#حافظه_تاریخی
#کتابخوانی
#پهلوی_بدون_روتوش
#ساواک
✅ هق هق دل شکسته
🔸ماموران که از مقاومت من و رضوانه عصبانی بودند، شبی آمدند و با درنده خویی رضوانه را با خود بردند و فریادها و استغاثههای من، راه به جایی نبرد.
🔸دیگر تاب و توانی برایم نمانده بود. صدای جیغ ها و ناله های جگرسوز رضوانه قطع نمیشد، سکوت شب هم فریادها را به جایی نمیرساند.
🔸ناگهان همه صداها قطع شد. خدایا چه شد؟ هراس وجودم را فرا گرفت.
🔸ساعت ۴ صبح چون مرغی پرکنده هنوز خود را به در و دیوار سلول میزدم، صدای زنجیر در را شنیدم، به طرف در سلول خیز برداشتم.
🔸وای خدایا این رضوانه است که تکه پاره با بدنی مجروح و خونین، دو مامور او را کشان کشان بر روی زمین می آورند؟
🔸آن قطعه گوشت که روی زمین رها شده رضوانه! جگر پاره من است.
🔸دختر چهارده ساله ام را در آغوش گرفتم و دلداریش دادم از او درباره آن شب گم شده در زمان پرسیدم، اشک در چشمانش حلقه زد، بغض در گلویش ترکید و در آغوشم فرو رفت و هق هق گریست.
🔸در آن شب شوم چند نفر از ساواکی های مزدور و خبیث چون حیوانی درنده و وحشی، او را سر برهنه کرده و دورش حلقه میزنند و آزار و اذیتش میکنند...!
✍ #منبع : کتاب خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ)- انتشارات سوره مهر- چاپ نهم- ص ۷۴،۷۵،۷۷
🆔 @tahlil_shjr
#حافظه_تاریخی
#کتابخوانی
#پهلوی_بدون_روتوش
#ساواک
✅ بازجویی بی حیا
🔸فرهاد قیصری گفت: بعد از سی چهل ساعت بی خوابی چشمانم چنان از شدت بی خوابی می سوخت که تا مغزم تیر می کشید.
🔸آرزو میکردم بی هوش شوم ولی نمی شدم. چندبار خواب مرا از پا انداخت و مثل تخته سنگ به زمین افتادم، ولی هربار با یک لیوان آب سردی که نگهبان به صورتم می پاشید بیدار می شدم و در اثر ضربه های چک و لگدی که می خوردم چشمانم را به زور باز نگه می داشتم.
🔸بعد از هفتاد و دو ساعت بی خوابی، در حالی که دیگر داشتم بیهوش می شدم، گذاشتم بخوابم و من بیست و چهار ساعت پشت هم خوابیدم، اما در خواب مدام بیدار می شدم و چشمانم را که می سوخت می مالیدم و به خودم می پیچیدم و دوباره بیهوش می شدم.
🔸او گفت: اول مرا خیلی زدند که اقرار کنم که تو (عباسی سماکار) در مورد گروگان گرفتن رضا پهلوی به من چیزی گفته ای.
🔸من هر چه فریاد زدم و انکار کردم فایده نداشت، گوششان به این حرف ها بدهکار نبود و دو روز تمام مرا می زدند.
🔸برای اینکه از من اقرار بگیرند، گذاشتند خواهرم به ملاقاتم بیاید. پدر سگ داوودی میگفت: خواهرت به چشم برادری خوشگل است ها!!!
✍ #منبع : کتاب من یک شورشی هستم- انتشارات مهراندیش- خاطرات عباس سماکار- ص ۱۶۵، ۱۶۶
🆔 @tahlil_shjr
#حافظه_تاریخی
#مرزبندی_با_دشمن
#تاریخ
✅ خلیجفارس و طمع بزرگترین امپراتوری فراقارهای به آن (۱)
🔸یکی از دورههای تاریخیِ مهم برای خلیجفارس، ورود پرتغالیها به منطقه اقیانوس هند است که منجر میشود اتفاقات تلخی در جزایر خلیجفارس رقم بخورد.
🔸کشورگشاییهای پرتغالیها یکی پس از دیگری ادامه داشت آنها اعتقاد داشتند که هر دولتی بر سه تنگه باب المندب، هرمز و مالاگا تسلط داشته باشند بر جهان مسلط خواهد شد بر همین اساس نیروهای متخاصم خود را برای کامل کردن پازل موفقیتهایشان که آنها را به ابرقدرتی بیرقیب تبدیل کرده بود بعد از تسلط بر اقیانوس هند و دریای عمان به سمت خلیجفارس حرکت کردند.
🔸ورود پرتغالیها به ایران همزمان با دوران حاکمیت صفویه و شاه اسماعیل اول بود و در آن زمان ایرانیها به جنگی تمام عیار با عثمانیها درگیر بودند البتهپ برخی از منابع نیز حاکی از این است که خود پرتغالیها نیز به این جنگها دامن میزدند تا بتوانند ماهیِ خود را به راحتی از آب گل آلود بگیرند چرا که پرتغالیها خودشان زخم خوردهی عثمانی بودند و بدین سبب با درگیر کردن دو کشور مسلمان تلاش میکردند هم انتقام بگیرند و هم هند و خلیجفارس را بیرقیب فتح کنند از طرفی هم شاه اسماعیل توافقاتی با پرتغالیها داشت که از لحاظ سیاسی کار را برای آنها هموار میکرد اما خوی استعماریِ غرب در آن دوره خود را با کشت و کشتار مردم جزایر دریای عمان و خلیجفارس خود را نشان داد.
🔸هرمز که در آن زمان جزیرهای پر آوازه و تجاری بود، لقمهای چرپ و چیلی برای پرتغالیها به شمار میرفت و حکومت محلی آن وزیری کاردان تحت عنوان خواجه عطا داشت که با وجود موضعِ انفعال حکومت مرکزی، پشتش به ایمان و ارادهی مردمان جنوب و هرمزگان گرم بود و حاضر نبود به این سادگیها خاک به دشمن دهد.
🔸پیش زمینههای جنگ بین هرموزی ها و پرتغالیها با تعدیِ نیروهای غربی به کشتیهای صیادی و تجاریِ ایرانی در دریای عمان و اقیانوس هند آغاز شد، پرتغالیها که خود را امپراتورِ بلافصلِ دریاها میپنداشتند به کشتیهای ایرانی حمله و آنها را پس از غارت به آتش میکشیدند.
🔸بنادر و جزایر دریای عمان به شکل ناجوانمردانهای توسط پرتغالیها غارت و به آتش کشیده شد در این ایام حکومت هرموز که از وزیری دوراندیش و کاردان به نام خواجهعطا برخوردار بود به جمعآوری قوای نظامی مشغول بود و طبق منابع تاریخی خواجهی هرمزگان موفق شد سیهزار مرد جنگی، چهارهزار تیرانداز و چهارصد کشتی بزرگ و کوچک را برای مقابله با پرتغالیها ساماندهی کند.
🔸پرتغالیها از هر لحاظی قدرت برتر را در اختیار داشتند و سرمست از قدرت توپخانهای به هرمز حمله کردند، خواجه عطا و یارانش گرچه مقاومت جانانهای کردند اما شکست سنگینی خوردند و پای پرتغالیها به هرمز باز شد ،
🔸البته این پایان کار برای خواجه عطا نبود بلکه او نبرد را در عرصهی درایت و سیاست ادامه داد و با اختلاف افکنی بین فرماندهان پرتغالی و تقویت نفوذ خود در صف نیروهای دشمن شکافهایی را ایجاد کرد تا برای قدرت به جان همدیگر بیافتند، افزایش اختلافات و نارضایتیها از آلبوکوک فرمانده نیروهای پرتغالی موجب میشود که در حد چند هفته کاپیتانهای ارتش درخواست بازگشت به هند را مطرح کنند، البته آلبوکرک هم که از درایت خواجه عطا مطلع شده بود همین سیاست در در بین سیاستمداران هرمزی در پیش گرفت و با دادن وعدههای مختلف سعی کرد زمینهی قتل خواجه عطا را فراهم کند اما کار به جایی نبرد و اختلاف در صفوف پرتغالیها و بگیر و ببندها به حدی زیاد شد که چهار تن از فرماندهان پرتغالی به خواجه عطا پناهنده شدند این امر موجب تشدید درگیریها بین پرتغالیها و ایرانیها و دمیدهشدنِ روحی جدید برای مقاومت شد تا جایی که دو هفته بعد سه تن دیگر از فرماندهان پرتغالی نیز با فرار از اردویشان به خواجه عطا پیوستند و اوضاع برای آلبوکرک غیر قابل تحمل شده و مجبور به بازگشت شد و بدین ترتیب خواجه عطا جنگی را که در آن شکست خورده بود به پیروزی بدل کرد.
🔸پرتغالیها دوباره با تجدید قوا برای تمام کردن کار ناتمام خود به سمت هرمز لشکرکشی کردند تا این جزیره را به تصرف خود درآورند اما این بار هم درایتهای خواجه عطا راه را بر آنها بست چرا که طی مدتی که پرتغالیها محدودهی خلیجفارس را ترک کرده بودند بیکار ننشسته بود و حتی به پادشاه پرتغال هم نامههایی نوشته بود و از طرفی امکان مقاومت در محاصره را نیز برای هرمز ایجاد کرده بود که نتایج اقداماتش چنین شد که آلبوکرک برای بار دوم دست از پا درازتر به هند عقبنشینی کرد.
🔸سومین حملهی پرتغالیها اما یک تفاوت با دورههای قبلی داشت و آن هم درگذشت فرماندهی مدافعان جزیره یعنی خواجه عطا بود که منجر شد پیروزیِ پرتغالیها محقق شود و سیطرهی صد و اندیسالهی آنها بر خلیجفارس آغاز شود.
ادامه دارد...
🆔 @tahlil_shjr
#حافظه_تاریخی
#مرزبندی_با_دشمن
#تاریخ
✅ خلیج فارس و طمع بزرگترین امپراتوری فراقارهای به آن (۲)
💢پایان بیش از یک قرن استعمارگری در خلیجفارس
🔸در دروه حاکمیت شاه عباس تلاشهای سیاسی و دیپلماتیک برای بازپسگیری هرمز افزایش پیدا کرد اما پرتغالیها حاضر نبودند این جزیرهی استراتژیک را به راحتی پس دهد بر همین اساس اللهوردیخان حاکم فارس با استفاده از فرصتی که پیش آمد با اتکا بر تفنگچیها و مردم جنوب کشور موفق شد بحرین را فتح کرده و از دست استعمارگران خارج کند، همین پیروزی موجب دمیدهشدن روح خودباوری در دربار صفوی شد و گمبرون و هرمز نیز توسط قوای ایران محاصره شد.
🔸درگیری ایران با عثمانی اجازه نمیداد که شاه عباس تمام تمرکز خود را معطوف بر خلیجفارس کند اما پیدا شدنِ سر و کلهی انگلیسیها که رقیبی بزرگ برای پرتغالیها و اسپانیاییها به شمار میآمدند زنگ خطر را برای استعمار کهنه به صدا درآورد.
🔸پرتغالیها که دیگر تحت لوای امپراطوریِ اسپانیا بودند دوباره سیاست صد سال پیش خود را برای دفاع از مستعمراتشان به کار بردند و به شاه عباس وعده دادند که حاضرند با او بر علیه عثمانی متحد شوند اما این بار شاه عباس فریب نخورد و همین وعدههای تکراری خشم او را برای صدور فرمان حمله و اتحاد با انگلستان بر علیه پرتغالیها برانگیخت.
🔸ایرانیها به فرماندهی امامقلی خان ابتدا قشم را از تصرف پرتغالیها خارج کردند و سپس با حمله به هرمز و همکاری بومیان جزیره بر سیطرهی پرتغالیها و اسپانیاییها بر جزایر خلیجفارس پایان دادند.
🔸امروز قلعه پرتغالیها که در اکثر جزایر خلیجفارس یک لنگه از آن وجود دارد نمادی از استعمار کهنه و یادآور رشادتهای مردمان جزیره نشین خلیجفارس است که نه جزیره را آسان از دست دادند و نه آسان به دستش آوردند.
🆔 @tahlil_shjr
#حافظه_تاریخی
#تاریخ
#پهلوی_بدون_روتوش
#روز_معلم
✅ در اعتراضات_معلمین در ۱۲ اردیبهشت سال ۴۰، دکتر خانعلی توسط عوامل پهلوی کشته و به روز معلم مشهور شد.
معلمین به دریافت حقوق و مزایا اعتراض داشتند⬇️⬇️⬇️
🆔 @tahlil_shjr
شجر
#حافظه_تاریخی #تاریخ #پهلوی_بدون_روتوش #روز_معلم ✅ در اعتراضات_معلمین در ۱۲ اردیبهشت سال ۴۰، دکتر
#حافظه_تاریخی
#تاریخ
#پهلوی_بدون_روتوش
#روز_معلم
✅ پیش از انقلاب چه روزی بعنوان روز معلم نامگذاری شد؟ چرا؟
🔸در ۱۲ اردیبهشت سال ۱۳۴۰ معلمان برای اعتراض به حقوق و مزایا تجمعی بزرگ در تهران برگزار کردند. در این اعتراضات یک معلم دروس فلسلفه و عربی در میدان بهارستان با گلوله کشته شد. سایر معلمان جنازه ابولحسن خانعلی را روی دست گرفته و شعار میدادند "کشتند یک معلم را"
🔸اعتراض این بود که حقوق آبدارچی شرکت نفت از معلم بیشتر است.
🔸محمد درخشش رهبر اعتراضات بود.
🔸در مراسم هفتم این معلم، معلمان بیانیه ای صادر کردند و ۱۲ اردیبهشت را روز بصورت غیررسمی معلم نامیدند.
جعفر شریف امامی در این دوره نخست وزیر بود.
🔸انتظار نداشته باشید سلطنت طلبان و شبکه منوتو این صفحات سیاه تاریخ پهلوی را برایتان نقل کنند. معلمان در روز معلم سرکلاسها این تاریخ را بازگو نمایند.
🆔 @tahlil_shjr
#حافظه_تاریخی
#کتابخوانی
#پهلوی_بدون_روتوش
#ساواک
✅ پناه به قرآن
🔸صیرفی روزی به نزدم آمد و گفت که دلش میخواهد راجع به قرآن مطالبی بشنود.
🔸کمی برایش گفتم، علاقهمند شد که آن را بخواند ولی مشکل داشت.
🔸میگفت: اگر اسمم را برای گرفتن قرآن بنویسم بچه ها (چپیها) مسخره ام خواهند کرد و دردسر برایم درست میکنند.
🔸به همین خاطر من به نام خودم از بچه ها قرآن گرفته در آخر هر شب به او میدادم.
🔸به این ترتیب که قرآن را بالای سرم میگذاشتم و او که تختش بالای تخت من و در طبقه دوم بود، آن را برمیداشت و پس از خواندن دوباره همانجا میگذاشت.
✍ #منبع : کتاب خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ) - انتشارات سوره مهر - چاپ نهم - ص ۹۱
🆔 @tahlil_shjr
#حافظه_تاریخی
#کتابخوانی
#پهلوی_بدون_روتوش
#ساواک
✅ اجنبی اجنبی است
🔸من گاهی در زندان کرمان یادداشتهایی مینوشتم.
🔸در یکی از آن ها نوشته بودم:《اجنبی اجنبی است》، شمالی و جنوبی و شرقی و غربی هم ندارد، ایران را باید ایرانی اداره نماید. ارتباطم با دربار و فرزندان رضاشاه و دیدن رفتارهای بسیار زشت و ناپسند این جماعت، نفرتی شدید در من ایجاد کرد و سرانجام علیه سلطنت و علیه نظام خان خانی قیام کردم و به مبارزه پرداختم و تحقیر و توبیخ و زندانی و تبعید شدم.
✍ #منبع : کتاب از کاخ های شاه تا زندان های سیبری - خاطرات غلامحسین بیگدلی - ص ۱۰۳
🆔 @tahlil_shjr
#مرزبندی_با_دشمن
#حافظه_تاریخی
#مذاکره
✅ آیا جامعه ایران کم حافظه است؟
🔸پس از آغاز دور جدید مذکرات هسته ای با امریکا و عکس العمل های بازار به این گفتگوها، این تلّقی بر برخی زبان ها جاری شد که؛ "چقدر ملّت ایران کم حافظه است؟!" هنوز یک دهه هم از تجربه عبرت آموز او در برجام نگذشته است که با پیگیری لحظه به لحظه اخبارِ عمان، عمده فعالیت های سرمایه گذارانه خود در بازارهای تولیدی و زیرساختی را متوقف کرده و ضمن نوسان گیری های روزانه، با هیجان در انتظارِ گشایش های بزرگ اقتصادی ایران توسط تیم ترامپ است. معامله با همان طرفی که مشغول جدال بی رحمانه با نزدیک ترین دوستان و همسایگان دیرین خود است، چگونه می تواند امیدآفرین باشد؟! همان فردی که از راه نرسیده برنامه جامع اقدام مشترک را زیر پایش انداخت، چطور می تواند راهگشای معیشت و زندگی ما باشد؟!
🔸در هفته گذشته دو پیمایش ملّی توسط دو مرکز معتبر افکارسنجی با موضوع مذاکرات هسته ای صورت گرفته است. در نتایج هر دو کار، یک شبه تناقض در ذهن مردم ایران احساس می شود. بیش از ۵۰ درصد از پاسخ دهندگان در برابر این مضمون که؛ "آیا با ادامه یافتن مذاکرات فعلی موافقید؟" یا "برای پیشرفت اقتصادی کشور باید با امریکا به توافق برسیم؟" اعلام موافقت کرده اند ولی در عین حال همین جامعه آماری در پاسخ به این مضمون که؛ "در صورت حصول یک توافق، تا چه میزان امریکا به تعهداتش پایبند خواهد بود؟"، حدود ۶۰ درصد امیدی به پایبندی امریکا به مفاد توافق و در نتیجه اثر اقتصادی آن ندارند. جامعه به صورت تؤامان هم به مذاکرات امیدوار و هم نسبت به نتیجه آن ناامید است.
🔸حالا مجدد این سوال را مطرح می کنیم که "آیا تجربه ناموفّق و بینتیجه مذاکره با آمریکا در دهه نود شمسی، مایه عبرت تاریخی مردم ایران نشده است؟" در پاسخ به این پرسش مهم میتوان گفت هم آری و هم خیر! از یک سو مردم ایران در تجربه دهه نود به این نتیجه رسیدهاند که آمریکا قابل اعتماد نیست و دیگر آن دلخوشیِ ابتدای دهه نود را به آمریکا ندارند؛ حتّی کارگزاران و فعّالان سیاسی علاقهمند به مذاکره با آمریکا، آن امیدواریها و دلخوشیهای سابق را به مذاکره با آمریکا ندارند، تا چه رسد به مردم. تجربه تحوّلات جهانی طی یک دهه اخیر و برخوردی که آمریکا با کشورهای همسو مانند اوکراین، کانادا و اروپا اتّخاذ کرده، برای مردم روشن ساخته است که با دلگرمی و امیداوری نمیتوان به استقبال مذاکره با آمریکا رفت. امّا چرا با وجود شکلگیری چنین عبرت تاریخی، هنوز مذاکره با آمریکا در جامعه ایران جذّاب است؟ علّت را باید در تبیین نشدن یا تبیین نارسا و نادرست گفتمان و ادبیات مقاومت جستجو کرد. مردم به مذاکره با آمریکا امیدی ندارند، اما هنوز اطمینان ندارند آن راه دیگر یعنی مقاومت، بتواند حل مسائل مالی و تولیدی کشور را در پی داشته باشد و در نتیجه به منادیان ایده مقاومت هم برای تحول اقتصادی کشور اعتماد ندارند.
🔸جریان انتقادی اگر بتواند روایتی از مقاومت ارائه دهد که هم دستاوردهای ایران در راه طی شده را و هم پیشرفت ایران در راه پیش رو را در افق مقاومت معنادار کند، گره ذهنی و روانی که مانع عبور کامل از گفتمان مذاکره است، مرتفع خواهد شد. جامعه ایران به لحاظ هویت تاریخی و ملّی، پذیرای تسلیم در برابر قدرتهای جهانی نیست و احساس عمومی جامعه ایران نسبت به مقاومت مثبت است؛ امّا در عین حال مبهم است که آیا میتوان با تکیه بر نظریه مقاومت، افزون بر صیانت از امنیت و استقلال کشور، مسیر پیشرفت و توسعه را هم دنبال کرد یا خیر.
🔸حال در این شرایط القای دلواپسی و تکرار دائمی بی فایده بودن و بی ثمر بودن روند توافق، بدون ارائه دادن آلترناتیو واقعی، محسوس و زنده، هیچ اثر پیش برنده ای برای جامعه ندارد. تداوم کنشگری سلبی و نقّادانه فارغ از افق گشایی با مسیرهای بدیل داخلی، جامعه را به انسداد خواهد کشاند و تصویر نامطلوبی از منتقدین، به عنوان مخالفانِ توسعه ایران و یا منتفعین از وضعیت تحریم، برای بدنه ای از جامعه خواهد ساخت.
🔸بر این اساس به نظر می رسد جامعه ما به قدر وُسع خود و به اندازه کافی از عبرت های مدرسه برجام آموخته و آن را در حافظه خود هم خوب حفظ کرده است اما آیا جریان انتقادی هم از سبک مراوده خود با افکار عمومی در دهه ۹۰ به اندازه کافی تجربه کسب کرده و تکاملی در رفتارهای خود ایجاد نموده است؟!
✍️ #به_قلم_اساتید : مهدی افراز
🆔 @tahlil_shjr
#حافظه_تاریخی
#کتابخوانی
#پهلوی_بدون_روتوش
#ساواک
✅ تو گوشی نظیف
🔸برای رفتن به حمام و دستشویی در زندان، مقررات خاصی وجود داشت. گاهی در این زمینه با مشکلاتی مواجه میشدیم، از قبیل اینکه برای رفتن به حمام باید از کوچه ای از مأمورین میگذشتیم.
🔸حدود پنج ماه به ما داروی نظافت ندادند. یک روز تیمسار خِرَدور برای بازرسی و بازدید از قسمت های مختلف زندان آمد، وقتی وارد حمام شد من در سر بینه مشغول کندن لباسهایم بودم، جلوی او ایستادم و گفتم: تیمسار! ما مسلمانیم و نیاز به نظافت داریم دستور دهید داروی نظافت به ما بدهند.
🔸نمیدانم با چه لحنی این جمله را گفتم که به او خیلی برخورد، ناگهان سیلی محکمی به گوش من نواخت و تا من به خود بیایم از آنجا دور شد.
🔸من چند فحش به او دادم و از برخوردش خیلی ناراحت شدم.
🔸از حمام که بیرون آمدم چند سرباز دژبان جلو مرا گرفته و با خود بردند.
🔸به اتاقی وارد شدیم که تیمسار خِرَدور آنجا نشسته بود. دو نفر سرهنگ نیز در دو طرف او بودند.
🔸قبل از اینکه حرفی بزنم تیمسار گفت آقای احمد احمد! گفتم بله گفت من اشتباه کردم به لحظه عصبانی شدم و تو گوش شما زدم، از شما معذرت میخوام. خب شما هم نباید آن جمله را در مقابل جمع به من میگفتی!
🔸گفتم جناب تیمسار! جای معذرت خواهی و بخشش نیست.
🔸گفت اگر نمیبخشی قصاص کن! با این جمله آن دو سرهنگ جا خوردند و رنگشان پرید.
🔸گفتم بخشیدم.
✍ #منبع : کتاب خاطرات احمد احمد - انتشارات سوره مهر - چاپ هشتم - ص ۱۲۴
🆔 @tahlil_shjr
#مرزبندی_با_دشمن
#بصیرت #حافظه_تاریخی
#توسعه
✅ نظریات توسعه در ایران و عربستان
💢چرا فراموش کار شده اید؟
🔸ایده ترامپ روشن و مشخص است. اینکه در پایان دولتش به ایده خود دست می یابد یا نه زمان می طلبد. پس فورا قضاوت و ارزیابی نمیکنیم. او یا بهتر است که بگوییم جریانِ قدرتمند در آمریکا می گویند: ظرف چند دهه، سرمایه از آمریکا خارج و عمدتا به شرق آسیا رفته است. به این بهانه که آنجا مزیت هایی داشته، فناوری و کالای آمریکایی در چین، ویتنام، فلیپین و... تولید شود. خود آمریکا حامی این ایده بود.
🔸اما شرقی ها و چند کشور دیگر نظیر برزیل و هند این ظرفیت را دارند که تا سال ۲۰۵۰ تهدیدی برای قدرت اقتصادی آمریکا شوند. ایده اصلی ترامپ بازگشت سرمایه به آمریکاست. در این کارزار او حریف قدرت چین نمیشود به همین دلیل به افزایش تعرفه ها می پردازد.
🔸اما از کجا باید جبران کند؟ از خاورمیانه. ترامپ عربستان، قطر، امارات را در گذشته ماشین پول سازی مینامید. الان در حال تحقق همان وعده است. او از جیب این منطقه کسری و بدهی آمریکا را جبران میکند. چقدر موفق خواهد شد؟ باید صبر کرد. چون در نوبت قبل یعنی ۸ سال پیش با همین عربستان ۴۵۰ میلیارد دلار قرارداد بست و گفت: گاو را دوشیدم اما در پایان دولت او فقط ۹۱ میلیارد دلار محقق شد.
🔸اما بحث من چیز دیگری است. دهه ها در نظریات توسعه همین غربی ها به ما دیکته میکردن و اساتید علوم انسانی[علوم سیاسی، اقتصاد و...] در ایران میگفتند: توسعه سیاسی مقدم بر توسعه اقتصادی است! کمی بعدتر گفتند توامان باید باشد!
🔸میگفتند: جمهوری اسلامی چون توسعه سیاسی نیافته پس توسعه اقتصادی هم لاجرم دست نمی یابد. آزادی سیاسی، احزاب آزاد، انتخابات، حقوق شهروندی، مطبوعات آزاد، و جامعه مدنی فعال از شاخصه توسعه سیاسی بود. مگر نمیگفتید: تا اینها تامین نشود توسعه اقتصادی" بوجود نمی آید. خب چه شد؟ عربستان انتخابات آزاد دارد؟ مطبوعات آزاد دارد؟ قاشقچی یادتان رفت؟ توسعه سیاسی در عربستان اجرا شد؟ مردم این کشور اصلا حق انتخاب دارند؟ مجلس آزاد دارند؟ هیچ کدام از شاخصه های توسعه سیاسی در عربستان وجود ندارد.
🔸همانند دوره شاه ایران، به او هم وقتی خبرنگاران خارجی انتقاد میکردند که چرا حکومت مستبد دارید میگفت: مردم گرسنه چه میدانند آزادی چیست!؟ ولی نمیگفت چرا مردم گرسنه نگه داشته شده اند.
🔸حال سوال اصلی این است: چند دهه این نظریات را گفتید و گفتید حال همگیتان با چند قرارداد میلیاردی فروش اسلحه، بوئینگ و تسلا کل گذشته ای که خودتان اصرار داشتید و بر سر ایران عزیز میزدید را فراموش کردید؟
🔸اساتید گرانقدر پس بدون توسعه سیاسی، توسعه اقتصادی ممکن است؟ این دیکتاتوری مُنور را یکبار دیگر ستایش میکنید؟ تکلیف آن جامعه مدنی چه میشود!؟ فکر نمیکنید دارید خودتان را انکار می کنید!
✍ #به_قلم_اساتید : دکتر عليرضا زادبر
🆔 @tahlil_shjr
#حافظه_تاریخی
#کتابخوانی
#پهلوی_بدون_روتوش
#ساواک
✅ زندان شهربانی
🔸زندان شهربانی دارای یک حیاط گرد و ساختمان سه طبقه در اطراف حیاط بود. با اینکه هر چند نفر را در یک اتاق زندانی میکردند اما چند نفری مقاومت و سر سختی کرده بودند از جمله من، در اتاقی به صورت انفرادی محبوس کردند.
🔸اتاق من پنجرهای مشرف به حیاط زندان داشت.
🔸پاسبان های زندان بسیار بد خلق و بد زبان بودند.
🔸چنان با ما برخورد میکردند که گویی با حیوان وحشی و درنده خویی طرف هستند.
🔸مثلا وقتی غذا میآوردند، از شیشه دریچه در به داخل اتاق نگاه میکردند و منتظر بودند که زندانی از در فاصله بگیرد و بعد یواش در را باز میکردند و ظرف غذا را پشت در میگذاشتند و زود در را میبستند.
✍ #منبع : کتاب خاطرات احمد احمد _ انتشارات سوره مهر _ چاپ هشتم _ ص ۱۱۵
🆔 @tahlil_shjr