eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
تبیین
💢 فرهنگ 🔹 از نگاه هارتلی (۲۰۰۲) سلبریتی‌ها در جوامعی به وجود می‌آیند که در آن هویت یک مسئله اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. این ویژگی اغلب جوامع امروزی است که در آن‌ها در دهه‌های اخیر رشد قابل توجهی داشته است. سلبریتی‌ها می‌توانند به حوزه‌های مختلفی از جمله ورزش، موسیقی، سینما، مد و حتی جنایت تعلق داشته باشند و همه آن‌ها به خاطر هویتشان در رسانه‌ها مورد توجه قرار می‌گیرند. 🔸 فرهنگ در جوامع غربی آن چنان گسترش یافته که به بخشی از زندگی و فرهنگ روزمره تبدیل شده است. از سویی سلبریتی‌ها به عنوان تصاویر در زندگی روزمره و حوزه عمومی به گردش در می‌آیند و از سوی دیگر سلبریتی‌ها در برابر پاسخ این تصاویر همچنان رشد پیدا می‌کنند. به عبارت دیگر فرهنگ سلبریتی فقط تولید رسانه‌ای نیست، بلکه مصرف از این تصاویر است که گردشی از فرهنگ سلبریتی را شکل می‌دهد. 🔹 نایار (۲۰۰۹) فرهنگ سلبریتی را از اثرات می‌داند و از نظر او نمی‌توان آن را از انواع تکنولوژی‌های بازنمایی شامل سینما، تلویزیون، وب سایت‌ها و سایر رسانه‌ها جدا کرد. 🔸 سلبریتی‌ها تنها از آن رو اهمیت ندارند که توسط تعداد زیادی از مردم شناخته می‌شوند، بلکه از آن رو دارای اهمیت می‌شوند که اقدامات سلبریتی ها اثرات عاطفی قابل توجهی بر تعدادی از به جای می‌گذارد. ✏️منبع: مقاله "گردش فرهنگ سلبریتی در رسانه‌های اجتماعی: مطالعه فعالیت سلبریتی‌های ایرانی و هوادارانشان در اینستاگرام" ✍سادات @tabyinchannel @daneshgahevelyat
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️ (Contraflow) چیست؟ 🔶ضد جریان، در حقیقت است که نه در تقابل با جریان‌های دیگر خبری موجود، بلکه در صدد تاسیس و راه‌اندازی است که می‌تواند به نوعی را از یک سو به خود جذب کرده و از سوی دیگر برای خود در مقابل دیگران ایجاد نماید. 🔷به همین دلیل یک جریان تقابلی (Counter Flow) نبوده و در صدد پاسخگویی به جریان‌های رقیب یا دشمن یا متجاوز بطور مستقیم نیست. در حقیقت، ضد جریان، یک است که تلاش می‌کند اخبار جهانی را تحت‌الشعاع قرار داده و سمت و سوی آنها را تغییر دهد. 🔷این مفهوم، اگرچه در آغاز در حوزه خبری و در تعارض با جریان‌های غالب خبری جهانی شکل گرفت، اما کم کم با گسترش مفهوم و [۱] ابعاد تازه‌ای یافت که در حوزه‌های رسانه‌ای، سیاسی، فرهنگی و حتی نظامی به شکل وسیعی مورد استفاده قرار گرفت. 🔷 تحقق این مفهوم در صحنه‌های مختلف جهانی، تولد سینمای بالیوود در هند در مقابل سینمای هالیوود آمریکا، گسترش نشریات فراملی مانند الحیات و الشرق‌الاوسط در لندن در مقابل نشریات مخصوصا انگلیسی زبان غربی، ظهور شبکه الجزیره در مقابل سی ان ان در جهان عرب، راه‌اندازی شبکه العالم و سپس پرس تی وی در مقابل شبکه‌های عربی و انگلیسی و ایجاد شبکه العربیه در مقابل العالم توسط عربستان سعودی است. 🔷همه این نمونه‌های عملیاتی، به دنبال پاسخگویی به طرف یا اطراف مقابل خبری نیستند، بلکه بیش از آنکه در صدد پاسخگویی و تقابل باشند، در پی ایجاد جریان‌های خبری جدیدی هستند که گفتمان جدیدی را در جوامع مختلف ایجاد می‌کند. 🔷بسط معنایی این مفهوم در حوزه‌های دیگر سیاسی، فرهنگی و اقتصادی منجر به خلق جریان‌های جدیدی شد که اگرچه می‌توان با تحلیل‌های مختلف آنها را نوعی از پاسخگویی یا تقابل دانست، اما بیش از هر چیز، منطقه‌ای یا جهانی برای است. 🔷به عنوان مثال، هنگامی که یک کشور در یک کشور دیگر دخالت تبلیغاتی سیاسی یا فرهنگی بکند، تنها راه پاسخگویی، مقابله به مثل به عنوان پاسخ مناسب به آن کشور نیست، بلکه ایجاد جریان‌های جدید بر علیه آن در حوزه‌های دیگر در همان کشور یا توسط کشورهای دیگر بر علیه آن نوعی از ایجاد است. 🔷یکی از مثال‌های بارزی که در چند سال اخیر در مورد دخالت‌های آمریکا در امور داخلی ایران به عنوان ضدجریان در برابر این دخالت‌ها مطرح شد، فعال‌سازی در حیاط خلوت آمریکا یعنی بود که هدف آن تصعید مخالفت با آمریکا در سرزمین‌های مجاور آن است. 🔷ایجاد  در لبنان نیز می‌تواند در همین راستا تحلیل شود. یک بر علیه رژیم اشغالگر اسرائیل است. حضور فعال‌تر روسیه  در سوریه نیز در مقابل دخالت آمریکا در اوکراین و سایر کشورهای همجوار روسیه برای ایجاد فشار بر علیه این کشور، نوعی از مبارزه با آمریکا و غرب تلقی می‌شود. 🔷بنابراین می‌توان گفت که ضدجریان به نوعی با ایجاد جریان‌هایی است که می‌تواند پاسخی غیرمستقیم به سیاست‌ها یا تبلیغات و یا عملیات نظامی به شمار رود. 🔷این مفهوم، با توسعه امکانات جهانی در گسترش ارتباطات، تحرک وسیع انسان در سطح جهانی، شبکه‌های اجتماعی جایگزین شبکه‌های واقعی اجتماعی و غیره، به یک صحنه مهم مبارزاتی از منظرهای مختلف تبلیغاتی، رسانه‌ای، سیاسی، اقتصادی و نظامی تبدیل شده است. پی نوشت [۱] هژمونی، تسلط یا کنترل سیاسی، اقتصادی یا نظامی یک دولت بر دیگران است؛ در معنی کلی تر نفوذ و تسلط یک جمع یا نهاد بر یک جامعه.(ویکی پدیا) ✍دکتر حسن بشیر ـ استاد ارتباطات بین‌الملل منبع: وبسایت عصر هوشمندی به نقل از همشهری آنلاین @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«استبداد اطلاعاتی» فصل تازه ای از استعمار فرا نوین 🔹زمانی که از بین انبوه اطلاعات دارای ارزش های مسلم خبری و اطلاعاتی، تنها در معرض برخی از آنها قرار می گیرد و برخی دیگر را اساسا یا نمی بیند، یا به شکل اسلایدی و اسلایسی می بینند، بدین مفهوم است که در برابر افکار عمومی اتخاذ کرده، و ناچارند از زوایه دید ، به دنیا بنگرند. از سوی دیگر در مقطعی که سیاست‌ های جهانی و منطقه‌ای در فضای رسانه‌ای جریان پیدا می‌کند، بازیگران سیاسی دنیا از طریق سازماندهی کنش سیاسی خود حول و حوش ، به نوعی به مقابله با جریان آزاد، اما واقعی اطلاعات پرداخته و عملا به ایجاد دست زده‌اند. 🔹از این سوءاستفاده از فضای رسانه‌ای و حذف یا پررنگ سازی اخبار، تحت عنوان Information Despotisum یاد می‌شود؛ «استبداد اطلاعاتی یعنی سوء استفاده‌ های گروهی حکومت‌ های قدرتمند جهانی از ظرفیت بالای رسانه‌ای». یعنی حذف یمن از اخبار جهانی، عبور فوری از اخبار مربوط به نرخ بیکاری در آمریکا، یعنی انتصاب اقدامات تروریستی به مسلمانان، یعنی متوحش نشان دادن برخی کشورها و متمدن نشان دادن برخی دیگر. یعنی ما تصمیم می گیریم نگاه ملت ها حتی به خودشان چگونه باشد و… «استبداد اطلاعاتی» وجه تاز‌ه‌ای از استبدادهای سنتی است که با گسترش فضای جدید رسانه‌ای و انحصار اطلاعاتی، این استبداد اطلاعاتی بیشتر می‌شود؛ به‌ طوری‌ که به قول یکی از اندیشمندان تئوری‌ های توسعه‌ یافتگی «اگر از غرب رسانه‌های آن را بگیرند از آن چیزی باقی نمی‌ماند». 🔹استبداد اطلاعاتی غربی ها که در رسانه‌های آن ظهور و نمود پیدا کرده است، می‌رود تا فصل نوینی از «استعمار فرا نوین» را رقم زند. کلمه استبداد مترادف با خود رأی بودن، فرمانروایی مطلق و ظلم و تعدی معنا شده است و قرآن کریم نیز خاستگاه استبداد را در «خودبنیاد پنداری» آدمی می داند. و دارای سواد رسانه‌ای، کمتر تحت سلطه و متاثر از استبداد رسانه ای غول های رسانه ای دنیا قرار می‌گیرد، و فرا گرفته است چگونه زیر متن ها را تشخیص داده و سطرهای نانوشته پیام های رسانه ای را بخواند. نویسنده؛ دکتر معصومه نصیری - مدرس سواد رسانه ای @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سواد رسانه‌ای | «تکنیک طنز» چطور مخاطب را اقناع می‌کند؟ 🔹یکی از رایج در فضای فعلی اطلاع‌رسانی، استفاده از است. با وجود رشد و توسعه ، ابزار های متعددی توسط کارشناسان رسانه برای مورد استفاده قرار می‌گیرد. یکی از موثرترین این روش‌ها، استفاده از برای مخاطب است. این تکنیک می‌تواند در مباحث بازرگانی هم استفاده شود و خود را تحت تأثیر قرار دهد. 🔹 و طنز در کاربردهای فراوانی دارد؛ جذابیت باعث شده بسیاری از آگهی‌ دهندگان از این روش برای جلب‌ توجه خود استفاده کنند. ، روشی قدرتمند برای قانع کردن مخاطب است. اگر آگهی تبلیغاتی بتواند را بخنداند و به او احساس خوبی بدهد، می‌توان امیدوار بود که فرد این حس خوب را نسبت به محصول مورد نظر هم داشته باشد. 🔹شما به‌ عنوان مخاطب در مقابل این چه می‌کنید؟ آیا طنز می‌تواند دیدگاه شما را تغییر دهد؟ امروزه شیوه‌ای قدرتمند برای قانع کردن مخاطب می باشد. در بسیاری از پیام‌ های رسانه‌ای از این شیوه استفاده می‌شود تا توجه مخاطب بیشتر به پیام جلب شود. این روش باعث می‌شود با و مفرح در ذهن مخاطب همراه باشد. 🔹روش‌ اقناعی‌ ، بر روی این بنا شده که هنگامی‌ که می‌خندیم احساس خوبی داریم، بنابراین اگر بتواند ما را بخنداند، می‌ تواند این را به محصول مورد نظرش در ما پیوند بزند. استفاده از روش تنها محدود به تبلیغات محصولات نمی‌ شود، بلکه در رسانه‌ های و نیز از این تکنیک استفاده می‌ شود. 🔹این روش در بسترهای بیشتر برای بیان مشکلاتی از قبیل گرانی، تحریم، تورم و کمبود آب استفاده می‌شود. شاید یکی از بهترین نمونه‌ های استفاده از این تکنیک را بتوانیم در نشریه های طنز یا بخش طنز روزنامه‌ها پیدا کنیم. استفاده از در فرایند یکی از شیوه‌ های مرسوم و نتیجه‌ بخش در اقناع است. مفاهیم و به دلیل ایجاد می‌ توانند توجه مخاطب را به پیام تبلیغاتی جلب کنند. منبع: تسنیم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️پاسخ امام علی (علیه السلام) برای ديدن خدايی كه ديده نمى شود چه بود؟ 🔹از روايات مختلف در شرح حال (ع) استفاده میشود كه حضرت بارها میفرمود: «سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي»؛ (هر را كه میخواهید از من كنيد پيش از آنكه از ميان شما بروم) و به اين ترتيب خود را براى به هر - چه مربوط به و چه مردم باشد - بيان میفرمود؛ حتى بعد از آنكه ضربه هولناك بر فرق مباركش وارد شد در ملاقاتى كه با توده هاى مردم در بستر شهادتش داشت، همين جمله را تكرار فرمود!! 🔹از جمله مواردى كه حضرت اين جمله را بيان فرمود هنگامى بود كه بر كرسى خلافت ظاهرى نشست و براى مردم خطبه اى خواند و در ضمن آن خطبه، جمله «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی» را تكرار فرمود و بر اين معنا تأكيد كرد كه مخصوصاً از تمام و زمان و شأن نزول و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه آن با خبرم. در اين هنگام، «ذعلب يمانى» كه مردى شجاع و فصيح بود برخاست و سؤال كرد: ای آیا را دیده ای؟ و (عليه السلام) با زيبايى تمام به پاسخ او پرداخت؛ «أَفَاَعْبُدُ مَا لَا أَرَى؟» [۱] (آيا ممكن است كسى را كه نمى بينم كنم؟!). 🔹به اين معنا كه ، فرع بر است و درجاتى دارد كه بالاترين درجه آن است و حضرت در اين سخن به خود نظر دارد كه آن را همراه با مشاهده می‌شمرد. ذعلب در فكر فرو رفت كه منظور حضرت در اينجا كدام مشاهده است؟ آيا مشاهده حسّى است كه قائلان به جسميت خداوند (مجسّمه) عقيده دارند؟ يا مشاهده و میباشد كه چيزى برتر از مشاهده عقلى است؟ لذا بلافاصله سؤال كرد: «وَ كَيْفَ تَرَاهُ؟» (چگونه خدا را مى بينى؟) 🔹 (ع) در پاسخ او سخنى گفت و پرده از روى برداشت و همه حتى ذعلب را تحت قرار داد تا آنجا كه ذعلب در پايان اين سخن، مدهوش شد و بوى گلش چنانش مست كرد كه دامنش از دست برفت. حضرت چنين فرمود: «فقال: لَا تُدْرِكُهُ الْعُيُونَ بِمُشَاهَدَةِ الْعِيَانِ، وَ لكِنْ تُدْرِكُهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِيمَانِ» ( هرگز او را آشكارا نبيند، اما با نیروی ، وى را درك میكند). منظور از حقايق ايمان، و است. 🔹براى توضيح اين سخن بايد به اين نكته توجّه كرد كه مشاهده بر سه گونه است: 1⃣ كه با چشم صورت میگیرد. 2⃣ كه انسان از طريق به آن میرسد و حقايقى را همچون آفتاب با چشم دل مى بيند؛ آنگونه ـ كه به گفته مرحوم مغنيه در «شرح نهج البلاغه» ـ كسانى مانند مشاهده كردند؛ از افتادن يك سيب از درخت به روى زمين، را كه هرگز با چشم سر ديده نمیشود مشاهده كرد و به آن پى برد. 3⃣ و درون كه يك نوع است؛ اما نه استدلالى. انسان با واقعيت موجود را مى بيند و آن را باور میكند، بى آنكه احتياج به استدلالى داشته باشد و اين درك و ديدى است كه تا انسان به آن نرسد فهم آن مشكل است. اين موضوع، نمونه هاى فراوانى در و دارد. 🔹درباره (ع) میخوانیم: خداوند و زمين را به او نشان داد: «وَ كَذَلِكَ نُرِى إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماوَاتِ وَ الْأَرْضِ». [۲] درباره (ع) میخوانيم: هنگامى كه برادران (ع)، پيراهن وى را در مصر از او گرفتند و حركت كردند، يعقوب (ع) گفت: «إِنِّى لاَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ» [۳] (من را احساس میكنم). 🔹در تاريخ اسلام آمده كه: « (ص) به هنگام حفر خندق، قبل از شروع جنگ احزاب، زمانى كه كلنگ را بر سنگى كه مانع پيشرفت كار خندق شده بود در سه نوبت فرو كوفت و جرقه هایى پريد، فرمود: من كاخ كسرى و قصر قيصر و قصرهاى صنعا در يمن را ديدم كه به روى اصحاب من گشوده میشود». [۴] (ع) بارها در از خبر میدهد و در بعضى موارد میفرماید: «فلان گروه را مى بينم كه چنين و چنان خواهند كرد». 🔹حتى بعضى از به چنين كشف و شهودى نايل میشدند. داستان جوان پاكدلى كه صبحگاهان در صف جماعت پيامبر اكرم(ص) بود معروف است كه مى گفت: «هم اكنون بهشتيان را در بهشت و دوزخيان را در جهنم مى بينم!» و (ص) او را تصديق كرد و فرمود: اين «جوان، بنده اى است كه خداوند، قلبش را به روشن كرده است». [۵] و موارد ديگر كه شرح آن در خور كتاب مستقلى درباره كشف و شهود است و همگى دلالت بر اين میكند كه غير از مشاهده حسّى و عقلى، نوع ديگرى از شهود وجود دارد كه برتر از اينهاست. [۶] منبع:وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی @tabyinchannel