✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️جامعيت و رشد متوازن شخصيتی (بخش چهارم و پایانی)
💠موانع رشد هماهنگ در قرآن
🔷موانع رشد هماهنگ در يک کلام، پيروی از #هوای_نفس و تن ندادن به #پرورش_دينی است که زيرشاخههای آن بدين قرار است: خود پرستى، دنيا زدگی، غفلت، تکبر، خودبرتربينی، شخصيت زدگی، تقليد، کثرت زدگی، سخن بدون علم، پيروی از گمان، کتمان حق، مجادله با حق، تزيين و خوب جلوه دادن بدی ها توسط نفس، قساوت قلب، از خودبيگانگی، عناد جويی، خودستایی، دوست بد؛ هر يک از اين موانع به يک يا چند بعد از #شخصيت ما لطمه ميزند. مثلاً شخصيت زدگی و تقليد کورکورانه، بعد عقلی شخصيت ما را آسيب ميرساند.
💠روش های رشد هماهنگ [۱]
🔷 ۱) سرمشق و نمونه عملی: #اسلام #بهترين_سرمشق، يعنی #انسان_کامل را الگوی ما قرار داده است. کلام، رفتار و سکوت #معصوم (ع) ميتواند معيار خوبی در کارها و حرکات و سکناتمان باشد. بعد از معصوم (ع)، ما در هر عصر #علماء_والامقامی داشته ايم که به معصوم نزديک بوده اند و به خاطر مبارزه با نفس و تزکيه آن، قابليت الگو بودن را برای ما در تمام ابعاد شخصيتی دارا میباشند. نمونه بارز آن #امام_خمينی (ره) است. ۲) پند و اندرز: قرآن، کلمات معصوم و ادعيه پر است از مفاهيم خيرخواهانه و انسانساز. ۳) کيفر و پاداش: دو نظام روانشناسانه تعليم و تربيتی هستند (تشويق و تنبيه). ۴) داستان، امثال، تاريخ گذشتگان: قرآن و معصوم با توجه دادن به آن ها سير انحرافی برخی از ظالمين و مشرکين و منحرفين را به ما گوشزد ميکنند، مثل پول پرستى و دنيا خواهی قارون و... ۵) امر به معروف و نهی از منکر. ۶) توبه. ۷) دعا و نيايش. ۸) تمرين و تکرار. ۹) روش محبت به گنهکار و مردم برای هدايت. ۱۰) روش ابتلاء و امتحان الهی. ۱۱) عادت مثبت، و بعد ملکه کردن صفات خوب با تمرين پيوسته. ۱۲) عنايت های الهی. ۱۳) تربيت و توجه عوامل مؤثر در تحول شخصيت (محيط زندگی، شغلی، آموزشی) اراده، سن.
💠خطر تک بعدی بودن
🔷 #انسان_متعادل تحت تأثير تفکرات مادی و انحرافی قرار نميگيرد، و هستی شخصيت او نیز در معرض آشوب و اضطراب قرار نميگيرد. [۲] آری همان گونه که معيوب بودن يک چرخ خودرو بر کل وضعیت خودرو تأثير دارد، رشد تک بعدی يا سرطانی و کاريکاتوری نیز #شخصيت_حقيقى و اسلامی فرد را معيوب ميکند، چرا که اين فرد در ابعاد ديگر شخصيت، پرورش نيافته است. انحراف ها و فسادها از اين شکل ها ناشی ميشود. مثلا فرد به بعد حيوانی خود فقط توجه نموده و از بعد عقلی، دل و يا روحانی خود غافل بوده است. پس ميتوانيم بگوييم #ابعاد_شخصيت، با همديگر در تعامل هستند؛ مثلا بعد عقلی بر اراده مؤثر است، اراده بر تلاش فرد، و آن بر بعد اجتماعی و...؛
🔷در آخر با توجه به مطالب بخشهای قبلی و این بخشِ نوشتار نتيجه ميگيريم که #رشد و #توازن_هماهنگ_شخصيت را بايد در تن دادن به #پرورش_اسلامی يافت، انسان ميتواند در اين زمينه مطالعه کند، خود را با الگوهای زنده و صالح تطبيق دهد. برای خود دوستانی پيدا کند که تک بعدی رشد نکرده باشند. خود را به الگوی نيکوی کامل، یعنی #امام_عصر (عج) نزديک کند. در برنامه ای کتبی ابعاد شخصيت را يادداشت کند و روزانه آن را تغذيه نماید، و با استفاده از برنامه ريزی زيبای #مشارطه، #مراقبه، #محاسبه، #معاتبه، هر روز حساب خود را رسيدگى نمايد. از جمله کارهای مفيد در اين زمينه انس گرفتن با ادعيه است؛ بطور مثال ما در صحيفه سجاديه رشد هماهنگ اين ابعاد را در قالب دعا می بينيم، و يا در خطبه متقين امیرالمؤمنین (ع) (خطبه همام) ترسيمی از يک انسان و #شخصيت_اسلامی و الهی را به ما ارائه داده اند. نکته مهم ديگر اين که برای رشد هماهنگ شخصيت بايد به کل بحث، ديدی کلی نگر داشت، يعنى با توجه به کل مباحث، انسان #برنامه_ريزی کند، و ديگر اينکه همه اين مباحث فرع بر اين است که ما #انسان را موجودی با کرامت، خليفه الله، امانتدار الهی ميدانيم، موجودی که سرشار از #استعدادهای_بالقوه است و انبياء و ائمه عليهم السلام برای #شکوفايی آنها تلاش و تبليغ ها کرده اند و امکان پرورش آن را به ما گوشزد نمودهاند.
پی نوشت ها:
[۱] احمدی، سيد احمد، اصول و روش های تربيت در اسلام، ص ۱۵۰، با تغيير و اضافه
[۲] شخصيت اسلامی، ترجمه محمد سپهری، مرکز چاپ و نشر سازمان تبليغات اسلامی، ص ۸۲
نویسنده: محمدحسین قدیری
منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
#شخصيت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️منظور از «معاقبه» كه در جهاد با نفس لازم است چيست؟ (بخش اول)
🔹علماى اخلاق براى #جهادبانفس امورى را بيان كرده اند كه التزام به آنها لازم است. يكی از اين امور، #معاقبه است كه بعد از «مشارطه» و «مراقبه» و «محاسبه» قرار دارد. بعد از #محاسبه، اگر معلوم شد كه #نفس تقصير كرده و دست به ارتكاب معاصى زده، بايد به او مهلت نداد؛ كه مهلت دادن همان و ارتكاب معاصى و مانوس شدن با آن همان. و اگر نفس با #معصیت انس گیرد و مثل كودك که به شير مادر وابسته است و به آن خو کرده، با معصيت خو گرفته باشد، همانند جدا کردن نوزاد از شیر مادر جدا کردن او از #گناه و معصیت دشوار و سخت است.
🔹اگر «لقمه مشتبهى» از روى شهوت نفسانى خورده، بايد با گرسنگى شكم را تنبيه كند، و اگر به «نامحرم» نظر كرده، بايد چشم را از نظر كردن منع كند، و همين طور سایر اعضاء و جوارح! «طلحه» نقل كرده: روزى مردى لباسش را كند و شروع كرد در هواى گرم [كه زمين داغ بود] خود را در خاك ماليدن و به #نفس خود مى گفت: «بچش كه عذاب جهنم شديدتر و گرمتر از اين است! آيا مثل مرده اى در شب و فرد بيهوده اى در روز هستى؟!» او در ادامه مى گويد: پيامبر (صلی الله علیه و آله) در زير درختى بودند، وقتى این مرد را ديدند، نزديك آمدند، آن مرد گفت: #نفس من بر من غلبه كرده است.
🔹پيامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «آيا چاره اى جز اين نبود؟» [گويا مرد گفته باشد، نه، فقط به اين صورت نفس من تنبيه مى شود،] پيامبر فرمودند: «درب هاى آسمان به روى تو گشوده، و خداوند عز و جل نزد ملائكه به تو مباهات و افتخار مى كند». سپس به اصحاب فرمودند: «تَزَوَّدُوا مِن اَخِيكُم» [۱] (از برادرتان توشه برگيريد) و اين گونه در مقابل #نفس مقاومت كنيد، و از او حساب بكشيد و عقابش كنيد.
🔹تعجب است اهل و فرزند و زيردستان خود را به خاطر كار زشتى كه كرده اند مورد عتاب قرار مى دهى، و از اين مى ترسى كه اگر عقاب نكنى از تحت قدرت و امر تو خارج شوند و بر تو طغيان كنند، ولى به #نفس خود كه «بزرگترين دشمن» تو است مهلت مى دهى، به كسى كه #طغيانش و ضررش از طغيان و ضرر زيردستانت بيشتر است! نهايت ضررى كه اهل تو در اثر نافرمانى به تو مى رسانند اين است كه معيشت و زندگى تو را مشوش و دچار اختلال مى كنند و اگر تعقل مى كردى مى يافتى كه زندگى، #زندگی_آخرت است و نعمتِ بهشت ماندنى است، و #نفس تو چيزى است كه عيش ابدى تو را منغّض و ناگوار مى كند، پس او اولى به #معاقبه و #تنبيه است!
🔹بعضى همين چهار مرحله را برشمرده اند، ولى بعضى ديگر مثل مرحوم فيض كاشانى در «محجة البيضاء» دو تاى ديگر يعنى #مجاهده و #معاتبه [توبيخ] را هم اضافه كرده اند، كه شايد بتوان به گونه اى اين دو را در همان معاقبه ادغام كرد؛ ولى ما به تبع مرحوم فيض اين دو را نيز در دو قسمت بعدی شرح مى دهيم. #ادامه_دارد...
پی نوشت؛
[۱] المحجة البيضاء فی تهذيب الإحياء، فيض كاشانى، مؤسسه انتشارات اسلامى جامعه مدرسين، ۱۴۱۷ق، چ۴، ج۸، ص۱۶۸
📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين، نسل جوان، قم، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۲، ص۲۹۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#معاقبه #محاسبه #مراقبه #جهاد_با_نفس #گناه
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️منظور از «معاقبه» كه در جهاد با نفس لازم است چيست؟ (بخش دوم)
🔸علماى اخلاق براى #جهادبانفس امورى را بيان كرده اند كه التزام به آنها لازم است. يكی از اين امور، #معاقبه است كه بعد از «مشارطه» و «مراقبه» و «محاسبه» قرار دارد. بعضى همين چهار مرحله را برشمرده اند، ولى بعضى ديگر مثل مرحوم فيض كاشانى در «محجة البيضاء» دو تاى ديگر يعنى #مجاهده و #معاتبه [توبيخ] را هم اضافه كرده اند، كه شايد بتوان به گونه اى اين دو را در همان #معاقبه ادغام كرد؛ ولى ما به تبع مرحوم فيض اين دو را نيز شرح مى دهيم:
1⃣«مجاهده»
🔹وقتى #محاسبه تمام شد و #نفس را متضّرر و كاسب معاصى دانست، گفتيم بايد عقاب كند، و اما اگر آن را در بعضى فضائل يا اذكار سست و بى حوصله يافت، بايد او را وارد آنها كند و با او #مجاهدت نمايد. در #معاقبه، «نفس» را از چيزهایی كه دوست داشت محروم مى كرد، و اينجا #نفس را به كارهاى سنگين وا مى دارد، به كارهایی كه برايش سستى به خرج مى دهد، و اين كار كسانى است كه براى خدا عمل مى كنند.
🔹يكى از بزرگان وقتى نماز عصرش فوت شد، زمينى كه قيمتش صد هزار درهم بود، براى جبران، آن را در راه خدا داد؛ و ديگرى نماز جماعتش در شب ترك شد و آن شب را به شب زنده دارى مشغول شد؛ ديگرى نماز مغرب را به تأخير انداخت براى جبران آن، دو بنده آزاد كرد و از ابن ربيعة دو ركعت نماز صبح قضا شد و بنده اى آزاد كرد. بعضى براى «مجاهدت با نفس»، روزه يك سال يا حج با پاى پياده يا صدقه دادن تمام مال را بر خود واجب مى كردند.
🔹در روايتى در «مصباح الشريعة» از امام صادق (عليه السلام) آمده است: «طُوبَى لِعَبدٍ جَاهَدَ لِلّهِ نَفْسَه وَ هَوَاهُ» [۱] (خوش به حال بنده اى كه برای خدا با #نفس و هواى خود #مجاهدت كند!). خداوند هم فرمود: «وَ الَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّ اللهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ» [۲] (و كسانى كه در راه ما #مجاهدت كردند، راه هاى خود را به آنها نشان داده و #هدايتشان مى كنيم و خداوند با #احسانكنندگان است).
🔹حكايت شده كه: «عده اى به عيادت عمر بن عبدالعزيز آمدند، و در بين آنها جوان لاغر اندامى بود؛ عمر بن عبدالعزيز به او گفت: اى جوان چه به تو رسيده كه اين قدر لاغر و نحيف هستى؟ جواب داد: دچار بيمارى شدهام، گفت: چه بيمارى به جان تو افتاده؟ گفت: اى خليفه شيرينى #دنيا را چشيدم تلخ يافتم، و نزد من خوشى و زيبائى و شيرينى دنيا كوچك آمد، و طلا و سنگش مساوى آمد، و گويا به عرش پروردگارم به طور واضح نظر مى كنم، و مردم را مى بينم كه به طرف #بهشت و #آتش مى روند، پس روزم را به تشنگى و شبم را به شب زنده دارى به سر كردم، و هر چه در آن هستم كوچك است در كنار #ثواب خداوند و #عقاب او [و بيمارى من اين است كه شيرين را تلخ و چيز بزرگ را كوچك و شىء گرانقيمت و بى ارزش، در نظرم يكى است]». [۳] #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة، امام صادق (ع)، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۰ق، چ۱، ص۱۶۹
[۲] سوره عنكبوت، آيه ۶۹
[۳] المحجة البيضاء في تهذيب الإحياء، فيض کاشانی، مؤسسه انتشارات اسلامی جامعه مدرسين، ۱۴۱۷ق، چ۴، ج۸، ص۱۷۲
📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين، نسل جوان، قم، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۲، ص۲۹۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#نفس #مجاهده #محاسبه
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️منظور از «معاقبه» كه در جهاد با نفس لازم است چيست؟ (بخش سوم و پایانی)
🔸علماى اخلاق براى #جهادبانفس امورى را بيان كرده اند كه التزام به آنها لازم است. يكی از اين امور، #معاقبه است كه بعد از «مشارطه» و «مراقبه» و «محاسبه» قرار دارد. بعضى همين چهار مرحله را برشمرده اند، ولى بعضى ديگر مثل مرحوم فيض كاشانى در «محجة البيضاء» دو تاى ديگر يعنى #مجاهده و #معاتبه [توبيخ] را هم اضافه كرده اند، كه شايد بتوان به گونه اى اين دو را در همان #معاقبه ادغام كرد؛ ولى ما به تبع مرحوم فيض اين دو را نيز شرح مى دهيم:
2⃣«معاتبه» (توبيخ نفس)
🔹دانستيمكه دشمنترين دشمنان، #نفس است و امر كننده به #پليديها و ميل كننده به شر و فرار كننده از #خير است؛ و از طرفى امر به #تزكيه_نفس و كشاندن آن به سوى عبادت پروردگار و خالقش، و نهی از شهواتش شده ايم، و اينكه آن را از لذاتش جدا كنيم.
🔹اگر در اين كار اهمال كنيم #طغيان كرده، به طورى كه ديگر قابل كنترل نمى باشد، لذا بايد با تازيانه #توبيخ و #عتاب و #ملامت هر لحظه بر گرده آن زد، تا از مسير خود منحرف نشود. اگر به اين مقام ملامت رسيد #نفس_لوّامه مى شود، كه اگر رشد كند به مقام عالى #نفس_مطمئنه مى رسد.
پس تا به پند و وعظ #نفس خود مشغول نشده اى، به پند دادن ديگران مپرداز.
🔹خداوندتعالى به #حضرت_عيسى (عليه السلام) وحى فرستاد كه «يَابنَ مَريَمَ عِظْ نَفسَكَ فَاِنْ اِتَّعَظْتَ فَعِظ النَّاسَ وَ اِلَّا فَاستَحىِ مِنِّى» [۱] (اى فرزند مريم، #نفس خود را پند ده، وقتى خود پند گرفتى آن وقت مردم را پند ده، و گرنه از من حيا كن!). وقتى #خود را ساختى، #مردم هم سريعاً از #خودسازى تو ساخته مى شوند: «وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ». [۲]
🔹پس اى برادر! از #هواى_نفس متابعت مكن كه پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود: «الكَيِّسُ مَنْ دَانَ نَفْسُهُ وَ عَمِلَ لِما بَعدَ المَوتِ وَ الاَحمَقُ مَنْ اَتْبَعَ نَفْسَهُ هَوَاهَا وَ تَمَنَّى عَلَى اللهِ الاَمَانِىّ» [۳] (#دانا كسى است كه #نفسش ضعيف شده، و براى بعد از مرگش عمل مى كند، و #احمق و نادان كسى است كه متابعت هواى نفس كرده و از خدا، آرزوها [ی غيرمعقول و دور و دراز] تمنّا مى نمايد).
🔹اگر اين مراحل به خوبى طى شد ديگر جاى #صفات_رذيله تقلّب و دزدى و تكبر و نخوت نيست، و #انسان چنان مى شود كه در برابر حق، مثل على بن يقطين صورت بر خاك سياه مى گذارد و از ابراهيم جمال ساربان مى خواهد تا كف كفش خود را بر صورت آن وزير هارون گذارد.
🔹داستانش اين بود كه در اثر بى اعتنايى علی بن يقطين به ابراهيم جمّال - كه يكى از دوستان امام كاظم (عليه السلام) بود - حضرت به او بى اعتنايى كردند و گفتند: بايد رضايت او را حاصل كنى. ابن يقطين براى رضايت ابراهيم جمّال، صورت بر خاك درب خانه او گذارد، و از او خواست براى اين كه امام كاظم (عليه السلام) عذر او را بپذيرد و خداوند از او درگذرد، ته كفش خود را روى صورت وى گذارد، و آن ساربان با اصرار على بن يقطين چنين كرد و على بن يقطين گفت: «اللّهم اشْهَدْ» (خدايا تو شاهد باش [كه بنده ات از من گذشت]).
🔹آرى اگر «دستورات اسلامى» و «گفتار اولياء الهى» عمل شود، پشت وزير را هم خم كرده و صورتش را به خاك تقرب الهى مى گذارد، آن هم وزير كسی مثل هارون كه به ابر مى گفت: «هر كجا مى خواهى ببار، كه از مُلك و سلطنت من خارج نيست!».
🔹آرى با عمل به راهيان اين راه، على بن يقطين تربيت مى شود به طوری كه امام کاظم (عليه السلام) به اصحاب خود مى فرمودند: «اگر مى خواهيد يكى از صحابى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را ببينيد، در صورت او نظر كنيد» و نيز مى فرمودند: «من شهادت مى دهم كه او اهلِ بهشت است».
🔹خداوند ما را در مسير خود موفق و در عمل به مراحل فوق مؤيّد فرمايد! ان شاء الله تعالى. مرحوم «الهى» آن مست باده معارف در ذيل اين فراز «اِنْ اِسْتَصْعَبَتْ عَلَيهِ نَفْسُهُ فِيمَا تَكرَهُ لَمْ يُعطِهَا سُؤلَهَا فِيمَا تُحِبُّ» چنين گويد: اگر #نفسش به طاعت سختى افزود - ز نفس، او هم خوشيها دور بنمود ؛؛ دهد كيفر به كار نفس دونش - كند هنگام خواهشها زبونش.
پی نوشتها؛
[۱] المحجة البیضاء في تهذيب الاحیاء، فيض کاشانی، مؤسسه انتشارات اسلامی جامعه مدرسين، چ۴، ج۸، ص۱۸۰
[۲] سوره ذاريات، آيه ۵۵
[۳] المحجة البيضاء فی تهذيب الإحياء، همان، ص ۱۸۴
[۴] مرحوم حاج شيخ عباسى قمى در منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل (ع)، جريان على بن يقطين را با رواياتى آورده است.
📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين، نسل جوان، قم، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۲، ص۲۹۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#نفس #مجاهده #محاسبه #اعمال
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد