاى جديد را مى‌ شنيد؛ و چه بسا قدرت تحمّل آنها را نداشت؛ لذا اين امور تدريجآ و يكى پس از ديگرى صورت مى‌ گيرد. جالب توجّه اينكه مى فرماید: «وَاللهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ۙ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ». [۲] (و خداوند شما را از شكم مادران تان خارج نمود، در حالى كه هيچ چيز نمى دانستيد؛ و براى شما، و و قرار داد تا شكر به جا آوريد». 🔹طبق اين آيه، در آغاز هيچ علمى نداشت و حتّى گوش و چشم نداشت؛ سپس خداوند قدرت شنيدن، ديدن و انديشيدن را به او داد. شايد ذكر واژه (گوش) قبل از ذكر (چشم‌ ها) اشاره به اين است كه در نخست فعاليّت شروع مى‌ شود و بعد از مدّتى ها توانايى ديدن را پيدا مى‌ كنند. حتّى بعضى معتقدند كه گوش در عالم جنين، كم و بيش قدرت شنوايى دارد و آهنگ قلب مادر را مى‌ شنود و به آن عادت مى‌ كند. پی نوشت: [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربي‏، چ ۲ ج ‏۳، ص ۶۴، باب ۴ [۲] سوره نحل، آیه ۷۸ 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چ نهم، ج ۲، ص ۹۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اهمیت انتخابات - تکلیف در انتخابات - شرکت در انتخابات  🔹خداوند متعال را و آفریده و از هر آنچه متعلّق اختیار اوست از او بازخواست خواهد نمود. بلکه اساساً این های ما انسانهاست که وجود و جایگاه و ما را می‌سازد. لذا حتّی همین دنیوی نیز یکی از ماست و ما از آن، مورد سوال واقع خواهیم شد. 🔹بلکه شرکت در از آن جهت که از یک طرف طمع را به نظام اسلامی از بین می برد و از طرف دیگر در تأثیر دارد، از بزرگترین و ماست. لذا بر لازم است که برای اصل شرکت در نیّت «قربة الی الله» داشته باشند و در نیز در حدّ توانشان تلاش کنند و هر که را به حال دین خدا و مردم مفیدتر دیدند انتخاب نمایند، 🔹و در این امر نیز را در نظر داشته باشند، و از خدا طلب نمایند که شایسته ترین را خادم مردم قرار دهد. پس ما از دو جهت می‌توانیم در نیّت تقرّب به خدا نموده، اجر فراوان آن را ذخیره آخرت خود کنیم و افزون بر آن در رشد دنیایی نیز قدمی مفید برداریم. حتّی توصیه‌ی دیگران به شرکت در انتخابات و نیز توصیه فرد به دیگران از مصادیق نهی از منکر بوده اجر الهی را در پی دارد. منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
⭕️قدرت در ظالم دنیا را به فساد می‌کشاند 🔹 در دست ، دنیا را به می‌کشاند؛ و اگر چنانچه در رتبه‌ های پایین هم بیاییم قدرت در دست یک نفر انسانی که از آن قدرت‌های بزرگ بهره ندارد، در همان محیطی که قدرت دارد آنجا را به می‌کشاند. 🔹آنها را به فساد می‌کشانند، اینها یک کشور را یا دو کشور را. و پایین‌تر بیاییم، اگر در دست یک آدمی باشد که در یک محله هست، آن محله را به فساد می‌کشد. در یک هست، آن خانواده را به می‌کشد. قدرت در وقتی کمال است و می‌تواند که خودش را بروز بدهد که در دست باشد، در دست باشد. 📕صحیفه امام، ج ۱۸، ص ۲۰۶ منبع: وبسایت روح الله (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«دشمن شناسی» با قوه تعقل 💠«تفکر»، راهی به سوی شناخت دشمن 🔹خداوند متعال در آیه ۱۱۸ سوره آل عمران می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ لا يَأْلُونَكُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفی صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُون‏». (اى كسانى كه ايمان آورده‌‏ايد! از غير خود، انتخاب نكنيد! آنها از هر گونه و درباره شما، كوتاهى نمی‌كنند. آنها دوست دارند شما در و زحمت باشيد. [نشانه‏ هاى] از دهان [و كلام] شان آشكار شده و آنچه در دلهايشان پنهان می‌دارند، از آن مهمتر است. ما [و راه‌ هاى پيشگيرى از شرّ آنها] را براى شما بيان كرديم اگر كنيد!). 🔹این آیه، به در مورد روابط شان با کشورهای غیر مسلمان هشدار می‌دهد و جامعه اسلامی را به و در رابطه با فرا می‌خواند. واضح است که به سرکردگی ، دشمنی خود را با «انقلاب اسلامی ایران» به شکل‌های مختلف نشان داده است. مثل حادثه طبس و جنگ تحمیلی و... چند سال گذشته هم در قضیه برجام. 🔹همه دنیا دید که جمهوری اسلامی ایران در توافق برجام چقدر از مواضع خود کوتاه آمد؛ ولی روز به روز دشمنی‌ های آمریکا بیشتر شد و اینکه به تعبیر رهبر انقلاب «وزیر امور خارجه وقت آمریکا در نامه خداحافظی خود، به دولت بعدی توصیه می‌کند که «تا می‌توانید به ایران سخت بگیرید و تحریم‌ها را حفظ کنید، زیرا با سخت گیری میتوان از ایران امتیاز گرفت». [۱] کمتر عاقلی بعد از این همه تجربه و دولت‌ های مستکبر با ایران، در دشمنی آنها شک می‌کند. 💠عاقل از تجربه پند گیرد 🔹معمولاً انسان عاقل، از تجربه‌ها پند گرفته و اشتباهات قبلی را جبران می‌کند. (علیه السلام) در حدیثی در مورد ، بیان می‌کند که: «اَلْعَقْلُ حِفْظُ التَّجارِبِ وَ خَيْرُ ما جَرَّبْتَ ما وَعَظَكَ». [۲] (، اندوختن تجربه ها [و عمل به آن] است، و بهترين تجربه، آن است كه پندت داده). تجربه‌ای که ملت ایران از سالیان پیش، از دشمنی گرفته و هم در قضیه برجام تکرار شد، باید فراروی جامعه اسلامی قرار گیرد و به آن بها داده شود؛ زیرا که به حکم و گفتار حدیث (صلی الله علیه و آله) «مؤمن دو بار از یک سوراخ گزیده نمی‌شود». [۳] کسی است که به فرموده امام على (عليه السلام) تلاش او ثمره‌ای را در بر داشته باشد. 🔹روایت امام علی (علیه السلام) این است: «اَلْعاقِلُ مَنْ اَحْسَنَ صَنائِعَهُ وَ وَضَعَ سَعْيَهُ فى مَواضِعِهِ» [۴] ( كسى است كه كارهايش را خوب انجام دهد و تلاشى كه مى كند، به جا باشد). بنابراین براساس تجربه‌ های زیاد از دشمنی آمریکا و دنیای غرب با ملت ایران، و نیز تجربه تلخ برجام، شکی برای دشمن بودن دشمنان قسم خورده‌ی این مرز و بوم وجود ندارد؛ و سخن آخر اینکه بر اساس آموزه‌های ، دشمنان جامعه اسلامی در صدد تخریب روزافزون جامعه اسلامی هستند و باید آحاد جامعه اسلامی در این نکته تأمل و دقت کنند. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] بیانات مقام معظم رهبری ۹۵/۱۰/۱۹ [۲] كشف المحجة لثمرة المهجه، ص۲۳۱ [۳] من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص۳۷۸ [۴] تصنيف غرر الحكم و درر الكلم‏، ص۵۴ منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ 🔹 ⭕️پیشگویی امام على (عليه السلام) از وضع مردم در زمان حکومت «ظالمان» چگونه است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۰۸ پس از پیشگویی از آینده و حاکم شدن و ظالم در آخرین فراز این خطبه به قسمت هاى مهمّى از آثار شوم اين حكومتها، و وضع اخلاقى و اجتماعى و اقتصادى مردم در چنين حكومتهايى اشاره ميفرمايد. نخست میفرمايد: «فَإِذَا كَانَ ذلِكَ كَانَ الْوَلَدُ غَيْظاً، وَ الْمَطَرُ قَيْظاً، وَ تَفِيضُ اللِّئَامُ فَيْضاً، وَ تَغِيضُ الْكِرَامُ غَيْضاً». (در آن هنگام، سبب خشم [پدران و مادران] میشوند و ، گرمى مى افزايد؛ همه جا را پر ميكنند و ، كمياب میشوند!). 🔹سپس در ادامه اين سخن ميفرمايد: «وَ كَانَ أَهْلُ ذلِكَ الزَّمَانِ ذِئَاباً، وَ سَلَاطِينُهُ سِبَاعاً، وَ أَوْسَاطُهُ أُكَّالاً، وَ فُقَرَاؤُهُ أَمْوَاتاً». ( آن زمان همچون گرگان، و آنها همچون درندگان، و طبقه متوسّط، طعمه آنها، و مستمندان، همچون مردگان خواهند بود!). در آخرين قسمت اين خطبه، به هفت‌ پديده‌ شوم در چنين جوامعى كه سرچشمه تمام میشود، اشاره کرده و میفرماید: «وَ غَارَ الصِّدْقُ، وَ فَاضَ الْكِذبُ، وَ اسْتُعْمِلَتِ الْمَوَدَّةُ بِاللِّسَانِ، وَ تَشَاجَرَ النَّاسُ بِالْقُلُوبِ، وَ صَارَ الْفُسُوقُ نَسَباً، وَ الْعَفَافُ عَجَباً، وَ لُبِسَ الْإِسْلَامُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً». (در آن زمان، از ميان میرود و فراوان میشود؛ مردم با زبان اظهار دوستى ميكنند، و با دل، دشمنى؛ به و آلودگى افتخار ميكنند و از و در شگفتى فرو ميروند و اسلام همچون پوستينى وارونه پوشيده میشود!). 🔹آنچه را امام (عليه السلام) در سه بخش از اين خطبه درباره «حوادث آينده جامعه اسلامى» به عنوان پيشگویی بيان فرموده، ترسيم بسيار دقيق و حساب شده اى از تمام حكومت های جبّار خودكامه در طول تاريخ است. هنگامى كه آنها پايه هاى خود را محكم ميكنند تمام و را از صحنه اجتماع كنار میزنند و مديران و دستياران خود را از افراد بى‌بندوبار و بى‌ايمان و نوكر مآب كه به جاى كلاه، سر مى آورند، برمى‌گزينند. را تحت فشار قرار میدهند و را به جهل و نادانى و بى خبرى سوق مى دهند. همه جا را فرا میگيرد و و راستى برچيده میشود. 🔹 بر مقدّرات مردم مسلّط میشوند و بسيارى از مردم به حكم «أَلنَّاسُ عَلَى دِينِ مُلوُكِهِمْ» از آن حكّام و سلاطين درنده خو پيروى ميكنند. نظام‌ ارزشی‌ جامعه به كلّى دگرگون ميشود و فى المَثَل: و ناپاكى مايه افتخار و از اسباب سرافكندگى به حساب مى آيد. اينگونه حكومتها در محيط هاى مذهبى با مذهب نمى جنگند، بلكه سعى ميكنند را از درون تهى سازند و آن را تحريف كنند و به اين طريق از احساسات مذهبى مردم به نفع مقاصد شوم خود استفاده كنند. خرافات را در ميان مردم ترويج می‌دهند و به بعضى از ظواهر مذهبى اهميّت داده، عمق و باطن آن را از ميان مى برند. 🔹هرگاه با اين معيارهاى دقيقى كه (عليه السلام) در اين خطبه بيان كرده به جوامع‌ دنياى‌ امروز - مخصوصاً بسيارى از كشورهاى اسلامى - بنگريم، مى بينيم چقدر قابل تطبيق است. گويى حضرت از آن روز تمام حوادثى را كه امروز در جوامع میگذرد با چشم مى ديده و همچون نقّاش چيره دستى آنها را با نوك قلم ترسيم نموده، تصويرى كه از هر نظر برابر با اصل است. آنچه امام (عليه السلام) در اين خطبه پيش بينى فرموده است شباهت به رواياتى دارد كه از (صلى الله عليه و آله) در اين زمينه نقل شده است. 🔹از جمله در حديثى مى خوانيم: «زمانى بر مردم فرا میرسد كه صورت هاى آنها، صورت هاى انسانى است و دلهاى آنها ! مانند گرگان درنده اند؛ و پيوسته خونريزى میكنند؛ و هيچگاه [با تذّكر و ارشاد] از منكراتى كه انجام میدهند، باز نمیگردند! اگر با آنها همراهى كنى تو را متّهم ميكنند و اگر سخنى بگويى، تكذيبت ميكنند و اگراز آنها پنهان شوى غيبت ميكنند. [سنّت معصومين] در ميان آنها بدعت است، و در ميان آنها سنّت! در نظر آنها كسى است كه فريبكار و پيمان شكن باشد، و و پيمان شكن در ميان آنها عاقل و هوشيار محسوب میشود. در ميان آنها مستضعف، و در ميان آنها مشرّف و گرامى است ... در اين هنگام، خداوند آنها را از بارانِ به موقع، محروم می‌سازد و باران هاى بى موقع [كه مايه فساد و تباهى است] بر آنها نازل میكند و بر آنها مسلّط مى شوند». [۱] 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، چ۱ ج۴ ص۵۴۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel