eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
442 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
.. 🔴 سلاح اصلی دشمن 👈رسانه است نه موشک 🔴 ‏در عین‌الاسد 🔻با درافتادیم ولی آمریکا با رسانه‌ هایش تخریب و تلفاتش را کرد. 🔴 بویینگ آمریکایی 🔻مردم ما را ولی آمریکا با رسانه‌هایش، قاتل و قربانی را کرد. 🔴 ای مردم ایران، 🔻آیا نمیگیرد؟ در قرن ۲۱، بدون رسانه‌ نقطه زن، موشکهای نقطه زن‌ تان را به خودتان برمیگردانند @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، درباره نزدیک بودن «مرگ» چه فرموده است؟ 🔹 (ع) در بخشی از نامه ۳۱ - که به امام حسن (ع) نوشته شده - اهل اين جهان را به تشبيه كرده كه به سوى در حركت‌اند ميفرمايد: «كَأَنْ قَدْ وَرَدَتِ الْأَظْعَانُ؛ گويا اين به منزل رسيده اند [و پايان عمر را با چشم خود مى بينند]». «يُوشِكُ مَنْ أَسْرَعَ أَنْ يَلْحَقَ؛ سپس مى افزايد: نزديك است كسى كه سريع حركت ميكند به [مرگ] برسد». منظور از «مَنْ أَسْرَعَ» همه هستند نه گروه خاصى؛ زيرا همه باسرعت به سوى كه همان است میرسند. 🔹حضرت تشبيه جالبى درباره مردم جهان میكند و میفرمايد: «وَ اعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ مَنْ كَانَتْ مَطِيَّتُهُ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ، فَإِنَّهُ يُسَارُ بِهِ وَ إِنْ كَانَ وَاقِفاً، وَ يَقْطَعُ الْمَسَافَةَ وَ إِنْ كَانَ مُقِيماً وَادِعاً؛ پسرم بدان آنكس كه مركبش شب و روز است، او را و در است، هرچند خود را ساكن پندارد و پيوسته قطع مسافت میكند، گرچه ظاهراً ايستاده است و استراحت ميكند». اشاره به اينكه حركت به سوى حركتى اجبارى است نه اختيارى؛ دست همه را بر مركب راهوارِ زمان سوار كرده و چه بخواهند يا نخواهند با سرعت آنها را به سوى نقطه پايان مى برد، هرچند از آن بى خبرند. 🔹تعبيرهاى ديگرى در ساير كلمات (ع) در اين زمينه ديده میشود از جمله ميفرمايد: «أَهْلُ الدُّنْيَا كَرَكْبٍ يُسَارُ بِهِمْ وَ هُمْ نِيَامٌ؛ [۱] همانند سوارانى هستند كه مركبشان را به پيش مى برند و آنها در خوابند». در جاى ديگر ميفرمايد: «نَفَسُ الْمَرْءِ خُطَاهُ إِلَى أَجَلِهِ؛ [۲] هربار گامى به سوى سرآمد زندگى است». حضرت در حديث دیگری میفرمايد: «إنّ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ يَعْمَلَانِ فِيكَ فَاعْمَلْ فِيهِما وَ يَأْخُذانِ مِنْكَ فَخُذْ مِنْهُما؛ [۳] شب و روز در تو اثر میگذارند [و از عمر تو میكاهند] تو هم در آنها از خود اثرى بگذار و كارى كن؛ آنها از تو چيزى ميگيرند تو هم چيزى از آنها بگير». 🔹ابن ابى الحديد در اينجا داستان جالبى از يكى از اساتيد خود نقل ميكند میگويد: «ابوالفرج محمد بن عباد (ره) از من خواست كه اين وصيّتنامه را براى او بخوانم، و در آن روز من جوانِ كم سن و سالى بودم آن را از حفظ براى او خواندم؛ هنگامى كه به اين بخش از وصيّتنامه رسيدم استادم فريادى كشيد و به زمين افتاد، در حالى كه كسى بود كه به اين زودى تحت تأثير واقع نميشد». [۴] در تعبيراتِ حضرت در اين فقرات، به تشبيه شده اند كه بر سوارند و اين مركب آنها را به سوى پيش مى برد. 🔹شكی نيست كه گروهى از اين در ايستگاه هاى وسط راه پياده مى شوند و گروه ديگرى به راه خود همچنان تا پايان عمر طبيعى ادامه ميدهند و عجب اينكه هيچ كس نميداند در او را پياده مى كنند. دو چيزِ اين سفر مسلّم است: بودن آن و اينكه دارد. گروهى اين را در حال مى پيمايند و و بعضى گاه خواب و گاه بيدار؛ آنها كه پس از پياده شدن و بركات فراوانى كه در هر ايستگاه موجود است و به آن نياز دارند تهيه ميكنند و آنها كه در و يا موقعيت خود را نمى دانند به مفهوم «اَلنّاسُ نِيامٌ إذا ماتُوا اِنْتَبِهُوا» [۵]  به مقصد میرسند. 🔹 و مأمورانى هستند كه پيوسته در مسير راه به هشدار مى دهند و بر فرياد میزنند كه برخيزيد و از توقفگاه هاى وسط راه آنچه نياز داريد ؛ چراكه وقتى به رسيديد در آنجا تهيه وسائل مورد نياز ابداً امكان ندارد و از آن مهم تر اينكه در اين مسير نيز ممكن نيست. گروهى اين سخنان را میكنند و از جان و دل مى پذيرند و گروهى میكنند يا ناباورانه به آن گوش میدهند و هنگامى كه به رسيدند به واقعيّت تمام آن سخنان پى مى برند و فرياد وا حسرتاه سر میدهند و نعره «يا لَيْتَنا نُرَدُّ وَ لا نُكَذِّبَ بِآياتِ رَبِّنا وَ نَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ» [۶] از آنها شنيده میشود؛ ولى چه سود؟ پی نوشت‌ها؛ [۱]نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ۱ ص۴۷۹ (حکمت ۶۴)؛ [۲]همان ص۴۸۰ (حکمت ۷۴)؛ [۳]غررالحكم و دررالكلم‏، تميمى آمدى ص ۲۵۴؛ [۴]شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، ج۱۶ ص۹۱؛ [۵]بحارالانوار ج۴ ص۴۳ باب۵؛ [۶]سوره انعام، آيه۲۷ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ۱، ج۹، ص۶۱۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن كريم در مقام تعريف انسان چه بيانی دارد؟ (بخش دوم) 💠ويژگى هاى آفرينشى «انسان» 🔹 در حقيقت آفرينش خود، از بهره مند است؛ خداوند اين تشريف را بدو بخشيده كه او را با دستان قدرت و حکمت خود آفريده است؛ «قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعَالِينَ» [۱] ([خداوند] فرمود: ای ابلیس! تو را چه چیزی از سجده کردن بر آنچه که با دستان قدرت خود آفریدم، بازداشت؟ آیا تکبّر کردی یا از بلند مرتبه گانی؟). خداوند كه خالق همه اشياء است، پس بى ترديد خصوصيتى در آفرينش اين بوده كه او را سزاوار اين تشريف كرده است. 🔹اين عنايت مخصوص او در حق اين موجود است كه شاهد آن، است كه در او به وديعت نهاده شده. علامه طباطبايى مى نويسد: «اينكه او را به دستان خود نسبت داده، دليلى بر است، چنان كه فرموده «وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِی» [۲] (و در او از دميدم). و اينكه فرموده با دو دست خود، كنايه از اهتمام ويژه او به آفرينش و صنع اوست، چرا كه هرگاه در ساختن چيزى اهتمام ويژه داشته باشد هر دو دست خود را به كار مى گيرد». [۳]  🔹دميدن روح الهى در او، كنايه از آن است كه در اصل وجود، از ، هر چند كه تن او برگرفته از عنصرى زمينى باشد. پس او به واقع پيش از آن كه عنصرى زمينى باشد، است. آرى ، نخست از عنصر اين زمين و سپس از نفخه‌اى علوى پديده آمد كه او را از صف ديگر جانداران جدا ساخته و از «امتيازات بزرگ انسانى» بهره مندش گردانيده؛ امتيازاتى كه نخستين آنها امكان پيمودن مدارج جهانى ويژه است. اين نفخه، را با ملأ اعلى ارتباط مى دهد و او را مى بخشد تا با خداى خود مرتبط گردد، از او فرا گيرد، از حوزه عملكرد اندام و حواس برهد و به سراپرده انديشه و دل راه يابد. 🔹او را محرم راز هستى مى گرداند تا بر فراز زمان و مكان و فراتر از جولانگه اندام و حواس برجهد و گاهى به انديشه اى نامحدود نيز دست يابد. [۱] و بدين سان سزاوار آن شد كه ـ كه همان ودايع ربّانى و بلند و ملكوتى است ـ به وى سپرده شود؛ تنها او، و نه ديگران. اين ودايع در نيروى عظيمى كه در طبيعت اوليه خود دارد خلاصه مى شود؛ نيرويى كه امكان چيرگى بر نيروهاى درونى طبيعت را بدو مى بخشد تا آنها را بدانگونه كه مى خواهد تسخير كند. اين همان نيروى و و و است؛ نيروى و ، نيروى و به كارگيرى، و همان جسارت برداشتن بار اين مسؤوليت خطير. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره ص، آیه ۷۵ [۲] همان، سوره حجر، آيه ۲۹ [۳] المیزان، ج ۱۷، ص ۲۳۹ [۴] به گرفته از سخن سيد قطب. ر.ك: فی ظلال القرآن، جزء ۱۴ / ۱۷. مجلد ۵، ص ۲۰۳ 📕نقد شبهات پيرامون قرآن كريم، معرفت، محمدهادی، مترجمان: حكيم باشی، حسن، رستمی، علی اكبر، عليزاده، ميرزا، خرقانی، حسن، مؤسسه فرهنگی تمهيد، ۱۳۸۸، چ دوم، ص ۳۸ الی ۴۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️عاقبت گناه و گناهکاران 🔹از (علیه‌ السلام) روایت شده است: «گناهِ یأس‌ از رحمت خدا، بیشتر از گناهی است که شخص مرتکب شده است». اگر جلوی خود را در ارتکاب نگیریم، حالمان به و و به ، و یا به جایی می‌رسد که از رحمت خدا ناامید می‌شویم. 🔹اگرچه برای هر روشن است که از رحمت خدا خارج شده است؛ رحمت واسعه الهی که: «إِذا کانَ یوْمُ القیامَةِ، نَشَرَ اللّهُ تَبارکَ وَ تَعالی رَحْمَتَهُ، حَتّی یَطْمَعَ إِبْلیسُ فی رَحْمَتِهِ» [۱] (در روز خداوند تبارک و تعالی به‌ حدی را می‌گستراند که ابلیس در رحمت خدا طمع می‌کند). 🔹به در برابر قتل (علیه‌ السلام) و اینکه چنان شخصیت بزرگ و بزرگواری را که خویشاوند او هم بود، از بین ببرد، چه وعده‌ هایی داده بودند! ولی او نه به شاهی رسید و نه رئیس‌ جمهور شد و نه به ملک ری رسید. به خدا پناه می‌بریم! چقدر و از چندین جهت باید باشد که عاقبتش به خیر باشد. پی نوشت؛ [۱] روضةالواعظین، ج ۲، ص ۵۰۲. 📕در محضر بهجت، ج ۱، ص ۱۹۳ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا عمر «دروغ» كوتاه است؟ 🔹اين مطلب به تجربه ثابت شده است كه عمر اعتبار كوتاه است، و ديرى نمى ‏پايد، مگر آنكه خودش به آن اعتراف مى‏ كند، و اگر هم اعتراف نكند اظهاراتى مى ‏كند كه از گفتارش پرده بر می‌دارد. حال بايد ديد چرا چنين است؟! دليلش اين است كه بطور كلى در اين عالَم، نظامى حاكم است كه به واسطه آن، در اجزاء و پازل عالم نسبت ‏ها و ارتباطاتی برقرار می‌شود، و در نتيجه قطعات به يكديگر متصل و مربوط می‌شوند و اين روابط، نسبت ‏هايى غير متغيرند.  🔹پس هر كه فرض كنيم، وقتى در خارج واقع می‌شود، و متناسب با خود ايجاد می‌كند كه به هيچ وجه از يكديگر نمی‌شوند، و در بين تمامى لوازم و ملزومات است كه بعضى را به بعضى ديگر می‌سازد، بطورى كه اگر به يكى از آنها خللى وارد آيد همه مختل می‌شود، و اگر همان قطعه مختل، سالم گردد همه سلسله سالم می‌شود، و اين است كلى و .  🔹مثلا اگر جسمى از مكانى به مكانى ديگر انتقال يابد، از لوازم اين انتقال آن است كه ديگر در آن زمان، آن جسم در مكان اول نباشد، بلكه از آن و از لوازم آن و هر چه كه متصل به آن است دور و غايب باشد، و نيز مكان اول از آن خالى و مكان دوم مشغول به آن باشد، و نيز اينكه فاصله ‏اى را كه ميان دو مكان است بپيمايد و همچنين لوازم ديگر كه اگر يكى از آنها اختلال يابد - مثلا در همان زمان، جسم فضای مكان اول را هم اشغال كرده باشد - تمامى لوازمى كه شمرديم مختل شده، ديگر صدق نخواهند داشت.  🔹و انسان و هر سبب ديگرى كه فرض شود نمی‌تواند از حقايق هستى را به نوعى كند و يا با تردستى بپوشاند، و در عين حال تمام و مربوط به آن را هم پنهان نگه دارد، يا آن حقيقت را بطور كلى از محل واقعی‌اش (كه محفوف به آن لوازم و ملزومات است) خارج كند يا از مجراى هستى‏ اش تحريف نمايد، و به فرضى هم كه بتواند يكى از لوازم را هم مستور سازد، لوازم ديگرش سر درمى‏ آورد و باز اگر آن را هم در پرده كند، لازم سومى ظاهر مى ‏شود، و همينطور اين تسلسل واقعى ادامه مى يابد تا شده  گردد.  🔹بر همين اساس مى‏ گويند حكومت و دولت از آن حق است، هر چند باطل، جولان و عرض اندامى هم بكند؛ و نيز می گويند ارزش از آن صدق است، هر چند احيانا باطلى مورد رغبت قرار بگيرد؛ و نيز از همين جهت است كه خداى تعالى فرموده: «إِنَّ اللهَ لَا يَهْدِی مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ». [۱] (قطعاً خدا آن کس را که و بسیار ناسپاس است، هدایت نمی کند). و نيز فرموده: «إِنَّ اللهَ لَا يَهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ» [۲] (خداوند کسی را که اسرافکار و است هدایت نمی‌کند). 🔹و نيز فرموده: «إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ». [۳] (کسانی که بر خدا می بندند، یقیناً رستگار نمی شوند). و فرموده: «بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَهُمْ فِی أَمْرٍ مَرِيجٍ». [۴] (آنها را هنگامی که به سراغشان آمد کردند؛ از این رو پیوسته در کار پراکنده خود متحیّرند!). و اين بدان جهت است كه چون را شمردند، ناگزير پايه خود را بر اساس نهاده و در زندگيشان بر باطل تكيه زدند، و در نتيجه خود را در نظامى مختل قرار دادند كه اجزايش با يكديگر داشته و هر جزئى جزء ديگر و هر طرفى طرف ديگر را و مى ‏كند. پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره زمر، آیه ۳ [۲] همان، سوره غافر، ۲۸ [۳] همان، سوره یونس، ۶۹ [۴] همان، سوره ق، آیه ۵ 📕ترجمه تفسير الميزان، ج ۱۱، ص ۱۳۹ منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel