eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨ ✨ ⭕️اسراف و تبذير در قرآن (بخش دوازدهم) 💠چرا مبغوض خدا و برادران شيطان شمرده شده‏‌اند؟ 🔷علت اين مطلب را بايد در جهان‌‏بينی و اعتقادات اسلامی جستجو كرد و تبيين آن، در مورد مي‏تواند چنين باشد كه خداوند امر به عدالت و احسان مي‏كند و طبعا را دوست مي‏دارد. «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ‏» و از آنجا كه از اين فرمان سرپيچی كرده و بی عدالتی در مصرف را پيشه خود ساخته‌‏اند، قهرا مورد خشم و دشمنی خداوند قرار خواهند گرفت، 🔷ولی در مورد علت همدست‏ بودن و شباهتشان به را از آيه شريفه مي‏توان استنباط كرد آنجا كه مي‏فرمايد: « » و تعبير برادر در لغت عرب، به معنی مشابه و نظير هم می‌آيد و شيطان در برابر پروردگارش ناسپاس است، و از طرف ديگر به معنای های خداوند است و خود نوعی ناسپاسی است، نسبت ‏به آن نعمت ها، 🔷و نخستين فردی است كه همه چيز را ناديده گرفت و تمرد از فرمان خدا كرد و راه را باز نمود، لذا آنها كه مبتلا به اين باشند از همكاران و همدستان ‌شيطان خواهند بود و از آنان با عنوان ياد شده است و اين است رمز تعبير زيبای . ... نویسنده: محمدرضا عطايی - مجلة مشكاة، ش ۵۵ منبع: وبسایت‌مرکزمطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«کفران نعمت» چه پيامدهای سوئی به دنبال دارد؟ 🔹 در برابر ، آثار سوء گسترده اى از نظر معنوى و مادى در زندگى انسان ها دارد، از يك سو سبب مى شود، زيرا مى دانيم خداوند حكيم است، نه بى حساب و كتاب چيزى به كسى مى بخشد و نه بى جهت چيزى را از كسى مى گيرد. در واقع انسان های ناسپاس با زبان حال مى گويند: ما لايق اين نعمت نيستيم و حكمت خداوند ايجاب مى كند كه اين نعمت را از آنها بگيرد، و آنها كه شكر نعمت را بجا مى آورند در واقع مى گويند: ما لايق و شايسته ايم، نعمت را بر ما افزون كن. اميرالمؤمنين امام على (ع) در حديثى می فرمايند: «مَنْ شَكَرَ النِّعَمَ بِجَنانِهِ اِسْتَحَقَّ الْمَزيدَ قَبْلَ اَنْ يَظْهَرَ عَلى لِسانِهِ؛ [۱]؛ كسى كه قلباً كند، پيش از آن كه به زبان شكر گويد، لياقت خود را براى افزون شدن نعمت ثابت كرده است». 🔹حتى در حديثى از امام صادق (ع) نقل شده که به مجرد اين كه انسان را بشناسد و را بگويد، بلافاصله فرمان افزايش از سوى خداوند درباره او صادر مى شود. آن حضرت مى فرمايند: «ما اَنْعَمَ اللهُ عَلى عَبْد مِنْ نِعْمَة فَعَرَفَها بِقَلْبِهِ وَ حَمِدَ اللّهَ ظاهِراً بِلِسانِهِ فَتَمَّ كَلامُهُ حَتّى يُؤْمَرَ لَهُ بِالْمَزيد؛ [۲]». به يقين تأثير در سلب نعمتها نيز چنين است. ممكن است بر اساس لطف خداوند، مجازات سلب نعمت تأخير بيفتد، ولى به هر حال اگر انسان بيدار نشود و جبران نكند، اين مجازات حتمى است، چرا كه لازمه حكمت خداوندى است. از سوى ديگر سبب مى شود كه انسان از معرفة الله دور بماند و اين بزرگترين خسران و زيان است، بزرگان علم كلام در نخستين گام از بحث انگيزه های معرفة الله، به مسأله می پردازند، و از آن به عنوان نخستين انگيزه شناخت پروردگار نام مى برند، 🔹زيرا تشكّر و از بخشنده نعمت يك امر وجدانى است. انسان هنگامى كه خود را غرق نعمت مى بيند و مى داند اين همه نعمت در درون و برون وجود خويش از سوی پروردگار عالم است، به فكر تشكر از بخشنده نعمت مى افتد، و همين امر راه خداشناسى را براى او هموار مى سازد. اما ، بی اعتنا به نعمت و بخشنده نعمت، از معرفة الله نيز محروم مى شود. از سوى ديگر ناسپاسى در برابر نعمت هاى خالق، سبب ناسپاسى انسان در برابر مخلوق مى شود؛ به طوری که نه تنها ارزشى براى محبت ها و خدمات بى شائبه ديگران قائل نمی شود، بلكه خود را طلبكار آنان می داند، و اين صفت، سبب تنفّر و بيزارى مردم از چنين افرادی مى شود، و به اين ترتيب گرفتار انزواى اجتماعى و نداشتن يار و ياور، در برابر مشكلات زندگى خواهند شد. پی نوشت‌ها؛ [۱] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، دارالكتاب الإسلامی، قم،‏ ۱۴۱۰ق، چ دوم‏، ص ۶۶۱، قصار ۱۴۴۷؛ مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏، نورى، مؤسسة آل البيت(ع)، قم،‏ ‏۱۴۰۸ق، چ اول، ج ‏۱۲، ص ۳۷۱ [۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ چهارم، ج ‏۲، ص ۹۵، باب الشكر، ح ۹ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۷۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه انسان می تواند به درمان «ناسپاسی» در وجود خویش بپردازد؟ 🔹نخستين راهکار برای تقویت حس در انسان، افزایش و در صنایع الهیه و انواع هاى ظاهرى و باطنى او است. [۱] راهکار ديگر، دقت در زندگی افرادى است كه در سطح پایین‌ تری از انسان زندگی می کنند. با افزایش دقت در زندگى آنان، روح افزایش می یابد، در حالى كه اگر به بالادست خود بنگرد و روحیه در او آشكار مى شود. 🔹از سوى دیگر، انسان ها باید در هر و بلايى از بلاهاى دنيا، با خود بیاندیشند که سخت‌تر از آن نیز قابل تصوّر است، این اندیشه، انسان را به شكرگزاری ترغیب می كند كه گرفتار مصیبتی بدتر از آن نشده است. نقل شده که فردی برای شکایت به حضور یکی از بزرگان رسید و گفت: دزد به خانه من آمده و همه چيز را با خود برده است، آن شخص فرهیخته در پاسخ به او گفت: برو خدا كن كه اگر به جاى آن دزد، به خانه تو مى آمد و تو را مى برد، چه مى كردى؟ [۲] 🔹 (ع) در كتاب معروف توحيد مفضّل با عباراتی گويا و دلايل روشن و تحليل هاى شگفت انگيز، به بیان می پردازد، اما گاه در ضمن بحث به ذكر هاى بزرگ الهى مى پردازد، تا از اين طريق انسان ها را به شناخت آشنا سازد. آن حضرت در بخشى از سخنان خود با اشاره به دو نعمت و ، به عنوان دو رکن اصلى تمدّن انسانى، مى فرمايند: «اگر خداوند ابزار اين دو كار را در اختيار او نگذاشته بود، نه توان بر سخن گفتن داشت نه نوشتن. 🔹آرى خداوند زبان و دهانى در اختيار بشر گذارده كه به كمك آن دو مى تواند سخن بگويد، و دست و انگشتانى به او بخشيده كه قلم به دست بگيرد و امور مختلف را بنويسد، اگر اين دو نبود انسان همچون چهار پايان بود كه نه سخن مى گويند و نه چيزى مى نويسند، [نه علم و دانشى دارند و نه تمدّن درخشانى] هر كس اين نعمت را بجا آورد، در انتظار او است، و هر كس كند [به خدا زيان نمى رساند بلكه به خودش زيان مى رساند] زيرا خداوند از جهانيان بى نياز است». [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] معراج السعادة، نراقى، هجرت‏، قم، چ ۵، ص ۸۱۰ [۲] المحجة البيضاء في تهذيب الإحياء، فيض كاشانى، جامعه مدرسين، چ ۴، ج ۷، ص ۲۲۷ [۳] توحيد المفضل‏، قم‏، داورى‏، بى تا، چ ۳، ص ۷۹ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابیطالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۷۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اسباب و انگيزه های «ناسپاسی» کدامند؟ 🔹گاه تقصير در و گرايش به ، از کمی انسان نسبت به سرچشمه می گيرد، و اصولا به نمى انديشند؛ با كمى دقت در و دستگاه عجيب و بسيار دقيق آن، به اهميت در وجودمان آگاه شده و حس در وجود انسان تحريك مى شود. دستگاه هايى [مانند قلب و كبد و كليه ها و شش ها] را در وجود قرار داده كه اگر بشر بتواند معادل مصنوعى آنها را بسازد، قطعاً كارايى بسيار پايينى خواهد داشت گاه دهها يا صدها ميليون هزينه دارد و به اين ترتيب اگر بخواهيم قيمتى بر يك يك اعضاء خود بگذاريم خواهيم ديد صاحب سرمايه بسيار عظيمى هستيم. 🔹در ، گاه يك جرعه آب به اندازه يك دنيا ارزش دارد، چنان كه بعضى از علماء نقل كرده اند كه: «روزى عالمی بر پادشاهی وارد شد در حالى كه ظرف آبى در دست او بود و مى خواست بنوشد، شاه به آن عالم بزرگ گفت: مرا پندى ده، مرد عالم گفت: اگر فوق العاده تشنه باشى و اين آب را از تو باز گيرند، مگر اين كه تمام ملك و حكومت خود را بدهى چه خواهى كرد؟ گفت چاره اى ندارم، تمام ملك خود را مى دهم، مرد عالم گفت: چگونه به حكومتى دارى كه بهاى آن جرعه آبى بيش نيست». 🔹گاه انسان، را مى بيند كه از شدّت و به خود مى پيچند و مرگ را يك عطيّه آسمانى براى خود مى شمرند، در آن حال انسان فكر مى كند اگر تمام عالم را به همراه اين بيمارى به او بدهند هيچ ارزشى ندارد و اگر همه جهان را از او بگيرند و در مقابل عافيت و به او بدهند، سلامتی براي او ارزشمندتر است. با سلب هاى به ظاهر كوچك و بسيار كم اهميت در وجود ، او به خطر مى افتد. چشمه هاى آبى به نام غدّه هاى بزاق در دهان انسان به طور دائم كار مى كند و دائماً زبان، دهان، لب ها و گلو را نرم و مرطوب نگه مى دارد، 🔹و به هنگام خوردن غذا با جوششی فوق العاده، غذا را برای فرو بردن نرم و آماده مى نمايد و در عين حال به هضم آن نيز كمك مى كند. اگر روزى اين چشمه ها به كلّى بخشكد، لب ها، زبان و گلوى انسان مثل چوب شده، و حالت خفگى به او دست مى دهد، و قدرت بر سخن گفتن ندارد، و يك لقمه طعام ممكن است گلوگير شده و به حيات او خاتمه دهد، به يقين اين چشمه هاى كوچك ناپيدا و به ظاهر بى اهميّت براى انسان از تمام ثروت هاى جهان برتر و بالاتر است. 🔹بگذريم از نعمت آفتاب عالم تاب، هواى روح پرور و انواع ، گياهان، مركب ها و مواهب عظيم ديگر كه به تعبير قرآن «وَ اِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللهِ لا تُحْصُوها»؛ [۱] (اگر را شمارش كنيد هرگز به آن قادر نمى يابيد). از سوی ديگر، بسيارى از ، هيچ گاه از آدمى سلب نمى شود، از اين رو، هيچگاه شناخته نخواهد شد؛ بود كه در گذشته براى انسان دائمى بود، اما با ، انسان سلب شدن آن نعمت را می بيند و به عظمت آن نعمت پى مى برد، در حالى كه ممكن است هنوز ديگرى مكتوم باشد. 🔹تا مسأله سفرهاى فضايى و تأثير حالت بى وزنى بر محيط زندگى پيش نيامده بود انسان در گذشته به اهميت نيروى جاذبه پی نبرده بود، اما امروز فهميده كه اگر جاذبه نبود خانه ها، كاخ ها، زراعت ها و درخت ها، همه با اندك چيزى به هوا پرتاب شده و انسان با اندك حركتى به سقف و ديوار برخورد مى کرد، سفره غذا با مختصر حركتى به اطراف پراكنده مى شد و حتى فرو بردن لقمه غذا و جرعه آب براى انسان مشكل بود، اگر روزی همين يك را از انسان بگيرد حركت دورانى زمين سبب مى شود كه آب های دريا و اقيانوس ها در فضا پخش شده و زمين به بيابانى خشك و سوزان تبديل گردد،گ؛ 🔹فكر كنيد اگر در تمام طول عمر، به شكر همين نعمت بپردازيم، آيا قادر به خواهيم بود؟ و اگر يعنى و (عليهم السلام) و را كه بسيار برتر از نعمت هاى مادى هستند را بر آنها بيفزاييم، آنگاه به عظمت و توان ناچيز خود بر شکر و سپاس آگاه می شويم. توجّه به اين امور، ريشه هاى را مى سوزاند، و روح را در انسان زنده مى كند. پی نوشت: [۱] قرآن کریم، سوره نحل، آيه ۱۸ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۷۵. منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در روايات اسلامی چه آثاری برای «کفران نعمت» ذکر شده است؟ 🔸در به طور وسيع و گسترده، از ، زشتى و آن، و از و جالب آن بحث شده است، از جمله: 1⃣ (صلى الله عليه و آله) در حديثى مى فرمايند: «اَسْرَعُ الذُّنُوبِ عُقُوبَةً كُفْرانُ النِّعْمَةِ»؛ [۱] ( كه زودتر از همه گناهان دامان انسان را مى گيرد است). 2⃣امام على (عليه السلام) در اين رابطه مى فرمايند: «سَبَبُ زَوالِ النِّعَمِ الْكُفْرانُ»؛ [۲] (آنچه باعث مى شود است). 3⃣آن حضرت در حديث ديگرى می فرمايند: «كُفْرُ النِّعْمَةَ مُزيْلُها وَ شُكْرُها مُسْتَديمُها»؛ [۳] ( آن را از بين مى برد، و نعمت سبب آن است). 4⃣ اميرالمومنين (عليه السلام) در حديثى مى فرمايند: «كُفْرانُ النِّعَمِ يُزِلُّ الْقَدَمَ وَ يَسْلُبُ النِّعَمِ»؛ [۴] ( سبب [و به زمين خوردن در زندگى] و موجب مى گردد). 5⃣آن حضرت در حديث ديگری می فرمايند: «آفَةُ النِّعَمَ الْكُفرانُ»؛ [۵] (، است). 6⃣اميرمؤمنان (عليه السلام) می فرمايند: «كافِرُ النِّعمَةِ كافِرُ فَضْلِ اللّهِ»؛ [۶] (، منكر فضل الهى است). 7⃣يكى از مجازات هاى الهى است، و مفهوم آن اين است كه خداوند برای مجازات بعضى از افراد و ، آنان را هاى خود قرار مى دهد هنگامى كه نعمت بر او فوق العاده زياد شد، ناگهان را مى كند تا شديداً احساس و كند. از اين رو امام حسين (عليه السلام) درحديثى مى فرمايند: «اَلاِسْتِدْراجُ مِنَ اللهِ سبحانه لِعَبدِهِ اَنْ يُسْبِغَ عَلَيْه النِّعَمَ وَ يَسْلُبَهُ الشُّكْر»؛ [۷] ( در و خداوندى اين است كه به بنده اش نعمت فراوان مى دهد و توفيق را او سلب مى كند [ناگهان به زمين مى خورد و همه چيز را از دست مى دهد]). 8⃣امام سجّاد (عليه السلام) در اين رابطه مى فرمايد: «اَلذُّنُوبُ الَّتى تُغَيِّرُ النِّعَمَ البَغْىُ عَلَى النّاسِ وَالزَّوالُ عَنِ الْعادَةَ فِى الْخَيْرِ وَاصْطِناعُ الْمَعْرُوفِ، وَكُفْرانُ النِّعَمِ وَ تَرْكُ الشُّكْرِ»؛ [۸] ( كه را تغيير مى دهد، بر مردم و تغيير دادن عادت در امور خير و و ترك شكر است). 9⃣اميرمؤمنان امام على (عليه السلام) در حديث ديگرى مى فرمايند: «كُفْرُ النِّعْمَةِ لُؤْمٌ وَ صُحْبَةُ الاَحمق شُؤْمٌ»؛ [۹] ( نشانه پستى است و دوستى با احمق سبب سر افكندگى است). 🔟اين بحث را با حديثى از امام صادق (عليه السلام) در بيان جنود و (لشكر عقل ونادانى) پايان مى دهيم، امام (عليه السلام) به اصحاب شان دستور مى دهند، و لشكريانش را بشناسند، و از و لشگريانش نيز باخبر باشند و هنگامى كه بعضى از ياران توضيحات بيشترى مى خواهند (عليه السلام) مى فرمايد: خداوند براى هفتاد و پنج لشكر قرار داده كه ضد آنها، است، و در ضمن اين هفتاد و پنج لشكر كه در صدر كلام امام (عليه السلام) واقع شده مى فرمايد: «وَالشُّكْرُ وَ ضِدُّهُ الْكُفْرانُ»؛ [۱۰] (يكى از لشكريان است و ضد آن است). 💠تعبيراتى كه در روايات دهگانه بالا آمده به خوبى نشان مى دهد كه تا چه اندازه اين خطرناك است و تا چه حد آن در فردى و اجتماعى نمايان است و چگونه را از اوج نعمت بر مى كشاند، را سلب مى كند و مايه دورى از خدا و نزديكى به است. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ دوم، ج ‏۶۶، ص ۷۰؛ [۲] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامی، چ دوم‏، ص ۳۹۵، قصار ۸؛ [۳] همان، ص ۵۳۸، قصار ۱۰؛ [۴] همان، قصار ۲۰؛ [۵] همان، ص ۲۷۸، قصار ۳؛ [۶] ص ۵۳۹، قصار ۳۶؛ [۷] بحارالأنوار، همان، ج ‏۷۵، ص ۱۱۷، باب ۲۰؛ [۸] همان، ج ‏۷۰، ص ۳۷۵، باب ۱۳۸؛ [۹] غرر الحكم و درر الكلم‏، ص ۵۳۸، قصار ۲۱؛ [۱۰] بحارالأنوار، همان، ج ‏۱، ص ۱۱۰، باب ۴ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن أبیطالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۷۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مفهوم «کفران نعمت» چیست؟ 🔹 در اصل به معنى پوشانيدن چيزى است؛ و از آنجا كه ، در پوشانيدن ارزش تلاش مى كند، به این عمل مى گويند. بديهى است ، گاه در و گاه با و گاه در است. ها را در خود بى مقدار يا كم اهميت مى شمرند، 🔹و با در بی ارزش بودن آن نعمت سخن مى گويند، و در نیز به جاى حسن استفاده، از آن سوء استفاده مى كنند. به همين دليل بزرگان علم اخلاق فرموده اند: «اَلشُّكْرُ صَرْفُ الْعَبْدِ جَمِيْعَ ما اَنْعَمَهُ اللّهُ تَعالَى فى ما خُلِقَ لاَجْلِهِ»؛ ( آن است كه بندگان خدا، نعمت هايى را كه به آنها بخشيده است، در همان راهى مصرف كنند كه براى آن آفريده شده). 🔹بنابراين و آن است كه را نابجا مصرف كنند، را كه خدا براى ديدن آثار عظمت او در عالم هستى و تشخيص راه از چاه و مشاهده آيات الهى آفريده در طريق به كار گيرد، همچنين ، ، و يا مال و را. 🔹گويى اين سخن بر گرفته از حديث (عليه السلام) است که می فرماید: «شُكْرُالنِّعْمَةِ اِجْتِنابُ الْمحارِمِ»؛ [۱] ( آن است كه از پرهيز شود). و به اين ترتيب معنى سپاس و ناسپاسى هر دو روشن مى شود. پی نوشت: [۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏، چ۴، ج۲، ص۹۵، باب الشكر، ح ۱۰؛ و... 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۷۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel