eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
442 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️ ☄ ⭕️ ، دشمن تقوا (بخش اول) 🔷موضوع ربای بانکی و ربای در بازار و سایر ارکان اقتصادی، از جمله مسائلی است که سالیان درازی است مورد بحث و نقد و نظر قرار گرفته است و این بحث بعد از انقلاب نیز از چالشی‌ترین مباحث در حوزه‌های اقتصادی به شمار می‌رود؛ تا آنجا که واکنش‌ها در سطح مرجعیت به موضوعی مثل ربای بانکی به یک مسئله مداوم تبدیل شده است. به از زوایای مختلفی میشود نگاه کرد، اما یکی از اصلی ترین زوایایی که باید به آن توجه شود، مخصوصا تاثیر آن بر است.   💠توجه اسلام به اقتصاد 🔷در دین مقدّس ، توجه خاصی به و  نموده است، و جوانی که حرفه و یا هنر خاصی جهت امرار معاش نداشته باشد را مذمّت می‌نماید. [۱] سفارش همیشگی دین اسلام به تقسیم ساعات روزانه به سه دسته است: [۲] عبادت خداوند متعال و تفکر و تفقّه در اندیشه‌های دینی؛ پرداختن به امور خانواده و استراحت و استفاده حلال از نعمت‌های دنیوی دنیا؛ کار و ، تا با آن امرار معاش نموده و در مواقع ضرورت در راه خدا آن‌ها را انفاق نماید و اگر نیاز بود در برابر دشمنان خدا، جامعه را تجهیز نظامی و امنیّتی و غذایی نماید و جلوی سلطه‌ی اقتصادی و نظامی و سیاسی دشمن را بگیرد. 🔷همان‌گونه که مشاهده می‌فرمایید، شریعت اهمیت خاصی به کسب‌ و کار می‌دهد. امّا در همه چیز بر روی حساب‌ و کتاب است و این‌گونه نیست که هرکس به هر نحوی که دوست داشت و داد و ستد نماید.‌ در شروطی برای طرفین عقد و قرارداد وجود دارد، از جمله آنان سفیه و صبی و مجنون نبودن طرفین معامله است، اینکه معلوم باشد فروشنده و مشتری چه کسانی هستند. [۳] همچنین در مورد خود و ثمنی که مورد معامله قرار می‌گیرند وجود دارد. از جمله آنان مجهول نبودن مقدار و میزان ثمن و مثمن است؛ یعنی مشخص باشد که چه مقدار و چه تعداد ثمن یا مثمن در عقد وجود دارد؛ و بین ثمن و مثمن تعادل و تساوی برقرار باشد.   💠علت حرمت ربا 🔷در ، در تجارت بین مردم  رایج بود و آنان گمان می‌کردند که ربا نیز همچون بیع، عقدی حلال است. امّا خداوند متعال به صورت قاطع آن را اعلام نمود، و و و هر آنکس را که در این‌باره مشارکتی دارد، معرّفی می‌نماید و آنان را از این باز می‌دارد. [۴] در کتاب علل الشرائع راجع به علّت حرمت ربا روایتی آمده است به این مضمون که: «اگر حلال باشد، مردم دیگر را رها مى‏کنند». چون وقتی لذّت و شیرینی حرام را بچشند و در ظاهر، بدون زحمت سودی نصیبشان شود، دیگر به دنبال سختی‌های تجارت نمی‌روند و اگر چنین اتّفاقی بی‌افتد، به زودی شاهد و گرفتاری در جامعه اسلامی خواهیم بود و دشمن توانایی چیرگی بر امّت مسلمان را خواهد یافت.   💠فراگیری ربا در جامعه 🔷رسول خدا (ص) فرمود: «خورنده ربا و خوراننده آن و نویسنده قبض آن و شاهدانش در گناه یکسانند». [۵] این روایت دالّ بر و عمومیّت این دارد، و اینکه این عمل زشت طوری سرایت می‌کند که همه را آلوده می‌نماید. زیرا افراد ضعیف‌النفس به محض بروز سختی و دشواری در زندگی مادّی‌شان، با توجّه به مشاهده موفقیت ظاهری و موقّت بعضی از هم کیشانشان در ، آنان نیز رو به این عمل قبیح و خانمان‌ سوز می‌آورند؛ و وقتی مزه گناه به مذاق کسی بنشیند، فقط باید از مسیر او را درمان کرد. ... پی‌نوشت: [۱] وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۳۶ [۲] حکمت ۳۹۰ نهج البلاغه [۳] مکاسب شیخ انصاری، بخش شروط بیع. [۴] سوره بقره، آیه ۲۷۵ [۵] ترجمه من لا یحضره الفقیه، ج‏ ۴، ص ۳۷۱ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «مشارطه» كه برای جهاد با نفس لازم است چيست؟ 🔹علمای‌اخلاق براى امورى را بيان كرده اند كه التزام به آنها لازم است و یکی از آنها است. درباره «مشارطه» فرموده اند مثل تاجر است، و وقت خود را میدهد تا و نيكو كسب كند، واين اعمال صالح با حاصل میشود، ربح و سود او تزكيه نفس است؛ زيرا به سبب آن به فلاح و میرسد: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا - وَ قَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا» ( شد كسى كه را تزكيه و پاك كرد، و متضرّر شد كسى كه آن را تباه كرد). 🔹در اين معامله، شريكى دارد بنام و بايد مثل شريكها در معاملات دنيوى با او برخورد شود. اول از همه بايد با او در نظرگرفت كه مبادا كند و سرمايه را به باد فنا دهد، چنانكه شريك جنايتكار ممكن است در امور دنيوى چنين كند و اين شرط كردن، [همان] است. اين تجارت سودش و رسيدن به «سدرة المنتهى» و بودن با انبيا و شهداست. پس دقت در محاسبه و دقت در كار اين ، بايد بيشتر از دقت در ربح و سود دنيوى باشد؛ زيرا سودها قابل مقايسه نيست. 🔹، خيریست كه دوام دارد و دوام ندارد، و گفته اند: «لَا خَيرَ فِى خَيرٍ لَا يَدُومُ بَل شَرٌّ لَا يَدُومُ خَيرٌ مِنْ خَيرٍ لَا يَدُومُ» (در امر خيرى كه دوام ندارد خير و بركتی نيست؛ بلكه شرّى كه دوام ندارد بهتر از خيری است كه دوام ندارد)؛ زيرا شرّى كه دوام ندارد وقتى قطع شد، شادى به همراه دارد، چون شرّ پشت سر گذاشته شد، ولى خيرى كه دوام ندارد، تأسف را به خاطر انقطاعش به همراه دارد! پس هر صاحب نفسى نبايد باشد كه هر نَفَسى از عمر، گوهر گرانبهایی است كه عوض ندارد و ممكنست گنجى از گنجهاى بهشتى باآن بدست آيد كه ابدى است. 🔹بنابراين هرشخصى بايد وقتى از نمازصبح فارغ شد، ساعتى با نفسش خلوت كند، براى آن چنانكه تاجر با شريكش میكند وبه نفس بگويد به جز كالاى چیز دیگری ندارم، و اگرآن [كالا] از بين رود، سرمايه ام از بين رفته، و از تجارت مأيوس میشوم، و ربحى و بدست نمى آورم. خداوندامروز را به من مهلت داده، و اگر میمُردم از خدا میخواستم مرا به اندازه يكروز به دنيا برگرداند، تا انجام دهم، پس فرض كن مُرده اى و امروز برگشته اى، و به تو مهلت داده شده، پس بپرهيز از اينكه اين روز پرقيمت را ضايع كنى. 🔹در احوال يكى از زهاد است كه گويند قبرى كنده بود و صبحها در آن مى خوابيد و آيه «رَبِّ ارْجِعُونِ - لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ» را میخواند؛ يعنى سخن كسانى را كه در قيامت از خدا میخواهند به دنيا برگردند، و عمل صالح انجام دهند را میگفت و بلند میشد، و به خود میگفت: توامروز به دنيا برگردانده شدى، برو ببينم چه کار میكنى! در خبرى آمده «براى بنده درهر شبانه روز ۲۴ خزانه پشت سر هم است كه خزانه اى از آن باز میشود، و ميبيند پر از نور است كه در اثر است كه در آن موقع انجام داده، خوشحال میشود، 🔹بقدرى كه اگرآن خوشحالى را بين اهل آتش توزيع كنند، به وحشت مى‌افتند، سپس خزانه و جعبه ديگرى باز میشودكه سياه و تاريك است، و بوى بد ازآن بلند میشود، و آن ساعتى است كه خدا كرده و آنچنان ترس و فزعى به او دست میدهد كه اگر بين اهل بهشت تقسيم شود، عيش آنهارا از بين مى برد، و جعبه اى ديگر بازمیشود كه خالى است، نه مايه خوشحالى و نه ناراحتى است و آن ساعتى است كه خوابيده و بوده يا مشغول به مباحات دنيوى بوده، پس حسرت میخورد و متضرّر میشود». 🔹به بگو امروز خزائن ۲۴گانه را خالى مگذار، و مرا به كسالت و بيحالى مينداز و مغبون و حسرت بارم مكن، كه خداوند فرموده: «يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ» (روزى شمارا جمع میكند براى روز جمع شدن [كه روزقيامت باشد] و آن، و ضرراست). اين سفارشات براى خود نفس بود، سپس سفارشى به نفس در مورد كند: چشم و گوش و زبان و شكم و فرج [كنايه از شهوت جنسى] و دست و پا به اين كه اينها خدمتكاران و رعيّت تو هستند كه با اينها تجارت میكنى. 🔹براى هفت درب است كه براى هر دربى عده اى از مردم مشخص شده اند كه وارد شوند، و اين هفت درب براى كسانى است كه با اعضاء هفتگانه عصيان كنند. پس را از نظر به نامحرم بپوشان ونظر تحقیرآمیز به مؤمنى مكن، بلكه نظرى زائد بر ضرورت مكن. خداوند همچنان كه از كلام زيادى بازخواست كند، از نظر زيادى نيز سؤال كند، و همينطور براى هر عضوى خصوصاً و توصيه به نفس كند. 📕اخلاق اسلامى درنهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر،تهيه وتنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش چ۱ ج۲ص۲۸۷ منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی @tabyinchannel