#عزت_ملی
#مسئله_محوری
#انقلاب_اسلامی #تاریخ_معاصر
#الگوی_سوم_زن #دفاع_مقدس
✅ درآمدی تاریخی بر الگوی سوم زن
زن نه شرقی نه غربی محصول انقلاب است یا ریشه آن؟
🔶 مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) در پیام مشهوری به کنگره هفت هزار زن شهید کشور میفرمایند:
🔶 «امروز در اینجا برای تعظیم به ارتش هزاران نفرهی زنان شهیدی گرد آمدهاید که... تعریف جدیدی از «زن» به شرق و غرب ارائه کردند. زن در تعریف غالباً شرقی، همچون عنصری در حاشیه و بینقش در تاریخسازی، و در تعریف غالباً غربی، به مثابه موجودی که جنسیت او بر انسانیتش میچربد و ابزاری جنسی برای مردان و در خدمت سرمایهداری جدید است، معرفی میشد. شیرزنان انقلاب و دفاع مقدس نشان دادند که الگوی سوم، «زن نه شرقی، نه غربی» است.»
🔶 اولا سیاق عبارات و مفاهیم و گزارههای متن و اینکه مفهوم الگوی سوم زن و تعبیر دقیقِ زن نه شرقی، نه غربی در پیام به کنگره «زنان شهید» استفاده شده و در جای جای پیام بر «شیرزنان انقلاب و دفاع مقدس» تاکید شده است، امکان تعمیمِ دلالت متن بر «زنان قهرمان المپیک»، «زنان مدیر نمونه»، زنان هنرپیشه باحجاب»، «زنان کارآفرین موفق» و... را منتفی میکند. یعنی لزوما هرآنچه محصول و دستاورد عملکرد ناکارآمد ما در موضوع زنان است را نمیتوان به مفهوم الگوی سوم زن چسباند. ثانیا و مهمتر آنکه «شیرزنان انقلاب و دفاع مقدس» بیش از آنکه به لحاظ تاریخی محصول انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن باشند، در زمره ریشههای به ثمر رسیدن آن هستند.
🔶 به عبارت دیگر «الگوی سوم زن» آن چیزیست که انقلاب اسلامی به واسطه ریشه دواندن در سنت فرهنگی-دینی جامعه ایرانی، در چنته داشت و در بزنگاه مبارزات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برای جهان ارائه کرد. به بیان دیگر، زنی که «عفیف است، محجبه و شریف است و در عین حال در متن و مرکز» تحولات تاریخی قرار دارد، در تاریخ اجتماعی ایران اسلامی ظهور و بروز داشته و ردپای آن را از ماجرای زنان نوغانی در تشییع پیکر امام رضا(ع) تا ماجرای نهضت تنباکو و جریان مشروطه میتوان یافت.
🔸 #به_قلم_اساتید: ابوالفضل اقبالی
🆔 @tahlil_shjr
#ولایت_فقیه
#مرزبندی_با_دشمن
#ایران_قوی #فلسطين
#ورزش #الگوی_سوم_زن #حجاب
✅ مروری بر بیانات رهبر انقلاب در دیدار قهرمانان ورزشی و مدالآوران بازیهای آسیایی و پارا آسیایی ۱۴۰۲/۰۹/۰۱
🔶 تشکر و قدردانی از تلاشگران عرصه ورزش کشور
☑️حقیقتاً بنده موظف میدانم خودم را که تشکر کنم از:
❇️همه ورزشکاران و تلاشگران عرصه ورزش
❇️مدالآوران عرصه ورزش
❇️بانوان ورزشکار
◀️از بانویی که با حجاب کامل، پرچم این دوره از ورزشهای آسیایی را حمل کرد و در مقابل یک دنیا هویت و شخصیت زن ایرانی را نشان داد
◀️از بانویی که با کودک نوزاد خودش، در آغوش، رفت روی سکو و مدالش را گرفت
🔺این در دنیا به معنای احترام گذاشتن زن به نقش خانواده و نقش مادری است
❇️ورزشکارانی که حاشیههای ارزشی را به ورزشِ خودشان افزودند
◀️سجده کردند روی زمین بعد از پیروزی، دستشان را به دعا بلند کردند در وسط میدان ورزشی
◀️پرچم را بوسیدند، روی پرچم سجده کردند
❇️تیم ملّیای که به نشانه دفاع از مظلوم، با چفیه وارد زمین شد
❇️ورزشکارهایی که هر کدام به نحوی در حمایت از فلسطین موضع گرفتند
◀️مدالشان را به کودکان غزه و شهدای بیمارستان اهدا کردند
❇️ورزشکارانی که از رویارویی با طرف صهیونیست خودداری کردند
👌🏼حقانیت اینها امروز بیشتر از همیشه آشکار میشود
🔶 این کارها چهرهی برجسته و شاخص و دارای منطق و دارای اعتماد به نفْس از ملّت ایران را در مقابل چشمهای صدها میلیون مردمِ تماشاگرِ ورزش نشان میدهد، ملّت ایران را معرّفی میکند. تلاش شما و موفّقیّت شما دل ملّت را شاد میکند از این جهت هم من تشکر میکنم.
🔶 سخنی با مسئولان ورزش
🔖ما با مسئولان بینالمللی ورزش خیلی حرف داریم، به آنها خیلی ایراد داریم؛ روزی باید به این ایرادها عادلانه رسیدگی بشود.
💢میگویند «ورزش سیاسی نیست»، اما آن وقتی که احتیاج دارند ورزش را سیاسی کنند، به بدترین شکل ورزش را سیاسی میکنند.
📍به یک بهانهای یک کشور را از شرکت در همه آوردگاههای ورزشیِ بینالمللی محروم میکنند؛ چرا؟ [چون] شما فلان جا جنگ کردید؛ اما همانها پنج هزار کودک شهید را در غزه ندیده میگیرند! رشوهها بماند، فسادها بماند، ناداوریها بماند، مافیاهای ورزشی دنیا بماند
🔶امّا مسئولان خودمان که با آنها حرفهای زیادی داریم. ایران قوی باید ورزش قوی داشته باشد.
🌟قوّت ورزش به چیست؟
1️⃣اتخاذ تدابیر درست در:
✅انتخاب مربی
✅ترکیب تیمهای ملی در همه رشتهها
✅مراقبت جدی از بُروز آفت در ورزش
⭕️آفت یعنی:
❌فساد اقتصادی
❌تشکیل مافیاهای ورزشی در داخل
❌آفتهای اخلاقی برای ورزشکاران پاکیزه و پاکدامن ما
2️⃣برنامهریزی برای رفع مشکلات قدیمی ورزش کشور
📌«مشکلات قدیمی» یعنی سؤالهای بیپاسخ:
⁉️نقش دولت در ورزش چقدر است؟
⁉️دولت چه اندازه در ورزش یا در تیمهای ورزشی دخالت کند؟
🔺مسئله خصوصیسازی، مسئله قراردادهای ورزشی، مسئله مربی خارجی و امثال اینها
👆اینها باید برنامهریزی بشود؛ یک برنامهریزی مبتنی بر اساس اصول حرفهای ورزش.
3️⃣رسیدگی به وضع زندگی ورزشکاران
♦️باید کاری کنند که ورزشکاران ما در یک سطح قابل قبولی بتوانند اطمینان خاطری برای زندگی داشته باشند.
4️⃣نشستوبرخاست صمیمانه با ورزشکاران همه رشتههای ورزشی
♦️بنشینند، حرفهایشان را بشنوند، دردِدلهایشان را بشنوند، درخواستهایشان را بشنوند و پاسخگو باشند.
🔶 چند جمله خطاب به ورزشکاران
📍رفتار شما
📍حرکات شما
📍گفتار شما
📍نوع زندگی شما
◀️که چهره ورزشی هستید، غالباً برای بسیاری از جوانها الگو میشود
♦️این مسئولیّتِ شما را سنگین میکند. هرچه محبوبیّتتان، تواناییتان، مطرح بودنتان بالاتر برود، تکالیفی هم به همان مناسبت بر دوش شما از ناحیهی پروردگار میآید شهرت و مورد توجّه قرار گرفتن، انسان را در معرض برخی لغزشها قرار میدهد که باید به این کاملاً توجّه کنید. هم قدرت بدنی را، هم این عزم و اراده را خدا به شما داده؛ خب از خدا باید سپاسگزاری کنید.
🔶 درباره مسئله فلسطین
📌رژیم صهیونیستی در حادثهی «طوفان الاقصیٰ» ضربهفنّی شد تا امروز هم نتوانستهاند خودشان را از زیر بار فشار و ننگی که این شکست بر آنها وارد کرده خارج کنند.
🔥بله، قدرتنمایی میکنند، امّا کجا؟
🏥در بیمارستان مریضهای غزّه
🏫در مدرسه غزّه
🏘روی سر مردم بیپناه غزّه!
🔶 این، مثل آن است که یک ورزشکاری در میدان شکست بخورد، بعد برای تلافی آن شکست، به طرفدارهای تیم مقابل حمله کند، به آنها فحّاشی کند و آنها را کتک بزند! آن باخت سنگین رژیم صهیونیستی با این بمبارانها جبران نخواهد شد و اینجور بمبارانها عمر این رژیم غاصب را کوتاهتر خواهد کرد. من هم که غالباً دعا میکنم همه جوانها را، همه ورزشکارها را؛ بخصوص شماها را انشاءاللّه دعای مخصوص خواهم کرد و همیشه هم دعا میکنم.
🆔 @tahlil_shjr
#انقلاب_اسلامی
#پیشرفت #الگوی_سوم_زن
#اسلام_ناب #استقلال_زن
✅ درباره مفهومِ استقلال زن
🔰 قسمت اول: تعریف و مختصات مفهوم
🔶 یکی از سرفصلهای پرتکرار این روزها درباره مبحث الگوی سوم، موضوع «استقلال زن» است. صرفنظر از کیفیتِ طرح چنین مفهومی از سوی برخی دوستان، معنای محقق شده حول این مفهوم نزد مخاطبانِ این مباحث (دانشجویان و دنبالکنندگان صفحات فعالان زنان در شبکههای اجتماعی) بسیار دور از حقیقت آن در ادبیات دینی و انقلاب اسلامی است.
🔶 پرسش اول و مهم ناظر به تعریف «استقلال» است. استقلال را وقتی با مفهوم متضاد آن توضیح بدهیم فهم آن بسیار ساده خواهد بود. مفهوم مقابل استقلال چیست؟ وابستگی، تبعیت، سایهنشینی، طفیلی بودن و... تمام این مفاهیم به عنوان متضادهای مفهوم استقلال، دلالت بر عدمِ امکانِ ارادهورزی، انتخابگری و عاملیت داشتن است. برای روشن شدن تعریف و سهولت درک آن ناگزیر از ذکر مثال هستم. آمار طلاق به انتخاب زنان در برخی از مناطق کشور به نسبت کلانشهرهایی چون تهران بسیار پایین است. آیا این آمار به تنهایی حاکی از تمایل بیشتر زنان آن مناطق به زندگی خانوادگی است؟ نه لزوما! در آن مناطق زنان غالبا تابعِ مردان خانواده بوده و اراده و انتخاب آنها ذیل ارادهی پدر، برادر، شوهر و یا حتی عمو و دایی است و آنها استقلالی برای محقق کردن انتخاب و اراده خود ندارند. در شهرهای بزرگ به دلیل تحول روابط خویشاوندی، سهم عاملیت و استقلال زنان افزایش یافته است.
🔶 پس میتوان استقلال را در یک صورتبندی ساده به معنای امکانِ ارادهورزی تعریف نمود. اساسا انقلاب مردمِ ایران در سال 57 در راستای تحققِ این امکان در مقیاس ملی و اراده جمعی بود. مردم ایران از سایهنشینی و تفوّق اراده بیگانگان بر اراده جمعی خود به ستوه آمده بودند و به شعار «استقلال» که امام خمینی (ره) سر داد متمایل شدند. استقلال به این معنا یک مطالبه فطری و جهان شمول است. حال باید پرسید آنچه که مراد انقلاب اسلامی و رهبران آن از مفهوم استقلالِ زن است، دقیقا به چه معناست؟
🔶 در نظریه جنسیتیِ انقلاب اسلامی اعتقاد بر این است که باید سهمِ ظرفیت و استعداد زنان برای حرکت جامعه را لحاظ و محقق نمود. یعنی مادامی که زنانگی امتداد اجتماعی پیدا نکند و محصور در چارچوبهای خانه بماند، تحول اجتماعی در مسیر تمدن اسلامی به نحو مطلوبی رقم نخواهد خورد. امتدادِ اجتماعی زنانگی یعنی زنان امکانِ ارادهورزی و تحققِ عاملیت خود را در عرصههای مختلف اجتماعی داشته باشند و انتخابهای آنها در مقیاس جمعیِ زنان ذیل و حاشیهی اراده دیگران نباشد.
🔶 این تعریف از استقلال زن، چیزی غیر از تعاون و همافزاییِ زن و مرد در جامعه و خانواده است. تعاون و همکاری در تحقق اهداف جامعه امری مسلّم و به جای خود. اما بسترسازی و ایجاد مسیری برای ارادهورزی زنان در سیاست، در هنر، در علم، در اقتصاد و... چیزی بیش از معاونتِ زنان ذیلِ سازههای مردانه است. تالیفِ مستقل یک اثر فرهنگی، هنری و اجتماعی معنای تامّ ارادهورزی و عاملیت است. وگرنه در طول تاریخ، همواره زنان با مردان در تحقق اهداف مشترک خود همافزایی داشتهاند.
🔶 استقلالِ انسانی در تعریف انقلاب اسلامی یک قید مهم و تعیینکننده نیز دارد و آن امکانِ ارادهورزی انسان ذیل اراده خداوند و ولایتِ امتدادیافته اوست. در نگاهِ توحیدی، استقلال و عاملیت انسان ذیل اراده خداوند تعریف میگردد و هرگونه عاملیتی خارج از چارچوب اراده الهی، تمنّای طاغوت است. چه ارادهی فمینیستیِ زنانه و چه مردسالاری عرفی و تاریخی. هم گفتارِ خانهنشینی زن خروج از چارچوبِ اراده الهیست و هم باور به «فرزندآوری مانع پیشرفت است». هردو ناقضِ استقلالِ حقیقیِ زن هستند.
🔶 تفاوت نگاهِ انقلاب اسلامی درباره استقلال زن با گفتارهای فمینیستیِ مشابه در کجاست؟ چرا تلقیِ برخی از دوستانِ مدعی گفتمان الگوی سوم از استقلال زن، در ساحتِ بینالاذهانیِ مخاطبان با رویکردهای فمینیستی مشابه قلمداد شده است؟ چرا از این نحوه طرح مفهوم استقلالِ انسانی به عنوان بنیادیترین باور در جهانبینی توحیدی، نوعی صنفیگری استشمام میگردد؟
🔶 همچنین باید درباره این بیشتر بحث کرد که تالیِ باورِ توحیدی به استقلال زن در ساحت حکمرانی چیست؟ حکمرانیِ انقلاب اسلامی در تمامی عرصهها براساس اعتقاد به استقلالِ انسانی و بهویژه استقلال زن دستخوشِ چه تغییرات رویکردی و ساختاری خواهد شد؟ و پرسشهای مهم دیگری که انشالله درباره آن بیشتر خواهم نوشت.
🔸 #به_قلم_اساتید: آقای دکتر ابوالفضل اقبالی؛ پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده
🆔 @tahlil_shjr
#انقلاب_اسلامی
#الگوی_سوم_زن #هنر #وحدت
#هویت #حجاب
✅ خواهران غریب
🔶 امروز دوباره دیدمش در تلویزیون. اولین بار آن را در سینما دیدم سال ۷۴، دبیرستانی بودم. معلمی داشتم که فیلمنامه نویس توانمندی بود. هم معلم بود هم رفیق. ترغیبم کرد تماشایش کنم و بعد نظرم را هم خواست. امروز اما وقتی دوباره فیلم را دیدم داشتم پر در می آوردم. چقدر روایت مرحوم پوراحمد خواستنی است. چقدر جذاب است. چقدر ایرانی است.
🔶 مهمترین ویژگی این تالیف جذاب، آن است که «زنانه» است. بسیار زنانه. با همه ظرافت ها و لطافت های روح افزای زنانه. آنجا که مغز تدبیر کننده صحنه به میان میآید، یک زن با همان هویت به شدت ایرانی اش میدان دار است. مادربزرگ با لهجه اصفهانی اش و سابقه ای که از قصه های مجید از او در ذهن داریم. او مظهر سابقه هویتی ما است در چهره زنانه. نمیشنود آنچه را نباید و میشنود آنچه را که باید. دو نیمه گمشده ماجرا هم دخترند با همه ظرافت ها و لطافت هایشان. حتی نقش منفی داستان که دست بر قضا فهمی مردانه از هنر و زندگی دارد و صحنه زندگی را «خاله زنک بازی» میبیند، و نقش پشتیبانی مالی هنر را دارد، او هم حتی زن است.
🔶 میتوان به اتصال همه گسستگی های اجتماعی در این فیلم اندیشید. اما چقدر سینما میتواند نجیب باشد در عین جذابیت. به نظرم فیلم از بین همه گسست های اجتماعی به پیوند «هنر» و «زندگی» توجه کرده. باز دو حقیقت زنانه. زن خیاط لباس عروس است، لباس های عروس و مرد هنرمند است، اهل موسیقی اما برای کودکان (خدا رحمت کند مرحوم شکیبایی را پر بود از عاطفه). این دو خواهر رشد یافته در این دو حیطه مختلف، مدتها است از هم دور افتاده اند. شاید یکدیگر را نشناسند. اما به شدت شبیه همند. مردم نمیدانند یکی هستند یا دو تا ولی به قول نسرین و نرگس «ما از اول دو تا بووودیم».
🔶 هنر وقتی سر می ساید بر آستان زندگی چه پیوند جذابی میسازد. میخواهی پر درآوری از دیدنش. نماد عشق و معنویت هم تسبیح است، و تسبیح چقدر زنانه است. فهم زنانه از عالم را جدی نگرفتیم. معنویت زنانه را کمتر دیده ایم. زن میتواند پیوند هنر به زندگی را بر بستر هویت خودی مان سامان دهد. آنقدر ظریف و لذت بخش که باورت هم نمیشود.
🔶 انقلاب اساسا پدیده ای زنانه است. مظهر انقلاب زن است. زن صف اول انقلابها است. زن حقیقتش «ممتحنه» است. سلوک، انقلاب. شعور زنانه یک شعور ویژه انسانی است. وقتی به صحنه میآید، صحنه پر از حرکت میشود، پر از وحدت و یکپارچگی حقیقی و نه تصنعی.
🔶 اگر دنبال اتفاقی هستید که برای تحققش نیاز به سرعت دارید و فوریت، در عین حفظ انسجام، شعور زنانه را به خدمت بگیرید. قصه حجاب را، قصه انتخابات و مشارکت را، قصه خیزش مجدد علمی کشور را میتوان با شعور زنانه و صحنه آرایی و اقدام او تغییر داد.
🔶 خدا رحمت کند آوینی را، درباره قصه های مجید میگفت؛ «دلم میخواهد قصههای مجید را تنهای تنها تماشا کنم تا ناچار نشوم که جلوی گریهام را بگیرم. دوستت دارم، ایران!» راست میگفت و من همان را درباره خواهران غریب هم معتقدم.
🔸 #به_قلم_اساتید: آقای علی مهدیان
🆔 @tahlil_shjr
#ولایت_فقیه
#الگوی_سوم_زن
#هویت #حلقه_میانی
#جهاد_تبیین
✅ غصهی گلوگیر
🔶 تلخترین مطلبی که امامخامنهای (حفظهالله) در دیدار بانوان فرمودند، این جملات است: «دیروز یک کتابی برای من آوردند که صحبت هایی بود که خود بنده کرده بودم، چاپ شده بود، ندیده بودم؛ نگاه کردم دیدم خیلی از حرف هایی که آماده کرده بودم و میخواستم امروز اینجا بگویم، در آن کتاب هست و قبلاً بارها گفته شده؛ در این زمینهها زیاد صحبت کردهایم.»
🔶 تلخی این جملات در مواجهه با سوالات زیر آزاردهندهتر میشود:
-چرا خطر جمعیت ما را تهدید میکند؟
-چرا تحول در آموزش و پرورش اتفاق نمی افتد؟
-چرا تبلیغ اولویت اول حوزه نیست؟
-چرا تحول لازم در حوزه محقق نشده است؟
-چرا کماکان بعضی از نسخههای شکستخوردهی اقتصادلیبرال در حال اجراست؟
-چرا بیحجابی بهعنوان حرام شرعی و سیاسی موردتوجه عدهای از متولیان نیست؟
-چرا بیاخلاقی سیاسی در ایام انتخابات آزاردهنده میشود؟
-چرا مشارکت بالای مردم در انتخابات، اولویت اول عدهای از مدیران نیست؟
-جرا جایگاه قویم مردم در حاکمیت اسلامی کمتر دیده میشود؟
- چرا...
🔶 چرا عدهی زیادی از ما بعد از شنیدن سخنان متعدد حضرت ایشان از جمله همین سخنرانی، اینقدر ذوقزده شدیم و برایمان تازگی داشت؟! پاسخ تمام این سوالات تلخ در همان جملهی نخست آقاست؛ متأسفانه از یکطرف کلام ایشان به تمام مخاطبان واقعی نرسیده است و از طرف دیگر عدهای از مخاطبان واقعی که کلام را دریافتهاند، حقش را ادا نکردهاند!
🔶 مقصر کیست؟
-دفتر حفظ و نشر آقا؟
-حوزههای علمیه؟
-قوای سهگانه؟
-دستگاههای عریض و طویل فرهنگی؟
-فرهیختگان حوزه و دانشگاه؟
-طلاب و دانشجویان؟
-رسانههای ملی و غیرملی؟
-مردم؟
-یا هرکدام از ایشان به میزانی؟
🔶 چاره چیست؟
فقط یک کلام: «رساندن کلام امام جامعه به جامعهی امام و مطالبهی میدانی جهت تحقق آن.» و این مهم محقق نخواهدشد، جز با اقدام جهادی «حلقههای میانی».
🔶 امامخامنهای در یکی از مهمترین سخنرانیهای دوران زعامتشان فرمودند: «این تمرکز، این ایجاد برنامهی کار، پیدا کردن راهکار، ارائهی راهکار، برنامهریزی، به عهدهی چه کسی است؟ این به عهدهی جریانهای حلقههای میانی است. این، نه به عهدهی رهبری است، نه به عهدهی دولت است، نه به عهدهی دستگاههای دیگر است؛ [بلکه] به عهدهی مجموعههایی از خود ملّت است که خوشبختانه امروز ما این را کم هم نداریم. ما نخبههای فکری در زمینههای گوناگونِ مورد نیاز در میان جوانان، در میان مسئولین خودمان داریم. اینها میتوانند بنشینند برنامهریزی کنند و هدایت کنند. تشکّل های دانشجویی از این قبیلند، مجموعههای باتجربه و فعّال در زمینههای فرهنگی و فکری و مانند اینها از این قبیلند و هر که هم در این زمینهها فعّالتر باشد، مؤثّرتر است؛ یعنی زمام کار دست کسانی است که فعّالیّت کنند؛ تنبلی و بیحالی و کسالت و مانند اینها به درد نمیخورد.» به این فهرست بیافزایید: اساتید حوزه و دانشگاه، فعالان رسانهای، محافل قرآنی و مذهبی، هنرمندان متعهد، نویسندگان، هیئات، پایگاههای بسیج، گروههای جهادی و....
🔶 هشدار!
کلامِمعجزگون امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فقط مربوط به صدر اسلام نیست و امروز نیز خدای نکرده میتواند مصداق بیابد: «مَنْ نَامَ عَنْ نُصْرَةِ وَلِیِّهِ انْتَبَهَ بِوَطْأَةِ عَدُوِّهِ.» کسی که به هنگام یاری ولیّ (رهبر) خود بخوابد، با لگد دشمن از خواب بیدار خواهد شد!
🔸 #به_قلم_اساتید: حجتالاسلام عباس بابائی
🆔 @tahlil_shjr
شجر
#انقلاب_اسلامی #پیشرفت #الگوی_سوم_زن #اسلام_ناب #استقلال_زن ✅ درباره مفهومِ استقلال زن 🔰 قسمت اول
#انقلاب_اسلامی
#پیشرفت #الگوی_سوم_زن
#اسلام_ناب #استقلال_زن
#هویت
✅ درباره مفهومِ استقلال زن
🔰 قسمت دوم: غیریتها و سوءبرداشتها
🔶 مخاطب این یادداشت کسانی هستند که در اتمسفر الگوی سوم زیست میکنند. در یادداشت اول به تعریف مفهوم استقلال زن در نگاه انقلاب اسلامی پرداختم و در این یادداشت سعی دارم مرز میان این تعریف با دیگریهای آن را روشن کنم. در حالت کلی کاربرد صفت استقلال برای انسان از دو حالت خارج نیست. گاه استقلال صفتی برای فرد است یعنی در مقام توصیف امر جزئی قرار دارد. مثلا «فلانی فرد مستقلیست» و گاهی استقلال قرار است وصف امر کلی باشد. مثل «استقلال ملت ایران در برابر بیگانگان» این دو مقام توصیف دارای تفاوتهای دقیقی هستند که باید لحاظ شوند.
🔶 «استقلال زن» آنگاه که در مقام توصیف امرِ کلیست، طرحی ناظر به اراده جمعی دارد که به لحاظ تاریخی بسیار مهم است. بگذارید یک مثال بزنم: موضع حضرت آقا درباره 7 اکتبر چه بود؟ اینکه طوفانالاقصی یک عملیات کاملا فلسطینی بود. یعنی به رسمیت شناختنِ استقلال ملت فلسطین و حماس در تحقق «اراده جمعی» خود. استقلال زن نیز به این معنا، توجه به امکانِ تحقق «زنانگی» و ارادهی برخاسته از آن در جامعه دارد. ارادهای که فقدِ تاریخی جوامع بشری محسوب میگردد.
🔶 استقلال زن بهمثابه زمینه و پیشنیازِ ارادهورزیِ زنانه، در گفتمانهای زن شرقی و زن غربی یا غایب است یا مقلوب (قلب شده). تحجر با تصغیرِ زن و اعتبارزدایی از اراده و انتخاب او، و فمینیسم با استحاله یا هضم اراده او در نظمِ کورجنسِ مدرن، هر دو متهمان اصلیِ غیبتِ اراده زن در صحنهی تاریخسازی و جامعهپردازی به شمار میروند. تنها الگوی سوم و نگاه اصیل انقلاب اسلامی به جامعه، تاریخ و جنسیت است که استعدادِ پردازش چنین نظام معنایی حول مفهوم «استقلال انسانی» را دارد.
🔶 اما آنجا که استقلال در مقامِ توصیف امر جزئیست، هیچ تفاوتی میان «زنِ مستقل» و «مردِ مستقل» وجود ندارد. اینجا موصوف انسان است. فردِ انسانی در جهانبینی اسلامی دارای استقلال و اراده است و چارچوب انتخابهای او را «حدودالله» تعیین میکند و اراده هیچ فرد دیگری بر او تفوق ندارد. اما واضح است که ما در جوامع انسانی صرفا با افراد و ارادههای فردی طرف نیستیم بلکه با «موقعیت» های اجتماعی نیز مواجهایم. موقعیتهایی نظیر رئیس و مرئوس، استاد و دانشجو، پزشک و بیمار، پدر و فرزند و...
🔶 مناسبات حاکم بر موقعیتهای اجتماعی دارای منطق متفاوتی با نسبتهای فردیست. احمد و سعید در مقام فردی دارای دو حیثِ ارادی مستقل و در عرض یکدیگر هستند اما اراده سعید در موقعیتِ پدر بر اراده احمد در جایگاه فرزند تفوق و برتری دارد. نسبت میان این دو در محیط کار ممکن است کاملا برعکس باشد. یعنی اینجا اراده احمد (فرزند) به عنوان رئیس به اراده سعید (پدر) در جایگاه کارمند، در چارچوب مناسبات اداره تفوق دارد. اینها اقتضائات زندگی اجتماعیست و دلالت بر نفی استقلال فردی ندارد.
🔶 در جهانبینی اسلامی تمام این مناسبات در چارچوب حدود الهی معتبر هستند. بر همین اساس، فرزندی که باید نزد والدین خاکسار و مطیعِ محض باشد، درباره اطاعت از امر والدین در معصیتِ خدا «استقلال» دارد. یا کارمندی که در چارچوب مقررات اداره باید تابع رئیس باشد درباره امر رئیس به رشوه گرفتن استقلال دارد. یعنی نه فرزند میتواند دستور پدر را توجیهی برای معصیت خدا بداند و نه کارمند دستور رئیس را. اساسا انسان دارای اراده و و مستقل خلق شده که در محضر خداوند پاسخگو باشد.
🔶 لذا در این مقام وقتی سخن از استقلال زن میکنیم ناظر به این معنا نیست که ما در مناسبات خانواده با دو اراده در عرض هم مواجهایم. اراده مرد و اراده زن. خیر! این دو اراده در مناسبات خانواده در طول یکدیگر و در نسبتی متکامل با هم قرار دارند. گاه اراده مرد بر اراده زن تفوق مییابد و گاه اراده زن است که اراده مرد را معیّن میکند و این اقتضای زندگی خانوادگی و التزام به مصالح آن است. اینجا لازم است به نکته مهمی متذکر شویم. «استقلال زن» در مقیاس امر جزئی، گاهی غلطانداز است.
🔶 یعنی آنجا که استقلال زن به مثابه وصف فرد یا موقعیتی خاص استعمال میشود، بسیار در مظان سوءتفاهم و غلتیدن در قلمرو معناییِ گفتمان زن غربی یا فمینیستی است. استقلال زن در این معنا که اساسا دالِّ تهی گفتمان زن شرقی محسوب میشود. لذا الگوی سوم در این موقف صرفا با فمینیسم نقطه تلاقی دارد. مفهوم استقلال زن در نظام معنایی فمینیستی تمهیدی برای «تقابل» و دوئیتِ زن و مرد است و اسم رمزی برای تعمیقِ شکافهای موقعیتی در خانواده و تخاصمات صنفی در جامعه به شمار میرود. حال آنکه این مفهوم در ادبیات الگوی سوم ارمغانی جز «اتحاد هویتی» به همراه ندارد.
🔸 #به_قلم_اساتید: آقای دکتر ابوالفضل اقبالی؛ پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده
🆔 @tahlil_shjr
شجر
#انقلاب_اسلامی #پیشرفت #الگوی_سوم_زن #اسلام_ناب #استقلال_زن #هویت ✅ درباره مفهومِ استقلال زن 🔰 قس
#انقلاب_اسلامی
#پیشرفت #استقلال_زن
#اسلام_ناب #هویت
#الگوی_سوم_زن
✅ درباره مفهومِ استقلال زن
🔰قسمت سوم: موانع و چالشهای پیشرو
🔶 گفتیم که استقلال به معنای امکانِ ارادهورزی و انتخابگری بوده و عاملیت صرفا متعلق به انسانِ مستقل است. لذا از آنجا که تاریخ انسانی حاکی از وجود جریانِ فرهنگیِ قدرتمندی تحت عنوان «مردسالاری» بوده و زنان استقلال هویتی برای تحقق عاملیت و ارادهی جمعیِ خود در جامعه را نداشتند، ما امروزه با سازههای اجتماعی تکرنگ، نامتعادل و زُمختی تحت تاثیر ارادهی انحصاریِ متراکمِ مردانه مواجه هستیم. تعدیل این وضعیت از رهگذر امتزاج نیروها و اراده زنانه با عاملیت مردانه ممکن میگردد.
🔶 پرواضح است که سخن ما درباره مردانگیِ سازههای اجتماعی دلالت بر مذمّت و تحقیرِ اراده مردانه ندارد. بلکه توجه و عنایت به ضرورت بازطراحی و تعدیل این ساختارها به حکم قاعده «زوجیت» دارد. همچنین بر این باوریم که اراده و کنش ولی خدا به مثابه «انسان کامل»، جامع نیروهای سازندهی مردانه و زنانه برای پیشبرد حرکت جامعه بوده و اساسا همافزاییِ مبتنی بر جنسیت در شرایط غیاب و فقدان دسترسی به انسان کامل معنادار است. قانون، ساختار و الگوهای روابط اجتماعی که مصدرِ آن انسانِ کامل است فینفسه «متعادل» نیز هست.
🔶 اما برگردیم به پرسش اصلی متن یعنی موانع استقلال زن. در جامعه اکنون ما دو نیروی قدرتمند از دو پایگاه شرق و غرب در حال تحدید دایره استقلال و ارادهورزی زنان هستند. سنت و مدرنیته هر دو به نوبهای در راستای سلب اراده و ممانعت از انتخابگریِ مستقل زنان در حیات اجتماعی خود هستند. پایگاه زن شرقی از رهگذر تردید و تحقیر استعداد انسانیِ زن نسبت به مرد، اراده و استقلال او را طفیلیِ اراده مردانه قلمداد میکند. پایگاه زن غربی نیز با ارائه کالای فِیک با برند استقلال، ارادهورزی حقیقی زنان در حیات اجتماعی را منتفی میکند.
🔶 موانعی که از پایگاه تحجر و زن شرقی پیشروی زن قرار میگیرند از جنس «گفتمان» و ناظر به ساحت ذهن هستند. پایگاه زن شرقی گفتارهایی نظیر «زن نمیتواند...» و «زن نباید...» را خلق میکند و آنها به گفتمان غالب و دارای هژمونی در جامعه تبدیل میکند و از این مسیر به نفی استقلال و سلب اراده زن میپردازد. پایگاه الگوی سوم برای فائق آمدن بر این گفتارهای محدودکننده و رفع موانع ذهنیِ پیشروی استقلال زن راهکاری از جنس «بازسازی» جهان اجتماعی سنت و طرح مفاهیم جایگزین در ساحت گفتمانی دارد.
🔶 اما موانعی که پایگاه تجدد و زن غربی در مسیر ارادهورزی و انتخابگریِ مستقل زنان قرار میدهد، از جنس «واقعیت» و ناظر به زیستجهان است. سازههای اجتماعیِ مدرن در حاق خود ضدزن بوده و فاقد کمترین امکان و زمینه برای زنان جهت پیگیریِ انتخابها و ارادههای مستقل خود در زندگی اجتماعی هستند. حیات اجتماعی مدرن با محوریت عناصری چون پول، س.ک.س و سلطه، الهیاتی بهغایت نرینه و مذکر یافته است و زیستجهان حاصل از آن برای میدانداریِ زن بسیار ضیق و محدود است.
🔶 پایگاه الگوی سوم زن برای تمهید حرکت در دل دنیای مدرن (که واقعیت امروز جامعه ایران است) ناگزیر از تکوینِ زیستجهان مختص به خود است. واقعیت این است که گفتارهای پیشرو و پویایی چون «استقلال زن»، «زیستن مجاهدانه»، «ولایت اجتماعی»، «ماموریت زن انقلابی» و... که همگی محصول نگاه انقلاب اسلامی به هویت زن هستند، برای تحقق، نیازمند خلق زیستجهانِ سازگار با تکوین زنانه و عناصر بومی جامعه ایرانی هستند تا زن مسلمان ایرانی، الگوی سوم را در بستر جمعِ عددیِ خانه و جامعه جستجو نکند.
🔶 حال بد نیست بپرسیم کدامیک از این موانع و چالشهای پیشروی استقلال زن سفت و سختتر و دارای تصلّب بیشتری است؟ «گفتمان» یا «زیستجهان». شاید بخش اعظمی از اختلاف نظرهای فعالان و اندیشهورزان در پایگاه الگوی سوم دقیقا ناظر به ارزیابی و توصیفشان از این دو مانع است. براین اساس است که برخی معتقدند پروژه اصلی در فرآیند احیای گفتمان الگوی سوم، نفیِ تحجر و تخریب پایگاه زن شرقیست و عدهای نیز تمرکزشان را بر طراحی الگوهای عینی مشارکت اجتماعی زنان معطوف کردهاند.
🔶 من معتقدم چالش اصلی ما در فرآیند احیای گفتمان الگوی سوم و تحقق آن در جامعه امروز ایران، فقدانِ زیستجهان است و بازسازیِ گفتمانی، بازنگری در مفاهیم پایه و بنیادین نظام معنایی سنت، چرخشهای زبانی و... اگرچه بسیار مهم و موثر در این فرآیند هستند اما تصلّب آنها در مقایسه با زیستجهان مدرن و غوامضی که در برابر حرکتِ مستقل زن مسلمان قرار میدهد قابل قیاس نیست.
🔸 #به_قلم_اساتید: آقای دکتر ابوالفضل اقبالی؛ پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده
🆔 @tahlil_shjr
#انقلاب_اسلامی
#الگوی_سوم_زن
#سبک_زندگی
#زن #هویت
✅ الگوی سوم و امکانهای نظری آن
🔶 واژه «الگوی سوم» که چند سالیست به ادبیات کنشگران و اندیشمندان مطالعات جنسیت راه پیدا کرده است، بیش از آنکه یک مفهوم جدید در عِداد سایر مفاهیم این حوزه علمی باشد، یک رهیافت نظری به انسان، جامعه و حکمرانی است که امکانها و ظرفیتهای مهمی را در این سه عرصه در اختیار اندیشمندان و صاحبنظران قرار میدهد. در ادامه به تبیینی اجمالی از آنچه که به عنوان رهیافت نظری الگوی سوم یاد میکنیم، خواهیم پرداخت.
الف) الگوی سوم بهمثابه شیوه زیستن
🔶 اگر کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» را عصارهگیری کنیم به گزاره «بندگیِ مجاهدانه» خواهیم رسید. این گزاره لب کلام الگوی سوم در ساحتِ حیات فردی است. در این مقام هیچ ردپایی از جنسیت وجود ندارد و مخاطب این گزاره «انسان» است. اگرچه در مسیر تحقق آن جنسیت حضور جدی و پررنگی دارد. انسانِ مومنِ مجاهد در حیات فردی خود «مسئولانه» و مبتنی بر تکلیف الهی زیست میکند و در سه عرصه فردی، خانوادگی و اجتماعی به «تعالی» میاندیشد. در این میان کیفیتِ سلوک زنانه با تمام تکثرهای آن است که «الگوی سوم زن» را محقق میکند. ناگفته نماند که این الگو ظرفیتهای تحولی ویژهای را برای زیست خانوادگی مردان و اهتمام ویژه آنان به نقشهای همسری و پدری در اختیار آنان قرار میدهد.
ب) الگوی سوم بهمثابه طرحی برای جامعه
🔶 انقلاب اسلامی برای تمهید حرکت به سمت تمدن توحیدی، طرحِ اجتماعیِ «زوجیتپایه» دارد که براساس آن، اراده و استعداد زن و مرد در امتزاج با یکدیگر در خدمت خلق سازههای اجتماعی متناسب و سازگار با حرکت تمدنی انقلاب اسلامی قرار میگیرند. الگوی سوم در این مقام کاملا جنسیتی و ناظر به امکانها و ظرفیتهای زن و مرد است. اگر انقلاب اسلامی در ساحت قبلی از «الگوی سومِ انسان» بحث میکند در این ساحت درباره «الگوی سومِ جامعه» سخن میگوید. جامعهای که در آن برخلاف جوامع سنتی و مدرن (به معنای تمدنیشان) ارادهورزی زنان در تکوین امر اجتماعی در طول اراده مردان نیست بلکه در عرض آن است و هر دو ذیل اراده الهی قرار دارند. لذا میتوان و باید گفت که رهآورد الگوی سوم برای جامعه و تاریخ «عدالت جنسیتی» است.
ج) الگوی سوم بهمثابه راهبرد حکمرانی
🔶 آنگاه که نظام اسلامی و ساختارهای حکمرانی آن مخاطب الگوی سوم قرار میگیرند، دو عنصر «بسترسازی» و «روایت» در این میان حضور پررنگی پیدا میکنند. ایجاد زمینه برای تزریق نیروهای زنانه در مسیر جامعهپردازی و تاریخسازی باید راهبرد اساسی حکمرانی براساس ایده الگوی سوم باشد که این مهم از رهگذر طراحی «الگوی مشارکت اجتماعی زنانه» رخ خواهد داد. اینجا محل تلاقی «ذهنیت» و «عینیت» یا «ایده» و «واقعیت» است که برخلاف تجربه حکمرانیِ مدرن ما در 4 دهه اخیر که مقهور واقعیت بود، باید به سازوکار تفوقِ ایده بر واقعیت بیاندیشیم. به موازات آن نیز روایتِ زن مسلمان ایرانی حاضر در میدان در این صحنه درگیری و نزاع بر سر «تصویر زن» برای حکمرانی باید یک راهبرد کلان و محوری باشد.
🔸 #منبع: اندیشکده زوج
🆔 @tahlil_shjr
زن ایرانی؛ حفظ توامان فعالیت اجتماعی و رسالت خانوادگی.pdf
حجم:
96.6K
#جامعه_اسلامی #انقلاب_اسلامی
#الگوی_سوم_زن
#اسلام_ناب #هویت
#نقش_آفرینی #غرب_شناسی
#ما_طلبکاریم #عدالت_جنسیتی
✅ زن ایرانی؛ حفظ توامان فعالیت اجتماعی و رسالت خانوادگی
🔶 زن در نگاه اسلام میتواند در سایه همت و عمل به تکالیفش به همه فضایل انسانی دست یابد؛ برخورد اسلام با زن، متناسب با برخورد با یک موجود کامل است و تکالیف زن را بدون محدود کردن نقش اجتماعی او، در حفظ عفت و خانوادهمحوری میداند. مواجهه با مطالبات زنان شاغلی که به مقام مادری نائل شدهاند و دهه دوم کاریِ خود را میگذرانند نشان میدهد که دغدغه غالب این زنان حول محور ترس از فرسودگی شغلی، امکان کار نیمهوقت آنها در ادارات و یا بازنشستگیهای پیش از موعد است.
🔸 #گفتگو_با_اساتید: سرکار خانم زهره سادات لاجوردی؛ عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی
🆔 @tahlil_shjr
#سبک_زندگی
#هویت #زن
#الگوی_سوم_زن
✅ کدام ریحانه؟ کدام زن؟
🔶 تاریخ که میخوانم شک میکنم. زنانی میبینم که با حدیث «زن ریحانه است» زمین تا آسمان تفاوت دارند. مگر میشود زن گل باشد، لطیف و حساس باشد اما کارهایی پر از جراحت و سختی انجام دهد؟
🔶 مثلا مرضیه دباغ را میبینم که تنها فرماندهی نظامی بوده. ساواک بارها خودش و دخترش رضوانه را شکنجه کرده و او پا پس نکشیده. پس از آزادی از زندان به سوریه و لبنان رفته و پایگاه آموزش مبارزات چریکی را دست گرفته. در فرانسه او تنها زن محافظ امام خمینی بوده که هم مسئولیت حفاظت از ایشان را برعهده داشته و هم امور داخلی منزل را سامان میداده است.
🔶 من نسخهای جدید از «زن» میدیدم که نه در قالب زنان شرقی میگنجید که عنصری در حاشیه و به دور از نقشآفرینی و تاریخسازی بود و نه در قالب زنان غربی فرم میگرفت که هویتش را از جسم و نشانگان زنانهاش دریافت میکرد. او الگو و بازتعریف جدیدی از حدیث «فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَیْحَانَةٌ وَ لَیْسَتْ بِقَهْرَمَانَة» بود. حدیثی که برایم تبدیل به علامت سوال بزرگی شده بود.
🔶 تا اینکه چند شب پیش توی برنامهی سحرنشینی تازه فهمیدم ریحانه یعنی کسیکه هم خودش را توسعه داده، هم موجب توسعه و رشد دیگران شده است. مانند گلی که خودش خوشبوست و این عطر را به دیگران هم انتقال میدهد. زنی که هم خانواده را رشد میدهد، هم به جامعه و اتفاقاتش اشراف و حساسیت دارد و هم در جهت اعتلا و شکوفاییاش قدم برمیدارد. زنیکه نه بیتفاوت کنج خانه نشسته و نه درگیر توسعهی فردی صرف شده، آنقدر که خانواده و جامعه را از یاد ببرد. زنی که با یک دست گهواره را تکان میدهد و با دست دیگر جهانی را.
🔸 #به_قلم_اساتید: خانم فاطمه مرادی
🆔 @tahlil_shjr
#حافظه_تاریخی
#الگوی_سوم_زن
#کنشگری #بصیرت
#صبر #زن
✅ امامهایم یا امکلثوم؟
🔶 زیاد در رابطه با کنشگری زنانه گفتهاند و شنیدهایم. اما کمتر در رابطه با کم و کیف این کنشگری در یک جامعهی ولایی سخن به میان آمده است. به عنوان مثال وقتی در یک جامعهای که از قضا دشمن زیاد دارد و جنایتی توسط همان دشمن رقم میخورد، یک زن فعال و کنشگر اجتماعی چگونه باید موضعگیری کند تا تیر درست به هدف بنشیند و دشمن توان بهرهبرداری از آن موضع را نداشته باشد؛ به ویژه زمانیکه سخنان و مواضع آن کنشگر در عرصهی سیاسی و اجتماعی برد زیادی دارد و دشمن روی آن حساب باز میکند. مطلبی را میخواندم که نقبی به دل تاریخ زده و مرثیهخوانی دو بانوی شیعه را روایت میکرد. وقتی شمشیر صیقلخورده با جهل و تحجر مرادی فرق عدالت را شکافت و شهادت مولی حاصل شد، تاریخ به تماشای مرثیهخوانی اهل و عیال علی علیهالسلام نشست. امامه همسر امیرالمومنین علی علیهالسلام یکی از زنان مرثیهخوان شهادت مولی است. تاریخ مینویسد: «اين بانو ميچرخد و او را ميجويد وقتى نوميد ميشود بانك به شيون بر ميآورد: كان الناس اذا فقدوا عليا نعام جال فى بلد سنينا. انگار كه مردم وقتى على را از دست دادهاند شترمرغانى هستند كه به گمراهى میگردند.»
🔶 این شعر اگرچه روایت سوز دل امامه است، اما با نظر به جایگاه و نسبتی که او با خلیفه و امام مسلمین دارد، میتواند منتقلکنندهی یک پیام سیاسی نه تنها به مردم که به دشمنان باشد. وقتی حرف از سرگردانی امت بعد از علی علیهالسلام میزند، کلامش دو پهلو و قابل تفسیر است. میتواند ناامیدی را به جان شیعیان و یاران علی علیهالسلام تزریق کند.
🔶 اگر عمیقتر نگاه کنیم حتی میتواند مخابرهکنندهی این پیام به جامعه باشد که بعد از علی امام و خلیفهی برحقی نیست، در حالیکه امام مجتبی علیهالسلام امام بعد از او است. تا اینجا را نگه دارید و بیایید وصف حال امکلثوم دختر مولا و ابیاتش در پاسخ به امامه را بخوانیم: «ام كلثوم اشك ميريزد و امامه را در اين ماتم و شيون پاسخ ميگويد: از شماتت لب فرو بند اى معاويه پسر حرب، زيرا وارث خلافت در كنار ماست. ما بر اساس رضاى دل عهد اتفاق بستهايم كه خلافت را به پسر پيامبر واگذاريم. هرگز زمام امور خود را جز به دست او به دست كس ندهیم. با شمشيرهاى تيز و سواران نامى نيروى دشمن را پاسخ گوئيم.» هر دو بانو عزیزی را از دست دادهاند. هردو از خاندان اهل بیت علیهمالسلام هستند و عزادار. موقعیتشان حساس و موضعگیریهایشان در رصد دشمن است. آنچه امامه میگوید اگرچه در قالب عزاداری است اما دقیق که میشویم گویی دارد پیام ضعف صادر میکند و ناامیدی؛ چراکه قولش سدید نیست.
🔶 آن سو اما امکلثوم در مواجهه با غم و مصیبتی که جهان اسلام متحمل شده است، در اوج عاطفه و با کمال درایت و عقلانیت هم مرثیه میخواند و هم رجز. از ادامهی راه امامت و سیاست میگوید. اگرچه دلش با غم پدر لرزیده اما ذرهای از خباثت دشمن نترسیده و شجاعانه در برابر شجرهی خبیثه موضع میگیرد. حالا بیایید همین صحنه را به امروز و دیروزمان بیاوریم. دیروزی که مردممان را در سالگرد سردارمان در خاک کرمان به خون غلتاندند و امروزی که رژیم خبیث اسرائیل ذلیلانه همچون اسلافش فرماندههامان را با ناجوانمردی در خاک سوریه به مسلخ شهادت برده است. موضع ما به کدام یک شبیهتر است؟ به امامه یا به امکلثوم؟
🔸 #به_قلم_اساتید: خانم مریم اردویی
🆔 @tahlil_shjr