#انقلاب_اسلامی
#پیشرفت #استقلال_زن
#اسلام_ناب #هویت
#الگوی_سوم_زن
✅
درباره مفهومِ استقلال زن
🔰قسمت سوم: موانع و چالشهای پیشرو
🔶 گفتیم که استقلال به معنای امکانِ ارادهورزی و انتخابگری بوده و عاملیت صرفا متعلق به انسانِ مستقل است. لذا از آنجا که تاریخ انسانی حاکی از وجود جریانِ فرهنگیِ قدرتمندی تحت عنوان «مردسالاری» بوده و زنان
استقلال هویتی برای تحقق عاملیت و ارادهی جمعیِ خود در جامعه را نداشتند، ما امروزه با سازههای اجتماعی تکرنگ، نامتعادل و زُمختی تحت تاثیر ارادهی انحصاریِ متراکمِ مردانه مواجه هستیم. تعدیل این وضعیت از رهگذر امتزاج نیروها و اراده زنانه با عاملیت مردانه ممکن میگردد.
🔶 پرواضح است که سخن ما درباره مردانگیِ سازههای اجتماعی دلالت بر مذمّت و تحقیرِ اراده مردانه ندارد. بلکه توجه و عنایت به ضرورت بازطراحی و تعدیل این ساختارها به حکم قاعده «زوجیت» دارد. همچنین بر این باوریم که اراده و کنش ولی خدا به مثابه «انسان کامل»، جامع نیروهای سازندهی مردانه و زنانه برای پیشبرد حرکت جامعه بوده و اساسا همافزاییِ مبتنی بر جنسیت در شرایط غیاب و فقدان دسترسی به انسان کامل معنادار است.
قانون، ساختار و الگوهای روابط اجتماعی که مصدرِ آن انسانِ کامل است فینفسه «متعادل» نیز هست.
🔶 اما برگردیم به پرسش اصلی متن یعنی موانع استقلال زن. در جامعه اکنون ما دو نیروی قدرتمند از دو پایگاه شرق و غرب در حال تحدید دایره استقلال و ارادهورزی زنان هستند. سنت و مدرنیته هر دو به نوبهای در راستای سلب اراده و ممانعت از انتخابگریِ مستقل زنان در حیات اجتماعی خود هستند. پایگاه زن شرقی از رهگذر تردید و تحقیر استعداد انسانیِ زن نسبت به مرد، اراده و استقلال او را طفیلیِ اراده مردانه قلمداد میکند. پایگاه زن غربی نیز با ارائه کالای فِیک با برند
استقلال، ارادهورزی حقیقی زنان در حیات اجتماعی را منتفی میکند.
🔶 موانعی که از پایگاه تحجر و زن شرقی پیشروی زن قرار میگیرند از جنس «گفتمان» و ناظر به ساحت ذهن هستند. پایگاه زن شرقی گفتارهایی نظیر «زن نمیتواند...» و «زن نباید...» را خلق میکند و آنها به گفتمان غالب و دارای هژمونی در جامعه تبدیل میکند و از این مسیر به
نفی استقلال و سلب اراده زن میپردازد. پایگاه الگوی سوم برای فائق آمدن بر این گفتارهای محدودکننده و رفع موانع ذهنیِ پیشروی استقلال زن راهکاری از جنس «بازسازی» جهان اجتماعی سنت و طرح مفاهیم جایگزین در ساحت گفتمانی دارد.
🔶 اما موانعی که پایگاه تجدد و زن غربی در مسیر ارادهورزی و انتخابگریِ مستقل زنان قرار میدهد، از جنس «واقعیت» و ناظر به
زیستجهان است. سازههای اجتماعیِ مدرن در حاق خود ضدزن بوده و فاقد کمترین امکان و زمینه برای زنان جهت پیگیریِ انتخابها و ارادههای مستقل خود در زندگی اجتماعی هستند. حیات اجتماعی مدرن با محوریت عناصری چون پول، س.ک.س و سلطه، الهیاتی بهغایت نرینه و مذکر یافته است و زیستجهان حاصل از آن برای میدانداریِ زن بسیار ضیق و محدود است.
🔶 پایگاه الگوی سوم زن برای تمهید حرکت در دل دنیای مدرن (که واقعیت امروز جامعه ایران است) ناگزیر از تکوینِ زیستجهان مختص به خود است. واقعیت این است که گفتارهای پیشرو و پویایی چون «استقلال زن»، «زیستن مجاهدانه»، «ولایت اجتماعی»، «ماموریت زن انقلابی» و... که همگی محصول نگاه انقلاب اسلامی به هویت زن هستند، برای تحقق، نیازمند خلق زیستجهانِ سازگار با تکوین زنانه و عناصر بومی جامعه ایرانی هستند تا
زن مسلمان ایرانی، الگوی سوم را در بستر جمعِ عددیِ خانه و جامعه جستجو نکند.
🔶 حال بد نیست بپرسیم کدامیک از این موانع و چالشهای پیشروی استقلال زن سفت و سختتر و دارای تصلّب بیشتری است؟ «گفتمان» یا «زیستجهان». شاید بخش اعظمی از اختلاف نظرهای فعالان و اندیشهورزان در پایگاه الگوی سوم دقیقا ناظر به ارزیابی و توصیفشان از این دو مانع است. براین اساس است که برخی معتقدند پروژه اصلی در فرآیند احیای گفتمان الگوی سوم،
نفیِ تحجر و تخریب پایگاه زن شرقیست و عدهای نیز تمرکزشان را بر طراحی الگوهای عینی مشارکت اجتماعی زنان معطوف کردهاند.
🔶 من معتقدم چالش اصلی ما در فرآیند
احیای گفتمان الگوی سوم و تحقق آن در جامعه امروز ایران، فقدانِ زیستجهان است و بازسازیِ گفتمانی، بازنگری در مفاهیم پایه و بنیادین نظام معنایی سنت، چرخشهای زبانی و... اگرچه بسیار مهم و موثر در این فرآیند هستند اما تصلّب آنها در مقایسه با زیستجهان مدرن و غوامضی که در برابر حرکتِ مستقل زن مسلمان قرار میدهد قابل قیاس نیست.
🔸
#به_قلم_اساتید: آقای دکتر ابوالفضل اقبالی؛ پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده
🆔
@tahlil_shjr