eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
427 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴 🏳🏴🏳 🏴🏳 🏳 ✅آثار و بركات عزاداري و بر عليه السلام 🔷 مظهر شديدترين حالات احساسي انسان است، و علتها و انگيزه هاي مختلفي دارد كه هر يك از آنها نشان دهنده حالتي خاص است. در روايات، بعضي از انواع و از صفات پسنديده بندگان پاكدل خداوند به حساب آمده است، و بعضي از انواع گريه مذموم شمرده شده است. گريه، از حالات و انفعالات انساني است كه با مقدمه اي از اندوه و ناراحتي رواني به طور طبيعي به ظهور ميرسد، و گاه ممكن است انگيزه اش هيجانات تند رواني باشد. مثل شوق و ذوقي كه از ديدار محبوب پس از زماني طولاني ناشي ميشود. همچنين گاهي هم گريه كردن حاكي از عقايد مذهبي انسان است با اين توصيف، از آنجايي كه گريه عملي طبيعي و اي بسا غير ارادي است؛ لذا نميشود مورد امر و نهي و حسن و قبح قرار گيرد، بلكه آنچه كه مورد حسن و قبح است، مقدمات و انگيزه هاي گريه ميباشد. چنانكه گفته اند: «تو آني كه در بند آني». @tabyinchannel 👇👇
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️ امام حسین (ع) 🔷درباره مراسم اربعین، آنچه که در فرهنگ دینی ما وارد شده، بزرگداشت چهلمین روز شهادت حضرت (ع) است که مصادف با بیستم ماه صفر می‌باشد. امام حسن عسکری(ع) در حدیثی علامت‌های «مؤمن» را پنج چیز شمرده است: نماز پنجاه و یک رکعت، ، انگشتر در دست راست کردن، پیشانی بر خاک نهادن و «بسم الله» را در نماز، بلند گفتن.[۱] 🔷همچنین مورخان نوشته‌اند که جابر بن عبدالله انصاری، همراه عطیه عوفی موفق شدند که در همان اولین اربعین، پس از قیام عاشورا به زیارت امام حسین(ع) نائل آیند.[۲] 🔷سید بن طاوس نقل می‌کند: هنگامى كه زنان و فرزندان امام حسين(ع) از شام برگشتند و به عراق رسيدند، به راهنما گفتند: ما را از راه ببر. وقتى به جایگاه شهادت امام حسین(ع) و یارانشان رسيدند، جابر بن عبد اللَّه انصارى را با گروهى از بنى هاشم و مردى از آل رسول اللَّه(ص) دیدند كه براى زيارت امام حسين(ع) وارد شده بودند، همه در يک وقت وارد شدند، و با يک‌ديگر شروع به گريه و حزن كردند و به سر و صورت زدند. مجلس عزایی به پا كردند كه فوق العاده دلخراش و جگر سوز بود. زنان آن ديار نيز به ايشان پيوستند و عموماً چند روزى عزادارى كردند.[۳] پی نوشت‌ها [۱] بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۳۲۹ [۲] بشارة المصطفي، ص ۱۲۶ [۳] بحارالانوار، ج ‏۴۵، ص ۱۴۶ منبع: وبسایت اسلام کوئست @tabyinchannel
✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨ ✨ ⭕️ضرورت تربیت دینی (بخش نهم) 🔶یکی از بر والدین این است که آن‌ها را با خدا و اهل بیت علیهم السلام و و آشنا سازند. با فطرتی پاک متولد می‌شود و این پدر و مادر هستند که باید فطرت او را در مرحله‌ی عمل و رفتار نیز هدایت کنند و به فعلیت تبدیل نمایند. 💠آشنایی با مجالس عزای امام حسین (ع) 🔷یاد کربلا و زنده نگهداشتن یاد (ع)، آثاری بی‌بدیل دارد. از همان ابتدا باید با کام گرفتن با تربت سیدالشهداء (ع)، شیرینی عشقش را در دل فرزند نشاند. امامان علیهم السلام به پیروان خود آموخته‌ اند که را نیز به (ع) ببرند.‌ آری! بی‌آن که سختی و دشواری ببینند و یا از مجالس دینی زده شوند، باید برای آنان خاطره خوش معنوی ایجاد کرد، تا اندک اندک علیهم السلام در جان ایشان عمیق‌تر گردد و سعادت دنیا و آخرتشان فراهم آید. 💠آموزش شعرهای مذهبی 🔷از آن جایی که شعر دارای آهنگ است، کودکان علاقه‌ی خاصی به آن دارند؛ بنابراین، در قاب شعرهای ساده و آهنگین می‌توان بسیاری از معارف را به آن‌ها منتقل کرد. علیهم السلام بر آموختن برخی اشعار به کودکان تأکید ویژه کرده‌اند. در همین رابطه شخصی به نام عبدی، اشعار زیبا و بلیغی در رسای اهل بیت علیهم السلام سروده بود؛ از این رو، امام صادق (ع) به شیعیان دستور می‌دهد و می‌فرماید: ای شیعیان! اشعار عبدی را به فرزندان خود بیاموزید؛ زیرا، او بر دین خدا بوده است. [۱] 🔷توجه به این نکته ضروری است، که اینگونه اشعار از باب نمونه است، لذا میتوان، شعرهای زیبا و پرمعنا را که با زبان مادری گفته شده است، به کودکان آموزش داد، تا همانند کلمات که در ذهن و حافظه‌ی کودک جای می‌گیرند، روح و معنای اشعار نیز در روح آنان دلنشین گردد. ... پی‌نوشت [۱] بحارالانوار، ج ۷۶، ص ۲۹۳؛ «یا معشر الشیعة، علموا اولادکم شعر العبدی، فانه علی دین الله» . 📕دوران‌طلایی‌تربیت (محمدعلی‌قاسمی) منبع: وبسایت‌راسخون @tabyinchannel
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️ (ع) زینت آسمان ها و زمین (بخش اول) 🔷حضرت (ع) ۱۰ سال امامت کردند و آخرین سال امامت ایشان مصادف شد با مرگ بن ابی سفیان، و روی کار آمدن فرزندش . چهره يزيد با پدرش معاويه بسيار متفاوت بود، او اصلا به دين و ديانت و حتی ظاهر شريعت اهميتی نمی‌داد و تنها به فکر شهوت‌رانی و عيش و نوش خود بود؛ او مردی سگ‌باز، ميمون‌باز، شراب‌خور، بسيار شهوت‌ران و... بود که اصلا به دين و شريعت اهميتی نمی‌داد، پس با وجود او و خليفه بودن او، حتی ظواهر دين و در خطر عظيمی قرار می‌گرفت؛ 🔷به همين خاطر است که (ع)، بعد از اين‌که به خلافت رسيد فرمود: «وَ عَلَى الاِسْلَامِ السّلَامُ اِذْ قَدْ بَلِيَتِ الْاُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْل يَزِِيد؛ آن‌گاه كه امت، گرفتار حاکمی چون گردد، بايد فاتحه اسلام را خواند». [۱] با اين اوصاف، ديگر درنگ جايز نبود و حرکت امام (ع)‏ شروع شد؛ اتفاقا به خاطر جايگاه رفيع حضرت در ميان مردم، حرکت ايشان، حال يا بيعت کنند يا قيام، از اهميت ويژه‌ای برخوردار بود، بنابراين اين قيام يا بيعت، بازتاب بسيار گسترده‌ای در ميان مردم داشت و به منزله تاييد يا عدم تاييد تلقی می‌شد، که حضرت را انتخاب کرد و در نهایت به شهادت ایشان در سال ۶۱ قمری انجامید. 🔷در شان و جایگاه حضرت همین بس که نقل شده: روزی پیامبر اکرم(ص) به (ع) که از در وارد شدند فرمودند: «خوش آمدی ای » یکی از حاضران به نام اُبیّ بن کعب [با تعجب] عرض کرد: یا رسول اللّه، آیا جز شما کسی دیگر هم زینت آسمان‌ها و زمین محسوب می‌شود؟ حضرت فرمودند: «ای ابیّ بن کعب، سوگند به خدا، همانا (ع) در از روی زمین بیشتر شناخته شده است. نام او در این گونه نوشته شده: «اِنّ الحُسینَ مِصباحُ الهُدی و سفینةُ النّجاة» همانا مشعل هدایت و کشتی نجات است». [۲] همچنین پیامبر اکرم(ص) بارها در مورد امام حسن مجتبی و امام حسین علیهم السلام فرمودند: «الْحَسَنَ‏ وَ الْحُسَيْنَ‏ سَيِّدَا شَبَابِ‏ أَهْلِ‏ الْجَنَّة: حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشتند». [۳] ... پی‌نوشت‌ها [۱] اللهوف على قتلى الطفوف، ترجمه فهرى، ص ۲۴ [۲] بحرانى، مدينة معاجز الأئمة الإثني عشر و دلائل الحجج على البشر، ج‏۴، ص۵۲ [۳] من لا يحضره الفقيه (۴جلد) ج‏۴، ص۱۷۹ نویسنده: محمد فرضی پوریان منبع: وبسایت‌رهروان‌ولایت @tabyinchannel
⭕️قیامِ لله شکست ندارد 🔹 - سلام الله علیه - با چند نفر از اصحاب، چند نفر از ارحامشان، از مخدَّراتشان قیام کردند. چون بود، اساس سلطنت آن خبیث را به هم شکستند. در صورتْ، ایشان کشته شدند، لکن اساس سلطنت را، اساس سلطنتی که می‌خواست اسلام را به صورت سلطنت طاغوتی درآورد. خطری که و برای اسلام داشتند این نبود که غصب خلافت کردند؛ این یک خطر، کمتر از آن بود؛ خطری که اینها داشتند این بود که را به صورت سلطنت در می‌خواستند بیاورند، می‌خواستند معنویت را به صورت طاغوت درآورند، به اسم اینکه «ما خلیفه رسول الله هستیم» اسلام را منقلب کنند به یک رژیم طاغوتی. این مهم بود. آن قدری که این دو نفر ضرر به اسلام می‌خواستند بزنند یا زدند جلوتری‌ها آن طور نزدند. اینها اصل اساس اسلام را وارونه می‌خواستند بکنند. 🔹سلطنت بود، شرب خمر بود، قمار بود در مجالسشان. «خلیفه رسول الله» و در مجلسِ شرب خمر؟! و در مجلس قمار؟! و باز «خلیفه رسول الله» نماز هم می‌رود در جماعت می‌خواند! این خطر از برای اسلام خطر بزرگ بود. این خطر را - سلام الله علیه - رفع کرد. قضیه، قضیه غصب خلافت فقط نبود. - سلام الله علیه - قیام بر ضد سلطنت طاغوتی بود. آن سلطنت طاغوتی که اسلام را می‌خواست به آن رنگ درآورد که اگر توفیق پیدا می‌کردند، اسلام یک چیز دیگری می‌شد. اسلام می‌شد مثل رژیم ۲۵۰۰ ساله سلطنت. اسلامی که آمده بود و می‌خواست رژیم سلطنتی را و امثال این رژیمها را به هم بزند و یک سلطنت الهی در دنیا ایجاد کند، می‌خواست «طاغوت» را بشکند و «الله» را جای او بنشاند، اینها می‌خواستند که «الله» را بردارند، «طاغوت» را جایش بنشانند. همان مسائل جاهلیت و همان مسائل سابق. کشته شدن سیدالشهداء - سلام الله علیه - شکست نبود، چون قیامْ لله بود، شکست ندارد. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۳/۰۸ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا عزاداری؟ 🔶اهداف و آثار عزاداری برای اهل بيت عليهم السلام 💠در بيان بايد گفت اگر در ميان شيعيان عزاداری يك سنت رايج شده است انگيزه‌های گوناگونی دارد كه به طور اختصار عبارتند از: 🔹۱) شناساندن مقام پيشوايان بزرگ اسلام كه سراسر زندگی آنان برای جامعه اسلامی الگو و سرمشق است، خواه در مبارزه با طاغوتيان يا مسايل اخلاقی و روحی و...؛ ۲) افزايش عشق و محبت اهل‌ بيت كه پاداش رسالت پيامبر اکرم (ص) است؛ ۳) كمال‌خواهی و فضيلت‌طلبی؛ ۴) دعوت به دين و آگاه شدن از حقايق آن و فراخوانی مردم به صلاح و اصلاح و دوری از انحراف و فساد؛ ۵) بر ضد طاغوتيان و آشنا كردن مردم با ويژگی های (ع)؛ ۶) اطعام عده‌ای از نیازمندان در پرتو مجالس عزا كه از دستورات مؤكد قرآن و اسلام است؛ ۷) ياد مصيبت اهل‌ بيت عليهم السّلام كه موجب آسان شدن مصائب و سختيهای دوستداران آنان است؛ ۸) همدردی با رسول خدا (ص) و حضرت زهرا (س) و ساير ائمه عليهم السّلام؛ ۹) فراموش نشدن ؛ چرا كه اگر اين عزاداری ها نبود نسل‌های آينده نمی‌دانستند (ع) را كشته است. 🔹۱۰) افشاگری جنايات ستمگران، بويژه بنی اميه و بنی عباس؛ ۱۱) رشد فضائل و كرامت‌های انسانی و الهی و پروش روحيه شهادت طلبی؛ هر قطره اشك كلامی است كه شهادت را چون پيامی به مردم ابلاغ ميكند، و گريه نشانه آن است كه فاجعه‌ای روی داده و ظلمی صورت گرفته است. نه يك روز، نه ده روز، نه يك ماه، بلكه در تمام سال برای اين است كه ملتی كه در شهادت زندگی ميكند بايد عزادار باشد و در مجالس عزا با بيان فلسفه شهادت و با يادآوری از شهيدانش، روحيه شهادت‌طلبی را همچنان تازه نگه دارد. بی‌شك به خاطر نشر فلسفه شهادت و ايثار و كرامت‌های انسانی است كه به بهانه مرگ برادر، عمو، دايی و... جلسه برگزار ميكنند و يك‌باره به كربلا گريز ميزنند و از حسين سخن ميگويند. ۱۲) زنده_نگهداشتن_اسلام با استفاده از ابزار عزاداری. را زنده كرد و اگر (ع) قيام نميكرد، اثری از اسلام باقی نمی‌ماند. 🔹اساس شكل‌گيری انقلاب اسلامی نيز نهضت امام حسين (ع) است. امام خمينی (ره) درباره تجديد و تكرار عزاداريها ميفرمايد: «آن کسانی که می‌گویند (ع) را نخوانید، اصلاً نمی‌فهمند (ع) چه بوده و نميدانند یعنی چه؛ نمی دانند اين گريه ها و روضه ها حفظ کرده اين مکتب را. الان ۱۴۰۰ سال است که با این منبرها و با این روضه ها و با این مصیبت ها و با این سینه زنی ها ما را حفظ کرده اند. تا حالا آورده اند اسلام را. این عده از جوانهایی که اینطور نیستند که سوء نیت داشته باشند، خیال می‌کنند حالا باید ما حرف روز بزنيم! حرف سيدالشهداء حرف روز است، همیشه حرف روز است، همیشه حرف روز را سيدالشهداء آورده است دست ما داده و سيدالشهداء را اين گريه ها حفظ کرده است و مکتبش را این مصيبت‌ها حفظ کرده؛ این سینه زنی ها و این دسته جات و عرض می‌کنم اینها حفظ کرده... همينهاست كه اين نهضت را پيش برده، اگر (ع) نبود اين نهضت را پيش نمی‌برد...». [۱] 🔹بنابراين (ع) يك حركت است، يك موج است، يك مبارزه اجتماعی است. [۲] عزاداری ها سبب ميشود كه شور و عاطفه، از شعور و شناخت برخوردار گردد و ايمان را در ذهن جامعه زنده نگه دارد، و به عنوان يك فكر سازنده و حادثه الهام‌بخش، همواره تأثير خود را حفظ كند. احيای خط خون و شهادت و رساندن صدای مظلوميت آل علی (ع) به گوش تاريخ است... هم بر مظلوميت امام گريه ميشود و هم در سايه آن، (ع) از نهضت و حركت، شناخته ميشود، روضه‌های خانگی و دسته‌های عزاداری و هيأت‌های زنجيرزنی، پوشيدن لباس مشكی و پرچم به دست گرفتن و شربت و آب دادن و تلاش در برپايى مجالس و نوحه‌خوانی و سينه‌زنی و... هر يك به نوعی سربازگيری جبهه حسينی است و اين پيوند قلبی را عمق و غنا می‌بخشد. [۳] اين موارد، انگيزه‌های برگزاری مجالس سوگواری و عزاداری است و آنچه در اين ميان وجود ندارد، گريه ضعف و ذلت است. پی نوشت: [۱] قيام عاشورا در كلام و پيام امام، ‌ص ۱۶ [۲] نهضت‌های اسلامی صد ساله اخير، مرتضی مطهری، ص ۸۹ [۳] فرهنگ عاشورا، ص ۳۱۴ نویسنده: حسين رجبی، پاسخ به شبهات عزاداری منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! (بخش سوم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه حرکت مصلحانه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 2⃣بیانات امام حسین(ع) در نقاط مختلف حرکت اصلاح‌گرانه خود 🔹یکی از بهترین اسناد قابل بررسی هنگام تحلیل (ع) مطالعه سخنان و نامه های ایشان است. آن حضرت از زمان حرکت از مدینه و بعد از آن در مکه و در مسیر کربلا و حتی در روز واقعه، بیانات و مکتوباتی را متوجه برخی بستگان، اصحاب، عموم مردم و حتی دشمنانشان کرده اند که مطالعه دقیق آنها می تواند فهم اهداف حرکت اصلاح‌گرانه آن حضرت را مقدور سازد. (مجموع این بیانات را محقق ارجمند مرحوم آیت الله محمد صادق نجمی در کتاب ارزشمند «سخنان حسین بن علی علیه السلام از مدینه تا کربلا» گرد آورده است). در اینجا برای رعایت اختصار، برخی از برجسته ترین بیانات آن حضرت را با هم مرور می کنیم: (ع) در پاسخ فرماندار مدینه که به حکم یزید، می خواست به اجبار از (ع) بیعت بگیرد، فرمود: «ای امیر! ما خاندان نبوت و معدن رسالت و محل آمد و شد فرشتگان و جایگاه رحمت هستیم. خداوند امور را با ما می گشاید و با ما می بندد. مردی فاسق، باده گسار، آدم کش و اهل فسق و فجور آشکار است. همانند من با کسی همانند او بیعت نمی کند». [۱] 🔹علاوه بر آن، (ع) در بخشی از وصیتنامه خود برای برادرشان محمد حنفیه می نویسد: « ... و من از سرِ مستى و طغیان و فسادانگیزى و ستمکارى قیام نکردم. تنها براى اصلاح در امّت جدّم به پا خواستم؛ مى خواهم و کنم، و به روش جدّم و پدرم على بن ابى طالب (ع) رفتار نمایم. هر کس سخن حقّ مرا پذیرفت پس خداوند به پذیرش (و پاداش) آن سزاوارتر است، و هر کس دعوت مرا نپذیرفت، صبر مى کنم تا خداوند میان من و این مردم به حق داورى کند که او بهترین داوران است». [۲] همچنین ایشان هنگام سفر به کربلا فرمودند: «بار خدایا! تو می دانی كه آنچه از ما اظهار شده برای رقابت در قدرت و دستيابی به كالای دنيا نيست، بلكه هدف ما اين است كه را به جای خود برگردانيم و بلادت را اصلاح نماييم تا ستمديدگان از بندگانت امنيت يابند و به و و دستورهای دينت عمل شود». [۳] 🔹همچنین از دیگر بیانات به جا مانده از ایشان در این سفر پر مخاطره این است که فرمود: «هان ای مردم! پيامبر خدا (ص) فرموده است كسی كه زمامداری ستمگر را ببيند كه حرام خدا را حلال می سازد و عهدش را می شكند و با سنّت پيامبر (ص) مخالفت می ورزد و در ميان بندگان خدا بر اساس گناه و تجاوز عمل می كند، ولی در مقابل او با عمل يا گفتار اظهار مخالفت ننمايد بر خداوند است كه او را با همان ظالم در جهنّم اندازد». [۴] همچنین از ایشان نقل شده که هنگام مواجهه با لشکر حر ضمن سخنانی آنها را اینگونه مورد عتاب قرار داد که: «الا تَرَوْنَ الَى الْحَقِّ لا يُعْمَلُ بِهِ، وَ الَى الْباطِلِ لا يُتَناهى‏ عَنْهُ، لِيَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِي لِقاءِ رَبِّهِ حَقّاً حَقّاً؛ آيا نمى بينيد به حق عمل نمى شود و از باطل جلوگيرى نمى گردد در چنين شرايطى بر مؤمن لازم است راغب ديدار پروردگارش [شهادت] باشد». [۵] 🔹همه این بیانات نشانگر روح انقلابی و مبارز آن حضرت در مقابل انحرافات پدید آمده در اسلام و تصمیم ایشان در اقدام عملی علیه دستگاه ظالم حاکم بود. یعنی و ایشان صرفا امری زبانی نبود، بلکه عمل به این فریضه الهی را به منتهاى اوج خود رساند و بالاترين مرحله عملى آن را انجام داد و با شجاعتى وصف‏ ناپذير به همگان اعلام كرد: «أَيُّهَا النَّاسُ! فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ يَصِبرُ عَلى‏ حَدِّ السَّيْفِ، وَ طَعْنِ الْأَسِنَّةِ، فَلْيَقُمْ مَعَنا وَ إِلَّا فَلْيَنْصَرِفْ عَنا؛ اى مردم! هر كس از شما در برابر تيزى شمشير و زخم نيزه ها شكيبا است با ما بماند، و الّا از ما جدا شود». [۶] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۲۵ [۲] همان، ج ۴۴، ص ۳۲۹-۳۳۰ [۳] همان، ج ۹۷، ص ۸۰-۸۱ [۴] همان، ج ۴۴، ص ۳۸۲ [۵] همان، ج ۴۴، ص ۳۸۱ [۶] ينابيع المودة، قندوزى حنفی، سلیمان بن ابراهیم، دارالاسوه، قم، چ اول، ص ۴۰۶ منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! (بخش ششم) 3⃣تشکیل حکومت اسلامی (۳) 🔹سه مؤلفه ای که در قسمت قبلی این نوشتار بدان ها پرداخته شد، موضوع قصد (ع) را برای تشکیل حکومت اسلامی ثابت میکند، اما ممکن است این سؤال به ذهن برسد که آيا امام(ع) از شهادت خويش و يارانش در مسير حركت به سوى كوفه و قيام بر ضدّ يزيد، آگاه بود، يا خير؟ و اگر از اين امر مطّلع بود، آگاهى به شهادت با قيام و برنامه ريزى براى تشكيل حكومت اسلامى چگونه سازگار است؟! براساس شواهد تاريخى جاى هيچ ترديدى نيست كه (ع) از فرجام قيام خويش آگاه بود و با يقين به شهادت، نهضت خويش را آغاز كرد. روايات و اخبارى كه از طريق شيعه و اهل سنّت از پيامبر اكرم (ص) در موضوع شهادت (ع) نقل شده است به اندازه اى مشهور بود كه ابن عبّاس میگويد: «ما اهل بيت همگى ترديدى نداشتيم كه (ع) در سرزمين كربلا به شهادت خواهد رسيد». [۱] چنانكه از مفاد روايت فوق استفاده میشود، نه تنها امام، بلكه عموم اهل بيت حتّى از محلّ شهادت آن حضرت با اطّلاع بودند. علّامه مجلسى در بحارالانوار ۷۱ روايت در اين باره نقل كرده است. [۲] 🔹باملاحظه اين سخنان و نمونه‌هاى فراوان ديگر از اين دست، شكّى باقى نمیماند كه (ع) نه تنها از اصل كشته شدن خويش آگاهى داشت، بلكه دقيقاً از محلّ شهادت و نيز قاتلان خود با اطّلاع بوده است. اينك با توجّه به اين كه امام از سرانجام اين حركت آگاه بود اين سؤال مطرح میشود كه چگونه اطمينان (ع) به شهادت، با حركت آنحضرت براى دستيابى به حكومت اسلامى قابل جمع است؟! يعنى چگونه میشود امام هم سرانجام كار را بداند و به شهادت خويش و يارانش يقين داشته باشد و در عين حال به قصد تشكيل حكومت اسلامى قيام كند؟ پاسخ به اين سؤال به اندازه اى اهمّيّت دارد كه برخى از نويسندگان را كه نتوانستند بين «اداى وظيفه» و «آگاهى از نتيجه» وفق دهند، بر آن داشت تا به طور كلّى آگاهى امام از فرجام كار را انكار كنند! و تمام ادلّه تاريخى و روايى را كه در اين موضوع وارد شده است، زير سؤال برند! غافل از آنكه نتيجه كار نمیتواند تعيين كننده وظيفه مردان الهى باشد. 