eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه روايات نخستين چيزهايی كه در «قيامت»، از انسان سؤال می‌شود چيست؟ 🔹روايات زيادى داريم كه درباره نخستين امورى كه در مورد سؤال و قرار مى گيرد بحث مى كند، كه هر كدام تعبير پرمعنايى مخصوص به خود دارند و مطالعه آنها در و نشان دادن ارزش هاى اسلامى بسيار مؤثر است؛ از جمله در حديثى از (صلی الله علیه و آله) آمده است: «لَا تَزُولُ قَدَما عَبْدٍ يَوْمَ الْقِيامَةِ حَتَّى يُسْئَلَ عَنْ عُمْرِهِ فَيْمَا اَفْنَاهُ وَ شَبَابِهِ فِيمَا أَبْلَاهُ وَ عَنْ مَالِهِ مِنْ اَيْنَ اِكْتَسَبَهُ وَ فِيمَا اَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا اَهْلَ الْبَيْتِ» [۱] (در هيچ يك از بندگان قدم از قدم بر نمى دارد، تا از چهار چيز بازپرسى شود: از كه در چه راهى آن را صرف كرده، و از كه در چه راهى آن را از دست داده، و از كه از كجا آورده و در چه راهى مصرف كرده و از محبت‌ ما !). 🔹درحديث‌ديگرى‌از (صلی الله علیه و آله) آمده است كه: «روز براى هر بنده اى از بندگان خدا براى هر روزى از ايام بيست و چهار خزانه گشوده مى شود به تعداد ساعات شب و روز؛ خزانه اى را مملو از و سرور مى بيند، و به هنگام مشاهده آن، چنان و انبساطى به او دست مى دهد كه اگر بر تمام اهل دوزخ تقسيم كنند درد آتش را فراموش مى كنند، و اين همان ساعاتى است كه را كرده است. 🔹سپس ديگرى را براى او مى گشايند، آن را و متعفن و ترسناک مى يابد و چنان ترس و وحشتى به او دست مى دهد كه اگر [آن] تقسيم بر اهل بهشت شود، لذت نعمت هاى آن را فراموش مى كنند، و آن ساعتى است كه در آن خدا را كرده است! سپس خزينه ديگرى را براى او مى گشايند، آن را خالى مى بيند، نه در آن اسباب سرور است و نه ناراحتى، و اين ساعتى است كه در آن خوابيده يا مشغول اعمال مباح دنيا بوده، چنان حالت تأسف و احساس به او دست مى دهد كه قابل توصيف نيست، زيرا مى توانست آن را از پر كند و نكرد و اين است كه خداوند مى فرمايد: «ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ». [۲] 🔹درحديث‌ديگرى‌از (صلی الله علیه و آله) آمده است كه: «اَنَا اَوَّلُ قَادِمٍ عَلَى اللهِ ثُمَّ يَقْدِمُ عَلَيَّ كِتابُ اللهِ ثُمَّ يَقْدِمُ عَلَىَّ اَهْلُ بَيْتِی، ثُمَّ يَقْدِمُ عَلَىَّ اُمَّتِی، فَيَقِفُونَ، فَيَسْئَلُهُمْ مَا فَعَلْتُمْ فِی كِتَابِی وَ اَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ» [۳] (من نخستين كسى هستم كه به پيشگاه خدا حاضر مى شوم، سپس [قرآن] بر من وارد مى شود، پس وارد مى گردند، بعد امتم بر من وارد مى شوند، آنها مى ايستند، و خداوند از آنها مى پرسد با كتاب من و اهل بيت پيامبرتان چه كرديد؟). 🔹در حديثى از (عليه السلام) آمده است: «اَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ بِهِ العَبْدُ الصَّلَاةُ فَاِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا» [۴] (نخستين چيزى كه بندگان بايد حساب آنرا پس دهند است كه اگر قبول شود بقيه قبول خواهد شد). در حديث ديگرى آمده است: «نخستين چيزى كه بنده در از آن سؤال مى شود درباره اوست». [۵] ممكن است در ميان احاديث مربوط به نخستين چيزى كه انسان از آن سؤال مى شود تضادّى احساس شود كه اگر اين يكى اوّل است آن يكى چگونه اوّل مى تواند باشد؟ ولى ظاهراً منظور اين است كه يك گروه از كارهاست كه در مرحله اوّل از آنها سؤال مى شود، و تمام آنچه در اين احاديث آمده جزو همان گروه است. 🔹ضمناً اين احاديث اهميّت موضوعات مزبور را از ديدگاه اسلام روشن مى سازد، يعنى «مسئله توحيد، ايمان به نبوت، محبت اهل بيت، نماز، همنشين و...». اين احتمال نيز وجود دارد كه در مواقفى است كه در هر موقف اولين چيزى كه از آن سؤال مى شود يكى از اين امور است. در حديثى نيز امير مؤمنان (علیه السلام) فرمود:  «از خدا بترسيد و را در مورد بندگان خدا و شهرها و آباديش پيشه كنيد؛ چرا كه شما در پيشگاه خدا حتى از اراضى و حيوانات سؤال مى شويد». [۶] اين حديث نشان مى دهد كه حتى در برابر ويران كردن محيط زيست و كشتن بى دليل حيوانات مسئوليت دارد و در آن روز باز خواست مى شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] الخصال‏، ابن بابويه، ج ۱، ص ۲۵۳. [۲] عدة الداعی و نجاح الساعی، حلّى، ص ۱۱۳. [۳] بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد (ص)‏، صفار، ج ‏۱، ص ۴۱۲، باب ۱۷‌. [۴] تهذيب الأحكام، طوسى، ج ‏۲، ص ۲۳۹، باب ۱۲. [۵] الدّر المنثور فى تفسير المأثور، سيوطى، ج ۵، ص ۲۷۳. [۶] نهج البلاغة، صبحی صالح، ص ۲۴۲ (خطبه ۱۶۷) 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ نهم، ج ۶، ص ۱۳۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه امام علی (علیه السلام) مجازات گنهکاران در آخرت چگونه انجام می شود؟ 🔹 (ع) در بخشی از خطبه ۱۰۹ «نهج البلاغه» به شرح درد و رنج هاى در سرايى ديگر پرداخته مى فرمايد: «وَ أَمَّا أَهْلُ الْمَعْصِيَةِ فَأَنْزَلَهُمْ شَرَّ دَارٍ، وَ غَلَّ الْأَيْدِيَ إِلَى الْأَعْنَاقِ، وَ قَرَنَ النَّوَاصِيَ بِالْأَقْدَامِ». (و اما را در بدترين منزلگاه جاى میدهد و دست آنها را با غُل و زنجير به گردنشان مى بندد، آنگونه كه سرهايشان را به پاها نزديك میكند!)؛ اين تعبيرات اشاره به این آیه «قرآن مجيد» است که می فرماید: «إِذِ الْأَغْلَالُ فِى أَعْنَاقِهِمْ وَ السَّلَاسِلُ يُسْحَبُونَ - فِى الْحَمِيمِ ثُمَّ فِی النَّارِ يُسْجَرُونَ» [۱]؛ (در آن هنگام كه بر گردن آنان قرار گرفته و آنها را مى كشند - و در وارد مى كنند، سپس در افروخته ميشوند). 🔹در ادامه اين سخن ميفرمايد: «وَ أَلْبَسَهُمْ سَرَابِيلَ الْقَطِرَانِ، وَ مُقَطَّعَاتِ النِّيرَانِ فِی عَذَابٍ قَدِ اشْتَدَّ حَرُّهُ، وَ بَابٍ قَدْ أُطْبِقَ عَلَى أَهْلِهِ، فِی نَارٍ لَهَا كَلَبٌ [۲] وَ لَجَبٌ [۳]، وَ لَهَبٌ سَاطِعٌ، وَ قَصِيفٌ [۴] هَائِلٌ». (خداوند جامه هايى از موادّ آتش زا و لباس هايى از قطعه هاى آتش بر آنها مى پوشاند؛ در عذابى كه حرارتش بسيار شديد است و درش به روى آنها بسته است! كه می‌ خروشد و زبانه میكشد! شعله هايش فروزان و صدايش هراس انگيز است!). «قَطِران» در اصل به معناى مادّه قابل اشتعالى است شبيه نفت سياه كه سياه و لزج و بدبو است و در قديم به حيواناتى كه مبتلا به جَرَب (نوعى بيمارى كه مو و پشم با آن میريزد) بودند مى ماليدند و معتقد بودند كه اين مادّه، بيمارى را درمان میكند. اين مادّه چنان است كه اگر شعله آتش به آن برسد شعله ور میشود. 🔹امام علی (ع) ميفرمايد: در آن روز پيراهنى از اين مادّه بر مى پوشانند. اوصافى كه براى در اين عبارات كوتاه و تكان دهنده ذكر شده، نشان مى دهد كه آتشى فوق العاده سوزان است. شعله هايش به آسمان زبانه مى كشد و صداى هولناكش گوش را كر مى كند. اميرالمؤمنين (ع) در ادامه سخن ميفرمايد: اضافه بر همه اينها، مشكل عظيم اين است كه: «لَا يَظْعَنُ مُقِيمُهَا، وَ لَا يُفَادَى أَسِيرُهَا، وَ لَا تُفْصَمُ [۵] كُبُولُهَا، [۶] لَا مُدَّةَ لِلدَّارِ فَتَفْنَى، وَ لَا أَجَلَ لِلْقَوْمِ فَيُقْضَى». ( هميشه در آن اقامت دارند و براى آزادى اسيرانش غرامتى پذيرفته نمى شود و زنجيرهايش گسسته نمیگردد؛ مدّتى براى آن سرا تعيين نشده تا پايان گيرد و سرآمدى براى آن قوم وجود ندارد تا به آخر رسد!). اگر انسان يك لحظه اين و شديد را در ذهن خود تصوّر كند، كافى است كه او را از باز دارد و هدف اصلى از شرح اين عذاب هاى الهى نيز همين است! 🔹مخصوصاً در روايات اسلامى تأكيد شده است كه وقتى به آيات پاداشهاى شوق انگيز بهشت ميرسيد، به آن فكر كنيد و هر زمان به آيات هولناك عذاب ميرسيد، توقّف كنيد و در آن بينديشيد. امام علی (ع) در خطبه همّام (خطبه ۱۹۳) در توصيف ميفرمايد: «فَإِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَشْوِيقٌ رَكَنوُا إِلَيْهَا طَمَعاً، وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَيْهَا شَوْقاً، وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْيُنِهِمْ، وَ إِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَخْوِيفٌ أَصْغَوْا إِلَيْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ، وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِيرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِيقَهَا فِی أُصُولِ آذَانِهِمْ»؛ (پرهيزكاران هنگام تلاوت قرآن هرگاه به آيه اى برسند كه در آن تشويق باشد، با علاقه فراوان به آن روى آورند و روح و جانشان با شوق فراوان در آن سر مى كشد و آن را همواره نصب العين خود مى سازند، و هر زمان به آيه اى برسند كه در آن تخويف باشد، گوشِ دلِ خويش را براى شنيدن آن باز مى كنند و گويى صداى زوزه آتش جهنّم را در اعماق گوش خود احساس مى كنند). پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره غافر، آيات ۷۱ و ۷۲ [۲] «كلب» از مادّه «كَلْب» (بر وزن جلب) در اصل به معناى فشار آوردن بر اسب به وسيله مهميز است تا به سرعت حركت كند؛ سپس اين واژه به هر نوع شدّتى استعمال شده. [۳] «لجب» (معناى مصدرى و اسم مصدرى دارد) به معناى سر و صداست. [۴] «قصيف» به معناى صداى شديد است. [۵] «تفصم» از مادّه «فصم» (بر وزن نظم) به معناى شكستن چيزى بدون جدا شدن است؛ هر چند گاهى در موارد جدا شدن اجزاء به كار مى رود. [۶] «كُبُول» جمع «كبل» (بر وزن طبل) به معناى قيد و بند است. 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۴، ص ۶۰۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در نامه ۳۱ «نهج البلاغه»، چه دستوراتى را به عنوان عصاره همه فضيلت ها معرفی كرده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ ، اندرزهاى روح پرور و سازنده خود را آغاز مى كند و در عبارات كوتاه «چهار دستور» به فرزندش مى دهد؛ دستوراتى كه «عصاره همه فضيلت ها» است؛ مى فرمايد: «فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللهِ - أَيْ بُنَيَّ - وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ وَ الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ». (پسرم تو را به و التزام به فرمان‌ او و آباد كردن قلب و روحت با ذكرش و چنگ زدن به توصيه مى كنم). 🔹سفارش به همان سفارشى است كه همه و سرآغاز برنامه هاى خود بعد از ايمان به پروردگار قرار داده اند؛ همان كه زاد و راه و ملاك فضيلت و برترى انسان ها بر يكديگر و است. به معناى «خداترسی درونى» و پرهيز از هرگونه ، و احساس مسئوليّت در پيشگاه پروردگار كه سد محكمى در ميان انسان و گناهان ايجاد مى كند. مرحله ادناى آن عدالت و مرحله اعلاى آن عصمت است. 🔹در دومين دستور به التزام به اشاره مى كند، همان چيزى كه بارها در به عنوان (اَطِيعُوا اللهَ) آمده و از ميوه هاى درخت پربار . تعبير به «عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ» اشاره به اهمّيّت است كه بدون آن، خانه قلب ويران مى شود، و جولانگاه لشكر شيطان. «قرآن مجيد» مى فرمايد: «أَلَا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ». [۱] هم آبادى دل ها و هم آرامش آن در سايه است؛ نه تنها «ذكر لفظى» ـ هرچند ذكر لفظى هم بسيار مهم است ـ بلكه «ذكر عملى» آن گونه كه در روايات وارد شده، 🔹كه (عليه السلام) فرمود: «سه چيز است كه انجام آن از مشكل ترين كارهاست» و سومين آن را «ذِكْرُ اللهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ»؛ (ذكر خدا در هر حال) بيان فرمود؛ سپس در تفسير چنين مى فرمايد: «وَ هُوَ أَنْ يَذْكُرَ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ الْمَعْصِيَةِ يَهُمُّ بِهَا فَيَحُولُ ذِكْرُ اللهِ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ تِلْكَ الْمَعْصِيَةِ وَ هُوَ قَوْلُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ: "إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُون‏َ"[۲]». [۳] 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] ( آن است كه چون تصميمى بر مى گيرد، عزّ و جلّ را ياد كند و ميان او و آن حائل شود، و اين همان چيزى است كه خداوند عزّ و جلّ [در قرآن] فرموده است: هنگامى كه گرفتار وسوسه هاى شوند، به ياد [خدا و پاداش و كيفر او] مى افتند؛ و [در پرتو ياد او، راه حق را مى بينند و] ناگهان مى شوند). 🔹و تعبير به «الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ» اشاره به چنگ زدن به است كه همه در آن هست و در خود «قرآن» به آن اشاره شده است: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَ لَا تَفَرَّقُوا» [۴] (و همگى به [قرآن، و هرگونه وحدت الهى]، چنگ زنيد و پراكنده نشويد). مى دانيم براى در آيه شريفه مزبور، معانى بسيارى ذكر كرده اند؛ بعضى از مفسّران آن را اشاره به ، بعضى اشاره به و بعضى گفته اند كه منظور و اهل بيت (عليهم السلام) است، 🔹ولى در ميان اين تفاسير اختلافى نيست؛ زيرا به معناى ارتباط با خداست كه تمام اينها را شامل مى شود. به همين دليل (عليه السلام) در ادامه اين سخن مى فرمايد: «وَ أَيُّ سَبَبٍ أَوْثَقُ مِنْ سَبَبٍ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللهِ إِنْ أَنْتَ أَخَذْتَ بِهِ» (و كدام وسيله مى تواند ميان تو و خداوند مطمئن تر از باشد اگر به آن چنگ زنى و دامان آن را بگيرى؟). تعبير به (ريسمان و طناب) اشاره به اين است كه چون انسان بدون در قعر چاه طبيعت گرفتار است، لازم است كه به آن چنگ زند و از آن چاه در آيد و اين ريسمان همان ، و است. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره رعد، آيه ۲۸ [۲] سوره اعراف، آيه ۲۰۱ [۳] الخصال‏، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، قم، ۱۳۶۲ش، چ اول‏‏، ج ‏۱، ص ۱۳۱ [۴] سوره آل عمران، آيه ۱۰۳ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۴۷۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «معاقبه» كه در جهاد با نفس لازم است چيست؟ (بخش اول) 🔹علماى اخلاق براى امورى را بيان كرده اند كه التزام به آنها لازم است. يكی از اين امور، است كه بعد از «مشارطه» و «مراقبه» و «محاسبه» قرار دارد. بعد از ، اگر معلوم شد كه تقصير كرده و دست به ارتكاب معاصى زده، بايد به او مهلت نداد؛ كه مهلت دادن همان و ارتكاب معاصى و مانوس شدن با آن همان. و اگر نفس با انس گیرد و مثل كودك که به شير مادر وابسته است و به آن خو کرده، با معصيت خو گرفته باشد، همانند جدا کردن نوزاد از شیر مادر جدا کردن او از و معصیت دشوار و سخت است. 🔹اگر «لقمه مشتبهى» از روى شهوت نفسانى خورده، بايد با گرسنگى شكم را تنبيه كند، و اگر به «نامحرم» نظر كرده، بايد چشم را از نظر كردن منع كند، و همين طور سایر اعضاء و جوارح! «طلحه» نقل كرده: روزى مردى لباسش را كند و شروع كرد در هواى گرم [كه زمين داغ بود] خود را در خاك ماليدن و به خود مى گفت: «بچش كه عذاب جهنم شديدتر و گرم‌تر از اين است! آيا مثل مرده اى در شب و فرد بيهوده اى در روز هستى؟!» او در ادامه مى گويد: پيامبر (صلی الله علیه و آله) در زير درختى بودند، وقتى این مرد را ديدند، نزديك آمدند، آن مرد گفت: من بر من غلبه كرده است. 🔹پيامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «آيا چاره اى جز اين نبود؟» [گويا مرد گفته باشد، نه، فقط به اين صورت نفس من تنبيه مى شود،] پيامبر فرمودند: «درب هاى آسمان به روى تو گشوده، و خداوند عز و جل نزد ملائكه به تو مباهات و افتخار مى كند». سپس به اصحاب فرمودند: «تَزَوَّدُوا مِن اَخِيكُم» [۱] (از برادرتان توشه برگيريد) و اين گونه در مقابل مقاومت كنيد، و از او حساب بكشيد و عقابش كنيد. 🔹تعجب است اهل و فرزند و زيردستان خود را به خاطر كار زشتى كه كرده اند مورد عتاب قرار مى دهى، و از اين مى ترسى كه اگر عقاب نكنى از تحت قدرت و امر تو خارج شوند و بر تو طغيان كنند، ولى به خود كه «بزرگترين دشمن» تو است مهلت مى دهى، به كسى كه و ضررش از طغيان و ضرر زيردستانت بيشتر است! نهايت ضررى كه اهل تو در اثر نافرمانى به تو مى رسانند اين است كه معيشت و زندگى تو را مشوش و دچار اختلال مى كنند و اگر تعقل مى كردى مى يافتى كه زندگى، است و نعمتِ بهشت ماندنى است، و تو چيزى است كه عيش ابدى تو را منغّض و ناگوار مى كند، پس او اولى به و است! 🔹بعضى همين چهار مرحله را برشمرده اند، ولى بعضى ديگر مثل مرحوم فيض كاشانى در «محجة البيضاء» دو تاى ديگر يعنى و [توبيخ] را هم اضافه كرده اند، كه شايد بتوان به گونه اى اين دو را در همان معاقبه ادغام كرد؛ ولى ما به تبع مرحوم فيض اين دو را نيز در دو قسمت بعدی شرح مى دهيم. ... پی نوشت؛ [۱] المحجة البيضاء فی تهذيب الإحياء، فيض كاشانى، مؤسسه انتشارات اسلامى جامعه مدرسين، ۱۴۱۷ق، چ۴، ج۸، ص۱۶۸ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۲، ص۲۹۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام مهدى‌ (عج‌ الله‌ تعالی‌ فرجه‌ الشریف): 🔸«إنَّ اللهَ تَعالى لَمْ يَخْلُقِ الْخَلْقَ عَبَثاً و لا أهْمَلَهُمْ سُدىً، بَلْ خَلَقَهُمْ بِقُدْرَتِهِ وَ جَعَلَ لَهُمْ أسْماعاً وَ أبْصاراً وَ قُلُوباً وَ ألْباباً، ثُمَّ بَعَثَ اِلَيْهِمُ النَبيّينَ عليهم السلام مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرينَ، يأمُرُونَهُمْ بِطاعَتِهِ، وَ يَنهُونَهُمْ عَنْ مَعْصيَتِهِ، وَ يُعَرِّفُونَهُمْ ما جَهِلُوهُ مِنْ أمْرِ خالِقِهِمْ وَ دِينِهِمْ». 🔹«به راستی را بيهوده نيافريد، و آنان را و رها نساخت، بلكه آنان را با قدرت خود آفريد، و براى آنان گوش و چشم و دل و عقل قرار داد، و سپس علیهم السلام را بشارت دهنده و بیم دهنده فرستاد، تا مردم را به از خدا فرمان ‌دهند، و از او نهى كنند و آنچه را كه در مورد و نمى‌دانند به آنان بیاموزند». 📕بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۹۴ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۳۲۷ نهج البلاغه، چه راهکاری برای مهار «نفس سرکش» ارائه می دهند؟ 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۳۲۷ می فرماید: «امْرُؤٌ أَلْجَمَ نَفْسَهُ بِلِجَامِهَا، وَ زَمَّهَا بِزِمَامِهَا، فَأَمْسَكَهَا بِلِجَامِهَا عَنْ مَعَاصِی اللهِ، وَ قَادَهَا بِزِمَامِهَا إِلَى طَاعَةِ اللهِ» [۱] (انسان بايد را با لگام [تقوا] مهار كند و آن را در اختيار گيرد، و به وسيله اين لگام او را از خدا باز دارد، و با اين زمام به سوى اطاعت فرمان حق رهبرى كند». 🔹 (علیه السلام) در این جملات، را به «مركب سركشى» تشبيه كرده، كه اگر «لجام مناسبى» نداشته باشد، انسان را به مى كشاند و از مسير طاعت منحرف مى كند. معمولاً براى مهار كردن مركب هاى سركش از دو وسيله استفاده مى شود: يكى كه طناب يا فلزى است كه در دهان حيوان گذارده مى شود و با طنابى بسته شده و در دست كسى كه سوار مركب است قرار مى گيرد؛ 🔹و آن ريسمانى است كه از سوراخى كه در بينى حيوان است مى گذرانند، و به وسيله طنابى به دست سواركار مى دهند؛ و از آنجايى كه هم دهان حيوان و هم بينى حيوان جاى حساسى است، با كشيدن اين مهار مى توان حيوان را از حركت باز داشت و با كشيدن به يك سو مى توان آن را به همان سو هدايت كرد. 🔹تعبير به و اشاره به اين است كه بايد لجام و زمام مناسبى در خور تهيه شود، كه هم بتوان به وسيله آن او را از گناهان باز داشت و هم به سوى طاعت پروردگار هدايت نمود. بسيارند كسانى كه خود را به لجام و زمام نامناسب و سستى مهار مى كنند، و به هنگام هيجان ، اين مهار از دست مى رود و آلوده انواع مى شوند. 🔹امّا با چه وسيله اى مى توان را مهار زد؟ در سخنان ديگرى كه از (علیه السلام) در غررالحكم و بحارالانوار نقل شده، پاسخ اين سخن را مى توان يافت. در حديثى، حضرت را عامل مى شمرد و مى فرمايد: «اَعْوَنُ شَىْء عَلى صَلاحِ النَّفْسِ الْقَناعَةُ». [۱] در جاى ديگر بر را وسيله مهار او مى شمرد و مى فرمايد:  «إذا صَعِبَتْ عَلَيْكَ نَفْسُكَ فَاصْعَبْ لَها تَذِلُّ لَكَ» [۲] (هنگامى كه بر تو سخت گيرد تو هم [در طعام و استراحت و...] بر او سخت بگير تا رام تو شود). [۲] پی نوشت: [۱] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامی، چ دوم‏، ص ۲۰۴، ح ۳۶۷ [۲] همان، ص ۲۸۸، ح ۱۳۳ 📕پيام امام امير المومنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۸، ص ۵۷۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امید به شفاعت، عامل اشتیاق به طاعت، نه معصیت 🔹آیاتی در درباره   وارد شده است که با توجه به آنها نمی‌توان برای انسان آرامش پیدا شود؛ خداوند می‌فرماید: «مَنْ ذَا الَّذی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلّا بِإِذْنِه» و می‌فرماید: «وَ لا یَشْفَعُونَ الّا لِمَنِ ارْتَضی‌» و امثال آن، 🔹که در عین حال که  ثابت است، لکن نصیب چه اشخاصی و چه گروهی و با چه شرایطی و در چه وقت شامل حال می‌شود، امری است که نمی‌توان را مغرور و جری کند. امید به  داریم، لکن این امید باید ما را به سوی حق‌تعالی کشاند، نه . بخشی از نامه اخلاقی و عرفانی حضرت‌ امام به حاج سیداحمد خمینی ۶۱/۰۲/۰۸ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در انتخابات به چه کسی رأی دهم؟ (بخش دوم) 🔸در ، امر زعامت بسیار مهم است، و کسی که عهده دار می‌شود، باید واجد بیشترین شرایط باشد. پس از ذکر آن دو وظیفه (که در بخش اول این نوشتار بدان پرداخته شد) می‌توان به بررسی ویژگی‌ها و شرایط لازم در افراد برای انتخاب شدن پرداخت. این شرایط با توجه به آموزه‌های دینی و عقلانی چنین‌اند: 1⃣ و پرهیزکار، و پارسا و از هرگونه و گناه به دور باشد. 2⃣دارای و بردباری و و خوشرفتاری با مردم و زیردستان باشد. 3⃣دارای‌ و بی آلایش و بی اعتنا به جلوه های فریبنده دنیا، توأم با رعایت عفت و پاکدامنی در خانواده باشد. (علیه السلام) می‌فرماید: «حکمرانی طعمه و خوراک نیست، بلکه است». [نهج البلاغه، نامه ۵] 4⃣پایبند به اجرای و انجام باشد. 5⃣دارای و آگاهی از آموزه های اسلامی، همراه با بینش عمیق سیاسی و کافی و برای اداره امور جامعه باشد. 6⃣برای بر رقیب از هر وسیله‌ای استفاده ننماید. امام علی (علیه السلام) در مقابل کسانی که پیشنهاد می‌دادند، برای جذب افراد و جلوگیری از خطر احتمالی به بعضی از آنها سهم بیشتری از بیت المال بدهد، می‌فرماید: «به من دستور می‌دهید که با جور طلب یاری نمایم». [نهج البلاغه، خطبه ۱۲] 7⃣در همه حال مصلحت‌ نظام‌ اسلامی، وحدت و منافع و امنیت ملی را بر مصالح گروهی و جناحی و شخصی خود، مقدم بدارد. 8⃣براساس آیه کریمه «أَطِیعُوا اَللهَ وَ أَطِیعُوا اَلرَّسُولَ وَ أُولِی اَلْأَمْرِ مِنْکُمْ» [نساء، ۵۹] همواره نسبت به اندیشه و نگرش ولایت پایبند بوده، در راستای خط و قدم بردارد. 9⃣، دوست‌دار حق و مخالف باطل باشد: «أَشِدَّاءُ عَلَی اَلْکُفَّارِ، رُحَماءُ بَیْنَهُمْ». [فتح، ۲۹] ... منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
⭕️امام حسن مجتبی (علیه‌السلام): 🔸«وَ اعْمَلْ لِدُنْیاكَ كَأَنـَّكَ تَعیشُ أَبَدًا، وَ اعْمَلْ لاِخِرَتِكَ كَأَنـَّكَ تَمُوتُ غَدًا، وَ إِذا أَرَدْتَ عِزًّا بِلا عَشیرَة، وَ هَیبَةً بِلا سُلْطان فَاخْرُجْ مِنْ ذُلِّ مَعْصِیةِ اللّهِ إِلى عِزِّ طاعَةِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ». 🔹براى چنان كار كن كه گویا همیشه زندگى میكنى، و براى به گونه اى كار كن كه گویا فردا خواهى مُرد؛ و اگر بدون بستگان و شكوهى بدون سلطنت خواهى، از و نافرمانى خدا به و فرمانبرى خداوند عزّ و جلَّ در آى. 📕بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۳۹ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ضرورت‌ شناخت‌ امام‌ زمان (بخش دوم و پایانی) 🔹بسيار اتفاق افتاده که مردم با کمبود باران مواجه شده‏ اند، و بر اثر آن به خشکسالی و قحطی و گرانی دچار گرديده ‏اند و خسارت‏های سنگينی به آنان رسيده است. اما پس از و نيايش‌ به‌ درگاه‌ خداوند، باران سودمندی برایشان باريده، و بر مردم فرو ريخته و طراوت و شادابی همه جا را فرا گرفته است. 🔹در احاديث‌ تأکيد شده که علت کمبود باران، امور طبيعی و مادی نيست، بلکه علّت اصلی، بعضی‌ از است، به خصوص که در مقابله با و ‏های‌الهی و روی‌ گرداندن از اوليای حق و به بازی‌ گرفتن امور معنوی و امدادهای غيبی صورت می‌ گيرد. خداوند اين کمبودها و فشارها را پيش می‌‏آورد تا از بيدار شوند و «قدرت کامل دست غيب و قادر متعال» را لمس کنند، و با نهايت اشتياق و اخلاص و تواضع به سوی روی آورند و از گناهان خود کنند و به عجز و درماندگی خويش اقرار نمايند. 🔹جز کيست که آب گوارا و شيرين از آسمان فرو ريزد؟! و تشنگان را سيراب و مزارع را سرسبز و خرّم و زمين‏های خشک را با طراوت و شاداب گرداند و روح تازه‏‌ای در اجزای گيتی بدمد؟! از نماز و تضرّع پيامبران و امامان و مردمان با ايمان در طلب باران و استجابت دعای ايشان در طول تاريخ، حکايت‏ های خواندنی و شنيدنی فراوانی بر جای مانده و نکته‏‌ های بسياری ضبط گرديده است. 🔹البته عدّه‌ای‌ هم‌ در چنين‌ مواقعی به يأس و نااميدی دچار می‌گردند و به شکل‏های مختلف، از قبيل خودباختگی و کفرورزی و انکار ضروريات دينی و تمسخر مردان دينی و... واکنش‏ های منفی از خود نشان می‌دهند. نظير همين وضع در مورد فقدان هر يک از نعمت‏های بزرگ، در هر جامعه‏‌ای پيش می‌آيد و از جمله در جريان‌ غيبت های‌ انبياء و اولياء (عليهم السلام) همواره پديد آمده است، که بر اثر بعضی‌ از و های مردمان نسبت به نعمت‏ها و آيت‌‏های خاصّ الهی، خداوند خويش‌ را از ديدگان‌ شان پنهان داشته و از و توفيق ديدار پيامبر و امام، عموم افراد جامعه را محروم ساخته است، 🔹و چون مردم به سختی‌ها و تلخی‌ها دچار گشتند و راه را بر خود بسته ديدند، افراد هوشمند به فکر چاره افتادند و راه‌ علاج‌ و درمان‌ درد را تنها به‌ دست‌ ديدند، پس به درگاه خداوند چاره ‏ساز بنده‏ نواز، دست نياز بلند کردند و به آستانه او پناه بردند، و با و نيايش و اظهار عجز، را خواستار شدند. خداوند آنان را به اجابت رسانيد و ‏گرخويش را آشکار گردانيد. 🔹 از اين سنّت حکيمانه الهی برکنار نيست، بنابراين تنها وسيله‌ی رهايی از ، و يگانه‌ راه‌ بيرون‌ شدن و آزاد گشتن از اين حصار جهنّمی ظلم و بيداد و و ، عمومی برای آشکار شدن آن‌ و تنها مصلح و ، و يکتا بازمانده کاروان مردان ربّانی، حضرت صاحب الزمان (ارواحنا فداه) ميباشد. 📕مکیال‌المکارم (سیدمحمدتقی موسوی‌ اصفهانی)، ج۱، نشر اکرام،۱۳۹۰، صص ۱۸-۳۵ منبع: وبسایت اهل البیت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا روايات اسلامی جنبه تربيتی «مصائب و بلايا» را تأييد می كند؟ 🔸در روايات اسلامى تعبيرات روشنى كه حاكى از رابطه ميان بعضى از و مشكلات زندگى با مى باشد، ديده مى شود كه آنچه را از طريق و درک می کنیم تأييد مى كند؛ مانند: 1⃣در يكى از خطبه هاى اميرمؤمنان (عليه السلام) در مى خوانيم: «اِنَّ اللهَ يَبْتَلى عِبادَهُ عِنْدَ الأَعْمالِ السيِّئَةِ بِنَقْصِ الثَّمراتِ وَ حَبْسِ الْبَرَكاتِ وَ اِغْلاقِ خَزائِنِ الْخَيْراتِ، لِيَتُوْبَ تائِبٌ وَ يُقْلِعَ مُقْلِعٌ وَ يَتَذَكَّرَ مُتَذَكِّرٌ وَ يَزْدَجِرَ مُزْدَجِرٌ!» [۱] (خداوند خويش را به هنگامى كه انجام مى دهند، با كمبود ميوه ها و جلوگيرى از و بستن درهاى گنج هاى خيرات به روى آنان، مى سازد، تا توبه كاران كنند و آنها كه بايد دست از بكشند خوددارى نمايند و پند پذيران گيرند و آنها كه آماده اند از باز ايستند). 2⃣در حديث ديگرى از اميرمؤمنان (عليه السلام) مى خوانيم: «اِنَّ الْبَلاءَ لِلظّالِمِ اَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ اِمْتِحانٌ وَ لِلأَنْبِياءِ دَرَجَةٌ وَ لِلأَوْلياءِ كَرامَةٌ!» [۲] ( براى «ادب»، و براى «آزمايش» و براى «درجه» و براى «كرامت» است). 3⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: «اَلْمُؤْمِنُ لايَمْضى عَلَيْهِ اَرْبَعُونَ لَيْلَةً اِلاّ عَرَضَ لَهُ اَمْرٌ يُحْزِنُه يَذَّكَّرُ بِهِ» [۳] ( چهل شب بر او نمى گذرد، مگر اين كه حادثه غم انگيزى براى او رخ مى دهد كه مايه و او گردد). 4⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) آمده است: «اِذا اَرادَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَبْد خَيْراً فَاَذْنَبَ ذَنْباً تَبِعَهُ بِنِقْمَة، فَنُذكِّرُهُ الاِْسْتِغْفارَ وَ اِذا اَرادَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَبْد شَرّاً فَاَذْنَبَ ذَنْباً تَبِعَهُ بِنِعْمَة، لِيُنْسِيَهُ الاْسْتِغْفارَ وَ يَتَمادى بِه وَ هُوَ قَوْلُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ: سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ بِالنِّعَمِ عِنْدَ الْمَعاصى!» [۴] (هنگامى كه خير و براى بنده اى بخواهد، اگر كند او را به ناراحتى مبتلا مى سازد و و را به ياد او مى آورد و هنگامى كه براى بنده اى [بر اثر طغيانگرى زياد] شرّى بخواهد، اگر گناهى كند نعمتى به او مى دهد! تا استغفار را فراموش كند و به راه خود ادامه دهد! و اين همان چيزى است كه خداوند فرموده: ما آنها را از آنجا كه نمى دانند به سوى مى بريم به اين گونه كه به هنگام ، نعمت به آنها مى دهيم). 5⃣اين بحث را با حديث ديگرى از (عليه السلام) پايان مى دهيم، امير مومنان (عليه السلام) فرمود: «اِذا رَأَيْتَ اللهَ سُبْحانَهُ يُتابِعُ عَلَيْكَ اَلبَلاءَ فَقَدْ اَيْقَظَكَ، اِذا رَأَيْتَ اللهَ سُبْحانَهُ يُتابِعُ عَلَيْكَ النَّعَمَ مَعَ الْمَعاصى فَهُوَ اِسْتِدراجٌ لَكَ» [۵] (هنگامى كه مشاهده كنى [بعد از ارتكاب گناه] خداوند پشت سر هم بر تو مى فرستد تو را كرده، و هنگامى كه خداوند متعال با انجام هايش را بر تو مى فرستد اين، نوعى است). پی نوشت‌ها؛ [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ۱، ص۱۹۹، خطبه۱۴۳. [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۷۸، ص۱۹۸. [۳] الكافی، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، دارالكتب الإسلامية، تهران، چ۴، ج ‏۲، ص ۲۵۴. [۴] الكافی، همان، ص ۴۵۲. [۵] عيون الحكم و المواعظ، ليثى واسطى، محقق / مصحح: حسنى بيرجندى، حسين‏، دار الحديث‏، قم‏، ‏چ۱، ص۱۳۵ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۴، ص ۵۴۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«عفت نفس» چگونه به دست می آید؟ (بخش دوم) 🔸 نقطه مقابل «شکم پرستى و شهوت پرستى»، و صفتی است که باعث حفظ در «نیروی شهوت» در انسان می‌شود. «عفت» به معنای دور داشتن خود در صحنه عمل و رفتار، از هرگونه و است. از «بزرگترین فضایل انسانى» است و هیچ کس در «سیر الى الله»، بدون داشتن «عفت» به جایى نمى رسد. 💠اقدامات لازم برای تزکیه نفس و دوری از گناه (۱) 1⃣«تفکر و اندیشه» 🔹یکی از موانع مهم و یکی از علل انجام گناه، و بی‌خبری است. امام‌ خمینی‌ (ره) می‌فرماید: «اوّل‌ شرط‌ مجاهده‌ با نفس‌ و حرکت‌ به‌ جانب‌ حق‌ تعالی‌، است‌». اگر ما در شبانه روز سرگرم زندگی دنیا باشیم، و و را فراموش کنیم، و اگر ساعتی در کارهای خود و عواقب آن نداشته باشیم، به احتمال زیاد گرفتار و معصیت می‌شویم؛ و اگر به توجه داشته باشیم، و شرایط سخت پس از و عالم برزخ و حساب و کتاب را همواره در نظر داشته باشیم، مسلماً خود را آلوده به گناه و نخواهیم کرد، و ما شروع به رشد و بالندگی خواهد نمود. امام علی (علیه السلام) می‌فرماید: «هرکس که قلبش را با تداوم ، آباد سازد افعالش در باطن و ظاهر خوب خواهد شد». [۱] 2⃣«ترس از خداوند» 🔹برترین افسار و لگامی که بدان پیش رانده می‌شود، «ترس از خداوند عز و جل» است. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «وَ أمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهیَ النَّفْسَ عَنِ الْهَوَی - فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأَوَی» [۲] (و آن کس که از ترسان باشد و را از بازدارد - قطعاً جایگاه اوست!). ابزارها و وسایل فراهم سازی ترس از خداوند بسیارند که در رأس آنها «بسیار به یاد مرگ بودن» است. 3⃣«توجه به کرامت ذات و تقویت ارزش‌های انسانی» 🔹اگر توجه کند که موجود گرانبهایی است، و از علم و کمال و جمال الهی برخوردار است و مقامی بس بلند و رفیع دارد، و ارتکاب را دون شأن خویش می‌داند، و طبعاً از آنها بیزار، و در این راه پایدار خواهد بود. وقتی فهمید ، موجودیت حقیقی انسان، است، و از عالم بالا آمده، و خواسته‌های حیوانی در نظرش بی‌ارزش، و تمایل به در وجودش احیاء خواهد شد. امام علی (علیه السلام) فرمود: «هرکس که خودش را گرامی بدارد، شهوت‌ها برایش کوچک و بی‌ارزش خواهد بود». [۳] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] غررالحکم، ص ۶۹۰ [۲] سوره نازعات، آیات ۴۰ و ۴۱ [۳] نهج البلاغه، قصار، ص۴۴۹ منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel