eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
427 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در منابع اسلامی چه ارزش و اهميتی برای «سكوت» بيان شده است؟ (بخش اول) 🔹در روایات اسلامی تاکید زیادی به شده است. (عليه السلام) در فرازی از خطبه متقين در بيان اوصاف ايشان مى فرمايد: «اگر كند، سكوت او، او را محزون نمى كند». فرد متقى وقتى سكوت مى كند كه حرفى پسنديده نداشته باشد، و كسى كه بداند اگر بخواهد سخن بگويد، حرف بيهوده و چه بسا باطل كه منجر به گناه مى شود مى زند از خود خشنود است. 🔹اگر صاحب مارى، مارى را در سوراخ خود محبوس كرده باشد، مگر ناراحت مى شود؟ نه هرگز!؛ زيرا بيرون آمدن مار همان و نابود كردن انسانها و بلكه خود صاحب مار همان! غصه خوردن بر براى كسى است كه زبان خود را به بيهوده گويى و سخنان زائد عادت داده است؛ و به جهت آگاهى از و ثمرات دنيوى و اخروى و و آفات سخن گفتن مثل: خطا و دروغ و غيبت و سخن چينى و نفاق و اهانت و ستيزه جويى و ايذاء خلق و غير اينها، خود را عادت داده اند كه بيشتر از سخن نگويند. 🔹 (صلی الله علیه و آله) مى فرمايد: «خوشا به حال كسى كه را از زبانش گرفت و زيادى مال خود را انفاق كرد». [۱] (علیه السلام) مى فرمايد: «اگر كلام تو از نُقره باشد، يقين بدان كه [تو] از طلا است». [۲] و در كلمات بزرگان آمده است: «لايق ترين چيزى كه در زندان مى باشد، است»؛ [۳] و نيز گفته شده: « كم جِرم (وزن)، ولى بزرگ جُرم است!». [۴] 🔹ابوبكر بن عياش مى گويد: «چهار پادشاه هند و چين و كسرى و قيصر اجتماع كردند [كسرى لقب پادشاهان ايران و قيصر لقب پادشاهان روم بوده است]، يكى از آنها گفت: من بر آنچه پشيمانم و بر آنچه نگفته ام پشيمان نيستم. دومى گفت: من هنگامى كه مى گويم و كلمه اى بر زبانم جارى مى كنم، آن كلمه مالك من است، ولى من مالك و صاحب اختيار او نيستم و وقتى آن كلمه را نگويم مالك آن هستم و آن مالك من نيست. سومى گفت: تعجب مى كنم براى متكلّم كه وقتى او به سوى او برگردد، كلمه او به او ضرر و مى زند و اگر رجوع به او نكرد به او نفع نمى رساند [يعنى تعجب از بعضى كه وقتى سخن مى گويد، يا به ضرر او تمام مى شود، يا نفعى براى او ندارد]. چهارمى گفت: من بر برگرداندن آنچه قدرتمندتر هستم، تا آنچه گفتم [آنچه از دهان بيرون آمد ديگر برنمى گردد]». [۵] 🔹گفته اند: «چهار چيز است كه هرگز برنمى گردد: ۱) كه گفته شود. ۲) تيرى كه انداخته شود. ۳) ساعتى كه بگذرد. ۴) فرصتى كه از دست برود». [۶]  (عليه السلام) می‌فرماید: «، شعار محققين به حقایق گذشتگان و حقایق ثابت و محقق است (و در آن فوایدى است)؛ ۱) [سكوت] همه راحتی هاى دنيا و آخرت است. ۲) در آن است. ۳) [موجب] سبك كردن حساب. ۴) حفاظت از خطاها و لغزشها. ۵) پوششى بر جاهل است كه جهل و نادانى هاى او آشكار نشود. ۶) زينت و زيبايى و اُبُهّت عالم است. ۷) در ، گوشه گيرى و انزواى هواى نفسانى است. ۸) رياضت و با در آن است. ۹) . ۱۰) از بين رفتن قساوت قلب. ۱۱) عفت. ۱۲) و مروّت. ۱۳) و و كياست و ، از جمله فوائد آن به شمار مى رود. 🔹پس تا مجبور و ناچار نشدى، لب به مگشاى و فرو بند، خصوصاً اگر شنونده اهليت كلام تو را نداشته باشد». «ربيع بن خثيم» كاغذى در برابر خود مى گذاشت و هر چه تكلم مى كرد مى نوشت و شبانگاه محاسبه مى كرد كه چه به نفع او بوده و چه به ضرر او و مى گفت: «آه آه نَجَا الصَّامِتُونَ وَ بَقِينَا»؛ (آه آه سكوت كنندگان نجات يافتند و ما باقى مانديم [و گرفتار سخن شديم!]). 🔹بعضى از ياران رسول الله (صلی الله علیه و آله) مرتب سنگ در دهان خود مى گذاردند، وقتى مى خواستند حرف بزنند و مى دانستند براى خدا و در راه خدا و براى انجام وظيفه الهى است، سنگ را از دهان بيرون آورده و سخن مى گفتند. بسيارى از صحابه (سكوت مى كردند) و گاهى آه بلندى مثل تنفس انسان غمديده از سينه مى كشيدند و مانند اشخاص مريض (كه به زور حرف مى زند) حرف مى زدند! و جز اين نيست كه سبب هلاكت خلق و نجات آنها در سخن و سكوت است (سخن موجب هلاكت و سكوت موجب نجات است)! پس خوشا به حال كسى كه معرفت عيب كلام و درستى آن و فواید سكوت نصيبش شد که این از اخلاق انبیاء (علیهم السلام) و شعار برگزیدگان است. ... پی نوشت‌ها؛ [۱]منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، هاشمی خویی، حسن زاده آملی، کمره‌ای، مكتبة الإسلامية، چ۴، ج۱۲، ص۱۵۵ [۲]همان [۳]همان [۴]همان [۵]همان [۶]خواندنیهای دلنشین، سعیدی لاهیجی، کتاب سعدی، قم، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۱۰۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علماء و بزرگان اهل سنت درباره فضائل بى شمار «امام على» (علیه السلام) چه گفتارى دارند؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸سخنان درباره (عليه السلام) بیش از آن است که در این مختصر ذکر شود، امّا براى نمونه به برخى از مهم ترین سخنان آنان اشاره مى شود: 1⃣استاد خالد محمّد خالد مصرى مى گوید: «چه مى گویید در حق کسى که (صلی الله علیه و آله) او را از بین اصحابش انتخاب نمود، تا آنکه در برادرش باشد. چقدر ابعاد و اعماق آن حضرت گسترده بود که (صلی الله عليه و آله) او را بر سایر صحابه مقدم داشته و به عنوان برادر برگزیده است». [۱] 2⃣خانم دکتر سعاد ماهر محمّد مى نویسد: (عليه السلام) بى نیاز از ترجمه و است. و بس است ما را از تعریف او، این که آن در شد، و در تربیت یافت و تحت قرار گرفت». [۲] 3⃣استاد عباس محمود عقّاد نویسنده معروف مصرى مى گوید: « (عليه السلام) در خانه اى تربیت یافت که از آنجا به گسترش یافت...». [۳] 4⃣دکتر محمّد عبده یمانى درباره حضرت مى گوید: «او بود که از اش در دامان (صلی الله علیه و آله) پرورش یافت و تا آخر عمر، آن حضرت را رها نساخت». [۴] او همچنین مى گوید: « - ، صاحب مجد و یقین، دختر بهترین فرستادگان - «کرّم الله وجهه» کسى است که براى هیچ بتى تواضع و فروتنى نکرد». [۵] 5⃣استاد احمد حسن باقورى، وزیر اوقاف مصر مى گوید: «اختصاص (عليه السلام) از بین صحابه به جمله «کرّم الله وجهه» به این جهت است که او هرگز بر هیچ بتى سجده نکرده است...». [۶] او همچنین مى گوید: «اگر کسى از تو سؤال کند به چه جهت مردم (عليه السلام) را دوست مى دارند؟ بر تو است که در جواب او بگویى: بدان جهت که (عليه السلام) را دوست دارد». [۷] پی نوشت‌ها؛ [۱] فی رحاب على (ع)؛ [۲] مشهد الامام على (ع) فى النجف، ص ۶؛ [۳] عبقریّة الامام على (ع)، ص ۴۳؛ [۴] علّموا اولادکم محبّة آل بیت النبى(ص)، ص ۱۰۱؛ [۵] همان؛ [۶] على (ع) امام الائمة، ص ۹؛ [۷] همان ص ۱۰۷ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ هـ ش، ص ۱۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«حضرت اباالفضل» علیه السلام؛ نفحه‌ای از رحمت های الهی 🔸 (عليه السلام)، مردی که برای ، ، ، ، و... می باشد؛ و با وجود ایشان در همه این زمینه ها، حرف برای گفتن دارد. القابی خاص به حضرت اختصاص دارد که در اینجا به بخشی از آنها می پردازیم.   💠«قمر بنی هاشم» 🔹 (عليه السلام)، بواسطه بهره وافری که از زیبایی و برده بود، به ، معروف گردید. به راستی وی همچنان که برای خانواده‌ی علوی خویش، به مثابه ماهی فروزان بود، در نیز همانند درخشید، و را برای تمام رهروان راه شهادت روشن نمود.   💠«سقا» 🔹 از برترین القاب حضرت می‌باشد، و خود ایشان نیز این لقب را بسیار دوست می‌داشت؛ اما دلیل این لقب گذاری، نقش بسیار مهم حضرت در سیراب نمودن رسول الله (صلی الله علیه و آله) بود؛ زمانی که ابن مرجانه آب را بر علیهم السلام بست و خواست که آنان را از پای درآورد، پهلوان اسلام، (عليه السلام) بارها به سمت نهر فرات حمله ور شد، آب فراهم کرد، و اهل بیت (علیهم السلام) و اصحاب را سیراب نمود. 💠«بطل العلقمی» 🔹به معنای می باشد، علقمه نام نهری است که (علیه السلام) بر کرانه های آن به شهادت رسید. در روز واقعه، این نهر به محاصره نیروهای ابن مرجانه درآمده بود، تا مانع رسیدن آب به فرزند رسول خدا و زنان و کودکان همراهش شوند. (عليه السلام) بارها به سوی نهر علقمه هجوم برده، و پس از آنکه افراد را مجبور به فرار نمود، از نهر آب برداشته و به اردوی (علیه السلام) رساند. در آخرین باری که ایشان قصد نهر علقمه کرد، به دست مزدوران این مرجانه به شهادت رسید؛ بر این اساس به ملقب گردید.   💠«علمدار» 🔹از القاب‌مشهور (عليه السلام) می باشد که از بین اهل بیت (علیهم السلام) و اصحاب، به ایشان تعلق گرفت. در زمان های قدیم از مهمترین مناصب، در لشکر به حساب می آمد، (عليه السلام) بیرق (علیه السلام) را از زمانی که از یثرب (مدینه) خارج شد، تا زمانی که به رسید، برافراشته نگاه داشت، تا آن زمان که دستان مبارکش از بدن جدا شدند و در کنار نهر علقمه به شهادت رسید.   💠«کبش الکتیبة» 🔹به معنی ، از القابی است که به الطاق می شود، و از این جهت این لقب به ایشان داده شد، که در روز را در راه دفع خطر و دفاع از اردوی (علیه السلام) بکار گرفت، و در این مورد، همچون بازویی پرتوان بود که چون صاعقه بر لشکر وارد می شد و آنان را در هم می کوبید.   💠«عمید» 🔹به معنای ، و از القاب و درجات ارزشمند در لشکر می باشد که به فرماندهان عالیرتبه اطلاق می شود.   💠«حامی الظعینة» 🔹به معنای ، و از القاب مشهور (علیه السلام) است. از این جهت ایشان به این لقب، ملقب شد که در طول حرکت زنان و دختران حرم از مدینه به سمت کربلا، ملازم ایشان بوده و نهایت تلاش خویش را در ، و خدمت به زنان حرم مبذول داشته، تا آنجا که او زنان حرم را، از کجاوه سوار و پیاده می نموده است. 🔹سید جعفر حلی در وصف (عليه السلام) چنین می سراید: «حامی الظعینة این منه ربیعة ام این من علیا ابیه مكرم»؛ به این معنا که ای ، کجا ربیعه به پای تو می رسد و کجا مکرم، پدر ربیعه به پای پدرت علی (علیه السلام) می رسد». لازم به ذکر است لقب به یکی از پهلوانان عرب بنام ربیعة بن مكرم اطلاق می شده که در حمایت از خانواده اش بسیار موفق و سربلند بوده است.   💠«باب الحوائج» 🔹این لقب از رایج‌ترین القاب (عليه السلام)‌ است، بطوری که مردم عقیده دارند اگر حاجتمندی با نیت خالص، و با توسل به (علیه السلام) برآورده شدن حاجتش را بخواهد، خداوند حاجتش را روا می نماید، و هیچ آشفته حالی، رو به او نمی نماید، مگر آنکه خداوند مشکلش را برطرف می نماید. آری (عليه السلام) نفحه ای از رحمت‌ های الهی، دری از درهای او و وسیله‌ای از وسایل تقرب به خداوند است. او تمام این را در نتیجه‌ی هایش در راه و کمک در راه نیل به اهداف آن، و و نهایتا در این مسیر بدست آورده است. منابع: اختران تابناک، ج۲، ص ۱۶۹؛ رجال شیخ طوسی؛ امالی و کمال الدین شیخ صدوق؛ فهرست نجاشی، ص ۱۴۵؛ سردار کربلا، ترجمه العباس مقرم؛ جنه الماوی، محدث نوری نویسنده: داریوش عشقی منبع: تبیان @tabyinchannel