🔹در فرهنگ دين، آنچه مهم است و عمل به آن است و امّا رسيدن به نتيجه دلخواه، در مرحله دوم قرار دارد. تعاليم قرآن و اسلام و سيره معصومين (ع) گوياى اين واقعيّت است كه جمع بين «وظيفه» و «نتيجه» هرچند اولويّت دارد، ولى «عمل به وظيفه» مقدّم بر «رسيدن به نتيجه» میباشد. به عبارت ديگر بر هر فرد باايمانى لازم است در مسير انجام وظيفه گام نهد، هرگاه به نتيجه مطلوب برسد چه بهتر، و اگر نرسد نفس اينكار كه وارد مسير انجام وظيفه شده، خود مطلوب مهمّى است كه میتواند افراد بهانه جو را به كار وا دارد. زيرا بسيارمیشود كه بهانه جويان به بهانه اينكه حصول نتيجه مشكوك است، از انجام وظيفه و رسيدن به نتيجه باز میمانند. اين است كه (ع) در كنار سخنانى كه با صراحت از و يارانش ياد میكند، در عين حال از حركت خويش نيز به عنوان وظيفه الهى و تكليف دينى، سخن به ميان مى آورد و حتّى در پيش از آغاز جنگ به همين نكته اشاره كرده، میفرمايد: «آگاه باشيد! كه من حجّت را تمام كردم و از عاقبت شوم مخالفانِ حق، خبر دادم. آگاه باشيد! كه من با همين خانواده، با وجود نداشتن سپاه و بى وفايى ياران، جهاد خواهم كرد». [۳] 🔹آرى، امام درصدد اداى وظيفه است و نداشتن سپاه و كمى ياران، خللى در عزم او وارد نمیكند.اين است كه (ع) با وجود اينكه كاملًا از عاقبت امر آگاه بود، با انگيزه تشكيل حكومت اسلامى قيام كرد و اين درست به حكم «عمل به وظيفه» بوده است. سيره امامان معصوم (ع) همواره بر طبق «تكليف دينى» و «عمل به وظيفه» بوده است. آنان از اين منظر در هر حال احساس پيروزى میكردند و به تعبير آیه ۵۲ سوره توبه به «إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ‏؛ يكى از دو نيكى» - شهادت يا پيروزى - میرسيدند. بر همين مبنا است كه (ع) مى فرمايد: «اگر قضاى الهى بر آنچه مى پسنديم نازل شود، خداوند را بر آن نعمت سپاسگزاريم وبراى شكرگزارى از او يارى مى‌طلبيم و اگر تقدير الهى ميان ما و آنچه به آن اميد داريم مانع شود، [و به شهادت برسيم] پس كسى كه نيّتش حق و درونش تقوا باشد از حق نگذشته [و به وظيفه خود عمل كرده است]». [۴] با اين بيان روشن است كه هيچ منافاتى بين آگاهى ازسرانجام كار (شهادت) و عمل به وظيفه (قيام براى تشكيل حكومت اسلامى) نيست. [۵] ... • مآخذ در منبع موجود است منبع مقاله ارزیابی حرکت امام حسین، ابوعلم، توفیق، ترجمه امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی ش۲۵ ص۲۳ منبع وبسایت آیت الله مکارم شیرازی @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! (بخش هشتم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 4⃣ اصرار بر بیعت نکردن با یزید به عنوان راهبردی اصولی در نهضت اصلاحگرانه امام حسین (ع) و ارتباط آن با حرکت به طرف کوفه (۲) 🔹در فاصله ماه شعبان تا ذیحجه که (ع) در مکه بود، نامه های مکرّری از عراق به دست ایشان رسید. این نامه ها به شکلی بود که بعدها به صورت دلیل عمده امام (ع) برای رفتن به عراق شد. در بسیاری از موارد وقتی اعتراض به رفتن می شد، امام مساله نامه‌ها را مطرح می‌کرد. [۱] هنگامی که (ع) در برابر حرّ رسید، همین نامه‌ها را دلیل آمدن خود ذکر کرد. زمانی که عمر بن سعد علّت آمدن امام را به عراق جویا شد، پاسخ، همان نامه ها بود. امام (ع) در برابر این نامه چه می توانست بکند؟ او تا مسلم را نفرستاده بود، اطمینان کافی نداشت، امّا اکنون نامه نماینده اش رسیده بود که بهترین دلیل بر بیعت مردم کوفه با امام (ع) بود. از این رو در برابر اعتراض ابن عباس در آخرین مرحله، (ع) به او فرمود: «من می دانم که تو اهل نصیحت کردن هستی، امّا مسلم به من نامه نوشته که مردم بر بیعت و یاری من اجتماع کرده و من نیز تصمیم به رفتن گرفته ام». [۲] 🔹در پایان، با توجه به آنچه گفته شد و به عنوان جمع بندی می گوییم که همانطور که گفته شد (ع) نمی خواست به هیچ وجه موافقتی با و حاکمیّت او داشته باشد، حتی اگر این مخالفت منجر به شهادت حضرتش بشود. در عین حال در پی چاره بود تا در صورت امکان، انقلابی را علیه یزید برپا کرده و خود بر جامعه حاکمیّت پیدا کند. این چهار چوب، خواست (ع) بود. جهان اسلام همانطور که دیدیم از نظر سیاسی در آن شرایط ویژگی های خاصی داشت که عموما مساعد با اهداف و خواست های اصلاحگرانه ایشان نبود؛ بنابراین باید به گونه ای رفتار می کردند که بتوانند با توجه به آن شرایط به اهداف خویش در جهت دفاع از اسلام و اقامه حکومتی عادلانه با موفقیت دست یابند. طبیعی است که (ع) به تناسب، اهدافی در چند سطح را در نظر داشت. تشکیل حکومت (بعنوان زمینه ای برای اجرای احکام و فرامین الهی، بسط عدالت و...) می توانست بالاترین موفقیتی باشد که حضرت به آن می اندیشد. اما اینگونه نبود که با منتفی شدن زمینه های این هدف حداکثری، ایشان و انقلابی خود را ناکام و تمام شده تلقی کنند و از میانه راه بازگردند. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] جمل من انساب الأشراف، همان، ج۳، ص۱۶۳ تا ۱۶۵ [۲] مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، دارالاندلس، بیروت، ج۳، ص۵۴ و ۵۵ منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️طبق قرآن خدا با عروج حضرت عيسی (ع) او را از مهلكه نجات داد و مانع شهادتش شد، امّا مانع شهادت امام حسين (ع) نشد، چرا؟ 1⃣خداوند سبحان هر كاری را براساس مصلحت و حكمت خاصی انجام ميدهد و حقيقت اسرار و حكمت كارهای خدا را هيچكسی نميداند و اگر نظر عرفانی و فلسفی احياناً برای برخی مسائل طرح ميشود، تنها در حد يك احتمال است، و اگر در برخی روايات گاهی مسائل عنوان شده  است، در حد يك جلوه‌ای از اسرار فراوان آن مسائل است، وگرنه حقيقت اسرار كارهای خداوند را غير خود او كسى نميداند. جريان حضرت عيسی (ع) و  (ع) نيز از اين قاعده بيرون نيست و كسى نميداند كه در اين دو مورد چرا خداوند دو نوع اراده نموده است، تنها در برخی روايات آمده است كه در يك حالت روحانی و معنوی و با الهام الهی به آن حضرت گفته شد «يا حسين اخرج الی العراق، فان الله قد شاء أن يراك قتيلاً» [۱] ای به سوی عراق حركت نما كه خدا خواسته است كه در آن سرزمين نصيب تو بشود. 🔹لذا معلوم ميشود كه برخلاف جريان نجات عيسی مسیح(ع) در جريان  آن حضرت مورد بوده است و در متون و منابع اسلامی آمده كه وقتى برخی افراد به حضور امام رسيدند تا او را از رفتن به عراق باز دارند، حضرت به همان كلام الهام شده استناد ميكرد و آنها را قانع مينمود كه جريان رفتن به عراق و شهادت مورد مشيّت و خواست خداوند قرار گرفته لذا بايد بروم. [۲] گذشته از اين قبل از جريان كربلا حتی در زمان (ع) در روايات متعدد آمده كه (ص) از جريان او خبر داده است. [۳] از مجموع اين حقايق بدست می آيد همانطور كه مشيت خداوند بر نجات حضرت عيسی(ع) قرار گرفت، مشيت او بر (ع) تعلق گرفت. در نتيجه چرايی اين دو مسأله را بايد به مشيت و خواست خداوند حواله داد و كسى از اسرار اين دو گونه انتخاب آگاهی ندارد. 2⃣نكته ديگر تحليل نقش و است، يعنى بعيد نيست كه اگر در آن زمان حضرت عيسی(ع) بدست كفار شهيد ميشد، اثر چندانی برای حفظ معارف وحیانی نميداشت، لذا خداوند او را نجات داد. اما در جريان امام حسين (ع) قضيه برعكس است، يعنى شهادت او به اندازه ای در و معارف وحیانی اثر داشت، كه خداوند خواست، آخرين دين آسمانی را با خون و شهادت این بنده خاص خود حفظ كند و اگر  (ع) همانند عيسی(ع) به آسمان برده ميشد، شايد دين خدا از بين ميرفت و مورد نابودی قرار ميگرفت، لذا خداوند از طريق شهادت امام حسين(ع) دين خاتم را تا ابد حفظ كرد. امام خمينی(ره) درباره تأثير شهادت امام حسين(ع) در حفظ اسلام ميگويد: « (ع) مذهب را بيمه كرد، با عمل خودش را بيمه كرده... و مكتب اسلام را نجات بخشيد». 🔹و از آنجا كه حفظ دين در زمان امام حسين (ع) تنها از طريق شهادت امام حسين(ع) تأمين ميشد، خداوند حضرت را همچون عيسی (ع) نجات نداد، لذا «در دوران سيدالشهداء (ع) شرايطی پيش آمده بود كه جز با حماسه شهادت، بيدارى امت فراهم نميشد، و جز با خون این بنده عزيز خدا، نهال دين جان نميگرفت، اين بود كه امام و اصحاب شهيدش، عاشقانه، آگاهانه به استقبال شمشيرها و نيزه ها رفتند تا با مرگ خونين خويش طراوت و سرسبزی را تأمين و تضمين كنند و اين سنت همچنان در تاريخ باقی ماند و درس بزرگ و ماندگار برای همه نسلها و عصرها گشت». [۴] پس بنابر فلسفه عدم نجات امام حسين(ع) ميتوان چنين تعبير و تحليل كرد كه ، تنها از طريق (ع) تأمين ميشد، لذا خداوند او را عيسی گونه نجات نداد، بلكه برای حفظ و بقای دينش، شهادت در راه خدا را نصيب او نمود. 3⃣نكته ديگر آن است كه بر خلاف تعبيرى كه در سؤال آمده، يك هلاكت نيست و عدم شهادت به مفهوم نجات از مهلكه نيست، بلكه شهادت بالاترين، زيباترين و آگاهانه ترين سعادت و حيات است، لذا قرآن كريم هرگز اجازه نداده است كه ، مرگ تلقی شود، بلكه فرمود شهادت زندگی برتر انسان هاست: «و لا تقولوا لمن يقتل فی سبيل الله امواتٌ بل احياءٌ و لكن لا تشعرون». طبق اين فرهنگ قرآنی هرگز مناسب نيست كه گفته شود عيسی(ع) از مهلكه نجات يافت و امام حسين(ع) نجات نيافت، زيرا شهادت زندگی برتر است و نه هلاكت. فيض شهادت چنان ارزشمند است كه اولياء دين همواره از خداوند، آرزوی آن را داشته اند، در مكتب خاندان وحی، شهادت مطلوب و معشوق آنان است و امامان همه مرگشان با شهادت بوده است. [۵]، پس طبق اين تفسير ميتوان گفت حضرت عيسی(ع) از شر كفار نجات يافت، ولی (ع) با شهادت خود نه تنها به حيات و نجات برتر رسيد، بلكه دين خدا را نيز حفظ نمود و تا ابد از خطر نابودی نجات داد و اين مقام بطور يقين، از مقام عيسوی بالاتر و برتر است. مآخذ در منبع موجود است منبع: وبسایت اندیشه قم @tabyinchannel
⭕️نماز، کارخانه انسان‌سازی است‌ 🔹شما کردید که را ترویج کنید، که اسلام و احکام اسلام را پیاده کنید. در اسلام، از هیچ فریضه‌ای بالاتر نیست. چطور نماز را این قدر سستی می‌کنید در آن؟ از نماز همه این مسائل پیدا می‌شود. شما پرونده‌ هایی که در دادگستری‌ها، در جاهای دیگر، دادگاهها هست، بروید ببینید. از نمازخوانها ببینید پرونده هست آنجا؟ از بی‌نمازها پرونده هست، هر چه پرونده پیدا کنید پرونده بی‌نمازهاست. پشتوانه ملت است.  در همان ظهر عاشورا که جنگ بود و آن جنگ بزرگ بود، و همه در معرض خطر بودند، وقتی یکی از اصحاب گفت: ظهر شده است، فرمود که یاد من آوردید یاد آوردید نماز را و خدا تو را از نمازگزاران حساب کند، و ایستاد همان جا نماز خواند. نگفت که ما می‌خواهیم جنگ بکنیم. خیر، جنگ را برای نماز کردند.  🔹امیرالمومنین وقتی که یک مسئله‌ای، یک چیزی از او پرسیدند، در همان بحبوحه جنگ، ایستاد و جواب داد. یکی گفت: حالا [...] من شمشیر برای این می‌زنم. [...] جنگ در اسلام یک چیزی نیست که خودش یک مطلبی باشد و یک چیزی باشد که طرحی باشد، جنگ برای این است که آن زباله‌هایی که هستند، آنهایی که مانع از پیاده شدن اسلام هستند، آنهایی که مانع از ترقّی مسلمین هستند، آنها را از بین راه بردارند. مقصد این است که را پیاده کنند و با اسلام، انسان درست کنند. نماز یک کارخانه انسان‌سازی است. فحشا و منکر را ، نماز خوب، فحشا و منکر را از یک امّتی بیرون می‌کند. اینهایی که در این مراکز فساد کشیده شده‌اند، اینها آن بی‌نمازها هستند. نمازخوان‌ها در مساجدند و مهیّایند برای خدمت. مسجدها را خالی نکنید. تکلیف است امروز. امروز یک روزی است استثنایی. ما در یک مقطع از عصر واقع شده‌ایم که استثنایی است بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۹/۰۳/۱۴ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
⭕️خدا می داند آن‌ها چه می دیدند 🔹 (ع) با اختیار خود، آن‌همه مصائب و شهادت و اسارت اهل‌ و عیال خود را تحمل نمود؛ زیرا پیوسته و حتی در روز بر آنحضرت عرضه می‏‌شد که یا نصر و پیروزی را انتخاب کنند یا لقاءالله‏ و معاهده و پیمانی را که با خدا بسته است‌؛ ولی ایشان با اختیار خود آن را انتخاب کردند. خدا میداند که آنها چه می‌‏دیدند! (ع) راجع به مرگ میگوید: «اَحْلی مِنَ الْعَسَلِ» (شیرین‏‌تر از عسل است). آیا این تعبیر شوخی است؟! ما نمیتوانیم و مقامات آنها را تعقل و درک کنیم که چه خبر بوده و چه درک میکردند و چه میدیدند، همینقدر نقل شده که (ع) مقامات اخروی آنها را به آنان نشان داد. 🔹اینکه نقل شده در روز عاشورا، در در برابر دشمن لخت شد و زره را از تن درآورد، یک کار عادی و آسان نبود. خواست به بفهماند که ما از روی و مرام، راه را اختیار و انتخاب کرده‏‌ایم، نه از روی ناچاری و اجبار و تهدید و اکراه، یا به ‌جهت شرم و حیا؛ بلکه این ماست و شجاعانه و و داوطلبانه می‏‌جنگیم و کشته میشویم و باکی از نداریم و طرف مقابل، ، بیچاره و دربند و اسیر مُلک «ری» است. (ع) نیز با آن فداکاری هایش می‏‌خواست به آنان بفهماند که و محبت دوستان خدا چیز دیگری است که تحمل هرگونه دشواری و ناگواری و سختی در راه رسیدن به آن، سهل و آسان و شیرین است. 📕رحمت واسعه ص۵۹ ـ ۶۱ منبع:وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله بهجت @tabyinchannel
⭕️یک مستحب و هزار واجب 🔹می‌گوییم: به می‌پردازیم، شد شد، نشد نشد! بابا، این است که را به جایی می‌رساند! برای همین، سباع و بهایم (درندگان و چهارپایان؛ مقصود، مأموران رژیم پهلوی است.) رشوه برای جلوگیری از مستحبات گرفته بودند. 🔹 پهلوی این بود که دستگاه و را تقریباً تعطیل کند؛ لذا در آن زمان نزد آقا شیخ عبدالکریم حائری رحمة الله گفته شد: امر مستحبی است، شما با جلوگیری رضاخان از آن مخالفت نکنید. ایشان در جواب فرمودند: بله، است، اما در آن است! 🔹زیرا فقط روضه‌ خوانی نیست؛ بلکه احکام و معارف و عقاید و است. خدا می‌داند که چقدر و چه چیزهایی از حالات، سیره و کلمات و سایر علیهم‌ السلام در مقدمۀ روضه نقل می‌شود که سبب و موجب افزایش است. 📕رحمت واسعه، ص٢٧۴ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
⭕️شیعیان امام علی (علیه السلام) و مقابله با جباران 🔹باکی از این نداریم که خون های طیب جوان های ما در راه ریخته شده است؛ باکی از این نداریم که نصیب عزیزان ما شده است. این یک شیوه مرضیه‌ای‌ است که در از اول پیدایش اسلام تاکنون بوده است. 🔹 با حماسه همیشه مقارن بوده است. در صدر اسلام - سلام الله علیه - ، بزرگمرد دنیا، با بزرگ خود اسلام را رشد داد؛ را شکوفا کرد. 🔹 - سلام الله علیه - با شیعه بزرگوار خود در های بزرگ اسلام پیشقدم بود. او مثل - سلام الله علیه - که و نهضت کرد و خود را در راه اسلام داد، یا سایر ما که در پشت پرده تقیه، را ترویج و قرآن را تایید کردند؛ 🔹پس از آنها تنها طایفه‌ای که با و با دیکتاتور های عصر و معارضه کردند، همین - علیه السلام - بود. قیام های پی در پی تا عصرهای اخیر، باز علی - علیه السلام - بودند که مقابل ایستادند و قیام کردند. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۷/۱۲/۱۸ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
⭕️سیدالشهداء (عليه السلام) اسلام را زنده کرد 🔹 (عليه السلام) هم که کشته شد، نه اینکه رفتند یک ثوابی ببرند، ثواب برای او خیلی مطرح نبود، رفت که این را نجاتش بدهد، اسلام را پیشرفت بدهد، را زنده کند. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۴/۱۷ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
⭕️تلاش در راه ترویج مرام و مسلک پدر 🔹بنا نبود علیه‌ السلام از راه خرق عادت و اعجاز پیروز شود، وگرنه یک نفر هم لازم نبود، خود حضرت سیدالشهدا علیه‌ السلام کافی بود. (امام‌ حسین علیه‌ السلام خطاب به گروه جن که برای یاری آن حضرت آمده بودند، فرمود: «نَحْنُ وَ اللهِ أَقْدَرُ عَلَيْهِمْ مِنْكُمْ وَ لَكِنْ لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيَى‏ مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ؛ به خدا قسم ما بر آنها نیرومندتر از شماییم؛ لکن مرحله‎‏اى است آزمایشى تا راه براى هر کس که هلاک شود، و یا زندگى جاوید یابد روشن و نمایان شود»؛ لهوف، ص۶۸؛ تسلیة‌ المجالس، ج٢، ص٢٣٣؛ بحارالانوار، ج۴۴، ص٣٣١). 🔹 معصوم علیه‌ السلام با آن حال [بیماری] برای ترویج از مرام و مسلک سیدالشهداء علیه‌ السلام عصا و شمشیر به دست می‏‌گیرد. (...علی‌ بن‌ حسین (ع) به‌ شدت گریست، سپس به عمه‌اش، زینب (س) گفت: عمه جان، شمشیر و عصای مرا بیاور؛ پدرش به او فرمود: با شمشیر و عصا چه می‌کنی؟ گفت: بر عصا تکیه می‌کنم و با شمشیر در پیش روی فرزند رسول خدا صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله می‌ جنگم و دفاع می‌کنم؛ چرا که هیچ خیری در زندگی پس از او نیست. حسین (ع) او را از این کار بازداشت و او را به آغوش گرفت»؛ معالی‌ السبطین، ج۲، ص۲۳ و نیز نک: مقتل‌ الحسین علیه‌ السلام، خوارزمی، ج۲، ص۳۶؛ تسلیة‌ المجالس، ج٢، ص۳۱۳؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۴۶؛ نفس‌ المهموم، ص۳۱۷). 📕رحمت واسعه، ص۶۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
⭕️جلوگیری از حکومت ظلم 🔹 - سلام الله علیه - که همه عمرش را و همه زندگی‌ اش را برای رفع و جلوگیری از و جلوگیری از که حکومت ها در دنیا ایجاد کردند، تمام عمرش را صرف این کرد و تمام زندگی‌ اش را صرف این کرد که این حکومت، بسته بشود و از بین برود. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۷/۰۱/۰۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
⭕️عاقبت گناه و گناهکاران 🔹از (علیه‌ السلام) روایت شده است: «گناهِ یأس‌ از رحمت خدا، بیشتر از گناهی است که شخص مرتکب شده است». اگر جلوی خود را در ارتکاب نگیریم، حالمان به و و به ، و یا به جایی می‌رسد که از رحمت خدا ناامید می‌شویم. 🔹اگرچه برای هر روشن است که از رحمت خدا خارج شده است؛ رحمت واسعه الهی که: «إِذا کانَ یوْمُ القیامَةِ، نَشَرَ اللّهُ تَبارکَ وَ تَعالی رَحْمَتَهُ، حَتّی یَطْمَعَ إِبْلیسُ فی رَحْمَتِهِ» [۱] (در روز خداوند تبارک و تعالی به‌ حدی را می‌گستراند که ابلیس در رحمت خدا طمع می‌کند). 🔹به در برابر قتل (علیه‌ السلام) و اینکه چنان شخصیت بزرگ و بزرگواری را که خویشاوند او هم بود، از بین ببرد، چه وعده‌ هایی داده بودند! ولی او نه به شاهی رسید و نه رئیس‌ جمهور شد و نه به ملک ری رسید. به خدا پناه می‌بریم! چقدر و از چندین جهت باید باشد که عاقبتش به خیر باشد. پی نوشت؛ [۱] روضةالواعظین، ج ۲، ص ۵۰۲. 📕در محضر بهجت، ج ۱، ص ۱۹۳ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا باید اهل بیت (علیهم السلام) را یاری کنیم؛ آیا هم اکنون امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) نیازمند یاری ما می باشد؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹در بخشی از خطاب به (علیهم السلام) آمده است: «مَنْ وَالاكُمْ فَقَدْ وَالَى اللَ وَ مَنْ عَادَاكُمْ فَقَدْ عَادَى اللَ وَ مَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللهَ وَ مَنْ أَبْغَضَكُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللهَ»؛ (آنكه شما را داشت، را دوست داشته، و هركه شما را داشت خدا را دشمن داشته، و هركه به شما ورزيد به محبت ورزيده‏ و هركه با شما نمود، با خدا كينه‏ ورزى نموده است). این نیز بی دلیل نیست. چرا که با حمایت از او حفظ میگردد. آنها و می باشند. 🔹آنها برگزیدگانی هستند که بر روی زمین اند. این افراد کسانی هستند که خداوند درباره ایشان میفرماید: «أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا»؛ [۱] (پیشوایانی که به دستور ما را می کردند). در زیارت جامعه کبیره (صلی الله علیه و آله) اینگونه توصیف میشوند: «أَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمَهْدِيُّونَ الْمَعْصُومُونَ الْمُكَرَّمُونَ الْمُقَرَّبُونَ الْمُتَّقُونَ الصَّادِقُونَ‏ الْمُصْطَفَوْنَ الْمُطِيعُونَ لِله الْقَوَّامُونَ بِأَمْرِه»؛ (شما ، ، مُبرای از خطا، بزرگوار، مقّرب، پرهیزکار، راست کردار، و هستید که او اراده و خواسته هایش را بوسیله شما برپای می دارد). 🔹آنان همه‌ و همه می باشند، و آنچه از طرف پروردگار به بندگانش احسان می شود به خاطر آنهاست: «بِكُمْ يَمْحُو مَا يَشَاءُ [الله] وَ بِكُمْ يُثْبِتُ وَ بِكُمْ تُنْبِتُ الْأَرْضُ أَشْجَارَهَا وَ بِكُمْ تُخْرِجُ الْأَشْجَارُ أَثْمَارَهَا وَ بِكُمْ تُنْزِلُ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ رِزْقَهَا وَ بِكُمْ يَكْشِفُ اللهُ الْكَرْبَ»؛ ( آنچه را بخواهد کرده، و یا می کند. به درختان زمین می روید و میوه می دهد. به باران فرو می ریزد و نازل می گردد و خداوند به وسیله شما و مشکلات را برطرف می کند). بنابراین اگر کسی بخواهد خدا را یاری کند تا مشمول عنایات پروردگار و امدادهای غیبی او واقع شود، باید او را یاری کند. 🔹با این توضیح، روشن می شود که منظور (علیه السلام) ـ در عصر ـ از ندای «آیا کسی هست مرا کند» چیست؟ این که چرا (علیه السلام) پس از این که همه عزیزانش در خون تپیده و جز دشمن کینه توز در برابرش نیست، فریاد می ‏زند که: «هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللهِ (ص) هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللهَ فِينَا هَلْ مِنْ مُغِيثٍ يَرْجُو اللهَ بِإِغَاثَتِنَا هَلْ‏ مِنْ‏ مُعِينٍ‏ يَرْجُو مَا عِنْدَ اللهِ فِی إِعَانَتِنا»؛ [۲] (آیا کسى هست که از (ص) دفاع کند؟ آیا خداپرستى در میان شما پیدا مى‏‌شود که از خدا بترسد و ستم بر ما روا ندارد؟ آیا فریادرسى هست که براى خدا به فریاد ما برسد؟ آیا هست که با امید به عنایت خداوند به یارى ما برخیزد؟). 🔹مگر نمی ‏داند کسی نیست که او را یاری کند؟ و بر فرض کسی هم بیاید، در مقابل لشکری انبوه، چه کاری از او ساخته است؟ آری! پاسخ این است که او است و صفت رحمانیّت و رحیمیّت خدا نیز در او متجلّی است. به همین خاطر در آن لحظات می خواست که حتی یک نفر را هم که شده، از منجلاب به برساند. منظور حضرت از این سخن، این بود که: «آیا کسی هست که به سوی ما بیاید تا و رستگار شود؟» زیرا در و دین اوست که بدون محقّق نمی گردد. این ندای نصرت طلبی تا ابد خاموش نخواهد شد. 🔹 (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز این ندا را به نحوی تکرار کرده، از منتظرانش می خواهد که برای نزدیک شدن زمان بسیار کنند؛ چرا که او موجب در امور است: «أَكْثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعْجيلِ الْفَرَجِ، فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم». [۳] به امید روزی که را بشنویم، و به او به نحو احسن پاسخ گوییم. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره سجده، آیه۲۴ [۲] اللهوف على قتلى الطفوف، ابن طاووس، جهان، تهران، چ۱، ۱۳۴۸ش، ص۱۱۶ [۳] كمال الدين و تمام النعمة، ابن بابويه، اسلامية، تهران، ۱۳۹۵ق، چ۲، ج ‏۲، ص۴۸۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️نهضت امام حسین علیه السلام 🔹 - سلام الله علیه - به همه آموخت که در مقابل ، در مقابل ، در مقابل چه باید کرد. با اینکه از اول می‌دانست که در این راه که می‌رود، راهی است که باید همه خودش و خودش را فدا کند و این عزیزان اسلام را برای قربانی کند، لکن عاقبتش را هم می‌دانست. 🔹اگر نبود این نهضت؛ - علیه السلام - و اتباع یزید، را وارونه به مردم نشان می‌دادند. و از اول، اینها اعتقاد به اسلام نداشتند و نسبت به حقد و حسد داشتند. با این فداکاری که کرد، علاوه بر اینکه آنها را به رساند و اندکی که گذشت، مردم متوجه شدند که چه غائله‌ای و چه وارد شد. 🔹و همین مصیبت موجب به هم خوردن اوضاع شد، علاوه بر این، در طول آموخت به همه که راه همین است. از نترسید، عدد، کار پیش نمی‌برد، اعداد، ، اعدای ، آن است که کار را پیش می‌برد. افراد ممکن است خیلی زیاد باشند، لکن در کیفیت ناقص باشند یا پوچ. و افراد ممکن است کم باشند، لکن در توانا باشند و . بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۱/۰۷/۲۵ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار و بركات مجالس عزاداری و گريه بر سیدالشهداء (عليه السلام) حفظ رمز نهضت حسينی است. 🔹به راستی چرا در دوران منحوس سلاطين و پادشاهان جور از برپايی مجالس عزای (عليهم السلام) به خصوص جلوگيری می شد؟ آيا نه اين است كه و دیگر امامان شيعه، سبب می شود كه سخنوران و دانشمندان متعهد و انقلابی، مردم را از ظلم های حکومت‌ها آگاهی دهند و انگيزه قيام آن حضرت كه و است به اطلاع مردم برسد. آری، اينگونه مجالس، آموزشگاهها و دانشگاه هايى است كه به بهترين روش و زيباترين اسلوب مردم را به سوى دين خوانده و عواطف را آماده می كند، 🔹و جاهلان و بی‌خبران را از خواب سنگين غفلت بيدار می‌سازد و نيز در اين مجالس است كه مردم، را همراه با ، از مكتب (عليه السلام) می‌آموزند. گريه بر (عليه السلام) و تشكيل «مجالس عزای حسينی» نه تنها را حفظ می‌كند، بلكه باعث می گردد شيعيان با حضور در اين مجالس از والاترين برخوردار شده و در جهت رشد و پرورش يابند. 🔹كدام اجتماعی است كه در عالم چنين اثری را از خود بروز داده باشد؟ كدام حادثه‌ای است مانند «حادثه جانسوز كربلا» كه از دوره وقوع تاكنون و بعدها بدينسان اثر خود را در جامعه بشريت گذارده، و روز به روز دامنه آن وسيعتر و پيروی و تبعيت از آن بيشتر گردد؟ از اين رو بايد گفت كه در حقيقت مراسم ، حافظ و زنده نگهدارنده نهضت مقدس  (عليه السلام) و در نتيجه حافظ اسلام و ضامن بقای آن است. 🔹«موريس دوكبری» اندیشمند فرانسوی می‌نويسد: «اگر مورخين ما، حقيقت اين روز را می‌دانستند و درك می‌كردند كه چه روزی است، اين عزاداری را مجنونانه نمی پنداشتند، زيرا پيروان (عليه السلام) به واسطه (عليه السلام) می‌دانند كه و و استعمار را نبايد قبول كنند، زيرا شعار پيشرو و آقای آنان تن به زير بار و ستم ندادن است. قدری تعمق و بررسی در مجالس عزاداری (عليه السلام) نشان می‌دهد كه چه نكات دقيق و حيات بخشی مطرح می‌شود، 🔹در مجالس عزاداری (عليه السلام) گفته مى شود كه (عليه السلام) برای حفظ و مردم و بزرگی مقام و مرتبه ، از و و گذشت، و زير بار استعمار و ماجراجويی نرفت؛ پس بياييد، ما هم شيوه او را قرار داده از زيردستی استعمارگرايان خلاصی يابيم و مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجيح دهيم...»  منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار و بركات فردی «امام حسین» (علیه السلام) 💠محبت مكنون 🔹از جمله احاديث نبوی كه در واقع بيانگر تأثير پذيری معنوی مردم از وجود مبارك حضرت (عليه السلام) می‌باشد، حديثى است كه فرمود: «ان للحسين محبة مكنونة فى قلوب المؤمنين» [۱] (در كانون دل های مؤمنين، نهفته و ويژه، نسبت به (عليه السلام) وجود دارد). كيست كه نام (عليه السلام) را بشنود و فردی از افراد بشر يا تنی از اولاد انسان باشد و حالت و انكسار و دلباختگی برای او فراهم نشود؟ 🔹محبت (عليه السلام) دل ها را به التهاب در آورده و را گداخته و مذاب می‌سازد، و شورش دل و را به ريزش قطرات از ديدگان، آشكارا و عيان می‌كند. در كجای دنيا ديده می شود كه و دوستدار (عليه السلام) در آنجا باشد و اقامه نكند. كيست كه پس از دادن عزيزترين محبوب و مطلوب خود به اندك فاصله و مختصر وقت و گذشتن كمتر زمانی، آن مصيبت را فراموش نكند؛ جز مصيبت (عليه السلام) كه با اين همه طول زمان و گذشتن قرنها، روز به روز اين تازه تر و شور و شراره اش بيشتر و بلندتر می گردد. 🔹آيا نه اين، جذبه و علاقه و تأثير و فرط و دلباختگی علاقه مندان نسبت به آن  است؟ و ای بسا، نامحرمان در برابر عظمت و جلالت حسينی تسليم شده و به تواضع و تكريم در مقابل نام مبارك (عليه السلام) و جلال و او قد خويش به تعظيم و تسليم خم نموده و به دين و آيين حسينی گراييده، و از اكسير محبت او مس خود را طلای ناب و زر خالص می‌گردانند. به راستی، چنين بوده كه محبت امامی كه مسير تاريخ را عوض كرده و دين الهی را نجات می‌بخشد، به گونه ای خاص در دل و جان مسلمين و مؤمنين قرار گيرد، 🔹حتی كسانى كه مقابل (عليه السلام) قرار گرفتند و به قول فرزدق: «دل هايشان با او بود، اگر چه بر اثر شمشيرهای شان بر روی او كشيده شد»، چه رسد به كه عشق و او با گِل آنان سرشته شده است. روایتی از (صلی الله علیه و آله) است که فرمود: «هر گاه به فرزندم (عليه السلام) می‌نگرم، گرسنگی و اندوه از وجودم رخت بر می‌بندد». [۲]  🔹و نيز می فرمود: «بار خدايا، من (عليه السلام) را دوست دارم و آنان كه او هستند نيز دوست دارم». [۳] راه (عليه السلام) راه دل است، و هرگاه به دل توجه كند او را پيدا می‌كند؛ لذا در برخی روايات وارد است كه: «قبر او در اوست». آری، جايگاه تابش نور پر فروغ و احياگر (عليه السلام) است، و هرگاه عشق و محبت فراتر از آفاق ظاهری و مادی باشد، رنگ ابديت به خود می گيرد، زيرا پيوند اين در حريم بوده است و بقای آن به بقای فيض ذات سرمدی، جاودانه است. پی نوشت‌ها؛ [۱] حماسه حسينی، شهيد مطهری، ج ۳، ص ۲۴۷ [۲] بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۰۹ [۳] همان، ج ۴۳، ص ۲۸۱ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
⭕️تأثير عمل امام حسین (علیه السلام) 🔹 - سلام الله علیه - را بیمه کرد؛ با عمل خودش را بیمه کرد. 📕صحیفه امام، ج ۱۱، ص ۹۷ (نسخه سایت) منبع: وبسایت روح الله (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا خطاب به دشمنان فرمود: «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید»؟ (بخش اول) 🔹یکی از مشهورترین سخنان (علیه السلام) که منابع مختلف - با تفاوت هایی در جزییات - آن را نقل کرده اند، این کلام است که فرمود: «يا شيعة آل سفيان إن لَم یَکُن لَکُم دینٌ و کُنتُم لاتَخافونَ المَعادَ فَکونوا اَحراراً فِی دُنیاکُم» [۱] (ای ! اگر شما ندارید و از روز قیامت نمی ترسید، پس [لااقل] در زندگی خود باشید). این سخن هم در منابع تاریخی و هم در منابع ذکر شده است که مرحوم مجلسی در «جلد چهل و پنجم بحارالانوار» به بخشی از این منابع اشاره کرده است. 🔹بر این اساس شهرت روایی آن به حدّی است که می توان اطمینان داشت این جمله، کلام (علیه السلام) است و ساخته و پرداخته تاریخ نویسان نیست. معنای سخن (عليه السلام) این است که ای مردم اگر را نپذیرفته اید و «جهان پس از مرگ» برای شما باورپذیر نیست، و زندگی را در همین چند صباح دنیا تعریف می کنید، لااقل را زیر پا نگذارید و به که از عقل و فطرت سرچشمه می گیرد پایبند باشید. 🔹مورخین می گویند: این کلام ایشان در و پس از آنکه همه یاران و اصحاب و فرزندان ایشان به شهادت رسیدند، در شرایطی از دو لب مبارکشان صادر شد که به تنهایی مشغول نبرد بودند و تیرها و نیزه‌ها از هر سو بدن مبارک ایشان را آماج خود قرار داده بود و (عليه السلام) آخرین رمق های خود را برای ادامه مبارزه و جهاد بکار بسته بودند، که ناگهان نگاهشان به لشکر انبوهی می افتد که به فرماندهی (لعنة الله علیه)، در حالی که بین (عليه السلام) و خیمه‌های آن‌ حضرت فاصله افتاده بود، قصد حمله به (عليه السلام) را داشتند. 🔹ایشان با دیدن این صحنه رو به آنها کرده و فرمودند: «ای پیروان آل ابی سفیان! اگر دین ندارید و از قیامت نمی‌هراسید، در آزاده باشید و... گفت: حسین! چه می گویی!؟ (عليه السلام) فرمود: من با شما می جنگم و شما با من نبرد می کنید، این زنان گناهی ندارند؛ پس تا من زنده هستم از تعرض یاغیانتان به من جلوگیری نمایید و به حمله نکنید». این بیان نورانی در آن لحظات حساس بیانگر این است که چنان در ورطه غوطه ور شده بودند که گویا (علیه السلام) دیگر از آنان توقع رفتاری مبتنی بر اصول و ملاک های دینی نداشتند، بلکه به حداقل اقتضائات و شاخصه های انسانی اکتفا نموده از آنها می خواستند لااقل به محدوده حیوانیت تنزل نکنند؛ 🔹چرا که بالاخره حتی اگر دینی اختیار نکرده باشد، اگر به درون خود و به و بنگرد و الزامات انسان بودن خویش را درک نماید، از بسیاری اعمال زشت اجتناب می نماید. به راستی دلیل این «رفتارهای جنون‌آمیز مردم» چه بود و چه می شود که یک مسلمان آنچنان دچار می گردد، که حتی با اصل دین و به جنگ بر می خیزد؟ آری قومی که و رسیدن به هوا و و پیروی از و حاکمان زر و زرو و تزویر را بر تقوا و پاکدامنی و ترجیح دهند، نه تنها دین و ، که حتی اولیات و و شاخصه های انسانی را نیز از دست می دهند، 🔹و همین تهی شدن سبب می شود که اینطور در مقابل به حق خود بایستند و برای کشتنش از هر راهی و به هر شکلی و هر جنایتی دست بزنند، که نمونه کوچک آن حمله به خیام حرم و اذیت و آزار عده ای زن و بچه بی گناه بود. آری این و انجام است که پایه‌های‌ را در انسان متزلزل می کند؛ به عنوان نمونه یکی از که انسان را از دایره دین مداری خارج می سازد، و (عليه السلام) در روز بر روی آن انگشت گذاشته و آن را یکی از دلایل این وضعیت کوفیان معرفی می کند و لقمه حرام است. ... پی نوشت؛ [۱] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ۴۵، ص ۵۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام حسن مجتبی (علیه السلام) با انجام صلح، معاویه را مفتضح کرد 🔹 یک سلطان بود در آن وقت؛ حضرت بر خلافش قیام کرد در صورتی که آن وقت همه هم با آن مردک بیعت کرده بودند و سلطانش حساب می‌کردند. کرد تا آن وقتی که می‌توانست. 🔹وقتی که یک دسته علاف نگذاشتند که کار را انجام بدهد، با آن شرایط کرد که مفتضح کرد را. آن قدری که حضرت معاویه را مفتضح کرد به همان قدر بود که یزید را مفتضح کرد بیانات‌ حضرت‌ امام در مسجد شیخ انصاری نجف ۵۰/۰۴/۰۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel