eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ علیه السلام 🔷از يك عالم سنّى پرسيدند: «ما تقول فی علىّ؛ در مورد على چه ميگويى؟»؛ پاسخ بسيار لطيفى داد، گفت: چه بگويم درباره ى كسى كه دشمنانش از روى حسد و بغض، و دوستانش به سبب ترس و وحشت، فضائلش را كتمان كردند، اما از بين اين دو كتمان، آنقدر فضيلت خارج شده است، كه مشرق و مغرب عالم را پر كرده است"؛ الله اكبر از اين عظمت، حقيقتا انسان در وصف اميرالمومنين على‌بن‌ابیطالب عليه السلام چه ميتواند بگويد؛ مظهر و آينه‌ی اسماء الله است. از بیانات استادفاطمی‌نیا @tabyinchannel
❓ می دانید چرا دشمنان انقلاب اسلامی، تیغ تیز خود را بسوی «اصل ولایت فقیه» نشانه گرفته اند ؟؟!!❓🤔 ✅ زیرا وقتی «اصل ولایت و امامت و مقام امام» را شناختی ، مصادیق آن را هم خواهی شناخت و دیگر کسی را جایگزین او نخواهی کرد. ❌ دیگر به هر ظالم و فاسقی، نمی‌گویی و به ولایت و اطاعت هرکسی گردن نمی نهی ❌ 👌 شناخت و اعتقاد راسخ به «اصل ولایت فقیه» و مصداق آن نیز ، ما را چنان قوی می کند که دیگر گردن پیش هر ظالم و فاسقی کج نخواهیم کرد . 👌 یک رهبر جامع و باتقوا (ولی فقیه)، چتر حمایت خود را بر سر همه اعضای جامعه باز می کند تا از آسیب دشمنان ایمن بمانند ، مگر آنانکه خودشان نخواهند ! که پیامبر اسلام نیز علیرغم اینکه مأموریت جهانی برای هدایت بشریت داشتند، اما حتی برخی خویشاوندان نزدیک وی نیز حاضر به حضور در زیر چتر حمایت و هدایت پیامبر (ص) نشدند !❗️ @tabyinchannel @daneshgahevelyat
 ✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سیری کوتاه در (بخش دوم) 🔶 که مجموعه سخنرانی ها و نامه ها و کلمات قصار پر مغز امام‌ علی(ع) است که از زمان تدوین آن تا امروز بیش از صد شرح بر آن نوشته شده است. این سخنرانی های سطح بالا که علمای بزرگ و متفکران عالم اندیشه از شیعه و سنی، در حاشیه و شرح و تفسیر آن کتاب ها نوشته اند، و هنوز هم فهم و درک آن برای جامعه علمی دشوار است. 💠اسناد، شروح، ترجمه ها 🔷آفتاب آمد دلیل آفتاب. اگر سخن‌شناسى بخواهد به دید تحقیق و خالى از تعصبات، با این پرسش که در این کتاب کیست، بنگرد، قطعا تصدیق خواهد کرد که او است که به سرچشمه‌اى جوشان و منبعى بى پایان متصل است به گونه‌اى که نمیتوان پس از قرآن، نظیرى براى آن پیدا کرد. اگر هیچ سند معتبرى هم براى آن پیدا نشود، باز هم میتوان اذعان کرد که این سخن، از اوست و سخنى عادى با محاسبات دنیوى نیست؛ زیرا و که در این مجموعه در قالب‌هاى گفتارى بسیار بدیع و جذاب مطرح شده است از عهده بشر عادى خارج است. این کلام با زبان بى زبانى از و سخن میگوید. 🔷شخصیت‌هاى زیادى تلاش خویش را در جهت بررسى مصادر صرف کرده‌اند که اجمالا ذکر اسامى برخى از آنها بى تناسب نیست: «مدارک نهج‌البلاغه، علامه کاشف الغطاء»؛ «استناد نهج‌البلاغه، امتیاز على عرشى»؛ «نهج‌السعاده فى مستدرک نهج‌البلاغه، محمد باقر محمودى (در ۸ جلد)»؛ «مصادر نهج‌ البلاغه، عبدالله نعمت»؛ «مصادر نهج‌البلاغه و اسانیده، سید عبدالزهراء حسینى»؛ «بحثى کوتاه پیرامون مدارک نهج‌ البلاغه، رضا استادى»؛ «روش‌هاى تحقیق در اسناد و مدارک نهج‌ البلاغه، محمد دشتى» در طول حدود هزار سال عمر خود در دسترس دانشمندان، طلاب و اهل علم بوده است و به مطالعه و حفظ آن مى ‏پرداختند و در خطبه ‏ها و خطابه ‏ها بدان استناد و تبرک مى‏ جستند و اندیشمندان و محققان بر آن شرح و تفسیر مینوشتند و به ترجمه آن اقدام میکردند. 🔷همه شارحان و مترجمان که بیش از سیصد نفر میباشند بالاتفاق معتقدند که این کتاب از تالیفات علامه‌ است و او این توفیق را یافته که سخنان (ع) را با سبک و شیوه‏اى جالب گردآورى و تنظیم نماید. اجازاتى که علما و محدثان بزرگ به اصحابشان میدادند، دلیل روشن و قاطعى بر صحت این انتساب است. - کسى که در دنیاى علم و ادب به پارسایى و دقت در راستگویى مورد قبول همگان است - نیز در کتابهاى متعدد خود این امر را تصریح کرده است. مانند قرآن کریم کتاب زنده است و هم چنان میدرخشد و نظر دانشمندان را به خود جلب میکند و به اکثر زبانهاى زنده دنیا چون: فارسى، ترکى، اردو، انگلیسى، فرانسوى، آلمانى، ایتالیائى و اسپانیایى و غیره ترجمه شده است.   منبع:وبسایت‌راسخون‌به‌نقل‌از سایت‌سراج‌اندیشه @tabyinchannel
 ✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سیری کوتاه در (بخش هشتم و پایانی) 🔶 که مجموعه سخنرانی ها و نامه ها و کلمات قصار پر مغز امیرالمومنین‌ (ع) است که از زمان تدوین آن تا امروز بیش از صد شرح بر آن نوشته شده است. این سخنرانی های سطح بالا که علمای بزرگ و متفکران عالم اندیشه از شیعه و سنی، در حاشیه و شرح و تفسیر آن کتاب ها نوشته اند، و هنوز هم فهم و درک آن برای جامعه علمی دشوار است. 💠مهجوریت نهج البلاغه و انس و بهره‎مندى از آن 🔷یکى از مسایل دردناک که هرگز نمی‎توان انکار نمود، مسئله در میان امت اسلامى و حتى شیعیان آن حضرت است، گر چه به برکت نظام اسلامى نیز همانند بسیارى از معارف مهجور الهى، به تدریج از مهجوریت رهایى یافته، اما این واقعیت تلخ هرگز قابل انکار نیست، که ‎_البلاغه مهجور است؛ همان‎طور که (ع)، مظلوم بلکه مهجور بود. [۱] 🔷بدون تردید داشتن تعهد و احساس نیاز دردمندانه براى کار، برخوردارى از اخلاص و نیت پاک، توکل همه جانبه به خدا، ایمان داشتن به هدف، دارا بودن پشتکار و شکیبایى و بردبارى در جریان کار، انسان را وادار می‎کند که به دنبال پیدا کردن راههاى هدایت و نجات و رسیدن به کمال و عزت باشد، در این راستا غنی‎ترین گنجینه الهى و آسمانى است که بعد از قرآن، که مفسر و متمّم قرآن بوده و به عنوان اخ القرآن شهرت گرفته، بهترین استفاده‎ها و بهره‎مندى از معارف نهج البلاغه را می‎توان برد. 🔴این بود معرفى اجمالى از اقیانوس پهناور ، امید است که بتوانیم با شناخت هر چه بیشتر نهج البلاغه، و و ارتباط مداوم با این ودیعه امامت، بهره‎هاى معنوى وافر برده و غربت و مهجوریتش را بزداییم؛ ان شاءالله. پى نوشت: [۱] شهید مطهرى، مرتضى، سیرى در نهج البلاغه، ص ۹، انتشارات صدرا قم، چاپ ۲ منبع: وبسایت‌ راسخون‌ به‌نقل‌ از سایت‌ سراج‌ اندیشه @tabyinchannel
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️ به (س) و شرح جزییات آن (بخش اول) 🔶در و به (ع)، آنان در هجوم خود را عملی ساختند. هجوم اول: و پراکنده کردن متحصّنین و معترضین و یاران از (ع)!؛ هجوم دوم: و توسط حکومت به واسطه عربده کشی ها و قدرت نمایی ها!؛ هجوم سوم: (س) توسط مهاجمین و و (س) و و لطمات وارده بر آن حضرت(س) توسط آنان و (ع) و بیرون کشاندن اجباری (ع) از خانه توسط مهاجمین و ایشان به ! اما هجوم اول چگونه اتفاق افتاد؟ 💠پی ریزی نقشه هجوم اول 🔷 در طی این هجوم، درصدد و پراکنده کردن متحصّنین و معترضین و یاران، از (ع) بودند. در تاریخ اشاره دقیقی به تعداد افراد متحصن در خانه امام علی (ع) نشده است، ولی در روایتی، مخالفین ابوبکر به تعداد نام برده شده اند. شیخ صدوق می نویسد: «کسانی که با و نشستن او در مخالفت نمودند و او را انکار کردند، و به (ع) اقرار و تصریح نمودند، از  و بودند. از مهاجرین: خالد بن سعید و مقداد بن اسود و ابی بن کعب و عمّار بن یاسر و أبوذر غفاری و سلمان فارسی و عبدالله بن مسعود و بریده اسلمی؛ و از انصار: خزیمة بن ثابت و سهل بن حنیف و أبوایوب انصاری و ابو ایوب انصاری و الهیثم بن التّیهان بودند. [خصال صدوق، ج ۲، ص ۴۶۱] 🔷اما در شمار این افراد، کسانی که در (س) حضور داشتند، ، بن اسود، و زبیر بن عوام بودند. و مشاهده کردند که وقتی جمعی از مهاجران و انصار پیرامون (ع) گرد آمده اند و تا زمانی این افراد در کنار (ع) باشند، توانایی غلبه بر (ع) و اخذ بیعت از ایشان را نخواهند داشت. البته پیشتر به متحصنین خانه دستور پراکنده شدن داده بود و به حضرت فاطمه(س) گفته بود: «به خدا سوگند! اگر اجتماع این افراد در خانه تو ادامه داشته باشد، دستور خواهم داد تا را بر آنها ». [بحارالانوار، ج ۲۸، ص ۲۰۸] پس بدین ترتیب به دستور داد که ابتدا اجتماع متحصنین را پراکنده سازد. «وَ إِنْ أَبَوْا فَقَاتِلْهُمْ» و اگر مقاومت کردند با آنها بجنگد. [العقد الفرید ابن عبد ربه، ج ۵، ص ۱۴] 🔷در پی این دستور، به همراه برخی افراد از جمله خالد بن ولید و أسید بن حضیر و سلمة بن أسلم به درب خانه (س) آمدند.  اهل خانه را خطاب قرار داد و فریاد کشید: «قسم به کسی که جان عمر در دست اوست، یا اهالی خانه از خانه خارج می شوند یا را با هر چه در آنست به !». [الاحتجاج طبرسی، ج ۱، ص ۸۰] طبری می نویسد: گفت: «به خدا قسم! را بر شما به می کشم، یا اینکه برای بیعت خارج شوید». [تاریخ طبری، ج ۲، ص۴۴۳] در این هنگام زبیر بن عوام به همراه عده ای از متحصنین به بیرون خانه رفتند و با شمشیر بیرون از غلاف به مقابله با مهاجمین پرداختند. زبیر شمیشیر کشید و به آنان حمله کرد و گفت: «ای فرزندان عبدالمطلب شما زنده باشید و با (ع) چنین برخوردی شود؟! 🔷ولی در این هنگام پای زبیر لغزید و بر زمین افتاد و خالد بن ولید از پشت سنگی به زبیر زد که منجر به افتادن شمشیرش شد؛ و عمر شمشیر را برداشت و شکست. [الاختصاص شیخ مفید، ص۱۸۶] حمله بردند و او را دستگیر کردند و سایر متحصنین را همچنین یکی پس از دیگری محاصره و سپس دستگیر کردند. سپس (س) بیرون آمد و آنان را تهدید به نفرین کرد. پس آنان برای مدتی عقب نشینی کردند تا دستور بعدی صادر گردد. (س) با توجه به لزوم حفاظت از جان (ع)، دستور خروج برخی دیگر از افراد متحصن را صادر کرد و فرمود: «به صلاحدید خود عمل کنید و نزد من بازنگردید». متحصنین دیگر به خانه حضرت فاطمه (س) بازنگشتند و مهاجمین آنان را برای بیعت اجباری نزد ابابکر بردند. [المصنّف شیخ صنعانی، ج ۷، ص۴۳۳] اما همچنان دنبال از (ع) بود. ... منبع: اختصاصی حوزه نت @tabyinchannel
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️ به (س) و شرح جزییات آن (بخش سوم) 🔶در و به (ع)، آنان در هجوم خود را عملی ساختند. هجوم سوم: (س) توسط مهاجمین و و (س) و و لطمات وارده بر آن حضرت(س) توسط آنان و (ع) و بیرون کشاندن اجباری (ع) از خانه توسط مهاجمین و ایشان به . 💠پایه گذاری هجوم سوم و نهایی 🔷در این یورش به همراه بسیاری از مهاجمین بر در خانه (س) تجمع کردند. علامه مجلسی می نویسد: « با جمع کثیری از افراد خود، به (ع) آمد و از علی (ع) در خواست کرد که از خانه خارج شود، که (ع) از خروج اباء کرد و در این هنگام آتش و هیزم طلب کرد». [بحارالانوار، ج ۲۸، ص ۲۰۴] نه از دفاع متحصنین خبری بود و نه از اعتراض مردم مدینه! شهرستانی می نویسد: «وَ مَا کانَ فِی الدَّارِ غَیرُ عَلِی (ع) وَ فَاطِمَةَ (س) وَ الحَسَنِ (ع) وَ الحُسَینِ (ع)؛ در آن روز غیر از (ع) و (س) و (ع) کسی در خانه نبود». [الملل والنحل شهرستانی، ج ۱، ص ۷۱] در این هنگام عمر فریاد زد: «به خدا قسم آتش را بر شما مسلط می کنم». [تاریخ طبری، ج ۲، ص ۴۴۳] 🔷پس در این هنگام (س) بر آنها خارج شد و در و خطاب به فرمود: «در تمام عمر خود هیچ قومی را نمی شناسم که بی وفاتر و بی عاطفه تر از شماها باشند، (ص) را نزد ما گذاشته و سرگرم کار خود و شدید، نه مشورتی با ما نمودید و نه کمترین حقّی برای ما قائل شدید، گویا شما هیچ اطّلاعی از (ص) در نداشتید؟ به خدا سوگند در همان روز آنچنان را ساخت، که جای هر طمع و امیدی برای شما باقی نگذاشت، ولی آن را و هر رابطه ای را با پیامبرتان قطع نمودید. البتّه خداوند متعال میان ما و شما حاکم خواهد فرمود». [بحارالانوار، ج ۲۸، ص ۲۰۴] 🔷کلمات و عبارات نشانگر این بود که (س) نه تنها بود، بلکه شامل هم می شد. عمر که ترس از تحریک و شورش مردم داشت، مجدد شروع به عربده کشی کرد. در دست خود حمل می کرد که قصد به (س) را داشت. [عقد الفرید ابن عبد ربه، ج ۴، ص ۹۳] او می گفت: «اُحرِقُوا دَارَهَا بِمَن فِیهَا؛ را با اهلش به ». [الملل والنحل شهرستانی، ج ۱، ص ۷۱] در این هنگام (س) او را دید و به او فرمود: «یا اِبْنَ اَلْخَطَّابِ! أَ جِئْتَ لِتُحْرِقَ دَارَنَا؟ ! آیا آمده­ ای خانه ما را به آتش بکشی؟»؛ عمر گفت: «نَعَمْ! أَوْ تَدْخُلُوا فِیمَا دَخَلَتْ فِیهِ اَلْأُمَّة؛ آری! مگر آن که با کنید چنانکه امت بیعت کردند». [بحار الانوار، ج ۲۸، ص ۳۳۹] 🔷 (س) در این هنگام فرمود: «یَا أَبَتَاهُ! یا رَسُولَ اللّهِ(ص)! أُنظُر مَا ذَا لَقِینَا بَعدَک مِن ابنِ الخَطَّابِ وَ ابنِ أَبِی قُحَافَةِ!؛ ای پدر! ای رسول الله (ص)! ما پس از تو چه که از و دیدیم». [عوالم العلوم بحرانی اصفهانی، ج ۱۱، ص ۵۸۱] و (س) این چنین شروع به استغاثه کرد که چنان دلخراش بود که همان افرادی که آمده بودند، نزدیک بود دل هایشان شکافته و جگر هایشان پاره پاره شود و به شدت گریستند و عده زیادی از آنها صحنه را ترک کردند. اما از دست برنداشتند و همچنان به کار خویش ادامه دادند. ... منبع: اختصاصی حوزه نت @tabyinchannel
🌸☄🌸☄🌸☄🌸☄🌸 🌸 ⭕️فضیلت ماه رجب 🔷 صلی الله علیه و آله میفرمایند: «، "ریزان" نامیده شده است، چرا که در این ماه بر امت من فرو می ریزد». از راه می رسد، قدر حضورش را بدانید که ناگاه خواهیم دید در حال وداع است. بهار عاشقان و دلدادگان حریم کبریایی فرا رسیده است. فصل روئیدن جوانه های عاشقانه زیستن و ماه شست و شوی دل و جان از زنگارهای و ، و آماده شدن برای ورود به ضیافت الله اعظم است. کسانی که دل در گرو محبت خدا نهاده اند، لحظه شماری می کنند تا با ورود به و بهره‌مندی از برکات آن، به درک فیوضات ماه عظیم شعبان موفق شوند و پس از آن بتوانند مدال لیاقت ورود به ضیافت الهی در ماه رمضان را دریافت نمایند. 🔷 سراسر نور و فضیلت و رحمت است. آن که جزو چهار شب برتر سال است و شب زنده داری در آن که بسیار مورد تاکید قرار گرفته است. (اولین شب جمعه ماه) و ابوالائمه علیه السلام تا شب نیمه رجب و ایام مبارک که راهیان طریق سلوک به اعتکاف و مناجات با رب جلیل می نشینند و بیست و هفتم رجب که رحمت الهی ظهور کرد و صلی الله علیه و آله به رسالت مبعوث شد. 🔷رعایت کنندگان حرمت ماه رجب و عاملین به اعمال آن را نامند. همانا که در قیامت فرشته ای ندا می دهد: ، کجایند افرادی که را محترم شمرده و اعمالی از آن را انجام داده اند. آنان بندگان خالصی هستند که در دنیا و در میان مردم بی نام و نشان زندگی می کنند و آنگاه که ماه رحمت فرا می رسد، خود را در شست و شو می دهند و با دلی صاف و بی آلایش و پاکیزه از غفلت ها، کینه ها و گناهان، خود را برای نزول رحمت های الهی مهیا می کنند. امام خمینی (ره)، این عارف بالله در مورد ماه رجب می فرماید: « در زبانها، در بیان ها، در عقلها و در فکرها نگنجد. ماه دعا و است و سفارش زیادی به استغفار در این ماه شده است». 🔷 در این ماه مورد تأکید قرار گرفته و پاداش فراوانی برای روزه داران به خصوص در روزهای اول، وسط و آخر ماه وعده داده شده است. حال، این ماییم و اقیانوسی از معنویت که قدم در بهار آن گزارده ایم، تا با همتی خدایی خود را در برابر نفخه الهی که در این فصل، وزیدن می گیرد قرار دهیم و با دل کندن از تعلقات دنیایی، مقدمات ورود به جاده سلوک را فراهم ساخته و رنگ خدایی بگیریم. امید است آنگاه که دستان خود را بر آستان الهی بلند می نمایید و به مناجات که زیباترین تجلی روح انسانی است، می پردازید ما را از دعای خیر خویش محروم نکنید. منبع: راسخون به نقل از مرکز مطالعات شیعه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ از نظر امام رضا عليه السلام (بخش اول) 🔶 (ع) می‌فرمایند: « حقیقت ایمان را درک نمیکند، مگر آنکه را دارا باشد: خصلتى از خداوند، که باشد، خصلتى از پیامبر اسلام (ص) که باشد، خصلتى از ولىّ خدا که و شکیبائى در مقابل شدائد و سختیها باشد». حضرت، سه ویژگی را برای برمیشمرند که هر یک از ویژگیها را منوط به فردی میکنند: سنت اول از خداوند، که انسان مانند خداوند ستار و پوشاننده اسرار دیگران باشد؛ سنت دوم از پیامبر اکرم (ص) که مدارا کردن با مردم است و سنت سوم که باید از امامش یاد بگیرد، صبر و استقامت در مشکلات است. 💠اولین ویژگی: کتمان اسرار افراد 🔷 باید مانند خداوند متعال و کتمان کننده باشد. یکی از اوست؛ معنای ستار بودن خدا، آنست که اعمال انسانها را از دیگر انسانها میپوشاند تا آنان حفظ گردد. دو جنبه تکوینی و تشریعی دارد؛ با توجه به جنبه تکوینی برخی از صفات و آفات درونی انسان، بر دیگران پوشیده میماند و کسی از آن خبر ندارد؛ اما از لحاظ جنبه تشریعی، نباید از سوءاستفاده کرده و آنرا افشا نماید، و در روایات نیز از این افشاء راز یا عیب دیگران نهی شده است. (ص) در وصیتش به ابوذر میفرماید: «مجالس، امانت، و افشا سرّ برادرت شمرده میشود». 🔷در حدیث بالا حضرت به صراحت به افشا سر برادر ایمانی را خیانت شمرده است، و ناگفته پیداست که کسی که خیانت کند، هرگز مومن نخواهد بود. چون به برادرش خیانت نمیکند؛ علت آنست که امام علی (ع) میفرمایند: « با برادر مومنش فریبکاری نمیکند و به او خیانت نمی ورزد و او را خوار نمی سازد و به او تهمت نمیزند». پس یکی از خصلت های مومن برادران مومن است. ... منبع: راسخون @tabyinchannel
⭕️ امام علی عليه السلام:  💠وَ قَد جَعَلَ اللّهُ سبحانَهُ الاستِغفارَ سَبَبا لِدُرورِ الرِّزقِ وَ رَحمَةِ الخَلقِ، فقالَ سبحانَهُ: «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إنّهُ كانَ غَفّارا» [نوح، ۱۰] فَرَحِمَ اللّهُ امرَأً استَقبَلَ تَوبَتَهُ، واستَقالَ خَطيئتَهُ، وبادَرَ مَنِيّتَهُ.  🔷خداوند سبحان، را سبب فزونى روزى و رسيدن رحمت به خلق قرار داده و فرموده است: «از پروردگارتان طلب آمرزش كنيد كه او بسى آمرزنده است»؛ پس، رحمت خدا بر كسى كه به توبه روى آورد و گذشتن از گناهش را بخواهد و پيش از مرگش كارى بكند. 📕نهج البلاغه، خطبه ۱۴۳ @tabyinchannel
⭕️عملکرد امیرالمؤمنین (ع) و معاویه در مورد بیت‌المال 🔹از نحوه کار آنها (خلفا و صحابه) حقانیت و عدم حقانیت آنها معلوم می‌شود؛ مانند عملکرد (ع) و درباره . کار معاویه در تصرف و تقسیم بیت‌المال به‌ حدی عجیب بود که «ابن ‌زبیر» برای عبدالله ‌بن‌ عمر نوشت: «معاویه بیت‌المال را اِستِئثار می‌کرد (برای خود برمی‌داشت و به هر که دلش می‌خواست می‌بخشید!)»؛ به گونه‌ای که حتی ابن ‌زبیر آن‌چنانی نمی‌خواست مثل معاویه و یزید باشد! گویا چیزهایی در کار بوده که امیرالمؤمنین (ع) به‌ صورت یکسان و بالسویه تقسیم می‌کرد؛ زیرا اگر می‌خواست به مصلحت کار کند، دیگران در متابعت آن حضرت سوء استفاده می‌کردند؛ 🔹لذا آن حضرت بیت‌المال را جارو می‌کرد و نماز می‌خواند! و حتی گاهی به جای ماهیانه، هفته‌ای تقسیم می‌کرد. [۱] به ایشان می‌گفتند: تازه تقسیم کرده‌ای! می‌فرمود: من خزانه‌دار شما نیستم. اگر به اندازه هفت منطقه کوفه می‌رسید، تقسیم می‌کرد و در انبار نگه نمی‌داشت! این نحوه عملکرد امیرمؤمنان (ع) در رابطه با بیت ‌المال بود، اما ما اگر قانع باشیم که از حرام اجتناب کنیم و به حلال اکتفا کنیم و در کارمان بین حلال و حرام فرق بگذاریم و مثل معاویه سَخی نباشیم که به نور چشمی‌ها صد هزار بدهیم و دیگران را محروم بسازیم، خوب است! 📕در محضر بهجت، ج۱، ص۶۲ [۱] بحارالانوار، ج۸۸، ص۳۸۳ منبع: وبسایت‌ مرکز تنظیم‌ ونشر آثار ‌آیت‌ الله‌ العظمی‌بهجت (ره) @tabyinchannel
⭕️مجاهدات و شکوفایی اسلام 🔹در صدر اسلام - سلام الله علیه - ، بزرگ‌مرد دنیا، با بزرگ خود را رشد داد؛ را شکوفا کرد. - سلام الله علیه - با شیعه بزرگوار خود در جنگ های بزرگ اسلام پیشقدم بود. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۷/۱۲/۱۸ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گوشه‌ای از خدمات اقتصادی حکومت امیرالمؤمنین (ع) به جامعه (بخش دوم و پایانی) 🔸دوران حکومت حضرت از جهات مختلفی قابل بررسی است. یکی از آن جهات خدماتی است که «حکومت‌ علوی» به جامعه آن دوران داشته و کمتر به آن توجه می‌شود، با اینکه این خدمات به قدری زیاد است، که اگر از لابلای کتاب‌ های تاریخ استخراج شود، می‌تواند به صورت یک کتاب مستقل نگارش شود. گوشه‌ای از «خدمات‌ حکومت‌ امیرالمومنین» (ع) به جامعه آن دوران را می‌توان کارهایی دانست که آن حضرت در جهت «رفاه‌ اقتصادی‌ مردم» انجام داده است، که در ادامه به بخشی از آن‌ها اشاره می‌کنیم. 3⃣حمایت از بازرگانان و صنعتگران 🔹حمایت‌ از بازرگانان‌ و صنعتگران، کار دیگری بود که حضرت در دوران حکومت خویش انجام داد. نقل شده که آن حضرت اقدام به ساخت بازاری کرده و سپس آن را در اختیار تاجران قرار داد [۱] و از حجره‌های بازار اجاره دریافت نمی‌کرد. [۲] 4⃣برخورد با مفسدین اقتصادی 🔹برخورد با افرادی‌ که‌ «فساد اقتصادی» داشته‌اند، گوشه‌ای دیگر از خدمات حضرت برای جامعه بوده است، که نمونه‌ای از آن را می‌توان در برخورد آن حضرت، با «ابن هرمه» مسئول اقتصادی بازار اهواز دید، که حضرت با نامه‌ای به حاکم اهواز صریحاً دستور برخورد با وی را صادر می‌کند. [۳] یا نمونه‌ دیگری از آن‌ را می‌توان به اخراج‌ افرادی برشمرد که در بازار مسلمانان اقدام‌ به‌ «گرانفروشی‌» می‌کردند. امام صادق (ع) در این زمینه می‌فرماید: «امیرالمؤ‌منین (ع) بر کالای‌ کسی‌ قیمت‌گذاری‌ نمی‌کرد، لکن‌ به‌ کسی‌ که‌ بیش‌ از قیمت‌ متعارف‌ کالایش‌ را عرضه‌ می‌کرد، می‌فرمود: «آنگونه‌ که‌ مردم‌ می‌فروشند، بفروش‌ و در غیر اینصورت‌ از بازار بیرون‌ برو»، مگر اینکه‌ کالایی‌ که‌ او عرضه‌ می‌کرد، مرغوب‌تر از کالایی‌ بود که‌ در بازار عرضه‌ می‌شد». [۴] یا نمونه دیگری از تلاش اقتصادی ایشان را می‌توان در برخورد آن حضرت‌ با «محتکران» یاد کرد که نمونه فراوانی از آن در تاریخ نقل شده است. [۵] 5⃣استقلال اقتصادی جامعه 🔹خدمت دیگری که حکومت علوی به اقتصاد جامعه اسلامی انجام داد، «استقلال‌ اقتصادی‌ جامعه»، از وابستگی به دیگر کشورها بود، آنچنان که شعار حضرت در حکومتشان این جمله بود: «مادامی‌ که‌ این‌ امت،‌ لباس‌ بیگانه‌ نپوشد و از غذاهای آنان‌ استفاده‌ نکند، همواره‌ در خیر خواهند بود و هنگامی‌ که‌ چنین‌ کنند خداوند آنان‌ را ذلیل‌ خواهد کرد». [۶] 💠مواردی که بیان شد، تنها گوشه‌ای از خدمات امیرالمومنین امام‌ علی (ع) است، که نشان دهنده این واقعیت است که حکومت‌ علوی، تدبیرهای اقتصادی مهمی برای جامعه داشته است. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] بازار در سایه‌ حکومت‌ اسلامی (جعفر مرتضی‌ عاملی) ص‌۲۷ [۲] وسائل‌الشیعة، الطبعة‌ الرابعة، ج‌۱۲، ص‌۳۰۰ [۳] مستدرك‌الوسائل و مستنبط‌ المسائل (محدث نوری) ج‏۱۷، ص۴۰۳ [۴] دعائم‌الاسلام (قاضی‌‌ نعمان‌ مغربی) ج‌،۲ ص‌،۳۶ روایت‌۸۱ [۵] المحلی‌ بالاَّثار (ابن حزم) تحقیق‌ عبدالغفار سلیمان‌ البغدادی؛ ج‌،۷ ص‌،۵۷۳ روایت‌۱۵۶۸ [۶] المحاسن (برقی) تحقیق‌ السید مهدی‌ الرجانی، ج‌،۲ ص‌،۱۷۸ روایت‌۱۵۰۴ نویسنده: کمالی منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بر اساس آیات قرآن کریم «شاهد بر خلق» در هر عصر و زمان بايد دارای چه صفاتی باشد؟ 🔹در «قرآن مجيد»، آياتی هست كه به صراحت می گوید خداوند در ميان هر امتى كسى را به عنوان «شاهد» قرار داده تا در روز قيامت بر آنها احتجاج كند؛ به عنوان نمونه در «آیه ۸۹ سوره نحل» آمده: «وَ یَوْمَ نَبْعَثُ فی‏ کُلِّ اُمَّهٍ شَهیداً عَلَیْهِمْ مِنْ اَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِکَ شَهیداً عَلى‏ هوُلاءِ؛ روزى که ما در هر امتى از میان خودشان گواهى بر آنان برانگیزیم و تو را [اى محمد] بر این امت گواه آوریم». از آيات قرآن استفاده مى شود كه شاهد بر امت یعنی همان بايد داراى صفاتى چند باشد. از جمله اينكه: 1⃣از جنس بشر باشد: «شَهيداً عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِم». [نحل، ۸۹] 2⃣در هر زمان يكى باشد؛ زيرا از صيغه مفرد استفاده شده است: «شَهِيداً». 3⃣داراى احاطه علمى باشد. 4⃣داراى علم به كتاب باشد: «وَ يَقُولُ الَّذينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفى‏ بِاللهِ شَهيداً بَيْنی وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتاب؛ [رعد، ۴۳] و كافران بر تو اعتراض می كنند كه تو رسول خدا نيستى، بگو تنها گواه بين من و شما، خدا و كسانى كه نزدشان علم كتاب است خواهد بود». ابو سعيد خدرى مى گويد: «از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) درباره اين آيه سؤال كردم كه مقصود از آن كيست؟ فرمود: آن، برادرم است». [۱] پی نوشت: [۱] الميزان فى تفسير القرآن، طباطبايى، سيد محمد حسین، ج ‏۱۱، ص ۳۸۸ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ هفتم، ۱۳۹۰ش، ص ۲۹۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امیرالمومنین امام علی عليه السلام:  🔸ما المُجاهِدُ الشَّهيدُ فی سَبيلِ اللهِ بِأعظَمَ أجرا مِمَّن قَدَرَ فعَفَّ.  🔹كسى كه در راه خدا جهاد كند و به شهادت رسد، اجرش بيشتر از آن كسى نيست كه بتواند كند و ورزد. 📕نهج البلاغه، حكمه ۴۷۴ @tabyinchannel
⭕️شیعیان امام علی (علیه السلام) و مقابله با جباران 🔹باکی از این نداریم که خون های طیب جوان های ما در راه ریخته شده است؛ باکی از این نداریم که نصیب عزیزان ما شده است. این یک شیوه مرضیه‌ای‌ است که در از اول پیدایش اسلام تاکنون بوده است. 🔹 با حماسه همیشه مقارن بوده است. در صدر اسلام - سلام الله علیه - ، بزرگمرد دنیا، با بزرگ خود اسلام را رشد داد؛ را شکوفا کرد. 🔹 - سلام الله علیه - با شیعه بزرگوار خود در های بزرگ اسلام پیشقدم بود. او مثل - سلام الله علیه - که و نهضت کرد و خود را در راه اسلام داد، یا سایر ما که در پشت پرده تقیه، را ترویج و قرآن را تایید کردند؛ 🔹پس از آنها تنها طایفه‌ای که با و با دیکتاتور های عصر و معارضه کردند، همین - علیه السلام - بود. قیام های پی در پی تا عصرهای اخیر، باز علی - علیه السلام - بودند که مقابل ایستادند و قیام کردند. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۷/۱۲/۱۸ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
⭕️اهل بیت علیهم السلام 🔹توجه کنید که دنیا را به چیزی نگیرید، توجه کنید که همه رفتنی هستیم و باید به خدای تبارک و تعالی نزدیک بشویم تا آن جا ما را راه بدهند. شما را ملاحظه کنید، ادعیه شلاقه‌ هایی است که بر فرق ماها زده می‌شود. اینهایی که به واقعیت و به عقیده ما از هر خطا هستند، ببینید که در چه جور عجز و ناله می‌کنند، برای اینکه مطلب بزرگ است. مقام بشر هر چه باشد، مقام خاتم النبیین بالاترین مقام، لکن وقتی که این مقام را با مقام الوهیت ملاحظه بکنیم که خود آنها می‌بینند، هیچ است در مقابل همه چیز. 🔹آنی که آنها فهمیدند از عظمت خدا، آنها را وادار کرده است آن طور راز و نیاز کنند و اعتراف به تقصیر. شما در ، خود ، - سلام الله علیه - سایر ، ملاحظه کنید چه جملاتی هست و ما چطور بعیدیم از این معانی، چه در این ادعیه هست که ما محرومیم از آن معارف، چه آتش‌سوزی در قلب این بوده است که برای فراق خدا می‌سوختند و آتش جهنم را می‌گفتند اگر صبر کنیم، صبر در فراق را چه کنیم؟ اینها برای ما مثل یک افسانه است، لکن واقعیت است، واقعیتی که آنها فهمیده‌اند و ما نفهمیدیم. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۵/۰۳/۱۹ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علماء و بزرگان اهل سنت درباره فضائل بى شمار «امام على» (ع) چه گفتارى دارند؟ (بخش اول) 🔸سخنان درباره (عليه السلام) بیش از آن است که در این مختصر ذکر شود، امّا براى نمونه به برخى از مهم ترین سخنان آنان اشاره مى شود: 1⃣حاکم نیشابورى و ابو یعلى و حموینى و ابن عساکر و ابن حجر و خوارزمى و دیگران نیز نقل کرده اند که: «براى هیچ کس به مقدار آنچه براى (عليه السلام) رسیده وجود ندارد». [۱] 2⃣و نیز از اسماعیل قاضى و نسائى و ابوعلى نیشابورى و محبّ الدین طبرى نقل شده که گفته اند: «در حقّ هیچ یک از صحابه به مقدار آنچه در شأن (عليه السلام) از احادیث حَسن وارد شده، نقل شده است». [۲] 3⃣ابن ابى الحدید مى گوید: «اما ، در و و و به حدّى است که نمى توان متعرض آن شده و آن را بیان داشت...». [۳] وى همچنین مى گوید: «چه بگویم درباره که و مخالفانش اقرار به او کرده، و نتوانسته اند را انکار نموده و را کتمان کنند... چه بگویم درباره کسى که هر به او نسبت داده مى شود، و هر فرقه اى به او منتهى مى گردد، و هر طایفه اى او را به خود جذب مى کند. پس او رئیس و است...». [۴] 4⃣فخر رازى مى نویسد: «من اقتدى فی دینه بعلى فقد اهتدى؛ لانّ النبىّ (ص) قال: اللهم ادر الحق معه حیثما دار؛ [۵] هر کس در دین خود، (عليه السلام) را خود قرار دهد، همانا شده است؛ زیرا (صلی الله علیه و آله) فرمود: خداوندا! هر کجا باشد، را بر محور وجودش بچرخان». 5⃣احمد بن حنبل مى گوید: «ما روى لأحد من اصحاب رسول الله (ص) من الفضائل الصحاح ما روى لعلى بن ابى طالب؛ [۶] براى هیچ یک از اصحاب رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) از صحیح السند به مقدار آنچه براى نقل شده، نرسیده است». 6⃣محمد فرید وجدى دانشمند مشهور مصرى مى گوید: «صفاتى در وجود (عليه السلام) گرد آمده که در دیگر خلفا نبود. (عليه السلام) را بود که از دوستى و به دنیا خود را تهى کرده بودند. یارانى که کمتر از انصار پیغمبران نبودند، و (عليه السلام) را از جان شیرینى که کالبدشان را زنده نگه مى داشت دوست تر مى داشتند». [۷] 7⃣عبدالفتاح عبد المقصود، استاد دانشگاه اسکندریه و نویسنده مشهور مصرى مى گوید: «از این رو، بعد از (صلی الله علیه و آله) کسى را ندیده ام که باشد پس از او قرار گیرد، یا بتواند در ردیفش بیاید، جز و برگزیده پیامبر (صلی الله علیه و آله) یعنى (عليه السلام). و من در این سخن به طرفدارى تشیّع وارد نشدم، بلکه این نظرى است که به آن گویا است. ، برترین مردى است که مادر روزگار تا پایان عمر خود نزاید، و اوست که هر گاه به جست و جوى اخبار و گفتارش برآیند، از هر خبرى براى آنان شعاعى مى درخشد. آرى، او مجسمه اى از است که در قالب بشریّت ریخته شده است...». [۸] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۰۷؛ طبقات الحنابله، ابویعلى، ج۱، ص۳۱۹؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۳۷۹؛ ترجمه امام على (ع)، ابن عساکر، ج۳، ص۶۳؛ صواعق المحرقة، ص۱۱۸؛ [۲] الریاض النضرة، ج۲، ص۲۱۳؛ صواعق المحرقة، ص۱۱۸؛ فتح البارى، ج۷، ص۵۷؛ تهذیب التهذیب، ج۷، ص۳۳۹؛ [۳] شرح ابن ابى الحدید، ج۱، ص۵؛ [۴] همان، ص۶؛ [۵] تفسیر فخر رازى، ج۱، ص۱۱۱؛ [۶] شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۹؛ [۷] دائرة المعارف فرید وجدى، ج۶؛ [۸] تقریظ الغدیر، ج۶ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ هـ ش، ص ۱۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علماء و بزرگان اهل سنت درباره فضائل بى شمار «امام على» (علیه السلام) چه گفتارى دارند؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸سخنان درباره (عليه السلام) بیش از آن است که در این مختصر ذکر شود، امّا براى نمونه به برخى از مهم ترین سخنان آنان اشاره مى شود: 1⃣استاد خالد محمّد خالد مصرى مى گوید: «چه مى گویید در حق کسى که (صلی الله علیه و آله) او را از بین اصحابش انتخاب نمود، تا آنکه در برادرش باشد. چقدر ابعاد و اعماق آن حضرت گسترده بود که (صلی الله عليه و آله) او را بر سایر صحابه مقدم داشته و به عنوان برادر برگزیده است». [۱] 2⃣خانم دکتر سعاد ماهر محمّد مى نویسد: (عليه السلام) بى نیاز از ترجمه و است. و بس است ما را از تعریف او، این که آن در شد، و در تربیت یافت و تحت قرار گرفت». [۲] 3⃣استاد عباس محمود عقّاد نویسنده معروف مصرى مى گوید: « (عليه السلام) در خانه اى تربیت یافت که از آنجا به گسترش یافت...». [۳] 4⃣دکتر محمّد عبده یمانى درباره حضرت مى گوید: «او بود که از اش در دامان (صلی الله علیه و آله) پرورش یافت و تا آخر عمر، آن حضرت را رها نساخت». [۴] او همچنین مى گوید: « - ، صاحب مجد و یقین، دختر بهترین فرستادگان - «کرّم الله وجهه» کسى است که براى هیچ بتى تواضع و فروتنى نکرد». [۵] 5⃣استاد احمد حسن باقورى، وزیر اوقاف مصر مى گوید: «اختصاص (عليه السلام) از بین صحابه به جمله «کرّم الله وجهه» به این جهت است که او هرگز بر هیچ بتى سجده نکرده است...». [۶] او همچنین مى گوید: «اگر کسى از تو سؤال کند به چه جهت مردم (عليه السلام) را دوست مى دارند؟ بر تو است که در جواب او بگویى: بدان جهت که (عليه السلام) را دوست دارد». [۷] پی نوشت‌ها؛ [۱] فی رحاب على (ع)؛ [۲] مشهد الامام على (ع) فى النجف، ص ۶؛ [۳] عبقریّة الامام على (ع)، ص ۴۳؛ [۴] علّموا اولادکم محبّة آل بیت النبى(ص)، ص ۱۰۱؛ [۵] همان؛ [۶] على (ع) امام الائمة، ص ۹؛ [۷] همان ص ۱۰۷ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ هـ ش، ص ۱۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا «دشنام» و «لعن» افراد جایز است؟ 🔹بسيارى از لغت دانان تصريح كرده اند كه «سبّ» همان شتم و و كردن است و بعضى را هم مصداقى از آن دانسته اند. به يقين هيچ را نبايد و كرد، و درباره و نيز اصل بر آن است، چرا كه غالباً با دو اثر منفى همراه است: نخست اينكه چه بسا طرف مخالف، كند و به توهين نمايد. 🔹خداوند در آيه ۱۰۸ سوره انعام میفرماید: «وَ لاَ تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ فَيَسُبُّوا اللهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْم»؛ (به [معبود] كسانى كه غير خدا را مى پرستند، ندهيد مبادا آنها نيز از روى نادانى [و ظلم] خدا را دشنام دهند). ديگر اينكه ممكن است اينگونه آنها را كند و به اصطلاح روى دنده بيفتند و آنها در و بيشتر گردد. ولى اين قاعده نیز مانند هر قاعده كلى ديگر موارد استثنايى دارد. 🔹به همين دليل در يا عبارات ديگر (ع) گاه مذمت هايى نسبت به شده و نيز بعضی گروهها را فرموده است. در خطبه ۱۹ نهج البلاغه، (ع) به منافق كه و بى ادبانه در برابر امام (ع) گفت، فرمود: «عَلَيْكَ لَعْنَةُ اللهِ وَ لَعْنَةُ اللاّعِنينَ حائِكٌ بْنُ حائِكَ مُنافِق بْنُ كافِر»؛ ( و لعنت همه لعنت كنندگان بر تو باد اى بافنده [دروغ] فرزند بافنده و اى فرزند كافر). 🔹همچنین هنگامى كه در اسير شد و او را خدمت (ع) آوردند، (ع) و (ع) نزد پدر خود براى او شفاعت كردند و حضرت او را آزاد ساخت. امام حسن (ع) و امام حسين (ع) عرض كردند: اى امير مؤمنان! لازم است مروان با شما بيعت كند؟ امام (ع) فرمود: مگر بعد از قتل عثمان با من بيعت نكرد من نياز به بيعت او ندارم. دست او همچون دست يهودى است «إِنَّها كَفٌّ يَهُودِيَّةُ». 🔹ولى از است؛ در حديثى از (ص) مى خوانيم كه فرمود: «سبّ و گناه بزرگى است، و جنگيدن با او كفر است و خوردن گوشت او (غيبت كردن) معصيت است، و احترام مالش همچون احترام خون است». [۱] همچنین در حديث ديگرى مى خوانيم كه مردى خدمت پيامبر اكرم (ص) عرض كرد: مرا وصيّتى كن! از جمله امورى كه رسول خدا به او سفارش كرد اين بود: «به مردم سبّ و ندهيد كه سبب و دشمنى در ميان آنها مى شود». [۲] 🔹اين نكته قابل توجّه است كه ، هر چند جزء و ظالمان و بودند باز امام (ع) اصحاب خود را از آنها در ايّام نهى فرمود، زيرا در آنجا شرايط خاصّى بود كه ممكن بود سبّ آنها را شعله ورتر سازد. در مورد نيز از استفاده مى شود كه خداوند عده اى را كرده و يا اجازه لعن آنها را داده است؛ از جمله درباره مى فرمايد: «وَ إِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِى إِلَى يَوْمِ الدِّين»؛ [۳] (و مسلماً من بر تو تا روز قيامت خواهد بود). 🔹و در ارتباط با گروهى از مى فرمايد: «أُوْلَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللهِ وَالْمَلاَئِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ»؛ [۴] (كيفر آنها اين است كه و و همگى بر آنها خواهد بود). و درباره نيز مى فرمايد: «أَلاَ لَعْنَةُ اللهِ عَلَى الظَّالِمِين». [۵] و درباره و و در زمين مى فرمايد: «أُوْلَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّار» [۶] و درباره كسانى كه مى كنند، مى فرمايد: «أُوْلَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُون»؛ [۷] (خداوند و همه لعنت كنندگان آنها را مى كنند). 🔹بى شك در لغت به معناى طرد كردن و دور ساختن است، كه گاه به صورت عملى انجام میشود، و گاه به صورت لفظى يا در شكل نفرين؛ مثلا گفته مى شود: «لعنة الله عليك» يعنى تو را از دور دارد. مسلّم است كه هيچ را نمیتوان كرد؛ ولى و و كسانى كه گناه عظيمى مانند و و و ايجاد در زمين و امثال آن مرتكب میشوند مستحق ، بنابراين لعن مخصوص كافران و منافقان نيست. پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ۴ ج ۲ ص۳۶۰ ح۲؛ [۲] همان؛ [۳] قرآن کریم، سوره ص آيه۷۸؛ [۴] همان، سوره آل عمران آيه۸۷؛ [۵] همان، سوره هود آيه۱۸؛ [۶] همان، سوره رعد آيه۲۵؛ [۷] همان، سوره بقره آيه۱۵۹ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية، چ۱، ۸، ص ۱۰۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دو اثر شوم ترک «امر به معروف» و «نهی از منکر» 🔸 و دو واجب از در دین مبین هستند؛ این دو واجب جایگاه بسیار مهمی در این آیین، و به خصوص دارند و در لسان (علیهم‌ السلام) مورد تاکید بسیاری قرار دارند. اگر به احادیث معصومین (علیهم‌ السلام) رجوع کنیم خواهیم دید آن بزرگواران به شدّت بر انجام این دو واجب در تاکید می‌کردند و شیعیان خود را نسبت به انجام این دو واجب فرا می‌خواندند. 💠برای نمونه به چند مورد از این احادیث اشاره می‌کنیم: 🔹 (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «هر كس و را انجام دهد، در زمين و اوست در میان امت». [۱] (عليه السلام) فرمودند: «، حتی جهاد در راه خدا در برابر «امر به معروف» و «نهی از منکر» چون قطره‌ی آبی است در برابر دریای پهناور». [۲] همچنین در حدیث دیگری فرمودند: « به و و بر پاداشتن حدود [الهى] است. [۳] 🔹حضرت در این دو روایت بیان می‌کنند که ارزش و جایگاه و از تمام بالاتر، بلکه مانند قطره در مقابل دریاست، که به زیبایی گویای ارزش و اهمیت این است. (علیه السلام) فرمودند: «امر به معروف و نهی از منکر است که با آن، برپا می‌شود و به وسیله‌ی آن، برقرار می‌گردد، کسب و کار مردم حلال و تامین می‌شود و در سایه‌ی آن می‌آید و از انتقام گرفته می‌شود و کارها پیدا می‌کند». [۴] 🔹در این روایت، حضرت به زیبایی می‌فرمایند تمام به انجام این مهم بستگی دارد، و اگر این مورد رعایت نشود، دیگر واجبات نیز انجام نخواهد شد. امام صادق (عليه السلام) فرمودند: «پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خداوند (عز و جل) از كه دين ندارد نفرت دارد؛ عرض شد: مومنى كه دين ندارد كيست؟ فرمود: كسى كه نمی‌كند». [۵] 🔹در این روایت، حضرت می‌فرماید و این قدر مهم است که انجام ندادن آن، به معنای و است؛ یعنی کسی که این را انجام ندهد، اصلا دین و ایمان ندارد، و لو اینکه سایر واجبات را به خوبی انجام داده باشد. این آن‌قدر مورد مهم و حیاتی است که ترک آن علاوه بر این‌ که را از بین می‌برد، دارای آثار شومی برای است نیز می‌باشد؛ 🔹 (عليه السلام) در وصیت خود به (عليه السلام) در این باره فرمودند: « و را ترک نکنید، که و بدکار جامعه بر شما می‌شوند و آن‌گاه هر چه کنید به اجابت نرسد». [۶] در این حدیث حضرت می‌فرمایند اگر در جامعه‌ای و ترک شود، دو اثر شوم در پی خواهد داشت، یکی اینکه بَدان و جامعه بر مردم مسلط شده و زمام امور را به دست خواهند گرفت؛ دیگری اینکه جامعه نیز هر چه دعا کنند، دعایشان مستجاب نمی‌شود. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] مستدرك الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۷۹؛ [۲] نهج البلاغه، حکمت ۳۷۴؛ [۳] غرر الحكم، حدیث ۶۸۱۷؛ [۴] وسائل الشیعه، ج ۱۱، باب اول، حدیث ۶، ص ۳۹۵؛ [۵] الكافی، ج ۵، ص ۵۹؛ [۶] نهج البلاغه، نامه‌ی ۴۷ منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ارزش و جایگاه جوان در اسلام 🔹ایام و یکی از حساس‌ترین و مهم‌ترین دوران در طول حیات انسان و دوران و فروغ زندگی اوست. می‌تواند با استفاده از قدرت و و روح سرشار از عشق و ، شور و هیجان، و آینده خود را رقم بزند و به عالی‌ترین و باشکوه‌ترین در مسیر حرکتش به سمت دست یابد. 🔹از همین رو اهتمام بسیار زیاد و ویژه‌ای به دارد و آن را مهم‌ترین و اساسی‌ترین بخش زندگی و عمر آدمی می‌شمارد و آن را فرصت مناسب برای دستیابی به رشد و و خوشبختی دنیا و آخرت معرفی می‌کند. چنانکه (عليه السلام) در تفسیر آیه شریفه «...وَ لاَ تَنسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنيا...»؛ [قصص، ۷۷] (... و سهم خود را از فراموش مكن)، می‌فرمایند: «، ، ، و را فراموش مكن، تا با آن‌ها، را به دست آورى». [۱]  🔹ایام نوجوانی و زمانی است که و و شاکله وجودی انسان در آن شکل می‌گیرد و بر همین اساس، در روایات متعددی بر نقش این دوران در شکل‌گیری شخصیت تاکید بسیاری شده است. (عليه السلام) در این‌باره می‌فرمایند: «دل مانند زمين آماده است كه هر بذرى در آن کاشته شود، مى‌پذيرد». [۲] (عليه السلام) نیز سفارش می‌کنند: « را دريابید، زيرا كه آنان سريع‌تر به كارهاى خير روى مى‌آورند». [۳] 🔹 به دلیل رسیدن به سن ، با يك تحول مهم و برخورد می‌کند، که و  دچار برخی تغییرات و فعل و انفعالات می‌شود؛ چنانچه اگر در این زمان تحت و قرار نگیرد و این تحولات درونی به درستی هدایت نشود، جوان با زیادی روبرو می‌شود. (عليه السلام) درباره اهمیت و در این دوره می‌فرمایند: «به آموختن حديث به پيش از آن كه آنان را گمراه سازند، اقدام کنید». [۴] 🔹یعنی در این دوره بستر بسیار مناسبی برای و دارد که اگر در این امر کوتاهی شود و پایه‌های دینی و اعتقادی جوان به درستی شکل نگیرد، ناخودآگاه به دلیل تمایلات و غرایز بیدار شده‌ای که در او پدید آمده، به سوی ایدئولوژی و فرهنگ غیردینی، که امروزه از طریق اینترنت، فضای مجازی، شبکه های ماهواره‌ای و... که به آسانی در اختیار و در دسترس همگان است خواهد رفت. 🔹به جهت اهمیت ، بر ، و تمامی کسانی‌که به نحوی در یادگیری و آموزش جوانان تاثیرگذارند، لازم است که با شناختن ارزش واقعى جوانى و درک و نقايص طبيعى این دوران و با های و ، تمایلات و غرایز جوانان را از سركشى و باز دارند، و به سوی یک و الهی هدایت نمایند. 🔹بنابراین، موضوع و ارزش و اهميت آنان در نزد و (علیهم‌ السلام) به قدری بالاست که به هیچ عنوان نمی‌توان از آن کرد، و تمام کسانی‌که در تخریب زیرساخت‌ های فرهنگی کشور دست داشته و دارند و با انتشار کتاب‌ها، مقالات، و دادن آزادی‌های بی‌حد و حصر، در از بین بردن جوانان نقش داشته‌اند، مورد قهر و غضب خداوند متعال قرار خواهند گرفت و روز قیامت در ازای گمراهی هر یک از این جوانان مسئول خواهند بود. پی‌نوشتها؛ [۱] معانی الاخبار، ص۳۲۵؛ [۲] تحف العقول ص۷۰؛ نهج البلاغه، نامه۳۱؛ [۳] اصول كافى، ج۸، ص۹۳، ح۶۶؛ [۴]. تهذيب الأحكام (تحقیق خرسان)، ج۸، ص۱۱۱، ح۳۰ منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) علاقه خود را به مرگ و شهادت چگونه توصیف كرده است؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از وصیت خود (نامه ۲۳ «نهج البلاغه») موضع خود را در برابر و بيان مى كند؛ همان چيزى كه در موارد ديگرى از نيز منعكس است و آن اينكه من نه تنها از نمى ترسم، بلكه عاشق بى قرار مرگى هستم كه در و براى خدا باشد، مى فرمايد: «وَ اللهِ مَا فَجَأَنِی مِنَ الْمَوْتِ وَارِدٌ كَرِهْتُهُ، وَ لَا طَالِعٌ أَنْكَرْتُهُ، وَ مَا كُنْتُ إِلَّا كَقَارِبٍ وَرَدَ، وَ طَالِبٍ وَجَدَ» (وَ ما عِنْدَ اللهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرارِ)»؛ 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (به خدا سوگند چيزى از نشانه هاى به طور ناگهانى به من روى نياورده كه من از آن ناخشنود باشم، و طلايه اى از آن آشكار نشده كه من آن را زشت بشمارم، من نسبت به همچون كسى هستم، كه شب هنگام در جستجوى آب باشد و ناگهان در ميان تاريكى ها به آن برسد و يا همچون كسى كه گمشده [بسيار نفيس] خود را ناگهان پيدا كند [؛ چرا كه من به اين واقعيّت معتقدم] كه آنچه نزد [در سراى ديگر] براى بهتر است). 🔹جمله اخير برگرفته از «آيه شريفه ۱۹۸ سوره آل عمران» است. در آغاز آيه، از پاداش سخن مى گويد و سرانجام با جمله مزبور آيه را پايان مى دهد. آنچه در بخش اخير اين وصيّتنامه آمده همان است كه امير مؤمنان (عليه السلام) بارها در و غير آن بيان فرموده. (عليه السلام) كه جاى خود دارد، هم هرگز از نمى ترسند، مخصوصاً اگر مرگ آميخته با در راه خدا باشد. كسانى از مى ترسند كه يا به زندگى پس از مرگ ندارند، و مرگ را فنا و نابودى همه چيز مى پندارند و از آن وحشت مى كنند، 🔹يا اينكه ايمان به زندگى پس از مرگ دارند، ولى پرونده به گونه اى و تاريك است كه مى دانند براى آنان آغاز ناراحتى و است؛ اما آنها كه هم ايمان به دارند و هم پرونده پاك و نورانى است، دليلى ندارد كه از مرگ بترسند، بلكه به بيان (عليه السلام) در «خطبه ۵ » علاقه آنها به از علاقه طفل شيرخوار به پستان مادر هم بيشتر است: «وَ اللهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّه‏ِ». بى جهت نيست كه طبق روايت مشهور هنگامى كه عبدالرحمن‌ فرق نازنين (عليه السلام) را در محراب عبادت شكافت، حضرت فرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»؛ (به پروردگار كعبه رستگار شدم). 🔹با توجّه به اينكه «قارب» طبق آنچه در «لسان العرب» و بعضى از كتب آمده است به معناى كسى است كه شبانه به دنبال آب مى رود و يا كسى كه فاصله ميان او و سرچشمه آب يك شب راه است، استفاده مى شود كه جمله «كَقَارِبٍ وَرَدَ، وَ طَالِبٍ وَجَدَ» اشاره به اين است كه من و را همچون تشنه كامى كه زودتر از آنچه فكر مى كرد به سرچشمه آب رسيد، به دست آوردم و گمشده خود را كه سال ها در انتظارش بودم يافتم. چقدر تفاوت است ميان اين سخن و سخن كه وقتى در چنگال گرفتار مى شوند، مى لرزند و فرياد مى كشند و ذليلانه تقاضاى بازگشت به مى كنند. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۲۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️اسلام، دین قیام و دین هدایت‌ 🔹دین های بزرگ پیامبران سابق و دین بسیار بزرگ در عین حالی که یک دستشان به و برای ، دست دیگر به بود. - سلام الله علیه - با یک دست صحف را داشت و با دست دیگر تبر برای سرکوبی بتها. 🔹 - سلام الله علیه - با یک دست تورات را داشت و با دست دیگر عصا، عصایی که فرعونیان را به خاک مذلت نشاند، عصایی که اژدها بود، عصایی که خیانتکاران را می‌بلعید. با یک دست را داشت و با دست دیگر ، شمشیر برای سرکوبی و برای . آنها که قابل هدایت بودند، قرآن راهنمای آنها بود، آنهایی که هدایت نمی‌شدند و بودند، شمشیر بر سر آنها. 🔹...[ما] هراسی از نداریم. دین خون است برای ؛ و دین است برای مردم دیگر. ما بی‌هراس دادند و بی‌هراس در جنگهای خونین وارد بودند. - سلام الله علیه - آن موجود یگانه، در عین حالی که برای هدایت داشت، برای آنهایی که توطئه‌گر بودند. 🔹ما خونها دادیم و دادیم. خون داد و شهدا داد. ما دادیم، مثل علی بن ابیطالب، علی بن الحسین و سرهای بر نیزه رفته دادیم، مثل سیدالشهدا و اصحاب و اعوان او. در تمام اعصار، با خون و با شمشیر و با اسلحه پیش برد و نمایش پیدا کرد. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۶/۰۲ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ضامن بقای ملت ها!! 🔹 یک‌ «ضرورت‌ اجتماعی‌» است. از آن جهت که متشکل از افراد با منافع، و سلایق متعارض و مختلف است، ضرورتا نیازمند یک است، و گرنه اگر و بر مجموعه ای از انسان ها حکومت نکند، لاجرم باید قائل به حکومت جنگل و شد که در آن قوی‌تر ها برنده، و بقیه طعمه آنها هستند و این مطلب را هم هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد. (عليه السلام) در خطبه ۴۰ «نهج البلاغه» می فرماید: «فَإِنَّهُ لاَبُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیر بَرّ أَوْ فَاجِر، یَعْمَلُ فِی إِمْرَتِهِ الْمُۆْمِنُ، وَ یَسْتَمْتِعُ فِیهَا الْکَافِرُ»؛ 🔹در این بیان حضرت، بر ضرورت‌ وجود و تأکید شده، بطوری که وجود حاکمی و لو غاصب و فاجر، بهتر از نبود هیچ است؛ زیرا به هر حال همان حاکم غاصب هم بخشی از نیازهای اجتماعی مردمش را رفع می‌کند. از این رو، تشکیل‌ از «ضروریات‌ دین‌ و مذهب » است، چرا که بدون ، اجرای در امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی، نظامی و حتی امور و مسلمانان معطل و مختل خواهد شد. 🔹تجربه تاریخی و عینی این حقیقت را به وضوح ثابت میکند، از این رو (صلی الله علیه و آله) پس از هجرت به مدینه، در اولین فرصت به تاسیس‌ نظام‌ و پرداخت. (عليه السلام) در این باره می‌ فرماید: «هیچ فرقه و ملتی را نمی یابیم پایدار مانده و زندگی کرده باشند، مگر با داشتن ، و این از آن‌رو است که مردم ناچارند برای امر و خود داشته باشند تا آنها را سرپرستی کند و زندگی مردم بدون ، قوام و سامان نمی‌ یابد». [۱] 🔹وجود در راس‌ نیز از مسلمات این دسته است و در متون اسلامی به آن تصریح و بر آن تاکید شده است.  (علیه السلام) می فرماید: « ...سه چیز است که مردم هر شهری به آن نیاز دارند، تا در امور دنیا و آخرت خود به آن پناه ببرند و اگر این سه را نداشته باشند به نابسامانی در زندگی گرفتار خواهند شد: فقیه دانای پرهیزگار، که مردم از وی پیروی کنند و پزشک آگاه مورد اعتماد». [۲] البته نظام هماهنگ با امور یاد شده در گرو داشتن ، با عقل نظری و عقل عملی است. 🔹 (عليه السلام) در روایت دیگری می فرماید: «اگر برای مردم، و ، امانت دار، نگهبان و پاکدست (عادل) قرار داده نمی شد، آیین نابود می گشت، از بین می رفت، سنت ها و تغییر می‌ یافت، بر آن می افزودند و از آن می کاستند و مسلمانان به شبهه دچار می شدند». 🔹 (ره) در «کتاب ولایت فقیه» چنین می فرماید: «هدف بعثت و کار انبیاء علیهم السلام تنها مساله‌ گویی و بیان احکام نیست؛ اینطور نیست که (صلی الله علیه و آله) و (علیهم السلام) مساله‌گو هایی باشند که خداوند آنان را تعیین فرموده تا مسائل و احکام را بدون خیانت برای مردم نقل کنند و آنان نیز این امانت را به فقها واگذار کرده باشند و معنای الفقها امنا الرسل این باشد که فقها در مساله گفتن امین باشند، 🔹در حقیقت مهم‌ ترین وظیفه انبیاء (علیهم السلام) برقرار کردن یک از طریق اجرای و است - لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ [حدید، ۲۵] - که البته با بیان احکام و نشر تعالیم و عقاید الهی ملازمه دارد، و این با تشکیل و اجرای‌ احکام امکان پذیر است؛ خواه نبی خود موفق به تشکیل حکومت شود، مانند رسول اکرم (صلی الله علیه و آله)، و خواه پیروانش پس از وی توفیق تشکیل حکومت و برقراری نظام عادلانه اجتماعی را پیدا کنند». پی نوشت‌ها: [۱] عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۰۱ [۲] تحف العقول، ص ۳۱۹ منبع: تبیان به نقل از خبرگزاری شبستان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در حکمت ۲۱۱ «نهج البلاغه»، در تبیین خطرات تبعيت از هواپرستی چه می فرماید؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از حکمت ۲۱۱ مى فرمايد: «وَ كَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِيرٍ تَحْتَ هَوَى أَمِيرٍ» (چه بسا كه در چنگالِ و هاى حاكم بر آنها اسيرند). به یقین خداوند دو نيرو به انسان بخشيده است: يكى نيروى كه خوب و بد را با آن تشخيص مى دهد و راه و چاه را مى شناسد و ديگرى «انگيزه‌ هاى‌ مختلف‌ نفسانى» است، كه آن هم در حد براى بقاى انسان ضرورى است؛ خواه علائق جنسى باشد يا علاقه به مال و ثروت و مقام و قدرت؛ 🔹اما هنگامى كه اين انگيزه ها كنند و به صورت هوا و درآيند، را در چنگال اسارت خود مى گيرند، به گونه اى كه گاه از تشخيص واضح ترين مسائل باز مى ماند و گاه دست به كارهايى مى زند كه يك عمر بايد جريمه و كفاره آن را بپردازد. به همين دليل در «آيات قرآن» و «روايات اسلامى» هشدار زيادى به اين موضوع داده شده است. 🔹 مى فرمايد: «أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللهُ عَلَى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ» [۱] (آيا ديدى كسى را كه معبود خود را خويش قرار داده و خداوند، او را با آگاهى [بر اين كه شايسته هدايت نيست] گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مُهر زده و بر چشمش پرده اى قرار داده است؟! با اين حال، غير از خدا چه كسى مى تواند او را هدايت كند؟! آيا متذكّر نمى شويد؟!). 🔹در حديثى از (عليه السلام) در غررالحكم مى خوانيم: «غَلَبَةُ الْهَوى تُفْسِدُ الدِّينُ وَ الْعَقْلَ» [۲] (غلبه ، هم دين انسان را فاسد مى كند و هم عقل او را). همچنین آن حضرت در حدیث دیگری می فرماید: «حَرَامٌ عَلَى كُلِّ عَقْلِ مَغْلُولٍ بِالشَّهْوَةِ أنْ يَنْتَفِعَ بِالْحِكْمَةِ» [۳] (بر تمام هايى كه در چنگال ، اسيرند حرام است كه از و دانش بهره مند شوند). 🔹به يقين متفاوت اند؛ بعضى به اندازه اى نيرومندند كه هيچ انگيزه اى از نمى تواند بر آن چيره شود، و گاه چنان ضعيف است كه با مختصر طغيانِ شهوت از كار مى افتد، همین گونه نيز درجات و مراتب مختلفى دارد و بدترين نوع آن، گرفتاری اندیشه های يك جامعه در اسارت هوای نفس‌شان است؛ آنان را به سوى پيش برده و دين و دنياى مردم را ملعبه هوای نفس سازند. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره جاثیه، آيه ۲۳ [۱] تصنيف غررالحكم و دررالكلم‏، دفتر تبليغات‏، قم‏، چ ۱، ص ۶۴ [۲] غررالحكم و دررالكلم‏، دارالكتاب الإسلامی، قم، چ ۲، ص ۳۵۰، قصار ۳۶ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، چ ۱، ج ۱۳، ص ۶۲۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel