eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
427 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
هوالعزیز💐 ! 👈هرچه از ترامپ به ایران بگویم کم گفته ام ! 😁نگاه به قیافه و رفتار احمقانه او نکنید ! 👈با همین رفتار خصمانه و احمقانه اش بزرگی به ایران کرد ! 🔹اگر ترامپ نبود هنوز آمریکا برای رئیس جمهور ما بود ! 🔸اگر ترامپ نبود هنوز چهره واقعی دغلکار برای ملت ایران ناشناخته مانده بود ! 🔹اگر ترامپ نبود ، تا به حال fatf دیگر را امضا کرده بودیم ! 🔸اگر ترامپ نبود، در آینده هم بعضی ها می کردند با آمریکا را تجربه کنند ! 🔹اگر ترامپ نبود بر توان برای همیشه از ذهن ایرانی ها محو می شد !!! 🔸اگر ترامپ نبود نظامی ایران اینگونه سیاسی و نظامی دنیا را بهم نمی زد ! 🔹اگر ترامپ نبود آمریکا همچنان برای جهانیان مخفی می ماند ! 🔸اگر ترامپ نبود برجام برای ملت ایران مشخص نمی شد ! 🔹اگر ترامپ نبود هنوز دیپلمات های کاربلد! ما داشتند با آمریکا را تجربه می کردند! 😊 باید همه هایی که به تیم ایرانی برجام دادند را پس بگیرند و به ترامپ هدیه کنند !!! 👈آخرین خدمت ترامپ به ایران بود ! 👈یکی باید جلوی ظریف را می گرفت ! ✖️او در مذاکره با آمریکا و اروپا خیلی بود ! ✖️با همین تند و تند امتیاز می داد ! ✖️رفتار ظریف برای دشمن انداز بود ! ✖️او خواسته یا نا خواسته تلاش مقتدرانه انقلابی ها را در مواجهه با دشمن خنثی می کرد ! ✖️برای همین هم برای حرفها و تهدیداتش خرد نمی کردند ! ✖️ظریف خواسته یا ناخواسته هرچه در توان داشت بکار بست تا کند بهتر از در مقابل آمریکا جواب می دهد ! ✖️ظریف غیر مستقیم با کردن به رهبری حتی می خواست ثابت کند که هم در مورد با آمریکا اشتباه می کند ! ✖️ظریف از رفتار و رهبری در حمایت خود سوء استفاده کرد ! 🔹رهبر در خود از ظریف هم به او فرصت داد تا راه دولت را در موضوع مذاکره و بخصوص اصلاح کند و هم به فرصت داد تا و بصیرت خود را بالا ببرند ! ☝️اما ظریف های رهبری را یکی یکی زیر پا گذاشت که کند رهبر هم می کرده ! 🔹ترامپ یک دیگر هم به ایرانی ها کرد ! 👈او کرد که تیم ما یا خیلی لوح و کارنابلد است و یا دشمن ! ⚠️اما یک نکته بسیار مهم اینجا می ماند برای فرصتی دیگر و آنهم اینکه بفهمیم ملتی که به رهبری الهی را با جدید معامله کند به چه سرنوشتی دچار می شود !!! 😊باشد برای فرصتی دیگر اگر عمری باقی بود ! 😉هرچه بود را به ایران و ایرانی فراموش نکنید !! والسلام 💐✋🏻 ✍
درباره محترم نیز مسئله همین است. حنجره خوبی دارند و توانسته‌اند مفهومی که شاعر می‌سراید و با وزنی که او ساخته، صدایی بسازند، اما گاه شخصیت شاعر را به سرقت می‌برند و چنان رفتار می‌کنند که گویی آنچه خوانده‌اند، سخن خود آنهاست. 🔷وقتی این توهم، هم در بازیگر و هم در مردم، ایجاد شد، بازیگران یا به استخدام سیاسی درمی‌آیند و در بزنگاه‌های سیاسی قرار می‌گیرند، یا اینکه دوز این توهم در جامعه چنان بالا می‌زند که بازیگران سیاستمدار می‌شوند. 🔷این وضعیت متوهمانه، حاصل به جای نگاه دانشگاهی به صدا و سیماست. صداوسیما نباید سرگرم کردن مردم و گذراندن وقت آنها باشد، بلکه هدف باید و و و مردم باشد. سلبریتی‌پروری و مرجعیت‌بخشی به آنها، با این اهداف متعالی در تضاد و تناقض است. 🔷خوب است دوستان تصمیم‌گیر در صدا و سیما، اگر هم بنا دارند به جای دانشمندان و صاحب‌نظران، عوامل فیلم و سریال را به برنامه‌ها دعوت کرده و از علایق و سلایقشان سوال کنند، به جای بازیگران نویسندگان فیلم‌نامه‌ها، و به جای خوانندگان، شاعران را دعوت کنند تا درباره آنچه خلق کرده‌اند با مردم سخن بگویند. |سیدیاسر جبرائیلی @tabyinchannel
♨️ نقد کتاب 📚 بیشعوری ✍ نویسنده:خاویر کرمنت 📸⛔️|قضیه از آن جایی آغاز شد که به یک باره موجی از عکس های جور وا جور کتاب بیشعوری در فضای مجازی ایجاد شد. 😬⛔️|بی شعوری یک درد است. ، و است که اگر نباشد داد عالم و آدم به هوا بلند میشود. 🤐⛔️| اما بیشعوری که من دیدم یک کتاب بود. دوست ندارم بگویم یک اندیشه بود. چون اندیشه نبود. اندیشه از فهم و درک می آید. نویسنده ی کتاب نه اندیشه دارد نه فهم و درک. خودش همان اول کتاب اعتراف میکند که یک بیشعور است. ✍⛔️|مقدمه نویسنده: من تا مدت ها از نوشتن این کتاب و حتی صحبت کردن در باره ی موضوعات  آن ابا داشتم، چرا که دوست نداشتم تمام دنیا بفهمد که من آدم بیشعوری بوده ام. اما سرانجام وجدان، دوستان و بیمارانم من را متقاعد کردند که قبلاً همه ی دنیا فهمیده اند که من بیشعور بوده ام و نوشتن یا ننوشتن در مورد آن از این جهت بی فایده است. 😳⛔️|همین جا حتما شما هم تعجب میکنید که چطور یک بیشعور کتاب می نویسد برای آدمهای باشعور. و در طول کتاب دائم خوانندگانش را متهم میکند به« بیفهم و اندیشه بودن» به «بیشعور» بودن. 🤓⛔️|کتاب مورد توجه خیلی هاست. جوان های زیادی از من طلب این کتاب را میکنند. فقط دلیلش این نیست که خودشان را از «فکر و روح سالم» خالی میدانند، بلکه فقط اسم این کتاب را از دهان ها زیاد شنیده اند. 📱⛔️|رسانه چه ها که نمی کند؟ بیشعوری را خوب جلوه میدهد و مردم را تشنه ی حرف های یک بی شعور… 🧐⛔️|واقعا کمی، دور از اندیشه بکر نیست؟؟؟ در این چند ورق فقط می خواهد بگوید عیب ها و بدی های هر انسان باعث میشود که او بد باشد نه بیشتر. اما این را باکلی بد و بیراه میگوید با ده ها کلمه ی توهین آمیز! چون… خود دکتر نویسنده ی این کتاب این طور است. 💔⛔️| راستش من در صفحات این کتاب حرفی برای فکر و دلم پیدا نکردم، با هرکس هم که خوانده بود، گفت و گو کردم تنها به خاطر جوی که رسانه داده بود این کتاب را خوانده بودند و نتیجه گرفته بودند که… یک بی شعورند ⁉️⛔️|دنیا از کدام طرف دارد میرود؟ انسان ها دارند به سرعت کجا میروند؟ قرار بود که به کجا برسیم و حال یک بی شعور اثبات میکند که همه به بی شعوری رسیده اند. این اوج بدی هاست. ✅⛔️| من حرف امام علی را بهتر میفهمم که قدر و قیمت ما انسان ها بهشت است به کمتر از این راضی نشویم. این گونه مثبت صحبت کردن، با احترام با بشریت حرف زدن، به انسان ها قدر و قیمت دادن فقط از یک انسان فهیم و با اندیشه برمی آید. 😊⛔️| اثبات کنید که باشعور و با فرهنگید و این کتاب را تحریم کنید. ♨️ 📚
⭕️امام جعفر صادق عليه السلام:  🔸«دِعامَةُ الاِْنْسانِ الْعَقْلُ وَ الْعَقْلُ مِنْهُ الْفِطْنَةُ وَ الْفَهْمُ وَ الْحِفْظُ وَ الْعِلْمُوَ بِالْعَقْلِ يَكْمُلُ وَ هُوَ دَليلُهُ وَ مُبْصِرُهُ وَ مِفْتاحُ اَمْرِهِ فَاِذا كانَ تَاْييدُ عَقْلِهِ مِنَ النّورِ كانَ عالِما حافِظا ذاكِرا فَطِنا فَهِما فَعَلِمَ بِذلِكَ كَيْفَ وَ لِمَ وَ حَيْثُ وَ عَرَفَ مَنْ نَصَحَهُ وَ مَنْغَشَّهُ فَاِذا عَرَفَ ذلِكَ عَرَفَ مَجْراهُ وَ مَوصولَهُ وَ مَفْصولَهُ وَ اَخْلَصَ الوَحْدانِيَّةَ لِله وَالاِْقْرارَ بِالطّاعَةِ فَاِذا فَعَلَ ذلِكَ كانَ مُسْتَدْرِكا لِما فاتَ وَ وارِدا عَلى ما هُوَ آتٍ يَعْرِفُما هُوَ فيهِ وَ لاَِىِّ شَىْ ءٍ هُوَ هاهُنا و مِنْ اَيْنَ يَاْتيهِ و اِلى ما هُوَ صائِرٌ وَ ذلِكَ كُلُّهُ مِنْ تَاْييدِ العَقْلِ». 🔹ستون انسانيت، است و از عقل، ، ، حفظ و بر می‌خيزد. با ، انسان به میرسد. ، راهنماى انسان، و كليد كارهاى اوست. هر گاه با يارى شود، ، حافظ، و میشود و بدينوسيله (پاسخ) چگونه، چرا و كجا را مى فهمد و و را میشناسد، و هرگاه اين را دانست، و و را میشناسد و در توحيد و اخلاص می‌ورزد، و چون چنين كرد آنچه از دست رفته میكند و بر آنچه در آينده مى آيد، چنان وارد میشود كه میداند در كجاى آن است، و براى چه منظورى در آنجاست، از كجا آمده و به كجا مى رود، و اين همه از پرتو تأييد است.  📕كافى، ج ۱، ص ۲۵، ح ۲۳ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در منابع اسلامی چه ارزش و اهميتی برای «سكوت» بيان شده است؟ (بخش اول) 🔹در روایات اسلامی تاکید زیادی به شده است. (عليه السلام) در فرازی از خطبه متقين در بيان اوصاف ايشان مى فرمايد: «اگر كند، سكوت او، او را محزون نمى كند». فرد متقى وقتى سكوت مى كند كه حرفى پسنديده نداشته باشد، و كسى كه بداند اگر بخواهد سخن بگويد، حرف بيهوده و چه بسا باطل كه منجر به گناه مى شود مى زند از خود خشنود است. 🔹اگر صاحب مارى، مارى را در سوراخ خود محبوس كرده باشد، مگر ناراحت مى شود؟ نه هرگز!؛ زيرا بيرون آمدن مار همان و نابود كردن انسانها و بلكه خود صاحب مار همان! غصه خوردن بر براى كسى است كه زبان خود را به بيهوده گويى و سخنان زائد عادت داده است؛ و به جهت آگاهى از و ثمرات دنيوى و اخروى و و آفات سخن گفتن مثل: خطا و دروغ و غيبت و سخن چينى و نفاق و اهانت و ستيزه جويى و ايذاء خلق و غير اينها، خود را عادت داده اند كه بيشتر از سخن نگويند. 🔹 (صلی الله علیه و آله) مى فرمايد: «خوشا به حال كسى كه را از زبانش گرفت و زيادى مال خود را انفاق كرد». [۱] (علیه السلام) مى فرمايد: «اگر كلام تو از نُقره باشد، يقين بدان كه [تو] از طلا است». [۲] و در كلمات بزرگان آمده است: «لايق ترين چيزى كه در زندان مى باشد، است»؛ [۳] و نيز گفته شده: « كم جِرم (وزن)، ولى بزرگ جُرم است!». [۴] 🔹ابوبكر بن عياش مى گويد: «چهار پادشاه هند و چين و كسرى و قيصر اجتماع كردند [كسرى لقب پادشاهان ايران و قيصر لقب پادشاهان روم بوده است]، يكى از آنها گفت: من بر آنچه پشيمانم و بر آنچه نگفته ام پشيمان نيستم. دومى گفت: من هنگامى كه مى گويم و كلمه اى بر زبانم جارى مى كنم، آن كلمه مالك من است، ولى من مالك و صاحب اختيار او نيستم و وقتى آن كلمه را نگويم مالك آن هستم و آن مالك من نيست. سومى گفت: تعجب مى كنم براى متكلّم كه وقتى او به سوى او برگردد، كلمه او به او ضرر و مى زند و اگر رجوع به او نكرد به او نفع نمى رساند [يعنى تعجب از بعضى كه وقتى سخن مى گويد، يا به ضرر او تمام مى شود، يا نفعى براى او ندارد]. چهارمى گفت: من بر برگرداندن آنچه قدرتمندتر هستم، تا آنچه گفتم [آنچه از دهان بيرون آمد ديگر برنمى گردد]». [۵] 🔹گفته اند: «چهار چيز است كه هرگز برنمى گردد: ۱) كه گفته شود. ۲) تيرى كه انداخته شود. ۳) ساعتى كه بگذرد. ۴) فرصتى كه از دست برود». [۶]  (عليه السلام) می‌فرماید: «، شعار محققين به حقایق گذشتگان و حقایق ثابت و محقق است (و در آن فوایدى است)؛ ۱) [سكوت] همه راحتی هاى دنيا و آخرت است. ۲) در آن است. ۳) [موجب] سبك كردن حساب. ۴) حفاظت از خطاها و لغزشها. ۵) پوششى بر جاهل است كه جهل و نادانى هاى او آشكار نشود. ۶) زينت و زيبايى و اُبُهّت عالم است. ۷) در ، گوشه گيرى و انزواى هواى نفسانى است. ۸) رياضت و با در آن است. ۹) . ۱۰) از بين رفتن قساوت قلب. ۱۱) عفت. ۱۲) و مروّت. ۱۳) و و كياست و ، از جمله فوائد آن به شمار مى رود. 🔹پس تا مجبور و ناچار نشدى، لب به مگشاى و فرو بند، خصوصاً اگر شنونده اهليت كلام تو را نداشته باشد». «ربيع بن خثيم» كاغذى در برابر خود مى گذاشت و هر چه تكلم مى كرد مى نوشت و شبانگاه محاسبه مى كرد كه چه به نفع او بوده و چه به ضرر او و مى گفت: «آه آه نَجَا الصَّامِتُونَ وَ بَقِينَا»؛ (آه آه سكوت كنندگان نجات يافتند و ما باقى مانديم [و گرفتار سخن شديم!]). 🔹بعضى از ياران رسول الله (صلی الله علیه و آله) مرتب سنگ در دهان خود مى گذاردند، وقتى مى خواستند حرف بزنند و مى دانستند براى خدا و در راه خدا و براى انجام وظيفه الهى است، سنگ را از دهان بيرون آورده و سخن مى گفتند. بسيارى از صحابه (سكوت مى كردند) و گاهى آه بلندى مثل تنفس انسان غمديده از سينه مى كشيدند و مانند اشخاص مريض (كه به زور حرف مى زند) حرف مى زدند! و جز اين نيست كه سبب هلاكت خلق و نجات آنها در سخن و سكوت است (سخن موجب هلاكت و سكوت موجب نجات است)! پس خوشا به حال كسى كه معرفت عيب كلام و درستى آن و فواید سكوت نصيبش شد که این از اخلاق انبیاء (علیهم السلام) و شعار برگزیدگان است. ... پی نوشت‌ها؛ [۱]منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، هاشمی خویی، حسن زاده آملی، کمره‌ای، مكتبة الإسلامية، چ۴، ج۱۲، ص۱۵۵ [۲]همان [۳]همان [۴]همان [۵]همان [۶]خواندنیهای دلنشین، سعیدی لاهیجی، کتاب سعدی، قم، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۱۰۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مقصود از «قلب» در قرآن چیست؟ 🔹 در قرآن به معانى گوناگونى آمده است، از جمله: ۱) به معنى و ، چنان که در «آیه ۳۷ سوره ق» مى خوانیم: «إِنَّ فی ذلِکَ لَذِکْرى لِمَنْ کانَ لَهُ قَلْب» (در این مطالب، تذکر و یادآورى است براى آنان که نیروى و داشته باشند). ۲) به معنى و ، چنان که در «آیه ۱۰ سوره احزاب» آمده است: «وَ إِذْ زاغَتِ الأَبْصارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ». (هنگامى که چشم ها از وحشت فرو مانده و به لب رسیده بود). ۳) به معنى ، «آیه ۱۲ سوره انفال» شاهد این معنى است: «سَأُلْقی فی قُلُوبِ الَّذینَ کَفَرُوا الرُّعْب» (به زودى در کافران ترس ایجاد مى کنم). 🔹و در جاى دیگر در «آیه ۱۵۹ سوره آل عمران» مى خوانیم:  «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک...» (به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی، و اگر سنگدل بودى از اطرافت پراکنده مى شدند). توضیح این که، در وجود انسان دو مرکز نیرومند به چشم مى خورد: ۱) ، که همان «مغز و دستگاه اعصاب» است، و لذا هنگامى که مطلب فکرى براى ما پیش مى آید، احساس مى کنیم با مغز خویش آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار مى دهیم (اگر چه مغز و سلسله اعصاب در واقع وسیله و ابزارى براى هستند). 🔹۲) ، که عبارت است از همان که در بخش چپ سینه قرار دارد و در مرحله اول، روى همین مرکز اثر مى گذارد، اولین جرقه از شروع مى شود. ما هنگامى که با مصیبتى روبرو مى شویم بالوجدان فشار آن را روى همین قلب صنوبرى احساس مى کنیم، و همچنان وقتى که به مطلب سرورانگیزى بر مى خوریم، فرح و انبساط را در همین مرکز احساس مى کنیم (دقت کنید). درست است که مرکز اصلى و همگى «روح» و «روان» آدمى است، ولى تظاهرات و عکس العمل هاى جسمى آنها متفاوت است. 🔹عکس العمل و ، نخستین بار در دستگاه آشکار مى شود، ولى عکس العمل از قبیل محبت، عداوت، ترس، آرامش، شادى و غم در انسان ظاهر مى گردد، به طورى که به هنگام ایجاد این امور به روشنى اثر آنها را در قلب خود احساس مى کنیم. نتیجه اینکه: اگر در «مسائل عاطفى»، به (همین عضو مخصوص) و «مسائل عقلى»، به (به معنى عقل یا مغز) نسبت داده شده، دلیل آن همان است که گفته شد، و سخنى به گزاف نرفته است. از همه اینها گذشته، به معنى عضو مخصوص نقش مهمى در حیات و بقاى انسان دارد، به طورى که یک لحظه توقف آن با نابودى همراه است. بنابراین چه مانعى دارد که فعالیت هاى فکرى و عاطفى به آن نسبت داده شود. 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چاپ ۵۵، ج ۱، ص ۱۲۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️احاطه علمی امام علی (علیه اسلام) به همه مسائل، از کجا نشأت گرفته بود؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۲۱۰ پس از بیان تعدادی از مشكلات مربوط به نقل احاديث به این مشکل می پردازد كه: «وَ لَيْسَ كُلُّ أَصْحَابِ رَسُولِ اللهِ (صلى الله عليه و آله) مَنْ كَانَ يَسْأَلُهُ وَ يَسْتَفْهِمُهُ، حَتَّى إِنْ كانُوا لَيُحِبُّونَ أَنْ يَجِيءَ الاَعْرَابِيُّ وَ الطَّارِيءُ، فَيَسْأَلَهُ حَتَّى يَسْمَعُوا». (چنان نبود كه همه (صلى الله عليه و آله) از او كنند و مسائل مختلف را جويا شوند تا آنجا كه عدّه اى دوست مى داشتند مرد عرب يا سؤال كننده اى تازه وارد بيايد و مطلبى از آن حضرت بپرسد تا آنها جواب آن را بشنوند و فرا گيرند). 🔹ظاهر اين است كه اين عبارت اشاره به گروهى از اصحاب دارد كه زياد اهل و جستجوگرى نبودند و ابتكار طرح درباره و نداشتند و همين سبب مى شد كه از ناسخ و منسوخ و عام و خاص و محكم و متشابه و مجمل و مبيّن، سؤال نكنند و از به طور شفّاف آگاهى نيابند، ولى اگر تازه واردى پيدا مى شد و مسئله جديدى طرح مى كرد و پاسخ شايان توجّهى مى شنيد از آن استقبال مى كردند. 🔹بعضى از شارحان، جمله بالا را چنين تفسير كرده اند كه گروهى از به لحاظ ابهّت و و يا اينكه سؤال هاى متعدّد شايد حمل بر بى ادبى شود، از طرح سؤال خوددارى مى كردند؛ [۱] ولى اين احتمال با جمله هايى كه بعد در مورد (عليه السلام) آمده است سازگار نيست، زيرا امام (عليه السلام) در ادامه سخن چنين مى فرمايد: «وَ كَانَ لاَ يَمُرُّ بِي مِنْ ذلِكَ شَيْءٌ إِلاَّ سَأَلْتُهُ عَنْهُ وَ حَفِظْتُهُ». (من [اين گونه نبودم، بلكه] هر چه از خاطرم مى گذشت از آن حضرت و مى كردم [به همين دليل چيزى از فروع و اصول اسلام بر من مخفى نماند]). 🔹در بعضى از منابع اسلامى از جمله كتاب «كافى» جمله هاى گوياى ديگرى نيز در ذيل اين خطبه آمده، از جمله اينكه امام (عليه السلام) مى فرمايد: «من همه روز يك بار بر (صلى الله عليه و آله) وارد مى شدم و همچنين هر شب، و به من اجازه مى داد هر جا باشد همراه او باشم و اصحاب رسول خدا (صلى الله عليه و آله) مى دانند كه او اين اجازه را به هيچ كس جز من نمى داد... و لذا هيچ آيه اى از بر (صلى الله عليه و آله) نازل نشد مگر اينكه بر من كرد و 🔹آن را بر من خواند و من به خط خود آن را نوشتم و تأويل و تفسير و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه و خاص و عام آن را به من آموخت و از خدا خواست كه و و آن را به من عطا كند... و چيزى از حلال و حرام و امر و نهى مربوط به گذشته و آينده و دستوراتى كه بر انبياى پيشين درباره اطاعت و معصيت نازل شده بود نبود مگر اينكه همه را به من داد و آن را حفظ كردم و حتى يك حرف آن را فراموش ننمودم. سپس دست خود را بر سينه من نهاد و دعا كرد كه خداوند مرا پر از و و و كند». [۲] پی نوشت؛ [۱] البتّه عوامل ديگرى نيز در كار بود كه مانع از طرح سؤال مى شد؛ پرداختن گروهى به عبادات به گمان اينكه فقط مأمور به عبادتند، يا غرق شدن در دنيا كه انسان را از همه چيز غافل مى سازد، از ديگر عوامل ترك سؤال بود. [۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ ۴، ج ‏۱، ص ۶۴، باب اختلاف الحديث، ح ۱ 📕پيام امام اميرالمومنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۸، ص ۱۶۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel