👆👆👆
🔷مينگريم كه آنها براي اين كه مقررات را رعايت نكنند و كنترل #ضابطين_قانون را بي اثر سازند، دستگاهي ميسازند كه رادار پليس را كور مي كند و آن را به وفور در بازار #آمريكا به فروش ميرسانند، آن وقت ما خيال ميكنيم كه #آمريكاييها از چنان #فرهنگ پيشرفته اي برخوردارند كه به دلخواه و با ميل و رغبت #مقررات را #رعايت ميكنند و كاملاً در آنجا #نظم حاكم است. #مسائل_جنايي كه هر روزه در آنجا رخ ميدهد و به گوش ما ميرسد، خود حديث مفصّل دارد. يكي از دوستاني كه پس از چند سال اقامت در #آمريكا به ايران برگشت، ميگفت: هيچ #دبيرستاني در آمريكا نيست كه پليس مسلّح نداشته باشد، با اين وجود هر روز ما شاهد #آدم_كشي در آن #مدارس بوديم، و مثلاً دانش آموز #اسلحه به روي #معلّم و هم كلاسي هاي خود مي كشد و آنها را به #قتل مي رساند! اين نمونه #نظم و #انضباط در آن كشور است!
🔷آري عامل عمده اي كه در #غرب افراد را #قانونمدار و مطيع #قانون ميسازد، عامل بيروني و ترس از #جريمه، #زندان و #مجازات است و اگر ترس نداشته باشد و به شكلي بتوانند كنترل #ضابطين_قانون را بي اثر سازند، در #تخلف از مقررات غالباً شكي به خود راه نميدهند. اما در #نظام_اسلامي، غير از اين عامل كنترل بيروني و ترس از #مجازات و جريمه كه البته وجود دارد، عامل مهم ديگري نيز وجود دارد كه اگر در مردم تقويت شود، توانايي بالايي در رفع بسياري از مشكلات اجتماعي و حلّ آنها دارد. آن عامل عبارت است از #كنترل_دروني و #نظارت_دروني افراد در انجام #مقررات و #قوانين. اين عامل ناشي از #ايمان_مردم به #لزوم_اطاعت از مقررات و قوانين #دولت_اسلامي است و به واقع مردم انجام #مقررات را #وظيفه_شرعي خود ميدانند. طبيعي است كه اگر نظام و #دولت_اسلام حاكم نبود و #امام به عنوان #مقتدا و #پيشوا و #مرجع_تقليد مردم نفرموده بود كه اطاعت از مقررات #دولت_اسلامي شرعاً #واجب است، مردم فقط به انگيزه مصون ماندن از مجازات و جريمه از قوانين اطاعت ميكردند.
امروزه، #متدينان و مردم انقلابي #ايران به جهت اطاعت از #ولي_امر_مسلمين به قوانين و مقررات دولت عمل مي كنند؛ گر چه در مواردي ميدانند كه آن #قوانين به ضررشان هست. اين #ضامن_اجرايي_دروني كه ناشي از #ايمان افراد است و عامل بسيار مهم و ارزشمندي در كنترل مردم و #قانونمدار ساختن آنهاست، در #جامعه_ما وجود دارد و ما قدرش را نميدانيم. عاملي كه موجب ميگردد مردم قوانين دولت اسلامي را #قوانين_خدا و مورد #رضايت او بدانند و در نتيجه، با احساس #وظيفه_الهي و #شرعي به آنها گردن نهند و تخلّف از آن قوانين را موجب #مجازات_اخروي و الهي بدانند. البته ما انكار نمي كنيم كه در #نظام ما نيز تخلّفاتي صورت مي گيرد، اما اين #تخلّفات نسبت به موارد #تبعيت و #اطاعت از قوانين ناچيزند؛ و اگر بنا بود كه شمار تخلّفات افزون از موارد اطاعت از قانون باشد، ديگر سنگ روي سنگ بند نميشد و #نظام از هم گسسته مي گشت.
🔶نویسنده: #آيت_الله_مصباح_يزدي - با تلخيص از کتاب نظريه سياسي اسلام - ج ۲، ص ۱۶۹
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«امام علی» (علیه السلام) در دوران حكومت خود چه خدماتی به مسلمين ارائه کرده اند؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در خطبه ۱۵۹ #نهج_البلاغه به گوشه اى از «خدماتش به #مسلمين و كسانى كه تحت حكومت او مى زيستند» اشاره مى كند و آن را در چهار جمله بيان مى دارد و مى فرمايد: «وَ لَقَدْ أَحْسَنْتُ جِوَارَكُمْ». (به يقين، وظيفه #حُسن_جوار را در مورد شما به كار بستم). منظور از «حُسن جوار» اين است كه انسان، در برابر معاشران و دوستان همزيستى مسالمت آميز و توأم با ادب و احترام و خوشرفتارى و تحمل ناملايمات داشته باشد؛ به گونه اى كه از حضور او در جمعشان احساس آرامش و خوشوقتى كنند.
🔹بررسى تاريخ زندگانى #امام_علی (عليه السلام) به خصوص در #دوران_حكومت، نشان مى دهد كه در همه جا با مهر و محبّت با #مردم رفتار مى كرد؛ حتى خانه هاى يتيمان و بيوه زنان را شبانه سركشى مى نمود و با دست خود، آنها را تغذيه مى كرد؛ يتيمان را نوازش مى داد؛ بيوه زنان را تسليت مى گفت؛ با رنجوران همدردى مى كرد؛ با مخالفان مُدارا مى نمود و با دوستان، نهايت محبّت را مبذول مى داشت.
🔹به عكسِ دوران #حكومت_عثمان كه با نهايت خشونت با مردم رفتار مى كردند، حتى بر بزرگان اسلام، همچون ابوذر، عمّار ياسر و عبدالله بن مسعود رحم نكردند، و همان گونه كه مى دانيم ابوذر را با خشونت زياد به منطقه بسيار بد آب و هواى ربذه تبعيد كردند، که در آن جا از دنيا رفت و اطرافيان خليفه يا خود او عمار ياسر را به علت انتقاد مختصرى از نابسامانى هاى موجود در زمان عثمان چنان زدند كه به فتق مبتلا شد و يكى از دنده هايش شكست، و عبدالله بن مسعود، قارى و حافظ معروف قرآن را نيز چنان بر زمين كوبيدند كه بدنش ناقص شد و بعضى گفته اند: همين امر باعث مرگ او شد.
🔹اگر #اميرالمؤمنين (عليه السلام) حتى برادرش #عقيل را با ديگران در سهم #بيت_المال كاملا يكسان مى شمرد، اطرافيان عثمان، چنان بر اموال بيت المال چنگ انداخته بودند كه مردم، عراق را بستان قريش و بنى اميّه مى ناميدند. [۱] در دوّمين خدمت خود به مردم مى فرمايد: «وَ أَحَطْتُ بِجُهْدِی مِنْ وَرَائِكُمْ». (من در پشت سر نيز به #پاسدارى از شما پرداختم). اشاره به اين كه شما را در مسير #اطاعت و بندگى خدا از وسوسه هاى #شياطين جنّ و اِنس حفظ كردم، و در برابر گزند #دشمن از شما نگهدارى نمودم.
🔹و در سوّمين و چهارمين خدمت به آزاد ساختن مردم از بند ذلّت و زنجيرهاى ظلم و اسارت اشاره مى فرمايد: «وَ أَعْتَقْتُكُمْ مِنْ رِبَقِ الذُّلِّ، وَ حَلَقِ الضَّيْمِ». (و شما را از بند #ذلّت و حلقه هاى زنجيرِ #ستم آزاد كردم). چرا كه در دوران حكومت #عثمان و سيطره #بنىاميّه و #بنىمروان بر حكومت اسلامى، دامنه #ظلم و #ستم در همه جا گسترده بود، و كسى جز آن گروهِ خودكامه، ارزش و نفوذى در جامعه نداشت، #امام_علی (عليه السلام) آنها را از اين حكومتِ خودكامه فاميلى و قبيلگى كه به دست افرادی شرور همچون بنى مروان و بنى اميّه اداره مى شد، رهايى بخشيد.
🔹و در پايان اين سخن به نكته لطيفى اشاره مى كند كه اين #خدمات_خالصانه نه به جهت #حقّشناسى و #قدردانى شايسته شما در برابر من است؛ بلكه: «شُكْراً مِنِّي لِلْبِرِّ الْقَلِيلِ وَ إِطْرَاقاً عَمَّا أَدْرَكَهُ الْبَصَرُ، وَ شَهِدَهُ الْبَدَنُ، مِنَ الْمُنْكَرِ الْكَثِيرِ» (همه اينها براى سپاس فراوانِ من در برابر نيكىِ اندكى از سوى شما و چشمپوشى از بدىهاى فراوانى بود كه نسبت به من انجام داديد؛ بدى هاى آشكارى كه چشم، آن را مى ديد و بدن، آن را لمس مى كرد).
🔹در حقيقت، منظور اميرالمؤمنين #امام_علی (عليه السلام) اين است كه شما خدمتى به من نكرديد كه خدمات من براى شكرگزارى آن باشد، بلكه مشكلات و دردسرهايى كه براى من آفريديد بسيار زياد است؛ اگر من #خدمتى به شما كردم براى خدا و اداى #وظيفه_الهى بوده است. بنابراین، «الْمُنْكَرِ الْكَثِيرِ» در اين عبارت، اشاره به #نافرمانىها و #سرپيچىها و #بیوفايى هاى مردم در برابر امام (عليه السلام) است.
🔹شبيه همين معنا در خطبه هاى ديگر «نهج البلاغه» به چشم مى خورد. در خطبه ۹۷ مى فرمايد: «وَ لَقَدْ أَصْبَحَتِ الْأُمَمُ تَخَافُ ظُلْمَ رُعَاتِهَا وَ أَصْبَحْتُ أَخَافُ ظُلْمَ رَعِيَّتِي». (همواره امتها از ظلم زمامدارشان در وحشت بوده اند، ولى من از ظلم پيروانم بيمناكم).
پی نوشت:
[۱] شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد، انتشارات آية الله مرعشي نجفي، ۱۴۰۴ق، چ اول، ج ۲، ص ۱۲۹ (از قول «سعيد بن عاص» فرماندار كوفه از جانب عثمان)
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۶، ص ۲۰۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_علی #اميرالمؤمنين
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! (بخش ششم)
3⃣تشکیل حکومت اسلامی (۳)
🔹سه مؤلفه ای که در قسمت قبلی این نوشتار بدان ها پرداخته شد، موضوع قصد #امام_حسین(ع) را برای تشکیل حکومت اسلامی ثابت میکند، اما ممکن است این سؤال به ذهن برسد که آيا امام(ع) از شهادت خويش و يارانش در مسير حركت به سوى كوفه و قيام بر ضدّ يزيد، آگاه بود، يا خير؟ و اگر ازاين امر مطّلع بود، آگاهى به شهادت با قيام و برنامه ريزى براى تشكيل حكومت اسلامى چگونه سازگار است؟!
🔹براساس شواهد تاريخى جاى هيچ ترديدى نيست كه #امام_حسين(ع) از فرجام قيام خويش آگاه بود و با يقين به شهادت، نهضت خويش را آغاز كرد. روايات و اخبارى كه از طريق شيعه و اهل سنّت از پيامبر اكرم(ص) در موضوع شهادت #سيدالشهداء(ع) نقل شده است به اندازه اى مشهور بود كه ابن عبّاس میگويد: «ما اهل بيت همگى ترديدى نداشتيم كه #حسينبنعلی(ع) در سرزمين كربلا به شهادت خواهد رسيد».[۱] چنانكه از مفاد روايت فوق استفاده میشود، نه تنها امام، بلكه عموم اهل بيت حتّى از محلّ شهادت آن حضرت بااطلاع بودند. علّامه مجلسى در بحارالانوار ۷۱روايت در اين باره نقل كرده است.[۲]
🔹باملاحظه اين سخنان و نمونههاى فراوان ديگر ازاين دست، شكّى باقى نمیماند كه #امام_حسین(ع) نه تنها از اصل كشته شدن خويش آگاهى داشت، بلكه دقيقاً از محلّ شهادت و نيز قاتلان خود بااطلاع بوده است. اينك با توجّه به اينكه امام از سرانجام اين حركت آگاه بود اين سؤال مطرح میشود كه چگونه اطمينان #سيدالشهداء(ع) به شهادت، با حركت آنحضرت براى دستيابى به حكومت اسلامى قابل جمع است؟!
🔹يعنى چگونه میشود امام هم سرانجام كار را بداند و به شهادت خويش و يارانش يقين داشته باشد و در عين حال به قصد تشكيل حكومت اسلامى قيام كند؟ پاسخ به اين سؤال به اندازه اى اهميت دارد كه برخى از نويسندگان را كه نتوانستند بين «اداى وظيفه» و «آگاهى از نتيجه» وفق دهند، بر آن داشت تا بطور كلّى آگاهى امام از فرجام كار را انكار كنند! و تمام ادله تاريخى و روايى را كه در اين موضوع وارد شده است، زيرسؤال برند! غافل ازآنكه نتيجه كار نمیتواند تعيين كننده وظيفه مردان الهى باشد.
🔹درفرهنگ دين، آنچه مهم است #تشخيص_وظيفه و عمل به آن است و امّا رسيدن به نتيجه دلخواه، در مرحله دوم قرار دارد. تعاليم قرآن و اسلام و سيره معصومين(ع) گوياى اين واقعيّت است كه جمع بين «وظيفه» و «نتيجه» هرچند اولويت دارد، ولى «عمل به وظيفه» مقدّم بر «رسيدن به نتيجه» میباشد. بعبارت ديگر بر هر فرد باايمانى لازم است در مسير انجام وظيفه گام نهد، هرگاه به نتيجه مطلوب برسد چه بهتر، و اگر نرسد نفس اينكار كه وارد مسير انجام وظيفه شده، خود مطلوب مهمى است كه میتواند افراد بهانه جو را به كار وا دارد.
🔹زيرا بسيارمیشود كه بهانه جويان به بهانه اينكه حصول نتيجه مشكوك است، از انجام وظيفه و رسيدن به نتيجه باز میمانند. اين است كه #سیدالشهداء(ع) در كنار سخنانى كه با صراحت از #شهادت_خويش و يارانش ياد میكند، در عين حال از انگيزههاى الهى حركت خويش نيز بعنوان #وظيفه_الهى و تكليف دينى، سخن به ميان مى آورد و حتّى در روز #عاشورا پيش از آغاز جنگ به همين نكته اشاره كرده، میفرمايد: «آگاه باشيد! كه من حجّت را تمام كردم و از عاقبت شوم مخالفانِ حق، خبر دادم. آگاه باشيد! كه من با همين خانواده، با وجود نداشتن سپاه و بى وفايى ياران، جهاد خواهم كرد».[۳]
🔹آرى، #امام(ع) درصدد اداى وظيفه است و نداشتن سپاه و كمى ياران، خللى در عزم او وارد نمیكند.اين است كه #امام_حسین(ع) با وجود اينكه كاملًا از عاقبت امر آگاه بود، با انگيزه تشكيل حكومت اسلامى قيام كرد و اين درست به حكم «عمل به وظيفه» بوده است. سيره امامان معصوم (ع) همواره بر طبق «تكليف دينى» و «عمل به وظيفه» بوده است. آنان از اين منظر در هر حال احساس پيروزى میكردند و به تعبير آیه ۵۲ سوره توبه به «إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ؛ يكى از دو نيكى» - شهادت يا پيروزى - میرسيدند.
🔹بر همين مبنا است كه #سيدالشهداء(ع) میفرمايد: «اگر قضاى الهى بر آنچه مى پسنديم نازل شود، خداوند را بر آن نعمت سپاسگزاريم وبراى شكرگزارى ازاو يارى مىطلبيم و اگر تقدير الهى ميان ما و آنچه به آن اميد داريم مانع شود، [و به شهادت برسيم] پس كسى كه نيتش حق و درونش تقوا باشد از حق نگذشته [و به وظيفه خود عمل كرده است]». [۴] با اين بيان روشن است كه هيچ منافاتى بين آگاهى ازسرانجام كار (شهادت) و عمل به وظيفه (قيام براى تشكيل حكومت اسلامى) نيست. [۵] #ادامه_دارد...
• مآخذ در منبع موجود است
برگرفته از: مقاله ارزیابی حرکت امام حسین، ابوعلم، توفیق، ترجمه امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی ش۲۵ ص۲۳
منبع وبسایت آیت الله مکارم شیرازی
#امام_حسین
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد