#پارت_36
#آبرو
مریم: سلام نازنین جون، خیلی خوشحالم میبینمت.
نازنینزهرا: سلام، ممنونم.
مریم: رفته بودی شهرتون پیش پدر و مادرت؟
نازنینزهرا: نه، همین جا بودم.
مریم: پس تو این شهر غریب نیستی.
نازنینزهرا: اون که پیشش رفتم آشنامون نبود، فقط منو دعوت کرده بود، یه پیشنهاد داده به برادرم که آخرهفتهها پیشش باشم.
مریم: خوش بحالت، کاش یکی هم ما رو تحویل میگرفت.
راستی، توی دوتا از کلاسها باهم هستیم، امروز یکی از اونا رو داریم، درس مهدویت.
نازنینزهرا: بسلامتی.
مریم از رفتارهای سرد نازنین دلسرد شد و مثل یه بادکنکی که بادش خالی بشه سرش رو پایین انداخت و به گوشه اتاق رفت و روی تختش نشست.
نازنین هم خورده وسایلی رو که برای پنج روز همراهش آورده بود رو زیر تختش چید و مرتب کرد.
کیف دانشجوییاش رو برداشت و کتابهای درسی روزش رو چید، با دستمال مرطوب کفشهاش رو تمییز کرد و راهی کلاسها شد.
کلاس شماره ۱۰ طبقه دوم، درس تاریخ انقلاب.
نازنین ردیف دوم از سمت چپ صندلی سوم رو اختیار کرد و نشست.
بچهها یکییکی وارد کلاس میشدند، همه یه رفیق کنار دستشون بود و کسی تنهایی وارد کلاس نمیشد.
دخترا دوتا دوتا مشغول مباحثه درس جلسه پیش بودند، نازنین اما کتاب آمار به دست در حال مرور مطالبی بود که تا بحال دو دور خوانده بود و بیش از ده تا نمونه سوال ازش حل کرده بود.
بعد از دقایقی انتظار خانمی سن و سال دار اما نیرومند و خندان وارد کلاس شد.
همه به احترام او از جا بلند شدند و صلوات فرستادن.
صدای استاد برخلاف چهره مسنش به جوانهای ۲۰_۳۰ ساله میخورد.
استاد: سلام، وقتتون بخیر، الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنا لنهتدی لولا هدانا الله.
خوشحالم که در جلسه هشتم از ترم تحصیلی در درس تاریخ انقلاب همراه شما دختران و خواهران خوبم هستم.
خب من از جلسه پیش یه چندتا سوال بپرسم و بعد بریم سراغ درس جدید.
سوال اول رو از خانم....
سکوت همه جا رو فرا گرفته بود، چشمها به لبان استاد دوخته شده بود که حالا چه کسی را میخواهد برای پاسخ گویی صدا بزند.
استاد: نفر ۱۰ لیست، خانم نازنینزهرا معالی.
نازنین پوفی آروم کرد و سرش رو بالا گرفت.
استاد: خب خانم معالی بفرمایید که ایدئولوژیهای انقلابی چند نوع هستند؟
نازنینزهرا پس از شنیدن سوأل مکثی کرد و جواب داد:
نازنینزهرا: به شماره بلد نیستم ولی اسمهاشون رو میدونم، برابری جنسیتی،کمونیسم، اقتدار گریزی، محیط گرایی و...
استاد: کافیه خیلی ممنون خانم معالی بسیار عالی بود.
نفر بعدی.....
بعد از تموم شدن پرسشها و پاسخها استاد شروع کرد به درسدادن.
استاد: درس امروز ما دلایل انقلاب، چرا آقای خمینی(ره) قیام و انقلاب کرد؟ مگه دولت شاهنشاهی چه ایرادی داشت؟
طلبه: استاد من بگم؟
استاد: بفرمایید، پیش مطالعه کردید؟
طلبه: بله.
استاد: احسنت، بفرمایید.
طلبه: استاد یکی از ناعدالتیهایی که در دربار شاهی بود، مسئله زن بود، احترام به زنان و دختران محدود شده بود به قصر و دربار و کاخ شاه، هرزگی و ولنگاری و بیاخلاقی یکی از عواملی بود که باعث شد امام دست به انقلاب بزنه، همسر آخر محمدرضاشاه، فرح یک زن بیبندبار بود، خود شاه نیز با زنان زیادی خارج از کاخ به عنوان صیغه همبستر میشد.
نصیحتهای امام رو درباریان گوش نمیکردند، این خبر که به گوش مردم رسید اونا رو عصبانی کرد، بیحرمتی به زنان خط قرمز امام بود، البته این یک عامل بود، عامل دیگر گرانی بود، رفاه و راحتی فقط برای شاه و اشراف بود و طبقههای ضعیف تر از فقر رنج میبردن.
بیاحترامی به علما اسلام و وارد کردن انگلیس و روس و آمریکا به کشور و هدیه دادن اراضی ملی به دولتها.
استاد: احسنت، خیلی عالی، تقریبا همه چی رو کامل فرمودید منم پیرو فرمایشات شما نکاتی رو عرض میکنم.
مطالب که باب دل نازنین نبود، ایرپادهایش رو توی گوشش کرد و موسیقی بیکلام پلی کرد.
✍ف.پورعباس
🚫کپی و انتشار به هر شکل و صورتی ممنوع
~~~~✍️🧠✍️~~~~
@taravosh1
~~~~✍️🧠✍️~~~~