eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
427 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⬅️ به بچّه‌هاتون یاد بدهید... 🌷 از بی‌یاری سر بریده شد، نه از بی‌آبی... عباس از و و و برای تشنه لب، بی‌دست شد نه بخاطر آب.. اونجا که حسین فریاد زد هَل مِن ناصِر یَنصُرُنی؟ میخواست نه ... به بچّه‌هاتون اول از حسین(ع) بگوئید، بعد از لبهای ... خیلی ها لب تشنه از دنیا رفتن اما حسین(ع) نشدن! 🚩حسین یعنی مردانگی، آزادگی، غیرت، شجاعت و شهامت 🏴 یعنی جوانمردی، معرفت، حیا، غیرت 🏴 عباس یعنی پشت برادر حتی بدون دست... 🚩حسین یعنی آزادگی حتی لحظه‌ای که گلوی نوزادت دریده شد... ⚠️ به بچّه‌هاتون یاد بدهید... شب 🚩 علیه‌السلام به یارانش فرمود: هر کس از شما حق الناسی به گردن دارد برود! او به جهانیان فهماند که حتی کشته شدن در هم از بین برنده حق الناس نیست... ◽️به بچه‌هاتون، @tabyinchannel
इई🍃🌸 ﷽🌸🍃 ईइ 💎 ✍امام جواد (علیه السلام ): 📍حقیقت و عبارت است از: دارا بودن خصلت های خوب،✔️ خالی بودن از صفات زشت و ناپسند.❌ ✅ انسان به وسیله أدب – در دنیا و آخرت – به کمالات اخلاقی می رسد; و نیز با رعایت أدب نیل به بهشت می یابد.👌 📚«ارشاد القلوب دیلمی، ص ۱۶۰» ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️ ☄ ⭕️وظايف اساسی در تربيت فرزند 🔶يك پدر نمونه و شايسته دارای وظايفی اساسی است كه در اينجا به چند وظيفه اشاره ميكنيم. «مديريت زندگی و تعيين مشی و نظام آن»، «تأمين نيازها» و «مسئوليت تربيت» از جمله وظایف اصلی یک پدر در خانواده است. 🔷مديريت زندگی و تعيين مشی و نظام آن يكی از وظايف اساسی یک پدر ميباشد. پدر رهبر يك خانواده است و كارهايی كه پدر در خانواده انجام ميدهد عبارتند از: سازماندهی تقسيم وظايف، تعيين برنامه برای زندگی، تنظيم اوقات، صيانت و مراقبت، تعيين قواعد انضباطی و... . تأمين نيازها وظيفه دیگر پدر میباشد. پدر رئيس خانواده و مدير و مدبر خانه است. او با انديشه و آگاهی خود موجبات سعادت و نيكبختی افراد را فراهم كرده و امكانات و رفاه و آرامش را برای همه مهيا ميسازد. البته مادر نیز در رفع نيازمنديهای كودك، سعی و تلاش زیادی ميكند، ولی طفل در اكثر اوقات چشم به دست پدر و اقدامات او دارد. 🔷امام سجاد(ع) در مورد حق فرزند بر پدر ميفرمايند: «بدان كه او پاره ای از وجود تو است، در دوران حيات در رابطه با خير و شرش، تو بايد از او مراقبت كنی، تو مسئول و هستی، تو بايد او را به سوی پروردگارش جهت دهی. اين تو هستی كه بايد او را كمك كنی تا به اطاعت خدا بپردازد. اگر درباره اش احسان كنی، پاداش می بری. اگر درباره اش بدی كني، معاقب و مورد كيفر واقع ميشوی». پدر در رابطه با كودك مسئول است. مسئول سلامت جسم، روان، ذهن و... لذا بايد او را نيكو پرورش دهد، نيكو ادبش كند و هيچ بخششی بهتر از ادب و تربيت نيست. 🔷در بحث دامنه و اساس حقوق كودك، حق آموزش و حق پرورش از جمله حقوق اوست و بعلاوه ی ساير حقوق... دامنه پرورش نيز بسيار وسيع و شامل همه ابعاد وجودی انسان بوده و شامل موارد زير است: ۱. در جنبه بدن؛ ۲. در جنبه ذهن؛ ۳. در پرورش روان. در جنبه بدن والدين وظيفه رشد و پرورش بدن فرزند، تقويت جسم، حفظ كردن فرزند از بيماريها و... را به عهده دارند. همینطور در جنبه ذهن والدين وظيفه پرورش ذهن، تخيل و هوش فرزند را به عهده دارند. اين مسأله پرورش، با خريد كتابهايی در مورد هوش آزمايی كودك صورت ميگيرد. در پرورش روان نیز والدين وظيفه دارند كه مسائل مربوط به مثل ايثار، عدالت و... را به كودك آموزش دهند. 🔷يكی ديگر از مسائلی كه پدران در پرورش فرزندان بايد به آن توجه كنند، زمينه سازی براي هدفداری هاست. اصولاً در اسلام همه كارها براساس نيت و هدف مشخصی ميباشد كه اين اهداف خود بايد مبتنی بر فلسفه حيات باشد. بايد پدران به فرزندان اين نكته را بياموزند كه انسانها كيستند و چرا زنده اند. چرا كار ميكنند، چرا ميميرند و راز و رمز زندگی در چيست. در زندگی باعث ميشود كه آدمی انديشيده گام بردارد، نيكو پيش رود، و حركت و تلاشش نيز جهت دار باشد. از ديگر حقوق كودك ميتوان حق پذيرش، حمايت، كنترل، بهداشت، امنيت، پوشاك، مسكن مناسب و...را نام برد و پدر بايد اين شرايط را فراهم كند تا كودك از آنها بهره ببرد. منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا تربیت خانوادگی و وراثت در شکل گیری اخلاق انسان موثر است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸بى شك نخستين مدرسه هر انسانى دامان و آغوش اوست، و در همين جا است كه نخستين درسهاى يا را مى آموزد. و اگر مفهوم تربيت را اعم از «تكوينى» و «تشريعى» در نظر بگيريم ، رحم مادر و صلب پدر است كه آثار خود را بطور در وجود مى گذارد، و زمينه ها را براى فضيلت و رذيلت آماده مى سازد. در تعبيرات بسيار لطيف و دقيقى در اين قسمت وارد شده كه به بخشى از آن ذيلاً اشاره مى شود: 7⃣در حديثی (صلّی الله علیه و آله) می‌ فرماید: «ما نَحَلَ والِدٌ وَلَدَهُ اَفْضَلَ مِنْ اَدَب حَسَن؛ [۱] بهترين بخششى يا ميراثى كه براى فرزندش مى گذارد، همان و است». 8⃣ (عليه السلام) در همين زمينه تعبير رسایی فرموده است؛ حضرت ميفرمايد: «وَ اِنَّكَ مَسُؤُولٌ عَمّا وَلِّيْتَهُ بِهِ مِنْ حُسْنِ الاَْدَبِ وَ الدَّلالَةِ عَلى رَبّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمَعُونَة لَهُ عَلى طاعَتِهِ؛ [۲] تو در برابر آنچه ولايتش برعهده تو گذارده شده است [از خانواده و فرزندان] هستى نسبت به و هدايت به سوى پروردگار و اعانت او بر اطاعتش». 9⃣ (عليه السلام) در يكى از كلمات خود تعبيرى دارد كه نشان مى دهد خُلق و خوى ميراثى است كه به مى رسد؛ حضرت ميفرمايد: «خَيْرُ ما وَرَّثَ الاْباءُ اَلاَْبْناءَ اَلاَْدَبَ؛ [۳] بهترين چيزى كه براى فرزندان خود به ارث مى نهند و و است». 🔟 (عليه السلام) در نهج البلاغه، به هنگام شرح شخصيّت و بيان موقعيّت خود براى ناآگاهانى كه او را با ديگران مقايسه مى كردند مى فرمايد: «وَ قَدْ عَلِمْتُمْ مَوْضِعى مِنْ رَسُولِ اللهِ بِالْقِرابَةِ الْقَريبَةِ وَ الْمَنْزِلَةِ الْخَصيصَةِ وَضَعَنى فى حِجْرِهِ وَ اَنَا وَليدٌ يَضُمُّنى اِلَى صَدْرِهِ ... يَرْفَعُ لى كُلَّ يَوْم عَلَماً مِنْ اَخْلاقِهِ وَ يَأمُرُنى بِالاِْقتِداءِ؛ شما قرابت و نزديكى مرا با پيامبر (ص) و منزلت خاصّم را نزد آن حضرت به خوبى مى دانيد؛ كودك خردسالى بودم پيامبر (ص) مرا در دامان خود مى نشاند و به سينه اش مى چسباند... او هر روز براى من پرچمى از خود مى افراشت و مرا امر مى كرد كه به او اقتدا كنم و اين من زائيده آن تربيت است». 🔹جالب اينكه امام در لابه‌لاى همين سخن، هنگامى كه از (ص) بحث مى كند، چنين مى فرمايد: «وَ لَقَدْ قَرَنَ اللّهُ بِهِ (ص) مِنْ لَدُنْ اَن كانَ فَطيماً اَعْظَمَ مَلَك مِن ملائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَرِيقَ الْمكارِمِ وَ مَحاسِنَ اَخْلاقِ الْعالَمِ لَيْلَهُ وَ نَهارَهُ؛ [۴] از همان زمان كه (ص) از شير بازگرفته شد، خداوند بزرگترين فرشته از فرشتگان خويش را مأمور ساخت تا شب و روز وى را به راههاى و جهان سوق دهد». 🔹بنابراين (ص) خود نيز از تربيت يافتگان فرشتگان بود. درست است كه اخلاق و صفات روحى انسان اعم از خوب و بد، از درون او برمی‌خیزد و با اراده او شكل مى گيرد، ولى انكار نمى توان كرد كه زمينه هاى متعدّدى براى شكل گيرى اخلاق خوب و بد وجود دارد، كه يكى از آنها از پدر و مادر و همچنين است؛ 🔹و اين مسأله قطع نظر از تحليل هاى علمى و منطقى، و تجربى فراوان دارد كه قابل انكار نيست. به همين دليل براى ساختن فرد يا جامعه آراسته به زيورهاى اخلاقى، بايد به مسأله و تربيت هايى كه از نونهالان در دامن مادر و آغوش مادر مى بينند توجّه داشت و اهمّيّت اين دوران در ساختار شخصيّت انسانها را هرگز فراموش نكرد. پی نوشت‌ها؛ [۱] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، علی بن حسام الدين المتقی الهندی، ج ۱۶، ص ۶۲۴ [۲] بحارالأنوار، مجلسى، ج ۷۱، ص ۶، باب ۱ [۳] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، ص ۳۵۹، ح ۸۸ [۴] نهج البلاغة (صبحی صالح)، شريف الرضى، فيض الإسلام‏، ص ۳۰۰، خ ۱۹۲ (خطبه قاصعه). 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابيطالب(ع)، چ اول، ج ۱، ص ۱۷۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️کامیابی بشریت، در گرو معنویت‌ 🔹 ! خودتان را کنید؛ و خودتان را کنید. کودکان خودتان را بار بیاورید، که در همه چیز است. خودتان در پناه اسلام و به متخلق بشوید، که همه چیز در است. محترم! محترمات! ندای اسلام را لبیک بگویید. اسلام برای تامین علف نیامده است! 🔹 برای تامین آمده است. همه‌اش فریاد از نباشد؛ بر خلاف مسلک اسلام است. اگر تحقق پیدا کرد، معنوی می‌شود و به دنبالش هست. را به تبع قبول دارد؛ را مستقلًا قبول ندارد. اساس، است. یک کشور با معنویاتش کشور است. 🔹[این گونه نیست که‌] آزاد باشد و هر چه بخواهد بکند، و لو دزدی بکند و لو خیانت بکند. امروز است برای شما. برای شما. شما شدید، شما شدید، آزاد شدید که هر چه بخواهید بگویید؟ و هر چه بخواهید بکنید؟ 🔹خیر، تبارک و تعالی به شما عنایت کرد و شما را در این آزادی می‌فرماید ببینیم تا ما چه بکنیم. در این آزادی چه بکنیم؛ با چه‌ بکنیم؛ با خود چه بکنیم؛ با خود چه بکنیم. ملت نیست، سعادت ملت نیست، تنها سعادت ملت نیست. اینها در پناه سعادتند. معنویات مهم است. 🔹بکوشید تا تحصیل کنید. علمِ تنها فایده ندارد، با معنویات علم است؛ تنها فایده ندارد، ادب با معنویات. است که تمام سعادت بشر را بیمه می‌کند؛ و کوشش کنید در تحصیل معنویات. در خلال علم که تحصیل می‌کنید را تحصیل کنید.  معنویت پیدا بکنند، معنویت پیدا بکنند، مکتب ها معنویت پیدا بکنند، تا ان شاء الله بشوند. خداوند همه شما را سعادتمند کند. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۳/۰۸ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گستره عفاف (بخش سوم) 🔸در این نوشتار برآنیم که ثمرات و نتایج را در جامعه مورد بررسی قرار داده، و با نگاهی به عوامل سیر نزولی توجه به فرهنگ و ، راهکارهای اجرایی که باعث رشد و ترویج این فرهنگ در جامعه می شود را ارائه دهیم. 💠ثمرات و نتایج عفت ورزی (۳) 4⃣حفظ طراوات و زیبایی 🔹با توجه به آرامش روانی که با مراعات و بدست می آورند، طراوت و زیبایی آنان پایدارتر خواهد بود. (عليه السلام) می فرمایند: «حجاب المرئه انعم لحالها و جمالها» ( برای طراوت و مفیدتر می باشد)؛ و نفس بکارگیری انواع با توجه به عدم اطلاع از نوع، کیفیت، مواد ترکیبی آن در بسیاری از موارد مضر به سلامت و شادابی پوست، مو و سایر اعضاست و مشکلات متعددی را برای زنان ایجاد می کند. 5⃣تمرکز حواس 🔹با رعایت و امتیازها، آراستگی ها و زیبایی های ظاهری، جهتی صحیح می یابد، از و ذهن که همیشه مورد است کاسته می گردد. ، فکر و ذهن متوجه و کمال جویی می شود. فرد راه ، دانش، هنر، و را در پیش می گیرد، و خلاقیت های او شکوفا می شود. انسان فراغتی می یابد تا صحیح بیندیشد و برای ساختن خود، خانواده و اجتماع اش به طراحی بپردازد. در نتیجه ای که این افراد در آن زندگی می کنند، راه ترقی و را به سرعت می پیماید. 6⃣بهداشت و سلامت جسمی 🔹 زمینه فساد و که باعث ایجاد، رشد و ترویج بسیاری از آلودگی های جسمی است را از بین می برد، و به این شکل نقش خود را در افراد جامعه ایفا می کند. انحرافات جنسی سبب ایجاد و افزایش بسیاری از بیماری های پوستی و مقاربتی از قبیل: سیفلیس، سوزاک، ایدز و... می شود. بیماری که مهلک ترین بیماری عصر حاضر است ابتدا در سال ۱۹۸۱ در افراد همجنس گرا شناخته شد. 🔹۱۳ سال بعد به عنوان یک که هر لحظه رو به گسترش است اعلام شد. (سازمان جهانی بهداشت در دسامبر سال ۲۰۰۰ میلادی گزارش داد که در همان سال در جهان، ۱/۳۶۰/۰۰۰ مرد و زن و کودک، حامل ویروس ایدز یا مبتلا به آن بوده اند. و تاکنون ۸/۲۱۰/۰۰۰ نفر نیز بر اثر این بیماری جان خود را از دست داده اند). 🔹از راههای‌ اصلی‌ انتقال این بیماری و روابط جنسی نامشروع است، و بهترین راه کنترل این بیماری جنسی و مراعات دستورات و است. جالب‌ است که در سمینار بین المللی پزشکی تهران در سال‌های قبل که با شرکت دوهزار متخصص از حدود ۶۰ کشور جهان تشکیل گردید، در پاسخ یکی از حضار که پرسیده بود: برای مصون ماندن از بیماری مقاربتی چه‌ باید کرد؟ یکی‌ از پزشکان خارجی میهمان، در حالی که منقلب گردیده بود، فریاد زد در یک جمله «اطاعت از !». ... منبع: تبیان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه به عیوب خود پی ببریم؟ 🔸مرحوم در اين زمينه بحث مفيد و راهگشايى دارد؛ مى گويد، براى پى بردن به چهار راه است؛ 1⃣طریق نخست این که: به سراغ برود كه آگاه از است و بر و آگاهى دارد، او را حاكم بر نفس خويش سازد و از او بهره گيرد، و اين در زمان ما كم است! 2⃣طریق دوم این که: جستجو كند و او را خويش سازد تا و او را مورد بررسى دقيق قرار دهد؛ هرگاه اخلاق و افعال ناپسند و عيوب پنهان و آشكارى از او ببيند به او اطّلاع دهد، همان گونه كه بعضى از بزرگان دين مى فرمودند: «رَحِمَ اللّهُ امْرَءً اَهْدى اِلَىَّ عُيُوبى»؛ (خدا رحمت كند كسى كه مرا به من هديه كند). 🔹(تعبير به تعبير جالبى است كه دليل بر اين مطلب است) ... ولى اين گونه افراد نيز كم اند، زيرا غالباً مداهنه و مجامله مى كنند، و بعضى بعكس به خاطر حسد عيوب را بيش از اندازه بزرگ مى سازند. به [۱] گفتند: چرا از كناره گيرى كردى و با آنها آميزش ندارى؟ گفت: من چه كنم با كسانى كه مرا از من پنهان مى كنند! 🔹آرى! شديداً علاقه داشتند كه با استفاده از ديگران از شان آگاه شوند؛ ولى امروز كار ما به جايى رسيده كه نزد ما كسانى هستند كه ما را مى كنند و از مان آگاه مان مى سازند!؛ نه تنها از آنها خوشحال نمى شويم، بلكه به با آنان بر مى خيزيم و مى گوييم: تو خود نيز داراى اين عيوبى، و چنين و چنان كردى، كينه او را به دل مى گيريم، و از نصايح او محروم مى مانيم! 3⃣طريق سوم آن است كه: انسان را از بشنود، چرا كه دشمنان با دقّت تمام مراقب و انسانند؛ به همين دليل، گاهى انسان از بيش از و چاپلوسش بهره مى گيرد. 4⃣طريق چهارم اين است كه: انسان با مردم كند؛ آنچه را از مى بيند در مورد خودش نيز بررسى كند كه آيا او نيز داراى اين صفات نكوهيده هست يا نيست؟ زيرا آيينه و مرآت مؤمن است، و مى تواند خويش را با مشاهده عيوب ديگران ببيند. به (عليه السلام) گفتند چه كسى تو را آموخت؟ گفت كسى مرا ادب نياموخت، ولى من را ديدم و در نظر ناپسند آمد و از آن دورى نمودم. داستان معروف را كه به او گفتند را از كه آموختى گفت از بى ادبان تعبير ديگرى از اين مطلب است. [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] داود بن نصير طائى را از بزرگان فقها و زهّاد و عبّاد قرن دوم هجرى شمرده اند و همطراز با ابراهيم ادهم و فضيل دانسته اند (لغتنامه دهخدا). [۲] المحجة البيضاء فی تهذيب الإحياء، ملا محسن فيض كاشانى، مؤسسه انتشارات اسلامى جامعه مدرسين، قم، چ۴، ج۵، ص۱۱۲ 📕اخلاق در قرآن‏، ج ۱، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابیطالب(ع)، قم، چ ۱، ۱۳۷۷ش، ص ۳۳۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«حضرت اباالفضل» علیه السلام؛ نفحه‌ای از رحمت های الهی 🔸 (عليه السلام)، مردی که برای ، ، ، ، و... می باشد؛ و با وجود ایشان در همه این زمینه ها، حرف برای گفتن دارد. القابی خاص به حضرت اختصاص دارد که در اینجا به بخشی از آنها می پردازیم.   💠«قمر بنی هاشم» 🔹 (عليه السلام)، بواسطه بهره وافری که از زیبایی و برده بود، به ، معروف گردید. به راستی وی همچنان که برای خانواده‌ی علوی خویش، به مثابه ماهی فروزان بود، در نیز همانند درخشید، و را برای تمام رهروان راه شهادت روشن نمود.   💠«سقا» 🔹 از برترین القاب حضرت می‌باشد، و خود ایشان نیز این لقب را بسیار دوست می‌داشت؛ اما دلیل این لقب گذاری، نقش بسیار مهم حضرت در سیراب نمودن رسول الله (صلی الله علیه و آله) بود؛ زمانی که ابن مرجانه آب را بر علیهم السلام بست و خواست که آنان را از پای درآورد، پهلوان اسلام، (عليه السلام) بارها به سمت نهر فرات حمله ور شد، آب فراهم کرد، و اهل بیت (علیهم السلام) و اصحاب را سیراب نمود. 💠«بطل العلقمی» 🔹به معنای می باشد، علقمه نام نهری است که (علیه السلام) بر کرانه های آن به شهادت رسید. در روز واقعه، این نهر به محاصره نیروهای ابن مرجانه درآمده بود، تا مانع رسیدن آب به فرزند رسول خدا و زنان و کودکان همراهش شوند. (عليه السلام) بارها به سوی نهر علقمه هجوم برده، و پس از آنکه افراد را مجبور به فرار نمود، از نهر آب برداشته و به اردوی (علیه السلام) رساند. در آخرین باری که ایشان قصد نهر علقمه کرد، به دست مزدوران این مرجانه به شهادت رسید؛ بر این اساس به ملقب گردید.   💠«علمدار» 🔹از القاب‌مشهور (عليه السلام) می باشد که از بین اهل بیت (علیهم السلام) و اصحاب، به ایشان تعلق گرفت. در زمان های قدیم از مهمترین مناصب، در لشکر به حساب می آمد، (عليه السلام) بیرق (علیه السلام) را از زمانی که از یثرب (مدینه) خارج شد، تا زمانی که به رسید، برافراشته نگاه داشت، تا آن زمان که دستان مبارکش از بدن جدا شدند و در کنار نهر علقمه به شهادت رسید.   💠«کبش الکتیبة» 🔹به معنی ، از القابی است که به الطاق می شود، و از این جهت این لقب به ایشان داده شد، که در روز را در راه دفع خطر و دفاع از اردوی (علیه السلام) بکار گرفت، و در این مورد، همچون بازویی پرتوان بود که چون صاعقه بر لشکر وارد می شد و آنان را در هم می کوبید.   💠«عمید» 🔹به معنای ، و از القاب و درجات ارزشمند در لشکر می باشد که به فرماندهان عالیرتبه اطلاق می شود.   💠«حامی الظعینة» 🔹به معنای ، و از القاب مشهور (علیه السلام) است. از این جهت ایشان به این لقب، ملقب شد که در طول حرکت زنان و دختران حرم از مدینه به سمت کربلا، ملازم ایشان بوده و نهایت تلاش خویش را در ، و خدمت به زنان حرم مبذول داشته، تا آنجا که او زنان حرم را، از کجاوه سوار و پیاده می نموده است. 🔹سید جعفر حلی در وصف (عليه السلام) چنین می سراید: «حامی الظعینة این منه ربیعة ام این من علیا ابیه مكرم»؛ به این معنا که ای ، کجا ربیعه به پای تو می رسد و کجا مکرم، پدر ربیعه به پای پدرت علی (علیه السلام) می رسد». لازم به ذکر است لقب به یکی از پهلوانان عرب بنام ربیعة بن مكرم اطلاق می شده که در حمایت از خانواده اش بسیار موفق و سربلند بوده است.   💠«باب الحوائج» 🔹این لقب از رایج‌ترین القاب (عليه السلام)‌ است، بطوری که مردم عقیده دارند اگر حاجتمندی با نیت خالص، و با توسل به (علیه السلام) برآورده شدن حاجتش را بخواهد، خداوند حاجتش را روا می نماید، و هیچ آشفته حالی، رو به او نمی نماید، مگر آنکه خداوند مشکلش را برطرف می نماید. آری (عليه السلام) نفحه ای از رحمت‌ های الهی، دری از درهای او و وسیله‌ای از وسایل تقرب به خداوند است. او تمام این را در نتیجه‌ی هایش در راه و کمک در راه نیل به اهداف آن، و و نهایتا در این مسیر بدست آورده است. منابع: اختران تابناک، ج۲، ص ۱۶۹؛ رجال شیخ طوسی؛ امالی و کمال الدین شیخ صدوق؛ فهرست نجاشی، ص ۱۴۵؛ سردار کربلا، ترجمه العباس مقرم؛ جنه الماوی، محدث نوری نویسنده: داریوش عشقی منبع: تبیان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در دوران حكومت خود چه خدماتی به مسلمين ارائه کرده اند؟ 🔹 (عليه السلام) در خطبه ۱۵۹ به گوشه اى از خدماتش به و كسانى كه او مى زيستند اشاره مى كند و آن را در چهار جمله بيان مى دارد و مى فرمايد: «وَ لَقَدْ أَحْسَنْتُ جِوَارَكُمْ». (به يقين، وظيفه را در مورد شما به كار بستم). منظور از اين است كه انسان، در برابر و همزيستى مسالمت آميز و توأم با و و خوشرفتارى و داشته باشد؛ به گونه اى كه از حضور او در جمع‌شان احساس و خوشوقتى كنند. 🔹بررسى تاريخ زندگانى (عليه السلام) به خصوص در ، نشان مى دهد كه در همه جا با و با رفتار مى كرد؛ حتى خانه هاى يتيمان و بيوه زنان را شبانه سركشى مى نمود و با دست خود، آنها را مى كرد؛ را نوازش مى داد؛ بيوه زنان را تسليت مى گفت؛ با همدردى مى كرد؛ با مُدارا مى نمود و با ، نهايت محبّت را مبذول مى داشت. 🔹به عكسِ دوران كه با نهايت خشونت با مردم رفتار مى كردند، حتى بر بزرگان اسلام، همچون ، ياسر و رحم نكردند، و همان گونه كه مى دانيم ابوذر را با خشونت زياد به منطقه بسيار بد آب و هواى ربذه تبعيد كردند، که در آن جا از دنيا رفت و اطرافيان خليفه يا خود او عمار ياسر را به علت انتقاد مختصرى از نابسامانى هاى موجود در زمان چنان زدند كه به فتق مبتلا شد و يكى از دنده هايش شكست، و عبدالله بن مسعود، قارى و حافظ معروف قرآن را نيز چنان بر زمين كوبيدند كه بدنش ناقص شد و بعضى گفته اند: همين امر باعث مرگ او شد. 🔹اگر (عليه السلام) حتى برادرش را با ديگران در سهم كاملا يكسان مى شمرد، ، چنان بر اموال چنگ انداخته بودند كه مردم، عراق را بستان قريش و بنى اميّه مى ناميدند. [۱] در دوّمين خدمت خود به مردم مى فرمايد: «وَ أَحَطْتُ بِجُهْدِي مِنْ وَرَائِكُمْ». (من در پشت سر نيز به از شما پرداختم). اشاره به اين كه شما را در مسير اطاعت و از وسوسه هاى جنّ و اِنس حفظ كردم، و در برابر گزند از شما نمودم. 🔹و در سوّمين و چهارمين خدمت به آزاد ساختن مردم از بند ذلّت و زنجيرهاى ظلم و اسارت اشاره مى فرمايد: «وَ أَعْتَقْتُكُمْ مِنْ رِبَقِ الذُّلِّ، وَ حَلَقِ الضَّيْمِ». (و شما را از بند و حلقه هاى زنجيرِ آزاد كردم). چرا كه در دوران حكومت و سيطره و بر حكومت اسلامى، دامنه و در همه جا گسترده بود، و كسى جز آن گروهِ خودكامه، ارزش و نفوذى در جامعه نداشت، (عليه السلام) آنها را از اين فاميلى و قبيلگى كه به دست همچون بنى مروان و بنى اميّه اداره مى شد، رهايى بخشيد. 🔹و در پايان اين سخن به نكته لطيفى اشاره مى كند كه اين نه به جهت و شايسته شما در برابر من است؛ بلكه: «شُكْراً مِنِّي لِلْبِرِّ الْقَلِيلِ وَ إِطْرَاقاً عَمَّا أَدْرَكَهُ الْبَصَرُ، وَ شَهِدَهُ الْبَدَنُ، مِنَ الْمُنْكَرِ الْكَثِيرِ». (همه اينها براى سپاس فراوانِ من در برابر از سوى شما و از بود كه نسبت به من انجام داديد؛ بدى هاى آشكارى كه چشم، آن را مى ديد و بدن، آن را لمس مى كرد). 🔹در حقيقت، منظور اميرالمؤمنين (عليه السلام) اين است كه شما به من نكرديد كه خدمات من براى شكرگزارى آن باشد؛ بلكه و دردسرهايى كه براى من آفريديد بسيار زياد است؛ اگر من خدمتى به شما كردم براى خدا و اداى‌ بوده است. بنابراین، «الْمُنْكَرِ الْكَثِيرِ» در اين عبارت، اشاره به و و هاى مردم در برابر امام (عليه السلام) است. 🔹شبيه همين معنا در خطبه هاى ديگر به چشم مى خورد. در خطبه ۹۷ مى فرمايد: «وَ لَقَدْ أَصْبَحَتِ الْأُمَمُ تَخَافُ ظُلْمَ رُعَاتِهَا وَ أَصْبَحْتُ أَخَافُ ظُلْمَ رَعِيَّتِي‏». (همواره از در وحشت بوده اند، ولى من از بيمناكم). پی نوشت: [۱] شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد، انتشارات آية الله مرعشي نجفي‏، ۱۴۰۴ق، چ اول، ج ۲، ص ۱۲۹ (از قول «سعيد بن عاص» فرماندار كوفه از جانب عثمان) 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۶، ص ۲۰۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel