eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️مجاهدات و شکوفایی اسلام 🔹در صدر اسلام - سلام الله علیه - ، بزرگ‌مرد دنیا، با بزرگ خود را رشد داد؛ را شکوفا کرد. - سلام الله علیه - با شیعه بزرگوار خود در جنگ های بزرگ اسلام پیشقدم بود. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۷/۱۲/۱۸ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گوشه‌ای از خدمات اقتصادی حکومت امیرالمؤمنین (ع) به جامعه (بخش دوم و پایانی) 🔸دوران حکومت حضرت از جهات مختلفی قابل بررسی است. یکی از آن جهات خدماتی است که «حکومت‌ علوی» به جامعه آن دوران داشته و کمتر به آن توجه می‌شود، با اینکه این خدمات به قدری زیاد است، که اگر از لابلای کتاب‌ های تاریخ استخراج شود، می‌تواند به صورت یک کتاب مستقل نگارش شود. گوشه‌ای از «خدمات‌ حکومت‌ امیرالمومنین» (ع) به جامعه آن دوران را می‌توان کارهایی دانست که آن حضرت در جهت «رفاه‌ اقتصادی‌ مردم» انجام داده است، که در ادامه به بخشی از آن‌ها اشاره می‌کنیم. 3⃣حمایت از بازرگانان و صنعتگران 🔹حمایت‌ از بازرگانان‌ و صنعتگران، کار دیگری بود که حضرت در دوران حکومت خویش انجام داد. نقل شده که آن حضرت اقدام به ساخت بازاری کرده و سپس آن را در اختیار تاجران قرار داد [۱] و از حجره‌های بازار اجاره دریافت نمی‌کرد. [۲] 4⃣برخورد با مفسدین اقتصادی 🔹برخورد با افرادی‌ که‌ «فساد اقتصادی» داشته‌اند، گوشه‌ای دیگر از خدمات حضرت برای جامعه بوده است، که نمونه‌ای از آن را می‌توان در برخورد آن حضرت، با «ابن هرمه» مسئول اقتصادی بازار اهواز دید، که حضرت با نامه‌ای به حاکم اهواز صریحاً دستور برخورد با وی را صادر می‌کند. [۳] یا نمونه‌ دیگری از آن‌ را می‌توان به اخراج‌ افرادی برشمرد که در بازار مسلمانان اقدام‌ به‌ «گرانفروشی‌» می‌کردند. امام صادق (ع) در این زمینه می‌فرماید: «امیرالمؤ‌منین (ع) بر کالای‌ کسی‌ قیمت‌گذاری‌ نمی‌کرد، لکن‌ به‌ کسی‌ که‌ بیش‌ از قیمت‌ متعارف‌ کالایش‌ را عرضه‌ می‌کرد، می‌فرمود: «آنگونه‌ که‌ مردم‌ می‌فروشند، بفروش‌ و در غیر اینصورت‌ از بازار بیرون‌ برو»، مگر اینکه‌ کالایی‌ که‌ او عرضه‌ می‌کرد، مرغوب‌تر از کالایی‌ بود که‌ در بازار عرضه‌ می‌شد». [۴] یا نمونه دیگری از تلاش اقتصادی ایشان را می‌توان در برخورد آن حضرت‌ با «محتکران» یاد کرد که نمونه فراوانی از آن در تاریخ نقل شده است. [۵] 5⃣استقلال اقتصادی جامعه 🔹خدمت دیگری که حکومت علوی به اقتصاد جامعه اسلامی انجام داد، «استقلال‌ اقتصادی‌ جامعه»، از وابستگی به دیگر کشورها بود، آنچنان که شعار حضرت در حکومتشان این جمله بود: «مادامی‌ که‌ این‌ امت،‌ لباس‌ بیگانه‌ نپوشد و از غذاهای آنان‌ استفاده‌ نکند، همواره‌ در خیر خواهند بود و هنگامی‌ که‌ چنین‌ کنند خداوند آنان‌ را ذلیل‌ خواهد کرد». [۶] 💠مواردی که بیان شد، تنها گوشه‌ای از خدمات امیرالمومنین امام‌ علی (ع) است، که نشان دهنده این واقعیت است که حکومت‌ علوی، تدبیرهای اقتصادی مهمی برای جامعه داشته است. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] بازار در سایه‌ حکومت‌ اسلامی (جعفر مرتضی‌ عاملی) ص‌۲۷ [۲] وسائل‌الشیعة، الطبعة‌ الرابعة، ج‌۱۲، ص‌۳۰۰ [۳] مستدرك‌الوسائل و مستنبط‌ المسائل (محدث نوری) ج‏۱۷، ص۴۰۳ [۴] دعائم‌الاسلام (قاضی‌‌ نعمان‌ مغربی) ج‌،۲ ص‌،۳۶ روایت‌۸۱ [۵] المحلی‌ بالاَّثار (ابن حزم) تحقیق‌ عبدالغفار سلیمان‌ البغدادی؛ ج‌،۷ ص‌،۵۷۳ روایت‌۱۵۶۸ [۶] المحاسن (برقی) تحقیق‌ السید مهدی‌ الرجانی، ج‌،۲ ص‌،۱۷۸ روایت‌۱۵۰۴ نویسنده: کمالی منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بر اساس آیات قرآن کریم «شاهد بر خلق» در هر عصر و زمان بايد دارای چه صفاتی باشد؟ 🔹در «قرآن مجيد»، آياتی هست كه به صراحت می گوید خداوند در ميان هر امتى كسى را به عنوان «شاهد» قرار داده تا در روز قيامت بر آنها احتجاج كند؛ به عنوان نمونه در «آیه ۸۹ سوره نحل» آمده: «وَ یَوْمَ نَبْعَثُ فی‏ کُلِّ اُمَّهٍ شَهیداً عَلَیْهِمْ مِنْ اَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِکَ شَهیداً عَلى‏ هوُلاءِ؛ روزى که ما در هر امتى از میان خودشان گواهى بر آنان برانگیزیم و تو را [اى محمد] بر این امت گواه آوریم». از آيات قرآن استفاده مى شود كه شاهد بر امت یعنی همان بايد داراى صفاتى چند باشد. از جمله اينكه: 1⃣از جنس بشر باشد: «شَهيداً عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِم». [نحل، ۸۹] 2⃣در هر زمان يكى باشد؛ زيرا از صيغه مفرد استفاده شده است: «شَهِيداً». 3⃣داراى احاطه علمى باشد. 4⃣داراى علم به كتاب باشد: «وَ يَقُولُ الَّذينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفى‏ بِاللهِ شَهيداً بَيْنی وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتاب؛ [رعد، ۴۳] و كافران بر تو اعتراض می كنند كه تو رسول خدا نيستى، بگو تنها گواه بين من و شما، خدا و كسانى كه نزدشان علم كتاب است خواهد بود». ابو سعيد خدرى مى گويد: «از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) درباره اين آيه سؤال كردم كه مقصود از آن كيست؟ فرمود: آن، برادرم است». [۱] پی نوشت: [۱] الميزان فى تفسير القرآن، طباطبايى، سيد محمد حسین، ج ‏۱۱، ص ۳۸۸ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ هفتم، ۱۳۹۰ش، ص ۲۹۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️شیعیان امام علی (علیه السلام) و مقابله با جباران 🔹باکی از این نداریم که خون های طیب جوان های ما در راه ریخته شده است؛ باکی از این نداریم که نصیب عزیزان ما شده است. این یک شیوه مرضیه‌ای‌ است که در از اول پیدایش اسلام تاکنون بوده است. 🔹 با حماسه همیشه مقارن بوده است. در صدر اسلام - سلام الله علیه - ، بزرگمرد دنیا، با بزرگ خود اسلام را رشد داد؛ را شکوفا کرد. 🔹 - سلام الله علیه - با شیعه بزرگوار خود در های بزرگ اسلام پیشقدم بود. او مثل - سلام الله علیه - که و نهضت کرد و خود را در راه اسلام داد، یا سایر ما که در پشت پرده تقیه، را ترویج و قرآن را تایید کردند؛ 🔹پس از آنها تنها طایفه‌ای که با و با دیکتاتور های عصر و معارضه کردند، همین - علیه السلام - بود. قیام های پی در پی تا عصرهای اخیر، باز علی - علیه السلام - بودند که مقابل ایستادند و قیام کردند. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۷/۱۲/۱۸ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
⭕️اهل بیت علیهم السلام 🔹توجه کنید که دنیا را به چیزی نگیرید، توجه کنید که همه رفتنی هستیم و باید به خدای تبارک و تعالی نزدیک بشویم تا آن جا ما را راه بدهند. شما را ملاحظه کنید، ادعیه شلاقه‌ هایی است که بر فرق ماها زده می‌شود. اینهایی که به واقعیت و به عقیده ما از هر خطا هستند، ببینید که در چه جور عجز و ناله می‌کنند، برای اینکه مطلب بزرگ است. مقام بشر هر چه باشد، مقام خاتم النبیین بالاترین مقام، لکن وقتی که این مقام را با مقام الوهیت ملاحظه بکنیم که خود آنها می‌بینند، هیچ است در مقابل همه چیز. 🔹آنی که آنها فهمیدند از عظمت خدا، آنها را وادار کرده است آن طور راز و نیاز کنند و اعتراف به تقصیر. شما در ، خود ، - سلام الله علیه - سایر ، ملاحظه کنید چه جملاتی هست و ما چطور بعیدیم از این معانی، چه در این ادعیه هست که ما محرومیم از آن معارف، چه آتش‌سوزی در قلب این بوده است که برای فراق خدا می‌سوختند و آتش جهنم را می‌گفتند اگر صبر کنیم، صبر در فراق را چه کنیم؟ اینها برای ما مثل یک افسانه است، لکن واقعیت است، واقعیتی که آنها فهمیده‌اند و ما نفهمیدیم. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۵/۰۳/۱۹ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علماء و بزرگان اهل سنت درباره فضائل بى شمار «امام على» (ع) چه گفتارى دارند؟ (بخش اول) 🔸سخنان درباره (عليه السلام) بیش از آن است که در این مختصر ذکر شود، امّا براى نمونه به برخى از مهم ترین سخنان آنان اشاره مى شود: 1⃣حاکم نیشابورى و ابو یعلى و حموینى و ابن عساکر و ابن حجر و خوارزمى و دیگران نیز نقل کرده اند که: «براى هیچ کس به مقدار آنچه براى (عليه السلام) رسیده وجود ندارد». [۱] 2⃣و نیز از اسماعیل قاضى و نسائى و ابوعلى نیشابورى و محبّ الدین طبرى نقل شده که گفته اند: «در حقّ هیچ یک از صحابه به مقدار آنچه در شأن (عليه السلام) از احادیث حَسن وارد شده، نقل شده است». [۲] 3⃣ابن ابى الحدید مى گوید: «اما ، در و و و به حدّى است که نمى توان متعرض آن شده و آن را بیان داشت...». [۳] وى همچنین مى گوید: «چه بگویم درباره که و مخالفانش اقرار به او کرده، و نتوانسته اند را انکار نموده و را کتمان کنند... چه بگویم درباره کسى که هر به او نسبت داده مى شود، و هر فرقه اى به او منتهى مى گردد، و هر طایفه اى او را به خود جذب مى کند. پس او رئیس و است...». [۴] 4⃣فخر رازى مى نویسد: «من اقتدى فی دینه بعلى فقد اهتدى؛ لانّ النبىّ (ص) قال: اللهم ادر الحق معه حیثما دار؛ [۵] هر کس در دین خود، (عليه السلام) را خود قرار دهد، همانا شده است؛ زیرا (صلی الله علیه و آله) فرمود: خداوندا! هر کجا باشد، را بر محور وجودش بچرخان». 5⃣احمد بن حنبل مى گوید: «ما روى لأحد من اصحاب رسول الله (ص) من الفضائل الصحاح ما روى لعلى بن ابى طالب؛ [۶] براى هیچ یک از اصحاب رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) از صحیح السند به مقدار آنچه براى نقل شده، نرسیده است». 6⃣محمد فرید وجدى دانشمند مشهور مصرى مى گوید: «صفاتى در وجود (عليه السلام) گرد آمده که در دیگر خلفا نبود. (عليه السلام) را بود که از دوستى و به دنیا خود را تهى کرده بودند. یارانى که کمتر از انصار پیغمبران نبودند، و (عليه السلام) را از جان شیرینى که کالبدشان را زنده نگه مى داشت دوست تر مى داشتند». [۷] 7⃣عبدالفتاح عبد المقصود، استاد دانشگاه اسکندریه و نویسنده مشهور مصرى مى گوید: «از این رو، بعد از (صلی الله علیه و آله) کسى را ندیده ام که باشد پس از او قرار گیرد، یا بتواند در ردیفش بیاید، جز و برگزیده پیامبر (صلی الله علیه و آله) یعنى (عليه السلام). و من در این سخن به طرفدارى تشیّع وارد نشدم، بلکه این نظرى است که به آن گویا است. ، برترین مردى است که مادر روزگار تا پایان عمر خود نزاید، و اوست که هر گاه به جست و جوى اخبار و گفتارش برآیند، از هر خبرى براى آنان شعاعى مى درخشد. آرى، او مجسمه اى از است که در قالب بشریّت ریخته شده است...». [۸] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۰۷؛ طبقات الحنابله، ابویعلى، ج۱، ص۳۱۹؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۳۷۹؛ ترجمه امام على (ع)، ابن عساکر، ج۳، ص۶۳؛ صواعق المحرقة، ص۱۱۸؛ [۲] الریاض النضرة، ج۲، ص۲۱۳؛ صواعق المحرقة، ص۱۱۸؛ فتح البارى، ج۷، ص۵۷؛ تهذیب التهذیب، ج۷، ص۳۳۹؛ [۳] شرح ابن ابى الحدید، ج۱، ص۵؛ [۴] همان، ص۶؛ [۵] تفسیر فخر رازى، ج۱، ص۱۱۱؛ [۶] شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۹؛ [۷] دائرة المعارف فرید وجدى، ج۶؛ [۸] تقریظ الغدیر، ج۶ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ هـ ش، ص ۱۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علماء و بزرگان اهل سنت درباره فضائل بى شمار «امام على» (علیه السلام) چه گفتارى دارند؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸سخنان درباره (عليه السلام) بیش از آن است که در این مختصر ذکر شود، امّا براى نمونه به برخى از مهم ترین سخنان آنان اشاره مى شود: 1⃣استاد خالد محمّد خالد مصرى مى گوید: «چه مى گویید در حق کسى که (صلی الله علیه و آله) او را از بین اصحابش انتخاب نمود، تا آنکه در برادرش باشد. چقدر ابعاد و اعماق آن حضرت گسترده بود که (صلی الله عليه و آله) او را بر سایر صحابه مقدم داشته و به عنوان برادر برگزیده است». [۱] 2⃣خانم دکتر سعاد ماهر محمّد مى نویسد: (عليه السلام) بى نیاز از ترجمه و است. و بس است ما را از تعریف او، این که آن در شد، و در تربیت یافت و تحت قرار گرفت». [۲] 3⃣استاد عباس محمود عقّاد نویسنده معروف مصرى مى گوید: « (عليه السلام) در خانه اى تربیت یافت که از آنجا به گسترش یافت...». [۳] 4⃣دکتر محمّد عبده یمانى درباره حضرت مى گوید: «او بود که از اش در دامان (صلی الله علیه و آله) پرورش یافت و تا آخر عمر، آن حضرت را رها نساخت». [۴] او همچنین مى گوید: « - ، صاحب مجد و یقین، دختر بهترین فرستادگان - «کرّم الله وجهه» کسى است که براى هیچ بتى تواضع و فروتنى نکرد». [۵] 5⃣استاد احمد حسن باقورى، وزیر اوقاف مصر مى گوید: «اختصاص (عليه السلام) از بین صحابه به جمله «کرّم الله وجهه» به این جهت است که او هرگز بر هیچ بتى سجده نکرده است...». [۶] او همچنین مى گوید: «اگر کسى از تو سؤال کند به چه جهت مردم (عليه السلام) را دوست مى دارند؟ بر تو است که در جواب او بگویى: بدان جهت که (عليه السلام) را دوست دارد». [۷] پی نوشت‌ها؛ [۱] فی رحاب على (ع)؛ [۲] مشهد الامام على (ع) فى النجف، ص ۶؛ [۳] عبقریّة الامام على (ع)، ص ۴۳؛ [۴] علّموا اولادکم محبّة آل بیت النبى(ص)، ص ۱۰۱؛ [۵] همان؛ [۶] على (ع) امام الائمة، ص ۹؛ [۷] همان ص ۱۰۷ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ هـ ش، ص ۱۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ارزش و جایگاه جوان در اسلام 🔹ایام و یکی از حساس‌ترین و مهم‌ترین دوران در طول حیات انسان و دوران درخشندگی و فروغ زندگی اوست. می‌تواند با استفاده از قدرت و نیروی خدادادی و روح سرشار از عشق و امید، شور و هیجان، و آینده خود را رقم بزند و به عالی‌ترین و باشکوه‌ترین منازل زندگی در مسیر حرکتش به سمت ابدیت دست یابد. 🔹از همین رو اهتمام بسیار زیاد و ویژه‌ای به دارد و آن را مهم‌ترین و اساسی‌ترین بخش زندگی و عمر آدمی می‌شمارد و آن را فرصت مناسب برای دستیابی به رشد و کمال و خوشبختی دنیا و آخرت معرفی می‌کند. چنانکه (عليه السلام) در تفسیر آیه شریفه «...وَ لاَ تَنسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنيا...». [۱] (... و سهم خود را از دنيا فراموش مكن)، می‌فرمایند: «سلامتى، توانايى، فرصت، و شادابى‌ات را فراموش مكن، تا با آن‌ها، را به دست آورى». [۲]  🔹ایام «نوجوانی» و «جوانی» زمانی است که و و شاکله وجودی انسان در آن شکل می‌گیرد و بر همین اساس، در روایات متعددی بر نقش این دوران در شکل‌گیری شخصیت تاکید بسیاری شده است. (عليه السلام) در این‌باره می‌فرمایند: «دل مانند زمين آماده است كه هر بذرى در آن کاشته شود، مى‌پذيرد». [۳] (عليه السلام) نیز سفارش می‌کنند: « را دريابید، زيرا كه آنان سريع‌تر به كارهاى خير روى مى‌آورند». [۴] 🔹 به دلیل رسیدن به سن ، با يك «تحول مهم و انقلاب درونی» برخورد می‌کند، که و  دچار برخی تغییرات و فعل و انفعالات می‌شود؛ چنانچه اگر در این زمان تحت «تربیت» و «مراقبت» قرار نگیرد و این تحولات درونی به درستی هدایت نشود، او با مخاطرات زیادی روبرو می‌شود. (عليه السلام) درباره اهمیت و در این دوره می‌فرمایند: «به آموختن به پيش از آن كه منحرفين آنان را گمراه سازند، اقدام کنید». [۵] 🔹یعنی در این دوره بستر بسیار مناسبی برای و دارد، که اگر در این امر کوتاهی شود و پایه‌های دینی و اعتقادی جوان به درستی شکل نگیرد، جوان ناخودآگاه به دلیل تمایلات و غرایز بیدار شده‌ای که در او پدید آمده، به سوی ایدئولوژی و فرهنگ غیردینی، که امروزه از طریق اینترنت، فضای مجازی، شبکه های ماهواره‌ای و... که به آسانی در اختیار و در دسترس همگان است خواهد رفت. 🔹به جهت اهمیت ، بر ، و تمامی کسانی‌که به نحوی در یادگیری و آموزش جوانان تاثیرگذارند، لازم است که با شناختن ارزش واقعى جوانى و درک روحیات و نقايص طبيعى این دوران و با راهنمایی‌ های عالمانه و عاقلانه، تمایلات و غرایز جوانان را از سركشى و طغيان شان باز دارند، و به سوی یک زندگی دینی و الهی هدایت نمایند. 🔹بنابراین، موضوع و ارزش و اهميت آنان در نزد خداوند و اهل بیت (علیهم‌ السلام) به قدری بالاست که به هیچ عنوان نمی‌توان از آن غفلت کرد، و تمام کسانی‌ که در تخریب زیرساخت‌ های فرهنگی کشور دست داشته و دارند و با انتشار کتاب‌ها، مقالات، و دادن آزادی‌ های بی‌حد و حصر، در از بین بردن تربیت‌ دینی‌ جوانان نقش داشته‌اند، مورد قهر و غضب خداوند متعال قرار خواهند گرفت و روز قیامت در ازای گمراهی هر یک از این جوانان مسئول خواهند بود. پی‌نوشتها؛ [۱] قرآن کریم، سوره قصص، آیه۷۷. [۲] معانی الاخبار، ص۳۲۵. [۳] تحف العقول ص۷۰. نهج البلاغه، نامه۳۱. [۴] اصول كافى، ج۸، ص۹۳، ح۶۶. [۵] تهذيب الأحكام (تحقیق خرسان)، ج۸، ص۱۱۱، ح۳۰ منبع: وبسایت رهروان ولایت. @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) علاقه خود را به مرگ و شهادت چگونه توصیف كرده است؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از وصیت خود (نامه ۲۳ «نهج البلاغه») موضع خود را در برابر و بيان مى كند؛ همان چيزى كه در موارد ديگرى از نيز منعكس است و آن اينكه من نه تنها از نمى ترسم، بلكه عاشق بى قرار مرگى هستم كه در راه خدا و براى خدا باشد، مى فرمايد: «وَ اللهِ مَا فَجَأَنِی مِنَ الْمَوْتِ وَارِدٌ كَرِهْتُهُ، وَ لَا طَالِعٌ أَنْكَرْتُهُ، وَ مَا كُنْتُ إِلَّا كَقَارِبٍ وَرَدَ، وَ طَالِبٍ وَجَدَ» (وَ ما عِنْدَ اللهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرارِ)»؛ 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (به خدا سوگند چيزى از نشانه هاى به طور ناگهانى به من روى نياورده كه من از آن ناخشنود باشم، و طلايه اى از آن آشكار نشده كه من آن را زشت بشمارم، من نسبت به همچون كسى هستم، كه شب هنگام در جستجوى آب باشد و ناگهان در ميان تاريكى ها به آن برسد و يا همچون كسى كه گمشده [بسيار نفيس] خود را ناگهان پيدا كند [؛ چرا كه من به اين واقعيّت معتقدم] كه آنچه نزد [در سراى ديگر] براى بهتر است). 🔹جمله اخير برگرفته از «آيه شريفه ۱۹۸ سوره آل عمران» است. در آغاز آيه، از پاداش سخن مى گويد و سرانجام با جمله مزبور آيه را پايان مى دهد. آنچه در بخش اخير اين وصيّتنامه آمده همان است كه امير مؤمنان (عليه السلام) بارها در نهج البلاغه و غير آن بيان فرموده. (عليه السلام) كه جاى خود دارد، هم هرگز از نمى ترسند، مخصوصاً اگر مرگ آميخته با در راه خدا باشد. 🔹كسانى از مى ترسند كه يا به زندگى پس از مرگ ندارند، و مرگ را فنا و نابودى همه چيز مى پندارند و از آن وحشت مى كنند، يا اينكه ايمان به زندگى پس از مرگ دارند، ولى پرونده به گونه اى و تاريك است كه مى دانند براى آنان آغاز ناراحتى و است؛ اما آنها كه هم ايمان به دارند و هم پرونده پاك و نورانى است، دليلى ندارد كه از مرگ بترسند، 🔹بلكه به بيان (عليه السلام) در «خطبه ۵ نهج البلاغه» علاقه آنها به مرگ از علاقه طفل شيرخوار به پستان مادر هم بيشتر است: «وَ اللهِ لَابْنُ أَبِیطَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّه‏ِ». بى جهت نيست كه طبق روايت مشهور هنگامى كه عبدالرحمن‌ فرق نازنين (عليه السلام) را در محراب عبادت شكافت، حضرت فرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ» (به پروردگار كعبه رستگار شدم). 🔹با توجّه به اينكه «قارب» طبق آنچه در «لسان العرب» و بعضى از كتب آمده است به معناى كسى است كه شبانه به دنبال آب مى رود و يا كسى كه فاصله ميان او و سرچشمه آب يك شب راه است، استفاده مى شود كه جمله «كَقَارِبٍ وَرَدَ، وَ طَالِبٍ وَجَدَ» اشاره به اين است كه من و را همچون تشنه كامى كه زودتر از آنچه فكر مى كرد به سرچشمه آب رسيد، به دست آوردم و گمشده خود را كه سال ها در انتظارش بودم يافتم. چقدر تفاوت است ميان اين سخن و سخن زورمندانِ‌ از خدا بى‌خبر كه وقتى در چنگال گرفتار مى شوند، مى لرزند و فرياد مى كشند و ذليلانه تقاضاى بازگشت به مى كنند. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۲۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️اسلام، دین قیام و دین هدایت‌ 🔹دین های بزرگ پیامبران سابق و دین بسیار بزرگ در عین حالی که یک دستشان به و برای هدایت مردم، دست دیگر به اسلحه‌ها بود. - سلام الله علیه - با یک دست صحف را داشت و با دست دیگر تبر برای سرکوبی بتها. 🔹 - سلام الله علیه - با یک دست تورات را داشت و با دست دیگر عصا، عصایی که فرعونیان را به خاک مذلت نشاند، عصایی که اژدها بود، عصایی که خیانتکاران را می‌بلعید. با یک دست را داشت و با دست دیگر شمشیر، شمشیر برای سرکوبی خیانتکاران و قرآن برای هدایت. آنها که قابل هدایت بودند، راهنمای آنها بود، آنهایی که هدایت نمی‌شدند و توطئه‌گر بودند، شمشیر بر سر آنها. 🔹...[ما] هراسی از نداریم. دین خون است برای فجّار؛ و دین هدایت است برای مردم دیگر. اولیای ما بی‌هراس خون دادند و بی‌هراس در جنگ‌های خونین وارد بودند. - سلام الله علیه - آن موجود یگانه، در عین حالی که برای هدایت داشت، شمشیر برای آنهایی که توطئه‌گر بودند. 🔹ما خونها دادیم و دادیم. خون داد و شهدا داد. ما فرق‌ های شکافته دادیم، مثل علی بن ابیطالب، علی بن الحسین و سرهای بر نیزه رفته دادیم، مثل سیدالشهدا و اصحاب و اعوان او. در تمام اعصار، با خون و با شمشیر و با اسلحه پیش برد و نمایش پیدا کرد. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۶/۰۲ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ضامن بقای ملت ها!! 🔹 یک‌ «ضرورت‌ اجتماعی‌» است. از آن جهت که متشکل از افراد با منافع، و سلایق متعارض و مختلف است، ضرورتا نیازمند یک است، و گرنه اگر و بر مجموعه ای از انسان ها حکومت نکند، لاجرم باید قائل به حکومت جنگل و شد که در آن قوی‌تر ها برنده، و بقیه طعمه آنها هستند و این مطلب را هم هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد. (عليه السلام) در خطبه ۴۰ «نهج البلاغه» می فرماید: «فَإِنَّهُ لاَبُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیر بَرّ أَوْ فَاجِر، یَعْمَلُ فِی إِمْرَتِهِ الْمُۆْمِنُ، وَ یَسْتَمْتِعُ فِیهَا الْکَافِرُ»؛ 🔹در این بیان حضرت، بر ضرورت‌ وجود و تأکید شده، بطوری که وجود حاکمی و لو غاصب و فاجر، بهتر از نبود هیچ است؛ زیرا به هر حال همان حاکم غاصب هم بخشی از نیازهای اجتماعی مردمش را رفع می‌کند. از این رو، تشکیل‌ از «ضروریات‌ دین‌ و مذهب » است، چرا که بدون ، اجرای در امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی، نظامی و حتی امور و مسلمانان معطل و مختل خواهد شد. 🔹تجربه تاریخی و عینی این حقیقت را به وضوح ثابت میکند، از این رو (صلی الله علیه و آله) پس از هجرت به مدینه، در اولین فرصت به تاسیس‌ نظام‌ و پرداخت. (عليه السلام) در این باره می‌ فرماید: «هیچ فرقه و ملتی را نمی یابیم پایدار مانده و زندگی کرده باشند، مگر با داشتن ، و این از آن‌رو است که مردم ناچارند برای امر و خود داشته باشند تا آنها را سرپرستی کند و زندگی مردم بدون ، قوام و سامان نمی‌ یابد». [۱] 🔹وجود در راس‌ نیز از مسلمات این دسته است و در متون اسلامی به آن تصریح و بر آن تاکید شده است.  (علیه السلام) می فرماید: « ...سه چیز است که مردم هر شهری به آن نیاز دارند، تا در امور دنیا و آخرت خود به آن پناه ببرند و اگر این سه را نداشته باشند به نابسامانی در زندگی گرفتار خواهند شد: فقیه دانای پرهیزگار، که مردم از وی پیروی کنند و پزشک آگاه مورد اعتماد». [۲] البته نظام هماهنگ با امور یاد شده در گرو داشتن ، با عقل نظری و عقل عملی است. 🔹 (عليه السلام) در روایت دیگری می فرماید: «اگر برای مردم، و ، امانت دار، نگهبان و پاکدست (عادل) قرار داده نمی شد، آیین نابود می گشت، از بین می رفت، سنت ها و تغییر می‌ یافت، بر آن می افزودند و از آن می کاستند و مسلمانان به شبهه دچار می شدند». 🔹 (ره) در «کتاب ولایت فقیه» چنین می فرماید: «هدف بعثت و کار انبیاء علیهم السلام تنها مساله‌ گویی و بیان احکام نیست؛ اینطور نیست که (صلی الله علیه و آله) و (علیهم السلام) مساله‌گو هایی باشند که خداوند آنان را تعیین فرموده تا مسائل و احکام را بدون خیانت برای مردم نقل کنند و آنان نیز این امانت را به فقها واگذار کرده باشند و معنای الفقها امنا الرسل این باشد که فقها در مساله گفتن امین باشند، 🔹در حقیقت مهم‌ ترین وظیفه انبیاء (علیهم السلام) برقرار کردن یک از طریق اجرای و است - لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ [حدید، ۲۵] - که البته با بیان احکام و نشر تعالیم و عقاید الهی ملازمه دارد، و این با تشکیل و اجرای‌ احکام امکان پذیر است؛ خواه نبی خود موفق به تشکیل حکومت شود، مانند رسول اکرم (صلی الله علیه و آله)، و خواه پیروانش پس از وی توفیق تشکیل حکومت و برقراری نظام عادلانه اجتماعی را پیدا کنند». پی نوشت‌ها: [۱] عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۰۱ [۲] تحف العقول، ص ۳۱۹ منبع: تبیان به نقل از خبرگزاری شبستان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در حکمت ۲۱۱ «نهج البلاغه»، در تبیین خطرات تبعيت از هواپرستی چه می فرماید؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از حکمت ۲۱۱ مى فرمايد: «وَ كَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِيرٍ تَحْتَ هَوَى أَمِيرٍ» (چه بسا كه در چنگالِ و هاى حاكم بر آنها اسيرند). به یقین خداوند دو نيرو به انسان بخشيده است: يكى نيروى كه خوب و بد را با آن تشخيص مى دهد و راه و چاه را مى شناسد و ديگرى «انگيزه‌ هاى‌ مختلف‌ نفسانى» است، كه آن هم در حد براى بقاى انسان ضرورى است؛ خواه علائق جنسى باشد يا علاقه به مال و ثروت و مقام و قدرت؛ 🔹اما هنگامى كه اين انگيزه ها كنند و به صورت هوا و درآيند، را در چنگال اسارت خود مى گيرند، به گونه اى كه گاه از تشخيص واضح ترين مسائل باز مى ماند و گاه دست به كارهايى مى زند كه يك عمر بايد جريمه و كفاره آن را بپردازد. به همين دليل در «آيات قرآن» و «روايات اسلامى» هشدار زيادى به اين موضوع داده شده است. 🔹 مى فرمايد: «أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللهُ عَلَى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ» [۱] (آيا ديدى كسى را كه معبود خود را خويش قرار داده و خداوند، او را با آگاهى [بر اين كه شايسته هدايت نيست] گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مُهر زده و بر چشمش پرده اى قرار داده است؟! با اين حال، غير از خدا چه كسى مى تواند او را هدايت كند؟! آيا متذكّر نمى شويد؟!). 🔹در حديثى از (عليه السلام) در غررالحكم مى خوانيم: «غَلَبَةُ الْهَوى تُفْسِدُ الدِّينُ وَ الْعَقْلَ» [۲] (غلبه ، هم دين انسان را فاسد مى كند و هم عقل او را). همچنین آن حضرت در حدیث دیگری می فرماید: «حَرَامٌ عَلَى كُلِّ عَقْلِ مَغْلُولٍ بِالشَّهْوَةِ أنْ يَنْتَفِعَ بِالْحِكْمَةِ» [۳] (بر تمام هايى كه در چنگال ، اسيرند حرام است كه از و دانش بهره مند شوند). 🔹به يقين متفاوت اند؛ بعضى به اندازه اى نيرومندند كه هيچ انگيزه اى از نمى تواند بر آن چيره شود، و گاه چنان ضعيف است كه با مختصر طغيانِ شهوت از كار مى افتد، همین گونه نيز درجات و مراتب مختلفى دارد و بدترين نوع آن، گرفتاری اندیشه های يك جامعه در اسارت هوای نفس‌شان است؛ آنان را به سوى پيش برده و دين و دنياى مردم را ملعبه هوای نفس سازند. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره جاثیه، آيه ۲۳ [۱] تصنيف غررالحكم و دررالكلم‏، دفتر تبليغات‏، قم‏، چ ۱، ص ۶۴ [۲] غررالحكم و دررالكلم‏، دارالكتاب الإسلامی، قم، چ ۲، ص ۳۵۰، قصار ۳۶ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، چ ۱، ج ۱۳، ص ۶۲۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel