eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
442 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دیدگاه مقام معظم رهبری پیرامون امر به معروف و نهی از منکر 💠بالاترین تخلف 🔹«تخلّف ها یک اندازه و یک نوع نیست. بالاترین تخلّفها، آن تخلّفها و جرایمی است که پایه های نظام را سست میکند؛ نومید کردن مردم، نومید کردن دل های امیدوار، کج نشان دادنِ راه راست، گمراه کردن انسان های مؤمن و بااخلاص، سوءاستفاده کردن از اوضاع و احوال گوناگون در جامعه اسلامی، کمک کردن به دشمن، مخالفت کردن با احکام اسلامی و تلاش برای به فساد کشاندن نسل مؤمن». 💠همه جا 🔹«همه جا، جای  است. یک دانشجو هم، در محیط درس می‌تواند نهی از منکر کند. یک کارمند شریف هم، در محیط کار خود می‌تواند نهی از منکر کند. یک کاسب مؤمن هم، در محیط کار خود می‌تواند نهی از منکر کند. یک هنرمند هم، با وسایل هنری خود، می‌تواند نهی از منکر کند. روحانیون در محیط های مختلف، یکی از مهم ترین عوامل نهی از منکر و امر به معروفند. نمی‌شود این را در دایره های کوچک، محدود کرد. کار هم کار همه است. اینطور نیست که مخصوص عدّه خاصی باشد. البته هرکس وظیفه ای دارد». 💠شناخت معروف و منکر 🔹«البته به شما بگویم عزیزان من! را باید بشناسید. چیزهایی ممکن است به نظر بعضی منکر بیاید؛ در حالی که منکر نباشد. باید و را بشناسید. واقعاً باید بدانید این منکر است». «مسئله و ، مثل مسئله نماز است. یاد گرفتنی است. باید بروید یاد بگیرید. مسئله دارد که کجا و چگونه باید امر به معروف و نهی از منکر کرد؟» منبع: پرسشها و پاسخ های دانشجویی، دفتر ۵۸، امر به معروف و نهی از منکر، تدوین: سیدحسن موسوی، نهاد نمایندگی معظم له در دانشگاه ها، دفتر نشر معارف‌ برگرفته از وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
⭕️امام على (عليه السلام):  🔸«مَن تَرَكَ إنكارَ المُنكَرِ بِقَلبِهِ و يَدِهِ و لِسانِهِ فَهُوَ مَيِّتٌ بَينَ الأحياءِ»  🔹«آن كه را با قلب و دست و زبانش انكار نكند، مرده اى است ميان زندگان». 📕تهذيب الأحكام، ج ۶، ص ۱۸۱ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از منظر امام علی (علیه السلام) «عدالت» و «احسان» چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ 🔹(عليه السلام) در حکمت ۲۳۱ با اشاره به تفسير آيه ۹۰ سوره نحل: «إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاِحْسانِ»، ميفرمايد: « همان رعايت [و پرداختن حق مردم] و احسان به معناى نيكى بيشتر [از حد انصاف] است». خداوند در اين آيه شريفه به سه چيز امر و از سه چيز نهى كرده است، ميفرمايد: «خداوند به و و كمك به فرمان، و از و و نهى میكند»، و در پايان آيه مى افزايد: (خداوند به شما اندرز میدهد تا متذكر شويد)؛ «إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الإِحْسَانِ وَ إِيتَاءِ ذِى الْقُرْبَى وَ يَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنكَرِ وَ الْبَغْىِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ». 🔹اين آيه دربرگيرنده يكى از جامع ترين برنامه هاى اجتماعى بشر است كه هرگاه جامه عمل به خود بپوشد، و بر او حكمفرما میشود. در اينكه ميان و چه تفاوتى است مفسران احتمالات فراوانى ذكر كرده‌اند؛ بعضى گفته اند: ، اداى واجبات و ، انجام مستحبات است. برخى ديگر عدل را توحيد و احسان را اداى واجبات میدانند، و عدّه اى را به معناى هماهنگى ظاهر و باطن، و را به معناى برترى باطن نسبت به ظاهر دانسته اند. اين تفسير نيز از سوى گروهى عنوان شده كه مربوط به جنبه هاى عملى، و مربوط به جنبه هاى گفتارى است. 🔹ولى از همه اين تفسيرها بهتر همان است كه در كلام (ع) آمده كه را به معناى تفسير فرموده؛ زيرا رعايت انصاف آن است كه حق هر كسى را به خودش بپردازند (و به نظر میرسد كه اين واژه از ماده «نصف» گرفته شده؛ زيرا هرگاه انسان در حقوق مشترك، آن را تنصيف كند رعايت را به طور كامل كرده است). سپس اين واژه به معناى هرگونه عدالت آمده است. همانگونه كه از مفهوم آن استفاده میشود، نيكى كردن به ديگران است و اين نيكى همان است كه حضرت در كلام بالا به آن اشاره فرموده است. از این رو برقرار شدن بدون و و و امكان پذير نيست؛ زيرا ترك عدالت و انصاف سبب خشم كسانى میشود كه حقوقشان پايمال شده و طبعاً برمى‌خيزند و نظم جامعه را به هم میريزند و اى بسا منجر به خونريزى هاى وسيعى گردد. 🔹در مورد بسيار میشود كه تنها با استفاده از اصل عدالت و انصاف مشكلات جامعه حل نمیگردد؛ مثلاً سيل عظيمى آمده و خانه هاى فراوانى را ويران كرده و يا زلزله شديدى رخ داده و منجر به ويرانی هاى وسيعى شده است. در اينجا نمى‌توان تنها با استفاده از حقوق واجب و حتى مالياتهاى معمولى مشكلات را حل كرد. اينجاست كه اصل و بايد به ميدان آيد و دامن همت به كمر بزنند، ويرانى ها را آباد و ضايعات را جبران و ناشى از حوادث را حل كنند. گاه در يك نيز مشكلاتى به وجود مى آيد. مثلاً شوهر در حادثه اى از دنيا مى رود و اطفال صغير او باقى مى مانند. 🔹اينجاست كه بايد افراد صرفه نظر از اصل ، به سراغ و بروند و ايتام را تحت حمايت خود قرار دهند و مشكلات آن خانواده را حل كنند، خواه يك نفر اقدام به اين كار كند يا همه فاميل دست به دست هم بدهند. در «معانى الاخبار» كه اين حديث را قبل از سيد رضى نقل كرده، میخوانيم: (ع) بر اصحاب وارد شد در حالى كه آنها درباره بحث ميكردند، فرمود: چرا در اين باره به سراغ قرآن نمیرويد، عرض كردند: كجاى قرآن درباره مروّت بحث كرده؟ فرمود: اين آيه شريفه كه ميفرمايد: «إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاِحْسانِ»، همان است و همان ». [۱] 🔹در حديثى كه مرحوم طبرسى آن را در «مجمع البيان» ذيل آيه مورد بحث نقل كرده میخوانيم: «عثمان بن مظعون كه از صحابه معروف پيامبر اسلام (ص) است ميگويد: من در آغاز به صورت ظاهری اسلام را پذيرفته بودم نه با قلب و جان، و اين وضع ادامه داشت تا آنكه روزى در خدمت آن حضرت، ديدم در فكر فرو رفته، ناگهان چشم خود را به طرف آسمان دوخت، گويا پيامى را دريافت میدارد. وقتى كه به حال عادى برگشت از ماجرا پرسيدم، فرمود: هنگامى كه با تو سخن میگفتم ناگهان جبرئيل را مشاهده كردم كه اين آيه را براى من آورد: «إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاِحْسانِ...» عثمان ميگويد: چنان محتواى آيه در قلب من اثر گذاشت كه اسلام همان لحظه در جان و روح من جاى گرفت». پی نوشت: [۱]معانى‌الأخبار، ابن بابويه، جامعه مدرسين، چ۱، ص۲۵۷ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۱۳، ص۷۶۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️جلوگیری از حکومت ظلم 🔹 - سلام الله علیه - که همه عمرش را و همه زندگی‌ اش را برای رفع و جلوگیری از و جلوگیری از که حکومت ها در دنیا ایجاد کردند، تمام عمرش را صرف این کرد و تمام زندگی‌ اش را صرف این کرد که این حکومت، بسته بشود و از بین برود. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۷/۰۱/۰۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«معروف» چيست؟ 🔹 از ماده «عرفان» يعنى چيز شده و از ماده «انكار» يعنى چيز است. راغب در «مفردات» مى گويد: «معروف؛ اسم است براى هر فعلى كه با و ، نيكى و خوبى آن شناخته مى شود، و منكر؛ اسم است براى هر فعلى كه با اين دو، حُسن و خوبى آن انكار مى شود». [۱] به ، و شناخته شده گويند؛ زيرا خدا را چنان آفريده كه براى او صفات خوب شناخته شده است؛ ، ، ، و ديگر فضائل عناصر شناخته شده براى انسان است، گويى مثلا در عالمى ديگر با آنها انس گرفته است، و در مقابل، و بد را گويند، زيرا چهره و بى عدالتى و تضييع حق مردم و ، چهره اى ناشناخته است. 🔹 در هر زمينه اى به دعوت مى كند. «فَاتِّبَاعُ بِالمَعرُوفِ» (باید از پیروی کنند). [سوره بقره، آيه ۱۷۸]؛ «فَاِمسَاكُ بِمَعرُوفٍ...». ([(در طلاق رجعی) شوهر در هر مرتبه از رجوع] باید [همسرش را] به طور شایسته و متعارف نگه دارد...) [همان سوره، آيه ۲۲۹]؛ «...مَتَاعٌ بِالمَعرُوفِ». (...هدیه مناسبی بدهند) [همان سوره، آيه ۲۴۱]؛ «قَولٌ مَعرُوفٌ». ( [در برابر نیازمندان]) [همان سوره، آيه ۲۶۳]؛ «فَليَأكُل بِالمَعرُوفِ». (به طور شایسته [و مطابق زحمتی که می کشد] از آن مصرف کند). [سوره نساء، آيه ۶]؛ «وَ عَاشِرُوهُنَّ بِالمَعرُوفِ». (و با آنان به طور رفتار کنید) [همان سوره، آيه ۱۹]؛ 🔹«لَا يَعصِينَكَ فِى مَعرُوفٍ». (و در هیچ کار شایسته ای مخالفت فرمان تو را نکنند). [سوره ممتحنه، آيه ۱۲]؛ «تَأمُرُونَ بِالمَعرُوفِ». ( می کنید). [سوره آل عمران، آيه ۱۱۰] در روايات نيز به آقایی و معرفى شده: «اَلمَعرُوفُ سِيَادَهٌ» [۲] و در روايتى با شرافت‌ترين‌ سيادت معرفى گرديده است: «اَلمَعرُوفُ اَشرَفُ سِيَادَةٍ». [۳] عمل تنها چيزى است كه از آثار انسان باقى مى ماند. (عليه السلام) به يارانش مى فرمود: «اِستَكثِرُوا مِنَ الشّىءِ الَّذِى لَا يَأكُلُهُ النَّارُ قَالَوا: وَ مَا هُوَ؟ قَالَ: اَلمَعرُوفُ». [۴] (زياد كنيد چيزى را كه آتش آن را نمى خورد و از بين نمى برد. گفتند: آن چيست؟ فرمود: [عمل شايسته و نيك]). 🔹اميرالمؤمنين (عليه السلام) نيز مى فرمايد: «اَلمَعرُوفُ ذَخِيرَةُ الَأَبَدِ». [۵] (، ذخيره و توشه هميشگى است). و در مى توان از آن استفاده برد. در جاى ديگر مى فرمايد: «عَلَيكُم بِصَنَايِعِ المَعرُوفِ فَاِنّهَا نِعْمَ الزَّادُ اِلَى‌ المَعَادِ »؛ [۶]؛ (بر شما است انجام دهيد؛ زيرا آنها بهترين توشه به سوى معاد و است!). (عليه السلام) فرمود: «اَوّلُ مَنْ يَدخُلُ الجَنَّةُ اَهلُ المَعرُوفِ » [۷]؛ (نخستين كسى كه داخل مى شود هستند). (عليه السلام) فرمود: «مَنْ كَثُرَت عَوَارِفُهُ كَثُرَت مَعارِفُهُ» [۸]؛ (كسى كه و شايسته او زياد شود، ياران او زياد مى شوند). «عوارف» جمع عارفه به معنى و «مَعارِفُ الرجل» يعنى و ياران آن مرد. پی نوشت‌ها؛ [۱] المفردات فی غريب القرآن، راغب اصفهانى، دارالعلم - الدار الشامية، چ ۱، ص ۵۶۱. [۲] غررالحكم و درر الكلم‏، دارالكتاب الإسلامی، چ ۲، ص ۱۸، حکمت ۵۰. [۳] همان، ص۴۹، حکمت ۹۰۷. [۴] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ‏۱۴، ص ۳۳۰، باب ۲۱. [۵] غررالحكم و دررالكلم‏، همان، ص ۵۴، حکمت ۱۰۲۳. [۶] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏، مؤسسة آل البيت، چ ۱، ج ‏۱۲، ص ۳۴۶، باب ۱. [۷] الأمالی، طوسى، دار الثقافة، ‏چ ۱، ص ۶۰۳. [۸] تصنيف غرر الحكم و درر الكلم‏، دفتر تبليغات‏، چ ۱، ص ۳۱۸ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ ۱، ج ۲، ص ۴۸۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در حکمت ۱۷۸ نهج البلاغه، چه راهکاری را برای زدودن «کینه» از دل ها ارائه می نماید؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۷۸ راه پاك كردن سينه هاى مردم را از درباره يكديگر، نشان مى دهد و مى فرمايد: «اُحْصُدِ الشَّرَّ مِنْ صَدْرِ غَيرِكَ بِقَلْعِهِ مِنْ صَدْرِكَ» ( و بدخواهىِ ديگران را از سينه خود دور كن، تا نسبت به تو از سينه ديگران ريشه كن شود). بسيار مى شود كه افراد به دليل يا حسادت يا اصطكاك منافع، درباره ديگران در دل مى پرورانند؛ چگونه مى توان آنها را از ميان برداشت؟ 🔹 (عليه السلام) مى فرمايد: از خود شروع كن، ابتدا به مراجعه كن ببين آيا نيت سوئى درباره ديگران دارى يا نه؟ اگر دارى آن را از سينه‌ات پاك كن، چيزى نمى گذرد كه خواهى ديد سينه ديگران نيز از نيات سوء درباره تو پاك شده است. اين مطلب دو دليل دارد: نخست اين كه هرگاه انسان درباره ديگران داشته باشد، خواه ناخواه در چهره يا سخنان و افعالش نمايان مى شود و همين امر سبب مى گردد ديگران در برابر او موضعى مشابه بگيرند؛ اما هرگاه سخنان و چهره و اعمال كسى را از هرگونه پاك ديدند و آثار و در رفتار و گفتارشان نمايان گشت، آنها نيز موضع مشابهى خواهند گرفت‌. 🔹بنابراين انسان براى زدودن از سينه ها و ها و نيات سوء ديگران، بايد از خود شروع كند و اين يكى از «اصول مهم روانشناسى» است كه تا از خود شروع نكنى نبايد انتظارى از ديگران داشته باشى. ديگر اينكه «رابطه‌ مرموز خاصى» در ميان دل ها برقرار است و ضرب المثل معروف «دل به دل راه دارد» يك واقعيت است، گويى در پنهانى با هم سخن مى گويند و رابطه برقرار مى سازند. هنگامى كه كسى مملو از به ديگران گردد، اين پيام به قلب آنها منتقل مى شود و آنها مقابله به مثل مى كنند. شايان توجه اينكه واژه «شرّ» مفهوم وسيعى دارد كه هر و كينه و را فرا مى گيرد. 🔹در «شرح نهج البلاغه» ابن ابى الحديد تفسير ديگرى نيز براى اين كلام حكمت آميز ذكر شده است و آن اينكه منظور (عليه السلام) اين است كه مردم را به كار نيكى موعظه نكن و از كار بدى نهى منما، مگر اين كه قبلاً خودت آن را انجام داده باشى و آن را ترك كرده باشى؛ زيرا سخنان اندرز دهنده انسان ناپاك در دل ها اثر نمى كند. [۱] البته اين سخن يك واقعيت است، اما موافق منظور (عليه السلام) از گفتار حكيمانه بالا نيست، زيرا تعبير به «صدر» در دو جاى اين كلام حكمت آميز نشان مى دهد كه منظور، نيات سوء و است نه افعال بيرونى. 🔹اين معنى نه تنها در رابطه انسانها با يكديگر، بلكه از يك نظر در رابطه انسان با خدا نيز صادق است، چنان كه در حديثى از (عليه السلام) مى خوانيم: «مَنْ أرادَ أنْ يَعْرِفَ كَيْفَ مَنْزِلَتُهُ عِنْدَاللهِ فَلْيَعْرِفْ كَيْفَ مَنْزِلَةُ اللهِ عِنْدَهُ فَإِنَّ اللهَ يُنَزِّلُ الْعَبْدَ مِثْلَ ما يُنَزِّلُ الْعَبْدُ اللهَ مِنْ نَفْسِهِ». [۲] (هر كس مى خواهد بداند چه مقام و نزد دارد، به منزلت خداوند نزد خود بنگرد، زيرا خدا را همان گونه قرار مى دهد كه بنده منزلت خدا را در دل و جان خود قرار داده است). 🔹در حديث‌جالبى‌از (عليه السلام) مى خوانيم كه: «مردى خدمت آن حضرت عرض كرد: شخصى به من مى گويد من تو را دوست دارم، چگونه بدانم كه او راست مى گويد و واقعاً مرا دوست مى دارد؟ (عليه السلام) در پاسخ فرمود: «اِمْتَحِنْ قَلْبَكَ فَإنْ كُنْتَ تَوَدُّهُ فَإنَّهُ يَوَدُّكَ». [۳] ( خود را بيازماى، اگر تو او را دوست مى دارى، او هم تو را دوست مى دارد [قلوب با يكديگر راه دارند])». اين سخن را با حديث ديگرى از (عليه السلام) درباره امام و پيروانش پايان مى دهيم: «يكى از ياران آن حضرت به نام «ابن جهم» عرضه داشت: فدايت شوم مى خواهم بدانم من نزد تو چگونه ام؟ (عليه السلام) در پاسخ فرمود: «أُنْظُرْ كَيْفَ أَنَا عِنْدَكَ». [۴] (نگاه كن ببين من در نزد تو چگونه ام)». پی نوشت‌ها؛ [۱] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، مكتبة آية الله المرعشی النجفی، قم، چ۱، ج۱۸، ص۴۱۱، ۱۸۰. [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۶۸، ص۱۵۶، باب۶۳. [۳] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴، ج۲، ص۶۵۲. [۴] الأمالی، مفيد، كنگره شيخ مفيد، ۱۴۱۳ق، چ ۱، ص ۲۴۰ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۴۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️انحطاط غرب 🔹[غربی ها] افتخار می کنند به و ، افتخار می کنند به عدم رعایت اخلاق جنسی؛ یعنی همانی که در روایات ما هست که می شود منکر، می شود معروف؛ این الان در تحقّق پیدا کرده. بیانات مقام معظم رهبری ۹۳/۱۱/۰۱ منبع: وبسایت‌دفتر‌حفظ‌ونشرآثارمعظم‌له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) برای مقابله و جنگ با اصحاب «جمل» چگونه استدلال می نمایند؟ 🔹 (عليه السلام) در پایان خطبه ۱۷۲ پس از اشاره به جنایات در بصره چنين مى فرمايد: «فَوَاللهِ لَوْ لَمْ يُصِيبُوا مِنَ الْمُسْلِمِينَ إِلَّا رَجُلاً وَاحِداً مُعْتَمِدِينَ لِقَتْلِهِ، بِلَا جُرْمٍ جَرَّهُ، لَحَلَّ لِی قَتْلُ ذلِكَ الْجَيْشِ كُلِّهِ، إِذْ حَضَرُوهُ فَلَمْ يُنْكِرُوا، وَ لَمْ يَدْفَعُوا عَنْهُ بِلِسَانٍ وَ لَا بِيَدٍ دَعْ مَا أَنَّهُمْ قَدْ قَتَلُوا مِنَ الْمُسْلِمِينَ مِثْلَ الْعِدَّةِ الَّتِي دَخَلُوا بِهَا عَلَيْهِمْ!». 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (به خدا قسم، حتى اگر يك تن از را به عمد و بى هيچ جرمى كشته بودند، قتل همه آن لشكر بر من روا بود؛ زيرا همه آنان در كشتن آن مرد حاضر بوده اند و كشتن او را نشمرده اند و به دست و زبان ياريش نكرده اند [و به اين ترتيب، همدستِ مفسدان‌ فى‌ الارض بودند] و حال آنكه، از به شماره سپاهيانى كه به شهر داخل كرده بودند، كرده اند.). 🔹در اينجا پرسش و پاسخى از سوى شارحان «نهج البلاغه» مطرح شده و آن اینکه: چگونه (علیه السلام) مى فرمايد: اگر آنها حتى يك نفر را مى كشتند قتل‌ تمام‌ لشكرشان جايز بود، تا چه رسد به اين كه به تعداد خودشان از بى گناه كشتند. اين نابرابرى را با چه عنوانى از عناوين فقهى مى توان تفسير كرد؟ در اينجا در مجموع چهار جواب به اين سؤال داده شده است كه عبارتند از: 1⃣بعضى پاسخ گفته اند: آنها عملا نشان دادند كه را مباح مى شمرند و اين نوعى انكار است و به اين ترتيب مى شوند. 2⃣برخى گفته اند: كشتن آنها به دليل بوده است؛ زيرا اگر نهى از منكر هيچ راهى جز اين نداشته باشد، مجاز است. 3⃣سوّمين و بهترين جواب اين است كه آنها مصداق بودند؛ چرا كه لشكرى به راه انداختند و خود را شكستند و در بخشى از كشور اسلام، به راه انداختند؛ بنابراين داخل در آيه شريفه مى شوند كه: «إِنَّما جَزاءُ الَّذينَ يُحارِبُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا...». [۱] و اگر (عليه السلام) مى فرمايد: گناه آنها اين بود كه در برابر فجايع آنان سكوت كردند و در واقع مقدمه اى است براى اثبات و مفسد بودن آنها. 4⃣پاسخ چهارمى نيز در اينجا مطابق مذهب پيروان اهل بيت (عليهم السلام) وجود دارد و آن اينكه هر كس بر (عليه السلام) و بر ضدّ خروج كند، است؛ همان گونه كه «خواجه نصير الدين طوسى» در «تجريد العقائد» [۲] مى گويد: «و محاربوا عَلِىٍّ كَفَرَةٌ» (كسانى كه با (عليه السلام) به جنگ برخيزند )؛ زيرا مى دانيم (صلى الله عليه و آله) به (عليه السلام) خطاب كرده، فرمود: «حَرْبُكَ حَرْبِي»؛ [۲] (جنگ با تو جنگ با من است). 🔹در اينجا پرسش ديگرى مطرح است و آن اينكه اگر همه آنها مستحق قتل بودند ـ به سبب اينكه گروهى از مسلمين را حتّى قبل از جنگ كشتند ـ چرا (عليه السلام) بعد از پيروزى، تمام همدستان و را قصاص نفرمود؟ حتى به حكم محاربه با امام مسلمين و قيام بر ضدّ و ايجاد فساد در زمين مستحق قتل بود؛ ولى چنان كه مى دانيم اميرالمؤمنين (عليه السلام) او را با احترام به مدينه بازگرداند؟ 🔹پاسخ اين پرسش روشن است و آن اينكه اوضاع به قدرى طوفانى و شرايط بحرانى بود كه اگر امام (عليه السلام) دست به چنين كارى مى زد، به آسانى مى توانستند توده هاى را بر ضدّ او بشورانند؛ لذا در نقلى از عمروعاص مى خوانيم كه به عايشه گفت: «اى كاش در روز كشته شده بودى!» عايشه به او گفت: «بى پدر چرا؟» عمرو گفت: «تو از دنيا مى رفتى و وارد بهشت مى شدى! و ما كشتن‌ تو را بزرگترين دستاويز بر ضدّ قرار مى داديم». [۳] به هر حال، اين افتخارى است براى (عليه السلام) كه از باقيماندگان صرف نظر كرد و با اين كار خود، را نجات داد. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۶، ص ۴۹۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«نماز» چه جایگاهی در بین اعمال دارد و چرا باید «نماز» بخوانیم؟ (بخش دوم) 🔸از آنجا که برای اهمیت زیادی در و بیان شده است، پاسخ به این سؤال که «چرا باید بخوانیم؟» نیز اهمیت زیادی دارد. در اینکه هر لازم است ساعاتی از شبانه روز را با خود راز و نیاز داشته باشد شکی نیست؛ اما ما معتقدیم بهترین روش راز و نیاز با خداوند است. ما می گوییم «نماز» ستون دين‏ و معراج افراد با ايمان است و كسى كه را ترك كند رابطه ميان او و خدا قطع مى گردد. چيزى نيست كه بر كسى مخفى باشد، ولى دقت در متون و اسلامى ما را به ريزه كاری هاى بيشترى در اين زمينه رهنمون مى گردد: 3⃣«سدی در مقابل گناهان»:  🔹 سدى در برابر آينده است، چرا كه را در انسان تقويت مى كند، و نهال را در دل پرورش مى دهد، و مى دانيم «ايمان» و «تقوا» نيرومندترين سد در برابر است، و اين همان چيزى است كه در «آيه ۴۵ سوره عنكبوت» به عنوان نهى از و بيان شده است، و همان است كه در احاديث متعددى مى خوانيم: افراد گناهكارى بودند كه شرح حال آنها را براى پيشوايان اسلام بيان كردند فرمودند: غم مخوريد، آنها را اصلاح مى كند و كرد. [۱] 4⃣«غفلت زدایی»:  🔹، غفلت زداست. بزرگترين مصيبت براى رهروان راه حق آن است كه خود را فراموش كنند و غرق در «زندگى مادى» و «لذائذ زود گذر» كردند، اما به حكم اينكه در فواصل مختلف، و در هر شبانه روز پنج بار انجام مى شود، مرتبا به اخطار مى كند، هشدار مى دهد، «هدف آفرينش» او را خاطر نشان مى سازد، موقعيت او را در جهان به او گوشزد مى كند، و اين «نعمت بزرگى» است كه انسان وسيله‌اى در اختيار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند مرتبه قويا به او گويد. [۲] 5⃣«از بین برنده کبر و خودبزرگ بینی»:  🔹 خودبينى و كبر را در هم مى شكند؛ چرا كه در هر شبانه روز هفده ركعت، و در هر ركعت دو بار پيشانى بر خاك در برابر خداوند مى گذارد، خود را ذره كوچكى در برابر عظمت او مى بيند، بلكه صفرى در برابر بى نهايت. پرده هاى و را كنار مى زند، و برتری جويى را در هم مى كوبد. به همين دليل امام على (علیه السلام) در حديث معروفى كه فلسفه هاى عبادات اسلامى در آن منعكس شده است بعد از ، نخستين عبادت را كه است با همين هدف تبيين مى كند و مى فرمايد: «فَرَضَ‏ اللَّهُ‏ الْإِيمَانَ‏ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْرِ...». [۳] (خداوند را براى پاكسازى انسانها از واجب كرده است و را براى پاكسازى از ...). ... پی نوشت‌ها؛ [۱] تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، ۱۳۷۴ش، چ ۳۲، ج ‏۱۶، ص ۲۹۰ [۲] همان، ج ۱۶، ص ۲۹۱ [۳] نهج البلاغه، صالح، صبحی، انتشارات هجرت‏، قم، ۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۵۱۲، كلمات قصار ۲۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️طبق بیان قرآن چه عواملی باعث شد برخی حلال های الهی برای «قوم یهود» حرام و ممنوع گردد؟ 🔹خداوند در ، آیات ۱۶۰ و ۱۶۱ سوره نساء مى فرمايد: «فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللهِ كَثِيرًا - وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ وَ أَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ ۚ وَ أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا». 🔹[ترجمه آیات شریفه:] (پس به کیفر ستمی که [به آیات خدا و بر خود و دیگران] روا داشتند، و به سزای آنکه بسیاری از مردم را از راه خدا بازداشتند، چیزهای پاکیزه ای را که بر آنان حلال شده بود [مانند صید ماهی و خوردنِ چربی و شیر و گوشت حیوانات] حرام کردیم - و [نیز به سبب] ربا گرفتنشان با آنکه از آن نهی شده بودند، و خوردن اموال مردم به باطل و نامشروع [پاکیزه های حلال شده را بر آنان حرام کردیم] و ما برای کافران عذابی دردناک آماده کرده ایم). 💠مطابق اين آيه، مرتكب چهار عمل زشت و مى شدند كه باعث حرام شدن بعضى از طيّبات بر آنها شد: [۱] 1⃣ و ستمى كه اينها بر خود و ديگران روا مى داشتند. 2⃣آنها به طور وسيع و گسترده مانع انجام مى شدند. 3⃣ مى كردند. 4⃣از راه ارتزاق مى نمودند؛ مانند كم فروشى، غش و تقلّب در معامله، شراب فروشى، قمار و مانند آن، كه از تمام آنها تعبير به اكل مال به باطل شده است. پی نوشت‌: [۱] از اين آيه شريفه استفاده مى شود كه همواره حرمت، دليل بر وجود مفسده اى در «شىء حرام شده» نيست؛ بلكه گاهى از اوقات، تحريم به عنوان عقوبت و مجازات است. 📕ربا و بانكدارى اسلامى‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: عليان نژادى، ‏ابوالقاسم، مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، ۱۳۸۰ش، چ۱، ص ۱۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا در قیام حسینی و مهدوی بر مساله «امر به معروف» و «نهی از منکر» تاکید شده است؟ 🔹 موجودی اجتماعی است و از انزوا و تنهایی گریزان است. انسان آثار مثبت بسیاری دارد که از جمله آن تعاون و همکاری در رسیدن به اهداف مشترک است؛ اما نباید فراموش کرد که زندگی اجتماعی انسان در کنار مزایای بسیار، با آسیب هایی نیز تهدید میشود. در ، گاهی خطرات فردی تبدیل به خطرات اجتماعی میگردند و اگر چاره اندیشی نگردد، در معرض و تهدید قرار می گیرند. آری، بسیاری از همانند یک بیماری مسری، افراد زیادی را آلوده میکنند. 🔹بنابراین، هیچ یک از نباید نسبت به رفتار هم نوعان خویش بی تفاوت باشد. (ص) میفرماید: «يك ، در ميان مردم همانند كسى است كه با جمعى سوار كشتى شود، و به هنگامى كه در وسط دريا قرار گيرد، تبرى‏ برداشته و به سوراخ كردن موضعى كه در آن نشسته است بپردازد، و هرگاه به او اعتراض كنند، در جواب بگويد من در سهم خود تصرف ميكنم! اگر ديگران او را از اين عمل خطرناك باز ندارند، طولى نمى‏كشد كه آب دريا به داخل كشتى نفوذ كرده و همگى در دريا غرق میشوند». 🔹 (ص) با اين مثال جالب، منطقى بودن وظيفه و را مجسم ساخته است، و حق فرد بر اجتماع را يك حق طبيعى كه ناشى از پيوند سرنوشتهاست، میداند. پس همه نسبت به خویش و مسئول اند. از این رو به این مسأله اهمیت زیادی داده‌اند و بعضی از را به خاطر ترک این کار سرزنش کرده و حتی دلیل نابودی شان را بی تفاوتی نسبت به بیان نموده اند؛ 🔹چنانکه خداوند در میفرماید: «پس چرا از نسلهاى پيش از شما نبودند كه [مردم را] از در زمين باز دارند؛ جز اندكى از كسانى كه از ميان آنان نجاتشان داديم [و بقیه نابود شدند]». [ترجمه آیه۱۱۶ سوره هود] بر اساس این آیه میتوانیم بگوییم: گرچه در هر اجتماعی معمولا و وجود دارد، اما مهم اين است كه هرکس به فراخور توانمندی خویش در طريق بکوشد. اما همين كه از ميان رفت و افراد جامعه بى تفاوت شدند، و به سرعت فراگیر میشود. 🔹(ع) در این زمینه هشدار داده، میفرماید:  «اگر و را ترك كنيد، بر شما مسلط خواهند شد و هر چه كنيد مستجاب نمیگردد». البته طبیعی است! در ملّتی که به ، و نیک منشی، وقعی نهاده نمیشود و در مقابل عکس العملی وجود ندارد، ، ، و بدکاران پیدا میکنند. آنها نیز مردم را به ناپاکی های خود می آلایند و جامعه به مثابه بدنی که به انواع بیماریها و میکروبها گرفتار شده است، به نابودی کشیده میشود. 🔹در چنین زمانی که ترک و سبب تضعیف دین و تسلط اشرار شده است، دعا کردن ثمری ندارد؛ بلکه باید به اقامه دین برخاست. لذا در برهه ای از تاریخ می بینیم که (ع) که پرچمدار آزادی خواهی و عدالت طلبی است، دلیل نهضتش را اینگونه معرفی مینماید: «آيا نمى‏ بينيد به عمل نمیشود و از جلوگيرى نمیگردد، در چنين شرايطى بر لازم است [قيام كند و] شيفته ملاقات پروردگار [و شهادت] باشد». 🔹و از همین رو ایشان شیوه خود را دعوت به سوی و نهی از قرار داده، میفرماید: «من فقط براى در امّت جدّم به پا خاستم، می خواهم و کنم و حرکت من بر اساس سیره جدّم و پدرم علی بن ابیطالب است». این مقابله کماکان ادامه داشته و تا نیز برقرار خواهد بود؛ آخرالزمانی که (ص) درباره آن فرمود: «زمانی خواهد آمد که مردم و نمیکنند؛ و از آن بدتر، زمانی خواهد آمد که مردم امر به بدی و نهی از خوبی میکنند؛ و حتی زمانی خواهد آمد که مردم را منکر و را معروف ببینند». 🔹بنابراین میتوان گفت: راه همان راه است و شیوه همان شیوه؛ یعنی هر انسان شریف و عدالت خواهی باید بداند که اگر در مقابل سکوت شود کار به جایی میرسد که جای و عوض میشود. لذا هرکس نخست باید را با توجه به شرایط و توانمندی هایش بشناسد و بدان عمل کند، سپس دیگران را به و خوبیها دعوت کرده و از باز دارد. این کار از آن جهت ضرورت بیشتری پیدا میکند که جامعه حاضر نه تنها باید در جهت اصلاح خود گام بردارد، بلکه باید افرادی را بپروراند که مقدمات (عج) را فراهم کنند و هسته اولیه انقلاب را تشکیل دهند. منبع: وبسایت‌ آیت‌ الله‌ مکارم‌ شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فریضه ای بزرگ و بی بدیل 🔹یکی از مسائلی که بارها در به آن اشاره شده است، مساله است. جالب اینکه هر جا سخن از «نماز» است، نمی‌فرماید بخوانید، بلکه تعبیر این است که «وَ أَقِيمُواْ الصَّلاَةَ» [۱] (نماز را کنید). همانطور که در روایت معروف آمده است «الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّين».‏ [۲] در اینجا هم از  به عنوان یاد شده است. بنابراین باید ستون را برپا داشت، همانگونه که ستون خیمه را برپا می دارند. امام باقر (عليه السلام) می‌فرمایند: «اسلام بر پنج پایه استوار است: ، زکات، حج، روزه، ولایت». [۳] 🔹تاکید فراوان به در قرآن کریم و احادیث اهل‌ بیت (علیهم السلام) نشانگر «اهمیت فوق العاده این واجب دینی» است. اما چرا این اینقدر دارای اهمیت است؟ دلایل مختلفی برای این سوال وجود دارد، از جمله اینکه: «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَ الْمُنكَرِ» [۴] ( (انسان را) از زشتی ها و منكرات باز می دارد). به تعبیر مرحوم علامه جعفری: « عبارت است از ارتباط ما بین یک موجود بی نهایت کوچک، با یک موجود بی نهایت بزرگ در حال و انجذاب». [۵] 🔹وقتی انسان با اتصال و ارتباط داشته باشد، مسلماً این ارتباط مانع از انجام و میشود؛ البته ارتباطی که واقعا و از راه دل برقرار شده باشد، نه صرف تکرار لفظ و بدون توجه قلبی. مقام‌ معظم‌ رهبری هم در یکی از پیامهای خود بر این نکته تاکید داشتند که: «یکی از مؤثرترین راه ها برای کاستن آسیب‌ های اجتماعی، ترویج است. به این که حتی یک نفر از جوانان و نوجوانان کشور، در سهل انگاری نکند، همت گمارید. این یکی از بهترین راه ها برای سلامت معنوی و روحی مردم ما و جامعه ما است. به این که همگان فرا بگیرند و عادت کنند که را با خشوع و حضور قلب به جا آورند، همت گمارید». 🔹و در آیه دیگری خدای متعال راجع به  می فرماید که «وَ أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِی». [۶] (به ياد من برپا دار). توضیح مطلب آنکه انسان چه مومن چه کافر، در زندگی به دنبال آرامش است، و شکی هم در این نیست و برای رسیدن به آرامش هم هزینه می‌پردازد، و بعضا خیلی ها غافل‌اند که راه رسیدن به آرامش آن است که فرموده، نه آنکه با پول به دنبال آن هستند. خداوند می‌فرماید: « را به یاد من به پا دار». و در جای دیگر ثمره‌ی یاد خود را به رسیدن می داند و می فرماید: «با دلها آرام می‌شوند»، درست مانند عقربه های قبله نما که دائما لرزان اند، مگر زمانی که همسو با قبله باشند. دل آدمی نیز همین طور است، لرزان و مضطرب است، مگر این که با خدا همسو شده و همواره در باشد. 🔹ناگفته نماند  که یکی از مصادیق یاد خداست، زمانی معراج مومن است، و باعث صعود او میشود، که مانند نردبانی استوار بوده و در جای خود، مستحکم و ثابت شده باشد، وگرنه نردبانی که ناپایدار بوده و یا در جای سست قرار داده شود، کار کسی را پیش نمی برد. هم اینگونه است، یعنی فراتر از لفظ، باید باشد، و هم اینکه انسان نسبت به بقیه دستورات خداوند نیز نباید سهل انگار باشد، و در این صورت است که اقامه نماز باعث رشد انسان می‌شود. پی نوشت‌ها: [۱] سوره بقره، آیه ۴۳. [۲] المحاسن برقى، ج ۱، ص ۴۴، قم، چ ۲، ۱۳۷۱ق. [۳] الکافی (ط - الإسلامية) ج‏ ۲، ص ۱۸ باب دعائم الإسلام. [۴] قرآن کریم، سوره عنکبوت، آیه ۴۵. [۵] نماز زيباترين جلوه نيايش، علامه محمد تقی جعفری، ص ۳۹. [۶] سوره طه، آیه ۱۴ نویسنده: تسنیم منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel