eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
442 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
(7) 🔰ارزش نفس انسان 🎙 در نامه‌ای که در نهج البلاغه است، خطاب به امام حسن می‌فرمایند: 🖌اکرِمْ نَفْسَک عَنْ کلِّ دَنِیةٍ فَانَّک لَنْ تَعْتاضَ بِما تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِک عِوَضاً 🖌نفس خویش را از هر پستی بزرگ بدار، برتر بدار، آنچه که از نفس خود ببازی عوض ندارد؛ نفس خود را نباز که آن، گوهری است که آن را با هرچه معامله کنی مغبون هستی. 📜نهج البلاغه، حکمت 453 ♨️تعبیر، تعبیر نفیس و باارزش بودن است و اینکه این شی‌ء باارزش را که مافوق هر ارزشی است (یعنی آنقدر ارزش دارد که هیچ چیزی با آن برابری نمی‌کند) نباید از دست داد. ♨️مثل اینکه چیزهایی که تمام حیثیت یک کشور بستگی به آن دارد، برای آن ملت مافوق ارزش و قیمت است؛ یعنی هیچ ملتی- ولو اینکه از فقر بخواهد بمیرد- حاضر نیست آنها را معامله بکند . ♨️یعنی به منزله یک شی‌ء نفیس تلقی شده، و اخلاق خوب به عنوان اشیاء متناسب با این شی‌ء نفیس و اخلاق رذیله به عنوان اشیاء نامتناسب با این شی‌ء نفیس که آن را از ارزش می‌اندازد تلقی گردیده است. ♨️در این تعبیر، انسان دارای یک سرمایه بسیار پرارزش تلقی شده که آن همان خود اوست، و به انسان می‌گویند مواظب باش که این خود را از دست ندهی یا آلوده نکنی زیرا این خود خیلی باارزش و نفیس است. 📚تعلیم و تربیت در اسلام ص 145 @tabyinchannel @daneshgahevelyat
⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️ 🌹 ⭕️ در زندگی دنیوی و اخروی انسان (بخش اول) 🔶امام علی(ع) در تفسیر آیه شریفه «وَ لا تَنْسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیا» فرمودند: «لَا تَنْسَ صِحَّتَکَ وَ قُوَّتَکَ وَ فَرَاغَکَ وَ شَبَابَکَ وَ نَشَاطَکَ؛ و توانایی، و آسایش خاطر، و جوانی، و نشاط خویش را فراموش مکن و با این ها را به دست آور». 💠بدن برای کسب توانایی، سلامت و سعادت، احتیاج به دارد 🔷 برای تکامل خود و تا فرا رسیدن زمان مرگ، به بدن نیاز دارد. پس انسان باید در حفظ به وسیله بکوشد. روح انسان در قالب جسم او و در تعلق به جسم او تکامل پیدا مى‏‌کند. اگر انسان بدنِ سالم نداشته باشد، او نیز سالم نخواهد بود. بنابراین، نقش دوگانه دارد: هم در سلامت جسم موثر است و هم در سعادت روح. روستاییها و عشایر و صحرانشینان با کار سنگین کشاورزی و دامداری، بدن سالمی دارند و کمتر مریض میشوند، اما شهرى‏ ها که به خاطر تکنولوژى و پیشرفت صنعت کمتر کار مى‏ کنند، عضلات شان شل میشود و اینجاست که انواع بیماریها و مشکلات سراغ آنان می آید، زیرا قوام بدن به عضلات است. 🔷بنابراین، باید جزء لاینفک زندگى شهرى باشد. به هر حال بدن، در زندگى شهرى، اگر بخواهد سعادت انسان را تأمین کند، باید نگه داشته شود. بدن اگر سالم نباشد، خیلى از امور را انسان نمیتواند انجام بدهد و بدنی که ضعیف است، آمادگى زیادى براى پذیرش و مبتلا شدن انواع بیمارى ‏ها دارد. شخص با بدن ضعیف و بیمار، توانایی انجام کارهای شخصی نسبتا سنگین خود را ندارد. او نمیتواند بارهای سنگین را جابجا کند. برای کسب روزى اهمیت زیادى دارد. حتى امروزه در شغل ‏هایى که بدنى نیستند، اولین شرطِ گزینش، داشتن سلامت کامل است. برای ازدواج نیز انسان نیاز به سلامت بدنی دارد. کسى که سلامتى دارد، از نظر ازدواج موفق‏تر مى ‏تواند عمل کند تا کسى که سالم نیست.   🔷بین روح و جسم پیوند محکمى وجود دارد. انسان تا وقتى که در این دنیا زنده است، باید این پیوند را بشناسد و براساس نیازهای آنها عمل کند. اگر بدن مریض شود، روح هم مریض میشود و متقابلاً ناراحتی روح روی سلامت بدن اثر میگذارد. اگر دل درد داشته باشى، تمام وجودت درد می‏گیرد. (چو عضوى به درد آورد روزگار / دگر عضوها را نماند قرار). وقتی شما زیاد غصه میخورید، زخم معده میگیرید. اگر زیاد عصبانى شوید، اثنى ‏عشرتان زخم میشود. مشکلات روحى، جسم را ضعیف و بیمار مى‏ کند. امروزه در زندگى شهرى آمار بیمارى های جسمى و روحى بالا رفته است. هرچه جامعه رو به تکنولوژى و صنعت پیش میرود، این آمارها بالاتر میروند. هواى آلوده و بدن های ضعیف که عادت به کار سنگین ندارند، مزید بر علت شده اند. در روایت داریم که صحت و سلامتى بدنها از شیرین ‏ترین نعمت‏هاست. : راسخون به نقل از سایت منتظران منجی @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️عمل شنیع (بخش دوم و پایانی) 🔷این را هم فراموش نکنید که در همه جا حاضر و شماست و شما در همه جا در حضور او هستید آیا شایسته است در حضور چنین پروردگارى دست به چنین آلودگى بزنید؟! جالب توجّه این که در یکى از سخنان امام صادق (ع) میخوانیم: روزى یک نفر به خدمتش عرض نمود: بیچاره فلان کس مبتلا به «یک نوع انحراف جنسى» شده - نوع دیگرى غیر از این عادت - و از خود هیچگونه اراده اى ندارد! حضرت با عصبانیت فرمود: چه میگویى؟! آیا حاضر است این عمل را پیش روى مردم هم انجام دهد؟! عرض کردند: نه. فرمود: پس معلوم میشود به اراده و اختیار خود اوست... 🔷و امّا اینکه بعضى میگویند: «بارها تصمیم گرفته ایم و شکسته ایم» ما به این افراد صریحاً اعلام مى کنیم: شکستن تصمیم به معناى از بین رفتن همه آثار آن در وجود انسان نیست، همین تصمیم شکسته شده رسوباتى در اعماق دل و روح انسان باقى مى گذارد و زمینه را براى بیش از گذشته، آماده میسازد (دقت کنید). بعنوان مثال مواقعی انسان میکوشد با پاى خود از کوهى بالا رود و یا با اتومبیل از یک سربالایى تند بگذرد، دفعه اوّل و دوّم و گاهى دفعه دهم عقب گرد میکند و نمیتواند، ولى آخرین بار موفق میشود و از آن مى گذرد، این سخن به این معنا نیست که در دفعات اوّل هیچ کارى انجام نداده بلکه هر دفعه که براى عبور از این راه دشوار اقدام نموده و عقب رفته به طور ناخودآگاه یک مقدار آموخته و ذخیره کرده و بالاخره در پایان پیروز شده است. 🔷دانشمندان مى گویند براى حفظ یک قطعه شعر یا نثر ممکن است در نخستین بار ۵ مرتبه تکرار آن لازم باشد، و پس از مدّتى ممکن است فراموش گردد امّا براى حفظ آن در دفعه آینده مسلّماً ۵ مرتبه تکرار لازم نیست ممکن است سه مرتبه هم کافى باشد. یعنى و یادگیرى هاى گذشته همواره در باقى مى ماند. مسائل مربوط به روان انسان همه از این قبیل است. بنابراین اگر ده بار هم تاکنون تصمیم گرفته اید و شکسته اید هم اکنون آماده یک تصمیم قاطع و جدّى و آهنین براى ترک هر نوع اعتیاد غلط شوید و تمام نیروهاى معنوى خود - مخصوصاً ایمان به خدا - را بسیج کنید و این گفتار پیشواى بزرگ ما على(ع) را فراموش نکنید آن جا که مى فرمود: «افراد باایمان همچون کوه سرسخت و با استقامتند». 📕مشكلات جنسى جوانان‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، ص ۱۴۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، درباره فواید «سکوت» چه فرموده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ خطاب به فرزندش امام حسن مجتبی (علیه السلام) مى فرمايد: «وَ تَلَافِيكَ [۱] مَا فَرَطَ [۲] مِنْ صَمْتِكَ أَيْسَرُ مِنْ إِدْرَاكِكَ مَا فَاتَ مِنْ مَنْطِقِكَ» (جبران آنچه بر اثر خود از دست داده اى، آسان تر از جبران آن است كه بر اثر از دست رفته باشد). اشاره به اينكه انسان اگر از گفتن چيزى خوددارى و صرف نظر كند و بعد بفهمد اين اشتباه بوده فورا مى تواند آن را تلافى و تدارك كند، در حالى كه اگر بگويد و بعد بفهمد اين سخن اشتباه بوده و يا گفتنى نبوده است، آن امكان پذير نيست؛ همانند آبى است كه به روى زمين ريخته مى شود و جمع كردن آن عادتا غير ممكن است. 🔹در ادامه اين سخن، راه صحيح را براى رسيدن به اين مقصود با ذكر مثالى نشان مى دهد و مى فرمايد: «وَ حِفْظُ مَا فِي الْوِعَاءِ بِشَدِّ الْوِكَاءِ» (نگهدارى آنچه در ظرف است با محكم بستن دهانه آن امكان پذير است). «وِعاء» (ظرف) همان و است و «وكاء» (ريسمانى است كه دهانه مشك را با آن مى بندند) اشاره به و انسان كه اگر انسان آن را در اختيار خود بگيرد يا كلماتى كه موجب است از او صادر نمى شود. حضرت در بخش دیگری از این نامه به مضرات پر حرفی اشاره کرده، می فرماید: «مَنْ أَكْثَرَ أَهْجَرَ» [۳] (كسى كه مى كند و بى معنا فراوان مى گويد). 🔹آرى يكى از فوايد ، گرفتار نشدن در دام سخنان بى معناست و اين بسيار به تجربه رسيده كه پرت و پلا زياد مى گويند؛ زيرا و حساب شده، فكر و مى خواهد؛ در حالى كه افراد پر حرف مجالى براى فكر ندارند. (عليه السلام) در «کتاب غرر الحكم و درر الکلم» عواقب سوء زيادى براى بيان فرموده از جمله اينكه «مَنْ كَثُرَ كَلَامُهُ زَلَّ» [۴] (كسى كه بسيار گويد فراوان خواهد داشت) و همين امر او را مى برد و سبب خوارى و مى گردد به عكس كسانى كه كم و سخن مى گويند، سبب خود مى شوند؛ و به گفته شاعر: كم گوى و گزيده گوى چون دُرّ - تا ز اندك تو جهان شود پر. پی نوشت‌ها [۱] «تلافى» از ريشه «لفى» بر وزن «نفى» به معناى جبران كردن است و «الفاء» به معناى يافتن. [۲] «فرط» از ريشه «فرط» بر وزن «شرط» به معناى كوتاهى كردن و «افراط» زياده روى كردن است. [۳] «اهجر» از ريشه «هجر» بر وزن «فجر» در اصل به معناى دورى و جدايى است. سپس به معناى هذيان گفتن مريض هم آمده؛ زيرا سخنانش در آن حالت ناخوشايند و دور كننده است. [۴] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامی، قم، چاپ: دوم‏، ص ۵۸۱ (حکمت ۱۸۰) 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۶۳۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«معروف» چيست؟ 🔹 از ماده «عرفان» يعنى چيز شده و از ماده «انكار» يعنى چيز است. راغب در «مفردات» مى گويد: «معروف؛ اسم است براى هر فعلى كه با و ، نيكى و خوبى آن شناخته مى شود، و منكر؛ اسم است براى هر فعلى كه با اين دو، حُسن و خوبى آن انكار مى شود». [۱] به ، و شناخته شده گويند؛ زيرا خدا را چنان آفريده كه براى او صفات خوب شناخته شده است؛ ، ، ، و ديگر فضائل عناصر شناخته شده براى انسان است، گويى مثلا در عالمى ديگر با آنها انس گرفته است، و در مقابل، و بد را گويند، زيرا چهره و بى عدالتى و تضييع حق مردم و ، چهره اى ناشناخته است. 🔹 در هر زمينه اى به دعوت مى كند. «فَاتِّبَاعُ بِالمَعرُوفِ» (باید از پیروی کنند). [سوره بقره، آيه ۱۷۸]؛ «فَاِمسَاكُ بِمَعرُوفٍ...». ([(در طلاق رجعی) شوهر در هر مرتبه از رجوع] باید [همسرش را] به طور شایسته و متعارف نگه دارد...) [همان سوره، آيه ۲۲۹]؛ «...مَتَاعٌ بِالمَعرُوفِ». (...هدیه مناسبی بدهند) [همان سوره، آيه ۲۴۱]؛ «قَولٌ مَعرُوفٌ». ( [در برابر نیازمندان]) [همان سوره، آيه ۲۶۳]؛ «فَليَأكُل بِالمَعرُوفِ». (به طور شایسته [و مطابق زحمتی که می کشد] از آن مصرف کند). [سوره نساء، آيه ۶]؛ «وَ عَاشِرُوهُنَّ بِالمَعرُوفِ». (و با آنان به طور رفتار کنید) [همان سوره، آيه ۱۹]؛ 🔹«لَا يَعصِينَكَ فِى مَعرُوفٍ». (و در هیچ کار شایسته ای مخالفت فرمان تو را نکنند). [سوره ممتحنه، آيه ۱۲]؛ «تَأمُرُونَ بِالمَعرُوفِ». ( می کنید). [سوره آل عمران، آيه ۱۱۰] در روايات نيز به آقایی و معرفى شده: «اَلمَعرُوفُ سِيَادَهٌ» [۲] و در روايتى با شرافت‌ترين‌ سيادت معرفى گرديده است: «اَلمَعرُوفُ اَشرَفُ سِيَادَةٍ». [۳] عمل تنها چيزى است كه از آثار انسان باقى مى ماند. (عليه السلام) به يارانش مى فرمود: «اِستَكثِرُوا مِنَ الشّىءِ الَّذِى لَا يَأكُلُهُ النَّارُ قَالَوا: وَ مَا هُوَ؟ قَالَ: اَلمَعرُوفُ». [۴] (زياد كنيد چيزى را كه آتش آن را نمى خورد و از بين نمى برد. گفتند: آن چيست؟ فرمود: [عمل شايسته و نيك]). 🔹اميرالمؤمنين (عليه السلام) نيز مى فرمايد: «اَلمَعرُوفُ ذَخِيرَةُ الَأَبَدِ». [۵] (، ذخيره و توشه هميشگى است). و در مى توان از آن استفاده برد. در جاى ديگر مى فرمايد: «عَلَيكُم بِصَنَايِعِ المَعرُوفِ فَاِنّهَا نِعْمَ الزَّادُ اِلَى‌ المَعَادِ »؛ [۶]؛ (بر شما است انجام دهيد؛ زيرا آنها بهترين توشه به سوى معاد و است!). (عليه السلام) فرمود: «اَوّلُ مَنْ يَدخُلُ الجَنَّةُ اَهلُ المَعرُوفِ » [۷]؛ (نخستين كسى كه داخل مى شود هستند). (عليه السلام) فرمود: «مَنْ كَثُرَت عَوَارِفُهُ كَثُرَت مَعارِفُهُ» [۸]؛ (كسى كه و شايسته او زياد شود، ياران او زياد مى شوند). «عوارف» جمع عارفه به معنى و «مَعارِفُ الرجل» يعنى و ياران آن مرد. پی نوشت‌ها؛ [۱] المفردات فی غريب القرآن، راغب اصفهانى، دارالعلم - الدار الشامية، چ ۱، ص ۵۶۱. [۲] غررالحكم و درر الكلم‏، دارالكتاب الإسلامی، چ ۲، ص ۱۸، حکمت ۵۰. [۳] همان، ص۴۹، حکمت ۹۰۷. [۴] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ‏۱۴، ص ۳۳۰، باب ۲۱. [۵] غررالحكم و دررالكلم‏، همان، ص ۵۴، حکمت ۱۰۲۳. [۶] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏، مؤسسة آل البيت، چ ۱، ج ‏۱۲، ص ۳۴۶، باب ۱. [۷] الأمالی، طوسى، دار الثقافة، ‏چ ۱، ص ۶۰۳. [۸] تصنيف غرر الحكم و درر الكلم‏، دفتر تبليغات‏، چ ۱، ص ۳۱۸ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ ۱، ج ۲، ص ۴۸۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«غرور» چه علائم و نشانه هایی دارد؟ 🔹نشانه‏ هاى گاهى بسيار آشكار است، به گونه‏ اى كه انسان در به آن پى مى ‏برد و مى‏ فهمد كه فلان شخص گرفتار و است. بى‏ اعتنايى به مردم، بى توجّهى به حلال و حرام الهى، رعايت نكردن ادب با بزرگان و ترك محبّت با دوستان و بستگان، بى ‏رحمى نسبت به زيردستان، ذكر سخنان ناموزون و دور از ادب، سر دادن خنده و قهقهه بلند، دويدن در حرف ديگران، نگاه‏ هاى تحقيرآميز به صالحان و پاكان و عالمان، 🔹و همچنين راه رفتن به صورت غير متعارف، پا را به زمين كوبيدن، شانه‏ ها را تكان دادن، نگاه‏ هاى غير متعارف به زمين و آسمان نمودن و حتّى گاهى كارهاى ديوانگان را انجام دادن، اينها همه از است؛ ولى گاه حالت غرور، است و به اين سادگى خود را نشان نمى‏ دهد؛ بلكه با دقّت مى‏ توان به وجود چنين صفتى در خويشتن و يا ديگران پى برد. مانند اينكه بعضى افراد پس از مدّت كوتاهى درس استاد را رها مى‏ كنند و خود را مستغنى و بى‏ نياز مى‏ دانند، يا مانند كسى كه علاقه شديدى در خود به انزوا و گوشه‏ گيرى از مردم احساس مى‏ كند، 🔹و ممكن است بهانه آن را آلوده نشدن به مجالس غيبت و گناه و مانند آن ذكر كند، در حالى كه با دقّت مى‏ يابيم كه عامل اصلى، و است، چرا که خود را پاك، آگاه و مؤمن مى ‏پندارد و ديگران را ناقص و آلوده. آرى نه تنها ؛ بلكه بسيارى از گاهى در زواياى پنهان مى ‏شوند و خود را به صورت فضايل نشان مى‏ دهند، به گونه ‏اى كه تشخيص آن جز براى اساتيد هوشيار اخلاق ميسّر نيست. 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش چ اول‏، ج ۲، ص ۱۶۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«روزه» چه اثر و فایده اى براى انسان دارد؟ (بخش اول) 🔸 در سه بخش از زندگى انسان تأثیر گذار است: ۱) آثار تربیتی؛ ۲) آثار اجتماعی؛ ۳) آثار بهداشتی و درمانی. 1⃣آثار تربیتى 🔹 ابعاد گوناگونى دارد، و از نظر و در وجود انسان مى گذارد، که از همه مهم تر بعد اخلاقى و آن است. از فواید مهم این است که را ، و انسان را ، و او را تعدیل مى کند. باید در حال روزه با وجود گرسنگى و تشنگى از غذا و آب و همچنین لذت جنسى چشم بپوشد، و عملاً ثابت کند او همچون حیوان، در بند اصطبل و علف نیست؛ 🔹او مى تواند زمام را به دست گیرد، و بر و شهوات خود مسلط گردد. در حقیقت، بزرگترین فلسفه همین اثر و آن است. انسانى که انواع غذاها و نوشیدنی ها را در اختیار دارد و هر لحظه تشنه و گرسنه شد به سراغ آن مى رود، همانند درختانى است که در پناه دیوارهاى باغ بر لب نهرها مى رویند. این درختان نازپرورده، بسیار کم مقاومت و کم دوامند، اگر چند روزى آب از پاى آنها قطع شود پژمرده مى شوند، و مى خشکند. 🔹اما درختانى که از لابلاى صخره ها در دل کوه ها و بیابان ها مى رویند، و نوازشگر شاخه هایشان از همان طفولیت طوفان هاى سخت، و آفتاب سوزان، و سرماى زمستان است، و با انواع محرومیت ها دست به گریبانند، محکم و با دوام و پر استقامت و سختکوش و سخت جانند!. نیز با و انسان همین عمل را انجام مى دهد، و با محدودیت هاى موقت به او ، و با حوادث سخت مى بخشد؛ و چون را کنترل مى کند، بر انسان و صفا مى پاشد. 🔹خلاصه، انسان را از عالم حیوانیت ترقى داده و به صعود مى دهد، جمله «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون»؛ (باشد پرهیزگار شوید) اشاره به همه این حقایق است. و نیز حدیث معروف: «الصَّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النّار»؛ [۱] ( سپرى است در برابر )، اشاره به همین موضوع است. در حدیث دیگرى از (عليه السلام) مى خوانیم: از (صلی الله علیه و آله) پرسیدند: چه کنیم از ما دور شود؟ فرمود:  🔹«الصَّوْمُ یُسَوِّدُ وَجْهَهُ، وَ الصَّدَقَةُ تَکْسِرُ ظَهْرَهُ، وَ الْحُبُّ فِی اللهِ وَ الْمُواظَبَةُ عَلَى الْعَمَلِ الصّالِحِ یَقْطَعُ دابِرَهُ، وَ الإِسْتِغْفارُ یَقْطَعُ وَتِینَه»؛ [۲] ( روى را سیاه مى کند؛ و انفاق در راه خدا، پشت او را مى شکند؛ و دوست داشتن به خاطر خدا، و مواظبت بر عمل صالح دنباله او را قطع مى کند؛ و استغفار رگ قلب او را مى برد!». در «نهج البلاغه» به هنگامى که امیرمؤمنان (عليه السلام) را بیان مى کند، به که مى رسد چنین مى فرماید:  🔹«...وَ الصِّیامَ ابْتِلاءً لإِخْلاصِ الْخَلْق»؛ [۳] (خداوند را از این جهت تشریع فرموده که در مردم پرورش یابد). و نیز در حدیث دیگرى از پیامبر (صلی الله علیه و آله) مى خوانیم: «إِنَّ لِلْجَنَّةِ باباً یُدْعَى الرَّیّانُ لایَدْخُلُ فِیْها إِلاَّ الصّائِمُون»؛ [۴] ( درى دارد به نام ریان (سیراب شده) که تنها از آن وارد مى شوند). مرحوم صدوق در «معانى الاخبار» در شرح این حدیث مى نویسد: انتخاب این نام براى این درِ ، به خاطر آن است که بیشترین زحمت از ناحیه عطش است؛ هنگامى که از این در وارد مى شوند چنان مى گردند که بعد از آن هرگز تشنه نخواهند شد. [۵] ... پی نوشت‌ها: [۱] وسائل الشيعه، ج ۱۰، ص ۳۹۵ و ۳۹۷ (چاپ آل البيت)؛ [۲] همان، ص ۳۹۶ و ۴۰۵؛ [۳] نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره ۲۵۲؛ جامع الأخبار، ص۱۲۳ (انشتارات رضى)؛ [۴] بحار الانوار، ج ۹۳، ص۲۵۲؛ [۵] معانى الأخبار، ص۴۰۹ (انتشارات جامعه مدرسين) 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمى مکارم شیرازی، دارالكتب الاسلاميه، چ ۵۵، ج ۱، ص ۷۰۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️کیفیت «زندگى برزخى» چگونه است؟ 🔹تصویرهاى مختلفى در مورد ذکر شده است،که روشن ترین آنها آن است که: بعد از پایان زندگى این جهان، در قرار مى گیرد که از بسیارى از عوارضِ این ماده کثیف بر کنار است، و چون از هر نظر شبیه این جسم است، به آن یا مى گویند، که نه به کلى مجرد است، و نه مادى محض، بلکه داراى یک نوع است. 🔹بعضى از محققان آن را تشبیه به وضع «روح» در «حالت خواب» کرده اند که در آن حال، ممکن است با مشاهده نعمت هایى به راستى لذت ببرد و یا بر اثر دیدن مناظر هولناک معذب و متألم شود، آنچنان که گاه واکنش آن در همین بدن نیز ظاهر مى شود، و به هنگام دیدن خواب هاى هولناک، فریاد مى کشد، نعره مى زند، پیچ و تاب مى خورد، بدن او غرق عرق مى شود. 🔹حتى بعضى معتقدند: در حال خواب، به راستى روح با قالب مثالى فعالیت مى کند، و حتى بالاتر از آن معتقدند: روح قوى در حال بیدارى نیز مى تواند همان تجرد برزخى را پیدا کند، یعنى از جسم جدا شده و با همین قالب مثالى به میل خود، و یا از طریق خواب هاى مغناطیسى در جهان سیر کند و از مسائلى با خبر گردد. [۱] 🔹بلکه بعضى تصریح مى کنند: در باطن بدن هر انسانى هست، منتها به هنگام و آغاز زندگى برزخى، جدا مى شود و گاه در همین زندگى مادى دنیا نیز امکان جدائى ـ چنان که گفتیم ـ براى او حاصل مى شود. حال اگر تمام این مشخصات را براى نپذیریم، اصل مطلب را نمى توان انکار کرد؛ چرا که در روایات بسیارى به آن اشاره شده و از نظر دلیل عقل نیز هیچگونه مانعى ندارد. پی نوشت: [۱] مرحوم «علامه مجلسى» ضمن بيان اين مطلب در «بحارالانوار» تصريح مى‏كند: تشبيه حالت برزخ به حالت رويا و خواب در بسيارى از اخبار وارد شده، و حتى امكان دارد نفوس‌ قويه‌ عاليه، داراى جسدهاى مثالى متعددى باشند، و به اين وسيله رواياتى كه مى‏گويد: امامان نزد هر كس در حال جان دادن حاضر مى‏شوند، نياز به توجيه و تفسيرى نخواهد داشت. (بحار الانوار، ج ۶، ص ۲۷۱) 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازی، دارالکتب الإسلامیه، چ ۲۹، ج ۱۴، ص ۳۴۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️الگو بودن «حضرت زهرا» (سلام الله عليها) برای انسان‌ها (بخش دوم) 🔶تمام جهات و لحظات زندگى (سلام الله علیها) و سرمشق برای همه انسان‌ها است؛ چنان که (صلی الله علیه و آله) را خداوند در قرآن سرمشق و اسوه معرفی نمود، دختر گرامیش نیز همه انسان های حقیقت‌جو و موحد است. 💠رفتار با فرزند 🔹با كمى دقت در برخورد عاطفى و منطقى (سلام الله علیها) در مى يابيم كه آن بانوى بزرگوار، در ساختن روح و شخصيت ، از ابزارى بسيار ظريف و دقيق استفاده كرده است، كه بسيارى از آنها در حال حاضر، ميان روانشناسان تربيتى مورد بحث و بررسى قرار گرفته و خبرگان اين فن، به نتايج مثبت آن ايمان آورده اند. بى شك، اين توفيق بى نظير در ، ناشى از و صحيحى است كه در مورد انسان، ارائه داده است. 🔹بنابراين اگر بگوئيم هر مكتبى به اندازه شناخت درستى كه از انسان دارد، در نظام تربيتى خود، به توفيقاتى دست مى يابد، سخن به گزاف نگفته ايم و چون اين دین آسمانى و الهى از و واقع بينانه ترين ، در مورد برخوردار است، بيشترين توفيق را در قضيه بدست آورده است. روش تربيتى و اخلاقى (سلام الله علیها) بهترين شيوه، و تجربه براى ساختن و سعادتمند است. از اين رو جا دارد كه پيروان و ارادتمندان ، با به كار بستن شيوه ها و ظرايف تربيتى آن حضرت در رشد و تربيت نسلى پاك، و پيشرو همت نموده، سعادت دنيا و آخرت فرزندان خود را بيمه كنند. 🔹 به گونه اى ساخته شده كه نياز به و ، يكى از اساسى ترين نيازهاى روحى او محسوب مى شود، بدين جهت كودكان محروم از اين نياز فطرى، دچار كمبودها و مشكلات روانى، و گاه نواقصى جسمى خواهند شد. (سلام الله علیها) كه خود از سرچشمه محبت و عطوفت (صلی الله علیه و آله) سيراب گشتند، و قلبش كانون محبت به همسر و فرزندان خود بوده، در اين جهت نيز خود را به بهترين شكل انجام مى داد. 🔹سلمان مى گويد: روزى (سلام الله علیها) را ديدم كه مشغول آسياب بود. در اين هنگام، فرزندش (عليه السلام) گريه مى كرد، و بى تاب بود؛ عرض كردم براى كمك به شما آسياب كنم، يا بچه را آرام نمايم؟ ايشان فرمود: «من به آرام كردن فرزند اولى هستم، شما آسياب را بچرخانيد». [۱] از جمله مواردى كه در شيوه تربيت (سلام الله علیها) جايگاه خاصى داشت، تحرك و بود. 🔹اين فعاليت و تكاپو مقدارى براى سلامتى و رشد مناسب كودك، ضرورى است كه حتى براى تشويق آن ها به تحرك و بازى، بزرگترها نيز بايد تن به بازى و جست و خيز بدهند. نقل شده است كه (سلام الله علیها) با فرزندش (عليه السلام) بازى مى كرد و او را بالا مى انداخت و مى فرمود: «پسرم مانند پدرت باش، ريسمان ظلم را از حق بركن، خداى را بپرست كه صاحب نعمت هاى متعدد است، و هیچ گاه با صاحبان ظلم و تعدی دوستی مکن». ... پی نوشت؛ [۱] انصارى، عذرا، جلوه هاى رفتارى حضرت زهرا، قم، دفتر تبليغات اسلامى، ص ۳۹ نویسنده: امیر علی حسنلو منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«عفت نفس» چگونه به دست می آید؟ (بخش دوم) 🔸 نقطه مقابل «شکم پرستى و شهوت پرستى»، و صفتی است که باعث حفظ در «نیروی شهوت» در انسان می‌شود. «عفت» به معنای دور داشتن خود در صحنه عمل و رفتار، از هرگونه و است. از «بزرگترین فضایل انسانى» است و هیچ کس در «سیر الى الله»، بدون داشتن «عفت» به جایى نمى رسد. 💠اقدامات لازم برای تزکیه نفس و دوری از گناه (۱) 1⃣«تفکر و اندیشه» 🔹یکی از موانع مهم و یکی از علل انجام گناه، و بی‌خبری است. امام‌ خمینی‌ (ره) می‌فرماید: «اوّل‌ شرط‌ مجاهده‌ با نفس‌ و حرکت‌ به‌ جانب‌ حق‌ تعالی‌، است‌». اگر ما در شبانه روز سرگرم زندگی دنیا باشیم، و و را فراموش کنیم، و اگر ساعتی در کارهای خود و عواقب آن نداشته باشیم، به احتمال زیاد گرفتار و معصیت می‌شویم؛ و اگر به توجه داشته باشیم، و شرایط سخت پس از و عالم برزخ و حساب و کتاب را همواره در نظر داشته باشیم، مسلماً خود را آلوده به گناه و نخواهیم کرد، و ما شروع به رشد و بالندگی خواهد نمود. امام علی (علیه السلام) می‌فرماید: «هرکس که قلبش را با تداوم ، آباد سازد افعالش در باطن و ظاهر خوب خواهد شد». [۱] 2⃣«ترس از خداوند» 🔹برترین افسار و لگامی که بدان پیش رانده می‌شود، «ترس از خداوند عز و جل» است. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «وَ أمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهیَ النَّفْسَ عَنِ الْهَوَی - فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأَوَی» [۲] (و آن کس که از ترسان باشد و را از بازدارد - قطعاً جایگاه اوست!). ابزارها و وسایل فراهم سازی ترس از خداوند بسیارند که در رأس آنها «بسیار به یاد مرگ بودن» است. 3⃣«توجه به کرامت ذات و تقویت ارزش‌های انسانی» 🔹اگر توجه کند که موجود گرانبهایی است، و از علم و کمال و جمال الهی برخوردار است و مقامی بس بلند و رفیع دارد، و ارتکاب را دون شأن خویش می‌داند، و طبعاً از آنها بیزار، و در این راه پایدار خواهد بود. وقتی فهمید ، موجودیت حقیقی انسان، است، و از عالم بالا آمده، و خواسته‌های حیوانی در نظرش بی‌ارزش، و تمایل به در وجودش احیاء خواهد شد. امام علی (علیه السلام) فرمود: «هرکس که خودش را گرامی بدارد، شهوت‌ها برایش کوچک و بی‌ارزش خواهد بود». [۳] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] غررالحکم، ص ۶۹۰ [۲] سوره نازعات، آیات ۴۰ و ۴۱ [۳] نهج البلاغه، قصار، ص۴۴۹ منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه قرآن و روايات چگونه می توان ثابت کرد «انسان» دو جنبه «جسمانی» و «روحانی» دارد و منحصر به جسم و مادّه نیست؟ 🔹 يكى از مسائلى است كه از ديرباز فكر بشر را به خود مشغول ساخته است. توجّه به اين مسئله باعث شده كه موضوع «روحانيّت انسان» در فلسفه، فرهنگ و هنر نيز جایگاه خاصى پيدا كند. همچنين در و بارها بدان اشاره شده و در نيز اين مسئله مطرح بوده است. در اينجا به گوشه اى از آنچه در «قرآن» و «حديث» در اين باره آمده است، مى پردازيم. موجودى دو جانبه است كه در ميانه دو و قرار دارد و داراى و است. از جانب «روح»، متعالى است و دست بر آسمان دارد و از سوى «جسم»، متسافل است و بر زمين دست نهاده است. 🔹قرآن پس‌از آنكه مراحل آفرينش انسان را ـ در دوران جنينى ـ وصف مى كند، در مراحل پى در پى او را به جايى مى رساند كه از جهان مادّه فراتر رفته و در او دميده مى شود: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ - ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَّكِينٍ - ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَاماً فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْماً...». [۱] (و ما را از عصاره اى از گِل آفریدیم - سپس او را نطفه‌اى در قرارگاهِ مطمئن [رَحِم] قرار دادیم - سپس نطفه را بصورت علقه [خون بسته]، و علقه را بصورت مضغه [چیزى شبیه گوشت جویده شده]، و مضغه را به صورت استخوان هایى درآوردیم؛ و بر استخوان ها گوشت پوشاندیم...». 🔹قرآن تا اينجا مراحل وجود مادّى انسان را مطرح مى كند، آن‌ گاه مى‌ فرمايد: «...ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبَارَكَ اللهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ». [۲] (...سپس آن را بخشیدیم؛ پس بزرگ و پر برکت است خدایى که بهترین آفرینندگان است!). اين آفرينش ديگر، همان است كه پس از گذشت چهار ماه ـ دوران جنين ـ بر او دميده مى شود. در آيه ديگرى نيز به اين دو مرحله آفرينش اشاره شده است: «وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِن طِينٍ - ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَالَةٍ مِّن مَّاءٍ مَّهِينٍ - ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ...». [۳] ( را از گِل آغاز کرد - سپس نسل او را از عصاره اى از آب ناچیز و بى قدر آفرید - سپس [اندام] او را نظام بخشید و از [روحى شریف و برجسته] در وى دمید...». 🔹نكته جالب در اين آيه آن است كه دميده شده در انسان از سِنخ معرفى مى شود، «مِن رُّوحِهِ» و به خود نسبت داده مى شود و نشان مى دهد كه روح فراتر از سنخ است. امام صادق (علیه السلام) در اين زمينه مى فرمايد: «إِنَّ اللهَ خَلَقَ خَلْقاً وَ خَلَقَ رُوحاً ثُمَّ أَمَرَ مَلَكاً فَنَفَخَ فِيه...». [۴] (خداوند آفريده‌اى آفريد و آفريد، سپس فرشته اى را دستور داد تا را در آفريده بدمد...». 🔹 از ديدگاه «قرآن» آفريده اى است كه از و به وجود آمده است؛ ابتدا كالبدى آفريده شده و سپس روان جاويد در آن دميده شده است. از ديدگاه فلسفه، يك موجود مادّى محض نيست. يعنى انسان به همين كه از گوشت و پوست و استخوان و عضلات تشكيل يافته است منحصر نمى شود، بلكه دارد كه او را در مرتبه اى فراتر از جهان مادّه قرار مى دهد، و از چارچوپ جسمانى محض خارج مى كند. [۵] پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره مؤمنون، آیات ۱۲ الی ۱۴ [۲] همان، آيه ۱۴ [۳] سوره سجده، آیات ۷ الی ۹ 📕علوم قرآنی، معرفت، محمد هادی، موسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، قم، ۱۳۸۱ش، ص ۱۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel