#ماه_رمضان
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
روضه ی روز نهم ماه رمضان
السلامُ عَلیکم یا اَئِمةَ البَقیع
السلامُ علیکَ یا حَسنَ بنَ عَلي
کاش گردی شوم و از کرمت
بنشینم به کنار حرمت
کاش چون ماه به شبهای دراز
داشتم با حرمت راز و نیاز
کاش چون اشک کنارت اُفتم
به روی خاکِ مزارت اُفتم
روی جانها همه بر تربت تو
سوز دلها همه از غربت تو
غربت آن نیست که از داغ جوان
قد بابا شود از غصه کمان
غربت آن نیست که سر بر سَرِ نی
ره کند با سپه دشمن ، طِی
غربت آن نیست که از ضربت سنگ
چهره از خون جبین گردد رنگ
پس غربت چیه؟
غربت آن است که مردی مظلوم
شود از کینهی همسر مسموم
غربت آن است که بعد از کشتن...
آخ بمیرم
بارش تیر ببارد به بدن
جلو چشم ابیعبدلله...
جلو چشم قمربنی هاشم...
جلو چشم علی اکبر...
نانجیب دستور داد بدن رو تیرباران کنند
هفتاد چوبه تیر بر این بدن زدند،
که زیارت جامعهی ائمة المومنین تعبیرش اینه
قَد شُکَّت اَکفانُهُ بِالسِّهام
یعنی تیرها باعث شد کفن سوراخ سوراخ بشه
آخ بمیرم...
بدن برادر رو میخواد دفن کنه
دونه دونه این تیرها رو بیرون کشید
بدن غرق خون حسنش رو میان قبر گذاشت
یه جمله اینجا فرمود
گفت داداش
غارت زده به اونی نمیگن که مالش رو به غارت بردن، غارت زده به من حسین میگند برادری مثل تو رو از دست میدم
آمادهای یا نه؟
این یه برادره...
ابیعبدلله کنار پیکرش اینجوری فرمود....
من یه برادری هم علقمه میشناسم تا دیدن ابیعبدلله داره میاد،
همه دارن تماشا میکنن
دیدند...
فَوَقَفَ الحُسین مُنحَنیا
خم شد....
یه جمله هم اینجا فرمود
صدا زد
الآن إنکَسَر ظَهري
حسین...
====================