eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️قرآن، آخرین برنامه انسان‌سازی 🔹خدا می‌داند برای ، مخصوصاً اگر باشند، چه و دارد و چه چیزهایی از آن خواهند دید! ، آخرین برنامه است که در اختیار ما گذاشته شده است، ولی ما از آن نمی‌کنیم. اهل تسنن، قرآن و ما عترت را آن گونه که باید، نشناختیم و قدر ندانستیم. نابینایی که حافظ قرآن بود، به دیگری که قرآن را از روی آن غلط می‌خواند، می‌گفت: «مگر کوری نمی‌بینی؟!». 📕در محضر بهجت، ج۱، ص۵۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از دیدگاه اسلام «مدح» و «تمجید» پسندیده است یا ناپسند؟ 🔹 و و ثناخوانى نسبت به ديگران بر دو گونه است: گونه اى از آن و سازنده و سبب دلگرمى خادمان و يأس خائنان و پيشرفت جامعه است. بخش ديگرى سبب و عقب افتادگى و تقويت شوكت ظالمان است. قسم اوّل داراى سه شرط است: نخست اينكه «مُدِحَ مَنْ يَسْتَحَقُّ الْمَدْحَ»؛ (آن كس كه مدح و ثناست، مدح و ستايش شود). شرط دوم اين است كه مدح از حدّ نكند. شرط سوم اينكه هدف گوينده تقرّب نابجا به شخص مقابل و رسيدن به خود نباشد. 🔹در روايتى از (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم: «إِذا مُدِحَ الْفاجِرُ اهْتَزَّ الْعَرْشَ وَ غَضِبَ الرَّبُّ» [۱] (هرگاه ، و ستايش شود، به لرزه در مى آيد و خداوند غضب مى كند). در حديث ديگرى آمده است: «اَلثَّناءُ بِأَكْثَرِ مِنَ الاِْسْتِحْقاقِ مَلَقٌ وَ التَّقْصيرُ عَنِ الاِْسْتِحْقاقِ عَيٌّ أَوْ حَسَدٌ» [۲] (مدح و ستايش بيش از استحقاق است و كمتر از آن ناتوانى در اداى سخن است يا حسد). اين نكته را نيز نبايد از نظر دور داشت كه بايد «ظرفيت شخص ممدوح» در نظر گرفته شود؛ مبادا و ستايش سبب او گردد و از مسير حق منحرف شود؛ همان گونه كه در جمله ديگرى از كلمات قصار مولا مى خوانيم: «رُبَّ مَفْتُون بِحُسْنِ الْقَوْلِ فيهِ» [۳] (چه بسيار اشخاصى كه به واسطه و ، گرفتار و فتنه مى شوند). 🔹بى شك در صورتى كه همه اين جهات در نظر گرفته شود، و ستايش نشانه و و سبب و صالحان مى شود. در دنياى امروز نيز جلسات فراوانى براى نكوداشت خادمان پرسابقه جامعه، عالمان بزرگ و نيكوكاران ممتاز گرفته مى شود و هر سال سعى مى كنند به نويسندگان بهترين كتاب سال، كارگران و كشاورزان نمونه و يا پيام آوران صلح و دوستى در جهان، جوايزى اهدا و از آنان كنند، كه اگر رنگ و بوى سياسى پيدا نكند و روابط بر ضوابط حاكم نگردد و آن شرط سوم كه در بالا به آن اشاره شد، يعنى حسن نيّت كارگردانان حفظ گردد، به يقين آثار بسيار ارزنده اى دارد. 🔹ولى نوع دوم، درست در مقابل آن است؛ يعنى هنگامى كه ، مورد مدح و تمجيد قرار گيرند و يا افراد لايق، بيش از حد، ثناخوانى شوند، و يا عوامل سياسى و حب و بغضها و منافع شخصى، انگيزه اين كار مى شود، بدكاران تشويق مى شوند، و افراد فاضل، لايق و نيكوكار مأيوس مى گردند؛ يكّه تاز ميدان اجتماع مى شوند و منزوى مى گردند. 🔹در حديثى از اميرالمؤمنين (عليه السلام) مى خوانيم: «إيّاكَ وَ الْمَلَقُ فَإنَّ الْمَلَقَ لَيْسَ مِنْ خَلائِقِ الاِيمانِ» [۴] (از بپرهيز كه با ايمان سازگار نيست). در حديث ديگرى از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) آمده است: «أُحْثُوا في وُجُوهِ الْمُدّاحينَ التُّرابَ» [۵] (به صورت خاك بپاشيد). آخرين نكته‌ی لازم به ذکر، اين است كه گاه و ستايش جنبه مثبت دارد و واجد همه شرايط بالاست، ولى آثار نامطلوبى در افكار عمومى ايجاد مى كند، و ممدوح، متّهم به دوست داشتن چاپلوسی مى شود كه در اينجا نيز از آن بايد اجتناب كرد. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۷۴، ص۱۵۰، باب۷ [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ۱، ص۵۳۵، قصار [۳۵۳] ۳۴۷ [۳] همان، ص ۵۵۶، قصار [۴۷۱] ۴۶۲ [۴] غررالحكم و دررالكلم‏، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامي‏، قم، چ۲، ص ۱۷۰، قصار ۶۶ [۵] من لا يحضره الفقيه‏، ابن بابويه، دفتر انتشارات اسلامى، چ۲، ج۴، ص۱۱ 📕پيام امام اميرالمومنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۸، ص ۲۶۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در دوران حكومت خود چه خدماتی به مسلمين ارائه کرده اند؟ 🔹 (عليه السلام) در خطبه ۱۵۹ به گوشه اى از خدماتش به و كسانى كه او مى زيستند اشاره مى كند و آن را در چهار جمله بيان مى دارد و مى فرمايد: «وَ لَقَدْ أَحْسَنْتُ جِوَارَكُمْ». (به يقين، وظيفه را در مورد شما به كار بستم). منظور از اين است كه انسان، در برابر و همزيستى مسالمت آميز و توأم با و و خوشرفتارى و داشته باشد؛ به گونه اى كه از حضور او در جمع‌شان احساس و خوشوقتى كنند. 🔹بررسى تاريخ زندگانى (عليه السلام) به خصوص در ، نشان مى دهد كه در همه جا با و با رفتار مى كرد؛ حتى خانه هاى يتيمان و بيوه زنان را شبانه سركشى مى نمود و با دست خود، آنها را مى كرد؛ را نوازش مى داد؛ بيوه زنان را تسليت مى گفت؛ با همدردى مى كرد؛ با مُدارا مى نمود و با ، نهايت محبّت را مبذول مى داشت. 🔹به عكسِ دوران كه با نهايت خشونت با مردم رفتار مى كردند، حتى بر بزرگان اسلام، همچون ، ياسر و رحم نكردند، و همان گونه كه مى دانيم ابوذر را با خشونت زياد به منطقه بسيار بد آب و هواى ربذه تبعيد كردند، که در آن جا از دنيا رفت و اطرافيان خليفه يا خود او عمار ياسر را به علت انتقاد مختصرى از نابسامانى هاى موجود در زمان چنان زدند كه به فتق مبتلا شد و يكى از دنده هايش شكست، و عبدالله بن مسعود، قارى و حافظ معروف قرآن را نيز چنان بر زمين كوبيدند كه بدنش ناقص شد و بعضى گفته اند: همين امر باعث مرگ او شد. 🔹اگر (عليه السلام) حتى برادرش را با ديگران در سهم كاملا يكسان مى شمرد، ، چنان بر اموال چنگ انداخته بودند كه مردم، عراق را بستان قريش و بنى اميّه مى ناميدند. [۱] در دوّمين خدمت خود به مردم مى فرمايد: «وَ أَحَطْتُ بِجُهْدِي مِنْ وَرَائِكُمْ». (من در پشت سر نيز به از شما پرداختم). اشاره به اين كه شما را در مسير اطاعت و از وسوسه هاى جنّ و اِنس حفظ كردم، و در برابر گزند از شما نمودم. 🔹و در سوّمين و چهارمين خدمت به آزاد ساختن مردم از بند ذلّت و زنجيرهاى ظلم و اسارت اشاره مى فرمايد: «وَ أَعْتَقْتُكُمْ مِنْ رِبَقِ الذُّلِّ، وَ حَلَقِ الضَّيْمِ». (و شما را از بند و حلقه هاى زنجيرِ آزاد كردم). چرا كه در دوران حكومت و سيطره و بر حكومت اسلامى، دامنه و در همه جا گسترده بود، و كسى جز آن گروهِ خودكامه، ارزش و نفوذى در جامعه نداشت، (عليه السلام) آنها را از اين فاميلى و قبيلگى كه به دست همچون بنى مروان و بنى اميّه اداره مى شد، رهايى بخشيد. 🔹و در پايان اين سخن به نكته لطيفى اشاره مى كند كه اين نه به جهت و شايسته شما در برابر من است؛ بلكه: «شُكْراً مِنِّي لِلْبِرِّ الْقَلِيلِ وَ إِطْرَاقاً عَمَّا أَدْرَكَهُ الْبَصَرُ، وَ شَهِدَهُ الْبَدَنُ، مِنَ الْمُنْكَرِ الْكَثِيرِ». (همه اينها براى سپاس فراوانِ من در برابر از سوى شما و از بود كه نسبت به من انجام داديد؛ بدى هاى آشكارى كه چشم، آن را مى ديد و بدن، آن را لمس مى كرد). 🔹در حقيقت، منظور اميرالمؤمنين (عليه السلام) اين است كه شما به من نكرديد كه خدمات من براى شكرگزارى آن باشد؛ بلكه و دردسرهايى كه براى من آفريديد بسيار زياد است؛ اگر من خدمتى به شما كردم براى خدا و اداى‌ بوده است. بنابراین، «الْمُنْكَرِ الْكَثِيرِ» در اين عبارت، اشاره به و و هاى مردم در برابر امام (عليه السلام) است. 🔹شبيه همين معنا در خطبه هاى ديگر به چشم مى خورد. در خطبه ۹۷ مى فرمايد: «وَ لَقَدْ أَصْبَحَتِ الْأُمَمُ تَخَافُ ظُلْمَ رُعَاتِهَا وَ أَصْبَحْتُ أَخَافُ ظُلْمَ رَعِيَّتِي‏». (همواره از در وحشت بوده اند، ولى من از بيمناكم). پی نوشت: [۱] شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد، انتشارات آية الله مرعشي نجفي‏، ۱۴۰۴ق، چ اول، ج ۲، ص ۱۲۹ (از قول «سعيد بن عاص» فرماندار كوفه از جانب عثمان) 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۶، ص ۲۰۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel